مطالب
Vue CLI
تیم Vue یک ابزار را جهت scaffold سریع یک پروژه Vue، به صورت رسمی ارائه کرده‌است. توسط این ابزار به صورت سریع می‌توانیم ساختار یک پروژه استاندارد Vue را ایجاد کنیم.

چرا نیاز به Vue CLI داریم؟
  • زیرا نیاز به build processهایی داریم که به ما امکان استفاده از ES6, SCSS و دیگر ویژگیهای عالی را خواهند داد.
  • جهت ساخت و یکی‌سازی فایل‌های تمپلیت
  • بارگذاری نکردن تمامی فایل‌ها به صورت یکجا در زمان Startup 
  • می‌توانیم تسک‌هایی از قبیل Server-side rendering, code-splitting را انجام دهیم.
 
نصب Vue CLI 
ابتدا مطمئن شوید که آخرین نگارش Node.js را نصب کرده‌اید. سپس جهت نصب Vue CLI، خط فرمان را گشوده و دستور زیر ذیل را صادر کنید: 
npm install -g vue-cli

با اجرای فرمان فوق، ابزار CLI به صورت global و عمومی نصب خواهد شد. در ادامه می‌توانیم با دستور vue list، لیستی از قالب‌های رسمی را که توسط CLI قابل ایجاد هستند، مشاهده نمائید: 

در اینجا ما از قالب webpack-simple استفاده خواهیم کرد. برای اینکار دستور زیر را جهت ایجاد یک پروژه بر اساس این قالب صادر کنید: 
vue init webpack-simple dntVue

به این ترتیب در سریعترین زمان ممکن توانستیم یک برنامه‌ی Vue را ایجاد کنیم: 

در اینجا ساختار یک پروژه جدید Vue را مشاهده می‌کنید:

index.html: کار شروع و ارائه برنامه را انجام می‌دهد.
package.json: وابستگی‌های npm برنامه را به همراه دارد.
src/App.vue: کامپوننت اصلی برنامه است.
پوشه src/assets: حاوی فایل‌های استاتیک پروژه است.
src/main.js: نقطه‌ی آغاز برنامه است.
webpack.config.json: تنظیمات وب‌پک جهت اجرای پروژه و بارگذاری ماژول‌های موردنیاز.


اجرای برنامه
ابتدا نیاز است وابستگی‌های برنامه دریافت شوند. اینکار را توسط دستور npm install و یا دستور yarn (در صورتیکه yarn را از قبل بر روی سیستم خود نصب کرده‌اید) انجام خواهیم داد:
npm install
به این ترتیب تمامی وابستگی‌های پروژه درون پوشه‌ی node_module تشکیل خواهند شد. اکنون می‌توانیم با صدور دستور npm run dev پروژه را اجرا کنیم:

بررسی فایل‌های Vue
درون یک برنامه‌ی Vue واقعی، فایل‌هایی با پسوند vue. وجود دارند. این فایل شامل تمپلیت، کدها و همچنین استایل‌های یک کامپوننت می‌باشند. 
<template>
    <div>
        <!-- Write your HTML with Vue in here -->
    </div>
</template>

<script>
    export default {
        // Write your Vue component logic here
    }
</script>

<style scoped>
    /* Write your styles for the component in here */
</style>

بنابراین درون فایلی با ساختار فوق، تمامی موارد مورد نیاز برای یک کامپوننت ویو را خواهیم داشت و به اصطلاح نیازی به context switching نخواهیم داشت؛ زیرا تمامی قسمت‌ها را به صورت یکجا در یک محل در اختیار داریم و به راحتی می‌توانیم تمرکز خود را بر روی کدها قرار دهیم. درون کامپوننت نیز می‌توانیم کامپوننت‌های موردنیاز را ایمپورت و از آن استفاده کنیم: 
import { New } from "./components/New.vue";
export default {
    components: {
        New
    }
}


Vue CLI 3
تا اینجا از نسخه‌ی پایدار Vue CLI استفاده کردیم. نسخه‌ی 3 آن هنوز در مرحله‌ی beta قرار دارد. در این نسخه امکانات و دستورات بیشتری اضافه شده‌است؛ از ایجاد یک پروژه ساده تا ایجاد یک پروژه مبتنی بر TypeScript. برای نصب و یا آپگرید می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
npm install -g @vue/cli
اکنون می‌توانید با صادر کردن دستور vue --version، شماره نسخه‌ی آن را مشاهده نمائید:
3.0.0-beta.11


ایجاد یک پروژه جدید
برای ایجاد یک پروژه جدید می‌توانید دستور زیر را صادر کنید:
vue create my-project
همانطور که مشاهده می‌کنید در این نسخه بجای استفاده از دستور vue init، از vue create استفاده شده است. در اینحالت می‌توانید نوع ایجاد پروژه را تعیین کنید:
Vue CLI v3.0.0-beta.11
? Please pick a preset: (Use arrow keys)
❯ default (babel, eslint)
  Manually select features
حالت پیش‌فرض، چنین ساختاری را برایتان ایجاد خواهد کرد:

بعد از طی کردن مراحل، می‌توانید قالب پروژه‌ی ایجاد شده را به صورت یک preset داشته باشید تا در پروژه‌های آینده مجبور نباشید مراحل قبل را طی کنید. این preset درون یک فایل JSON به صورت زیر ذخیره خواهد شد و حاوی اطلاعات زیر است:
{
  "useConfigFiles": true,
  "router": true,
  "vuex": true,
  "cssPreprocessor": "sass",
  "plugins": {
    "@vue/cli-plugin-babel": {},
    "@vue/cli-plugin-eslint": {
      "config": "airbnb",
      "lintOn": ["save", "commit"]
    }
  }
}

در حالت manually نیز می‌توانید گزینه‌های بیشتری را برای تعیین نوع قالب پروژه، انتخاب نمائید. به عنوان مثال می‌توان از TypeScript یا اینکه از lintter یا formatter خاصی برای کدها استفاده کرد:

در ادامه دیگر آپشن‌ها را نیز می‌توانید تعیین کرده و در نهایت به صورت یک قالب از پیش تعریف شده نیز پروژه را داشته باشید:


Zero-config Prototyping 
یکی از قابلیت‌های جالب Vue، امکان تهیه سریع prototype یا طرح اولیه می‌باشد. شاید اکثر اوقات نیاز داشته باشید یک ویژگی یا قابلیت خاص را با Vue تست کنید. در این موارد ممکن است از سایتی مانند CodePen استفاده کنید. اما توسط افزونه‌ی cli-service-global می‌توانید به صورت لوکال و بدون نیاز به راه‌اندازی یک پروژه‌ی جدید، کدهای موردنیاز را آزمایش کنید. فرض کنید می‌خواهیم تمپلیت زیر را قبل از افزودن آن به پروژه، مورد تست قرار دهیم:
<!-- MyCard.vue -->
<template>
    <div class="card">
    <h1>Card Title</h1>
    <p>Card content goes here. Make sure it's not Lorem.</p>
    </div>
</template>
در این‌حالت می‌توانیم با نصب افزونه موردنظر، فایل فوق را به راحتی و بدون نیاز به راه‌اندازی یک پروژه جدید، تست کنیم:
npm install -g @vue/cli-service-global
اکنون می‌توانیم خروجی را با صدور فرمان زیر درون مرورگر مشاهده کنیم:
vue serve MyCard.vue
با صدرو فرمان فوق، فایل توسط افزونه‌ی عنوان شده، از طریق مرورگر قابل دسترسی می‌باشد:

خروجی:

مطالب
استفاده از قالب مخصوص Redux Toolkit جهت ایجاد پروژه‌های React/Redux
استفاده از Redux درون پروژه‌های React، به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ یعنی محدودیتی از لحاظ نحوه چیدمان فایل‌ها، تغییر state و نحوه‌ی dispatch کردن action وجود ندارد. به عبارتی این آزادی عمل را خواهیم داشت تا خودمان سیم‌کشی پروژه را انجام دهیم؛ ولی مشکل اصلی اینجاست که نمی‌توانیم مطمئن شویم روشی که پروژه را با آن ستاپ کرده‌ایم آیا به عنوان یک best-practice محسوب می‌شود یا خیر. در نهایت خروجی را که خواهیم داشت، حجم انبوهی از کدهای boilerplate و پکیج‌های زیادی است که در حین توسعه‌ی پروژه، به همراه Redux اضافه شده‌اند. همچنین در نهایت یک store پیچیده را خواهیم داشت که مدیریت آن به مراتب سخت خواهد شد. یک مشکل دیگر این است که روال گفته شده را باید به ازای هر پروژه‌ی جدید تکرار کنیم. برای حل این مشکل، یکی از maintainerهای اصلی تیم ریداکس، یک پروژه را تحت عنوان Redux Toolkit، مدتها قبل برای حل مشکلات عنوان شده شروع کرده است و این پکیج، جدیداً به قالب رسمی create-react-app اضافه شده است. که در واقع یک روش استاندارد و به اصطلاح opinionated برای ایجاد پروژه‌های ریداکسی می‌باشد و شامل تمامی وابستگی‌های موردنیاز برای کار با Redux از قبیل redux-thunk و همچنین Redux DevTools است. 

 ایجاد یک برنامه‌ی خالی React با قالب redux
در ادامه برای بررسی این قالب جدید، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد خواهیم کرد:
> npx create-react-app redux-template --template redux
> cd redux-template
> yarn start


بررسی ساختار پروژه‌ی ایجاد شده
ساختار پروژه‌ی ایجاد شده به صورت زیر است:


این ساختار خیلی شبیه به قالب پیش‌فرض create-react-app می‌باشد. همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده میکنید، پروژه‌ی ایجاد شده‌ی با قالب redux (تصویر سمت چپ)، یک فایل با نام store و همچنین یک دایرکتوری را به نام features دارد. اگر به فایل store.js مراجعه کنید، خواهید دید که تنظیمات اولیه‌ی ایجاد store را در قالب یک مثال Counter ایجاد کرده‌است:
import { configureStore } from '@reduxjs/toolkit';
import counterReducer from './features/counter/counterSlice';

export default configureStore({
  reducer: {
    counter: counterReducer,
  },
});
در کد فوق، نحوه‌ی ایجاد store، نسبت به حالت معمول، خیلی تمیزتر است. نکته‌ی جالب این است که به همراه کد فوق، Redux DevTools و همچنین redux-thunk هم از قبل تنظیم شده‌اند و در نتیجه، نیازی به تنظیم و نصب آنها نیست. تغییر مهم دیگر، پوشه‌ی features می‌باشد که یک روش رایج برای گروه‌بندی کامپوننت‌ها، همراه با فایل‌های وابسته‌ی آن‌ها است. درون این پوشه، یک پوشه جدید را تحت عنوان counter داریم که حاوی فایل‌های زیر می‌باشد: 
Counter
Counter.module.css
counterSlice.js
Counter.js، کامپوننتی است که در نهایت درون صفحه رندر خواهد شد. درون این فایل با استفاده از Redux Hooks کار اتصال به store و همچنین dispatch کردن اکشن‌ها انجام گرفته است:
import React, { useState } from 'react';
import { useSelector, useDispatch } from 'react-redux';
import {
  decrement,
  increment,
  incrementByAmount,
  selectCount,
} from './counterSlice';
import styles from './Counter.module.css';

export function Counter() {
  const count = useSelector(selectCount);
  const dispatch = useDispatch();
  const [incrementAmount, setIncrementAmount] = useState(2);

  return (
    <div>
      <div className={styles.row}>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Increment value"
          onClick={() => dispatch(increment())}
        >
          +
        </button>
        <span className={styles.value}>{count}</span>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Decrement value"
          onClick={() => dispatch(decrement())}
        >
          -
        </button>
      </div>
      <div className={styles.row}>
        <input
          className={styles.textbox}
          value={incrementAmount}
          onChange={e => setIncrementAmount(e.target.value)}
        />
        <button
          className={styles.button}
          onClick={() =>
            dispatch(
              incrementByAmount({ amount: Number(incrementAmount) || 0 })
            )
          }
        >
          Add Amount
        </button>
      </div>
    </div>
  );
}

فایل Counter.module.css نیز در واقع استایل‌های مربوط به کامپوننت فوق میباشد که به صورت CSS module اضافه شده‌است. در نهایت فایل counterSlice.js را داریم که  کار همان reducer سابق را برایمان انجام خواهد داد؛ اما اینبار با یک ساختار جدید و تحت عنوان slice. اگر به فایل عنوان شده مراجعه کنید، کدهای زیر را خواهید دید:
import { createSlice } from '@reduxjs/toolkit';

export const slice = createSlice({
  name: 'counter',
  initialState: {
    value: 0,
  },
  reducers: {
    increment: state => {
      // Redux Toolkit allows us to 'mutate' the state. It doesn't actually
      // mutate the state because it uses the immer library, which detects
      // changes to a "draft state" and produces a brand new immutable state
      // based off those changes
      state.value += 1;
    },
    decrement: state => {
      state.value -= 1;
    },
    incrementByAmount: (state, action) => {
      state.value += action.payload.amount;
    },
  },
});

export const selectCount = state => state.counter.value;
export const { increment, decrement, incrementByAmount } = slice.actions;

export default slice.reducer;
در این قالب جدید، ترکیب این قطعات هستند که شیء اصلی یا در واقع همان state کلی پروژه را تشکیل خواهند داد. همانطور که مشاهده میکنید، برای ایجاد یک قطعه جدید، از تابع createSlice استفاده شده است. این تابع، تعدادی پارامتر را از ورودی دریافت می‌کند:
  • name: برای هر بخش از state، می‌توانیم یک نام را تعیین کنیم و این همان عنوانی خواهد بود که می‌توانید توسط Redux DevTools مشاهده کنید.
  • initialValue: در اینجا می‌توانیم مقادیر اولیه‌ای را برای این بخش از state، تعیین کنیم که در مثال فوق، value به مقدار صفر تنظیم شده‌است.
  • reducers: این قسمت محل تعریف actionهایی هستند که قرار است state را تغییر دهند. نکته جالب توجه این است که state در هر کدام از متدهای فوق، به ظاهر mutate شده است؛ اما همانطور که به صورت کامنت نیز نوشته‌است، در پشت صحنه از کتابخانه‌ای با عنوان immer استفاده می‌کند که در عمل بجای تغییر state اصلی، یک کپی از state جدید را جایگزین state قبلی خواهد کرد.
توسط selectCount نیز کار انتخاب مقدار موردنظر از state انجام شده‌است که معادل همان mapPropsToState است و در اینجا امکان دسترسی به state ذخیره شده در مخزن redux فراهم شده است. همچنین در خطوط پایانی فایل نیز اکشن‌ها برای دسترسی ساده‌تر به درون کامپوننت، به صورت Object Destructuring به بیرون export شده‌اند. در نهایت reducer نهایی را از slice ایجاد شده استخراج کرده‌ایم. این پراپرتی برای ایجاد store مورداستفاده قرار می‌گیرد.

چرا قالب Redux Toolkit از immer برای تغییر state استفاده میکند؟
همانطور که در این قسمت از سری Redux توضیح داده شد، اعمال تغییرات بر روی آرایه‌ها و اشیاء، باعث ایجاد ناخالصی خواهد شد؛ بنابراین به جای تغییر شیء اصلی، باید توسط یکی از روش‌های Object.assign و یا spread operator، یک clone از state اصلی را ایجاد کرده و آن را به عنوان state نهایی لحاظ کنیم. اما در حین کار با اشیاء nested، انجام اینکار سخت خواهد شد و همچنین خوانایی کد را نیز کاهش می‌دهد:
return {
    ...state,
    models: state.models.map(c =>
        c.model === action.payload.model
          ? {
              ...c,
              on: action.payload.toggle
            }
          : c
      )
  };
اما با کمک immer می‌توانیم به صورت مستقیم state را تغییر دهیم:
state.models.forEach(item => {
    if (item.model === action.payload.model) {
      item.on = action.payload.toggle;
    }
 });
کاری که immer انجام می‌دهد، تغییر یک شیء، به صورت مستقیم نیست؛ در واقع یک draftState را ایجاد خواهد کرد که در عمل یک proxy برای state فعلی می‌باشد. یعنی با mutate کردن state، یک شیء جدید را در نهایت clone خواهد کرد و به عنوان state نهایی برمی‌گرداند.
نظرات نظرسنجی‌ها
در محیط کاری از کدام سورس کنترل استفاده می‌کنید؟
سوم ... جامعه آماری برنامه نویس‌های دات نت احتمالا مطرح است و گرنه شاید git سورس کنترلر محبوب پروژه لینوکس باشه اما خوب ... الزاما به جامعه آماری ما شاید مرتبط نشه.
اشتراک‌ها
ویرایش نظر یک رویداد در TFS

در پروژه‌های تیمی که از TFS برای کنترل پروژه بین اعضا یک تیم برنامه نویسی استفاده می‌شود ممکن است بعد از Checkin لازم شود نظر ارسالی به هر دلیل تغییر … 

ویرایش نظر یک رویداد در TFS
مطالب
ساخت دیتابیس sqlite با EF6 Code First
تا نسخه EF6 و minor‌های آن به دلیل عدم پشتیبانی داریور sqlite از migration، ساخت دیتابیس با code first ممکن نیست برای همین مجبور هستند از پیاده سازی‌های خودشان و موجود بودن دیتابیس از قبل با استفاده از EF با آن کار کنند که یکی از مثال‌های آن در این آدرس قرار دارد و سعی دارد کلاسی مشابه sqlitehelper در اندروید که کار ساخت دیتابیس و مدیریت نسخه را دارد بسازد و از آن استفاده کند. البته در EF7 این مشکل حل شده است و تیم دات نت تمهیداتی را برای آن اندیشیده‌اند. در این نوشتار قصد داریم با استفاده از یک کتابخانه که توسط آقای مارک سالین نوشته شده است کار ساخت دیتابیس را آسانتر کنیم. این کتابخانه که با دات نت 4 به بعد کار میکند خیلی راحت می‌تواند دیتابیس شما را به روش Code First ایجاد کند.

در حال حاضر این کتابخانه از مفاهیم زیر پشتیبانی می‌کند:

  • تبدیل کلاس به جدول با پشتیبانی از خصوصیت Table
  • تبدیل پراپرتی‌ها به ستون با پشتیبانی از خصوصیت هایی چون Column,Key,MaxLength,Required,Notmapped,DatabaseGenerated,Index
  • پشتیبانی از primarykey و کلید‌های ترکیبی
  • کلید خارجی و روابط یک  به چند و پشتیبانی از cascade on delete
  • فیلد غیر نال


برای شروع ابتدا کتابخانه مورد نظر را از Nuget با دستور زیر دریافت کنید:
Install-Package SQLite.CodeFirst
خود این دستور باعث می‌شود که وابستگی‌هایش از قبیل sqlite provider‌ها نیز دریافت گردند.
solution من شامل سه پروژه است یکی برای مدل‌ها که شامل کلاس‌های زیر برای تهیه یک دفترچه تلفن ساده است:

Person
 public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public virtual ICollection<PhoneBook> Numbers { get; set; }

    }

PhoneBook
  public class PhoneBook
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Field{ get; set; }

        public string Number { get; set; }

        public virtual Person Person { get; set; }
    }

پروژه بعدی به نام سرویس که جهت پیاده سازی کلاس‌های EF است و دیگری هم یک پروژه‌ی WPF جهت تست برنامه.
در پروژه‌ی سرویس ما یک کلاس به نام Context داریم که مفاهیم مربوط به پیاده سازی Context در آن انجام شده است:
public class Context:DbContext
    {
        public Context():base("constr")
        {
        }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Conventions.Remove<PluralizingTableNameConvention>();
            var initializer = new InitialDb(modelBuilder);
            Database.SetInitializer(initializer);        
        }

        public DbSet<PhoneBook> PhoneBook { get; set; }
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
    }
تا به الان چیز جدیدی نداشتیم و همه چیز طبق روال صورت گرفته است؛ ولی دو نکته‌ی مهم در این کد نهفته است:

 اول اینکه در سطر اول متد بازنویسی شده onModelCreating، قرارداد مربوط به نامگذاری جداول را حذف می‌کنیم چرا که در صورت نبودن این خط، اسامی که کلاس sqllite برای آن در نظر خواهد گرفت با اسامی که برای انجام عملیات CURD استفاده می‌شوند متفاوت خواهد بود. برای مثال برای Person جدولی به اسم People خواهد ساخت ولی برای درج، آن را در جدول Person انجام می‌دهد که به خاطر نبودن جدول با خطای چنین جدولی موجود نیست روبرو می‌شویم.

نکته‌ی دوم اینکه در همین کلاس Context ما یک پیاده سازی جدید بر روی کلاس InitialDb داشته ایم که در زیر نمونه کد آن را می‌بینید:
 public class InitialDb:SQLite.CodeFirst.SqliteCreateDatabaseIfNotExists<Context>
    {
        public InitialDb(DbModelBuilder modelBuilder) : base(modelBuilder)
        {
        }

        protected override void Seed(Context context)
        {
            var person = new Person()
            {
                FirstName = "ali",
                LastName = "yeganeh",
                Numbers = new List<PhoneBook>()
                {
                    new PhoneBook()
                    {
                        Field = "Work",
                        Number = "031551234"
                    },
                    new PhoneBook()
                    {
                        Field = "Mobile",
                        Number = "09123456789"
                    },
                    new PhoneBook()
                    {
                        Field = "Home",
                        Number = "031554321"
                    }
                }
            };

            context.Persons.Add(person);
            base.Seed(context);
        }
    }
در این کد کلاس InitialDb از کلاس SqliteCreateDatabaseIfNotExists ارث بری کرده‌است و متد seed آن را هم بازنویسی کرده‌ایم. کلاس SqliteCreateDatabaseIfNotExists برای زمانی کاربر دارد که اگر دیتابیس موجود نیست آن را ایجاد کند، در غیر اینصورت خیر. به غیر از آن، کلاس دیگری به نام SqliteDropCreateDatabaseAlways هم وجود دارد که با هر بار اجرا، جداول قبلی را حذف و مجددا آن‌ها را ایجاد میکند.
سپس در پروژه‌ی اصلی WPF در فایل AppConfig رشته اتصالی مورد نظر را وارد نمایید:
  <connectionStrings>
    <add name="constr" connectionString="data source=.\phonebook.sqlite;foreign keys=true" providerName="System.Data.SQLite" />
  </connectionStrings>
نکته‌ی مهم اینکه با افزودن کتابخانه از طریق nuget فایل app.config به روز می‌شود؛ ولی به نظر می‌رسد که تنظیمات به درستی انجام نمی‌شوند. در صورتیکه به مشکل زیر برخوردید و نتوانستید برنامه را اجرا کنید، کد زیر را که قسمتی از فایل app.config است، مطالعه فرمایید و موارد مربوط به آن را اصلاح کنید:

خطا:
The ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SQLite' is either not registered in the machine or application config file, or could not be loaded

قسمتی از فایل app.config:
<entityFramework>
    <defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.LocalDbConnectionFactory, EntityFramework">
      <parameters>
        <parameter value="mssqllocaldb" />
      </parameters>
    </defaultConnectionFactory>
    <providers>
          <provider invariantName="System.Data.SqlClient" type="System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework.SqlServer" />
      <provider invariantName="System.Data.SQLite" type="System.Data.SQLite.EF6.SQLiteProviderServices, System.Data.SQLite.EF6" />

    </providers>
  </entityFramework>
  <system.data>
    <DbProviderFactories>
      <remove invariant="System.Data.SQLite.EF6" />
      <remove invariant="System.Data.SQLite" />
       <add name="SQLite Data Provider" invariant="System.Data.SQLite" description=".Net Framework Data Provider for SQLite" type="System.Data.SQLite.SQLiteFactory, System.Data.SQLite" />
    </DbProviderFactories>
  </system.data>

کد Load پروژه WPF:
 public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
           var context=new Context();

            var list= context.Persons.ToList();

            var s = "";

            foreach (var person in list)
            {
                s += person.FirstName + " " + person.LastName +
            " has these numbers:" + Environment.NewLine;

                foreach (var number in person.Numbers)
                {
                    s += number.Field + " : " + number.Number + Environment.NewLine;
                }

                s += Environment.NewLine;
            }
           MessageBox.Show(s);


        }



دانلود مثال
 
پروژه‌ها
پَرباد - اتصال و پیاده‌سازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)
پَرباد یک کتابخانه رایگان و اوپن سورس است که امکان افزودن قابلیت پرداخت آنلاین را به وب اپلیکیشن‌ها محیا میکند.

مزایا و ویژگی‌ها
  • نصب آسان با استفاده از Nuget
  • بدون نیاز به هیچگونه وب سرویس و یا دانش پیاده سازی سیستم‌های پرداخت آنلاین 
  • پشتیبانی از درگاه‌های: ملت، ملی (سداد)، پارسیان، پاسارگاد، ایران کیش، سامان و آسان پرداخت ، زرین پال، پی آی آر و آی دی پی
  • انجام پرداخت، فقط با نوشتن ۳ خط کد
  • طراحی کاملا یکپارچه برای انجام عملیات پرداخت با تمامی بانک‌ها
  • رعایت نکات امنیتی پرداخت آنلاین
  • درگاه مجازی، برای شبیه سازی عملیات پرداخت 
  • امکان استفاده از پروکسی برای سرور‌های خارج از ایران در صورت نیاز
  • استفاده از تکنولوژی‌های مدرن و استاندارد
  • قابل نصب بر روی پروژه‌های: ASP.NET Core, ASP.NET MVC, ASP.NET WebForms
مطالب
بهبود شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز جهت سازگاری با ویندوزهای سری 8
این مطلب دنباله‌ی «تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی» است.
روش ارائه شده در آن با ویندوز‌های XP تا 7 نگارش‌های 32 بیتی و 64 بیتی، بدون مشکل کار می‌کند. اما تاثیری بر روی ویندوز 8 و نگار‌ش‌های پس از آن نداشت.

تغییرات توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW در ویندوز اکسپلورر ویندوز 8

چه برنامه‌ی ExplorerPCal و چه API Monitor را اگر با فعال سازی توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW اجرا کنید، هیچ خروجی خاصی را مشاهده نخواهید کرد. در ابتدا به نظر می‌رسد که ساختار ویندوز شاید تغییر کرده‌است ... ولی اینطور نیست. فقط اینبار بجای فراخوانی این توابع از kernel32.dll، از یک dll مخفی در پوشه‌ی System32 استفاده می‌شود. روش پیدا کردن آن نیز به صورت زیر است:
 "C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 12.0\VC\bin\dumpbin.exe" /imports c:\windows\explorer.exe > explorer.imports.txt
کار dumpbin.exe موجود در پوشه‌ی VC\bin ویژوال استودیو، استخراج import table و export table یک فایل اجرایی و یا یک dll بومی ویندوز است. به این ترتیب می‌توان دریافت یک فایل exe، از چه dll هایی استفاده می‌کند و همچنین از این dllها، کدامیک از توابع آن‌ها را مورد استفاده قرار داده است.
اگر خروجی این برنامه را که اکنون در فایل explorer.imports.txt ذخیره شده‌است، بررسی کنیم، به نتیجه‌ی زیر خواهیم رسید:
    api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll
             14015E848 Import Address Table
             1401613E0 Import Name Table
                     0 time date stamp
                     0 Index of first forwarder reference

                           2 GetDateFormatW
                           1 GetDateFormatEx
                           4 GetTimeFormatEx
بله. در ویندوزهای سری 8، دیگر از کرنل32 برای دریافت GetDateFormatW استفاده نمی‌شود. اینبار از dll ایی به نام api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll کمک گرفته شده‌است. این dll در پوشه‌ی System32 با خاصیت مخفی قرار دارد.
بنابراین تنها تغییری که باید در برنامه‌ی ExplorerPCal داده شود، اضافه کردن مداخل جدید فوق است. در ویندوزهای قبل از 8، از نگارش‌های Ex استفاده نمی‌شد. در اینجا هم از نگارش‌های W و هم Ex دار استفاده شده‌است.

اگر خواستید این تغییرات را با برنامه‌ی API Monitor بررسی کنید، فایل جدید api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.xml ذیل را در پوشه‌ی API\Windows آن کپی نمائید تا مداخل api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll نیز به مجموعه‌ی تعاریف آن اضافه شوند.
api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.xml

حاصل نهایی، فایل‌های اجرایی و سورس بهبود یافته‌ی برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز

تاثیر آن‌را نیز بر روی Explorer ویندوز 8، در تصاویر ذیل می‌توانید ملاحظه نمائید:

ساعت و تقویم نوار وظیفه‌ی ویندوز

تاریخ تغییرات فایل‌ها، در نمایش لیستی ویندوز اکسپلورر

تاریخ ایجاد و تغییرات یک فایل در خواص آن

تاریخ نمایش داده شده به همراه charm bar ویندوز 8
مطالب
روش بهینه نمایش عکس در Xamarin Forms
پیشاپیش از شما دعوت می‌کنم اگر از سایر روش‌های توسعه برنامه‌های موبایل چون Flutter ،React native و ... استفاده می‌کنید نیز این مقاله را مطالعه کنید؛ چرا که ایده کلی و نکات مهم آن می‌تواند برای شما نیز مفید باشد.

زمانیکه شما از طراح، کاری را می‌گیرید و فرضا می‌خواهید در صفحه‌ای از برنامه موبایل، یک لیوان را نمایش دهید، به شما یک فایل png یا svg تحویل داده می‌شود. اگر چه عموما روش‌هایی وجود دارند تا همان فایل را به صورت مستقیم در صفحه برنامه خود استفاده کنید، ولی این کار به چند دلیل توصیه نمی‌شود:
۱- دستگاه‌های مختلف، Resolution‌های متفاوتی دارند و سخت‌افزار بعضا ضعیف موبایل، باید عکس را برای نمایش بهینه، Scale کند که عملی است هدر دهنده پردازنده و حافظه.
۲- حتی وقتی عمل Scale انجام شد، وقتی صفحه مربوطه بسته شود و به صفحه دیگری برویم، در باز کردن دوباره صفحه مربوطه، این عمل هزینه بر مجددا رخ می‌دهد.

برای حل این مشکل، می‌توان دو قدم برداشت:
قدم اول اینکه عکس svg و یا png آن لیوان را در Scaleهای مختلف، از پیش ذخیره کرد. این کار خود دو اشکال دارد. یک اینکه اگر این عمل به صورت دستی انجام شود، احتمال اشتباه بالا می‌رود و انجام این کار برای Android/iOS/Windows و برای Scaleهای مختلف، برای هر عکس، نیاز به ذخیره لااقل یک دو جین عکس دارد. دوم اینکه با ذخیره‌سازی چند باره یک عکس در Scaleهای مختلف، حجم فایل نهایی پروژه بالا می‌رود.

برای خودکاری سازی این فرآیند دستی، در Xamarin Forms، React native و ... ابزارهایی تعبیه شده است که ResizetizerNT نمونه Xamarin Forms آن است که یک عکس svg یا png را از شما گرفته و در Scaleهای مختلف، برای Android/iOS/Windows ذخیره می‌کند و طبیعتا احتمال اشتباه کم می‌شود و کار بسیار ساده می‌شود.

برای حل مشکل سایز خروجی نهایی، در Android و Google Play Store فرمت جدیدی جایگزین apk شده است به نام aab یا Android App Bundle که با توجه به Resolution دستگاهی که در حال دانلود برنامه است، فایلی را برای وی ساخته و می‌فرستد که فقط عکس‌های با Scale مناسب در آن است؛ پس می‌توانیم لااقل در Android نگران حجم نباشیم.
البته تاثیر این‌کار در Performance آن‌چنان بالاست که بهتر است برای Storeهای متفرقه که از aab پشتیبانی نمی‌کنند و کماکان فقط از apk پشتیبانی می‌کنند نیز کماکان عکس در Scaleهای مختلف ذخیره شود.

در iOS نیز ابزار pngcrunch وجود دارد که عکس‌های png را بهینه و compress می‌کند و در کاهش حجم فایل نهایی مؤثر است. در Xamarin.iOS در قسمت تنظیمات پروژه، در قسمت iOS Build، زدن تیک Checkbox مربوطه با نام Optimize PNG images به معنای درخواست استفاده از این ابزار مفید است.

با این حال، حتی اگر عکس‌ها در Scaleهای مختلفی ذخیره شوند، مرحله‌ای وجود دارد که آن png، به bitmap قابل نمایش تبدیل می‌شود. این عمل نیز هزینه‌بر بوده و زمانیکه شما صفحه ای را بسته و مجددا باز می‌کنید نیز این عمل تکرار می‌شود. همچنین اگر در یک List view پنج آیتم را داشته باشید که یک عکس را دارند، این عمل پنج بار تکرار می‌شود.

در Android ابزاری معرفی شده‌است که Glide نام دارد و این ابزار، مرحله تبدیل png به bitmap قابل نمایش را cache می‌کند و دیگر باز و بسته کردن صفحات، یا استفاده از یک عکس در List view، اشکالی را ایجاد نمی‌کند. در Xamarin Forms با استفاده از GlideX.Forms، می‌توانید کاری کنید که در Android این بهینه سازی بسیار مؤثر صورت پذیرد و به Scroll نرم در List view و باز شدن سریع صفحات برسید. در iOS معادل همین کار را کتابخانه مطرح Nuke انجام می‌دهد که برای استفاده از آن در Xamarin Forms میتوانید از این Package استفاده کنید.
مزیت دیگر استفاده از GlideX.Forms و Nuke در این است که اگر جایی از برنامه، عکس‌هایی را از سرور دریافت و نمایش دهید (مثلا عکس مشتری‌ها در لیست مشتریان)، این دو ابزار عکس مربوطه را پس از Scale شدن و تبدیل شدن به Bitmap برای استفاده‌های بعدی Cache می‌کنند و سری بعد که نیاز به نمایش همان عکس می‌شود، به جای Scale شدن مجدد و تبدیل شدن به Bitmap دوباره، فقط از Cache محتوای آماده به نمایش به کاربر نمایش داده می‌شود.

در نهایت شما با چند خط تنظیمات ساده و نصب کردن چند package می‌توانید با داشتن یک svg یا png، آن‌را به بهینه‌ترین شکل ممکن در Android/iOS/Windows نمایش دهید.
این پروژه در Github تمامی این موارد را در کنار هم گردآوری کرده‌است که می‌توانید از سورس آن نیز برای درک بهتر موارد استفاده کنید.
مطالب
Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه
ساخت و توزیع برنامه‌های Angular یکی از مهم‌ترین و بحث برانگیزترین قسمت‌های نگارش‌های جدید آن است و به ازای هر پروژه و قالبی که برای آن توسط گروه‌های مختلف ارائه شده‌است، روش‌های متفاوتی را شاهد خواهید بود. در ادامه روش توصیه شده‌ی توسط تیم Angular را که مبتنی است بر webpack و به صورت خودکار توسط Angular CLI مدیریت می‌شود، بررسی خواهیم کرد.


ساخت (Build) برنامه‌های Angular

Angular CLI کار ساخت و کامپایل برنامه را به صورت خودکار انجام داده و خروجی را در مسیری مشخص درج می‌کند. در اینجا می‌توان گزینه‌هایی را بر اساس نوع کامپایل مدنظر مانند کامپایل برای حالت توسعه و یا کامپایل برای حالت توزیع نهایی، انتخاب کرد. همچنین مباحث bundling و یکی کردن تعداد بالای ماژول‌های برنامه در آن لحاظ می‌شوند تا برنامه در حالت توزیع نهایی، سبب 100ها رفت و برگشت به سرور برای دریافت ماژول‌های مختلف آن نشود. به علاوه مباحث uglification (به نوعی obfuscation کدهای جاوا اسکریپتی نهایی) و tree-shaking (حذف کدهایی که در برنامه استفاده نشده‌اند؛ یا کدهای مرده) نیز پیاده سازی می‌شوند. با انجام tree-shaking‌، نه تنها اندازه‌ی توزیع نهایی به کاربر کاهش پیدا می‌کند، بلکه مرورگر نیز حجم کمتری از کدهای جاوااسکریپتی را باید تفسیر کند.
برای شروع می‌توان از دستور ذیل برای مشاهده‌ی تمام گزینه‌های مهیای ساخت برنامه استفاده کرد:
> ng build --help
ذکر تنهای دستور ng build‌، بدون هیچ گزینه‌ای، برای حالت «توسعه‌ی» برنامه بسیار ایده‌آل است (و دقیقا به معنای صدور دستور ng build --dev است). در این حالت خروجی کامپایل شده‌ی برنامه در پوشه‌ی dist تولید می‌شود. اگر از قسمت دوم این سری به خاطر داشته باشید، نام این پوشه‌ی خروجی، جزئی از تنظیمات فایل angular-cli.json. است:
"apps": [
{
   "outDir": "dist",
زمانیکه دستور ng build‌  صادر شود، این فایل‌ها را در پوشه‌ی dist خواهید یافت:

فایل 
توضیح 
 inline.bundle.js   WebPack runtime
از آن برای بارگذاری ماژول‌های برنامه و چسباندن قسمت‌های مختلف به یکدیگر استفاده می‌شود. 
 main.bundle.js   شامل تمام کدهای ما است. 
 polyfills.bundle.js   Polyfills - جهت پشتیبانی از مرورگرهای مختلف.
 styles.bundle.js    شامل بسته بندی تمام شیوه نامه‌های برنامه است 
vendor.bundle.js  کدهای کتابخانه‌های ثالث مورد استفاده و همچنین خود Angular، در اینجا بسته بندی می‌شوند. 
 

روشی برای بررسی محتوای bundleهای تولید شده

تولید bundleها در جهت کاهش رفت و برگشت‌های به سرور و بالا بردن کارآیی برنامه ضروری هستند؛ اما دقیقا این بسته بندی‌ها شامل چه اطلاعاتی می‌شوند؟ این اطلاعات را می‌توان از فایل‌های source map تولیدی استخراج کرد و برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی source-map-explorer استفاده کرد.

روش نصب عمومی آن:
 > npm install -g source-map-explorer
روش اجرا:
 > source-map-explorer dist/main.bundle.js
پس از آن یک گزارش HTML ایی از محتوای bundle مدنظر تولید می‌شود.


یک مثال: ساخت برنامه‌ی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت dev

در ادامه، کار Build همان مثالی را که در قسمت قبل توضیح داده شد، بررسی می‌کنیم. برای این منظور از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پوشه‌ی اصلی پروژه وارد شده و دستور ng build را صادر کنید. یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:
 D:\Prog\angular-routing>ng build
Hash: 123cae8bd8e571f44c31
Time: 33862ms
chunk {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 14.7 kB {3} [initial] [rendered]
chunk {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 9.77 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.34 MB [initial] [rendered]
chunk {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry] [rendered]
و اگر فایل index.html تولیدی آن‌را بررسی کنید، تنها الحاق همین 4 فایل js تولیدی را مشاهده می‌نمائید:
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>AngularRouting</title>
  <base href="/">
  <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1">
  <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
</head>
<body>
  <app-root>Loading...</app-root>
<script type="text/javascript" src="inline.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="polyfills.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="styles.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="vendor.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="main.bundle.js"></script>
</body>
</html>

یک نکته: زمانیکه دستور ng serve -o صادر می‌شود، در پشت صحنه دقیقا همین دستور ng build صادر شده و اطلاعات را درون حافظه تشکیل می‌دهد. اما اگر کار ng build را دستی انجام دهیم، اینبار ng serve -o اطلاعات را از پوشه‌ی dist دریافت می‌کند. بنابراین در حین کار با ng serve -o نیازی به build دستی پروژه نیست.

سؤال: چرا حجم فایل endor.bundle.js اینقدر بالا است و شامل چه اجزایی می‌شود؟
نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، حجم بالای فایل vendor.bundle.js آن است که 2.34 MB می‌باشد:


چون دستور ng build بدون پارامتری ذکر شده‌است، برنامه را برای حالت توسعه Build می‌کند و به همین جهت هیچگونه بهینه سازی در این مرحله صورت نخواهد گرفت. برای بررسی محتوای این فایل می‌توان دستور ذیل را در ریشه‌ی اصلی پروژه صادر کرد:
 > source-map-explorer dist/vendor.bundle.js
پس از اجرای این دستور، بلافاصله مرورگر پیش فرض سیستم اجرا شده و گزارشی را ارائه می‌دهد.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت بهینه سازی نشده و Build برای توسعه، کامپایلر Angular حدود 41 درصد حجم فایل vendor.bundle.js را تشکیل می‌دهد. به علاوه ماژول‌ها و قسمت‌هایی را ملاحظه می‌کنید که اساسا برنامه‌ی فعلی مثال ما از آن‌ها استفاده نمی‌کند؛ مانند http، فرم‌ها و غیره.


سفارشی سازی Build برای محیط‌های مختلف

اگر به پروژه‌ی تولید شده‌ی توسط Angular CLI دقت کنید، حاوی پوشه‌ای است به نام src\environments


هدف از فایل‌های environment برای نمونه تغییر آدرس توزیع برنامه در حالت توسعه و ارائه نهایی است.
همچنین در اینجا می‌توان نحوه‌ی بهینه سازی فایل‌های تولیدی را توسط Build Targets مشخص کرد و اینکار توسط ذکر پرچم prod-- (مخفف production) صورت می‌گیرد.
در ادامه، تفاوت‌های دستورهای ng build و ng build --prod را ملاحظه می‌کنید:
- با اجرای ng build، از فایل environment.ts استفاده می‌شود؛ برخلاف حالت اجرای ng build --prod که از فایل environment.prod.ts استفاده می‌کند.
- Cache-busting در حالت ارائه‌ی نهایی، به تمام اجزای پروژه اعمال می‌شود؛ اما در حالت توسعه فقط برای تصاویر قید شده‌ی در فایل‌های css.
- فایل‌های source map فقط برای حالت توسعه تولید می‌شوند.
- در حالت توسعه، cssها داخل فایل‌های js تولیدی قرار می‌گیرند؛ اما در حالت ارائه‌ی نهایی به صورت فایل‌های css بسته بندی می‌شوند.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار uglification انجام نمی‌شود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار tree-shaking یا حذف کدهای مرده و بدون ارجاع، انجام نمی‌شود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار AOT انجام نمی‌شود. در اینجا AOT به معنای Ahead of time compilation است.
- در هر دو حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی کار bundling و دسته بندی فایل‌ها انجام خواهد شد.

به همین جهت است که ng build سریع است؛ اما حجم بالاتری را هم تولید می‌کند. چون بسیاری از بهینه سازی‌های حالت ارائه‌ی نهایی را به همراه ندارد.


دستورات build برای حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی

برای حالت توسعه، هر 4 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build متداول‌تر است:
>ng build --target=development --environment=dev
>ng build --dev -e=dev
>ng build --dev
>ng build

برای حالت ارائه‌ی نهایی، هر 3 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build --prod متداول‌تر است:
>ng build --target=production --environment=prod
>ng build --prod -e=prod
>ng build --prod

همچنین هر کدام از این دستورات را توسط پرچم‌های ذیل نیز می‌توان سفارشی سازی کرد:

 پرچم  مخفف  توضیح
 sourcemap--  sm-  تولید سورس‌مپ
aot--    Ahead of Time compilation 
watch--  w-  تحت نظر قرار دادن فایل‌ها و ساخت مجدد
environment--  e-  محیط ساخت
 target--  t-  نوع ساخت
 dev--    مخفف نوع ساخت جهت توسعه
 prod--     مخفف نوع ساخت جهت ارائه نهایی

برای مثال در حالت prod، سورس‌مپ‌ها تولید نخواهند شد. اگر علاقمندید تا این فایل‌ها نیز تولید شوند، پرچم souremap را نیز ذکر کنید.
و یا اگر برای حالت dev می‌خواهید AOT را فعالسازی کنید، پرچم aot-- را در آنجا قید کنید.


یک مثال: ساخت برنامه‌ی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت prod

تا اینجا خروجی حالت dev ساخت برنامه‌ی قسمت چهارم را بررسی کردیم. در ادامه دستور ng build --prod را در ریشه‌ی پروژه صادر می‌کنیم:
 D:\Prog\angular-routing>ng build --prod
Hash: f5bd7fd555a85af8a86f
Time: 39932ms
chunk {0} polyfills.18173234f9641113b9fe.bundle.js (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {1} main.c6958def7c5f51c45261.bundle.js (main) 50.3 kB {3} [initial] [rendered]
chunk {2} styles.d41d8cd98f00b204e980.bundle.css (styles) 69 bytes {4} [initial] [rendered]
chunk {3} vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js (vendor) 1.37 MB [initial] [rendered]
chunk {4} inline.8cec210370dd3af5f1a0.bundle.js (inline) 0 bytes [entry] [rendered]


همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار نه تنها حجم فایل‌ها به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش پیدا کرده‌اند، بلکه این نام‌ها به همراه یک سری hash هم هستند که کار cache-busting (منقضی کردن کش مرورگر، با ارائه‌ی نگارشی جدید) را انجام می‌دهند.

در ادامه اگر بخواهیم مجددا برنامه‌ی source-map-explorer را جهت بررسی محتوای فایل‌های js اجرا کنیم، به خطای عدم وجود sourcemapها خواهیم رسید (چون در حالت prod، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند). به همین‌جهت برای این مقصود خاص نیاز است از پرچم فعالسازی موقت آن استفاده کرد:
> ng build --prod --sourcemap
> source-map-explorer dist/vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، اینبار کامپایلر Angular به همراه تمام ماژول‌هایی که در برنامه ارجاعی به آن‌ها وجود نداشته‌است، حذف شده‌اند و کل حجم بسته‌ی Angular به 366 KB کاهش یافته‌است.


بررسی دستور ng serve

تا اینجا برای اجرای برنامه در حالت dev از دستور ng serve -o استفاده کرده‌ایم. کار ارائه‌ی برنامه توسط این دستور، از محتوای کامپایل شده‌ی درون حافظه با مدیریت webpack انجام می‌شود. به همین جهت بسیار سریع بوده و قابلیت live reload را ارائه می‌دهد (نمایش آنی تغییرات در مرورگر، با تغییر فایل‌ها).
همانند تمام دستورات دیگر، اطلاعات بیشتری را در مورد این دستور، از طریق راهنمای آن می‌توان به دست آورد:
 > ng serve --help

که شامل این موارد هستند (علاوه بر تمام مواردی را که در حالت ng build می‌توان مشخص کرد؛ مثلا ng serve --prod -o):

 پرچم مخفف
توضیح
 open-- o-
بازکردن خودکار مرورگر پیش فرض.
حالت پیش فرض آن گشودن مرورگر توسط خودتان است و سپس مراجعه‌ی دستی به آدرس برنامه. 
 port--  p-  تغییر پورت پیش فرض مانند ng server -p 8626 
 live-reload--  lr-   فعال است مگر اینکه آن‌را با false مقدار دهی کنید.
 ssl--    ارائه به صورت HTTPS
 proxy-config--  pc-  Proxy configuration file 


استخراج فایل تنظیمات webpack از Angular CLI

Angular CLI برای مدیریت build، در پشت صحنه از webpack استفاده می‌کند. فایل تنظیمات آن نیز جزئی از فایل‌های توکار این ابزار است و قرار نیست به صورت پیش فرض و مستقیم توسط پروژه‌ی جاری ویرایش شود. به همین جهت آن‌را در ساختار پروژه‌ی تولید شده، مشاهده نمی‌کنید.
اگر علاقمند به سفارشی سازی بیشتر این تنظیمات پیش فرض باشید، ابتدا باید آن‌را اصطلاحا eject کنید و سپس می‌توان آن‌را ویرایش کرد:
 > ng eject
Ejection was successful.

To run your builds, you now need to do the following commands:
- "npm run build" to build.
- "npm run test" to run unit tests.
- "npm start" to serve the app using webpack-dev-server.
- "npm run e2e" to run protractor.

Running the equivalent CLI commands will result in an error.
============================================
Some packages were added. Please run "npm install".
همانطور که مشاهده می‌کنید عنوان کرده‌است که از این پس خودتان باید بسیاری از مسایل را به صورت دستی مدیریت کنید و Angular CLI دیگر آن‌ها را به صورت خودکار مدیریت نمی‌کند و دیگر دستورات ng build و ng serve کار نخواهند کرد (این تغییرات در فایل package.json درج می‌شوند).
در این حالت است که فایل webpack.config.js به ریشه‌ی پروژه جهت سفارشی سازی شما اضافه خواهد شد. همچنین فایل‌های .angular-cli.json، package.json نیز جهت درج این تغییرات ویرایش می‌شوند.

و اگر در این لحظه پشیمان شده‌اید (!) فقط کافی است تا این مرحله‌ی جدید commit شده‌ی به مخزن کد را لغو کنید و باز هم به همان Angular CLI قبلی می‌رسید.
مطالب دوره‌ها
نگاهی به SignalR Hubs
Hubs کلاس‌هایی هستند جهت پیاده سازی push services در SignalR و همانطور که در قسمت قبل عنوان شد، در سطحی بالاتر از اتصال ماندگار (persistent connection) قرار می‌گیرند. کلاس‌های Hubs بر مبنای یک سری قرار داد پیش فرض کار می‌کنند (ایده Convention-over-configuration) تا استفاده نهایی از آن‌ها را ساده‌تر کنند.
Hubs به نوعی یک فریم ورک سطح بالای RPC نیز محسوب می‌شوند (Remote Procedure Calls) و آن‌را برای انتقال انواع و اقسام داده‌ها بین سرور و کلاینت و یا فراخوانی متدی در سمت کلاینت یا سرور، بسیار مناسب می‌سازد. برای مثال اگر قرار باشد با persistent connection به صورت مستقیم کار کنیم، نیاز است تا بسیاری از مسایل serialization و deserialization اطلاعات را خودمان پیاده سازی و اعمال نمائیم.


قرار دادهای پیش فرض Hubs

- متدهای public کلاس‌های Hubs از طریق دنیای خارج قابل فراخوانی هستند.
- ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق فراخوانی متدهای سمت کلاینت انجام خواهد شد. (نحوه تعریف این متدها در سمت سرور بر اساس قابلیت‌های dynamic اضافه شده به دات نت 4 است که در ادامه در مورد آن بیشتر بحث خواهد شد)


مراحل اولیه نوشتن یک Hub
الف) یک کلاس Hub را تهیه کنید. این کلاس، از کلاس پایه Hub تعریف شده در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR باید مشتق شود. همچنین این کلاس می‌تواند توسط ویژگی خاصی به نام HubName نیز مزین گردد تا در حین برپایی اولیه سرویس، از طریق زیرساخت‌های SignalR به نامی دیگر (یک alias یا نام مستعار خاص) قابل شناسایی باشد. متدهای یک هاب می‌توانند نوع‌های ساده یا پیچیده‌ای را بازگشت دهند و همه چیز در اینجا نهایتا به فرمت JSON رد و بدل خواهد شد (فرمت پیش فرض که در پشت صحنه از کتابخانه معروف JSON.NET استفاده می‌کند؛ این کتابخانه سورس باز به دلیل کیفیت بالای آن، از زمان ارائه MVC4 به عنوان جزئی از مجموعه کارهای مایکروسافت قرار گرفته است).
ب) مسیریابی و Routing را تعریف و اصلاح نمائید.
و ... از نتیجه استفاده کنید.


تهیه اولین برنامه با SignalR

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET را آغاز کنید (مهم نیست MVC باشد یا WebForms). برای سادگی بیشتر، در اینجا یک ASP.NET Empty Web application درنظر گرفته شده است. در ادامه قصد داریم یک برنامه Chat را تهیه کنیم؛ از این جهت که توسط یک برنامه Chat بسیاری از مفاهیم مرتبط با SignalR را می‌توان در عمل توضیح داد.
اگر از VS 2012 استفاده می‌کنید، گزینه SignalR Hub class جزئی از آیتم‌های جدید قابل افزودن به پروژه است (منوی پروژه، گزینه new item آن) و پس از انتخاب این قالب خاص، تمامی ارجاعات لازم نیز به صورت خودکار به پروژه جاری اضافه خواهند شد.


و اگر از VS 2010 استفاده می‌کنید، نیاز است از طریق NuGet ارجاعات لازم را به پروژه خود اضافه نمائید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
اکنون یک کلاس خالی جدید را به نام ChatHub، به آن اضافه کنید. سپس کدهای آن را به نحو ذیل تغییر دهید:
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            Clients.All.hello(message);
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق شده و توسط ویژگی HubName، نام مستعار chat را یافته است.
کلاس پایه Hub یک سری متد و خاصیت را در اختیار کلاس‌های مشتق شده از آن قرار می‌دهد. ساده‌ترین راه برای آشنایی با این متدها و خواص مهیا، کلیک راست بر روی نام کلاس پایه Hub و انتخاب گزینه Go to definition است.
برای نمونه در کلاس ChatHub فوق، از خاصیت Clients برای دسترسی به تمامی آن‌ها و سپس فراخوانی متد dynamic ایی به نام hello که هنوز وجود خارجی ندارد، استفاده شده است.
اهمیتی ندارد که این کلاس در اسمبلی اصلی برنامه وب قرار گیرد یا مثلا در یک class library به نام Services. همینقدر که از کلاس Hub مشتق شود به صورت خودکار در ابتدای برنامه اسکن گردیده و یافت خواهد شد.

مرحله بعد، افزودن فایل global.asax به برنامه است. زیرا برای کار با SignalR نیاز است تنظیمات Routing و مسیریابی خاص آن‌را اضافه نمائیم. پس از افرودن فایل global.asax، به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و در متد Application_Start آن تغییرات ذیل را اعمال نمائید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Routing;

namespace SignalR02
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();
        }
    }
}

یک نکته مهم
 اگر از ASP.NET MVC استفاده می‌کنید، این تنظیم مسیریابی باید پیش از تعاریف پیش فرض موجود قرار گیرد. در غیراینصورت مسیریابی‌های SignalR کار نخواهند کرد.

اکنون برای آزمایش برنامه، برنامه را اجرا کرده و مسیر ذیل را فراخوانی کنید:
 http://localhost/signalr/hubs
در این حال اگر برنامه را برای مثال با مرورگر chrome باز کنید، در این آدرس، فایل جاوا اسکریپتی SignalR، قابل مشاهده خواهد بود. مرورگر IE پیغام می‌دهد که فایل را نمی‌تواند باز کند. اگر به انتهای خروجی آدرس مراجعه کنید، چنین سطری قابل مشاهده است:
  proxies.chat = this.createHubProxy('chat');
و کلمه chat دقیقا از مقدار معرفی شده توسط ویژگی HubName دریافت گردیده است.

تا اینجا ما موفق شدیم اولین Hub خود را تشکیل دهیم.


بررسی پروتکل Hub

اکنون که اولین Hub خود را ایجاد کرده‌ایم، بد نیست اندکی با زیر ساخت آن نیز آشنا شویم.
مطابق مسیریابی تعریف شده در Application_Start، مسیر ابتدایی دسترسی به SignalR با افزودن اسلش SignalR به انتهای مسیر ریشه سایت بدست می‌آید و اگر به این آدرس یک اسلش hubs را نیز اضافه کنیم، فایل js metadata مرتبط را نیز می‌توان دریافت و مشاهده کرد.

زمانیکه یک کلاینت قصد اتصال به یک Hub را دارد، دو مرحله رخ خواهد داد:
الف) negotiate: در این حالت امکانات قابل پشتیبانی از طرف سرور مورد پرسش قرار می‌گیرند و سپس بهترین حالت انتقال، انتخاب می‌گردد. این انتخاب‌ها به ترتیب از چپ به راست خواهند بود:
 Web socket -> SSE -> Forever frame -> long polling


به این معنا که اگر برای مثال امکانات Web sockets مهیا بود، در همینجا کار انتخاب نحوه انتقال اطلاعات خاتمه یافته و Web sockets انتخاب می‌شود.
تمام این مراحل نیز خودکار است و نیازی نیست تا برای تنظیمات آن کار خاصی صورت گیرد. البته در سمت کلاینت، امکان انتخاب یکی از موارد یاد شده به صورت صریح نیز وجود دارد.
ب) connect: اتصالی ماندگار برقرار می‌گردد.

در پروتکل Hub تمام اطلاعات JSON encoded هستند و یک سری مخفف‌هایی را در این بین نیز ممکن است مشاهده نمائید که معنای آن‌ها به شرح زیر است:
 C: cursor
M: Messages
H: Hub name
M: Method name
A: Method args
T: Time out
D: Disconnect
این مراحل را در قسمت بعد، پس از ایجاد یک کلاینت، بهتر می‌توان توضیح داد.


روش‌های مختلف ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها

به چندین روش می‌توان اطلاعاتی را به کلاینت‌ها ارسال کرد:
1) استفاده از خاصیت Clients موجود در کلاس Hub
2) استفاده از خواص و متد‌های dynamic
در این حالت اطلاعات متد dynamic و پارامترهای آن به صورت JSON encoded به کلاینت ارسال می‌شوند (به همین جهت اهمیتی ندارند که در سرور وجود خارجی دارند یا خیر و به صورت dynamic تعریف شده‌اند).
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            var msg = string.Format("{0}:{1}", Context.ConnectionId, message);
            Clients.All.hello(msg);
        }
    }
}
برای نمونه در اینجا متد hello به صورت dynamic تعریف شده است (جزئی از متدهای خاصیت All نیست و اصلا در سمت سرور وجود خارجی ندارد) و خواص Context و Clients، هر دو در کلاس پایه Hub قرار دارند.
حالت Clients.All به معنای ارسال پیامی به تمام کلاینت‌های متصل به هاب ما هستند.

3) روش‌های دیگر، استفاده از خاصیت dynamic دیگری به نام Caller است که می‌توان بر روی آن متد دلخواهی را تعریف و فراخوانی کرد.
 //این دو عبارت هر دو یکی هستند
Clients.Caller.hello(msg);
Clients.Client(Context.ConnectionId).hello(msg);
انجام اینکار با روش ارائه شده در سطر دومی که ملاحظه می‌کنید، در عمل یکی است؛ از این جهت که Context.ConnectionId همان ConnectionId فراخوان می‌باشد.
در اینجا پیامی صرفا به فراخوان جاری سرویس ارسال می‌گردد.

4) استفاده از خاصیت dynamic ایی به نام Clients.Others
 Clients.Others.hello(msg);
در این حالت، پیام، به تمام کلاینت‌های متصل، منهای کلاینت فراخوان ارسال می‌گردد.

5) استفاده از متد Clients.AllExcept
این متد می‌تواند آرایه‌ای از ConnectionId‌هایی را بپذیرد که قرار نیست پیام ارسالی ما را دریافت کنند.

6) ارسال اطلاعات به گروه‌ها
تعداد مشخصی از ConnectionIdها یک گروه را تشکیل می‌دهند؛ مثلا اعضای یک chat room.
        public void JoinRoom(string room)
        {
            this.Groups.Add(Context.ConnectionId, room);
        }

        public void SendMessageToRoom(string room, string msg)
        {
            this.Clients.Group(room).hello(msg);
        }
در اینجا نحوه الحاق یک کلاینت به یک room یا گروه را مشاهده می‌کنید. همچنین با مشخص بودن نام گروه، می‌توان صرفا اطلاعاتی را به اعضای آن گروه خاص ارسال کرد.
خاصیت Group در کلاس پایه Hub تعریف شده است.
نکته مهمی را که در اینجا باید درنظر داشت این است که اطلاعات گروه‌ها به صورت دائمی در سرور ذخیره نمی‌شوند. برای مثال اگر سرور ری استارت شود، این اطلاعات از دست خواهند رفت.


آشنایی با مراحل طول عمر یک Hub

اگر به تعاریف کلاس پایه Hub دقت کنیم:
    public abstract class Hub : IHub, IDisposable
    {
        protected Hub();
        public HubConnectionContext Clients { get; set; }
        public HubCallerContext Context { get; set; }
        public IGroupManager Groups { get; set; }

        public void Dispose();
        protected virtual void Dispose(bool disposing);
        public virtual Task OnConnected();
        public virtual Task OnDisconnected();
        public virtual Task OnReconnected();
    }
در اینجا، تعدادی از متدها virtual تعریف شده‌اند که تمامی آن‌ها را در کلاس مشتق شده نهایی می‌توان override و مورد استفاده قرار داد. به این ترتیب می‌توان به اجزا و مراحل مختلف طول عمر یک Hub مانند برقراری اتصال یا قطع شدن آن، دسترسی یافت. تمام این متدها نیز با Task معرفی شده‌اند؛ که معنای غیرهمزمان بودن پردازش آن‌ها را بیان می‌کند.
تعدادی از این متدها را می‌توان جهت مقاصد logging برنامه مورد استفاده قرار داد و یا در متد OnDisconnected اگر اطلاعاتی را در بانک اطلاعاتی ذخیره کرده‌ایم، بر این اساس می‌توان وضعیت نهایی را تغییر داد.


ارسال اطلاعات از یک Hub به Hub دیگر در برنامه

فرض کنید یک Hub دوم را به نام MinitorHub به برنامه اضافه کرده‌اید. اکنون قصد داریم از داخل ChatHub فوق، اطلاعاتی را به آن ارسال کنیم. روش کار به نحو زیر است:
        public override System.Threading.Tasks.Task OnDisconnected()
        {
            sendMonitorData("OnDisconnected", Context.ConnectionId);
            return base.OnDisconnected();
        }

        private void sendMonitorData(string type, string connection)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<MonitorHub>();
            ctx.Clients.All.newEvenet(type, connection);
        }
در اینجا با override کردن OnDisconnected به رویداد خاتمه اتصال یک کلاینت دسترسی یافته‌ایم. سپس قصد داریم این اطلاعات را توسط متد sendMonitorData به Hub دومی به نام MonitorHub ارسال کنیم که نحوه پیاده سازی آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. GlobalHost.ConnectionManager یک dependency resolver توکار تعریف شده در SignalR است.
مورد استفاده دیگر این روش، ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق کدهای یک برنامه تحت وب است (که در همان پروژه هاب واقع شده است). برای مثال در یک اکشن متد یا یک روال رویدادگردان کلیک نیز می‌توان از GlobalHost.ConnectionManager استفاده کرد.