نظرات مطالب
اهمیت code review
سلام مهندس
مواردی که سایت فقط با کمتر از 30 کاربر همزمان از کار می‌افته رو   اگه لیست  کنید ممنون می شم
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
چگونه یک اسکریپت گریس مانکی بنویسیم؟

گریس مانکی یکی از افزونه‌های فایرفاکس است که توسط آن می‌توان اسکریپت‌هایی را بر روی صفحات وب در حال مشاهده، جهت تغییر آن‌ها اجرا کرد. این نوع تغییرات بیشتر در جهت بالا بردن کارآیی یا خوانایی سایت‌ها صورت می‌گیرد. مثلا بررسی وجود لینک‌های ارائه شده در یک صفحه وب (قبل از اینکه به آن‌ها رجوع کنیم، مشخص شود که آیا وجود دارند یا خیر) و هزاران مثال شبیه به این که در سایت اسکریپت‌های آن قابل دریافت هستند.
گریس مانکی به خودی خود کار خاصی را انجام نمی‌دهد و فقط میزبان اجرایی اسکریپت‌هایی است که برای آن تهیه شده اند. به این اسکریپت‌ها user scripts گفته می‌شود و جهت تهیه آن‌ها از زبان جاوا اسکریپت استفاده می‌گردد.
مطابق اصول نامگذاری آن، فایل این اسکریپت‌ها حتما باید به .user.js ختم شود تا توسط افزونه گریس مانکی قابل شناسایی باشد.

اسکریپت سلام دنیای گریس مانکی!
// ==UserScript==
// @name Hello World
// @namespace http://diveintogreasemonkey.org/download/
// @description example script to alert "Hello world!" on every page
// @include *
// @exclude http://diveintogreasemonkey.org/*
// @exclude http://www.diveintogreasemonkey.org/*
// ==/UserScript==
alert('Hello world!');

فرمت کلی و آناتومی یک اسکریپت گریس مانکی مطابق چند سطر فوق است. در ابتدا نامی را که برای اسکریپت مشخص کرده‌اید، ذکر خواهید نمود. سپس فضای نام آن مشخص می‌گردد. این فضای نام یک آدرس وب خواهد بود (مثلا سایت شخصی شما) . به این طریق گریس مانکی می‌تواند اسکریپت‌های هم نام را بر اساس این فضاهای نام مختلف مدیریت کند. سپس توضیحات مربوط به اسکریپت ارائه می‌شود. در قسمت include مشخص خواهید کرد که این اسکریپت بر روی چه سایت‌ها و آدرس‌هایی اجرا شود و در قسمت exclude سایت‌های صرفنظر شونده را تعیین خواهید نمود. در مثال فوق، اسکریپت بر روی تمامی سایت‌ها اجرا خواهد شد، منهای دو سایت و زیر سایت‌هایی که در قسمت exclude مشخص شده‌اند.
در پایان مثلا نام آن‌را hello.user.js خواهیم گذاشت (همانطور که ذکر شد قسمت user.js آن باید رعایت شود). برای نصب آن فقط کافی است این فایل را به درون پنجره فایر فاکس کشیده و رها کنیم (drag & drop).

استفاده از jQuery در اسکریپت‌های گریس مانکی

عمده کاربردهای اسکریپت‌های گریس مانکی در جهت اعمال تغییرات بر روی document object model صفحه (DOM) هستند. کتابخانه jQuery اساسا برای این منظور تهیه و بهینه سازی شده است.

مثال:
فرض کنید قصد داریم به نتایج خروجی جستجوی گوگل، fav icon سایت‌های یافت شده را اضافه کنیم (در کنار هر لینک، آیکون سایت مربوطه را نمایش دهیم). گوگل این‌کار را انجام نداده است. اما ما علاقمند هستیم که این قابلیت را اضافه کنیم!
// ==UserScript==
// @name Google FavIcon
// @namespace http://userscripts.org
// @description Shows favicon for Google searches results
// @include http://*.google.*/search?*

// ==/UserScript==

loadJquery();

$(document).ready(function(){
$("h3.r > a.l").each(function(){
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");
var domain = href.replace(/<\S[^><]*>/g, "").split('/')[2];
var image = '<img src="http://' + domain + '/favicon.ico" style="border:0;padding-right:4px;" />';
//GM_log(">image:> " + image);
$(this).prepend(image);
});

});

نحوه پیاده سازی تابع loadJquery را در سورس مربوطه می‌توانید مشاهده نمائید.
دریافت سورس این مثال

در اینجا ابتدا لینک‌های حاصل از جستجو پیدا می‌شوند. سپس نام دومین مربوطه استخراج می‌گردد (با استفاده از regular expressions) و در ادامه از این نام دومین یک آدرس استاندارد http://domain/favico.ico ساخته شده و از آن یک تگ img درست می‌شود. در آخر این تگ به قبل از لینک‌های گوگل اضافه می‌شود.

شاید سؤال بپرسید از کجا مشخص شد که باید به دنبال h3.r > a.l گشت؟ به تصویر زیر دقت نمائید (نمایی است از یکی از توانایی‌های افزونه fireBug فایرفاکس).



هنگامیکه صفحه بارگذاری شد، بر روی آیکون سوسک موجود در status bar فایرفاکس کلیک کنید تا FireBug ظاهر شود (البته من اینجا سوسک دیدم شاید موجود دیگری باشد :) )
سپس بر روی دکمه inspect در نوار ابزار آن کلیک کنید. در همین حال اشاره‌گر ماوس را به یکی از لینک‌های نتیجه جستجوی گوگل نزدیک کنید. بلافاصله تگ‌ها و کلاس‌های مورد استفاده آن به شکل زیبایی ظاهر خواهند شد. به این صورت صرفه جویی قابل ملاحظه‌ای در وقت صورت خواهد گرفت.

نتیجه اجرای اسکریپت فوق (پس از نصب) به صورت زیر است:



نکته: نحوه دیباگ کردن اسکریپت‌های گریس مانکی

اگر نیاز به مشاهده مقدار متغیرها در لحظه اجرای اسکریپت داشتید، یکی از راه‌حل‌های موجود استفاده از تابع GM_log مربوط به API گریس مانکی است که خروجی آن‌را در قسمت messages مربوط به error console فایرفاکس می‌توان دید.



مطالب
React 16x - قسمت 21 - کار با فرم‌ها - بخش 4 - چند تمرین
پس از فراگیری اصول کار کردن با فرم‌ها در React، اکنون می‌خواهیم چند فرم جدید را برای تمرین بیشتر، به برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها اضافه کنیم؛ مانند فرم ثبت نام، فرمی برای ثبت و یا ویرایش فیلم‌ها و یک فرم جستجوی سریع در لیست فیلم‌های موجود.

تمرین 1 - ایجاد فرم ثبت نام


می‌خواهیم به برنامه، فرم ثبت نام را که حاوی سه فیلد نام کاربری، کلمه‌ی عبور و نام است، اضافه کنیم. نام کاربری باید از نوع ایمیل باشد. بنابراین اعتبارسنجی مرتبطی نیز باید برای این فیلد تعریف شود. کلمه‌ی عبور وارد شده باید حداقل 5 حرف باشد. همچنین تا زمانیکه اعتبارسنجی فرم تکمیل نشده‌است، باید دکمه‌ی submit فرم، غیرفعال باقی بماند. لینک ورود به این فرم نیز باید به منوی راهبری سایت اضافه شود.

برای حل این تمرین، فایل جدید registerForm.jsx را در پوشه‌ی components ایجاد می‌کنیم و سپس توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت RegisterForm را ایجاد کرده و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
- ابتدا در فایل app.js، پس از import ماژول آن:
import RegisterForm from "./components/registerForm";
در ابتدای سوئیچ تعریف شده، مسیریابی آن‌را تعریف می‌کنیم:
<Route path="/register" component={RegisterForm} />
- سپس در فایل src\components\navBar.jsx، لینک به آن‌را، در انتهای لیست اضافه می‌کنیم، تا در منوی راهبری ظاهر شود:
<NavLink className="nav-item nav-link" to="/register">
   Register
</NavLink>
- در ادامه کدهای کامل کامپوننت ثبت نام را ملاحظه می‌کنید:
import Joi from "@hapi/joi";
import React from "react";

import Form from "./common/form";

class RegisterForm extends Form {
  state = {
    data: { username: "", password: "", name: "" },
    errors: {}
  };

  schema = {
    username: Joi.string()
      .required()
      .email({ minDomainSegments: 2, tlds: { allow: ["com", "net"] } })
      .label("Username"),
    password: Joi.string()
      .required()
      .min(5)
      .label("Password"),
    name: Joi.string()
      .required()
      .label("Name")
  };

  doSubmit = () => {
    // Call the server
    console.log("Submitted");
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Register</h1>
        <form onSubmit={this.handleSubmit}>
          {this.renderInput("username", "Username")}
          {this.renderInput("password", "Password", "password")}
          {this.renderInput("name", "Name")}
          {this.renderButton("Register")}
        </form>
      </div>
    );
  }
}

export default RegisterForm;
- ابتدا این کامپوننت را بجای ارث بری از Component خود React، از کامپوننت Form که در قسمت قبل ایجاد کردیم، ارث بری می‌کنیم تا به تمام امکانات آن مانند اعتبارسنجی، مدیریت حالت و متدهای کمکی تعریف فیلدها و دکمه‌ها بهره‌مند شویم.
- سپس state این کامپوننت را با شیءای حاوی دو خاصیت data و error، مقدار دهی اولیه می‌کنیم. خواص متناظر با المان‌های فرم را نیز به صورت یک شیء، به خاصیت data انتساب داده‌ایم.
- پس از آن، خاصیت schema تعریف شده‌است؛ تا قواعد اعتبارسنجی تک تک فیلدهای فرم را به کمک کتابخانه‌ی Joi، مطابق نیازمندی‌هایی که در ابتدای تعریف این تمرین مشخص کردیم، ایجاد کند.
- در ادامه، متد doSubmit را ملاحظه می‌کنید. این متد پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Register و پس از اعتبارسنجی موفقیت آمیز فرم، به صورت خودکار فراخوانی می‌شود.
- در آخر، تعریف فرم ثبت‌نام را مشاهده می‌کنید که نکات آن‌را در قسمت قبل، با معرفی کامپوننت Form و افزودن متدهای کمکی رندر input و button به آن، بررسی کردیم و در کل با نکات بررسی شده‌ی در فرم لاگینی که تا به اینجا ایجاد کردیم، تفاوتی ندارد.


تمرین 2- ایجاد فرم ثبت و یا ویرایش یک فیلم


فرم جدید ثبت و ویرایش یک فیلم، نکات بیشتری را به همراه دارد. در اینجا می‌خواهیم در بالای لیست نمایش فیلم‌ها، یک دکمه‌ی new movie را اضافه کنیم تا با کلیک بر روی آن، به فرم ثبت و ویرایش فیلم‌ها هدایت شویم. این فرم، از فیلدهای یک عنوان متنی، انتخاب ژانر از یک drop down list، تعداد موجود (بین 1 و 100) و امتیاز (بین صفر تا 10) تشکیل شده‌است. همچنین تا زمانیکه اعتبارسنجی فرم تکمیل نشده‌است، دکمه‌ی submit فرم باید غیرفعال باقی بماند. پس از ذخیره شدن این فیلم (در لیست درون حافظه‌ای برنامه)، با مراجعه‌ی به لیست فیلم‌ها و انتخاب آن از لیست (با کلیک بر روی لینک آن)، باید مجددا به همین فرم، در حالت ویرایش این رکورد هدایت شویم. به علاوه اگر در بالای صفحه یک id اشتباه وارد شد، باید صفحه‌ی «پیدا نشد» نمایش داده شود.

کامپوننت MovieForm و مسیریابی آن‌را در قسمت 17، تعریف و اضافه کردیم. برای تعریف لینکی به آن، به کامپوننت movies مراجعه کرده و بالای متنی که تعداد کل آیتم‌های موجود در بانک اطلاعاتی را نمایش می‌دهد، المان زیر را اضافه می‌کنیم:
import { Link } from "react-router-dom";
// ...


<div className="col">
  <Link
    to="/movies/new"
    className="btn btn-primary"
    style={{ marginBottom: 20 }}
  >
    New Movie
  </Link>
  <p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
این Link را هم با کلاس btn مزین کرده‌ایم تا شبیه به یک دکمه، به نظر برسد. با کلیک بر روی آن، به آدرس movies/new هدایت خواهیم شد؛ یعنی id جدید این مسیریابی را به "new" تنظیم کرده‌ایم که در ادامه بر اساس آن، تفاوت بین حالت ویرایش و حالت ثبت اطلاعات، مشخص می‌شود.


سپس به کامپوننت src\components\movieForm.jsx که پیشتر آن‌را اضافه کرده بودیم، مراجعه کرده و به صورت زیر آن‌را تکمیل می‌کنیم:
import Joi from "@hapi/joi";
import React from "react";

import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
import { getMovie, saveMovie } from "../services/fakeMovieService";
import Form from "./common/form";

class MovieForm extends Form {
  state = {
    data: {
      title: "",
      genreId: "",
      numberInStock: "",
      dailyRentalRate: ""
    },
    genres: [],
    errors: {}
  };
- ابتدا importهای مورد نیاز به Joi، React و همچنین سرویس‌های لیست فیلم‌ها و لیست ژانرهای سینمایی، به همراه کامپوننت فرم، تعریف شده‌اند.
- سپس این کامپوننت نیز از کامپوننت Form ارث بری می‌کند تا به امکانات ویژه‌ی آن دسترسی پیدا کند.
- در ادامه در خاصیت state، طبق روالی که در کامپوننت فرم درنظر گرفته‌ایم، دو خاصیت data و errors باید حضور داشته باشند. در خاصیت data، شیءای که نام خاصیت‌های آن با فیلدهای فرم تطابق دارد، ذکر شده‌اند. در اینجا برای ذخیره سازی اطلاعات انتخاب شده‌ی از drop down list مرتبط با ژانرهای سینمایی، از خاصیت genreId استفاده می‌شود؛ این تنها اطلاعاتی است که از کل آیتم‌های یک drop down list نیاز داریم. آرایه‌ی genres که آیتم‌های این drop down list را مقدار دهی می‌کند، در روال componentDidMount، از سرویس مرتبطی دریافت و مقدار دهی خواهد شد.

در ادامه‌ی کدهای کامپوننت MovieForm، کدهای schema اعتبارسنجی شیء data را ملاحظه می‌کنید:
  schema = {
    _id: Joi.string(),
    title: Joi.string()
      .required()
      .label("Title"),
    genreId: Joi.string()
      .required()
      .label("Genre"),
    numberInStock: Joi.number()
      .required()
      .min(0)
      .max(100)
      .label("Number in Stock"),
    dailyRentalRate: Joi.number()
      .required()
      .min(0)
      .max(10)
      .label("Daily Rental Rate")
  };
در اینجا، id به required تنظیم نشده‌است؛ چون زمانیکه قرار است یک شیء movie جدید را  ایجاد کنیم، هنوز این id نامشخص است. سایر موارد خاصیت schema، به لطف fluent api کتابخانه‌ی Joi، بسیار خوانا بوده و نیاز به توضیحات خاصی ندارند. برای مثال هر دو خاصیت numberInStock و  dailyRentalRate باید عددی وارد شده و بین بازه‌ی مشخصی قرار گیرند.

اکنون به مرحله‌ی componentDidMount می‌رسیم:
  componentDidMount() {
    const genres = getGenres();
    this.setState({ genres });

    const movieId = this.props.match.params.id;
    if (movieId === "new") return;

    const movie = getMovie(movieId);
    if (!movie) return this.props.history.replace("/not-found");

    this.setState({ data: this.mapToViewModel(movie) });
  }
- در اینجا لیست ژانرهای سینمایی از متد getGenres فایل src\services\fakeGenreService.js دریافت شده و پس از آن کار به روز رسانی خاصیت genres در state را انجام می‌دهیم. این به روز رسانی state، سبب می‌شود تا این خاصیت که آرایه‌ای است، در رندر بعدی این کامپوننت، به لیست options مربوط به drop down list درج شده‌ی در فرم، ارسال شده و در فرم رندر شود.
- پس از آن، نحوه‌ی دریافت پارامتر id مسیریابی رسیده را ملاحظه می‌کنید. این id اگر به "new" تنظیم شده بود، یعنی قرار است، اطلاعات جدیدی ثبت شوند. بنابراین متد جاری را خاتمه می‌دهیم (چون کار ادامه‌ی این متد، مقدار دهی اولیه‌ی تمام فیلدهای فرم، بر اساس اطلاعات شیء دریافت شد‌ه‌ی از سرویس فیلم‌ها است). در غیراینصورت (و با مشخص بودن id)، با استفاده از این id و متد getMovie سرویس src\services\fakeMovieService.js، سعی خواهیم کرد تا اطلاعات شیء movie متناظری را دریافت کنیم. اگر خروجی این متد null بود، یعنی id وارد شده معتبر نیست. به همین جهت کاربر را به صفحه‌ی not-found هدایت می‌کنیم. اگر دقت کنید در اینجا بجای متد push، از متد replace استفاده کرده‌ایم. چون اگر از متد push استفاده می‌کردیم و کاربر بر روی دکمه‌ی back مرورگر کلیک می‌کرد، دوباره به همین صفحه، با id غیرمعتبر قبلی وارد می‌شد و یک حلقه‌ی بی‌پایان رخ می‌داد. همچنین به return ای هم که به همراه متد replace استفاده شده، دقت کنید. کار redirect به یک صفحه‌ی دیگر، به معنای عدم اجرای کدهای پس از آن نیست. بنابراین اگر می‌خواهیم کار این متد با redirect، به پایان برسد، ذکر return الزامی است.
- در پایان این متد، خاصیت data موجود در state را به روز رسانی می‌کنیم؛ تا سبب رندر فرم، با اطلاعات شیء movie یافت شده گردد و چون ساختار شیء movie دریافت شده‌ی از سرویس، با ساختار data تعریف شده‌ی در state یکی نیست، نیاز به نگاشت این دو به هم، توسط متد سفارشی mapToViewModel زیر است:
  mapToViewModel(movie) {
    return {
      _id: movie._id,
      title: movie.title,
      genreId: movie.genre._id,
      numberInStock: movie.numberInStock,
      dailyRentalRate: movie.dailyRentalRate
    };
  }
این سناریو بسیار متداول است و اکثر داده‌های دریافت شده‌ی از سرور، الزاما با ساختار داده‌هایی که در فرم‌های خود تعریف می‌کنیم (که در اینجا view-model نام گرفته)، یکی نیستند و نیاز به نگاشت بین آن‌ها وجود دارد. برای مثال genreId موجود در view-model این فرم (همان شیء منتسب به data در state)، دقیقا به همین نام، در شیء movie تعریف نشده‌است و نیاز به نگاشت این دو به هم است.

در ادامه‌ی کدهای کامپوننت فرم فیلم‌ها، به متد doSubmit می‌رسیم:
  doSubmit = () => {
    saveMovie(this.state.data);

    this.props.history.push("/movies");
  };
این متد پس از کلیک کاربر بر روی دکمه‌ی submit و اعتبارسنجی کامل فرم، فراخوانی می‌شود. در این مرحله می‌توان اطلاعات موجود در شیء data را به متد saveMovie سرویس src\services\fakeMovieService.js ارسال کرد، تا آن‌را به لیست خودش اضافه کند. سپس کاربر را به لیست به روز شده‌ی فیلم‌ها هدایت می‌کنیم.

در انتهای این کامپوننت نیز به متد رندر آن می‌رسیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Movie Form</h1>
        <form onSubmit={this.handleSubmit}>
          {this.renderInput("title", "Title")}
          {this.renderSelect("genreId", "Genre", this.state.genres)}
          {this.renderInput("numberInStock", "Number in Stock", "number")}
          {this.renderInput("dailyRentalRate", "Rate")}
          {this.renderButton("Save")}
        </form>
      </div>
    );
  }
تمام قسمت‌های این فرم را منهای متد جدید renderSelect آن، پیشتر در قسمت قبل، مرور کرده‌ایم و نکته‌ی جدیدی ندارند.
برای تعریف متد جدید renderSelect به این صورت عمل می‌کنیم:
- ابتدا فایل جدید src\components\common\select.jsx را ایجاد کرده و سپس آن‌را جهت نمایش یک drop down list، ویرایش می‌کنیم:
import React from "react";

const Select = ({ name, label, options, error, ...rest }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <select name={name} id={name} {...rest} className="form-control">
        <option value="" />
        {options.map(option => (
          <option key={option._id} value={option._id}>
            {option.name}
          </option>
        ))}
      </select>
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Select;
شبیه به یک چنین کامپوننتی را در قسمت قبل، در فایل src\components\common\input.jsx ایجاد کردیم و ساختار کلی آن‌ها با هم یکی است. ابتدا تمام تگ‌ها و کلاس‌های بوت استرپی مورد نیاز، در این کامپوننت محصور می‌شوند. سپس آرایه‌ای بر روی لیست options رسیده، ایجاد شده و به صورت پویا، لیست نمایش داده شده‌ی توسط drop down آن‌را تشکیل می‌دهد. در پایان آن هم کار نمایش اخطار اعتبارسنجی متناظری، در صورت وجود خطایی، قرار گرفته‌است.

- پس از آن به کامپوننت src\components\common\form.jsx مراجعه کرده و متد رندر آن‌را اضافه می‌کنیم:
import Select from "./select";
// ...

class Form extends Component {

  // ...

  renderSelect(name, label, options) {
    const { data, errors } = this.state;

    return (
      <Select
        name={name}
        value={data[name]}
        label={label}
        options={options}
        onChange={this.handleChange}
        error={errors[name]}
      />
    );
  }
}
کار این متد، مقدار دهی ویژگی‌های مورد نیاز کامپوننت Select، بر اساس نام فیلد، یک برچسب و آیتم‌های ارسالی به آن است. مزیت وجود یک چنین متد کمکی، کم شدن کدهای تکراری Selectهای مورد نیاز و همچنین عدم فراموشی قسمتی از این اتصالات و در نهایت یک‌دست شدن کدهای کل برنامه‌است. این متد در نهایت سبب رندر یک drop down list، بر اساس اطلاعات خاصیت genres موجود در state می‌شود:



تمرین 3- جستجوی در لیست فیلم‌ها


می‌خواهیم در بالای لیست نمایش فیلم‌ها، یک search box را قرار دهیم تا توسط آن بتوان بر اساس عنوان وارد شده، در فیلم‌های موجود جستجو کرد. همچنین این جستجو قرار است کلی بوده و حتی در صورت انتخاب ژانر خاصی از منوی کنار صفحه، باید در کل اطلاعات موجود جستجو کند. به علاوه اگر کاربر ژانری را انتخاب کرد، این text box باید خالی شود.

برای اینکار ابتدا فایل جدید src\components\searchBox.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر آن‌را تکمیل می‌کنیم:
import React from "react";

const SearchBox = ({ value, onChange }) => {
  return (
    <input
      type="text"
      name="query"
      className="form-control my-3"
      placeholder="Search..."
      value={value}
      onChange={e => onChange(e.currentTarget.value)}
    />
  );
};

export default SearchBox;
این SeachBox، یک controlled component است و دارای state خاص خودش نیست. تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق props دریافت کرده و خروجی خود را (اطلاعات تایپ شده‌ی در input box را) از طریق صدور رخ‌دادها، اطلاع رسانی می‌کند.

سپس به کامپوننت movies مراجعه کرده و آن‌را ذیل متن نمایش تعداد رکوردها، درج می‌کنیم:
<p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
<SearchBox value={searchQuery} onChange={this.handleSearch} />
که البته نیاز به import کامپوننت مربوطه، تعریف واژه‌ی جستجو شده در state و مدیریت رخ‌داد onChange را نیز دارد:
import SearchBox from "./searchBox";
//...

class Movies extends Component {
  state = {
    //...
    selectedGenre: {},
    searchQuery: ""
  };


  handleSearch = query => {
    this.setState({ searchQuery: query, selectedGenre: null, currentPage: 1 });
  };

  handleGenreSelect = genre => {
    console.log("handleGenreSelect", genre);
    this.setState({ selectedGenre: genre, searchQuery: "", currentPage: 1 });
  };
در متد handleSearch، اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر دریافت شده و توسط آن سه خاصیت state به روز رسانی می‌شوند تا توسط آن‌ها در حین رندر مجدد کامپوننت، کار فیلتر صحیح اطلاعات صورت گیرد. همچنین selectedGenre نیز به حالت اول بازگشت داده می‌شود. به علاوه اگر کاربر در حین مشاهده‌ی صفحه‌ی 3 بود، نیاز است currentPage صحیحی را به او نمایش  داد.
متد handleGenreSelect را نیز اندکی تغییر داده‌ایم تا اگر گروهی انتخاب شد، مقدار searchQuery را خالی کند. اگر در اینجا searchQuery را به نال تنظیم می‌کردیم، controlled component جعبه‌ی جستجو، تبدیل به کامپوننت کنترل نشده‌ای می‌شد و در این حالت، React، اخطار تبدیل بین این دو را صادر می‌کرد.

در آخر، ابتدای متد getPageData هم جهت اعمال searchQuery، به صورت زیر تغییر می‌کند:
  getPagedData() {
    const {
      pageSize,
      currentPage,
      selectedGenre,
      movies: allMovies,
      sortColumn,
      searchQuery
    } = this.state;

    let filteredMovies = allMovies;
    if (searchQuery) {
      filteredMovies = allMovies.filter(m =>
        m.title.toLowerCase().startsWith(searchQuery.toLowerCase())
      );
    } else if (selectedGenre && selectedGenre._id) {
      filteredMovies = allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id);
    }
در اینجا اگر searchQuery مقداری داشته باشد، یک جستجوی غیرحساس به کوچکی و بزرگی حروف، بر روی خاصیت title اشیاء فیلم، انجام می‌شود.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-21.zip
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطا در زمان تایید پرداخت
ببینید، زمانیکه درخواست برای پرداخت به بانک ارسال میشه، یک رکورد که شامل زمان ایجاد هست، در دیتابیس (فروشگاه) ثبت میشه. سپس کاربر (پرداخت کننده) به وب سایت بانکی میره (پرداخت و یا انصراف). هنگامیکه برمیگرده به وب سایت فروشنده، رکورد بازیابی میشه و تاریخ ایجادش بررسی میشه. در صورتیکه از زمان تاریخ ایجاد تا تاریخ فعلی (که بر اساس تایم سرور هستن و نه کلاینت)، بیش از ۲۰ دقیقه (زمان استاندارد پرداخت) گذشته باشه، پیغامی که شما گفتید، به کاربر داده میشه.
در واقع تنها حالت ممکن برای نمایش این پیغام، همین سناریو هست که توضیح دادم.
به همین علت هست که میگم این پیغام با وصل بودن یا نبودن vpn،  ارتباطی نداره.
زمان و تاریخ سرور اصلا هیچ ارتباطی به اینکه پرداخت کننده vpn داشته باشه یا نداشته باشه نداره. پرداخت کننده چه با vpn و یا چه بدون vpn زمانیکه به فروشگاه شما (سرور شما) میاد، تاریخ مربوط به سرور ثبت میشه. ASP.NET زمان رو به وقت محلی سرور ثبت میکنه و اهمیتی نداره کاربر به چه صورتی وصل شده به سرور.
اگر سرور شما به vpn متصل بود (!!) ، اون موقع حرف شما صحت پیدا میکرد.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
این مورد بستگی به طراحی و آنالیز برنامه دارد. در جایی مانند صفحه تنظیمات SMTP Server برنامه، سطح دسترسی، فقط مدیریتی است و پویایی آن معنایی ندارد. در جای دیگری قرار است مطالبی ارسال شوند، اینجا دسترسی به دو نقش ادیتور و ادمین که شامل عده‌ای خواهند بود مفهوم دارد.
اما اگر سایتی پویا طراحی شده و از روز اول طرح دقیقی ندارد، مثلا در آن صفحات مختلفی به صورت پویا اضافه می‌شوند و قرار است به هر صفحه‌ای نقش(های) خاصی انتساب داده شوند که از روز اول پیش بینی و طراحی نشده، فقط کافی است همین فیلتر AuthorizeAttribute را با ارث بری از آن سفارشی سازی کرد تا بر اساس آدرس صفحه جاری (filterContext.HttpContext.Request.Url)، نقش‌های انتساب داده شده را از بانک اطلاعاتی بخواند و تصمیم گیری کند که آیا کاربر لاگین شده به سیستم (filterContext.HttpContext.User) می‌تواند به این صفحه دسترسی داشته باشد یا خیر و هدایتش کند (filterContext.HttpContext.Response.Redirect) به صفحه لاگین برنامه (FormsAuthentication.LoginUrl). یا حتی در اینجا بر اساس نام کنترلر و اکشن متد جاری هم می‌توان تصمیم گیری کرد:
filterContext.ActionDescriptor.ControllerDescriptor.ControllerName
filterContext.ActionDescriptor.ActionName
مطالب
تشخیص نقایص تصاویر صفحات سایت با استفاده از jQuery Ajax

این مثال شبیه به مثال بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax است که از ذکر توضیحات مشابه آن، در اینجا خودداری خواهد شد.

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestBrokenImages.aspx.cs"
Inherits="testWebForms87.TestBrokenImages" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title>detecting broken images</title>

<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function errorReplace(arg) {
//ارسال پیغام خطا
$.ajax({
type: "POST",
url: "TestBrokenImages.aspx/GetErros",
data: "{'image': '" + arg.src + "','page':'" + location.href + "'}",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json"
});
//نمایش تصویری دلخواه بجای نمونه مفقود
$(arg).attr('src', 'missing.png');
}

//بررسی وضعیت تک تک تصاویر پس از بارگذاری کامل صفحه
$(document).ready(function() {
$(window).bind('load', function() {
$('img').each(function() {
if (!this.complete || (!$.browser.msie && (typeof this.naturalWidth == "undefined" || this.naturalWidth == 0))) {
errorReplace(this);
}
});
})
});
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
<img src="img1.png" />
<img src="img2.png" />
</div>
</form>
</body>
</html>

using System;
using System.IO;
using System.Web.Services;

namespace testWebForms87
{
public partial class TestBrokenImages : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

[WebMethod]
public static void GetErros(string image,string page)
{
//ارسال ایمیل به مسؤول سایت و یا ذخیره خطاها در دیتابیس
}
}
}

در این مثال زمانیکه صفحه کاملا بارگذاری شد، وضعیت تک تک تصاویر بررسی می‌شود، اگر تصویر مفقودی وجود داشت (با اکثر مرورگرها سازگار است)، اطلاعات آن به تابع errorReplace ارسال خواهد شد.
در این تابع با استفاده از jQuery Ajax ، اطلاعات تصویر مفقود و صفحه مربوطه به وب متد GetErros ما ارسال می‌شود. سپس در این متد می‌توان یا آرگومان‌های دریافتی را به صورت یک ایمیل به مسؤول سایت ارسال نمود و یا آن‌ها را جهت بررسی آتی در یک دیتابیس ذخیره کرد.
بدیهی است بجای قرار دادن وب متد فوق در صفحه جاری، می‌توان یک وب سرویس را نیز ایجاد و متد را در آن قرار داد تا نیازی نباشد به ازای هر صفحه سایت یکبار این متد تکرار شود.

اگر موفق به اجرای این مثال نشدید، برای مثال یک break point داخل متد GetErrors قرار دهید و برنامه را در حالت دیباگ در ویژوال استودیو شروع کنید، اگر اتفاق خاصی رخ نداد و به این break point نرسیدید، احتمالا تنظیمات وب کانفیگ شما مناسب نیست. قسمت مربوط به system.web.extensions ، webServices و jsonSerialization باید در وب کانفیگ موجود باشد که VS 2008 این موارد را به صورت خودکار اضافه می‌کند.

نظرات مطالب
معرفی ELMAH
خلاصه بحث ارسال ایمیل:
- امکان ندارد هاست شما برای ارسال ایمیل نیاز به smtp authentication نداشته باشد (من ندیدم). بنابراین یا این اطلاعات را باید زنگ بزنید و از هاست بگیرید یا در کنترل پنل ایمیل‌های سایت یک یوزر مخصوص را درست کنید تا بشود در برنامه از آن استفاده کرد.
- سپس تگ errorMail باید دقیقا مقدار دهی شود. آدرس و نام کاربری و غیره. (این موارد مرتبط به ارسال ایمیل است و با نام کاربری مثلا ftp سایت متفاوت می‌باشد)
- در IIS6 : باید در قسمت system.web -- httpModules ، مطابق مثال web.config پوشه sample کتابخانه، قسمت Elmah.ErrorMailModule را از کامنت خارج کنید.
- در IIS7 : باید در قسمت system.webServer فایل web.config شما Elmah.ErrorMailModule نیز مطابق مثال یاد شده ، ذکر شده باشد.
مطالب
نمایش یک فایل PDF در WinForms ، WPF و سیلورلایت

شاید PDF را بشود تنها فرمت گزارشگیری دانست که همه‌جا و در تمام سیستم عامل‌ها پشتیبانی می‌شود. از ویندوز تا لینوکس از وب تا WPF تا سیلورلایت تا همه جا و از همه مهم‌تر اینکه خروجی آن دقیقا همان چیزی است که کاربر نهایی می‌خواهد: من می‌خوام اون چیزی رو که می‌بینم، دقیقا همان را، بدون کم و کاست و با همان صفحه بندی، بتوانم چاپ کنم.
برای تولید PDF می‌شود از کتابخانه‌ی iTextSharp استفاده کرد اما برای نمایش آن حداقل در ویندوز بهترین راه حل استفاده از COM Components‌ شرکت Adobe است که به همراه برنامه رایگان Adobe PDF reader ارائه می‌شود. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این Active-X را بررسی خواهیم کرد.

نمایش PDF در WPF
در تمام حالت‌ها هدف این است که به نحوی به اکتیوایکس شرکت Adobe دسترسی پیدا کنیم؛ یا با اضافه کردن آن به پروژه یا استفاده از امکانات یکپارچه مرورگرها. در WPF از زمان ارائه سرویس پک یک دات نت سه و نیم (به بعد)، کنترل مرورگر وب هم به جمع کنترل‌های قابل استفاده در آن اضافه شده است. در اینجا به سادگی چند سطر زیر می‌شود یک فایل PDF را در WPF نمایش داد:
<Window x:Class="WpfAppTests.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
Title="Pdf Report" Height="495" WindowState="Maximized"
WindowStartupLocation="CenterScreen" Width="703">
<Grid>
<WebBrowser x:Name="WebBrowser1"/>
</Grid>
</Window>
و بعد هم در کدهای برنامه تنها کافی است که مقدار Source کنترل WebBrowser را مقدار دهی کرد:
WebBrowser1.Source = new Uri(PdfFilePath);


نمایش PDF در WinForms
اکتیوایکس نمایش دهنده PDF شرکت Adobe اساسا در فایل ذیل قرار گرفته است:
C:\Program Files\Common Files\Adobe\Acrobat\ActiveX\AcroPDF.dll
بنابراین برای استفاده از آن در یک برنامه‌ی WinForms باید مراحل ذیل طی شود:
الف) در VS.NET‌ از طریق منوی Tools گزینه‌ی Choose toolbox items ، برگه‌ی Com components را انتخاب کنید.
ب) سپس گزینه‌ی Adobe PDF reader که به همان مسیر dll فوق اشاره می‌کند را انتخاب نمائید و بر روی دکمه‌ی OK‌ کلیک کنید.
ج) اکنون این کنترل جدید را بر روی فرم برنامه قرار دهید. به صورت خودکار COMReference های متناظر به پروژه اضافه می‌شوند.

اکنون نحوه‌ی استفاده از این شیء COM به همراه آزاد سازی منابع مرتبط به شرح زیر خواهند بود:
using System.Windows.Forms;

namespace WindowsFormsAppTests
{
public partial class Form1 : Form
{
public Form1()
{
InitializeComponent();
this.Load += Form1_Load;
this.FormClosing += Form1_FormClosing;
}

void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e)
{
axAcroPDF1.Dispose();
}

void Form1_Load(object sender, System.EventArgs e)
{
axAcroPDF1.LoadFile(PdfFilePath);
axAcroPDF1.setShowToolbar(true);
axAcroPDF1.Show();
}
}
}

نمایش PDF در Silverlight

در Silverlight هم از نسخه‌ی 4 به بعد کنترل WebBrowser همانند آنچه که در WPF موجود است، اضافه شده است؛ اما این کنترل فقط در حالت اجرای در خارج از مرورگر برنامه Silverlight در دسترس می‌باشد. بنابراین روش دیگری را باید انتخاب کرد. این روش بر اساس تعامل سیلورلایت با کدهای HTML صفحه کار می‌کند. یک IFrame مخفی را در صفحه بالای شیء مرتبط با سیلورلایت قرار خواهیم داد. سپس در سیلورلایت Src این IFrame را به مسیر فایل PDF تنظیم می‌کنیم و همین. به این ترتیب فایل PDF نمایش داده می‌شود.
این IFrame به صورت زیر در همان صفحه‌ی aspx ایی که object مرتبط با Silverlight نمایش داده می‌شود قرار می‌گیرد:
<iframe id="pdfFrame" style="visibility:hidden; position:absolute"><b>No Content</b></iframe>
<div id="silverlightControlHost">
سپس در کدهای سیلورلایت، ابتدا این IFrame یافت شده:
var iFrame = HtmlPage.Document.GetElementById("pdfFrame");
در ادامه بر اساس اطلاعات مکانی یک Grid ساده به نام pdfHost که در صفحه قرار گرفته، این iFrame بالاتر از سطح Grid (بر اساس z-index تنظیم شده) نمایش داده می‌شود:
var gt = pdfHost.TransformToVisual(Application.Current.RootVisual);
var offset = gt.Transform(new Point(0, 0));
var controlLeft = (int)offset.X;
var controlTop = (int)offset.Y;
iFrame.SetStyleAttribute("left", string.Format("{0}px", controlLeft));
iFrame.SetStyleAttribute("top", string.Format("{0}px", controlTop));
iFrame.SetStyleAttribute("visibility", "visible");
iFrame.SetStyleAttribute("height", string.Format("{0}px", pdfHost.ActualHeight));
iFrame.SetStyleAttribute("width", string.Format("{0}px", pdfHost.ActualWidth));
iFrame.SetStyleAttribute("z-index", "1000");
و در آخر نام فایلی را که می‌خواهیم مشاهده کنیم به یک صفحه‌ی aspx در همان سایت ارسال می‌کنیم:
iFrame.SetProperty("src", "ShowPdf.aspx?file=" + fileName);
کدهای این صفحه در حد یک Response.Redirect ساده برای نمایش دادن فایل pdf در مرورگر کافی هستند. در کل در اینجا سیلورلایت تنها نقش انتخاب فایل را به عهده دارد و کار اصلی را خود مرورگر انجام می‌دهد.

مطالب دوره‌ها
متدهای async تقلبی
تا اینجا مشاهده کردیم که اگر یک چنین متد زمانبری را داشته باشیم که در آن عملیاتی طولانی انجام می‌شود،
class MyService
{
  public int CalculateXYZ()
  {
    // Tons of work to do in here!
    for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
      ;
    return 42;
  }
}
برای نوشتن معادل async آن فقط کافی است که امضای متد را به async Task تغییر دهیم و سپس داخل آن از Task.Run استفاده کنیم:
class MyService
{
  public async Task<int> CalculateXYZAsync()
  {
    return await Task.Run(() =>
    {
      // Tons of work to do in here!
      for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
        ;
      return 42;
    });
  }
}
و ... اگر از آن در یک کد UI استفاده کنیم، ترد آن‌را قفل نکرده و برنامه، پاسخگوی سایر درخواست‌های رسیده خواهد بود. اما ... به این روش اصطلاحا Fake Async گفته می‌شود؛ یا Async تقلبی!
کاری که در اینجا انجام شده، استفاده‌ی ناصحیح از Task.Run در حین طراحی یک متد و یک API است. عملیات انجام شده در آن واقعا غیرهمزمان نیست و در زمان انجام آن، باز هم ترد جدید اختصاص داده شده را تا پایان عملیات قفل می‌کند. اینجا است که باید بین CPU-bound operations و IO-bound operations تفاوت قائل شد. اگر Entity Framework 6 و یا کلاس WebClient و امثال آن، متدهایی Async را نیز ارائه داده‌اند، این‌ها به معنای واقعی کلمه، غیرهمزمان هستند و در آن‌ها کوچکترین CPU-bound operation ایی انجام نمی‌شود.
در حلقه‌ای که در مثال فوق در حال پردازش است و یا تمام اعمال انجام شده توسط CPU، از مرزهای سیستم عبور نمی‌کنیم. نه قرار است فایلی را ذخیره کنیم، نه با اینترنت سر و کار داشته باشیم و یا مثلا اطلاعاتی را از وب سرویسی دریافت کنیم و نه هیچگونه IO-bound operation خاصی قرار است صورت گیرد.
زمانیکه برنامه نویسی قرار است با API شما کار کند و به امضای async Task می‌رسد، فرضش بر این است که در این متد واقعا یک کار غیرهمزمان در حال انجام است. بنابراین جهت بالابردن کارآیی برنامه، این نسخه را نسبت به نمونه‌ی غیرهمزمان انتخاب می‌کند.
حال تصور کنید که استفاده کننده از این API یک برنامه‌ی دسکتاپ نیست، بلکه یک برنامه‌ی ASP.NET است. در اینجا Task.Run فراخوانی شده صرفا سبب خواهد شد عملیات مدنظر، بر روی یک ترد دیگر، نسبت به ترد اصلی اختصاص داده شده توسط ASP.NET برای فراخوانی و پردازش CalculateXYZAsync، صورت گیرد. این عملیات بهینه نیست. تمام پردازش‌های درخواست‌های ASP.NET در تردهای خاص خود انجام می‌شوند. وجود ترد دوم ایجاد شده توسط Task.Run در اینجا چه حاصلی را بجز سوئیچ بی‌جهت بین تردها و همچنین بالا بردن میزان کار Garbage collector دارد؟ در این حالت نه تنها سبب بالا بردن مقیاس پذیری سیستم نشده‌ایم، بلکه میزان کار Garbage collector و همچنین سوئیچ بین تردهای مختلف را در Thread pool برنامه به شدت افزایش داده‌ایم. همچنین یک چنین سیستمی برای تدارک تردهای بیشتر و مدیریت آن‌ها، مصرف حافظه‌ی بیشتری نیز خواهد داشت.


یک اصل مهم در طراحی کدهای Async
استفاده از Task.Run در پیاده سازی بدنه متدهای غیرهمزمان، یک code smell محسوب می‌شود.


چکار باید کرد؟
اگر در کدهای خود اعمال Async واقعی دارید که IO-bound هستند، از معادل‌های Async طراحی شده برای کار با آن‌ها، مانند متد SaveChangesAsync در EF، متد DownloadStringTaskAsync کلاس WebClient و یا متدهای جدید Async کلاس Stream برای خواندن و نوشتن اطلاعات استفاده کنید. در یک چنین حالتی ارائه متدهای async Task بسیار مفید بوده و در جهت بالابردن مقیاس پذیری سیستم بسیار مؤثر واقع خواهند شد.
اما اگر کدهای شما صرفا قرار است بر روی CPU اجرا شوند و تنها محاسباتی هستند، اجازه دهید مصرف کننده تصمیم بگیرد که آیا لازم است از Task.Run برای فراخوانی متد ارائه شده در کدهای خود استفاده کند یا خیر. اگر برنامه‌ی دسکتاپ است، این فراخوانی مفید بوده و سبب آزاد شدن ترد UI می‌شود. اگر برنامه‌ی وب است، به هیچ عنوان نیازی به Task.Run نبوده و فراخوانی متداول آن با توجه به اینکه درخواست‌های برنامه‌های ASP.NET در تردهای مجزایی اجرا می‌شوند، کفایت می‌کند.

به صورت خلاصه
از Task.Run در پیاده سازی بدنه متدهای API خود استفاده نکنید.
از Task.Run در صورت نیاز (مثلا در برنامه‌های دسکتاپ) در حین فراخوانی و استفاده از متدهای API ارائه شده استفاده نمائید:
 private async void MyButton_Click(object sender, EventArgs e)
{
  await Task.Run(() => myService.CalculateXYZ());
}
در این مثال از همان نسخه‌ی غیرهمزمان متد محاسباتی استفاده شده‌است و اینبار مصرف کننده است که تصمیم گرفته در حین فراخوانی و استفاده نهایی، برای آزاد سازی ترد UI از await Task.Run استفاده کند (یا خیر).

بنابراین نوشتن یک چنین کدهایی در پیاده سازی یک API غیرهمزمان
await Task.Run(() =>
{
   for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
     ;
});
صرفا خود را گول زدن است. کل این عملیات بر روی CPU انجام شده و هیچگاه از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کند.

برای مطالعه بیشتر
Should I expose asynchronous wrappers for synchronous methods