مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #3
در قسمت قبل توانستیم ابزارهای لازم را برای Apache Cordova، نصب کنیم. در این قسمت یک پروژه‌ی ساده را ایجاد کرده و در مورد ساختار آن توضیح خواهم داد. در ادامه‌ی مقالات از  AngularJS ، Bootstrap ,Typescript و jQuery Mobile  هم در پروژه‌ها استفاده خوهیم کرد.
برای شروع، از قسمت JavaScript یا Typescript، یک پروژه‌ی از نوع Blank App ایجاد کنید. به شکل زیر:


ترجیحا نوع Typescript را انتخاب کردم. البته در داخل فایل ts. امکان نوشتن جاوا اسکریپت هم هست. بعد از ایجاد پروژه اگر با تصویری شبیه به تصویر زیر روبرو شدید، در نتیجه تنظیمات نصب و راه اندازی به درستی صورت گرفته است.



اگر به قسمت solution explorer دقت کنید، فایلی به نام config.xml را مشاهده خواهید کرد. با کلیک بر روی این فایل، یک صفحه‌ی گرافیکی باز خواهد شد که این امکان را به شما می‌دهد که پلاگین‌های مورد نیاز خود، تنظیمات مربوط به نرم افزار تولیدی (مانند تنظیم ورژن ویندوزی که می‌خواهید app شما بر روی آن اجرا شود) و تنظیمات مربوط به هر یک از پلتفرم‌ها را به صورت مجزا در اختیار داشته باشید.



یک فایل index.html هم در قالب پیش‌فرض قرار داده شده که بعدا می‌توانید آن را تغییر دهید و یا صفحات دیگری را اضافه کنید. همان طور که در قسمت‌های قبل گفته شد، قرار است ما یک وب اپلیکیشن طراحی کنیم و آن را درون Container بومی Cordova بسته بندی کنیم. لذا محدودیتی برای استفاده‌ی از کتابخانه‌های مرتبط با CSS ، HTML و JavaScript  نداریم و در ادامه‌ی مقالات با مثال‌های متعددی از آن‌ها استفاده خواهیم کرد.

در فولدر scripts-->typeings-->cordova-->plugins  اینترفیس‌هایی که برای دسترسی به امکانات بومی دستگاه تلفن فعلا در Cordova پشتیبانی می‌شوند، قرار گرفته است.

برای استفاده از تکنولوژی‌های وب در محیط بومی دستگاه، در طی فرآیند کامپایل، Cordova یک اپلیکیشن را به وسیله دو چیز مهم که در زیر اشاره شده است، خواهد ساخت.


  • یک اپلیکیشن با یک کامپوننت  WebView که با مرورگر یکپارچه شده است.
  • یه سری از منابعی که در داخل فایل‌های اپلیکیشن وب ما قرار دارند.


برای یکپارچه شدن API‌های Cordova با وب پیج موجود، اندکی کد نیاز داریم که برای انکار لینکی شبیه لینک زیر را در فایل html خود استفاده می‌کنیم که فقط بعد از کامپایل وجود خارجی دارد؛ به صورت زیر:

<script src="cordova.js"></script>

در پایان هم برای فهمیدن اینکه API‌های Cordova در دسترس هستند، می‌توانیم رخداد مربوط به devicerady را مدیریت کنیم؛ به صورت زیر:

document.addEventListener("deviceready", onDeviceReady, false);
function onDeviceReady() { /* INIT */ }

برای مدیریت رخدادهای مربوط به pause و resume هم که نشان دهنده‌ی ادامه برنامه (خارج شدن از حالت pause) و حالت تعلیق هستند، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

 function onDeviceReady() {
            // Handle the Cordova pause and resume events
            document.addEventListener('pause', onPause, false);
            document.addEventListener('resume', onResume, false);

            // TODO: Cordova has been loaded. Perform any initialization that requires Cordova here.
        }

        function onPause() {
            // TODO: This application has been suspended. Save application state here.
        }

        function onResume() {
            // TODO: This application has been reactivated. Restore application state here.
        } 

حال قصد داریم پروژه‌ی خود را که قرار است یک متن ساده را نشان دهد، با استفاده از شبیه ساز اجر ا کنیم. برای این منظور از قسمت toolbar ویژوال استودیو ، Solution Platform خود را انتخاب کنید و سپس می‌توانید شبیه ساز مورد نظر خود را انتخاب کرده و برنامه را اجرا کنید. در اینجا محیط مورد نظر من اندروید است  و برای این منظور هم میتوانم از شبیه ساز Android Emulator یا Ripple استفاده کنم.  به دلیل سرعت کم شبیه ساز اندروید، می‌توانید شبیه ساز  YouWave را دانلود و اجرا کرده و در قسمتی که شبیه ساز را از toolbar ویژوال انتخاب می‌کردید، این بار گزینه‌ی Device را انتخاب کنید. بعد از کامپایل برنامه‌ی شما، فایل apk تولید شده بر روی شبیه ساز نصب خواهد شد و شما قادر خواهید بود آنرا اجرا کنید.

نتیجه‌ی نهایی 

 با شبیه ساز Ripple 


مطالعه بیشتر

https://msdn.microsoft.com/en-us/library/dn879821(v=vs.140).aspx 

http://blog.falafel.com/getting-started-with-cordova-and-multi-device-hybrid-app-in-visual-studio/ 

http://www.codeproject.com/Articles/860150/Visual-Studio-and-Apache-Cordova 


نکته : وقتی پروژه را برای اولین بار اجرا می‌کنید شاید کمی طول بکشد تا نتیجه‌ی نهایی را ببنید و آن هم به دلیل این است که ویژوال استودیو  باید مجموعه‌ای از package  های مورد نیاز Cordova را دانلود کند.

در مقاله بعد با jQuery Mobile آشنا خواهیم شد و یک مثال برای کار کردن با آن در نظر خواهم گرفت.


ادامه دارد ...

نظرات مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت سوم
با تشکر از زحمات شما. اگر مثال هر قسمت را به صورت یک فایل zip ارسال کنید (یا حتی در GitHub قرار بدید)، خیلی بهتر خواهد شد (البته فقط سورس منهای فایل‌های باینری).
نظرات مطالب
افزونه مدیریت فایل های رایگان Roxy FileMan برای TinyMce و CkEditor
برای امنیت آپلود، مراجعه کنید به مطالبی مانند:
«تشخیص نوع فایل با استفاده از محتوای فایل»
«کنترل عمومی فایل‌های آپلودی در ASP.NET MVC»
«محدود کردن کاربر‌ها به آپلود فایل‌هایی خاص در ASP.NET MVC»
        
در مورد accessPolicy=Read در نظرات مورد آخری بیشتر بحث شده‌است و در این حالت حتی اگر یک فایل شل هم آپلود شود، قابلیت اجرا نخواهد داشت.
مطالب
ذخیره و بازیابی فایل در Mongodb (بخش سوم)
در قسمت‌های پیشین (^ ،^ ) در مورد عملیات CRUD در سطح دیتابیس و به طور کلی در مورد ایندکس گذاری صحبت کردیم. در این بخش قصد داریم یکی از موارد بسیار مهم، یعنی ذخیره‌ی فایل‌های باینری را در دیتابیس، مورد بررسی قرار دهیم. روش‌های مختلفی برای اینکار وجود دارند؛ ولی بعضی از این روش‌ها در حال حاضر منسوخ شده اعلام شده‌اند که در اینجا ما آخرین روش را که در حال حاضر هیچ ویژگی منسوخ شده‌ای ندارد، به کار می‌گیریم.
از آنجاکه نهایت اندازه‌ی یک سند BSON نمی‌تواند بیشتر از 16 مگابایت باشد، قابلیتی به نام GridFS ایجاد شده‌است تا بتوان فایل‌های باینری را در آن ذخیره کرد. GridFS شامل دو بخش مختلف برای ذخیره اطلاعات یک فایل باینری است:
- fs.chunks که برای ذخیره اطلاعات قطعه‌های یک فایل باینری به کار میرود.
- fs.files که برای ذخیره اطلاعات و متادیتاها به کار می‌رود.

قبل از هر چیزی باید بدانید که کتابخانه مربوط به GridFs در یک پکیج جداگانه عرضه شده است و باید آن از طریق nuget نصب کنیم:
install-package MongoDB.Driver.GridFS

برای آپلود یک فایل باینری به داخل سیستم از کد زیر استفاده میکنیم:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
ابتدا یک شیء GridFsBucket را ایجاد میکنیم که از ما اطلاعات دیتابیس مورد نظر را برای ارسال فایل میخواهد و نتیجه‌ی آن یک کلاس از جنس اینترفیس IGridFSBucket می‌باشد. این باکت یا سطل در واقع همانند کالکشن رفتار میکند.
byte[] source=File.ReadAllBytes(@"D:\Untitled.png");
var options = new GridFSUploadOptions
            {
                ChunkSizeBytes = 64512, // 63KB
                Metadata = new BsonDocument
                {
                    { "CoverType", "Front" }, 
                    { "copyrighted", true }
                }
            };
در مرحله بعد فایل باینری را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها میخوانیم (البته حالت‌های مختلفی چون استریم را نیز پشتیبانی میکند). بعد از خواندن فایل، یک شیء از جنس کلاس GridFSUploadOptions را ایجاد و اطلاعات فایل آپلودی را مشخص می‌کنیم. به عنوان مثال اولین خصوصیتی که پر میکنیم خصوصیت تعیین سایز قطعات فایل باینری می‌باشد که به طور پیشفرض بر روی 64 مگابایت قرار گرفته است و عموما هم برای اکثر موارد، پاسخگوی نیاز‌ها است (در بخش بعدی مقالات، بیشتر این مورد را بررسی میکنیم).
مورد دومی که مقداردهی شده‌است، متادیتا‌ها هستند و این قابلیت را داریم که پرس و جوی خود را بر اساس آن‌ها نیز فیلتر کنیم. این خصوصیت مقدار دریافتی از جنس BsonDocument را دریافت میکند. ولی اگر شما برای فایل خود، کلاس اختصاصی برای متادیتاها در نظر گرفته‌اید میتوانید از یک Extension Method به نام ToBsonDocument استفاده کنید و شیء خود را به این نوع تبدیل کنید:
 var options = new GridFSUploadOptions
            {
                ChunkSizeBytes = 64512, // 63KB
                Metadata = metaData.ToBsonDocument()
            };


در نهایت آن را آپلود میکنیم:
 var id = bucket.UploadFromBytes("GoneWithTheWind", source, options);
پارامتر اول آن، نامی برای بسته آپلودی است. پارامتر دوم، خود فایل آپلودی میباشد و با پارمتر آخر هم تنظیماتی را که برای فایل مورد نظر توسط کلاس GridFSUploadOptions  تعیین کرده‌ایم، مشخص میکنیم. موقعیکه آپلود انجام شود، به ازای این کد، یک شناسه‌ی اختصاصی از جنس ObjectId را دریافت میکنیم که می‌توانیم آن را به یک خصوصیت در سند اصلی نسبت دهیم تا ارتباط بین سند و فایل هایش را داشته باشیم.

نکته: اگر در یک کلاس، چند فیلد از جنس ObjectId دارید، مونگو در بین تشخیص شناسه اصلی سند و شناسه تصاویر، با توجه به نام خصوصیت‌ها و غیره، تا حد زیادی هوشمند عمل میکند. ولی اگر خواستید صریحا شناسه اصلی را ذکر کنید و آن را متمایز از بقیه نشان دهید، می‌توانید از خصوصیت BsonId در بالای نام فیلد ID استفاده کنید:
[BsonId]
public ObjectId Id { get; set; }

جهت خواندن فایل آپلود شده، تنها کافی است از طریق شناسه‌ی دریافتی در مرحله‌ی آپلود، اقدام نماییم:
var bytes = bucket.DownloadAsBytes(id);

نکته: تمام متدهای آپلود و دانلود دیتا، هم به صورت آرایه ای از بایت‌ها و هم به صورت استریم میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند و به ازای هر کدام، متدهای همزمان و غیرهمزمان نیز موجود هستند.


اگر قصد دارید بر اساس نام داده شده، فایل را دریافت کنید، ممکن است که چندین فایل، تحت یک نام ذخیره شده باشند که میتوانید در حالت‌های مختلفی این تصاویر را واکشی نمایید:
0 : فایل اصلی
1: اولین نسخه فایل
2: دومین نسخه فایل
و الی آخر...

1-: جدیدترین نسخه فایل (مقدار پیش فرض)
2-: نسخه ماقبل جدیدترین نسخه فایل
و الی آخر...


منظور از نسخه، فایل‌هایی با نامی موجود و از قبل ذخیره شده هستند که نسخه جدیدی از فایل قبلی بوده و فایل اول، فایل اصلی محسوب میشود.
برای درک بهتر مسئله، من تصاویر زیر را به ترتیب از سمت راست به سمت چپ، تحت یک نام، وارد سیستم میکنم:


اولین تصویر، تصویر اصلی محسوب می‌شود و بعد از آن، نسخه اول و نسخه دوم تصویر، وارد سیستم می‌شوند و تکه کد زیر از آنجاکه با مقدار پیش فرض پر شده‌است باید آخرین تصویر، تصویر سمت چپ را برای شما بر روی دیسک ذخیره کند:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
var image=bucket.DownloadAsBytesByName("City of Glass-cover");
File.WriteAllBytes(@"D:\a.jpg",image);

برای مقداردهی خواص بالا به شکل زیر عمل میکنیم:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
var options = new GridFSDownloadByNameOptions
            {
                Revision = 0
            };
var image=bucket.DownloadAsBytesByName("City of Glass-cover",options);
File.WriteAllBytes(@"D:\a.jpg",image);
با پاس کردن مقدار 0 به مونگو، اولین تصویر وارد شده، یعنی تصویر اصلی را دریافت می‌کنیم که اولین تصویر از سمت راست می‌شود. اگر مقادیر 1 یا 1- را پاس دهیم، چون تنها سه تصویر بیشتر نیست، در هر دو حالت تصویر دوم بازگردانده می‌شود.

برای بازگردانی تصاویر از طریق مقادیر موجود در متادیتا، باید از کلاس ویژه‌ای به نام GridFSFileInfo استفاده کنیم. در اینجا هم همانند روزهای اول، از کلاس بیلدر جهت ایجاد شرط استفاده میکنیم:
var client = new MongoClient();
var db = client.GetDatabase("publisher");
IGridFSBucket bucket = new GridFSBucket(db);
var filter = Builders<GridFSFileInfo>.Filter.Gte(x => x.Length , 600);
var sort = Builders<GridFSFileInfo>.Sort.Descending(x => x.UploadDateTime);
var options =new GridFSFindOptions()
            {
                Limit = 3,
                Sort = sort
            };
var cursor = bucket.Find(filter, options);
var list = cursor.ToList();
در اینجا ابتدا مشخص کرده‌ایم که فایل مورد نظر باید حجمی بیشتر از 600 بایت داشته باشد و مرتب سازی آن به صورت نزولی، بر اساس زمان آپلود باشد. در عبارت لامبدا تعریف شده، می‌توانید خصوصیت‌های مختلف یک فایل از قبیل نام، حجم (سایز) ، زمان آپلود و ... را ببینید. سپس مرتب سازی و تعداد رکورد برگشتی از ابتدای جدول را مشخص میکنیم و از متد Find یا FindAsync جهت جست‌وجو استفاده میکنیم. با شکل گرفتن کوئری درخواست، لیستی از آن را تهیه میکنیم. مقدار بازگشتی این شیء، در واقع اسنادی از تصاویر هستند که میتوانید از طریق Id یا نام آن‌ها، فایل اصلی را واکشی نمایید.
برای یافتن تصاویر بر اساس متادیتاهای تعریف شده، از کد زیر استفاده میکنیم:
var filter = Builders<GridFSFileInfo>.Filter.Eq("metadata.CoverType","Front");

تغییر نام تصاویر
جهت ویرایش یک نام فایل از طریق متدهای زیر اقدام می‌نماییم:
bucket.Rename(id, newFilename);

//یا در حالت غیرهمزمان
await bucket.RenameAsync(id, newFilename);

حذف تصویر
bucket.Delete(id);

//یا
await bucket.DeleteAsync(id);

برای حذف کل bucket از طریق کد زیر اقدام می‌نماییم:
bucket.Drop();

//یا
await bucket.DropAsync();
 
در بخش بعدی Chunk را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
مطالب
فشرده سازی فایل های CSS و JavaScript بصورت خودکار توسط MS Ajax Minifier
با توجه به افزایش کاربرد jQuery و دیگر کتابخانه‌های جاوا اسکریپت در برنامه‌های تحت وب، یکی از چالش‌های همیشگی برنامه نویسان، فشرده سازی فایل‌های دربرگیرنده کدهای جاوا اسکریپت و شیوه نامه‌ها  می باشد. برای این منظور راه‌های مختلفی مانند استفاده از ابزارهای آنلاین مانند این +  و این +  وجود دارند. اما یک روش خودکار هم وجود دارد که در زمان Build پروژه‌های دات نت می‌توان از آن بهره گرفت.

Microsoft Ajax Minifier
یک ابزار رایگان جهت فشرده سازی فایل‌های جاوا اسکریپت و شیوه نامه‌ها است. شما می‌توانید این ابزار را از صفحه خانگی آن در سایت asp.net دریافت کنید. جهت استفاده از این ابزار می‌توان از طریق خط فرمان عمل کرد. اما روش ساده‌تر که هدف اصلی این مطلب است به شرح زیر است:
1. در VisualStudio.NET از طریق منو به مسیر Tools, Options, Projects and Solutions بروید و گزینه Always show solution را تیک بزنید.

2. از Solution Explorer بر روی عنوان پروژه کلیک راست کرده و گزینه Unload Project را انتخاب نمایید.

3. مجدداً روی عنوان پروژه کلیک راست کرده و گزینه Edit را انتخاب کنید و دستورات زیر را قبل از بسته شدن تگ Project اضافه کنید:
<Import Project="$(MSBuildExtensionsPath)\Microsoft\MicrosoftAjax\ajaxmin.tasks" />
<Target Name="AfterBuild">
<ItemGroup>
  <JS Include="**\*.js" Exclude="**\*.min.js;Scripts\*.js" />
</ItemGroup>
<ItemGroup>
  <CSS Include="**\*.css" Exclude="**\*.min.css" />
</ItemGroup>
<AjaxMin 
    JsSourceFiles="@(JS)"  JsSourceExtensionPattern="\.js$" JsTargetExtension=".min.js"
    CssSourceFiles="@(CSS)" CssSourceExtensionPattern="\.css$" CssTargetExtension=".min.css"  />
</Target>
4. دوباره بر روی عنوان پروژه کلیک راست کرده و گزینه Reload Project را انتخاب کنید.
توجه کنید که با این کار ما یک MSBuild task با عنوان ajaxmini به پروژه اضافه کردیم. این وظیفه که در زمان Build پروژه اجرا خواهد شد فایل‌های جاوا اسکریپت را فشرده و با پسوند .min.js و همچنین فایل‌های CSS را پس از فشرده سازی با پسوند .min.css در همان مسیر فایل مادر بطور خودکار ذخیره می‌کند.

نکته:
اگر به دستورات تنظیمات فوق نگاه دقیقتری بیندازیم، متوجه عبارات Include و Exclude می شویم. توسط این دو صفت شما می‌توانید الگوهایی را جهت فشرده سازی و یا عدم فشرده سازی تعریف کنید. بدین معنا که توسط الگوی‌های ذکر شده در تنظیمات فوق از فشرده سازی فایل‌های با پسوند .min.css و .min.js خودداری می‌شود.
در این شرایط در حین توسعه برنامه، شما می‌توانید از فایل‌های با کد خوانا استفاده نمایید و زمان انتشار و Build پروژه بصورت خودکار آنها را با فایل‌های فشرده جایگزین کنید.
این ابزار تمامی فضاهای خالی، ';‌' و '{ }'‌های اضافی و توضیحات را از کدهای شما حذف می‌کند. متغیر‌ها و توابع شما را به اسامی کوجک‌تر تغییر نام می‌دهد. و ...  
همچنین شما از کتابخانه این پروژه می‌توانید در زمان اجرا و سورس برنامه خود استفاده کنید. جهت اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت مربوطه  مراجعه نمایید.
 
نظرات مطالب
Angular Material 6x - قسمت اول - افزودن آن به برنامه
جهت اطلاع
- این پروژه به Angular Material 9x ارتقاء داده شده؛ جزئیات بیشتر
- کلیات نهایی آن با مطالب این سری یکی است. فقط روش importهای آن تغییر کرده که در سورس نهایی قابل مشاهده‌است.
مطالب
مراحل ارسال یک پروژه‌ی Visual Studio به GitHub
از نگارش 2012 ویژوال استودیو، امکان کار با مخازن Git، به صورت یکپارچه و توکار و بدون نیاز به ابزارهای جانبی، توسط آن فراهم شده‌است. در ادامه قصد داریم به کمک این ویژگی توکار، نحوه‌ی ارسال یک پروژه‌ی از پیش موجود VS.NET را برای اولین بار به GitHub بررسی کنیم.


تنظیمات مقدماتی GitHub

در ابتدا نیاز است یک مخزن کد خالی را در GitHub ایجاد کنید. برای این منظور به برگه‌ی Repositories در اکانت GitHub خود مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی New کلیک کنید:


سپس در صفحه‌ی بعدی، نام پروژه را به همراه توضیحاتی وارد نمائید و بر روی دکمه‌ی Create repository کلیک کنید. در اینجا سایر گزینه‌ها را انتخاب نکنید. نیازی به انتخاب گزینه‌ی READ ME و یا انتخاب مجوز و غیره نیست. تمام این کارها را در سمت پروژه‌ی اصلی می‌توان انجام داد و یا VS.NET فایل‌های ignore را به صورت خودکار ایجاد می‌کند. در اینجا صرفا هدف، ایجاد یک مخزن کد خالی است.


از اطلاعات صفحه‌ی بعدی، تنها به آدرس مخصوص GitHub آن نیاز داریم. از این آدرس در VS.NET برای ارسال اطلاعات به سرور استفاده خواهیم کرد:



تنظیمات VS.NET برای ارسال پروژه به مخزن GitHub

پس از ایجاد یک مخزن کد خالی در GitHub، اکنون می‌توانیم پروژه‌ی خود را به آن ارسال کنیم. برای این منظور از منوی File، گزینه‌ی Add to source control را انتخاب کنید و در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی Git را انتخاب نمائید:



سپس در کنار برگه‌ی Solution Explorer، برگه‌ی Team Explorer را انتخاب کنید. در اینجا بر روی دکمه‌ی Home در نوار ابزار آن کلیک کرده و سپس بر روی دکمه‌ی Unsynced commits کلیک نمائید.


در ادامه در صفحه‌ی باز شده، همان آدرس مخصوص مخزن کد جدید را در GitHub وارد کرده و بر روی دکمه‌ی Publish کلیک کنید:


در اینجا بلافاصله صفحه‌ی لاگینی ظاهر می‌شود که باید در آن مشخصات اکانت GitHub خود را وارد نمائید:


به این ترتیب عملیات Publish اولیه انجام شده و تصویر ذیل نمایان خواهد شد:


در اینجا بر روی دکمه‌ی Sync کلیک کنید. به این ترتیب مخزن کد GitHub به پروژه‌ی جاری متصل خواهد شد:


سپس نیاز است فایل‌های موجود را به مخزن کد GitHub ارسال کرد. بنابراین پس از مشاهده‌ی پیام موفقیت آمیز بودن عملیات همگام سازی، بر روی دکمه‌ی Home در نوار ابزار کلیک کرده و اینبار گزینه‌ی Changes را انتخاب کنید:


در اینجا پیام اولین ارسال را وارد کرده و سپس بر روی دکمه‌ی Commit کلیک کنید:


پس از مشاهده‌ی پیام موفقیت آمیز بودن commit محلی، نیاز است تا آن‌را با سرور نیز هماهنگ کرد. به همین جهت در اینجا بر روی لینک Sync کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی بر روی دکمه‌ی Sync کلیک کنید:



اندکی صبر کنید تا فایل‌ها به سرور ارسال شوند. اکنون اگر به GitHub مراجعه کنید، فایل‌های ارسالی قابل مشاهده هستند:



اعمال تغییرات بر روی پروژه‌ی محلی و ارسال به سرور

در ادامه می‌خواهیم دو فایل README.md و LICENSE.md را به پروژه اضافه کنیم. پس از افزودن آن‌ها، یا هر تغییر دیگری در پروژه، اینبار برای ارسال تغییرات به سرور، تنها کافی است به برگه‌ی Team explorer مراجعه کرده و ابتدا بر روی دکمه‌ی Home کلیک کرد تا منوی انتخاب گزینه‌‌های آن ظاهر شود. در اینجا تنها کافی است گزینه‌ی Changes را انتخاب و دقیقا همان مراحل عنوان شده‌ی پیشین را تکرار کرد. ابتدا ورود پیام Commit و سپس Commit. در ادامه Sync محلی و سپس Sync با سرور.
نظرات مطالب
کارهایی جهت بالابردن کارآیی Entity Framework #3
من EFInteractiveViews رو از nuget نصب کردم.
کد
 using (var ctx = new MyContext())
{
    InteractiveViews
        .SetViewCacheFactory(
            ctx, 
            new FileViewCacheFactory(@"C:\MyViews.xml"));
}

رو هم توی Global.asax متد Application_Start پروژه MVC گزاشتم.
فایل MyViews.xml هم ساخته شد ولی فرق زیادی در سرعت به وجود نیامد.
1) آیا باید حتما تعداد کلاسهای پوکو زیاد باشد؟
2) هر بار که برنامه استارت میشه آیا این فایل ویو ساخته میشه؟ اگر میشه این خودش زمانبر نیست؟