پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
استفاده از اشیاء پیچیده در حالت StronglyTypedList
هر دوی این حالت‌ها کار خواهند کرد:
using PdfRpt.Core.Helper;

var data = list.GetSafeStringValueOf("Product.Category.Name");
or
var data = list.GetSafeStringValueOf<Entity>(x=>x.Product.Category.Name);
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت دوم - بررسی حالت رندر سمت سرور
در قسمت قبل، حالت‌های مختلف رندر کامپوننت‌ها را در Blazor 8x معرفی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم نحوه‌ی کارکرد دو حالت InteractiveServer و StreamRendering را به همراه چند مثال بررسی کنیم.


معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8

پس از نصب SDK دات نت 8، دیگر خبری از قالب‌های قدیمی پروژه‌های blazor server و blazor wasm نیست! در اینجا در ابتدا باید مشخص کرد که سطح تعاملی برنامه در چه حدی است. در ادامه 4 روش شروع پروژه‌های Blazor 8x را مشاهده می‌کنید که توسط پرچم interactivity--، نوع رندر برنامه در آن‌ها مشخص شده‌است:

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه بر روی سرور:
dotnet new blazor --interactivity Server

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وب‌اسمبلی:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly

برای اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی می‌شود تا فایل‌های WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده می‌کند:
dotnet new blazor --interactivity Auto

فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده می‌شود (این نوع برنامه‌ها تعاملی نیستند):
dotnet new blazor --interactivity None

سایر گزینه‌ها را با اجرای دستور dotnet new blazor --help می‌توانید مشاهده کنید.


نکته‌ی مهم! در قالب‌های آماده‌ی Blazor 8x، حالت SSR، پیش‌فرض است.

هرچند در تمام پروژه‌های فوق، انتخاب حالت‌های مختلف رندر را مشاهده می‌کنید، اما این انتخاب‌ها صرفا دو مقصود مهم را دنبال می‌کنند:
الف) تنظیم فایل Program.cs برنامه جهت افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، به صورت خودکار.
ب) ایجاد پروژه‌ی کلاینت (علاوه بر پروژه‌ی سرور)، در صورت نیاز. برای مثال حالت‌های وب‌اسمبلی و Auto، هر دو به همراه یک پروژه‌ی کلاینت وب‌اسمبلی هم هستند؛ اما حالت‌های Server و None، خیر.

در تمام این پروژه‌ها هر صفحه و یا کامپوننتی که ایجاد می‌شود، به صورت پیش‌فرض بر اساس SSR رندر و نمایش داده خواهد شد؛ مگر اینکه به صورت صریحی این نحوه‌ی رندر را بازنویسی کنیم. برای مثال مشخص کنیم که قرار است بر اساس Blazor Server اجرا شود و یا وب‌اسمبلی و یا حالت Auto.

اما ... اگر علاقمند بودیم تا به حالت‌های پیش‌از دات نت 8 رجوع کنیم و تمام برنامه را به صورت یک‌دست تعاملی کنیم و حالت SSR پیش‌فرض نباشد، می‌توان از پرچم all-interactive-- که به انتهای دستورات فوق قابل افزوده شدن است، کمک گرفت. این پرچم، فایل App.Razor را جهت تنظیم سراسری حالت‌های رندر، ویرایش می‌کند. این مورد را در ادامه‌ی این مطلب، در قسمت «روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه» بیشتر بررسی می‌کنیم.


بررسی حالت Server side rendering

برای بررسی این حالت یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و توسط خط فرمان، دستور dotnet new blazor --interactivity Server را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم. پس از ایجاد ساختار ابتدایی پروژه بر اساس این قالب انتخابی، فایل Program.cs جدید آن، چنین شکلی را دارد:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddRazorComponents().AddInteractiveServerComponents();

var app = builder.Build();

if (!app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseExceptionHandler("/Error", createScopeForErrors: true);
    app.UseHsts();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

app.Run();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، میسر می‌کنند.
server-side rendering به این معنا است که برنامه‌ی سمت سرور، کل DOM و HTML نهایی را تولید کرده و به مرورگر کاربر ارائه می‌کند. مرورگر هم این DOM را نمایش می‌دهد. فقط همین! در اینجا هیچ خبری از اتصال دائم SignalR نیست و محتوای ارائه شده، یک محتوای استاتیک است. این حالت رندر، برای ارائه‌ی محتواهای فقط خواندنی غیرتعاملی، فوق العاده‌است؛ امکان از لحظه‌ای که نیاز به کلیک بر روی دکمه‌ای باشد، دیگر پاسخگو نیست. به همین جهت در اینجا امکان تعاملی کردن تعدادی از کامپوننت‌های ویژه و مدنظر نیز پیش‌بینی شده‌اند تا بتوان به ترکیبی از server-side rendering و client-side rendering رسید.
حالت پیش‌فرض در اینجا، ارائه‌ی محتوای استاتیک است. بنابراین هر کامپوننتی در اینجا ابتدا بر روی سرور رندر شده (HTML ابتدایی آن آماده شده) و به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌شود. اگر کامپوننتی نیاز به امکانات تعاملی داشت باید آن‌را دقیقا توسط ویژگی InteractiveXYZ مشخص کند؛ مانند مثال زیر:
@page "/counter"
@rendermode InteractiveServer

<PageTitle>Counter</PageTitle>

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @currentCount</p>
<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، این کامپوننت از روش رندر InteractiveServer استفاده می‌کند. برای درک نحوه‌ی کارکرد آن، همین سطر را حذف، یا کامنت کنید و سپس برنامه را اجرا کنید. در حین مشاهده‌ی این صفحه، همه چیز به خوبی نمایش داده می‌شود و حتی دکمه‌ی Click me هم مشخص است. اما ... با کلیک بر روی آن اتفاقی رخ نمی‌دهد! علت اینجا است که اکنون این صفحه، یک صفحه‌ی کاملا استاتیک است و دیگر تعاملی نیست.
در ادامه، مجددا سطر کامنت شده را به حالت عادی برگردانید و سپس برنامه را اجرا کنید. پیش از باز کردن صفحه‌ی Counter، ابتدا developer tools مرورگر خود را گشوده و برگه‌ی network آن‌را انتخاب و سپس صفحه‌ی Counter را باز کنید. در این لحظه‌است که مشاهده می‌کنید یک اتصال وب‌سوکت برقرار شد. این اتصال است که قابلیت‌های تعاملی صفحه را برقرار کرده و مدیریت می‌کند (این اتصال دائم SignalR است که این صفحه را همانند برنامه‌های Blazor Web Server پیشین مدیریت می‌کند).

یک نکته: در برنامه‌های Blazor Server سنتی، امکان فعالسازی قابلیتی به نام prerender نیز وجود دارد. یعنی سرور، ابتدا صفحه را رندر کرده و محتوای استاتیک آن‌را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند و سپس اتصال SignalR برقرار می‌شود. در دات نت 8، این حالت، حالت پیش‌فرض است. اگر آن‌را نمی‌خواهید باید به نحو زیر غیرفعالش کنید:
@rendermode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering

@code{
  static readonly IComponentRenderMode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering = 
        new InteractiveServerRenderMode(false);
}


روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه

اگر می‌خواهید رفتار برنامه را همانند Blazor Server سابق کنید و نمی‌خواهید به ازای هر کامپوننت، نحوه‌ی رندر آن‌را به صورت سفارشی انتخاب کنید، فقط کافی است فایل App.razor را باز کرده:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link rel="stylesheet" href="app.css" />
    <link rel="stylesheet" href="MyApp.styles.css" />
    <link rel="icon" type="image/png" href="favicon.png" />
    <HeadOutlet />
</head>

<body>
    <Routes />
    <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>

</html>
و قسمت‌های HeadOutlet و مسیریابی آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا به کل برنامه اعمال شود:
<HeadOutlet @rendermode="@InteractiveServer" />
...
<Routes @rendermode="@InteractiveServer" />
این مورد دقیقا همان کاری است که پرچم all-interactive-- در هنگام ایجاد پروژه‌های جدید Blazor 8x به کمک NET CLI.، انجام می‌دهد. یک چنین گزینه‌ای در ویژوال استودیو نیز هنگام ایجاد پروژه‌ها‌ی جدید Blazor وجود دارد و به شما این امکان را می‌دهد که بین حالت‌های تعاملی Per page/component و Global، یکی را انتخاب کنید. در حین استفاده‌ی از CLI، نیازی به ذکر حالت تعاملی Per page/component نیست؛ چون حالت پیش‌فرض، یا همان SSR است. حالت Global هم فقط فایل App.Razor را به صورت فوق، ویرایش و تنظیم می‌کند.


در این حالت دیگر نیازی نیست تا به ازای هر کامپوننت و صفحه، نحوه‌ی رندر را مشخص کنیم؛ چون این نحوه، از بالاترین سطح، به تمام زیرکامپوننت‌ها به ارث می‌رسد (درباره‌ی این نکته در قسمت قبل، توضیحاتی ارائه شد).


بررسی حالت Streaming Rendering

در اینجا مثال پیش‌فرض Weather.razor قالب پیش‌فرض مورد استفاده‌ی جاری را کمی تغییر داده‌ایم که کدهای نهایی آن به صورت زیر است (2 قسمت forecasts.AddRange_ را اضافه‌تر دارد):

@page "/weather"
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]

<PageTitle>Weather</PageTitle>

<h1>Weather</h1>

<p>This component demonstrates showing data.</p>

@if (_forecasts == null)
{
    <p>
        <em>Loading...</em>
    </p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
        <tr>
            <th>Date</th>
            <th>Temp. (C)</th>
            <th>Temp. (F)</th>
            <th>Summary</th>
        </tr>
        </thead>
        <tbody>
        @foreach (var forecast in _forecasts)
        {
            <tr>
                <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                <td>@forecast.TemperatureC</td>
                <td>@forecast.TemperatureF</td>
                <td>@forecast.Summary</td>
            </tr>
        }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private List<WeatherForecast>? _forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(500);

        var startDate = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now);
        var summaries = new[]
                        {
                            "Freezing",
                            "Bracing",
                            "Chilly",
                            "Cool",
                            "Mild",
                            "Warm",
                            "Balmy",
                            "Hot",
                            "Sweltering",
                            "Scorching",
                        };
        _forecasts = GetWeatherForecasts(startDate, summaries).ToList();
        StateHasChanged();

    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
        StateHasChanged();

        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
    }

    private static IEnumerable<WeatherForecast> GetWeatherForecasts(DateOnly startDate, string[] summaries)
    {
        return Enumerable.Range(1, 5)
                         .Select(index => new WeatherForecast
                                          {
                                              Date = startDate.AddDays(index),
                                              TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55),
                                              Summary = summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)],
                                          });
    }

    private class WeatherForecast
    {
        public DateOnly Date { get; set; }
        public int TemperatureC { get; set; }
        public string? Summary { get; set; }
        public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);
    }

}
برای بررسی این مثال، ابتدا سطر ویژگی StreamRendering را حذف و یا کامنت کرده و سپس برنامه را اجرا کنید. پس از اجرای برنامه، با انتخاب مشاهده‌ی صفحه‌ی Weather، هیچگاه قسمت loading که در حالت forecasts == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در این حالت امکانات تعاملی Blazor server وجود خارجی ندارند.
در ادامه مجددا سطر ویژگی StreamRendering را به حالت قبلی برگردانید و برنامه را اجرا کنید. در این حالت ابتدا قسمت loading ظاهر می‌شود و سپس در طی چند مرحله با توجه به Task.Delay‌های قرار داده شده، صفحه رندر شده و تکمیل می‌شود.
اتفاقی که در اینجا رخ می‌دهد، استفاده از فناوری  HTML Streaming است که مختص به مایکروسافت هم نیست. در حالت Streaming، هربار قطعه‌ای از HTML ای که قرار است به کاربر ارائه شود، به صورت جریانی به سمت مرورگر ارسال می‌شود و مرورگر این قطعه‌ی جدید را بلافاصله نمایش می‌دهد. نکته‌ی جالب این روش، عدم نیاز به اتصال SignalR و یا اجرای WASM درون مرورگر است.

Streaming rendering حالت بینابین رندر کامل در سمت سرور و رندر کامل در سمت کلاینت است. در حالت رندر سمت سرور، کل HTML صفحه ابتدا توسط سرور تهیه و بازگشت داده می‌شود و کاربر باید تا پایان عملیات تهیه‌ی این HTML نهایی، منتظر باقی بماند و در این بین چیزی را مشاهده نخواهد کرد. در حالت Streaming rendering، هنوز هم همان حالت تهیه‌ی HTML استاتیک سمت سرور برقرار است؛ به همراه تعدادی محل جایگذاری اطلاعات جدید. به محض پایان یک عمل async سمت سرور که سه نمونه‌ی آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید، برنامه، جریان قطعه‌ای از اطلاعات استاتیک را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند تا در مکان‌هایی از پیش تعیین شده، درج شوند.
در حالت SSR، فقط یکبار شانس ارسال کل اطلاعات به سمت مرورگر کاربر وجود دارد؛ اما در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد. در این حالت نمایش گزارشی از اطلاعاتی که ممکن است با تاخیر در سمت سرور تهیه شوند، ساده‌تر می‌شود. یعنی می‌توان هربار قسمتی را که تهیه شده، برای نمایش بازگشت داد و کاربر تا مدت زیادی منتظر نمایش کل صفحه باقی نخواهد ماند.


روش نهایی معرفی نحوه‌ی رندر صفحات

بجای استفاده از ویژگی‌های RenderModeXyz جهت معرفی نحوه‌ی رندر کامپوننت‌ها و صفحات (که تا پیش از نگارش RTM معرفی شده بودند و چندبار هم تغییر کردند)، می‌توان از دایرکتیو جدیدی به نام rendermode@ با سه مقدار InteractiveServer، InteractiveWebAssembly و InteractiveAuto استفاده کرد. برای سهولت تعریف این موارد باید سطر ذیل را به فایل Imports.razor_ اضافه نمود:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
در این حالت تعریف قدیمی سطر ذیل:
@attribute [RenderModeInteractiveServer]
به صورت زیر:
@rendermode InteractiveServer
تبدیل می‌شود.

اگر هم قصد سفارشی سازی آن‌ها را دارید، برای مثال می‌خواهید prerender را در آن‌ها false کنید، روش کار به صورت زیر است:
@rendermode renderMode

@code {
    static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}
نظرات مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش سوم- مهمترین فاکتورها در انتخاب سیستمهای توزیع شده
در واقع Cloud Distributed Systemها و Distributed Systemها زمانی بوجود آمدند که Centralize system‌ها دیگر پاسخگوی نیازهای ما نبودند.خیلی از مفاهیم این دو نوع سیستم مشترک است اما در برخی از مفاهیم با هم تفاوتهایی دارند. در واقع داشتن یک درک درست از Cloud Computing نیازمند داشتن درک درست از Distributed Computing است.
اما تفاوتهای این دو نوع سیستم:
اولین نکته این است که هدف Cloud systemها ارائه زیرساخت است. یعنی این نوع سیستم‌ها یکسری سرویس زیرساختی از پیش تعریف شده را مانند storage space ، Applications ، Platform و Infrastructure را ارائه می‌دهند که اکثرا کاربران آنها برای دریافت این سرویس‌ها باید پرداخت هایی انجام دهند و این کاربران دیگر نیاز نیست این زیرساخت‌ها را پیاده سازی کنند.در واقع این سرویس‌ها یکسری سرویس قابل تنظیم یا Configurable هستند که کاربران می‌توانند در حد کنترل شده با استفاده از تنظیمات از آنها استفاده کند.در این نوع سیستم‌ها مفاهیمی مانند scalability  یا transparency یا availability یا امنیت در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
اما هدف از Distributed Systemها مفاهیم اجرایی است که در آن یک سری از Computerهای مستقل وظایف یک سیستم را طوری بین خود تقسیم می‌کنند که از دید کاربر یک سیستم واحد است که روی یک computer ارائه می‌شود .در صورتی که Computerهای یک Cloud لزوما یک هدف واحد ندارند. ساختار سیستم‌های توزیع شده از پیش تعریف شده نیست که قرار باشد کاربران آنها با استفاده از تنظیمات از آنها استفاده کنند.
دومین نکنه در رابطه با نوع هر یک است.
سیستم‌های توزیع شده از سه نوع تشکیل می‌شوند
1-Distributed Information systems:هدف اصلی این نوع سیستم توزیع شده توزیع اطلاعات در تمام سخت افزارهای در دسترس است.
2-Distributed pervasive systems:در این نوع سیستم‌ها همه چیز بین Componentهایی که هرجایی می‌توانند باشند تقسیم شده مانند Mobile deviceها sensorها و...
3-Distributed Computing systems:این نوع سیستم یک عملیات بزرگ را به عملیات کوچکتر در سخت افزار‌های مختلف تقسیم می‌کند که از طریق ارسال Message در سطح شبکه با هم در ارتباطند.
سیستم‌های Cloud به چهار دسته تقسیم می‌شوند
1-Private cloud : یک Cloud infrastructure که برای ارائه Applicationهای یک سازمان استفاده می‌شود.
2-Public cloud:این cloud infrastructure با استفاده از service provider بصورت عمومی به دیگر سازمان‌ها سرویس ارائه می‌دهد.
3-Community cloud :یک Cloud infrastructure مشترک بین چند سازمان.
4-hybrid cloud:یک  Cloud infrastructure که می‌تواند از ترکیبی از دو یا چند نوع از انواع دیگر ایجاد شود.
مطالب
مروری بر کدهای کلاس SqlHelper

قسمتی از یک پروژه به همراه کلاس SqlHelper آن در کامنت‌های مطلب «اهمیت Code review» توسط یکی از خوانندگان بلاگ جهت Code review مطرح شده که بهتر است در یک مطلب جدید و مجزا به آن پرداخته شود. قسمت مهم آن کلاس SqlHelper است و مابقی در اینجا ندید گرفته می‌شوند:

//It's only for code review purpose!  
using System.Data;
using System.Data.SqlClient;
using System.Web.Configuration;


public sealed class SqlHelper
{
private SqlHelper() { }


// Send Connection String
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string GetCntString()
{
return WebConfigurationManager.ConnectionStrings["db_ConnectionString"].ConnectionString;
}


// Connect to Data Base SqlServer
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
{
try
{
if (sqlCnt == null) sqlCnt = new SqlConnection();
sqlCnt.ConnectionString = cntString;
if (sqlCnt.State != ConnectionState.Open) sqlCnt.Open();
return sqlCnt;
}
catch (SqlException)
{
return null;
}
}


// Run ExecuteScalar Command
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string RunExecuteScalarCmd(ref SqlConnection sqlCnt, string strCmd, bool blnClose)
{
Connect2Db(ref sqlCnt, GetCntString());
using (sqlCnt)
{
using(SqlCommand sqlCmd = sqlCnt.CreateCommand())
{
sqlCmd.CommandText = strCmd;
object objResult = sqlCmd.ExecuteScalar();
if (blnClose) CloseCnt(ref sqlCnt, true);
return (objResult == null) ? string.Empty : objResult.ToString();
}
}
}

// Close SqlServer Connection
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static bool CloseCnt(ref SqlConnection sqlCnt, bool nullSqlCnt)
{
try
{
if (sqlCnt == null) return true;
if (sqlCnt.State == ConnectionState.Open)
{
sqlCnt.Close();
sqlCnt.Dispose();
}
if (nullSqlCnt) sqlCnt = null;
return true;
}
catch (SqlException)
{
return false;
}
}
}


مثالی از نحوه استفاده ارائه شده:

protected void BtnTest_Click(object sender, EventArgs e)
{
SqlConnection sqlCnt = new SqlConnection();
string strQuery = "SELECT COUNT(UnitPrice) AS PriceCount FROM [Order Details]";


// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن باز نگه داشته شود
string strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, false);



strQuery = "SELECT LastName + N'-' + FirstName AS FullName FROM Employees WHERE (EmployeeID = 9)";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن بسته شود
strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, true);
}


مروری بر این کد:

1) نحوه کامنت نوشتن
بین سی شارپ و زبان سی++ تفاوت وجود دارد. این نحوه کامنت نویسی بیشتر در سی++ متداول است. اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، مکان نما را به سطر قبل از یک متد منتقل کرده و سه بار پشت سر هم forward slash را تایپ کنید. به صورت خودکار ساختار خالی زیر تشکیل خواهد شد:
/// <summary>
///
/// </summary>
/// <param name="sqlCnt"></param>
/// <param name="cntString"></param>
/// <returns></returns>
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)

این روش مرسوم کامنت نویسی کدهای سی شارپ است. خصوصا اینکه ابزارهایی وجود دارند که به صورت خودکار از این نوع کامنت‌ها، فایل CHM‌ درست می‌کنند.

2) وجود سازنده private
احتمالا هدف این بوده که نه شخصی و نه حتی کامپایلر، وهله‌ای از این کلاس را ایجاد نکند. بنابراین بهتر است کلاسی را که تمام متدهای آن static است (که به این هم خواهیم رسید!) ، راسا static معرفی کنید. به این ترتیب نیازی به سازنده private نخواهد بود.

3) وجود try/catch
یک اصل کلی وجود دارد: اگر در حال طراحی یک کتابخانه پایه‌ای هستید، try/catch را در هیچ متدی از آن لحاظ نکنید. بله؛ درست خوندید! لطفا try/catch ننویسید! کرش کردن برنامه خوب است! لا‌یه‌های بالاتر برنامه که در حال استفاده از کدهای شما هستند متوجه خواهند شد که مشکلی رخ داده و این مشکل توسط کتابخانه مورد استفاده «خفه» نشده. برای مثال اگر هم اکنون SQL Server در دسترس نیست، لایه‌های بالاتر برنامه باید این مشکل را متوجه شوند. Exception اصلا چیز بدی نیست! کرش برنامه اصلا بد نیست!
فرض کنید که دچار بیماری شده‌اید. اگر مثلا تبی رخ ندهد، از کجا باید متوجه شد که نیاز به مراقبت پزشکی وجود دارد؟ اگر هیچ علامتی بروز داده نشود که تا الان نسل بشر منقرض شده بود!

4) وجود ref و out
دوستان گرامی! این ref و out فقط جهت سازگاری با زبان C در سی شارپ وجود دارد. لطفا تا حد ممکن از آن استفاده نکنید! مثلا استفاده از توابع API‌ ویندوز که با C نوشته شده‌اند.
یکی از مهم‌ترین کاربردهای pointers در زبان سی، دریافت بیش از یک خروجی از یک تابع است. برای مثال یک متد API ویندوز را فراخوانی می‌کنید؛ خروجی آن یک ساختار است که به کمک pointers به عنوان یکی از پارامترهای همان متد معرفی شده. این روش به وفور در طراحی ویندوز بکار رفته. ولی خوب در سی شارپ که از این نوع مشکلات وجود ندارد. یک کلاس ساده را طراحی کنید که چندین خاصیت دارد. هر کدام از این خاصیت‌ها می‌توانند نمایانگر یک خروجی باشند. خروجی متد را از نوع این کلاس تعریف کنید. یا برای مثال در دات نت 4، امکان دیگری به نام Tuples معرفی شده برای کسانی که سریع می‌خواهند چند خروجی از یک تابع دریافت کنند و نمی‌خواهند برای اینکار یک کلاس بنویسند.
ضمن اینکه برای مثال در متد Connect2Db، هم کانکشن یکبار به صورت ref معرفی شده و یکبار به صورت خروجی متد. اصلا نیازی به استفاده از ref در اینجا نبوده. حتی نیازی به خروجی کانکشن هم در این متد وجود نداشته. کلیه تغییرات شما در شیء کانکشنی که به عنوان پارامتر ارسال شده، در خارج از آن متد هم منعکس می‌شود (شبیه به همان بحث pointers در زبان سی). بنابراین وجود ref غیرضروری است؛ وجود خروجی متد هم به همین صورت.

5) استفاده از using در متد RunExecuteScalarCmd
استفاده از using خیلی خوب است؛ همیشه اینکار را انجام دهید!
اما اگر اینکار را انجام دادید، بدانید که شیء sqlCnt در پایان بدنه using ، توسط GC نابوده شده است. بنابراین اینجا bool blnClose دیگر چه کاربردی دارد؟! تصمیم شما دیگر اهمیتی نخواهد داشت؛ چون کار تخریبی پیشتر انجام شده.

6) متد CloseCnt
این متد زاید است؛ به دلیلی که در قسمت (5) عنوان شد. using های استفاده شده، کار را تمام کرده‌اند. بنابراین بستن اشیاء dispose شده معنا نخواهد داشت.

7) در مورد نحوه استفاده
اگر SqlHelper را در اینجا مثلا یک DAL ساده فرض کنیم (data access layer)، جای قسمت BLL (business logic layer) در اینجا خالی است. عموما هم چون توضیحات این موارد را خیلی بد ارائه داده‌اند، افراد از شنیدن اسم آن‌ها هم وحشت می‌کنند. BLL یعنی کمی دست به Refactoring بزنید و این پیاده سازی منطق تجاری ارائه شده در متد BtnTest_Click را به یک کلاس مجزا خارج از code behind پروژه منتقل کنید. Code behind فقط محل استفاده نهایی از آن باشد. همین! فعلا با همین مختصر شروع کنید.
مورد دیگری که در اینجا باز هم مشهود است، عدم استفاده از پارامتر در کوئری‌ها است. چون از پارامتر استفاده نکرده‌اید، SQL Server مجبور است برای حالت EmployeeID = 9 یکبار execution plan را محاسبه کند، برای کوئری بعدی مثلا EmployeeID = 19، اینکار را تکرار کند و الی آخر. این یعنی مصرف حافظه بالا و همچنین سرعت پایین انجام کوئری‌ها. بنابراین اینقدر در قید و بند باز نگه داشتن یک کانکشن نباشید؛ مشکل اصلی جای دیگری است!

8) برنامه وب و اطلاعات استاتیک!
این پروژه، یک پروژه ASP.NET است. دیدن تعاریف استاتیک در این نوع پروژه‌ها یک علامت خطر است! در این مورد قبلا مطلب نوشتم:
متغیرهای استاتیک و برنامه‌های ASP.NET


یک درخواست عمومی!
لطف کنید در پروژ‌های «جدید» خودتون این نوع کلاس‌های SqlHelper رو «دور بریزید». یاد گرفتن کار با یک ORM جدید اصلا سخت نیست. مثلا طراحی Entity framework مایکروسافت به حدی ساده است که هر شخصی با داشتن بهره هوشی در حد یک عنکبوت آبی یا حتی جلبک دریایی هم می‌تونه با اون کار کنه! فقط NHibernate هست که کمی مرد افکن است و گرنه مابقی به عمد ساده طراحی شده‌اند.
مزایای کار کردن با ORM ها این است:
- کوئری‌های حاصل از آن‌ها «پارامتری» است؛ که این دو مزیت عمده را به همراه دارد:
امنیت: مقاومت در برابر SQL Injection
سرعت و همچنین مصرف حافظه کمتر: با کوئری‌های پارامتری در SQL Server همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌شود.
- عدم نیاز به نوشتن DAL شخصی پر از باگ. چون ORM یعنی همان DAL که توسط یک سری حرفه‌ای طراحی شده.
- یک دست شدن کدها در یک تیم. چون همه بر اساس یک اینترفیس مشخص کار خواهند کرد.
- امکان استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی مانند LINQ و نوشتن کوئری‌های strongly typed تحت کنترل کامپایلر.
- پایین آوردن هزینه‌های آموزشی افراد در یک تیم. مثلا EF را می‌شود به عنوان یک پیشنیاز در نظر گرفت؛ عمومی است و همه گیر. کسی هم از شنیدن نام آن تعجب نخواهد کرد. کتاب(های) آموزشی هم در مورد آن زیاد هست.
و ...


مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
در پروژه‌های زیادی با مواردی مواجه می‌شویم که دو انتخاب داریم ، و یک انتخاب زیر مجموعه انتخاب دیگر است ، مثلا رابطه بین استان‌ها و شهر‌ها ، در انتخاب اول استان انتخاب می‌شود و مقادیر DropDownList  شهر‌ها حاوی ، شهر‌های آن استان می‌شود.
در پروژه‌های WebForm  این کار به کمک Update Panel  انجام می‌شد ، ولی در پروژه‌های MVC  ما این امکان را نداریم و خودمان باید به کمک موارد دیگر این درخواست را پیاده سازی کنیم.
در پروژه ای که فعلا مشغول آن هستم ، با این مورد مواجه شدم ، و دیدم شاید بد نباشد راهکار خودم را با شما در میان بگذارم.
صورت مسئله :
کاربری نیاز به وارد کردن اطلاعات یک شیرالات بهداشتی  (Tap) را دارد ، از DropDownList   اول نوع آن شیر (Type)  را انتخاب می‌کند ، و از DropDownList  دوم ، که شامل گروه‌های آن نوع است ، گروه(Category) مورد نظر را انتخاب می‌کند. (در انتهای همین مطلب ببینید )
ساختار Table‌های دیتابیس به این صورت است: 

رابطه ای از جدول Type به جدول Category.

به کمک Scaffolding یک کنترلر برای کلاس Tap (شیر آب) می‌سازیم ، به طور عادی در فایل Create.chtml مقدار گروه را به صورت DropDown  نمایش می‌دهد، حال ما نیاز داریم که خودمان  DropDown را برای Type  ایجاد کنیم و بعد ارتباط این‌ها را بر قرار کنیم.

تابع اولی Create را این طوری ویرایش می‌کنیم :

        public ActionResult Create()
        {
            ViewBag.Type = new SelectList(db.Types, "Id", "Title");
            ViewBag.Category = new SelectList(db.Categories, "Id", "Title");
            return View();
        }

همان طور که مشخص است ، علاوه بر مقادیر Category  که خودش ارسال می‌کند ، ما نیز مقادیر نوع‌ها را به View  مورد نظر ارسال می‌کنیم.

برای نمایش دادن هر دو DropDownList ویو مورد نظر را به این صورت ویرایش می‌کنیم :

        <div>
            نوع
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Type", (SelectList)ViewBag.Type, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbTyoe" })
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

        <div>
            دسته بندی
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Category", (SelectList)ViewBag.Category, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbCategory"})
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

همان طور که مشاهده می‌کنید ، در اینجا  DropDownList  مربوط به Type که خودمان سمت سرور ،مقادیر آن را پر کرده بودیم نمایش می‌دهیم.

خب شاید تا اینجای کار ، ساده بود ولی میرسیم به اصل مطلب و ارتباط بین این دو DropDownList. (قبل از این قسمت حتما نگاهی به ساختار DropDownList یا همان تگ select بیندازید ، اطلاعات جی کوئری شما در این قسمت خیلی کمک حال شما است)

برای این کار ما از jQuery  استفادی می‌کنیم ، کار به این صورت است که هنگامی که مقدار DropDownList  اول تغییر کرد :

  •  ما Id  آن را به سرور ارسال می‌کنیم.
  •  در آنجا Category  هایی که دارای Type با Id  مورد نظر هستند را جدا می‌کنیم
  • فیلد‌های مورد نیاز یعنی Id  و Title را می‌گیریم
  • و بعد به کمک Json مقادیر را بر می‌گردانیم 
  • و مقادیر ارسالی از سرور را در option‌های DropDownList  دوم (گروه‌ها ) قرار می‌دهم 
در ابتدا متدی در سرور می‌نویسیم ، کار این متد (همان طور که گفته شد) گرفتن Id از نوع Type استو برگرداندن Category‌های مورد نظر. به این صورت :
        public ActionResult SelectCategory(int id)
        {
            var categoris = db.Categories.Where(m => m.Type1.Id == id).Select(c => new { c.Id, c.Title });
            return Json(categoris, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
ابتدا به کمک Where مقادیر مورد نظر را پیدا می‌کنیم و بعد به کمک Select فیلد هایی مورد استفاده را جدا می‌کنیم و به کمک Json اطلاعات را بر می‌گردانیم. توجه داشته باشید که مقادیری که در categoris  قرار می‌گیرد ، شبیه به مقادیر json  هستند و ما می‌تانیم مستیما از این مقادیر در javascript استفاده کنیم. 
در کلایت (همان طور که گفته شد ) به این نیاز داریم که هنگاهی که مقدار در لیست اول تغییر کرد ، ای دی آن را به تابع بالا بفرستیم و مقادیر بازگشتی را در  DropDownList  دوم قرار دهیم : به این صورت :
            $('#rdbTyoe').change(function () {
                jQuery.getJSON('@Url.Action("SelectCategory")', { id: $(this).attr('value') }, function (data) {
                    $('#rdbCategory').empty();
                    jQuery.each(data, function (i) {
                        var option = $('<option></option>').attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title);
                        $("#rdbCategory").append(option);
                    });
                });
            });
توضیح کد :
با کمک تابع .change() از تغییر مقدار آگاه می‌شویم ، و حالا می‌توانیم مراحل کار را انجام دهیم. حالا وقت ارسال اطلاعات ( Id مورد گزینه انتخاب شده در تغییر مقدار ) به سرور است که ما این کار را به کمک jQuery.getJSON انجام می‌دهیم ، در تابع callback باید کار مقدار دهی انجام شود.
به ازای رکورد هایی که برگشت شده است که حالا در data قرار دارد به کمک تابع each لوپ می‌رنیم و هربار این کار را تکرار می‌کنیم.
  • ابتدا یک تگ option می‌سازیم 
  • مقادیر مربوطه شامل Id که باید در attribute مورد نظر value قرار گیرد و متن آن که باید به عنوان text باشد را مقدار دهی می‌کنیم
  • option آماده شده را به DropDownList دومی (Category ) اضافه می‌کنیم.
توجه داشته باشید که هنگامی که کار دریافت اطلاعات با موفقیت انجام شد ، مقادیر داخل DropDownList  دومی ، مربوط به Category را به منظور بازیابی دوباره در  
$('#rdbCategory').empty(); 
خالی می‌کنیم.
نتیجه کار برای من می‌شود این :
قبل از انتخاب :

بعد از انتخاب :

موفق و پیروز باشید
مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
در طی چند قسمت، نحوه‌ی طراحی یک سیستم افزونه پذیر را با ASP.NET MVC بررسی خواهیم کرد. عناوین مواردی که در این سری پیاده سازی خواهند شد به ترتیب ذیل هستند:
1- چگونه Area‌های استاندارد را تبدیل به یک افزونه‌ی مجزا و منتقل شده‌ی به یک اسمبلی دیگر کنیم.
2- چگونه ساختار پایه‌ای را جهت تامین نیازهای هر افزونه جهت تزریق وابستگی‌ها تا ثبت مسیریابی‌ها و امثال آن تدارک ببینیم.
3- چگونه فایل‌های CSS ، JS و همچنین تصاویر ثابت هر افزونه را داخل اسمبلی آن قرار دهیم تا دیگر نیازی به ارائه‌ی مجزای آ‌ن‌ها نباشد.
4- چگونه Entity Framework Code-First را با این طراحی یکپارچه کرده و از آن جهت یافتن خودکار مدل‌ها و موجودیت‌های خاص هر افزونه استفاده کنیم؛ به همراه مباحث Migrations خودکار و همچنین پیاده سازی الگوی واحد کار.


در مطلب جاری، موارد اول و دوم بررسی خواهند شد. پیشنیازهای آن مطالب ذیل هستند:
الف) منظور از یک Area چیست؟
ب) توزیع پروژه‌های ASP.NET MVC بدون ارائه فایل‌های View آن
ج) آشنایی با تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC و همچنین اصول طراحی یک سیستم افزونه پذیر به کمک StructureMap
د) آشنایی با رخدادهای Build


تبدیل یک Area به یک افزونه‌ی مستقل

روش‌های زیادی برای خارج کردن Areaهای استاندارد ASP.NET MVC از یک پروژه و قرار دادن آن‌ها در اسمبلی‌های دیگر وجود دارند؛ اما در حال حاضر تنها روشی که نگهداری می‌شود و همچنین اعضای آن همان اعضای تیم نیوگت و ASP.NET MVC هستند، همان روش استفاده از Razor Generator است.
بنابراین ساختار ابتدایی پروژه‌ی افزونه پذیر ما به صورت ذیل خواهد بود:
1) ابتدا افزونه‌ی Razor Generator را نصب کنید.
2) سپس یک پروژه‌ی معمولی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در این سری نام MvcPluginMasterApp برای آن در نظر گرفته شده‌است.
3) در ادامه یک پروژه‌ی معمولی دیگر ASP.NET MVC را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه کنید. برای مثال نام آن در اینجا MvcPluginMasterApp.Plugin1 تنظیم شده‌است.
4) به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Plugin1 یک Area جدید و معمولی را به نام NewsArea اضافه کنید.
5) از پروژه‌ی افزونه، تمام پوشه‌های غیر Area را حذف کنید. پوشه‌های Controllers و Models و Views حذف خواهند شد. همچنین فایل global.asax آن‌را نیز حذف کنید. هر افزونه، کنترلرها و Viewهای خود را از طریق Area مرتبط دریافت می‌کند و در این حالت دیگر نیازی به پوشه‌های Controllers و Models و Views واقع شده در ریشه‌ی اصلی پروژه‌ی افزونه نیست.
6) در ادامه کنسول پاور شل نیوگت را باز کرده و دستور ذیل را صادر کنید:
  PM> Install-Package RazorGenerator.Mvc
این دستور را باید یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه، اجرا کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشخص شده‌است، برای اجرای دستور نصب RazorGenerator.Mvc نیاز است هربار پروژه‌ی پیش فرض را تغییر دهید.
7) اکنون پس از نصب RazorGenerator.Mvc، نوبت به اجرای آن بر روی هر دو پروژه‌ی اصلی و افزونه است:
  PM> Enable-RazorGenerator
بدیهی است این دستور را نیز باید همانند تصویر فوق، یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه اجرا کنید.
همچنین هربار که View جدیدی اضافه می‌شود نیز باید این‌کار را تکرار کنید یا اینکه مطابق شکل زیر، به خواص View جدید مراجعه کرده و Custom tool آن‌را به صورت دستی به RazorGenerator تنظیم نمائید. دستور Enable-RazorGenerator این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد.


تا اینجا موفق شدیم Viewهای افزونه را داخل فایل dll آن مدفون کنیم. به این ترتیب با کپی کردن افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی، دیگر نیازی به ارائه‌ی فایل‌های View آن نیست و تمام اطلاعات کنترلرها، مدل‌ها و Viewها به صورت یکجا از فایل dll افزونه‌ی ارائه شده خوانده می‌شوند.


کپی کردن خودکار افزونه به پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه ساختار اصلی کار شکل گرفت، هربار پس از کامپایل افزونه (یا افزونه‌ها)، نیاز است فایل‌های پوشه‌ی bin آن‌را به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کنیم (پروژه‌ی اصلی در این حالت هیچ ارجاع مستقیمی را به افزونه‌ی جدید نخواهد داشت). برای خودکار سازی این کار، به خواص پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و قسمت Build events آن‌را به نحو ذیل تنظیم کنید:


در اینجا دستور ذیل در قسمت Post-build event نوشته شده است:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)$(TargetName).*" "$(SolutionDir)MvcPluginMasterApp\bin\"
و سبب خواهد شد تا پس از هر کامپایل موفق، فایل‌های اسمبلی افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی MvcPluginMasterApp به صورت خودکار کپی شوند.


تنظیم فضاهای نام کلیه مسیریابی‌های پروژه

در همین حالت اگر پروژه را اجرا کنید، موتور ASP.NET MVC به صورت خودکار اطلاعات افزونه‌ی کپی شده به پوشه‌ی bin را دریافت و به Application domain جاری اعمال می‌کند؛ برای اینکار نیازی به کد نویسی اضافه‌تری نیست و خودکار است. برای آزمایش آن فقط کافی است یک break point را داخل کلاس RazorGeneratorMvcStart افزونه قرار دهید.
اما ... پس از اجرا، بلافاصله پیام تداخل فضاهای نام را دریافت می‌کنید. خطاهای حاصل عنوان می‌کند که در App domain جاری، دو کنترلر Home وجود دارند؛ یکی در پروژه‌ی اصلی و دیگری در پروژه‌ی افزونه و مشخص نیست که مسیریابی‌ها باید به کدامیک ختم شوند.
برای رفع این مشکل، به فایل NewsAreaAreaRegistration.cs پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید تا فضای نام اختصاصی این Area صریحا مشخص گردد.
using System.Web.Mvc;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1.Areas.NewsArea
{
    public class NewsAreaAreaRegistration : AreaRegistration
    {
        public override string AreaName
        {
            get
            {
                return "NewsArea";
            }
        }
 
        public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
        {
            context.MapRoute(
                "NewsArea_default",
                "NewsArea/{controller}/{action}/{id}",
                // تکمیل نام کنترلر پیش فرض
                new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", this.GetType().Namespace) }
            );
        }
    }
}
همینکار را باید در پروژه‌ی اصلی و هر پروژه‌ی افزونه‌ی جدیدی نیز تکرار کرد. برای مثال به فایل RouteConfig.cs پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و تنظیم ذیل را اعمال نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", typeof(RouteConfig).Namespace) }
            );
        }
    }
}
بدون تنظیم فضاهای نام هر مسیریابی، امکان استفاده‌ی بهینه و بدون خطا از Areaها وجود نخواهد داشت.


طراحی قرارداد پایه افزونه‌ها

تا اینجا با نحوه‌ی تشکیل ساختار هر پروژه‌ی افزونه آشنا شدیم. اما هر افزونه در آینده نیاز به مواردی مانند منوی اختصاصی در منوی اصلی سایت، تنظیمات مسیریابی اختصاصی، تنظیمات EF و  امثال آن نیز خواهد داشت. به همین منظور، یک پروژه‌ی class library جدید را به نام MvcPluginMasterApp.PluginsBase آغاز کنید.
سپس قرار داد IPlugin را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
using System;
using System.Reflection;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.PluginsBase
{
    public interface IPlugin
    {
        EfBootstrapper GetEfBootstrapper();
        MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext);
        void RegisterBundles(BundleCollection bundles);
        void RegisterRoutes(RouteCollection routes);
        void RegisterServices(IContainer container);
    }
 
    public class EfBootstrapper
    {
        /// <summary>
        /// Assemblies containing EntityTypeConfiguration classes.
        /// </summary>
        public Assembly[] ConfigurationsAssemblies { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Domain classes.
        /// </summary>
        public Type[] DomainEntities { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Custom Seed method.
        /// </summary>
        //public Action<IUnitOfWork> DatabaseSeeder { get; set; }
    }
 
    public class MenuItem
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Url { set; get; }
    }
}
پروژه‌ی این قرارداد برای کامپایل شدن، نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.


توضیحات قرار داد IPlugin

از این پس هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که از اینترفیس IPlugin مشتق می‌شود. برای مثال فعلا کلاس ذیل را به افزونه‌ی پروژه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    {
        public EfBootstrapper GetEfBootstrapper()
        {
            return null;
        }
 
        public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "Plugin 1",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "NewsArea" })
            };
        }
 
        public void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            //todo: ...
        }
 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            //todo: add custom routes.
        }
 
        public void RegisterServices(IContainer container)
        {
            // todo: add custom services.
 
            container.Configure(cfg =>
            {
                //cfg.For<INewsService>().Use<EfNewsService>();
            });
        }
    }
}
در قسمت جاری فقط از متد GetMenuItem آن استفاده خواهیم کرد. در قسمت‌های بعد، تنظیمات EF، تنظیمات مسیریابی‌ها و Bundling و همچنین ثبت سرویس‌های افزونه را نیز بررسی خواهیم کرد.
برای اینکه هر افزونه در منوی اصلی ظاهر شود، نیاز به یک نام، به همراه آدرسی به صفحه‌ی اصلی آن خواهد داشت. به همین جهت در متد GetMenuItem نحوه‌ی ساخت آدرسی را به اکشن متد Index کنترلر Home واقع در Area‌ایی به نام NewsArea، مشاهده می‌کنید.


بارگذاری و تشخیص خودکار افزونه‌ها

پس از اینکه هر افزونه دارای کلاسی مشتق شده از قرارداد IPlugin شد، نیاز است آن‌ها را به صورت خودکار یافته و سپس پردازش کنیم. این‌کار را به کتابخانه‌ی StructureMap واگذار خواهیم کرد. برای این منظور پروژه‌ی جدیدی را به نام MvcPluginMasterApp.IoCConfig آغاز کرده و سپس تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
using StructureMap.Graph;
 
namespace MvcPluginMasterApp.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(cfg =>
            {
                cfg.Scan(scanner =>
                {
                    scanner.AssembliesFromPath(
                        path: Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "bin"),
                            // یک اسمبلی نباید دوبار بارگذاری شود
                        assemblyFilter: assembly =>
                        {
                            return !assembly.FullName.Equals(typeof(IPlugin).Assembly.FullName);
                        });
 
                    scanner.WithDefaultConventions(); //Connects 'IName' interface to 'Name' class automatically.
                    scanner.AddAllTypesOf<IPlugin>().NameBy(item => item.FullName);
                });
            });
        }
    }
}
این پروژه‌ی class library جدید برای کامپایل شدن نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.

کاری که در کلاس SmObjectFactory انجام شده، بسیار ساده است. مسیر پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی به structuremap معرفی شده‌است. سپس به آن گفته‌ایم که تنها اسمبلی‌هایی را که دارای اینترفیس IPlugin هستند، به صورت خودکار بارگذاری کن. در ادامه تمام نوع‌های IPlugin را نیز به صورت خودکار یافته و در مخزن تنظیمات خود، اضافه کن.


تامین نیازهای مسیریابی و Bundling هر افزونه به صورت خودکار

در ادامه به پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و در پوشه‌ی App_Start آن کلاس ذیل را اضافه کنید:
using System.Linq;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp;
using MvcPluginMasterApp.IoCConfig;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
 
[assembly: WebActivatorEx.PostApplicationStartMethod(typeof(PluginsStart), "Start")]
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public static class PluginsStart
    {
        public static void Start()
        {
            var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
            foreach (var plugin in plugins)
            {
                plugin.RegisterServices(SmObjectFactory.Container);
                plugin.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
                plugin.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            }
        }
    }
}
بدیهی است در این حالت نیاز است ارجاعی را به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.PluginsBase به پروژه‌ی اصلی اضافه کنیم.
دراینجا با استفاده از کتابخانه‌ای به نام WebActivatorEx (که باز هم توسط نویسندگان اصلی Razor Generator تهیه شده‌است)، یک متد PostApplicationStartMethod سفارشی را تعریف کرده‌ایم.
مزیت استفاده از اینکار این است که فایل Global.asax.cs برنامه شلوغ نخواهد شد. در غیر اینصورت باید تمام این کدها را در انتهای متد Application_Start قرار می‌دادیم.
در اینجا با استفاده از structuremap، تمام افزونه‌های موجود به صورت خودکار بررسی شده و سپس پیشنیازهای مسیریابی و Bundling و همچنین تنظیمات IoC Container مورد نیاز آن‌ها به هر افزونه به صورت مستقل، تزریق خواهد شد.


اضافه کردن منو‌های خودکار افزونه‌ها به پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه کار پردازش اولیه‌ی IPluginها به پایان رسید، اکنون نوبت به نمایش آدرس اختصاصی هر افزونه در منوی اصلی سایت است. برای این منظور فایل جدیدی را به نام PluginsMenu.cshtml_، در پوشه‌ی shared پروژه‌ی اصلی اضافه کنید؛ با این محتوا:
@using MvcPluginMasterApp.IoCConfig
@using MvcPluginMasterApp.PluginsBase
@{
    var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
}
 
@foreach (var plugin in plugins)
{
    var menuItem = plugin.GetMenuItem(this.Request.RequestContext);
    <li>
        <a href="@menuItem.Url">@menuItem.Name</a>
    </li>
}
در اینجا تمام افزونه‌ها به کمک structuremap یافت شده و سپس آیتم‌های منوی آن‌ها به صورت خودکار دریافت و اضافه می‌شوند.
سپس به فایل Layout.cshtml_ پروژه‌ی اصلی مراجعه و توسط فراخوانی Html.RenderPartial، آن‌را در بین سایر آیتم‌های منوی اصلی اضافه می‌کنیم:
<div class="navbar navbar-inverse navbar-fixed-top">
    <div class="container">
        <div class="navbar-header">
            <button type="button" class="navbar-toggle" data-toggle="collapse" data-target=".navbar-collapse">
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
            </button>
            @Html.ActionLink("MvcPlugin Master App", "Index", "Home", new { area = "" }, new { @class = "navbar-brand" })
        </div>
        <div class="navbar-collapse collapse">
            <ul class="nav navbar-nav">
                <li>@Html.ActionLink("Master App/Home", "Index", "Home", new {area = ""}, null)</li>
                @{ Html.RenderPartial("_PluginsMenu"); }
            </ul>
        </div>
    </div>
</div>
اکنون اگر پروژه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی را خواهد داشت:



بنابراین به صورت خلاصه

1) هر افزونه، یک پروژه‌ی کامل ASP.NET MVC است که پوشه‌های ریشه‌ی اصلی آن حذف شده‌اند و اطلاعات آن توسط یک Area جدید تامین می‌شوند.
2) تنظیم فضای نام مسیریابی‌های تمام پروژه‌ها را فراموش نکنید. در غیر اینصورت شاهد تداخل پردازش کنترلرهای هم نام خواهید بود.
3) جهت سهولت کار، می‌توان فایل‌های bin هر افزونه را توسط رخداد post-build، به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کرد.
4) Viewهای هر افزونه توسط Razor Generator در فایل dll آن مدفون خواهند شد.
5) هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که اینترفیس IPlugin را پیاده سازی می‌کند. از این اینترفیس برای ثبت اطلاعات هر افزونه یا دریافت اطلاعات سفارشی از آن کمک می‌گیریم.
6) با استفاده از استراکچرمپ و قرارداد IPlugin، منوهای هر افزونه را به صورت خودکار یافته و سپس به فایل layout اصلی اضافه می‌کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcPluginMasterApp-Part1.zip
مطالب
تنظیمات CORS در ASP.NET Core
برنامه‌های امروزی، ممکن است به چندین Web API مستقل، تبدیل شده و سپس برنامه‌هایی (Front-ends) جدای از آن‌ها برای کار با آن‌ها ایجاد شوند. بنابراین این وظیفه‌ی برنامه‌‌های Web API است که مطمئن شوند کلاینت‌ها قادر به تعامل با آن‌ها هستند. CORS استانداردی است که یک چنین امکانی را مهیا می‌کند.



CORS چیست؟

CORS و یا cross origin resource sharing، یک مکانیزم امنیتی است که در تمام مرورگرهای جدید جهت جلوگیری از ارسال اطلاعات یک وب سایت، به وب سایتی دیگر، درنظر گرفته شده‌است. درخواست دسترسی به یک منبع (Resource) مانند تصویر، داده و غیره، خارج از سرآغاز آن، یک درخواست cross-origin نامیده می‌شود. برای مدیریت یک چنین درخواست‌هایی، استانداردی به نام CORS طراحی شده‌است. می‌توان به آن مانند نگهبانی یک ساختمان نگاه کرد که تا مجوز خاصی به آن‌ها ارائه نشود، امکان دسترسی به منابع ساختمان را صادر نخواهند کرد.


Origin چیست؟

سرآغاز یک درخواست از سه قسمت تشکیل می‌شود:
- Protocol/Scheme مانند HTTP/HTTPS
- Host مانند نام دومین
- شماره پورت مانند 443 برای پروتکل HTTPS  یا پورت 80 برای HTTP که عموما هر دو مورد به علت پیش‌فرض بودن، ذکر نمی‌شوند

بنابراین URLای مانند https://www.dntips.ir یک Origin را مشخص می‌کند. در اینجا به تمام منابعی که از این سرآغاز شروع می‌شوند و سه قسمت یاد شده‌ی آن‌ها یکی است، same-origin گفته می‌شود.
در این حالت اگر منابعی به URLهایی مانند https://www.dntips.ir (پروتکل متفاوت) و یا https://github.com (با host متفاوت) اشاره کنند، به آن‌ها Different-Origin گفته خواهد شد.


سیاست امنیتی Same-Origin چیست؟

سیاست امنیتی Same-Origin که به صورت توکار در تمام مرورگرهای امروزی تعبیه شده‌است، مانع تعامل سرآغازهایی متفاوت، جهت جلوگیری از حملات امنیتی مانند Cross-Site Request Forgery یا CSRF می‌شود. این سیاست امنیتی بسیار محدود کننده‌است و برای مثال مانع این می‌شود که بتوان توسط کدهای JavaScript ای، درخواستی را به سرآغاز دیگری ارسال کرد؛ حتی اگر بدانیم درخواست رسیده از منبعی مورد اطمینان صادر شده‌است. برای مثال اگر سایت جاری یک درخواست Ajax ای را به https://anotherwebsite.com/api/users ارسال کند، چون قسمت host مربوط به origin آن‌ها یکی نیست، این عملیات توسط مرورگر غیرمجاز شمرده شده و مسدود می‌شود.


چگونه می‌توان از تنظیمات CORS، برای رفع محدودیت‌های سیاست‌های دسترسی Same-Origin استفاده کرد؟

استاندارد CORS تعدادی header ویژه را جهت تبادل اطلاعات بین سرور و مرورگر مشخص کرده‌است تا توسط آن‌ها بتوان منابع را بین سرآغازهای متفاوتی به اشتراک گذاشت. در این حالت ابتدا کلاینت درخواستی را به سمت سرور ارسال می‌کند. سپس سرور پاسخی را به همراه هدرهای ویژه‌ای که مشخص می‌کنند به چه منابعی و چگونه می‌توان دسترسی یافت، به سمت کلاینت ارسال خواهد کرد. اکثر این هدرها با Access-Control-Allow شروع می‌شوند:
• Access-Control-Allow-Origin
در آن لیست سرآغازهایی را که سرور مایل است منابع خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارد، مشخص می‌شوند. در حالت توسعه‌ی برنامه می‌توان از مقدار * نیز برای آن استفاده کرد تا هر سرآغازی بتواند به منابع سرور دسترسی پیدا کند. اما از استفاده‌ی این مقدار سراسری و کلی، در حالت انتشار برنامه خودداری کنید.
• Access-Control-Allow-Headers
• Access-Control-Allow-Methods
• Access-Control-Allow-Credentials


درخواست‌های ویژه‌ی Pre-Flight

در بسیاری از موارد، مرورگر زمانیکه تشخیص می‌دهد درخواست صادر شده‌ی از طرف برنامه، قرار است به یک Origin دیگر ارسال شود، خودش یک درخواست ویژه را به نام Pre-Flight و از نوع OPTIONS به سمت سرور ارسال می‌کند. علت آن این است که سرورهای قدیمی، مفهوم CORS را درک نمی‌کنند و در برابر درخواست‌های ویژه‌ای مانند Delete که از سرور جاری صادر نشده باشند، مقاومت می‌کنند (صرفا درخواست‌های Same-Origin را پردازش می‌کنند). به همین جهت است که اگر به برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر خود دقت کنید، درخواست‌های cross-origin به نظر دوبار ارسال شده‌اند. بار اول درخواستی که method آن، options است و در خواست دوم که درخواست اصلی است و برای مثال method آن put است. این درخواست اول، Pre-Flight Request نام دارد. هدف آن این است که بررسی کند آیا سرور مقصد، استاندارد CORS را متوجه می‌شود یا خیر و آیا اینقدر قدیمی است که صرفا درخواست‌های Same-Origin را پردازش می‌کند و مابقی را مسدود خواهد کرد. اگر سرور درخواست Pre-Flight را درک نکند، مرورگر درخواست اصلی را صادر نخواهد کرد.



البته درخواست‌های pre-flight بیشتر در حالت‌های زیر توسط مرورگر صادر می‌شوند:
- اگر متد اجرایی مدنظر، متدی بجز GET/POST/HEAD باشد.
- اگر content type درخواست‌های از نوع POST، چیزی بجز application/x-www-form-urlencoded, multipart/form-data و یا text/plain باشند.
- اگر درخواست، به همراه یک هدر سفارشی باشد نیز سبب صدور یک pre-flight request خواهد شد.

بنابراین در برنامه‌های SPA خود که اطلاعات را با فرمت JSON به سمت یک Web API ارسال می‌کنند (و Origin آن‌ها یکی نیست)، حتما شاهد درخواست‌های Pre-Flight نیز خواهید بود.


تنظیمات CORS در ASP.NET Core

اکنون که با مفهوم CORS آشنا شدیم، در ادامه به نحوه‌ی انجام تنظیمات آن در برنامه‌های ASP.NET Core خواهیم پرداخت.
تنظیمات ابتدایی CORS در فایل Startup.cs و متد ConfigureServices آن انجام می‌شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) 
{ 
    // Add service and create Policy with options 
    services.AddCors(options => 
    { 
        options.AddPolicy("CorsPolicy", 
            builder => builder.AllowAnyOrigin() 
            .AllowAnyMethod() 
            .AllowAnyHeader() 
            .AllowCredentials() ); 
    }); 
     
    // Make sure MVC is added AFTER CORS 
    services.AddMvc(); 
}
ابتدا توسط متد AddCors، سرویس‌های مرتبط، به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core اضافه خواهند شد و سپس در قسمت تنظیمات آن می‌توان همان هدرهای Access-Control-Allow را که پیشتر در مورد آن‌ها بحث کردیم، تعریف و مقدار دهی کرد. برای مثال تنظیم AllowAnyOrigin، همان استفاده‌ی از مقدار * در هدر Access-Control-Allow-Origin تولیدی است. باید دقت داشت که تنظیمات این سرویس‌ها باید پیش از افزودن سرویس‌های MVC انجام شوند.
در اینجا CorsPolicy که به عنوان پارامتر مشخص شده‌است، نام این سیاست دسترسی سفارشی است و در قسمت‌های مختلف برنامه می‌توان ارجاعاتی را به این نام تعریف کرد.

و برای تعریف سرآغازی خاص و یا متدی مشخص، می‌توان به صورت زیر عمل کرد (ذکر صریح WithOrigins برای حالت توزیع برنامه مناسب است و از دیدگاه امنیتی، استفاده‌ی از AllowAnyOrigin کار صحیحی نیست ):
services.AddCors(options =>
{
    options.AddPolicy("AllowOrigin",
            builder => builder.WithOrigins("http://localhost:55294")
                              .WithMethods("GET", "POST", "HEAD"));
});

پس از تنظیم سیاست دسترسی مدنظر، اکنون نوبت به اعمال آن است. اینکار در متد Configure فایل Startup.cs انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app) 
{ 
    // ... 
 
    app.UseCors("CorsPolicy"); 
     
    // ... 
     
    app.UseMvc(routes => 
    { 
        routes.MapRoute( 
            name: "default", 
            template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"); 
    }); 
}
در اینجا متد UseCors که میان‌افزار CORS را فعال می‌کند، باید پیش‌از میان‌افزار Mvc تعریف شود تا بتواند هدرها را اعمال کند. همچنین نامی که در اینجا به عنوان پارامتر آن استفاده شده، دقیقا به همان نامی که برای تنظیمات سیاست دسترسی درنظر گرفته شد، اشاره می‌کند.
متد app.UseCors، یک متد سراسری است و کل سیستم را داخل این سیاست دسترسی CORS قرار می‌دهد. اگر می‌خواهید صرفا به کنترلر خاصی این تنظیمات اعمال شوند، می‌توان از فیلتر EnableCors با ذکر نام سیاست دسترسی تعریف شده، استفاده کرد (در این حالت ذکر services.AddCors ضروری است و از ذکر app.UseCors صرفنظر می‌شود):
[EnableCors("CorsPolicy")]
public class MyApiController : Controller

و یا اگر می‌خواهید از app.UseCors سراسری استفاده کنید، اما آن‌را برای کنترلر و یا حتی اکشن متد خاصی غیرفعال نمائید، می‌توان از فیلتر [DisableCors] استفاده کرد.

چند نکته:
- به نام رشته‌ای سیاست دسترسی تعریف شده، دقت داشته باشید. اگر این نام را درست ذکر نکنید، هدری تولید نخواهد شد.
- میان‌افزار CORS، برای درخواست‌های same-origin نیز هدری را تولید نمی‌کند.


امکان تعریف سیاست‌های دسترسی بدون نام نیز وجود دارد

در هر دو روش فوق که یکی بر اساس app.UseCors سراسری و دیگری بر اساس فیلتر EnableCors اختصاصی کار می‌کنند، ذکر نام سیاست دسترسی options.AddPolicy ضروری است. اگر علاقه‌ای به ذکر این نام ندارید، می‌توان به طور کامل از تنظیم services.AddCors صرفنظر کرد (قسمت پارامتر و تنظیمات آن‌را ذکر نکرد) و متد app.UseCors را به صورت زیر تنظیم نمود که قابلیت داشتن تنظیمات خاص خود را نیز دارا است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
      services.AddCors();
      services.AddMvc();
}

public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
 
    app.UseCors(policyBuilder =>
    {
        string[] origins = new string[] { "http://localhost:2000", "http://localhost:2001" };
 
        policyBuilder
            .AllowAnyHeader()
            .AllowAnyMethod()
            .WithOrigins(origins);
    });
 
    app.UseMvc();
}

روش دیگر انجام اینکار، تعریف یک DefaultPolicy است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddCors(options =>
    {
        options.AddDefaultPolicy(
            builder =>
            {
            builder
                .AllowAnyOrigin()
                .AllowAnyMethod()
                .AllowAnyHeader();
            });
          options.AddPolicy("MyCORSPolicy",
            builder =>
            {
                builder.WithOrigins("http://localhost:49373")
                                    .AllowAnyHeader()
                                    .AllowAnyMethod();
            });
     });
    services.AddMvc().AddNewtonsoftJson();
}
در اینجا در متد AddCors می‌توان چندین AddPolicy نامدار را داشت، به همراه یک AddDefaultPolicy بدون نام. استفاده‌ی از سیاست نام‌دار تعریف شده، یا توسط متد سراسری app.UseCors("MyCORSPolicy") انجام می‌شود و یا توسط فیلتر [EnableCors("MyCORSPolicy")]. اما اگر فیلتر [EnableCors] را بدون ذکر نامی قید کنیم، از همان تنظیمات AddDefaultPolicy استفاده خواهد کرد.


خطاهای متداول حین کار با CORS

خطای کار با SignalR و ارسال اطلاعات اعتبارسنجی کاربر

Access to XMLHttpRequest at 'http://localhost:22135/chat/negotiate?jwt=<removed the jwt key>' 
from origin 'http://localhost:53150' has been blocked by CORS policy: Response to preflight request doesn't pass access control check: 
The value of the 'Access-Control-Allow-Origin' header in the response must not be the wildcard '*' when the request's credentials mode is 'include'. 
The credentials mode of requests initiated by the XMLHttpRequest is controlled by the withCredentials attribute.
برای رفع این مشکل کافی است متد AllowCredentials نیز قید شود:
services.AddCors(options =>
{
     options.AddPolicy("AllowAllOrigins",
         builder =>
          {
              builder
                 .AllowAnyOrigin()
                 .AllowAnyHeader()
                 .AllowAnyMethod()
                 .AllowCredentials();
          });
    });

تمام اعتبارسنجی‌ها و اطلاعات کوکی‌ها در سمت سرور قابل دسترسی نیستند

CORS به صورت پیش‌فرض اطلاعات کوکی‌ها را به دومینی دیگر ارسال نمی‌کند. در این حالت اگر حتما نیاز به انجام اینکار است، باید در درخواست Ajax ای ارسالی، خاصیت withCredentials به true تنظیم شود. همچنین سمت سرور نیز هدر Access-Control-Allow-Credentials را تنظیم کند (همان متد AllowCredentials فوق). در اینجا Credentials به کوکی‌ها، هدرهای اعتبارسنجی (مانند هدرهای JWT) کاربران و یا مجوزهای TLS کلاینت‌ها اشاره می‌کند.
var xhr = new XMLHttpRequest();
xhr.open('get', 'http://www.example.com/api/test');
xhr.withCredentials = true;

//In jQuery:
$.ajax({
  type: 'get',
  url: 'http://www.example.com/home',
  xhrFields: {
    withCredentials: true
}

//ES6 fetch API:
fetch(
   'http://remote-url.com/users',
   {
     'PUT',
     headers: {
          'Accept': 'application/json',
          'Content-Type': 'application/json'
     },
     mode: 'cors',
     credentials: 'include',
     body: JSON.stringify(body)
   }
)
.then((response) => response.json())
.then((response) => console.log(response))
.catch((error) => console.error(error));

CORS حساس به حروف کوچک و بزرگ است

روش دیگر تنظیم فیلتر EnableCors را در اینجا مشاهده می‌کنید:
[EnableCors(origins: "http://MyWebsite.com", headers: "*", methods: "*")]
//is not the same as this:
[EnableCors(origins:"http://mywebsite.com", headers: "*", methods: "*")]
اگر بجای * دقیقا origins را مشخص کردید، بخاطر داشته باشید که این تنظیم به کوچکی و بزرگی حروف حساس است و در صورت اشتباهی (مانند ذکر MyWebSite بجای mywebsite متداول با حروف کوچک)، درخواست‌های رسیده مسدود خواهند شد. همچنین همانطور که ذکر شد، بین HTTP و HTTPS نیز تفاوت وجود دارد و origin این‌ها یکی درنظر گرفته نمی‌شود و حتی اگر تمام حروف را هم کوچک وارد کرده باشید، باز هم تنظیمات جداگانه‌ای را نیاز خواهند داشت.


در حالت بروز خطای مدیریت نشده‌ای در سمت سرور، ASP.NET Core هدرهای CORS را ارسال نمی‌کند
اطلاعات بیشتر 
مطالب
پیاده سازی یک MediaTypeFormatter برای پشتیبانی از MultiPart/form-data در Web API

Media Type یا MIME Type نشان دهنده فرمت یک مجموعه داده است. در HTTP، مدیا تایپ بیان کننده فرمت message body یک درخواست / پاسخ است و به دریافت کننده اعلام می‌کند که چطور باید پیام را بخواند. محل استاندارد تعیین Mime Type در هدر Content-Type است. درخواست کننده می‌تواند با استفاده از هدر Accept لیستی از MimeType‌های قابل قبول را به عنوان پاسخ، به سرور اعلام کند.

Asp.net Web API  از MimeType برای تعیین نحوه serialize یا deserialize کردن محتوای دریافتی / ارسالی استفاده می‌کند


MediaTypeFormatter

Web API برای خواندن/درج پیام در بدنه درخواست/پاسخ از MediaTypeFormmater‌‌ها استفاده می‌کند. اینها کلاس‌هایی هستند که نحوه‌ی Serialize کردن و deserialize کردن اطلاعات به فرمت‌های خاص را تعیین می‌کنند. Web API به صورت توکار دارای formatter هایی برای نوع‌های XML ، JSON، BSON و Form-UrlEncoded می‌باشد. همه این‌ها کلاس پایه MediaTypeFormatter را پیاده سازی می‌کنند. 


مسئله

یک پروژه Web API بسازید و view model زیر را در آن تعریف کنید:

public class NewProduct
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        public double Price { get; set; }

        public byte[] Pic { get; set; }
    }

همانطور که می‌بینید یک فیلد از نوع byte[] برای تصویر محصول در نظر گرفته شده است.

حالا یک کنترلر API  ساخته و اکشنی برای دریافت اطلاعات محصول جدید از کاربر می‌نویسیم :
public class ProductsController : ApiController
    {
        [HttpPost]
        public HttpResponseMessage PostProduct(NewProduct model)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //  ثبت محصول 

                return new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.Created);
            }

            return Request.CreateErrorResponse(HttpStatusCode.BadRequest, ModelState);
        }

    }

و یک صفحه html به نام index.html که حاوی یک فرم برای ارسال اطلاعات باشد :

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title></title>
</head>
<body>
    <h1>ساخت MediaTypeFormatter برای Multipart/form-data</h1>
    <h2>محصول جدید</h2>

    <form id="newProduct" method="post" action="/api/products" enctype="multipart/form-data">
        <div>
            <label for="name">نام محصول : </label>
            <input type="text" id="name" name="name" />
        </div>
        <div>
            <label for="price">قیمت : </label>
            <input type="number" id="price"  name="price" />
        </div>
        <div>
            <label for="pic">تصویر : </label>
            <input type="file" id="pic" name="pic" />
        </div>
        <div>
            <button type="submit">ثبت</button>
        </div>
    </form>
</body>
</html>

زمانی که فرم حاوی فایلی برای آپلود باشد مشخصه encType باید برابر با Multipart/form-data مقداردهی شود تا اطلاعات فایل به درستی کد شوند. در زمان ارسال فرم Content-type درخواست برابر با Multipart/form-data و فرمت اطلاعات درخواست ارسالی به شکل زیر خواهد بود :


همانطور که می‌بینید هر فیلد در فرم، در یک بخش جداگانه قرار گرفته است که با خط چین هایی از هم جدا شده اند. هر بخش، header‌های جداگانه خود را دارد.

- Content-Disposition که نام فیلد و نام فایل را شامل می‌شود .

- content-type که mime type مخصوص آن بخش از داده‌ها را مشخص می‌کند.

پس از اینکه فرم را تکمیل کرده و ارسال کنید ، با پیام خطای زیر مواجه می‌شوید :

خطای روی داده اعلام می‌کند که Web API فاقد MediaTypeFormatter برای خواندن اطلاعات ارسال شده با فرمتMultiPart/Form-data  است.  Web API برای خواندن و بایند کردن پارامترهای complex Type از درون بدنه پیام یک درخواست از MediaTypeFormatter استفاده می‌کند و همانطور که گفته شد Web API فاقد Formatter توکار برای deserialize کردن داده‌های با فرمت Multipart/form-data است.

راه حل‌ها :

روشی که در سایت asp.net برای آپلود فایل در web api استفاده شده، عدم استفاده از پارامترها و خواندن محتوای Request در درون کنترلر است. که به طبع در صورتی که بخواهیم کنترلرهای تمیز و کوچکی داشته باشیم روش مناسبی نیست. از طرفی امتیاز parameter binding و modelstate را هم از دست خواهیم داد.

روش دیگری که می‌خواهیم در اینجا پیاده سازی کنیم ساختن یک MediaTypeFormatter برای خواندن فرمت Multipart/form-data است. با این روش کد موردنیاز کپسوله شده و امکان استفاده از binding و modelstate را خواهیم داشت.

برای ساختن یک MediaTypeFormatter یکی از 2 کلاس MediaTypeFormatter یا  BufferedMediaTypeFormatter  را باید پیاده سازی کنیم . تفاوت این دو در این است که BufferedMediaTypeFormatter برخلاف MediaTypeFormatter از متدهای synchronous استفاده می‌کند.

 
پیاده سازی :

یک کلاس به نام MultiPartMediaTypeFormatter می‌سازیم و کلاس MediaTypeFormatter را به عنوان کلاس پایه آن قرار می‌دهیم .

public class MultiPartMediaTypeFormatter : MediaTypeFormatter
{
    ...
}

ابتدا در تابع سازنده کلاس فرمت هایی که می‌خواهیم توسط این کلاس خوانده شوند را تعریف می‌کنیم :

        public MultiPartMediaTypeFormatter()
        {
            SupportedMediaTypes.Add(new MediaTypeHeaderValue("multipart/form-data"));
        }
در اینجا Multipart/form-data را به عنوان تنها نوع مجاز تعریف کرده ایم.

سپس با پیاده سازی توابع CanReadType و CanWriteType مربوط به کلاس MediaTypeFormatter مشخص می‌کنیم که چه مدل‌هایی را می‌توان توسط این کلاس  serialize / deserialize کرد. در اینجا چون می‌خواهیم این کلاس محدود به یک مدل خاص نباشد، از یک اینترفیس برای شناسایی کلاس‌های مجاز استفاده می‌کنیم .

    public interface INeedMultiPartMediaTypeFormatter
    {
    }

و آنرا به کلاس newProduct اضافه می‌کنیم :

public class NewProduct : INeedMultiPartMediaTypeFormatter
{
 ...
}
از آنجا که تنها نیاز به خواندن اطلاعات داریم و قصد نوشتن نداریم، در متد CanWriteType مقدار false را برمی گردانیم .
        public override bool CanReadType(Type type)
        {
            return typeof(INeedMultiPartMediaTypeFormatter).IsAssignableFrom(type);
        }

        public override bool CanWriteType(Type type)
        {
            return false;
        }

و اما تابع ReadFromStreamAsync که کار خواندن محتوای ارسال شده و بایند کردن آنها به پارامترها را برعهده دارد 

public async override Task<object> ReadFromStreamAsync(Type type, Stream stream, HttpContent content, IFormatterLogger formatterLogger)
که در آن پارامتر type مربوط به مدل مشخص شده به عنوان پارامتر اکشن (NewProduct)است و پارامتر content محتوای درخواست را در خود دارد.

ابتدا محتوای ارسال شده را خوانده و اطلاعات فرم را استخراج می‌کنیم و از طرف دیگر با استفاده از کلاس Activator یک نمونه از مدل جاری را ساخته و لیست property‌های آنرا استخراج می‌کنیم.

            MultipartMemoryStreamProvider provider = await content.ReadAsMultipartAsync();
            IEnumerable<HttpContent> formData = provider.Contents.AsEnumerable();

            var modelInstance = Activator.CreateInstance(type);
            IEnumerable<PropertyInfo> properties = type.GetProperties();

سپس در یک حلقه به ترتیب برای هر property متعلق به مدل، در میان اطلاعات فرم جستجو می‌کنیم. برای پیدا کردن اطلاعات متناظر با هر property در هدر Content-Disposition که در بالا توضیح داده شد، به دنبال فیلد همنام با property می‌گردیم .

            foreach (PropertyInfo prop in properties)
            {
                var propName = prop.Name.ToLower();
                var propType = prop.PropertyType;

                var data = formData.FirstOrDefault(d => d.Headers.ContentDisposition.Name.ToLower().Contains(propName));
در صورتی که فیلدی وجود داشته باشد کار را ادامه می‌دهیم .

 گفتیم که هر فیلد یک هدر، Content-Type هم می‌تواند داشته باشد. این هدر به صورت پیش فرض معادل text/plain است و برای فیلدهای عادی قرار داده نمی‌شود . در این مثال چون فقط یک فیلد غیر رشته ای داریم فرض را بر این گرفته ایم که در صورت وجود Content-Type، فیلد مربوط به تصویر است. در صورتیکهContentType  وجود داشته باشد، محتوای فیلد را به شکل Stream خوانده به byte[] تبدیل و با استفاده از متد SetValue در property مربوطه قرار می‌دهیم.

                if (data != null)
                {
                    if (data.Headers.ContentType != null)
                    {
                        using (var fileStream = await data.ReadAsStreamAsync())
                        {
                            using (MemoryStream ms = new MemoryStream())
                            {
                                fileStream.CopyTo(ms);
                                prop.SetValue(modelInstance, ms.ToArray());
                            }                            
                        }
                    }

در صورتی که Content-Type غایب باشد بدین معنی است که محتوای فیلد از نوع رشته است ( عدد ، تاریخ ، guid ، رشته ) و باید به نوع مناسب تبدیل شود. ابتدا آن را به صورت یک رشته می‌خوانیم و با استفاده از Convert.ChangeType آنرا به نوع مناسب تبدیل می‌کنیم و در property متناظر قرار می‌دهیم .

                if (data != null)
                {
                    if (data.Headers.ContentType != null)
                    {
                        //...
                    }
                    else
                    {
                        string rawVal = await data.ReadAsStringAsync();
                        object val = Convert.ChangeType(rawVal, propType);

                        prop.SetValue(modelInstance, val);
                    }
                }
و در نهایت نمونه ساخته شده از مدل را برگشت می‌دهیم.
return modelInstance;
برای فعال کردن این Formatter باید آنرا به لیست formmater‌های web api اضافه بکنیم. فایل WebApiConfig در App_Start را باز کرده و خط زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
config.Formatters.Add(new MultiPartMediaTypeFormatter());
حال اگر مجددا فرم را به سرور ارسال کنیم، با پیام خطایی، مواجه نشده و عمل binding با موفقیت انجام می‌گیرد.

مطالب
breeze js به همراه ایجاد سایت آگهی قسمت سوم
در مطلب قبلی، پیش نیازهای مربوطه را نصب کردیم. در این قسمت به ساخت صفحات ورود و خروج، ثبت نام کاربران و تغییر رمز عبور خواهیم پرداخت.
در اینجا ما از Account Controller پیش فرض Asp.net Mvc استفاده میکنیم که متدهای مورد استفاده ما در آن قرار دارد و به BreezeController مزین شده است.
 [BreezeController]
    public class AccountController : ApiController
    {
      ...
    }

 اینترفیس IAuthService:
module Interfaces {
    export interface IAuthService {
        user: Models.IUserToken
        getUserInfo(accessToken);
        login(data);
        logOut();
        register(data);
        changePassword(data);
        accessToken(accessToken, data);
    }
}

سرویس AuthService 
پیاده سازی اینترفیس IAuthService را برعهده دارد. در سازنده آن، وابستگی‌های آن مقداردهی شده‌است و همچنین تنظیمات manager را انجام داده‌ایم.
متد accessToken: وظیفه ارسال توکن  را به سرور و همچنین نگهداری آن‌را در local storage، برعهده دارد.
متد getUserInfo: اطلاعات کاربر لاگین شده را  از سرور دریافت مینماید.
متد login: فرمت مورد قبول سرور به نحو زیر میباشد. در صورت موفقیت آمیز بودن، توکن را به متد accessToken  پاس میدهیم و آبجکت user را با مقادیر دریافتی پر می‌نماییم.
"grant_type=password & username=myusername & password=mypassword";
برای فراخوانی متدهای post، همانطوری که در مطلب ارسال کوئری‌های پست به آن اشاره شده‌است، عمل می‌نماییم. در ابتدا فایل breeze.ajaxpost.js را اضافه می‌کنیم سپس در فایل breeze.angular  قطعه کد زیر را در متد useNgHttp اضافه می‌کنیم.
var ajaxAdapter = breeze.config.getAdapterInstance("ajax");
breeze.ajaxpost(ajaxAdapter);
با این تنظیمات میتوانیم توسط withParameters، متدهای post را فراخوانی کنیم. 
.withParameters({
                    $method: 'POST',
                    $encoding: 'JSON',
                    $data: newData
                }
متد logOut: خروج از برنامه را برای ما انجام می‌دهد و درصورت موفقیت آمیز بودن، به صفحه اصلی هدایت می‌شود.
متد register: ثبت نام کاربران را بر عهده دارد.
متد changePassword: تغییر رمز عبور کاربران را برعهده دارد.
module AdApps {
    var securityUrls = {
        site: '/',
        login: '/token',
        logout: 'logout',
        register: 'register',
        userInfo: 'getUserInfo',
        changePassword: 'changePassword',
    }
    export class AuthService implements Interfaces.IAuthService {
        private manager: breeze.EntityManager;

        constructor(
            private _breeze: typeof breeze,
            private $http: ng.IHttpProvider,
            private toaster: ngtoaster.IToasterService,
            private $location: ng.ILocationService) {

            var dataService = new _breeze.DataService({
                serviceName: "/breeze/Account",
                hasServerMetadata: false
            });
            var metadataStore = new _breeze.MetadataStore({
                namingConvention: _breeze.NamingConvention.camelCase
            });
            this.manager = new _breeze.EntityManager({
                dataService: dataService,
                metadataStore: metadataStore,
                saveOptions: new _breeze.SaveOptions({
                    allowConcurrentSaves: true, tag: [{}]
                })
            });
        }

        user: Models.IUserToken;
        accessToken(accessToken, data): string {
            if (accessToken === 'clear') {
                localStorage.removeItem('accessToken');
                delete this.$http.defaults.headers.common.Authorization;
            }
            else {
                window.localStorage.setItem("accessToken", accessToken);
                this.$http.defaults.headers.common.Authorization = 'Bearer ' + accessToken;
            }
            return accessToken;
        }
        getUserInfo(): ng.IPromise<any> {
            var query = this._breeze.EntityQuery.from(securityUrls.userInfo);
            return this.manager.executeQuery(query).then(data => {
                return data.results[0];
            });
        }
        login(data: any): ng.IPromise<any> {
            var newData = "grant_type=password&username=" + data.userName + "&password=" + data.password;
            var query = this._breeze.EntityQuery.from(securityUrls.login)
                .withParameters({
                    $method: 'POST',
                    $encoding: 'JSON',
                    $data: newData
                });
            return this.manager.executeQuery(query).then(data => {
                var self = this;
                var result = data.results[0] as any;
                self.accessToken(result.access_token, data.results[0]);
                self.user = <Models.IUserToken>{};
                self.user = <Models.IUserToken>result;
                return result;
            });
        }
        logOut(): ng.IPromise<any> {
            var query = this._breeze.EntityQuery.from(securityUrls.logout)
                .withParameters({
                    $method: 'POST',
                    $encoding: 'JSON',
                });
            return this.manager.executeQuery(query).then(data => {
                this.user = null;
                this.accessToken('clear', null);
                this.$location.path("/");
            });
        }
        register(data: Object): ng.IPromise<any> {
            var query = this._breeze.EntityQuery.from(securityUrls.register)
                .withParameters({
                    $method: 'POST',
                    $encoding: 'JSON',
                    $data: data
                });
            return this.manager.executeQuery(query).then(data => { });
        }
        changePassword(data: Object): ng.IPromise<any> {
            var query = this._breeze.EntityQuery.from(securityUrls.changePassword)
                .withParameters({
                    $method: 'POST',
                    $encoding: 'JSON',
                    $data: data
                });
            return this.manager.executeQuery(query).then(data => { });
        }
    }
}

سرویس HttpInterceptor 
: رهگیری و پیگیری کردن نتیجه درخواست‌های http را بر عهده دارد.
درrequest : توکن امنیتی را به هدر درخواست‌ها اضافه میکنیم.
در response : در صورت موفقیت درخواست http، پیغام مناسبی را نمایش میدهیم.
در responseError : در صورت عدم موفقیت درخواست http، پیغام مناسبی را نمایش میدهیم.
module AdApps {
    export class HttpInterceptor {
        private static _toaster: ngtoaster.IToasterService;
        private static _$q: ng.IQService;
        constructor(
            private $q: ng.IQService,
            private toaster: ngtoaster.IToasterService,
            private $location: ng.ILocationService) {
            HttpInterceptor._toaster = toaster;
            HttpInterceptor._$q = $q;
        }
        request(config): string {
            config.headers = config.headers || {};
            var authData = window.localStorage.getItem("accessToken");
            if (authData) {
                config.headers.Authorization = "Bearer " + authData;
            }
            return config;
        };
        response(response): ng.IPromise<any> {
            if (response.data && response.data.message && response.status === 200) {
                HttpInterceptor._toaster.success(response.data.message)
            }
            return HttpInterceptor._$q.resolve(response);
        };
        responseError(response): ng.IPromise<any> {
            var self = this;
            var data = response.data;
            var title = "خطا";
            var messages = [];
            if (data) {
                if (data.error) {
                    title = data.error;
                }
                if (data.message) {
                    messages.push(data.message);
                }
                if (data.Message) {
                    messages.push(data.Message);
                }
                if (data.ModelState) {
                    angular.forEach(data.ModelState, function (errors, key) {
                        if (key.substr(0, 1) != "$")
                        { messages.push(errors); }

                    });
                }
                if (data.exceptionMessage) {
                    messages.push(data.exceptionMessage);
                }
                if (data.ExceptionMessage) {
                    messages.push(data.ExceptionMessage);
                }
                if (data.error_description) {
                    messages.push(data.error_description);
                }
                if (messages.length > 0) {
                    HttpInterceptor._toaster.error(title, messages.join("<br/>"));
                }
                if (response.status === "401") {
                    self.$location.path("/ورود");
                }
            }
            return HttpInterceptor._$q.reject(response);
        }
    }
}

معرفی کردن مسیرهای ورود، ثبت نام و تغییر رمز عبور به انگولار
module AdApps {
    class SecurityCtrl {
        constructor(private $scope: Interfaces.IAuthScope, private authService: AuthService) {
            $scope.authService = authService;
            if (window.localStorage.getItem("accessToken") != null) {
                authService.getUserInfo().then(function (data) {
                    $scope.authService.user = data;
                });
            }
            $scope.logOut = function () {
                return authService.logOut().then(function () { });
            }
        }
    }
    define(["angularAmd", "angular", "factory/AuthService", "factory/httpInterceptor"], (angularAmd, ng) => {
        angularAmd = angularAmd.__proto__;
        var app = ng.module("AngularTypeScript", ['ngRoute', 'breeze.angular', 'toaster']);
        var viewPath = "app/views/";
        var controllerPath = "app/controller/";
        app.config(['$routeProvider', '$httpProvider', function ($routeProvider, $httpProvider) {
            $httpProvider.interceptors.push("HttpInterceptor");
            $routeProvider
                .when("/", angularAmd.route({
                    templateUrl: viewPath + "home.html",
                    controllerUrl: controllerPath + "home.js"
                }))
                .when("/login", angularAmd.route({
                    templateUrl: viewPath + "login.html",
                    controllerUrl: controllerPath + "login.js"
                }))
                .when("/register", angularAmd.route({
                    templateUrl: viewPath + "register.html",
                    controllerUrl: controllerPath + "register.js"
                }))
                .when("/changePassword", angularAmd.route({
                    templateUrl: viewPath + "change-password.html",
                    controllerUrl: controllerPath + "changePassword.js"
                }))
                .otherwise({ redirectTo: '/' });
        }
        ]);
        app.service('AuthService', ['breeze', '$http', 'toaster', '$location', AuthService]);
        app.service("HttpInterceptor", ["$q", "toaster", "$location", HttpInterceptor]);
        app.controller('SecurityCtrl', ['$scope', 'AuthService', SecurityCtrl]);
        return angularAmd.bootstrap(app);
    });
}

ایجاد کنترلر .login.ts و ارسال سرویس‌های لازم به کلاس LoginCtrl
در صورت صحیح بودن نام کاربری و رمز عبور به صفحه اصلی هدایت خواهد شد.
module AdApps {
    define(['app'], function (app) {
        app.controller('LoginCtrl', ["$scope", "AuthService", "$location", LoginCtrl]);
    });
   export  class LoginCtrl {
        constructor($scope: Interfaces.ILoginScope, authService: AuthService, $location: ng.ILocationService) {
           $scope.submit = function () {
               authService.login(angular.copy($scope.form))
                    .then(function (data) {
                        this.$location.path("/");
                    })
            };
        }
    }
}

ایجاد login.html
<div  ng-controller="LoginCtrl">
    <div>
        <i></i>
        <span>ورود</span>
        <div>
            <div>
            </div>
        </div>
    </div>
    <div>
        <div>
            <div>
                <form name="Form" id="form1">
                    <fieldset>
                        <div>
                            <div>
                                <input
                                       name="username"
                                       ng-model="form.userName"
                                       placeholder="نام کاربری"
                                       required>
                                <span>
                                    <i></i>
                                </span>
                            </div>
                        </div>
                        <div>
                            <div>
                                <input name="password"
                                       type="password"
                                       ng-model="form.password"
                                       placeholder="{{'Password'}}"
                                       validator="required">
                                <span>
                                    <i></i>
                                </span>
                            </div>
                        </div>

                    </fieldset>
                    <div>
                        <button type="submit" ng-click="submit()">ورود</button>
                    </div>
                </form>
            </div>
        </div>
    </div>
</div>
فایل‌های مربوط به ثبت نام و تغییر رمز عبور، مشابه لاگین می‌باشد و از ذکر آن خودداری می‌نماییم و فایل‌های مربوطه در پروژه قرار دارند.
با تغییرات بالا، فایل main.ts دارای محتویات زیر میباشد:
requirejs.config({
    paths: {
        "app": "app",
        "angularAmd": "/Scripts/angularAmd",
        "angular": "/Scripts/angular",
        "breezeAjaxpost": "/Scripts/breeze/breeze.ajaxpost",
        "breeze": "/Scripts/breeze/breeze.debug",
        "breezeAngular": "/Scripts/breeze/breeze.angular",
        "bootstrap": "/Scripts/bootstrap",
        "angularRoute": "/Scripts/angular-route",
        "jquery": "/Scripts/jquery-2.2.2",
        "entityManagerService": "factory/entityManagerService",
        "toaster": "/Scripts/toaster",
    },
    waitSeconds: 0,
    shim: {
        "angular": { exports: "angular" },
        "angularRoute": { deps: ["angular"] },
        "bootstrap": { deps: ["jquery"] },
        "breeze": { deps: ["jquery"] },
        "breezeAngular": {
            deps: ["angular", "breeze"]
        },
        "toaster": { deps: ["angular"] },
        "app": {
            deps: ["bootstrap", "angularRoute", "toaster", "breezeAngular", "breezeAjaxpost"]
        }
    }
});
require(["app"]);
فایل پروژه :AngularTypeScript.zip
در قسمت‌های بعدی به ثبت و نمایش آگهی در سایت خواهیم پرداخت.  
مطالب
مروری بر مفاهیم مقدماتی NoSQL
هدف از این مبحث، آشنایی با مفاهیم پایه‌ای اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL است که به صورت مشترکی در تمام آن‌ها بکار رفته است. برای مثال بانک‌های اطلاعاتی NoSQL چگونه مباحث یکپارچگی اطلاعات را مدیریت می‌کنند؟ نحوه ایندکس نمودن اطلاعات در آن‌ها چگونه است؟ چگونه از اطلاعات کوئری می‌گیرند؟ الگوریتم‌های محاسباتی مانند MapReduce چیستند و چگونه در اینگونه بانک‌های اطلاعاتی بکار رفته‌‌اند؟ همچنین الگوهای Sharding و Partitioning  که در اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مشترکند، به چه نحوی پیاده سازی شده‌اند.


لیست مشترکات بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

قبل از اینکه بخواهیم وارد ریز جزئیات بانک‌های اطلاعاتی NoSQL شویم، نیاز است لیست و سرفصلی از مفاهیم اصلی و مشترک بین اینگونه بانک‌های اطلاعاتی را تدارک ببینیم که شامل موارد ذیل می‌شود:

الف) Non-Relational یا غیر رابطه‌ای
از کلمه NoSQL عموما اینطور برداشت می‌شود که در اینجا دیگر خبری از SQL نویسی نیست که در عمل برداشت نادرستی است. شاید جالب باشد که بدانید، تعدادی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL از زبان SQL نیز به عنوان اینترفیسی برای نوشتن کوئری‌های مرتبط، پشتیبانی می‌کنند.
کلمه NoSQL بیشتر به Non-Relational یا غیر رابطه‌ای بودن اینگونه بانک‌های اطلاعاتی بر می‌گردد. مباحثی مانند مدل‌های داده‌ای نرمال شده، اتصالات و Join جداول، در دنیای NoSQL وجود خارجی ندارند.

ب) Non-schematized/schema free یا بدون اسکیما
مفهوم مهم و مشترک دیگری که در بین بانک‌های اطلاعاتی NoSQL وجود دارد، بدون اسکیما بودن اطلاعات آن‌ها است. به این معنا که با حرکت از رکورد یک به رکورد دو،  ممکن است با دو ساختار داده‌ای متفاوت مواجه شوید.

ج) Eventual consistency یا عاقبت یک دست شدن
عاقبت یک دست شدن، به معنای دریافت دستوری از شما و نحوه پاسخ دادن به آن (یا حتی پاسخ ندادن به آن) از طرف بانک اطلاعاتی NoSQL است. برای مثال، زمانیکه یک رکورد جدید را اضافه می‌کنید، یا اطلاعات موجودی را به روز رسانی خواهید کرد، اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL این دستور را بسیار سریع دریافت و پردازش خواهند کرد. اما تفاوت است بین دریافت پیام و پردازش واقعی آن در اینجا.
اکثر بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، پردازش و اعمال واقعی دستورات دریافتی را با یک تاخیر انجام می‌دهند. به این ترتیب می‌توان خیلی سریع به بانک اطلاعاتی اعلام کرد که چه می‌خواهیم و بانک اطلاعاتی بلافاصله مجددا کنترل را به شما بازخواهد گرداند. اما اعمال و انتشار واقعی این دستور، مدتی زمان خواهد برد.

د) Open source یا منبع باز بودن
اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL موجود، منبع باز هستند که علاوه بر بهره بردن از مزایای اینگونه پروژه‌ها، استفاده کنندگان سورس باز دیگری را نیز ترغیب به استفاده از آن‌ها کرده‌اند.

ه) Distributed یا توزیع شده
هرچند امکان پیاده سازی توزیع شده بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نیز وجود دارد، اما نیاز به تنظیمات قابل توجهی برای حصول این امر می‌باشد. در دنیای NoSQL، توزیع شده بودن جزئی از استاندارد تهیه اینگونه بانک‌های اطلاعاتی است و بر اساس این مدل ذهنی شکل گرفته‌اند. به این معنا که اطلاعات را می‌توان بین چندین سیستم تقسیم کرد، که حتی این سیستم‌ها ممکن است فواصل جغرافیایی قابل توجهی نیز با یکدیگر داشته باشند.

و) Web scale یا مناسب برای برنامه‌های تحت وب پر کاربر
امروزه بسیاری از کمپانی‌های بزرگ اینترنتی، برای مدیریت تعداد بالایی از کاربران همزمان خود، مانند فیس‌بوک، یاهو، گوگل، Linkedin، مایکروسافت و غیره، نیاز به بانک‌های اطلاعاتی پیدا کرده‌اند که باید در مقابل این حجم عظیم درخواست‌ها و همچنین اطلاعاتی که دارند، بسیار بسیار سریع پاسخ دهند. به همین جهت بانک‌های اطلاعاتی NoSQL ابداع شده‌اند تا بتوان برای این نوع سناریوها پاسخی را ارائه داد.
و نکته مهم دیگر اینجا است که خود این کمپانی‌های بزرگ اینترنتی، بزرگترین توسعه دهنده‌های بانک‌های اطلاعاتی NoSQL نیز هستند.



نحوه مدیریت یکپارچگی اطلاعات در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

مدیریت یکپارچگی اطلاعات بانک‌های اطلاعاتی NoSQL به علت ذات و طراحی توزیع شده آن‌ها، با نحوه مدیریت یکپارچگی اطلاعات بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای متفاوت است. اینجا است که تئوری خاصی به نام CAP مطرح می‌شود که شامل یکپارچگی یا Consistency به همراه Availability یا دسترسی پذیری (همیشه برقرار بودن) و partition tolerance یا توزیع پذیری است. در تئوری CAP مطرح می‌شود که هر بانک اطلاعاتی خاص، تنها دو مورد از سه مورد مطرح شده را می‌تواند با هم پوشش دهد.
به این ترتیب بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای عموما دو مورد C و P یا یکپارچگی (Consistency) و partition tolerance یا میزان تحمل تقسیم شدن اطلاعات را ارائه می‌دهند. اما بانک‌های اطلاعاتی NoSQL از این تئوری، تنها دو مورد A و P را پوشش می‌دهند (دسترسی پذیری و توزیع پذیری مطلوب).
بنابراین مفهومی به نام ACID که در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای ضامن یکپارچگی اطلاعات آن‌ها است، در دنیای NoSQL وجود خارجی ندارد. کلمه ACID مخفف موارد ذیل است:
Atomicity، Consistency، Isolation و Durability
ACID در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای تضمین شده است. در این نوع سیستم‌ها، با ایجاد تراکنش‌ها، مباحث ایزوله سازی و یکپارچگی اطلاعات به نحو مطلوبی مدیریت می‌گردد؛ اما دنیای NoSQL، دسترسی پذیری را به یکپارچگی ترجیح داده است و به همین جهت پیشتر مطرح شد که مفهوم «Eventual consistency یا عاقبت یک دست شدن» در این نوع بانک‌های اطلاعاتی در پشت صحنه بکار گرفته می‌شود. یک مثال دنیای واقعی از عاقبت یک دست شدن اطلاعات را حتما در مباحث DNS مطالعه کرده‌اید. زمانیکه یک رکورد DNS اضافه می‌شود یا به روز خواهد شد، اعمال این دستورات در سراسر دنیا به یکباره و همزمان نیست. هرچند اعمال این اطلاعات جدید در یک نود شبکه ممکن است آنی باشد، اما پخش و توزیع آن در سراسر سرورهای DNS دنیا، مدتی زمان خواهد برد (گاهی تا یک روز یا بیشتر).
به همین جهت است که بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای در حجم‌های عظیم اطلاعات و تعداد کاربران همزمان بالا، کند عمل می‌کنند. حجم اطلاعات بالا است، مدتی زمان خواهد برد تا تغییرات اعمال شوند، و چون مفهوم ACID در این نوع بانک‌های اطلاعاتی تضمین شده است، کاربران باید مدتی منتظر بمانند و نمونه‌ای از آن‌ها را با dead lockهای شایع، احتمالا پیشتر بررسی یا تجربه کرده‌اید. در مقابل، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL بجای یکپارچگی، دسترسی پذیری را اولویت اول خود می‌دانند و نه یکپارچگی اطلاعات را. در یک بانک اطلاعاتی NoSQL، دستور ثبت اطلاعات دریافت می‌شود (این مرحله آنی است)، اما اعمال نهایی آن آنی نیست و مدتی زمان خواهد برد تا تمام اطلاعات در کلیه سرورها یک دست شوند.



نحوه مدیریت Indexing اطلاعات در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL تنها بر اساس اطلاعات کلیدهای اصلی جداول آن‌ها index می‌شوند (البته نام خاصی به نام «جدول»، بسته به نوع بانک اطلاعاتی NoSQL ممکن است متفاوت باشد، اما منظور ظرف دربرگیرنده تعدادی رکورد است در اینجا). این ایندکس نیز از نوع clustered است. به این معنا که اطلاعات به صورت فیزیکی، بر همین مبنا ذخیره و مرتب خواهند شد.
یک مثال: بانک اطلاعاتی NoSQL خاصی به نام Hbase که بر فراز Hadoop distributed file system طراحی شده است، دقیقا به همین روش عمل می‌کند. این فایل سیستم، تنها از روش Append only برای ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند و در آن مفهوم دسترسی اتفاقی یا random access پیاده سازی نشده است. در این حالت، تمام نوشتن‌ها در بافر، لاگ می‌شوند و در بازه‌های زمانی متناوب و مشخصی سبب باز تولید فایل‌های موجود و مرتب سازی مجدد آن‌ها از ابتدا خواهند شد. دسترسی به این اطلاعات پس از تکمیل نوشتن، به علت مرتب سازی فیزیکی که صورت گرفته، بسیار سریع است. همچنین مصرف کننده سیستم نیز چون بلافاصله پس از ثبت اطلاعات در بافر سیستم، کنترل را به دست می‌گیرد، احساس کار با سیستمی را خواهد داشت که بسیار سریع است.
به علاوه Indexهای دیگری نیز وجود دارند که بر اساس کلیدهای اصلی جداول تولید نمی‌شوند و به آن‌ها ایندکس‌های ثانویه یا secondary indexes نیز گفته می‌شود و تنها تعداد محدودی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL از آن‌ها پشتیبانی می‌کنند. این مساله هم از اینجا ناشی می‌شود که با توجه به بدون اسکیما بودن جداول بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، چگونه می‌توان اطلاعاتی را ایندکس کرد که ممکن است در رکورد دیگری، ساختار متناظر با آن اصلا وجود خارجی نداشته باشد.



نحوه پردازش Queries در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

بانک‌های اطلاعاتی NoSQL عموما از زبان کوئری خاصی پشتیبانی نمی‌کنند. در اینجا باید به اطلاعات به شکل فایل‌هایی که حاوی رکوردها هستند نگاه کرد. به این ترتیب برای پردازش و یافتن اطلاعات درون این فایل‌ها، نیاز به ایجاد برنامه‌هایی است که این فایل‌ها را گشوده و بر اساس منطق خاصی، اطلاعات مورد نظر را استخراج کنند. گاهی از اوقات زبان SQL نیز پشتیبانی می‌شود ولی آنچنان عمومیت ندارد. الگوریتمی که در این برنامه‌ها بکار گرفته می‌شود، Map Reduce نام دارد.
Map Reduce به معنای نوشتن کدی است، با دو تابع. اولین تابع اصطلاحا Map step یا مرحله نگاشت نام دارد. در این مرحله کوئری به قسمت‌های کوچکتری خرد شده و بر روی سیستم‌های توزیع شده به صورت موازی اجرا می‌شود. مرحله بعد Reduce step نام دارد که در آن، نتیجه دریافتی حاصل از کوئری‌های اجرا شده بر روی سیستم‌های مختلف، با هم یکی خواهند شد.
این روش برای نمونه در سیستم Hadoop بسیار مرسوم است. Hadoop دارای یک فایل سیستم توزیع شده است (که پیشتر در مورد آن بحث شد) به همراه یک موتور Map Reduce توکار. همچنین رده دیگری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، اصطلاحا Wide column store نام دارند (مانند Hbase) که عموما به همراه Hadoop بکارگرفته می‌شوند. موتور Map Reduce متعلق به Hadoop بر روی جداول Hbase اجرا می‌شوند.
به علاوه Amazon web services دارای سرویسی است به نام Elastic map reduce یا EMR که در حقیقت مجموعه‌ی پردازش ابری است که بر مبنای Hadoop کار می‌کند. این سرویس قادر است با بانک‌های اطلاعاتی NoSQL دیگر و یا حتی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نیز کار کند.
بنابراین MapReduce، یک بانک اطلاعاتی نیست؛ بلکه یک روش پردازش اطلاعات است که فایل‌ها را به عنوان ورودی دریافت کرده و یک فایل را به عنوان خروجی تولید می‌کند. از آنجائیکه بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL کار عمده‌اشان، ایجاد و تغییر فایل‌ها است، اغلب جداول اطلاعات آن‌ها ورودی و خروجی‌های معتبری برای یک موتور Map reduce به حساب می‌آیند.
در این بین، افزونه‌ای برای Hadoop به نام Hive طراحی شده است که با ارائه HiveSQL، امکان نوشتن کوئری‌هایی SQL مانند را بر فراز موتور‌های Map reduce ممکن می‌سازد. این افزونه با Hive tables خاص خودش و یا با Hbase سازگار است.



آشنایی مقدماتی با مفاهیمی مانند الگوهای Sharding و Partitioning در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

Sharding (شاردینگ تلفظ می‌شود) یک الگوی تقسیم اطلاعات بر روی چندین سرور است که اساس توزیع شده بودن بانک‌های اطلاعاتی NoSQL را تشکیل می‌دهد. این نوع تقسیم اطلاعات، از کوئری‌هایی به نام Fan-out پشتیبانی می‌کند. به این معنا که شما کوئری خود را به نود اصلی ارسال می‌کنید و سپس به کمک موتور‌های Map reduce، این کوئری بر روی سرورهای مختلف اجرا شده و نتیجه نهایی جمع آوری خواهد شد. به این ترتیب تقسیم اطلاعات، صرفا به معنای قرار دادن یک سری فایل بر روی سرورهای مختلف نیست، بلکه هر کدام از این سرورها به صورت مستقل نیز قابلیت پردازش اطلاعات را دارند.
امکان تکثیر و همچنین replication هر کدام از سرورها نیز وجود دارد که قابلیت بازیابی سریع و مقاومت در برابر خرابی‌ها و مشکلات را افزایش می‌دهند.
از آنجائیکه Shardها را می‌توان در سرورهای بسیار متفاوت و گسترده‌ای از لحاظ جغرافیایی قرار داد، هر Shard می‌تواند همانند مفاهیم CDN نیز عمل کند؛ به این معنا که می‌توان Shard مورد نیاز سروری خاص را در محلی نزدیک‌تر به او قرار داد. به این ترتیب سرعت عملیات افزایش یافته و همچنین بار شبکه نیز کاهش می‌یابد.