مطالب
تعامل و انتقال اطلاعات بین کامپوننت‌ها در Angular – بخش دوم
در قسمت قبل نحوه انتقال اطلاعات از کامپونت پدر به فرزند را از طریق متادیتای Input@ برسی کردیم. در اینجا نکات تکمیلی را مورد بحث قرار خواهیم داد.
همانطور که قبلا مشاهده کردید، نام متغیر تعریف شده در کامپوننت فرزند (FormIsReadOnly) به عنوان یک خصوصیت در هنگام استفاده از کامپوننت ظاهر شده و عمل انقیاد از طریق این خصوصیت FormIsReadOnly صورت می‌گیرد. در صورتیکه قصد دارید نام خصوصیت ظاهر شده در کامپوننت، با نام متغیر تعریف شده در کامپوننت فرزند متفاوت باشد، به شکل زیر عمل کنید. 
@Input('readOnly') FormIsReadOnly: boolean;
در این حالت عمل انقیاد از طریق خصوصیتی با نام readOnly صورت خواهد گرفت.

ردیابی تغییرات اعمال شده بر روی خصوصیت 

در برخی موارد لازم است بعد از انتساب مقداری از سمت کامپوننت پدر به کامپوننت فرزند و قبل از استفاده کامپوننت فرزند از آن مقدار، تغییرات یا اعتبار سنجی بر روی مقدار منتسب شده اعمال کنیم. مثلا فرض کنید کامپوننتی را به نام LeftSideMenu تعریف کرده‌اید که باز بودن یا بسته بودن آن توسط کامپوننت پدر تنظیم میشود. در اینجا لازم است همواره منتظر تغییر این خصوصیت از سمت کامپوننت پدر بود تا بلافاصله بعد از تنظیم این خصوصیت، کامپوننت فرزند نسبت به باز شدن یا بسته ماندن، عکس العمل نشان داده و بلافاصله تغییرات را اعمال کند (منو را باز کند یا ببندد). لازمه این کار ردیابی تغییرات اعمال شده از سمت کامپوننت پدر می‌باشد تا به محض تغییر، اصلاحات یا اعتبار سنجی‌های لازم بر روی آن اعمال شود. برای این کار دو راه حل وجود خواهد داشت. 
  1. ردیابی تغییرات صورت گرفته از طریق تنظیم setter به متغیر تعریف شده با متادیتای Input@
  2. پیاده سازی onChanges توسط کامپوننت فرزند جهت ردیابی تغییرات کامپوننت 


ردیابی تغییرات از طریق تنظیم setter

همانطور که گفته شد استفاده از کامپوننت فرزند به شکل زیر:
<app-customer-info FormIsReadOnly="true"></app-customer-info>
باعث خواهد شد مقدار انتساب یافته به FormIsReadOnly از جنس رشته‌ای باشد (یعنی "true"). در اینجا می‌خواهیم قبلا از اینکه مقدار، از طریق کامپوننت پدر به فرزند مقدار دهی شود، برسی کنیم در صورتیکه مقدار انتسابی از جنس boolean نبود، خطایی را صادر و برنامه نویس را برای این استفاده نادرست از کامپوننت هشیار کنیم: 
@Component({
    selector: 'app-customer-info',
    templateUrl: './customer-info.component.html',
    styleUrls: ['./customer-info.component.css']
})
export class CustomerInfoComponent implements OnInit {
    private _formIsReadOnly: boolean;

    @Input()
    set FormIsReadOnly(value: boolean) {
        if (typeof (value) != 'boolean')
            throw new Error(`${value} type is not boolean.`);
        this._formIsReadOnly = value;
    }

    get FormIsReadOnly(): boolean { return this._formIsReadOnly; }

    constructor() { }

    ngOnInit() {
    }
}
با تنظیم setter بر روی متغیر FormIsReadOnly، لازمه‌ی تمامی تغییرات بر روی این متغیر، اجرای آن setter خواهد بود. در اینجا برسی کردیم در صورتیکه نوع مقدار (typeof(value)) از جنس boolean نباشد، خطایی صادر شود. 


پیاده سازی onChanges توسط کامپوننت فرزند جهت ردیابی تغییرات کامپوننت 

یکی دیگر از راه‌های تشخیص تغییرات اعمال شده بر روی کامپوننت، پیاده سازی اینترفیس onChanges توسط کامپوننت و پیاده سازی متد تعریف شده در این اینترفیس به نام ngOnChanges می‌باشد. 
import { Component, OnInit, Input, OnChanges, SimpleChange } from '@angular/core';
import { ICustomerInfo } from '../../core/model/ICustomerInfo';

@Component({
    selector: 'app-customer-info',
    template: '<ul>< li *ngFor="let change of changeLog">{{change }}</li></ul>',
    styleUrls: ['./customer-info.component.css']
})
export class CustomerInfoComponent implements OnChanges {
    changeLog: string[] = [];

    @Input() FormIsReadOnly: boolean;

    ngOnChanges(changes: { [propKey: string]: SimpleChange }) {
        let log: string[] = [];
        for (let propName in changes) {
            let changedProp = changes[propName];
            let to = JSON.stringify(changedProp.currentValue);
            if (changedProp.isFirstChange()) {
                log.push(`Initial value of ${propName} set to ${to}`);
            } else {
                let from = JSON.stringify(changedProp.previousValue);
                log.push(`${propName} changed from ${from} to ${to}`);
            }
        }
        this.changeLog.push(log.join(', '));
    }

    constructor() { }
}
این کامپوننت تمامی تغییرات اعمال شده بر روی FormIsReadOnly را ردیابی کرده و نمایش خواهد داد. نمونه خروجی به شکل زیر خواهد بود. 
•    Initial value of FormIsReadOnly set to true
•    FormIsReadOnly changed from true to "trued"
•    FormIsReadOnly changed from "trued" to "true"
•    FormIsReadOnly changed from "true" to "truef"
•    FormIsReadOnly changed from "truef" to "true"
•    FormIsReadOnly changed from "true" to "tru"
•    FormIsReadOnly changed from "tru" to "tr"
•    FormIsReadOnly changed from "tr" to "t"
•    FormIsReadOnly changed from "t" to ""
•    FormIsReadOnly changed from "" to "t"
•    FormIsReadOnly changed from "t" to "tr"
•    FormIsReadOnly changed from "tr" to "tru"
•    FormIsReadOnly changed from "tru" to "true"

در ادامه عنوان «به‌جریان انداختن رخدادها از کامپوننت فرزند و گرفتن آن‌ها را از طریق کامپوننت پدر» را مورد برسی قرار خواهیم داد.


ادامه دارد/

مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت پنجم - ارسال اطلاعات به سرور
تا اینجا تنظیمات اصلی فرم ثبت اطلاعات کارمندان را انجام دادیم. اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سمت سرور است. پیشنیاز آن نیز تدارک مواردی است که در مطلب «یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017» پیشتر بحث شدند. از این مطلب تنها تنظیمات موارد ذیل را نیاز خواهیم داشت و از تکرار آن‌ها در اینجا صرفنظر می‌شود تا هم مطلب کوتاه‌تر شود و هم بتوان بر روی اصل موضوع جاری، تمرکز کرد:
- ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017
- تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI
- تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular
- ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری: این مورد را تاکنون انجام داده‌ایم و تکمیل کرده‌ایم. بنابراین تنها کاری که نیاز است انجام شود، cut و paste محتوای پوشه‌ی angular-template-driven-forms-lab (پروژه‌ی این سری) به ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core است.
- تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot
- روش اول و یا دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

البته سورس کامل تمام این تنظیمات را از انتهای بحث نیز می‌توانید دریافت کنید.
ضمن اینکه هیچ نیازی هم به استفاده از VS 2017 نیست و هر دوی برنامه‌ی Angular و ASP.NET Core را می‌توان توسط VSCode به خوبی مدیریت و اجرا کرد.


ایجاد ساختار مقدماتی سرویس ارسال اطلاعات به سرور

در برنامه‌های Angular مرسوم است جهت کاهش مسئولیت‌های یک کلاس و امکان استفاده‌ی مجدد از کدها، منطق ارسال اطلاعات به سرور، به درون کلاس یک سرویس منتقل شود و سپس این سرویس به کلاس‌های کامپوننت‌ها، برای مثال یک فرم ثبت اطلاعات، برای ارسال و یا دریافت اطلاعات، تزریق گردد. به همین جهت، ابتدا ساختار ابتدایی این سرویس و تنظیمات مرتبط با آن‌را انجام می‌دهیم.
ابتدا از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه وارد شده (جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد) و سپس دستور ذیل را اجرا می‌کنیم:
 >ng g s employee/FormPoster -m employee.module
با این خروجی
 installing service
  create src\app\employee\form-poster.service.spec.ts
  create src\app\employee\form-poster.service.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
همانطور که در سطر آخر نیز ملاحظه می‌کنید، فایل employee.module.ts را جهت درج کلاس جدید FormPosterService در قسمت providers ماژول آن به روز رسانی می‌کند؛ تا بتوانیم این سرویس را در کامپوننت‌های این ماژول تزریق کرده و استفاده کنیم.
ساختار ابتدایی این سرویس را نیز به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http';

import { Employee } from './employee';

@Injectable()
export class FormPosterService {

    constructor(private http:Http) {
    }

    postEmployeeForm(employee: Employee) {
    }
}
در اینجا سرویس Http انگیولار به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و این نحوه‌ی تعریف سبب می‌شود تا بتوان به پارامتر http، به صورت یک فیلد خصوصی تعریف شده‌ی در سطح کلاس نیز دسترسی پیدا کنیم.
چون این کلاس از ماژول توکار Http استفاده می‌کند، نیاز است این ماژول را نیز به قسمت imports فایل src\app\app.module.ts اضافه کنیم:
import { HttpModule } from "@angular/http";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule
  ]
اکنون می‌توانیم این سرویس جدید FormPosterService را به سازنده‌ی کامپوننت EmployeeRegisterComponent در فایل src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts تزریق کنیم:
import { FormPosterService } from "../form-poster.service";

export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {

  constructor(private formPoster: FormPosterService) {}

}

در ادامه برای آزمایش برنامه، به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی، دستورات:
>npm install
>ng build --watch
و در دومی، دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
دستورات اول کار بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت و سپس ساخت تدریجی برنامه‌ی Angular را دنبال می‌کند. دستورات دوم، وابستگی‌های برنامه‌ی ASP.NET Core را دریافت و نصب کرده و سپس برنامه را در حالت watch ساخته و بر روی پورت 5000 ارائه می‌کند (بدون نیاز به اجرای VS 2017؛ این دستور عمومی است).
به همین جهت برای آزمایش ابتدایی آن، آدرس http://localhost:5000 را در مرورگر باز کنید. برگه‌ی developer tools مرورگر را نیز بررسی کنید تا خطایی در آن ظاهر نشده باشد. برای مثال اگر فراموش کرده باشید تا HttpModule را به app.module اضافه کنید، خطای no provider for HttpModule را مشاهده خواهید کرد.


مدیریت رخداد submit فرم در Angular

تا اینجا کار برپایی تنظیمات اولیه‌ی کار با سرویس Http را انجام دادیم. مرحله‌ی بعد مدیریت رخداد submit فرم است. به همین جهت فایل src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html را گشوده و سپس رخدادگردان submit را به فرم آن اضافه کنید:
<form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
در حین رخدادگردانی submit می‌توان به template reference variable تعریف شده‌ی form# برای دسترسی به وهله‌ای از ngForm نیز کمک گرفت.
export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);
  }
}
امضای متد submitForm را در اینجا مشاهده می‌کنید. form دریافتی آن از نوع NgForm است که در ابتدای فایل import شده‌است.
در همین حال اگر بر روی دکمه‌ی ok کلیک کنیم، چنین خروجی را در کنسول developer مروگر می‌توان مشاهده کرد:


اولین مورد، محتوای this.model است و دومی محتوای form.value را گزارش کرده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار form.value بسیار شبیه است به وهله‌ای از مدلی که در سطح کلاس تعریف کرده‌ایم و این مقدار همواره توسط Angular نگهداری و مدیریت می‌شود. بنابراین حتما الزامی نیست تا مدلی را جهت کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها به صورت جداگانه‌ای تهیه کرد. توسط شیء form نیز می‌توان به تمام اطلاعات فیلدها دسترسی یافت.


تکمیل سرویس ارسال اطلاعات به سرور

در ادامه می‌خواهیم اطلاعات مدل فرم را به سرور ارسال کنیم. برای این منظور سرویس FormPoster را به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Http, Response, Headers, RequestOptions } from "@angular/http";

import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import "rxjs/add/operator/catch";
import "rxjs/add/observable/throw";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/observable/of";

import { Employee } from "./employee";

@Injectable()
export class FormPosterService {
  private baseUrl = "api/employee";

  constructor(private http: Http) {}

  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body.fields || {};
  }

  private handleError(error: Response): Observable<any> {
    console.error("observable error: ", error);
    return Observable.throw(error.statusText);
  }

  postEmployeeForm(employee: Employee): Observable<Employee> {
    const body = JSON.stringify(employee);
    const headers = new Headers({ "Content-Type": "application/json" });
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(this.baseUrl, body, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);
  }
}
برای کار با Observables یا می‌توان نوشت 'import 'rxjs/Rx که تمام بسته‌ی RxJS را import می‌کند، یا همانند این مثال بهتر است تنها اپراتورهایی را که به آن‌ها نیاز پیدا می‌کنیم، import نمائیم. به این ترتیب حجم نهایی ارائه‌ی برنامه نیز کاهش خواهد یافت.
در متد postEmployeeForm، ابتدا توسط JSON.stringify محتوای شیء کارمند encode می‌شود. البته متد post اینکار را به صورت توکار نیز می‌تواند مدیریت کند. سپس ذکر هدر مناسب در اینجا الزامی است تا در سمت سرور بتوانیم اطلاعات دریافتی را به شیء متناظری نگاشت کنیم. در غیراینصورت model binder سمت سرور نمی‌داند که چه نوع فرمتی را دریافت کرده‌است و چه نوع decoding را باید انجام دهد.
در قسمت map، کار بررسی اطلاعات دریافتی از سرور را انجام خواهیم داد و اگر در این بین خطایی وجود داشت، توسط متد handleError در کنسول developer مرورگر نمایش داده می‌شود.
خروجی متد postEmployeeForm یک Observable است. بنابراین تا زمانیکه یک subscriber نداشته باشد، اجرا نخواهد شد. به همین جهت به کلاس EmployeeRegisterComponent مراجعه کرده و متد submitForm را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);

    // validate form
    this.validatePrimaryLanguage(this.model.primaryLanguage);
    if (this.hasPrimaryLanguageError) {
      return;
    }

    this.formPoster
      .postEmployeeForm(this.model)
      .subscribe(
        data => console.log("success: ", data),
        err => console.log("error: ", err)
      );
  }
در اینجا ابتدا اعتبارسنجی سفارشی drop down را که در قسمت قبل بررسی کردیم، قرار داده‌ایم. پس از آن متد postEmployeeForm سرویس formPoster فراخوانی شده‌است و در اینجا کار subscribe به نتیجه‌ی عملیات صورت گرفته‌است که می‌تواند حاوی اطلاعاتی از سمت سرور و یا خطایی در این بین باشد.

یک نکته: اگر علاقمند باشید تا ساختار واقعی شیء NgForm را مشاهده کنید، در ابتدای متد فوق، console.log(form.form) را فراخوانی کنید و سپس شیء حاصل را در کنسول developer مرورگر بررسی نمائید.


تکمیل Web API برنامه‌ی ASP.NET Core جهت دریافت اطلاعات از کلاینت‌ها

در ابتدای سرویس formPoster، یک چنین تعریفی را داریم:
export class FormPosterService {
  private baseUrl = "api/employee";
به همین جهت نیاز است سرویس Web API سمت سرور خود را بر این مبنا تکمیل کنیم.
ابتدا مدل زیر را به پروژه‌ی ASP.NET Core جاری، معادل نمونه‌ی تایپ‌اسکریپتی سمت کلاینت آن اضافه می‌کنیم. البته در اینجا یک Id نیز اضافه شده‌است:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Employee
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public bool IsFullTime { get; set; }
        public string PaymentType { get; set; }
        public string PrimaryLanguage { get; set; }
    }
}

سپس کنترلر جدید EmployeeController را با محتوای ذیل اضافه خواهیم کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using AngularTemplateDrivenFormsLab.Models;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class EmployeeController : Controller
    {
        public IActionResult Post([FromBody] Employee model)
        {
            //todo: save model

            model.Id = 100;
            return Created("", new { fields = model });
        }
    }
}
این کنترلر با شیوه‌ی Web API تعریف شده‌است. مسیریابی آن با api شروع می‌شود تا با مسیر baseUrl سرویس formPoster تطابق پیدا کند.
در اینجا پس از ثبت فرضی مدل، Id آن به همراه اطلاعات مدل، به نحوی که ملاحظه می‌کنید، بازگشت داده شده‌است. این نوع خروجی، یک چنین JSON ایی را تولید می‌کند:
{"fields":{"id":100,"firstName":"Vahid","lastName":"N","isFullTime":true,"paymentType":"FullTime","primaryLanguage":"Persian"}}
به همین جهت است که در متد extractData، دسترسی به body.fields را مشاهده می‌کنید. این fields در اینجا دربرگیرنده‌ی اطلاعات بازگشتی از سرور است (نام آن دلخواه است و درصورت تغییر آن در سمت سرو، باید این نام را در متد extractData نیز اصلاح کنید).
  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body.fields || {};
  }
اکنون اگر برنامه را با دستورات dotnet watch build و ng build --watch اجرا کنیم، بر روی پورت 5000 قابل دسترسی خواهد بود و پس از ارسال فرم به سرور، چنین خروجی را می‌توان در کنسول developer مرورگر مشاهده کرد:


نمایش success به همراه شیءایی که از سمت سرور دریافت شده‌است؛ که حاصل اجرای سطر ذیل در متد submitForm است:
 data => console.log("success: ", data)
همانطور که مشاهده می‌کنید، این شیء به همراه Id نیز هست. بنابراین درصورت نیاز به آن در سمت کلاینت، خاصیت معادل آن‌را به کلاس کارمند اضافه کرده و در همین سطر فوق می‌توان به آن دسترسی یافت.


بارگذاری اطلاعات drop down از سرور

تا اینجا اطلاعات drop down نمایش داده شده از یک آرایه‌ی مشخص سمت کلاینت تامین شدند. در ادامه قصد داریم تا آن‌ها را از سرور دریافت کنیم. به همین جهت اکشن متد ذیل را به کنترلر سمت سرور برنامه اضافه کنید:
[HttpGet("/api/[controller]/[action]")]
public IActionResult Languages()
{
    string[] languages = { "Persian", "English", "Spanish", "Other" };
    return Ok(languages);
}
که برای آزمایش آن می‌توانید مسیر http://localhost:5000/api/employee/languages را جداگانه در مرورگر درخواست کنید.
پس از آن در سمت کلاینت این تغییرات نیاز هستند:
ابتدا به سرویس FormPosterService دو متد ذیل را اضافه می‌کنیم که کار آن‌ها دریافت و پردازش اطلاعات از api/employee/languages سمت سرور هستند:
  private extractLanguages(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body || {};
  }

  getLanguages(): Observable<any> {
    return this.http
      .get(`${this.baseUrl}/languages`)
      .map(this.extractLanguages)
      .catch(this.handleError);
  }
اینبار چون خروجی سمت سرور را مانند قبل (متد extractData) داخل فیلدی مانند fields محصور نکردیم، همان body دریافتی بازگشت داده شده‌است.
پس از آن دو تغییر ذیل را نیاز است به EmployeeRegisterComponent اعمال کنیم:
  languages = [];

  ngOnInit() {
    this.formPoster
      .getLanguages()
      .subscribe(
        data => this.languages = data,
        err => console.log("get error: ", err)
      );
  }
ابتدا آرایه‌ی زبان‌ها با یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی شده‌است و سپس در متد ngOnInit، کار دریافت اطلاعات آن از سرور، صورت گرفته‌است.

مشکل! ممکن است مدت زمانی طول بکشد تا این اطلاعات از سمت سرور دریافت شوند. در این حالت می‌توان به شکل زیر در فایل employee-register.component.html فرم را تا زمان پر شدن دراپ داون آن مخفی کرد:
<h3 *ngIf="languages.length == 0">Loading...</h3>
<div class="container" *ngIf="languages.length > 0">
در این حالت هر زمانیکه آرایه‌ی زبان‌ها پر شد، loading حذف شده و div نمایان می‌گردد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-05.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات:
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
مطالب
Pipeها در Angular 2 - بخش اول
برای تغییر نحوه نمایش یک عبارت در رابط کاربری، از Pipe استفاده می‌شود. مثلا ممکن است تاریخ تولد به صورت میلادی از سرور دریافت شده باشد، می‌خواهیم بدون تغییری در متغیر حامل تاریخ میلادی و فقط در لایه رابط کاربری، کاربر تاریخ را به صورت شمسی مشاهده کند. به عبارت دیگر برای تغییر نحوه نمایش مقدار نمایشی (display-value) در صفحات HTML خود، از Pipe استفاده می‌شود. 

نحوه استفاده از Pipe

Pipe یک متغیر یا عبارت را به عنوان ورودی دریافت کرده و آن‌را به شکل دیگری برای نمایش تغییر می‌دهد. Pipeها معمولا در صفحات HTML مورد استفاده قرار می‌گیرند. با استفاده از عملگر Pipe (|) به شکل زیر می‌توانید Pipe مورد نظر خود را اعمال کنید.

import { Component } from '@angular/core';

@Component({
  selector: 'hero-birthday',
  template: `<p>The hero's birthday is {{ birthday | date }}</p>`
})
export class HeroBirthdayComponent {
  birthday = new Date(1988, 3, 15); // April 15, 1988
}

در این مثال Pipe از قبل ساخته شده date را بر روی متغییر birthday اعمال می‌کنیم. خروجی کار به شکل زیر خواهد بود.

The hero's birthday is April 15, 1988

لازم به ذکر است Pipe هیچگونه اثری بر روی متغییر birthday نداشته و فقط نحوه نمایش آن را تغییر می‌دهد.

 

Pipeهای از پیش ساخته شده

در انگیولار ۲ یکسری Pipe از پیش ساخته شده مانند DatePipe، UpperCasePipe، LowerCasePipe، CurrencyPipe و PercentPipe وجود دارند که شما در تمامی صفحات HTML می‌توانید بدون هیچ تنظیم اضافه‌ای از آنها استفاده کنید. لیست Pipeهای از پیش ساخته شده را اینجا مشاهده کنید. 


ارسال پارامتر به Pipe

  Pipeها در انگیولار ۲ می‌توانند تعدادی پارامتر ورودی را برای ارائه خروجی مدنظر دریافت کنند. برای فرستادن پارامتر به Pipe، بلافاصله بعد از نام Pipe با استفاده از دو نقطه (:) پارامتر مورد نظر را ارسال می‌کنیم (برای مثال 'currency:'EUR). درصورتیکه Pipe چند پارامتر را دریافت می‌کند، هر پارامتر با یک دو نقطه (:) از هم جدا می‌شوند؛ برای مثال slice:1:5.
  برای نمونه اگر بخواهیم تاریخ موجود در متغیر birthday در مثال قبل را به صورت «04/15/88» نمایش دهیم کافی است پارامتر «MM/dd/yy» را به datePipe ارسال کنیم.
<p>The hero's birthday is {{ birthday | date:"MM/dd/yy" }} </p>

مقدار پارامتر، هر نوع مجازی از Template expressions می‌تواند باشد (از جمله عبارت رشته‌ای یا حتی یک خصوصیت از کامپوننت). بنابراین در سرتاسر برنامه و در هر زمان می‌توانید با تغییر پارامتر در لحظه، خروجی مدنظر خود را به کاربرنهایی نمایش دهید.

 

Template expressions: عباراتی (expressions) که بعد از اجرا توسط انگیولار، تبدیل به یک مقدار جهت نمایش در HTML، کامپوننت یا دایرکتیو می‌شود.


 

استفاده زنجیره‌ای از Pipeها

برای اعمال چند Pipe بر روی یک عبارت، می‌توان از Pipeها به صورت پشت سر هم استفاده کرد. برای مثال در ادامه می‌خواهیم علاوه بر اعمال DatePipe با پارامتر fullDate جهت نمایش تاریخ به صورت Friday, April 15, 1988، حروف را نیز به صورت UpperCase نمایش دهیم. لازم به ذکر است برای نمایش حروف به صورت UpperCase از Pipe به همین نام استفاده می‌کنیم. 

<p>The hero's birthday is {{ birthday | date:"fullDate" | uppercase}} </p>

خروجی کار به شکل زیر خواهد بود. 

The hero's birthday is FRIDAY, APRIL 15, 1988


استفاده از Pipe در TypeScript

برای کسانیکه با انگیولار یک آشنایی دارند، Pipe در انگولار ۲ معادل filter در انگولار یک است. در انگیولار یک با تزریق سرویس filter$ به کنترلرها یا سرویس‌ها، می‌توانستیم filterهای تعریف شده شخصی و از پیش ساخته شده را جهت اعمال بر روی متغیر‌های خود، استفاده کنیم. در انگیولار دو نیز این امکان فراهم شده‌است؛ ولی به سادگی تزریق filter$ نیست. یعنی لازم است علاوه بر تزریق Pipe به سرویس یا کامپوننت‌های خود، Pipe مورد نظر خود را در لیست providers ماژول خود نیز اضافه کنید. برای نمونه اگر بخواهیم DatePipe را در component خود (نه در template) مورد استفاده قرار دهیم به شکل زیر عمل می‌کنیم:

import { Component } from '@angular/core';

// اضافه کردن DatePipe از @angular/common
import { DatePipe } from '@angular/common';

@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {
  title = 'app works!';
  birthDay = new Date(1988, 3, 15);
  strBirthDay = "";

// تزریق DatePipe
  constructor(private datePipe: DatePipe) {
    this.strBirthDay = this.datePipe.transform(this.birthDay, 'yyyy-MM-dd');
  }
}

پس از وارد کردن DatePipe از angular/common@ به کامپوننت و تزریق آن از طریق سازنده کامپوننت، برای اعمال Pipe بر روی عبارت مورد نظر خود، از متد transform استفاده می‌کنیم.

  تمامی Pipeها به واسطه پیاده سازی PipeTransform دارای متد transform هستند. این متد در اولین پارامتر خود، عبارتی را که قرار است Pipe بر روی آن اعمال شود، دریافت می‌کند. در صورتیکه Pipe مورد نظر دارای پارامتر باشد از طریق پارامتر دوم به بعد آنرا دریافت می‌کند.
همانطور که قبلا اشاره شد، علاوه بر تزریق Pipe در کامپوننت یا سرویس، Pipe باید در لیست providers ماژول نیز اضافه شود.
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { FormsModule } from '@angular/forms';
import { HttpModule } from '@angular/http';
import { DatePipe } from '@angular/common'
import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule
  ],
  // افزودن Pipe به Providers
  providers: [DatePipe],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }

نکته‌ای در مورد DatePipe و CurrencyPipe

Pipeهای Date و Currency به دلیل استفاده از شی Intl در داخل خود نیاز به ECMAScript Internationalization API دارند. مرورگرهای قدیمی و همچنین مرورگر Safari به دلیل عدم پشتیبانی از این قضیه به هنگام استفاده از این Pipeها دچار مشکل می‌شوند. برای حل این مشکل کافی است اسکریپت زیر را به صفحه خود اضافه کنید. 

<script src="https://cdn.polyfill.io/v2/polyfill.min.js?features=Intl.~locale.en"></script>

در بخش‌های بعدی نحوه ساخت Pipe‌های سفارشی و همچنین نکات تکمیلی در مورد Pipeها را بررسی خواهیم کرد.

مطالب
قابلیت Templated Razor Delegate
Razor دارای قابلیتی با نام Templated Razor Delegates است. همانطور که از نام آن مشخص است، یعنی Razor Template هایی که Delegate هستند. در ادامه این قابلیت را با ذکر چند مثال توضیح خواهیم داد.
مثال اول:
می‌خواهیم تعدادی تگ li را در خروجی رندر کنیم، این کار را می‌توانیم با استفاده از Razor helpers نیز به این صورت انجام دهیم:
@helper ListItem(string content) {
 <li>@content</li>
}
<ul>
 @foreach(var item in Model) {
 @ListItem(item)
 }
</ul>
همین کار را می‌توانیم توسط Templated Razor Delegate به صورت زیر نیز انجام دهیم:
@{
 Func<dynamic, HelperResult> ListItem = @<li>@item</li>;
}
<ul>
 @foreach(var item in Model) {
 @ListItem(item)
 }
</ul>
برای اینکار از نوع Func استفاده خواهیم کرد. این Delegate یک پارامتر را می‌پذیرد. این پارامتر می‌تواند از هر نوعی باشد. در اینجا از نوع dynamic استفاده کرده‌ایم. خروجی این Delegate نیز یک HelperResult است. همانطور که مشاهده می‌کنید آن را برابر با الگویی که قرار است رندر شود تعیین کرده‌ایم. در اینجا از یک پارامتر ویژه با نام item استفاده شده است. نوع این پارامتر dynamic است؛ یعنی همان مقداری که برای پارامتر ورودی Func انتخاب کردیم. در نتیجه پارامتر ورودی یعنی رشته item جایگزین item@ درون Delegate خواهد شد.
در واقع دو روش فوق خروجی یکسانی را تولید میکنند. برای حالت‌هایی مانند کار با آرایه‌ها و یا Enumerations بهتر است از روش دوم استفاده کنید؛ از این جهت که نیاز به کد کمتری دارد و نگهداری آن خیلی از روش اول ساده‌تر است.

مثال دوم:
اجازه دهید یک مثال دیگر را بررسی کنیم. به طور مثال معمولاً در یک فایل Layout برای بررسی کردن وجود یک section از کدهای زیر استفاده می‌کنیم:
<header>  
    @if (IsSectionDefined("Header"))  
    {  
        @RenderSection("Header")  
    }  
    else  
    {  
        <div>Default Content for Header Section</div>  
    }  
</header>
روش فوق به درستی کار خواهد کرد اما می‌توان آن را با یک خط کد، درون ویو نیز نوشت. در واقع می‌توانیم با استفاده از Templated Razor Delegate یک متد الحاقی برای کلاس ViewPage بنویسیم؛ به طوریکه یک محتوای پیش‌فرض را برای حالتی که section خاصی وجود ندارد، نمایش دهد:
public static HelperResult RenderSection(this WebViewPage page, string name,  
    Func<dynamic, HelperResult> defaultContent)  
{  
    if (page.IsSectionDefined(name))  
    {  
        return page.RenderSection(name);  
    }  
    return defaultContent(null);  
}
بنابراین درون ویو می‌توانیم از متد الحاقی فوق به این صورت استفاده کرد:
<header>  
   @this.RenderSection("Header", @<div>Default Content for Header Section</div>)  
</header>
نکته: جهت بوجود نیامدن تداخل با نمونه اصلی RenderSection درون ویو، از کلمه this استفاده کرده‌ایم.

مثال سوم: شبیه‌سازی کنترل Repeater:
یکی از ویژگی‌های جذاب WebForm کنترل Repeater است. توسط این کنترل به سادگی می‌توانستیم یکسری داده را نمایش دهیم؛ این کنترل در واقع یک کنترل DataBound و همچنین یک Templated Control است. یعنی در نهایت کنترل کاملی بر روی Markup آن خواهید داشت. برای نمایش هر آیتم خاص داخل لیست می‌توانستید از ItemTemplate استفاده کنید. همچنین می‌توانستید از AlternatingItemtemplate استفاده کنید. یا اگر می‌خواستید هر آیتم را با چیزی از یکدیگر جدا کنید، می‌توانستید از SeparatorTemplate استفاده کنید. در این مثال می‌خواهیم همین کنترل را در MVC شبیه‌سازی کنیم.
به طور مثال ویوی Index ما یک مدل از نوع IEnumerable<string> را دارد: 
@model IEnumerable<string>  
@{  
    ViewBag.Title = "Test";  
}
و اکشن متد ما نیز به این صورت اطلاعات را به ویوی فوق پاس میدهد: 
public ActionResult Index()  
{  
    var names = new string[]  
    {  
        "Vahid Nasiri",  
        "Masoud Pakdel",  
        ...  
     };  
  
    return View(names);  
}
 اکنون در ویوی Index می‌خواهیم هر کدام از اسامی فوق را نمایش دهیم. اینکار را می‌توانیم درون ویو با یک حلقه‌ی foreach و بررسی زوج با فرد بودن ردیف‌ها انجام دهیم اما کد زیادی را باید درون ویو بنویسیم. اینکار را می‌توانیم درون یک متد الحاقی نیز انجام دهیم. بنابراین یک متد الحاقی برای HtmlHelper به صورت زیر خواهیم نوشت: 
public static HelperResult Repeater<T>(this HtmlHelper html,  
    IEnumerable<T> items,  
    Func<T, HelperResult> itemTemplate,  
    Func<T, HelperResult> alternatingitemTemplate = null,  
    Func<T, HelperResult> seperatorTemplate = null)  
{  
    return new HelperResult(writer =>  
    {  
        if (!items.Any())  
        {  
            return;  
        }  
        if (alternatingitemTemplate == null)  
        {  
            alternatingitemTemplate = itemTemplate;  
        }  
        var lastItem = items.Last();  
        int ii = 0;  
        foreach (var item in items)  
        {  
           var func = ii % 2 == 0 ? itemTemplate : alternatingitemTemplate;  
           func(item).WriteTo(writer);  
           if (seperatorTemplate != null && !item.Equals(lastItem))  
           {  
               seperatorTemplate(item).WriteTo(writer);  
           }  
           ii++;  
        }  
    });  
}
توضیح کدهای فوق:
خوب، همانطور که ملاحظه می‌کنید متد را به صورت Generic تعریف کرده‌ایم، تا بتواند با انواع نوع‌ها به خوبی کار کند. زیرا ممکن است لیستی از اعداد را داشته باشیم. از آنجائیکه این متد را برای کلاس HtmlHelper می‌نویسیم، پارامتر اول آن را از این نوع می‌گیریم. پارامتر دوم آن، آیتم‌هایی است که می‌خواهیم نمایش دهیم. پارامتر‌های بعدی نیز به ترتیب برای ItemTemplate، AlternatingItemtemplate و SeperatorItemTemplate تعریف شده‌اند و از نوع Delegate با پارامتر ورودی T و خروجی HelperResult هستند. در داخل متدمان یک HelperResult را برمیگردانیم. این کلاس یک Action را از نوع TextWriter از ورودی می‌پذیرد. اینکار را با ارائه یک Lambda Expression با نام writer انجام می‌دهیم. در داخل این Delegate به تمام منطقی که برای نمایش یک آیتم نیاز هست دسترسی داریم. 
ابتدا بررسی کرده‌ایم که آیا آیتم برای نمایش وجود دارد یا خیر. سپس اگر AlternatingItemtemplate برابر با null بود همان ItemTemplate را در خروجی نمایش خواهیم داد. مورد بعدی دسترسی به آخرین آیتم در Collection است. زیرا بعد از هر آیتم باید یک SeperatorItemTemplate را در خروجی نمایش دهیم. سپس توسط یک حلقه درون آیتم‌ها پیمایش میکنیم و ItemTemplate و  AlternatingItemtemplate را توسط متغیر func از یکدیگر تشخیص می‌دهیم و در نهایت درون ویو به این صورت از متد الحاقی فوق استفاده می‌کنیم: 
@Html.Repeater(Model, @<div>@item</div>, @<p>@item</p>, @<hr/>)
متد الحاقی فوق قابلیت کار با انواع ورودی‌ها را دارد به طور مثال مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class Product
{
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
}
می‌خواهیم اطلاعات مدل فوق را در ویوی مربوط درون یک جدول نمایش دهیم، می‌توانیم به این صورت توسط متد الحاقی تعریف شده اینکار را به این صورت انجام دهیم:
<table>
    <tr>
        <td>Id</td>
        <td>Name</td>
    </tr>
    @Html.Repeater(Model, @<tr><td>@item.Id</td><td>@item.Name</td></tr>)
</table>

مطالب
تعریف رنگ در iTextSharp

در کتابخانه‌ی iTextSharp به جهت سازگاری با کتابخانه‌ی اصلی، رنگ‌ها را بر اساس کلاسی به نام BaseColor تعریف کرده‌اند؛ که ای‌کاش به جای این‌کار، همه را با کلاس Color فضای نام استاندارد System.Drawing جایگزین می‌کردند. همین مشکل با فونت هم هست. یک کلاس فونت در فضای نام iTextSharp.text وجود دارد به علاوه کلاس فونت تعریف شده در فضای نام استاندارد System.Drawing دات نت؛ که خیلی سریع می‌تواند به خطای کامپایل زیر ختم شود:

'Font' is an ambiguous reference between 'iTextSharp.text.Font' and 'System.Drawing.Font'	


و در نهایت مجبور خواهیم شد که به صورت صریح علام کنیم، iTextSharp.text.Font منظور ما است و نه آن یکی.
در کل اگر با کلاس Color فضای نام استاندارد System.Drawing بیشتر راحت هستید به صورت زیر هم می‌توان رنگ‌های متداول را مورد استفاده قرار داد:

تعریف رنگ‌ها بر اساس نام آن‌ها:

var color = new BaseColor(Color.LightGray);


تعریف رنگ‌ها بر اساس مقادیر Hex متداول در المان‌های HTML :

var color = new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#1C5E55"));


این نکته‌ای است که شاید خیلی‌ها از وجود آن بی‌اطلاع باشند. به صورت پیش فرض در کلاس استاندارد ColorTranslator، امکان دریافت رنگ‌های بکاررفته در المان‌های HTML به کمک متد ColorTranslator.FromHtml مهیا است.
البته اگر زمانی خواستید خودتان این متد را پیاده سازی کنید، نکته‌ی آن به صورت زیر است:

string htmlColor = "#1C5E55";

int x = Convert.ToInt32(htmlColor.Replace("#", "0x"), 16);
byte red   = (byte)((x & 0xff0000) >> 16);
byte green = (byte)((x & 0xff00) >> 8);
byte blue  = (byte)(x & 0xff);

سپس کلاس‌های Color و همچنین BaseColor امکان پذیرش این اجزای حاصل را دارند (به کمک متد Color.FromRgb و یا سازنده‌ی BaseColor).
علت ذکر ColorTranslator.FromHtml به این بر می‌گردد که ترکیبات رنگ جالبی را می‌توان از جداول HTML ایی موجود در سایت‌های مختلف ایده گرفت و یا حتی از قالب‌های پیش فرض GridView در ASP.NET مثلا.


اکنون برای ساخت جدولی مانند شکل فوق، به ازای هر سلولی که مشاهده می‌کنید باید یکبار BorderColor و BackgroundColor تنظیم شوند. رنگ متن هم از رنگ فونت دریافت می‌شود:

var pdfCell = new PdfPCell(new Phrase(Text, Font))

{
RunDirection = ...,
BorderColor = ...,
BackgroundColor = ...
};


مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت اول
 آشنایی

این قسمت از مقاله به ایده اصلی برنامه نویسی تابعی و دلیل وجودی آن خواهد پرداخت. هیچ شکی نیست که بزرگترین چالش در توسعه نرم افزار‌های بزرگ، پیچیدگی آن است. تغییرات همیش اجتناب ناپذیر هستند. به خصوص زمانی که صحبت از پیاده سازی امکان جدیدی باشد، پیچیدگی اضافه خواهد شد. در نتیجه منجر به سخت شدن فهمیدن کد می‌شود، زمان توسعه را بالاتر می‌برد و باگ‌های ناخواسته را به وجود خواهد آورد. همچنین تغییر هر چیزی در دنیای نرم افزار بدون به وجود آوردن رفتار‌های ناخواسته و یا اثرات جانبی، تقریبا غیر ممکن است. در نهایت همه این موارد می‌توانند سرعت توسعه را پایین برده و حتی باعث شکست پروژه‌های نرم افزاری شوند. سبک‌های کد نویسی دستوری (Imperative) مانند برنامه نویسی شیء گرا، میتوانند به کاهش این پیچیدگی‌ها تا حد خوبی کمک کنند. البته در صورتیکه به طور صحیحی پیاده شوند. در واقع با ایجاد Abstraction در این مدل برنامه نویسی، پیچیدگی‌ها را مخفی میکنیم.


سیر تکاملی الگو‌های برنامه نویسی


برنامه نویسی شیء گرا در خون برنامه نویس‌های سی شارپ جاری است؛ ما معمولا ساعت‌ها درباره اینکه چگونه میتوانیم با استفاده از ارث بری و ترتیب پیاده کلاس‌ها، یک هدف خاص برسیم، بر روی کپسوله سازی تمرکز میکنیم و انتزاع (Abstraction) و چند ریختی ( Polymorphism ) را برای تغییر وضعیت برنامه استفاده میکنیم. در این مدل همیشه احتمال این وجود دارد که چند ترد به صورت همزمان به یک ناحیه از حافظه دسترسی داشته باشند و تغییری در آن به وجود بیاورند و باعث به وجود آمدن شرایط Race Condition شوند. البته همگی به خوبی میدانیم که میتوانیم یک برنامه‌ی کاملا Thread-Safe هم داشته باشیم که به خوبی مباحث همزمانی و همروندی را مدیریت کند؛ اما یک مساله اساسی در مورد کارآیی باقی می‌ماند. گرچه Parallelism به ما کمک میکند که کارآیی برنامه خود را افزایش دهیم، اما refactor کردن کد‌های موجود، به حالت موازی، کاری سخت و پردردسر خواهد بود.


راهکار چیست؟

برنامه نویسی تابعی، یک الگوی برنامه نویسی است که از یک ایده قدیمی (قبل از اولین کامپیوتر‌ها !) برگرفته شده‌است؛ زمانیکه دو ریاضیدان، یک تئوری به نام  lambda calculus را معرفی کردند، که یک چارچوب محاسباتی می‌باشد؛ عملیاتی ریاضی را انجام می‌دهد و نتیجه را محاسبه میکند، بدون اینکه تغییری را در وضعیت داده‌ها و وضعیت، به وجود بیاورد. با این کار، فهمیدن کد‌ها آسانتر خواهد بود و اثرات جانبی را کمتر خواهد کرد، همچین نوشتن تست‌ها ساده‌تر خواهند شد.


زبان‌های تابعی

جالب است اگر زبان‌های برنامه نویسی را که از برنامه نویسی تابعی پشتیبانی میکنند، بررسی کنیم، مانند Lisp , Clojure, Erlang, Haskel، هر کدام از این زبان‌ها جنبه‌های مختلفی از برنامه نویسی تابعی را پوشش میدهند. #F یک عضو از خانواده ML می‌باشد که بر روی دات نت فریمورک در سال 2002 پیاده سازی شده. ولی جالب است بدانید بیشتر زبان‌های همه کاره مانند #C به اندازه کافی انعطاف پذیر هستند تا بتوان الگوهای مختلفی را توسط آن‌ها پیاده کرد. از آنجایی که اکثرا ما از #C برای توسعه نرم افزارهایمان استفاده میکنیم، ترکیب ایده‌های برنامه نویسی تابعی میتواند راهکار جالبی برای حل مشکلات ما باشد.


مفاهیم پایه ای

قبلا درباره توابع ریاضی صحت کردیم. در زبان‌های برنامه نویسی هم ایده همان است؛ ورودی‌های مشخص و خروجی مورد انتظار، بدون تغییری در حالت برنامه. به این مفاهیم شفافیت و صداقت توابع میگوییم که در ادامه با آن بیشتر آشنا میشویم. به این نکته توجه داشته باشید که منظور از تابع در #C فقط Method نیست؛ Func , Action , Delegate هم نوعی تابع هستند.


شفافیت توابع (Referential Transparency)

به طور ساده با نگاه کردن به ورودی‌های تابع و نام آن‌ها باید بتوانیم کاری را که انجام میدهد، حدس بزنیم. یعنی یک تابع باید بر اساس ورودی‌های آن کاری را انجام دهد و نباید یک پارامتر Global آن را تحت تاثیر قرار دهد. پارامتر‌های Global میتوانند یک Property در سطح یک کلاس باشند، یا یک شیء که وضعیت آن تحت کنترل تابع نیست؛ مانند شی DateTime. به مثال زیر توجه کنید:
public int CalculateElapsedDays(DateTime from)
{
   DateTime now = DateTime.Now;
   return (now - from).Days;
}
این تابع شفاف نیست. چرا؟ چون امروز، یک خروجی را میدهد و فردا یک خروجی دیگر را! به بیان دیگر وابسته به یک شیء سراسری DateTime.Now است.
آیا میتوانید این تابع را شفاف کنیم؟ بله!
چطور؟ به سادگی! با تغییر پارامتر‌های ورودی:
 public static int CalculateElapsedDays(DateTime from, DateTime now) => (now - from).Days;
در مثال بالا، ما وابستگی به یک شیء سراسری را از بین بردیم.


صداقت توابع (Function Honesty)

صداقت یک تابع یعنی یک تابع باید همه اطلاعات مربوط به ورودی‌ها و خروجی‌ها را پوشش دهد. به این مثال دقت کنید:
public int Divide(int numerator, int denominator)
{
   return numerator / denominator;
}
آیا این تابع شفاف است؟ بله.
آیا این همه مواردی را که از آن انتظار داریم پوشش میدهد؟ احتمالا خیر!

اگر دو عدد صحیح را به این تابع بفرستیم، احتمالا مشکلی پیش نخواهد آمد. اما همانطور که حدس میزنید اگر پارامتر دوم 0 باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
var result = Divide(1,0);
قطعا خطای Divide By Zero را خواهیم گرفت. امضای این تابع به ما اطلاعاتی درباره خطاهای احتمالی نمی‌دهد.

چگونه مشکل را حل کنیم؟ تایپ ورودی را به شکل زیر تغییر دهیم:
public static int Divide(int numerator, NonZeroInt denominator)
{
   return numerator / denominator.Value;
}
NonZeroInt یک نوع ورودی اختصاصی است که خودمان طراحی کرده‌ایم که تمام مقادیر را به جز صفر، قبول میکند.

به طور کلی تمرین زیادی لازم داریم تا بتوانیم با این مفاهیم به طور عمیق آشنا شویم. در این مقاله قصد دارم جنبه‌های ابتدایی برنامه نویسی تابعی مانند  Functions as first class values ، High Order Functions و Pure Functions را مورد بررسی قرار دهم.

Functions as first-class values

ترجمه فارسی این کلمه ما را از معنی اصلی آن خیلی دور می‌کند؛ احتمالا یک ترجمه ساد‌ه‌ی آم میتواند «تابع، ارزش اولیه کلاس» باشد!
وقتی توابع first-class values باشند، یعنی می‌توانند به عنوان ورودی سایر توابع استفاده شوند، می‌توانند به یک متغیر انتساب داده شوند، دقیقا مثل یک مقدار. برای مثال:
Func<int, bool> isMod2 = x => x % 2 == 0;
var list = Enumerable.Range(1, 10);
var evenNumbers = list.Where(isMod2);
در این مثال، تابع، First-class value می‌باشد؛ چون شما می‌توانید آن را به یک متغیر نسبت دهید و به عنوان ورودی به تابع بعدی بدهید. در مدل برنامه نویسی تابعی، تلقی شدن توابع به عنوان مقدار، ضروری است. چون به ما امکان تعریف توابع High-Order را میدهد.


High-Order Functions (HOF)

توابع مرتبه بالا! یک یا چند تابع را به عنوان ورودی می‌گیرند و یک تابع را به عنوان نتیجه بر میگرداند. در مثال بالا Extension Method ، Where یک تابع High-Order می‌باشد.
پیاده سازی Where احتمالا به شکل زیر می‌باشد:
public static IEnumerable<T> Where<T>(this IEnumerable<T> ts, Func<T, bool> predicate)
{
   foreach (T t in ts)
      if (predicate(t))
         yield return t;
}
1. وظیفه چرخیدن روی آیتم‌های لیست، مربوط به Where می‌باشد.
2. ملاک تشخیص اینکه چه آیتم‌هایی در لیست باید وجود داشته باشند، به عهده متدی می‌باشد که آن را فراخوانی میکند.

در این مثال، تابع Where، تابع ورودی را به ازای هر المان، در لیست فراخوانی میکند. این تابع می‌تواند طوری طراحی شود که تابع ورودی را به صورت شرطی اعمال کند. آزمایش این حالت به عهده شما می‌باشد. اما به صورت کلی انتظار می‌رود که قدرت توابع High-Order را درک کرده باشید.


Pure Functions

توابع خالص در واقع توابع ریاضی هستند که دو مفهوم ابتدایی که قبلا درباره آن‌ها صحبت کردیم را دنبال می‌کنند؛ شفافیت و صداقت توابع. توابع خالص نباید هیچوقت اثر جانبی (side effect) ای داشته باشند. این یعنی نباید یک global state را تغییر دهند و یا از آن‌ها به عنوان پارامتر ورودی استفاده کنند. توابع خالص به راحتی قابل تست شدن هستند. چون به ازای یک ورودی، یک خروجی ثابت را بر میگردانند. ترتیب محاسبات اهمیتی ندارد! این‌ها بازیگران اصلی یک برنامه تابعی می‌باشد که می‌توانند برای اجرای موازی، محاسبه متاخر ( Lazy Evaluation ) و کش کردن ( memoization ) استفاده شوند.

در ادامه این سری مقالات، به پیاده سازی‌ها و الگوهای رایج برنامه نویسی تابعی با #C بیشتر خواهیم پرداخت.
مطالب
Accord.NET #3
در مطلب قبل یک مثال مفهومی درباره کاربرد SVM بیان شد و دیدیم که این الگوریتم، یک روش دودویی است و عموما برای زمانی به کار می‌رود که مجموعه داده ما شامل دو کلاس باشد.
اگر بخواهیم نوع چهار میوه (سیب، گلابی، موز، پرتغال) را که از خط سورتینگ عبور می‌کنند، تشخیص دهیم و یا اینکه بخواهیم تشخیص اعداد دست نویس را داشته باشیم و یا اینکه حتی مطالب این وب سایت را که شامل چندین برچسب هستند، طبقه بندی کنیم، آیا در این تشخیص‌ها SVM به ما کمک می‌کند؟ پاسخ مثبت است.
در فضای نام یادگیری ماشین Accord.NET دو تابع خوب MulticlassSupportVectorLearning و MultilabelSupportVectorMachine برای این گونه از مسائل تعبیه شده است. زمانیکه مسئله‌ی ما شامل مجموعه داده‌هایی بود که در چندین کلاس دسته بندی می‌شوند (مانند دسته بندی میوه، اعداد و ...) روش Multiclass  و زمانیکه عناصر مجموعه داده ما به طور جداگانه شامل چندین برچسب باشند (مانند دسته بندی مطالب با داشتن چندین تگ، ...) روش Multilabel ابزار مفیدی خواهند بود. (+)

با توجه به دودویی بودن ماشین بردار پشتیبان، دو استراتژی برای به کارگیری این الگوریتم برای دسته بندی‌های چند کلاسه وجود دارد:
  • روش یک در مقابل همه - One-against-all : در این روش عملا همان روش دودویی SVM را برای هر یک از کلاس‌ها به صورت جداگانه بررسی می‌کنیم. مثلا برای تشخیص میوه، یک بار دو کلاس سیب و غیر سیب (مابقی) بررسی می‌شوند و به همین ترتیب برای سایر کلاس‌ها و در مجموع صفحات ابرصفحه جدا کننده بین هر کلاس در مقابل سایر کلاس‌ها ایجاد می‌شود.

  • روش یک در مقابل یک - One-against-one (*) : در این روش هر کلاس، با هر یک از کلاس‌های دیگر به صورت تک تک بررسی می‌شود و صفحات ابرصفحه جدا کننده مابین هر جفت کلاس متفاوت ایجاد می‌شود. (بیشتر در +)

*روش "یک در مقابل یک" یا One-against-one اساس کار دسته بندی MulticlassSupportVectorMachine در فضای نام Accord.MachineLearning است.

یک مثال کاربردی :  هدف در این مثال دسته بندی اعداد فارسی به کمک MulticlassSupportVectorMachine است.

به معرفی ابزار کار مورد نیاز می‌پردازیم.

1.مجموعه ارقام دستنویس هدی: مجموعه ارقام دستنویس هدی که اولین مجموعه‌ی بزرگ ارقام دستنویس فارسی است، مشتمل بر ۱۰۲۳۵۳ نمونه دستنوشته سیاه سفید است. این مجموعه طی انجام یک پروژه‏‌ی کارشناسی ارشد درباره بازشناسی فرم‌های دستنویس تهیه شده است. داده‌های این مجموعه از حدود ۱۲۰۰۰ فرم ثبت نام آزمون سراسری کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۴ و آزمون کاردانی پیوسته‌‏ی دانشگاه جامع علمی کاربردی سال ۱۳۸۳ استخراج شده است. (اطلاعات بیشتر درباره مجموعه ارقام دستنویس هدی) .

تعداد 1000 نمونه (از هر عدد 100 نمونه) از این مجموعه داده، با فرمت bmp در این پروژه مورد استفاده قرار گرفته که به همراه پروژه در انتهای این مطلب قابل دریافت است.

2.استخراج ویژگی (Feature extraction ) : در بازشناسی الگو و مفاهیم کلاس بندی، یکی از مهمترین گام‌ها، استخراج ویژگی است. ما موظف هستیم تا اطلاعات مناسبی را به عنوان ورودی برای دسته بندی‌مان معرفی نماییم. روش‌های مختلفی برای استخراج ویژگی وجود دارند. ویژگی‌ها به دو دسته‌ی کلی ویژگی‌های ظاهری (Appearance) و ویژگی‌های توصیف کننده ( Descriptive) قابل تقسیم هستند. در تشخیص حروف و اعداد، ویژگی‌هایی مانند شدت نور نقاط (Intensity)، تعداد حلقه بسته، تعداد خطوط راست، تعداد دندانه، تعداد نقطه (برای حروف) و ... در دسته‌ی اول و ویژگی‌هایی مانند شیب خطوط، گرادیان، میزان افت یا شدت نور یک ناحیه، HOG و ... در دسته دوم قرار می‌گیرند. در این مطلب ما تنها از روش شدت نور نقاط برای استخراج ویژگی‌هایمان استفاده کرده‌ایم.
کد زیر با دریافت یک فایل Bitmap، ابتدا ابعاد را به اندازه 32*32 تغییر می‌دهد و سپس آن‌را به صورت یک بردار 1*1024 را بر می‌گرداند:

        //تابع استخراج ویژگی
        private static double[] FeatureExtractor(Bitmap bitmap)
        {
            bitmap = BitmapResizer(bitmap, 32, 32);

            double[] features = new double[32 * 32];
            for (int i = 0; i < 32; i++)
                for (int j = 0; j < 32; j++)
                    features[i * 32 + j] = (bitmap.GetPixel(j, i).R == 255) ? 0 : 1;

            return features;
        }

        //تابع تغییر دهنده ابعاد عکس
        private static Bitmap BitmapResizer(Bitmap bitmap, int width, int height)
        {
            var newbitmap = new Bitmap(width, height);
            using (Graphics g = Graphics.FromImage((Image)newbitmap))
            {
                g.InterpolationMode = System.Drawing.Drawing2D.InterpolationMode.HighQualityBicubic;
                g.DrawImage(bitmap, 0, 0, width, height);
            }
            return newbitmap;
        }
3.ایجاد ورودی‌ها و برچسب : در این مرحله ما باید ورودی‌های دسته بندی SVM را که عملا آرایه‌ای براساس تعداد نمونه‌های مجموعه آموزش (train) است، ایجاد نماییم.

ورودی‌ها (inputs) = با توجه به اینکه تعداد نمونه‌ها 50 مورد از هر عدد (مجموعا 500 نمونه) تعیین شده است و تعداد ویژگی‌های هر نمونه یک بردار با طول 1024 است، ابعاد ماتریس ورودی مان [1024][500] می‌شود.
برچسب‌ها (labels) = تعداد برچسب مسلما به تعداد نمونه هایمان یعنی 500 مورد می‌باشد و مقادیر آن قاعدتا عدد متناظر آن تصویر است.


برای این کار از قطعه کد زیر استفاده می‌کنیم :
            var path = new DirectoryInfo(Directory.GetCurrentDirectory()).Parent.Parent.FullName + @"\dataset\";

            // ایجاد ورودی و برچسب
            int trainingCount = 50;
            double[][] inputs = new double[trainingCount * 10][];
            int[] labels = new int[trainingCount * 10];

            var index = 0;
            var filename = "";
            Bitmap bitmap;
            double[] feature;

            for (int number = 0; number < 10; number++)
            {
                for (int j = 0; j < trainingCount; j++)
                {
                    index = (number * trainingCount) + j;
                    filename = string.Format(@"{0}\{0} ({1}).bmp", number, j + 1);
                    bitmap = new Bitmap(path + filename);

                    feature = FeatureExtractor(bitmap);

                    inputs[index] = feature;
                    labels[index] = number;

                    Console.WriteLine(string.Format("{0}.Create input and label for number {1}", index, number));
                }
            }
4.در نهایت به دسته بندمان که همان MulticlassSupportVectorLearning است، خواهیم رسید. همانطور که در مطلب قبل مطرح شد، پس از تعریف پارامترهای Classifier مان، باید آن را به یک الگوریتم یادگیری که در اینجا هم همان روش SMO است، نسبت دهیم.
        private static double MachineLearning(IKernel kernel, double[][] inputs, int[] labels)
        {
            machine_svm = new MulticlassSupportVectorMachine(1024, kernel, 10);

            // معرفی دسته بندمان به الگوریتم یادگیری SMO
            MulticlassSupportVectorLearning ml = new MulticlassSupportVectorLearning(machine_svm, inputs, labels)
            {
                Algorithm = (svm, classInputs, classOutputs, i, j) => 
                    new SequentialMinimalOptimization(svm, classInputs, classOutputs)
            };

            var error = ml.Run();
            return error;
        }
می‌توانیم پس از اینکه ماشین دسته بندمان آماده شد، برای آزمایش تعدادی از نمونه‌های جدید و دیده نشده (UnSeen) را که در نمونه‌های آموزشی وجود نداشتند، مورد ارزیابی قرار دهیم. برای این کار اعداد 0 تا 9 از مجموعه داده مان را در نظر می‌گیریم و به وسیله کد زیر نتایج را مشاهده می‌کنیم :
            // بررسی یک دسته از ورودی‌ها 
            index = 51;
            for (int number = 0; number < 10; number++)
            {
                filename = string.Format(@"{0}\{0} ({1}).bmp", number, index);
                bitmap = new Bitmap(path + filename);

                feature = FeatureExtractor(bitmap);

                double[] responses;
                int recognizednumber = machine_svm.Compute(feature, out responses);

                Console.WriteLine
                (
                    String.Format
                    (
                        "Recognized number for file {0} is : '{1}' [{2}]",
                        filename,
                        recognizednumber,
                        (recognizednumber == number ? "OK" : "Error")
                    )
                );
                if (!machine_svm.IsProbabilistic)
                {
                    // Normalize responses
                    double max = responses.Max();
                    double min = responses.Min();

                    responses = Accord.Math.Tools.Scale(min, max, 0, 1, responses);
                    //int minIndex = Array.IndexOf(responses, 0);              
                }
            }


مشاهده می‌شود که تنها بازشناسی تصاویر اعداد 4 و 6، به اشتباه انجام شده است که جای نگرانی نیست و می‌توان با افزایش تعداد نمونه‌های آموزشی و یا تغییرات پارامتر‌ها از جمله نوع کرنل و یا الگوریتم آموزنده این خطاها را نیز بر طرف کرد.

همانطور که دیدیم SVM گزینه‌ی بسیار مناسبی برای طبقه بندی خیلی از مسائل دو کلاسه و یا حتی چند کلاسه است. اما آکورد دات نت Classifier‌های خوب دیگری (مانند Naive Bayes و Decision Trees یا درخت تصمیم و ... ) را نیز در چارچوب خود جای داده که در مطالب آینده معرفی خواهند شد.

دریافت پروژه
مطالب
کامپوننت‌های جنریک در Blazor
طرح مشکل! نیاز به دریافت انواع و اقسام مقادیر یک جنس (مانند اعداد و یا تاریخ) در کامپوننت‌های Blazor

فرض کنید می‌خواهید عددی را در کامپوننتی، دریافت کنید. می‌توان اینکار را با تعریف یک پارامتر عمومی به صورت زیر انجام داد:
[Parameter] public int Value { get; set; }
و ... مشکل از همینجا شروع می‌شود! خوب، برای نوع‌های double ، decimal ، float ، long و غیره چه باید کرد؟ آیا باید به ازای هر کدام، یک پارامتر مخصوص را تعریف کنیم؟ و یا اگر خواستیم زمان و تاریخ را از کاربر دریافت کنیم، آیا باید او را مجبور به ارائه‌ی فقط DateTime کنیم و یا ... شاید بهتر باشد به او بگوییم اگر «رشته‌ای» را در اختیار ما قرار دهید، ما یکبار دیگر خودمان کار تبدیل آن‌را به نوع تاریخ انجام خواهیم داد!
برای حل این نوع مشکلات، می‌توان در Blazor پارامترها را جنریک تعریف کرد. برای نمونه اگر به طراحی یک سری کامپوننت‌های پایه‌ای Blazor دقت کنیم، امکان دریافت مستقیم انواع و اقسام اعداد و یا انواع و اقسام نوع‌های مرتبط با زمان را دارند؛ بدون اینکه این اطلاعات را به صورت رشته‌ای دریافت کنند و یا به ازای هر نوع عددی، یک پارامتر جداگانه را تعریف و یا اینکه استفاده کننده را محدود به ورود تنها یک نوع عددی و یا زمانی خاص کرده باشند.


نحوه‌ی جنریک تعریف کردن یک کامپوننت در Blazor

Blazor فایل‌های razor. را در حین پروسه‌ی build، به cs. تبدیل می‌کند و از آنجائیکه فایل‌های razor. الزامی به تعریف نام کلاس مرتبط را ندارند و این نام به صورت خودکار دقیقا از نام خود فایل، دریافت می‌شود، نیاز است راهی را یافت تا بتوان کلاس مرتبط را به صورت Generic تعریف کرد. برای این منظور، دایرکتیو ویژه‌ای به نام typeparam@ پیش‌ بینی شده‌است که توسط آن می‌توان یک یا چند نوع/پارامتر جنریک جدا شده‌ی توسط کاما را تعریف کنیم (تعریف شده‌ی در فایل فرضی MyGenericComponent.razor):
@typeparam T

@code {
    [Parameter] public T Value { get; set; }
}
در این مثال کامپوننتی را مشاهده می‌کنید که مقدار دریافتی خود را به صورت جنریک از نوع T دریافت می‌کند. این T باید توسط دایرکتیو typeparam@ دقیقا قید شود تا در حین ساخت خودکار کلاس معادل این فایل، مورد استفاده قرار گیرد.


نحوه‌ی جنریک تعریف کردن کامپوننت‌های دارای code-behind

اگر قسمت code@ فایل‌های razor. را به فایل‌های code-benind منتقل می‌کنید و داخل فایل razor.، کد #C نمی‌نویسید، روش جنریک تعریف کردن یک کامپوننت، به صورت زیر خواهد بود (برای مثال دو فایل MyGenericComponentWithCodeBehind.razor و MyGenericComponentWithCodeBehind.razor.cs تعریف شده‌اند):
using Microsoft.AspNetCore.Components;

namespace BlazorGenericComponents.Pages;

public partial class MyGenericComponentWithCodeBehind<T>
{
    [Parameter] public T Value { get; set; }
}
در اینجا ذکر دایرکتیو typeparam@ در فایل razor. متناظر هم باید صورت گیرد:
@typeparam T
یعنی هر دو کلاس نهایی حاصل از این فایل‌ها که به صورت partial تعریف شده‌اند (و در آخر یکی می‌شوند)، باید به صورت جنریک تعریف شوند.


روش مقید کردن پارامترهای جنریک در کامپوننت‌ها

از زمان دات نت 6 به بعد، امکان محدود کردن بازه‌ی نوع‌های قابل پذیرش T نیز میسر شده‌است:
@typeparam T where T : IMyInterface


روش مشخص کردن صریح نوع پارامترهای جنریک، در حین استفاده‌ی از آن‌ها

عموما نیازی به مشخص کردن نوع پارامترهای جنریک، در حین استفاده‌ی از آن‌ها نیست و کامپایلر بر اساس نوع مقدار ورودی، سعی خواهد کرد این نوع را به صورت خودکار تشخیص دهد؛ اما اگر به هر دلیلی چنین امری ممکن نبود و خطایی را دریافت کردید، می‌توان نوع پارامتر جنریک را به صورت زیر مشخص کرد:
<MyGenericComponent Value="10" T="int"/>
در اینجا نام پارامتر جنریک، ذکر شده و سپس نوعی به آن انتساب داده می‌شود.


روش پردازش پارامترهای جنریک در کامپوننت‌ها

تا اینجا امکان پذیرش نوع‌های جنریک را توسط استفاده کننده میسر کردیم؛ اما قسمت دیگر آن، نحوه‌ی کار با نوع T، درون یک کامپوننت است:
using Microsoft.AspNetCore.Components;

namespace BlazorGenericComponents.Pages;

public partial class MyGenericComponentWithCodeBehind<T>
{
    private string FormattedValue { set; get; }

    [Parameter] public T Value { get; set; }

    [Parameter] public string Format { get; set; }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        FormattedValue = ConvertNumberToText();
    }

    private string ConvertNumberToText()
    {
        return Value switch
        {
            short shortValue => shortValue.ToString(Format),
            ushort ushortValue => ushortValue.ToString(Format),
            int intValue => intValue.ToString(Format),
            uint uintValue => uintValue.ToString(Format),
            byte byteValue => byteValue.ToString(Format),
            sbyte sbyteValue => sbyteValue.ToString(Format),
            decimal decimalValue => decimalValue.ToString(Format),
            double doubleValue => doubleValue.ToString(Format),
            float floatValue => floatValue.ToString(Format),
            long longValue => longValue.ToString(Format),
            ulong ulongValue => ulongValue.ToString(Format),
            _ => string.Empty
        };
    }
}
برای مثال فرض کنید کامپوننت جنریک ما قرار است انواع و اقسام اعداد را بپذیرد و سپس بر اساس Format مشخص شده، آن‌ها را نمایش دهد. در اینجا جهت واکنش نشان دادن به تغییرات Value، می‌توان از روال رخ‌داد گردان OnParametersSet استفاده کرد. سپس در متد ConvertNumberToText، بر اساس هر نوع میسر عددی، باید منطق ویژه‌ای را تهیه کرد که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید.

و در آخر نمایش نهایی آن هم در فایل razor. متناظر، به این صورت خواهد بود:
@typeparam T

@FormattedValue
مطالب
xamarin.android قسمت دوم
در بحث گذشته کنترل‌های مورد نظر را بصورت داینامیک تولید کردیم که در طراحی Appهای پیچیده مناسب نمی‌باشد و بهتر است فرم و طراحی گرافیکی را از قبل آماده کرده و در activity اجرا نماییم. به فرم‌های از قبل طراحی شده، layout گفته میشود. layout‌ها با فرمت xml ساخته می‌شوندو بنابراین به زبان سی شارپ مربوط نمی‌باشد.
   
در زامارین 2 نوع layout داریم
1: صفحات razor از قبل پردازش شده PreProcessRazorPaged
2: layout استاندارد اندروید با ساختار xml که در زامارین ساخته میشود. در اینجا یک طراح جهت طراحی گرافیکی اندروید نصب میشود که خروجی را به xml تبدیل میکند.
  
محل استاندارد طراحی layout
در دایرکتوری resource بر روی دایرکتوری layout راست کلیک نموده و add new item و سپس android layout را انتخاب می‌کنیم که در این حالت یک فایل با پسوند xml اضافه میشود. با انتخاب layout و زدن دکمه f4، پنجره properties باز شده و میتوانیم خصوصیات layout را تغییر دهیم.
پس از ایجاد layout که دستورات غیر اجرایی (مرده) می‌باشد، بایستی آن‌ها به کلاس‌های کنترل معادل خود در اندروید تبدیل شوند که به این عملیات inflating و یا inflation نیز گفته میشود. پس از عملیات inflating می‌توان کنترل‌ها را پیدا کرده و آنها را برنامه نویسی کنیم.

FindViewbyid در پارامتر ورودی خود از طریق Resource.id، نام کنترل را دریافت نموده و بصورت Object باز می‌گرداند که بایستی نتیجه خروجی را به کلاس همان کنترل Cast نماییم:
Button btn = FindViewById<Button>(Resource.Id.button1);
در اینجا جهت ساده شدن دستور Find، از ساختار Generic استفاده می‌شود. در این روش پس از دستور FindviewById، نوع کنترل را مشخص می‌نماییم و نتیجه خروجی را در متغیری از نوع var ذخیره نماییم که بطور اتوماتیک در سی شارپ نوع var به نوع آن شیء تبدیل میشود.
EditText همان Textbox خودمان می‌باشد. در Toolbox کنترلی به نام PlainText یک TextBox را به layout اضافه میکند؛ ولی در Activity یا همان برنامه نویسی، نام کلاس اصلی Textbox جهت برنامه نویسی، EditText می‌باشد:
FindViewById<EditText>(Resource.Id.txtname).Text = "";
که برای دسترسی مستقیم به Text و مقدار دهی به Property و یا Event‌ها، اینطور هم استفاده میشود.
  
ساخت برنامه‌های چندین فرمی

هر layout یک اکتیویتی مربوط به خودش را دارد. اگر بخواهیم بین فرم‌های مختلف حرکت کنیم، به ازای هر فرم، یک Activity کنترل کننده همان فرم را اضافه می‌کنیم. در یک Activity با ارسال سیگنالی به نام Intent که پارامتر اول آن، Activity مبدا یا This و پارامتر دوم آن، Activity مقصد می‌باشد. سپس به سیستم عامل اطلاع میدهیم که می‌خواهیم این سیگنال را ارسال کنیم و ارسال آن با StartActivity می‌باشد:
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
StartActivity(_intent);


ارسال پارامتر

جهت ارسال داده‌های معمولی bool,double,string,float,long,... و آرایه ای از آن، از دستور PutExtra استفاده می‌شود:
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
string Test="Vlaueone";

_intent.PutExtra("mainactivity", Test);
StartActivity(_intent);



گرفتن پارامتر

در Activity مقصد، اطلاعات مربوط به سیگنال ارسال شده، در مقادیر Global intent ذخیره می‌شود و بر اساس نوع داده ارسال شده، تابع GetExtra را می‌نویسیم:
string Getintent = Intent.GetStringExtra("mainactivity");



ارسال object از کلاس‌ها بین Activityها


در زامارین، object کلاس‌ها را به یک string استاندارد بصورت json تبدیل می‌کنیم و به این عملیات Serialization گفته میشود. این کار نیز توسط کتابخانه‌های مختلفی انجام می‌شود مانند NewtonSoft. سپس رشته json ایجاد شده را با تابع PutExtra، به همراه سیگنال Intent، به Activity دوم پاس میدهیم:
List<Product> products;
products = new List<Product>();
Product p = new Product
            {

                name = FindViewById<EditText>(Resource.Id.mainedittextname).Text,
                price = Convert.ToInt32(FindViewById<EditText>(Resource.Id.mainedittextprice).Text)
            };
products.Add(p);
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
_intent.PutExtra("products", JsonConvert.SerializeObject(products));
StartActivity(_intent);
در Activity دوم آن‌را توسط کتابخانه‌ی NewtonSoft، به کلاس اصلی DeSerialize میکنیم که عملیات آن با دستورات ذیل انجام  میشود:
var p = JsonConvert.DeserializeObject<List<Product>>(Intent.GetStringExtra("products"));
foreach (var item in p)
{
   Toast.MakeText(this, $" {item.name} , {item.price}",
                  ToastLength.Long).Show();
};
در کد بالا Toast را در حلقه می‌بینید که در واقع همانند alert در وب و یا همانند MessageBox در ویندوز فرم یا Wpf عمل میکند. در پارامتر اول به آن میگوییم که برای این اکتیویتی است. پارامتر دوم آن جهت نمایش مقدار و در پارامتر سوم، مدت نمایش طولانی برای آن در نظر گرفته شده است و با جایگزینی Long با Short، زمان نمایش آن کوتاه‌تر میشود و در آخر با show هم آن را نمایش میدهد.

در ادامه کلاس‌های مورد نظر را جهت تعریف در دایرکتوری Model ایجاد میکنیم. مثل کلاس Product که بصورت Public نیز می‌باشد. از منوی Tools -> Nuget Package Management -> Manage nuget Package for Solution  را انتخاب و سپس NewtonSoft را اضافه می‌کنیم.
از متد Finish برای اتمام کار و یا پایان Activity نیز استفاده میشود.
 
AleartDialog

AlertDialog زیر کلاس Dialog است که می‌تواند یک، دو و یا سه دکمه را نمایش دهد. اگر فقط می‌خواهید یک رشته را در این کادر محاوره ای نمایش دهید، از روش SetMessage استفاده کنید. قطعه کد زیر می‌تواند برای ایجاد یک AlertDialog ساده با دو دکمه حذف و لغو استفاده شود: 
//set alert for executing the task
AlertDialog.Builder alert = new AlertDialog.Builder(this);
alert.SetTitle("Confirm delete");
alert.SetMessage("Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit.");
alert.SetPositiveButton("Delete", (senderAlert, args) =>
            {
                Toast.MakeText(this, "Deleted!", ToastLength.Short).Show();
            });

alert.SetNegativeButton("Cancel", (senderAlert, args) =>
            {
                Toast.MakeText(this, "Cancelled!", ToastLength.Short).Show();
            });

Dialog dialog = alert.Create();
dialog.Show();
 
DialogFragment
AleartDialog فقط میتواند اطلاعات محدودی را نمایش دهد؛ مانند نمایش حداکثر یک یا دو Button,EditText به کاربر. در حالیکه در برنامه نیاز به دیالوگی با ظاهر سفارشی داریم تا بتوانیم ظاهر آن را تغییر دهیم.

Fragment

با استفاده از Fragment میتوانیم layout هایی از پیش طراحی شده را بسازیم و چند صفحه را بصورت layout با Activity پیاده سازی کنیم. در اینجا اگر layout دوم load بشود، در این حالت اگر نیاز به ورود داده‌های مورد نیاز از طریق layout اول یا اصلی را داشته باشد، برای کاربر خسته کننده می‌‌شود. از این رو بهتر است layout دوم کوچکی بر روی layout اول یا اصلی نمایش داده شود. از این رو میتوان بجای layout از DialogFragment استفاده کنیم.
کلاس  DialogFragment میتواند دیالوگی را در وسط صفحه نمایش دهد ولی view و ظاهر آن از یک layout از قبل ساخته شده load و نمایش داده میشود. این کار از طریق تکنیک Inflate انجام میشود.
در ادامه یک کلاس را از Dialog Fragment مشتق کرده و در تابع oncreate، ظاهر و یا layout از پیش طراحی شده را بصورت ذیل در حافظه load کرده و بعنوان نتیجه خروجی باز می‌گردانیم:
public class DialogFragmentActivity : DialogFragment
{
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater, ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            var dlg = inflater.Inflate(Resource.Layout.layoutDialog, container, false);
            return dlg;
        }
}
و در اکتیویتی اصلی برای فراخوانی کلاس فرگمنت از کد زیر استفاده میشود:
DialogFragmentActivity dlg = new DialogFragmentActivity ();
dlg.Show(this.FragmentManager, "Fragment");
پارامتر اول در واقع بعنوان fragment manager معاون اکتیویتی می‌باشد و در پارامتر دوم هم یک اسم دلخواه را برای آن انتخاب میکنیم. در متد باز نویسی شده On start نیز میتوان طول و عرض آن و رنگ پشت زمینه Fragment را تغییر داد که کد‌های آن را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
public override void OnStart()
{
            base.OnStart();
            Dialog dialog = Dialog;
            if (dialog != null)
            {
                dialog.Window.SetLayout(ViewGroup.LayoutParams.MatchParent, ViewGroup.LayoutParams.WrapContent);
                dialog.Window.SetBackgroundDrawable(new ColorDrawable(Color.Transparent));
            }
}
اگر برنامه را اجرا و فرگمنت را نیز اجرا کنید، می‌بینید که یک کادر، بصورت Header در بالای فرگمنت نمایان شده‌است که زیاد جالب نیست. برای حذف Header فرگمنت، از کد ذیل میتوانید استفاده کنید:
public override Dialog OnCreateDialog(Bundle savedInstanceState)
{
            Dialog NotTitle = base.OnCreateDialog(savedInstanceState);
            NotTitle.Window.RequestFeature(WindowFeatures.NoTitle);

            return NotTitle;
}
مطالب
فراخوانی GraphQL API در یک کلاینت Angular
در قسمت‌های قبل ( ^  ، ^ و  ^ ) GraphQL  را در ASP.Net Core راه اندازی کردیم و در قسمت ( فراخوانی GraphQL API در یک کلاینت ASP.NET Core  ) از GraphQL API  فراهم شده در یک کلاینت ASP Net Core  استفاده کردیم. اکنون می‌خواهیم چگونگی استفاده از GraphQL را در انگیولار، یاد بگیریم.
Apollo Angular، به شما اجازه میدهد داده‌ها را از یک سرور GraphQL دریافت و از آن برای ساختن UI ‌های واکنشی و پیچیده در انگیولار استفاده کنید. وقتی که از Apollo Client استفاده می‌کنیم، نیازی نیست هیچ چیز خاصی را در مورد سینتکس query ‌ها یادبگیریم؛ به دلیل اینکه همه چیز همان استاندارد GraphQL می‌باشد. هر چیزی را که شما در GraphQL query IDE تایپ می‌کنید، می‌توانید آن‌ها را در کد‌های Apollo Client نیز قرار دهید.

Installation with Angular Schematics 
 
بعد از ایجاد یک پروژه انگیولار با دستور زیر
ng new apollo-angular-project
در ترمینال VS Code  دستور زیر را وارد نمایید: 
ng add apollo-angular
تنها کاری که بعد از اجرای دستور بالا نیاز است انجام دهیم، تنظیم آدرس سرور GraphQL می‌باشد. از این رو فایل graphql.module.ts را باز کنید و متغیر uri را مقدار دهی کنید.
const uri = 'https://localhost:5001/graphql';
اکنون همه چیز تمام شده‌است. شما می‌توانید اولین query خود را اجرا کنید. 

Installation without Angular Schematics 

اگر می‌خواهید Apollo را بدون کمک گرفتن از Angular Schematics نصب کنید، در ابتدا کتابخانه‌های زیر را نصب نمائید:
npm install --save apollo-angular \
  apollo-angular-link-http \
  apollo-link \
  apollo-client \
  apollo-cache-inmemory \
  graphql-tag \
  graphql
کتابخانه apollo-client نیازمند AsyncIterable می‌باشد. به همین جهت مطمئن شوید فایل tsconfig.json شما به صورت زیر است:
{
  "compilerOptions": {
    // ...
    "lib": [
      "es2017",
      "dom",
      "esnext.asynciterable"
    ]
  }
}
اکنون شما تمام وابستگی‌های مورد نیاز را دارید. سپس می‌توانید اولین Apollo Client خود را اجرا کنید. 
در ادامه، فایل app.module.ts را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش کنید:
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';

import { AppComponent } from './app.component';
import { HttpClientModule } from "@angular/common/http";
import { ApolloModule, APOLLO_OPTIONS } from "apollo-angular";
import { HttpLinkModule, HttpLink } from "apollo-angular-link-http";
import { InMemoryCache } from "apollo-cache-inmemory";


@NgModule({
  declarations:
    [
      AppComponent
    ],
  imports:
    [
      BrowserModule,
      HttpClientModule,
      ApolloModule,
      HttpLinkModule
    ],
  providers:
    [
      {
        provide: APOLLO_OPTIONS,
        useFactory: (httpLink: HttpLink) => {
          return {
            cache: new InMemoryCache(),
            link: httpLink.create({
              uri: "https://localhost:5001/graphql"
            })
          }
        },
        deps:
          [
            HttpLink
          ]
      }],
  bootstrap:
    [
      AppComponent
    ]
})
export class AppModule { }
چه کاری در اینجا انجام شده است:
- با استفاده از سرویس apollo-angular-link-http و HttpLink، کلاینت را به یک سرور GraphQL متصل می‌کنیم. 
- apollo-cache-inmemory و InMemoryCache محلی برای ذخیره سازی داده‌ها می‌باشد. 
- APOLLO_OPTIONS فراهم کننده تنظیمات Apollo Client است.
- HttpLink نیاز به HttpClient دارد. به همین خاطر است که ما از HttpClientModule استفاده کرده‌ایم. 

Links and Cache 
 Apollo Client، یک لایه واسط شبکه قابل تعویض را دارد که به شما اجازه می‌دهد تا تنظیم کنید که چگونه query ‌ها در HTTP ارسال شوند؛ یا کل بخش Network را با چیزی کاملا سفارشی سازی شده جایگزین کنید؛ مثل یک websocket transport.
apollo-angular-link-http : از Http  برای ارسال query ‌ها استفاده می‌کند. 
apollo-cache-inmemory : پیاده سازی کش پیش فرض برای Apollo Client 2.0 می‌باشد. 
 
نکته
 Apollo یک سرویس export شده انگیولار از apollo-angular، برای به اشتراک گذاشتن داده‌های GraphQL با UI شما می‌باشد.

شروع کار
به همان روش که فایل‌های Model را برای کلاینت ASP.NET Core ایجاد کردیم، در اینجا هم ایجاد می‌کنیم. کار را با ایجاد کردن یک پوشه جدید به نام types، شروع می‌کنیم و چند type را در آن تعریف خواهیم کرد ( OwnerInputType ،AccountType  و OwnerType ):
export type OwnerInputType = {
    name: string;
    address: string;
}
export type AccountType = {
    'id': string;
    'description': string;
    'ownerId' : string;
    'type': string;
}
import { AccountType } from './accountType';
 
export type OwnerType = {
    'id': string;
    'name': string;
    'address': string;
    'accounts': AccountType[];
}

سپس یک سرویس را به نام graphql ایجاد می‌کنیم: 
ng g s graphql
و آن را همانند زیر ویرایش می‌کنیم: 
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Apollo } from 'apollo-angular';
import gql from 'graphql-tag';

@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class GraphqlService {

  constructor(private apollo: Apollo) { }
  
}
اکنون همه چیز آماده است تا تعدادی query و mutation را اجرا کنیم ( providedIn ).

بازیابی تمامی Owner ها 
سرویس graphql  را باز می‌کنیم و آن را همانند زیر ویرایش می‌کنیم ( اضافه کردن متد getOwners ):
  public getOwners = () => {
    return this.apollo.query({
      query: gql`query getOwners{
      owners{
        id,
        name,
        address,
        accounts{
          id,
          description,
          type
        }
      }
    }`
    });
  }

سپس فایل app.component.ts را باز کرده و همانند زیر ویرایش می‌کنیم: 
export class AppComponent implements OnInit {

  public owners: OwnerType[];
  public loading = true;

  constructor(private graphQLService: GraphqlService) { }

  ngOnInit() {
    this.graphQLService.getOwners().subscribe(result => {
      this.owners = result.data["owners"] as OwnerType[];
      this.loading = result.loading;
    });
  }
}

و هم چنین app.component.html:
<div>
    <div *ngIf="!this.loading">
        <table>
            <thead>
                <tr>
                    <th>
                        #
                    </th>
                    <th>
                        نام و نام خانوادگی
                    </th>
                    <th>
                        آدرس
                    </th>
                </tr>
            </thead>

            <tbody>
                <ng-container *ngFor="let item of this.owners;let idx=index" [ngTemplateOutlet]="innertable"
                    [ngTemplateOutletContext]="{item:item, index:idx}"></ng-container>
            </tbody>

        </table>
    </div>
    <div *ngIf="this.loading">
        <p>
            در حال بارگذاری لیست ...
        </p>
    </div>
</div>


<ng-template #innertable let-item="item" let-idx="index">
    <tr>
        <td>{{idx+1}}</td>
        <td>{{item.name}}</td>
        <td>{{item.address}}</td>
    </tr>
    <tr *ngIf="this.item.accounts && this.item.accounts.length > 0">
        <td colspan="4">
            <div>
                <p>Accounts</p>
            </div>
            <div>
                <table>
                    <thead>
                        <tr>
                            <th>#</th>
                            <th>نوع</th>
                            <th>توضیحات</th>
                        </tr>
                    </thead>
                    <tbody>
                        <tr *ngFor="let innerItem of this.item.accounts;let innerIndex=index">
                            <td>
                                {{innerIndex+1}}
                            </td>
                            <td>
                                {{innerItem.type}}
                            </td>
                            <td>
                                {{innerItem.description}}
                            </td>
                        </tr>
                    </tbody>
                </table>
            </div>
        </td>
    </tr>
</ng-template>
اکنون جهت اجرای پروژه، کد‌های ضمیمه شده در پایان قسمت ( GraphQL Mutations در ASP.NET Core ( عملیات POST, PUT, DELETE ) ) را دانلود نمایید و آن را اجرا کنید: 
dotnet restore
dotnet run
سپس پروژه را اجرا کنید: 
ng serve

خروجی به صورت زیر می‌باشد (لیست تمامی Owner ‌ها به همراه Account‌های مربوط به هر Owner):


در متد getOwner، بجای apollo.query می‌توان از apollo.watchQuery استفاده کرد که در نمونه زیر، در ابتدا، GraphQL query را در تابع gql ( از graphql-tag ) برای خصوصیت query در متد apollo.watchQuery پاس میدهیم.
  public getOwners = () => {
    return this.apollo.watchQuery<any>({
      query: gql`query getOwners{
        owners{
          id,
          name,
          address,
          accounts{
            id,
            description,
            type
          }
        }
      }`
    })
  }

و سپس در کامپوننت:
export class AppComponent implements OnInit {

  loading: boolean;
  public owners: OwnerType[];

  private querySubscription: Subscription;

  constructor(private graphQLService: GraphqlService) { }

  ngOnInit() {
    this.querySubscription = this.graphQLService.getOwners()
      .valueChanges
      .subscribe(result => {
        this.loading = result.loading;
        this.owners = result.data["owners"] as OwnerType[];
      });
  }

  ngOnDestroy() {
    this.querySubscription.unsubscribe();
  }
}
متد watchQuery، شیء QueryRef را برگشت می‌دهد که خصوصیت valueChanges را دارد که آن یک Observable می‌باشد. Observable تنها یک بار صادر خواهد شد و آن زمانی است که query کامل می‌شود و خصوصیت loading به false  تنظیم خواهد شد؛ مگر اینکه شما پارامتر notifyOnNetworkStatusChange را در watchQuery  به true  تنظیم کنید. شیء منتقل شده از طریق یک Observable، شامل خصوصیات loading ،error و data است. هنگامی که نتیجه query برگشت داده می‌شود، به خصوصیت data انتساب داده می‌شود. 
 


مابقی query ‌ها و mutation ها از سرویس graphql
بازیابی یک Owner  مشخص 

  public getOwner = (id) => {
    return this.apollo.query({
      query: gql`query getOwner($ownerID: ID!){
      owner(ownerId: $ownerID){
        id,
        name,
        address,
        accounts{
          id,
          description,
          type
        }
      }
    }`,
      variables: { ownerID: id }
    })
  }

ایجاد یک Owner جدید 
  public createOwner = (ownerToCreate: OwnerInputType) => {
    return this.apollo.mutate({
      mutation: gql`mutation($owner: ownerInput!){
        createOwner(owner: $owner){
          id,
          name,
          address
        }
      }`,
      variables: { owner: ownerToCreate }
    })
  }

ویرایش یک Owner 
  public updateOwner = (ownerToUpdate: OwnerInputType, id: string) => {
    return this.apollo.mutate({
      mutation: gql`mutation($owner: ownerInput!, $ownerId: ID!){
        updateOwner(owner: $owner, ownerId: $ownerId){
          id,
          name,
          address
        }
      }`,
      variables: { owner: ownerToUpdate, ownerId: id }
    })
  }

و در نهایت حذف یک Owner
  public deleteOwner = (id: string) => {
    return this.apollo.mutate({
      mutation: gql`mutation($ownerId: ID!){
        deleteOwner(ownerId: $ownerId)
       }`,
      variables: { ownerId: id }
    })
  }
اکنون شما می‌توانید با ویرایش کردن فایل app.component.ts یا ایجاد کردن کامپوننت‌های جدید، از نتایج بدست آمده استفاده کنید.


کد‌های کامل این قسمت را از ایجا دریافت کنید : GraphQL_Angular.zip
کد‌های کامل قسمت ( GraphQL Mutations در ASP.NET Core ( عملیات POST, PUT, DELETE ) ) را از اینجا دریافت کنید :  ASPCoreGraphQL_3.rar