مطالب
بررسی بهبودهای ProblemDetails در ASP.NET Core 7x
در زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1، ویژگی جدیدی به نام [ApiController] ارائه شد که با استفاده از آن، یکسری اعمال توکار جهت سهولت کار با Web API توسط خود فریم‌ورک انجام می‌شوند؛ برای مثال عدم نیاز به بررسی وضعیت ModelState و بررسی خودکار آن با علامتگذاری یک کنترلر به صورت ApiController. یکی دیگر از این ویژگی‌های توکار، تبدیل خروجی تمام status codeهای بزرگتر و یا مساوی 400 یا همان Bad Request، به شیء جدید و استاندارد ProblemDetails است:
{
    "type": "https://example.com/probs/out-of-credit",
    "title": "You do not have enough credit.",
    "detail": "Your current balance is 30, but that costs 50.",
    "instance": "/account/12345/msgs/abc",
    "status": 403,
}
 بازگشت یک چنین خروجی یک‌دست و استانداردی، استفاده‌ی از آن‌را توسط کلاینت‌ها، ساده و قابل پیش‌بینی می‌کند. البته باید درنظر داشت که اگر در این‌حالت، برنامه یک استثنای معمولی را سبب شود، ProblemDetails ای بازگشت داده نمی‌شود. اگر برنامه در حالت توسعه اجرا شود، با استفاده از میان‌افزار app.UseDeveloperExceptionPage، یک صفحه‌ی نمایش جزئیات خطا ظاهر می‌شود و اگر برنامه در حالت تولید و ارائه‌ی نهایی اجرا شود، یک صفحه‌ی خالی (بدون داشتن response body) با status code مساوی 500 بازگشت داده می‌شود. این کمبود ویژه و امکانات سفارشی سازی بیشتر آن، به صورت توکار به ASP.NET Core 7x اضافه شده‌اند و دیگر نیازی به استفاده از کتابخانه‌های ثالث دیگری برای انجام آن نیست.


ProblemDetails بر اساس RFC7807 طراحی شده‌است

RFC7807، قالب استانداردی را برای ارائه‌ی خطاهای HTTP APIها تعریف می‌کند تا نیازی به وجود تعاریف متعددی در این زمینه نباشد و خروجی آن قابل پیش‌بینی و قابل بررسی توسط تمام کلاینت‌های یک API باشد. کلاس ProblemDetails در ASP.NET Core نیز بر همین اساس طراحی شده‌است.
این RFC دو فرمت خروجی را بر اساس مقدار مشخص شده‌ی در هدر Content-Type بازگشت داده شده، مجاز می‌داند:
  • JSON: “application/problem+json” media type
  • XML: “application/problem+xml” media type

که با توجه به این هدر ارسالی، اگر از یک کلاینت از نوع HttpClient استفاده کنیم، می‌توان بر اساس مقدار ویژه‌ی «application/problem+json» تشخیص داد که خروجی API دریافتی، به همراه خطا است و نحوه‌ی پردازش آن به صورت زیر خواهد بود:
var mediaType = response.Content.Headers.ContentType?.MediaType;
if (mediaType != null && mediaType.Equals("application/problem+json", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
{
   var problemDetails = await response.Content.ReadFromJsonAsync<ProblemDetails>(null, ct) ?? new ProblemDetails();
   // ...
}
در اینجا بدنه‌ی اصلی شیء ProblemDetails بازگشت داده شده، می‌تواند به همراه اعضای زیر باشد:
- type: یک رشته‌است که به آدرس مستندات HTML ای مرتبط با خطای بازگشت داده شده، اشاره می‌کند.
- title: رشته‌ای است که خلاصه‌ی خطای رخ‌داده را بیان می‌کند.
- detail: رشته‌ای است که توضیحات بیشتری را در مورد خطای رخ‌داده، بیان می‌کند.
- instance: رشته‌ای است که به آدرس محل بروز خطا اشاره می‌کند.
- status: عددی است که بیانگر HTTP status code بازگشتی از سمت سرور است.


البته اگر ویژگی ApiController بر روی کنترلرهای خود استفاده نمی‌کنید، می‌توانید این خروجی را به صورت زیر هم با استفاده از return Problem، تولید کنید:
[HttpPost("/sales/products/{sku}/availableForSale")]
public async Task<IActionResult> AvailableForSale([FromRoute] string sku)
{
   return Problem(
            "Product is already Available For Sale.",
            "/sales/products/1/availableForSale",
            400,
            "Cannot set product as available.",
            "http://example.com/problems/already-available");
}


امکان افزودن اعضای سفارشی به شیء ProblemDetails

امکان بسط این خروجی، با افزودن اعضای سفارشی نیز پیش‌بینی شده‌است. یک نمونه‌ی متداول و پرکاربرد آن، بازگشت خطاهای مرتبط با اعتبارسنجی اطلاعات رسیده‌است:
HTTP/1.1 400 Bad Request
Content-Type: application/problem+json
Content-Language: en
{
    "type": "https://tools.ietf.org/html/rfc7231#section-6.5.1",
    "title": "One or more validation errors occurred.",
    "status": 400,
    "errors": {
        "User": [
            "The user name is not verified."
        ]
    }
}
در اینجا عضو جدید errors را بنابر نیاز این مساله‌ی خاص، مشاهده می‌کنید که در صورت استفاده از ویژگی ApiController بر روی کنترلرهای Web API، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core تولید می‌شود و نیازی به تنظیم خاصی و یا کدنویسی اضافه‌تری ندارد. کلاس مخصوص آن نیز ValidationProblemDetails‌ است.


جهت افزودن اعضای سفارشی دیگری به شیء ProblemDetails می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace WebApplication.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class DemoController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        public ActionResult Post()
        {
            var problemDetails = new ProblemDetails
            {
                Detail = "The request parameters failed to validate.",
                Instance = null,
                Status = 400,
                Title = "Validation Error",
                Type = "https://example.net/validation-error",
            };

            problemDetails.Extensions.Add("invalidParams", new List<ValidationProblemDetailsParam>()
            {
                new("name", "Cannot be blank."),
                new("age", "Must be great or equals to 18.")
            });

            return new ObjectResult(problemDetails)
            {
                StatusCode = 400
            };
        }
    }

    public class ValidationProblemDetailsParam
    {
        public ValidationProblemDetailsParam(string name, string reason)
        {
            Name = name;
            Reason = reason;
        }

        public string Name { get; set; }
        public string Reason { get; set; }
    }
}
شیء ProblemDetails، به همراه خاصیت Extensions است که می‌توان به آن یک <Dictionary<string, object را انتساب داد و نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. این مثال سبب می‌شود تا عضو جدیدی با کلید دلخواه invalidParams، به همراه لیستی از name و reasonها به خروجی نهایی اضافه شود. مقدار این کلید، از نوع object است؛ یعنی هر شیء دلخواهی را در اینجا می‌توان تعریف و استفاده کرد.


معرفی سرویس جدید ProblemDetails در دات نت 7

در دات نت 7 می‌توان سرویس‌های جدید ProblemDetails را به نحو زیر به برنامه اضافه کرد:
services.AddProblemDetails();
پس از آن به 3 روش مختلف می‌توان از امکانات این سرویس‌ها استفاده کرد:
الف) با اضافه کردن میان‌افزار مدیریت خطاها
app.UseExceptionHandler();
پس از آن، هر استثنای مدیریت نشده‌ای نیز به صورت یک ProblemDetails ظاهر می‌شود و دیگر همانند قبل، سبب نمایش یک صفحه‌ی خالی نخواهد شد.

ب) با افزودن میان‌افزار StatusCodePages
app.UseStatusCodePages();
در این حالت مواردی که استثناء شمرده نمی‌شوند مانند 404، در صورت بروز رسیدن به یک مسیریابی یافت نشده و یا 405، در صورت درخواست یک HTTP method غیرمعتبر نیز توسط یک ProblemDetails استاندارد مدیریت می‌شوند.

ج) با افزودن میان‌افزار صفحه‌ی استثناءهای توسعه دهنده‌ها
app.UseDeveloperExceptionPage();
به این ترتیب در خروجی ProblemDetails، اطلاعات بیشتری از استثناء رخ‌داده، مانند استک‌تریس آن ظاهر خواهد شد.


امکان بازگشت ساده‌تر یک ProblemDetails سفارشی در دات نت 7

برای سفارشی سازی خروجی ProblemDetails، علاوه بر راه‌حلی که پیشتر در این مطلب مطرح شد، می‌توان در دات نت 7 از روش تکمیلی ذیل نیز استفاده کرد:
builder.Services.AddProblemDetails(options =>
    options.CustomizeProblemDetails = ctx =>
            ctx.ProblemDetails.Extensions.Add("MachineName", Environment.MachineName));
به این ترتیب در صورت لزوم می‌توان یک عضو سفارشی سراسری را به تمام اشیاء ProblemDetails برنامه به صورت خودکار اضافه کرد و یا اگر می‌خواهیم این مورد را کمی اختصاصی‌تر کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

الف) تعریف یک ErrorFeature سفارشی
public class MyErrorFeature
{
    public ErrorType Error  { get; set; }
}
​
public enum ErrorType
{
    ArgumentException
}
در ASP.NET Core می‌توان به شیء HttpContext.Features قابل تنظیم در هر اکشن متدی، اشیاء دلخواهی را مانند شیء سفارشی فوق، اضافه کرد و سپس در قسمت options.CustomizeProblemDetails تنظیماتی که ذکر شد، به دریافت و تنظیم آن، واکنش نشان داد.

ب) تنظیم مقدار ErrorFeature سفارشی در اکشن متدها
    [HttpGet("{value}")]
    public IActionResult MyErrorTest(int value)
    {
        if (value <= 0)
        {
            var errorType = new MyErrorFeature
            {
                Error = ErrorType.ArgumentException
            };
            HttpContext.Features.Set(errorType);
            return BadRequest();
        }
​
        return Ok(value);
    }
پس از تعریف شیءایی که قرار است به HttpContext.Features اضافه شود، اکنون روش تنظیم و مقدار دهی آن‌را در یک اکشن متد، در مثال فوق مشاهده می‌کنید.

ج) واکنش نشان دادن به دریافت ErrorFeature سفارشی
services.AddProblemDetails(options =>
    options.CustomizeProblemDetails = ctx =>
    {
        var MyErrorFeature = ctx.HttpContext.Features.Get<MyErrorFeature>();
​
        if (MyErrorFeature is not null)
        {
            (string Title, string Detail, string Type) details = MyErrorFeature.Error switch
            {
                ErrorType.ArgumentException =>
                (
                    nameof(ArgumentException),
                    "This is an argument-exception.",
                    "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.5.1"
                ),
                _ =>
                (
                    nameof(Exception),
                    "default-exception",
                    "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.6.1"
                )
            };
​
            ctx.ProblemDetails.Title = details.Title;
            ctx.ProblemDetails.Detail = details.Detail;
            ctx.ProblemDetails.Type = details.Type;
        }
    }
);
پس از تنظیم HttpContext.Features در اکشن متدی، می‌توان در options.CustomizeProblemDetails فوق، توسط متد ctx.HttpContext.Features.Get به آن شیء خاص تنظیم شده، در صورت وجود دسترسی یافت و سپس جزئیات بیشتری را از آن استخراج و مقادیر ctx.ProblemDetails جاری را که قرار است به کاربر بازگشت داده شوند، بازنویسی کرد و یا تغییر داد.
 

امکان تبدیل ساده‌تر اطلاعات استثناءهای سفارشی به یک ProblemDetails سفارشی در دات نت 7

بجای استفاده از تنظیمات services.AddProblemDetails جهت بازنویسی مقدار شیء ProblemDetails بازگشتی، می‌توان جزئیات میان‌افزار app.UseExceptionHandler را نیز سفارشی سازی کرد و به بروز استثناءهای خاصی واکنش نشان داد. برای مثال فرض کنید یک استثنای سفارشی را به صورت زیر طراحی کرده‌اید:
public class MyCustomException : Exception
{
    public MyCustomException(
        string message,
        HttpStatusCode statusCode = HttpStatusCode.BadRequest
    ) : base(message)
    {
        StatusCode = statusCode;
    }
​
    public HttpStatusCode StatusCode { get; }
}
و سپس در اکشن متدی، سبب بروز آن شده‌اید:
    [HttpGet("{value}")]
    public IActionResult MyErrorTest(int value)
    {
        if (value <= 0)
        {
            throw new MyCustomException("The value should be positive!");
        }
​
        return Ok(value);
    }
اکنون می‌توان در میان‌افزار مدیریت استثناءهای برنامه، نسبت به مدیریت این استثناء خاص، واکشن نشان داد و ProblemDetails متناظری را تولید و بازگشت داد:
app.UseExceptionHandler(exceptionHandlerApp =>
{
    exceptionHandlerApp.Run(async context =>
    {
        context.Response.ContentType = "application/problem+json";
​
        if (context.RequestServices.GetService<IProblemDetailsService>() is { } problemDetailsService)
        {
            var exceptionHandlerFeature = context.Features.Get<IExceptionHandlerFeature>();
            var exceptionType = exceptionHandlerFeature?.Error;
​
            if (exceptionType is not null)
            {
                (string Title, string Detail, string Type, int StatusCode) details = exceptionType switch
                {
                    MyCustomException MyCustomException =>
                    (
                        exceptionType.GetType().Name,
                        exceptionType.Message,
                        "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.5.1",
                        context.Response.StatusCode = (int)MyCustomException.StatusCode
                    ),
                    _ =>
                    (
                        exceptionType.GetType().Name,
                        exceptionType.Message,
                        "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.6.1",
                        context.Response.StatusCode = StatusCodes.Status500InternalServerError
                    )
                };
​
                await problemDetailsService.WriteAsync(new ProblemDetailsContext
                {
                    HttpContext = context,
                    ProblemDetails =
                    {
                        Title = details.Title,
                        Detail = details.Detail,
                        Type = details.Type,
                        Status = details.StatusCode
                    }
                });
            }
        }
    });
});
​
در اینجا نحوه‌ی کار با سرویس توکار IProblemDetailsService و سپس دسترسی به IExceptionHandlerFeature و استثنای صادر شده را مشاهده می‌کنید. پس از آن بر اساس نوع و اطلاعات این استثناء، می‌توان یک ProblemDetails مخصوص را تولید و در خروجی ثبت کرد.
مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش پنجم - اهداف
در بخشهای قبل، دلایل بوجود آمدن سیستمهای توزیع شده بررسی شد و تاکید کردیم که نیازمندی‌ها، باعث تغییر و تکامل سیستمهای ما می‌شوند و بر همین اساس بررسی کردیم که چه نیازمندی‌هایی باعث می‌شوند که دیگر سیستم‌های متمرکز به تنهایی پاسخگوی نیازهای ما نباشند و عاملی شوند برای رفتن به سمت سیستمهای توزیع شده. گفتیم که اتخاذ تصمیمات نادرست چه عواقبی را برای سیستمهای ما بوجود می‌آورد و بر همین اساس مهمترین فاکتورها را در انتخاب سیستم‌های توزیع شده، به شما معرفی کردیم. تعاریف مختلفی از این نوع سیستم‌ها را در اختیار شما قرار دادیم؛ خصوصیات، مزایا و معایب سیستمهای توزیع شده را به شما معرفی کردیم، تا با دید باز، یک انتخاب درست را با کمترین میزان ریسک انجام دهیم.
در این بخش ما 4 هدف اصلی را که باید در سیستم‌های توزیع شده برآورده شوند، بر اساس ارزش آنها مورد بررسی قرار می‌دهیم. یک سیستم توزیع شده باید اولا منابع را به آسانی در دسترس کاربران قرار دهد. دوما شفاف باشد و تمام پیچیدگی‌های یک سیستم توزیع شده را از دید کاربر، مخفی کند. سوما باز و قابل گسترش باشد؛ بصورتیکه به آسانی و با شفافیت کامل بتوانیم اجزای جدیدی را به آن اضافه کنیم. چهارما مقیاس پذیر باشد؛ بصورتیکه بدون اینکه مشکلی برای سیستم بوجود بیاید، بتوانیم منابع موجود سیستم را افزایش دهیم. در این بخش جزئیات هر یک از این اهداف را مورد بررسی قرار می‌دهیم.


اهداف سیستم‌های توزیع شده

1- Connecting resources and users: مشخص‌ترین و اصلی‌ترین هدف سیستم‌های توزیع شده، اتصال کاربران به منابع و اشتراک منابع بصورت کنترل شده با کارآیی بالا برای کاربران است. به‌صورتیکه کاربران  به آسانی به منابع دسترسی داشته باشند. منظور از منابع، هرچیزی در سیستمهای توزیع شده می‌تواند باشد. منابعی مانند داده‌ها، سخت‌افزارها، فایلها، Componentها، زیرسیستمها و هر چیز دیگری که کاربران می‌توانند بصورت مستقیم و غیر مستقیم به آنها دسترسی داشته باشند. یکی از مهمترین دلایل دسترسی به این هدف، مسائل اقتصادی است. بطور مثال ممکن است ما سیستم خودمان را طوری طراحی کنیم که پردازش‌های بسیار مهم و پیچیده در تعدادی از سخت افزار‌های بسیار پر هزینه انجام شوند. به این صورت ما این سخت افزارها را برای سایر قسمت‌های سیستم، به اشتراک میگزاریم و از طریق دیگر قسمتهای سیستم، دسترسی آن را به کاربران می‌دهیم. در این حالت دیگر نیازی نیست هر قسمت جداگانه در سیستم، سخت افزاری بسیار قوی را برای خودش نیاز داشته باشد. یا زمانیکه ما یک زیرسیستم را یکبار پیاده سازی می‌کنیم و دسترسی آن را به سایر قسمت‌ها میدهیم، سایر سیستمها، دیگر نیازی نیست آن زیرسیستم را برای خودشان پیاده سازی کنند و تنها از زیرسیستم موجود استفاده می‌کنند. دسترسی به این هدف باعث می‌شود تا کاربران به راحتی به تمام منابع موجود در سیستم‌های توزیع شده دسترسی داشته باشند.

2- Distribution transparency: بدلیل پیچیدگی‌های بسیار زیاد در سیستم‌های توزیع شده، شفافیت، کمک بسیار بزرگی به سادگی نحوه تعامل کاربر با سیستم‌های توزیع شده می‌کند. شفافیت در سیستم‌های توزیع شده بدین معنا است که سیستم باید تمام پیچیدگی‌های خود را از دید کاربر مخفی کند و پیاده سازی سیستم بصورت توزیع شده نباید هیچ پیچیدگی را در نحوه تعامل کاربر با سیستم بوجود بیاورد.
درواقع در سیستمهای توزیع شده، درخواست دریافت شده، در بین منابع سیستم توزیع می‌شود. تمام منابع با همکاری که با یکدیگر انجام می‌دهند، درخواست مورد نظر را پردازش کرده و پاسخ لازم را به کاربر ارائه می‌دهند. در این بین ممکن است منابع موجود در سیستم، رفتارهای متفاوتی را داشته باشند؛ مثلا هر زیرسیستم در سخت افزار و سیستم عامل جداگانه‌ای اجرا شود که باعث می‌شود حتی نحوه دستیابی به فایل‌ها یا داده‌های هر زیرسیستم نیز با سایر زیرسیستمها متفاوت باشد. شفافیت در سیستمهای توزیع شده بدین معنا است که یک سیستم توزیع شده باید خود را به‌صورت یک سیستم واحد که در یک سخت افزار ارائه می‌شود، ارائه دهد تا کاربران هیچ نگرانی در نحوه تعامل با سیستم نداشته باشند. شفافیت در سیستمهای توزیع شده جنبه‌های مختلفی دارد که در این قسمت آنها را بررسی می‌کنیم.


جنبه‌های مختلف شفافیت در سیستم‌های توزیع شده

1- Access Transparency: شفافیت در دسترسی به منابع یا مخفی کردن پیچیدگی‌ها و روشهای مختلف دسترسی به منابع. زیر سیستم‌های متفاوت ممکن است در سیستم عامل‌های متفاوتی نیز اجرا شوند و همانطور که می‌دانید هر سیستم عامل ممکن است نحوه دسترسی به منابعش با سایر سیستم عامل‌ها متفاوت باشد. در اینجا ما باید زیر سیستم‌های خود را طوری طراحی کنیم تا این تفاوت‌های در نحوه دسترسی به منابع را از دید کاربر مخفی کنند و این حس را به کاربر بدهد که سیستم، یک روش واحدی را برای دسترسی به منابع دارد.

2- Location Transparency: شفافیت در مکان منابع و مخفی کردن اینکه منابع در سطح شبکه توزیع شده‌اند. این جنبه بیان می‌کند که کاربران نمی‌توانند بگویند که منابع بصورت فیزیکی در سخت افزار‌های متفاوتی توزیع شده‌اند.کاربران هیچ درکی از اینکه ممکن است منابع حتی بصورت جغرافیایی در مکان‌های بسیار دوری از یکدیگر قرار گرفته‌اند، ندارند.

3- Migration Transparency: مخفی کردن اینکه ممکن است مکان منابع تغییر یابند. در یک سیستم توزیع شده ممکن است به هر دلیلی، مکان منابع تغییر کند. بطور مثال ممکن است با افزایش داده‌ها نیاز به افزودن Node جدیدی به سیستم باشد تا قسمتی از داده‌های سیستم از این پس از طریق این Node در دسترس باشند. این جابجایی منابع نباید هیچ تاثیری در نحوه‌ی تعامل کاربر داشته باشد.

4- Relocation Transparency: مخفی کردن اینکه منابع ممکن است در زمان استفاده، تغییر مکان دهند. در این حالت دقیقا در زمانیکه شخص در حال استفاده از منابع است ممکن است منابع جابجا شوند که این جابجایی در زمان استفاده از منابع نباید هیچ تاثیری در نحوه تعامل کاربر با سیستم داشته باشد. بطور مثال زمانیکه دو کاربر از طریق تلفن همراه در حال ارسال اطلاعات برای یکدیگر هستند، جابجایی هر یک از این دو کاربر، نباید تاثیری در جریان ارتباطی آنها داشته باشد.

5- Replication Transparency: مخفی کردن اینکه منابع در چند جا کپی شده‌اند. در یک سیستم توزیع شده برای بهبود کارآیی و دسترسی ممکن است منابع در چند جای مختلف کپی شوند و شفافیت در Replication می‌گوید ما باید این واقعیت را که ممکن است منابع ما در سخت افزارهای مختلفی کپی شده باشند، از دید کاربر مخفی کنیم.

6- Concurrency Transparency: مخفی کردن اینکه ممکن است منابع، بین چند کاربر مشترک باشند. بدلیل بالا بودن تعداد کاربران در سیستمهای توزیع شده، همزمانی در دسترسی به منابع مشترک، بسیار بیشتر اتفاق می‌افتد و این مهم است که هیچ یک از کاربران ندانند که کاربر دیگری بصورت همزمان در حال استفاده از آن داده است.

7- Failure Transparency: مخفی کردن خرابی و بازیابی منابع یک سیستم توزیع شده، از کاربر. در یک سیستم توزیع شده ممکن است منابع به هر دلیلی از دسترس خارج شوند. در این صورت نباید از دسترس خارج شدن منابع و بازیابی آنها هیچ تاثیری در جریان تعامل کاربر با سیستم داشته باشد.


البته این نکته را نیز بگویم اگرچه شفافیت یکی از اهداف بسیار مهم سیستم‌های توزیع شده‌است و ما نیز باید سیستمی را طراحی کنیم که تا حد امکان به این هدف دست پیدا کند، اما بدلیل این که گاهی ممکن است شفافیت تاثیر مخربی بر روی کاربر داشته باشد، باید درجه‌هایی  را برای آن در نظر بگیریم. بطور مثال زمانیکه دو کاربر از طریق تلفن همراه خود با یکدیگر در ارتباطند، نیازی به مخفی کردن موقعیت مکانی آنها نیست. یا در سیستم‌های موقعیت یاب، اصل بر این است که موقعیت منابع مختلف مشخص باشند. یا زمانیکه قرار است یک درخواست را برای یک چاپگر ارسال کنیم بهتر است درخواست ما به نزدیکترین چاپگر به ما ارسال شود تا اینکه به یک چاپگر در جایی دیگر ارسال شود. منظور از دستیابی به این هدف این است که پیچیدگی سیستم‌های توزیع شده باید از دید کاربر مخفی بماند تا تاثیر مخربی بر روی کاربر نداشته باشد؛ در صورتیکه نیاز کاربر به عدم شفافیت برخی از قسمتهای سیستم باشد بهتر است درجه‌هایی را برای سیستم‌های توزیع شده در نظر بگیریم.



3- Openness: باز بودن یا قابل گسترش بودن سیستم‌های توزیع شده یکی دیگر از اهداف بسیار مهم این سیستمها می‌باشد. به این صورت که یک سیستم در حال اجرا باید توانایی اضافه کردن منابع جدید را داشته باشد. بطور مثال با افزوده شدن نیازمندی‌های جدید، نیاز می‌شود که یک زیر سیستم جدید یا Component جدید را پیاده سازی کنیم. قسمت جدید به راحتی و بدون تاثیر در جریان تعامل کاربر باید بتواند به سیستم اضافه شود. در اکثر موارد این هدف با استفاده از یکسری قراردادهای مشخص که تمامی زیر سیستم‌ها آنها را می‌شناسند و رعایت می‌کنند، محقق می‌شود.

4- Scalability: مقیاس پذیری سیستم‌های توزیع شده بدین معنی است که با رشد مواردی مانند تعداد پردازش و درخواست یا موقعیت جغرافیایی کاربران، سیستم قادر باشد بدون تاثیر بر جریان تعامل کاربر با سیستم، آنها را پوشش دهد. یعنی بطور مثال زمانیکه تعداد درخواست‌های کاربران سیستم افزایش می‌یابد، با Replicate قسمتهای موجود سیستم در سخت افزار‌های جدید می‌توانیم بار پردازشی را بین تعداد بیشتری از Node‌ها تقسیم کنیم. به این صورت سیستم می‌تواند بدون از دسترس خارج شدن، تعداد بیشتری از درخواستهای کاربران را پوشش دهد. یا زمانیکه قرار است موقعیت‌های جدید جغرافیایی را سیستم پوشش دهد، با اضافه کردن منابع مورد نیاز، در آن موقعیت جغرافیایی، سیستم قادر است نیاز کاربران آن مکان جغرافیایی را برآورده کند.


 تا به این قسمت از سری مقالات سیستم‌های توزیع شده، هدف من این بوده که با چرایی وجود این نوع از سیستم‌ها و نحوه‌ی انتخاب آنها و اهداف سیستم‌های توزیع شده آشنا شوید. در بخش‌های بعد، روشهای مختلف طراحی و پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده را مورد بررسی قرار می‌دهیم و می‌بینیم که چه ابزارهایی برای پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده در NET. وجود دارند و با توجه به نوع کارآیی هر یک از این ابزارها، آنها را بصورت جداگانه مورد استفاده قرار می‌دهیم تا با مزایا و معایب هریک آشنا شویم. البته این را نیز ذکر کنم که با توجه به تعاریف سیستم‌های توزیع شده، انواع مختلفی از سیستم‌های توزیع شده وجود دارند که ما از قبل با برخی از آنها آشنا هستیم؛ معماری‌هایی مانند Client/Server یا N-Tier  نمونه‌هایی از سیستم‌های توزیع شده هستند که در آنها وظایف، در سخت افزارهای متفاوتی تقسیم شده و ارتباط هر قسمت از طریق سرویس‌هایی که ما پیاده سازی می‌کنیم، صورت می‌پذیرد و به دلیل اینکه مطمئنا همه شما با نحوه طراحی و پیاده سازی آنها و نحوه ارتباط قسمتهای مختلف آنها آشنا هستید، در سری مقالات سیستمهای توزیع شده در NET.، دیگر نیازی به توضیحی در مورد آنها نمی‌باشد. هدف من از قسمت‌های مرتبط با پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده، چگونگی تکامل معماری‌هایی مانند N-Tier بوسیله ابزارهایی است که با هدف دستیابی به خصوصیات و اهداف سیستم‌های توزیع شده بوجود آمده‌اند.  
مطالب
Span در C# 7.2
C# 7.2 به همراه تعداد کوچکی از بهبودهای کامپایلر است و با Visual Studio 2017 نگارش 15.5 ارائه شده و روش فعالسازی آن با نگارش 7.1 آن یکی است (انتخاب گزینه‌ی «C# latest minor version (latest)» در تنظیمات پیشرفته‌ی Build خواص پروژه). همچنین اگر از VSCode استفاده می‌کنید، نگارش 1.14 افزونه‌ی #C آن، پشتیبانی کاملی را از C# 7.2 به همراه دارد؛ در اینجا، افزودن خاصیت <LangVersion>latest</LangVersion> به فایل csproj برنامه برای استفاده‌ی از آخرین نگارش کامپایلر نصب شده، کفایت می‌کند. البته باید دقت داشت کامپایلر C# 7.2 به همراه NET Core SDK 2.1.2. ارائه شده‌است. بنابراین تنها نصب آخرین نگارش افزونه‌ی #C مخصوص VSCode برای کامپایل آن کافی نیست و باید حداقل SDK یاد شده (یا نگارش جدیدتر آن) را هم نصب کنید.
 

نوع‌های جدید <Span<T و  <ReadOnlySpan<T در C# 7.2

نوع‌های جدید <Span<T و <ReadOnlySpan<T جهت ارائه‌ی ناحیه‌های اختیاری پیوسته‌ای از حافظه، شبیه به آرایه‌ها تدارک دیده شده‌اند و هدف استفاده‌ی از آن‌ها، تولید برنامه‌های سمت سرور با کارآیی بالا است.
برای کار با این نوع‌ها، هم نیاز به کامپایلر C# 7.2 است و هم نصب بسته‌ی نیوگت System.Memory:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
    <LangVersion>latest</LangVersion>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="System.Memory" Version="4.4.0-preview1-25305-02" />
  </ItemGroup>
</Project>
این بسته از .NETStandard 1.0. به بعد را پشتیبانی می‌کند؛ یعنی با +NET 4.5+ ،Mono 4.6.  و +NET Core 1.0. سازگار است.


Spanها و امکان دسترسی به انواع حافظه

Spanها می‌توانند به حافظه‌ی مدیریت شده، حافظه‌ی بومی (native) و حافظه‌ی اختصاص داده شده‌ی در Stack اشاره کنند. به عبارتی Spanها یک لایه انتزاعی، برفراز تمام انواع و اقسام حافظه‌هایی هستند که می‌توانند در اختیار توسعه دهندگان NET. باشند.
- البته اکثر توسعه دهندگان دات نت از حافظه‌ی مدیریت شده استفاده می‌کنند. برای مثال Stack memory تنها از طریق کدهای unsafe و واژه‌ی کلیدی stackalloc قابل تخصیص است. این نوع حافظه بسیار سریع است و همچنین بسیار کوچک؛ کمتر از یک مگابایت که به خوبی در CPU cache جا می‌شود. اما اگر در این بین حجم حافظه‌ی تخصیصی بیشتر از یک مگابایت شود، بلافاصله استثنای StackOverflowException غیرقابل مدیریتی را به همراه خاتمه‌ی فوری برنامه به همراه خواهد داشت. برای نمونه از این نوع حافظه در جهت مدیریت رخ‌دادهای داخلی corefx زیاد استفاده می‌شود.
- حافظه‌ی مدیریت شده، همان حافظه‌ای است که توسط واژه‌ی کلیدی new در برنامه، جهت ایجاد اشیاء، تخصیص داده می‌شود و طول عمر آن تحت مدیریت GC است.
- حافظه‌ی مدیریت نشده یا بومی از دید GC مخفی است و توسط متدهایی مانند Marshal.AllocHGlobal و Marshal.AllocCoTaskMem در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. این حافظه باید به صورت صریحی توسط توسعه دهنده به کمک متدهایی مانند Marshal.FreeHGlobal و Marshal.FreeCoTaskMem آزاد شود. وب سرور Kestrel مخصوص ASP.NET Core، از این روش جهت کار با آرایه‌های حجیم، جهت کاهش بار GC استفاده می‌کند.

مزیت کار با Spanها این است که دسترسی امن و type safeایی را به انواع حافظه‌های مهیا، جهت توسعه دهندگانی که عموما کدهای unsafe ایی را نمی‌نویسند و با اشاره‌گرها به صورت مستقیم کار نمی‌کنند، میسر می‌کند. برای مثال تا پیش از معرفی Spanها، برای دسترسی به 1000 عنصر یک آرایه‌ی 10 هزار عنصری و ارسال آن به یک متد، نیاز بود تا ابتدا یک کپی از این 1000 عنصر را تهیه کرد. این عملیات از لحاظ میزان مصرف حافظه و همچنین زمان انجام آن، بسیار هزینه‌بر است. با استفاده از <Span<T می‌توان یک دید مجازی از آن آرایه را بدون اختصاص آرایه‌ای و یا آرایه‌هایی جدید، ارائه کرد.


مثالی از کاربرد Spanها جهت کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه

برای نمونه، متد IsValidName زیر، بررسی می‌کند که طول رشته‌ی دریافتی حداقل 2 باشد و حتما با یک حرف شروع شده باشد:
    static class NameValidatorUsingString
    {
        public static bool IsValidName(string name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;
        }
    }
در این حالت یک نمونه مثال از استفاده‌ی آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
string fullName = "User 1";
string firstName = fullName.Substring(0, 4);
NameValidatorUsingString.IsValidName(firstName);
در اینجا زمانیکه از متد Substring استفاده می‌شود، در حقیقت تخصیص حافظه‌ی دومی جهت تولید firstName رخ می‌دهد.

همچنین اگر این اطلاعات را از طریق شبکه دریافت کرده باشیم، ممکن است به صورت آرایه‌ای از حروف دریافت شوند:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
که به صورت مستقیم در متد IsValidName قابل استفاده نیست و خطای عدم امکان تبدیل []char به string، از طرف کامپایلر صادر می‌شود:
NameValidatorUsingString.IsValidName(anotherFullName);
در این حالت برای استفاده‌ی از این آرایه، نیاز است یک تخصیص حافظه‌ی دیگر نیز صورت گیرد:
NameValidatorUsingString.IsValidName(new string(anotherFullName));

اکنون در C# 7.2، بازنویسی این متد توسط ReadOnlySpan، به صورت ذیل است:
    static class NameValidatorUsingSpan
    {
        public static bool IsValidName(ReadOnlySpan<char> name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;

        }
    }
که این مزایا را به همراه دارد:
ReadOnlySpan<char> fullName = "User 1".AsSpan();
ReadOnlySpan<char> firstName = fullName.Slice(0, 4);
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(firstName);
کار با API مربوط به Spanها به همراه تخصیص حافظه‌ی جدیدی نیست. برای نمونه در اینجا متد Slice این API، سبب تخصیص حافظه‌ی جدیدی نمی‌شود (برخلاف متد Substring) و فقط به قسمتی از حافظه‌ی موجود اشاره می‌کند (بدون نیاز به کار مستقیم با اشاره‌گرها و کدهای unsafe).

و یا اینبار امکان استفاده‌ی از آرایه‌ای از کاراکترها، بدون نیاز به تخصیص حافظه‌ای جدید، برای بررسی اعتبار مقادیر دریافتی میسر است:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(anotherFullName);

برای نمونه از یک چنین APIایی در پشت صحنه‌ی کتابخانه‌هایی مانند SignalR و یا Roslyn، برای بالا بردن کارآیی برنامه، با کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه‌ی مورد نیاز، بسیار استفاده شده‌است. برای نمونه در NET Core 2.1.، حجم رشته‌های تخصیص داده شده‌ی در فریم ورک‌های وابسته، به این ترتیب به شدت کاهش یافته‌است.


مثال‌هایی از کار با API نوع Span

امکان ایجاد یک Span از یک array
var arr = new byte[10];
Span<byte> bytes = arr; // Implicit cast from T[] to Span<T>
پس از آن کار با این span همانند کار با آرایه‌های معمولی است؛ با این تفاوت که این span تنها یک دید مجازی از قسمتی از این آرایه را ارائه می‌دهد؛ بدون سربار تخصیص حافظه‌ی اضافی و کپی اطلاعات:
Span<byte> slicedBytes = bytes.Slice(start: 5, length: 2);
slicedBytes[0] = 42;
slicedBytes[1] = 43;
slicedBytes[2] = 44; // Throws IndexOutOfRangeException
bytes[2] = 45; // OK
در اینجا slicedBytes یک دید مجازی از ایندکس 5 تا 7 آرایه‌ی arr را ارائه می‌دهد. کار کردن با آن نیز همانند آرایه‌ها، توسط ایندکس‌ها میسر است.
همچنین تغییرات بر روی Span (غیر read only) بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر گذار است. برای مثال در اینجا با تغییر bytes[2]، مقدار arr[2] نیز تغییر می‌کند.

و یا روش دیگر ایجاد Span استفاده از متد AsSpan است:
var array = new byte[100];
Span<byte> interiorRef1 = array.AsSpan().Slice(start: 20);
همین عملیات را توسط new Span نیز می‌توان به صورت ساده‌تری ارائه داد:
Span<byte> interiorRef2 = new Span<byte>(array: array, start: 20, length: array.Length - 20);


محدودیت‌های کار با Spanها

- Span تنها یک نوع stack-only است.
- Spanها در بین تردها به اشتراک گذاشته نمی‌شوند. هر استک در یک زمان تنها توسط یک ترد قابل دسترسی است. بنابراین Spanها thread-safe هستند.
- طول عمر Spanها کوتاه است و قابلیت قرارگیری بر روی heap با طول عمر بیشتر را ندارند؛ یعنی:
  • به صورت فیلد در یک نوع non-stackonly قابل تعریف نیستند:
class Impossible
{
   Span<byte> field;
}
فیلدهای یک کلاس در heap ذخیره می‌شوند. بنابراین محل ذخیره سازی spanها نیستند.
  • به عنوان پارامترهای متدهای async قابل استفاده نیستند. چون در این بین در پشت صحنه یک AsyncMethodBuilder تشکیل می‌شود که در قسمتی از آن، پارامترها بر روی heap قرار می‌گیرند.
  • هرجائیکه عملیات boxing صورت گیرد، نتیجه‌ی عملیات بر روی heap قرار می‌گیرد. بنابراین در یک چنین مواردی نمی‌توان از Spanها استفاده کرد. برای مثال تعریف Func<T> valueProvider و سپس فراخوانی ()valueProvider.Invoke به همراه یک boxing است. بنابراین نمی‌توان از spanها به عنوان نوع آرگومان جنریک استفاده کرد. این مورد هرچند کامپایل می‌شود، اما در زمان اجرا سبب خاتمه‌ی برنامه خواهد شد و یا نمونه‌ی دیگر، عدم امکان دسترسی به آن‌ها توسط reflection invoke APIs است که سبب boxing می‌شود.


معرفی نوع <Memory<T

با توجه به محدودیت‌های Span و خصوصا اینکه به عنوان پارامتر متدهای async قابل استفاده نیست (چون بر روی stack ذخیره می‌شوند)، نوع دیگری به نام <Memory<T نیز به همراه C# 7.2 ارائه شده‌است. البته این نوع هنوز به بسته‌ی نیوگت فوق اضافه نشده‌است و به همراه ارائه نهایی NET Core 2.1. ارائه خواهد شد.
این نوع، محدودیت <Span<T را نداشته و قابلیت ذخیره سازی بر روی heap را دارا است.
static async Task<int> ChecksumReadAsync(Memory<byte> buffer, Stream stream)
{
   int bytesRead = await stream.ReadAsync(buffer);
   return Checksum(buffer.Span.Slice(0, bytesRead));
   // Or buffer.Slice(0, bytesRead).Span
}
در اینجا نیز می‌توان از یک آرایه، یک <Memory<T را ایجاد و سپس یک <Span<T را از آن دریافت و با Sliceهای آن کار کرد.
مطالب
توسعه سرویس‌های مبتنی بر REST در AngularJs با استفاده از RestAngular : بخش دوم
در بخش پیشین  کلیات کتابخانه‌ی Restangular  را بررسی کردیم. در این بخش قصد داریم تا در طی یک پروژه، امکانات و قابلیت‌های بی‌نظیر این سرویس را در یک پروژه‌ی واقعی مشاهده کنیم.

کلیات پروژه

در این پروژه قصد داریم تا لیست کتاب‌های یک کتابخانه را نمایش دهیم. این کتابها قابلیت ویرایش نام دارند و همچنین شما می‌توانید کتابهای جدیدی را به لیست کتابها اضافه نمایید. تصویر زیر خروجی این پروژه است:

پایگاه داده‌ی برنامه با نام LibDb درون پوشه‌ی app_data قرار داده شده‌است. این پایگاه داده تنها دارای یک جدول است؛ با نام Books که دیاگرام آن را در شکل زیر مشاهده می‌کنید:


پیاده سازی

در ابتدا یک پروژه‌ی Empty را با رفرنس web API ایجاد می‌کنیم. حال درون فایل WebApiConfig.cs تکه کد زیر را اضافه می‌کنیم. این تکه کد فیلدها و آبجکت‌هایی را که از سمت سرور بازگشت داده می‌شوند، به صورت camelCase تبدیل می‌کند.
var jsonFormatter = config.Formatters.OfType<JsonMediaTypeFormatter>().First();

jsonFormatter.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
در ادامه مدل edmx را ساخته و پس از آن Books Web Api را درون پوشه‌ی کنترلر ایجاد می‌کنیم. این کنترلر به صورت Default web Api Scaffold ساخته شده است و به دلیل اینکه به بحث ما مرتبط نیست؛ از توضیح بیشتر آن می‌گذریم.
حال پوشه‌ای را با نام app برای نگه داری فایل‌های AngularJs اضافه می‌کنیم و درون آن فایل app.js را ایجاد می‌کنیم:
var angularExample = angular.module('angularexample', ["restangular"])
angularExample.config(["RestangularProvider", function (RestangularProvider) {
    //RestangularProvider.setRestangularFields({
    //    id: "id"
    //});
    RestangularProvider.setBaseUrl('/api');
}]);

angularExample.controller("MainCtrl", ["Restangular", "$scope", function (Restangular, $scope) {
    var resource = Restangular.all('books');
    resource.getList().then(function (response) {
        $scope.books = response;
    });
    $scope.add = function () {
        resource.post($scope.newBook).then(function (newResource) {
            $scope.books.push(newResource);
        })
    }
}]);
محتویات فایل app.js را مشاهده می‌کنید. در ادامه درباره‌ی این قسمت بیشتر صحبت می‌کنیم.
حال در روت پروژه فایل index.html را ایجاد می‌کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html ng-app="angularexample" xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title>Rest Angular Sample</title>
    <script src="//ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.1.5/angular.min.js"></script>
    <script src="http://cdn.jsdelivr.net/underscorejs/1.5.1/underscore-min.js"></script>
    <script src="/Scripts/restangular.min.js"></script>
    <script src="/app/app.js"></script>
</head>
<body>
    <div ng-controller="MainCtrl">
        <div ng-repeat="item in books">
            name is: {{item.name}}<br />
            change name: <input type="text" ng-model="item.name" /><button type="submit" ng-click="item.put();">update</button>
        </div>
        <div>
            add new: <br />
            <input type="text" ng-model="newBook.name" /><button type="submit" ng-click="add()">add</button>
        </div>
    </div>
</body>
و در نهایت در پوشه‌ی Scripts فایل‌های سرویس Restangular را قرار می‌دهیم.
تا به اینجای کار تمامی کارهای مورد نیاز تشکیل پروژه را انجام داده‌ایم. حال به بررسی بیشتر سرویس‌های این پروژه می‌پردازیم؛ یعنی کدهای درون فایل app.js.
ببینیم که برای دریافت لیست تمامی کتابها، ما چه کارهایی را انجام داده‌ایم! به تکه کد زیر دقت کنید:
    var resource = Restangular.all('books');
    resource.getList().then(function (response) {
        $scope.books = response;
    });
این تمامی آن چیزی است که ما برای دریافت لیست تمامی کتابها انجام داده‌ایم. به همین سادگی! در خط اول از متد all که در بخش قبل توضیح مختصری راجع به آن داده بودم برای دریافت لیست تمامی کتابها استفاده کردم که پارامتر درون آن آدرس Web Api است. البته همانطور که می‌دانید در ASP.NET Web Api ما همیشه به base address یک api نیز اضافه می‌کنیم. حال اینکه چرا api در اینجا نیامده در ادامه و در بخش تنظیمات کلی Restangular توضیح می‌دهم. در خط دوم نیز از اشاره‌گر resources متد getList را فراخوانی کرده و لیست کتابها را در response دریافت می‌کنیم.
پس از آن می‌خواهیم ببینیم که عملیات ایجاد یک کتاب جدید چگونه انجام می‌گردد. تکه کد زیر این عملیات را انجام می‌دهد:
    $scope.add = function () {
        resource.post($scope.newBook).then(function (newResource) {
            $scope.books.push(newResource);
        })
    }
ما یک متد با نام add ایجاد کرده‌ایم که در سمت View توسط دایرکتیو ng-click آن را فراخوانی می‌کنیم.
همانطور که مشاهده میکنید درون app.js متدی برای update موارد قبلی نیست. بیایید سری به View بزنیم. به المنت div زیر توجه کنید. همانطور که می‌بینید تمامی عملیات update با یک دستور ساده item.put حل و فصل شده.
        <div ng-repeat="item in books">
            name is: {{item.name}}<br />
            change name: <input type="text" ng-model="item.name" /><button type="submit" ng-click="item.put();">update</button>
        </div>
تمامی آنچه که گفته شد تنها بخشی از قابلیت‌های شگفت انگیز این افزونه بود. امیدوارم که مطلب مفید واقع شده باشد. سورس این پروژه را می‌توانید از لینک زیر دریافت کنید.

سورس پروژه: RestangularSample.rar  

اشتراک‌ها
اطمینان از انجام فرایندی خاص در سایت
سایت Pingdom که در ابتدا برای بررسی وضعیت در دسترس بودن یک سایت به وجود آمده بود، اکنون قابلیتی رو ارائه کرده که با استفاده از اون می‌تونید تعامل کاربر با سایت رو شبیه سازی کنید و از روند صحیح یک فرایند که کاربر در سایت انجام می‌دهد مطمئن شوید.
به عنوان مثال می‌خواهید مطمئن شوید که فرایند "لاگین کاربر در سایت، سپس جستجو برای یک محصول و در نهایت قرار دادن آن آیتم در سبد کاربر" به درستی انجام می‌شود. Transaction Monitor این سایت، این کار را در بازه‌های زمانی مشخصی انجام و گزارشی برای شما ارسال می‌کند. متاسفانه این سرویس رایگان نیست.

دمویی که در لینک زیر وجود داره، گویای همه چیز است:
https://www.pingdom.com/transactionmonitor
اطمینان از انجام فرایندی خاص در سایت
مطالب
کار با اسکنر در برنامه های تحت وب (قسمت دوم و آخر)

در قسمت قبل « کار با اسکنر در برنامه‌های تحت وب (قسمت اول) » دیدی از کاری که قرار است انجام دهیم، رسیدیم. حالا سراغ یک پروژه‌ی عملی و پیاده سازی مطالب مطرح شده می‌رویم.

ابتدا پروژه‌ی   WCF را شروع می‌کنیم. ویژوال استودیو را باز کرده و از قسمت New Project > Visual C# > WCF یک پروژه‌ی WCF Service Application جدید را مثلا با نام "WcfServiceScanner" ایجاد نمایید. پس از ایجاد، دو فایل IService1.cs و Service1.scv موجود را به IScannerService و ScannerService تغییر نام دهید. سپس ابتدا محتویات کلاس اینترفیس IScannerService را به صورت زیر تعریف نمایید :

    [ServiceContract]
    public interface IScannerService
    {
        [OperationContract]
        [WebInvoke(Method = "GET",
           BodyStyle = WebMessageBodyStyle.Wrapped,
           RequestFormat = WebMessageFormat.Json,
           ResponseFormat = WebMessageFormat.Json,
           UriTemplate = "GetScan")]
        string GetScan();
    }
در اینجا ما فقط اعلان متدهای مورد نیاز خود را ایجاد کرده‌ایم. علت استفاده از Attribute ایی با نام WebInvoke ، مشخص نمودن نوع خروجی به صورت Json است و همچنین عنوان آدرس مناسبی برای صدا زدن متد. پس از آن کلاس ScannerService را مطابق کدهای زیر تغییر دهید:
    public class ScannerService : IScannerService
    {
        public string GetScan()
        {
            // TODO Add code here
        }
    }
تا اینجا فقط یک WCF Service معمولی ساخته‌ایم .در ادامه به سراغ کلاس WIA برای ارتباط با اسکنر می‌رویم.
بر روی پروژه‌ی خود راست کلیک کرده و Add Reference را انتخاب نموده و سپس در قسمت COM، گزینه‌ی Microsoft Windows Image Acquisition Library v2.0 را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
با اضافه شدن این ارجاع به پروژه، دسترسی به فضای نام WIA برای ما امکان پذیر می‌شود که ارجاعی از آن را در کلاس ScannerService قرار می‌دهیم.
using WIA;
اکنون متد GetScan را مطابق زیر اصلاح می‌نماییم:
        public string GetScan()
        {
            var imgResult = String.Empty;
            var dialog = new CommonDialogClass();
            try
            {
                // نمایش فرم پیشفرض اسکنر
                var image = dialog.ShowAcquireImage(WiaDeviceType.ScannerDeviceType);
                
                // ذخیره تصویر در یک فایل موقت
                var filename = Path.GetTempFileName();
                image.SaveFile(filename);
                var img = Image.FromFile(filename);

                // img جهت ارسال سمت کاربر و نمایش در تگ Base64 تبدیل تصویر به 
                imgResult = ImageHelper.ImageToBase64(img, ImageFormat.Jpeg);
            }
            catch
            {
                // از آنجاییه که امکان نمایش خطا وجود ندارد در صورت بروز خطا رشته خالی 
                // بازگردانده می‌شود که به معنای نبود تصویر می‌باشد
            }

            return imgResult;
        }
دقت داشته باشید که کدها را در زمان توسعه بین Try..Catch قرار ندهید چون ممکن‌است در این زمان به خطاهایی برخورد کنید که نیاز باشد در مرورگر آنها را دیده و رفع خطا نمایید.
CommonDialogClass  کلاس اصلی در اینجا جهت نمایش فرم کار با اسکنر می‌باشد و متد‌های مختلفی را جهت ارتباط با اسکنر در اختیار ما قرار می‌دهد که بسته به نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. برای نمونه در مثال ما نیز متد اصلی که مورد استفاده قرار گرفته، ShowAcquireImage می‌باشد که این متد، فرم پیش فرض دریافت اسکنر را به کاربر نمایش می‌دهد و کاربر از طریق آن می‌تواند قبل از شروع اسکن، یکسری تنظیمات را انجام دهد.
این متد ابتدا به صورت خودکار فرم تعیین دستگاه اسکنر ورودی را نمایش داده :


و سپس فرم پیش فرض اسکنر‌های TWAIN را جهت تعیین تنظیمات اسکن نمایش می‌دهد که این امکان نیز در این فرم فراهم است تا دستگاه‌های Feeder یا Flated انتخاب گردند.

خروجی این متد همان عکس اسکن شده است که از نوع WIA.ImageFile می‌باشد و ما پس از دریافتش، ابتدا آن را در یک فایل موقت ذخیره نموده و سپس با استفاده از یک متد کمکی آن را به فرمت Base64 برای درخواست کننده اسکن ارسال می‌نماییم.

کدهای کلاس کمکی ImageHelper:

        public static string ImageToBase64(Image image, System.Drawing.Imaging.ImageFormat format)
        {
            if (image != null)
            {
                using (MemoryStream ms = new MemoryStream())
                {
                    // Convert Image to byte[]
                    image.Save(ms, format);
                    byte[] imageBytes = ms.ToArray();

                    // Convert byte[] to Base64 String
                    string base64String = Convert.ToBase64String(imageBytes);
                    return base64String;
                }
            }
            return String.Empty;
        }
توجه داشته باشید که خروجی این متد قرار است توسط callBack یک متد جاوا اسکریپتی مورد استفاده قرار گرفته و احیانا عکس مورد نظر در صفحه نمایش داده شود. پس بهتر است که از قالب تصویر به شکل Base64 استفاده گردد. ضمن اینکه پلاگین‌های Jquery مرتبط با ویرایش تصویر هم از این قالب پشتیبانی می‌کنند. (اینجا )

این مثال به ساده‌ترین شکل نوشته شد. کلاس دیگری هم در اینجا وجود دارد و در صورتیکه از اسکنر نوع Feeder استفاده می‌کنید، می‌توانید از کدهای آن استفاده کنید.

کار ما تا اینجا در پروژه‌ی WCF Service تقریبا تمام است. اگر پروژه را یکبار Build نمایید برای اولین بار احتمالا پیغام خطاهای زیر ظاهر خواهند شد:


جهت رفع این خطا، در قسمت Reference‌های پروژه خود، WIA را انتخاب نموده و از Properties‌های آن خصوصیت Embed Interop Types را به False تغییر دهید؛ مشکل حل می‌شود.

به سراغ پروژه‌ی ویندوز فرم جهت هاست کردن این WCF سرویس می‌رویم. می‌توانید این سرویس را بر روی یک Console App یا Windows Service هم هاست کنید که در اینجا برای سادگی مثال، از WinForm استفاده می‌کنیم.
یک پروژه‌ی WinForm جدید را ایجاد کنید و سپس از قسمت Add Reference > Solution به مسیر پروژه‌ی قبلی رفته و dll‌‌های آن را به پروژه خود اضافه نمایید.
Form1.cs  را باز کرده و ابتدا دو متغیر زیر را در آن به صورت عمومی تعریف نمایید:
        private readonly Uri _baseAddress = new Uri("http://localhost:6019");
        private ServiceHost _host;
برای استفاده از کلاس ServiceHost لازم است تا ارجاعی به فضای نام System.ServiceModel داده شود. متغیر baseAddress_ نگه دارنده‌ی آدرس ثابت سرویس اسکنر در سمت کلاینت می‌باشد و به این ترتیب ما دقیقا می‌دانیم باید سرویس را با کدام آدرس در کدهای جاوا اسکریپتی خود فراخوانی نماییم.
حال در رویداد Form_Load برنامه، کدهای زیر را جهت هاست کردن سرویس اضافه می‌نماییم:
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            _host = new ServiceHost(typeof(WcfServiceScanner.ScannerService), _baseAddress);
            _host.Open();
        }

        private void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e)
        {
            _host.Close();
        }
همین چند خط برای هاست کردن سرویس روی آدرس localhost و پورت 8010 کامپیوتر کلاینت کافی است. اما یکسری تنظیمات مربوط به خود سرویس هم وجود دارد که باید در زمان پیاده سازی سرویس، در خود پروژه‌ی سرویس، ایجاد می‌گردید. اما از آنجا که ما قرار است سرویس را در یک پروژه‌ی دیگر هاست کنیم، بنابراین این تنظیمات را باید در همین پروژه‌ی WinForm قرار دهیم.
فایل App.Config پروژه‌ی WinForm را باز کرده و کدهای آنرا مطابق زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>

  <system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="BehaviourMetaData">
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <services>
      <service name="WcfServiceScanner.ScannerService"
               behaviorConfiguration="BehaviourMetaData">
        <endpoint address=""
                  binding="basicHttpBinding"
                  contract="WcfServiceScanner.IScannerService" />
      </service>
    </services>
  </system.serviceModel>

</configuration>
اکنون پروژه‌ی هاست آماده اجرا می‌باشد. اگر آنرا اجرا کنید و در مرورگر خود آدرس ذکر شده را وارد کنید، صفحه‌ی زیر را مشاهده خواهد کرد که به معنی صحت اجرای سرویس اسکنر می‌باشد.

اگر موفق به اجرا نشدید و احیانا با خطای زیر مواجه شدید، اطمینان حاصل کنید که ویژوال استودیو Run as Administrator باشد. مشکل حل خواهد شد.


به سراغ پروژه‌ی بعدی، یعنی وب سایت خود می‌رویم. یک پروژه‌ی MVC جدید ایجاد نمایید و در View مورد نظر خود، کدهای زیر را جهت صدا زدن متد GetScan اضافه می‌کنیم.
( از آنجا که کدها به صورت جاوا اسکریپت می‌باشد، پس مهم نیست که حتما پروژه MVC باشد؛ یک صفحه‌ی HTML ساده هم کافی است).
<a href="#" id="get-scan">Get Scan</a>
<img src="" id="img-scanned" />
<script>
    $("#get-scan").click(function () {
        var url = 'http://localhost:6019/';
        $.get(url, function (data) {
            $("#img-scanned").attr("src","data:image/Jpeg;base64,  "+ data.GetScanResult);
        });
    });
</script>
دقت کنید در هنگام دریافت اطلاعات از سرویس، نتیجه به شکل GetScanResult خواهد بود. الان اگر پروژه را اجرا نمایید و روی لینک کلیک کنید، اسکنر شروع به دریافت اسکن خواهد کرد اما نتیجه‌ای بازگشت داده نخواهد شد و علت هم مشکل امنیتی CORS می‌باشد که به دلیل دریافت اطلاعات از یک دامین دیگر رخ می‌دهد و اگر با Firebug درخواست را بررسی کنید متوجه خطا به شکل زیر خواهید شد.


راه حل‌های زیادی برای این مشکل ارائه شده است، و متاسفانه بسیاری از آنها در شرایط پروژه‌ی ما جوابگو نمی‌باشد (به دلیل هاست روی یک پروژه ویندوزی). تنها راه حل مطمئن (تست شده) استفاده از یک کلاس سفارشی در پروژه‌ی WCF Service  می‌باشد که مثال آن در اینجا آورده شده است.
برای رفع مشکل به پروژه WcfServiceScanner بازگشته و کلاس جدیدی را به نام CORSSupport ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه کنید:
    public class CORSSupport : IDispatchMessageInspector
    {
        Dictionary<string, string> requiredHeaders;
        public CORSSupport(Dictionary<string, string> headers)
        {
            requiredHeaders = headers ?? new Dictionary<string, string>();
        }

        public object AfterReceiveRequest(ref System.ServiceModel.Channels.Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel, System.ServiceModel.InstanceContext instanceContext)
        {
            var httpRequest = request.Properties["httpRequest"] as HttpRequestMessageProperty;
            if (httpRequest.Method.ToLower() == "options")
                instanceContext.Abort();
            return httpRequest;
        }

        public void BeforeSendReply(ref System.ServiceModel.Channels.Message reply, object correlationState)
        {
            var httpResponse = reply.Properties["httpResponse"] as HttpResponseMessageProperty;
            var httpRequest = correlationState as HttpRequestMessageProperty;

            foreach (var item in requiredHeaders)
            {
                httpResponse.Headers.Add(item.Key, item.Value);
            }
            var origin = httpRequest.Headers["origin"];
            if (origin != null)
                httpResponse.Headers.Add("Access-Control-Allow-Origin", origin);

            var method = httpRequest.Method;
            if (method.ToLower() == "options")
                httpResponse.StatusCode = System.Net.HttpStatusCode.NoContent;

        }
    }

    // Simply apply this attribute to a DataService-derived class to get
    // CORS support in that service
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
    public class CORSSupportBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
    {
        #region IServiceBehavior Members

        void IServiceBehavior.AddBindingParameters(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase, System.Collections.ObjectModel.Collection<ServiceEndpoint> endpoints, BindingParameterCollection bindingParameters)
        {
        }

        void IServiceBehavior.ApplyDispatchBehavior(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
            var requiredHeaders = new Dictionary<string, string>();

            //Chrome doesn't accept wildcards when authorization flag is true
            //requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Origin", "*");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Request-Method", "POST,GET,PUT,DELETE,OPTIONS");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Headers", "Accept, Origin, Authorization, X-Requested-With,Content-Type");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Credentials", "true");
            foreach (ChannelDispatcher cd in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
            {
                foreach (EndpointDispatcher ed in cd.Endpoints)
                {
                    ed.DispatchRuntime.MessageInspectors.Add(new CORSSupport(requiredHeaders));
                }
            }
        }

        void IServiceBehavior.Validate(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
        }

        #endregion
    }
فضاهای نام لازم برای این کلاس به شرح زیر می‌باشد:
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
کلاس ScannerService را باز کرده و آنرا به ویژگی
    [CORSSupportBehavior]
    public class ScannerService : IScannerService
    {
مزین نمایید.

کار تمام است، یکبار دیگر ابتدا پروژه‌ی WcfServiecScanner و سپس پروژه هاست را Build کرده و برنامه‌ی هاست را اجرا کنید. اکنون مشاهده می‌کنید که با زدن دکمه‌ی اسکن، اسکنر فرم تنظیمات اسکن را نمایش می‌دهد که پس از زدن دکمه‌ی Scan، پروسه آغاز شده و پس از اتمام، تصویر اسکن شده در صفحه‌ی وب سایت نمایش داده می‌شود.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هفتم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM
در قسمت‌های قبل، نحوه‌ی تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server را به همراه نکات مرتبط با آن‌ها بررسی کردیم. برای مثال مشاهده کردیم که چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی دارند و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. در Blazor 8x، امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM نیز وجود دارد که به همراه تعدادی نکته‌ی ویژه، در مورد نحوه‌ی مدیریت سرویس‌های مورد استفاده‌ی در این کامپوننت‌ها است.


معرفی برنامه‌ی Blazor WASM این مطلب

در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیره‌ی تعاملی Blazor Server همان برنامه‌ی مطلب قبل را توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوت‌های ویژه‌ی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحه‌ی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر می‌شود، نحوه‌ی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمده‌ای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوه‌ی دسترسی به سرویس‌ها و محل قرارگیری تعدادی از فایل‌ها، متفاوت خواهد بود.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8

بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشه‌ی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
dotnet new blazor --interactivity Server
اینبار برای اجرای در مرورگر توسط فناوری وب‌اسمبلی، نوع WebAssembly را انتخاب کنیم:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
در این حالت، Solution ای که ایجاد می‌شود، به همراه دو پروژه‌‌است (برخلاف پروژه‌های Blazor Server تعاملی که فقط شامل یک پروژه‌ی سمت سرور هستند):
الف) یک پروژه‌ی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویس‌های مرتبط)
ب) یک پروژه‌ی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامه‌ی سمت سرور)

این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژه‌های نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژه‌ی ASP.NET Core هاست کننده‌ی پروژه‌ی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفاده‌ی در پروژه‌ی WASM است.

در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت سرور را میسر می‌کنند:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
   .AddInteractiveServerRenderMode();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، ممکن می‌کنند.

این تعاریف در فایل Program.cs (پروژه‌ی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر می‌کنند تا امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت کلاینت از نوع وب‌اسمبلی، میسر شود:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
    .AddInteractiveWebAssemblyComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
    .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode()
    .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);

نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM

همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار ساده‌است؛ فقط کافی است rendermode@ آن‌را به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظه‌ای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویس‌های سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای فعالسازی یک جزیره‌ی تعاملی وب‌اسمبلی، نمی‌توان کامپوننت RelatedProducts آن‌را مستقیما در پروژه‌ی سمت سرور قرار داد و باید آن‌را به پروژه‌ی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی می‌کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژه‌ی Client و سرور قابل استفاده‌است، به همین جهت مرسوم است یک پروژه‌ی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژه‌ی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشه‌ی Models پروژه‌ی سرور به پوشه‌ی Models پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل می‌کنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net8.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorDemoApp.Shared\BlazorDemoApp.Shared.csproj" />
  </ItemGroup>

</Project>
نیازی نیست تا اینکار را برای پروژه‌ی سرور نیز تکرار کنیم؛ از این جهت که ارجاعی به پروژه‌ی کلاینت، در پروژه‌ی سرور وجود دارد که سبب دسترسی به این پروژه‌ی Shared هم می‌شود.


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژه‌ی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامه‌ی آن قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور

جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
// ...
@using BlazorDemoApp.Client.Components.Store
@using BlazorDemoApp.Client.Components
سطر اول سبب می‌شود تا بتوان به سادگی به اعضای کلاس استاتیک RenderMode، در برنامه‌ی سمت سرور دسترسی یافت. دو using جدید دیگر سبب سهولت دسترسی به کامپوننت‌های قرارگرفته‌ی در این مسیرها در صفحات SSR برنامه‌ی سمت سرور می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول

کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
در اینجا حالت رندر این کامپوننت، به InteractiveWebAssembly تغییر می‌کند. یعنی اینبار قرار است تبدیل به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی شود و نه یک جزیره‌ی Blazor Server که آن‌را در قسمت پنجم بررسی کردیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل می‌شود. یعنی کاملا به پروژه‌ی وب‌اسمبلی منتقل می‌شود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
using BlazorDemoApp.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorDemoApp.Controllers;

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class ProductsController : ControllerBase
{
    private readonly IProductStore _store;

    public ProductsController(IProductStore store) => _store = store;

    [HttpGet("[action]")]
    public IActionResult Related([FromQuery] int productId) => Ok(_store.GetRelatedProducts(productId));
}
این کلاس در مسیر Controllers\ProductsController.cs پروژه‌ی سمت سرور قرار می‌گیرد و کار آن، بازگشت اطلاعات محصولات مشابه یک محصول مشخص است.
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
builder.Services.AddControllers();
// ...
app.MapControllers();

یک نکته: همانطور که مشاهده می‌کنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing  و  ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژه‌ی سمت سرور، هم می‌توان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آن‌ها با page@ مشخص می‌شوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار می‌کنند.

بر این اساس در پروژه‌ی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:

@using BlazorDemoApp.Shared.Models
@inject HttpClient Http

<button class="btn btn-outline-secondary" @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div class="mt-3">
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div class="col-sm">
                        <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        var uri = $"/api/products/related?productId={ProductId}";
        _relatedProducts = await Http.GetFromJsonAsync<IList<Product>>(uri);
    }

}
و ... همین! اکنون برنامه قابل اجرا است و به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات یک محصول انتخابی، کامپوننت RelatedProducts، در حالت وب‌اسمبلی جزیره‌ای اجرا شده و لیست این محصولات مرتبط را نمایش می‌دهد.
در ادامه یکبار برنامه را اجرا می‌کنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'Http' on type 'RelatedProducts'.
There is no registered service of type 'System.Net.Http.HttpClient'.


اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیره‌های وب‌اسمبلی

استثنائی را که مشاهده می‌کنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخ‌داده‌است.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر می‌کنیم:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
به صورت پیش‌فرض در آن pre-rendering نیز فعال است؛ یعنی این کامپوننت دوبار رندر می‌شود:
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمت‌های صفحه‌ی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال می‌شود.

استثنائی را که مشاهده می‌کنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامه‌ی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی می‌کند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکرده‌ایم. به همین جهت است که عنوان می‌کند این سرویس را پیدا نکرده‌است. برای رفع این مشکل، چندین راه‌حل وجود دارند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.


راه‌حل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور

یک راه‌حل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر است:
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient 
{ 
    BaseAddress = new Uri("http://localhost/") 
});
پس از این تعریف، کامپوننت RelatedProducts، در حالت prerendering ابتدایی سمت سرور هم کار می‌کند و برنامه با استثنائی مواجه نخواهد شد.


راه‌حل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی

برای اینکار اینترفیسی را طراحی می‌کنیم که قرارداد نحوه‌ی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه می‌کند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع می‌کند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژه‌ی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آن‌را به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
using BlazorDemoApp.Shared.Models;

namespace BlazorDemoApp.Shared.Data;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId);
}
این همان اینترفیسی است که پیشتر در فایل ProductStore.cs سمت سرور تعریف کرده بودیم؛ با یک تفاوت: متد GetRelatedProducts آن async تعریف شده‌است که نمونه‌ی سمت کلاینت آن باید با متد GetFromJsonAsync کار کند که async است.
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return Task.FromResult<IList<Product>?>(ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id))
                                                                 .ToList());
    }
و اکشن متد متناظر هم باید به صورت زیر await دار شود تا خروجی صحیحی را ارائه دهد:
[HttpGet("[action]")]
public async Task<IActionResult> Related([FromQuery] int productId) =>
        Ok(await _store.GetRelatedProducts(productId));
همچنین پیشتر سرویس آن در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور، ثبت شده‌است و نیاز به نکته‌ی خاصی ندارد.

در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
public class ClientProductStore : IProductStore
{
    private readonly HttpClient _httpClient;

    public ClientProductStore(HttpClient httpClient) => _httpClient = httpClient;

    public IList<Product> GetAllProducts() => throw new NotImplementedException();

    public Product GetProduct(int id) => throw new NotImplementedException();

    public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) =>
        _httpClient.GetFromJsonAsync<IList<Product>>($"/api/products/related?productId={productId}");
}
در این بین بر اساس نیاز کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه، فقط به متد GetRelatedProducts نیاز داریم؛ بنابراین فقط همین مورد در اینجا پیاده سازی شده‌است. پس از این تعریف، نیاز است سرویس فوق را در فایل Program.cs برنامه‌ی کلاینت هم ثبت کرد (به همراه سرویس HttpClient ای که در سازنده‌ی آن تزریق می‌شود):
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ClientProductStore>();
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
به این ترتیب این سرویس در کامپوننت RelatedProducts قابل دسترسی می‌شود و جایگزین سرویس HttpClient تزریقی قبلی خواهد شد. به همین جهت به فایل کامپوننت ProductStore مراجعه کرده و فقط 2 سطر آن‌را تغییر می‌دهیم:
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
@inject IProductStore ProductStore
ب) استفاده از متد GetRelatedProducts این سرویس:
private async Task LoadRelatedProducts()
{
   _loadRelatedProducts = true;
   _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
}
مابقی قسمت‌های این کامپوننت یکی است و تفاوتی با قبل ندارد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهده‌ی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:



راه‌حل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState

با استفاده از سرویس PersistentComponentState می‌توان اطلاعات دریافتی از بانک‌اطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیش‌گرفته‌است. این راه‌حل را در قسمت بعد بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 5 - آشنایی با کلاس ServiceDescriptor
در بخش پنجم از سری نوشتار «تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core»، می‌خواهیم به شرح کلاس ServiceDescriptor بپردازیم. اگر تعریف اینترفیس IServiceCollection را مشاهده کنیم، می‌بینیم که IServicecollection در واقع لیستی از اشیائی از نوع ServiceDescriptor را نگهداری می‌کند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public interface IServiceCollection : 
       ICollection<ServiceDescriptor>, IEnumerable<ServiceDescriptor>,
       IEnumerable, IList<ServiceDescriptor>
    {
    }
}

ServiceProvider و مؤلفه‌های درونی آن، از یک مجموعه از ServiceDescriptor‌ها برای برنامه‌ی شما بر اساس سرویس‌های ثبت شده‌ی توسط IServiceCollection استفاده می‌کنند. ServiceDescriptor حاوی اطلاعاتی در مورد سرویس‌های ثبت شده‌است. اگر به کد منبع این کلاس برویم، می‌بینیم پنج Property اصلی دارد که با استفاده از آن‌ها اطلاعات یک سرویس ثبت و نگهداری می‌شوند. با استفاده از این  اطلاعات در هنگام اجرا ، DI Container به واکشی و ساخت نمونه‌هایی از سرویس درخواستی اقدام می‌کند:

public Type ImplementationType { get; }
public object ImplementationInstance { get; }
public Func<IServiceProvider, object> ImplementationFactory { get; }
public ServiceLifetime Lifetime { get; }
public Type ServiceType { get; }

هر کدام از این Property ‌ها کاربرد خاص خود را دارند:

  • · ServiceType : نوع سرویسی را که می‌خواهیم ثبت شود، مشخص می‌کنیم ( مثلا اینترفیس IMessageService ) .  
  • · ImplementionType : نوع پیاده سازی سرویس مورد نظرمان را مشخص می‌کند ( مثلا کلاس MessageService ).  
  • · LifeTime : طول حیات سرویس را مشخص می‌کند. DI Container بر اساس این ویژگی، اقدام به ساخت و از بین بردن نمونه‌هایی از سرویس می‌کند.  
  • · ImplementionInstance : نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس است.  
  • · ImplementionFactory : یک Delegate است که چگونگی ساخته شدن یک نمونه از پیاده سازی سرویس را در خود نگه می‌دارد. این Delegate یک IServiceProvider را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و یک object را بازگشت می‌دهد.

به صورت عادی، در سناریوهای معمول ثبت سرویس‌ها درون IServiceCollection، نیازی به استفاده از ServiceDescriptor نیست؛ ولی اگر بخواهیم سرویس‌ها را به روش‌های پیشرفته‌تری ثبت کنیم، مجبوریم که به صورت مستقیم با این کلاس کار کنیم.

 

می توانیم یک ServiceDesciriptor را به روش‌های زیر تعریف کنیم:

var serviceDescriptor1 = new ServiceDescriptor(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor2 = ServiceDescriptor.Describe(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor3 = ServiceDescriptor.Singleton(typeof(IMessageServiceB), typeof(MessageServiceBB));

var serviceDescriptor4 = ServiceDescriptor.Singleton<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
در بالا روش‌های تعریف یک ServiceDescriptor را می‌بینید. اولین متد و تعریف پارامترها در سازنده‌ها، روش پایه است؛ ولی برای راحتی کار، توسعه دهندگان تعدادی متد static نیز تعریف کرده‌اند که خروجی آنها یک نمونه از ServiceDescriptor است.

همانطور که دیدیم، IServiceCollection در واقع لیست و مجموعه‌ای از اشیاء است که از نمونه‌های جنریک IServiceCollection ، IList ، IEnumerable و Ienumberabl ارث بری می‌کند؛ بنابراین می‌توان از متدهای تعریف شده‌ی در این اینترفیس‌ها برای IServiceCollection نیز استفاده کرد. حالا ما برای اضافه کردن این سرویس‌های جدید، بدین طریق عمل می‌کنیم:

Services.Add(serviceDescriptor1);

استفاده از متدهای TryAdd() 

به کد زیر نگاه کنید :

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
همانطور که می‌بینید، در اینجا یک اینترفیس را دوبار ثبت کردیم. در این حالت موقع واکشی سرویس، DI Container آخرین نمونه‌ی ثبت شده‌ی برای اینترفیس را واکشی کرده و نمونه سازی می‌کند و به کلاس‌ها تزریق می‌کند. این یکی از مواردی است که ترتیب ثبت کردن سرویس‌های مهم است.

برای جلوگیری از این خطا می‌توانیم از متدهای TryAddSingleton() ، TryAddScoped() و TryAddTransient() استفاده کنیم. این متدها درون فضای نام Microsoft.Extionsion.DependencyInjection.Extension قرار دارند.

عملکرد کلی این متدها درست مثل متد‌های Add() است؛ با این تفاوت که این متد ابتدا IServiceCollection را جستجو می‌کند و اگر برای type مورد نظر سرویسی ثبت نشده بود، آن را ثبت می‌کند:

services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();

جایگذاری یک سرویس با نمونه‌ای دیگر

گاهی اوقات می‌خواهیم یک پیاده سازی دیگر را بجای پیاده سازی فعلی، در DI Container ثبت کنیم. در این حالت از متد Replace() بر روی IServiceCollection برای این کار استفاده می‌کنیم. این متد فقط یک ServiceDescriptor را به عنوان پارامتر ورودی می‌گیرد:

services.Replace(serviceDescriptor3);
ناگفته نماند که متد Replace() فقط اولین سرویس را با نمونه‌ی مورد نظر ما جایگذاری می‌کند. اگر می‌خواهید تمام نمونه سرویس‌های ثبت شده را برای یک نوع حذف کنید، می‌توانید از متد RemoveAll() استفاده کنید:
services.RemoveAll<IMessageServiceB>();

معمولا در پروژه‌های معمول خودمان نیازی به استفاده از Replace() و RemoveAll() نداریم؛ مگر اینکه بخواهیم پیاده سازی اختصاصی خودمان را برای سرویس‌های درونی فریم ورک یا کتابخانه‌های شخص ثالث، بجای پیاده سازی پیش فرض، ثبت و استفاده کنیم.  

 

AddEnumerable()

فرض کنید دارید برنامه‌ی نوبت دهی یک کلینیک را می‌نویسید و به صورت پیش فرض از شما خواسته‌اند که هنگام صدور نوبت، این قوانین را بررسی کنید:

  •   هر شخص در هفته نتواند بیش از 2 نوبت برای یک تخصص بگیرد.
  •   اگر شخص در ماه بیش از 3 نوبت رزرو شده داشته باشد ولی مراجعه نکرده باشد، تا پایان ماه، امکان رزرو نوبت را نداشته باشد .
  •   تعداد نوبت‌های ثبت شده‌ی برای پزشک در آن روز نباید بیش از تعدادی باشد که پزشک پذیرش می‌کند.
  •   و ...

یک روش معمول برای پیاده سازی این قابلیت، ساخت سرویسی برای ثبت نوبت است که درون آن متدی برای بررسی کردن قوانین ثبت نام وجود دارد. خب، ما این کار را انجام می‌دهیم. تست‌های واحد و تست‌های جامع را هم می‌نویسیم و بعد برنامه را انتشار می‌دهیم و همه چیز خوب است؛ تا اینکه مالک محصول یک نیازمندی جدید را می‌خواهد که در آن ما باید قانون زیر را در هنگام ثبت نوبت بررسی کنیم:

  •   نوبت‌های ثبت شده برای یک شخص نباید دارای تداخل باشند.

در این حالت ما باید دوباره سرویس Register را باز کنیم و به متد بررسی کردن قوانین برویم و دوباره کدهایی را برای بررسی کردن قانون جدید بنویسیم و احتمالا کد ما به این صورت خواهد شد:

public class RegisterAppointmentService : RegisterAppointmentService
{
  public Task<Result> RegisterAsync(
    PatientInfoDTO patientIfno , DateTimeOffset requestedDateTime ,
    PhysicianId phusicianId )
  {
      CheckRegisterantionRule(patientInfo);
      // code here
  }

  private Task CheckRegisterationRule(PatientInfoDTO patientInfo)
  {
       CheckRule1(patientInfo);
       CheckRule2(patientInfo);
       CheckRule3(patientInfo);
  }
}  

در این حالت باید به ازای هر قانون جدید، به متد CheckRegisterationRule برویم و به ازای هر قانون، یک متد private جدید را بسازیم. مشکل این روش این است که در این حالت ما مجبوریم با هر کم و زیاد شدن قانون، این کلاس را باز کنیم و آن را تغییر دهیم و با هر تغییر دوباره، تست‌های واحد آن را دوباره نویسی کنیم. در یک کلام در کد بالا اصول Separation of Concern و  Open/Closed Principle را رعایت نمی‌شود.

یک راهکار این است که یک سرویس جداگانه را برای بررسی کردن قوانین بنویسیم و آن را به سرویس ثبت نوبت تزریق کنیم:

public class ICheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
     public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
     {
                CheckRule1(patientInfo);
                CheckRule2(patientInfo);
                CheckRule3(patientInfo);
      }
}

public class RegisterAppointmentService : IRegisterAppointmentService
{
  private ICheckRegisterationRuleForAppointmentService  _ruleChecker;
 
  public RegisterAppointmentService (RegisterAppointmentService  ruleChecker)
  {
          _ruleChecker = ruleChecker;  
  }

  public Task<Result> RegisterAsync(
     PatientInfoDTO patientIfno , 
     DateTimeOffset requestedDateTime , 
     PhysicianId phusicianId )
  {
             _ruleChecker.CheckRegisterantionRule(patientInfo);
                // code here
  }
}

با این کار وظیفه‌ی چک کردن قوانین و وظیفه‌ی ثبت و ذخیره سازی قوانین را از یکدیگر جدا کردیم؛ ولی همچنان در سرویس بررسی کردن قوانین، اصل Open/Closed رعایت نشده‌است. خب راه حل چیست !؟

یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از الگوی قوانین یا Rule Pattern است. برای اجرای این الگو، می‌توانیم با تعریف یک اینترفیس کلی برای بررسی کردن قانون، به ازای هر قانون یک پیاده سازی اختصاصی را داشته باشیم:


interface IAppointmentRegisterationRule
{
  Task CheckRule(PatientInfo patientIfno);
}

public class AppointmentRegisterationRule1 : IAppointmentRegisterationRule
{
      public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
      {
          Console.WriteLine("Rule 1 is checked");
          return Task.CompletedTask;
      }
}

public class AppointmentRegisterationRule2 : IAppointmentRegisterationRule
{
     public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
     {
Console.WriteLine("Rule 2 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule3 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 3 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule4 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 4 is checked"); return Task.CompletedTask; } }
حالا که ما قوانین خودمان را تعریف کردیم، به روش زیر می‌توانیم آن‌ها را درون سازنده ثبت کنیم:
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule1>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule2>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule3>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule4>();
حالا می‌توانیم درون سازنده‌ی سرویس مورد نظرمان، لیستی از سرویس‌های ثبت شده‌ی برای یک نوع خاص را به با استفاده از اینترفیس جنریک IEnumerable<T> دریافت کنیم که در اینجا T، برابر نوع سرویس مورد نظرمان است:
public class CheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
       private IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> _rules ;

       public CheckRegisterationRuleForAppointmentService(IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> rules)
       {
           _rules = rules;
       }

      public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
      {
          foreach(var rule in rules)
          {
                rule.CheckRule(patientInfo);
          }
      }
}
با این تغییرات، هر زمانیکه خواستیم می‌توانیم با استفاده از DI Container، قوانین جدیدی را اضافه یا کم کنیم و با این کار، اصل Open/Closed را نیز رعایت کرده‌ایم.

 کد بالا به نظر کامل می‌آید ولی مشکلی دارد! اگر در DI Container برای IAppointmentRegisterationRule یک قانون را دو یا چند بار ثبت کنیم، در هر بار بررسی کردن قوانین، آن را به همان تعداد بررسی می‌کند و اگر این فرآیند منابع زیادی را به کار می‌گیرد، می‌تواند عملکرد برنامه‌ی ما را به هم بریزد.  برای جلوگیری از این مشکل، از متد TryAddEnumerabl() استفاده می‌کنیم که لیستی از ServiceDescriptor ‌ها را می‌گیرد و هر serviceDescriptor را فقط یکبار ثبت می‌کند:

services.TryAddEnumerable(new[] {
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule1)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule2)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule3)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule4)),
});

مطالب
کار با Razor در ASP.NET Core 2.0
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 5 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.


ایجاد یک پروژه با استفاده Razor

در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد می‌کنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد می‌کنیم.

مراحل:

1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال می‌کنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
 services.AddMvc();
و بعد کد زیر را که مربوط به اجرای پروژه‌ی hello Word است ، از متد Configure حذف می‌کنیم:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
در نهایت محتویات  فایل StartUp به صورت زیر می‌باشد:

namespace Razor
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}


ایجاد یک Model
 یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductID { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { set; get; }
    }
}

ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام داده‌ایم. درخواست‌هایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال می‌کند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد می‌کنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}
در این کلاس یک Action Method را به نام index ایجاد می‌کنیم. سپس در آن یک شیء را از مدل ایجاد و مقدار دهی و آن‌را به View ارسال می‌کنیم تا در زمان بارگذاری View از این شیء استفاده نماییم. نیاز نیست نام View را مشخص کنید. به صورت پیشفرض نام View با نام اکشن متد یکسان می‌باشد.

 
ایجاد View
 برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد می‌کنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View می‌باشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
 
@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    Content will go here
</body>
</html>

تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نموده‌ایم که قابلیت استفاده‌ی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوه‌ی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.


استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد می‌کند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده می‌کنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده می‌کنیم. به کد زیر دقت کنید:

@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>
خط اولی که در View تعریف شده است، با استفاده از عبارت model@ مانند تعریف نوع مدل می‌باشد و کار اتصال مدل به View را انجام میدهد و همین خط باعث میشود زمانی که شما در تگ body عبارت Model@ وبعد دات (.) را میزنید، لیست خصوصیات آن مدل ظاهر میشوند. لیست شدن خصوصیات بعد از دات(.) یکی از کارهای پیشفرض ویژوال استودیو می‌باشد؛ برای اینکه از خطاهای احتمالی کاربر جلوگیری کند.

نتیجه خروجی بالا مانند زیر می‌باشد:

 



معرفی View Imports

زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در View‌ها میشود. برای بهبود این وضعیت می‌توانید یک کلاس View Import را در پوشه‌ی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفته‌اند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.

در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب می‌کنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن  Razor View Imports است) انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.


نکته: استاندارد نام گذاری این View این می‌باشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
 
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نام‌های خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
 @using Razor.Models
در این کلاس شما فقط میتوانید فضاهای نام را مانند بالا قرار دهید. پس از آم قسمت فضاهای نام اضافی در Viewها قابل حذف میشوند و در این حالت فقط نام کلاس مدل را در بالای فرم قرار میدهیم مانند زیر:
@model Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>


Layout ها

یکی دیگر از عبارت‌های مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{
    Layout = null;
}
شما می‌توانید در بین {} کدهای سی شارپ را قرار دهید. حالا مقدار Layout را مساوی نال قرار داده‌ایم که بگوییم View مستقلی است و از قالب مشخصی استفاده نمی‌کند.

از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آن‌ها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد می‌کنیم و از آن در View ها استفاده می‌کنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
 
Layout
طرحبندی  Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشه‌ی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب می‌کنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
 


هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند: 
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
طرحبندی‌ها فرم خاصی از View هستند و دو عبارت @ در کدهای آن وجود دارد. در اینجا فراخوانی RenderBody@ سبب درج محتویات View مشخص شده توسط Action Method در این مکان می‌شود. عبارت دیگری که در اینجا وجود دارد، ViewBag است که برای مشخص کردن عنوان در اینجا استفاده شده‌است.
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه می‌دهد تا مقادیر و داده‌ها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال می‌کنیم، این مورد چگونه کار می‌کند.

عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده می‌کند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه می‌شود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاری‌های ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <style>
        #mainDiv {
            padding: 20px;
            border: solid medium black;
            font-size: 20pt
        }
    </style>
</head>
<body>
    <h1>Product Information</h1>
    <div id="mainDiv">
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
در اینجا یک عنصر عنوان و همچنین بعضی از CSS‌ها را به عنصر div که حاوی عبارت RenderBody@ است، اضافه کرده‌ام؛ فقط برای اینکه مشخص شود، چه محتوایی از طرحبندی سایت می‌آید و چه چیزی از View.
 

اعمال Layout

برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آن‌را مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آن‌را مانند المنت‌های head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product
@{
    Layout = "_BasicLayout";
    ViewBag.Title = "Product";
}
در خاصیت Layout، مقدار را برابر نام فایل Layout، بدون پسوند cshtml آن قرار میدهیم. Razor در مسیر پوشه Views/shared و پوشه Views/Home فایل Layout را جستجو می‌کند.
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی می‌کنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه ساده‌ای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه می‌دهد و داده‌ها را به کاربر منتقل می‌کند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش می‌کند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه می‌شود؛ مانند عکس زیر:
 


 
View Start

بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که می‌توان کنترل بیشتری بر روی آن‌ها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده می‌کنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آن‌ها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آن‌را در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا می‌کنیم، MVC به دنبال فایل View Start می‌گردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا می‌کند و الویت این فایل از تمام فایل‌های دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.

برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشه‌ی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب می‌کنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب می‌کنیم؛ مانند تصویر زیر:


ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینه‌ی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر می‌باشد:
@{
    Layout = "_Layout";
}
برای اعمال Layout جدید به تمام Viewها، مقدار Layout را معادل طرحبندی خود تغییر میدهیم؛ مانند کد زیر: 
@{
    Layout = "_BasicLayout";
}
از آنجا که فایل View Start دارای مقداری برای Layout می‌باشد، می‌توانیم عبارت‌های مربوطه را در Index.cshtml‌ها حذف کنیم:
@model Product
@{
    ViewBag.Title = "Product";
}
در اینجا لازم نیست مشخص کنیم که من می‌خواهم از فایل View Start استفاده کنم. MVC این فایل را پیدا خواهد کرد و از محتویات آن به طور خودکار استفاده می‌کند. البته باید دقت داشت که مقادیر تعریف شده‌ی در فایل View اولویت دارند و باعث میشوند با معادل‌های فایل View Start جایگزین شوند.

شما همچنین می‌توانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمت‌های مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیک‌ترین فایل View start، پردازش می‌شود. به این معنا که شما می‌توانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.

نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمی‌خواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آن‌را صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض می‌کند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین می‌کند.
 

استفاده از عبارت‌های شرطی در Razor
 
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و نحوه استفاده‌ی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقش‌هایی که توسط View و Action متدها انجام می‌شود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین ساده‌ای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند:

کامپوننت 
انجام میشود 
انجام نمیشود 
  Action Method    یک شیء ViewModel را به View ارسال می‌کند.
  یک فرمت داده را به View ارسال می‌کند.
  View    از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده می‌کند.
  هر جنبه‌ای از شیء View Model مشخصات را تغییر می‌دهد.
 
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمت‌های مختلف برنامه را دارید. همانطور که می‌بینید، می‌توانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایل‌ها شامل دستورالعمل‌های سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
می‌توان برای خصوصیت price، در اکشن متد فرمتی را تعریف و بعد آن را به View ارسال کنیم. این روش کار می‌کند، اما استفاده از این رویکرد منافع الگوی MVC را تضعیف می‌کند و توانایی من برای پاسخ دادن به تغییرات در آینده را کاهش می‌دهد. باید به یاد داشته باشید که در ASP NET Core MVC، استفاده مناسب از الگوی MVC اجتناب ناپذیر است و شما باید از تاثیر تصمیمات طراحی و کدگذاری که انجام می‌دهید مطلع باشید.
 

پردازش داده‌ها در مقابل فرمت

تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت داده‌ها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کرده‌ام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء داده‌‌ای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی می‌کند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.


اضافه نمودن مقدار داده ای

ساده‌ترین کاری را که می‌توانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایج‌ترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
 <p>Product Name: @Model.Name</p>
شما همچنین می‌توانید یک مقدار را با استفاده قابلیت ViewBag نیز به View ارسال نمایید که از این قابلیت در Layout برای تنظیم کردن محتوای عنوان استفاده کردیم. اما در حالت زیر یک مدل نوع دار را به سمت View ارسال کرده‌ایم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Razor.Models;


namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}

خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز می‌گرداند که می‌تواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شده‌است: 
 <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
نتیجه آن‌را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:



تنظیم مقادیر مشخص

شما همچنین می‌توانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
<p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">    
<p>Product Name: @Model.Name</p>    
<p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>   
 <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> 
</div>
در اینجا از عبارات Razor، برای تعیین مقدار برای برخی از ویژگی‌های داده در عنصر div استفاده کرده‌ام.

نکته: ویژگی‌های داده‌ها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگی‌های سفارشی برای سال‌ها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آن‌ها برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنند.

اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2">    <p>Product Name: Kayak</p>    <p>Product Price: £275.00</p>    <p>Stock Level: 2</p> </div>


استفاده از عبارت‌های شرطی

Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شده‌اند می‌بینید:

@model Product
@{ ViewBag.Title = "Product Name"; }
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">  
  <p>Product Name: @Model.Name</p>   
 <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
   <p>Stock Level:       
 @switch (ViewBag.StockLevel)
{
    case 0:@:Out of Stock                break;           
    case 1:          
    case 2:        
    case 3:            
    <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>         
       break;      
    default:            
    @: @ViewBag.StockLevel in Stock          
      break;      
  }    
</p>
</div>


برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار می‌دهیم. درون قطعه کد Razor، می‌توانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
 <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
در اینجا لازم نیست عناصر یا عبارات را در نقل قول قرار دهیم و یا آنها را به روش خاصی تعریف کنیم. موتور Razor این را به عنوان خروجی برای پردازش تفسیر خواهد کرد.
با این حال، اگر می‌خواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،‌می‌توانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.