مطالب
مروری بر چند تجربه‌ی کاری با SQLite




SQLite بانک اطلاعاتی سریع، کم حجم و سورس بازی است که استفاده از آن در دات نت فریم ورک بسیار ساده است. فقط کافی است پروایدر مربوط به آن را دریافت کنید و در کدهای قدیمی خود هر جایی مثلا sqlconnection داشتید آن‌را تبدیل به sqliteconnection کنید و امثال آن (به بیان دیگر، پروایدر تهیه شده از معماری ADO.NET پیروی می‌کند و عملا دانش قبلی شما به سادگی قابل استفاده و ارتقاء است). علاوه بر آن پروایدر ADO.NET‌ تهیه شده برای آن، پشتیبانی از Entity framework را هم ارائه می‌دهد.
این دیتابیس تحت سیستم عامل‌های مختلف مهیا است و مهم‌ترین مزیت آن عدم نیاز به نصب آن می‌باشد.

مزایا:
- سورس باز و رایگان
- مهیا بودن آن در سایر پلتفرم‌ها (ویندوز، لینوکس و ...)
- نیازی به نصب ندارد و فقط یک DLL بومی است. این مورد برای کاربرانی که در مدیریت بانک‌های اطلاعاتی پیچیده مشکل دارند، یک مزیت مهم است.
- امکان تشیکل دیتابیس در حافظه. این نکته و توانایی، در آزمون‌های واحد بسیار جالب توجه است. می‌توانید با سرعت بالا دیتابیسی واقعی را در حافظه تشکیل داده، کلیه آزمون‌های واحد خود را اجرا کرده و پس از پایان کار، اثری از دیتابیس و تغییر داده‌ها و مشکلات بازگردانی اطلاعات به حالت اول وجود نخواهد داشت.


ملاحظات:
الف) مرتب سازی SQLite حساس به حروف کوچک و بزرگ است.
برای برگشت به عادت متداولی که وجود دارد می‌شود به صورت زیر عمل کرد:
select f1 from tbl1 order by f1 COLLATE NOCASE
یک COLLATE NOCASE اضافه شده است.

ب) رعایت نکات مرتبط با سیستم‌های 64 بیتی
در مورد سیستم‌های 64 بیتی و دات نت قبلا مطلبی را نوشته بودم : {+}. این مطلب دقیقا اینجا کاربرد پیدا می‌کند، از این لحاظ که SQLite یک بانک اطلاعاتی Native است. اگر برنامه‌ی دات نت شما برای حالت Any CPU تهیه شده است، در سیستم‌های 32 بیتی نیاز است تا DLL مرتبط SQLite را توزیع کنید و در سیستم‌های 64 بیتی DLL مرتبط 64 بیتی آن نیاز خواهد بود. در غیراینصورت برنامه‌ی شما در بدو امر کرش کرده و اجرا نخواهد شد.

مشکلات:
الف) کلید خارجی بی خاصیت!
SQLite از کلید خارجی پشتیبانی می‌کند اما آن‌را اعمال نمی‌کند! برای اینکه کلید خارجی را اعمال کنید باید خودتان تریگر بنویسید تا این‌کار را انجام دهد.

ب) پشتیبانی در حد صفر از مباحث همزمانی و تردینگ.
اگر برنامه شما مالتی ترد است، در بد مخمصه‌ای گرفتار شده‌اید. مدام با پیغام database is locked مواجه خواهید شد. (چه انتظاری داشتید؟ یک dll کمتر از 2 مگابایت که قرار نیست کار غول‌های دیتابیسی را انجام دهد)
بنابراین اصلا تصورش را هم نکنید که از این دیتابیس به عنوان بانک اطلاعاتی یک سایت (و محیط‌های چند کاربره) بتوان استفاده کرد و کاربران دچار مشکل نشوند.

ج)حجم بالای دیتابیس و عدم کش
از مباحث caching که در دیتابیس‌های معظم دیگر به صورت توکار وجود دارد خبری نیست. برای مثال اگر یک کوئری قرار است تعدادی را شمارش نماید، حاصلی کش نشده و اگر صدبار هم به صورت متوالی آن‌را فراخوانی کنید باز هم از نو محاسبات آن انجام خواهد شد.
این مورد در حجم بالای دیتابیس واقعا مهم است و نمودش را با دیتابیسی با حجم بالای یک گیگ به وضوح مشاهده خواهید. افت کارآیی و همچنین قرچ و قرچ مداوم هارد دیسک سیستم! (چون به کش رجوع نمی‌شود)

د) امنیت
روی بانک‌های اطلاعاتی اکسس حداقل می‌توان یک کلمه‌ی عبور را قرار داد (که در کسری از ثانیه قابل شکستن است!). در SQLite استاندارد هیچ خبری از این مباحث نبوده و امنیت را باید خودتان تامین کنید. (البته یک نسخه‌ی تجاری هم از این بانک اطلاعاتی با پشتیبانی از رمزنگاری اطلاعات موجود است : +)

ه) مرتب سازی فارسی
هر چند SQLite هیچ مشکلی در ثبت اطلاعات یونیکد و خصوصا متون فارسی ندارد، اما با مرتب سازی کلمات یونیکد مشکل داشته و بر اساس کد اسکی آن‌ها عمل می‌کند. هر چند امکان تعریف Collation سفارشی در آن ممکن است : + (البته ممکن بودن با موجود بودن متفاوت است)


نتیجه گیری:
- SQLite برای دیتابیسی تا حدود یک گیگ که فقط یک نفر قرار باشد از آن استفاده کند انتخاب بسیار مناسبی است (برای مثال فایرفاکس از آن برای ذخیره سازی تنظیمات خودش استفاده می‌کند).

مطالب
ASP.NET MVC و Identity 2.0 : مفاهیم پایه
در تاریخ 20 مارچ 2014 تیم ASP.NET نسخه نهایی Identity 2.0 را منتشر کردند . نسخه جدید برخی از ویژگی‌های درخواست شده پیشین را عرضه می‌کند و در کل قابلیت‌های احراز هویت و تعیین سطح دسترسی ارزنده ای را پشتیبانی می‌کند. این فریم ورک در تمام اپلیکیشن‌های ASP.NET می‌تواند بکار گرفته شود.

فریم ورک Identity در سال 2013 معرفی شد، که دنباله سیستم ASP.NET Membership بود. سیستم قبلی گرچه طی سالیان استفاده می‌شد اما مشکلات زیادی هم بهمراه داشت. بعلاوه با توسعه دنیای وب و نرم افزار، قابلیت‌های مدرنی مورد نیاز بودند که باید پشتیبانی می‌شدند. فریم ورک Identity در ابتدا سیستم ساده و کارآمدی برای مدیریت کاربران بوجود آورد و مشکلات پیشین را تا حد زیادی برطرف نمود. بعنوان مثال فریم ورک جدید مبتنی بر EF Code-first است، که سفارشی کردن سیستم عضویت را بسیار آسان می‌کند و به شما کنترل کامل می‌دهد. یا مثلا احراز هویت مبتنی بر پروتوکل OAuth پشتیبانی می‌شود که به شما اجازه استفاده از فراهم کنندگان خارجی مانند گوگل، فیسبوک و غیره را می‌دهد.

نسخه جدید این فریم ورک ویژگی‌های زیر را معرفی می‌کند (بعلاوه مواردی دیگر):

  • مدل حساب‌های کاربری توسعه داده شده. مثلا آدرس ایمیل و اطلاعات تماس را هم در بر می‌گیرد
  • احراز هویت دو مرحله ای (Two-Factor Authentication) توسط اطلاع رسانی ایمیلی یا پیامکی. مشابه سیستمی که گوگل، مایکروسافت و دیگران استفاده می‌کنند
  • تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل (Account Confirmation)
  • مدیریت کاربران و نقش‌ها (Administration of Users & Roles)
  • قفل کردن حساب‌های کاربری در پاسخ به Invalid log-in attempts
  • تامین کننده شناسه امنیتی (Security Token Provider) برای بازتولید شناسه‌ها در پاسخ به تغییرات تنظیمات امنیتی (مثلا هنگام تغییر کلمه عبور)
  • بهبود پشتیبانی از Social log-ins
  • یکپارچه سازی ساده با Claims-based Authorization

Identity 2.0 تغییرات چشم گیری نسبت به نسخه قبلی به‌وجود آورده است. به نسبت ویژگی‌های جدید، پیچیدگی‌هایی نیز معرفی شده‌اند. اگر به تازگی (مانند خودم) با نسخه 1 این فریم ورک آشنا شده و کار کرده اید، آماده شوید! گرچه لازم نیست از صفر شروع کنید، اما چیزهای بسیاری برای آموختن وجود دارد.

در این مقاله نگاهی اجمالی به نسخه‌ی جدید این فریم ورک خواهیم داشت. کامپوننت‌های جدید و اصلی را خواهیم شناخت و خواهیم دید هر کدام چگونه در این فریم ورک کار می‌کنند. بررسی عمیق و جزئی این فریم ورک از حوصله این مقاله خارج است، بنابراین به این مقاله تنها بعنوان یک نقطه شروع برای آشنایی با این فریم ورک نگاه کنید.

اگر به دنبال اطلاعات بیشتر و بررسی‌های عمیق‌تر هستید، لینک هایی در انتهای این مقاله نگاشت شده اند. همچنین طی هفته‌های آینده چند مقاله تخصصی‌تر خواهم نوشت تا از دید پیاده سازی بیشتر با این فریم ورک آشنا شوید.

در این مقاله با مقدار قابل توجهی کد مواجه خواهید شد. لازم نیست تمام جزئیات آنها را بررسی کنید، تنها با ساختار کلی این فریم ورک آشنا شوید. کامپوننت‌ها را بشناسید و بدانید که هر کدام در کجا قرار گرفته اند، چطور کار می‌کنند و اجزای کلی سیستم چگونه پیکربندی می‌شوند. گرچه، اگر به برنامه نویسی دات نت (#ASP.NET, C) تسلط دارید و با نسخه قبلی Identity هم کار کرده اید، درک کدهای جدید کار ساده ای خواهد بود.

Identity 2.0 با نسخه قبلی سازگار نیست

اپلیکیشن هایی که با نسخه 1.0 این فریم ورک ساخته شده اند نمی‌توانند بسادگی به نسخه جدید مهاجرت کنند. قابلیت هایی جدیدی که پیاده سازی شده اند تغییرات چشمگیری در معماری این فریم ورک بوجود آورده اند، همچنین API مورد استفاده در اپلیکیشن‌ها نیز دستخوش تغییراتی شده است. مهاجرت از نسخه 1.0 به 2.0 نیاز به نوشتن کدهای جدید و اعمال تغییرات متعددی دارد که از حوصله این مقاله خارج است. فعلا همین قدر بدانید که این مهاجرت نمی‌تواند بسادگی در قالب Plug-in and play صورت پذیرد!

شروع به کار : پروژه مثال‌ها را از NuGet دریافت کنید

در حال حاظر (هنگام نوشتن این مقاله) قالب پروژه استانداردی برای اپلیکیشن‌های ASP.NET MVC که ا ز Identity 2.0 استفاده کنند وجود ندارد. برای اینکه بتوانید از نسخه جدید این فریم ورک استفاده کنید، باید پروژه مثال را توسط NuGet دریافت کنید. ابتدا پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و قالب Empty را در دیالوگ تنظیمات انتخاب کنید.

کنسول Package Manager را باز کنید و با اجرای فرمان زیر پروژه مثال‌ها را دانلود کنید.

PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Samples -Pre
پس از آنکه NuGet کار خود را به اتمام رساند، ساختار پروژه ای مشابه پروژه‌های استاندارد MVC مشاهده خواهید کرد. پروژه شما شامل قسمت‌های Models, Views, Controllers و کامپوننت‌های دیگری برای شروع به کار است. گرچه در نگاه اول ساختار پروژه بسیار شبیه به پروژه‌های استاندارد ASP.NET MVC به نظر می‌آید، اما با نگاهی دقیق‌تر خواهید دید که تغییرات جدیدی ایجاد شده‌اند و پیچیدگی هایی نیز معرفی شده اند.

پیکربندی Identity : دیگر به سادگی نسخه قبلی نیست
به نظر من یکی از مهم‌ترین نقاط قوت فریم ورک Identity یکی از مهم‌ترین نقاط ضعفش نیز بود. سادگی نسخه 1.0 این فریم ورک کار کردن با آن را بسیار آسان می‌کرد و به سادگی می‌توانستید ساختار کلی و روند کارکردن کامپوننت‌های آن را درک کنید. اما همین سادگی به معنای محدود بودن امکانات آن نیز بود. بعنوان مثال می‌توان به تایید حساب‌های کاربری یا پشتیبانی از احراز هویت‌های دو مرحله ای اشاره کرد.

برای شروع نگاهی اجمالی به پیکربندی این فریم ورک و اجرای اولیه اپلیکیشن خواهیم داشت. سپس تغییرات را با نسخه 1.0 مقایسه می‌کنیم.

در هر دو نسخه، فایلی بنام Startup.cs در مسیر ریشه پروژه خواهید یافت. در این فایل کلاس واحدی بنام Startup تعریف شده است که متد ()ConfigureAuth را فراخوانی می‌کند. چیزی که در این فایل مشاهده نمی‌کنیم، خود متد ConfigureAuth است. این بدین دلیل است که مابقی کد کلاس Startup در یک کلاس پاره ای (Partial) تعریف شده که در پوشه App_Start قرار دارد. نام فایل مورد نظر Startup.Auth.cs است که اگر آن را باز کنید تعاریف یک کلاس پاره ای بهمراه متد ()ConfigureAuth را خواهید یافت. در یک پروژه که از نسخه Identity 1.0 استفاده می‌کند، کد متد ()ConfigureAuth مطابق لیست زیر است.
public partial class Startup
{
    public void ConfigureAuth(IAppBuilder app)
    {
        // Enable the application to use a cookie to 
        // store information for the signed in user
        app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
        {
            AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
            LoginPath = new PathString("/Account/Login")
        });

        // Use a cookie to temporarily store information about a 
        // user logging in with a third party login provider
        app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

        // Uncomment the following lines to enable logging 
        // in with third party login providers
        //app.UseMicrosoftAccountAuthentication(
        //    clientId: "",
        //    clientSecret: "");

        //app.UseTwitterAuthentication(
        //   consumerKey: "",
        //   consumerSecret: "");
 
        //app.UseFacebookAuthentication(
        //   appId: "",
        //   appSecret: "");

        //app.UseGoogleAuthentication();
    }
}
در قطعه کد بالا پیکربندی لازم برای کوکی‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین کدهایی بصورت توضیحات وجود دارد که به منظور استفاده از تامین کنندگان خارجی مانند گوگل، فیسبوک، توییتر و غیره استفاده می‌شوند. حال اگر به کد این متد در نسخه Identity 2.0 دقت کنید خواهید دید که کد بیشتری نوشته شده است.
public partial class Startup {
    public void ConfigureAuth(IAppBuilder app) {
        // Configure the db context, user manager and role 
        // manager to use a single instance per request
        app.CreatePerOwinContext(ApplicationDbContext.Create);
        app.CreatePerOwinContext<ApplicationUserManager>(ApplicationUserManager.Create);
        app.CreatePerOwinContext<ApplicationRoleManager>(ApplicationRoleManager.Create);

        // Enable the application to use a cookie to store information for the 
        // signed in user and to use a cookie to temporarily store information 
        // about a user logging in with a third party login provider 
        // Configure the sign in cookie
        app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions {
            AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
            LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
            Provider = new CookieAuthenticationProvider {
                // Enables the application to validate the security stamp when the user 
                // logs in. This is a security feature which is used when you 
                // change a password or add an external login to your account.  
                OnValidateIdentity = SecurityStampValidator
                    .OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
                    validateInterval: TimeSpan.FromMinutes(30),
                    regenerateIdentity: (manager, user) 
                    => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
            }
        });

        app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

        // Enables the application to temporarily store user information when 
        // they are verifying the second factor in the two-factor authentication process.
        app.UseTwoFactorSignInCookie(
            DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, 
            TimeSpan.FromMinutes(5));

        // Enables the application to remember the second login verification factor such 
        // as phone or email. Once you check this option, your second step of 
        // verification during the login process will be remembered on the device where 
        // you logged in from. This is similar to the RememberMe option when you log in.
        app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(
            DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie);

        // Uncomment the following lines to enable logging in 
        // with third party login providers
        //app.UseMicrosoftAccountAuthentication(
        //    clientId: "",
        //    clientSecret: "");

        //app.UseTwitterAuthentication(
        //   consumerKey: "",
        //   consumerSecret: "");

        //app.UseFacebookAuthentication(
        //   appId: "",
        //   appSecret: "");

        //app.UseGoogleAuthentication();
    }
}
اول از همه به چند فراخوانی متد app.CreatePerOwinContext بر می‌خوریم. با این فراخوانی‌ها Callback هایی را رجیستر می‌کنیم که آبجکت‌های مورد نیاز را بر اساس نوع تعریف شده توسط type arguments وهله سازی می‌کنند. این وهله‌ها سپس توسط فراخوانی متد ()context.Get قابل دسترسی خواهند بود. این به ما می‌گوید که حالا Owin بخشی از اپلیکیشن ما است و فریم ورک Identity 2.0 از آن برای ارائه قابلیت هایش استفاده می‌کند.

مورد بعدی ای که جلب توجه می‌کند فراخوانی‌های دیگری برای پیکربندی احراز هویت دو مرحله‌ای است. همچنین پیکربندی‌های جدیدی برای کوکی‌ها تعریف شده است که در نسخه قبلی وجود نداشتند.

تا اینجا پیکربندی‌های اساسی برای اپلیکیشن شما انجام شده است و می‌توانید از اپلیکیشن خود استفاده کنید. بکارگیری فراهم کنندگان خارجی در حال حاضر غیرفعال است و بررسی آنها نیز از حوصله این مقاله خارج است. این کلاس پیکربندی‌های اساسی Identity را انجام می‌دهد. کامپوننت‌های پیکربندی و کدهای کمکی دیگری نیز وجود دارند که در کلاس IdentityConfig.cs تعریف شده اند.

پیش از آنکه فایل IdentityConfig.cs را بررسی کنیم، بهتر است نگاهی به کلاس ApplicationUser بیاندازیم که در پوشه Models قرار گرفته است.


کلاس جدید ApplicationUser در Identity 2.0
اگر با نسخه 1.0 این فریم ورک اپلیکیشنی ساخته باشید، ممکن است متوجه شده باشید که کلاس پایه IdentityUser محدود و شاید ناکافی باشد. در نسخه قبلی، این فریم ورک پیاده سازی IdentityUser را تا حد امکان ساده نگاه داشته بود تا اطلاعات پروفایل کاربران را معرفی کند.
public class IdentityUser : IUser
{
    public IdentityUser();
    public IdentityUser(string userName);

    public virtual string Id { get; set; }
    public virtual string UserName { get; set; }

    public virtual ICollection<IdentityUserRole> Roles { get; }
    public virtual ICollection<IdentityUserClaim> Claims { get; }
    public virtual ICollection<IdentityUserLogin> Logins { get; }

    public virtual string PasswordHash { get; set; }
    public virtual string SecurityStamp { get; set; }
}
بین خواص تعریف شده در این کلاس، تنها Id, UserName و Roles برای ما حائز اهمیت هستند (از دید برنامه نویسی). مابقی خواص عمدتا توسط منطق امنیتی این فریم ورک استفاده می‌شوند و کمک شایانی در مدیریت اطلاعات کاربران به ما نمی‌کنند.

اگر از نسخه Identity 1.0 استفاده کرده باشید و مطالعاتی هم در این زمینه داشته باشید، می‌دانید که توسعه کلاس کاربران بسیار ساده است. مثلا برای افزودن فیلد آدرس ایمیل و اطلاعات دیگر کافی بود کلاس ApplicationUser را ویرایش کنیم و از آنجا که این فریم ورک مبتنی بر EF Code-first است بروز رسانی دیتابیس و مابقی اپلیکیشن کار چندان مشکلی نخواهد بود.

با ظهور نسخه Identity 2.0 نیاز به برخی از این سفارشی سازی‌ها از بین رفته است. گرچه هنوز هم می‌توانید بسادگی مانند گذشته کلاس ApplicationUser را توسعه و گسترش دهید، تیم ASP.NET تغییراتی بوجود آورده اند تا نیازهای رایج توسعه دهندگان را پاسخگو باشد.

اگر به کد کلاس‌های مربوطه دقت کنید خواهید دید که کلاس ApplicationUser همچنان از کلاس پایه IdentityUser ارث بری می‌کند، اما این کلاس پایه پیچیده‌تر شده است. کلاس ApplicationUser در پوشه Models و در فایلی بنام IdentityModels.cs تعریف شده است. همانطور که می‌بینید تعاریف خود این کلاس بسیار ساده است.
public class ApplicationUser : IdentityUser {
    public async Task<ClaimsIdentity> GenerateUserIdentityAsync(
        UserManager<ApplicationUser> manager) {
        // Note the authenticationType must match the one 
        // defined in CookieAuthenticationOptions.AuthenticationType
        var userIdentity = 
            await manager.CreateIdentityAsync(this, 
                DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);

        // Add custom user claims here
        return userIdentity;
    }
}
حال اگر تعاریف کلاس IdentityUser را بازیابی کنید (با استفاده از قابلیت Go To Definition در VS) خواهید دید که این کلاس خود از کلاس پایه دیگری ارث بری می‌کند. اگر به این پیاده سازی دقت کنید کاملا واضح است که ساختار این کلاس به کلی نسبت به نسخه قبلی تغییر کرده است.
public class IdentityUser<TKey, TLogin, TRole, TClaim> : IUser<TKey>
    where TLogin : Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUserLogin<TKey>
    where TRole : Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUserRole<TKey>
    where TClaim : Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUserClaim<TKey>
{
    public IdentityUser();

    // Used to record failures for the purposes of lockout
    public virtual int AccessFailedCount { get; set; }
    // Navigation property for user claims
    public virtual ICollection<TClaim> Claims { get; }
    // Email
    public virtual string Email { get; set; }
    // True if the email is confirmed, default is false
    public virtual bool EmailConfirmed { get; set; }
    // User ID (Primary Key)
    public virtual TKey Id { get; set; }
    // Is lockout enabled for this user
    public virtual bool LockoutEnabled { get; set; }
    // DateTime in UTC when lockout ends, any 
    // time in the past is considered not locked out.
    public virtual DateTime? LockoutEndDateUtc { get; set; }

    // Navigation property for user logins
    public virtual ICollection<TLogin> Logins { get; }
    // The salted/hashed form of the user password
    public virtual string PasswordHash { get; set; }
    // PhoneNumber for the user
    public virtual string PhoneNumber { get; set; }
    // True if the phone number is confirmed, default is false
    public virtual bool PhoneNumberConfirmed { get; set; }
    // Navigation property for user roles
    public virtual ICollection<TRole> Roles { get; }

    // A random value that should change whenever a users 
    // credentials have changed (password changed, login removed)
    public virtual string SecurityStamp { get; set; }
    // Is two factor enabled for the user
    public virtual bool TwoFactorEnabled { get; set; }
    // User name
    public virtual string UserName { get; set; }
}
اول از همه آنکه برخی از خواص تعریف شده هنوز توسط منطق امنیتی فریم ورک استفاده می‌شوند و از دید برنامه نویسی مربوط به مدیریت اطلاعات کاربران نیستند. اما به هر حال فیلد‌های Email و PhoneNumber نیاز به ویرایش تعریف پیش فرض موجودیت کاربران را از بین می‌برد.

اما از همه چیز مهم‌تر امضا (Signature)ی خود کلاس است. این آرگومانهای جنریک چه هستند؟ به امضای این کلاس دقت کنید.
public class IdentityUser<TKey, TLogin, TRole, TClaim> : IUser<TKey>
    where TLogin : Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUserLogin<TKey>
    where TRole : Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUserRole<TKey>
    where TClaim : Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUserClaim<TKey>
نسخه جدید IdentityUser انواع آرگومانهای جنریک را پیاده سازی می‌کند که انعطاف پذیری بسیار بیشتری به ما می‌دهند. بعنوان مثال بیاد بیاورید که نوع داده فیلد Id در نسخه 1.0 رشته (string) بود. اما در نسخه جدید استفاده از آرگومانهای جنریک (در اینجا TKey) به ما اجازه می‌دهد که نوع این فیلد را مشخص کنیم. همانطور که مشاهده می‌کنید خاصیت Id در این کلاس نوع داده TKey را باز می‌گرداند.
public virtual TKey Id { get; set; }
یک مورد حائز اهمیت دیگر خاصیت Roles است که بصورت زیر تعریف شده.
public virtual ICollection<TRole> Roles { get; }
همانطور که می‌بینید نوع TRole بصورت جنریک تعریف شده و توسط تعاریف کلاس IdentityUser مشخص می‌شود. اگر به محدودیت‌های پیاده سازی این خاصیت دقت کنید می‌بینید که نوع این فیلد به <IdentityUserRole<TKey محدود (constraint) شده است، که خیلی هم نسبت به نسخه 1.0 تغییری نکرده. چیزی که تفاوت چشمگیری کرده و باعث breaking changes می‌شود تعریف خود IdentityUserRole است.

در نسخه Identity 1.0 کلاس IdentityUserRole بصورت زیر تعریف شده بود.
public class IdentityUserRole 
{
      public IdentityUserRole();
      public virtual IdentityRole Role { get; set; }
      public virtual string RoleId { get; set; }
      public virtual IdentityUser User { get; set; }
      public virtual string UserId { get; set; }
}
این کلاس را با پیاده سازی نسخه Identity 2.0 مقایسه کنید.
public class IdentityUserRole<TKey> 
{
    public IdentityUserRole();
    public virtual TKey RoleId { get; set; }
    public virtual TKey UserId { get; set; }
}
پیاده سازی پیشین ارجاعاتی به آبجکت هایی از نوع IdentityRole و IdentityUser داشت. پیاده سازی نسخه 2.0 تنها شناسه‌ها را ذخیره می‌کند. اگر در اپلیکیشنی که از نسخه 1.0 استفاده می‌کند سفارشی سازی هایی انجام داده باشید (مثلا تعریف کلاس Role را توسعه داده باشید، یا سیستمی مانند Group-based Roles را پیاده سازی کرده باشید) این تغییرات سیستم قبلی شما را خواهد شکست.

بررسی پیاده سازی جدید IdentityUser از حوصله این مقاله خارج است. فعلا همین قدر بدانید که گرچه تعاریف پایه کلاس کاربران پیچیده‌تر شده است، اما انعطاف پذیری بسیار خوبی بدست آمده که شایان اهمیت فراوانی است.

از آنجا که کلاس ApplicationUser از IdentityUser ارث بری می‌کند، تمام خواص و تعاریف این کلاس پایه در ApplicationUser قابل دسترسی هستند.


کامپوننت‌های پیکربندی Identity 2.0 و کدهای کمکی
گرچه متد ()ConfigAuth در کلاس Startup، محلی است که پیکربندی Identity در زمان اجرا صورت می‌پذیرد، اما در واقع کامپوننت‌های موجود در فایل IdentityConfig.cs هستند که اکثر قابلیت‌های Identity 2.0 را پیکربندی کرده و نحوه رفتار آنها در اپلیکیشن ما را کنترل می‌کنند.

اگر محتوای فایل IdentityConfig.cs را بررسی کنید خواهید دید که کلاس‌های متعددی در این فایل تعریف شده اند. می‌توان تک تک این کلاس‌ها را به فایل‌های مجزایی منتقل کرد، اما برای مثال جاری کدها را بهمین صورت رها کرده و نگاهی اجمالی به آنها خواهیم داشت. بهرحال در حال حاظر تمام این کلاس‌ها در فضای نام ApplicationName.Models قرار دارند.


Application User Manager و Application Role Manager
اولین چیزی که در این فایل به آنها بر می‌خوریم دو کلاس ApplicationUserManager و ApplicationRoleManager هستند. آماده باشید، مقدار زیادی کد با انواع داده جنریک در پیش روست!
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
{
    public ApplicationUserManager(IUserStore<ApplicationUser> store)
        : base(store)
    {
    }

    public static ApplicationUserManager Create(
        IdentityFactoryOptions<ApplicationUserManager> options, 
        IOwinContext context)
    {
        var manager = new ApplicationUserManager(
            new UserStore<ApplicationUser>(
                context.Get<ApplicationDbContext>()));

        // Configure validation logic for usernames
        manager.UserValidator = 
            new UserValidator<ApplicationUser>(manager)
        {
            AllowOnlyAlphanumericUserNames = false,
            RequireUniqueEmail = true
        };

        // Configure validation logic for passwords
        manager.PasswordValidator = new PasswordValidator
        {
            RequiredLength = 6, 
            RequireNonLetterOrDigit = true,
            RequireDigit = true,
            RequireLowercase = true,
            RequireUppercase = true,
        };

        // Configure user lockout defaults
        manager.UserLockoutEnabledByDefault = true;
        manager.DefaultAccountLockoutTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(5);
        manager.MaxFailedAccessAttemptsBeforeLockout = 5;

        // Register two factor authentication providers. This application uses 
        // Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying 
        // the user You can write your own provider and plug in here.
        manager.RegisterTwoFactorProvider("PhoneCode", 
            new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
        {
            MessageFormat = "Your security code is: {0}"
        });

        manager.RegisterTwoFactorProvider("EmailCode", 
            new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
        {
            Subject = "SecurityCode",
            BodyFormat = "Your security code is {0}"
        });

        manager.EmailService = new EmailService();
        manager.SmsService = new SmsService();

        var dataProtectionProvider = options.DataProtectionProvider;

        if (dataProtectionProvider != null)
        {
            manager.UserTokenProvider = 
                new DataProtectorTokenProvider<ApplicationUser>(
                    dataProtectionProvider.Create("ASP.NET Identity"));
        }

        return manager;
    }

    public virtual async Task<IdentityResult> AddUserToRolesAsync(
        string userId, IList<string> roles)
    {
        var userRoleStore = (IUserRoleStore<ApplicationUser, string>)Store;
        var user = await FindByIdAsync(userId).ConfigureAwait(false);

        if (user == null)
        {
            throw new InvalidOperationException("Invalid user Id");
        }

        var userRoles = await userRoleStore
            .GetRolesAsync(user)
            .ConfigureAwait(false);

        // Add user to each role using UserRoleStore
        foreach (var role in roles.Where(role => !userRoles.Contains(role)))
        {
            await userRoleStore.AddToRoleAsync(user, role).ConfigureAwait(false);
        }

        // Call update once when all roles are added
        return await UpdateAsync(user).ConfigureAwait(false);
    }

    public virtual async Task<IdentityResult> RemoveUserFromRolesAsync(
        string userId, IList<string> roles)
    {
        var userRoleStore = (IUserRoleStore<ApplicationUser, string>) Store;
        var user = await FindByIdAsync(userId).ConfigureAwait(false);

        if (user == null)
        {
            throw new InvalidOperationException("Invalid user Id");
        }

        var userRoles = await userRoleStore
            .GetRolesAsync(user)
            .ConfigureAwait(false);

        // Remove user to each role using UserRoleStore
        foreach (var role in roles.Where(userRoles.Contains))
        {
            await userRoleStore
                .RemoveFromRoleAsync(user, role)
                .ConfigureAwait(false);
        }

        // Call update once when all roles are removed
        return await UpdateAsync(user).ConfigureAwait(false);
    }
}
قطعه کد بالا گرچه شاید به نظر طولانی بیاید، اما در کل، کلاس ApplicationUserManager توابع مهمی را برای مدیریت کاربران فراهم می‌کند: ایجاد کاربران جدید، انتساب کاربران به نقش‌ها و حذف کاربران از نقش ها. این کلاس بخودی خود از کلاس <UserManager<ApplicationUser ارث بری می‌کند بنابراین تمام قابلیت‌های UserManager در این کلاس هم در دسترس است. اگر به متد ()Create دقت کنید می‌بینید که وهله ای از نوع ApplicationUserManager باز می‌گرداند. بیشتر تنظیمات پیکربندی و تنظیمات پیش فرض کاربران شما در این متد اتفاق می‌افتد.

مورد حائز اهمیت بعدی در متد ()Create فراخوانی ()<context.Get<ApplicationDBContext است. بیاد بیاورید که پیشتر نگاهی به متد ()ConfigAuth داشتیم که چند فراخوانی CreatePerOwinContext داشت که توسط آنها Callback هایی را رجیستر می‌کردیم. فراخوانی متد ()<context.Get<ApplicationDBContext این Callback‌‌ها را صدا می‌زند، که در اینجا فراخوانی متد استاتیک ()ApplicationDbContext.Create خواهد بود. در ادامه بیشتر درباره این قسمت خواهید خواهند.

اگر دقت کنید می‌بینید که احراز هویت، تعیین سطوح دسترسی و تنظیمات مدیریتی و مقادیر پیش فرض آنها در متد ()Create انجام می‌شوند و سپس وهله ای از نوع خود کلاس ApplicationUserManager بازگشت داده می‌شود. همچنین سرویس‌های احراز هویت دو مرحله ای نیز در همین مرحله پیکربندی می‌شوند. اکثر پیکربندی‌ها و تنظیمات نیازی به توضیح ندارند و قابل درک هستند. اما احراز هویت دو مرحله ای نیاز به بررسی عمیق‌تری دارد. در ادامه به این قسمت خواهیم پرداخت. اما پیش از آن نگاهی به کلاس ApplicationRoleManager بیاندازیم.
public class ApplicationRoleManager : RoleManager<IdentityRole>
{
    public ApplicationRoleManager(IRoleStore<IdentityRole,string> roleStore)
        : base(roleStore)
    {
    }

    public static ApplicationRoleManager Create(
        IdentityFactoryOptions<ApplicationRoleManager> options, 
        IOwinContext context)
    {
        var manager = new ApplicationRoleManager(
            new RoleStore<IdentityRole>(
                context.Get<ApplicationDbContext>()));

        return manager;
    }
}
مانند کلاس ApplicationUserManager مشاهده می‌کنید که کلاس ApplicationRoleManager از <RoleManager<IdentityRole ارث بری می‌کند. بنابراین تمام قابلیت‌های کلاس پایه نیز در این کلاس در دسترس هستند. یکبار دیگر متدی بنام ()Create را مشاهده می‌کنید که وهله ای از نوع خود کلاس بر می‌گرداند.


سرویس‌های ایمیل و پیامک برای احراز هویت دو مرحله ای و تایید حساب‌های کاربری
دو کلاس دیگری که در فایل IdentityConfig.cs وجود دارند کلاس‌های EmailService و SmsService هستند. بصورت پیش فرض این کلاس‌ها تنها یک wrapper هستند که می‌توانید با توسعه آنها سرویس‌های مورد نیاز برای احراز هویت دو مرحله ای و تایید حساب‌های کاربری را بسازید.
public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your email service here to send an email.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your sms service here to send a text message.
        return Task.FromResult(0);
    }
}
دقت کنید که هر دو این کلاس‌ها قرارداد واحدی را بنام IIdentityMessageService پیاده سازی می‌کنند. همچنین قطعه کد زیر را از متد ()ApplicationUserManager.Create بیاد آورید.
// Register two factor authentication providers. This application uses 
// Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying 
// the user You can write your own provider and plug in here.
manager.RegisterTwoFactorProvider("PhoneCode", 
    new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
{
    MessageFormat = "Your security code is: {0}"
});

manager.RegisterTwoFactorProvider("EmailCode", 
    new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
{
    Subject = "SecurityCode",
    BodyFormat = "Your security code is {0}"
});

manager.EmailService = new EmailService();
manager.SmsService = new SmsService();
همانطور که می‌بینید در متد ()Create کلاس‌های EmailService و SmsService وهله سازی شده و توسط خواص مرتبط به وهله ApplicationUserManager ارجاع می‌شوند.


کلاس کمکی SignIn
هنگام توسعه پروژه مثال Identity، تیم توسعه دهندگان کلاسی کمکی برای ما ساخته‌اند که فرامین عمومی احراز هویت کاربران و ورود آنها به اپلیکیشن را توسط یک API ساده فراهم می‌سازد. برای آشنایی با نحوه استفاده از این متد‌ها می‌توانیم به کنترلر AccountController در پوشه Controllers مراجعه کنیم. اما پیش از آن بگذارید نگاهی به خود کلاس SignInHelper داشته باشیم.
public class SignInHelper
{
    public SignInHelper(
        ApplicationUserManager userManager, 
        IAuthenticationManager authManager)
    {
        UserManager = userManager;
        AuthenticationManager = authManager;
    }

    public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
    public IAuthenticationManager AuthenticationManager { get; private set; }

    public async Task SignInAsync(
        ApplicationUser user, 
        bool isPersistent, 
        bool rememberBrowser)
    {
        // Clear any partial cookies from external or two factor partial sign ins
        AuthenticationManager.SignOut(
            DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie, 
            DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie);

        var userIdentity = await user.GenerateUserIdentityAsync(UserManager);

        if (rememberBrowser)
        {
            var rememberBrowserIdentity = 
                AuthenticationManager.CreateTwoFactorRememberBrowserIdentity(user.Id);

            AuthenticationManager.SignIn(
                new AuthenticationProperties { IsPersistent = isPersistent }, 
                userIdentity, 
                rememberBrowserIdentity);
        }
        else
        {
            AuthenticationManager.SignIn(
                new AuthenticationProperties { IsPersistent = isPersistent }, 
                userIdentity);
        }
    }

    public async Task<bool> SendTwoFactorCode(string provider)
    {
        var userId = await GetVerifiedUserIdAsync();

        if (userId == null)
        {
            return false;
        }

        var token = await UserManager.GenerateTwoFactorTokenAsync(userId, provider);

        // See IdentityConfig.cs to plug in Email/SMS services to actually send the code
        await UserManager.NotifyTwoFactorTokenAsync(userId, provider, token);

        return true;
    }

    public async Task<string> GetVerifiedUserIdAsync()
    {
        var result = await AuthenticationManager.AuthenticateAsync(
            DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie);

        if (result != null && result.Identity != null 
            && !String.IsNullOrEmpty(result.Identity.GetUserId()))
        {
            return result.Identity.GetUserId();
        }

        return null;
    }

    public async Task<bool> HasBeenVerified()
    {
        return await GetVerifiedUserIdAsync() != null;
    }

    public async Task<SignInStatus> TwoFactorSignIn(
        string provider, 
        string code, 
        bool isPersistent, 
        bool rememberBrowser)
    {
        var userId = await GetVerifiedUserIdAsync();

        if (userId == null)
        {
            return SignInStatus.Failure;
        }

        var user = await UserManager.FindByIdAsync(userId);

        if (user == null)
        {
            return SignInStatus.Failure;
        }

        if (await UserManager.IsLockedOutAsync(user.Id))
        {
            return SignInStatus.LockedOut;
        }

        if (await UserManager.VerifyTwoFactorTokenAsync(user.Id, provider, code))
        {
            // When token is verified correctly, clear the access failed 
            // count used for lockout
            await UserManager.ResetAccessFailedCountAsync(user.Id);
            await SignInAsync(user, isPersistent, rememberBrowser);

            return SignInStatus.Success;
        }

        // If the token is incorrect, record the failure which 
        // also may cause the user to be locked out
        await UserManager.AccessFailedAsync(user.Id);

        return SignInStatus.Failure;
    }

    public async Task<SignInStatus> ExternalSignIn(
        ExternalLoginInfo loginInfo, 
        bool isPersistent)
    {
        var user = await UserManager.FindAsync(loginInfo.Login);

        if (user == null)
        {
            return SignInStatus.Failure;
        }

        if (await UserManager.IsLockedOutAsync(user.Id))
        {
            return SignInStatus.LockedOut;
        }

        return await SignInOrTwoFactor(user, isPersistent);
    }

    private async Task<SignInStatus> SignInOrTwoFactor(
        ApplicationUser user, 
        bool isPersistent)
    {
        if (await UserManager.GetTwoFactorEnabledAsync(user.Id) &&
            !await AuthenticationManager.TwoFactorBrowserRememberedAsync(user.Id))
        {
            var identity = new ClaimsIdentity(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie);
            identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.NameIdentifier, user.Id));

            AuthenticationManager.SignIn(identity);
            return SignInStatus.RequiresTwoFactorAuthentication;
        }

        await SignInAsync(user, isPersistent, false);
        return SignInStatus.Success;
    }

    public async Task<SignInStatus> PasswordSignIn(
        string userName, 
        string password, 
        bool isPersistent, 
        bool shouldLockout)
    {
        var user = await UserManager.FindByNameAsync(userName);

        if (user == null)
        {
            return SignInStatus.Failure;
        }

        if (await UserManager.IsLockedOutAsync(user.Id))
        {
            return SignInStatus.LockedOut;
        }

        if (await UserManager.CheckPasswordAsync(user, password))
        {
            return await SignInOrTwoFactor(user, isPersistent);
        }

        if (shouldLockout)
        {
            // If lockout is requested, increment access failed 
            // count which might lock out the user
            await UserManager.AccessFailedAsync(user.Id);

            if (await UserManager.IsLockedOutAsync(user.Id))
            {
                return SignInStatus.LockedOut;
            }
        }

        return SignInStatus.Failure;
    }
}
کد این کلاس نسبتا طولانی است، و بررسی عمیق آنها از حوصله این مقاله خارج است. گرچه اگر به دقت یکبار این کلاس را مطالعه کنید می‌توانید براحتی از نحوه کارکرد آن آگاه شوید. همانطور که می‌بینید اکثر متدهای این کلاس مربوط به ورود کاربران و مسئولیت‌های تعیین سطوح دسترسی است.

این متدها ویژگی‌های جدیدی که در Identity 2.0 عرضه شده اند را در بر می‌گیرند. متد آشنایی بنام ()SignInAsync را می‌بینیم، و متدهای دیگری که مربوط به احراز هویت دو مرحله ای و external log-ins می‌شوند. اگر به متدها دقت کنید خواهید دید که برای ورود کاربران به اپلیکیشن کارهای بیشتری نسبت به نسخه پیشین انجام می‌شود.

بعنوان مثال متد Login در کنترلر AccountController را باز کنید تا نحوه مدیریت احراز هویت در Identity 2.0 را ببینید.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Login(LoginViewModel model, string returnUrl)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        return View(model);
    }

    // This doen't count login failures towards lockout only two factor authentication
    // To enable password failures to trigger lockout, change to shouldLockout: true
    var result = await SignInHelper.PasswordSignIn(
        model.Email, 
        model.Password, 
        model.RememberMe, 
        shouldLockout: false);

    switch (result)
    {
        case SignInStatus.Success:
            return RedirectToLocal(returnUrl);
        case SignInStatus.LockedOut:
            return View("Lockout");
        case SignInStatus.RequiresTwoFactorAuthentication:
            return RedirectToAction("SendCode", new { ReturnUrl = returnUrl });
        case SignInStatus.Failure:
        default:
            ModelState.AddModelError("", "Invalid login attempt.");

            return View(model);
    }
}

مقایسه Sign-in با نسخه Identity 1.0
در نسخه 1.0 این فریم ورک، ورود کاربران به اپلیکیشن مانند لیست زیر انجام می‌شد. اگر متد Login در کنترلر AccountController را باز کنید چنین قطعه کدی را می‌بینید.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Login(LoginViewModel model, string returnUrl)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = await UserManager.FindAsync(model.UserName, model.Password);

        if (user != null)
        {
            await SignInAsync(user, model.RememberMe);
            return RedirectToLocal(returnUrl);
        }
        else
        {
            ModelState.AddModelError("", "Invalid username or password.");
        }
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
در قطعه کد بالا متدی در کلاس UserManager را فراخوانی می‌کنیم که مشابه قطعه کدی است که در کلاس SignInHelper دیدیم. همچنین متد SignInAsync را فراخوانی می‌کنیم که مستقیما روی کنترلر AccountController تعریف شده است.
private async Task SignInAsync(ApplicationUser user, bool isPersistent)
{
    AuthenticationManager.SignOut(
        DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

    var identity = await UserManager.CreateIdentityAsync(
        user, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);

    AuthenticationManager.SignIn(
        new AuthenticationProperties() { IsPersistent = isPersistent }, identity);
}
مسلما با عرضه قابلیت‌های جدید در Identity 2.0 و تغییرات معماری این فریم ورک، پیچیدگی هایی معرفی می‌شود که حتی در امور ساده ای مانند ورود کاربران نیز قابل مشاهده است.


ApplicationDbContext
اگر از نسخه پیشین Identity در اپلیکیشن‌های ASP.NET MVC استفاده کرده باشید با کلاس ApplicationDbContext آشنا هستید. این کلاس پیاده سازی پیش فرض EF فریم ورک است، که اپلیکیشن شما توسط آن داده‌های مربوط به Identity را ذخیره و بازیابی می‌کند.

در پروژه مثال ها، تیم Identity این کلاس را بطور متفاوتی نسبت به نسخه 1.0 پیکربندی کرده اند. اگر فایل IdentityModels.cs را باز کنید تعاریف کلاس ApplicationDbContext را مانند لیست زیر خواهید یافت.
public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser> {
    public ApplicationDbContext()
        : base("DefaultConnection", throwIfV1Schema: false) {
    }

    static ApplicationDbContext() {
        // Set the database intializer which is run once during application start
        // This seeds the database with admin user credentials and admin role
        Database.SetInitializer<ApplicationDbContext>(new ApplicationDbInitializer());
    }

    public static ApplicationDbContext Create() {
        return new ApplicationDbContext();
    }
}
قطعه کد بالا دو متد استاتیک تعریف می‌کند. یکی ()Create و دیگری ()ApplicationDbContext که سازنده دیتابیس (database initializer) را تنظیم می‌کند. این متد هنگام اجرای اپلیکیشن فراخوانی می‌شود و هر پیکربندی ای که در کلاس ApplicationDbInitializer تعریف شده باشد را اجرا می‌کند. اگر به فایل IdentityConfig.cs مراجعه کنیم می‌توانیم تعاریف این کلاس را مانند لیست زیر بیابیم.
public class ApplicationDbInitializer 
    : DropCreateDatabaseIfModelChanges<ApplicationDbContext> 
{
    protected override void Seed(ApplicationDbContext context) 
    {
        InitializeIdentityForEF(context);
        base.Seed(context);
    }

    public static void InitializeIdentityForEF(ApplicationDbContext db) 
    {
        var userManager = HttpContext
            .Current.GetOwinContext()
            .GetUserManager<ApplicationUserManager>();

        var roleManager = HttpContext.Current
            .GetOwinContext()
            .Get<ApplicationRoleManager>();

        const string name = "admin@admin.com";
        const string password = "Admin@123456";
        const string roleName = "Admin";

        //Create Role Admin if it does not exist
        var role = roleManager.FindByName(roleName);

        if (role == null) 
        {
            role = new IdentityRole(roleName);
            var roleresult = roleManager.Create(role);
        }

        var user = userManager.FindByName(name);

        if (user == null) 
        {
            user = new ApplicationUser { UserName = name, Email = name };

            var result = userManager.Create(user, password);
            result = userManager.SetLockoutEnabled(user.Id, false);
        }

        // Add user admin to Role Admin if not already added
        var rolesForUser = userManager.GetRoles(user.Id);

        if (!rolesForUser.Contains(role.Name)) 
        {
            var result = userManager.AddToRole(user.Id, role.Name);
        }
    }
}
پیکربندی جاری در صورتی که مدل موجودیت‌ها تغییر کنند دیتابیس را پاک کرده و مجددا ایجاد می‌کند. در غیر اینصورت از دیتابیس موجود استفاده خواهد شد. اگر بخواهیم با هر بار اجرای اپلیکیشن دیتابیس از نو ساخته شود، می‌توانیم کلاس مربوطه را به <DropCreateDatabaseAlways<ApplicationDbContext تغییر دهیم. بعنوان مثال هنگام توسعه اپلیکیشن و بمنظور تست می‌توانیم از این رویکرد استفاده کنیم تا هر بار با دیتابیسی (تقریبا) خالی شروع کنیم.

نکته حائز اهمیت دیگر متد ()InitializeIdentityForEF است. این متد کاری مشابه متد ()Seed انجام می‌دهد که هنگام استفاده از مهاجرت‌ها (Migrations) از آن استفاده می‌کنیم. در این متد می‌توانید رکوردهای اولیه ای را در دیتابیس ثبت کنید. همانطور که مشاهده می‌کنید در قطعه کد بالا نقشی مدیریتی بنام Admin ایجاد شده و کاربر جدیدی با اطلاعاتی پیش فرض ساخته می‌شود که در آخر به این نقش منتسب می‌گردد. با انجام این مراحل، پس از اجرای اولیه اپلیکیشن کاربری با سطح دسترسی مدیر در اختیار خواهیم داشت که برای تست اپلیکیشن بسیار مفید خواهد بود.

در این مقاله نگاهی اجمالی به Identity 2.0 در پروژه‌های ASP.NET MVC داشتیم. کامپوننت‌های مختلف فریم ورک و نحوه پیکربندی آنها را بررسی کردیم و با تغییرات و قابلیت‌های جدید به اختصار آشنا شدیم. در مقالات بعدی بررسی هایی عمیق‌تر خواهیم داشت و با نحوه استفاده و پیاده سازی قسمت‌های مختلف این فریم ورک آشنا خواهیم شد.


مطالعه بیشتر
مطالب
تکنیک‌های ایجاد سایت‌های چند زبانه
امروزه چند زبانه بودن سایت‌ها، از اهمیت بالایی برخوردار شده است و هر سایتی که نیاز داشته باشد در سایر نقاط جهان شناخته شود و کاربران مناطق مختلف، به راحتی از آن استفاده کنند، سایت‌های خود را بر پایه‌ی چندین زبان ایجاد می‌کنند. در این نوشتار سعی داریم بر این موضوع بررسی اجمالی داشته باشیم و نکات زیر را بررسی نماییم.

  • طراحی دیتابیس یا بانک اطلاعاتی بر پایه چند زبانه بودن و بررسی سناریوهای مختلف.
  • نکاتی که باید در ساخت سایت‌های چند زبانه به آن‌ها دقت کرد.
  • شیوه‌ی تشخیص و تغییر زبان سایت
  • معرفی چند کامپوننت وب، برای مباحث چند زبانه

طراحی مدل دیتابیس

اولین کار برای داشتن یک سایت چند زبانه، این است که یک مدل صحیح و مناسب را برای دیتابیس خود انتخاب کنید. یکی از اولین روش‌هایی که به ذهن هر فردی می‌رسد این است که برای هر ستون متنی که قرار است چند زبانه باشد، به تعداد زبان‌ها برایش یک ستون در نظر بگیریم. یعنی برای جدول مقالات که قرار است در سه زبان فارسی و انگلیسی و عربی باشد، سه ستون برای عنوان مقاله و سه ستون نیز برای متن آن داشته باشیم. تصویر زیر نمونه‌ای از این مدل را نشان می‌دهد.

مزایا:

  1. پیاده سازی آسان

معایب:

  1. در این روش با زیاد شدن هر زبان، تعداد ستون‌ها افزایش می‌یابد که باعث می‌شود طراحی مناسبی نداشته باشد.
  2. در ضمن این مورد باید توسط برنامه نویس مرتبا اضافه گردد یا اینکه برنامه نویس این امکان را در سیستم قرار دهد که مدیر سایت بتواند در پشت صحنه کوئری افزودن ستون را ایجاد کند که باید جدول مرتبا مورد alter گرفتن قرار بگیرد.
  3. ممکن است همیشه برای هر زبانی مطلبی قرار نگیرد و این مورد باعث می‌شود بی جهت فضایی برای آن در نظر گرفته شود.

پی نوشت: با اینکه امروزه بحث فیلدهای sparse Column وجود دارد ولی این فیلد‌ها در هر شرایطی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند وبیشتر متعلق به زمانی است که می‌دانیم آن فیلد به شدت کم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پی نوشت دوم : در صورتی که فیلد شما مانند متن مقاله که عموما از نوع داده (varchar(max است استفاده می‌کنید و در صورتی که زبان مورد استفاده قرار نگیرد در خیلی از اوقات بی جهت فیلد‌های Blob ساخته اید که بهینه سازی آن را نیز باید در نظر بگیرید.


در مرحله‌ی بعد برای رفع مشکلات بالا یک جدول از زبان‌ها، مانند جدول زیر را ایجاد می‌کنیم:
 
 ID  کد
 Language  زبان
 ISO  کد دو رقمی آن زبان
 Flag  پرچم آن کشور
بعد از آن هر مقاله برای یک زبان ایجاد خواهد شد؛ چیزی مانند تصویر زیر:

مزایا:

  1. پیاده سازی آسان

معایب:

  1. ایجاد رکوردهای تکراری، هر مقاله برای بعضی از اطلاعاتش که چند زبانه نیستند داده‌های تکراری خواهد داشت.
  2. هر مقاله یک مقاله‌ی جدا شناخته می‌شود و ارتباطی میان آنان نخواهد بود. بدین ترتیب توانایی ایجاد گزارش‌هایی چون هر گروه از مقاله و دسته بندی آن‌ها از بین خواهد رفت. در ضمن مدیر عموما در یک سیستم مدیریتی می‌خواهد تنها یک لینک را به یک مقاله بدهد و سایت بنا به تشخیص در زبان مزبور، یکی از این مقالات را به کاربر نمایش دهد؛ نه اینکه مرتبا مدیر برای هر زبان، لینکی را مهیا کند و در این حالت چنین چیزی ممکن نخواهد بود.
  3. در یک سیستم فروشگاهی همانند تصویر بالا کار هم سخت‌تر می‌شود و هر رکورد، یک محصول جدا شناخته می‌شود و ویرایش‌ها هم برای هر کدام باید جداگانه صورت بگیرد که در عمل این طرح را رد می‌کند.


سومین راه حل این است که سه جدول ایجاد کنیم:

یک. جدول زبان‌ها (که بالاتر ایجاد شده بود)

دو . جدول نام مقاله به همراه اطلاعات پایه و فیلدها بی نیاز به چند زبانه بودن

سه : یک جدول که هر دو ستون آن کدهای کلید دو جدول بالا را دارند و فیلدهای چند زبانه در آن وجود دارند.

جدول پایه

 ID  کد
 Name  نام مقاله
 CreationDate  تاریخ ایجاد
 Writer  نویسنده
 Visibilty  وضعیت نمایش
 جدول مقالات
 LanguageCode کد زبان
 ArticleID  کد مقاله
 CreationDate  تاریخ ایجاد
 Visibility  وضعیت نمایش مقاله
Title
عنوان مقاله
ContentText
متن مقاله

 در جدول پایه یک مقاله ایجاد می‌شود که اطلاعات عمومی همه مقالات را دارد و حتی خصوصیت وضعیت نمایش آن، روی همه‌ی مقالات با هر زبانی تاثیر می‌گذارد. در جدول دو، هر مقاله یک رکورد دارد که کد زبان و کد مقاله برای آن یک کلید ترکیبی به حساب می‌آیند. پس، از هر مقاله یک یا چند زبان خواهیم داشت. همچنین دارای فیلدهایی با وضعیت مخصوص به خود هم هستند؛ مثل فیلد وضعیت نمایش مقاله که فقط برای این مقاله با این زبان کاربرد دارد.

مزایا:

  1. گزارش گیری آسان برای هر دسته مقاله با زبان‌های مختلف و ارتباط و یکپارچگی
  2. آسان در افزودن زبان.

معایب:

  1. ایجاد کوئری‌های پیچیده‌تر و جوین دار که به نسبت روش‌های قبلی کوئری‌ها پیچیده‌تر شده اند.
  2. کدنویسی زیادتر.

استفاده از ساختارهای XML یا JSON برای ذخیره سازی اطلاعات چند زبانه مانند ساختارهای زیر:

XML
<Articles>
<Article>
this is english text
</Article>
<Article>
این یک متن فارسی است
</Article>
</Articles>

یا 
<Articles>
<en-us>
this is english text
</en-us>
<fa-ir>
این یک متن فارسی است
</fa-ir>
</Articles>
JSON
"Articles":["en-us':{"title":"this is english text","content":" english content"},"fa-ir":{"title":"متن فارسی","content":"محتوای فارسی"}]
ازSQL Server 2005 به بعد از نوع داده xml پشتیبانی می‌شود و در نسخه‌ی 2016 آن نیز پشتیبانی از Json اضافه شده است که حتی شامل اندیکس‌های اختصاصی هم برای این دو نوع می‌باشد.
از مزایای این روش ذخیره‌ی همه داده‌ها در یک ستون و یک جدول است و نیازی به ستون‌های اضافه یا جداول اضافه نیست ولی معایب این روش استفاده از کوئری‌های پیچیده‌تر جهت ارتباط و خواندن است.

استفاده از بانک‌های اطلاعاتی NO SQL
در این بانک‌ها دیگر درگیر تعداد ستون‌ها و جنس آن‌ها نیستیم و میتوانیم برای هر مقاله یا محصول، هر تعداد زبان و یا فیلد را که می‌خواهیم، در نظر بگیریم و اضافه کنیم. برای آشنایی بیشتر با این نوع بانک‌ها و انواع آن، مقالات مربوط به nosql را در سایت دنبال کنید.

نکاتی که در یک سایت چند زبانه باید به آن‌ها توجه کرد.

یک . زبان آن صفحه را معرفی کنید: این کار هم به موتورهای جست و جو برای ثبت سایت شما کمک می‌کند و هم برای معلولین که از ابزارهای صفحه خوان استفاده می‌کنند، کمک بزرگی است. در این روش، صفحه خوان‌ها و دستگاه‌های خط بریل که زبان صفحه را تشخیص نمی‌دهند با خواندن کد زبان می‌توانند زبان صفحه را تشخیص دهند. با استفاده از خط زیر میتوانید زبان اصلی صفحه‌ی خود را تنظیم نمایید:
<html lang="en">

اگر از XHTML استفاده می‌کنید خاصیت زیر را فراموش نکنید. دریافت W3C Validation بدون آن امکان پذیر نخواهد بود.
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml" xml:lang="en">
با تغییر زبان هر صفحه، باید تنظیم زبان آن تغییر یابد:



دو. چند زبانه بودن صفحه: در بالا یاد گرفتیم که چگونه زبان اصلی صفحه را تنظیم کنیم، ولی گاهی اوقات صفحه به غیر از زبان اصلی، شامل زبان‌های دیگر هم می‌شود؛ مثل نقل قول‌ها یا موارد دیگر. برای این‌کار می‌توانید از خصوصیت lang که در اکثر تگ‌ها پشتیبانی می‌شود، استفاده کنید. مثال پایین یک نقل قول فرانسوی است که ما آن را به خصوصیت lang، جهت تایید زبانش مزین کرده‌ایم:
<blockquote lang=”fr”>

<p>Le plus grand faible des hommes, c'est l'amour qu'ils ont de la vie.</p>

</blockquote>

سه. لینک ها : اگر دارید در صفحه‌ای لینک به جایی می‌دهید که متفاوت از زبان شماست، حتما باید زبان صفحه یا سایت مقصد را مشخص کنید. مثلا لینک زیر برای صفحه‌ای است که از یک زبان غیر فرانسوی به یک صفحه‌ی با زبان فرانسوی هدایت می‌شود:
<a href="" hreflang="fr">French</a>

همچنین اگر متن لینک شما هم به زبان فرانسوی باشد خیلی خوب می‌شود که آن را هم بیان کنید و از خاصیت lang و هم hreflang همزمان استفاده کنید:
<a href="" hreflang="fr">Francais</a>

چهار. جهت صفحه: به طور پیش فرض شما این مورد را به خاطر طراحی ظاهر صفحه رعایت می‌کنید ولی خالی از لطف نیست که بگوییم جهت زبان را هم با خصوصیت dir  که مقدار پیش فرضش راست به چپ هست، ذکر کنید. هر چند که عموما وب سایت‌های چند زبانه شامل یک قالب دیگر به صورت راست چین یا چپ چین هم هستند که بر اساس زبان انتخاب شده، قالب خود را تغییر خواهند داد.

پنج. انکودینگ صفحه را مشخص کنید: برای اینکه نحوه‌ی رمزگذاری و رمزگشایی حروف و نمادها مشخص گردد، باید انکودینگ تنظیم شود و حتی برای بعضی از موتورهای جست و جو که ممکن است با وب سایت شما به مشکل بر بخورند. امروزه بیشتر از صفحات یونیکد استفاده می‌شود که سطح وسیعی از کاراکترها را پشتیبانی می‌کند.
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html;charset=UTF-8">

HTML5
<meta charset="UTF-8">

شش. اندازه‌ی فونت:
موقعی که یک سایت چند زبانه را طراحی می‌کنید این نکته خیلی مهم هست که بدانید اندازه فونت‌های زبان پیش فرض، برای باقی زبان‌ها مناسب نیستند. به عنوان مثال ممکن است اندازه فونتی برای زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی مناسب باشد ولی برای زبان‌های فارسی و عربی و چینی و ... مناسب نباشد و خواندن آن سخت شود. به همین جهت یکی از راه‌های حل این مشکل استفاده از قالب css است که وابسته به خصوصیت lang ای است که شما برای صفحه و هر المان یا تگی که از این خصوصیت استفاده می‌کند، تعیین کرده‌اید.
:lang(en) {

font-size: 85%;

font-family: arial, verdana, sans-serif;

}

:lang(zh) {

font-size: 125%;

font-family: helvetica, verdana, sans-serif;

}

خط زیر تعیین میکند که از استایل اول استفاده شود:
<html lang="en">
و خط زیر تعیین می‌کند که از استایل دوم استفاده شود:
<html lang="zh">
البته این کد بالا در مرورگرهای فایرفاکس، اپرا و IE8 به بالا پاسخ می‌دهد. برای سایر مروگرها چون کروم و نسخه‌های پیشین IE باید از شیوه‌ی زیر بهره ببرید:
<body class="english"> or <body class="chinese">

و استایل:
.english {

font-size: 85%;

font-family: arial, verdana, sans-serif;

}

.chinese {

font-size: 125%;

font-family: helvetica, verdana, sans-serif;

}
در این شیوه برای تگ مربوطه یک کلاس با نام آن زبان ایجاد کرده که محتوای آن تنظیمات قلم آن زبان می‌باشد.

هفت. اندازه‌ی کلمات و خطوط: در این حالت اندازه کلمات بین هر زبان متفاوت است و میزان فضایی که در بر می‌گیرند با زبانی دیگر تفاوت دارد. ممکن است کلمه‌ای در یک زبان شش حرف باشد، ولی در زبانی دیگر دو یا چهار حرف و به خصوص در یک عبارت یا حتی جمله این نکته بیشتر به چشم می‌آید. تصاویر زیر نمونه‌ای از حل این مشکل توسط سایت آمازون می‌باشند که بعضی المان‌ها مانند لیست علاقمندی‌ها یا بعضی از آیتم‌ها را جابجا کرده است. بهترین جواب برای اینکار این است که قالب خود را برای هر زبان بهینه کنید.

هشت : زمان را نیز تغییر دهید: یکی از مواردی که در کمتر سایت چند زبانه‌ای به چشم می‌خورد و به نظر بنده می‌تواند بسیار مهم باشد این است که time zone منطقه‌ی هر زبان را بدانید. به عنوان مثال برای مقاله‌ی خود، تاریخ ایجاد را به صورت UTC ذخیره کنید و سپس نمایش را بر اساس زبان یا حتی بهتر و دقیق‌تر از طریق IP کشور مربوطه به دست آورید. برای کاربران ثبت نام شده این تاریخ می‌تواند دقیق‌تر باشد همانند انجمن‌های وی بولتین.


شیوه‌های تشخیص زبان سایت

یکی از راه‌های تشخیص زبان این است که موقعی که برای اولین بار کاربری به سایت مراجعه می‌کند، زبان مورد نظرش را سوال کنید و این اطلاعات را در یک کوکی بدون تاریخ انقضاء ذخیره کنید تا در دفعات بعدی آن را بررسی نمایید.

دومین راه، استفاده از IP کاربر مراجعه کننده است تا بر اساس آن زبان مورد نظر را انتخاب کنید.

در سومین شیوه که اغلب استفاده می‌شود، زبان سایت به طور پیش فرض بر روی یک زبان خاص که بهتر است انگلیسی باشد تنظیم شده است و سپس کاربر از طریق یک منو یا ابزارهای موجود در سایت، زبان سایت را تغییر دهد.

پی نوشت: فراموش نگردد که امکان تغییر زبان همیشه برای کاربر مهیا باشد و طوری نباشد که کاربر در آینده نتواند زبان سایت را تغییر دهد؛ حتی اگر تشخیص خودکار سایت برای زبان فعال باشد.

پی نوشت: در روش‌های بالا بهتر است همان مرتبه‌ی اول اطلاعات را در یک کوکی ذخیره کنید تا مراحل پیگیری راحت‌تر و آسان‌تر شود.


پلاگین‌ها و ابزارهای مدیریت زبان

اولین ابزاری که به شما برای تغییر زبان سایت معرفی می‌کنیم، توسط کاربر مورد استفاده قرار می‌گیرد و یک پلاگین جی کوئری می‌باشد. این پلاگین شامل حالت‌های مختلفی است که به نظر من بهترین حالت آن است که پرچم کشور مربوطه نیز نمایش یابد تا کاربر ارتباط راحت‌تری با سایت داشته باشد.

دومین ابزار که بیشتر برای انتخاب کشور می‌باشد و من خودم در بخش مدیریتی سیستم‌ها از آن استفاده میکنم، ابزار CountrySelector است. این پلاگین قابلیت جست و جو زبان را همزمان با تایپ کاربر نیر داراست. اسامی کشورها به صورت انگلیسی شروع شده و به زبان آن کشور در داخل پرانتز خاتمه می‌یابند و پرچم هر کشور نیز در کنار آن قرار دارد. کار کردن با آن بسیار راحت بوده و مستنداتش به طور کامل کار با آن را توضیح می‌دهد.

پلاگین بعدی International Telephone Input است که  پیاده سازی پلاگین بالا می‌باشد. برای مواردی مفید است که شما نیاز دارید کد تلفنی کشوری را انتخاب کنید.

در مقاله‌های زیر که در سایت جاری است در مورد Globalization و به خصوص استفاده از ریسورس‌ها مطالب خوبی بیان شده است:

قسمت بیست و دوم آموزش MVC که مبحث Globalization را دنبال می‌کند.

قسمت اول از شش قسمت مباحث Globalization  که دنباله‌ی آن را می‌توانید در مقاله‌ی خودش دنبال کنید.

مطالب
معرفی Xamarin و مزیت‌های استفاده از آن

چرا برنامه نویسی موبایل؟

با افزایش روزافزون SmartPhone ها و تبلت‌ها، بازار تکنولوژی به این سمت سوق پیدا کرده‌است. از این رو شرکت‌های ارائه دهنده نرم افزاری، از این موقعیت استفاده کرده و هر کدام پلتفرم متفاوتی را برای برنامه نویسی بر روی این اسمارت فون‌ها ارائه داده‌اند. یکی از بزرگترین دغدغه‌های امروزه شرکت‌های برنامه نویسی و توسعه نرم افزار موبایل، انتخاب درست پلتفرم برای توسعه نرم افزار میباشد. در این مقاله قصد دارم یکی از این پلت فرم‌ها را بررسی کرده و معرفی کنم.

شرکت xamarin کار خود را در سال 2011 با ارایه نسخه Cross Platform پلتفرم .Net به نام Mono آغاز کرد. بعد از ارایه این نسخه از .Net، زامارین به کمک Mono توانست پیاده سازی بر روی  Android و IOS را به نام‌های MonoForAndroid  و MonoTouch ارایه دهد. بعد از این نسخه‌ها برنامه نویسان توانستند بر روی سیستم عامل‌های اندروید و آی او اس به صورت Native کد خود را به زبان C# نوشته و آن‌ها را اجرا کنند.


چرا باید از Xamarin استفاده کنم؟

در ادامه مقاله قصد دارم شما را با برخی از ویژگی‌های زامارین آشنا کرده و مزایای استفاده از آن را بیان کنم. 

Xamarin امکانی را فراهم کرده‌است که برنامه نویسان به دو روش متفاوت قادر خواهند بود برنامه‌های خود را بنویسند:


Xamarin Native :1

زامارین به شما این امکان را میدهد که بتوانید به صورت مستقیم برای هر پلتفرم به صورت جداگانه برنامه نویسی کنید. در اندروید اینکار با Xamarin.Droid و در IOS اینکار با Xamarin.Touch امکانپذیر است. مزیت‌های استفاده از این روش عبارتند از:

·   بهره گیری از یک زبان برنامه نویسی

همانطور که میدانید یادگیری یک زبان برنامه نویسی هزینه‌ی زیادی را برای یک سازمان و یا یک شخص به همراه دارد. در زامارین این امکان فراهم شده‌است که با استفاده از تنها یک زبان برنامه نویسی مانند C# ، برنامه نویسان بتوانند برای پلتفرم‌های مختلف برنامه بنویسند. در نظر داشته باشید که UI در هر پلتفرم به صورت جداگانه پیاده سازی میشود. به طور مثال در اندروید به وسیله‌ی Android Xml میتوانید ظاهر برنامه خود را پیاده سازی کنید و منطق‌های خود را با زبان C# برای تمامی پلت فرم‌ها به صورت یکسان بنویسید.

·   تجربه کاربری Native

زامارین به شما این امکان را خواهد داد که با استفاده از کنترل‌های Native هر پلتفرم به تجربه کاربری همان پلت فرم دسترسی پیدا کنید و اپلیکیشنی با ظاهر و UX همان پلتفرم بسازید.

·   استفاده  100% از امکانات هر پلتفرم

زامارین به دلیل Native بودن این امکان را به برنامه نویسان ارائه میدهد که با استفاده از یک زبان و با بکارگیری Cycle  Life مخصوص هر پلتفرم،  به 100% امکانات و API ‌های هر پلتفرم دسترسی پیدا کنند.

·   Performance

به دلیل اینکه برنامه‌های زامارین به صورت Native اجرا میشوند Performance بالایی دارند.

·   دسترسی به API ‌های موجود در .Net

شما قادر خواهید بود با دانش موجود مانند Entity Framework Code و.. به فریم ورک .Net  دسترسی پیدا کرده و از API ‌های درون آن استفاده کنید. زامارین از یکی از پیاده سازی‌های .Net Standard استفاده میکند.

·   استفاده مجدد از کد

در زامارین قادر خواهید بود که از کدهای خود، استفاده مجدد کرده و این امر سبب مدیریت بهتر بر روی کد، کد نویسی کمتر، هزینه نگهداری کد کمتر، توسعه راحت‌تر اپلیکیشن و ... میشود.

·   تست خودکار

در زامارین شما میتوانید برای کدهای خود تست خودکار نوشته و آنها را به صورت خودکار تست کنید.

·   Bind کردن Library ‌های Objective-C و Java

زامارین طوری طراحی شده‌است که دست شما را در هیچگونه شرایطی نخواهد بست. شما میتوانید به صورت مستقیم کدهایی را که به زبان های Java  و Objective-C نوشته شده‌اند، به پروژه اضافه کرده و هیچگونه نگرانی از بابت کدهای از قبل نوشته شده که به زبان‌های Objective-C و Java هستند، نداشته باشید.

·   Designer

در زمارین این امکان وجود دارد که در هر پلتفرم از طریق Designer مخصوص به آن پلتفرم، UI خود را طراحی و پیاده سازی کنید.

·   Async

  در برنامه نویسی غیر همزمان ( Asynchronous Programming ) این امکان وجود دارد که برنامه شما بدون توقف، یک قسمت از کد را اجرا کرده و منتظر اجرای قسمت‌های دیگر کد نشود؛ یا به اصطلاح برنامه از حالت Response خارج نشود. در زبان‌های Java ، Objective-C و Swift اینکار باید با CallBack و به صورت Manual مدیریت شود؛ اما #C این امکان را فراهم آورده است که به راحتی اینکار را انجام داده و برنامه خود را همیشه در حالت پاسخ دهی نگه دارید.  

public async Task<List<FeedItem>> GetFeedItems(DateTime date) {
  var feed = "http://planet.xamarin.com/feed/";
  var response = await httpClient.GetStringAsync(feed);
  var items = await ParseFeedAsync(response);
  return items.Where(item => item.Published.Date == date).ToList();
}


·   Parallel Programming

در برنامه نویسی موازی( Parallel Programming )  برخلاف برنامه نویسی MultiThread که بر روی یک هسته CPU اجرا میشود، بر روی چندین هسته CPU به صورت موازی اجرا میشود. زامارین از این نوع برنامه نویسی پشتیبانی میکند.


Xamarin.Forms: 2

پس از معرفی Xamarin Forms API شما میتوانید علاوه بر مزیت‌هایی که در بالا اشاره شد، کدهای Logic خود را با زبان C# و کدهای UI خود را با زبان XAML پیاده سازی کرده و با یک بار نوشتن کد، در پلتفرم‌های مختلف خروجی خود را مشاهده کنید.  مزیت استفاده از Xamarin Forms عبارتند از:

·   استفاده از کد واحد برای پیاده سازی UI و Logic

یکی از بهترین مزیت‌هایی را که میتوان به آن اشاره نمود این است که شما کافیست یک بار کد خود را بنویسید و Xamarin Forms کد شما را در پلت فرم‌های متفاوت پیاده سازی خواهد کرد.

<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<TabbedPage xmlns="http://xamarin.com/schemas/2014/forms"
            xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2009/xaml"
            x:Class="MyApp.MainPage">
    <TabbedPage.Children>
        <ContentPage Title="Profile" Icon="Profile.png">
            <StackLayout Spacing="20" Padding="20"
                         VerticalOptions="Center">
                <Entry Placeholder="Username"
                       Text="{Binding Username}"/>
                <Entry Placeholder="Password"
                       Text="{Binding Password}"
                       IsPassword="true"/>
                <Button Text="Login" TextColor="White"
                        BackgroundColor="#77D065"
                        Command="{Binding LoginCommand}"/>
            </StackLayout>
        </ContentPage>
        <ContentPage Title="Settings" Icon="Settings.png">
            <!-- Settings -->
        </ContentPage>
    </TabbedPage.Children>
</TabbedPage>


برای پیاده سازی UI در Xamarin Forms باید از XAML استفاده کنید. همچنین مانند روش قبلی میتوانید از زبان C# برای پیاده سازی منطق، استفاده نمایید.

با استفاده از Xamarin Forms شما تجربه نوشتن کد Cross Platform را در کنار Native بودن آن خواهید داشت.

·   استفاده از یک کنترل مخصوص یک پلتفرم در بین کد ( Embedding )

در Xamarin Forms این امکان وجود دارد که اگر شما خواستید یک کنترل مخصوص IOS را در بین کدهای خود استفاده کنید، بتوانید به راحتی اینکار را انجام دهید.( (Embedding

اگر به تصویر بالا دقت کنید متوجه خواهید شد که در یکسری از کنترل‌ها، تصاویر متفاوت هستند. در نسخه اندروید یک Action Button در قسمت پایین صفحه مشاهده میکنید که در نسخه‌ی IOS آن موجود نیست. یعنی به صورت مستقیم کنترل Action Button که مختص به پلت فرم اندروید میباشد، درون Xamarin Forms استفاده شده است.

·   دسترسی به هر پلتفرم به طور مستقیم

شما قادر خواهید بود به طور مستقیم به هر پلت فرم دسترسی پیدا کرده و به طور مثال در هر پلتفرم، UI مخصوص به خود را با Property ‌های مخصوص به خود طراحی کنید.

·   UITest و Test Cloud

در Xamarin Forms  میتوانید برای UI خود تست نوشته و آن‌ها را به وسیله Xamarin Test Cloud بر روی صدها Device متفاوت تست کنید. (این امکان فقط برای Android و IOS وجود دارد.)

·   Life Cycle مشابه در تمامی پلتفرم ها

همانطور که میدانید پلتفرم‌های مختلف، Life Cycle ‌های متفاوتی برای مدیریت اپلیکیشن دارند. یکی از مزیت‌های استفاده از Xamarin Forms این است که شما میتوانید برای تمامی پلتفرم‌ها به‌وسیله‌ی یک Life Cycle یکسان کد بنویسید.

·   Previewer

یکی از بهترین قابلیت‌هایی که در Xamarin Forms اضافه شده‌است این است که شما قادر خواهید بود به صورت Real Time خروجی فایل XAML خود را به وسیله Previewer مشاهده نمایید.

·   Performance Profiler

به وسیله Xamarin Profiler شما میتوانید میزان مصرف حافظه، Performance و ... را در اندروید و IOS اندازه گیری نمایید.

نکات قابل توجه:

Ø   استفاده همزمان از Xamarin Forms و Xamarin Native

شما میتوانید کدهای خود را با حداکثر Reusability نوشته و در صورت لزوم با کدهای Xamarin Native ترکیب کنید.

Ø   Documentation خیلی خوب

زمارین  مستندات جامع و کاملی را در سایت خود گردآوری کرده که میتوانید به راحتی از آن برای فهم تمامی قسمت‌های Xamarin استفاده کنید.

مطالب
ذخیره سازی فایل‌ها در دیتابیس یا استفاده از فایل سیستم متداول؟

اگر به ساز و کار شیرپوینت مایکروسافت دقت کنید، همه چیز را داخل دیتابیس ذخیره می‌کند (از اطلاعات رکوردها گرفته تا فایل‌ها و غیره). حال شاید این سؤال مطرح شود که برای ذخیره سازی فایل‌هایی با تعداد بیش از یک میلیون عدد، استفاده از دیتابیس مناسب است یا فایل سیستم متداول. برای پاسخ به این سؤال باید به نکات ذیل توجه داشت:

- هر نوع عملیاتی که بر روی فایل‌ها صورت گیرد، بستن، بازکردن و غیره، نیازمند اعمالی در سطح سیستم عامل است (برای مثال بررسی سطح دسترسی لازم برای انجام این‌کارها).
- هر گونه عملیاتی بر روی فایل‌ها نیازمند یک حداقل قفل گذاری بر روی آن‌ها است که این نیز مصرف CPU قابل توجهی را سبب خواهد شد.
- تمامی اعمال ذکر شده کل سرور و تمامی سرویس‌های در حال اجرا را تحت تاثیر قرار داده و بازدهی آن‌ها‌را کاهش می‌دهند.
- حتی سیستم عامل‌ها نیز از یک file system database جهت مدیریت اعمال خود استفاده می‌کنند اما این روش برای مدیریت میلیون‌ها و میلیاردها فایل بهینه سازی نشده است.
- ذخیره سازی میلیون‌ها و میلیاردها فایل به تدریج سبب ایجاد fragmentation قابل توجهی شده و این مورد نیز بر روی کارآیی تاثیر منفی خواهد گذاشت (همچنین این مورد بر روی طول عمر تجهیزات ذخیره سازی داده‌ها تاثیر منفی دارند).
- تهیه پشتیبان و بازگرداندن میلیون‌ها فایل بسیار زمانگیر است (برای مثال جابجایی یک فایل یک مگابایتی بسیار سریعتر است از جابجایی 100 فایل 10 کیلوبایتی).
- مدیریت تغییرات و همچنین بررسی اینکه چه شخصی چه فایلی را قرار داده، حذف کرده یا تغییر داده است در حالت استفاده از file system مشکل است.
- به صورت پیش فرض عموما مباحث replication و امثال آن‌ توسط روش استفاده از file system خصوصا با تعداد بالای فایل، پشتیبانی نمی‌شود.
- در حالت استفاده از file system ، برنامه‌های وب باید دسترسی write بر روی یک سری پوشه داشته باشند که این مورد همیشه از دیدگاه امنیتی مساله ساز بوده و مشکل آفرین.
- کرش file system مساوی است با کرش سیستم عامل و بازگشت این‌ها زمان‌بر خواهد بود.

با توجه به این نکات استفاده از دیتابیس برای ذخیره سازی تعداد زیادی فایل، مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:

- اکثر سیستم‌های دیتابیسی امروزی برای کار با حجم عظیمی از داده‌ها به حد بلوغ خود رسیده‌اند.
- هنگام استفاده از دیتابیس برای ذخیره سازی فایل‌ها دیگر سر و کار ما با میلیون‌ها فایل نخواهد بود و حداکثر چند فایل دیتابیس و ملحقات آن مانند لاگ فایل، کل سیستم را تشکیل می‌دهند.
- فایل‌های دیتابیس برای مثال SQL Server ، همیشه توسط SQL Server در حالت باز قرار داشته و مباحث قفل‌گذاری بر روی فایل‌های دیتابیس و بررسی سطح دسترسی و غیره توسط سیستم عامل در این‌جا به حداقل خود می‌رسد.
- در این حالت بار سیستم عامل شما تنها سیستمی است که مشغول سرویس دهی اطلاعات دیتابیس‌های شما است.
- جستجوی فایل‌ها، حتی جستجو در محتوای این فایل‌های ذخیره شده در یک دیتابیس بسیار سریعتر از روش file system می‌باشد. امکان استفاده از کوئری‌های SQL انعطاف پذیری خاصی را به این سیستم‌ها خواهند داد (برای مثال قابلیت full text search مربوط به SQL server امکان جستجو بر روی رکوردهایی با محتوای pdf را نیز پس از انجام اندکی تنظیمات، دارا می‌باشد).
- هنگام کار با دیتابیس مباحث تراکنشی نقش بسیار حائز اهمیتی را بازی می‌کنند اما عموما سیستم عامل‌ها در این زمینه نیازمند کار و برنامه نویسی قابل توجهی هستند (این قابلیت به ویندوز ویستا اضافه شده است).
- کرش یک دیتابیس عموما سبب کرش سیستم عامل یا حتی کرش سایر دیتابیس‌های موجود نخواهد شد.
- امکان تهیه پشتیبان از دیتابیس‌ها و بازیابی آن‌ها ساده است. (حداقل از بازیابی میلیون‌ها فایل ساده‌تر است)
- امکانات replication به صورت پیش فرض در اکثر سیستم‌های دیتابیسی امروزی مهیا است.
- امکان ثبت وقایع و مدیریت اطلاعات افزوده شده به دیتابیس، از طریق نرم افزارهایی که برای این کار نوشته خواهند شد (یا حتی امکانات توکار این برنامه‌ها) از هر لحاظ نسبت به روش file system برتری دارد.
- امکانات سوئیچ کردن به دیتابیسی دیگر در شبکه در صورت کرش یک نود، مهیا است و پیش بینی شده است.
- برای استفاده از یک دیتابیس توسط یک برنامه وب، نیازی به داشتن دسترسی write بر روی هیچ فولدری وجود ندارد که این خود یک مزیت امنیتی مهم است و همچنین امکان محدود کردن سطوح دسترسی به فایل‌های ذخیره شده در دیتابیس با برنامه‌های نوشته شده نیز ساده‌تر است. (البته در این‌جا مسلما منظور از دیتابیس، دیتابیس Access نیست و SQL Server یا MySQL مد نظر هستند)


مطالب
استفاده از OpenID در وب سایت جهت احراز هویت کاربران
قبلا شرح مختصری در زمینه OpenID در اینجا گفته شد.
حال می‌خواهیم این امکان را در پروژه خود بکار ببریم، جهت این کار باید ابتدا یک پروژه ایجاد کرده و از کتابخانه‌های سورس باز موجود استفاده کرد.
1- ابتدا در ویژوال استودیو یا هر نرم افزار دیگر یک پروژه MVC ایجاد نمایید.

2- نوع Internet Application و برای View Engine سایت Razor را انتخاب نمایید.

3- کتابخانه DotNetOpenId سورس باز را می‌توانید مستقیما از این آدرس دانلود نموده یا از طریق Package Manager Console و با نوشتن Install-Package DotNetOpenAuth به صورت آنلاین این کتابخانه را نصب نمایید.
4- مدل‌های برنامه را مانند زیر ایجاد نمایید
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Globalization;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Security;

namespace OpenIDExample.Models
{
    #region Models

    public class ChangePasswordModel
    {
        [Required]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Current password")]
        public string OldPassword { get; set; }

        [Required]
        [ValidatePasswordLength]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "New password")]
        public string NewPassword { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Confirm new password")]
        [Compare("NewPassword", ErrorMessage = "The new password and confirmation password do not match.")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }
    }

    public class LogOnModel
    {
        [Display(Name = "OpenID")]
        public string OpenID { get; set; }

        [Required]
        [Display(Name = "User name")]
        public string UserName { get; set; }

        [Required]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Password")]
        public string Password { get; set; }

        [Display(Name = "Remember me?")]
        public bool RememberMe { get; set; }
    }

    public class RegisterModel
    {
        [Display(Name = "OpenID")]
        public string OpenID { get; set; }

        [Required]
        [Display(Name = "User name")]
        public string UserName { get; set; }

        [Required]
        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "Email address")]
        public string Email { get; set; }

        [Required]
        [ValidatePasswordLength]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Password")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Confirm password")]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "The password and confirmation password do not match.")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }
    }

    #endregion Models

    #region Services

    // The FormsAuthentication type is sealed and contains static members, so it is difficult to
    // unit test code that calls its members. The interface and helper class below demonstrate
    // how to create an abstract wrapper around such a type in order to make the AccountController
    // code unit testable.

    public interface IMembershipService
    {
        int MinPasswordLength { get; }

        bool ValidateUser(string userName, string password);

        MembershipCreateStatus CreateUser(string userName, string password, string email, string OpenID);

        bool ChangePassword(string userName, string oldPassword, string newPassword);

        MembershipUser GetUser(string OpenID);
    }

    public class AccountMembershipService : IMembershipService
    {
        private readonly MembershipProvider _provider;

        public AccountMembershipService()
            : this(null)
        {
        }

        public AccountMembershipService(MembershipProvider provider)
        {
            _provider = provider ?? Membership.Provider;
        }

        public int MinPasswordLength
        {
            get
            {
                return _provider.MinRequiredPasswordLength;
            }
        }

        public bool ValidateUser(string userName, string password)
        {
            if (String.IsNullOrEmpty(userName)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "userName");
            if (String.IsNullOrEmpty(password)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "password");

            return _provider.ValidateUser(userName, password);
        }

        public Guid StringToGUID(string value)
        {
            // Create a new instance of the MD5CryptoServiceProvider object.
            MD5 md5Hasher = MD5.Create();
            // Convert the input string to a byte array and compute the hash.
            byte[] data = md5Hasher.ComputeHash(Encoding.Default.GetBytes(value));
            return new Guid(data);
        }

        public MembershipCreateStatus CreateUser(string userName, string password, string email, string OpenID)
        {
            if (String.IsNullOrEmpty(userName)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "userName");
            if (String.IsNullOrEmpty(password)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "password");
            if (String.IsNullOrEmpty(email)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "email");

            MembershipCreateStatus status;
            _provider.CreateUser(userName, password, email, null, null, true, StringToGUID(OpenID), out status);
            return status;
        }

        public MembershipUser GetUser(string OpenID)
        {
            return _provider.GetUser(StringToGUID(OpenID), true);
        }

        public bool ChangePassword(string userName, string oldPassword, string newPassword)
        {
            if (String.IsNullOrEmpty(userName)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "userName");
            if (String.IsNullOrEmpty(oldPassword)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "oldPassword");
            if (String.IsNullOrEmpty(newPassword)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "newPassword");

            // The underlying ChangePassword() will throw an exception rather
            // than return false in certain failure scenarios.
            try
            {
                MembershipUser currentUser = _provider.GetUser(userName, true /* userIsOnline */);
                return currentUser.ChangePassword(oldPassword, newPassword);
            }
            catch (ArgumentException)
            {
                return false;
            }
            catch (MembershipPasswordException)
            {
                return false;
            }
        }

        public MembershipCreateStatus CreateUser(string userName, string password, string email)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public interface IFormsAuthenticationService
    {
        void SignIn(string userName, bool createPersistentCookie);

        void SignOut();
    }

    public class FormsAuthenticationService : IFormsAuthenticationService
    {
        public void SignIn(string userName, bool createPersistentCookie)
        {
            if (String.IsNullOrEmpty(userName)) throw new ArgumentException("Value cannot be null or empty.", "userName");

            FormsAuthentication.SetAuthCookie(userName, createPersistentCookie);
        }

        public void SignOut()
        {
            FormsAuthentication.SignOut();
        }
    }

    #endregion Services

    #region Validation

    public static class AccountValidation
    {
        public static string ErrorCodeToString(MembershipCreateStatus createStatus)
        {
            // See http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=177550 for
            // a full list of status codes.
            switch (createStatus)
            {
                case MembershipCreateStatus.DuplicateUserName:
                    return "Username already exists. Please enter a different user name.";

                case MembershipCreateStatus.DuplicateEmail:
                    return "A username for that e-mail address already exists. Please enter a different e-mail address.";

                case MembershipCreateStatus.InvalidPassword:
                    return "The password provided is invalid. Please enter a valid password value.";

                case MembershipCreateStatus.InvalidEmail:
                    return "The e-mail address provided is invalid. Please check the value and try again.";

                case MembershipCreateStatus.InvalidAnswer:
                    return "The password retrieval answer provided is invalid. Please check the value and try again.";

                case MembershipCreateStatus.InvalidQuestion:
                    return "The password retrieval question provided is invalid. Please check the value and try again.";

                case MembershipCreateStatus.InvalidUserName:
                    return "The user name provided is invalid. Please check the value and try again.";

                case MembershipCreateStatus.ProviderError:
                    return "The authentication provider returned an error. Please verify your entry and try again. If the problem persists, please contact your system administrator.";

                case MembershipCreateStatus.UserRejected:
                    return "The user creation request has been canceled. Please verify your entry and try again. If the problem persists, please contact your system administrator.";

                default:
                    return "An unknown error occurred. Please verify your entry and try again. If the problem persists, please contact your system administrator.";
            }
        }
    }

    [AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false, Inherited = true)]
    public sealed class ValidatePasswordLengthAttribute : ValidationAttribute, IClientValidatable
    {
        private const string _defaultErrorMessage = "'{0}' must be at least {1} characters long.";
        private readonly int _minCharacters = Membership.Provider.MinRequiredPasswordLength;

        public ValidatePasswordLengthAttribute()
            : base(_defaultErrorMessage)
        {
        }

        public override string FormatErrorMessage(string name)
        {
            return String.Format(CultureInfo.CurrentCulture, ErrorMessageString,
                name, _minCharacters);
        }

        public override bool IsValid(object value)
        {
            string valueAsString = value as string;
            return (valueAsString != null && valueAsString.Length >= _minCharacters);
        }

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {
            return new[]{
                new ModelClientValidationStringLengthRule(FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName()), _minCharacters, int.MaxValue)
            };
        }
    }

    #endregion Validation
}

5- در پروژه مربوطه یک Controller به نام AccountController ایجاد نمایید. و کد‌های زیر را برای آنها وارد نمایید.
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using System.Web.Security;
using DotNetOpenAuth.Messaging;
using DotNetOpenAuth.OpenId;
using DotNetOpenAuth.OpenId.RelyingParty;
using OpenIDExample.Models;

namespace OpenIDExample.Controllers
{
    public class AccountController : Controller
    {
        private static OpenIdRelyingParty openid = new OpenIdRelyingParty();

        public IFormsAuthenticationService FormsService { get; set; }

        public IMembershipService MembershipService { get; set; }

        protected override void Initialize(RequestContext requestContext)
        {
            if (FormsService == null) { FormsService = new FormsAuthenticationService(); }
            if (MembershipService == null) { MembershipService = new AccountMembershipService(); }

            base.Initialize(requestContext);
        }

        // **************************************
        // URL: /Account/LogOn
        // **************************************

        public ActionResult LogOn()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult LogOn(LogOnModel model, string returnUrl)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (MembershipService.ValidateUser(model.UserName, model.Password))
                {
                    FormsService.SignIn(model.UserName, model.RememberMe);
                    if (Url.IsLocalUrl(returnUrl))
                    {
                        return Redirect(returnUrl);
                    }
                    else
                    {
                        return RedirectToAction("Index", "Home");
                    }
                }
                else
                {
                    ModelState.AddModelError("", "The user name or password provided is incorrect.");
                }
            }

            // If we got this far, something failed, redisplay form
            return View(model);
        }

        // **************************************
        // URL: /Account/LogOff
        // **************************************

        public ActionResult LogOff()
        {
            FormsService.SignOut();

            return RedirectToAction("Index", "Home");
        }

        // **************************************
        // URL: /Account/Register
        // **************************************

        public ActionResult Register(string OpenID)
        {
            ViewBag.PasswordLength = MembershipService.MinPasswordLength;
            ViewBag.OpenID = OpenID;
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Register(RegisterModel model)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                // Attempt to register the user
                MembershipCreateStatus createStatus = MembershipService.CreateUser(model.UserName, model.Password, model.Email, model.OpenID);

                if (createStatus == MembershipCreateStatus.Success)
                {
                    FormsService.SignIn(model.UserName, false /* createPersistentCookie */);
                    return RedirectToAction("Index", "Home");
                }
                else
                {
                    ModelState.AddModelError("", AccountValidation.ErrorCodeToString(createStatus));
                }
            }

            // If we got this far, something failed, redisplay form
            ViewBag.PasswordLength = MembershipService.MinPasswordLength;
            return View(model);
        }

        // **************************************
        // URL: /Account/ChangePassword
        // **************************************

        [Authorize]
        public ActionResult ChangePassword()
        {
            ViewBag.PasswordLength = MembershipService.MinPasswordLength;
            return View();
        }

        [Authorize]
        [HttpPost]
        public ActionResult ChangePassword(ChangePasswordModel model)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (MembershipService.ChangePassword(User.Identity.Name, model.OldPassword, model.NewPassword))
                {
                    return RedirectToAction("ChangePasswordSuccess");
                }
                else
                {
                    ModelState.AddModelError("", "The current password is incorrect or the new password is invalid.");
                }
            }

            // If we got this far, something failed, redisplay form
            ViewBag.PasswordLength = MembershipService.MinPasswordLength;
            return View(model);
        }

        // **************************************
        // URL: /Account/ChangePasswordSuccess
        // **************************************

        public ActionResult ChangePasswordSuccess()
        {
            return View();
        }

        [ValidateInput(false)]
        public ActionResult Authenticate(string returnUrl)
        {
            var response = openid.GetResponse();
            if (response == null)
            {
                //Let us submit the request to OpenID provider
                Identifier id;
                if (Identifier.TryParse(Request.Form["openid_identifier"], out id))
                {
                    try
                    {
                        var request = openid.CreateRequest(Request.Form["openid_identifier"]);
                        return request.RedirectingResponse.AsActionResult();
                    }
                    catch (ProtocolException ex)
                    {
                        ViewBag.Message = ex.Message;
                        return View("LogOn");
                    }
                }

                ViewBag.Message = "Invalid identifier";
                return View("LogOn");
            }

            //Let us check the response
            switch (response.Status)
            {
                case AuthenticationStatus.Authenticated:
                    LogOnModel lm = new LogOnModel();
                    lm.OpenID = response.ClaimedIdentifier;
                    //check if user exist
                    MembershipUser user = MembershipService.GetUser(lm.OpenID);
                    if (user != null)
                    {
                        lm.UserName = user.UserName;
                        FormsService.SignIn(user.UserName, false);
                    }

                    return View("LogOn", lm);

                case AuthenticationStatus.Canceled:
                    ViewBag.Message = "Canceled at provider";
                    return View("LogOn");
                case AuthenticationStatus.Failed:
                    ViewBag.Message = response.Exception.Message;
                    return View("LogOn");
            }

            return new EmptyResult();
        }
    }
}

6- سپس برای Action به نام LogOn یک View می‌سازیم، برای 
Authenticate نیازی به ایجاد View ندارد چون قرار است درخواست کاربر را به آدرس دیگری Redirect کند. سپس کد‌های زیر را برای View ایجاد شده وارد می‌کنیم.
@model OpenIDExample.Models.LogOnModel
@{
    ViewBag.Title = "Log On";
}
<h2>
    Log On</h2>
<p>
    Please enter your username and password. @Html.ActionLink("Register", "Register")
    if you don't have an account.
</p>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
<form action="Authenticate?ReturnUrl=@HttpUtility.UrlEncode(Request.QueryString["ReturnUrl"])" method="post" id="openid_form">
<input type="hidden" name="action" value="verify" />
<div>
    <fieldset>
        <legend>Login using OpenID</legend>
        <div class="openid_choice">
            <p>
                Please click your account provider:</p>
            <div id="openid_btns">
            </div>
        </div>
        <div id="openid_input_area">
            @Html.TextBox("openid_identifier")
            <input type="submit" value="Log On" />
        </div>
        <noscript>
            <p>
                OpenID is service that allows you to log-on to many different websites using a single
                indentity. Find out <a href="http://openid.net/what/">more about OpenID</a> and
                <a href="http://openid.net/get/">how to get an OpenID enabled account</a>.</p>
        </noscript>
        <div>
            @if (Model != null)
            {
                if (String.IsNullOrEmpty(Model.UserName))
                {
                <div class="editor-label">
                    @Html.LabelFor(model => model.OpenID)
                </div>
                <div class="editor-field">
                    @Html.DisplayFor(model => model.OpenID)
                </div>
                <p class="button">
                    @Html.ActionLink("New User ,Register", "Register", new { OpenID = Model.OpenID })
                </p>
                }
                else
                {
                    //user exist
                <p class="buttonGreen">
                    <a href="@Url.Action("Index", "Home")">Welcome , @Model.UserName, Continue..." </a>
                </p>

                }
            }
        </div>
    </fieldset>
</div>
</form>
@Html.ValidationSummary(true, "Login was unsuccessful. Please correct the errors and try again.")
@using (Html.BeginForm())
{
    <div>
        <fieldset>
            <legend>Or Login Normally</legend>
            <div class="editor-label">
                @Html.LabelFor(m => m.UserName)
            </div>
            <div class="editor-field">
                @Html.TextBoxFor(m => m.UserName)
                @Html.ValidationMessageFor(m => m.UserName)
            </div>
            <div class="editor-label">
                @Html.LabelFor(m => m.Password)
            </div>
            <div class="editor-field">
                @Html.PasswordFor(m => m.Password)
                @Html.ValidationMessageFor(m => m.Password)
            </div>
            <div class="editor-label">
                @Html.CheckBoxFor(m => m.RememberMe)
                @Html.LabelFor(m => m.RememberMe)
            </div>
            <p>
                <input type="submit" value="Log On" />
            </p>
        </fieldset>
    </div>
}

پس از اجرای پروژه صفحه ای شبیه به پایین مشاهده کرده و سرویس دهنده OpenID خاص خود را می‌توانید انتخاب نمایید.



7- برای فعال سازی عملیات احراز هویت توسط
FormsAuthentication  در سایت باید تنطیمات زیر را در فایل web.config انجام دهید.
<authentication mode="Forms">
      <forms loginUrl="~/Account/LogOn" timeout="2880" />
</authentication>
خوب تا اینجا کار تمام است و کاربر در صورتی که در سایت OpenID نام کاربری داشته باشد می‌تواند در سایت شما Login کند.
جهت مطالعات بیشتر  ودانلود نمونه کد‌های آماده می‌توانید به لینک‌های (^ و ^ و ^ و ^ و ^  و ^ و ^ ) مراجعه کنید.
کد کامل پروژه را می‌توانید از اینجا دانلود نمایید.

منبع
مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server

مقدمه

SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار می‌کند. در وضعیت‌های پیچیده ای که فعالیت‌ها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام می‌شود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.

1- تراکنش چیست؟

تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی می‌شود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده می‌شود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B می‌فروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل می‌شود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمی‌شود.


2- خواص تراکنش

هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر می‌باشند:


2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)

یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.
اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی می‌شود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.

2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)

سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار می‌شود.
در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام می‌گیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت می‌نماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین می‌کند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی می‌کند. خاصیت سازگاری تضمین می‌کند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنش‌های ناقص را نشان نمی‌دهد.

2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)

تفکیک موجب می‌شود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنش‌های دیگری که در سیستم انجام می‌گیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین می‌کند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنش‌های دیگری است که در سیستم به مبادله سهام می‌پردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی می‌کند، مفید است.

2-4- پایداری (Durability)

پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار می‌ماند. اغلب سیستم‌های مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیت‌های تغییر دهنده‌ی داده‌ها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین می‌کنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجه‌ی آن را منعکس سازد.

3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):

3-1- Dirty Read:

زمانی روی می‌دهد که تراکنشی رکوردی را می‌خواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.
 اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمی‌آید.

3-2- Non-Repeatable Read:

زمانی ایجاد می‌شود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش می‌خوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر داده‌ها را تغییر می‌دهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.

3-3- Phantoms:

با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانی‌های جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.

3-4- Lost Update:

زمانی روی می‌دهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته می‌شود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی می‌شود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که داده‌ها را می‌خوانید و زمانی که می‌خواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.

4- منابع قابل قفل شدن

6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آن‌ها سلسله مراتبی را تشکیل می‌دهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity  کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:
•  Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی می‌دهد.
•  Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
•  Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
•  Page: همه داده‌ها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
•  Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلید‌ها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
•  (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار می‌گیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل می‌کند.

5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد

اگر تعداد آیتم‌های قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتم‌های قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفل‌ها در واقع باعث کاهش عملکرد می‌شود، و می‌تواند باعث شود قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).
هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش می‌یابد و قفل‌های سطح پایین‌تر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.

6- حالات قفل (Lock Modes):

همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.

6-1- (Shared Locks (S:

زمانی استفاده می‌شود، که فقط باید داده‌ها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lock‌های دیگر سازگار است، البته قفل‌های دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام می‌دهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.

6-2- (Exclusive Locks (X:

این قفل‌ها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمی‌توان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمی‌دهند.
این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری می‌کند.

6-3- (Update Locks (U:

این قفل ‌ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.
برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را می‌خواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lock‌های دیگر را از تولید شدن باز می‌دارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lock‌ها سازگار هستند.

6-4- Intent Locks:

با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمی‌دانند چه قفلی را در سطح پایین‌تر داشته اید. این قفل‌ها کارایی را افزایش می‌دهند و 3 نوع هستند:

6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:

Shared Lock در نقطه پایین‌تری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال می‌شود.

6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:

همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایین‌تر است.

6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:

Shared Lock در پایین  سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح داده‌ها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock می‌شود.

6-5- Schema Locks:

به دو شکل هستند:

6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:

تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارت‌های Create، Alter و Drop نمی‌توانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.

6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:

بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارت‌های Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.

6-6- (Bulk Update Locks (BU:

این قفل‌ها بارگذاری موازی داده‌ها را امکان پذیر می‌کنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل می‌شود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را می‌توان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.

7- سطوح جداسازی (Isolation Level):

7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):

با Read Committed همه Shared Lock‌های ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد می‌شوند. به طور خلاصه قفل‌های مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد می‌شوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمی‌ماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام می‌دهد که داده‌ها را اصلاح می‌کند (Insert، Delete و Update) قفل‌ها برای مدت تراکنش نگه داشته می‌شوند.
با این سطح پیش فرض، می‌توانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read می‌تواند روی دهد.

7-2- Read Uncommitted:

خطرناک‌ترین گزینه از میان تمامی گزینه‌ها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام می‌کنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمی‌کنیم.
می‌توانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز  NOLOCK در پرس و جو‌ها بدست آورید.

7-3- Repeatable Read:

سطح جداسازی را تا حدودی افزایش می‌دهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم می‌کند.
پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش می‌تواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد می‌کند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.

7-4- Serializable:

این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری می‌کند به جز برای Lost Update.
این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده می‌شود، برای پایگاه داده فراهم می‌کند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل می‌کند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا می‌کردند، این گونه می‌شد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی می‌شود.

7-5- Snapshot:

جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده  باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)
Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمی‌کند. تفاوت اصلی آن‌ها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمان‌های متفاوت تشخیص می‌دهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا می‌کنند، دیده می‌شود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده می‌شود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی داده‌ها دقیقاً مشاهده می‌شوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفل‌ها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفل‌های خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار  و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم می‌کند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.


 
مطالب
کار با دیتاتایپ JSON در MySQL - قسمت سوم
در قسمت قبل توابعی را که برای تغییر دیتای JSON مورد استفاده قرار میگیرند، بررسی کردیم. در ادامه به بررسی روش‌های تبدیل یک دیتای غیر JSON به خروجی JSON و بلعکس خواهیم پرداخت. 

کوئری‌هایی که تا اینجا نوشته‌ایم، بر روی یک فیلد از نوع JSON بودند؛ اما این امکان را نیز داریم که از توابع JSON بر روی فیلدهای غیر JSON نیز استفاده کنیم. به عنوان مثال جدول کاربران و بلاگ‌پست را در نظر بگیرید که به این صورت تعریف شده‌اند: 
CREATE TABLE Users (
  id INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
    first_name VARCHAR(255) NOT NULL,
    last_name VARCHAR(255) NOT NULL,
    email VARCHAR(255) NOT NULL,
    gender ENUM('Male', 'Female') NOT NULL,
    PRIMARY KEY (id)
);

CREATE TABLE BlogPosts (
    id INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
    title VARCHAR(255) NOT NULL,
    user_id INT NOT NULL,
    KEY user_id (user_id),
    CONSTRAINT `blogposts_ibfk_1` FOREIGN KEY (user_id)
        REFERENCES Users (id),
    PRIMARY KEY (id)
)

جداول فوق یا یکسری دیتای fake پر شده‌اند. اکنون فرض کنید میخواهیم لیست کاربران را به همراه بلاگ‌پست‌هایشان، کوئری بگیریم: 
SELECT 
    U.id,
    CONCAT_WS(' ', U.first_name, U.last_name) AS FullName,
    BP.title
FROM
    Users AS U
        JOIN
    BlogPosts AS BP ON U.id = BP.user_id;

همانطور که میدانید خروجی موردانتظار در یک دیتابیس رابطه‌ایی به صورت سطر و ستون است: 



تبدیل یک ساختار Relational به JSON 

میتوانیم خروجی موردنظر را در قالب JSON نیز کوئری بگیریم: 

SELECT 
    JSON_OBJECT('id',
            U.id,
            'user',
            CONCAT_WS(' ', U.first_name, U.last_name),
            'title',
            BP.title)
FROM
    Users AS U
        JOIN
    BlogPosts AS BP ON U.id = BP.user_id;


به عنوان مثال میتوانیم لیست کاربران را به همراه بلاگ پست‌هایشان، اینگونه کوئری بگیریم: 

SELECT 
    JSON_OBJECT('user',
            CONCAT_WS(' ', U.first_name, U.last_name),
            'blog_posts',
            JSON_ARRAYAGG(JSON_OBJECT('id', BP.id, 'title', BP.title))) AS JSON
FROM
    Users AS U
        JOIN
    BlogPosts AS BP ON U.id = BP.user_id
GROUP BY U.id;

خروجی کوئری فوق اینچنین خواهد بود:



تبدیل یک ساختار JSON به Relational 

همچنین میتوانیم یک ساختار JSON را به صورت Relational تبدیل کنیم. اینکار توسط تابع JSON_TABLE قابل انجام است. کاری که این تابع انجام میدهد، ایجاد یک جدول موقت و کپی کردن دیتای موردنظر درون آن است. فرض کنید ساختار JSON زیر را به اینصورت درون دیتابیس ذخیره کرده‌ایم:

{
  "id": "1",
  "new": false,
  "sku": "asdf123",
  "tag": ["fashion", "men", "jacket", "full sleeve"],
  "name": "Lorem ipsum jacket",
  "image": [
    "/assets/img/product/fashion/1.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/3.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/6.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/8.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/9.jpg"
  ],
  "price": 12.45,
  "rating": 4,
  "category": ["fashion", "men"],
  "discount": 10,
  "offerEnd": "October 5, 2020 12:11:00",
  "saleCount": 54,
  "description": {
    "fullDescription": "Sed ut perspiciatis unde omnis iste natus error sit voluptatem accusantium doloremque laudantium, totam rem aperiam, eaque ipsa quae ab illo inventore veritatis et quasi architecto beatae vitae dicta sunt explicabo. Nemo enim ipsam voluptatem quia voluptas sit aspernatur aut odit aut fugit, sed quia consequuntur magni dolores eos qui ratione voluptatem sequi nesciunt. Neque porro quisquam est, qui dolorem ipsum quia dolor sit amet, consectetur, adipisci velit, sed quia non numquam eius modi tempora incidunt ut labore et dolore magnam aliquam quaerat voluptatem. Ut enim ad minima veniam, quis nostrum exercitationem ullam corporis suscipit laboriosam, nisi ut aliquid ex ea commodi consequatur? Quis autem vel eum iure reprehenderit qui in ea voluptate velit esse quam nihil molestiae consequatur, vel illum qui dolorem eum fugiat quo voluptas nulla pariatur? Nor again is there anyone who loves or pursues or desires to obtain pain of itself, because it is pain, but because occasionally circumstances occur in which toil and pain can procure him some great pleasure. To take a trivial example, which of us ever undertakes laborious physical exercise, except to obtain some advantage from it? But who has any right to find fault with a man who chooses to enjoy a pleasure that has no annoying consequences, or one who avoids a pain that produces no resultant pleasure?",
    "shortDescription": "Ut enim ad minima veniam, quis nostrum exercitationem ullam corporis suscipit laboriosam, nisi ut aliquid ex ea commodi consequatur? Quis autem vel eum iure reprehenderit qui in ea voluptate velit esse quam nihil molestiae consequatur."
  }
}

اکنون میخواهیم چنین خروجی‌ای داشته باشیم: 



کوئری موردنیاز برای تهیه خروجی فوق اینچنین خواهد بود: 

SELECT newTable.* 
FROM experiments.productMetadata,
JSON_TABLE(
data,
    "$" COLUMNS (
id INT PATH "$.id",
        new CHAR(5) PATH "$.new",
        sku CHAR(20) PATH "$.sku",
        price FLOAT PATH "$.price",
        rating FLOAT PATH "$.rating",
        name CHAR(255) PATH "$.name",
        discount FLOAT PATH "$.discount",
        offerEnd TEXT PATH "$.offerEnd",
        saleCount INT PATH "$.saleCount",
        description TEXT PATH "$.description.shortDescription"
    )
) AS newTable;


تابع JSON_TABLE دو ورودی نیاز خواهد داشت؛ ورودی اول ستون JSONی است که میخوایم از آن کوئری بگیریم. ورودی دوم با تعیین path شروع خواهد شد. از آنجائیکه محتوای داخل ستون data به صورت آبجکت ذخیره شده‌است، از $ استفاده کرده‌ایم که به معنای داکیومنت جاری است. سپس توسط کلمه کلیدی COLUMNS ساختار جدول موقت‌مان را تعریف خواهیم کرد. این ساختار به صورت یک آرگومان به COLUMNS ارسال خواهد شد و شبیه به ساختار CREATE TABLE است؛ با این تفاوت که بعد از تعریف نوع داده‌ای هر ستون باید مسیر رسیدن به مقدار موردنظر را نیز تعیین کنیم که در واقع همان سینتکس pathی است که در مثالهای قبل نیز بررسی کردیم. به عنوان مثال برای رسیدن به مقدار پراپرتی name، مسیر را به صورت name.$ نوشته‌ایم. این path از آرایه نیز پشتیبانی میکند؛ مثلاً برای دسترسی به عنصر اول آرایه tag کافی است اینگونه عمل کنیم: 

tag CHAR(20) PATH "$.tag[0]"


همچنین تابع JSON_TABLE، از ساختارهای تودرتو نیز پشتیبانی میکند. به عنوان مثال برای داشتن مقادیر tag, category, image در خروجی میتوانیم از کلمه کلیدی NESTED استفاده کنیم: 

SELECT newTable.* 
FROM experiments.productMetadata,
JSON_TABLE(
data,
    "$" COLUMNS (
id INT PATH "$.id",
        new CHAR(5) PATH "$.new",
        sku CHAR(20) PATH "$.sku",
        price FLOAT PATH "$.price",
        rating FLOAT PATH "$.rating",
        NESTED PATH '$.tag[*]' COLUMNS (tag TEXT PATH '$'),
        name CHAR(255) PATH "$.name",
        discount FLOAT PATH "$.discount",
        offerEnd TEXT PATH "$.offerEnd",
        saleCount INT PATH "$.saleCount",
        description TEXT PATH "$.description.shortDescription",
        NESTED PATH '$.image[*]' COLUMNS (image TEXT PATH '$'),
        NESTED PATH '$.category[*]' COLUMNS (category TEXT PATH '$')
    )
) AS newTable;
کوئری فوق به ازای هر آیتم از آرایه‌های فوق، یک ردیف جدید اضافه خواهد کرد: 



درون COLUMNS میتوانیم یک name FOR ORDINALITY نیز تعیین کنیم. این فیلد دقیقاً مشابه AUTO INCREMENT در ساختار CREATE TABLE میباشد. به این معنا که به ازای هر آیتم فیلد nested، یک واحد اضافه خواهد شد. از آن میتوانیم به عنوان rowId برای آیتم آرایه استفاده کنیم:

NESTED PATH '$.category[*]' COLUMNS (categoryRowId FOR ORDINALITY, category TEXT PATH '$')


همچنین از ON EMPTY برای پراپرتی‌هایی که در ساختار JSON وجود ندارند نیز میتوانیم استفاده کنیم. به عنوان مثال در کوئری زیر گفته‌ایم در صورت عدم وجود price، یک مقدار پیش‌فرض باید نمایش داده شود و همچنین در صورت عدم وجود name، یک خطا در خروجی نمایش داده شود:

name CHAR(255) PATH "$.name" ERROR ON EMPTY,
price FLOAT PATH "$.price" DEFAULT "0" ON EMPTY,


همچنین میتوانیم مقدار NULL را در صورت عدم وجود name ست کنیم:

name CHAR(255) PATH "$.name" NULL ON EMPTY,
مطالب
کار با دیتاتایپ JSON در MySQL - قسمت اول
تا قبل از اضافه شدن دیتاتایپ JSON به صورت توکار در MySQL، داده‌های JSON را تنها میتوانستیم با فرمت رشته‌ای، درون دیتابیس ذخیره کنیم: 
CREATE TABLE tableName (
jsonData CHAR(250) -- or VARCHAR, TEXT, BLOB
);

INSERT INTO tableName VALUES (
'{ "name": "User1", "age": 41}'
);

SELECT * FROM tableName;

{ "name": "User1", "age": 41}
اما مشکل اینجاست که هیچ نوع اعتبارسنجی بر روی این دیتا صورت نخواهد گرفت؛ هیچ روشی برای مطمئن شدن از اینکه تگ‌ها به درستی استفاده شده‌اند، وجود ندارد و همچنین امکان جستجو را سخت خواهد کرد؛ زیرا مجبور خواهیم بود از Regular Expressions برای جستجوی درون متن‌های ذخیره شده استفاده کنیم:
SELECT * FROM tableName
WHERE jsonData REGEXP 'User1';

از نسخه MySQL 5.7.8 به بعد، می‌توانیم از نوع داده JSON برای ذخیره‌سازی محتوای JSON، استفاده کنیم. از این دیتاتایپ برای ذخیره‌سازی یک JSON document معتبر میتوان استفاده کرد:
CREATE TABLE tableName (
jsonData JSON
);

INSERT INTO tableName VALUES (
'{ "name": "User1", "age": 41, "name": "User2"}'
);

SELECT * FROM tableName;

{"age": 41, "name": "User2"}

همانطور که مشاهده میکنید MySQL به صورت اتوماتیک یکسری نرمال‌سازی را روی دیتا اعمال کرده است:
  • ابتدا بررسی خواهد شد که سند JSON معتبر باشد؛ در غیر اینصورت ذخیره‌سازی با مشکل مواجه خواهد شد.
  • از فیلدهایی که کلید تکراری دارند، صرفنظر خواهند شد. در مثال بالا دوبار فیلد name را مقداردهی کرده‌ایم. در اینجالت key/value دوم لحاظ شده‌است. البته میبایستی اصل first key wins لحاظ میشد، اما این مورد به عنوان یک باگ گزارش شده‌است و در نسخه‌های 8 به بعد رفع شده‌است (https://forums.mysql.com/read.php?3,660500,660500 - https://bugs.mysql.com/bug.php?id=86866).
  • فاصله‌های اضافی بین کلیدها حذف شده‌اند.
  • برای جستجوی بهتر، کلیدهای آبجکت JSON به صورت مرتب شده ذخیره شده‌اند.

جستجو درون JSON Document
یک سند JSON، از یکسری کلیدها به همراه مقادیرشان تشکیل شده‌است. همچنین مقادیر میتوانند شامل اشیاء یا آرایه‌هایی به صورت تودرتو باشند. بنابراین به یک path جهت استخراج مقادیر نیاز خواهیم داشت. برای نوشتن یک path باید scope آن را تعیین کنیم که در توابع MySQL این scope به صورت پیش‌فرض، سند جاری میباشد که توسط علامت $ مشخص میشود. 
فرض کنید ساختار زیر را درون دیتابیس ذخیره کرده‌ایم:
{
    "id": "1",
    "sku": "asdf123",
    "name": "Lorem ipsum jacket",
    "price": 12.45,
    "discount": 10,
    "offerEnd": "October 5, 2020 12:11:00",
    "new": false,
    "rating": 4,
    "saleCount": 54,
    "category": ["fashion", "men"],
    "tag": ["fashion", "men", "jacket", "full sleeve"],
    "variation": [
      {
        "color": "white",
        "image": "/assets/img/product/fashion/1.jpg",
        "size": [
          {
            "name": "x",
            "stock": 3
          },
          {
            "name": "m",
            "stock": 2
          },
          {
            "name": "xl",
            "stock": 5
          }
        ]
      },
      {
        "color": "black",
        "image": "/assets/img/product/fashion/8.jpg",
        "size": [
          {
            "name": "x",
            "stock": 4
          },
          {
            "name": "m",
            "stock": 7
          },
          {
            "name": "xl",
            "stock": 9
          },
          {
            "name": "xxl",
            "stock": 1
          }
        ]
      },
      {
        "color": "brown",
        "image": "/assets/img/product/fashion/3.jpg",
        "size": [
          {
            "name": "x",
            "stock": 1
          },
          {
            "name": "m",
            "stock": 2
          },
          {
            "name": "xl",
            "stock": 4
          },
          {
            "name": "xxl",
            "stock": 0
          }
        ]
      }
    ],
    "image": [
      "/assets/img/product/fashion/1.jpg",
      "/assets/img/product/fashion/3.jpg",
      "/assets/img/product/fashion/6.jpg",
      "/assets/img/product/fashion/8.jpg",
      "/assets/img/product/fashion/9.jpg"
    ],
    "description": {
      "shortDescription": "Ut enim ad minima veniam, quis nostrum exercitationem ullam corporis suscipit laboriosam, nisi ut aliquid ex ea commodi consequatur? Quis autem vel eum iure reprehenderit qui in ea voluptate velit esse quam nihil molestiae consequatur.",
      "fullDescription": "Sed ut perspiciatis unde omnis iste natus error sit voluptatem accusantium doloremque laudantium, totam rem aperiam, eaque ipsa quae ab illo inventore veritatis et quasi architecto beatae vitae dicta sunt explicabo. Nemo enim ipsam voluptatem quia voluptas sit aspernatur aut odit aut fugit, sed quia consequuntur magni dolores eos qui ratione voluptatem sequi nesciunt. Neque porro quisquam est, qui dolorem ipsum quia dolor sit amet, consectetur, adipisci velit, sed quia non numquam eius modi tempora incidunt ut labore et dolore magnam aliquam quaerat voluptatem. Ut enim ad minima veniam, quis nostrum exercitationem ullam corporis suscipit laboriosam, nisi ut aliquid ex ea commodi consequatur? Quis autem vel eum iure reprehenderit qui in ea voluptate velit esse quam nihil molestiae consequatur, vel illum qui dolorem eum fugiat quo voluptas nulla pariatur? Nor again is there anyone who loves or pursues or desires to obtain pain of itself, because it is pain, but because occasionally circumstances occur in which toil and pain can procure him some great pleasure. To take a trivial example, which of us ever undertakes laborious physical exercise, except to obtain some advantage from it? But who has any right to find fault with a man who chooses to enjoy a pleasure that has no annoying consequences, or one who avoids a pain that produces no resultant pleasure?"
    }
  }

برای دریافت دسته‌بندی‌های هر ردیف میتوانیم از تابع JSON_EXTRACT استفاده کنیم:
SELECT 
    JSON_PRETTY(
  JSON_EXTRACT(data, "$.category")
    )
FROM
    experiments.productMetadata;

/* 
  [
    "fashion",
    "men"
  ]
  [
    "fashion",
    "women"
  ]
  [
    "fashion",
    "men"
  ]
*/
همانطور که مشاهده میکنید، تابع JSON_EXTRACT یک آرگومان دومی را نیز دریافت میکند که توسط آن میتوانیم path موردنظر را وارد کنیم و همانطور که عنوان شد، از $ برای دسترسی به سند جاری استفاده میکنیم. سپس در ادامه نام پراپرتی‌ای را که میخواهیم استخراج کنیم، تعیین کرده‌ایم. در اینجا چون ساختار ذخیره شده، به صورت شیء میباشد، به صورت مستقیم از $ و بعد از آن نقطه و سپس نام پراپرتی استفاده کرده‌ایم. میتوانیم عمق پیمایش را نیز بیشتر کنیم. به عنوان مثال برای دسترسی به المنت دوم از آرایه tag درون دیتا خواهیم داشت:
JSON_EXTRACT(data, "$.tag[1]")
JSON_EXTRACT(data, "$.description.shortDescription")

همچنین اگر کلید مقداری را که میخواهیم جستجو کنیم، بدانیم اما از کلید والد آن اطلاع نداشته باشیم، میتوانیم از * استفاده کنیم: 
SELECT 
JSON_EXTRACT(data, "$.*.shortDescription")
FROM experiments.productMetadata;

JSON_KEYS
از این تابع جهت دریافت کلیدهای top level یک شیء JSON استفاده میشود:
SELECT 
JSON_KEYS(data)
FROM experiments.productMetadata;

-- ["id", "new", "sku", "tag", "name", "image", "price", "rating", "category", "discount", "offerEnd", "saleCount", "variation", "description"]
-- ["id", "new", "sku", "tag", "name", "image", "price", "rating", "category", "discount", "saleCount", "variation", "description"]


همچنین میتوانیم path را نیز به عنوان آرگومان دوم آن تعیین کنیم: 
SELECT 
JSON_KEYS(data, "$.description")
FROM experiments.productMetadata;

-- ["fullDescription", "shortDescription"]
-- ["fullDescription", "shortDescription"]

JSON_CONTAINS 
از این تابع برای جستجو استفاده خواهیم کرد و همانطور که از نام آن پیداست، در صورت وجود مقدار مورد جستجو، خروجی ۱ خواهد بود:
SELECT 
    JSON_CONTAINS(data, "10", "$.discount")
FROM
    experiments.productMetadata;

-- 1
-- 0

JSON_CONTAINS_PATH
توسط این تابع میتوانیم بررسی کنیم که یک path یا یک یکسری path خاص درون JSON document وجود دارند یا خیر: 
SELECT 
JSON_CONTAINS_PATH(data, "one", "$.description", "$.address", "$.website")
FROM experiments.productMetadata;
آرگومان اول این تابع، داکیومنتی است که میخواهیم جستجو کنیم. برای آرگومان دوم، یکی از دو مقدار one یا all را میتوانیم تنظیم کنیم. در ادامه لیستی از pathهایی را که میخواهیم جستجو کنیم، وارد کرده‌ایم. در حالت one، اگر تنها یکی از pathها درون داکیومنت JSON وجود داشته باشند، خروجی ۱ خواهد بود. اگر one را به all تنظیم کنیم، یعنی باید تمامی pathها، درون داکیومنت وجود داشته باشند تا خروجی ۱ شود؛ در غیراینصورت خروجی ۰ خواهد بود. 

JSON_SEARCH  
توسط این تابع میتوانیم position مقدار مورد جستجو را درون داکیومنت JSON پیدا کنیم: 
SELECT 
    JSON_SEARCH(data, 'one', 'fashion')
FROM
    experiments.productMetadata;
    
-- "$.tag[0]"
-- "$.tag[0]"

بازخوردهای دوره
Lazy loading در تزریق وابستگی‌ها به کمک StructureMap
- بله. چون در تعریف قبلی آن، متد Set در کلاس پایه DbContext از قبل موجود بود و پیاده سازی شده بود. به همین جهت نیازی به پیاده سازی مجدد آن نبود. بدیهی است هر تعریف جدید دیگری را که اضافه کنید، خودتان هم باید مطابق معمول روال کار با اینترفیس‌ها، پیاده سازی آن‌را به کلاس Context خودتان اضافه کنید.
- ضمنا در اینجا Lazy تعریف کردن یک Set غیرضروری است. این Set فقط به یک جدول از بانک اطلاعاتی اشاره می‌کند و جزئی از کوئری LINQ نوشته شده خواهد بود. اگر قرار است چیزی را Lazy تعریف کنید، Lazy<IUnitOfWork> uow در سازنده‌ی یک کلاس خواهد بود. کل شیء و نه یک خاصیت از آن. زمانیکه Uow وهله سازی می‌شود، تمام Setهای آن در دسترس هستند و Lazy تعریف کردن آن‌ها در اینجا فایده‌ای ندارد.
- همچنین EF برای Setها مباحث Lazy loading خاص خودش را دارد و از این بحث جدا است.