اشتراک‌ها
معرفی AvalonStudio

An extensible, cross platform IDE written in C# for Embedded C/C++, .NET Core, Avalonia and Typescript 

معرفی AvalonStudio
مطالب
SharePoint Client object Model
دو روش اصلی برای دسترسی به داده‌ها از طریق برنامه نویسی در SharePoint وجود دارند. روش اول استفاده از SharePoint API روی سرور است. زمانیکه شما کدی را مستقیم روی سرور SharePoint  اجرا می‌کنید، SharePoint API کنترل کامل تمام جنبه‌های شیرپوینت و داده‌ها را در اختیار شما می‌گذارد. اگر برنامه شما روی سرور اجرا نمی‌شود و نیاز به دسترسی به داده‌های شیرپوینت دارد، لازم است از SharePoint web services استفاده کنید. web services امکاناتی مشابه SharePoint  API را در اختیار شما می‌گذارد؛ هرچند همه امکانات را پوشش نمی‌دهد.

در SharePoint 2010 گزینه دیگری در برنامه نویسی، برای دسترسی به داده‌های SharePoint تدارک دیده شده است: Client Object Model. این یک روش جدید، در برنامه نویسی شیرپوینت است. اگرچه استفاده از web services، پوشش وسیعی از امکانات شیرپوینت را به شما می‌دهد، اما برنامه نویسی به روش Client Object Model و API با استفاده از web services بسیار متفاوت است. استفاده از web services کار را برای شما سخت خواهد کرد و لازم است دو روش برنامه نویسی کاملا مختلف را بیاموزید. همچنین فراخوانی web services با JavaScript پیچیده است و نیازمند ساخت و دستکاری XML‌های فراوان است. Client Object Model تمام این مسائل را حل و برنامه نویسی سمت client را راحت کرده است.

در واقع Client Object Model سه Object Model جدا از هم است:
 نسخه: .NET CLR برای ساخت WinForms, Windows Presentation Foundation (WPF), console applications
 نسخه Silverlight : برای کا با هر دو حالت داخل in-browser و out-of-browser Silverlight applications
 نسخه JavaScript : کدهای Ajax و jQuery را قادر می‌سازد تا داده‌های شیرپوینت را فراخوانی کنند

یکی از سوالاتی که در مورد Client Object Model پیش می‌آید، این است که چه کارهایی را با آن می‌شود انجام داد؟ Client Object Model امکان دسترسی به بیشتر اشیاء رایج را مانند sites, webs, content types, lists, folders, navigations فراهم می‌کند. این اشیا با اسم‌های مشابه در Client Object Model وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند.



 در زیر یک مثال ساده از استفاده‌های Client Object Model را توضیح خواهم داد که لیست‌های موجود در سایت را در خروجی نمایش می‌دهد.
1- در Visual Studio یک پروژه Console application ایجاد کنید.
2- بر روی References کلیک راست کرده Add Reference را انتخاب کنید. از مسیر زیر
 C:\Program Files\Common Files\Microsoft Shared\Web Server Extensions\14\ISAPI
دو فایل زیر را اضافه کنید
 Microsoft.SharePoint.dll
Microsoft.SharePoint.Client.Runtime.dll

static void Main(string[] args)
        {
            var ctx = new ClientContext(@"http://localhost");
            var web = ctx.Web;
            var lists = web.Lists;
            ctx.Load(lists,
                l => l.Include
                    (list => list.Title).Where
                    (list => list.BaseType == BaseType.GenericList));
            ctx.ExecuteQuery();
            foreach (var list in lists)
                Console.WriteLine(list.Title);
            Console.ReadLine();
}
مطالب
Build Events
در ویژوال استودیو یک ویژگی جالب با عنوان Pre/Post-Build Event وجود دارد. این ویژگی به رویدادهای «قبل از بیلد» و «بعد از بیلد» اشاره دارد. از این ویژگی برای اجرای یکسری دستورات، قبل (Pre-build) یا بعد (Post-build) از عملیات بیلد استفاده میشود. دستوراتی که در این قسمت قابل اجرا هستند دقیقا همانند دستورات موجود در یک batch فایل میباشند. حتی میتوان یک فایل bat. را در این قسمت فراخوانی کرد. بطور خلاصه هرگونه دستوری که درون Command Prompt ویندوز یا در یک bat. فایل قابل اجرا باشد در این قسمت نیز قابل استفاده است. درنهایت تمام این دستورات توسط برنامه Cmd.exe اجرا میشوند.
نکته: قبل از ادامه بهتر است به این نکته اشاره کنم که مجموعه این دستورات چیزی فراتر از فراخوانی ساده یکسری فایل exe. هستند. درواقع کدی که در این قسمت به آن اشاره میشود، دارای ساختاری به صورت یک زبان برنامه نویسی ساده است. یعنی متن نهایی‌ای که برای اجرا به cmd.exe ارسال میشود میتواند شامل دستورات ساده و اولیه برنامه نویسی چون if .. then .. else و حلقه for و از این قبیل نیز باشد. برای آشنایی بیشتر با زبان این نوع دستورات به منابع زیر مراجعه کنید:

تنظیم رویدادهای بیلد (Build Events)
برای تنظیم این رویدادها باید به تب Build Events در صفحه پراپرتی‌های پروژه موردنظر مراجعه کنید. همانند تصویر زیر در یک پروژه کنسول #C:

البته در پروژه‌های VB.NET مسیر منتهی به این قسمت کمی فرق میکند که در تصویر زیر نشان داده شده است:

در پروژه‌های مربوط به زبانهای دیگر هم مسیر رسیدن به این رویدادها کمی متفاوت است. برای کسب اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید.
در این قسمت میتوان همانند یک فایل batch دستورات موردنظر را در خطوط مجزا برای اجرا اضافه کرد. از این دستورات معمولا برای مدیریت عملیات بیلد، کپی فایلهای موردنیاز قبل یا بعد از بیلد، پاک کردن فولدرها، تغییر برخی تنظیمات با توجه به نوع کانفیگ بیلد (Debug یا Release)، ثبت یک اسمبلی در GAC و یا حتی اجرای برخی آزمونهای واحد و ... استفاده میشود.

نکته: درصورتیکه پروژه به روز باشد (یعنی ویژوال استودیو نیازی به تولید فایل اسمبلی نهایی پروژه به دلیل عدم وجود تغییری در کد برنامه نبیند) بدلیل عدم اجرای عملیات بید، دستورات قسمت Pre-build اجرا نمیشوند. اجرای دستورات قسمت Post-build نیز بستگی به تنظیمات قسمت :Run the post-build events همانند تصویر زیر دارد:

برای استفاده راحتتر از این ویژگی فرمی مخصوص وارد کردن این دستورات در ویژوال استودیو وجود دارد. برای دیدن این فرم بر روی دکمه ...Edit Pre-build یا ...Edit Post-build کلیک کنید. پنجره زیر نمایش داده میشود:

در این پنجره میتوان دستورات مورد نظر را وارد کرد. با اینکه هیچ امکان خاصی برای کمک به اضافه و ویرایش دستورات در این پنجره وجود ندارد! اما تنها ویژگی موجود در این فرم کمک بسیاری برای تکمیل دستورات موردنظر میکند. قبل از توضیح این ویژگی بهتر است با مفهوم Macro در این قسمت آشنا شویم.
 
Macro
در Build Events ویژوال استودیو یکسری متغیرهای ازقبل تعریف شده وجود دارد که به آنها Macro گفته میشود. برای مشاهده لیست این ماکروها روی دکمه << Macro کلیک کنید. پنجره مربوطه به صورت زیر گسترش می‌یابد تا جدولی به نام Macro Table را نمایش دهد:

همانطور که مشاهده میکنید تعداد 19 ماکرو به همراه مقادیرشان در این قسمت به نمایش گذاشته شده است. برای استفاده از این ماکروها کافی است تا روی یکی از آنها دابل کلیک کنید یا پس از انتخاب ماکروی موردنظر روی دکمه Insert کلیک کنید. دقت کنید که نحوه نمایش این ماکروها در متن دستورات به صورت زیر است:
$(<Macro_Name>)
که به جای عبارت <Macro_Name> عنوان ماکرو قرار میگیرد. مثلا:
$(OutDir)   یا   $(ProjectName)
نکته: نام این ماکروها case-sensitive نیست.

نحوه اجرای دستورات توسط ویژوال استودیو
ویژوال استودیو برای اجرای دستورات کار خاصی به صورت مستقیم انجام نمیدهد! وظیفه اصلی برعهده MSBuild (^) است. این ابزار پس از جایگزین کردن مقادیر ماکروها، محتوای کل دستورات موجود در هر یک از رویدادها را در یک فایل batch ذخیره میکند و فایل مربوط به هر رویداد را در زمان خودش به اجرا میگذارد. مثلا دستور زیر را درنظر بگیرید:
Copy $(OutDir)*.* %WinDir%
پس از ذخیره در فایل batch نهایی به صورت زیر در خواهد آمد:
Copy bin\Debug\*.* %WinDir%
نکته: در این زبان برنامه نویسی، عبارتی چون %WinDir% معرف یک متغیر است. در این مورد خاص این عبارت یک متغیر محیطی (Environment Variable) است. اطلاعات بیشتر در اینجا.

MSBuild عملیات اجرای این batch فایلهای تولیدی را زیر نظر دارد و هرگونه خطای موجود در این دستورات را به عنوان خطای زمان بیلد گزارش میدهد. اما از آنجاکه کل دستورات مربوط به هر رویداد درون یک فایل batch اجرا میشود، امکان گزارش محل دقیق خطای رخداده وجود ندارد. یعنی درصورتیکه مثلا تنها یکی از صدها خط دستور نوشته شده در این قسمت خطا بدهد تنها یک خطا و برای تمام دستورات نمایش داده میشود. البته همانطور که حدس میتوان حدس زد اجرای این دستورات ترنزکشنال نیست و اجرای تمامی دستورات تا قبل از وقوع خطا برگشت ناپذیر خواهند بود. برای نمونه به تصویر زیر و خطای نمایش داده شده دقت کنید:

نمونه اصلاح شده دستور فوق به صورت زیر است:
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
نکته: به دلیل استفاده از کاراکتر فاصله به عنوان جداکننده آرگومانها در دستورات DOS، وجود فاصله در مسیرهای مورد استفاده در این دستورات عملیات را دچار خطا خواهد کرد. راه‌حل استفاده از کاراکتر " در ابتدا و انتهای رشته‌های مربوط به مسیرها همانند دستور بالاست.
نکته: درصورت استفاده از یک فایل bat. برای ذخیره دستورات، امکان استفاده مستقیم از ماکروهای ویژوال استودیو درون آن وجود نخواهد داشت! یکی از راه‌حلها پاس کردن این متغیرها به صورت پارامتر در زمان فراخوانی فایل bat. است. مثلا:
"$(ProjectDir)postBuild.bat"   "$(SolutionPath)"
برای دریافت این پارامترهای پاس شده درون batch فایل باید از عبارات 1% برای پارامتر اول و 2% برای پارامتر دوم و ... تا 9% برای پارامتر نهم است. برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع معرفی شده در ابتدای مطلب مخصوصا قسمت Using batch parameters مراجعه کنید.
 
حال مجموعه دستورات زیر و خطای رخ داده را درنظر بگیرید:

با بررسی مطلب متوجه میشویم با اینکه خط اول مجموعه دستورات فوق درست بوده و کاملا صحیح اجرا میشود اما خطای رخ داده به کل دستورات اشاره دارد و مشخص نشده است که کدام دستور مشکل دارد. دقت کنید که دستور اول کاملا اجرا میشود!
راه حل ساده ای در اینجا برای حل این مشکل ارائه شده است. در این راه حل با استفاده از قابلیتهای این زبان، کل عملیات و مخصوصا خطاهای رخ داده در این مجموعه دستورات هندل میشود تا کنترل بهتری در این مورد بر روی فرایند وجود داشته باشد. نمونه این راه حل به صورت زیر است:
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --Starting...
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --Starting...
Copy $(OutDir)*.* c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
goto ok
:error
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) FAILED
notepad.exe
exit 1
:ok
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) COMPLETED OK
با استفاده از مجموعه دستوراتی شبیه دستورات بالا میتوان لحظه به لحظه اجرای عملیات را بررسی کرد.
نکته: خروجی تمام این دستورات و نیز خروجی دستورات echo در پنجره Output ویژوال استودیو به همراه سایر پیغامهای بیلد نمایش داده میشود.
نکته: در اسکرپیت فوق برای درک بیشتر مسئله با استفاده از دستور notepad.exe در قسمت error: از وقوع خطا اطمینان حاصل میشود. دقت کنید تا زمانیکه برنامه اجرا شده Notepad بسته نشود فوکس به ویژوال استودیو برنمیگردد و عملیات بیلد تمام نمیشود.
نکته: درصورت استفاده از دستور exit 0 در انتهای قسمت error: (به جای دستور exit 1 موجود) به دلیل اعلام خروج موفق از عملیات، ویژوال استودیو خطایی نمایش نخواهد داد و عملیات بیلد بدون نمایش خطا و با موفقیت به پایان خواهد رسید. درواقع استفاده از هر عددی غیر از صفر به معنی خروج با خطا است که این عدد غیرصفر کد خطا یا error level را مشخص میکند (^ و ^).

یکی از دستورات جالبی که میتوان در این رویدادها از آن استفاده کرد، دستور نصب نسخه ریلیز برنامه در GAC است. نحوه استفاده از آن میتواند به صورت زیر باشد:
if $(ConfigurationName) == Release (
gacutil.exe /i "$(SolutionDir)$(OutDir)$(TargetFileName)"
)

نکته: درصورتیکه در دستورات مربوط به رویداد قبل از بیلد یعنی Pre-build خطایی رخ بدهد عملیات بیلد متوقف خواهد شد و برای پروژه فایلی تولید نمیشود. اما اگر این خطا در رویداد بعد از بیلد یعنی Post-build رخ دهد با اینکه ویژوال استودیو وقوع یک خطا را گزارش میدهد اما فایلهای خروجی پروژه حاصله از عملیات بیلد تولید خواهند شد.
نکته: توجه داشته باشید که در استفاه از این ویژگی زیاده‌روی نباید کرد. استفاده زیاد و بیش از حد (و با تعداد زیاد دستورات) از این رویدادها ممکن است عملیات بیلد را دچار مشکلاتی پیچیده کند. دیباگ این رویدادها و دستورات موجود در آنها بسیار مشکل خواهد بود. اگر تعداد خطوط دستورات موردنظر زیاد باشد بهتر است کل دستورات را درون یک فایل bat. ذخیره کنید و این فایل را بطور جداگانه مدیریت کنید که کار راحتتری است.
نکته: بهتر است قبل از وارد کردن دستورات درون این رویدادها، ابتدا تمام دستورات را در یک پنجره cmd آزمایش کنید تا از درستی ساختار و نتیجه آن‌ها مطمئن شوید.

رویدادهای بیلد و MSBuild
همانطور که در اینجا توضیح داده شده است، ویژوال استودیو از ابزار MSBuild برای تولید اپلیکیشنها استفاده میکند. عملیات مدیریت رویدادهای بیلد نیز توسط این ابزار انجام میشود. اگر به فایل پروژه مربوط به مثال قبل مراجعه کنید به محتوایی شبیه خطوط زیر میرسید:
...
<PropertyGroup>
<PostBuildEvent>echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --Starting...
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --Starting...
Copy $(OutDir)*.* c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
goto ok
:error
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) FAILED
notepad.exe
exit 1
:ok
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) COMPLETED OK</PostBuildEvent>
</PropertyGroup>
...
همانطور که میبینید در ویژوال استودیو تنها ذخیره این تنظیمات در فایل پروژه انجام میشود و کلیه عملیات توسط ابزار MSBuild مدیریت میگردد. امکان بهر برداری از این رویدادها با استفاده مستقیم از ابزار MSBuild نیز وجود دارد اما به دلیل مفصل بودن بحث، جستجوی بیشتر به خوانندگان واگذار میشود.
منابع برای مطالعه بیشتر:
مطالب
ASP.NET MVC #24

مروری بر نمونه سؤالات ASP.NET MVC امتحانات مایکروسافت در چند سال اخیر

در قسمت آخر سری ASP.NET MVC بد نیست مروری داشته باشیم بر نمونه سؤالات امتحانات مایکروسافت؛ امتحانات 70-515 و 70-519 که در آن‌ها تعدادی از سؤالات به ASP.NET MVC اختصاص دارند. در این سؤالات امکان انتخاب بیش از یک گزینه نیز وجود دارد.


1) شما در حال توسعه یک برنامه‌ی ASP.NET MVC ‌هستید. باید درخواست Ajax ایی از صفحه‌ای صادر شده و خروجی زیر را از اکشن متدی دریافت کند:
["Adventure Works","Contoso"] 

کدام نوع خروجی اکشن متد زیر را برای اینکار مناسب می‌دانید؟
a) AjaxHelper 
b) XDocument
c) JsonResult
d) DataContractJsonSerializer



2) شما در حال طراحی یک برنامه ASP.NET MVC ‌هستید. محتوای یک View باید بر اساس نیازمندی‌های زیر تشکیل شود:
الف) ارائه محتوای رندر شده user controls/partial views به مرورگر
ب) کار انتخاب user controls/partial views مناسب در اکشن متد کنترلر باید انجام شود
استفاده از کدام روش زیر را توصیه می‌کنید؟
a) Use the Html.RenderPartial extension method
b) Use the Html.RenderAction extension method
c) Use the PartialViewResult class
d) Use the ContentResult class


3) در حین طراحی یک برنامه ASP.NET MVC، نیاز است منطق مدیریت استثناهای رخ داده و همچنین ثبت وقایع مرتبط را در یک مکان یا کلاس مرکزی مدیریت کنید. کدام روش زیر را پیشنهاد می‌دهید؟
a) استفاده از try/catch در تمام متدها
b) تحریف متد OnException در کنترلرها
c) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError سفارشی شده
d) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError پیش فرض


4) شما در حال توزیع برنامه‌ی ASP.NET MVC خود جهت اجرا بر روی IIS 6.x هستید. چه ملاحظاتی را باید مدنظر داشته باشید تا برنامه به درستی کار کند؟
a) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_isapi.dll هدایت کند.
b) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_wp.exe هدایت کند.
c) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpHandler خاص هدایت کند.
d) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpModule خاص هدایت کند.


5) شما در حال توسعه برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates آن، فایلی به نام score.cshtml به عنوان یک templated helper نمایش سفارشی اعداد صحیح تعریف شده است. مدل برنامه هم مطابق تعاریف زیر است:
public class Player
{
public String Name { get; set; }
public int LastScore { get; set; }
public int HighScore { get; set; }
}

در اینجا اگر نیاز باشد تا فایل score.cshtml یاد شده به صورت خودکار به خاصیت LastScore در حین فراخوانی متد HtmlHelper.DisplayForModel اعمال شود، چه روشی را پیشنهاد می‌دهید؟
a) فایل score.cshtml باید به LastScore.cshtml تغییر نام یابد.
b) فایل یاد شده باید از پوشه Views/Shared/DisplayTemplates به پوشه Views/Player/DisplayTemplates منتقل شود.
c) باید از ویژگی UIHint به همراه مقدار score جهت مزین سازی خاصیت LastScore استفاده کرد.
[UIHint("Score")]
d) باید از ویژگی زیر برای مزین سازی خاصیت مورد نظر استفاده کرد:
[Display(Name="LastScore", ShortName="Score")]


6) شما در حال طراحی برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در آن متد Edit کنترلری باید تنها توسط کاربران اعتبارسنجی شده قابل دسترسی باشد. استفاده از کدام دو گزینه زیر را برای این منظور توصیه می‌کنید؟
a) [Authorize(Users = "")]
b) [Authorize(Roles = "")]
c) [Authorize(Users = "*")]
d) [Authorize(Roles = "*")]

7) قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
<span id="ref">
<a name=Reference>Check out</a>
the FAQ on
<a href="http://www.contoso.com">
Contoso</a>'s web site for more information:
<a href="http://www.contoso.com/faq">FAQ</a>.
</span>
<a href="http://www.contoso.com/home">Home</a>

قصد داریم به کمک jQuery در span ایی با id مساوی ref، متن تمام لینک‌ها را ضخیم کنیم. کدام گزینه زیر را پیشنهاد می‌دهید؟

a) $("#ref").filter("a[href]").bold();
b) $("ref").filter("a").css("bold");
c) $("a").css({fontWeight:"bold"});
d) $("#ref a[href]").css({fontWeight:"bold"});


اشتراک‌ها
نحوه ساخت اپلیکیشنهای Real-time تحت وب با ASP.NET Core SignalR

 show how easy it is to add real-time functionality to your web applications using ASP.NET Core SignalR. They discuss topics such as targeting with clients, SignalR transports, and options for running your SignalR application in the cloud.

Now, you can even leverage the Hub protocol spec is the available on GitHub if you're interested in creating your own SignalR client.

  • [02:10]  - Quick introduction to SignalR
  • [06:06] - Targeting clients
  • [10:51] - Leveraging the Hub protocol
  • [12:18]  - SignalR Transports
  • [13:55] - Hosting SignalR in a background service
  • [16:22] - Azure SignalR Service
  • [18:22] - The SignalR Java client on Android
  • [22:34] - Streaming with SignalR 
نحوه ساخت اپلیکیشنهای Real-time تحت وب با ASP.NET Core SignalR
مطالب
CoffeeScript #8

اصطلاحات عمومی CoffeeScript

Includes

برای چک کردن وجود یک مقدار در یک آرایه به طور معمول از indexOf استفاده می‌شود؛ در حالی که تمامی نسخه‌های IE به طور کامل از آن پشتیبانی نمی‌کنند.

var included = (array.indexOf("test") != -1)
CoffeeScript برای حل این مشکل، کلمه‌ی کلیدی in را ارائه کرده است:
included = "test" in array
متاسفانه برای چک کردن یک کلمه در یک متن می‌بایست از indexOf استفاده کرد و از کلمه‌ی کلیدی in نمی‌توان استفاده کرد. همچنین در صورتیکه بخواهید نبود چیزی را چک کنید نیز باید از indexOf استفاده کنید.
included = "a long test string".indexOf("test") isnt -1
و روش بهتر بجای مقایسه با مقدار 1-، استفاده از هک‌های اپراتور بیتی است:
string   = "a long test string"
included = !~ string.indexOf "test"

تکرار Propertyها

در صورتی که به خصوصیات یک شیء چندین بار نیاز داشته باشید، در جاوااسکریپت باید از کلمه‌ی کلیدی in استفاده کنید:

var object = {one: 1, two: 2}
for(var key in object) alert(key + " = " + object[key])
در حالیکه برای پیاده سازی توسط CoffeeScript باید از کلمه‌ی کلیدی of استفاده کرد:
object = {one: 1, two: 2}
alert("#{key} = #{value}") for key, value of object
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var key, object, value;

object = {
  one: 1,
  two: 2
};

for (key in object) {
  value = object[key];
  alert(key + " = " + value);
}
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، شما می‌توانید برای دسترسی به کلید و مقدار خصوصیات موجود در شیء، متغیری را برای هر کدام تعریف کنید که ما در اینجا از key  و value استفاده کرده‌ایم.

Min/Max

درست است که این تکنیک مخصوص CoffeeScript نیست، اما اشاره به آن می‌تواند مفید باشد. تابع Math.max و Max.min می‌توانند چندین آرگومان یا یک آرایه را به عنوان ورودی گرفته و بر روی آن محاسبات خود را انجام داده و خروجی را نشان دهند:

Math.max [14, 35, -7, 46, 98]... # 98
Math.min [14, 35, -7, 46, 98]... # -7
نتیجه‌ی آن پس از کامپایل می‌شود:
Math.max.apply(Math, [14, 35, -7, 46, 98]);

Math.min.apply(Math, [14, 35, -7, 46, 98]);
نکته: در صورتیکه آرگومان‌ها یا تعداد خانه‌های آرایه ارسالی زیاد باشند، چون مرورگرها محدودیتی را در تعداد پارامترهای ارسالی به یک تابع دارند، خروجی تولید نخواهد شد.

مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش ششم

#Execute VB code via C

می توان از طریق #C، ماکروهای Visual Basic مورد استفاده‌ی در Office را تولید کرد.
static void AddChartButton( Workbook workBook,
                            Worksheet xlWorkSheetNew,
                            Range currentRange,  int macroId,
                            int startRow, int endRow,
                            int startCol, int endCol,
                            string buttonImagePath )
{
    var cell = currentRange.Next;
    var width = cell.Width;
    var height = 24;
    var left = cell.Left;
    var top = System.Math.Max( cell.Top + cell.Height - height, 0 );
    var button = xlWorkSheetNew.Shapes.AddPicture( buttonImagePath,
                                                    MsoTriState.msoFalse,
                                                    MsoTriState.msoCTrue,
                                                    left, top, width, height );
    var module = workBook.VBProject.VBComponents.Add( vbext_ComponentType.vbext_ct_StdModule );
    module.CodeModule.AddFromString( GetMacro( macroId,
                                                startRow, endRow,
                                                startCol, endCol ) );
    button.OnAction = "Macro" + macroId;
}

static string GetMacro( int macroId,
                        int startRow,  int endRow,
                        int startCol, int endCol )
{
    var sb = new StringBuilder();
    var range = "ActiveSheet.Range(Cells(" + startRow + "," + startCol + "), Cells(" + endRow + "," + endCol + ")).Select";
    sb.AppendLine( "Sub Macro" + macroId + "()" );
    sb.AppendLine( "On Error Resume Next" );
    sb.AppendLine( range );
    sb.AppendLine( "ActiveSheet.Shapes.AddChart.Select" );
    sb.AppendLine( "ActiveChart.ChartType = xlColumn" );
    sb.AppendLine( "ActiveChart.SetSourceData Source:=" + range );
    sb.AppendLine( "On Error GoTo 0" );
    sb.AppendLine( "End Sub" );
    return sb.ToString();
}

و برای استفاده از آن می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد:

var excelApp = new Microsoft.Office.Interop.Excel.Application();
var fileName = @"C:\Users\Vahid\Desktop\VBA.xlsm";
var workBook = excelApp.Workbooks.Open( fileName );
var sheet = workBook.Sheets[1];

AddChartButton( workBook,
                sheet,
                sheet.Range["B1"],
                1231,
                1,
                10,
                1,
                2,
                @"C:\Users\Vahid\Desktop\BarChart.png");

excelApp.DisplayAlerts = false;
workBook.Close( true,
                fileName );

خروجی مثال بالا


نکته: در صورتیکه بعد از اجرای برنامه، خطای " programmatic access to visual basic project is not trusted"  رخ داد از این طریق می‌توانید مشکل را حل کنید.

File -> Options -> Trust Center -> Trust Center Settings -> Macro Settings -> Trust Access to the VBA Project object model


volatile

کلمه کلیدی volatile نشان می‌دهد که یک فیلد ممکن است توسط چندین thread به صورت همزمان تغییر کند. فیلدهایی که به عنوان volatile تعریف می‌شوند، شامل بهینه سازی کامپایلر برای دسترسی از طریق تنها یک thread قرار نمی‌گیرند و بروزرسانی مقدار فعلی این فیلد را در تمامی زمان‌ها، تضمین می‌کند.
class Program
{
    volatile bool _shouldPartyContinue = true;

    static void Main()
    {
        var firstDimension = new Program();
        var secondDimension = new Thread( firstDimension.StartPartyInAnotherDimension );
        secondDimension.Start( firstDimension );
        Thread.Sleep( 5000 );
        firstDimension._shouldPartyContinue = false;
        Console.WriteLine( "Party Finish" );
    }

    void StartPartyInAnotherDimension( object input )
    {
        var currentDimensionInput = (Program)input;
        Console.WriteLine( "let the party begin" );
        while ( currentDimensionInput._shouldPartyContinue ) {}
        Console.WriteLine( "Party ends: (" );
    }
}
نکته: اگر متغیر shouldPartyContinue به وسیله volatile علامت گذاری نشده بود، برنامه در حالت Release (که گزینه Optimize code تیک داشته باشد) هیچگاه به پایان نمی‌رسید.

::global

وقتی که یک عضو توسط موجودیت دیگری با همان نام مخفی شده باشد، با استفاده از کلمه کلیدی ::global (فضای نام سراسری) قابلیت دسترسی به آن امکان پذیر می‌شود.
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        Console.WriteLine( Number );  // Error
        global::System.Console.WriteLine( "Console: " + Console ); //OK
    }

    public class System { }

    // Define a constant called ‘Console’ to cause more problems.
    const int Console = 7;
    const int Number = 67;
}
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، به دلیل وجود ثابت Console و کلاس System امکان دسترسی به متد WriteLine وجود ندارد، برای در دسترس قرار گرفتن آن باید از ::global استفاده کرد.

DebuggerDisplayAttribute

با استفاده از  DebuggerDisplayAttribute  می‌توانید نحوه نمایش یک فیلد یا یک کلاس را در پنجره متغیر دیباگر مشخص کنید.
[DebuggerDisplay( "{DebuggerDisplay}" )]
public class DebuggerDisplayTest
{
    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public int Age { get; set; }

    [DebuggerBrowsable( DebuggerBrowsableState.Never )]
    string DebuggerDisplay => $"{FirstName} {LastName} {Age} years old";
}
و بعد از استفاده‌ی از آن، خروجی زیر بدست می‌آید:

همچنین شما می‌توانید عبارات مختلفی را به صورت مستقیم در این attribute استفاده کنید.
[DebuggerDisplay( "Age {Age > 0 ? Age : 25}" )]
public class DebuggerDisplayTest
{
 //...
}
اگر مقدار پروپرتی Age بیشتر از 0 باشد، مقدار Age و در غیراینصورت 25 نشان داده می‌شود.
مطالب
C# 8.0 - Default implementations in interfaces
اگر مطلب «تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟» را مطالعه کرده باشید، به این نتیجه می‌رسید که طراحی یک کتابخانه‌ی عمومی با اینترفیس‌ها، بسیار شکننده‌است. اگر عضو جدیدی را به یک اینترفیس عمومی اضافه کنیم، تمام پیاده سازی کننده‌های آن‌را از درجه‌ی اعتبار ساقط می‌کند و آن‌ها نیز باید این عضو را حتما پیاده سازی کنند تا برنامه‌ای که پیش از این به خوبی کار می‌کرده، باز هم بدون مشکل کامپایل شده و کار کند. هدف از ویژگی جدید «پیاده سازی‌های پیش‌فرض در اینترفیس‌ها» در C# 8.0، پایان دادن به این مشکل مهم است. با استفاده از این ویژگی جدید، می‌توان یک عضو جدید را با پیاده سازی پیش‌فرضی داخل خود اینترفیس قرار داد. به این ترتیب تمام برنامه‌هایی که از کتابخانه‌های عمومی شما استفاده می‌کنند، با به روز رسانی آن، به یکباره از کار نخواهند افتاد.
همچنین مزیت دیگر آن، انتقال ساده‌تر کدهای جاوا به سی‌شارپ است؛ از این لحاظ که ویژگی مشابهی در زبان جاوا تحت عنوان «Default Methods» سال‌ها است که وجود دارد.


یک مثال از ویژگی «پیاده سازی‌های پیش‌فرض در اینترفیس‌ها»

interface ILogger
{
    void Log(string message);
}

class ConsoleLogger : ILogger
{
    public void Log(string message)
    {
        Console.WriteLine(message);
    }
}
فرض کنید کتابخانه‌ی شما، اینترفیس ILogger را ارائه داده‌است و در برنامه‌ای دیگر، استفاده کننده، کلاس ConsoleLogger را بر مبنای آن پیاده سازی و استفاده کرده‌است.
مدتی بعد بر اساس نیازمندی‌های مشخصی به این نتیجه خواهید رسید که بهتر است overload دیگری را برای متد Log در اینترفیس ILogger، درنظر بگیریم. مشکلی که این تغییر به همراه دارد، کامپایل نشدن کلاس ConsoleLogger در یک برنامه‌ی ثالث است و این کلاس باید الزاما این overload جدید را پیاده سازی کند؛ در غیراینصورت قادر به کامپایل برنامه‌ی خود نخواهد شد. اکنون در C# 8.0 می‌توان برای این نوع تغییرات، در همان اینترفیس اصلی، یک پیاده سازی پیش‌فرض را نیز قرار داد:
interface ILogger
{
    void Log(string message);
    void Log(Exception exception) => Console.WriteLine(exception);
}
به این ترتیب استفاده کنندگان از این اینترفیس، برای کامپایل برنامه‌ی خود به مشکلی برنخواهند خورد و اگر از این overload جدید استفاده کنند، از همان پیاده سازی پیش‌فرض آن بهره خواهند برد. بدیهی است هنوز هم پیاده سازی کننده‌های اینترفیس ILogger می‌توانند پیاده سازی‌های سفارشی خودشان را در مورد این overload جدید ارائه دهند. در این حالت از پیاده سازی پیش‌فرض صرفنظر خواهد شد.


ویژگی «پیاده سازی‌های پیش‌فرض در اینترفیس‌ها» چگونه پیاده سازی شده‌است؟

واقعیت این است که امکان پیاده سازی این ویژگی، سال‌ها است که در سطح کدهای IL دات نت وجود داشته (از زمان دات نت 2) و اکنون از طریق کدهای برنامه با بهبود کامپایلر آن، قابل دسترسی شده‌است.


تاثیر زمینه‌ی کاری بر روی دسترسی به پیاده سازی‌های پیش‌فرض

مثال زیر را درنظر بگیرید:
    interface IDeveloper
    {
        void LearnNewLanguage(string language, DateTime dueDate);

        void LearnNewLanguage(string language)
        {
            // default implementation
            LearnNewLanguage(language, DateTime.Now.AddMonths(6));
        }
    }

    class BackendDev : IDeveloper // compiles OK
    {
        public void LearnNewLanguage(string language, DateTime dueDate)
        {
            // Learning new language...
        }
    }
در اینجا اینترفیس IDeveloper، به همراه یک پیاده سازی پیش‌فرض است و بر این اساس، کلاس BackendDev پیاده سازی کننده‌ی آن، دیگر نیازی به پیاده سازی اجباری متد LearnNewLanguage ای که تنها یک رشته را می‌پذیرد، ندارد.
سؤال: به نظر شما اکنون کدامیک از کاربردهای زیر از کلاس BackendDev، کامپایل می‌شود و کدامیک خیر؟
IDeveloper dev1 = new BackendDev();
dev1.LearnNewLanguage("Rust");

var dev2 = new BackendDev();
dev2.LearnNewLanguage("Rust");
پاسخ: فقط مورد اول. مورد دوم با خطای کامپایلر زیر مواجه خواهد شد:
 There is no argument given that corresponds to the required formal parameter 'dueDate' of 'BackendDev.LearnNewLanguage(string, DateTime)' (CS7036) [ConsoleApp]
به این معنا که اگر کلاس BackendDev را به خودی خود (دقیقا از نوع BackendDev) و بدون معرفی آن از نوع اینترفیس IDeveloper، بکار بگیریم، فقط همان متدهایی که داخل این کلاس تعریف شده‌اند، قابل دسترسی می‌باشند و نه متدهای پیش‌فرض تعریف شده‌ی در اینترفیس مشتق شده‌ی از آن.


ارث‌بری چندگانه چطور؟

احتمالا حدس زده‌اید که این قابلیت ممکن است ارث‌بری چندگانه را که در سی‌شارپ ممنوع است، میسر کند. تا C# 8.0، یک کلاس تنها از یک کلاس دیگر می‌تواند مشتق شود؛ اما این محدودیت در مورد اینترفیس‌ها وجود ندارد. به علاوه تاکنون اینترفیس‌ها مانند کلاس‌ها، امکان تعریف پیاده سازی خاصی را نداشتند و صرفا یک قرارداد بیشتر نبودند. بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان با ارائه‌ی پیاده سازی پیش‌فرض متدها در اینترفیس‌ها، ارث‌بری چندگانه را در سی‌شارپ پیاده سازی کرد؛ مانند مثال زیر؟!
using System;

namespace ConsoleApp
{
    public interface IDev
    {
        void LearnNewLanguage(string language) => Console.Write($"Learning {language} in a default way.");
    }

    public interface IBackendDev : IDev
    {
        void LearnNewLanguage(string language) => Console.Write($"Learning {language} in a backend way.");
    }

    public interface IFrontendDev : IDev
    {
        void LearnNewLanguage(string language) => Console.Write($"Learning {language} in a frontend way.");
    }

    public interface IFullStackDev : IBackendDev, IFrontendDev { }

    public class Dev : IFullStackDev { }
}
سؤال: کد فوق بدون مشکل کامپایل می‌شود. اما در فراخوانی زیر، دقیقا از کدام متد LearnNewLanguage استفاده خواهد شد؟ آیا پیاده سازی آن از IBackendDev فراهم می‌شود و یا از IFrontendDev؟
IFullStackDev dev = new Dev();
dev.LearnNewLanguage("TypeScript");
پاسخ: هیچکدام! برنامه با خطای زیر کامپایل نخواهد شد:
The call is ambiguous between the following methods or properties: 'IBackendDev.LearnNewLanguage(string)' and 'IFrontendDev.LearnNewLanguage(string)' (CS0121)
کامپایلر سی‌شارپ در این مورد خاص از قانونی به نام «the most specific override rule» استفاده می‌کند. یعنی اگر برای مثال در IFullStackDev متد LearnNewLanguage به صورت صریحی بازنویسی و تامین شد، آنگاه امکان استفاده‌ی از آن وجود خواهد داشت. یا حتی می‌توان این پیاده سازی را در کلاس Dev نیز ارائه داد و از نوع آن (بجای نوع اینترفیس) استفاده کرد.


تفاوت امکانات کلاس‌های Abstract با متدهای پیش‌فرض اینترفیس‌ها چیست؟

اینترفیس‌ها هنوز نمی‌توانند مانند کلاس‌ها، سازنده‌ای را تعریف کنند. نمی‌توانند متغیرها/فیلدهایی را در سطح اینترفیس داشته باشند. همچنین در اینترفیس‌ها همه‌چیز public است و امکان تعریف سطح دسترسی دیگری وجود ندارد.
بنابراین باید بخاطر داشت که هدف از تعریف اینترفیس‌ها، ارائه‌ی «یک رفتار» است و هدف از تعریف کلاس‌ها، ارائه «یک حالت».


یک نکته: در نگارش‌های پیش از C# 8.0 هم می‌توان ویژگی «متدهای پیش‌فرض» را شبیه سازی کرد

واقعیت این است که توسط ویژگی «متدهای الحاقی»، سال‌ها است که امکان افزودن «متدهای پیش‌فرضی» به اینترفیس‌ها در زبان سی‌شارپ وجود دارد:
namespace MyNamespace
{
    public interface IMyInterface
    {
        IList<int> Values { get; set; }
    }

    public static class MyInterfaceExtensions
    {
        public static int CountGreaterThan(this IMyInterface myInterface, int threshold)
        {
            return myInterface.Values?.Where(p => p > threshold).Count() ?? 0;
        }
    }
}
و در این حالت هرچند به نظر اینترفیس IMyInterface دارای متدی نیست، اما فراخوانی زیر مجاز است:
var myImplementation = new MyInterfaceImplementation();
// Note that there's no typecast to IMyInterface required
var countGreaterThanFive = myImplementation.CountGreaterThan(5);