مطالب
تولید اعداد تصادفی (Random Numbers) در #C
کلاس Random در NET.  ابزارهایی را فراهم می‌کند که بتوانیم توسط آن‌ها اعداد تصادفی تولید کنیم. سازنده این کلاس دو Overload مختلف دارد. یکی از Overload‌ها بدون پارامتر است و دیگری مقداری را بعنوان Seed دریافت می‌کند. کلاس Random سه متد عمومی دارد:
 •  Next : یک عدد تصادفی را برای ما تولید می‌کند.
 • NextByte : آرایه‌ای از بایت‌ها را که با اعداد تصادفی پر شده‌اند تولید می‌کند.
 • NextDouble : یک عدد تصادفی را بین 0.0 و  1.0 باز می‌گرداند.

بررسی متد Next

متد Next سه Overload مختلف دارد و این امکان را برای شما مهیا می‌کند تا 2 عدد را به عنوان بازه تولید اعداد تصادفی انتخاب کنید (حد پایین و بالای بازه).
تولید یک عدد تصادفی:
 var rand = new Random().Next();
تولید یک عدد تصادفی کوچکتر از 1000:
 var rand = new Random().Next(1000);
در واقع پارامتر ارسالی حد بالای بازه می‌باشد و حد پایین بصورت پیش فرض عدد 0 در نظر گرفته می‌شود.
کد زیر عددی تصادفی را بین محدوده تعیین شده تولید می‌کند:
public static int RandomNumber(int min, int max)
{
     var rand = new Random();
     return rand.Next(min, max);
}

بررسی متد NextDouble

قطعه کد زیر (به کمک توابع کلاس Random) رشته‌ای تصادفی را با طول مشخصی برای ما تولید می‌کند؛ با قابلیت تعیین بزرگ و یا کوچک بودن کاراکتر‌های رشته تصادفی:
        public static string RandomString(int size, bool lowerCase)
        {
            StringBuilder builder = new StringBuilder();
            Random random = new Random();
            char ch;
            for (int i = 0; i < size; i++)
            {
                //تولید عدد و تبدیل آن به کاراکتر 
                ch = Convert.ToChar(Convert.ToInt32(Math.Floor(26 * random.NextDouble() + 65)));
                builder.Append(ch);
            }
            if (lowerCase)
                return builder.ToString().ToLower();
            return builder.ToString();
        }
کد زیر پسوردی را به طول 10، که 4 حرف اول آن حروف کوچک و 4 حرف دوم آن عدد و 2 حرف آخر آن حروف بزرگ باشند، تولید می‌کند:
public string RandomPassword()
{
   StringBuilder builder = new StringBuilder();
   builder.Append(RandomString(4, true));
   builder.Append(RandomNumber(1000, 9999));
   builder.Append(RandomString(2, false));
   return builder.ToString();
}

بررسی متد NextByte
 همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، خروجی این تابع آرایه‌ای از بایت‌ها می‌باشد و هر خانه‌ی آن عددی است تصادفی که بزرگتر و یا مساوی 0  و کوچکتر از مقدار Maximum نوع داده Byte است. کد زیر نحوه استفاده از این تابع را نشان می‌دهد:
byte[] b = new byte[10];
Random rnd = new Random();
rnd.NextBytes(b);
for (int i = 0; i < b.Length; i++)
{
   Console.WriteLine(b[i]);
}
خروجی مثال فوق :
153
115
86
5
161
190
249
228
مطالب
OpenCVSharp #8
بررسی morphology (ریخت شناسی) تصاویر

به تصویر زیر دقت کنید:




فرض کنید در اینجا قصد دارید تعداد توپ‌های قرمز را شمارش کنید. از دیدگاه یک انسان، شاید سه توپ قرمز قابل مشاهده باشد. اما از دیدگاه یک برنامه، توپ وسطی به دو توپ تفسیر خواهد شد و همچنین نویزهای قرمزی که بین توپ‌ها در صفحه وجود دارند نیز شمارش می‌شوند. بنابراین بهتر است پیش از پردازش این تصویر، ریخت شناسی آن‌را بهبود بخشید. برای مثال توپ وسطی را یکی کرد،‌حفره‌های توپ‌های دیگر را پوشاند و یا نویزهای قرمز را حذف نمود. به علاوه خطوط آبی رنگی را که با یکدیگر تماس یافته‌اند نیز می‌خواهیم اندکی از هم جدا کنیم.


متدهایی که مورفولوژی تصاویر را تغییر می‌دهند

در OpenCV سه متد یا فیلتر مهم، کار تغییر مورفولوژی تصاویر را انجام می‌دهند:
1) Cv2.Erode
تحلیل/فرسایش یا erosion سبب می‌شود تا نواحی تیره‌ی تصویر «رشد» کنند.


در اینجا فیلتر Erode کار یکی کردن اجزای جدای توپ‌های رنگی را انجام داده‌است.


2) Cv2.Dilate
اتساع یا dilation سبب خواهد شد تا نواحی روشن تصویر «رشد» کنند.


بکارگیری فیلتر Dilate سبب شده‌‌است تا نویزهای تصویر محو شوند و اشیاء به هم پیوسته از هم جدا گردند.


3) Cv2.MorphologyEx
کار این متد انجام اعمال پیشرفته‌ی مورفولوژی بر روی تصاویر است و در اینجا ترکیبی از erosion و dilation، با هم انجام می‌شوند.
اگر پارامتر سوم آن به MorphologyOperation.Open تنظیم شود، ابتدا erosion و سپس dilation انجام خواهد شد:


و اگر این پارامتر به MorphologyOperation.Close مقدار دهی شود، ابتدا dilation و سپس erosion انجام می‌شود:


در تمام این حالات، پارامتر آخر که Structuring Element نام دارد، یکی از مقادیر اشیاء مستطیل، به علاوه و بیضی را می‌تواند داشته باشد. این اشیاء و اندازه‌ی آن‌ها، مشخص کننده‌ی میزان تحلیل و یا اتساع نهایی هستند.



استفاده از متدهای مورفولوژی در عمل
 
در اینجا مثالی را از نحوه‌ی بکارگیری متدهای اتساع و فرسایش، ملاحظه می‌کنید:
using (var src = new Mat(@"..\..\Images\cvmorph.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
using (var dst = new Mat())
{
    src.CopyTo(dst);
 
    var elementShape = StructuringElementShape.Rect;
    var maxIterations = 10; 

    var erodeDilateWindow = new Window("Erode/Dilate", image: dst);
    var erodeDilateTrackbar = erodeDilateWindow.CreateTrackbar(
        name: "Iterations", value: 0, max: maxIterations * 2 + 1,
        callback: pos =>
        {
            var n = pos - maxIterations;
            var an = n > 0 ? n : -n;
            var element = Cv2.GetStructuringElement(
                    elementShape,
                    new Size(an * 2 + 1, an * 2 + 1),
                    new Point(an, an));
            if (n < 0)
            {
                Cv2.Erode(src, dst, element);
            }
            else
            {
                Cv2.Dilate(src, dst, element);
            }
 
            Cv2.PutText(dst, (n < 0) ?
                string.Format("Erode[{0}]", elementShape) :
                string.Format("Dilate[{0}]", elementShape),
                new Point(10, 15), FontFace.HersheyPlain, 1, Scalar.Black);
            erodeDilateWindow.Image = dst;
        });  
 
    Cv2.WaitKey(); 
    erodeDilateWindow.Dispose();
}
اینترفیس به کار گرفته شده، همان C++ API است و در اینجا ابتدا یک تصویر و کپی آن تهیه می‌شوند. سپس پنجره‌ی سازگار با C++ API ایجاد شده و به این پنجره یک شیء tracker اضافه می‌شود. این tracker یا slider، چندسکویی است. بدیهی است اگر قرار بود چنین کاری را صرفا با یک برنامه‌ی دات نتی انجام داد، می‌شد قسمت ایجاد پنجره و tracker آن‌را حذف کرد و بجای آن‌ها از یک picture box و یک slider به همراه مدیریت روال رخدادگردان تغییر مقادیر slider کمک گرفت. اما در اینجا تنها جهت آشنایی با این امکانات توکار OpenCV، از همان متدهای native آن استفاده شده‌است. در این مثال، روال رخدادگردان تغییر مقادیر tracker یا slider، یک function pointer است که معادل آن در دات نت یک delegate می‌باشد که در پارامتر callback متد ایجاد tracker قابل مشاهده است. هر بار که مقدار tracker تغییر می‌کند، مقدار pos را به callback خود ارسال خواهد کرد. از این مقدار جهت ایجاد شیء ساختاری و همچنین انتخاب بین حالات اتساع و فرسایش، کمک گرفته شده‌است.
کار متد PutText، نوشتن یک متن ساده بر روی پنجره‌ی native مربوط به OpenCV است.

همچنین در ادامه کدهای بکارگیری متد MorphologyEx را که کار ترکیب اتساع و فرسایش را با هم انجام می‌دهد، ذکر شده‌است و نکات بکارگیری آن همانند مثال اول بحث است:
    using (var src = new Mat(@"..\..\Images\cvmorph.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
    using (var dst = new Mat())
    {
        src.CopyTo(dst);
 
        var elementShape = StructuringElementShape.Rect;
        var maxIterations = 10;
 
        var openCloseWindow = new Window("Open/Close", image: dst);
        var openCloseTrackbar = openCloseWindow.CreateTrackbar(
            name: "Iterations", value: 0, max: maxIterations * 2 + 1,
            callback: pos =>
            {
                var n = pos - maxIterations;
                var an = n > 0 ? n : -n;
                var element = Cv2.GetStructuringElement(
                        elementShape,
                        new Size(an * 2 + 1, an * 2 + 1),
                        new Point(an, an));
 
                if (n < 0)
                {
                    Cv2.MorphologyEx(src, dst, MorphologyOperation.Open, element);
                }
                else
                {
                    Cv2.MorphologyEx(src, dst, MorphologyOperation.Close, element);
                }
 
                Cv2.PutText(dst, (n < 0) ?
                    string.Format("Open/Erosion followed by Dilation[{0}]", elementShape)
                    : string.Format("Close/Dilation followed by Erosion[{0}]", elementShape),
                    new Point(10, 15), FontFace.HersheyPlain, 1, Scalar.Black);
                openCloseWindow.Image = dst;
            }); 

        Cv2.WaitKey();  
        openCloseWindow.Dispose();
    }

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
مشکل در هدایت کاربر به صفحه لاگین
بهتر بود قبل ارسال بازخورد ، سرچ میزدم . ولی خب خالی از لطف نخواهد بود نتیجه به دست آمده .
برخلاف تصور بنده ، برای خود فریمورک همچین موردی را نیز در نظر گرفته اند . چند تاپیک را در این مورد مطالعه کردم  که یکی از آنها این تاپیک  است.راه حل به این صورت است :
 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
        {
            AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
            LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
            Provider = new CookieAuthenticationProvider
            {
                // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.  
                OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
                    validateInterval: TimeSpan.FromSeconds(0),
                    regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
            }
        });
در اینجا با تنظیم validateInterval با مقدار 0 ، لذا در هر درخواست SecurityStamp موجود در رکورد مربوط به کاربر در دیتابیس با مقدار ذخیره شده در کوکی او مقایسه میشود اگر تغییر نکرده باشد بازهم کوکی رفرش شده و ادامه ماجرا.. ولی اگر SecurityStamp موجود در دیتابیس تغییر کرده باشد  و با مقدار ذخیره شده در کوکی همخوانی نداشته باشد، کاربر LogOut شده و لازم است دوباره لاگین کند.
برای زمان بن کردن کاربر هم با فراخوانی متد 
await UserManager.UpdateSecurityStampAsync(userId);
میتوان دستی SecurityStamp مربوط به کاربر را ویرایش کرد تا هنگام مقایسه با مقدار موجود در کوکی به تناقض برسد و در نتیجه کاربر LogOut خواهد شد.
البته بازهم مشکل رفع نشده است!
مطالب دوره‌ها
نگاهی به انواع Aspects موجود در کتابخانه PostSharp
تعدادی Aspect توکار در کتابخانه PostSharp قرار دارند که نقطه آغازین کار با آن‌را تشکیل می‌دهند. نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل به نام OnMethodBoundaryAspect بررسی کردیم. اغلب این‌ها کلاس‌هایی هستند Abstract که با تهیه‌ی کلاس‌هایی مشتق شده از آن‌ها و override نمودن متدهای کلاس پایه، می‌توان Aspect جدیدی را ایجاد نمود. تمام این نوع Aspects در حقیقت نوعی مزین کننده به شمار می‌روند. در ادامه قصد داریم نگاهی داشته باشیم به سایر Aspects مهیای در کتابخانه PostSharp.

1) OnExceptionAspect

از OnExceptionAspect برای مدیریت استثناءهای متدها استفاده می‌شود. کار این Aspect، اضافه کردن try/catch به کدهای یک متد است و سپس فراخوانی متد OnException در صورت بروز خطایی در این بین.
using System;
using System.Reflection;
using PostSharp.Aspects;

namespace AOP03
{
    public class ApplicationExceptionHandlerAspect : OnExceptionAspect
    {
        public override void OnException(MethodExecutionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Exception Type: {0}, StackTrace: {1}",
                               args.Exception.GetType().Name,
                               args.Exception.StackTrace);
        }

        public override Type GetExceptionType(MethodBase targetMethod)
        {
            return typeof(ApplicationException);
        }
    }
}
مثالی را در این زمینه در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. اگر تنها متد OnException تحریف شود، try/catch خودکار اضافه شده به کدها، هر نوع استثنایی را مدیریت خواهد کرد. اما اگر متد GetExceptionType نیز در این بین مقدار دهی گردد، بر اساس نوع استثنای تعریف شده، کار فیلتر استثناها انجام می‌پذیرد و از مابقی صرفنظر خواهد شد.
نحوه استفاده از این Aspect نیز همانند مثال قسمت قبل است و جزئیات آن تفاوتی نمی‌کند.


2) LocationInterceptionAspect

این Aspect برخلاف سایر Aspectهایی که تاکنون بررسی کردیم، تنها در سطح خواص و فیلدهای یک کلاس عمل می‌کند. کار Interception در اینجا به معنای تحت کنترل قرار دادن اعمال set (پیش از فراخوانی set) و get (پیش از بازگشت مقدار) این خواص عمومی و حتی خصوصی تعریف شده است. کلمه Location در این Aspect به معنای متادیتای زمینه کاری است؛ مانند Name و FullName خواصی که مشغول به کار با آن‌ها هستیم.
using System;
using PostSharp.Aspects;

namespace AOP03
{
    public class ObjectInitializationAspect : LocationInterceptionAspect
    {
        public override void OnGetValue(LocationInterceptionArgs args)
        {
            if (args.GetCurrentValue() == null)
            {
                Console.WriteLine("Property {0} is null.", args.LocationFullName);
            }
        }
    }
}
یک نمونه از کاربرد آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. در اینجا با تحریف متد OnGetValue، پیش از بازگشت مقداری از یک خاصیت، بررسی می‌شود که آیا مقدار آن null است یا خیر.
برای استفاده از آن نیز کافی است تا ویژگی ObjectInitializationAspect به خاصیتی دلخواه اضافه شود.
در اینجا 4 متد args.GetCurrentValue برای دریافت مقدار جاری خاصیت، args.SetNewValue جهت تنظیم مقداری جدید، args.ProceedGetValue و args.ProceedSetValue سبب اجرای حالت‌های get و set می‌شوند (چیزی شبیه به عملکرد اینترفیس IInterceptor که در قسمت‌های قبلی بررسی کردیم).


3) EventInterceptionAspect

EventInterceptionAspect همانطور که از نام آن نیز پیدا است، در سطح رخدادهای یک کلاس عمل می‌کند. سه متدی که این کلاس پایه برای تحت نظر قرار دادن اعمال رویدادگردان‌های یک کلاس در اختیار ما قرار می‌دهند شامل OnAddHandler، OnRemoveHandler و OnInvokeHandler هستند.
using PostSharp.Aspects;
using System;

namespace AOP03
{
    public class LogEventAspect : EventInterceptionAspect
    {
        public override void OnAddHandler(EventInterceptionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Event {0} added", args.Event.Name);
            args.ProceedAddHandler();
        }

        public override void OnRemoveHandler(EventInterceptionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Event {0} removed", args.Event.Name);
            args.ProceedRemoveHandler();
        }

        public override void OnInvokeHandler(EventInterceptionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Event {0} invoked", args.Event.Name);
            args.ProceedInvokeHandler();
        }
    }
}
مثالی را از نحوه تعریف یک EventInterceptionAspect مشاهده می‌کنید. در تمام حالاتی که متدهای کلاس پایه تحریف شده‌اند نیاز است از متدهای Proceed متناظر نیز استفاده شود تا برای مثال اضافه شدن، حذف و یا اجرای یک رویداد رخ دهند.


مدیریت اعمال Aspects در زمان کامپایل

یکی از متدهایی که در کلیه Aspects توکار فوق قابل تحریف است، CompileTimeValidate نام دارد.
    public class LoggingAspect : OnMethodBoundaryAspect
    {
        public override bool CompileTimeValidate(System.Reflection.MethodBase method)
        {
            return !method.IsStatic;
        }
برای نمونه اگر آن‌را به OnMethodBoundaryAspect پیاده سازی شده در قسمت قبل، با تعاریف فوق اعمال کنیم، این Aspect سفارشی دیگر به متدهای استاتیک، اعمال نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان بر روی نحوه کامپایل ثانویه کدهایی که قرار است به اسمبلی برنامه اضافه شوند، تاثیر گذار بود.


چند نکته تکمیلی در مورد توزیع برنامه‌های مبتنی بر PostSharp

الف) اگر نیاز است به اسمبلی‌های خود امضای دیجیتال اضافه کنید، در حالت استفاده از PostSharp به علت بازنویسی کدهای IL اسمبلی تولیدی، نیاز است حالت delay signing انتخاب شود. به این معنا که ابتدا اسمبلی به صورت متداول کامپایل می‌شود. سپس PostSharp کار خود را انجام داده و در نهایت با استفاده از ابزارهای اعمال امضای دیجیتال باید کار افزودن آن‌ها در مرحله آخر انجام شود.
ب) در حال حاضر تنها برنامه Dotfuscator است که با PostSharp برای obfuscation سازگاری دارد.
مطالب
فقط به خاطر یک نیم فاصله!
نسخه‌ی 64 بیتی ویندوز 7 را نصب کرده‌ام و اولین مشکل، نبود صفحه کلید مطابق استاندارد 2091 برای نسخه‌های 64 بیتی ویندوز است. پروژه وب فارسی دانشگاه صنعتی شریف، سال‌ها قبل فقط یک نسخه‌ی 32 بیتی از آن را تهیه کرده و نسخه‌های 64 بیتی موجود، مطابق استاندارد 9147 هستند و من به دلایل ذیل حاضر به استفاده از آن نیستم!
  1. در استاندارد 9147 ، جای ژ و پ مطابق صفحه کلیدی که در بازار ایران فروخته می‌شود نیست (و باید به همه پاسخگو باشید که چرا اینطوری است).
  2. ی و ک در آن اصلاح شده و دیگر عربی نیست که چقدر هم خوب، اما من تعداد زیادی برنامه و همچنین تعداد قابل توجهی فایل word دارم که مطابق استاندارد 2091 تهیه شده‌اند. مشکلات ی و ک فارسی و عربی را هم در اینجا ذکر کرده‌ام و به دنبال باگ‌های جدید در برنامه‌ها نمی‌گردم.
  3. با ی و ک فارسی اگر در گوگل جستجو کنید تعداد پاسخ‌های مرتبط یافت شده بسیار بسیار کمتر از حالتی خواهد بود که با ی و ک عربی جستجو کنید.
  4. در یک سازمان باید رویه‌ا‌ی واحد در این مورد برقرار باشد. یا همه باید از 2091 استفاده کنند و یا همه از 9147.

نسخه‌ی کامل استاندارد 9147 را از سایت آقای اخگری می‌توانید دریافت نمائید:

به همین دلایل خصوصا قسمت دوم (هر چند ممکن است با آن موافق نباشید)، نیاز به صفحه کلید مطابق استاندارد 2091 نسخه‌ی 64 بیتی داشتم.

برای تهیه صفحه کلید فارسی از برنامه Microsoft Keyboard Layout Creator استفاده می‌شود که نسخه‌ی 1.4 آن‌را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید. این نسخه قابلیت تولید فایل‌های dll مرتبط 64 بیتی را هم دارد:


یکی از قابلیت‌های این برنامه بارگذاری صفحه کلید فارسی جاری سیستم است:



صفحه کلید استاندارد 2091 پروژه وب فارسی را اگر با آن باز کرده و سپس از منوی Project گزینه‌ی Build DLL and setup package را انتخاب نمائید، با خطای زیر متوقف خواهید شد:
ERROR: 'VK_SPACE' in Shift State 'Shift' must be made up of white space character(s), but is defined as '‌' (U+200c) instead.
که دقیقا مربوطه به این سطر در تعاریف صفحه کلید است (صفحه کلید را می‌شود به صورت فایلی با پسوند klc هم save as کرد):
39 SPACE  0 0020 200c 0020 -1  // SPACE, ZERO WIDTH NON-JOINER, SPACE, <none>
مفاهیم این ستون‌ها هم به شرح زیر هستند:
0 //Column 4
1 //Column 5 : Shft
2 //Column 6 :       Ctrl
3 //Column 7 : Shft  Ctrl
یعنی جهت نمایش نیم فاصله حاصل از ترکیب shift space مطابق استاندارد تایپ ایران، بجای 0x0020 یا همان فاصله، از 0x200C استفاده شده است (مطابق استاندارد تایپ ایران باید نوشت "می‌روم" و نه "می روم". به نیم فاصله و فاصله دقت بفرمائید).
اما این برنامه‌ی محترم دقیقا همین مورد را غلط گرفته و فایل dll نهایی را تولید نمی‌کند (مطابق خطایی که ذکر شد).
برنامه‌ی Microsoft Keyboard Layout Creator هم با دات نت فریم ورک نوشته شده است. اگر کمی با reflector به آنالیز آن بپردازیم به کلاس Accept و متد زیر خواهیم رسید:
private bool VerifySpaceBarIntegrity(ShiftState ss, bool fMustBeDefined)
در این متد جایی که خطای ذکر شده صادر می‌شود، مربوط به چند سطر زیر است:
if (!Utilities.IsSpacing(ss.Characters))
{
    this.WriteErrorToLogFile("SpaceKeyNeedsWhiteSpaceCharacters", new string[] { "VK_" + Utilities.VkStringOfIvk(ss.VK), this.m_stStateLabel[ss.State], ss.Characters, Utilities.FromCharacterToUPlusForm(ss.Characters) });
    flag = false; /*اینجا باید اصلاح شود!*/
}
خوب! به نظر شما ایرادی دارد که این flag همیشه true باشد؟! برای همین منظور، فایل MSKLC.exe را پچ کرده‌ام که از آدرس زیر قابل دریافت است:

  دریافت پچ شده نگارش 1.4.6000.2 : MSKLC.Patched.7z  

با استفاده از این نسخه (ابتدا برنامه اصلی را نصب کرده و سپس فایل exe را جایگزین نمائید)، به راحتی می‌توان نسخه‌ی استاندارد و اصلی 2091 را بارگذاری و مجددا کامپایل کرد (بدون توقف کامپایل به خاطر فقط یک نیم فاصله‌ی غیرمعتبر از دیدگاه نویسندگان اصلی برنامه). به این صورت فایل‌های 64 بیتی لازم هم تولید می‌شوند ( ممکن است در حین کار با برنامه‌ی patch شده، نمایش خطای کار با نیم فاصله را مجددا دریافت کنید؛ اما مهم نیست . نمونه‌ی وصله شده، بدون مشکل حاصل را کامپایل می‌کند که در نمونه‌ی اصلی اینطور نیست. یعنی پس از overwrite کردن فایل exe موجود، با نمونه patch شده، برنامه کار کامپایل را کامل می‌کند) که حاصل نهایی را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید:


این فایل‌ها دقیقا بر مبنای همان فایل‌های پروژه وب فارسی استاندارد 2091 هستند؛ با این تفاوت که نسخه‌‌های غیر 32 بیتی هم در آن لحاظ شده‌اند.

نصب این dll‌ها هم از ویندوز ویستا به بعد داستان خودش را پیدا کرده؛ ابتدا باید take ownership شود، سپس می‌توان فایل اصلی را به سادگی جایگزین کرد و سپس reboot .
برای این منظور ابتدا به پوشه‌ی system32 ویندوز مراجعه کرده و فایل KBDFA.DLL را پیدا کنید.
در ادامه به پنجره خواص آن (کلیک راست و انتخاب properties) مراجعه و برگه‌ی Security آن‌را انتخاب کنید.
در این قسمت بر روی دکمه‌ی Advanced کلیک نمائید.
در صفحه‌ی باز شده به برگه‌ی Owner مراجعه کنید.
در این قسمت بر روی دکمه‌ی Edit کلیک نموده و کاربر خودتان را اضافه نمائید.
پس از طی این مرحله (یا همان take ownership) به برگه security مراجعه کرده و به کاربر خودتان دسترسی full control بدهید.
اکنون مجوز تغییر این فایل را بدون هیچ مشکلی خواهید یافت.
در پایان reboot را فراموش نکنید.

راه دوم:
یا برنامه نصاب حاصل از برنامه‌ی Microsoft Keyboard Layout Creator، مدخل جدیدی را به صفحه کلیدهای قابل انتخاب ویندوز در کنترل پنل اضافه می‌کند که نیازی به reboot ندارد.
مطالب
تهیه پردازنده‌های سفارشی برای HTMLWorker کتابخانه iTextSharp
پیشنیاز
«تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp»

هرچند کلاس HTMLWorker دیگر توسعه نخواهد یافت (با کتابخانه XML Worker جایگزین شده‌است)، اما برای تبدیل یک سری از کارهای ابتدایی بسیار مناسب است. در این بین اگر تگ خاصی توسط کلاس HTMLWorker پشتیبانی نشود یا پیاده سازی آن ناقص باشد، امکان جایگزین کردن کامل آن با پیاده سازی اینترفیس IHTMLTagProcessor وجود دارد. در کدهای ذیل نحوه جایگزین کردن پردازش کننده تصاویر آن‌را ملاحظه می‌کنید. در اینجا پشتیبانی از تصاویر base64 مدفون شده در صفحات html به آن اضافه شده است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.html;
using iTextSharp.text.html.simpleparser;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace CustomHtmlWorkerTag
{
    /// <summary>
    /// Our custom HTML Tag to add an IElement.
    /// </summary>
    public class CustomImageHTMLTagProcessor : IHTMLTagProcessor
    {
        /// <summary>
        /// Tells the HTMLWorker what to do when a close tag is encountered.
        /// </summary>
        public void EndElement(HTMLWorker worker, string tag)
        {
        }

        /// <summary>
        /// Tells the HTMLWorker what to do when an open tag is encountered.
        /// </summary>
        public void StartElement(HTMLWorker worker, string tag, IDictionary<string, string> attrs)
        {
            Image image;
            var src = attrs["src"];

            if (src.StartsWith("data:image/"))
            {
                // data:[<MIME-type>][;charset=<encoding>][;base64],<data>
                var base64Data = src.Substring(src.IndexOf(",") + 1);
                var imagedata = Convert.FromBase64String(base64Data);
                image = Image.GetInstance(imagedata);
            }
            else
            {
                image = Image.GetInstance(src);
            }

            worker.UpdateChain(tag, attrs);
            worker.ProcessImage(image, attrs);
            worker.UpdateChain(tag);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
            {
                PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
                pdfDoc.Open();

                FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");

                var tags = new HTMLTagProcessors();
                // Replace the built-in image processor
                tags[HtmlTags.IMG] = new CustomImageHTMLTagProcessor();

                var html = "<img alt='' src='data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAABAAAAAQCAYAAAAf8/9hAAAAGXRFWHRTb2Z0d2FyZQBBZG9iZSBJbWFnZVJlYWR5ccllPAAAAodJREFUeNpsk0tME1EUhv87UwlCREhRFpi4cGMMRrTE4MaoxBhAsDyMssFHfCQu3BlXGuNKNy5NmqALoqEEMJWCgEUjYojllSpofIUNBNqmIKU6OnQennunUxvgJF86957z/+d27hkGigMlDJfOAmV7AcYsKGqIZljRSvhNE+CMTwEtXmBy2gQb7mCQJUBKkTIQYtfJYCNMAxO9hzq5CYmFiWFY6ISE9VFLRedc1SONeqwf+uJLuKreNPI9nltbLG0orhpqUCM90DRVoEbJ5MSLho1MMg1O0bHOuyoD9crCcxL+xa0HqwL+rEQHsb/CW89reO1aAyEuq+yp+zXvg66rgng8LrDXSmwYpUc8dZkmDsJNL+NCeVVXbWK+O32cpJ7E6OgkwuEwrl8phaHrVsfYD+x03XTPjN3nzZnD0HGxvPppTSLcLwo0I4lldRFK8jdCoZBlJquAbBnr0BD9GUTRvubahclW5qDukqkpIqlodGQ1At3UxZXaIUvauqsyjBV+jZJEJ3s83HO5j+UWI7E6C4mp2EQCTixyV2CvbbKzNmN2zNfHtbzPM3p4FOy/M5CXtwsOKZmmsOi2IHMvyyFhJhgY4BqutQ/aRRstocEngZzswnQnO+x1lqTjy8hIgNdyDc+x5nomxrKJhpcSp2lSrx48WlZhGArynG5hsLLoE7/jQ59f0aR7ZBkdbf7U6Ge+mKYaBvdx8wwZXjtWvfswfTrp3Over29J8NAXYO1t/v/7csZA5U5/Q35nH+aKt8OMR2POPSUFOyRmorvje3BiCt4b9zBANTmwGvP/aMoZRluJbURB8APmnPlQliNLzk8flxbeh9Du8eId5bYQ2SnxH36b/wQYABNFRsIaESsTAAAAAElFTkSuQmCC' />";

                var styles = new StyleSheet();
                styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.FONTFAMILY, "tahoma");
                styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.ENCODING, "Identity-H");

                PdfPCell pdfCell = new PdfPCell { Border = 0 };
                pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_LTR;

                using (var reader = new StringReader(html))
                {
                    var parsedHtmlElements = HTMLWorker.ParseToList(reader, styles, tags, null);

                    foreach (var htmlElement in parsedHtmlElements)
                    {
                        pdfCell.AddElement(htmlElement);
                    }
                }

                var table1 = new PdfPTable(1);
                table1.AddCell(pdfCell);
                pdfDoc.Add(table1);
            }

            Process.Start("Test.pdf");
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، پس از پیاده سازی اینترفیس IHTMLTagProcessor و تهیه یک پردازش کننده جدید که اینبار می‌تواند تصاویر شروع شده با data:image را مورد استفاده قرار دهد، برای معرفی آن به کتابخانه HTMLWorker فقط کافی است وهله‌ای از HTMLTagProcessors موجود را ایجاد نمائیم و سپس در این Dictionary، نمونه قدیمی را جایگزین کنیم:
var tags = new HTMLTagProcessors();
// Replace the built-in image processor
tags[HtmlTags.IMG] = new CustomImageHTMLTagProcessor();
در ادامه فقط کافی است لیست جدید پردازنده‌ها را به متد ParseToList ارسال نمائیم تا مورد استفاده قرار گیرد:
HTMLWorker.ParseToList(reader, styles, tags, null)

مطالب
OpenCVSharp #17
تشخیص اشخاص به کمک OpenCV

فرض کنید قصد دارید یک سیستم حضور غیاب مبتنی بر تشخیص چهره را طراحی کنید. قسمت استخراج چهره، از تصویر کلی رسیده را بررسی کردیم. اما در ادامه چگونه تشخیص دهیم که این چهره متعلق به چه شخصی است؟ با توجه به اینکه تصویر چهره‌ی یک شخص می‌تواند از زوایای مختلفی تهیه شود و یا حتی حالات روحی منعکس شده‌ی در صورت نیز در تغییر بیت و بایت‌های تصویر چهره مؤثر هستند.


بانک اطلاعاتی تصاویر چهره‌های اشخاص

در اینجا از تصاویر «The Database of Faces» استفاده خواهیم کرد. این مجموعه شامل تصاویر 40 شخص، در 10 حالت مختلف است.


برای بارگذاری این تصاویر و استفاده‌ی از آن‌ها در الگوریتم FisherFaceRecognizer نیاز به ساختار ذیل است:
public class ImageInfo
{
    public Mat Image { set; get; }
    public int ImageGroupId { set; get; }
    public int ImageId { set; get; }
}
در اینجا Image، محتوای تصویر انتخابی است. مقدار ImageGroupId مساوی مقدار عددی نام پوشه‌ی تصاویر منهای یک، تنظیم می‌شود. برای مثال پوشه‌ی s1 به گروه صفر تنظیم می‌شود. ImageId نیز به یک مقدار خود افزایش یابنده معادل شماره‌ی جاری تصویر، تنظیم می‌گردد؛ به این صورت:
var images = new List<ImageInfo>();
 
var imageId = 0;
foreach (var dir in new DirectoryInfo(@"..\..\Images").GetDirectories())
{
    var groupId = int.Parse(dir.Name.Replace("s", string.Empty)) - 1;
    foreach (var imageFile in dir.GetFiles("*.pgm"))
    {
        images.Add(new ImageInfo
        {
            Image = new Mat(imageFile.FullName, LoadMode.GrayScale),
            ImageId = imageId++,
            ImageGroupId = groupId
        });
    }
}
ابتدا پوشه‌های دیتابیس تصاویر یافت شده و سپس از نام هر پوشه یک شما‌‌ره‌ی گروه (یا شماره‌ی شخص) استخراج می‌شود. سپس تصاویر این پوشه به لیست تصاویر اصلی اضافه خواهند شد.


تشخیص یک چهره‌ی اتفاقی

پس از تشکیل لیست تصاویر، اکنون کار با الگوریتم FisherFaceRecognizer به نحو ذیل خواهد بود:
var model = FaceRecognizer.CreateFisherFaceRecognizer();
model.Train(images.Select(x => x.Image), images.Select(x => x.ImageGroupId));
 
var rnd = new Random();
var randomImageId = rnd.Next(0, images.Count - 1);
var testSample = images[randomImageId];
 
Console.WriteLine("Actual group: {0}", testSample.ImageGroupId);
Cv2.ImShow("actual", testSample.Image);
 
var predictedGroupId = model.Predict(testSample.Image);
Console.WriteLine("Predicted group: {0}", predictedGroupId);
پارامتر اول متد Train، لیست تصاویر است و پارامتر دوم، لیست شماره گروه‌های متناظر با هر تصویر است که در اینجا به عنوان برچسب نیز نامگذاری شده‌است.
سپس با استفاده از کلاس Random، یک تصویر اتفاقی انتخاب می‌شود.
اکنون این تصویر اتفاقی به متد Predict ارسال شده و نتیجه‌ی آن، شماره گروه چهره‌ی تشخیص داده شده‌است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که یک تصویر مفروض ورودی، متعلق به چه شخصی (یا در اینجا گروه یا برچسب) است.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
اشیاء Enumerable و Enumerator و استفاده از قابلیت‌های yield (قسمت دوم)
در مطلب قبل متوجه شدیم که Enumerable و Enumerator چه چیزی هستند و آن‌ها را چگونه می‌سازند. در انتهای آن مطلب نیز قطعه کدی وجود داشت که در آن دیدیم چگونه یک شئ Enumerable می‌تواند در عملیاتی نسبتاً پیچیده یک شئ Enumerator ایجاد کند.
حال می‌خواهیم قابلیت زبانی‌ای را بررسی کنیم که در اصل مشابه همین کاری که ما انجام دادیم یعنی ایجاد شئ جداگانهٔ Enumerator و برگرداندن یک نمونه از آن در زمانی که ما GetEnumerator را از Enumerableمان فراخوانی می‌کنیم را انجام می‌دهد.

yield و نحوهٔ پیاده‌سازی آن

در اینجا قطعه کدی قرار دارد که در اصل جایگزین دو کلاسی‌است که در انتهای مطلب قبل قرار داشت که به کمک قابلیت yield آن را بازنویسی کرده‌ایم:
    public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>
    {
        T[] _array;
        public ArrayEnumerable(T[] array)
        {
            _array = array;
        }


        public IEnumerator<T> GetEnumerator()
        {
            int index = 0;
            while (index < _array.Length)
            {
                yield return _array[index];
                index++;
            }
            yield break;
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(yield break در اینجا مانند return در یک تابع/متد با نوع خروجی void اضافی‌است و فقط برای آشنایی با syntax دومی که yield در سی‌شارپ پشتیبانی می‌کند قرار داده شده‌است)

همانطور که می‌بینیم کد قبلی ما به مقدار بسیاری ساده‌تر و خواناتر شد و برای فهم آن کافی است که مفهوم yield را بدانیم.

yield به معنای برآوردن یا ارائه‌کردن کلید واژه‌ای است که می‌توان آن را اینگونه تصور کرد که با هر با صدا زده‌شدن کد را متوقف می‌کند و نتیجه‌ای را برمی‌گرداند و با درخواست ما برای ادامهٔ کار (با MoveNext) کار خود را از همان جای متوقف شده ادامه می‌دهد.

حالا اگر کمی دقیقتر باشیم سوالی که باید برای ما پیش بیاید این است که آیا CLR خود yield را پشیبانی می‌کند؟
این قطعه کدی است که با کمک بازگردانی مجدد همین کلاس به زبان سی‌شارپ دیده می‌شود:
public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>, IEnumerable
{
    // Fields
    private T[] _array;

    // Methods
    public ArrayEnumerable(T[] array)
    {
        this._array = array;
    }

    public IEnumerator<T> GetEnumerator()
    {
        return new <GetEnumerator>d__0(0);
    }

    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
        return this.GetEnumerator();
    }

    // Nested Types
    [CompilerGenerated]
    private sealed class <GetEnumerator>d__0 : IEnumerator<T>, IEnumerator, IDisposable
    {
        // Fields
        private int <>1__state;
        private T <>2__current;
        public ArrayEnumerable<T> <>4__this;
        public int <index>5__1;

        // Methods
        [DebuggerHidden]
        public <GetEnumerator>d__0(int <>1__state)
        {
            this.<>1__state = <>1__state;
        }

        private bool MoveNext()
        {
            switch (this.<>1__state)
            {
                case 0:
                    this.<>1__state = -1;
                    this.<index>5__1 = 0;
                    while (this.<index>5__1 < ArrayEnumerable<T>._array.Length)
                    {
                        this.<>2__current = ArrayEnumerable<T>._array[this.<index>5__1];
                        this.<>1__state = 1;
                        return true;
                    Label_0050:
                        this.<>1__state = -1;
                        this.<index>5__1++;
                    }
                    break;

                case 1:
                    goto Label_0050;
            }
            return false;
        }

        [DebuggerHidden]
        void IEnumerator.Reset()
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        void IDisposable.Dispose()
        {
        }

        // Properties
        T IEnumerator<T>.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }

        object IEnumerator.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }
    }
}
(توجه: برای خواندن این کد، <...>ها را نادیده بگیرید، اینها هیچ وظیفهٔ خاصی ندارند و کار خاصی نمی‌کنند)
این کد را که البته چندان خوانا نیست اگر با کد انتهای مطلب قبل مقایسه کنید متوجه می‌شوید که دارای اشتراک‌هایی‌است. در آن مثال نیز شئ Enumerable یک شئ جداگانه بود (در اینجا یک کلاس درونی است) که هنگامی که GetEnumerator را صدا می‌زدیم نمونه‌ای از آن ایجاد می‌شد و بازگردانیده می‌شد.

در این کد کامپایلر وضعیت‌های مختلفی که برای توقف و ادامهٔ کار MoveNext که مهم‌ترین بخش کد هست را با کمک ترکیبی از switch case و goto پیاده‌سازی کرده‌است که با کمی دقت می‌توانید متوجه منطق آن شوید :)

ممکن است به نظرتان برسد که این قطعه کد از نظر (حداقل نامگذاری) در سی‌شارپ صحیح نیست. اینگونه نامگذاری‌ها که از نظر CLR (و زبان IL) درست ولی از نظر زبان سطح بالا نادرست هستند باعث می‌شوند که از هرگونه برخورد نامی احتمالی با نام‌های معتبر تعریف شده توسط کاربر جلوگیری شود.

احتمالاً اگر پیش‌زمینه نسبت به این مطلب داشته باشید با خود خواهید گفت که «این که واضح بود، اصلاً وظیفهٔ ماشین در سطح پایین نیست که چنین عملی را پشتیبانی کند». واضح‌بودن این موضوع برای شما شاید به این دلیل باشد که پیاده‌سازی yield را قبلاً جای دیگری ندیده‌اید. برای درک این مطلب در اینجا نحوهٔ پیاده‌سازی yield را در پایتون بررسی می‌کنیم.
def array_iterator(array):
    length = len(array)
    index = 0
    while index < length:
        yield array[index]
        index = index + 1
اگر کد مفسر پایتون را برای این generator بررسی کنیم متوجه می‌شویم که پایتون دارای عملگر خاصی در سطح ماشین برای yield است:
>>> import dis
>>> dis.dis(array_iterator)
  2           0 LOAD_GLOBAL              0 (len)
              3 LOAD_FAST                0 (array)
              6 CALL_FUNCTION            1
              9 STORE_FAST               1 (length)

  3          12 LOAD_CONST               1 (0)
             15 STORE_FAST               2 (index)

  4          18 SETUP_LOOP              35 (to 56)
        >>   21 LOAD_FAST                2 (index)
             24 LOAD_FAST                1 (length)
             27 COMPARE_OP               0 (<)
             30 POP_JUMP_IF_FALSE       55

  5          33 LOAD_FAST                0 (array)
             36 LOAD_FAST                2 (index)
             39 BINARY_SUBSCR
             40 YIELD_VALUE
             41 POP_TOP

  6          42 LOAD_FAST                2 (index)
             45 LOAD_CONST               2 (1)
             48 BINARY_ADD
             49 STORE_FAST               2 (index)
             52 JUMP_ABSOLUTE           21
        >>   55 POP_BLOCK
        >>   56 LOAD_CONST               0 (None)
             59 RETURN_VALUE 
همانطور که می‌بینیم پایتون دارای عملگر خاصی برای پیاده‌سازی yield بوده و به مانند سی‌شارپ از قابلیت‌های قبلی ماشین برای پیاده‌سازی yield استفاده نکرده‌است.
yield و iteratorها قابلیت‌های زیادی را در اختیار برنامه‌نویسان قرار می‌دهند. برنامه‌نویسی async یکی از این قابلیت‌هاست. پیوندهای ابتدای مقالهٔ اول را در این زمینه مطالعه کنید (البته با ورود دات‌نت ۴.۵ شیوهٔ دیگری نیز برای برنامه‌نویسی async ایجاد شده). از قابلیت‌های دیگر طراحی سادهٔ یک ماشین حالت است.
کد زیر ساده‌ترین حالت یک ماشین حالت را نمایش می‌دهد که به کمک قابلیت yield ساده‌تر پیاده‌سازی شده‌است:
    public class SimpleStateMachine : IEnumerable<bool>
    {
        public IEnumerator<bool> GetEnumerator()
        {
            while (true)
            {
                yield return true;
                yield return false;
            }
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(البته استفاده اینگونه از yield (در حلقهٔ بی‌نهایت) خطرناک است و ممکن است برنامه‌تان را در اثر بی‌دقتی قفل کنید، حداقل به همین دلیل بهتر است همیشه چنین اشیائی دارای محدودیت باشند.)
می‌توانید از SimpleStateMachine به این شکل استفاده کنید:
new SimpleStateMachine().Take(20).ToList().ForEach(x => Console.WriteLine(x));
 که ۲۰ حالت از این ماشین حالت را چاپ خواهد کرد که البته اگر Take را قرار نمی‌دادیم برنامه را قفل می‌کرد.