نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
با تشکر؛
کل بحث جا افتاده است برایم  ولی در مثال BlogPostManager ، کمی غیر قابل درک میباشد که وقتی بحث سطح دسترسی مطرح است ، Guard‌ها چه استفاده ای خواهند داشت؟ منظور بنده این است که وقتی در یک برنامه فرضا Asp.net برای هر یک از Trigger‌ها یک اکشن متد خاص (برای ویرایش فیلد State رکورد) داشته باشیم ، همین چک کردن این مورد که آیا کاربر، نویسنده پست یا مدیر است هم در ابتدای اکشن باید صورت گیرد و اجازه دسترسی به ادامه کار داده نشود(Forbidden)  . اگر برداشت بنده صحیح نیست هم لطفا راهنمایی کنید.
ممنون میشوم بحث را با مثال واقعی تحت وب یا ویندوز مطرح کنید. 
مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
ASP.NET MVC #19

مروری بر امکانات Caching اطلاعات در ASP.NET MVC

در برنامه‌های وب، بالاترین حد کارآیی برنامه‌ها از طریق بهینه سازی الگوریتم‌ها حاصل نمی‌شود، بلکه با بکارگیری امکانات Caching سبب خواهیم شد تا اصلا کدی اجرا نشود. در ASP.NET MVC این هدف از طریق بکارگیری فیلتری به نام OutputCache میسر می‌گردد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، OutputCache را به یک اکشن متد یا حتی به یک کنترلر نیز می‌توان اعمال کرد. به این ترتیب HTML نهایی حاصل از View متناظر با اکشن متد جاری فراخوانی شده، Cache خواهد شد. سپس زمانیکه درخواست بعدی به سرور ارسال می‌شود، نتیجه دریافت شده، همان اطلاعات Cache شده قبلی است و عملا در سمت سرور کدی اجرا نخواهد شد. در اینجا توسط پارامتر Duration، مدت زمان معتبر بودن کش حاصل، برحسب ثانیه مشخص می‌شود. VaryByParam مشخص می‌کند که اگر متدی پارامتری را دریافت می‌کند، آیا باید به ازای هر مقدار دریافتی، مقادیر کش شده متفاوتی ذخیره شوند یا خیر. در اینجا چون متد Index پارامتری ندارد، از مقدار none استفاده شده است.


مثال یک
یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر جدید Home را نیز به آن اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}

همچنین کدهای View متد Index را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

در اینجا نمایش دو زمان دریافتی از کنترلر و زمان محاسبه شده در View را مشاهده می‌کنید. هدف این است که بررسی کنیم آیا فیلتر OutputCache بر روی این دو مقدار تاثیری دارد یا خیر.
برنامه را اجرا نمائید. سپس چند بار صفحه را Refresh کنید. مشاهده خواهید کرد که هر دو زمان یاد شده تا 60 ثانیه، تغییری نخواهند کرد و حاصل نهایی از Cache خواهنده می‌شود.
کاربرد یک چنین حالتی برای مثال نمایش اطلاعات بازدیدهای یک سایت است. نباید به ازای هر کاربر وارد شده به سایت، یکبار به بانک اطلاعاتی مراجعه کرد و آمار جدیدی را تهیه نمود. یا برای نمونه اگر جایی قرار است اطلاعات وضعیت آب و هوا نمایش داده شود، بهتر است این اطلاعات، مثلا هر نیم ساعت یکبار به روز شود و نه به ازای هر بازدید جدید از سایت، توسط صدها بازدید کننده همزمان. یا برای مثال کش کردن خروجی فید RSS یک بلاگ به مدت چند ساعت نیز ایده خوبی است. از این لحاظ که اگر اطلاعات بلاگ شما روزی یکبار به روز می‌شود، نیازی نیست تا به ازای هر برنامه فیدخوان، یکبار اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و پروسه رندر نهایی فید صورت گیرد. منوهای پویای یک سایت نیز در همین رده قرار می‌گیرند. دریافت اطلاعات منوهای پویای سایت به ازای هر درخواست رسیده کاربری جدید، کار اشتباهی است. این اطلاعات نیز باید کش شوند تا بار سرور کاهش یابد. البته تمام این‌ها زمانی میسر خواهند شد که اطلاعات سمت سرور کش شوند.


مثال دو
همان مثال قبلی را در اینجا جهت بررسی پارامتر VaryByParam به نحو زیر تغییر می‌دهیم:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index(string parameter)
{
ViewBag.Msg = parameter ?? string.Empty;
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}


در اینجا یک پارامتر به متد Index اضافه شده است. مقدار آن به ViewBag.Msg انتساب داده شده و سپس در View ، در بین تگ‌های h2 نمایش داده خواهد شد. همچنین یک فرم ساده هم جهت ارسال parameter به متد Index اضافه شده است:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>@ViewBag.Msg</h2>

<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

@using (Html.BeginForm())
{
@Html.TextBox("parameter")
<input type="submit" />
}

اکنون برنامه را اجرا کنید. در TextBox نمایش داده شده یکبار مثلا بنویسید Test1 و فرم را به سرور ارسال نمائید. سپس مقدار Test2 را وارد کرده و ارسال نمائید. در بار دوم، خروجی صفحه همانند زمانی است که مقدار Test1 ارسال شده است. علت این است که مقدار VaryByParam به none تنظیم شده است و صرفنظر از ورودی کاربر، همان اطلاعات کش شده قبلی بازگشت داده خواهد شد. برای رفع این مشکل، متد Index را به نحو زیر تغییر دهید، به طوریکه مقدار VaryByParam به نام پارامتر متد جاری اشاره کند:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)

در ادامه مجددا برنامه را اجرا کنید. اکنون یکبار مقدار Test1 را به سرور ارسال کنید. سپس مقدار Test2 را ارسال نمائید. مجددا همین دو مرحله را با مقادیر Test1 و Test2 تکرار کنید. مشاهده خواهید کرد که اینبار اطلاعات بر اساس مقدار پارامتر ارسالی کش شده است.



تنظیمات متفاوت OutputCache

الف) VaryByParam : اگر مساوی none قرار گیرد، همواره همان مقدار کش شده قبلی نمایش داده می‌شود. اگر مقدار آن به نام پارامتر خاصی تنظیم شود، اطلاعات کش شده بر اساس مقادیر متفاوت پارامتر دریافتی، متفاوت خواهند بود. در اینجا پارامترهای متفاوت را با یک «,» می‌توان از هم جدا ساخت. اگر تعداد پارامترها زیاد است می‌توان مقدار VaryByParam را مساوی با * قرار داد. در این حالت به ازای مقادیر متفاوت دریافتی پارامترهای مختلف، اطلاعات مجزایی در کش قرار خواهد گرفت. این روش آخر آنچنان توصیه نمی‌شود چون سربار بالایی دارد و حجم بالایی از اطلاعات بر اساس پارامترهای مختلف، باید در کش قرار گیرند.
ب) Location : مکان قرارگیری اطلاعات کش شده را مشخص می‌کند. مقدار آن نیز بر اساس یک enum به نام OutputCacheLocation مشخص می‌گردد. در این حالت برای مثال می‌توان مکان‌های Server، Client و ServerAndClient را مقدار دهی نمود. مقدار Downstream به معنای کش شدن اطلاعات بر روی پروکسی سرورهای بین راه و یا مرورگرها است. پیش فرض آن Any است که ترکیبی از Server و Downstream می‌باشد.
اگر قرار است اطلاعات یکسانی به تمام کاربران نمایش داده شود، مثلا محتوای لیست یک منوی پویا،‌ محل قرارگیری اطلاعات کش باید سمت سرور باشد. اگر نیاز است به ازای هر کاربر محتوای اطلاعات کش شده متفاوت باشد، بهتر است محل سمت کلاینت را مقدار دهی نمود.
ج) VaryByHeader : اطلاعات، بر اساس هدرهای مشخص شده، کش می‌شوند. برای مثال مرسوم است که از Accept-Language در اینجا استفاده شود تا اطلاعات مثلا فرانسوی کش شده، به کاربر آلمانی تحویل داده نشود.
د) VaryByCustom :‌ در این حالت نام یک متد استاتیک تعریف شده در فایل global.asax.cs باید مشخص گردد. توسط این متد کلید رشته‌ای اطلاعاتی که قرار است کش شود، بازگشت داده خواهد شد.
ه) SqlDependency : در این حالت اطلاعات تا زمانیکه تغییری در جداول بانک اطلاعاتی SQL Server صورت نگیرد، کش خواهد شد.
و) Nostore : به پروکسی سرورهای بین راه و همچنین مرورگرها اطلاع می‌دهد که اطلاعات را نباید کش کنند. اگر قسمت اعتبار سنجی این سری را به خاطر داشته باشید، چنین تعریفی در قسمت Remote validation بکارگرفته شد:

[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]  

و یا می‌توان برای اینکار یک فیلتر سفارشی را نیز تهیه کرد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Helper
{
/// <summary>
/// Adds "Cache-Control: private, max-age=0" header,
/// ensuring that the responses are not cached by the user's browser.
/// </summary>
public class NoCachingAttribute : ActionFilterAttribute
{
public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
{
base.OnActionExecuted(filterContext);
filterContext.HttpContext.Response.CacheControl = "private";
filterContext.HttpContext.Response.Cache.SetMaxAge(TimeSpan.FromSeconds(0));
}
}
}

کار این فیلتر اضافه کردن هدر «Cache-Control: private, max-age=0» به Response است.


استفاده از فایل Web.Config برای معرفی تنظیمات Caching

یکی دیگر از تنظیمات ویژگی OutputCache، پارامتر CacheProfile است که امکان تنظیم آن در فایل web.config نیز وجود دارد. برای نمونه تنظیمات زیر را به قسمت system.web فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید:


<system.web>
<caching>
<outputCacheSettings>
<outputCacheProfiles>
<add name="Aggressive" location="ServerAndClient" duration="300"/>
<add name="Mild" duration="100" location="Server" />
</outputCacheProfiles>
</outputCacheSettings>
</caching>

سپس مثلا برای استفاده از پروفایلی به نام Aggressive، خواهیم داشت:

[OutputCache(CacheProfile = "Aggressive", VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)


استفاده از ویژگی به نام donut caching

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که OutputCache، کل خروجی یک View را بر اساس پارامترهای مختلفی که دریافت می‌کند، کش خواهد کرد. در این بین اگر بخواهیم تنها قسمت کوچکی از صفحه کش نشود چه باید کرد؟ برای حل این مشکل قابلیتی به نام cache substitution که به donut caching هم معروف است (چون آن‌را می‌توان به شکل یک donut تصور کرد!) در ASP.NET MVC قابل استفاده است.

@{ Response.WriteSubstitution(ctx => DateTime.Now.ToShortTimeString()); }

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای تعریف یک چنین اطلاعاتی باید از متد Response.WriteSubstitution در یک view استفاده کرد. در این مثال، نمایش زمان جاری معرفی شده، صرف نظر از وضعیت کش صفحه جاری، کش نخواهد شد.

عکس آن هم ممکن است. فرض کنید که صفحه جاری شما از سه partial view تشکیل شده است. هر کدام از این partial viewها نیز مزین به OutpuCache هستند. اما صفحه اصلی درج کننده اطلاعات این سه partial view فاقد ویژگی Output کش است. در این حالت تنها اطلاعات این partial viewها کش خواهند شد و سایر قسمت‌های صفحه با هر بار درخواست از سرور، مجددا بر اساس اطلاعات جدید به روز خواهند شد. حالت توصیه شده نیز همین مورد است و متد Response.WriteSubstitution را صرفا جهت اطلاعات عمومی درنظر داشته باشید.


استفاده از امکانات Data Caching به صورت مستقیم

مطالبی که تا اینجا عنوان شدند به کش کردن اطلاعات Response اختصاص داشتند. اما امکانات Caching موجود، به این مورد خلاصه نشده و می‌توان اطلاعات و اشیاء را نیز کش کرد. برای مثال اطلاعات «با سطح دسترسی عمومی» دریافتی از بانک اطلاعاتی توسط یک کوئری را نیز می‌توان کش کرد. جهت انجام اینکار می‌توان از متدهای HttpRuntime.Cache.Insert و یا HttpContext.Cache.Insert استفاده کرد. استفاده از HttpContext.Cache.Insert حین نوشتن Unit tests دردسر کمتری دارد و mocking آن ساده است؛ از این جهت که بر اساس HttpContextBase تعریف شده‌است.
در ادامه یک کلاس کمکی نوشتن اطلاعات در cache و سپس بازیابی آن‌را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace MvcApplication16.Helper
{
public static class CacheManager
{
public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
{
if (data == null) return;
httpContext.Cache.Add(
key,
data,
null,
DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
TimeSpan.Zero,
CacheItemPriority.AboveNormal,
null);
}

public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
var data = httpContext.Cache[key];
if (data != null)
return (T)data;
return default(T);
}

public static void InvalidateCache(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
httpContext.Cache.Remove(key);
}
}
}

و برای استفاده از آن در یک اکشن متد، ابتدا نیاز است فضای نام این کلاس تعریف شود و سپس برای نمونه متد HttpContext.CacheInsert در دسترس خواهد بود. HttpContext یکی از خواص تعریف شده در شیء کنترلر است که با ارث بری کنترلرها از آن، همواره در دسترس می‌باشد.
در اینجا برای نمونه اطلاعات یک لیست جنریک دریافتی از بانک اطلاعاتی را مثلا 10 دقیقه (بسته به پارامتر durationMinutes آن) می‌توان کش کرد و سپس توسط متد CacheRead آن‌را دریافت نمود. اگر متد CacheRead نال برگرداند به معنای خالی بودن کش است. بنابراین یکبار اطلاعات را از بانک اطلاعاتی دریافت نموده و سپس آن‌را کش خواهیم کردیم.
البته هستند ORMهایی که یک چنین کارهایی را به صورت توکار پشتیبانی کنند. به مکانیزم آن، Second level cache هم گفته می‌شود؛ به علاوه امکان استفاده از پروایدرهای دیگری را بجز کش IIS برای ذخیره سازی موقتی اطلاعات نیز فراهم می‌کنند.
همچنین باید دقت داشت این اعداد مدت زمان، هیچگونه ضمانتی ندارند. اگر IIS احساس کند که با کمبود منابع مواجه شده است، به سادگی شروع به حذف اطلاعات موجود در کش خواهد کرد.


نکته امنیتی مهم!
به هیچ عنوان از OutputCache در صفحاتی که نیاز به اعتبار سنجی دارند، استفاده نکنید و به همین جهت در قسمت کش کردن اطلاعات، بر روی «اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی» تاکید شد.
فرض کنید کارمندی به صفحه مشاهده فیش حقوقی خودش مراجعه کرده است. این ماه هم اضافه حقوق آنچنانی داشته است. شما هم این صفحه را به مدت سه ساعت کش کرده‌اید. آیا می‌توانید تصور کنید اگر همین گزارش کش شده با این اطلاعات، به سایر کارمندان نمایش داده شود چه قشقرقی به پا خواهد شد؟!
بنابراین هیچگاه اطلاعات مخصوص به یک کاربر اعتبار سنجی شده را کش نکنید و «تنها» اطلاعاتی نیاز به کش شدن دارند که عمومی باشند. برای مثال لیست آخرین اخبار سایت؛ لیست آخرین مدخل‌های فید RSS سایت؛ لیست اطلاعات منوی عمومی سایت؛ لیست تعداد کاربران مراجعه کننده به سایت در طول یک روز؛ گزارش آب و هوا و کلیه اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی که کش شدن آن‌ها مشکل ساز نباشد.
به صورت خلاصه هیچگاه در کدهای شما چنین تعریفی نباید مشاهده شود:
[Authorize]
[OutputCache(Duration = 60)]
public ActionResult Index()




مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
خلاصه نکاتی که من در تهیه یک برنامه ASP.NET MVC رعایت می‌کنم:

- استفاده از T4MVC اجباری است. به هیچ عنوان نباید از رشته‌ها برای مشخص سازی نام کنترلرها یا اکشن متدها در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده شود.
- تا حد امکان از ViewBag ، ViewData و امثال آن استفاده نشده و به ازای هر View یک مدل متناظر (ViewModel) ایجاد شود.
- فایل پروژه برنامه توسط یک ادیتور متنی ویرایش شده و MvcBuildViews آن به True تنظیم شود.
- مدل‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی نباید مستقیما در Viewهای برنامه استفاده شوند.
- پوشه Models، از پروژه اصلی حذف شود. یک پروژه class library جدید به نام MyProjectName.Models برای نگهداری ViewModels ایجاد گردد.
- یک پروژه Class library دیگر به نام MyProjectName.DomainClasses برای نگهداری کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی ایجاد شود.
- از سیستم minification و bundling، برای یکی سازی اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه استفاده شود.
- قسمت custom errors فایل web.config برنامه به نحو صحیحی مقدار دهی شود.
- تمام فرم‌های عمومی برنامه باید دارای AntiForgeryToken باشند.
- تمام فرم‌های عمومی برنامه باید captcha داشته باشند.
- پوشه‌های Content و Scripts از سیستم مسیریابی تعریف شده در Global.asax خارج شوند.
- MvcHandler.DisableMvcResponseHeader = true به Application_Start اضافه شود.
- اگر فقط از Razor به عنوان ViewEngine استفاده می‌شود، در Application_Start، باید سایر ViewEngineهای مورد استفاده، حذف شوند.
- فیلتر پیش فرض مدیریت خطاها حذف و بجای آن از ELMAH استفاده شود.
- در web.config، مقادیر executionTimeout و maxRequestLength مرتبط با httpRuntime تنظیم شوند. همچنین enableVersionHeader آن نیز خاموش گردد.
- استفاده از سشن‌ها کلا باید حذف شود. ماژول توکار آن از قسمت httpModules حذف گردد تا پردازش موازی صفحات فعال گردد. (سشن مربوط است به دوران ASP کلاسیک دهه نود و هیچ نیازی به استفاده از آن در MVC نیست)
- در هیچ کنترلری نباید جزئیات پیاده سازی متدی مشاهده شود. تمام پیاده سازی‌ها باید به لایه سرویس‌های مختلف برنامه منتقل و از طریق تزریق وابستگی‌ها در دسترس باشند.
- اگر نیاز به مشخص سازی آدرسی در سایت است (خصوصا در اسکریپت‌ها) باید از Url.Action استفاده شود و نه رشته‌ها.
- بهتر است بومی سازی برنامه از روز اول آن درنظر گرفته شده و تمام عبارات مورد استفاده در فایل‌های Resource درج شوند.
- برای مدیریت ساده‌تر بسته‌های مورد استفاده (وابستگی‌های برنامه) بهتر است از NuGet استفاده شود.
- از یک ماژول HTTP compression مستقل و با کیفیت استفاده شود (برای سازگاری بهتر با نگارش‌های مختلف IIS).
- برای معرفی HTTP modules و سادگی تعریف و فعال سازی آن‌ها در انواع و اقسام IISها بهتر است از کتابخانه WebActivator استفاده شود.
- امکان دوبار کلیک کردن بر روی تمام دکمه‌ها نباید وجود داشته باشد.
- از هش‌های ترکیبی استفاده شود. مستقیما از MD5 یا SHA1 استفاده نشود.
- با اسکریپت‌های anti IE6,7، این مرورگرها به رحمت ایزدی واصل شوند.
- اگر کاربری JavaScript را در مرورگر خود غیرفعال کرد، نباید بتواند از سایت استفاده کند.
- کلیه تغییرات تنظیمات و محتوای مهم سایت باید برای مدیر سایت بلافاصله ایمیل شوند.
- یک سری کارهای متداول مانند تهیه فایل‌های favicon.ico، apple-touch-icon-XxY.png، crossdomain.xml، robots.txt و sitemap.xml (ترجیحا پویا) فراموش نشود.
- در web.config و در زمان ارائه، compilation debug=false تنظیم شود.
- در تمام قسمت‌هایی که AlllowHtml فعال شده باید از پاکسازی Html دریافتی جهت مقابله با XSS مطمئن شد.
- جهت سهولت طراحی table less از یک فریم ورک CSS ایی استفاده شود.
- در تمام قسمت‌هایی که فایلی آپلود می‌شود باید بررسی شود فایل‌های نا امن (فایل‌های اجرایی ASP.NET) قابل آپلود نباشند.
- حین کار با بانک‌های اطلاعاتی یا از ORM استفاده شود و یا از کوئری‌های پارامتری.
- هر برنامه ASP.NET باید داری یک Application pool مجزا به همراه تنظیمات حافظه مشخصی باشد.
- تمام صفحات باید عنوان داشته باشند. به همین منظور مقدار دهی پیش فرض آن در فایل ViewStart صورت گیرد.
- در صفحه لاگین سایت، autocomplete خاموش شود.
- تمام deleteهای برنامه باید به HttpPost محدود شوند. تمام گزارشات و نمایش اطلاعات غیرعمومی برنامه به HttpGet محدود شوند.
- تعداد رفت و برگشت‌های به بانک اطلاعاتی در یک صفحه توسط پروفایلرها بررسی شده و اطلاعات عمومی پرمصرف کش شوند.
- در هیچکدام از کلاس‌های ASP.NET MVC نباید از HttpContext مستقیما استفاده شود. کلاس پایه جدید آن باید مورد استفاده قرار گیرد یا از Action Result صحیحی استفاده گردد.
- کش کردن فایل‌های استاتیک درنظر گرفته شود.
- تمام درخواست‌های jQuery Ajax باید بررسی شوند. آیا واقعا مرتبط هستند به سایت جاری و آیا واقعا Ajax ایی هستند.


یک نکته:
امکان تهیه قالب‌های سفارشی VS.NET و لحاظ موارد فوق در آن جهت استفاده‌های بعدی نیز وجود دارد:
Create Reusable Project And Item Templates For Your Development Team 
Write Templates for Visual Studio 2010 
Building a Custom Project Wizard in Visual Studio .NET 

نظرات مطالب
SFDown
دو مورد به نظر ممکن نیست :
-تشخیص اینکه شما با VPN به سایتی وصل شدید. چون نهایتا سرور موجود در انتهای این تونل امن است که متصل است نه شما به صورت مستقیم. (برای نمونه مراجعه کنید به کسانی که سال‌ها است در ایران دارند با سیستم پی پال کار می‌کنند)
-امکان استخراج آی پی و مکان اولیه شما پس از اتصال به VPN در سایت متصل شده توسط سروری در انتهای این تونل امن.

اما ... تنها در صورت نشتی مرورگر، این موارد ممکن است مثلا : (+)
مطالب
بررسی مشکلات AngularJS 1.x
از اولین مقاله‌ای که در مورد AngularJS در این سایت منتشر کردم، بیش از دو سال می‌گذرد. در آن زمان فقط از این فریمورک تعریف و تمجید کردم؛ اما بد نیست بعد از چند تجربه‌ی کاری دلایل تنفری را که نسبت به آن پیدا کرده ام، نیز بیان کنم.
اگر عبارت why I hate angularjs را در گوگل جستجو کنید، می‌بینید که فقط من این عقیده را پیدا نکرده‌ام و افراد دیگری نیز هستند که مثل من فکر می‌کنند و حتی از لحاظ فنی AngularJS را به چالش کشیده‌اند. برای مثال سایت I hate angular بیشتر مقالاتی را که ضد AngularJS هستند، گردآوری کرده است و برای بررسی مشکلات Angular می‌تواند شروع خوبی باشد.
البته قصد ندارم که از نظر فنی Angular را نقد کنم؛ فقط قصد به اشتراک گذاری یک سری از مشکلات توسعه‌ی Single Page Application‌ها را با استفاده از فریمورک Angular، دارم و این را در نظر داشته باشید که بعضی از این مشکلات در هنگام توسعه SPA‌ها با فریمورک‌هایی از این دست، گریبان‌گیر شما می‌شوند و الزاما ربطی به AngularJS ندارند.

سازگار نبودن افزونه‌های jQuery با Angular

برنامه‌های واقعی فقط از تعدادی ng-repeat تشکیل نشده‌اند که ما از دیدن آن‌ها ذوق زده شویم. خواسته یا ناخواسته مجبوریم در برنامه‌های وب خودمان از افزونه‌های محبوب جی‌کوئری نیز استفاده کنیم. خوب، خیلی هم خوب! چندین راه حل پیش روی ماست:

روش اول - نادیده گرفتن angular
انگار نه انگار که از angular استفاده می‌کنیم و افزونه مورد نظر را بدون در نظر گرفتن وجود angular، کاملا عادی فراخوانی کنیم.
نتیجه: ممکن است بعضی  وقت‌ها جواب بدهد، ولی اکثر مواقع، نتیجه عجیب غریب است و خطا‌ها قابل فهم نیستند و توانایی اشکال زدایی آن‌ها را نخواهید داشت. دلیلش هم مشخص است؛ چون Angular فازی به نام کامپایل و اصطلاحا context مربوط به خودش را دارد و فراخوانی افزونه مورد نظر، خارج از context انگولار رخ می‌دهد و انگولار از وجود این افزونه بی خبر است. حال ممکن است به طور اتفاقی، فراخوانی افزونه قبل، مابین و یا حتی بعد از فاز کامپایل انگولار رخ دهد. باز هم فرض کنید که بر حسب اتفاق همه چیز خوب پیش رفت، اما اکنون سایر قابلیت‌های خوب انگولار مثل ng- model و model binding آن در دسترس نیستند و در آخر به این نتیجه می‌رسید که پس چرا دارم از انگولار استفاده می‌کنم.

روش دوم - استفاده از directive‌های محصور کننده
راه اصولی برای استفاده از افزونه‌های جی‌کوئری در AngularJS، استفاده از directiveهای تهیه شده برای آن افزونه است. اگر خوش شانس باشید، معمولا برای افرونه‌های معروف، directive انگولاری آن نیز تهیه شده است. اما این همه‌ی داستان نیست؛ فرض کنید که از کتابخانه jQuery file upload، برای آپلود فایل می‌خواهید استفاده کنید. خوشبختانه directive  انگولاری نیز برای آن تهیه شده است و مستندات استفاده از آن هم، تنها مثالی هست که برای آن فراهم شده است. اما فرض کنید که می‌خواهید مانند مثال استفاده از آن در jQuery، یک file input که کاربر تنها  بتواند یک فایل را از طریق کشیدن و رها کردن آپلود کند، با استفاده از Directive انگولاری آن پیاده سازی کنید. اما کار با این directive، به آسانی مثال جی‌کوئری آن نیست. یک‌کم که جلوتر بروید می‌بینید که این directive گنگ طراحی شده است.  البته بیشتر directive هایی که اصطلاحا wrapper برای افزونه‌های جی‌کوئری هستند این مشکل را دارند و کار با آن‌ها چندان لذت بخش نیست و باید ساعت‌ها با آنها کلنجار رفت تا به نتیجه‌ی دلخواه رسید و همه‌ی این‌ها را در نظر بگیرید که اگر با api‌های jQuery آن کار می‌کردید، دیگر این مشکلات را نداشتید. قبلا نیز یک نمونه‌ی دیگر از مشکلات استفاده از این گونه directive‌های محصور کننده را تحت مقاله ای با عنوان استفاده از افزونه isotope در انگولار به اشتراک گذاشتم.

روش سوم - استفاده از directive هایی که به صورت native با انگولار نوشته شده‌اند
اما چرا به هنگام استفاده از directive‌های محصور کننده افرونه‌های جی‌کوئری، با مشکلات زیادی روبرو می‌شویم؟ دلیلش این است که انگولار می‌گوید بهتر است این افزونه‌ها با استفاده از خود angular بازنویسی شوند. برای مثال برای آپلود فایل می‌توان از کتابخانه‌ی با کیفیت ng-file-upload که هیچ وابستگی به jQuery ندارد استفاده کرد. اما آیا واقعا برای تمامی افزونه‌های جی‌کوئری معادلی برای AngularJs آن با همان کیفیت تهیه شده است؟ جواب مطمئنا خیر است. برای مثال در حالی که برای datagrid افزونه‌های بی شماری برای جی‌کوئری تهیه شده است، اما برای angular تنها یکی دو تا directive با کیفیت تهیه شده‌است که نه تنها قابلیت رقابت با معادل‌های jQuery شان را ندارند، آنچنان نیز stable نیستند و در مستندات خودشان هشدار می‌دهند که فلان ویژگی در حال تست هست و هنوز پایدار نیست.

روش چهارم – نوشتن directive توسط خودتان
به عنوان آخرین راه حل باید خودتان دست به کار شده و برای افزونه مورد نظرتان directive بنویسید. اما نوشتن directive برای افزونه‌های پیچیده‌ی جی‌کوئری به سادگی مثال‌های آموزشی AngularJS همانند چگونگی نوشتن directive برای jQueryUI Datepicker  نیست. اگر کدهای directive‌های نوشته شده برای افزونه‌های پیچیده را بررسی کنید، کدهایی را می‌بینید که برای شما منطقی نیست. برای مثال ممکن است با تعداد زیادی setTimeOut مواجه شوید که احتمالا با نحوه‌ی کامپایل HTML توسط انگولار مرتبط است. در کل باید بدانید که نوشتن directive برای تعداد زیادی از افزونه‌ها کار راحتی نیست و احتمالش هست که قید این را کار نیز بزنید.

پس اگر قصد توسعه SPA با هر فریمورکی مثل angular را داشته باشید، این را در نظر داشته باشید که دیر یا زود هنگام استفاده از افزونه‌های جی‌کوئری به مشکل برخواهید خورد. 

 

بیشتر امکانات تو کار ASP.NET MVC را از دست خواهید داد

به هنگام توسعه‌ی برنامه با استفاده از فریم ورک‌های SPA، امکانات توکار ASP.NET MVC مثل اعتبارسنجی یکپارچه و strongly typed view‌ها را از دست خواهید داد. شاید یک سری پروژه در Github پیدا کنید که سعی کرده‌اند این‌ها را با یکدیگر سازگار کنند. اما به محض استفاده متوجه می‌شوید که اگر همه‌ی کارها را خودتان با Angular انجام بدهید راحت‌تر هستید تا استفاده از کتابخانه‌های آزمایشی و ناقص.

البته باز هم نمی‌گویم که این‌ها تقصیر AngularJS است. ذات توسعه‌ی SPA‌ها، این گونه است و در توسعه‌ی SPA با هر فریمورکی به این مشکلات برخواهید خورد.

حال که یکسری مشکلات عمومی را بررسی کردیم، بدنیست نگاهی اختصاصی به خود AngularJS بیندازیم.

ضعف طراحی 

اگر به تعدای از لینک‌های سایت ihateangular مراجعه کنید می‌بینید که هر کسی نظری دارد: یکی می‌گوید به هیچ وجه Directive ننویسید، یکی دیگر می‌گوید کنترلر ننویسید و تمامی کارها را در directive‌های سفارشی نوشته شده توسط خودتان انجام بدهید، کلا همه جا علیه performance این فریمورک صحبت می‌کنند و همگی به پیچیده بودن آن اذعان دارند.

 اما نمی‌شود با چند مقاله‌ی موجود در اینترنت، یک فریمورک با این محبوبیت را زیر سوال برد. اما واقعا فکر می‌کنید که چرا نسخه‌ی 2 انگولار یک بازنویسی کامل است؟ دلیلش واضح است؛ این فریمورک از پایه اشکال دار بوده است و باید از اساس اصلاح شود. پس می‌توان نتیجه گرفت که اشکالات وارد شده به این فریمورک صحیح هستند. 

AngularJs 2 یک بازنویسی کامل است
 
قبلا این موضوع در این نظرسنجی مطرح شده است. بازنویسی کامل یعنی این که خیلی چیزها به کل تغییر کرده‌اند و کدهای قبلی شما با نسخه‌ی جدید سازگار نیستند. بیشتر مطالبی که فراگرفته بودید دیگر کاربردی ندارد و دوباره مطالب جدیدی را باید یاد بگیرید. این را هم در نظر بگیرید که توسعه دهندگانی که در حال نوشتن directive هستند، احتمالا با آمدن نسخه 2 انگولار، مجبورند directive خود را بازنویسی کنند. آیا خودتان بودید، دیگر دل به کار می‌دادید؟!

نتیجه گیری

AngularJS فریمورک خیلی خوبی برای نوشتن برنامه‌های تست پذیر است و کسی منکر قابلیت‌های آن نیست. ولی این را نیز در نظر بگیرید که برای تست پذیر بودن، خیلی چیز‌ها از جمله سادگی کار را از دست می‌دهید. معمولا می‌گویند که AngularJS کارهای مشکل را ساده می‌کند و کارهای ساده را مشکل.

پیشنهاد من این است که اگر هنوز AngularJS را فرا نگرفته‌اید، حداقل یادگیری آن را تا انتشار نسخه‌ی 2 آن به تعویق بیندازید. اگر AngularJS را بلد هستید، دیگر آن را در پروژه‌ای استفاده نکنید؛ چون دیگر کدهای شما در نسخه‌ی 2 کار نخواهد کرد و احتیاج به انجام تغییرات گسترده‌ای در کدهای نوشته شده قبلی پیدا می‌کنید.

مطالب
PHP سریعتر از ASP.NET! افسانه یا واقعیت؟

چرا افسانه‌ای که می‌گوید PHP از ASP.NET سریعتر است اینقدر شایع است؟ در این مقاله به بیان حقایقی می‌پردازیم که این افسانه را زیر سوال می‌برد؟

خیلی وقتها در بسیاری از نوشته‌ها و اظهارنظر‌ها می‌بینیم ادعا می‌شود که PHP بسیار سریعتر از ASP.net است و اینکه ASP.net از لحاظ سرعت کند است. آزار دهنده‌ترین بخش این ادعاها، آن است که هر یک از آنها را که نگاه می‌کنی بصورت کاملا غیر واقع بینانه به موضوع نگاه می‌کنند و فقط بدون دلیل این موضوع را ادعا می‌کنند. زیرا به این موضوع بصورتی کاملا متعصبانه و بدور از واقعیتها نگاه می‌شود. به همین دلیل بصورت گسترده ای این افسانه در میان اهالی وب پذیرفته شده است.

حال بجای اینکه این موضوع را بارها و بارها در جاهای مختلف بیان کنیم، این مقاله را نوشته و در هر کجا که لازم باشد به آن ارجاع خواهیم داد. باید توجه کنید این حقیقت که زبان PHP یک زبان اصیل و قدرتمند است هیچ شکی در آن نیست اما اینکه بخواهیم بصورت مغرضانه و به این دلیل که ما از این زبان استفاده می‌کنیم، آنرا از هر لحاظ برتر از سایر زبانها بدانیم (کمی که نه) بسیار اغراق آمیز است.

این مقاله برای این نیست که ما هریک از این زبانها را زیر سوال ببریم. بلکه برای آن است که این موضوع را با دلایل منطقی و حقیقی بررسی کنیم که آیا اینکه می‌گویند PHP از ASP.net سریعتر است واقعیت دارد یا نه؟

Compiled در مقابل Interpreted Languages:

قبل از هرچیز ذکر این نکته الزامی است که این دو زبان تفاوتهای اساسی در base دارند. ASP.net یک زبان بهینه سازی و کامپایل شده است، به این معنی که کدهای نوشته شده در این زبان قبل از اینکه قابل اجرا شوند، به مجموعه ای از دستورالعمل‌های خاص ماشین تبدیل می‌شوند. از سوی دیگر PHP یک زبان تفسیر شده است، به این معنی که کدهای نوشته شده به همان شکل ذخیره شده و در زمان اجرا این کدها تفسیر می‌شوند. این موضوع بطور گسترده‌ای پذیرفته شده و ثابت شده است که برنامه‌های کامپایل شده به مراتب سریعتر از برنامه‌های تفسیر شده اجرا می‌شوند، به این دلیل که برنامه‌های تفسیر شده نیاز دارند تا در زمان اجرا به دستورالعملهای ماشین تبدیل شوند.

در اینجا به یک نقل قول از دانشنامه آزاد ویکی پدیا اشاره می‌کنم که میزان سریعتر بودن برنامه‌های کامپایل شده را نشان می‌دهد:

"A program translated by a compiler tends to be much faster than an interpreter executing the same program: even a 10:1 ratio is not uncommon. The mixed solution's efficiency is typically somewhere in between."

به این معنا که یک برنامه بصورت کامپایل شده بسیار سریعتر از همان برنامه بصورت تفسیر شده، اجرا می‌شود.

اعداد و ارقام:

حال که تئوری خود را مبنی بر دلیل سریعتر بودن ASP.net بیان کردیم بیایید با هم نگاهی به برخی آمارها بیاندازیم تا این تئوری را در عمل هم نشان داده باشیم.

آمارهای زیر توسط شرکت WrenSoft جهت مقایسه زمان اجرای یک کد مشابه در زبانهای مختلف تهیه شده است. اگر می‌خواهید توصیف عمیق‌تری از آمارها داشته باشید لطفا لینک را دنبال کنید.

نمودار اول: زمان صرف شده برای تولید ونمایش نتایج برای جستجوی وب سایت‌های کوچک


همانطور که میبینید زمان متوسط برای سایت PHP، 0.1500 ثانیه و برای سایت ASP.net، 0.0150 ثانیه است. یک تفاوت بزرگ: PHP ده برابر نسبت به ASP.net کندتر است!

نمودار دوم: زمان صرف شده برای تولید و نمایش نتایج برای جستجوی وب سایت‌های متوسط


PHP، 1.0097 ثانیه طول می‌کشد در حالی که ASP.net، 0.0810 ثانیه زمان نیاز دارد. می‌بینیم که PHP دوازده بار بیشتر از ASP.net زمان می‌برد.

درحال حاضر این آزمون با یک کد مشابه در زبانهای برنامه نویسی مختلف پیاده سازی و اجرا شد و نتیجه را مشاهده نمودید. حال این موضوع پیش میاید که این اجرای کدها بر روی سیستم عامل ویندوزی بوده است و این می‌تواند به نفع ASP.net باشد، پس همین آزمون را بر روی سیستم عامل لینوکسی مشاهده می‌کنیم.

آمارهای زیر از سایت معتبر shootout.alioth.debian.org گرفته شده است. این آمارها نحوه اجرای همان کد را بر روی سیستم عامل لینوکسی برای هردو زبان نشان می‌دهد: 

 

همانطور که مشاهده می‌کنید در سیستم لینوکسی نیز همچنان ASP.net سریعتر از PHP عمل می‌کند.

نتیجه گیری:

همین حالا جمله‌ی "asp.net vs php speed" را در google جستجو کنید. خواهید دید که در اکثر پست‌ها گفته شده که PHP از ASP.net سریعتر است اما دلیلی بر این ادعا نخواهید یافت و فقط در حد حرف است. مشکل این است که اکثر مردم وقتی چیزی را زیاد می‌بینند یا زیاد می‌شنوند بدون آنکه دلیل بخواهند آنرا می‌پذیریند و حتی بعضی اوقات از آن نیز دفاع می‌کنند که واقعا جای تاسف دارد.

توسعه وب بوسیله PHP کار خوبی است، بسیاری از اپلیکیشن‌ها و وبسایتهای شگفت انگیز توسط این زبان نوشته شده اند. اگر احساس می‌کنید PHP یک زبان برتر است از آن استفاده کنید اما این دلیل نمی‌شود که اطلاعات غلط را به دیگران القاء کنید و بدون دلیل و مدرک این زبان را از هر لحاظ برتر بدانید حال آنکه در این مقاله دیدیم که براساس چیزی که ارائه شد، ASP.net سرعت بیشتری نسبت به PHP دارد.

اگر با من در این امر موافق نیستید می‌توانید با نظرهای مستدل خود ما را راهنمایی کنید. 

نظرات مطالب
CAPTCHAfa
دوست من.
تمامی کلمات در یک متن (مخصوصاً اگر اون متن قدیمی باشه و برخی حروف یک کلمه پاک یا ناخوانا باشند) توسط رایانه و برنامه‌های OCR قابل تشخیص نیست.
مدل‌های CAPTCHAیی مانند reCAPTCHA که بر اساس دیجیتالی کردن متون پیاده سازی شدند، دو کلمه رو به کاربر نشان میدن:
1) کلمه ای که توسط رایانه به درستی تشخیص داده شده
2) کلمه یا بخشی از اون که رایانه نتونسته اون رو به درستی تشخیص بده.
در صورتی که کاربر، کلمه ای که توسط رایانه تونسته تشخیص داده بشه و برای رایانه مشخص هست رو صحیح وارد کنه، فرض بر این گرفته میشه که کلمه‌ی دوم یا بخشی از کلمه‌ی دوم که قابل تشخیص نبوده رو هم تونسته به درستی وارد کنه.
پس از این، میانگینی از تعداد عبارت ورودی کاربران برای کلمه‌ی نامشخص گرفته میشه و عبارتی که بیشترین فراوانی رو داشته به عنوان مورد قابل قبول ثبت میشه.

اشتراک‌ها
ذخیره تنظیمات کاربر در یک برنامه Blazor WebAssembly

در یک برنامه، شما اغلب باید تنظیمات کاربر مانند تم انتخاب شده و یا هرگونه پیکربندی دیگری از برنامه یا نام کاربری آنها را ذخیره کنید. این تنظیمات باید:

  • از هرجای اپلیکیشن در دسترس باشند.
  • پایدار باشد، بنابراین می‌توانید هنگام شروع مجدد کاربر از برنامه، آنها را فرا بخوانید 
  • قابلیت به اشتراک گذاری در نمونه‌های مختلف را داشته باشند.
ذخیره تنظیمات کاربر در یک برنامه Blazor WebAssembly
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت اول - تشکیل بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن
عموم کسانیکه برای بار اول با LINQ آشنا می‌شوند، مشکل ترجمه‌ی کوئری‌های قبلی SQL خود را به آن دارند. به همین جهت پس از چند سعی و خطا ترجیح می‌دهند تا از ORMها استفاده نکنند؛ چون در کوئری نویسی با آن‌ها مشکل دارند. در این سری، تمام مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises با EF Core و LINQ to Entities آن پیاده سازی خواهند شد تا بتواند به عنوان راهنمایی برای تازه‌کاران مورد استفاده قرار گیرد.


بررسی ساختار بانک اطلاعاتی تمرین‌های سایت PostgreSQL Exercises

بانک اطلاعاتی مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises از سه جدول با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

جدول کاربران
 CREATE TABLE cd.members
    (
       memid integer NOT NULL, 
       surname character varying(200) NOT NULL, 
       firstname character varying(200) NOT NULL, 
       address character varying(300) NOT NULL, 
       zipcode integer NOT NULL, 
       telephone character varying(20) NOT NULL, 
       recommendedby integer,
       joindate timestamp not null,
       CONSTRAINT members_pk PRIMARY KEY (memid),
       CONSTRAINT fk_members_recommendedby FOREIGN KEY (recommendedby)
            REFERENCES cd.members(memid) ON DELETE SET NULL
    );
هر کاربر در اینجا به همراه یک ID و آدرس است. همچنین به همراه اطلاعات کاربری که او را توصیه کرده‌است (یک جدول خود ارجاع دهنده‌است).


جدول امکانات قابل ارائه‌ی به کاربران
   CREATE TABLE cd.facilities
    (
       facid integer NOT NULL, 
       name character varying(100) NOT NULL, 
       membercost numeric NOT NULL, 
       guestcost numeric NOT NULL, 
       initialoutlay numeric NOT NULL, 
       monthlymaintenance numeric NOT NULL, 
       CONSTRAINT facilities_pk PRIMARY KEY (facid)
    );
در این جدول، امکاناتی مانند «زمین تنیس» و امثال آن ثبت می‌شوند؛ به همراه اطلاعاتی مانند هزینه‌ی اجاره‌ی آن توسط کاربران و یا مهمان‌ها که این دو هزینه، با هم متفاوت هستند. همچنین اطلاعاتی مانند هزینه‌ی راه‌اندازی اولیه‌ی آن‌ها، به همراه هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی هر کدام از امکانات نیز ثبت می‌شوند؛ تا در آینده بتوان یک سری محاسبات مالی را نیز در مورد امکانات مهیای مجموعه انجام داد تا مشخص شود که آیا برای مثال داشتن مجموعه‌ای خاص، مقرون به صرفه هست یا خیر.


جدول سوابق استفاده‌ی کاربران از امکانات مجموعه
CREATE TABLE cd.bookings
    (
       bookid integer NOT NULL, 
       facid integer NOT NULL, 
       memid integer NOT NULL, 
       starttime timestamp NOT NULL,
       slots integer NOT NULL,
       CONSTRAINT bookings_pk PRIMARY KEY (bookid),
       CONSTRAINT fk_bookings_facid FOREIGN KEY (facid) REFERENCES cd.facilities(facid),
       CONSTRAINT fk_bookings_memid FOREIGN KEY (memid) REFERENCES cd.members(memid)
    );
در این جدول با ثبت ID کاربر و امکاناتی را که درخواست داده، سوابق رزرو آن‌ها نگهداری می‌شوند.
هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.


تبدیل ساختار بانک اطلاعاتی سایت PostgreSQL Exercises به EF Core Code First


در این دیاگرام، دیتابیس متشکل از سه جدول یاد شده را ملاحظه می‌کنید. برای تبدیل آن‌ها به موجودیت‌های EF Core، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
        public int MemId { set; get; }

        public string Surname { set; get; }

        public string FirstName { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public int ZipCode { set; get; }

        public string Telephone { set; get; }

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

        public DateTime JoinDate { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس دقیقا بر اساس فیلدهای جدول کاربران مثال‌های سایت تهیه شده‌است. تنها تفاوت آن، داشتن خواص راهبری (navigation properties) مانند Children، Member و Bookings است که نوع روابط این موجودیت را با سایر موجودیت‌ها مشخص می‌کنند:
- خاصیت‌های Children و Recommender برای تعریف رابطه‌ی «خود ارجاعی» اضافه شده‌اند. در اینجا هر کاربر می‌تواند توسط کاربر دیگری توصیه شده باشد.
- خاصیت Bookings برای بیان رابطه‌ی یک به چند با موجودیت Booking، تعریف شده‌است؛ هر یک کاربر می‌تواند به هر تعدادی رزرو امکانات داشته باشد.


موجودیت Facility

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Facility
    {
        public int FacId { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal MemberCost { set; get; }

        public decimal GuestCost { set; get; }

        public decimal InitialOutlay { set; get; }

        public decimal MonthlyMaintenance { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
- در این جدول، خواص از نوع پولی، توسط نوع decimal معرفی شده‌اند. برای این موارد هیچگاه از double و یا float استفاده نکنید؛ اطلاعات بیشتر.
- خاصیت راهبری Bookings، بیانگر رابطه‌ی یک به چند هرکدام از امکانات مجموعه با تعداد بار و سوابق رزرو شدن آن‌ها است.


موجودیت Booking

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
        public int BookId { set; get; }

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

        public DateTime StartTime { set; get; }

        public int Slots { set; get; }
    }
}
در جدول ثبت وقایع این مجموعه، اطلاعات کاربر و اطلاعات امکانات درخواستی توسط او ثبت می‌شوند. به همین جهت دو خاصیت راهبری Facility و Member نیز به ازای هر کدام از این Idها تعریف شده‌اند. وجود آن‌ها، جوین نویسی را در آینده بسیار ساده خواهند کرد.


تنظیمات هر کدام از موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها در EF Core Code First

پس از مشخص شدن طراحی موجودیت‌ها، اکنون نیاز است ارتباطات بین آن‌ها را به EF Core، به نحو دقیق‌تری معرفی کرد و همچنین طول و یا دقت هر کدام از خواص را نیز مشخص نمود.

تنظیمات موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class MemberConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Member>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Member> builder)
        {
            builder.HasKey(member => member.MemId);
            builder.Property(member => member.MemId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(member => member.Surname).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.FirstName).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Address).HasMaxLength(300).IsRequired();
            builder.Property(member => member.ZipCode).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Telephone).HasMaxLength(20).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy);
            builder.HasOne(member => member.Recommender)
                    .WithMany(member => member.Children)
                    .HasForeignKey(member => member.RecommendedBy);

            builder.Property(member => member.JoinDate).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.JoinDate).HasName("IX_JoinDate");
            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy).HasName("IX_RecommendedBy");
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس تعاریفی که در ابتدای بحث مشاهده کردید، برای مثال طول هر کدام از فیلدهای رشته‌ای متناظر تعریف شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف رابطه‌ی خود راجاعی این موجودیت را مشاهده می‌کنید.
- دو ایندکس هم در اینجا تعریف شده‌اند که جزو اطلاعات موجود در فایل SQL این سری از مثال‌ها هستند.

نکته‌ی مهم: در اینجا یک UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1) را نیز مشاهده می‌کنید که شاید برای شما تازگی داشته باشد. فیلد ID تمام جداول این مجموعه برخلاف معمول که از 1 شروع می‌شود، از صفر شروع می‌شود و ID مساوی صفر را برای کاربران مهمان درنظر گرفته‌است. روش تعریف چنین تنظیم خاصی را توسط متد UseIdentityColumn و دو پارامتر آن در اینجا مشاهده می‌کنید. این ID مساوی صفر، نکات خاصی را هم در حین ثبت اطلاعات اولیه‌ی هر جدول، به همراه دارد که در ادامه بررسی خواهد شد.


تنظیمات موجودیت امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(facility => facility.Name).HasMaxLength(100).IsRequired();

            builder.Property(facility => facility.MemberCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.GuestCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.InitialOutlay).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.MonthlyMaintenance).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");
        }
    }
}
تنها نکته‌ی مهم این تنظیمات، ذکر دقت نوع decimal است؛ بدون تنظیم آن، EF Core در حین اجرای Migrations، اخطاری را صادر می‌کند.


تنظیمات موجودیت سوابق رزرو‌های امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class BookingConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Booking>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Booking> builder)
        {
            builder.HasKey(booking => booking.BookId);
            builder.Property(booking => booking.BookId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(booking => booking.FacId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Facility)
                    .WithMany(facility => facility.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.FacId);

            builder.Property(booking => booking.MemId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Member)
                    .WithMany(member => member.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.MemId);

            builder.Property(booking => booking.StartTime).IsRequired();

            builder.Property(booking => booking.Slots).IsRequired();

            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.FacId }).HasName("IX_memid_facid");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime }).HasName("IX_facid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.StartTime }).HasName("IX_memid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => booking.StartTime).HasName("IX_starttime");
        }
    }
}
روابط یک به چند بین امکانات و رزروها و کاربران و رزروها، در تنظیمات فوق بیان شده‌اند و ذکر آن‌ها در یک سمت رابطه کافی است.


ایجاد Context و معرفی موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها

در ادامه توسط ApplicationDbContext که از DbContext ارث‌بری می‌کند، سه موجودیت تعریف شده را در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Member> Members { get; set; }

        public DbSet<Booking> Bookings { get; set; }

        public DbSet<Facility> Facilities { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(MemberConfiguration).Assembly);
        }
    }
}
همچنین تمام تنظیماتی را که تعریف کردیم، توسط یک سطر ApplyConfigurationsFromAssembly می‌توان از اسمبلی دربرگیرنده‌ی آن‌ها خواند و به Context اضافه کرد.


اجرای Migrations جهت تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

اکنون که موجودیت‌ها، روابط بین آن‌ها و Context برنامه مشخص شدند، می‌توان با اجرای دستوارت زیر، سبب تولید کدهای Migration شد که با اجرای آن‌ها، بانک اطلاعاتی متناظری به صورت خودکار تولید می‌شود:
dotnet tool install --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet build
dotnet ef migrations add Init --context ApplicationDbContext
در نگارش EF Core 3x، نیاز است ابزار dotnet-ef را به صورت جداگانه‌ای دریافت و یا به روز رسانی کرد (دو دستور اول) و سپس دستور dotnet ef را اجرا نمود.


مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی

سایت PostgreSQL Exercises به همراه فایل SQL ایجاد جداول و مقدار دهی اولیه‌ی آن‌ها نیز هست. شاید عنوان کنید که چرا این اطلاعات به صورت متدهای HasData، به تنظیمات موجودیت‌ها اضافه نشدند؟ علت آن به همان ID مساوی صفر بر می‌گردد! در حین استفاده‌ی از متد HasData نمی‌توانید ID ای داشته باشید که مقدار آن با مقدار پیش‌فرض آن نوع، یکی باشد. برای مثال مقدار پیش فرض int، مساوی صفر است. به همین جهت حتی با تنظیم UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1)، اجازه‌ی ثبت Id مساوی صفر را نمی‌دهد؛ چون نمی‌تواند تشخیص دهد که این مقدار، یک مقدار صریح است یا خیر (^). بنابراین مجبور هستیم تا آن‌ها را به صورت معمولی ثبت کنیم:
context.Facilities.Add(new Facility { Name = "Tennis Court 1", MemberCost = 5, GuestCost = 25, InitialOutlay = 10000, MonthlyMaintenance = 200 });
// مابقی موارد
context.SaveChanges();
در این حالت، اول رکورد ثبت شده، Id مساوی صفر را خواهد داشت و مابقی هم یکی یکی افزایش می‌یابند.
این روش برای ثبت اطلاعات Facilities و Booking کار می‌کند؛ اما ... چون Idهای کاربران پشت سر هم نیست و بین آن‌ها فاصله وجود دارد، دیگر نمی‌توان از روش فوق استفاده کرد و نیاز است بتوان مقدار Id را به صورت صریحی تعیین کرد که این مورد نکات جالبی را به همراه دارد:
- در حین کار با SQL Server نیاز است دستور SET IDENTITY_INSERT Members ON را در ابتدای کار، فراخوانی کرد تا بتوان مقدار فیلد ID خود افزایش دهنده را به صورت دستی مقدار دهی کرد.
- در هر زمان، فقط یک جدول و فقط یک سشن (یک اتصال) را می‌توان توسط IDENTITY_INSERT در حالت ثبت و مقدار دهی ID آن قرار داد.
- EF Core، به ازای هر batch اطلاعاتی که ثبت می‌کند، یکبار اتصال را باز و بسته می‌کند. این مورد سبب می‌شود که فراخوانی ExecuteSqlCommand با دستور یاد شده، تاثیری نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید یک تراکنش را باز کرد، تا اتصال به بانک اطلاعاتی، در طول آن باز باقی بماند.

در اینجا برای ثبت کاربر با ID مساوی صفر، باز هم می‌توان به صورت معمولی عمل کرد:
context.Members.Add(new Member { ... });
context.SaveChanges(); // For id = 0 = Int's CLR Default Value!
چون اولین رکورد است، ID آن مساوی صفر خواهد شد. برای مابقی از روش ویژه‌ی زیر استفاده می‌کنیم:
using (var transaction = context.Database.BeginTransaction())
{
    try
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members ON");

        context.Members.Add(new Member { ... });
        // مابقی موارد

        context.SaveChanges();

        transaction.Commit();
    }
    catch
    {
        transaction.Rollback();
        throw;
    }
    finally
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members OFF");
    }
}
ابتدا یک تراکنش را بر روی context ایجاد می‌کنیم تا اتصال باز شده، در طول آن ثابت باقی بماند. اکنون اجرای دستور SET IDENTITY_INSERT، مؤثر واقع می‌شود. سپس تمام رکوردها را با ذکر ID صریح آن‌ها به context اضافه کرد، آن‌ها را ذخیره نموده و تراکنش را Commit می‌کنیم. در پایان کار هم باید دستور خاموش کردن SET IDENTITY_INSERT صادر شود.


کدهای کامل موجودیت‌های این قسمت به همراه تنظیمات آن‌ها
کدهای کامل تنظیم Context و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی