مطالب
5 قابلیت برتر جدید در ASP.NET Web API 2
ASP.NET Web API 2 بهمراه یک سری قابلیت جدید جالب منتشر شده است. در این پست 5 قابلیت برتر از این قابلیت‌های جدید را بررسی می‌کنیم.


1. Attribute Routing

در کنار سیستم routing فعلی، ASP.NET Web API 2 حالا از Attribute Routing هم پشتیبانی می‌کند. در مورد سیستم routing فعلی، می‌توانیم قالب‌های متعددی برای routing بنویسیم. هنگامی که یک درخواست به سرور میرسد، کنترلر مناسب انتخاب شده و اکشن متد مناسب فراخوانی می‌شود.
در لیست زیر قالب پیش فرض routing در Web API را مشاهده می‌کنید.
Config.Routes.MapHttpRoute(
     name: "DefaultApi",
     routeTemplate: "api/{Controller}/{id}",
     defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
);
این رویکرد routing مزایای خود را دارد. از جلمه اینکه تمام مسیرها در یک مکان واحد تعریف می‌شوند، اما تنها برای الگوهایی مشخص. مثلا پشتیبانی از nested routing روی یک کنترلر مشکل می‌شود.
در ASP.NET Web API 2 به سادگی می‌توانیم الگوی URI ذکرد شده را پشتیبانی کنیم. لیست زیر نمونه ای از یک الگوی URI با AttributeRouting را نشان می‌دهد.
URI Pattern --> books/1/authors

[Route("books/{bookId}/authors")]
public IEnumerable<Author> GetAuthorByBook(int bookId) { ..... }

2. CORS - Cross Origin Resource Sharing

بصورت نرمال، مرورگرها اجازه درخواست‌های cross-domain را نمی‌دهند، که بخاطر same-origin policy است. خوب، (CORS (Cross Origin Resource Sharing چیست؟
CORS یک مکانیزم است که به صفحات وب این را اجازه می‌دهد تا یک درخواست آژاکسی (Ajax Request) به دامنه ای دیگر ارسال کنند. دامنه ای به غیر از دامنه ای که صفحه وب را رندر کرده است. CORS با استاندارد‌های W3C سازگار است و حالا ASP.NET Web API در نسخه 2 خود از آن پشتیبانی می‌کند.

3. OWIN (Open Web Interface for .NET) self-hosting

ASP.NET Web API 2 بهمراه یک پکیج عرضه می‌شود، که Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost نام دارد.
طبق گفته وب سایت http://owin.org :
OWIN یک اینترفیس استاندارد بین سرور‌های دات نت و اپلیکیشن‌های وب تعریف می‌کند. هدف این اینترفیس جداسازی (decoupling) سرور و اپلیکیشن است. تشویق به توسعه ماژول‌های ساده برای توسعه اپلیکیشن‌های وب دات نت. و بعنوان یک استاندارد باز (open standard) اکوسیستم نرم افزار‌های متن باز را تحریک کند تا ابزار توسعه اپلیکیشن‌های وب دات نت توسعه یابند.
بنابراین طبق گفته‌های بالا، OWIN گزینه ای ایده آل برای میزبانی اپلیکیشن‌های وب روی پروسس هایی به غیر از پروسس IIS است. پیاده سازی‌های دیگری از OWIN نیز وجود دارند، مانند Giacomo، Kayak,Firefly و غیره. اما Katana گزینه توصیه شده برای سرور‌های مایکروسافت و فریم ورک‌های Web API است.


4. IHttpActionResult

در کنار دو روش موجود فعلی برای ساختن response اکشن متد‌ها در کنترلر ها، ASP.NET Web API 2 حالا از مدل جدیدی هم پشتیبانی می‌کند.
IHttpResponseMessage یک اینترفیس است که بعنوان یک فاکتوری (factory) برای HttpResponseMessage کار می‌کند. این روش بسیار قدرتمند است بدلیل اینکه web api را گسترش می‌دهد. با استفاده از این رویکرد، می‌توانیم response هایی با هر نوع دلخواه بسازیم.
برای اطلاعات بیشتر به how to serve HTML with IHTTPActionResult مراجعه کنید.


5. Web API OData

پروتکل (OData (Open Data Protocol در واقع یک پروتکل وب برای کوئری گرفتن و بروز رسانی داده‌ها است. ASP.NET Web API 2 پشتیبانی از expand, $select$ و value$ را اضافه کرده است. با استفاده از این امکانات، می‌توانیم نحوه معرفی پاسخ سرور را کنترل کنیم، یعنی representation دریافتی از سرور را می‌توانید سفارشی کنید.
  • expand$: بصورت نرمال، هنگام کوئری گرفتن از یک کالکشن OData، پاسخ سرور موجودیت‌های مرتبط (related entities) را شامل نمی‌شود. با استفاده از expand$ می‌توانیم موجودیت‌های مرتبط را بصورت inline در پاسخ سرور دریافت کنیم.
  • select$: از این متد برای انتخاب چند خاصیت بخصوص از پاسخ سرور استفاده می‌شود، بجای آنکه تمام خاصیت‌ها بارگذاری شوند.
  • value$: با این متد مقدار خام (raw) فیلد‌ها را بدست می‌آورید، بجای دریافت آنها در فرمت OData.


چند مقاله خوب دیگر

نظرات مطالب
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!
این ماژول و کدهای اون رو به روز کردم و از اینجا قابل دریافت است:
HtmlCleaner.zip

تفاوت‌ها:
- برای دات نت سه و نیم کامپایل شده. فقط فایل dll رو به پروژه خودتون cs یا vb اضافه کنید.
- متد ToSafeHtml کلاس HtmlSanitizer برای کار با تگ‌های مشخص شده با حروف کوچک و بزرگ بهبود یافته (الان در همین سایت جاری استفاده می‌شود).
- الزامی نیست حتما از AntiXssModule آن استفاده کنید. کلا هرجایی که Allow Html دارید، متد ToSafeHtml را برای پاکسازی اطلاعات فراخوانی کنید (در MVC و یا در وب فرم‌ها).
- کلاس PersianProofWriter هم به آن اضافه شده (جزئی از ToSafeHtml است). یک سری از مسایل مانند نیم فاصله‌ها رو به صورت خودکار اصلاح می‌کند؛ به همراه اصلاح ی و ک فارسی.

به صورت خلاصه:
فقط از متد ToSafeHtml کلاس HtmlSanitizer آن به صورت دستی و در موارد لازم که HTML از کاربر دریافت می‌شود، استفاده کنید.
مطالب
Tag Helper Components در ASP.NET Core 2.0
Tag Helper Components یکی از ویژگی‌های جدید ASP.NET Core 2.0 است و هدف آن میسر ساختن ایجاد و یا ویرایش المان‌های HTML ایی در حال رندر در صفحه هستند. برای مثال یکی از کاربردهای آن‌ها می‌تواند افزودن اسکریپتی به صورت پویا به تمام صفحات سایت باشد؛ مانند روش مایکروسافت برای افزودن Application Insights به برنامه‌های ASP.NET Core. در این حالت متد UserApplicationInsights یک tag helper component را به سیستم تزریق وابستگی‌ها اضافه می‌کند که کار آن افزودن اسکریپت‌های Application Insights به برنامه است؛ بدون اینکه نیازی باشد تا صفحات برنامه را جهت درج این اسکریپت‌ها ویرایش کرد یا تغییر داد.

یک مثال: تهیه‌ی یک TagHelperComponent جهت ویرایش تگ‌های article

using System;
using System.ComponentModel;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.AspNetCore.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace TestTagHelperComponent2.Utils
{
    public class ArticleTagHelperComponent : TagHelperComponent
    {
        public override Task ProcessAsync(TagHelperContext context, TagHelperOutput output)
        {
            if (string.Equals(context.TagName, "article", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                output.PostContent.AppendHtml("<script>console.log('Running ArticleTagHelperComponent');</script>");
            }
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا کار با ارث بری از کلاس پایه TagHelperComponent شروع می‌شود. عملکرد آن این است که اگر موتور Razor به پردازش تگ article رسید:
<article>
    For Testing the TagHelperComponent.
</article>
آنگاه اسکریپتی را که ملاحظه می‌کنید در این بین درج کند.

در ادامه برای اینکه سیستم را از وجود این TagHelperComponent مطلع کنیم، باید آن‌را به صورت یک سرویس جدید، به فایل آغازین برنامه معرفی کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddTransient<ITagHelperComponent, ArticleTagHelperComponent>();
   services.AddMvc();
}
این نوع کامپوننت‌ها تمام تگ‌های مشخص article موجود در صفحه را هدف قرار می‌دهند. اما ... اگر آن‌را اجرا کنید اتفاقی خاصی رخ نخواهد داد!
نکته‌ی مهم TagHelperComponentها این است که در قسمت بررسی تگ در حال پردازش:
 if (string.Equals(context.TagName, "article", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
اگر این تگ ویژه که در اینجا برای مثال article نام دارد، پیشتر تحت عنوان یک TagHelperComponentTagHelper ثبت شده باشد، آنگاه قابلیت اجرا و تحت تاثیر قراردادن این تگ را خواهد یافت. به همین جهت باید این تگ را به عنوان HtmlTargetElement به صورت ذیل تعریف کرد:
using System;
using System.ComponentModel;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.AspNetCore.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace TestTagHelperComponent2.Utils
{
    [HtmlTargetElement("article")]
    [EditorBrowsable(EditorBrowsableState.Never)]
    public class ArticleTagHelperComponentTagHelper : TagHelperComponentTagHelper
    {
        public ArticleTagHelperComponentTagHelper(
            ITagHelperComponentManager componentManager,
            ILoggerFactory loggerFactory)
        : base(componentManager, loggerFactory)
        {
        }
    }
}
سپس آن‌را به فایل Views\_ViewImports.cshtml به نحو زیر اضافه نمود:
@addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
@addTagHelper *, TestTagHelperComponent2
در اینجا TestTagHelperComponent2 نام اسمبلی جاری است که حاوی ArticleTagHelperComponentTagHelper می‌باشد.

پس از این تنظیمات است که اگر برنامه را اجرا کنید، این تغییر را (درج اسکریپت در بین تگ article) ملاحظه خواهید کرد:



Tag Helper Components توکار ASP.NET Core 2.0

در حال حاضر دو TagHelperComponent به نام‌های HeadTagHelper و BodyTagHelper به صورت پیش فرض به سیستم اضافه شده‌اند. یعنی تگ‌های head و body در ASP.NET Core 2.0 را می‌توان توسط TagHelperComponent تحت تاثیر قرار داد و نیازی به تنظیمات TagHelperComponentTagHelper اضافه‌ی فوق برای آن‌ها وجود ندارد.
یک مثال:
    public class MyHeadTagHelperComponent : TagHelperComponent
    {
        public override Task ProcessAsync(TagHelperContext context, TagHelperOutput output)
        {
            if (string.Equals(context.TagName, "head", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                output.PostContent.AppendHtml("<script>console.log('head tag');</script>");
            }
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
در اینجا چون تگ ویژه‌ی head پیشتر در سیستم ثبت شده‌است، مقایسه‌ی انجام شده معتبر بوده و برای فعالسازی آن تنها کاری را که باید انجام داد، ثبت سرویس آن است (البته به شرطی که Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers در فایل Views\_ViewImports.cshtml پیشتر تعریف شده باشد):
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddTransient<ITagHelperComponent, MyHeadTagHelperComponent>();
   services.AddTransient<ITagHelperComponent, ArticleTagHelperComponent>();
   services.AddMvc();
}
اینکار سبب درج اسکریپتی پیش از بسته شدن تگ head صفحه می‌شود:

اشتراک‌ها
نگاهی بر wyam

jekyll یا hexo و ...برنامه هایی هستند که یک وبسایت را برای شما به صورت استاتیک تولید می‌کنند این برنامه نیز مشابه با آنهاست و در دات نت نوشته شده است

نگاهی بر wyam
مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
در حین کار با برنامه‌های وب، چشم‌پوشی از جاوا اسکریپت عملا ممکن نیست؛ هرچند با Blazor، امکان انجام کارهایی را یافته‌ایم که پیشتر با MVC و یا Razor pages میسر نبودند، اما هیچگاه به تنهایی نمی‌تواند جایگزین کامل جاوا اسکریپت، در تولید برنامه‌های وب باشد. بنابراین ضروری است که نحوه‌ی یکپارچگی جاوا اسکریپت را با برنامه‌های مبتنی بر Blazor، بررسی کنیم.


ایجاد کامپوننت جدید BlazorJS

برای بررسی نحوه‌ی تعامل جاوا اسکریپت و Blazor، در ابتدا کامپوننت جدید Pages\LearnBlazor\BlazorJS.razor را ایجاد کرده:
@page "/BlazorJS"

<h3>BlazorJS</h3>

@code
{
}
و همچنین مدخل منوی آن‌را نیز بر اساس مسیریابی ابتدای فایل این کامپوننت، به فایل Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="BlazorJS">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> BlazorJS
    </NavLink>
</li>


روش فراخوانی کدهای جاوا اسکریپتی از طریق کدهای سی‌شارپ Blazor

فرض کنید می‌خواهیم در حین کلیک بر روی دکمه‌ای مانند دکمه‌ی حذف، ابتدا تائیدیه‌ای را توسط تابع confirm جاوا اسکریپتی، از کاربر اخذ کنیم. روش انجام چنین کاری در برنامه‌های مبتنی بر Blazor به صورت زیر است:
@page "/BlazorJS"

@inject IJSRuntime JsRuntime

<h3>BlazorJS</h3>

<div class="row">
    <button class="btn btn-secondary" @onclick="TestConfirmBox">Test Confirm Button</button>
</div>
<div class="row">
    @if (ConfirmResult)
    {
        <p>Confirmation has been made!</p>
    }
    else
    {
        <p>Confirmation Pending!</p>
    }
</div>

@code {
    string ConfirmMessage = "Are you sure you want to click?";
    bool ConfirmResult;

    async Task TestConfirmBox()
    {
        ConfirmResult = await JsRuntime.InvokeAsync<bool>("confirm", ConfirmMessage);
    }
}
توضیحات:
- در اینجا می‌خواهیم تابع استاندارد confirm جاوا اسکریپتی را از طریق کدهای سی‌شارپ، با کلیک بر روی دکمه‌ی Test Confirm Button، فراخوانی کنیم. به همین جهت onclick@ این دکمه، به متد TestConfirmBox کدهای UI سی‌شارپ این کامپوننت، متصل شده‌است.
- برای دسترسی به توابع جاوا اسکریپتی، نیاز است سرویس توکار IJSRuntime را به کدهای کامپوننت تزریق کنیم که روش انجام آن‌را توسط دایرکتیو inject@ مشاهده می‌کنید. برای دسترسی به این سرویس توکار، نیاز به تنظیمات ابتدایی خاصی نیست و اینکار پیشتر انجام شده‌است.
- سرویس JsRuntime تزریق شده، دو متد مهم InvokeVoidAsync و InvokeAsync را جهت فراخوانی توابع جاوا اسکریپتی به همراه دارد. اگر تابعی، خروجی غیر void داشته باشد، باید از متد InvokeAsync استفاده کرد. برای مثال خروجی تابع استاندارد confirm، از نوع boolean است. بنابراین نوع این خروجی را به صورت یک آرگومان جنریک متد InvokeAsync مشخص کرده‌ایم.
- اولین پارامتر متد InvokeAsync، نام رشته‌ای تابع جاوا اسکریپتی است که قرار است صدا زده شود. پارامترهای اختیاری بعدی که به صورت params object?[]? args تعریف شده‌اند، لیست نامحدود آرگومان‌های ورودی این متد هستند.
- فیلد ConfirmMessage، پیامی را جهت اخذ تائید، تعریف می‌کند که به عنوان پارامتر متد confirm، توسط JsRuntime.InvokeAsync فراخوانی خواهد شد.
- فیلد ConfirmResult، نتیجه‌ی فراخوانی متد confirm جاوا اسکریپتی را به همراه دارد.
- در اینجا روش عکس العمل نشان دادن به خروجی دریافتی از متد جاوااسکریپتی را نیز مشاهده می‌کنید. پس از پایان متد TestConfirmBox که یک متد رویدادگران است، همانطور که در مطلب بررسی «چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها» نیز بررسی کردیم، متد StateHasChanged، در پشت صحنه فراخوانی می‌شود که سبب رندر مجدد UI خواهد شد. بنابراین در حین رندر مجدد UI، بر اساس مقدار جدید ConfirmResult دریافت شده‌ی از کاربر، با تشکیل یک if/else@، می‌توان به نتیجه‌ی تائید یا عدم تائید کاربر، واکنش نشان داد. با این توضیحات در اولین بار نمایش کامپوننت جاری چون مقدار ConfirmResult مساوی false است، پیام زیر را مشاهده می‌کنیم:


اما در ادامه با کلیک بر روی دکمه و تائید پیام ظاهر شده، عبارت زیر ظاهر می‌شود:



روش افزودن یک کتابخانه‌ی خارجی جاوا اسکریپتی به پروژه‌های Blazor

فرض کنید می‌خواهیم پیام‌های برنامه را توسط کتابخانه‌ی معروف جاوا اسکریپتی Toastr نمایش دهیم؛ با این دمو.
مرحله‌ی اول کار با این کتابخانه، دریافت فایل‌های CSS و JS آن است. برای این منظور قصد داریم از برنامه‌ی مدیریت بسته‌های LibMan استفاده کنیم:
dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
بنابراین خط فرمان را در ریشه‌ی پروژه گشوده و پنج دستور فوق را اجرا می‌کنیم. دستور اول، ابزار خط فرمان LibMan را نصب می‌کند. دستور دوم، یک فایل libman.json خالی را در این پوشه ایجاد می‌کند و سه دستور بعدی، جی‌کوئری، بوت استرپ و toastr را دریافت و در پوشه‌ی wwwroot/lib قرار می‌دهند. Toastr برای اجرا، نیاز به jQuery نیز دارد.
البته تعاریف مداخل آن‌ها به فایل libman.json نیز اضافه می‌شوند. مزیت آن، اجرای دستور libman restore برای بازیابی و نصب مجدد تمام بسته‌های ذکر شده‌ی در فایل libman.json است.

پس از دریافت بسته‌های سمت کلاینت آن، مداخل مرتبط را به فایل Pages\_Host.cshtml برنامه‌ی Blazor Server اضافه خواهیم کرد (و یا در فایل wwwroot/index.html برنامه‌های Blazor WASM).
<head>
    <base href="~/" />
    <link rel="stylesheet" href="lib/toastr/build/toastr.min.css" />

</head>
<body>
 
    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
مدخل فایل css آن‌را در قسمت head و فایل js آن‌را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

یک نکته: می‌توان فایل csproj برنامه را به صورت زیر تغییر داد تا کار اجرای دستور libman restore را قبل از build، به صورت خودکار انجام دهد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <Target Name="DebugEnsureLibManEnv" BeforeTargets="BeforeBuild" Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' ">
    <!-- Ensure libman is installed -->
    <Exec Command="libman --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="libman is required to build and run this project. To continue, please run `dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli`, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'libman'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(MSBuildProjectDirectory)" Command="libman restore" />
  </Target>
</Project>


روش فراخوانی یک کتابخانه‌ی خارجی جاوا اسکریپتی در پروژه‌های Blazor

پس از افزودن فایل‌های سمت کلاینت toastr و تعریف مداخل آن در فایل Pages\_Host.cshtml برنامه‌ی Blazor Server جاری، اکنون می‌خواهیم از این کتابخانه استفاده کنیم. یک روش کار با این نوع کتابخانه‌های عمومی و سراسری به صورت زیر است:
- ابتدا فایل خالی جدید wwwroot\js\common.js را ایجاد می‌کنیم.
- سپس تابع عمومی و سراسری ShowToastr را بر اساس امکانات کتابخانه‌ی toastr و مستندات آن، به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  // Toastr don't work with Bootstrap 4.2
  toastr.options.toastClass = "toastr"; // https://github.com/CodeSeven/toastr/issues/599

  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 20000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 20000 });
  }
};
چون تابع ShowToastr به شیء window انتساب داده شده‌است، در سراسر برنامه‌ی جاری قابل دسترسی است.
سطر اول آن هم برای رفع عدم تداخل با بوت استرپ 4x اضافه شده‌است. بوت استرپ 4x به همراه کلاس‌های CSS مشابهی است که نیاز است با تنظیم toastClass به مقداری دیگر، این تداخل را برطرف کرد.

- در ادامه مدخل تعریف فایل wwwroot\js\common.js را به انتهای تگ body فایل Pages\_Host.cshtml اضافه می‌کنیم:
    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>

در آخر برای آزمایش آن به کامپوننت Pages\LearnBlazor\BlazorJS.razor مراجعه کرده و تابع سراسری ShowToastr را دقیقا مانند روشی که در مورد تابع confirm بکار بردیم، توسط سرویس JsRuntime، فراخوانی می‌کنیم:
@page "/BlazorJS"

@inject IJSRuntime JsRuntime


<div class="row">
    <button class="btn btn-success" @onclick="@(()=>TestSuccess("Success Message"))">Test Toastr Success</button>
    <button class="btn btn-danger" @onclick="@(()=>TestFailure("Error Message"))">Test Toastr Failure</button>
</div>

@code {
    async Task TestSuccess(string message)
    {
        await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
    }

    async Task TestFailure(string message)
    {
        await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "error", message);
    }
}
در اینجا دو دکمه، جهت فراخوانی متد ShowToastr با پارامترهای مختلفی تعریف شده‌اند. چون تابع ShowToastr خروجی ندارد، به همین جهت اینبار از متد InvokeVoidAsync استفاده کرده‌ایم. پارامتر اول آن، نام متد ShowToastr است. پارامتر‌های دوم و سوم آن با آرگومان‌های (type, message) تعریف شده‌ی تابع ShowToastr تطابق دارند. به علاوه در این مثال، روش ارسال پارامترها را نیز در onlick@ توسط arrow functions مشاهده می‌کنید.



کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی

می‌توان جهت کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr، متدهای الحاقی زیر را برای سرویس IJSRuntime تهیه کرد:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorServerSample.Utils
{
    public static class JSRuntimeExtensions
    {
        public static ValueTask ToastrSuccess(this IJSRuntime JSRuntime, string message)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
        }

        public static ValueTask ToastrError(this IJSRuntime JSRuntime, string message)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "error", message);
        }
    }
}
و سپس فضای نام آن‌را به فایل Imports.razor_ معرفی نمود تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شوند.
@using BlazorServerSample.Utils
به این ترتیب به فراخوانی‌های ساده شده‌ی زیر خواهیم رسید:
async Task TestSuccess(string message)
{
   //await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
   await JsRuntime.ToastrSuccess(message);
}


فراخوانی یک متد عمومی واقع در کامپوننت فرزند از طریق کامپوننت والد

فرض کنید در کامپوننت فرزند Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor که در قسمت‌های قبل آن‌را تکمیل کردیم، متد عمومی زیر تعریف شده‌است:
@inject IJSRuntime JsRuntime


@code {
    // ...

    public async Task TestSuccess(string message)
    {
        await JsRuntime.ToastrSuccess(message);
    }
}
اکنون اگر بخواهیم این متد عمومی را از طریق کامپوننت والد یا دربرگیرنده‌ی آن فراخوانی کنیم، نیاز است از مفهوم جدیدی به نام ref استفاده کرد. برای این منظور به کامپوننت Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    @ref="ChildComp"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>

<div class="row">
    <button class="btn btn-success" @onclick="@(()=>ChildComp.TestSuccess("Done!"))">Show Alert</button>
</div>


@code {
    ChildComponent ChildComp;
    // ...
}
با استفاده از ref@ که به فیلد ChildComp انتساب داده شده‌است، می‌توان ارجاعی از کامپوننت فرزند را (وهله‌ای از کلاس مرتبط با آن‌را) در کامپوننت جاری بدست آورد و سپس از آن جهت فراخوانی متدهای عمومی کامپوننت فرزند استفاده کرد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-11.zip
مطالب
استفاده از چند Routing در یک پروژه ASP.NET MVC بدون درد و خونریزی

کار کردن با مسیریابی برای یک پروژه ساده ، نیاز به طراحی پیچیده ندارد. مسیریابی پیش فرض موجود در فایل RoutConfig.cs برای کارهای ابتدایی کافیست. اما اگر کمی کار پیچیده شود و صفحات مختلفی با منطق‌های متفاوتی ایجاد کنیم، ممکن است با مشکل روبرو شویم. در MVC5 به کمک دخالت ویژگی‌ها در مسیریابی، کار ساده شده است اما در MVC4 و قبل از آن چه باید کرد؟ پیش از بسط مساله، ابتدا این سوال را پاسخ میدهیم که چگونه صفحه‌ی start پروژه انتخاب میشود؟ 

مسیریابی پیش فرض یک پروژه MVC به شکل زیر است : 

routes.MapRoute(
           name: "Default",
           url: "{controller}/{action}/{id}",
           defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
       );

وقتی یک پروژه MVC را بررسی کنید، مشاهده می‌کنید که در شاخه‌ی اصلی آن، فایل index یا default وجود ندارد و اصولا منطق کار با اکشن‌ها و صدا زدن آنها و دیدن پاسخ‌ها توسط View، این اتفاق را توجیه میکند. پس وقتی درخواستی به سمت شاخه‌ی اصلی ما فرستاده میشود، مسیریابی وارد عمل می‌شود. وقتی پروژه را اجرا میکنید، متد RegisterRoutes از شیءایی که از کلاس RoutingConfig.cs ساخته شده (به فایل global.asax نگاه کنید) فراخوانی می‌شود و شیء Routes از " قالب آدرس " هایی که ما تعیین کرده ایم پُر می‌شود. بخشی از فایل RoutConfig.cs را در تصویر زیر می‌بینیم. 

به Url کد فوق نگاه کنید که در حقیقت آدرسی نسبی است. آدرس ما به طور کامل به شکل زیر قابل تعریف است: 

http://mydomain.com/{controller}/{action}/{id}

واضح است که درخواست اولیه به سایت ما دارای بخش‌های controller و action و بخش اختیاری id نیست. پس به شکل پیشفرض بر اساس آنچه در جلوی خصوصیت defaults نوشته شده است، فراخوانی خواهد شد. یعنی اکشن Index از داخل کنترلر Home صدا زده می‌شود و چون id نداریم، هیچ نوع id به متد (اکشن) index ارسال نخواهد شد.

یک روتینگ دیگر به شکل زیر در بالای کد فوق اضافه کنید : 

routes.MapRoute(
          name: "Default1",
          url: "{controller}/{action}/{id}",
          defaults: new { controller = "News", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
      );

حتما متوجه شدید که اینبار با اجرای پروژه، متد(اکشن) Index از کنترلر News فراخوانی خواهد شد. در حقیقت اولین روتینگ ساخته شده همان چیزیست که Asp.NET MVC پس از دریافت ریکوئست به آن رجوع میکند. دقت کنید که مقدار name در دو MapRouting فوق متفاوت است. 

اما این اسم‌ها(name ها) به چه دردی می‌خورند؟

 قبل از توضیح در این مورد، default1 را از پروژه حذف میکنیم و با همان MapRouting پیش فرض به کار خود ادامه می‌دهیم. ابتدا مروری بر عملکرد MapRouting انجام میدهیم. 

همانطور که می‌دانید برای ایجاد یک لینک از طریق ویوی Razor از چیزی شبیه دستور زیر می‌توانیم استفاده کنیم: 

<a href="@Url.Action("post", "News", new { id = @item.PostName }, null)"> @item.PostTitle </a>

فرض کنید یک سایت خبری داریم و گروه‌های مختلف آن شامل مطالب متفاوتی هستند. کنترلری به نام News ایجاد کرده‌ایم، که دارای یک اکشن به نام post است که نام مطلب را دریافت کرده و یک View به ما برمی‌گرداند. بخش هایی از صفحه اول را در تصاویر زیر می‌بینید. تصویر آخر، بخش پایین صفحه اخبار است، که بوسیله لینک (لینک های) موجود صفحات جابجا میشوند. 

وقتی کد فوق در یک صفحه فراخوانی میشود، کالکشن Routes بررسی می‌شود و لینک مورد نظر، با توجه به ورودی‌های Url.Action ساخته می‌شود. ما یک MapRouting به نام Default در کالکشن Routes داریم، پس Url.Action لینک زیر را می‌سازد: 

http://mydomain.com/news/post/نام-مقاله

استفاده از MapRouting مثل یک جعبه است که ورودی آن مقادیر موجود در Url.Action می‌باشد و آنچه به ما بر می‌گرداند یک آدرس برای فراخوانی اکشن مورد نیاز است. (آخرین پارامتر، null قرار داده شده که برای تعیین نوع پروتکل استفاده میشود که http یا https میتواند باشد.)

برای فراخوانی صفحه‌ی اخبار (لیست اخبار) می‌توانید دستور زیر را بنویسید : 

@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})

این دستور تگ anchor را نیز می‌سازد و به کمک MapRouting  آدرسی شبیه آدرس زیر را به ما بر می‌گرداند. (به تفاوت دو دستور دقت کنید): 

<a href="/News">اخبار</a>

واضح است که چون MapRouting یک حالت پیش فرض درونی دارد که دارای اکشن دیفالت index است، پس ActionLink اگر ببیند لینکش در صفحه قرار است به شکل /news/index تعریف شود خود بخود بخش index را حذف میکند.

فرض کنید بعد از کلیک روی لینک فوق، اکشن index ، یک آبجکتِ لیستی با 10 خبر آخر، ایجاد میکند. پس ما میخواهیم قابلیت صفحه بندی را برای لیست اخبار فعال کنیم و در هر صفحه 10 مطلب را نمایش دهیم. مشکل از همینجا آغاز میشود. MapRouting فعلی جوابگوی ما نخواهد بود و آدرس را به شکل زیر نمایش میدهد. 

<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>

و آنچه ما در View نوشته‌ایم چیزی شبیه کد زیر است :

@Html.ActionLink("صفحه بعد", "index", "News", new { pid = …. }, null)

مشکلی در ارجاع به صفحات وجود ندارد و با کلیک روی لینک "صفحه بعد" مقدار عدد 2 به اکشن index ارسال میشود و اگر کد نویسی را برای take و skip کردن لیست، درست انجام شده باشد، نتیجه مورد نظر نمایش داده خواهد شد. اما آدرس فوق آدرس زیبایی نیست. اولین فکری که به ذهن برنامه نویس میرسد، ایجاد یک مسیریابی دیگر است. فکر درستیست؛ اما اگر چند بار دیگر این اتفاق بیفتد و در بخش هایی از برنامه نیاز به روتینگ پیدا کنید و روتینگ‌های جدید ایجاد کنید متوجه خواهید شد که مدیریت این MapRouting ‌ها کار خسته کننده و طاقت فرسایی خواهد شد، مخصوصا اگر بدانید که فقط مجاز به استفاده از یک  پارامتر optional در هر MapRouting هستید! دست شما کاملا بسته است. لینک‌های بالای سایت را اصلاح میکنید ولی لینک‌های پایین سایت خراب میشوند و بالعکس.

به هر حال MapRouting زیر را به RoutConfig.cs اضافه میکنیم : 

           routes.MapRoute("PostPaging", "{controller}/{action}/{id}/{pid}",
            defaults: new
            {
                controller = "News",
                action = "Index",
                id = "all",
                pid = UrlParameter.Optional

            }
            );
-  اسم این MapRouting ، دیگر Default نیست.
-  یک پارامتر pid اضافه‌تر از MapRouting اولی دارد.
-   pid به عنوان  یک پارامتر اختیاری تعریف شده است، پس "قالب آدرس" بسیار شبیه مپ روتینگ قبلی است.
-  مقدار id اختیاری نیست، چون قرار است در آینده بتوانیم گروه‌های مختلف موجود در بخش اخبار را صفحه بندی کنیم و قرار نیست پشت سر هم MapRouting ایجاد کنیم و کافیست به جای id اسم گروه را بنویسیم. در حالتیکه اسمی از گروه درلینکهایمان نبرده باشیم به شکل پیشفرض all قرار داده میشود که یعنی کل اخبار مد نظر است. (در اکشن مربوطه باید این تصمیمات را لحاظ کنیم)
-  حتما این MapRouting را بعد از MapRouting اولیه بنویسید، کمی پیشتر، علت این امر توضیح داده شد و گفته شد اولین چیزی که MVC پس از درخواست ما میبیند به عنوان Routing بررسی می‌کند (درخواست اولیه) و چون ساختار  MapRouting فوق تا اندازه ای شبیه ساختار Default MapRouting است ممکن است با فراخوانی سایت مشکل ایجاد شود.
- میتوانید MapRouting
را کمی خاص‌تر هم بنویسیم : 
routes.MapRoute("NewsPaging", "News/index/{id}/{pid}",
            defaults: new
            {
                controller = "News",
                action = "Index",
                id = "all",
                pid = UrlParameter.Optional
            }
            );
اینکار بستگی به پروژه‌ی شما دارد، مپ روتینگ فوق این مزیت را دارد که با مپ روتینگ‌های دیگر به سختی قاطی میشود! یعنی حتا اگر قبل از مپ روتینگ دیفالت نوشته شود برنامه با مشکل مواجه نخواهد شد، چون اصلا شکل درخواست اولیه به سایت، چیزی شبیه این آدرس نیست. اما خاص بودن آن و همچنین نوع بهره گیری از آن با کمک Action یا ActioLink شاید شما را سردرگم خواهد کند.  
اما مشکل این MapRouting ‌ها چیست؟
درخواست به سایت آمده و قرار است سایت بارگذاری شود؛ ترتیب زیر در شیء routes ثبت شده است :  

در صفحه اول ما لینکی به شکل زیر گذاشته ایم : 
@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})
مشکلی پیش نخواهد آمد. روند فوق تکرار میشود و ActionLink برای ساختن لینک نهایی از MapRouting اول استفاده میکند (بدون اینکه به MapRouting دوم نگاه کند).

در صفحه اخبار، لینک "صفحه بعد" وجود دارد ، آیا این لینک به شکل صحیح نمایش داده میشود؟ خیر! نتیجه کار را ببینید : 
<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>
 علت واضح است، ActionLink اصلا MapRouting دومی را نمی‌بیند و با همان MapRouting اولی لینک فوق را ساخته است. جای MapRouting ‌ها را عوض کنیم؟ مطمئنید با اینکار درخواست مربوط به صفحه اول شما سلامت به مقصد میرسد؟ مطمئنید با اینکار بقیه Action ‌ها و ActionLink ‌های موجود در صفحه اول شما به درستی تبدیل میشوند؟
به نظر میرسد یک طرح دقیق برای آدرس دهی شاید این مسائل را حل کند ولی نه وقت داریم و نه اعصاب. 


دقت کنید ما برای کار با روتینگ با دو مساله مواجه هستیم :
1. ساخته شدن لینک‌ها توسط هلپر‌ها (که از مپ روتینگ‌های ثبت شده ما پیروی میکند)
2. واکنش پروژه به درخواست‌های دریافتی و هدایت آن به اکشن‌های مورد نظر که کاملا به ترتیب ثبت مپ روتینگ‌ها در کالکشن Routes بستگی دارد .


 خوشبختانه یک هلپر به شکل زیر در MVC وجود دارد : 
 @Html.RouteLink("صفحه بعد", "PostPaging", new { action = "cat", controller = "News", id =. .., pid = ...})
مقدار اول متن لینک، مقدار دوم نام MapRouting ،مقدار سوم یک آبجکت است که نوع اکشن و کنترلر و پارامترهای مورد نظر MapRouting را تعیین میکند. به همین سادگی! این پاسخ به همان سوالیست که در ابتدای مقاله مطرح شد. "نام گذاری مپ روتینگ‌ها به چه درد میخورد؟"
نتیجه برای لینک موجود در صفحه اخبار چیزی شبیه شکل زیر خواهد شد :
<a href="/News/cat/all/2">صفحه بعد</a>
چند شکل دیگر از این هلپر را ببینید : 
@Html.RouteLink("اخبار", "Default", new { controller = "news" })

@Html.RouteLink("درباره ما", "pages", new RouteValueDictionary(new { controller="Page", action="Index", pagename="درباره-ما"}), new Dictionary<string, Object> { { "data-toggle", "popover" }, { "data-placement", "top" } })

همانطور که میبینید در RoutLink اولی، اخبار را به کمک MapRouting با نام default بازنویسی میکنیم و نتیجه چیزی شبیه کد زیر خواهد شد : 

<a href="/News">اخبار</a>

در RoutLink دومی اولا از یک RoutValueDictionary به جای یک آبجکت ساده استفاده کرده ایم و مقادیر را به شکل فوق به کنترلر و اکشن و ...نسبت داده ایم ثانیا برای بخش HTML نیز پراپرتی‌ها را به کمک یک دیکشنری ارسال میکنیم، به خاطر وجود "-" در یکی از خواص، راه دیگری غیر از اینکار نداریم.

اما دقت کنید که از یک MapRouting جدید استفاده کردیم که نامش pages است، 

 این MapRoutnig را قبل از دیگر Routing ‌ها می‌نویسیم؟ وسط دو MapRouting قبلی مینویسیم؟ آخر MapRouting ‌ها مینویسیم؟ آیا فرقی میکند؟ اگر سریع بگوییم خــیر! اشتباه کرده ایم. واقعا فرق میکند.

دقت کنید موضوع MapRouting فقط ایجاد یک لینک‌تر و تمیز نیست؛ RoutLink یک لینک تمیز بر اساس مپ روتینگی که نامش برده شده ایجاد میکند اما تضمین نمیکند که با کلیک بر روی لینک به هدف برسیم و به خطای 404 برخورد نکنیم! اگر روی لینک کلیک کنید آدرس شروع به تفسیر شدن میکند و این تفسیر اصلا ربطی به نامی که به RoutLink داده ایم ندارد و ترتیب موجود در کالکشن ایجاد شده در RoutConfig تعیین کننده است.(آبجکت Routes ) اگر MapRouting فوق را در انتهای بقیه بگذاریم صفحه اول لود میشود ولی با کلیک روی "درباره ما" صفحه پیغام خطا خواهد داد.
 باید به یاد داشته باشیم برای اجرای درخواست (کلیک روی لینک)، آنچه برای ASP.NET MVC اهمیت دارد، ترتیب قرار گیری MapRouting ‌ها در RouteRegister است  و ما به کمک RoutLink تنها مشکل ساخت لینک‌ها بر اساس قالب MapRouting مورد نظرمان را حل کردیم و این به ما تضمینی برای هدایت آن لینک به مکان درست را نخواهد داد. 

اگر ترتیب به شکل زیر باشد :

1
2
3
باشد. درخواست اولیه برای بالا آمدن سایت به مشکل برخورد نمی‌کند چون همان مپ روتینگ 1 اجرا میشود. اما مشکل فوق به وجود خواهد آمد و خطای 404 با کلیک بر روی "درباره ما" نمایش داده خواهد شد چون با کلیک روی "درباره ما" مپ روتینگ شماره 1 وارد عمل میشود.

اگر ترتیب به شکل زیر باشد :

3
2
1
آیا اصلا صفحه اول سالم لود خواهد شد؟ خیر! درخواست نسبی " / " (یا به طور کامل http://mydomain.com ) شماره 3 را به خیر پشت سر میگذارد، چون اصلا چیزی به نام page در آدرس وجود ندارد که از این MapRouting بخواهد پیروی کند. اما در شماره 2 گیر می‌افتد چون این فرمت را حفظ کرده است :
"{controller}/{action}/{id}/{pid}"
Pid که اختیاریست (بر اساس قوانین تعریف شده در مپ روتینگ شماره 2) بقیه موارد نیز حالت دیفالت دارند، یعنی اگر تعریف نشده باشند (مثل همین درخواست) خودبخود جایگذاری میشوند. پس به طور کلی صفحه اول ما تغییر می‌کند و اکشن index از کنترلر Home اجرا نمیشود و به جایش اکشن Index از کنترلر News اجرا میشود و صفحه اول را از دست میدهیم و صفحه اخبار را میبینیم! نتیجه اینکه نباید هرگز 2 را قبل از 1 قرار دهیم.
اگر ترتیب به شکل زیر باشد :
3
1
2
این همان چیزیست که مد نظر ماست. اولا 1 قبل از 2 است و صفحه اول برای لود شدن به مشکل برخورد نمیکند.
ثانیا وقتی روی "درباره ما" کلیک میکنیم همان شماره 3 فراخوانی میشود و بقیه مپ روتینگ‌ها اعمال نمیشوند.

تنظیم این مقاله با هدف آموزش صورت گرفته است.  حتما با تفکر و به خاطر سپردن نکات با طرح ریزی ساختار صفحات به کمک کمترین تعداد MapRouting  به بهترین نتایج خواهیم رسید. 

مطالب
آماده سازی Jasmine برای پروژه های Asp.Net MVC
با گسترش روز افزون برنامه‌های تحت وب، نیاز به یک سری ابزار برای تست و اطمینان از نحوه عملکرد صحیح کدهای نوشته شده احساس می‌شود. Jasmine یکی از این ابزار‌های قدرتمند برای تست کد‌های JavaScript است.
چندی پیش در سایت جاری چند مقاله خوب توسط یکی از دوستان درباره Qunit منتشر شد. Qunit یک ابزار قدرتمند و مناسب برای تست کد‌های جاوااسکریپت است و در اثبات صحت این گفته همین کافیست که بدانیم برای تست کد‌های نوشته شده در پروژه‌های متن بازی هم چون Backbone.Js و JQuery از این فریم ورک استفاده شده است. اما به احتمال قوی در ذهن شما این سوال مطرح شده است که خب! در صورت آشنایی با Qunit چه نیاز به یادگیری Jasmine یا خدای نکرده Mocha و FuncUnit است؟ هدف صرفا معرفی یک ابزار غیر برای تست کد است نه مقایسه و نتیجه گیری برای تعیین میزان برتری این ابزارها. اصولا مهم‌ترین دلیل برای انتخاب، علاوه بر امکانات و انعطاف پذیری، فاکتور راحتی و آسان بودن در هنگام استفاده است که به صورت مستقیم به شما و تیم توسعه نرم افزار بستگی دارد.

اما به عنوان توسعه دهنده نرم افزار که قرار است از این ابزار استفاده کنیم بهتر است با تفاوت‌ها و شباهت‌های مهم این دو فریم ورک آشنا باشیم:

»Jasmine یک فریم ورک تست کدهای جاوا اسکریپ بر مبنای Behavior-Driven Development است در حالی که Qunit بر مبنای Test-Driven Development است و همین مسئله مهم‌ترین تفاوت بین این دو فریم ورک می‌باشد.
»اگر قصد دارید که از Qunit نیز به روش BDD استفاده نمایید باید از ترکیب Pavlov به همراه Qunit استفاده کنید.
»Jasmine از مباحث مربوط به Spies و Mocking به خوبی پشتیبانی می‌کند ولی این امکان به صورت توکار در Qunit فراهم نیست. برای اینکه بتوانیم این مفاهیم را در Qunit پیاده سازی کنیم باید از فریم ورک‌های دیگر نظیر SinonJS به همراه Qunit استفاده کنیم.
»هر دو فریم ورک بالا به سادگی و راحتی کار معروف هستند 
»تمام موارد مربوط به الگوهای Matching در هر دو فریم ورک به خوبی تعبیه شده است
» هر دو فریم ورک بالا از مباحث مربوط به Asynchronous Testing  برای تست کد‌های Ajax ای به خوبی پشتیبانی می‌کنند.

بررسی چند مفهوم
قبل از شروع، بهتر است که با چند مفهوم کلی و در عین حال مهم این فریم ورک آشنا شویم
describe('JavaScript addition operator', function () {
 it('adds two numbers together', function () {
  expect(1 + 2).toEqual(3);
 });
});


در کد بالا یک نمونه از تست نوشته شده با استفاده از Jasmine را مشاهده می‌کنید. دستور describe  برای تعریف یک تابع تست مورد استفاده قرار می‌گیرد که دارای دو پارامتر ورودی است. ابتدا یک نام را به این تست اختصاص دهید(بهتر است که این عنوان به صورت یک جمله قابل فهم باشد). سپس یک تابع به عنوان بدنه تست نوشته می‌شود. به این تابع Spec گفته می‌شود.
در تابع it کد بالا شما می‌توانید کد‌های مربوط بدنه توابع تست خود را بنویسید. برای پیاده سازی Assert در توابع تست مفهوم expectation‌ها وجود دارد. در واقع expect برای بررسی مقادیر حقیقی با مقادیر مورد انتظار مورد استفاده قرار می‌گیرد و شامل مقادیر true یا false خواهد بود.
برای Setup و Teardown توابع تست خود باید از توابع beforeEach و afterEach که بدین منظور تعبیه شده اند استفاده کنید.
describe("A spec (with setup and tear-down)", function() {
  var foo;

  beforeEach(function() {
    foo = 0;
    foo += 1;
  });

  afterEach(function() {
    foo = 0;
  });

  it("is just a function, so it can contain any code", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
  });

  it("can have more than one expectation", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
    expect(true).toEqual(true);
  });
});
کاملا واضح است که در تابع beforeEach مجموعه دستورالعمل‌های مربوط به setup تست وجود دارد. سپس دو تابع it برای پیاده سازی عملیات Assertion نوشته شده است. در پایان هم دستورات تابع afterEach ایجاد می‌شوند.

اگر در کد تست خود قصد دارید که یک تابع describe یا it را غیر فعال کنید کافیست یک x به ابتدای آن‌ها اضافه کنید و دیگر نیاز به هیچ کار اضافه دیگری برای comment کردن کد نیست.
xdescribe("A spec", function() {
  var foo;

  beforeEach(function() {
    foo = 0;
    foo += 1;
  });

  xit("is just a function, so it can contain any code", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
  });
});
توابع describe و it بالا در هنگام تست نادیده گرفته می‌شوند و خروجی آن‌ها مشاهده نخواهد شد.

درادامه قصد پیاده سازی یک مثال  را با استفاده از Jasmine و RequireJs در پروژه Asp.Net MVC دارم.
برای شروع آخرین نسخه Jasmine را از اینجا دریافت نمایید. یک پروژه Asp.Net MVC به همراه پروژه تست به صورت Empty ایجاد کنید(در هنگام ایجاد پروژه، گزینه create unit test را انتخاب نمایید). فایل دانلود شده را unzip نمایید و دو پوشه lib و spec ،به همراه فایل specRunner.html را در پروژه تست خود کپی نمایید. 
  • فولدر lib شامل فایل‌ها کد‌های Jasmine برای setup و tear down و spice و تست کد‌های شما می‌باشد.
  • فایل specRunner.html به واقع یک فایل برای نمایش فایل‌های تست و همچنین نمایش نتیجه تست است.
  • فولدر spec نیز شامل کد‌های Jasmine برای کمک به نوشتن تست می‌باشد.

در این مثال قصد داریم فایل‌های player.js و song.js که به عنوان نمونه به همراه این فریم ورک قرار دارد را در قالب یک پروژه MVC به همراه RequireJs، تست نماییم. در نتیجه این فایل‌ها را از فولدر src انتخاب نمایید و آن‌ها را در قسمت Scripts پروژه اصلی خود کپی کنید(ابتدا بک پوشه به نام App بسازید و فایل‌ها را در آن قرار دهید)

برای استفاده از requireJs باید دستور define را در ابتدا این فایل‌ها اضافه نماییم. در نتیجه فایل‌های Player.js و Song.js را باز کنید و تغییرات زیر را در ابتدای این فایل‌ها اعمال نمایید.

Song.js

define(function () {
    function Song() {
    }

    Song.prototype.persistFavoriteStatus = function (value) {
        // something complicated
        throw new Error("not yet implemented");
    };
});
Player.js
define(function () {
    function Player() {
    }
    Player.prototype.play = function (song) {
        this.currentlyPlayingSong = song;
        this.isPlaying = true;
    };

    Player.prototype.pause = function () {
        this.isPlaying = false;
    };

    Player.prototype.resume = function () {
        if (this.isPlaying) {
            throw new Error("song is already playing");
        }

        this.isPlaying = true;
    };

    Player.prototype.makeFavorite = function () {
        this.currentlyPlayingSong.persistFavoriteStatus(true);
    };
});
حال فایل SpecRunner.html را بازکنید و کد‌های مربوط به تگ script که به مسیر اصلی فایل‌های تست  اشاره می‌کند را Comment نمایید و به جای آن تگ Script مربوط به RequireJs را اضافه نمایید. برای پیکر بندی RequireJs باید از baseUrl و paths استفاده کرد.

baseUrl در پیکر بندی requireJs به مسیر فایل‌های پروژه که در پروژه اصلی MVC قرار دارد اشاره می‌کند. paths برای تعیین مسیر فایل‌های تست که در پوشه spec در پروژه تست قرار دارد اشاره می‌کند. اگر دقت کرده باشید به دلیل اینگه تگ‌های script مربوط به لود فایل‌های SpecHelper.js و PlayerSpec.js به صورت comment در آمده اند در نتیجه این فایل‌ها لود نخواهند شد و خروجی مورد نظر مشاهده نمی‌شود. در این جا باید از مکانیزم AMD موجود در RequireJs استفاده نماییم و فایل‌های مربوطه را لود کنیم. برای این کار نیاز به اضافه کردن دستور require در ابتدای تگ script به صورت زیر در این فایل است. در نتیجه فایل‌های PlayerSpec و SpecHelper نیز توسط RequireJs لود خواهند شد.



نیاز به یک تغییر کوچک دیگر نیز وجود دارد. فایل PlayerSpec را باز نمایید و وابستگی فایل‌های آن را تعیین نمایید. از آن جا که این فایل برای تست فایل‌های Player , Song ایجاد شده است در نتیجه باید از define برای تعیین این وابستگی‌ها استفاده نماییم.

یادآوری:

»دستور describe در فایل بالا برای تعریف تابع تست است. همان طور که می‌بینید بک نام به آن داده می‌شود به همراه بدنه تابع تست. 

»دستور beforeEach برای آماده سازی مواردی است که قصد داریم در تست مورد استفاده قرار گیرند. همانند متد‌های Setup در UnitTest.

» دستور expect نیز معادل Assert در UnitTest است و برای بررسی صحت عملکرد تست نوشته می‌شود.

اگر فایل SpecRunner.html را دوباره در مرورگر خود باز نمایید تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که به عنوان موفقیت آمیز بودن پیکر بندی پروژه و تست‌های آن می‌باشد.


 

 
مطالب
تبدیل تعدادی تصویر به یک فایل PDF

صورت مساله:
تعدادی تصویر داریم، می‌خواهیم این‌ها را تبدیل به فایل PDF کنیم به این شرط که هر تصویر در یک صفحه مجزا قرار داده شود.
در ادامه برای این منظور از کتابخانه‌ی iTextSharp استفاده خواهیم کرد.

iTextSharp چیست؟
iTextSharp کتابخانه‌ی سورس باز و معروفی جهت تولید فایل‌های PDF ، توسط برنامه‌های مبتنی بر دات نت است. آن را از آدرس زیر می‌توان دریافت کرد:


کتابخانه iTextSharp نیز جزو کتابخانه‌هایی است که از جاوا به دات نت تبدیل شده‌اند. نام کتابخانه اصلی iText است و اگر کمی جستجو کنید می‌توانید کتاب 617 صفحه‌ای iText in Action از انتشارات MANNING را در این مورد نیز بیابید. هر چند این کتاب برای برنامه نویس‌های جاوا نوشته شده اما نام کلاس‌ها و متدها در iTextSharp تفاوتی با iText اصلی ندارند و مطالب آن برای برنامه نویس‌‌های دات نت هم قابل استفاده است.

مجوز استفاده از iTextSharp کدام است؟
مجوز این کتابخانه GNU Affero General Public License است. به این معنا که شما موظفید، تغییری در قسمت تهیه کننده خواص فایل PDF تولیدی که به صورت خودکار به نام کتابخانه تنظیم می‌شود، ندهید. اگر می‌خواهید این قسمت را تغییر دهید باید هزینه کنید. همچنین با توجه به اینکه این مجوز، GPL است یعنی زمانیکه از آن استفاده کردید باید کار خود را به صورت سورس باز ارائه دهید؛ درست خوندید! بله! مثل مجوز استفاده از نگارش عمومی و رایگان MySQL و اگر نمی‌خواهید اینکار را انجام دهید، در اینجا تاکید شده که باید کتابخانه را خریداری کنید.

نحوه استفاده از کتابخانه iTextSharp
در ابتدا کد تبدیل تصاویر به فایل PDF را در ذیل مشاهده خواهید کرد. فرض بر این است که ارجاعی را به اسمبلی itextsharp.dll اضافه کرده‌اید:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class ImageToPdf
{
public iTextSharp.text.Rectangle PdfPageSize { set; get; }
public ImageFormat ImageCompressionFormat { set; get; }
public bool FitImagesToPage { set; get; }

public void ExportToPdf(IList<string> imageFilesPath, string outPdfPath)
{
using (var pdfDoc = new Document(PdfPageSize))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream(outPdfPath, FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

foreach (var file in imageFilesPath)
{
var pngImg = iTextSharp.text.Image.GetInstance(file);

if (FitImagesToPage)
{
pngImg.ScaleAbsolute(pdfDoc.PageSize.Width, pdfDoc.PageSize.Height);
}
pngImg.SetAbsolutePosition(0, 0);

//add to page
pdfDoc.Add(pngImg);
//start a new page
pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}
}
توضیحات:
استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp همیشه شامل 5 مرحله است. ابتدا شیء Document ایجاد می‌شود. سپس وهله‌ای از PdfWriter ساخته شده و Document جهت نوشتن در آن گشوده خواهد شد. در طی یک سری مرحله محتویات مورد نظر به Document اضافه شده و نهایتا این شیء بسته خواهد شد. البته در اینجا چون کلاس Document اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده، بهترین روش استفاده از آن بکارگیری واژه کلیدی using جهت مدیریت منابع آن است. به این ترتیب کامپایلر به صورت خودکار قطعه try/finally مرتبط را جهت پاکسازی منابع، تشکیل خواهد داد.
اندازه صفحات توسط سازنده‌ی شیء Document مشخص خواهند شد. این شیء از نوع iTextSharp.text.Rectangle است؛ اما مقدار دهی آن توسط کلاس iTextSharp.text.PageSize صورت می‌گیرد که انواع و اقسام اندازه صفحات استاندارد در آن تعریف شده‌اند.
متد iTextSharp.text.Image.GetInstance که در این مثال جهت دریافت اطلاعات تصاویر مورد استفاده قرار گرفت، 15 overload دارد که از آدرس مستقیم یک فایل تا استریم مربوطه تا Uri یک آدرس وب را نیز می‌پذیرد و از این لحاظ بسیار غنی است.

مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس فوق:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
new ImageToPdf
{
FitImagesToPage = true,
ImageCompressionFormat = ImageFormat.Jpeg,
PdfPageSize = iTextSharp.text.PageSize.A4
}.ExportToPdf(
imageFilesPath: new List<string>
{
@"D:\3.jpg",
@"D:\4.jpg"
},
outPdfPath: @"D:\tst.pdf"
);
}
}
}

مطالب
ساخت یک Web API که از عملیات CRUD پشتیبانی می کند
در این مقاله با استفاده از ASP.NET Web API یک سرویس HTTP خواهیم ساخت که از عملیات CRUD پشتیبانی می‌کند. CRUD مخفف Create, Read, Update, Delete است که عملیات پایه دیتابیسی هستند. بسیاری از سرویس‌های HTTP این عملیات را بصورت REST API هم مدل سازی می‌کنند. در مثال جاری سرویس ساده ای خواهیم ساخت که مدیریت لیستی از محصولات (Products) را ممکن می‌سازد. هر محصول شامل فیلدهای شناسه (ID)، نام، قیمت و طبقه بندی خواهد بود.

سرویس ما متدهای زیر را در دسترس قرار می‌دهد.

 Relative URl
 HTTP method
 Action
 api/products/  GET  گرفتن لیست تمام محصولات
 api/products/id/  GET  گرفتن یک محصول بر اساس شناسه
 api/products?category=category/  GET  گرفتن یک محصول بر اساس طبقه بندی
 api/products/  POST  ایجاد یک محصول جدید
 api/products/id/  PUT  بروز رسانی یک محصول
 api/products/id/  DELETE  حذف یک محصول

همانطور که مشاهده می‌کنید برخی از آدرس ها، شامل شناسه محصول هم می‌شوند. بعنوان مثال برای گرفتن محصولی با شناسه 28، کلاینت یک درخواست GET را به آدرس زیر ارسال می‌کند:

http://hostname/api/products/28

منابع

سرویس ما آدرس هایی برای دستیابی به دو نوع منبع (resource) را تعریف می‌کند:

URI
 Resource
 api/products/  لیست تمام محصولات
 api/products/id/  یک محصول مشخص

متد ها

چهار متد اصلی HTTP یعنی همان GET, PUT, POST, DELETE می‌توانند بصورت زیر به عملیات CRUD نگاشت شوند:

  • متد GET یک منبع (resource) را از آدرس تعریف شده دریافت می‌کند. متدهای GET هیچگونه تاثیری روی سرور نباید داشته باشند. مثلا حذف رکوردها با متد اکیدا اشتباه است.
  • متد PUT یک منبع را در آدرس تعریف شده بروز رسانی می‌کند. این متد برای ساختن منابع جدید هم می‌تواند استفاده شود، البته در صورتی که سرور به کلاینت‌ها اجازه مشخص کردن آدرس‌های جدید را بدهد. در مثال جاری پشتیبانی از ایجاد منابع توسط متد PUT را بررسی نخواهیم کرد.
  • متد POST منبع جدیدی می‌سازد. سرور آدرس آبجکت جدید را تعیین می‌کند و آن را بعنوان بخشی از پیام Response بر می‌گرداند.
  • متد DELETE منبعی را در آدرس تعریف شده حذف می‌کند.

نکته: متد PUT موجودیت محصول (product entity) را کاملا جایگزین میکند. به بیان دیگر، از کلاینت انتظار می‌رود که آبجکت کامل محصول را برای بروز رسانی ارسال کند. اگر می‌خواهید از بروز رسانی‌های جزئی/پاره ای (partial) پشتیبانی کنید متد PATCH توصیه می‌شود. مثال جاری متد PATCH را پیاده سازی نمی‌کند.

یک پروژه Web API جدید بسازید

ویژوال استودیو را باز کنید و پروژه جدیدی از نوع ASP.NET MVC Web Application بسازید. نام پروژه را به "ProductStore" تغییر دهید و OK کنید.

در دیالوگ New ASP.NET Project قالب Web API را انتخاب کرده و تایید کنید.

افزودن یک مدل

یک مدل، آبجکتی است که داده اپلیکیشن شما را نمایندگی می‌کند. در ASP.NET Web API می‌توانید از آبجکت‌های Strongly-typed بعنوان مدل هایتان استفاده کنید که بصورت خودکار برای کلاینت به فرمت‌های JSON, XML مرتب (Serialize) می‌شوند. در مثال جاری، داده‌های ما محصولات هستند. پس کلاس جدیدی بنام Product می‌سازیم.

در پوشه Models کلاس جدیدی با نام Product بسازید.

حال خواص زیر را به این کلاس اضافه کنید.

namespace ProductStore.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Category { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

افزودن یک مخزن

ما نیاز به ذخیره کردن کلکسیونی از محصولات داریم، و بهتر است این کلکسیون از پیاده سازی سرویس تفکیک شود. در این صورت بدون نیاز به بازنویسی کلاس سرویس می‌توانیم منبع داده‌ها را تغییر دهیم. این نوع طراحی با نام الگوی مخزن یا Repository Pattern شناخته می‌شود. برای شروع نیاز به یک قرارداد جنریک برای مخزن‌ها داریم.

روی پوشه Models کلیک راست کنید و گزینه Add, New Item را انتخاب نمایید.

نوع آیتم جدید را Interface انتخاب کنید و نام آن را به IProductRepository تغییر دهید.

حال کد زیر را به این اینترفیس اضافه کنید.

namespace ProductStore.Models
{
    public interface IProductRepository
    {
        IEnumerable<Product> GetAll();
        Product Get(int id);
        Product Add(Product item);
        void Remove(int id);
        bool Update(Product item);
    }
}
حال کلاس دیگری با نام ProductRepository در پوشه Models ایجاد کنید. این کلاس قرارداد IProductRepository را پیاده سازی خواهد کرد. کد زیر را به این کلاس اضافه کنید.

namespace ProductStore.Models
{
    public class ProductRepository : IProductRepository
    {
        private List<Product> products = new List<Product>();
        private int _nextId = 1;

        public ProductRepository()
        {
            Add(new Product { Name = "Tomato soup", Category = "Groceries", Price = 1.39M });
            Add(new Product { Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M });
            Add(new Product { Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M });
        }

        public IEnumerable<Product> GetAll()
        {
            return products;
        }

        public Product Get(int id)
        {
            return products.Find(p => p.Id == id);
        }

        public Product Add(Product item)
        {
            if (item == null)
            {
                throw new ArgumentNullException("item");
            }
            item.Id = _nextId++;
            products.Add(item);
            return item;
        }

        public void Remove(int id)
        {
            products.RemoveAll(p => p.Id == id);
        }

        public bool Update(Product item)
        {
            if (item == null)
            {
                throw new ArgumentNullException("item");
            }
            int index = products.FindIndex(p => p.Id == item.Id);
            if (index == -1)
            {
                return false;
            }
            products.RemoveAt(index);
            products.Add(item);
            return true;
        }
    }
}

مخزن ما لیست محصولات را در حافظه محلی نگهداری می‌کند. برای مثال جاری این طراحی کافی است، اما در یک اپلیکیشن واقعی داده‌های شما در یک دیتابیس یا منبع داده ابری ذخیره خواهند شد. همچنین استفاده از الگوی مخزن، تغییر منبع داده‌ها در آینده را راحت‌تر می‌کند.


افزودن یک کنترلر Web API

اگر قبلا با ASP.NET MVC کار کرده باشید، با مفهوم کنترلر‌ها آشنایی دارید. در ASP.NET Web API کنترلر‌ها کلاس هایی هستند که درخواست‌های HTTP دریافتی از کلاینت را به اکشن متدها نگاشت می‌کنند. ویژوال استودیو هنگام ساختن پروژه شما دو کنترلر به آن اضافه کرده است. برای مشاهد آنها پوشه Controllers را باز کنید.

  • HomeController یک کنترلر مرسوم در ASP.NET MVC است. این کنترلر مسئول بکار گرفتن صفحات وب است و مستقیما ربطی به Web API ما ندارد.
  • ValuesController یک کنترلر نمونه WebAPI است.

کنترلر ValuesController را حذف کنید، نیازی به این آیتم نخواهیم داشت. حال برای اضافه کردن کنترلری جدید مراحل زیر را دنبال کنید.

در پنجره Solution Explorer روی پوشه Controllers کلیک راست کرده و گزینه Add, Controller را انتخاب کنید.

در دیالوگ Add Controller نام کنترلر را به ProductsController تغییر داده و در قسمت Scaffolding Options گزینه Empty API Controller را انتخاب کنید.

حال فایل کنترلر جدید را باز کنید و عبارت زیر را به بالای آن اضافه نمایید.

using ProductStore.Models;
یک فیلد هم برای نگهداری وهله ای از IProductRepository اضافه کنید.
public class ProductsController : ApiController
{
    static readonly IProductRepository repository = new ProductRepository();
}

فراخوانی ()new ProductRepository طراحی جالبی نیست، چرا که کنترلر را به پیاده سازی بخصوصی از این اینترفیس گره می‌زند. بهتر است از تزریق وابستگی (Dependency Injection) استفاده کنید. برای اطلاعات بیشتر درباره تکنیک DI در Web API به این لینک مراجعه کنید.


گرفتن منابع

ProductStore API اکشن‌های متعددی در قالب متدهای HTTP GET در دسترس قرار می‌دهد. هر اکشن به متدی در کلاس ProductsController مرتبط است.

 Relative URl
 HTTP Method
 Action
 api/products/  GET  دریافت لیست تمام محصولات
 api/products/id/  GET  دریافت محصولی مشخص بر اساس شناسه
 api/products?category=category/  GET  دریافت محصولات بر اساس طبقه بندی

برای دریافت لیست تمام محصولات متد زیر را به کلاس ProductsController اضافه کنید.

public class ProductsController : ApiController
{
    public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
    {
        return repository.GetAll();
    }
    // ....
}
نام این متد با "Get" شروع می‌شود، پس بر اساس قراردادهای توکار پیش فرض به درخواست‌های HTTP GET نگاشت خواهد شد. همچنین از آنجا که این متد پارامتری ندارد، به URl ای نگاشت می‌شود که هیچ قسمتی با نام مثلا id نداشته باشد.

برای دریافت محصولی مشخص بر اساس شناسه آن متد زیر را اضافه کنید.
public Product GetProduct(int id)
{
    Product item = repository.Get(id);
    if (item == null)
    {
        throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound); 
    }
    return item;
}

نام این متد هم با "Get" شروع می‌شود اما پارامتری با نام id دارد. این پارامتر به قسمت id مسیر درخواست شده (request URl) نگاشت می‌شود. تبدیل پارامتر به نوع داده مناسب (در اینجا int) هم بصورت خودکار توسط فریم ورک ASP.NET Web API انجام می‌شود.

متد GetProduct در صورت نامعتبر بودن پارامتر id استثنایی از نوع HttpResponseException تولید می‌کند. این استثنا بصورت خودکار توسط فریم ورک Web API به خطای 404 (Not Found) ترجمه می‌شود.

در آخر متدی برای دریافت محصولات بر اساس طبقه بندی اضافه کنید.
public IEnumerable<Product> GetProductsByCategory(string category)
{
    return repository.GetAll().Where(
        p => string.Equals(p.Category, category, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
}

اگر آدرس درخواستی پارامتر‌های query string داشته باشد، Web API سعی می‌کند پارامتر‌ها را با پارامتر‌های متد کنترلر تطبیق دهد. بنابراین درخواستی به آدرس "api/products?category=category" به این متد نگاشت می‌شود.

ایجاد منبع جدید

قدم بعدی افزودن متدی به ProductsController برای ایجاد یک محصول جدید است. لیست زیر پیاده سازی ساده ای از این متد را نشان می‌دهد.

// Not the final implementation!
public Product PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    return item;
}
به دو چیز درباره این متد توجه کنید:

  • نام این متد با "Post" شروع می‌شود. برای ساختن محصولی جدید کلاینت یک درخواست HTTP POST ارسال می‌کند.
  • این متد پارامتری از نوع Product می‌پذیرد. در Web API پارامترهای پیچیده (complex types) بصورت خودکار با deserialize کردن بدنه درخواست بدست می‌آیند. بنابراین در اینجا از کلاینت انتظار داریم که آبجکتی از نوع Product را با فرمت XML یا JSON ارسال کند.

پیاده سازی فعلی این متد کار می‌کند، اما هنوز کامل نیست. در حالت ایده آل ما می‌خواهیم پیام HTTP Response موارد زیر را هم در بر گیرد:

  • Response code: بصورت پیش فرض فریم ورک Web API کد وضعیت را به 200 (OK) تنظیم می‌کند. اما طبق پروتکل HTTP/1.1 هنگامی که یک درخواست POST منجر به ساخته شدن منبعی جدید می‌شود، سرور باید با کد وضعیت 201 (Created) پاسخ دهد.
  • Location: هنگامی که سرور منبع جدیدی می‌سازد، باید آدرس منبع جدید را در قسمت Location header پاسخ درج کند.

ASP.NET Web API دستکاری پیام HTTP response را آسان می‌کند. لیست زیر پیاده سازی بهتری از این متد را نشان می‌دهد.

public HttpResponseMessage PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    var response = Request.CreateResponse<Product>(HttpStatusCode.Created, item);

    string uri = Url.Link("DefaultApi", new { id = item.Id });
    response.Headers.Location = new Uri(uri);
    return response;
}
توجه کنید که حالا نوع بازگشتی این متد HttpResponseMessage است. با بازگشت دادن این نوع داده بجای Product، می‌توانیم جزئیات پیام HTTP response را کنترل کنیم. مانند تغییر کد وضعیت و مقدار دهی Location header.

متد CreateResponse آبجکتی از نوع HttpResponseMessage می‌سازد و بصورت خودکار آبجکت Product را مرتب (serialize) کرده و در بدنه پاسخ می‌نویسد. نکته دیگر آنکه مثال جاری، مدل را اعتبارسنجی نمی‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره اعتبارسنجی مدل‌ها در Web API به این لینک مراجعه کنید.


بروز رسانی یک منبع

بروز رسانی یک محصول با PUT ساده است.

public void PutProduct(int id, Product product)
{
    product.Id = id;
    if (!repository.Update(product))
    {
        throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
    }
}
نام این متد با "Put" شروع می‌شود، پس Web API آن را به درخواست‌های HTTP PUT نگاشت خواهد کرد. این متد دو پارامتر می‌پذیرد، یکی شناسه محصول مورد نظر و دیگری آبجکت محصول آپدیت شده. مقدار پارامتر id از مسیر (route) دریافت می‌شود و پارامتر محصول با deserialize کردن بدنه درخواست.


حذف یک منبع

برای حذف یک محصول متد زیر را به کلاس ProductsController اضافه کنید.

public void DeleteProduct(int id)
{
    Product item = repository.Get(id);
    if (item == null)
    {
        throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
    }

    repository.Remove(id);
}
اگر یک درخواست DELETE با موفقیت انجام شود، می‌تواند کد وضعیت 200 (OK) را بهمراه بدنه موجودیتی که وضعیت فعلی را نمایش می‌دهد برگرداند. اگر عملیات حذف هنوز در حال اجرا است (Pending) می‌توانید کد 202 (Accepted) یا 204 (No Content) را برگردانید.

در مثال جاری متد DeleteProduct نوع void را بر می‌گرداند، که فریم ورک Web API آن را بصورت خودکار به کد وضعیت 204 (No Content) ترجمه می‌کند.
اشتراک‌ها
انتخاب یک زبان و فریم ورک وب برای یک دهه آینده
این مطلب از زبان یک برنامه نویس لینوکسی تهیه شده. بنابراین اثری از فناوری‌های غیر از آن سکوی کاری در آن نیست. ولی شاخص‌هایی را که در انتخاب زبان‌ها و فریم ورک‌ها بررسی کرده جالب هستند.
انتخاب یک زبان و فریم ورک وب برای یک دهه آینده