مطالب
آموزش QUnit #1
مقدمه:
تست و آزمایش کد برنامه‌ها و وب سایت‌هایمان، بهترین راه کاهش خطا و مشکلات آنها بعد از انتشار است. از جمله روش‌های موجود، تست واحد است که ویژوال استادیو نیز از آن برای پروژه‌های دات نت پشتیبانی می‌کند. با افزایش روز افزون کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی و جی کوئری، نیاز به تست کد‌های جاواسکریپتی نیز بیشتر به نظر می‌رسد و بهتر است تست واحد و آزمایش شوند. اما برخلاف کدهای #C و ASP.NET تست کد‌های جاوا اسکریپت، مخصوصا زمانی که به دستکاری عناصر DOM می‌پردازیم و یا رویداد‌های درون صفحه وب را با استفاده از جی کوئری می‌نویسیم، حتی اگر در فایل جداگانه‌ای نوشته شود، این بدان معنی نیست که آماده تست واحد است و ممکن است امکان نوشتن تست وجود نداشته باشد.
بنابراین چه چیزی یک تست واحد است؟ در بهترین حالت توابعی که مقداری را برمی گردادنند، بهترین حالت برای تست واحد است. اما در بیشتر موارد شما نیاز دارید تا تاثیر کد را بر روی عناصر صفحه نیز مشاهد نمایید.
ساخت تست واحد
برای تست پذیری بهتر، توابع جاوا اسکریپت و هر کد دیگری، آن را می‌بایست طوری بنویسید که مقادیر تاثیر گذار در اجرای تابع به عنوان ورودی تابع در نظر گرفته شده باشند و همیشه نتیجه به عنوان خروجی تابع برگردانده شود؛ قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
 function prettyDate(time){
    var date = new Date(time || ""),
      diff = (((new Date()).getTime() - date.getTime()) / 1000),
      day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
    if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
      return;
 
    return day_diff == 0 && (
        diff < 60 && "just now" ||
        diff < 120 && "1 minute ago" ||
        diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
          " minutes ago" ||
        diff < 7200 && "1 hour ago" ||
        diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
          " hours ago") ||
      day_diff == 1 && "Yesterday" ||
      day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
      day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
        " weeks ago";
  }
تابع pertyDate اختلاف زمان حال را نسبت به زمان ورودی، بصورت یک رشته برمی گرداند. اما در اینجا مقدار زمان حال، در خط سوم، در خود تابع ایجاد شده است و در صورتی که بخواهیم برای چندین مقدار آن را تست کنیم زمان حال متفاوتی در نظر گرفته می‌شود و حداکثر، زمان 31 روز قبل را نمایش داده و در بقیه تاریخ ها undefined را بر می‌گرداند. برای تست واحد، چند تغییر می‌دهیم.
بهینه سازی، مرحله اول:
پارامتری به عنوان مقدار زمان جاری برای تابع در نظر می‌گیریم و تابع را جدا کرده و در یک فایل جداگانه قرار می‌دهیم. فایل prettydate.js بصورت زیر خواهد شد.
function prettyDate(now, time){
  var date = new Date(time || ""),
    diff = (((new Date(now)).getTime() - date.getTime()) / 1000),
    day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
  if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
    return;
 
  return day_diff == 0 && (
      diff < 60 && "just now" ||
      diff < 120 && "1 minute ago" ||
      diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
        " minutes ago" ||
      diff < 7200 && "1 hour ago" ||
      diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
        " hours ago") ||
    day_diff == 1 && "Yesterday" ||
    day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
    day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
      " weeks ago";
}
حال یک تابع برای تست داریم، چند تست واحد واقعی می‌نویسیم
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>Refactored date examples</title>
  <script src="prettydate.js"></script>
  <script>
  function test(then, expected) {
    results.total++;
    var result = prettyDate("2013/01/28 22:25:00", then);
    if (result !== expected) {
      results.bad++;
      console.log("Expected " + expected +
        ", but was " + result);
    }
  }
  var results = {
    total: 0,
    bad: 0
  };
  test("2013/01/28 22:24:30", "just now");
  test("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago");
  test("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago");
  test("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday");
  test("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago");
  test("2012/01/26 22:23:30", undefined);
  console.log("Of " + results.total + " tests, " +
    results.bad + " failed, " +
    (results.total - results.bad) + " passed.");
  </script>
</head>
<body>
 
</body>
</html>
در کد بالا یک تابع بدون استفاده از Qunit برای تست واحد نوشته ایم که با آن تابع prettyDate را تست می‌کند. تابع test مقدار زمان حال و رشته خروجی را گرفته  و آن را با تابع اصلی تست می‌کند در آخر تعداد تست ها، تست‌های شکست خورده و تست  های پاس شده گزارش داده می‌شود.
خروجی می‌تواند مانند زیر باشد:

Of 6 tests, 0 failed, 6 passed.
Expected 2 day ago, but was 2 days ago. 
f 6 tests, 1 failed, 5 passed.

مطالب
تبدیل تاریخ میلادی به شمسی در SSIS به کمک سی شارپ
برای تبدیل تاریخ میلادی به تاریخ شمسی در package‌های SSIS می‌توان از زبان سی شارپ استفاده کرد . بدین طریق می‌توان در طی عملیات ETL و هنگام transform کردن داده‌ها ، عملیات تبدیل از میلادی به شمسی را انجام داد . عملیات تبدیل داده در این مثال به کمک Script Component انجام می‌شود. 

برای این کار از داده‌های موجود در پایگاه داده [AdventureWorksLT2008R2].[SalesLT].[Address] استفاده می‌کنم . 
برای این کار یک package تعریف می‌کنم و برای استخراج داده‌ها یک OLEDB تعریف می‌کنم . برای تبدیل داده‌ها از Script Component و برای گرفتن خروجی آزمایشی از union استفاده می‌کنم : 

دایره‌های قرمز رنگ مشخص شده در تصویر ، بیانگر data viewerهای تعریف شده است. 

در تنظیمات dataSource مانند زیر عمل می‌کنیم :
دستور زیر فقط برای نمایش یک نمونه از کارکرد عملیات مورد نظر در این مثال می‌باشد 


نمونه خروجی مانند زیر می‌باشد : 




سپس برای تنظیمات Script Component به ترتیب زیر عمل می‌کنیم :

در قسمت Input column ستون هایی را که به عنوان پارامتر می‌توانیم با آنها کار کنیم ، تعریف می‌کنیم : (دقت شود که تغییر نام متغیر‌ها ، در کد‌ها اعمال می‌شوند .) 




حال می‌خواهم ستون‌های تاریخ میلادی و شمسی را برای خروجی تعریف کنم :

 


همانطور که مشاهده می‌کنید ، نوع داده ای برای خروجی را رشته تعریف کردم.

سپس به قسمت script بر می‌گردیم (سمت چپ پنجره ) و روی Edit Script کلیک می‌کنیم : (در صورتی که تمایل به کد نویسی با VB را دارید در همین قسمت می‌توانید آن را تنظیم کنید) 



پنجره ای مانند زیر برای ویرایش کد‌ها ، باز می‌شود 


همانطور که مشاهده می‌کنید درون این کلاس 4 متد تبدیل تاریخ را پیاده کردم و از آنها در متد input0_processInputRow استفاده کردم . این کار نیازی به پیاده سازی حلقه ندارد و به راحتی می‌توان آنها را روی سطر‌های دلخواه تعریف کرد . خروجی نمایش داده شده در data viewer‌ها مانند زیر می‌باشند : 


قبل از اعمال تبدیلات : 



بعد از اعمال تبدیلات : 


موفق باشید 

مطالب
توزیع کلاس های اندرویدی با استفاده از Gradle قسمت دوم
در مقاله قبل در مورد اینکه در پشت صحنه‌ی سیستم توزیع گریدل چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، توضیح دادیم. در این نوشتار سعی داریم به عنوان مثال کلاسی به اسم AndroidBreadCrumb را به این سرورها آپلود کنیم.

سوال: چگونه این فایل را در Jcenter آپلود کنیم؟
فرآیندی که در این نوشتار قصد داریم دنبال شود شامل مراحل زیر است:
ابتدا کتابخانه‌ی خودمان را روی جی سنتر قرار داده و در صورتیکه علاقه داشته باشیم، آن را به mavenCentral هم انتقال می‌دهیم.

ابتدا نیاز است در سایت bintray ثبت نام کنید و با حساب جدید وارد شوید و گزینه‌ی maven را انتخاب کنید.

سپس روی گزینه‌ی Add New Package کلیک کنید تا یک پکیج جدید را ایجاد کنیم.

در صفحه‌ای که باز می‌شود، اطلاعات مربوط به این پکیج را وارد کنید که عموما شامل نام پکیج، مجوز آن، کلمات کلیدی، لینک گزارش باگ و .. می‌شود. در انتخاب نام پکیج، قانون اجباری یا خاصی وجود ندارد؛ ولی توصیه می‌شود که از حروف کوچک و - استفاده گردد. بعد از پرکردن فیلدهای الزامی، وارد صفحه‌ی جزئیات پکیج می‌شوید که در آن فیلدهای اضافه‌تری نیز وجود دارند که میتوانید در صورت تمایل آن‌ها را پر کنید. همچنین در بالای صفحه لینک به صفحه‌ی اختصاصی این پکیج نیز وجود دارد که در زیر عبارت Edit Package قرار گرفته است.

وارد صفحه‌ی اختصاصی پکیج شوید، می‌بینید که قسمت‌های مختلفی در اختیار شما قرار گرفته است و این مخزن الان آماده و پذیرای کتابخانه‌ی شماست. تا به اینجا، مرحله‌ی کار با jcenter تمام شد. حال به سایت SonaType می‌رویم و در آن هم ثبت نام می‌کنیم.


پی نوشت : اگر قصد آپلود کتابخانه‌ی خود را در این سایت ندارید، می‌توانید این سوال و مرحله‌ی امضای خودکار را از مراحل کاری خود حذف کنید.

سوال: چگونه این فایل را در SonaType آپلود کنیم؟ 
گام اول: ابتدا باید در سایت ثبت نام کنید. پس به این صفحه رفته و ثبت نام کنید. سپس در یک مرحله‌ی غیرمنطقی باید یک issue توسط سیستم JIRA ایجاد کنید. برای همین گزینه‌ی Creare را در بالای صفحه بزنید. اطلاعات زیر را به ترتیب پر کنید:
Project: Community Support - Open Source Project Repository Hosting

Issue Type: New Project

Summary: مثلا نام پروژه خودتان را بنویسید

یک نام پکیج که سعی کنید کتابخانه‌های هم خانواده این اشتراک را داشته باشند که در یک گروه قرار بگیرند
Group Id: AndroidBreadCrumb.Plus

آدرس جایی که پروژه قرار دارد
Project URL: https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb

//آدرس سیستم کنترل نسخه
SCM url: https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb
بقیه‌ی موارد الزامی نیست. کادر را تایید کنید. در این مرحله باید مدتی منتظر بمانید تا این مخزن را برای شما تایید کنند که طبق مستندات حدود یک هفته‌ای طول می‌کشد. بعد از اینکار باید نام کاربری اکانت خود را در پروفایل سایت Bintray  در برگه‌ی Accounts  قسمت sonatype oss account وارد کنید و پروفایل را آپدیت کنید.

فعال سازی امضای خودکار در Bintray

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، می‌خواهیم کتابخانه‌ی خود را از طریق jcenter به maven ارسال کنیم. برای همین نیاز داریم که ابتدا کتابخانه‌ی خود را امضا کنیم. برای اینکار باید از طریق GPG یک کلید بسازیم. ساخت کلید به این شیوه، قبلا در مقاله‌ی «ساخت کلیدهای امنیتی با GnuPG» توضیح داده شد و از تکرار آن خودداری می‌کنیم. تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که شما باید یک کلید ساخته و آن را به سرور کلیدها ارسال کنید و سپس کلید متنی عمومی و خصوصی آن را در پروفایل bintray برگه‌ی GPG Signing درج کنید.


به عنوان آخرین کار باید امضای خودکار را فعال کنید. بنابراین نیاز است که به صفحه‌ی اصلی رفته و بر روی maven کلیک کنید و گزینه‌ی Edit را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده، تیک GPG sign uploaded files automatically را بزنید.

این تنظیم از این پس بر روی تمامی کتابخانه‌ها اعمال می‌شود.


سوال : چگونه پروژه‌ی اندرویدی خودم را کامپایل کنم؟


فایل  build.gradle پروژه را باز کنید و پلاگین bintray را به آن معرفی کنید:
 dependencies {
        classpath 'com.android.tools.build:gradle:1.2.2'
        classpath 'com.jfrog.bintray.gradle:gradle-bintray-plugin:1.2'
        classpath 'com.github.dcendents:android-maven-plugin:1.2'
    }
بسیار مهم است که نسخه‌ی gradle build tools از نسخه‌ی 1.1.2 به بعد باشد. چون که در نسخه‌های پایین‌تر، یک باگ بسیار حیاتی یافت شده، که از این نسخه به بعد رفع گردیده است. حال فایل local.properties را باز کنید و اطلاعات زیر را وارد کنید:
bintray.user=YOUR_BINTRAY_USERNAME
bintray.apikey=YOUR_BINTRAY_API_KEY
bintray.gpg.password=YOUR_GPG_PASSWORD
نام کاربری که برای اکانت bintray انتخاب کردید را بنویسید. برای ApiKey در قسمت Edit Profile برگه‌ی Api Key در خط دوم می‌توانید آن را ببینید و کلمه‌ی عبور GPG هم همان عبارتی است که در انتهای ساخت کلید دوبار از شما پرسیده شده است.  (در صورتی که اقدامات لازم برای mavenCentral را انجام داده اید خط سوم را  وارد کنید)

در مرحله‌ی بعدی خطوط زیر را بعد از 'Apply Plugin 'com.android.library اضافه کنید و اطلاعاتی که در bintray وارد کرده‌اید را در اینجا وارد کنید:
apply plugin: 'com.android.library'

ext {
    bintrayRepo = 'maven'
    bintrayName = 'AndroidBreadCrumb'

    publishedGroupId = 'com.plus'
    libraryName = 'AndroidBreadCrumb'
    artifact = 'AndroidBreadCrumb'

    libraryDescription = 'create breadcrumb on android to show a path to user and let user to jump on them'

    siteUrl = 'https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb'
    gitUrl = 'https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb'

    libraryVersion = '1.0'

    developerId = 'yeganehaym'
    developerName = 'ali yeganeh.m'
    developerEmail = 'yeganehaym@gmail.com'

    licenseName = 'The Apache Software License, Version 2.0'
    licenseUrl = 'http://www.apache.org/licenses/LICENSE-2.0.txt'
    allLicenses = ["Apache-2.0"]
}
بعد از آن هم در انتهای فایل گریدل ماژول، دو خط زیر را که شامل اسکریپت‌هایی برای راحتی کار است، معرفی کنید:
apply from: 'https://raw.githubusercontent.com/nuuneoi/JCenter/master/installv1.gradle'
apply from: 'https://raw.githubusercontent.com/nuuneoi/JCenter/master/bintrayv1.gradle'
با اطلاعاتی که بالا تعریف کردیم، کاربر باید شناسه‌ای به شکل زیر در گریدل به کار ببرد تا به کتابخانه‌ی ما دسترسی داشته باشد:
compile 'com.plus:AndroidBreadCrumb:1.0'

آپلود فایل‌ها به مخزن
برای آپلود فایل‌های ماژول به مخزن، ابتدا ترمینال اندروید استودیو را باز کنید و گام‌های زیر را به ترتیب انجام بدهید:
گام اول: با ارسال دستور زیر از صحت کدها و منابع مطمئن می‌شویم:
gradlew install
در صورتیکه خطایی نباشد، پیام موفقیت آمیزی را به شما نمایش می‌دهد:
BUILD SUCCESSFUL
حالا باید فایل‌ها را به سمت سرور ارسال کنیم:
gradlew bintrayUpload
در صورتی که عملیات موفقیت آمیز باشد پیام زیر نمایش می‌یابد:
SUCCESSFUL

حال صفحه‌ی اختصاصی پکیج‌تان را چک کنید. می‌بینید که قسمت‌هایی از آن تغییر کرده‌است و قسمت نسخه‌، به روز شده است:



و قسمت فایل‌ها هم دیگر خالی نیست:




با اینکه کتابخانه‌ی ما روی maven قرار گرفت، ولی هنوز نمی‌توان آن را توسط jcenter استفاده کرد و باید bintray maven را با jcenter هماهنگ نماییم. در حال حاضر استفاده از این کتابخانه بدون سینک به شکل زیر است:

گریدل پروژه
     maven{
            url 'https://dl.bintray.com/yeganehaym/maven'
        }

گریدل ماژول

dependencies {
    compile 'com.plus:AndroidbreadCrumb:1.0'
}
آدرس اولی را می‌توانید با نگاه در صفحه‌ی اختصاصی پکیج ببینید که لینک آن در جلوی نام پکیج وجود دارد و قابلیت کپی کردن لینک هم وجود دارد. اگر روی آن کلیک کنید، می‌توانید مسیر را در صفحه‌ی باز شده ببینید. البته راه مستقیم‌تر اینکه به جای yeganehaym در لینک بالا، نام کاربری خودتان را جایگزین کنید.

برای افزودن کتابخانه‌ی خود به سیستم jcenter با کلیک بر روی گزینه‌ی Add to jcenter می‌توانید به تیم jcenter درخواست دهید که آن را تایید کنند که بعد از درخواست حدود سه ساعت طول می‌کشد تا پاسخ شما را بدهند.




به این ترتیب دیگر نیازی به تعریف یک url به maven نخواهد بود.

برای دیدن این کتابخانه در صفحه jcenter به ترتیب شناسه‌های Group_ID.Artifact.version را دنبال کنید، یعنی برای ما می‌شود:

com/plus/androidbreadcrumb/1.0
نکته اول : این نکته را به یاد داشته باشید که عمل سینک تنها یکبار اتفاق می‌افتد و در زمان‌های بعد، هر تغییری مثل حذف، به روز آوری و ... مستقیما در jcenter بعد از چند دقیقه اعمال می‌شود.

نکته دوم: در صورتی که پکیج خودتان را حذف کنید، چیزی از روی jcenter حذف نمی‌شود. فقط به یاد داشته باشید که برای حذف آن باید ابتدا نسخه‌های مختلف آپلود شده را حذف کنید تا پکیج از جی سنتر هم حذف شود.


ارسال کتابخانه به mavenCentra
 در این مرحله قصد داریم که این کتابخانه را بر روی mavenCentral هم داشته باشیم. اگر قصدش را ندارید از اینجا به بعد را نیازی نیست انجام بدهید و برای اینکار لازم است همه‌ی مراحل بالا انجام گرفته باشد.
قبل از اینکه این عمل ارسال انجام گیرد، باید دو عمل زیر از قبل صورت گرفته باشند:
  1. پکیج شما در jcenter تایید شده باشد.
  2. با مخزن شما در sonatype موافقت شده باشد.

در صورتیکه دو مرحله‌ی بالا صورت گرفته باشند، در صفحه‌ی پکیج اختصاصی، بر روی گزینه‌ی mavenCentral کلیک کنید:

پس از آن باید نام کاربری و کلمه‌ی عبورتان را در SonaType، وارد کنید و گزینه‌ی sync را بفشارید:

در صورتیکه پیام موفقیت در سینک را بدهد، پکیج شما منتقل شده‌است. در غیر این صورت خطای آن را اعلام می‌کند و باید برای رفع آن تلاش کنید تا خطاها از بین بروند. برای اینکه بتوانید این پکیج را در لیست mavenCentral ببینید، مثل همان چیزی که در بالاتر گفته شد، شناسه‌ی گریدل را دنبال کنید.

مطالب
کامپوننت‌ها در AngularJS 1.5
در نسخه‌های  AngularJS 1.x عموماً با کمک کنترلرها و دایرکتیوها، می‌توانیم ویژگی‌های جدیدی را به اپلیکیشن‌هایمان اضافه کنیم؛ از دایرکتیوها برای ایجاد عناصر سفارشی HTML می‌توانستیم (می‌توانیم) استفاده کنیم. مشکل دایرکتیوها این است که برای ایجاد یک عنصر سفارشی ساده باید تنظیمات زیادی را انجام دهیم. در نسخه‌ی AngularJS 1.5 یک API جدید با نام کامپوننت معرفی شده است و این قابلیت، مدل ساده‌ی برنامه‌نویسی در کنترلرها و همچنین قدرت دایرکتیوها را در اختیارمان قرار خواهد داد. سینتکس این API خیلی شبیه به استفاده از کامپوننت‌ها در Angular 2.0 است. این یک مزیت مهم محسوب می‌شود؛ زیرا امکان مهاجرت از نسخه‌ی 1.5 به نسخه‌ی 2 را خیلی ساده خواهد کرد.

نحوه‌ی تعریف یک کامپوننت در AngularJS 1.5
همانند کنترلر و دایرکتیو، برای تعریف یک کامپوننت نیز باید از module API استفاده کنیم:

بنابراین برای ایجاد یک کامپوننت می‌توانیم به اینصورت عمل کنیم:

var app = angular.module("dntModule", []);
app.component("pmApp", {
  template: `Hello this is a simple component`
});

همانطور که مشاهده می‌کنید تابع component دو پارامتر را از ورودی دریافت خواهد کرد؛ نام کامپوننت و یک شیء برای تعیین تنظیمات کامپوننت. نام کامپوننت در اینجا به صورت camel case تعریف شده است؛ که در واقع یک convention برای Angular است. در این‌حالت برای استفاده‌ی از کامپوننت باید به اینصورت عمل کنیم:

<pm-app></pm-app>

در قسمت تنظیمات کامپوننت، در ساده‌ترین حالت یک template تعیین شده‌است که بیانگر نحوه‌ی رندر شدن یک کامپوننت می‌باشد. در اینحالت وقتی انگیولار به تگ فوق برسد، یک کامپوننت با نام pmApp را بارگذاری خواهد کرد.


ایجاد یک کامپوننت ساده

در ادامه می‌خواهیم یک کامپوننت ساده را جهت نمایش یکسری URL درون صفحه طراحی کنیم. ساختار صفحه index.html به صورت زیر خواهد بود:

<html ng-app="DNT">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Using Angular Component</title>
    <link rel="stylesheet" href="bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.css">
    <link rel="stylesheet" href="bower_components/font-awesome/css/font-awesome.min.css">
</head>
<body>
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="col-md-3">
                <dnt-widget></dnt-widget>
            </div>
        </div>
    </div>
    <script src="bower_components/angular/angular.js"></script>
    <script src="scripts/app.js"></script>
    <script src="scripts/components/dnt-widget.component.js"></script>
</body>
</html>

در اینجا ابتدا توسط دایرکتیو ng-app، به Angular، ماژول‌مان را معرفی کرده‌ایم. سپس مداخل بوت‌استرپ و کتابخانه‌ی font-awesome را مشاهده می‌کنید. در ادامه، کتابخانه‌ی Angular و همچنین فایل app.js جهت معرفی ماژول برنامه معرفی شده‌است. در نهایت نیز یک فایل در مسیر ذکر شده برای قرار دادن کدهای کامپوننت در مسیر scripts/components اضافه شده‌است.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، کامپوننت‌مان به صورت یک تگ سفارشی، درون صفحه قرار گرفته است:

<dnt-archive></dnt-archive>

در ادامه باید به Angular، نحوه‌ی تعریف این کامپوننت را اعلام کنیم. بنابراین یک فایل جاوا اسکریپتی را با نام dnt-widget.component، با محتویات زیر ایجاد کنید:

(function () {    
    "use strict";    
    var app = angular.module("DNT");    
    function DntArchiveController() {
      var model = this;      
      model.panel = {
          title: "Panel Title",
          items: [
              {
                  title: "Dotnettips", url: "https://www.dntips.ir"
              },
              {
                  title: "Google", url: "http://www.google.con"
              },
              {
                  title: "Yahoo", url: "http://www.yahoo.con"
              }
          ]
      };  
    };
    
    app.component("dntWidget", {
        templateUrl: '/scripts/components/dnt-widget.component.html',
        controllerAs: "model",
        controller: DntArchiveController
    });
} ());

توضیح کدهای فوق:

همانطور که مشاهده می‌کنید، برای پارمتر دوم کامپوننت، سه پراپرتی را تعیین کرده‌ایم:

templateUrl: به کمک این پراپرتی به Angular گفته‌ایم که محتوای قالب این کامپوننت، درون یک فایل HTML مجزا قرار دارد و به صورت linked template می‌باشد.

controllerAs: یکی از مزایای استفاده از کامپوننت‌ها، استفاده از controller as syntax می‌باشد. لازم به ذکر است اگر این پراپرتی را مقداردهی نکنیم، به صورت پیش‌فرض مقدار ctrl$ در نظر گرفته خواهد شد.

controller: مزیت دیگر کامپوننت‌ها، استفاده از کنترلرها است. با استفاده از این پراپرتی، یک کنترلر را برای کامپوننت‌مان رجیستر کرده‌ایم. در نتیجه زمانیکه‌ی Angular می‌خواهد کامپوننت‌مان را نمایش دهد، تابع تعریف شده برای این پراپرتی، جهت ایجاد یک controller instance فراخوانی خواهد شد. بنابراین هر پراپرتی یا تابعی که برای این controller instance تعریف کنیم، به راحتی درون ویوی آن جهت اعمال بایندینگ در دسترس خواهد بود (در نتیجه نیازی به scope$ نخواهد بود).

درون کنترلر نیز برای راحتی کار و همچنین به عنوان یک best practice، مقدار this را توسط یک متغیر با نام model، کپچر کرده‌ایم. در اینجا یک شیء را با نام panel نیز به مدل اضافه کرده‌ایم.


محتویات تمپلیت:

<div class="panel panel-default">
    <div class="panel-heading">
        <h3 class="panel-title">
            <span class="fa fa-archive"></span>
            {{ model.panel.title}}
        </h3>
    </div>
    <ul class="list-group">
        <li class="list-group-item" ng-repeat="item in model.panel.items">
            <span class="fa fa-industry"></span>
            <a href="{{ item.url }}">{{ item.title }}</a>
        </li>
    </ul>
</div>

ویوی کامپوننت پیچیدگی خاصی ندارد. همانطور که مشاهده می‌کنید یک پنل بوت‌استرپی را ایجاد کرده‌ایم که مقدار عنوان آن و همچنین آیتم‌های آن، از شیء اتچ شده به مدل دریافت خواهند شد. بنابراین اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، خروجی کامپوننت را به اینصورت مشاهده خواهید کرد:



همانطور که مشاهده می‌کنید استفاده از کامپوننت‌ها در Angular 1.5 در مقایسه با ایجاد دایرکتیوها و کنترلر‌ها خیلی ساده‌تر است. در واقع امکانات این API جدید تنها به مثال فوق ختم نمی‌شود؛ بلکه این API یک سیستم مسیریابی جدید را نیز معرفی کرده است که در قسمت‌های بعدی به آن نیز خواهیم پرداخت.


جهت تکمیل بحث نیز یک تقویم شمسی ساده را در اینجا قرار داده‌ام. می‌توانید جهت مرور بحث جاری به کدهای آن مراجعه کنید. البته هدف از تعریف این پروژه تنها یک مثال ساده برای معرفی کامپوننت‌ها بود و طبیعتاً باگ‌های زیادی دارد. اگر مایل بودید می‌توانید در توسعه‌ی آن مشارکت نمائید.


کدهای این قسمت را نیز از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت پنجم
در قسمت قبل راجع به مدل پیش‌فرض پرووایدر منابع در ASP.NET بحث نسبتا مفصلی شد. در این قسمت تولید یک پرووایدر سفارشی برای استفاده از دیتابیس به جای فایل‌های resx. به عنوان منبع نگهداری داده‌ها بحث می‌شود.
قبلا هم اشاره شده بود که در پروژه‌های بزرگ ذخیره تمام ورودی‌های منابع درون فایل‌های resx. بازدهی مناسبی نخواهد داشت. هم‌چنین به مرور زمان و با افزایش تعداد این فایل‌ها، کار مدیریت آن‌ها بسیار دشوار و طاقت‌فرسا خواهد شد. درضمن به‌دلیل رفتار سیستم کشینگ این منابع در ASP.NET، که محتویات کل یک فایل را بلافاصله پس از اولین درخواست یکی از ورودی‌های آن در حافظه سرور کش می‌کند، در صورت وجود تعداد زیادی فایل منبع و با ورودی‌های بسیار، با گذشت زمان بازدهی کلی سایت به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
بنابراین استفاده از یک منبع مثل دیتابیس برای چنین شرایطی و نیز کنترل مدیریت دسترسی به ورودی‌های آن به صورت سفارشی، می‌تواند به بازدهی بهتر برنامه کمک زیادی کند. درضمن فرایند به‌روزرسانی مقادیر این ورودی‌ها در صورت استفاده از یک دیتابیس می‌تواند ساده‌تر از حالت استفاده از فایل‌های resx. انجام شود.
 
تولید یک پرووایدر منابع دیتابیسی - بخش اول
در بخش اول این مطلب با نحوه پیاده‌سازی کلاس‌های اصلی و اولیه موردنیاز آشنا خواهیم شد. مفاهیم پیشرفته‌تر (مثل کش‌کردن ورودی‌ها و عملیات fallback) و نیز ساختار مناسب جدول یا جداول موردنیاز در دیتابیس و نحوه ذخیره ورودی‌ها برای انواع منابع در دیتابیس در مطلب بعدی آورده می‌شود.
با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد، می‌توان از طرح اولیه‌ای به صورت زیر برای سفارشی‌سازی یک پرووایدر منابع دیتابیسی استفاده کرد:


اگر مطالب قسمت قبل را خوب مطالعه کرده باشید، پیاده سازی اولیه طرح بالا نباید کار سختی باشد. در ادامه یک نمونه از پیاده‌سازی‌های ممکن نشان داده شده است.
برای آغاز کار ابتدا یک پروژه ClassLibrary جدید مثلا با نام DbResourceProvider ایجاد کنید و ریفرنسی از اسمبلی System.Web به این پروژه اضافه کنید. سپس کلاس‌هایی که در ادامه شرح داده شده‌اند را به آن اضافه کنید.

کلاس DbResourceProviderFactory
همه چیز از یک ResourceProviderFactory شروع می‌شود. نسخه سفارشی نشان داده شده در زیر برای منابع محلی و کلی از کلاس‌های پرووایدر سفارشی استفاده می‌کند که در ادامه آورده شده‌اند.
using System.Web.Compilation;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceProviderFactory : ResourceProviderFactory
  {
    #region Overrides of ResourceProviderFactory
    public override IResourceProvider CreateGlobalResourceProvider(string classKey)
    {
      return new GlobalDbResourceProvider(classKey);
    }
    public override IResourceProvider CreateLocalResourceProvider(string virtualPath)
    {
      return new LocalDbResourceProvider(virtualPath);
    }
    #endregion
  }
}
درباره اعضای کلاس ResourceProviderFactory در قسمت قبل توضیحاتی داده شد. در نمونه سفارشی بالا دو متد این کلاس برای برگرداندن پرووایدرهای سفارشی منابع محلی و کلی بازنویسی شده‌اند. سعی شده است تا نمونه‌های سفارشی در اینجا رفتاری همانند نمونه‌های پیش‌فرض در ASP.NET داشته باشند، بنابراین برای پرووایدر منابع کلی (GlobalDbResourceProvider) نام منبع درخواستی (className) و برای پرووایدر منابع محلی (LocalDbResourceProvider) مسیر مجازی درخواستی (virtualPath) به عنوان پارامتر کانستراکتور ارسال می‌شود.
 
نکته: برای استفاده از این کلاس به جای کلاس پیش‌فرض ASP.NET باید یکسری تنظیمات در فایل کانفیگ برنامه مقصد اعمال کرد که در ادامه آورده شده است.

کلاس BaseDbResourceProvider
برای پیاده‌سازی راحت‌تر کلاس‌های موردنظر، بخش‌های مشترک بین دو پرووایدر محلی و کلی در یک کلاس پایه به صورت زیر قرار داده شده است. این طرح دقیقا مشابه نمونه پیش‌فرض ASP.NET است.
using System.Globalization;
using System.Resources;
using System.Web.Compilation;
namespace DbResourceProvider
{
  public abstract class BaseDbResourceProvider : IResourceProvider
  {
    private DbResourceManager _resourceManager;
    protected abstract DbResourceManager CreateResourceManager();
    private void EnsureResourceManager()
    {
      if (_resourceManager != null) return;
      _resourceManager = CreateResourceManager();
    }
    #region Implementation of IResourceProvider
    public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
    {
      EnsureResourceManager();
      if (_resourceManager == null) return null;
      if (culture == null) culture = CultureInfo.CurrentUICulture;
      return _resourceManager.GetObject(resourceKey, culture);
    }
    public virtual IResourceReader ResourceReader { get { return null; } }
    #endregion
  }
}
کلاس بالا چون یک کلاس صرفا پایه است بنابراین به صورت abstract تعریف شده است. در این کلاس، از نمونه سفارشی DbResourceManager برای بازیابی داده‌ها از دیتابیس استفاده شده است که در ادامه شرح داده شده است.
در اینجا، از متد CreateResourceManager برای تولید نمونه مناسب از کلاس DbResourceManager استفاده می‌شود. این متد به صورت abstract و protected تعریف شده است بنابراین پیاده‌سازی آن باید در کلاس‌های مشتق شده که در ادامه آورده شده‌اند انجام شود.
در متد EnsureResourceManager کار بررسی نال نبودن resouceManager_ انجام می‌شود تا درصورت نال بودن آن، بلافاصله نمونه‌ای تولید شود.

نکته: ازآنجاکه نقطه آغازین فرایند یعنی تولید نمونه‌ای از کلاس DbResourceProviderFactory توسط خود ASP.NET انجام خواهد شد، بنابراین مدیریت تمام نمونه‌های ساخته شده از کلاس‌هایی که در این مطلب شرح داده می‌شوند درنهایت عملا برعهده ASP.NET است. در ASP.NET درطول عمر یک برنامه تنها یک نمونه از کلاس Factory تولید خواهد شد، و متدهای موجود در آن در حالت عادی تنها یکبار به ازای هر منبع درخواستی (کلی یا محلی) فراخوانی می‌شوند. درنتیجه به ازای هر منبع درخواستی (کلی یا محلی) هر یک از کلاس‌های پرووایدر منابع تنها یک‌بار نمونه‌سازی خواهد شد. بنابراین بررسی نال نبودن این متغیر و تولید نمونه‌ای جدید تنها در صورت نال بودن آن، کاری منطقی است. این نمونه بعدا توسط ASP.NET به ازای هر منبع یا صفحه درخواستی کش می‌شود تا در درخواست‌های بعدی تنها از این نسخه کش‌شده استفاده شود.

در متد GetObject نیز کار استخراج ورودی منابع انجام می‌شود. ابتدا با استفاده از متد EnsureResourceManager از وجود نمونه‌ای از کلاس DbResourceManager اطمینان حاصل می‌شود. سپس درصورتی‌که مقدار این کلاس همچنان نال باشد مقدار نال برگشت داده می‌شود. این حالت وقتی پیش می‌آید که نتوان با استفاده از داده‌های موجود نمونه‌ای مناسب از کلاس DbResourceManager تولید کرد.
سپس مقدار کالچر ورودی بررسی می‌شود و درصورتی‌که نال باشد مقدار کالچر UI ثرد جاری که در CultureInfo.CurrentUICulture قرار دارد برای آن درنظر گرفته می‌شود. درنهایت با فراخوانی متد GetObject از DbResourceManager تولیدی برای کلید و کالچر مربوطه کار استخراج ورودی درخواستی پایان می‌پذیرد.
پراپرتی ResourceReader در این کلاس به صورت virtual تعریف شده است تا بتوان پیاده‌سازی مناسب آن را در هر یک از کلاس‌های مشتق‌شده اعمال کرد. فعلا برای این کلاس پایه مقدار نال برگشت داده می‌شود.

کلاس GlobalDbResourceProvider
برای پرووایدر منابع کلی از این کلاس استفاده می‌شود. نحوه پیاده‌سازی آن نیز دقیقا همانند طرح نمونه پیش‌فرض ASP.NET است.
using System;
using System.Resources;
namespace DbResourceProvider
{
  public class GlobalDbResourceProvider : BaseDbResourceProvider
  {
    private readonly string _classKey;
    public GlobalDbResourceProvider(string classKey)
    {
      _classKey = classKey;
    }
    #region Implementation of BaseDbResourceProvider
    protected override DbResourceManager CreateResourceManager()
    {
      return new DbResourceManager(_classKey);
    }
    public override IResourceReader ResourceReader
    {
      get { throw new NotSupportedException(); }
    }
    #endregion
  }
}
GlobalDbResourceProvider از کلاس پایه‌ای که در بالا شرح داده شد مشتق شده است. بنابراین تنها بخش‌های موردنیاز یعنی متد CreateResourceManager و پراپرتی ResourceReader در این کلاس پیاده‌سازی شده است.
در اینجا نمونه مخصوص کلاس ResourceManager (همان DbResourceManager) با توجه به نام فایل مربوط به منبع کلی تولید می‌شود. نام فایل در اینجا همان چیزی است که در دیتابیس برای نام منبع مربوطه ذخیره می‌شود. ساختار آن بعدا بحث می‌شود.
همان‌طور که می‌بینید برای پراپرتی ResourceReader خطای عدم پشتیبانی صادر می‌شود. دلیل آن در قسمت قبل و نیز به‌صورت کمی دقیق‌تر در ادامه آورده شده است.

کلاس LocalDbResourceProvider
برای منابع محلی نیز از طرحی مشابه نمونه پیش‌فرض ASP.NET که در قسمت قبل نشان داده شد، استفاده شده است.
using System.Resources;
namespace DbResourceProvider
{
  public class LocalDbResourceProvider : BaseDbResourceProvider
  {
    private readonly string _virtualPath;
    public LocalDbResourceProvider(string virtualPath)
    {
      _virtualPath = virtualPath;
    }
    #region Implementation of BaseDbResourceProvider
    protected override DbResourceManager CreateResourceManager()
    {
      return new DbResourceManager(_virtualPath);
    }
    public override IResourceReader ResourceReader
    {
      get { return new DbResourceReader(_virtualPath); }
    }
    #endregion
  }
}
این کلاس نیز از کلاس پایه‌ای BaseDbResourceProvider مشتق شده و پیاده‌سازی‌های مخصوص منابع محلی برای متد CreateResourceManager و پراپرتی ResourceReader در آن انجام شده است.
در متد CreateResourceManager کار تولید نمونه‌ای از DbResourceManager با استفاده از مسیر مجازی صفحه درخواستی انجام می‌شود. این فرایند شبیه به پیاده‌سازی پیش‌فرض ASP.NET است. در واقع در پیاده‌سازی جاری، نام منابع محلی همنام با مسیر مجازی متناظر آن‌ها در دیتابیس ذخیره می‌شود. درباره ساختار جدول دیتابیس بعدا بحث می‌شود.
در این کلاس کار بازخوانی کلیدهای موجود برای پراپرتی‌های موجود در یک صفحه از طریق نمونه‌ای از کلاس DbResourceReader انجام شده است. شرح این کلاس در ادامه آمده است. 

نکته: همانطور که در قسمت قبل هم اشاره کوتاهی شده بود، از خاصیت ResourceReader در پرووایدر منابع برای تعیین تمام پراپرتی‌های موجود در منبع استفاده می‌شود تا کار جستجوی کلیدهای موردنیاز در عبارات بومی‌سازی ضمنی برای رندر صفحه وب راحت‌تر انجام شود. بنابراین از این پراپرتی تنها در پرووایدر منابع محلی استفاده می‌شود. ازآنجاکه در عبارات بومی‌سازی ضمنی تنها قسمت اول نام کلید ورودی منبع آورده می‌شود، بنابراین قسمت دوم (و یا قسمت‌های بعدی) کلید موردنظر که همان نام پراپرتی کنترل متناظر است از جستجو میان ورودی‌های یافته شده توسط این پراپرتی بدست می‌آید تا ASP.NET بداند که برای رندر صفحه چه پراپرتی‌هایی نیاز به رجوع به پرووایدر منبع محلی مربوطه دارد (برای آشنایی بیشتر با عبارت بومی‌سازی ضمنی رجوع شود به قسمت قبل).

نکته: دقت کنید که پس از اولین درخواست، خروجی حاصل از enumerator این ResourceReader کش می‌شود تا در درخواست‌های بعدی از آن استفاده شود. بنابراین در حالت عادی، به ازای هر صفحه تنها یکبار این پراپرتی فراخوانده می‌شود. درباره این enumerator در ادامه بحث شده است.

کلاس DbResourceManager
کار اصلی مدیریت و بازیابی ورودی‌های منابع از دیتابیس از طریق کلاس DbResourceManager انجام می‌شود. نمونه‌ای بسیار ساده و اولیه از این کلاس را در زیر مشاهده می‌کنید:
using System.Globalization;
using DbResourceProvider.Data;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceManager
  {
    private readonly string _resourceName;
    public DbResourceManager(string resourceName)
    {
      _resourceName = resourceName;
    }
    public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
    {
      var data = new ResourceData();
      return data.GetResource(_resourceName, resourceKey, culture.Name).Value;
    }
  }
}
کار استخراج ورودی‌های منابع با استفاده از نام منبع درخواستی در این کلاس مدیریت خواهد شد. این کلاس با استفاده نام منیع درخواستی به عنوان پارامتر کانستراکتور ساخته می‌شود. با استفاده از متد GetObject که نام کلید ورودی موردنظر و کالچر مربوطه را به عنوان پارامتر ورودی دریافت می‌کند فرایند استخراج انجام می‌شود.
برای کپسوله‌سازی عملیات از کلاس جداگانه‌ای (ResourceData) برای تبادل با دیتابیس استفاده شده است. شرح بیشتر درباره این کلاس و نیز پیاده سازی کامل‌تر کلاس DbResourceManager به همراه مدیریت کش ورودی‌های منابع و نیز عملیات fallback در مطلب بعدی آورده می‌شود.

کلاس DbResourceReader
این کلاس که درواقع پیاده‌سازی اینترفیس IResourceReader است برای یافتن تمام کلیدهای تعریف شده برای یک منبع به‌کار می‌رود، پیاده‌سازی آن نیز به صورت زیر است:
using System.Collections;
using System.Resources;
using System.Security;
using DbResourceProvider.Data;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceReader : IResourceReader
  {
    private readonly string _resourceName;
    private readonly string _culture;
    public DbResourceReader(string resourceName, string culture = "")
    {
      _resourceName = resourceName;
      _culture = culture;
    }
    #region Implementation of IResourceReader
    public void Close() { }
    public IDictionaryEnumerator GetEnumerator()
    {
      return new DbResourceEnumerator(new ResourceData().GetResources(_resourceName, _culture));
    }
    #endregion
    #region Implementation of IEnumerable
    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
      return GetEnumerator();
    }
    #endregion
    #region Implementation of IDisposable
    public void Dispose()
    {
      Close();
    }
    #endregion
  }
}
این کلاس تنها با استفاده از نام منبع و عنوان کالچر موردنظر کار بازخوانی ورودی‌های موجود را انجام می‌دهد.
تنها نکته مهم در کد بالا متد GetEnumerator است که نمونه‌ای از اینترفیس IDictionaryEnumerator را برمی‌گرداند. در اینجا از کلاس DbResourceEnumerator که برای کار با دیتابیس طراحی شده، استفاده شده است. همانطور که قبلا هم اشاره شده بود، هر یک از اعضای این enumerator از نوع DictionaryEntry هستند که یک struct است. این کلاس در ادامه شرح داده شده است.
متد Close برای بستن و از بین بردن منابعی است که در تهیه enumerator موردبحث نقش داشته‌اند. مثل منایع شبکه‌ای یا فایلی که باید قبل از اتمام کار با این کلاس به صورت کامل بسته شوند. هرچند در نمونه جاری چنین موردی وجود ندارد و بنابراین این متد بلااستفاده است.
در کلاس فوق نیز برای دریافت اطلاعات از ResourceData استفاده شده است که بعدا به همراه ساختار مناسب جدول دیتابیس شرح داده می‌شود.
 
نکته: دقت کنید که در پیاده‌سازی نشان داده شده برای کلاس LocalDbResourceProvider برای یافتن ورودی‌های موجود از مقدار پیش‌فرض (یعنی رشته خالی) برای کالچر استفاده شده است تا از ورودی‌های پیش‌فرض که در حالت عادی باید شامل تمام موارد تعریف شده موجود هستند استفاده شود (قبلا هم شرح داده شد که منبع اصلی و پیش‌فرض یعنی همانی که برای زبان پیش‌فرض برنامه درنظر گرفته می‌شود و بدون نام کالچر مربوطه است، باید شامل حداکثر ورودی‌های تعریف شده باشد. منابع مربوطه به سایر کالچرها می‌توانند همه این ورودی‌های تعریف‌شده در منبع اصلی و یا قسمتی از آن را شامل شوند. عملیات fallback تضمین می‌دهد که درنهایت نزدیک‌ترین گزینه متناظر با درخواست جاری را برگشت دهد).
 
کلاس DbResourceEnumerator
کلاس دیگری که در اینجا استفاده شده است، DbResourceEnumerator است. این کلاس در واقع پیاده سازی اینترفیس IDictionaryEnumerator است. محتوای این کلاس در زیر آورده شده است:
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using DbResourceProvider.Models;
namespace DbResourceProvider
{
  public sealed class DbResourceEnumerator : IDictionaryEnumerator
  {
    private readonly List<Resource> _resources;
    private int _dataPosition;
    public DbResourceEnumerator(List<Resource> resources)
    {
      _resources = resources;
      Reset();
    }
    public DictionaryEntry Entry
    {
      get
      {
        var resource = _resources[_dataPosition];
        return new DictionaryEntry(resource.Key, resource.Value);
      }
    }
    public object Key { get { return Entry.Key; } }
    public object Value { get { return Entry.Value; } }
    public object Current { get { return Entry; } }
    public bool MoveNext()
    {
      if (_dataPosition >= _resources.Count - 1) return false;
      ++_dataPosition;
      return true;
    }
    public void Reset()
    {
      _dataPosition = -1;
    }
  }
}
تفاوت این اینترفیس با اینترفیس IEnumerable در سه عضو اضافی است که برای استفاده در سیستم مدیریت منابع ASP.NET نیاز است. همان‌طور که در کد بالا مشاهده می‌کنید این سه عضو عبارتند از پراپرتی‌های Entry و Key و Value. پراپرتی Entry که ورودی جاری در enumerator را مشخص می‌کند از نوع DictionaryEntry است. پراپرتی‌های Key و Value هم که از نوع object تعریف شده‌اند برای کلید و مقدار ورودی جاری استفاده می‌شوند.
این کلاس لیستی از Resource به عنوان پارامتر کانستراکتور برای تولید enumerator دریافت می‌کند. کلاس Resource مدل تولیدی از ساختار جدول دیتابیس برای ذخیره ورودی‌های منابع است که در مطلب بعدی شرح داده می‌شود. بقیه قسمت‌های کد فوق هم پیاده‌سازی معمولی یک enumerator است.

نکته: به جای تعریف کلاس جداگانه‌ای برای enumerator اینترفیس IResourceProvider می‌توان از enumerator کلاس‌هایی که IDictionary را پیاده‌سازی کرده‌اند نیز استفاده کرد، مانند کلاس <Dictionary<object,object یا ListDictionary.
 
تنظیمات فایل کانفیگ
برای اجبار کردن ASP.NET به استفاده از Factory موردنظر باید تنظیمات زیر را در فایل web.config اعمال کرد:
<system.web>
    ...
    <globalization resourceProviderFactoryType=" نام کامل اسمبلی مربوطه ,نام پرووایدر فکتوری به همراه فضای نام آن " />
    ...
</system.web>
روش نشان داده شده در بالا حالت کلی تعریف و تنظیم یک نوع داده در فایل کانفیگ را نشان می‌دهد. درباره نام کامل اسمبلی در اینجا شرح داده شده است.
مثلا برای پیاده‌سازی نشان داده شده در این مطلب خواهیم داشت:
<globalization resourceProviderFactoryType="DbResourceProvider.DbResourceProviderFactory, DbResourceProvider" />

در مطلب بعدی درباره ساختار مناسب جدول یا جداول دیتابیس برای ذخیره ورودهای منابع و نیز پیاده‌سازی کامل‌تر کلاس‌های مورداستفاده بحث خواهد شد.

منابع:
مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
EF Code first هربار در حین آغاز اجرای برنامه و اولین کوئری که به بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند، کار تشخیص روابط بین کلاس‌ها و همچنین نگاشت آن‌ها را به بانک اطلاعاتی، انجام می‌دهد. این مورد شاید با تعداد کم کلاس‌ها آنچنان به نظر نرسد، اما اگر تعداد کلاس‌های شما به بالای 200 عدد رسید، زمان آغاز برنامه آزار دهنده خواهد شد. راه حلی برای این مساله وجود دارد به نام ایجاد Viewهای متناظر با نگاشت‌ها و سپس کامپایل آن به عنوان جزئی از برنامه، که در ادامه نحوه انجام این‌کار را مرور خواهیم کرد.

بررسی ساختار pre-generated views

برای کامپایل نگاشت‌های EF در خود برنامه (بجای تولید پویای هربار آن‌ها)، ابتدا باید فایل edmx متناظر با مدل‌ها و روابط بین آن‌ها تشکیل شود:
    var ms = new MemoryStream();
    using (var writer = XmlWriter.Create(ms))
    {
        EdmxWriter.WriteEdmx(new Context(), writer);
    }
پس از اینکه edmx تشکیل شد، باید از ساختار فشرده آن سه جزء زیر را استخراج کرد:
الف) ssdl : storageModels
ب) csdl : conceptualModels
ج) msl : mappings

اینکار را به صورت زیر می‌توان انجام داد:
    var xDoc = XDocument.Load(ms);

    var ssdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
    var csdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
    var msl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
پس از آن باید محتوای این سه جزء را توسط متد Save هر کدام، در فایل‌های xml ایی ذخیره کرد و توسط ابزاری به نام EdmGen.exe که جزئی از  ویژوال استودیو است، فایل Context.Views.cs را تولید، به برنامه اضافه و سپس کامپایل کرد:
 EdmGen.exe /mode:ViewGeneration /incsdl:Context.csdl  /inmsl:Context.msl /inssdl:Context.ssdl /outviews:Context.Views.cs
بهتر است این پروسه هر بار که قرار است ارائه نهایی برنامه صورت گیرد، انجام شود.

علاوه بر این‌ها اگر علاقمند باشید که کار فایل EdmGen را شبیه سازی کنید، کلاس زیر این‌کار را انجام داده و قادر است خروجی vb یا cs متناظری را نیز تولید کند:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Design;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Mapping;
using System.Data.Metadata.Edm;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;

namespace EfUtils
{
    public static class PreGeneratedViewsWriter
    {
        public static void CreatePreGeneratedViewsFile(
                this DbContext contextInstance,
                LanguageOption language = LanguageOption.GenerateCSharpCode,
                string viewsFile = "Context.Views.cs",
                string edmxFile = "context.edmx",
                string ssdlFile = "context.ssdl.xml",
                string csdlFile = "context.csdl.xml",
                string mslFile = "context.msl.xml")
        {
            using (var contextViewsMemoryStream = new MemoryStream())
            {
                using (var edmxMemoryStream = new MemoryStream())
                {
                    var edmx = createEdmx(contextInstance, edmxFile, edmxMemoryStream);
                    var mappingItemCollection = createMappingItemCollection(ssdlFile, csdlFile, mslFile, edmx);
                    generateViews(language, viewsFile, contextViewsMemoryStream, mappingItemCollection);
                }
            }
        }

        private static void generateViews(LanguageOption language, string viewsFile, MemoryStream contextViewsMemoryStream, StorageMappingItemCollection mappingItemCollection)
        {
            var viewGenerator = new EntityViewGenerator // It's defined in System.Data.Entity.Design.dll
            {
                LanguageOption = language
            };
            using (var streamWriter = new StreamWriter(contextViewsMemoryStream))
            {
                var errors = viewGenerator.GenerateViews(mappingItemCollection, streamWriter).ToList();

                if (errors.Any())
                    throw new InvalidOperationException(errors.First().Message);

                contextViewsMemoryStream.Position = 0;
                using (var reader = new StreamReader(contextViewsMemoryStream))
                {
                    var codeData = reader.ReadToEnd();
                    File.WriteAllText(viewsFile, codeData);
                }
            }
        }

        private static StorageMappingItemCollection createMappingItemCollection(string ssdlFile, string csdlFile, string mslFile, XDocument edmx)
        {
            var ssdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
            ssdl.Save(ssdlFile);
            var storeItemCollection = new StoreItemCollection(new[] { ssdl.CreateReader() });

            var csdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
            csdl.Save(csdlFile);
            var edmItemCollection = new EdmItemCollection(new[] { csdl.CreateReader() });

            var msl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
            msl.Save(mslFile);

            var mappingItemCollection = new StorageMappingItemCollection(edmItemCollection, storeItemCollection, new[] { msl.CreateReader() });
            return mappingItemCollection;
        }

        private static XDocument createEdmx(DbContext contextInstance, string edmxFile, MemoryStream edmxMemoryStream)
        {
            var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
            using (var writer = XmlWriter.Create(edmxMemoryStream, settings))
            {
                EdmxWriter.WriteEdmx(contextInstance, writer);
            }
            File.WriteAllBytes(edmxFile, edmxMemoryStream.ToArray());

            edmxMemoryStream.Position = 0;
            var edmx = XDocument.Load(edmxMemoryStream);
            return edmx;
        }
    }
}
در اینجا همان مراحلی که عنوان شد، تکرار می‌شود. فایل edmx متناظر با وهله‌ای از DbContext برنامه، تولید شده و سه جزء آن استخراج می‌شوند. سپس این موارد به EntityViewGenerator موجود در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll ارسال شده و کد نهایی متناظر قابل کامپایل در برنامه تولید می‌گردد.
پس از تولید فایل Context.Views.cs یا Context.Views.vb، آن‌را به پروژه اضافه کنید.
اینبار نحوه استفاده از آن باید به صورت زیر باشد:
 Database.SetInitializer<MyContext>(null);
 از این جهت که تمام اطلاعات لازم جهت آغاز کار، در فایل تولیدی Context.Views وجود دارد و اکنون جزئی از فایل اجرایی برنامه است و نیازی به تکرار ساخت مجدد پویای آن نیست.

مرجع:
Entity Framework Code First View Generation Templates On Visual Studio Code Gallery

مطالب
متفرقه - طنز

یکی از توانایی‌های سایت‌های جمع کننده آمار بازدیدکنندگان یک سایت، مشخص کردن کلمات و جملاتی است که از طریق موتورهای جستجو به سایت مورد نظر ختم شده‌اند که تعدادی از آن‌ها را در مورد وبلاگ جاری ملاحظه می‌کنید!


شرمنده. این یک قلم موجود نیست!



سؤال خوبیه. من خودم هم موندم که چه باید بکنیم!؟



از یک حرفه‌ای. گوگل زمانیکه یک حرف فارسی در کنار جمله جستجوی شما باشد، در ابتدا فقط سایت‌های فارسی را لیست می‌کند.



از یاهو بیشتر از این انتظار نمیره!



؟؟!



یاد غول چرا جادو نیفتادید؟! متاسفانه هنوز گوگل به این درجه ارتقاء پیدا نکرده!



هنوز منتشر نشده!


مطالب
بهینه‌سازی سایت برای شبکه‌های اجتماعی
چند سالی ست که شبکه‌های اجتماعی رشد چشمگیری در دنیای مجازی داشته‌اند و به حرف اول و پیشتاز آن بدل شده‌اند. این شبکه‌ها در همه‌ی زمینه‌ها از معرفی و فروش محصولات گرفته تا معرفی سایت و وبلاگ و ... بکار گرفته می‌شوند و لذا مقوله‌ی بهینه سازی یک وب سایت برای این شبکه‌های اجتماعی امری ناگزیر است. مباحث سئو که پیرامون بهینه سازی یک وب سایت برای موتورهای جستجو می‌باشند، امروزه با پدیده‌ی جدید دیگری آمیخته شده‌اند و به تعاریف قدیمی و معمول، گزینه‌هایی افزوده شده است. از این‌رو شناخت و بکارگیری روش‌های بهینه، برای این مباحث ضروری می‌باشند.
همانطور که می‌دانید هنگامیگه در ادیتور ارسال مطلب یکی از شبکه‌های اجتماعی (فیسبوک ، توییتر ، گوگل پلاس و ...) آدرس سایتی را وارد میکنید، بلافاصله لینک پردازش شده و پیش نمایشی از آن وبسایت در ادیتور نمایش داده می‌شود. برخی پیش نمایش‌ها حاوی عکس، عنوان لینک و خیلی منظم هستند و برخی دیگر فقط نام و عنوان سایت را در برمی‌گیرند.
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:

تصویر فوق مربوط به لینک یک سایت خبری در ادیتور فیسبوک می‌باشد. همانطور که می‌بینید عنوان خبر، عکس و توضیح مختصری در مورد خبر، با نظم و ترتیبی خاص نمایش داده شده است.

حال به تصویر زیر که مربوط به لینکی از همین سایت می‌باشد دقت کنید:


همانطور که می‌بینید، تنها لینکی ساده، بدون هیچ پیش نمایشی از وب سایت نشان داده شده است.
دلیل این اتفاق وجود یا عدم وجود متاتگ‌هایی که Social Media Metadata نامیده می‌شوند می‌باشند. چنانچه وب سایتی بوسیله‌ی این متاتگ‌ها برای شبکه‌های اجتماعی بهینه سازی شده باشد، با قرار دادن هر لینکی در ادیتور شبکه‌های اجتماعی، پیش نمایشی خوب از آن مطلب به نمایش گذاشته می‌شود. اهمیت این متاتگ‌ها در سایت‌های خبری، فروشگاه‌ها، سایت‌های آموزشی و ... بسیار بالا می‌باشد تا از مزایای جذب کاربر توسط شبکه‌های اجتماعی بهره‌مند شوند. با این مقدمه می‌رویم به سراغ معرفی و چگونگی بکارگیری این متاتگ ها.

بخش اول: متاتگ‌های موردنیاز برای لینک‌های حاوی مقالات:

ابتدا تگ html خود را به شکل زیر تغییر دهید:
<html itemscope itemtype="http://schema.org/Article">
برای شناخت و اهمیت بکارگیری خصوصیت itemscope میتوانید اینجا را ببینید. این خصوصیت زوج‌های کلید/مقداری را تعریف می‌کند که جزئی از سند می‌باشند. در ادامه itemtype به تشریح یک زوج کلید/مقدار می‌پردازد که به مرورگر می‌گوید کدام آیتم‌ها برای یک مقاله بهینه شده‌اند.
<title>عنوان صفحه ، حداکثر 60 تا 70 کارکتر باشد</title>
<meta name="description" content="شرح صفحه ، حداکثر 150 کارکتر باشد" /> 

<!-- Schema.org markup for Google+ -->
<meta itemprop="name" content="نام یا عنوان صفحه">
<meta itemprop="description" content="شرح صفحه">
<meta itemprop="image" content="نشانی اینترنتی عکسی که در پیشنمایش نشان داده میشود"> 

<!-- Twitter Card data -->
<meta name="twitter:card" content="summary_large_image">
<meta name="twitter:site" content="کپی رایت نام  سایت">
<meta name="twitter:title" content="نام یا عنوان صفحه">
<meta name="twitter:description" content="شرح صفحه">
<meta name="twitter:creator" content="نویسنده">
<!-- Picture size at least  280x150px -->عکس پیشنمایش با ابعاد حداقل   
<meta name="twitter:image:src" content="نشانی اینترنتی عکس مطلب"> 

<!-- Open Graph data -->
<meta property="og:title" content="عنوان صفحه" />
<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:url" content="نشانی سایت" />
<meta property="og:image" content="نشانی عکس مطلب" />
<meta property="og:description" content="شرح مطلب" />
<meta property="og:site_name" content="نام سایت" />
<meta property="article:published_time" content="تاریخ انتشار" />
<meta property="article:modified_time" content="تاریخ بروزرسانی" />
<meta property="article:section" content="نام بخش محتوی متن مقاله" />
<meta property="article:tag" content="نام تگ محتوی متن مقاله" />
<meta property="fb:admins" content="شناسه عددی کاربری شما در فیسبوک" />

بخش دوم: متاتگ‌های موردنیاز برای لینک‌های حاوی محصولات:
ابتدا تگ html خود را به شکل زیر تغییر دهید:
<html itemscope itemtype="http://schema.org/Product">
و در نهایت متاتگ‌های زیر را به صفحه خود اضافه کنید:
<title>عنوان صفحه</title>
<meta name="description" content="شرح صفحه" />

<!-- Schema.org markup for Google+ -->
<meta itemprop="name" content="عنوان صفحه">
<meta itemprop="description" content="Tشرح صفحه">
<meta itemprop="image" content="نشانی عکس محصول یا کالا">

<!-- Twitter Card data -->
<meta name="twitter:card" content="product">
<meta name="twitter:site" content="کپی رایت سایت">
<meta name="twitter:title" content="عنوان صفحه">
<meta name="twitter:description" content="شرح محصول یا کالا">
<meta name="twitter:creator" content="نویسنده">
<meta name="twitter:image" content="نشانی عکس محصول یا کالا">
<meta name="twitter:data1" content="قیمت محصول یا کالا">
<meta name="twitter:label1" content="Price">
<meta name="twitter:data2" content="رنگ کالا یا محصحول">
<meta name="twitter:label2" content="Color">

<!-- Open Graph data -->
<meta property="og:title" content="عنوان صفحه" />
<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:url" content="نشانی سایت" />
<meta property="og:image" content="عکس محصول یا کالا" />
<meta property="og:description" content="شرح مصحول" />
<meta property="og:site_name" content="نام سایت" />
<meta property="og:price:amount" content="قیمت محصول یا کالا" />
<meta property="og:price:currency" content="واحد ارزی قیمت" />

در پایان
برای مشاهده لیست کاملی از اسکیما اینجا را ببینید.
og مخفف Open Graph Protocol می‌باشد که می‌توانید مطالب کاملی را در مورد آن اینجا بخوانید.
و برای آشنایی بیشتر با TwitterCard هم این لینک را مشاهده کنید.
اشتراک‌ها
واچک

«... مرجعی برای برگردان‌های فارسی در حوزه نرم‌افزار ...»

واچک