پیاده سازی CQRS توسط MediatR - قسمت دوم
مقایسه HTTP/2 PUSH و HTTP Preload
HTTP/2 PUSH is a feature that lets a server pre-emptively push resources to the client (without a corresponding request). HTTP Preload is a way to indicate to the browser resources it would require while loading the current page. In this post, we will discuss the key differences between PUSH and Preload, with a detailed explanation of which one to choose based on your use case.
وضعیت توسعهی برنامههای وب، پیش از ارائهی Blazor
عموما برای توسعهی برنامههای وب، در سمت سرور آنها از زبانهایی مانند C#، Java و Python و امثال آنها استفاده میشود؛ اما این وضعیت در سمت کلاینت فرق میکند. در سمت کلاینت، عموما از فریمورکها و کتابخانههای جاوا اسکریپتی مانند Angular ،React ،Vue.js ،jQuery و غیره استفاده میشود.
همانطور که مشاهده میکنید، فراگیری و اجرای این دو گروه متفاوت از زبانها، مشکل و وقتگیر است. بنابراین چقدر خوب میشد اگر امکان تهیهی هر دو قسمت برنامههای وب، تنها با یک زبان میسر میشد. با استفاده از Blazor، این آرزو میسر شدهاست.
با استفاده از Blazor میتوان کدهای تعاملی UI را بجای استفاده از زبان جاوا اسکریپت، با کمک زبان #C تهیه کرد. به این ترتیب با استفاده از یک زبان میتوان کدهای سمت سرور و سمت کلاینت را پیاده سازی کرد. البته شاید این سؤال مطرح شود که مرورگرها تنها قادر به درک کدهای HTML و جاوا اسکریپت هستند و نه #C، بنابراین چگونه میتوان از زبان #C در مرورگرها نیز استفاده کرد؟ پاسخ به آن، به فناوری جدید «وب اسمبلی» بر میگردد. Blazor با استفاده از «وب اسمبلی» است که میتواند کدهای #C را درون مرورگر اجرا کند.
حالتهای مختلف هاست و ارائهی برنامههای مبتنی بر Blazor
برنامههای مبتنی بر Blazor، به دو روش مختلف قابل ارائه هستند:
الف) Blazor Server
Blazor Server، در اساس یک برنامهی استاندارد ASP.NET Core است که در آن تمام قابلیتهای سمت سرور، مانند کار با EF-Core، میسر است و امکان دسترسی به این امکانات به صورت یکپارچهای در سراسر برنامه وجود دارد. در این حالت، کامپوننتهای Blazor، بجای اجرای بر روی مرورگر کاربر، در سمت سرور اجرا میشوند. این تعاملات و به روز رسانیهای UI، توسط یک اتصال دائم SignalR مدیریت میشوند.
همانطور که مشاهده میکنید، در حالت هاست سمت سرور، همه چیز، منجمله کامپوننتهای Blazor، در همان سمت سرور قرار دارند و این اتصال پشت صحنهی SignalR است که کار تبادل اطلاعات ارسالی و رندر شده را بر عهده میگیرد.
ب) Blazor web assembly
در این حالت با استفاده از فناوری جدید «وب اسمبلی»، تمام کدهای یک برنامهی مبتنی بر Blazor به کمک NET Runtime.، داخل مرورگر اجرا میشود. به Blazor web assembly باید همانند فریمورکهای SPA (تک صفحهای وب)، مانند Angular و React نگاه کرد؛ با یک تفاوت مهم: در اینجا بجای استفاده از جاو اسکریپت برای نوشتن برنامهی SPA، از #C استفاده میشود. اگر به تصویر فوق دقت کنید، در حالت اجرای برنامههای Blazor web assembly، تنها به مرورگر کاربر نیاز است و همه چیز داخل آن قرار میگیرد. در اینجا دیگر خبری از یک اتصال دائم SignalR با سرور وجود ندارد.
البته باید دقت داشت که از فناوری وب اسمبلی، در تمام مرورگرهای جدید پشتیبانی میشود؛ منهای IE 11. در این حالت مرورگر کل برنامهی Blazor را دریافت میکند (همانند دریافت کل کدهای یک برنامهی Angular و یا React) و بدون استفاده از رندر سمت سرور حالت الف، قابلیت تعامل با کاربر را دارد.
بدیهی است با توجه به اینکه Blazor web assembly مستقیما داخل مرورگر اجرا میشود، دیگر همانند حالت الف، امکان دسترسی مستقیم به فناوریها و امکانات سمت سرور، مانند کار مستقیم با EF-Core را نخواهد داشت. برای این منظور دقیقا همانند روش کار با سایر فریم ورکهای SPA، نیاز به تهیهی یک ASP.NET Core Web API جهت تعامل با سرور خواهد بود.
مزایا و معایب حالتهای مختلف هاست برنامههای Blazor
الف) Blazor Server
مزایا:
- حجم دریافتی توسط مرورگر در این حالت بسیار کم است.
- امکان دسترسی به تمام امکانات سمت سرور را دارد؛ مانند تمام کتابخانههای سمت سرور و همچنین امکان دیباگ آن نیز همانند سایر برنامههای سمت سرور است.
- بر روی مرورگرهای قدیمی نیز قابل اجرا است؛ چون بدون نیاز به فناوری جدید «وب اسمبلی» کار میکند.
معایب:
- رندر شدن UI آن نسبت به حالت ب، کندتر است. از این جهت که تمام تعاملات UI آن، توسط اتصال SignalR به سمت سرور ارسال شده و سپس نتیجهی نهایی رندر شده، به سمت کلاینت بازگشت داده میشود.
- پشتیبانی از اجرای offline آن وجود ندارد. اگر اتصال SignalR موجود قطع شود، دیگر نمیتوان از برنامه استفاده کرد.
- با توجه به نیاز به استفادهی از یک اتصال دائم SignalR به ازای هر کاربر، مقیاس پذیری این نوع برنامهها کمتر است. البته اگر تعداد کاربران برنامههای شما در یک شبکهی اینترانت داخلی شرکتی محدود است، این مورد مشکل خاصی نخواهد بود. از دیدگاهی دیگر اگر تعداد کاربران برنامهی شما بسیار زیاد است، استفاده از Blazor Server توصیه نمیشود. البته باید دقت داشت که سروری با 4GB RAM، میتواند 5000 کاربر همزمان SignalR را مدیریت کند.
ب) Blazor web assembly یا به اختصار Blazor WASM
مزایا:
- هیچ نوع وابستگی به سمت سرور ندارد. همینقدر که برنامه توسط مرورگر دریافت شد، قابل اجر است.
- برای هاست آن الزاما نیازی به یک سرور IIS و یا یک وب سرور ASP.NET Core نیست.
- امکان ارائهی آن توسط یک CDN نیز وجود دارد.
- چون در این حالت کل برنامه توسط مرورگر دریافت میشود، قابلیت اجرای آفلاین را نیز پیدا میکند.
- برای کار، نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد؛ به همین جهت مقیاس پذیری آن بیشتر است.
معایب:
- حتما نیاز به استفادهی از مرورگرهای جدید با پشتیبانی از web assembly را دارد؛ برای مثال نیاز به کروم نگارش 57 به بعد و فایرفاکس نگارش 52 به بعد را دارد و بر روی IE اجرا نمیشود.
- چون کل برنامه در این حالت توسط مرورگر دریافت میشود، حجم ابتدایی دریافت آن کمی بالا است.
- میدان دید و عملکرد آن همانند سایر برنامههای SPA، محدود است به امکاناتی که مرورگر، در اختیار برنامه قرار میدهد.
ایجاد پروژههای خالی Blazor Server و Blazor web assembly
یا میتوانید از ویژوال استودیوی کامل و منوی افزودن پروژهی آن برای اینکار استفاده کنید و یا اگر به خروجی دستور dotnet new --list مراجعه کنیم، SDK دات نت 5، به همراه دو قالب مرتبط زیر نیز هست:
C:\Users\Vahid>dotnet new --list Templates Short Name Language Tags -------------------------------------------- ------------------- ------------ ---------------------- Blazor Server App blazorserver [C#] Web/Blazor Blazor WebAssembly App blazorwasm [C#] Web/Blazor/WebAssembly
در قسمت بعد، این دو پروژهی خالی فوق را ایجاد کرده و ساختار آنها را بررسی میکنیم. همچنین نکاتی را هم که در این قسمت در مورد نحوهی هاست این برنامهها عنوان شد، بر روی این پروژهها مشاهده خواهیم کرد.
Unable to create an object of type 'ApplicationDbContext'. For the different patterns supported at design time, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=851728
dotnet ef migrations add InitDb -s ../ProjectName.Web
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { var connectionString = Configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]; services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => { options.UseSqlServer(connectionString); }); // ... }
کانورتور عمومی برای مقادیر در WPF
نگاهی به Duende IdentityServer 5
Securing your application is bloody important. With so much jargon to sift through, it’s easy to get lost, for example there’s SSO, OAuth2, SAML 2.0, OpenID Connect, Federated Identity, 2FA, & MFA. Just to name a few! 😱 In this talk, Anthony will take an in depth look at Federated Identity using OpenID Connect and OAuth2 Framework for ASP. NET Core using Duende IdentityServer (aka IdentityServer 5). You will walk away knowing how to navigate the security options and avoid the madness.
ایجاد فایل PDF در #C
The PDF File Writer C# class library PdfFileWriter allows you to create PDF files directly from your .net application.
Most TrueType fonts such as Arial supports character values greater than 255. The PDF File Library allows you to perform a substitution. You can use any Unicode character and map it into the available one byte range.
هنگامیکه درحال طراحی کلاسهایی هستیم که وابستگیهایی دارند، ممکن است با شرایطی مواجه شویم که به این وابستگیها نیاز نباشد و یا به رفتار عادی بعضی از وابستگیها نیاز نداشته باشیم. شاید راهی که در این مواقع به ذهن برسد این باشد که بجای شیء واقعی وابستگی موردنظر، از یک شیء Null Reference استفاده کنیم. ولی استفاده از این روش کدهایمان را پیچیده خواهد کرد؛ چون هر جای کد که نیازمند استفادهی از اعضای شیء وابستگی موردنظرمان باشیم، مثلا متدی را فراخوانی کنیم یا از یک پراپرتی آن استفاده کنیم، باید ابتدا از نال بودن یا نبودن آن اطمینان حاصل کنیم و سپس از آن استفاده نماییم؛ چون در غیر این صورت با خطای Null Pointer مواجه میشویم.
الگوی طراحی Null Object این مشکل را حل میکند که جای پاس دادن شیء Null Reference بجای شیء ای که واقعا به آن وابستگی وجود دارد و باید هر بار قبل استفادهی از آن بررسی کنیم که آیا آن شیء ای که داریم با آن کار میکنیم نال است یا خیر، کلاسی خاصی را بسازیم که یک وابستگی غیر کاربردی است. به این معنا که قرار نیست هیچ کاری را انجام دهد و عملا یک non-functional Dependency است. این کلاس یا یک اینترفیس خاصی را پیاده سازی میکند و یا اینکه از یک کلاس انتزاعی ارث بری خواهد کرد؛ ولی هیچ عملکرد خاصی را نخواهد داشت. به این معنا که متدها و پراپرتیهای این کلاس کاری را انجام نداده و یک مقدار پیشفرض و یا یک مقدار خاصی را برگشت خواهند داد. این روش به ساده سازی کد کمک خواهد کرد، چون میتوان بدون انجام پیش شرطهایی مانند بررسی نال بودن یا نبودن یک شیء وابسته، از آن استفاده کرد.
این الگوی طراحی معمولا همراه با دیگر الگوهای طراحی مورد استفاده قرار میگیرد. بهینهتر است که خود کلاس Null Object به صورت Singleton پیاده سازی شود. مزیت این کار در این است که چون شیء ساخته شده از این کلاس، نه کار خاصی را انجام میدهد و نه حالت خاصی را نگه میدارد، پس ساختن شیءای از آن عملا ضرورتی نداشته و هیچگونه ارزشی ندارد و فقط سرباری را بر روی نرم افزار قرار میدهد. پس سزاوار است فقط به یک شیء از این کلاس اکتفا کرد و هر بار همان شیء را برگشت داد. الگوی دیگری که غالبا از الگوی Null Object در آن استفاده میشود، الگوی Strategy است. زمانیکه یکی از استراتژیها این باشد که کار خاصی را انجام نداد و یا استراتژی مورد نظر عملکردی نداشته باشد، از الگوی Null Object استفاده میکنیم. الگوی دیگری که از الگوی Null Object زیاد استفاده میکند، الگوی Factory است. برای مثال هنگامیکه بخواهیم بر طبق شرایط برنامه یک شیء Null Reference را بسازیم و برگردانیم، از الگوی Null Object استفاده خواهیم کرد.
فرض کنید میخواهیم ماژولی را توسعه دهیم که وظیفهی آن گزارش دادن وضعیت وقوع رخدادها است و میخواهیم پیامهای وضعیت، به روشهای مختلفی مانند ارسال ایمیل و یا ثبت لاگ در سرورهای راه دور که برای لاگ گیری تعبیه شدهاند، انجام گیرد و در بعضی از مواقع هم میخواهیم برای برخی از رخدادها نیاز به گزارش نباشد. در این مواقع برای استراتژی سوم از الگوی طراحی Null Object استفاده میکنند.
پیاده سازی الگوی طراحی Null Object
کلاس دیاگرام زیر چگونگی پیاده سازی این الگو را نشان میدهد. در ادامه قصد داریم بخشهای مختلف این دیاگرام را توضیح دهیم.
Client : این کلاس دارای یک وابستگی به یک کلاس دیگر است که در بعضی مواقع نیازی به این وابستگی پیدا نمیکند و در صورتیکه به کارکرد اصلی وابستگی نیاز پیدا نکند، متدهای داخل کلاس Null Object را اجرا میکند.
DependencyBase : این قسمت کلاس پایهای است که به صورت Abstract بوده و شامل همه وابستگیهایی است که ممکن است Client به آن وابسته باشد. همچنین این بخش، کلاس پایهی کلاس Null Object هم است. شایان ذکر است که بجای استفاده از کلاس Abstract میتوان از یک Interface هم استفاده کرد؛ چون این کلاس هیچ عملکرد مشترکی را برای زیر کلاسهایش پیاده سازی نمیکند.
Dependency : این کلاس یک عملکرد واقعی از یک وابستگی است که Client به آن وابسته است.
NullObject : این همان کلاس Null Object است که به عنوان یک وابستگی توسط Client مورد استفاده قرار میگیرد. این کلاس هیچ عملکرد مشخصی را ندارد ولی باید تمام اعضای کلاس پایه، یعنی DependencyBase را پیاده سازی کند.
مثال زیر کدهای اصلی پیاده سازی الگوی طراحی Null Object را نشان خواهد داد که با زبان سی شارپ نوشته شدهاست. کلاس Client، وابستگیهای خود را از طریق سازنده دریافت خواهد کرد که به آن Constructor injection گفته میشود. همانطور که میبینید در کلاس NullObject، تنها متد Operation بازنویسی شده است و داخل آن هیچ عملکرد خاصی پیاده سازی نشده است؛ زیر تنها به وجود آن نیاز است و نه عملکرد داخلی آن.
public class Client { DependencyBase _dependency; public void Client(DependencyBase dependency) { _dependency = dependency; } public void DoSomething() { _dependency.Operation(); } } public abstract class DependencyBase { public abstract void Operation(); } public class Dependency : DependencyBase { public override void Operation() { Console.WriteLine("Dependency.Operation() executed"); } } public class NullObject : DependencyBase { public override void Operation() { } }
یک نمونه واقعی از الگوی طراحی Null Object
در این بخش قصد داریم مثالی از الگوی استراتژی را ارائه دهیم که در یکی از استراتژیهایش از کلاس Null Object استفاده خواهد کرد. در این مثال کلاسی وجود دارد به نام StatusMonitor که پس از انجام کارهایی، وضعیت انجام آن را اعلام میکند. ۳ نوع استراتژی برای اعلام وضعیت انجام کارها متصور است که بسته به موقعیتهای مختلف، یکی از آنها انتخاب خواهد شد. استراتژیهای اعلام وضعیت شامل ارسال ایمیل، ارسال وضعیت به یک وب سرویس و یا اصلا اعلام نکردن وضعیت هستند. زمانیکه قصد داریم هیچگونه وضعیتی اعلام نشود، از نمونهای از کلاس Null Object استفاده خواهد شد که در این مثال کلاس NullStatusReporter این وابستگی را تامین میکند. همه کلاسهای استراتژی که بیان شد تنها شامل یک متد هستند که از آن برای گزارش پیام وضعیت استفاده خواهیم کرد.
کلاسهای EmailStatusReporter و WebServiceStstusReporter در صورتیکه بتوانند به درستی پیامها را گزارش دهند، مقدار true را برگشت خواهند داد و در غیر اینصورت مقدار false برگشت داده میشود. اما کلاس Null Object هیچ کاری را انجام نمیدهد و چیزی را گزارش نمیدهد و تنها مقدار true را برگشت خواهد داد. اینکه این کلاس چه مقداری را برگشت دهد، قراردادی است که بین Client و Dependency انجام میگیرد. به این نکته هم توجه بفرمایید که کلاس NullStatusReporter به صورت Singleton پیاده سازی شده است.
public class StatusMonitor { StatusReporterBase _reporter; public StatusMonitor(StatusReporterBase reporter) { _reporter = reporter; } public void CheckStatus() { // Do something to check status if (!_reporter.Report("Everything's OK")) { Console.WriteLine("Failed to report status."); } } } public abstract class StatusReporterBase { public abstract bool Report(string message); } public class EmailStatusReporter : StatusReporterBase { public override bool Report(string message) { try { Console.WriteLine("Emailed '{0}'.", message); return true; } catch { return true; throw; } } } public class WebServiceStatusReporter : StatusReporterBase { public override bool Report(string message) { try { Console.WriteLine("Sent '{0}' to web service.", message); return true; } catch { return true; throw; } } } public class NullStatusReporter : StatusReporterBase { private static NullStatusReporter _instance; private static object _lock = new object(); private NullStatusReporter() { } public static NullStatusReporter GetReporter() { lock (_lock) { if (_instance == null) _instance = new NullStatusReporter(); } return _instance; } public override bool Report(string message) { return true; } }
تست کلاس Null Object
برای تست کلاس StatusMonitor باید یکی از انواع استرتژیها را برایش تعیین و آن را به سازنده کلاس تزریق کرد و با آن استراتژی، کلاس را تست نمود. در کد زیر از استراتژی NullObject استفاده شدهاست. پس یک نمونهی آن ساخته شده و از طریق سازنده به کلاس StatusMonitor فرستاده میشود. سپس متد CheckStatus فراخوانی میگردد. اما این متد کاری را انجام نمیدهد و تنها مقدار true برگشت داده میشود. بررسی روشهای دیگر را به خودتان واگذار میکنم.
StatusReporterBase reporter = NullStatusReporter.GetReporter(); StatusMonitor monitor = new StatusMonitor(reporter); monitor.CheckStatus();
اگر به کدهای مثال رسمی ASP.NET Identity نگاهی بیندازید، میبینید که کلاس مربوط به جدول کاربران ApplicationUser نام دارد، ولی در سیستم IRIS نام آن User است. بهتر است که ما هم نام کلاس خود را از User به ApplicationUser تغییر دهیم چرا که مزایای زیر را به دنبال دارد:
1- به راحتی میتوان کدهای مورد نیاز را از مثال Identity کپی کرد.
2- در سیستم Iris، بین کلاس User متعلق به پروژه خودمان و User مربوط به HttpContext تداخل رخ میداد که با تغییر نام کلاس User دیگر این مشکل را نخواهیم داشت.
برای این کار وارد پروژه Iris.DomainClasses شده و نام کلاس User را به ApplicationUser تغییر دهید. دقت کنید که این تغییر نام را از طریق Solution Explorer انجام دهید و نه از طریق کدهای آن. پس از این تغییر ویژوال استودیو میپرسد که آیا نام این کلاس را هم در کل پروژه تغییر دهد که شما آن را تایید کنید.
برای آن که نام جدول Users در دیتابیس تغییری نکند، وارد پوشهی Entity Configuration شده و کلاس UserConfig را گشوده و در سازندهی آن کد زیر را اضافه کنید:
ToTable("Users");
برای نصب ASP.NET Identity دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Get-Project Iris.DomainClasses, Iris.Datalayer, Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
همچنین بهتر است که به کلاس CustomRole، یک property به نام Description اضافه کنید تا توضیحات فارسی نقش مورد نظر را هم بتوان ذخیره کرد:
public class CustomRole : IdentityRole<int, CustomUserRole> { public CustomRole() { } public CustomRole(string name) { Name = name; } public string Description { get; set; } }
نکته: پیشنهاد میکنم که اگر میخواهید مثلا نام CustomRole را به IrisRole تغییر دهید، این کار را از طریق find and replace انجام ندهید. با همین نامهای پیش فرض کار را تکمیل کنید و سپس از طریق خود ویژوال استودیو نام کلاس را تغییر دهید تا ویژوال استودیو به نحو بهتری این نامها را در سرتاسر پروژه تغییر دهد.
سپس کلاس ApplicationUser پروژه IRIS را باز کرده و تعریف آن را به شکل زیر تغییر دهید:
public class ApplicationUser : IdentityUser<int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>
اکنون میتوانید propertyهای Id، UserName، PasswordHash و Email را حذف کنید؛ چرا که در کلاس پایه IdentityUser تعریف شده اند.
وارد Iris.DataLayer شده و کلاس IrisDbContext را به شکل زیر ویرایش کنید:
public class IrisDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser, CustomRole, int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>, IUnitOfWork
public DbSet<ApplicationUser> Users { get; set; }
public IrisDbContext() : base("IrisDbContext") { }
همچنین درون متد OnModelCreating کدهای زیر را پس از فراخوانی متد (base.OnModelCreating(modelBuilder جهت تعیین نام جداول دیتابیس بنویسید:
modelBuilder.Entity<CustomRole>().ToTable("AspRoles"); modelBuilder.Entity<CustomUserClaim>().ToTable("UserClaims"); modelBuilder.Entity<CustomUserRole>().ToTable("UserRoles"); modelBuilder.Entity<CustomUserLogin>().ToTable("UserLogins");
Add-Migration UpdateDatabaseToAspIdentity
public partial class UpdateDatabaseToAspIdentity : DbMigration { public override void Up() { CreateTable( "dbo.UserClaims", c => new { Id = c.Int(nullable: false, identity: true), UserId = c.Int(nullable: false), ClaimType = c.String(), ClaimValue = c.String(), ApplicationUser_Id = c.Int(), }) .PrimaryKey(t => t.Id) .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id) .Index(t => t.ApplicationUser_Id); CreateTable( "dbo.UserLogins", c => new { LoginProvider = c.String(nullable: false, maxLength: 128), ProviderKey = c.String(nullable: false, maxLength: 128), UserId = c.Int(nullable: false), ApplicationUser_Id = c.Int(), }) .PrimaryKey(t => new { t.LoginProvider, t.ProviderKey, t.UserId }) .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id) .Index(t => t.ApplicationUser_Id); CreateTable( "dbo.UserRoles", c => new { UserId = c.Int(nullable: false), RoleId = c.Int(nullable: false), ApplicationUser_Id = c.Int(), }) .PrimaryKey(t => new { t.UserId, t.RoleId }) .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id) .ForeignKey("dbo.AspRoles", t => t.RoleId, cascadeDelete: true) .Index(t => t.RoleId) .Index(t => t.ApplicationUser_Id); CreateTable( "dbo.AspRoles", c => new { Id = c.Int(nullable: false, identity: true), Description = c.String(), Name = c.String(nullable: false, maxLength: 256), }) .PrimaryKey(t => t.Id) .Index(t => t.Name, unique: true, name: "RoleNameIndex"); AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false)); AddColumn("dbo.Users", "SecurityStamp", c => c.String()); AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumber", c => c.String()); AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false)); AddColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled", c => c.Boolean(nullable: false)); AddColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc", c => c.DateTime()); AddColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled", c => c.Boolean(nullable: false)); AddColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount", c => c.Int(nullable: false)); } public override void Down() { DropForeignKey("dbo.UserRoles", "RoleId", "dbo.AspRoles"); DropForeignKey("dbo.UserRoles", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users"); DropForeignKey("dbo.UserLogins", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users"); DropForeignKey("dbo.UserClaims", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users"); DropIndex("dbo.AspRoles", "RoleNameIndex"); DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "ApplicationUser_Id" }); DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "RoleId" }); DropIndex("dbo.UserLogins", new[] { "ApplicationUser_Id" }); DropIndex("dbo.UserClaims", new[] { "ApplicationUser_Id" }); DropColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount"); DropColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled"); DropColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc"); DropColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled"); DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed"); DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumber"); DropColumn("dbo.Users", "SecurityStamp"); DropColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed"); DropTable("dbo.AspRoles"); DropTable("dbo.UserRoles"); DropTable("dbo.UserLogins"); DropTable("dbo.UserClaims"); } }
AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false, defaultValue:true));
Update-Database
Get-Project Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin
باز از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer کلاسهای ApplicationRoleManager، ApplicationSignInManager، ApplicationUserManager، CustomRoleStore، CustomUserStore، EmailService و SmsService را به پوشه EFServcies پروژهی Iris.ServiceLayer کپی کنید.
x.For<IIdentity>().Use(() => (HttpContext.Current != null && HttpContext.Current.User != null) ? HttpContext.Current.User.Identity : null); x.For<IUnitOfWork>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<IrisDbContext>(); x.For<IrisDbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>()); x.For<DbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>()); x.For<IUserStore<ApplicationUser, int>>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<CustomUserStore>(); x.For<IRoleStore<CustomRole, int>>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<RoleStore<CustomRole, int, CustomUserRole>>(); x.For<IAuthenticationManager>() .Use(() => HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication); x.For<IApplicationSignInManager>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<ApplicationSignInManager>(); x.For<IApplicationRoleManager>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<ApplicationRoleManager>(); // map same interface to different concrete classes x.For<IIdentityMessageService>().Use<SmsService>(); x.For<IIdentityMessageService>().Use<IdentityEmailService>(); x.For<IApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<ApplicationUserManager>() .Ctor<IIdentityMessageService>("smsService").Is<SmsService>() .Ctor<IIdentityMessageService>("emailService").Is<IdentityEmailService>() .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.SmsService).Is<SmsService>() .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.EmailService).Is<IdentityEmailService>(); x.For<ApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use(context => (ApplicationUserManager)context.GetInstance<IApplicationUserManager>()); x.For<ICustomRoleStore>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<CustomRoleStore>(); x.For<ICustomUserStore>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<CustomUserStore>();
اگر ()HttpContext.Current.GetOwinContext شناسایی نمیشود دلیلش این است که متد GetOwinContext یک متد الحاقی است که برای استفاده از آن باید پکیج نیوگت زیر را نصب کنید:
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
تغییرات Iris.Web
using System; using Iris.Servicelayer.Interfaces; using Microsoft.AspNet.Identity; using Microsoft.Owin; using Microsoft.Owin.Security.Cookies; using Microsoft.Owin.Security.DataProtection; using Owin; using StructureMap; namespace Iris.Web { public class Startup { public void Configuration(IAppBuilder app) { configureAuth(app); } private static void configureAuth(IAppBuilder app) { ObjectFactory.Container.Configure(config => { config.For<IDataProtectionProvider>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use(() => app.GetDataProtectionProvider()); }); //ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().SeedDatabase(); // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider // Configure the sign in cookie app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions { AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie, LoginPath = new PathString("/Account/Login"), Provider = new CookieAuthenticationProvider { // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in. // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account. OnValidateIdentity = ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().OnValidateIdentity() } }); app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie); // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process. app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5)); // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email. // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from. // This is similar to the RememberMe option when you log in. app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie); app.CreatePerOwinContext( () => ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>()); // Uncomment the following lines to enable logging in with third party login providers //app.UseMicrosoftAccountAuthentication( // clientId: "", // clientSecret: ""); //app.UseTwitterAuthentication( // consumerKey: "", // consumerSecret: ""); //app.UseFacebookAuthentication( // appId: "", // appSecret: ""); //app.UseGoogleAuthentication( // clientId: "", // clientSecret: ""); } } }
تا به این جای کار اگر پروژه را اجرا کنید نباید هیچ مشکلی مشاهده کنید. در بخش بعدی کدهای مربوط به کنترلرهای ورود، ثبت نام، فراموشی کلمه عبور و ... را با سیستم Identity پیاده سازی میکنیم.