اشتراک‌ها
روش‌های مدرن کدنویسی با زبان #C

This repo highlights the list of software engineering guidelines in general. Most of these are industry-wise conventions, thus using them will ensure that your code is easily readable by people who are not you. 

روش‌های مدرن کدنویسی با زبان #C
مطالب
زیباتر کد بنویسیم

داشتن آگاهی در مورد ساختارهای داده‌‌ها، الگوریتم‌ها و یا عملگرهای بیتی بسیار عالی است و یا تسلط بر نحوه‌ی کارکرد ابزارهایی مانند SharePoint و امثال آن این روزها ضروری است. اما باید در نظر داشت، کدی که امروز تهیه می‌شود شاید فردا یا ماه دیگر یا چند سال بعد نیاز به تغییر داشته باشد، بنابراین دانش زیبا نوشتن یک قطعه کد که خواندن آن‌را ساده‌تر می‌کند و در آینده افرادی که از آن نگهداری خواهند کرد زیاد "زجر" نخواهند کشید، نیز ضروری می‌باشد. (اگر کامنت‌های سایت را خوانده باشید یکی از دوستان پیغام گذاشته بود، اگر به من بگویند یک میلیون بگیرید و برنامه فعلی را توسعه دهید یا رفع اشکال کنید، حاضرم 10 هزارتومان بگیرم و آن‌را از صفر بنویسم! متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که ناشی از عدم خوانا بودن کدهای نوشته شده می‌باشد.)
در ادامه یک سری از اصول زیبا نویسی کدها را بررسی خواهیم کرد.


1- سعی کنید میزان تو در تو بودن کدهای خود را محدود کنید.
لطفا به مثال زیر دقت نمائید:

void SetA()
{
if(a == b)
{
foreach(C c in cs)
{
if(c == d)
{
a = c;
}
}
}
}

توصیه شده است فقط یک سطح تو در تو بودن را در یک تابع لحاظ کنید. تابع فوق 4 سطح تو رفتگی را نمایش می‌دهد (برای رسیدن به a=c باید چهار بار از tab استفاده کنید). برای کاهش این تعداد سطح می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

void SetA()
{
if(a != b)
return;

foreach(C c in cs)
a = GetValueOfA(c);
}

TypeOfA GetValueOfA(C c)
{
if(c == d)
return c;

return a;
}

خواناتر نشد؟!

افزونه‌های CodeRush و refactor pro مجموعه‌ی DevExpress از لحاظ مباحث refactoring در ویژوال استودیو حرف اول را می‌زنند. فقط کافی است برای مثال قطعه کد if داخلی را انتخاب کنید، بلافاصله سه نقطه زیر آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن امکان استخراج یک تابع از آن‌را برای شما به سرعت فراهم خواهد کرد.



مثالی دیگر:

if (foo) {
if (bar) {
// do something
}
}

به صورت زیر هم قابل نوشتن است (جهت کاهش میزان nesting):

if (foo && bar) {
// do something
}

افزونه‌ی Resharper امکان merge خودکار این نوع if ها را به همراه دارد.



و یا یک مثال دیگر:
میزان تو در تو بودن این تابع جاوا اسکریپتی را ملاحظه نمائید:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(!findShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!findInShape(flags, point, attribute)) {
if(!findFromGuide(flags,point) {
if(list.count() > 0 && flags == 1) {
doSomething();
}
}
}
}
}
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت با همان کارآیی اما بسیار خواناتر:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(findShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findInShape(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findFromGuide(flags,point) {
return;
}

if (!(list.count() > 0 && flags == 1)) {
return;
}

doSomething();
}

2- نام‌های با معنایی را برای متغیرها وتوابع خود انتخاب کنید.
با وجود پیشرفت‌های زیادی که در طراحی و پیاده سازی IDE ها صورت گرفته و با بودن ابزارهای تکمیل سازی خودکار متن تایپ شده در آن‌ها، این روزها استفاده از نام‌های بلند برای توابع یا متغیرها مشکل ساز نیست و وقت زیادی را تلف نخواهد کرد. برای مثال به نظر شما اگر پس از یک سال به کدهای زیر نگاه کنید کدامیک خود توضیح دهنده‌تر خواهند بود (بدون مراجعه به مستندات موجود)؟

void UpdateBankAccountTransactionListWithYesterdaysTransactions()
//or?
void UpdateTransactions()

3- تنها زمانی از کامنت‌ها استفاده کنید که لازم هستند.
اگر مورد 2 را رعایت کرده باشید، کمتر به نوشتن کامنت نیاز خواهد بود. از توضیح موارد بدیهی خودداری کنید، زیرا آن‌ها بیشتر سبب اتلاف وقت خواهند شد تا کمک به افراد دیگر یا حتی خود شما. همچنین هیچگاه قطعه کدی را که به آن نیاز ندارید به صورت کامنت شده به مخزن کد در یک سیستم کنترل نگارش ارسال نکنید.

//function thisReallyHandyFunction() {
// someMagic();
// someMoreMagic();
// magicNumber = evenMoreMagic();
// return magicNumber;
//}

زمانیکه از ورژن کنترل استفاده می‌کنید نیازی به کامنت کردن قسمتی از کد که شاید در آینده قرار است مجددا به آن بازگشت نمود، نیست. این نوع سطرها باید از کد شما حذف شوند. تمام سیستم‌های ورژن کنترل امکان revert و بازگشت به قبل را دارند و اساسا این یکی از دلایلی است که از آن‌ها استفاده می‌شود!
به صورت خلاصه جهت نگهداری سوابق کدهای قدیمی باید از سورس کنترل استفاده کرد و نه به صورت کامنت قرار دادن آن‌ها.

از کامنت‌های نوع زیر پرهیز کنید که بیشتر سبب رژه رفتن روی اعصاب خواننده می‌شود تا کمک به او! (خواننده را بی‌سواد فرض نکنید)

// Get the student's id
thisId = student.getId();

کامنت زیر بی معنی است!

// TODO: This is too bad. FIX IT!

اگر شخص دیگری به آن مراجعه کند نمی‌داند که منظور چیست و دقیقا مشکل کجاست. شبیه به افرادی که به فوروم‌ها مراجعه می‌کنند و می‌گویند برنامه کار نمی کند و همین! طرف مقابل علم غیب ندارد که مشکل شما را حدس بزند! به توضیحات بیشتری نیاز است.


4- عدم استفاده از عبارات شرطی بی‌مورد هنگام بازگشت دادن یک مقدار bool:
مثال زیر را درنظر بگیرید:

if (foo>bar) {
return true;
} else {
return false;
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت:

return foo>bar;

5- استفاده از متغیرهای بی مورد:
برای مثال:

Something something = new Something(foo);
return something;

که می‌شود آ‌ن را به صورت زیر هم نوشت:

return new Something(foo);

البته یکی از خاصیت‌های استفاده از افزونه‌ی Resharper ویژوال استودیو، گوشزد کردن و اصلاح خودکار موارد 4 و 5 است.



6- در نگارش‌های جدید دات نت فریم ورک استفاده از ArrayList منسوخ شده است. بجای آن بهتر است از لیست‌های جنریک استفاده شود. کدی که در آن از ArrayList استفاده می‌شود طعم دات نت فریم ورک 1 را می‌دهد!

7- لطفا بین خطوط فاصله ایجاد کنید. ایجاد فواصل مجانی است!

دو تابع جاوا اسکریپتی زیر را (که در حقیقت یک تابع هستند) در نظر بگیرید:

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));
firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);
radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);
baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);
p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);
pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code
}

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));

firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);

radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);

baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);

p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);

pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code

}

کدامیک خواناتر است؟
استفاده از فاصله بین خطوط در تابع دوم باعث بالا رفتن خوانایی آن شده است و این طور به نظر می‌رسد که سطرهایی با عملکرد مشابه در یک گروه کنار هم قرار گرفته‌اند.

8- توابع خود را کوتاه کنید.
یک تابع نباید بیشتر از 50 سطر باشد (البته در این مورد بین علما اختلاف هست!). اگر بیشتر شد بدون شک نیاز به refactoring داشته و باید به چند قسمت تقسیم شود تا خوانایی کد افزایش یابد.
به صورت خلاصه یک تابع فقط باید یک کار را انجام دهد و باید بتوان عملکرد آن‌را در طی یک جمله توضیح داد.

9- از اعداد جادویی در کدهای خود استفاده نکنید!
کد زیر هیچ معنایی ندارد!

if(mode == 3){ ... }
else if(mode == 4) { ... }

بجای این اعداد بی مفهوم باید از enum استفاده کرد:

if(mode == MyEnum.ShowAllUsers) { ... }
else if(mode == MyEnum.ShowOnlyActiveUsers) { ... }

10- توابع شما نباید تعداد پارامتر زیادی داشته باشند
اگر نیاز به تعداد زیادی پارامتر ورودی وجود داشت (بیش از 6 مورد) از struct و یا کلاس جهت معرفی آن‌ها استفاده کنید.

مطالب
C# 12.0 - Primary Constructors
قابلیتی تحت عنوان Primary Constructors به C# 12 اضافه شده‌است که ... البته جدید نیست! این قابلیت از زمان C# 9، با ارائه‌ی رکوردها، به زبان #C اضافه شد و در طی چند نگارش بعدی، توسعه و تکامل یافت (برای مثال اضافه شدن records for structs به C# 10) تا در C# 12، به کلاس‌های معمولی نیز تعمیم پیدا کرد. این ویژگی را در ادامه با جزئیات بیشتری بررسی می‌کنیم.


Primary Constructors چیست؟

Primary Constructors، قابلیتی است که به C# 12 اضافه شده‌است تا توسط آن بتوان خواص را مستقیما توسط پارامترهای سازنده‌ی یک کلاس تعریف و همچنین مقدار دهی کرد. هدف از آن، کاهش قابل ملاحظه‌ی یکسری کدهای تکراری و مشخص است تا به کلاس‌هایی زیباتر، کم‌حجم‌تر و خواناتر برسیم. برای مثال کلاس متداول زیر را درنظر بگیرید:
public class Employee
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public DateTime HireDate { get; set; }
    public decimal Salary { get; set; }

    public Employee(string firstName, string lastName, DateTime hireDate, decimal salary)
    {
        FirstName = firstName;
        LastName = lastName;
        HireDate = hireDate;
        Salary = salary;
    }
}
در زبان ‍#C، سازنده، متد ویژه‌ای است که در حین ساخت نمونه‌ای از یک کلاس، فراخوانی می‌شود. هدف از آن‌، آغاز و مقدار دهی حالت شیء ایجاد شده‌است که عموما با مقدار دهی خواص آن شیء، انجام می‌شود.
اکنون اگر بخواهیم همین کلاس را با استفاده از ویژگی Primary Constructor اضافه شده به C# 12.0 بازنویسی کنیم، به قطعه کد زیر می‌رسیم:
public class Employee(string firstName, string lastName, DateTime hireDate, decimal salary)
{
    public string FirstName { get; set; } = firstName;
    public string LastName { get; set; } = lastName;
    public DateTime HireDate { get; set; } = hireDate;
    public decimal Salary { get; set; } = salary;
}
و نحوه‌ی نمونه سازی از آن به صورت زیر است:
var employee = new Employee("John", "Doe", new DateTime(2020, 1, 1), 50000);

یک نکته: اگر از Rider و یا ReSharper استفاده می‌کنید، یک چنین Refactoring توکاری جهت سهولت کار، به آن‌ها اضافه شده‌است و به سرعت می‌توان این تبدیلات را توسط آن‌ها انجام داد.




توضیحات:
- متد سازنده در این حالت، به ظاهر حذف شده و به قسمت تعریف کلاس منتقل شده‌است.
- تمام مقدار دهی‌های آغازین موجود در متد سازنده‌ی پیشین نیز حذف شده‌اند و مستقیما به قسمت تعریف خواص، منتقل شده‌اند.
در نتیجه از یک کلاس 15 سطری، به کلاسی 7 سطری رسیده‌ایم که کاهش حجم قابل ملاحظه‌ای را پیدا کرده‌است.

نکته 1: هیچ ضرورتی وجود ندارد که به همراه یک primary constructor، خواصی هم مانند مثال فوق ارائه شوند؛ چون پارامترهای آن در تمام اعضای این کلاس، به همین شکل، قابل دسترسی هستند. در این مثال صرفا جهت بازسازی کد قبلی، این خواص اضافی را مشاهده می‌کنید. یعنی اگر تنها قرار بود، کار تزریق وابستگی‌ها صورت گیرد که عموما به همراه تعریف فیلدهایی جهت انتساب پارامترهای متد سازنده به آن‌ها است، استفاده از یک primary constructor، کدهای فوق را بیش از این هم فشرده‌تر می‌کرد و ... یک سطری می‌شد.

نکته 2: استفاده از پارامترهای سازنده‌ی اولیه، صرفا جهت مقدار دهی خواص عمومی یک کلاس، یک code smell هستند! چون می‌توان یک چنین کارهایی را به نحو شکیل‌تری توسط required properties معرفی شده‌ی در C# 11، پیاده سازی کرد.


بررسی تاریخچه‌ی primary constructors

همانطور که در مقدمه‌ی بحث نیز عنوان شد، primary constructors قابلیت جدیدی نیست و برای نمونه به همراه C# 9 و مفهوم جدید رکوردهای آن، ارائه شد:
public record class Book(string Title, string Publisher);
مثال فوق که به positional syntax هم معروف است، به همراه بکارگیری primary constructors است. در اینجا کامپایلر به صورت خودکار، کار تولید کدهای خواص متناظر را که از نوع get و init دار هستند، انجام می‌دهد. در این حالت به علت استفاده از init accessors، پس از نمونه سازی شیءای از آن، دیگر نمی‌توان مقدار خواص متناظر را تغییر داد.
پس از آن در C# 10، این توسعه ادامه یافت و به امکان تعریف record structها، بسط یافت که در اینجا هم قابلیت تعریف primary constructors وجود دارد:
public record struct Color(int R, int G, int B);
که البته در این حالت برخلاف record classها، کامپایلر، کدی را که برای خواص تولید می‌کند، get و set دار است. در اینجا اگر نیاز است به همان حالت خواص get و init دار رسید، می‌توان یک readonly record struct را تعریف کرد.

پس از این مقدمات، اکنون در C# 12 نیز می‌توان primary constructors را به تمام کلاس‌ها و structهای معمولی هم اعمال کرد؛ با این تفاوت که در اینجا برخلاف رکوردها، کدهای خواص‌های متناظر، به صورت خودکار تولید نمی‌شوند و اگر به آن‌ها نیاز دارید، باید آن‌ها را همانند مثال ابتدای بحث، خودتان به صورت دستی تعریف کنید.


primary constructors کلاس‌ها و structهای معمولی، با primary constructors رکوردها یکی نیست

در C# 12 و به همراه معرفی primary constructors مخصوص کلاس‌ها و structهای معمولی آن، از روش متفاوتی برای دسترسی به پارامترهای تعریف شده، استفاده می‌کند که به آن capturing semantics هم می‌گویند. در این حالت پارامترهای تعریف شده‌ی در یک primary constructor، توسط هر عضوی از آن کلاس قابل استفاده‌است که یکی از کاربردهای آن، ساده کردن تعاریف تزریق وابستگی‌ها است. در این حالت دیگر نیازی نیست تا ابتدا یک فیلد را برای انتساب به پارامتر تزریق شده تعریف کرد و سپس از آن فیلد، استفاده نمود؛ مستقیما می‌توان با همان پارامتر تعریف شده، در متدها و اعضای کلاس، کار کرد.
برای مثال سرویس زیر را که از تزریق وابستگی‌ها، در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند، درنظر بگیرید:
public class MyService
{
    private readonly IDepedent _dependent;
  
    public MyService(IDependent dependent)
    {
        _dependent = dependent;
    }
  
    public void Do() 
    {
        _dependent.DoWork();
    }
}
این کلاس در C# 12 به صورت زیر خلاصه شده و پارامتر dependent تعریف شده‌ی در سازنده‌ی اولیه‌ی آن، به همان شکل و بدون نیاز به کد اضافی، در سایر متدهای این کلاس قابل استفاده‌است:
public class MyService(IDependent dependent)
{
    public void Do() 
    {
        dependent.DoWork();
    }
}

البته مفهوم Captures هم در زبان #C جدید نیست و در ابتدا به همراه anonymous methods و بعدها به همراه lambda expressions، معرفی و بکار گرفته شد. برای مثال درون یک lambda expression، اگر از متغیری خارج از آن lambda expressions استفاده شود، کامپایلر یک capture از آن متغیر را تهیه کرده و استفاده می‌کند.

بنابراین به صورت خلاصه primary constructors در رکوردها، با هدف تعریف خواص عمومی فقط خواندنی، ارائه شدند؛ اما primary constructors ارائه شده‌ی در C# 12 که اینبار قابل اعمال به کلاس‌ها و structs معمولی است، بیشتر هدف ساده سازی تعریف کدهای تکراری private fields را دنبال می‌کند. برای نمونه این کدی است که کامپایلر برای primary constructor مثال ابتدای بحث تولید می‌کند و در اینجا نحوه‌ی تولید خودکار این فیلدهای خصوصی را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace CS8Tests
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  public class Employee
  {
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private string <FirstName>k__BackingField;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private string <LastName>k__BackingField;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private DateTime <HireDate>k__BackingField;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private Decimal <Salary>k__BackingField;

    public Employee(string firstName, string lastName, DateTime hireDate, Decimal salary)
    {
      this.<FirstName>k__BackingField = firstName;
      this.<LastName>k__BackingField = lastName;
      this.<HireDate>k__BackingField = hireDate;
      this.<Salary>k__BackingField = salary;
      base..ctor();
    }

    public string FirstName
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<FirstName>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<FirstName>k__BackingField = value;
      }
    }

    public string LastName
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<LastName>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<LastName>k__BackingField = value;
      }
    }

    public DateTime HireDate
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<HireDate>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<HireDate>k__BackingField = value;
      }
    }

    public Decimal Salary
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<Salary>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<Salary>k__BackingField = value;
      }
    }
  }
}
بنابراین آیا پارامترهای سازنده‌ی اولیه، به صورت خواص تعریف می‌شوند و قابلیت تغییر میدان دید آن‌ها میسر است؟ پاسخ: خیر. این پارامترها توسط کامپایلر، به صورت فیلدهای خصوصی در سطح کلاس، تعریف و استفاده می‌شوند. یعنی تمام اعضای کلاس، البته منهای سازنده‌های ثانویه، به این پارامترها دسترسی دارند. همچنین، این تولید کد هم بهینه‌است و صرفا برای پارامترهایی انجام می‌شود که واقعا در کلاس استفاده شده باشند؛ درغیر اینصورت، فیلد خصوصی متناظری برای آن‌ها تولید نخواهد شد.

یک نکته: برای مشاهده‌ی یک چنین کدهایی می‌توانید از منوی Tools->IL Viewer برنامه‌ی Rider استفاده کرده و در برگه‌ی ظاهر شده، گزینه‌ی #Low-Level C آن‌را انتخاب نمائید.


امکان تعریف سازنده‌های دیگر، به همراه سازنده‌ی اولیه

اگر به کدهای #Low-Level C تولیدی فوق دقت کنید، این کلاس، به همراه یک سازنده‌ی خالی بدون پارامتر (parameter less constructor) نیست و سازنده‌ی پیش‌فرضی (default constructor) برای آن درنظر گرفته نشده‌است ... اما اگر کلاسی به همراه یک primary constructor تعریف شد، می‌توان با استفاده از واژه‌ی کلیدی this، سازنده‌ی ثانویه‌ای را هم برای آن تعریف کرد:
public class Person(string firstName, string lastName) 
{
    public Person() : this("John", "Smith") { }
    public Person(string firstName) : this(firstName, "Smith") { }
    public string FullName => $"{firstName} {lastName}";
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف یک Default constructor بدون پارامتر را هم ملاحظه می‌کنید.


امکان ارث‌بری و تعریف سازنده‌ی اولیه

مثال زیر را درنظر بگیرید که در آن کلاس مشتق شده‌ی از کلاس User، یک سازنده‌ی اولیه را تعریف کرده:
public class User
{
    public User(string firstName, string lastName) { }
}

public class Editor(string firstName, string lastName) : User
{
}
در این حالت برنامه با خطای «Base class 'CS8Tests.User' does not contain parameterless constructor» کامپایل نمی‌شود. عنوان می‌کند که اگر کلاس مشتق شده می‌خواهد سازنده‌ی اولیه‌ای داشته باشد، باید کلاس پایه را به همراه یک سازنده‌ی پیش‌فرض بدون پارامتر تعریف کنید.
البته این محدودیت با structها وجود ندارد؛ چون structها، value type هستند و همواره به صورت پیش‌فرض، به همراه یک سازنده‌ی پیش فرض بدون پارامتر، تولید می‌شوند.
یک مثال: قطعه کد متداول ارث‌بری زیر را درنظر بگیرید که در آن، کلاس مشتق شده به کمک واژه‌ی کلید base، امکان تعریف سازنده‌ی جدیدی را یافته و یکی از پارامترهای سازنده‌ی کلاس پایه را مقدار دهی می‌کند:
public class Automobile
{
    public Automobile(int wheels, int seats)
    {
        Wheels = wheels;
        Seats = seats;
    }

    public int Wheels { get; }
    public int Seats { get; }
}

public class Car : Automobile
{
    public Car(int seats) : base(4, seats)
    {
    }
}
این تعاریف در C# 12 به صورت زیر خلاصه می‌شوند:
public class Automobile(int wheels, int seats)
{
    public int Wheels { get; } = wheels;
    public int Seats { get; } = seats;
}

public class Car(int seats) : Automobile(4, seats);

و یا یک نمونه مثال دیگر آن به صورت زیر است که در آن، ذکر بدنه‌ی کلاس در C# 12، الزامی ندارد:
public class MyBaseClass(string s); // no body required

public class Derived(int i, string s, bool b) : MyBaseClass(s)
{
    public int I { get; set; } = i;
    public string B => b.ToString();
}


توصیه به پرهیز از double capturing

با مفهوم capture در این مطلب آشنا شدیم. در مثال زیر دوبار از پارامتر سازنده‌ی age، در دو قسمت عمومی شده، استفاده شده‌است:
public class Human(int age)
{
    // initialization
    public int Age { get; set; } = age;

    // capture
    public string Bio => $"My age is {age}!";
}
در این حالت ممکن است استفاده کننده در طول برنامه، با وضعیت ناخواسته‌ی زیر مواجه شود:
var p = new Human(42);
Console.WriteLine(p.Age); // Output: 42
Console.WriteLine(p.Bio); // Output: My age is 42!

p.Age++;
Console.WriteLine(p.Age); // Output: 43
Console.WriteLine(p.Bio); // Output: My age is 42! // !
در اینجا پس از افزودن مقداری به خاصیت عمومی Age، زمانیکه به مقدار عبارت Bio مراجعه می‌شود، خروجی قبلی را دریافت می‌کنیم!
درک بهتر آن، نیاز به #Low-Level C کلاس Human را دارد:
using System.Diagnostics;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace CS8Tests
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  public class Human
  {
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private int <age>P;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private int <Age>k__BackingField;

    public Human(int age)
    {
      this.<age>P = age;
      this.<Age>k__BackingField = this.<age>P;
      base..ctor();
    }

    public int Age
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<Age>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<Age>k__BackingField = value;
      }
    }

    public string Bio
    {
      get
      {
        DefaultInterpolatedStringHandler interpolatedStringHandler = new DefaultInterpolatedStringHandler(11, 1);
        interpolatedStringHandler.AppendLiteral("My age is ");
        interpolatedStringHandler.AppendFormatted<int>(this.<age>P);
        interpolatedStringHandler.AppendLiteral("!");
        return interpolatedStringHandler.ToStringAndClear();
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، کامپایلر، پارامتر age را دوبار، جداگانه capture کرده‌است:
public Human(int age)
{
   this.<age>P = age;
   this.<Age>k__BackingField = this.<age>P;
   base..ctor();
}
به همین جهت است که ++p.Age، فقط بر روی یکی از فیلدهای capture شده تاثیر داشته و بر روی دیگری خیر. به این مورد، double capturing گفته می‌شود و توصیه شده از آن پرهیز کنید و بجای استفاده‌ی دوباره از پارامتر age، از خود خاصیت Age استفاده نمائید.
اشتراک‌ها
پیشنهادهایی برای تغییرات قوانین دسترسی به اینترنت در اروپا

3. Article 12a: No posting your own photos or videos of sports matches. Only the "organisers" of sports matches will have the right to publicly post any kind of record of the match. No posting your selfies, or short videos of exciting plays. You are the audience, your job is to sit where you're told, passively watch the game and go home. 

پیشنهادهایی برای تغییرات قوانین دسترسی به اینترنت در اروپا
اشتراک‌ها
دوره آموزشی Blazor

Welcome to this short introduction to Blazor! This new Microsoft framework uses a unique approach to leverage your existing C# and .NET skills to create single-page applications running in web browsers. The technology that makes this possible is called WebAssembly, an open standard supported directly by current browsers on desktop and mobile platforms. You write C# and Razor code instead of JavaScript, and the compiled app runs natively on the client.

Sample Source Code: https://github.com/DevExpress/blazor-training-samples  

دوره آموزشی Blazor