مطالب
کارهایی جهت بالابردن کارآیی Entity Framework #2

در ادامه‌ی مطلب قبلی، نکاتی دیگر را جهت افزایش کارآیی سیستم‌های مبتنی بر EF اشاره خواهیم کرد:

عدم استفاده از کوئری‌های کلی

فرض کنید در یک فرم جستجو، 4 تکست باکس FirstName, LastName, City و PostalZipCode برای عملیات جستجو در نظر گرفته شده است و کاربر می‌تواند بر اساس آنها جستجو را انجام دهد.

var searchModel = new Pupil
{
    FirstName = "Ben",
    LastName = null,
    City = null,
    PostalZipCode = null
};

List<Pupil> pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.City == null || p.LastName == searchModel.City)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
    .Take(100)
    .ToList()
در کد بالا کاربر فقط فیلد نام را برای جستجو انتخاب کرده است و سایر فیلدها را خالی در نظر گرفته است و کوئری بالا صادر شده است و دستورات زیر به اس کیو ال ارسال شده‌اند:
 USE [EFSchoolSystem]
DECLARE @p__linq__0 NVarChar(4000) SET @p__linq__0 = 'Ben'
DECLARE @p__linq__1 NVarChar(4000) SET @p__linq__1 = 'Ben'
DECLARE @p__linq__2 NVarChar(4000) SET @p__linq__2 = ''
DECLARE @p__linq__3 NVarChar(4000) SET @p__linq__3 = ''
DECLARE @p__linq__4 NVarChar(4000) SET @p__linq__4 = ''
DECLARE @p__linq__5 NVarChar(4000) SET @p__linq__5 = ''
DECLARE @p__linq__6 NVarChar(4000) SET @p__linq__6 = ''
DECLARE @p__linq__7 NVarChar(4000) SET @p__linq__7 = ''

-- Executed query
SELECT TOP (100)
        [Extent1].[PupilId] AS [PupilId] ,
        [Extent1].[FirstName] AS [FirstName] ,
        [Extent1].[LastName] AS [LastName] ,
        [Extent1].[Address1] AS [Address1] ,
        [Extent1].[Adderss2] AS [Adderss2] ,
        [Extent1].[PostalZipCode] AS [PostalZipCode] ,
        [Extent1].[City] AS [City] ,
        [Extent1].[PhoneNumber] AS [PhoneNumber] ,
        [Extent1].[SchoolId] AS [SchoolId] ,
        [Extent1].[Picture] AS [Picture]
FROM    [dbo].[Pupils] AS [Extent1]
WHERE   (@p__linq__0 IS NULL OR [Extent1].[FirstName] = @p__linq__1)
        AND (@p__linq__2 IS NULL OR [Extent1].[LastName] = @p__linq__3)
        AND (@p__linq__4 IS NULL OR [Extent1].[LastName] = @p__linq__5)
        AND (@p__linq__6 IS NULL OR [Extent1].[PostalZipCode] = @p__linq__7)
هنگامیکه کوئری، سمت اس کیو ال سرور اجرا می‌شود، در صورتیکه پلن مربوط به آن وجود نداشته باشد، اس کیو ال سرور اقدام به ایجاد پلن، براساس پارامترهای ورودی می‌کند و از این به بعد، کوئری‌هایی یکسان، با پارامترهای متفاوت، از پلن کش شده استفاده خواهند کرد و از ایجاد پلن دیگری بدلیل هزینه بر بودن آن جلوگیری می‌شود.
مشکلی که در این دسته از کوئری‌های عمومی ایجاد می‌گردد آن است که ممکن است پلنی که برای یک گروه از پارامترهای ورودی مناسب باشد (جستجو بر اساس نام) برای سایر پارامترهای ورودی نامناسب باشد. تصور کنید تمام دانش آموزان، در شهر نیویورک یا بوستون زندگی می‌کنند. بنابراین این ستون از تنوع انتخاب کمتری برخوردار است در مقایسه با ستون نام خانوادگی و فرض کنید پلن، براساس پارامتر شهر ایجاد شده است. بنابراین ایجاد این پلن برای سایر پارامترها از کارآیی کافی برخوردار نیست. این مشکل با نام Bad Parameter Sniffing شناخته می‌شود و درباره‌ی Parameter Sniffing در اینجا به تفصیل اشاره شده است.
این مشکل زمانی بیشتر مشکل ساز خواهد شد که 99 درصد دانش آموزان در شهر نیویورک و فقط 1 درصد آن‌ها در شهر بوستون زندگی می‌کنند و پلن ایجاد شده بر اساس پارامتر شهر بوستون باشد.

راه حل اول:
برای حل این مشکل تنها یک راه حل خاص وجود ندارد و باید براساس شرایط برنامه، کوئری از حالت عمومی خارج گردد؛ مانند زیر:
 if (searchModel.City == null)
{
    pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
        .Take(100)
        .ToList();
}
else
{
    pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.City == null || p.LastName == searchModel.City)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
        .Take(100)
        .ToList();
}

راه حل دوم:

کامپایل مجدد پلن در اجرای هر کوئری، اما این راه حل سرباری را تحمیل می‌کند. بدین منظور مترجم زیر را ایجاد کنید:
public class RecompileDbCommandInterceptor : IDbCommandInterceptor
{
    public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
    {
        if(!command.CommandText.EndsWith(" option(recompile)"))
        {
            command.CommandText += " option(recompile)";
        }
    }
    //and implement other interface members
}
و مانند زیر استفاده کنید:
 var interceptor = new RecompileDbCommandInterceptor();
DbInterception.Add(interceptor);
var pupils = db.Pupils.Where(p => p.City = city).ToList();
DbInterception.Remove(interceptor);

راه حل سوم:

استفاده از اجرای به تعویق افتاده به شکل زیر است:

var result = db.Pupils.AsQueryable();

if(searchModel.FirstName != null )
     result = result.Where(p => p.FirstName == searchModel.FirstName);

if(searchModel.LastName != null )
     result = result.Where(p => p.LastName == searchModel.LastName);

if(searchModel.PostalZipCode != null )
     result = result.Where(p => p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode);

if(searchModel.City != null )
     result = result.Where(p => p.City == searchModel.City);

افزونگی کشِ پلن

استفاده‌ی مجدد از پلن بدلیل عدم ایجاد مجدد آن در زمان اجرای هر کوئری، بسیار خوب است. برای استفاده‌ی مجدد از پلن، باید دستورات ارسالی یکسان باشند؛ مانند کوئری‌های پارامتریک. در EF هنگامیکه از متغیرها استفاده کنید، کوئری‌ها پارامتریک تولید می‌کند؛ اما یک استثناء وجود دارد: ()Skip و ()Take

2 متد فوق بیشتر جهت صفحه بندی استفاده می‌شوند:

var schools = db.Schools
    .OrderBy(s => s.PostalZipCode)
    .Skip(model.Page * model.ResultsPerPage)
    .Take(model.ResultsPerPage)
    .ToList();
فرض کنید مقدار ResultsPerPage برابر 100 باشد و مقدار Page برابر 417. کوئری ارسالی به شکل زیر خواهد بود:

حال اگر قصد دریافت اطلاعات صفحه‌ی 500 را داشته باشید، مقادیر کوئری بعدی بترتیب 100 و 50000 خواهد بود و بجای مقادیر تصویر بالا 100 و 50000 قرار داده می‌شوند و کوئری متفاوتی با پلن متفاوتی ایجاد خواهد شد و اس کیو ال پلن کوئری قبلی را مورد استفاده قرار نخواهد داد و با اجرای کوئری دوم، پلن متفاوتی ایجاد خواهد کرد که این باعث ایجاد افزونگی پلن‌ها خواهد شد و همانگونه که قبلا اشاره شد ایجاد پلن جدید هزینه بر است.

نکته: جهت مشاهده پلن‌های کش شده در اس کیو ال، دستور زیر اجرا کنید:
SELECT  text, query_plan
FROM    sys.dm_exec_cached_plans
        CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(plan_handle)
        CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(plan_handle)
درصورتیکه کوئری دوم را برای صفحه 500 اجرا کنید، مشاهده خواهید کرد پلن کش شده‌ی دیگری ایجاد شده است. این افزونگی، نامناسب است به دو دلیل:
  1. صدمه به کارآیی؛ هربار EF یک کوئری و اس کیو ال یک پلن جدید را ایجاد می‌کنند.
  2. افزایش اشغال حافظه؛ کش شدن کوئری‌ها توسط EF سمت کلاینت و کش شدن پلن‌ها در اس کیو ال سرور (کش بی رویه‌ی پلن‌ها باعث حذف سایر پلن‌های مورد استفاده بدلیل محدودیت حافظه می‌شود که امکان بروز اختلال در کارآیی را به‌همراه خواهد داشت.)


علت بروز مشکل:

هنگامیکه یک مقدار int، به متدهای ()Skip و ()Take ارسال می‌شود، EF نمی‌تواند تشخیص دهد این مقدار ارسالی ثابت (absolute) مانند (100)Take است یا توسط یک متغیر مانند (متغیر)Take تولید شده است. به همین خاطر EF مقدار ارسال شده را پارامتریک در نظر نمی‌گیرد.


راه حل:

در EF6 پیاده سازی دیگری برای متدهای ()Skip و ()Take ارائه شده است که برای حل مشکل فوق می‌توان به کار گرفت، این پیاده سازی امکان دریافت lambada بجای int را دارد که باعث ایجاد کوئری‌های پارامتریک خواهد شد.

int resultsToSkip = model.Page * model.ResultsPerPage;
var schools = db.Schools
    .OrderBy(s => s.PostalZipCode)
    .Skip(() => resultsToSkip) //must pre-calculate this value
    .Take(() => model.ResultsPerPage)
    .ToList();
اکنون کوئری ارسال شده به اس کیو ال به صورت زیر خواهد بود:

همانطور که مشاهده می‌کنید این بار  EF کوئری پارامتریک ایجاد و ارسال کرده است.
مطالب
NoSQL و مایکروسافت
روشی را که مایکروسافت برای پرداختن به مقوله NoSQL تاکنون انتخاب کرده است، قرار دادن ویژگی‌هایی خاصی از دنیای NoSQL مانند امکان تعریف اسکیمای متغیر، داخل مهم‌ترین بانک اطلاعاتی رابطه‌ای آن، یعنی SQL Server است، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. همچنین در سمت محصولات پردازش ابری آن نیز امکان دسترسی به محصولات NoSQL کاملی وجود دارد.

1) Azure table storage
Azure table storage در حقیقت یک Key-value store ابری است و برای کار با آن از اینترفیس پروتکل استاندارد OData استفاده می‌شود. علت استفاده و طراحی یک سیستم Key-value store در اینجا، مناسب بودن اینگونه سیستم‌ها جهت مقاصد عمومی است و به این ترتیب می‌توان به بازه بیشتری از مصرف کنندگان، خدمات ارائه داد.
پیش از ارائه Azure table storage، مایکروسافت سرویس خاصی را به نام SQL Server Data Services که به آن SQL Azure نیز گفته می‌شود، معرفی کرد. این سرویس نیز یک Key-Value store است؛ هرچند از SQL Server به عنوان مخزن نگهداری اطلاعات آن استفاده می‌کند.


2) SQL Azure XML Columns
فیلدهای XML از سال 2005 به امکانات توکار SQL Server اضافه شدند و این نوع فیلدها، بسیاری از مزایای دنیای NoSQL را درون SQL Server رابطه‌ای مهیا می‌سازند. برای مثال با تعریف یک فیلد به صورت XML، می‌توان از هر ردیف به ردیفی دیگر، اطلاعات متفاوتی را ذخیره کرد؛ به این ترتیب امکان کار با یک فیلد که می‌تواند اطلاعات یک شیء را قبول کند و در حقیقت امکان تعریف اسکیمای پویا و متغیر را در کنار امکانات یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که از اسکیمای ثابت پشتیبانی می‌کند، میسر می‌شود. در این حالت در هر ردیف می‌توان تعدادی ستون ثابت را با یک ستون XML با اسکیمای کاملا پویا ترکیب کرد.
همچنین SQL Server در این حالت قابلیتی را ارائه می‌دهد که در بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL میسر نیست. در اینجا در صورت نیاز و لزوم می‌توان اسکیمای کاملا مشخصی را به یک فیلد XML نیز انتساب داد؛ هر چند این مورد اختیاری است و می‌توان یک un typed XML را نیز بکار برد. به علاوه امکانات کوئری گرفتن توکار از این اطلاعات را به کمک XPath ترکیب شده با T-SQL، نیز فراموش نکنید.
بنابراین اگر یکی از اهداف اصلی گرایش شما به سمت دنیای NoSQL، استفاده از امکان تعریف اطلاعاتی با اسکیمای متغیر و پویا است، فیلدهای نوع XML اس کیوال سرور را مدنظر داشته باشید.
یک مثال عملی: فناوری Azure Dev Fabric's Table Storage (نسخه Developer ویندوز Azure که روی ویندوزهای معمولی اجرا می‌شود؛ یک شبیه ساز خانگی) به کمک SQL Server و فیلدهای XML آن طراحی شده است.


3) SQL Azure Federations
در اینجا منظور از Federations در حقیقت همان پیاده سازی قابلیت Sharding بانک‌های اطلاعاتی NoSQL توسط SQL Azure است که برای توزیع اطلاعات بر روی سرورهای مختلف طراحی شده است. به این ترتیب دو قابلیت Partitioning و همچنین Replication به صورت خودکار در دسترس خواهند بود. هر Partition در اینجا، یک SQL Azure کامل است. بنابراین چندین بانک اطلاعاتی فیزیکی، یک بانک اطلاعاتی کلی را تشکیل خواهند داد.
هرچند در اینجا Sharding  (که به آن Federation member گفته می‌شود) و در پی آن مفهوم «عاقبت یک دست شدن اطلاعات» وجود دارد، اما درون یک Shard یا یک Federation member، مفهوم ACID پیاده سازی شده است. از این جهت که هر Shard واقعا یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای است. اینجا است که مفهوم برنامه‌های  Multi-tenancy را برای درک آن باید درنظر داشت. برای نمونه یک برنامه وب را درنظر بگیرید که قسمت اصلی اطلاعات کاربران آن بر روی یک Shard قرار دارد و سایر اطلاعات بر روی سایر Shards پراکنده شده‌اند. در این حالت است که یک برنامه وب با وجود مفهوم ACID در یک Shard می‌تواند سریع پاسخ دهد که آیا کاربری پیشتر در سایت ثبت نام کرده است یا خیر و از ثبت نام‌های غیرمجاز جلوگیری به عمل آورد.
در اینجا تنها موردی که پشتیبانی نشده‌است، کوئری‌های Fan-out می‌باشد که پیشتر در مورد آن بحث شد. از این جهت که با نحوه خاصی که Sharding آن طراحی شده است، نیازی به تهیه کوئری‌هایی که به صورت موازی بر روی کلیه Shards برای جمع آوری اطلاعات اجرا می‌شوند، نیست. هر چند از هر shard با استفاده از برنامه‌های دات نت، می‌توان به صورت جداگانه نیز کوئری گرفت.


4) OData
اگر به CouchDB و امکان دسترسی به امکانات آن از طریق وب دقت کنید، در محصولات مایکروسافت نیز این دسترسی REST API پیاده سازی شده‌اند.
OData یک RESTful API است برای دسترسی به اطلاعاتی که به شکل XML یا JSON بازگشت داده می‌شوند. انواع و اقسام کلاینت‌هایی برای کار با آن از جاوا اسکریپت گرفته تا سیستم‌های موبایل، دات نت و جاوا، وجود دارند. از این API نه فقط برای خواندن اطلاعات، بلکه برای ثبت و به روز رسانی داده‌ها نیز استفاده می‌شود. در سیستم‌های جاری مایکروسافت، بسیاری از فناوری‌ها، اطلاعات خود را به صورت OData دراختیار مصرف کنندگان قرار می‌دهند مانند Azure table storage، کار با SQL Azure از طریق WCF Data Services (جایی که OData از آن نشات گرفته شده)، Azure Data Market (برای ارائه فیدهایی از اطلاعات خصوصا رایگان)، ابزارهای گزارشگیری مانند SQL Server reporting services، لیست‌های شیرپوینت و غیره.
به این ترتیب به بسیاری از قابلیت‌های دنیای NoSQL مانند کار با اطلاعات JSON بدون ترک دنیای رابطه‌ای می‌توان دسترسی داشت.


5) امکان اجرای MongoDB و امثال آن روی سکوی کاری Azure
امکان توزیع MongoDB بر روی یک Worker role سکوی کاری Azure وجود دارد. در این حالت بانک‌های اطلاعاتی این سیستم‌ها بر روی Azure Blob Storage قرار می‌گیرند که به آن‌ها Azure drive نیز گفته می‌شود. همین روش برای سایر بانک‌های اطلاعاتی NoSQL نیز قابل اجرا است.
به علاوه امکان اجرای Hadoop نیز بر روی Azure وجود دارد. مایکروسافت به کمک شرکتی به نام HortonWorks نسخه ویندوزی Hadoop را توسعه داده‌اند. HortonWorks را افرادی تشکیل داده‌اند که پیشتر در شرکت یاهو بر روی پروژه Hadoop کار می‌کرده‌اند.


6) قابلیت‌های فرا رابطه‌ای SQL Server
الف) فیلدهای XML (که در ابتدای این مطلب به آن پرداخته شد). به این ترتیب می‌توان به یک اسکیمای انعطاف پذیر، بدون از دست دادن ضمانت ACID رسید.
ب) فیلد HierarchyId برای ذخیره سازی اطلاعات چند سطحی. برای مثال در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا، یک سند می‌تواند سند دیگری را در خود ذخیره کند و الی آخر.
ج) Sparse columns؛ ستون‌های اسپارس تقریبا شبیه به Key-value stores عمل می‌کنند و یا حتی Wide column stores نیز با آن قابل مقایسه است. در اینجا هنوز اسکیما وجود دارد، اما برای نمونه علت استفاده از Wide column stores این نیست که واقعا نمی‌دانید ساختار داده‌های مورد استفاده چیست، بلکه در این حالت می‌دانیم که در هر ردیف تنها از تعداد معدودی از فیلدها استفاده خواهیم کرد. به همین جهت در هر ردیف تمام فیلدها قرار نمی‌گیرند، چون در اینصورت تعدادی از آن‌ها همواره خالی باقی می‌ماندند. مایکروسافت این مشکل را با ستون‌های اسپارس حل کرده است؛ در اینجا هر چند ساختار کلی مشخص است، اما مواردی که هر بار استفاده می‌شوند، تعداد محدودی می‌باشند. به این صورت SQL Server تنها برای ستون‌های دارای مقدار، فضایی را اختصاص می‌دهد. به این ترتیب از لحاظ فیزیکی و ذخیره سازی نهایی، به همان مزیت Wide column stores خواهیم رسید.
د) FileStreams در اس کیوال سرور بسیار شبیه به پیوست‌های سندهای بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا هستند. در اینجا نیز اطلاعات در فایل سیستم ذخیره می‌شوند اما ارجاعی به آن‌ها در جداول مرتبط وجود خواهند داشت.


7) SQL Server Parallel Data Warehouse Edition
SQL PDW، نگارش خاصی از SQL Server است که در آن یک شبکه از SQL Serverها به صورت یک وهله منطقی SQL Server در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد.
این نگارش، از فناوری خاصی به نام MPP یا massively parallel processing برای پردازش کوئری‌ها استفاده می‌کند. در اینجا همانند بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، یک کوئری به نود اصلی ارسال شده و به صورت موازی بر روی تمام نودها پردازش گردیده (همان مفهوم Map Reduce که پیشتر در مورد آن بحث شد) و نتیجه در اختیار مصرف کننده قرار خواهد گرفت. نکته مهم آن نیز در عدم نیاز به نوشتن کدی جهت رخ دادن این عملیات از طرف برنامه نویس‌ها است و موتور پردازشی آن جزئی از سیستم اصلی است. تنها کافی است یک کوئری SQL صادر گردد تا نتیجه نهایی از تمام سرورها جمع آوری و بازگردانده شود.
این نگارش ویژه تنها به صورت یک Appliance به فروش می‌رسد (به صورت سخت افزار و نرم افزار باهم) که در آن CPU‌ها، فضاهای ذخیره سازی اطلاعات و جزئیات شبکه به دقت از پیش تنظیم شده‌اند.
نظرات مطالب
روشی جهت یافتن فیلدهای استفاده شده درون Stored Procedure ، Function و View
سلام
با این کوئری که شما گفتید اگر View, Function , Stored Procedure رمز شده باشند
دیگه نمی‌تونه جواب بده
ولی با این کوئری امکانش هست
SELECT TABLE_NAME,
       column_Name
FROM   INFORMATION_SCHEMA.COLUMNS
WHERE  column_Name LIKE '%' + 'Name' + '%' 
نظرات مطالب
اهمیت code review
هر دو کوئری رو میشه تبدیل به یک کوئری کرد : SELECT Pnumber, UserLevel FROM listuser where blabla و اون وقت بهتر خواهد بود که از DataReader استفاده شود. البته نه در این متد.
و کسانی هم که نمی‌خواهند از ORM استفاده کنند، Wrappers خیلی خوبی بعد از دات نت 4 برای ADO.NET اومده. مطلب در موردش در سایت هست تحت عنوان Micro ORMs
مطالب
استفاده از خواص راهبری در EF Code first جهت ساده سازی کوئر‌ی‌ها
گاهی از اوقات یافتن معادل LINQ کوئری‌های SQLایی که پیشتر به سادگی و بر اساس ممارست، در کسری از دقیقه نوشته می‌شدند، آنچنان ساده نیست. برای مثال فرض کنید یک سری پروژه وجود دارند که به ازای هر پروژه، تعدادی بازخورد ثبت شده است. هر بازخورد نیز دارای وضعیت‌هایی مانند «در حال انجام» و «انجام شد» است. می‌خواهیم کوئری LINQ سازگار با EF ایی را تهیه کنیم که تعداد موارد «در حال انجام» را نمایش دهد.
بر این اساس، کلاس‌های مدل دومین مساله به صورت زیر خواهند بود:
    public class Project
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<ProjectIssue> ProjectIssues { set; get; }
    }

    public class ProjectIssue
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        [ForeignKey("ProjectStatusId")]
        public virtual ProjectIssueStatus ProjectIssueStatus { set; get; }
        public int ProjectStatusId { set; get; }

        [ForeignKey("ProjectId")]
        public virtual Project Project { set; get; }
        public int ProjectId { set; get; }
    }

    public class ProjectIssueStatus
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<ProjectIssue> ProjectIssues { set; get; }
    }
یک پروژه می‌تواند تعدادی Issue ثبت شده داشته باشد. هر Issue نیز دارای وضعیتی مشخص است.
اگر EF Code first را وادار به تهیه جداول و روابط معادل کلاس‌های فوق کنیم:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<ProjectIssueStatus> ProjectStatus { get; set; }
        public DbSet<ProjectIssue> ProjectIssues { get; set; }
        public DbSet<Project> Projects { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var project1 = new Project { Name = "پروژه جدید" };
            context.Projects.Add(project1);

            var stat1 = new ProjectIssueStatus { Name = "درحال انجام" };
            var stat2 = new ProjectIssueStatus { Name = "انجام شد" };
            context.ProjectStatus.Add(stat1);
            context.ProjectStatus.Add(stat2);

            var issue1 = new ProjectIssue
            {
                Body = "تغییر قلم گزارش",
                ProjectIssueStatus = stat1,
                Project = project1
            };
            var issue2 = new ProjectIssue
            {
                Body = "تغییر لوگوی گزارش",
                ProjectIssueStatus = stat1,
                Project = project1
            };
            context.ProjectIssues.Add(issue1);
            context.ProjectIssues.Add(issue2);

            base.Seed(context);
        }
    }
 به شکل زیر خواهیم رسید:


سابقا برای یافتن تعداد متناظر با هر IssueStatus خیلی سریع می‌شد چنین کوئری را نوشت:


اما اکنون معادل آن با EF Code first چیست؟
    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var projectId = 1;
                var list = ctx.ProjectStatus.Select(x => new
                                                    {
                                                        Id = x.Id,
                                                        Name = x.Name,
                                                        Count = x.ProjectIssues.Count(p => p.ProjectId == projectId)
                                                    }).ToList();
                foreach (var item in list)
                    Console.WriteLine("{0}:{1}",item.Name, item.Count);                
            }
        }
    }
بله. همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا به کوئری بسیار ساده و واضحی با کمک استفاده از navigation properties (خواص راهبری مانند ProjectIssues) تعریف شده رسیده‌ایم. خروجی SQL تولید شده توسط EF نیز به صورت زیر است:
SELECT [Project1].[Id] AS [Id],
       [Project1].[Name] AS [Name],
       [Project1].[C1] AS [C1]
FROM   (
           SELECT [Extent1].[Id] AS [Id],
                  [Extent1].[Name] AS [Name],
                  (
                      SELECT COUNT(1) AS [A1]
                      FROM   [dbo].[ProjectIssues] AS [Extent2]
                      WHERE  ([Extent1].[Id] = [Extent2].[ProjectStatusId])
                             AND ([Extent2].[ProjectId] = 1 /*@p__linq__0*/)
                  ) AS [C1]
           FROM   [dbo].[ProjectIssueStatus] AS [Extent1]
       ) AS [Project1]

مطالب
تهیه گزارش از منسوخ شده‌های مورد استفاده در SQL Server 2008

مطلب "منسوخ شده‌ها در نگارش‌های جدید SQL server" را احتمالا به خاطر دارید. جهت تکمیل آن، کوئری زیر را هم می‌توان ذکر کرد:

SELECT instance_name,
cntr_value
FROM sys.dm_os_performance_counters
WHERE OBJECT_NAME = 'SQLServer:Deprecated Features'
AND cntr_value > 0
ORDER BY
cntr_value DESC

توسط این کوئری گزارشی از منسوخ شده‌های مورد استفاده‌ در دیتابیس‌های شما ارائه می‌شود. برای مثال چندبار از text و ntext استفاده کرده‌اید، آیا هنوز compatibility level دیتابیس‌های خود را تغییر نداده‌اید و مثال‌هایی از این دست.

برای مثال جهت یافتن سریع فیلدهای منسوخ شده text و image دیتابیس جاری از کوئری زیر می‌توان کمک گرفت:
SELECT O.Name,
col.name AS ColName,
systypes.name
FROM syscolumns col
INNER JOIN sysobjects O
ON col.id = O.id
INNER JOIN systypes
ON col.xtype = systypes.xtype
WHERE O.Type = 'U'
AND OBJECTPROPERTY(o.ID, N'IsMSShipped') = 0
AND systypes.name IN ('text', 'ntext', 'image')
ORDER BY
O.Name,
Col.Name

نظرات مطالب
مشکل همزمانی خواندن و به روز رسانی اطلاعات در برنامه‌های وب
- در این مثال در حالت پیش‌فرض READ COMMITTED isolation level تراکنش، هرچند وجود UPDLOCK ضروری است، اما کافی نیست و باید به همراه HOLDLOCK هم باشد، تا اثر آن تا پایان تراکنش باقی بماند تا هم select و هم update، در حالت‌های پردازش موازی، هر دو تحت کنترل قرار گیرند.
- روش اضافه کردن خودکار این hintها به تمام کوئری‌های EF، با استفاده از Interceptorها، بدون نیاز به SQL نویسی مستقیم و عدم استفاده از LINQ: « بهبود عملکرد SQL Server Locks در سیستم‌های با تعداد تراکنش بالا در Entity Framework »
مطالب
دریافت اطلاعات از پایگاه داده بواسطه Stored Procedure در EF Core 2.0
همواره در تکنولوژی  EF CodeFirst، چه در ASP.NET MVC و چه در ASP.NET Core، استفاده از امکانات بومی پایگاه‌های داده با محدودیت‌هایی مواجه بوده‌است. یکی از این اشکالات، عدم توانایی این تکنولوژی در گرفتن لیستی از اطلاعات که منطبق بر بیشتر از یک مدل می‌باشد، هست. در این مقاله تمرکز بر روی رفع این اشکال، بدون نیاز به اضافه کردن مدخل جدیدی به پروژه می‌باشد. بنابراین پیشنیاز ضروری این مبحث، مطالعه «شروع به کار با EF Core 1.0» ، مخصوصا «استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی» است.

Stored Procedure چیست ؟

Stored Procedure  یا  SP  یا به زبان فارسی «رویه‌های ذخیره شده» اشیایی اجرا پذیر در بانک اطلاعاتی SQL Server هستند که شامل یک یا چندین دستور SQL می‌شوند. این رویه‌ها می‌توانند پارامتر‌های ورودی و خروجی داشته باشند؛ همچنین می‌توانند لیستی از موجودیت‌ها را نیز برگردانند و یا می‌توان داخل این رویه‌ها به زبان T-SQL برنامه نویسی کرد.
مهم‌ترین کاربر این رویه‌ها، ذخیره کردن دستورات Select , Insert , Update , Delete هست و یا ترکیبی از این‌ها .


اشکال راه حل‌های پیش فرض مبتنی بر Context

برای استفاده از راه حل‌های پیش فرض  مبتنی بر Context، همانطور که در مقاله «استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی» به آن پرداخته شده، سه روش کلی برای استفاده از Stored Procedure  پیشنهاد شده‌است:
- روش اول استفاده از متد fromsql است. اشکال این متد، محدودیت استفاده برای یک موجودیت برنامه  است و به زبان ساده نمی‌توان در کوئری پایگاه داده از join  استفاده کرد.
- روش دوم استفاده از متد ExecuteSqlCommand موجود در context برنامه است . اشکال این متد void بودن آن است که باعث می‌شود بازگشتی از پایگاه داده حاصل نشود.
- روش سوم استفاده از متد ExecuteScalar  موجود در Context برنامه است. اشکالی که به این متد گرفته می‌شود، Scalar  بودن مقدار بازگشتی از آن است که باعث می‌شود نتوانیم لیستی از موجودیت‌ها را به ViewModel مورد نظر نگاشت کنیم.

راه حل این مشکل

برای حل این مشکلات که بسیار هم مهم هستند، اول باید قطعه کد زیر را به Context برنامه اضافه نمود:
public void OpenConnection()
{
   Database.OpenConnection();
}

public DbCommand Command()
{
   DbCommand cmd = Database.GetDbConnection().CreateCommand();
   return cmd;
}
سپس در اینترفیس IUnitOfWork  که در مطلب «لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها» در مورد آن بحث شده، متد OpenConnection و Command را اضافه می‌کنیم:
void OpenConnection();
DbCommand Command();
حال کلاس و اینترفیس جدیدی را برای پیاده سازی سرویس اتصال به Stored Procedure ایجاد کرده و  در کلاس آغازین برنامه، به‌صورت AddScopped این سرویس را برای استفاده از تزریق وابستگی توکار ASP.NET Core  معرفی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
     services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
     services.AddScoped<ISpReader, SpReader>();
}
سپس در سازنده کلاس این سرویس، اینترفیس IUnitOfWork را تزریق کرده تا بتوانیم از متد‌های نوشته شده در Context استفاده کنیم. حال اقدام به پیاده سازی متد GetFromSp بصورت زیر می‌کنیم :
public List<ViewModel> GetFromSp <ViewModel>(string[,] Parametr, string NameSp) where ViewModel  : new()
        {
            _uow.OpenConnection();
            DbCommand cmd = _uow.Command();
            cmd.CommandText = NameSp;
            cmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
            var countParametr = Parametr.GetLength(0);

            for (int i = 0; i < countParame tr; i++)
            {
                cmd.Parameters.Add(new SqlParameter { ParameterName = Parametr[i, 0], Value = Parametr[i, 1] });
            }

            List<ViewModel> list = new List<ViewModel >();
            using (var reader = cmd.ExecuteReader())
            {
                if (reader != null && reader.HasRows)
                {
                    var entity = typeof(ViewModel);
                    var propDict = new Dictionary<string, PropertyInfo>();
                    var props = entity.GetProperties
           (BindingFlags.Instance | BindingFlags.Public);
                    propDict = props.ToDictionary(p => p.Name.ToUpper(), p => p);
                    while (reader.Read())
                    {
                        ViewModel  newobject = new ViewModel ();

                        for (int index = 0; index < reader.FieldCount; index++)
                        {
                            if (propDict.ContainsKey(reader.GetName(index).ToUpper()))
                            {
                                var info = propDict[reader.GetName(index).ToUpper()];
                                if ((info != null) && info.CanWrite)
                                {
                                    var val = reader.GetValue(index);
                                    info.SetValue(newobject, (val == DBNull.Value) ? null : val, null);
                                }
                            }
                        }
                        list.Add(newobject);
                    }

                }
                return list;
            }
در این متد، اول با استفاده از OpenConnection، اتصالی را به پایگاه داده، باز کرده سپس شیئ از DbCommand را می‌سازیم و نام Stored Procedure و نوع کوئری ارسالی را معین می‌کنیم. حال با استفاده از  حلقه for، نام و مقدار پارامتر‌های ارسال شده به متد را به شیئ cmd اضافه می‌کنیم. در مرحله بعد، لیستی را از کلاس مدلی که باید مقادیر بازگشتی به آن نگاشت شوند و بعنوان کلاس جنریک به متد ارسال شده است، می‌سازیم. با متد ExecuteReader که در شیئ ساخته شده از Command موجود می‌باشد، اقدام به خواندن اطلاعات از Stored Procedure کرده و در شیئ Reader نگه داری می‌کنیم و سپس اطلاعات خوانده شده را با استفاده از Dictionary و متد Add به لیست ساخته شده اضافه می‌کنیم. در آخر لیست ساخته شده در حلقه While را بعنوان نتیجه متد باز می‌گردانیم.

همچنین می‌توان برای استفاده این متد برای رویه‌های بدون پارامتر ورودی، از OverLoad این متد، با حذف قطعات کد زیر:
var countParametr = Parametr.GetLength(0);
for (int i = 0; i < countParametr; i++)
{
     cmd.Parameters.Add(new SqlParameter { ParameterName = Parametr[i, 0], Value = Parametr[i, 1] });
}
و حذف آرایه string[,] Parameter  از ورودی متد، استفاده نمود .

روش استفاده از این متد

برای استفاده از این متد، لازم است چند نکته رعایت شوند:
1- خروجی Stored Procedure دقیقا منطبق بر ViewModel ارسالی به متد جهت تشکیل لیست باشد.
2- لیست پارامتر‌ها باید بصورت آرایه دوبعدی باشد که اندازه بعد اول، تعداد پارامتر‌ها و اندازه بعد دوم 2 باشد.
3- در ماتریسی که از این پارامتر‌ها ساخته می‌شود، ستون اول نام پارامتر و ستون دوم مقدار پارامتر ست می‌شود.

بطور مثال Stored Procedure  زیر حاوی سه پارامتر است :
CREATE PROCEDURE [dbo].[isRelation](
@TableName as varchar(50),
@FieldOfRelation as varchar(70),
@ValueOfField as int)
برای دسترسی به این رویه ابتدا در سرویس استفاده کننده، ISpReader را تزریق می‌کنیم و سپس بصورت زیر مقدمات استفاده از این سرویس را فراهم می‌کنیم:

public class EntityServices : IEntityService
    {
        private ISpreader _Reader;
        public EntityServices( ISpreader reader)
        {
            _Reader = reader;
        }

        public List<StoreProcedureResultViewModel>  IsRelation(string tableName , int keyValue, string keyFieldName)
        {
            List<StoreProcedureResultViewModel> IsContact;
            try
            {
                string[,] Parametr = new string[3, 2];
                Parametr[0, 0] = "@TableName";
                Parametr[0, 1] = tableName ;
                Parametr[1, 0] = "@ValueOfField";
                Parametr[1, 1] = keyValue.ToString().Trim();
                Parametr[2, 0] = "@FieldOfRelation";
                Parametr[2, 1] = keyFieldName.Trim();
                IsContact = _Reader.GetSp<StoreProcedureResultViewModel>(Parametr, "IsRelation");
                return IsContact;
            }
            catch (Exception ex)
            {
            }
        }
    }
بدین ترتیب با استفاده از این متد توانستیم لیستی از ViewModel منطبق بر خروجی Stored Procedure  را بدست آوریم.  
مطالب
سری بررسی SQL Smell در EF Core - استفاده از مدل Entity Attribute Value - بخش اول
یکی از چالش‌های دیتابیس‌های رابطه‌ایی، ذخیره‌سازی داده‌هایی با ساختار داینامیک است. در حالت عادی، یک جدول مجموعه‌ایی از موجودیت‌ها است. هر موجودیت نیز شامل یکسری ویژگی‌های (Attributes) مشخص می‌باشد. اما شرایطی را در نظر بگیرید که تعداد این ویژگی‌ها به صورت مشخص و ثابتی نباشد؛ یعنی برای هر موجودیت، ویژگی‌های متفاوتی داشته باشیم. یک روش پیاده‌سازی اینچنین سناریوهایی، استفاده از مدلی با نام Entity Attribute Value است. در این روش ستون‌های داینامیک را درون یک جدول جنریک تعریف خواهیم کرد. به عنوان مثال برای ذخیره‌سازی اطلاعات اشخاص، در حالت نرمال، یک جدول با ساختار مشخصی خواهیم داشت: 
create table Employees
(
   Id int auto_increment
   primary key,
   FirstName text null,
   LastName text null,
   DateOfBirth timestamp not null
);
تعریف جدول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهد بود:
public class Employee
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public DateTimeOffset DateOfBirth { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Employee> Employees { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
    {
        options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection"));
    }
}


اما در مدل EAV، خواص داینامیک را به درون جدول دومی منتقل خواهیم کرد:

create table EmployeeEav
(
   Id int auto_increment
   primary key
);

create table EmployeeAttributes
(
  Id int auto_increment
  primary key,
  EmployeeId int not null,
  AttributeName text null,
  AttributeValue text null,
  constraint FK_EmployeeAttributes_EmployeeEav_EmployeeId
  foreign key (EmployeeId) references EmployeeEav (Id)
  on delete cascade
);

create index IX_EmployeeAttributes_EmployeeId
on EmployeeAttributes (EmployeeId);

تعریف جداول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهند بود:

public class EmployeeEav
{
    public int Id { get; set; }
    public virtual ICollection<EmployeeAttribute> Attributes { get; set; }
}

public class EmployeeAttribute
{
    public int Id { get; set; }
    public virtual EmployeeEav Employee { get; set; }
    public int EmployeeId { get; set; }
    public string AttributeName { get; set; }
    public string AttributeValue { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{

    public DbSet<EmployeeEav> EmployeeEav { get; set; }
    public DbSet<EmployeeAttribute> EmployeeAttributes { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
    {
        options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection"));
    }
}



درون این جدول دوم، سه فیلد اصلی داریم: یکی به عنوان Entity که در اینجا یک ارجاع را به جدول EmployeeEav دارد. یک فیلد به عنوان Attribute که برای تعیین نام ویژگی داینامیک استفاده می‌شود و در نهایت یک Value که برای ذخیره‌سازی مقدار ویژگی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین به این نوع طراحی، Entity Attribute Value گفته می‌شود. مزیت اصلی این روش، انعطاف زیاد آن است در واقع می‌توانیم N تعداد ویژگی را برای Entity موردنظرمان داشته باشیم. اما این روش یک SQL Smell است و اشکالات زیادی را به همراه دارد:

  • کوئری گرفتن در این روش سخت است
یکی از مشکلات اصلی این روش این است امکان کوئری گرفتن از جدول ویژگی‌ها را سخت میکند. در واقع این روش به store everything, query nothing معروف است. مثلاً فرض کنید می‌خواهیم لیست کارمندانی را که تاریخ تولدشان ۲۵ سال پیش است، واکشی کنیم. در حالت عادی با تعداد ستون ثابت می‌توانیم به راحتی اینکار را انجام دهیم:
SELECT `e`.`Id`, `e`.`DateOfBirth`, `e`.`FirstName`, `e`.`LastName`
FROM `Employees` AS `e`
WHERE `e`.`DateOfBirth` > @__endDate_0
کوئری LINQ کد فوق اینچنین شکلی خواهد داشت:
var endDate = DateTimeOffset.Now.AddYears(Convert.ToInt32(-25));
var normalTypes = dbContext.Employees.Where(x => x.DateOfBirth > endDate).ToList();
اما در مدل EAV نوشتن کوئری فوق خیلی سخت‌تر خواهد بود: 
SELECT MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'FirstName'
                   THEN AttributeValue
    END)        AS FirstName,
       MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'LastName'
                   THEN AttributeValue
           END) AS LastName,
       MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'DateOfBirth'
                   THEN AttributeValue
           END) AS DateOfBirth
FROM efcoresample.EmployeeAttributes
WHERE EmployeeId IN (SELECT EmployeeId
                     FROM efcoresample.EmployeeAttributes
                     WHERE AttributeName = 'DateOfBirth'
                       AND AttributeValue > DATE_SUB(CURRENT_DATE(), INTERVAL 25 YEAR))
  AND AttributeName IN ('FirstName', 'LastName', 'DateOfBirth')
GROUP BY EmployeeId;
همچنین کوئری LINQ آن نیز به همان اندازه سخت میباشد: 
string[] columnNames = {"FirstName", "LastName", "DateOfBirth"};
var employees = dbContext.EmployeeAttributes
    .Where(x => 
                dbContext.EmployeeAttributes
                    .Where(i => i.AttributeName == "DateOfBirth")
                    .Select(eId => eId.EmployeeId).Contains(x.EmployeeId) &&
                columnNames.Contains(x.AttributeName))
    .GroupBy(x => x.EmployeeId)
    .Select(g => new
    {
        FirstName = g.Max(f => f.AttributeName == "FirstName" ? f.AttributeValue : ""),
        LastName = g.Max(f => f.AttributeName == "LastName"? f.AttributeValue : ""),
        DateOfBirth = g.Max(f => f.AttributeName == "DateOfBirth"? f.AttributeValue : ""),
        Id = g.Key
    })
    .ToList()
    .Where(x => DateTime.ParseExact(x.DateOfBirth, "yyyy-MM-dd", CultureInfo.InvariantCulture) > DateTime.Now.AddYears(-25));

  • امکان تعریف فیلدهای اجباری را نخواهیم داشت
در حالت نرمال و ساختاریافته، برای هرکدام از فیلدها می‌توانیم الزامی و یا اختیاری بودن آنها را به راحتی با NOT NULL تعیین کنیم. اما در مدل EAV این امکان را نخواهیم داشت. 

  • امکان تعیین نوع ستون‌ها را نخواهیم داشت
در حالت نرمال به راحتی می‌توانیم نوع فیلد موردنظر را تعیین کنیم. اما در مدل EAV به دلیل ماهیت داینامیک ستون‌ها، این امکان را نداریم. ستون AttributeValue همزمان ممکن است تاریخ، عددی، اعشاری و… باشد در نتیجه چون از ورودی مطمئن نیستیم، مجبوریم تایپ آن را به رشته تنظیم کنیم. 

  • امکان تعریف کلیدهای خارجی را نخواهیم داشت
در مدل EAV نمی‌توانیم صحت دیتا را تضمین کنیم؛ زیرا امکان تعریف کلید خارجی را نخواهیم داشت.

بنابراین بهتر است تا حد امکان از مدل EAV استفاده نشود؛ مگر اینکه در شرایطی خاص، مجبور به استفاده‌ی از آن باشید. به عنوان مثال برنامه‌ی شما قرار است قابلیت ایمپورت هر نوع فایل CSV را داشته باشد. هر فایل هم ممکن است به تعداد نامشخصی، یکسری ستون را داشته باشد. در این شرایط می‌توانید با در نظر گرفتن موارد فوق، از مدل مطرح شده استفاده کنید.