مطالب
Soft Delete در Entity Framework 6
برای حذف نمودن یک رکورد از دیتابیس 2 راه وجود دارد : 1- حذف به صورت فیزیکی 2- حذف به صورت منطقی ( مورد بحث این مطلب )
در حذف رکورد به صورت منطقی، طراحان دیتابیس، فیلدی را با نام‌های متفاوتی همچون Flag , IsDeleted , IsActive , و غیره، در جداول ایجاد می‌نمایند. خوب، این روش مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مثلا شما در هر پرس و جویی که ایجاد می‌نمایید، بایستی این مورد را چک نموده و رکوردهایی را فراخوانی نمایید که فیلد IsDeleted آن برابر با false باشد. و همچنین در زمان حذف رکورد، برنامه نویس بایستی از متد Update به جای حذف فیزیکی استفاده نماید که تمام این موارد حاکی از مشکلات خاص این روش است. 
در این مقاله سعی داریم که مشکلات ذکر شده در بالا را با ایجاد SoftDelete در EF 6 برطرف نماییم .*یکی از پیش نیاز‌های این پست مطالعه ( سری آموزشی EF CodeFirst ) در سایت جاری می‌باشد.
برای شروع، ما نیاز به داشتن یک Attribute برای مشخص ساختن موجودیت هایی داریم که بایستی بر روی آنها SoftDelete فعال گردد. پس برای اینکار کلاسی را به شکل زیر طراحی مینماییم:
using System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm;
public class SoftDeleteAttribute : Attribute
    {
        public string ColumnName { get; set; }
        public SoftDeleteAttribute(string column)
        {
            ColumnName = column;
        }
        public static string GetSoftDeleteColumnName(EdmType type)
        {
            MetadataProperty column = type.MetadataProperties.Where(x => x.Name.EndsWith("customannotation:SoftDeleteColumnName")).SingleOrDefault();
            return column == null ? null : (string)column.Value;
        }
    }
توضیحات کد بالا: در متد سازنده، نام فیلدی را که قرار است بر روی آن SoftDelete به صورت اتوماتیک ایجاد شود، دریافت می‌نماییم و متد GetSoftDeleteColumnName در واقع با استفاده از متادیتاهایی که بر روی فیلد‌ها وجود دارد، فیلدی که انتهای نام آن متادیتای "customannotation:SoftDeleteColumnName" را دارد، انتخاب نموده و برگشت می‌دهد.
سؤال: متادیتای  "customannotation:SoftDeleteColumnName"  از کجا آمد؟ برای پاسخ به این سوال کافیست ادامه‌ی مطلب را کامل مطالعه نمایید.
حال این Attribute برای استفاده در موجودیت‌های ما آمده است. برای استفاده کافیست به روش زیر عمل نمایید .
    [SoftDelete("IsDeleted")]
    public class TblUser 
    {        
        [Key]
        public int TblUserID { get; set; }

        [MaxLength(30)]
        public string Name { get; set; }

        public bool IsDeleted { get; set; }
    }
برای معرفی این قابلیت جدید به EF 6 کافیست در DbContext برنامه در متد OnModelCreating به نحو زیر عمل نماییم.
 protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            var Conv = new AttributeToTableAnnotationConvention<SoftDeleteAttribute, string>(
                "SoftDeleteColumnName",
                (type, attribute) => attribute.Single().ColumnName);
            modelBuilder.Conventions.Add(Conv);

        }
در واقع ما در اینجا به Ef می‌گوییم که یک Annotation جدید، با نام SoftDeleteColumnName به Entity که توسط این Attribute مزین شده است، اضافه نماید و همچنین مقدار این Annotation را نام فیلدی که در متد سازنده SoftDeleteAttribute معرفی گردیده است قرار دهد.
برای اطمینان حاصل کردن از اینکه آیا Annotation جدید به مدل برنامه اضافه شده است یا نه کافیست بر روی فایل cs کانتکست DbContext، کلیک راست نموده و در منوی نمایش داده شده گزینه‌ی EntityFramework و سپس گزینه View Entity Data Model را انتخاب نمایید . مانند تصویر زیر:

در پنجره باز شده به قسمت سوم یعنی <StorageModels> مراجعه نمایید و بایستی گزینه زیر را مشاهده نمایید .

 <EntityType Name="TblUser" customannotation:SoftDeleteColumnName="IsDeleted">

تا اینجای کار ما توانستیم یک Annotation جدید را به Ef اضافه نماییم .

در مرحله بعد بایستی به Ef دستور دهیم که در تولید Query بر روی این Entity، این مورد را نیز لحاظ کند.

برای این کار کلاسی را ایجاد می‌نماییم که از اینترفیس IDbCommandTreeInterceptor ارث بری می‌نماید. مانند کد زیر :

public class SoftDeleteInterceptor : IDbCommandTreeInterceptor
    {
        public void TreeCreated(DbCommandTreeInterceptionContext interceptionContext)
        {
            if (interceptionContext.OriginalResult.DataSpace == System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm.DataSpace.SSpace)
            {
                var QueryCommand = interceptionContext.Result as DbQueryCommandTree;
                if (QueryCommand != null)
                {
                    var newQuery = QueryCommand.Query.Accept(new SoftDeleteQueryVisitor());
                    interceptionContext.Result = new DbQueryCommandTree(QueryCommand.MetadataWorkspace, QueryCommand.DataSpace, newQuery);
                }
            }
       }
}

در ابتدا تشخیص داده می‌شود که نوع خروجی Query آیا از نوع Storage Model است . ( برای توضیحات بیشتر ) سپس پرس و جوی تولید شده را با استفاده از الگوی visitor تغییر داده و Query جدید را تولید نموده و در انتها Query جدیدی را به جای Query قبلی جایگزین می‌نماییم.

در اینجا ما نیاز به داشتن کلاس  SoftDeleteQueryVisitor  برای تغییر دادن Query و اضافه نمودن IsDeleted <>1 به Query می‌باشیم.

یک کلاس دیگری با نام  SoftDeleteQueryVisitor  به شکل زیر  به برنامه اضافه می‌نماییم.

  public class SoftDeleteQueryVisitor : DefaultExpressionVisitor
    {
        public override DbExpression Visit(DbScanExpression expression)
        {
            var column = SoftDeleteAttribute.GetSoftDeleteColumnName(expression.Target.ElementType);
            if (column!=null)
            {
                var Binding = DbExpressionBuilder.Bind(expression);
                return DbExpressionBuilder.Filter(Binding, DbExpressionBuilder.NotEqual(DbExpressionBuilder.Property(DbExpressionBuilder.Variable(Binding.VariableType, Binding.VariableName), column), DbExpression.FromBoolean(true)));
            }
            else
            {
                return base.Visit(expression);
            }
        }
    }
در متد Visit تشخیص داده می‌شود که آیا Query ساخته شده دارای customannotation:SoftDeleteColumnName است؟ چنانچه این Annotation را دارا باشد، نام فیلدی را که بالای Entity ذکر شده است، بازگشت می‌دهد و در خط بعدی، نام این فیلد را با مقدار مخالف True به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در نهایت برای اینکه EF تشخیص دهد که یک‌چنین Interceptor ایی وجود دارد، بایستی در کلاس DbContextConfig، کلاس SoftDeleteInterceptor را اضافه نماییم؛ همانند کد زیر:

 public class DbContextConfig : DbConfiguration
    {
        public DbContextConfig()
        {
             AddInterceptor(new SoftDeleteInterceptor());
        }
    }

تا اینجا در تمام Query‌های تولید شده بر روی Entity که با خاصیت SoftDelete مزین شده است، مقدار IsDeleted <> 1 را به صورت اتوماتیک اعمال می‌نماید. حتی به صورت هوشمند چنانچه این موجودیت در یک Join استفاده شده باشد این شرط را قبل از Join به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در مقاله بعدی در مورد تغییر کد Remove به کد Update توضیح داده خواهد شد.


برای مطالعه بیشتر

Entity Framework: Building Applications with Entity Framework 6

نظرات مطالب
ارسال ایمیل در ASP.NET Core
- خطای «The host name did not match the name given in the server's SSL certificate»، به معنای دستکاری شدن مجوز دریافتی از میل سرور راه دور، در بین راه هست و یا یکی از این 5 مورد که به معنای به روز نبودن سیستم عامل سرور هست یا مشکلات شبکه داخلی.
- راه حل‌هایی مانند کدهای زیر هم برای عدم بررسی مجوزهای دریافتی وجود دارد (که به معنای لغو بررسی‌های امنیتی است):
using (var client = new SmtpClient ()) {
    client.ServerCertificateValidationCallback = (s,c,h,e) => true;
    client.CheckCertificateRevocation = false;
    // ...
}
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
روش رندر یک View در ASP.NET MVC، بر مبنای اطلاعاتی است که از کنترلر، در اختیار View آن قرار می‌گیرد. اما گاهی از اوقات نیاز است بعضی از قسمت‌های صفحه همواره نمایش داده شوند (مانند نمایش تعداد کاربران آنلاین، سخن روز، منوهای کنار صفحه و امثال آن). یک راه حل برای این مساله، اضافه کردن اطلاعات مورد نیاز View در ViewModel ارائه شده‌ی توسط کنترلر است. هرچند این روش کار می‌کند اما پس از مدتی به ViewModel هایی خواهیم رسید که تشکیل شده‌اند از چندین و چند خاصیت اضافی که الزاما مرتبط با تعریف آن ViewModel نیستند. راه حل بهتر، قرار دادن قسمت‌های مشترک صفحات در فایل layout برنامه است؛ اما فایل layout، به سادگی نمی‌تواند از دایرکتیو model@ برای مشخص سازی مدل و یا مدل‌های مورد نیاز خود استفاده کند (هر چند ممکن است؛ اما بیش از اندازه پیچیده خواهد شد).
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، یک چنین مسائلی را با معرفی Child Actionها
    public partial class SidebarMenuController : Controller
    {
        const int Min15 = 900;

        [ChildActionOnly]
        [OutputCache(Duration = Min15)]
        public virtual ActionResult Index()
        {
            return PartialView("_SidebarMenu");
        }
    }
و سپس نمایش آن‌ها توسط Html.RenderAction در فایل layout برنامه، حل می‌کنند. در ASP.NET Core، جایگزین Child Actionها، مفهوم جدیدی است به نام View Components.


یک مثال: تهیه‌ی اولین View Component

ساختار یک View Component، بسیار شبیه است به ساختار یک Controller، اما با عملکردی محدود. به همین جهت کار تعریف آن با افزودن یک کلاس سی‌شارپ شروع می‌شود و این کلاس را می‌توان در پوشه‌ای به نام ViewComponents در ریشه‌ی پروژه قرار داد (اختیاری).


سپس برای نمونه، کلاس ذیل را به این پوشه اضافه کنید:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Core1RtmEmptyTest.Services;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewComponents
{
    public class SiteCopyright : ViewComponent
    {
        private readonly IMessagesService _messagesService;
 
        public SiteCopyright(IMessagesService messagesService)
        {
            _messagesService = messagesService;
        }
 
        public IViewComponentResult Invoke(int numberToTake)
        {
            var name = _messagesService.GetSiteName();
            return View(viewName: "Default", model: name);
        }
 
        //public async Task<IViewComponentResult> InvokeAsync(int numberToTake)
        //{
        //    return View();
        //}
    }
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های ASP.NET Core در دسترس هستند. در اینجا نیز از سرویس MessagesService بررسی شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها» برای نمایش نام سایت استفاده می‌کنیم.

ساختار کلی یک کلاس ViewComponent شامل دو جزء اصلی است:
الف) از کلاس پایه ViewComponent مشتق می‌شود. به این ترتیب توسط ASP.NET Core قابل شناسایی خواهد شد.
ب) دارای متد Invoke ایی است که بجای Html.RenderAction در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، قابل فراخوانی است. این متد یک View را باز می‌گرداند.
ج) در اینجا امکان تعریف نمونه‌ی Async متد Invoke نیز وجود دارد (برای مثال جهت کار با متدهای Async بانک اطلاعاتی).
روش فراخوانی این متدها نیز به این صورت است: ابتدا به دنبال نمونه‌ی async می‌گردد. اگر یافت شد، همینجا کار خاتمه می‌یابد. اگر یافت نشد، نمونه‌ی sync یا معمولی آن فراخوانی می‌شود و اگر این هم یافت نشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
د) متد Invoke می‌تواند دارای پارامترهای دلخواهی نیز باشد و حالت پیش فرض آن بدون پارامتر است.

روش یافتن یک view component توسط ASP.NET Core به این صورت است:
الف) این کلاس باید عمومی بوده و همچنین abstract نباشد.
ب) «یکی» از مشخصه‌های ذیل را داشته باشد:
1) نامش به ViewComponent ختم شده باشد.
2) از کلاس ViewComponent ارث بری کرده باشد.
3) با ویژگی ViewComponent مزین شده باشد.


نحوه و محل تعریف View یک View Component

پس از تعریف کلاس ViewComponent مورد نظر، اکنون نیاز است View آن‌را اضافه کرد. روش یافتن این Viewها توسط ASP.NET Core نیز بر این مبنا است که
الف) اگر این View Component عمومی و سراسری است، باید درون پوشه‌ی shared، پوشه‌ی جدیدی را به نام Components ایجاد کرده و سپس ذیل این پوشه، بر اساس نام کلاس ViewComponent، یک زیر پوشه‌ی دیگر را ایجاد و داخل آن، View مدنظر را اضافه کرد (تصویر ذیل).
 /Views/Shared/Components/[NameOfComponent]/Default.cshtml
ب) اگر این View Component تنها باید از طریق Viewهای یک کنترلر خاص قابل دسترسی باشند، زیر پوشه‌ی Component یاد شده را ذیل پوشه‌ی View همان کنترلر قرار دهید (و آن‌را از قسمت Shared خارج کنید).
 /Views/[CurrentController]/Components/[NameOfComponent]/Default.cshtml


یک نکته: اگر نام کلاسی به ViewComponent  ختم شده بود، نیازی نیست تا ViewComponent  را هم در حین ساخت پوشه‌ی آن ذکر کرد.


نحوه‌ی استفاده‌ی از View Component تعریف شده و ارسال پارامتر به آن

و در آخر برای استفاده‌ی از این View Component تعریف شده، به فایل layout برنامه مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل فراخوانی کنید:
 <footer>
    <p>@await Component.InvokeAsync("SiteCopyright", new { numberToTake = 5 })</p>
</footer>
اولین پارامتر متد InvokeAsync، همان نام کلاس View Component است. اگر خواستید پارامتر(های) دلخواهی را به متد Invoke کلاس View Component ارسال کنید (مانند پارامتر int numberToTake در مثال فوق)، آن‌را در همینجا می‌توان ذکر کرد (با فرمت dictionary و یا  anonymous type).

یک نکته: متدهای قدیمی Component.Invoke و Component.Renderدر اینجا حذف شده‌اند (اگر مقالات پیش از RTM را مطالعه کردید) و روش توصیه شده‌ی در اینجا، کار با متدهای async است.


تفاوت‌های View Components با Child Actions نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

پارامترهای یک View Component از طریق یک HTTP Request تامین نمی‌شوند و همانطور که ملاحظه کردید در همان زمان فراخوانی آن‌ها به صورت مستقیم فراهم خواهند شد. بنابراین مباحث model binding در اینجا دیگر وجود خارجی ندارند. همچنین View Components جزئی از طول عمر یک کنترلر نیستند. بنابراین اکشن فیلترهای مختلف تعریف شده، تاثیری را بر روی آن‌ها نخواهند داشت (این مشکلی بود که با Child Actions در نگارش‌های قبلی مشاهده می‌شد). همچنین View Components به صورت مستقیم از طریق درخواست‌های HTTP قابل دسترسی نیستند. به علاوه Child actions قدیمی، از فراخوانی‌های async پشتیبانی نمی‌کنند.
زمانیکه کلاسی از کلاس پایه ViewComponent ارث بری می‌کند، تنها به این خواص عمومی از درخواست HTTP جاری دسترسی خواهد داشت:
[ViewComponent]
public abstract class ViewComponent
{
   protected ViewComponent();
   public HttpContext HttpContext { get; }
   public ModelStateDictionary ModelState { get; }
   public HttpRequest Request { get; }
   public RouteData RouteData { get; }
   public IUrlHelper Url { get; set; }
   public IPrincipal User { get; }

   [Dynamic]  
   public dynamic ViewBag { get; }
   [ViewComponentContext]
   public ViewComponentContext ViewComponentContext { get; set; }
   public ViewContext ViewContext { get; }
   public ViewDataDictionary ViewData { get; }
   public ICompositeViewEngine ViewEngine { get; set; }

   //...
}


فراخوانی Ajax ایی یک View Component

در ASP.NET Core، یک اکشن متد می‌تواند خروجی ViewComponent نیز داشته باشد و این تنها روشی است که می‌توان یک View Component را از طریق درخواست‌های HTTP، مستقیما قابل دسترسی کرد:
public IActionResult AddURLTest()
{
   return ViewComponent("AddURL");
}
در این حالت می‌توان این اکشن متد را به صورت Ajax ایی نیز بارگذاری و به صفحه اضافه کرد:
$(document).ready (function(){
    $("#LoadSignIn").click(function(){
         $('#UserControl').load("/Home/AddURLTest");
    });
});


امکان بارگذاری View Components از اسمبلی‌های دیگر نیز وجود دارد

در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها» روش دسترسی به Viewهای برنامه را که در اسمبلی آن قرار گرفته بودند، بررسی کردیم. دقیقا همان روش در مورد view components نیز صادق است و کاربرد دارد. جهت یادآوری، این مراحل باید طی شوند:
الف) اسمبلی ثالث حاوی View Component‌های برنامه باید ارجاعاتی را به ASP.NET Core و قابلیت‌های Razor آن داشته باشد:
"dependencies": {
   "NETStandard.Library": "1.6.0",
   "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0",
   "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
   "version": "1.0.0-preview2-final",
   "type": "build"
  }
},
"tools": {
   "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.0.0-preview2-final"
}
ب) محل قرارگیری viewهای این اسمبلی ثالث نیز همانند قسمت «نحوه و محل تعریف View یک View Component» مطلب جاری است و تفاوتی نمی‌کند. فقط برای  قرار دادن این Viewها در اسمبلی برنامه باید گزینه‌ی embed را مقدار دهی کرد:
"buildOptions": {
   "embed": "Views/**/*.cshtml"
}
ج) مرحله‌ی آخر هم معرفی این اسمبلی ثالث، به RazorViewEngineOptions به صورت یک EmbeddedFileProvider جدید است. در این مثال، ViewComponentLibrary نام فضای نام این اسمبلی است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddMvc();
   //Get a reference to the assembly that contains the view components
   var assembly = typeof(ViewComponentLibrary.ViewComponents.SimpleViewComponent).GetTypeInfo().Assembly;
   //Create an EmbeddedFileProvider for that assembly
   var embeddedFileProvider = new EmbeddedFileProvider(assembly,"ViewComponentLibrary");
   //Add the file provider to the Razor view engine
   services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
   {
      options.FileProviders.Add(embeddedFileProvider);
   });
د) جهت رفع تداخلات احتمالی این اسمبلی با سایر اسمبلی‌ها بهتر است ویژگی ViewComponent را به همراه نامی مشخص ذکر کرد (در حین تعریف کلاس View Component):
 [ViewComponent(Name = "ViewComponentLibrary.Simple")]
public class SimpleViewComponent : ViewComponent
و در آخر فراخوانی این View Component بر اساس این نام صورت خواهد گرفت:
 @await Component.InvokeAsync("ViewComponentLibrary.Simple", new { number = 5 })
مطالب
نحوه کار با ftp - بخش اول
امروز می‌خوام نحوه کار با FTP بصورت ساده برای کاربران و برنامه نویسان مبتدی رو آموزش بدم.

برای استفاده از FTP نیاز به یک اکانت FTP در سایت مورد نظر بهمراه دسترسی به پوشه ای مشخص می‌باشد.
برای مثال ما یک اکانت FTP در سایت dotnettip.info داریم که به پوشه upload دسترسی داره.

ابتدا در فایل Web.config و در بین تگ های  appSettings مقادیر زیر را برای دسترسی به اکانت و نام کاربری و رمز عبور ذخیره می‌کنیم.
<add key="FtpAddress" value="ftp://ftp.dotnetips.info" />
<add key="FtpUser" value="uploadcenter" />
<add key="FtpPass" value="123123" />
<add key="FolderPath" value="~/Upload/" />
*نکته : برای امنیت بیشتر و دسترسی به اطلاعات اکانت می‌شود از روش‌های دیگری نیز استفاده کرد.

در ادامه یک کلاس در App_code  پروژه خود با نام FTPHelper ایجاد می‌کنیم و کد زیر را در آن قرار می‌دهیم:
تکه کد بالا برای ست کردن مقادیر نام کاربری و رمز عبور و آدرس FTP در کلاس مذکور که بصورت پیش‌فرض از web.config پر می‌شود ایجاد و بکار خواهد رفت.
using System.Net;
using System.IO;
using System.Configuration; 


public class FtpHelper
{
public FtpHelper()
{
       //Default Value Set From Application 
         _hostname = ConfigurationManager.AppSettings.GetValues("FtpAddress")[0]; 
        _username = ConfigurationManager.AppSettings.GetValues("FtpUser")[0]; 
        _password = ConfigurationManager.AppSettings.GetValues("FtpPass")[0];  
}
    
    #region "Properties"
    private string _hostname;
    /// <summary>
    /// Hostname
    /// </summary>
    /// <value></value>
    /// <remarks>Hostname can be in either the full URL format
    /// ftp://ftp.myhost.com or just ftp.myhost.com
    /// </remarks>
    public string Hostname
    {
        get
        {
            if (_hostname.StartsWith("ftp://"))
            {
                return _hostname;
            }
            else
            {
                return "ftp://" + _hostname;
            }
        }
        set
        {
            _hostname = value;
        }
    }
    private string _username;
    /// <summary>
    /// Username property
    /// </summary>
    /// <value></value>
    /// <remarks>Can be left blank, in which case 'anonymous' is returned</remarks>
    public string Username
    {
        get
        {
            return (_username == "" ? "anonymous" : _username);
        }
        set
        {
            _username = value;
        }
    }
    private string _password;
    public string Password
    {
        get
        {
            return _password;
        }
        set
        {
            _password = value;
        }
    }


    #endregion
}


سپس فضای نام‌های زیر را در کلاس خود قرار می‌دهیم.
using System.Net;
using System.IO;
 
حالا برای بارگذاری فایل می‌توانیم از یک تابع بصورت shared استفاده کنیم که بتوان با دادن آدرس فایل بصورت فیزیکی به تابع و مشخص کردن پوشه مورد نظر آنرا در هاست مقصد (FTP) بارگذاری کرد.توجه داشته باشیذ که تابع فوق نیازی به قرار گرفتن در کلاس بالا (FtpHelper) ندارد.یعنی می‌توان آنرا در هرجای برنامه پیاده سازی نمود.
public static bool Upload(string fileUrl)
        {
            if (File.Exists(fileUrl))
            {
                FtpHelper ftpClient = new FtpHelper();
                string ftpUrl = ftpClient.Hostname + System.IO.Path.GetFileName(fileUrl);


                FtpWebRequest ftp = (FtpWebRequest)FtpWebRequest.Create(ftpUrl);
                ftp.Credentials = new NetworkCredential(ftpClient.Username, ftpClient.Password);

                ftp.KeepAlive = true;
                ftp.UseBinary = true;
                ftp.Timeout = 3600000;
                ftp.KeepAlive = true;
                ftp.Method = WebRequestMethods.Ftp.UploadFile;

                const int bufferLength = 102400;
                byte[] buffer = new byte[bufferLength];
                int readBytes = 0;

                //open file for reading
                using (FileStream fs = File.OpenRead(fileUrl))
                {
                    try
                    {
                        //open request to send
                        using (Stream rs = ftp.GetRequestStream())
                        {
                            do
                            {
                                readBytes = fs.Read(buffer, 0, bufferLength);
                                fs.Write(buffer, 0, readBytes);
                            } while (!(readBytes < bufferLength));
                            rs.Close();
                        }

                    }
                    catch (Exception)
                    {
                     //Optional Alert for Exeption To Application Layer
                       //throw (new ApplicationException("بارگذاری فایل با خطا  رو به رو شد"));
 
                    }
                    finally
                    {
                        //ensure file closed
                        //fs.Close();
                    }

                }

                ftp = null;
                return true;
            }
            return false;



        }


تکه کد بالا فایل مورد نظر را در صورت وجود به صورت تکه‌های 100 کیلوبایتی بر روی ftp بارگذاری می‌کند، که می‌توانید مقدار آنرا نیز تغییر دهید.
اینکار باعث افزایش سرعت بارگذاری در فایل‌های با حجم بالا برای بارگذاری می‌شود.

در بخش‌های بعدی نحوه ایجاد پوشه ، حذف فایل ، حذف پوشه و دانلود فایل از روی FTP را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
بررسی مفاهیم متغیرهای Value Type و Reference Type در سی شارپ
نوع داده(Data Type) ، متغیر‌ها(Variables) ، انواع مقداری(Value Type) ، انواع ارجاعی(Reference Type)

مقدمه :
نوع داده‌ها، اجزای اصلی سازنده‌ی یک زبان برنامه نویسی و شبیه قواعد هر زبانی هستند.
مفاهیمی که در این مطلب بررسی خواهد شد :
 • Data Type نوع داده
 • Variables  متغیرها
 • Naming Convention قرارداد‌های نامگذاری
 • Value Type/Reference Type انواع مقداری و ارجاعی
 • Stack/heap memory  حافظه پشته و هرم

نوع داده

در دنیای واقعی، برای نگهداری مواد مختلف، ظروف مختلفی با اندازه‌های مختلفی طراحی شده است. در دنیای برنامه نویسی، به تناسب اطلاعاتی که می‌خواهیم در حافظه ذخیره کنیم، باید نوع ظرف ذخیره سازی را انتخاب کنیم. نوع ظرف ذخیره سازی را در دنیای برنامه نویسی، نوع داده‌ها مشخص می‌کنند.
در دات نت، همه‌ی نوع داده‌ها (Data Type) بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم، از کلاس System.Object مشتق شده‌اند.


متغیرها

متغیر‌ها برای ذخیره‌ی مقادیر (اطلاعات)، استفاده می‌شوند. به این مثال دقت کنید: ما یک کیف داریم که در آن یک کتاب قرار دارد. در اینجا کیف نقش متغیر و کتاب نقش مقدار (value) را ایفا می‌کند. اندازه‌ی کیف همان نوع داده (Data Type) در دنیای برنامه نویسی می‌باشد.


چک کردن سایز نوع داده (Data Type)

ما نیازی به حفظ کردن اندازه‌ی نوع داده‌ها نداریم. در سی شارپ متدی به نام () sizeof مهیا شده است که با چک کردن نوع داده، اندازه‌ی آن را بر حسب بایت نمایش می‌دهد.
به مثال زیر دقت کنید:
Console.WriteLine(sizeof(int));
Console.WriteLine(sizeof(char));
Console.WriteLine(sizeof(bool));
Console.WriteLine(sizeof(decimal));
Console.WriteLine(sizeof(float));
خروجی کد‌های بالا :
 4
2
1
16
4

نکته : متد sizeof فقط برای نمایش اندازه‌ی نوع داده‌های مقداری (value type) می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.


چک کردن نوع داده

ما می‌توانیم نوع داده‌ها را برای بدست آوردن کلاسی که به آن تعلق دارند، چک کنیم.
مثال :
 int a = 23;
float b = 3.14f;
Console.WriteLine(a.GetType());
Console.WriteLine(b.GetType());
خروجی کد‌های بالا : 
System.Int32
System.Single

چک کردن نوع داده‌ی دو شیء

فرض کنید 2 شیء را با نام‌های obj1 و obj2 داریم که هر دو از نوع long هستند. برای اینکه این مقایسه را انجام دهیم، از متد Object.RefrenceEqual می‌توان استفاده کرد.
مثال :
long obj1 = 356;
long obj2 = 54;
float obj3 = 234;
Console.WriteLine(object.ReferenceEquals(obj1.GetType(), obj2.GetType()));
Console.WriteLine(object.ReferenceEquals(obj1.GetType(), obj3.GetType()));
خروجی کد‌های بالا : 
True
False

تعریف یک متغیر ومقدار دهی به آن
سی شارپ یک زبان strongly typed است (البته با در نظر نگرفتن نوع dynamic آن). به این معنا که کلیه‌ی متغیر‌ها، قبل از استفاده باید تعریف و مقدار دهی شوند و بعد از تعریف متغیر، نمی‌توان نوع آن را تغییر داد. رفتار یک متغیر بر اساس نوع انتخابی ما مشخص می‌شود. بطور مثال با انتخاب نوع int تنها می‌توان اعداد صحیح را ذخیره و نگهداری کرد و برای تغییر رفتار متغیر‌ها باید آنها را تبدیل کنیم.

تعریف یک متغیر
برای استفاده از یک متغیر ابتداباید آن را تعریف کنیم :
//<data type> <variable name>;
Int a;

مقداردهی اولیه یک متغیر

مقدار دهی اولیه‌ی یک متغیر با استفاده از عملگر = و نوشتن مقدار مورد نظر برای ذخیره کردن در متغیر، در سمت راست عملگر اتفاق خواهد افتاد.
//<data type> <variable name>=value;
Int a=23;
Int a;//declare تعریف
a=23;//مقدار دهی اولیه initializing
Int a=23;//تعریف و مقدار دهی در یک خط
Int a,b,c=23;//تعریف چند متغیر و مقدار دهی در یک خط


قرار دا‌دهای نام گذاری متغیر‌ها :

در دنیای برنامه نویسی دو نوع قرار داد نام گذاری بسیار متداول وجود دارند:
 1-  camelCase : در این قرار داد، حرف اول کلمه‌ی اول، بصورت کوچک و حرف اول از کلمه‌ی دوم، بصورت بزرگ نوشته خواهد شد. برای مثال: firstName,lastName
 2- PascalCase : در این قرار داد حروف ابتدایی دو کلمه‌ی مجاور، بصورت بزرگ نوشته خواهند شد: FirstName,LastName

چند نکته :
 • نامگذاری متغیر‌ها را می‌توانید با علامت _ و یا @ شروع کنید.
 • کلمات کلیدی (key word) سی شارپ نمی‌توانند به عنوان نام متغیر مورد استفاده قرار بگیرند (مگر آنکه با @ شروع شوند).
 • در بین نام متغیر نباید فضای خالی وجود داشته باشد. کاراکتر‌های سازنده‌ی متغیر می‌توانند اعداد، حروف و زیر خط باشند.
لیستی از نام گذاری‌های مجاز:
 int abc;
long _abcd;
float @abcd;
bool main_button;
decimal piValue;
string firstName;
string first_name;
bool button55_on;
لیستی از نام گذاری‌های غیر مجاز
long _a.5bc5d;
float @ab cd;
decimal pi@Value;
//استفاده از کلمات کلیدی سی شارپ که کامپایلر آنها را مجاز نمی‌داند
bool class;
string namespace;
string string;
int static;
برای مطالعه‌ی کاملتر کلمات کلیدی سی شارپ می‌توانید اینجا را مطالعه کنید.


در ادامه کمی در مورد نوع داده‌ها بحث خواهیم کرد.
در سی شارپ دو مدل نوع داده وجود دارد:
 • انواع مقداری Value Type
 • انواع ارجاعی یا اشاره‌ای Reference Type

انواع مقداری (Value Type) :
 • انواع مقداری مستقیما حاوی داده‌ها هستند. اگر یک متغیر از نوع مقداری را به یک متغیر دیگر تخصیص دهید، مقدار آنها مستقیما کپی می‌شوند؛ برعکس نوع‌های اشاره‌ای که با نخصیص یک متغیر به یک متغیر دیگر، تنها اشاره‌گر به مقدار شیء کپی خواهد شد و نه خود شیء.
 • کلیه نوع‌های مقداری از کلاس ValueType مشتق شده‌اند.
 • در فضای stack  به آنها حافظه تخصیص داده می‌شود.
 • نمی‌توانند مقدار null  بپذیرند. البته با قابلیت nullabletype امکان تخصیص مقدار null به نوع داده‌های مقداری نیز مهیا شده است.
 • همه نوع‌های داده‌های مقداری، یک سازنده پیش فرض دارند که به صورت ضمنی کار مقدار دهی اولیه برای آنها را انجام می‌دهد. برای مطالعه بیشتر درباره مقادیر پیش فرض به اینجا مراجعه کنید.

انواع مقداری به دو دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شود :
 • Structs
 • Enumerations

طبقه بندی Structs به صورت زیر است :
 • Numeric Type
* Integral Type : sbyte,short,ushort,int,uint,long,ulong,char
* Floating-Point Types : float,double
* Decimal : decimal
 •  Bool دو مقدار true و false
 • User Defined Struct


نوع داده نال (تهی) پذیر (nullable Type) و چگونگی تعریف آن

در ابتدای معرفی نوع داده‌های مقداری گفتیم همیشه باید وضعیت متغیر مشخص و مقدار دهی اولیه‌ی آن یا به صورت ضمنی و یا آشکار انجام شود. هیچ یک از نوع داده‌های مقداری نمی‌توانند بصورت null تعریف شوند. برای تبدیل یک نوع داده مقداری به صورتی که قابلیت ذخیره‌ی مقدار null را داشته باشد، بعد از نوشتن نوع داده، علامت سوال ؟ قرار می‌دهیم.
 < data type >? < variable name >= null; //syntax

int? a = null; //assigning null
int? b = 55; //assigning null and a value
var? c = 55 //it will give error

نکته :  var نمی‌تواند بصورت nullable تعریف شود.

برای چک کردن مقدار در انواع تهی پذیر (nullable) دو خصوصیت وجود دارد:
 • HasValue
اگر مقداری در متغیر وجود داشته باشد ارزش true  بازگردانده می‌شود؛ در غیر اینصورت ارزش false
 • Value
مقدار واقعی متغیر را باز می‌گرداند.

مثال :
 int? a = null;
int? b = 22;
Console.WriteLine(a.HasValue);
//------------
Console.WriteLine(b.HasValue);
Console.WriteLine(b.Value);
خروجی کد بالا :
 False
True
22

انواع ارجاعی Reference Type

انواع ارجاعی مستقیما حاوی اطلاعات نیستند و ارجاعی هستند به آدرسی از حافظه که حاوی اطلاعات واقعی است. به بیانی دیگر، اشاره‌گری به آدرسی از حافظه هستند.
 • انواع ارجاعی بصورت غیر مستقیم حاوی داده‌ها هستند.
 • در بخشی از حافظه که به آن heap می‌گوییم، به آنها فضا اختصاص داده می‌شود.
 • می‌توانند بصورت null (بدون مقدار) باشند.

انواع ارجاعی نیز به دو دسته‌ی کلی تقسیم می‌شوند :

 • انواع از پیش تعریف شده
  Object,string,dynamic
 • انواع تعریف شده توسط کاربر
        class,interface,delegate

نکته : آدرس مکانی از حافظه که داده‌ها در آن قرار دارند، در بخش پشته یا Stack ذخیره می‌شود و داد‌ه‌ها در فضای heap ذخیره می‌شوند.
مثال :
 test obj; //allocating reference on stack
obj= new test(55);//allocating object on heap

نکته : دو متغیر از نوع ارجاعی می‌توانند به یک آدرس از حافظه اشاره کنند. در شکل زیر این موضوع نشان داده شده است.

 
در شکل زیر طبقه بندی نوع داده‌ها در سی شارپ نشان داده شده است :


• عملیات کپی در نوع داده مقداری
وقتی از یک متغیر مقداری را به یک متغیر دیگر تخصیص می‌دهیم، یک کپی جدید از آن در فضای stack  ایجاد می‌شود. بدین معنی که محتوای دو متغیر یکسان هستند، ولی در دو بخش مجزای در حافظه‌ی Stack قرار دارند. به همین خاطر تغییر  محتوای یک متغیر، محتوای متغیر دیگر را تغییر نمی‌دهد.
مثال :
 int a = 55;//declare a and initialize
int copya = a;//copya contains the copy of value a
دیاگرام حافظه کد بالا :

 

• عملیات کپی، در نوع داده‌ی ارجاعی
وقتی یک متغیر از نوع ارجاعی را به یک متغیر دیگر تخصیص می‌دهیم، دو اشاره‌گر در فضای Stack ایجاد می‌شود که به یک مقدار واحد در حافظه‌ی heap اشاره می‌کنند. آدرس‌های ذخیره شده‌ی در stack  یکسان هستند.
مثال : در اینجا فرض بر این است کهtest یک کلاس تعریف شده‌ی توسط کاربر می‌باشد.
test obj;
obj=new test(23);
test objCopy;
objCopy = obj;

دیاگرام حافظه‌ی قطعه کد بالا به شکل زیر است :



تخصیص حافظه در بخش Stack  و Heap به متغیر‌ها

سیستم عامل و net CLR. حافظه را به دو بخش stack و heap تقسیم بندی می‌کنند.
زمانی که یک متد را فراخوانی می‌کنیم، در بخش پشته به پارامتر‌های متد فضا تخصیص داده می‌شود و بعد از پایان کار متد، فضای اشغال شده‌ی بوسیله GC یا همان Garbage collection  آزاد می‌شود.
تخصیص حافظه در Stack  بر اساس قانون LIFO انجام و به ترتیب و پشت سر هم، حافظه تخصیص داده می‌شود. دیاگرام تخصیص حافظه به stack:


تخصیص حافظه در Heap بصورت تصادفی است؛ بر عکس پشته (stack) که به ترتیب و متوالی انجام می‌شد. انواع ارجاعی در Stack  ذخیره می‌شوند؛ ولی داده‌ی واقعی در heap قرار می‌گیرد.
حافظه‌های پویا در بخش heap و حافظه‌های استاتیک در بخش stack تخصیص داده می‌شوند.
 
بازخوردهای پروژه‌ها
نحوه تبدیل تاریخ میلادی به شمسی
با سلام و تشکر از پروژه عالی شما،
شما برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی از این کلاس استفاده کردید.
using Persia;

namespace Iris.Utilities.DateAndTime
{
    public class DateAndTime
    {
        public static DateTime GetDateTime()
        {
            return DateTime.Now;
        }

        public static string ConvertToPersian(DateTime dateTime, string mod = "")
        {
            SolarDate solar = Calendar.ConvertToPersian(dateTime);
            return string.IsNullOrEmpty(mod) ? solar.ToString() : solar.ToString(mod);
        }
    }
}
یک تابع استاتیک که تاریخ و مد استرینگ رو برای تبدیل میگیره و توسط یه DLL به نام Pershia تبدیل را انجام میده.
من یه روش دیگه میشناسم ( شاید شما هم بلد باشید)
استفاده از این کلاس
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Reflection;

namespace GSD.Globalization
{
    /// <summary>
    /// <Publisher>http://www.Sayan.ir</Publisher>
    /// <Author>Maziar Rezaie</Author>
    /// </summary>
    public class PersianCulture : CultureInfo
    {
        private readonly Calendar cal;
        private readonly Calendar[] optionals;

        /// <summary>
        /// کد رو بخوان تا بفهمی
        /// </summary>
        /// <param name="cultureName">fa-IR</param>
        /// <param name="useUserOverride">true</param>
        /// <remarks>لطفا در هنگام استفاده به سایت سایان اشاره کنید.</remarks>
        public PersianCulture()
            : this("fa-IR", true)
        {
        }

        public PersianCulture(string cultureName, bool useUserOverride)
            : base(cultureName, useUserOverride)
        {
            //Temporary Value for cal.
            cal = base.OptionalCalendars[0];

            //populating new list of optional calendars.
            var optionalCalendars = new List<Calendar>();
            optionalCalendars.AddRange(base.OptionalCalendars);
            optionalCalendars.Insert(0, new PersianCalendar());


            Type formatType = typeof(DateTimeFormatInfo);
            Type calendarType = typeof(Calendar);


            PropertyInfo idProperty = calendarType.GetProperty("ID", BindingFlags.Instance | BindingFlags.NonPublic);
            FieldInfo optionalCalendarfield = formatType.GetField("optionalCalendars",
                                                                  BindingFlags.Instance | BindingFlags.NonPublic);

            //populating new list of optional calendar ids
            var newOptionalCalendarIDs = new Int32[optionalCalendars.Count];
            for (int i = 0; i < newOptionalCalendarIDs.Length; i++)
                newOptionalCalendarIDs[i] = (Int32)idProperty.GetValue(optionalCalendars[i], null);

            optionalCalendarfield.SetValue(DateTimeFormat, newOptionalCalendarIDs);

            optionals = optionalCalendars.ToArray();
            cal = optionals[0];
            DateTimeFormat.Calendar = optionals[0];

            DateTimeFormat.MonthNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };
            DateTimeFormat.MonthGenitiveNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };
            DateTimeFormat.AbbreviatedMonthNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };
            DateTimeFormat.AbbreviatedMonthGenitiveNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };


            DateTimeFormat.AbbreviatedDayNames = new string[] { "ی", "د", "س", "چ", "پ", "ج", "ش" };
            DateTimeFormat.ShortestDayNames = new string[] { "ی", "د", "س", "چ", "پ", "ج", "ش" };
            DateTimeFormat.DayNames = new string[] { "یکشنبه", "دوشنبه", "ﺳﻪشنبه", "چهارشنبه", "پنجشنبه", "جمعه", "شنبه" };

            DateTimeFormat.AMDesignator = "ق.ظ";
            DateTimeFormat.PMDesignator = "ب.ظ";

            /*
            DateTimeFormat.ShortDatePattern = "yyyy/MM/dd";
            DateTimeFormat.LongDatePattern = "yyyy/MM/dd";
            
            DateTimeFormat.SetAllDateTimePatterns(new[] {"yyyy/MM/dd"}, 'd');
            DateTimeFormat.SetAllDateTimePatterns(new[] {"dddd, dd MMMM yyyy"}, 'D');
            DateTimeFormat.SetAllDateTimePatterns(new[] {"yyyy MMMM"}, 'y');
            DateTimeFormat.SetAllDateTimePatterns(new[] {"yyyy MMMM"}, 'Y');
             */

        }

        public override Calendar Calendar
        {
            get { return cal; }
        }

        public override Calendar[] OptionalCalendars
        {
            get { return optionals; }
        }
    }
}

این کلاس به این صورت کار میکنه که در تمام برنامه‌ی شما تاریخ رو به صورت شمسی نشون میده ولی در ذخیره در بانک اطلاعاتی و کار در برنامه به صورت میلادی کار میکنه.
برای استفاده از اون هم باید به Application_BeginRequest  فایل Global.asax این کد‌ها رو اضافه کنید.   
using GSD.Globalization;
using System.Threading; 
 protected void Application_BeginRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            var persianCulture = new PersianCulture();
            Thread.CurrentThread.CurrentCulture = persianCulture;
            Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = persianCulture;
        }

اینم نمونه کد استفاه شده ازش WebApplication2.zip  
سوال من اینه روشی که شما استفاده کردید بهتره ؟ یا این روش؟ البته در روشی که من ارسال کردم به نظرم چون در Application_BeginRequest استفاده شده سر بار بیشتری داره! ولی همیشه تبدیل رو انجام میده و نیاز هیچ کد نویسی بیشتری نداره (مثل فراخوانی ConvertToPersian رو نیاز نداره)
نظر شما چیه؟
با تشکر از شما و صد تشکر بابت پروژه‌ی خوب و کاربردیتون

مطالب
امکان تغییر شکل سراسری URLهای تولیدی توسط برنامه‌های ASP.NET Core 2.2
فرض کنید اکشن متدی را به صورت زیر تعریف کرده‌اید:
namespace MvcHealthCheckTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult ViewDetails()
        {
            return View();
        }
زمانیکه لینکی را برای آن تعریف می‌کنید:
<a asp-controller="Home" asp-action="ViewDetails">View Details</a>
در حین رندر نهایی آن، چنین شکلی را پیدا می‌کند (قسمت ViewDetails آن دقیقا با نام اکشن متد متناظر و بزرگی و کوچکی حروف آن تطابق دارد):
 https://localhost:5001/Home/ViewDetails
اکنون قصد داریم، یک چنین URLهایی را در کل برنامه به صورت زیر رندر کنیم:
الف) تمام مسیرها lowercase باشند (مناسب برای SEO؛ از این جهت که تعداد مسیرهای تکراری یکسان با حروف بزرگ و کوچک، به حداقل می‌رسند)
ب) ViewDetailsها تبدیل به view-details شوند. یعنی بین حروف جدا شده‌ی با کلمات بزرگ و کوچک، یک - قرار گیرد.

انجام یک چنین تغییرات سراسری در ASP.NET Core 2.2 با معرفی IOutboundParameterTransformer میسر شده‌است:
using System.Text.RegularExpressions;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;

public class CustomUrlTransformer : IOutboundParameterTransformer
{
    public string TransformOutbound(object value)
    {
        return value == null ? null : Regex.Replace(value.ToString(), "([a-z])([A-Z])", "$1-$2");
    }
}
در اینجا یک تغییرشکل دهنده‌ی سراسری URLها را با پیاده سازی اینترفیس IOutboundParameterTransformer تدارک دیده‌ایم که توسط آن بین حروف بزرگ و کوچک، یک - قرار می‌دهد.

روش معرفی آن نیز به سیستم به صورت زیر است:
ابتدا نیاز است این Transformer به صورت یک ConstraintMap جدید به سیستم مسیریابی اضافه شود. در اینجا امکان تنظیم تولید LowercaseUrls نیز وجود دارد. به همین جهت نیازی نیست تا در متد TransformOutbound فوق، در انتهای کار، متد ToLower را نیز فراخوانی کنیم:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
    // ...
            services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2);
            services.AddRouting(option =>
                        {
                            option.ConstraintMap.Add(key: "transformer1", value: typeof(CustomUrlTransformer));
                            option.LowercaseUrls = true;
                        });
        }
سپس باید قالب مسیریابی را نیز به صورت زیر تغییر دهیم و کلید ConstraintMap اضافه شده‌ی فوق را به اجزای آن اضافه کنیم:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            app.UseMvc(routes =>
            {
                routes.MapRoute(
                    name: "default",
                    template: "{controller:transformer1}/{action:transformer1}/{id?}",
                    defaults: new { controller = "Home", action = "Index" }
                    );
            });
        }
که template و defaults آن را به صورت خلاصه‌ی زیر نیز می‌توان نوشت:
app.UseMvc(routes =>
{
    routes.MapRoute(
        name: "default",
        template: "{controller:transformer1=Home}/{action:transformer1=Index}/{id?}"
    );
});
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، اینبار URL تولیدی، بجای https://localhost:5001/Home/ViewDetails به صورت زیر رندر می‌شود:
https://localhost:5001/home/view-details

نظرات مطالب
مقایسه‌ای کوتاه بین WCF و ASMX
حب من یک چیزی رو نفهمیدم که OData دقیقا چه فرقی با ADO.NET Data Services داره؟
ولی در کل WCF خیلی خوبه، حالا کسی توی ایران توی پروژه‌های تجاری ازش استفاده کرده؟