پاسخ به پرسش‌ها
آیا امکان اجرای API روی IIS تنها برای یک سرور وجود دارد؟

کتابخانه «DNTCommon.Web.Core» به همراه روشی چندسکویی برای دریافت اطلاعات سرور هم هست. پس از دریافت اطلاعات، فقط کافی است یک AuthorizationFilter سفارشی را برای بررسی آن طراحی کنید:

public class RestrictServerAttribute : Attribute, IAuthorizationFilter
{
    public void OnAuthorization(AuthorizationFilterContext context)
    {
        if (/* check server info */)
        {
            //  Request came from an unauthorized host, return bad request
            context.Result = new BadRequestObjectResult("Host is not allowed");
        }
    }
}

و سپس آن‌را به صورت یک فیلتر سراسری معرفی کنید تا به همه‌جا اعمال شود:

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddControllers(options =>
        {
            options.Filters.Add(new RestrictServerAttribute());
        });
}
مطالب
نصب dotnet core framework روی اوبونتو 16.04
مایکروسافت در چند سال اخیر و به خصوص بعد از روی کار آمدن ساتیا نادلا،  رویکرد خاصی را به مباحث Cross Platform پیدا کرد، تا جایی که dotnet core شکل گرفت. این فناوری جدید به شما این امکان را میدهد تا دات نت فریمورک را بر روی سیستم عامل‌های دیگری چون لینوکس و مک نصب کنید. در سایت اختصاصی این فناوری،  نحوه نصب آن بر روی توزیع‌های مختلف سیستم عامل  لینوکس،  توضیحاتی داده شده است و یکی از این آموزش‌ها مربوط به پرچم دار توزیع‌های لینوکس و به خصوص خانواده دبیان یعنی اوبونتو است. در این راهنما، تنها نسخه خاصی از اوبونتو یعنی نسخه 14.04 آن مدنظر می‌باشد ولی آخرین نسخه اوبونتو 16.04 است که در اینباره توضیحی داده نشده است و با نصب آن به مشکل بر می‌خورد. در این مقاله میخواهیم نصب dotnet core را بر روی آخرین نسخه این سیستم عامل، بررسی کنیم.

با توجه به ابتدای آموزش، کدهای زیر را در ترمینال وارد میکنیم:
sudo sh -c 'echo "deb [arch=amd64] https://apt-mo.trafficmanager.net/repos/dotnet/ trusty main" > /etc/apt/sources.list.d/dotnetdev.list'

sudo apt-key adv --keyserver apt-mo.trafficmanager.net --recv-keys 417A0893

sudo apt-get update
اولین خط از لینوکس، مخزنی را که فایل‌های مربوط به دات نت، در آن قرار دارند، در لینوکس ثبت می‌کند. دستور sh وظیفه‌ی اجرای اسکریپت را بر عهده دارد که میتوانید یک فایل اسکریپت را به آن معرفی کنید. ولی اگر با سوپیچ c به کار رود، می‌توانید خود دستور ارسالی را به آن معرفی کنید. اجرای این اسکریپت منجر به معرفی مخازن دات نت می‌شود که میتواند برای نصب و به روزرسانی آن به کار رود. در ساختار فایل‌های خانواده‌ی دبیان، فایلی به نام Sources.list وجود دارد که شامل آدرس مخازن رسمی اوبونتو جهت دریافت نرم افزاری‌ها آن می‌شود. ولی اگر قرار باشد مخازنی جدای از مخازن رسمی معرفی گردند، باید داخل دایرکتوری sources.list.d قرار گیرند و با نامی مشخص و با همان فرمت مشخص، ذخیره گردند.

در خط  دوم،  کلید اختصاصی این پکیج جهت اعتبارسنجی معرفی می‌گردد که در سایت جاری قبلا به آن پرداخته شده است. در خط آخر هم مخازن موجود را به روزرسانی می‌کنیم تا آماده استفاده شود.
در سایت مایکروسافت از شما خواسته می‌شود که کد زیر را وارد کنید:
sudo apt-get install dotnet-dev-1.0.0-preview1-002702
ولی بهتر است به جای آن از جدیدترین بسته استفاده کنید که باگ آن رفع شده است و علت باگ قبلا به آن پرداخته شده است. پس کد زیر را به جای کد بالا وارد می‌کنیم:
sudo apt-get install dotnet-dev-1.0.0-preview2-003096
چه بسته قبلی و چه جدید را نصب کنید، به خطای زیر برخورد خواهید کرد:
The following packages have unmet dependencies:
 dotnet-dev-1.0.0-preview1-002702 : Depends: dotnet-sharedframework-microsoft.netcore.app-1.0.0-rc2-3002702 but it is not going to be installed
E: Unable to correct problems, you have held broken packages.
که برای حل آن، باید ابتدا بسته‌ی وابسته نصب گردد و سپس دستور بالا دوباره اجرا شود. برای دریافت این وابستگی، به این لینک مراجعه کنید و فایل مربوطه را که با پسوند deb است، دریافت کنید. بعد از آن باید فایل دریافتی را نصب نمایید که برای نصب این نوع بسته‌ها از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
sudo dpkg -i libicu52_52.1-3ubuntu0.4_amd64.deb
بعد از نصب موفقیت آمیز این بسته، دستورات زیر را اجرا میکنیم تا بسته dotnet core نصب شود:
sudo apt-get install dotnet-sharedframework-microsoft.netcore.app-1.0.0-rc2-3002702
sudo apt-get install dotnet-dev-1.0.0-preview2-003096
بعد از اتمام نصب، دستور زیر را جهت اطمینان از صحت نصب وارد کنید، تا نسخه نصب شده جاری به شما نمایش داده شود:
dotnet --version
خروجی:
1.0.0-preview2-003096
البته ممکن است خروجی دفعه اول به خاطر پیام‌های خوش آمدگویی، خطوط بیشتری را داشته باشد، ولی برای دفعات آینده همین یک خط است.
مطالب
ویژگی Static Using Statements در سی شارپ 6
مروری بر کاربردهای مختلف دستور Using تا پیش از ارائه‌ی سی شارپ 6
1- اضافه کردن فضاهای نام مختلف، برای سهولت دسترسی به اعضای آن:
using System.Collections.Generic;
2- تعریف نام مستعار (alias name) برای نوع داده‌ها و فضای نام‌ها
using BLL = DotNetTipsBLLLayer;//نام مستعار برای فضای نام
using EmployeeDomain = DotNetTipsBLLLayer.Employee;//نام مستعار برای یک نوع داده
3- تعریف یک بازه و مشخص کردن زمان تخریب یک شیء و آزاد سازی حافظه‌ی تخصیص داده شده:
using (var sqlConnection = new SqlConnection())
            {
                //کد 
            }
در سی شارپ 6 ، Static Using Statements برای بهبود کدنویسی و تمیز‌تر نوشتن کد‌ها ارائه شده‌است.
در ابتدا نحوه‌ی عملکرد اعضای static را مرور می‌کنیم. متغیر‌ها و متدهایی که با کلمه‌ی کلیدی static معرفی می‌شوند، اعلام می‌کنند که برای استفاده‌ی از آنها به نمونه سازی کلاس آن‌ها احتیاجی نیست و برای استفاده‌ی از آنها کافی است نام کلاس را تایپ کرده (بدون نوشتن new) و متد و یا خصوصیت مورد نظر را فراخوانی کنیم.
با معرفی ویژگی جدید Static Using Statement نوشتن نام کلاس برای فراخوانی اعضای استاتیک نیز حذف می‌شود.
اتفاق خوبی است اگر بتوان  اعضای استاتیک را همچون  Data Typeهای موجود در سی شارپ استفاده کرد. مثلا بتوان به جای ()Console.WrriteLine  نوشت ()WriteLine  
نحوه استفاده از این ویژگی: در ابتدای فایل و بخش معرفی کتابخانه‌ها بدین شکل عمل می‌کنیم using static namespace.className .
در بخش className،  نام کلاس استاتیک مورد نظر خود را می‌نویسیم .
مثال : 
 using static System.Console;
using static System.Math;

namespace dotnettipsUsingStatic
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {

            Write(" *** Cal Area *** ");
            int r = int.Parse(ReadLine());
            var result = Pow(r, 2) * PI;
            Write($"Area  is : {result}");
            ReadKey();
       }
    }
}

همان طور که در کدهای فوق می‌بینید، کلاس‌های Console و Math، در ابتدای فایل با استفاده از ویژگی جدید سی شارپ 6 معرفی شده‌اند و در بدنه برنامه تنها با فراخوانی نام متد‌ها و خصوصیت‌ها از آنها استفاده کرده ایم.
 
استفاده از ویژگی using static و Enum:
فرض کنید می‌خواهیم یک نوع داده‌ی شمارشی را برای نمایش جنسیت تعریف کنیم:
enum Gender
    {
        Male,
        Female
    }

تا قبل از سی شارپ 6 برای استفاده‌ی از نوع داده شمارشی بدین شکل عمل می‌کردیم: 

var gender = Gender.Male;

و اکنون بازنویسی استفاده‌ی ازEnum  به کمک ویژگی جدید static using statement :

در قسمت معرفی فضاهای نام بدین شکل عمل می‌کنیم: 

using static dotnettipsUsingStatic.Gender;

و در برنامه کافیست مستقیما نام اعضای Enum  را ذکر کنیم  .

var gender = Male;//تخصیص نوع داده شمارشی
WriteLine($"Employee Gender is : {Male}");//استفاده مستقیم از نوع داده شمارشی


استفاده از ویژگی using static و متد‌های الحاقی :

تا قبل از ارائه سی شارپ 6 اگر نیاز به استفاده‌ی از یک متد الحاقی خاص همچون where در فضای نام System.Linq.Enumeable داشتیم می‌بایستی فضای نام System.Linq را به طور کامل اضافه می‌کردیم و راهی برای اضافه کردن یک فضای نام خاص درون فضای نام بزرگتر وجود نداشت. 

اما با قابلیت جدید اضافه شده می‌توانیم بخشی از یک فضای نام  را اضافه کنیم:

  using static System.Linq.Enumerable;


متد‌های استاتیک و متد‌های الحاقی در زمان استفاده از ویژگی using static:

فرض کنید کلاس  static ای بنام MyStaticClass داشته باشیم که متد Print1  و  Print2 در آن تعریف شده باشند:

public static class MyStaticClass
    {
        public static void Print1(string parameter)
        {
            WriteLine(parameter);
        }
        public static void  Print2(this string parameter)
        {
            WriteLine(parameter);
        }

    }

برای استفاده از متد‌های تعریف شده به شکل زیر عمل می‌کنیم : 

//فراخوانی تابع استاتیک
Print1("Print 1");//روش اول
MyStaticClass.Print1("Prtint 1");//روش دوم
//فراخوانی متد الحاقی استاتیک
MyStaticClass.Print2("Print 2");
"print 2".Print2();


ویژگی‌های جدید ارائه شده در سی شارپ 6 برای افزایش خوانایی برنامه‌ها و تمیز‌تر شدن کد‌ها اضافه شده‌اند. در مورد ویژگی‌های ارائه شده در مقاله‌ی جاری این نکته مهم است که گاهی قید کردن نام کلاس‌ها خود سبب افزایش خوانایی کد‌ها می‌شود .

مطالب
استفاده از Unity در پیاده سازی الگوی Service locator
یکی از راهکارهای پیاده سازی IOC یا همان Inversion Of Control در پروژه‌های MVC استفاده از Unity و معرفی آن به DependencyResolver خود دات نت است.
برای آشنایی با Unity و قابلیت‌های آن میتوانید به اینجا و اینجا سر بزنید.
اما برای استفاده از Unity در پروژه‌های MVC کافی است در Global یا فایل راه انداز (bootstrapper ) تک تک انتزاع‌ها (Interface) را به کلاس‌های مرتبط شان معرفی کنید.
var container = new UnityContainer();  
container.RegisterType<ISomeService, SomeService>(new PerRequestLifetimeManager());
container.RegisterType<ISomeBusiness, SomeBusiness>(new PerRequestLifetimeManager());
container.RegisterType<ISomeController, SomeController>(new PerRequestLifetimeManager());
و بعد از ایجاد container از نوع UnityContainer میتوانیم آنرا به MVC معرفی کنیم:
DependencyResolver.SetResolver(new UnityDependencyResolver(container));
تا به اینجا به‌راحتی میتوانید از سرویس‌های معرفی شده در پروژه MVC استفاده کنید.
var someService=(ISomeService)DependencyResolver.Current.GetService(typeof(ISomeService));
var data=someService.GetData();
اما اگر بخواهیم از کلاس‌های معرفی شده در Unity در لایه‌های دیگر (مثلا Business) استفاده کنیم چه باید کرد؟
برای هر این مشکل راهکارهای متفاوتی وجود دارد. من در لایه سرویس از Service locator بهره برده ام. برای آشنایی با این الگو اینجا را بخوانید. اکثر برنامه نویسان الگوهای IOC و Service Locator را با هم اشتباه میگیرند یا آنها را اشتباها بجای هم بکار میبرند.
برای درک تفاوت الگوی IOC و Service locator اینجا را بخوانید.

در لایه سرویس یک کلاس Service Factory داریم که قرار است همه سرویس‌ها، برای برقراری ارتباط با یکدیگر از آن استفاده کنند.این کلاس معمولا در لایه سرویس به اشکال گوناگونی پیاده سازی میشود که کارش وهه سازی از Interface‌های درخواستی است. اما برای یکپارچه کردن آن با Unity من آنرا به شکل زیر پیاده سازی کرده ام

public class ServiceFactory : MarshalByRefObject
    {
        static IUnityContainer uContainer = new UnityContainer();
        public static Type DataContextType { get; set; }

        public static void Initialise(IUnityContainer unityContainer, Type dbContextType)
        {
            uContainer = unityContainer;
            DataContextType = dbContextType;
            uContainer.RegisterType(typeof(BaseDataContext), DataContextType, new HierarchicalLifetimeManager());
        }
        public static T Create<T>()
        {
            return (T)Activator.CreateInstance<T>();
        }
        public static T Create<T>(string fullTypeName)
        {
            return (T)System.Reflection.Assembly.GetExecutingAssembly().CreateInstance(fullTypeName);
        }
        public static T Create<T>(Type entityType)
        {
            return (T)Activator.CreateInstance(entityType);
        }
        public static dynamic Create(Type entityType)
        {
            return Activator.CreateInstance(entityType);
        }

        public static T Get<T>()
        {
            return uContainer.Resolve<T>();
        }
        public static object Get(Type type)
        {
            return uContainer.Resolve(type);
        }
    }

در این کلاس ما بجای ایجاد داینامیک آبجکت‌ها، از Unity استفاده کرده‌ایم. در همان ابتدا که برنامه‌ی وب ما برای اولین بار اجرا میشود و بعد از Register کردن کلاس‌ها، می‌توانیم container را به صورت پارامتر سازنده به کلاس Service Factory ارسال کنیم. به این ترتیب برای استفاده از سرویس‌ها در لایه Business از Unity بهره میبریم.

البته استفاده از Unity برای DataContext خیلی منطقی نیست و بهتر است نوع DataContext را در ابتدا بگیریم و هرجا نیاز داشتیم با استفاده از متد Create از آن وهله سازی بکنیم.

مطالب
استاندارد وب WIA-ARIA
چند روز پیش مطلبی به عنوان اشتراک در سایت جاری معرفی شده که به ما یادآوری می‌کرد، ما تنها استفاده کنندگان سیستم‌های کامپیوتری، به خصوص اینترنت نیستیم و معلولین هم نیازمند استفاده از این فناوری‌ها هستند.
WAI-ARIA  که برگرفته از Web Accessibility Initiative - Accessible Rich internet Application است به معنی برنامه‌ی اینترنتی تعامل گرا با خاصیت دسترسی پذیری بالا می‌باشد و یک راهنماست که توسط کنسرسیوم وب (+ ) معرفی گشته است تا وب سایت‌ها با رعایت این قوانین، دسترسی سایت خود را بالاتر ببرند. این قوانین به خصوص برای سایت‌هایی با محتوای پویا هستند که از فناوری‌هایی چون Ajax,Javascrip, HTML و دیگر فناوری‌های مرتبط استفاده می‌کنند.
امروزه طراحان وب بیش از هر وقتی از فناوری‌های سمت کلاینت چون جاوااسکریپت برای ساخت رابط‌های کاربری استفاده می‌کنند که html به تنها قادر به ایجاد آن‌ها نیست. یکی از تکنیک‌های جاوااسکریپت، دریافت محتوای جدید و به روزآوری قسمتی از صفحات وب است بدون اینکه مجددا کل صفحه از وب سرور درخواست گردد که به این تکنیک  Rich Internet Application هم می‌گویند. تا به اینجای کار هیچ مشکلی نیست و خوب هم هست؛ ولی مشکلی که در این بین وجود دارد این است که این نوع تکنیک‌ها باعث از بین رفتن خاصیت دسترسی پذیری معلولین می‌گردند. معلولینی که از صفحه خوان ها استفاده می‌کنند یا به دلیل معلولیت‌های خود قادر به حرکت دادن ماوس نیستند.
ARIA با استفاده از خصوصیت‌ها Properties، نقش‌ها Roles و وضعیت‌ها States به طراحان برنامه‌های وب و سازندگان فناوری‌های یاری رسان، اجازه می‌دهد که با ابزارهای کمکی معلولان ارتباط برقرار کنیم و یک صفحه‌ی وب ساده را به یک صفحه‌ی پویا تبدیل کنیم. ARIA تنها یک استاندارد برای وب نیست، بلکه یک فناوری چند پلتفرمه است که برای بازی‌های رایانه‌ای، موبایل‌ها، دستگاه‌های سرگرمی و سلامتی و دیگر انواع برنامه‌ها نیز تعریف شده است.



فریمورک ARIA
خود HTML به تنهایی نمی‌تواند نقش‌های هر المان و ارتباط بین آن‌ها را به درستی بیان کند و به این منظور ARIA به کمک می‌آید. با استفاده از نقش‌ها میتوان هدف هر المان را مشخص کرد و با استفاده از خصوصیات ARIA نحوه‌ی عملکرد آن‌ها را تعریف کرد.

نقش ها
نقش‌ها طبق مستندات کنسرسیوم وب بر 4 نوع هستند:
  • Abstract Roles
  • Widget Roles
  • Document Roles
  • Landmark Roles
فریمورک ARIA با استفاده از Landmark Roles یا نقش‌های راهنما، به معرفی بخش‌های ویژوالی می‌پردازد تا فناوری‌های کمکی به آن دسترسی سریعی داشته باشند. هشت نقش راهنما وجود دارد که در زیر آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

 Banner این قسمت که عموما برای اجزای مهمی مثل هدر سایت قرار می‌گیرد و شامل معرفی وب سایت هست و در همه‌ی صفحات وجود دارد که شامل لوگو، اطلاعات عمومی سایت و اسپانسرها و ... می‌گردد و بسیار مهم است که تنها یکبار در صفحه‌ی وب به کار برود و تکرار آن پرهیز شود.
 Main  این نقش به محتوای اصلی وب سایت اشاره می‌کند و نباید بیشتر از یکبار در هر صفحه‌ی وب به کار برود و عموما بهتر است این خصوصیت در تگ div قرار گیرد:
<div Role="main"></div>
یا در HTML5 به طور مفهومی ساخته می‌شود:
<main role="main">.....

Navigation اشاره به یک ناحیه پر از المان‌های لینک برای ارتباط با صفحات دیگر
 Complementary  مشخص سازی ناحیه‌ای که اطلاعات اضافی درباره‌ی محتوای اصلی سایت دارد؛ مانند بخش مقالات مرتبط، آخرین کامنت‌ها و ...
 ContentInfo  این نقش که بیشتر برای فوتر مناسب است برای محتوایی به کار می‌رود که در آن به قوانین کپی رایت و ... اشاره می‌شود.
 form  برای اشاره به فرم‌ها که دارای قسمت‌های ورودی کاربر هستند.
 search
 در صورتیکه فرمی دارید و از آن برای گزینه‌ی جست و جو استفاده می‌کنید، از این نقش استفاده کنید.
 application  برای اینکه وب سایت خود را به صورت یک وب اپلیکیشن معرفی کنید؛ تا یک صفحه وب معمولی، استفاده می‌شود و برای وب سایت‌های قدیمی یا با حالت سنتی توصیه نمی‌شود و به برنامه‌های کمکیار معلولین می‌گوند که از حالت عادی به حالت application سوئیچ کنند؛ پس با دقت بیشتری باید از این گزینه استفاده کرد.
 


خصوصیت‌ها و وضعیت ها

در حالیکه از نقش‌ها برای معرفی هر المان یا تگ استفاده می‌کنید؛ خصویت‌ها و وضعیت‌ها به کاربر اطلاعات اضافی می‌دهند که چگونه ز آن استفاده کنند. برای معرفی خصوصیت‌ها و وضعیت‌ها از یک خصوصیت که با -aria شروع می‌شود استفاده کنید. از معروفترین آن‌ها خصوصیت aria-required و وضعیت aria-checked می‌باشند، تا به ترتیب به کاربر اعلام کنید این تگ نیاز به پر شدن دارد، یا المانی نیاز به تغییر وضعیت انتخابی دارد.
نحوه‌ی استفاده از آن‌ها به شکل زیر است:
<div id="some-id" class="some-class" aria-live="assertive"><div>
aria-live سه مقدار می‌پذیرد که عبارتند از Off,Polite,Assertive  و مشخص می‌کنند که المان مورد نظر آپدیت پذیر هست یا خیر و اگر آری، نحوه‌ی به روز شوندگی آن به چه نحوی است.

ساخت ارتباطات میان المان‌ها با خصوصیت‌های ارتباطی

مثال شماره یک
<div role="main" aria-labelledby="some-id">
 
    <h1 id="some-id">This Is A Heading</h1>
 
    Main content...
 
</div>
خصوصیت aria-labelledby به تعریف المان‌هایی با نام جاری می‌پردازد. این خصوصیت معرفی کننده‌ی برچسب هاست. به عنوان مثال بین المان‌ها ورودی و برچسب آنان ارتباط ایجاد می‌کند تا ابزارهای معلولین، مانند صفحه خوان‌ها، در خواندن به مشکل برنخورند.

مثال شماره دو
در این مثال هر گروهی از المان‌ها یک برچسب و بعضی المان‌ها یک برچسب اختصاصی دارند که توسط خصوصیت معرفی شده aria-labelldby کامل شده‌اند:
<div id="billing">Billing Address</div>

<div>
    <div id="name">Name</div>
    <input type="text" aria-labelledby="name billing"/>
</div>
<div>
    <div id="address">Address</div>
    <input type="text" aria-labelledby="address billing"/>
</div>

مثال شماره سه

در این مثال گروهی از radio button‌ها با برچسبشان ارتباط برقرار می‌کنند.
<div id="radio_label">My radio label</div>
<ul role="radiogroup" aria-labelledby="radio_label">
    <li role="radio">Item #1</li>
    <li role="radio">Item #2</li>
    <li role="radio">Item #3</li>
</ul>

خصوصیت‌ها و وضعیت‌های aria را با چرخه‌ی فعالیت‌های صفحه به روز کنید

در صورتیکه چرخه‌ی فعالیت صفحه‌ی شما تغییر می‌کند و تگ‌ها نیاز به مقادیر جدیدی از aria دارند، حتما این مقادیر را هم به نسبت تغییراتی که در صفحه زخ می‌دهد، تغییر دهید تا وضعیت بحرانی برای کاربر به خصوص در حین کار با فرم‌ها و ... پیش نیاید.


هر aria را دوباره استفاده نکنید

امروزه به خصوص با آمدن html5 و ویژگیهایی چون تگ‌های مفهومی، کار بسیار راحت‌تر شده‌است و مرورگر به طور خودکار می‌تواند aria را بر روی بعضی از المان‌ها پیاده کند. به عنوان نمونه:
<form></form>
<form role="form"></form>
همچنین به عنوان مثال با استفاده از خصوصیات HTML مثل hidden کردن یک شیء نیازی به استفاده از وضعیت aria-hidden نمی‌باشد. مرورگر به طور پیش فرض آن را لحاظ می‌کند.

امروزه شاهد پیشرفت فناوری در همه‌ی عرصه‌ها هستیم و همیشه این پیشرفت‌ها ما را ذوق زده کرده‌اند، ولی یکی از بی نظیرترین استفاده‌های فناوری روز، استفاده در صنایع سلامتی است که نه تنها ما را ذوق زده می‌کند، بلکه از لحاظ احساسی هم ما را به وجد می‌آورند و جزء زیباترین نتایج فناوری می‌باشند. بسیاری از شرکت‌ها چون گوگل در این راستا فعالیت‌های زیادی کرده‌اند تا بتوانند سلامت جامعه را کنترل کنند، از ساخت لنز چشمی برای کنترل دیابت گرفته تا ساخت قاشق عذای خوری برای بیماران پارکینسون، ولی استفاده‌های ساده از مسائلی مانند بالا به افراد معلول این مژده را می‌دهد که ما آن‌ها را فراموش نکرده‌ایم.
مطالب
بررسی ORM های مناسب جهت استفاده در اندروید
با آمدن ORM‌ها به دنیای برنامه نویسی، کار برنامه نویسی نسبت به قبل ساده‌تر و راحت‌تر شد. عدم استفاده کوئری‌های دستی، پشتیبانی از چند دیتابیس و از همه مهمتر و اصلی‌ترین هدف این ابزار "تنها درگیری با اشیا و مدل شیء گرایی" کار را پیش از پیش آسان‌تر نمود.
در این بین به راحتی می‌توان چندین نمونه از این ORM‌ها را  نام برد مثل IBatis , Hibernate ,Nhibernate و EF که از معروفترین آن‌ها هستند.
من در حال حاضر قصد شروع یک پروژه اندرویدی را دارم و دوست دارم بجای استفاده‌ی از Sqlitehelper، از یک ORM مناسب بهره ببرم که چند سوال برای من پیش می‌آید. آیا ORM ای برای آن تهیه شده است؟ اگر آری چندتا و کدامیک از آن‌ها بهتر هستند؟ شاید در اولین مورد کتابخانه‌ی Hibernate جاوا را نام ببرید؛ ولی توجه به این نکته ضروری است که ما در مورد پلتفرم موبایل و محدودیت‌های آن صحبت می‌کنیم. یک کتابخانه همانند Hibernate مطمئنا برای یک برنامه اندروید چه از نظر حجم نهایی برنامه و چه از نظر حجم بزرگش در اجرا، مشکل زا خواهد بود و وجود وابستگی‌های متعدد و دارا بودن بسیاری از قابلیت‌هایی که اصلا در بانک‌های اطلاعاتی موبایل قابل اجرا نیست، باعث می‌شود این فریمورک انتخاب خوبی برای یک برنامه اندروید نباشد.

معیارهای انتخاب یک فریم ورک مناسب برای موبایل:
  • سبک بودن: مهمترین مورد سبک بودن آن است؛ چه از لحاظ اجرای برنامه و چه از لحاظ حجم نهایی برنامه
  • سریع بودن: مطمئنا ORM‌های طراحی شده‌ی موجود، از سرعت خیلی بدی برخوردار نخواهند بود؛ اگر سر زبان هم افتاده باشند. ولی باز هم انتخاب سریع بودن یک ORM، مورد علاقه‌ی بسیاری از ماهاست.
  • یادگیری آسان و کانفیگ راحت تر.

OrmLight

این فریمورک مختص اندروید طراحی نشده ولی سبک بودن آن موجب شده‌است که بسیاری از برنامه نویسان از آن در برنامه‌های اندرویدی استفاده کنند. این فریم ورک جهت اتصالات JDBC و Spring و اندروید طراحی شده است.

نحوه معرفی جداول در این فریمورک به صورت زیر است:
@DatabaseTable(tableName = "users")
public class User {
    @DatabaseField(id = true)
    private String username;
    @DatabaseField
    private String password;
 
    public User() {
        // ORMLite needs a no-arg constructor
    }
    public User(String username, String password) {
        this.username = username;
        this.password = password;
    }
 
    // Implementing getter and setter methods
    public String getUserame() {
        return this.username;
    }
    public void setName(String username) {
        this.username = username;
    }
    public String getPassword() {
        return this.password;
    }
    public void setPassword(String password) {
        this.password = password;
    }
}
با استفاده از کلمات کلیدی DatabaseTable@ در بالای کلاس و DatabaseField@ در بالای هر پراپرتی به معرفی جدول و فیلدهای جدول می‌پردازیم.
سورس این فریمورک را می‌توان در گیت هاب یافت و مستندات آن در این آدرس قرار دارند.


SugarORM
این فریمورک مختص اندروید طراحی شده است. یادگیری آن بسیار آسان است و به راحتی به یاد می‌ماند. همچنین جداول مورد نیاز را به طور خودکار خواهد ساخت. روابط یک به یک و یک به چند را پشتیبانی می‌کند و عملیات CURD را با سه متد Save,Delete و Find که البته FindById هم جزء آن است، پیاده سازی می‌کند.

برای استفاده از این فریمورک نیاز است ابتدا متادیتا‌های زیر را به فایل manifest اضافه کنید:
<meta-data android:name="DATABASE" android:value="my_database.db" />
<meta-data android:name="VERSION" android:value="1" />
<meta-data android:name="QUERY_LOG" android:value="true" />
<meta-data android:name="DOMAIN_PACKAGE_NAME" android:value="com.my-domain" />
برای تبدیل یک کلاس به جدول هم از کلاس این فریم ورک ارث بری می‌کنیم:
public class User extends SugarRecord<User> {
    String username;
    String password;
    int age;
    @Ignore
    String bio; //this will be ignored by SugarORM
 
    public User() { }
 
    public User(String username, String password,int age){
        this.username = username;
        this.password = password;
        this.age = age;
    }
}
بر خلاف OrmLight که باید فیلد جدول را معرفی می‌کردید، اینجا تمام پراپرتی‌ها به اسم فیلد شناخته می‌شوند؛ مگر اینکه در بالای آن از عبارت Ignore@ استفاده کنید.

باقی عملیات آن از قبیل اضافه کردن یک رکورد جدید یا حذف رکورد(ها) به صورت زیر است:
User johndoe = new User(getContext(),"john.doe","secret",19);
johndoe.save(); //ذخیره کاربر جدید در دیتابیس


//حذف تمامی کاربرانی که سنشان 19 سال است
List<User> nineteens = User.find(User.class,"age = ?",new int[]{19});
foreach(user in nineteens) {
    user.delete();
}
برای اطلاعات بیشتر به مستندات آن رجوع کنید.


GreenDAO
موقعیکه بحث کارآیی و سرعت پیش می‌آید نام GreenDAO هست که می‌درخشد. طبق گفته‌ی سایت رسمی آن این فریمورک میتواند در ثانیه چند هزار موجودیت را اضافه و به روزرسانی و بارگیری نماید. این لیست حاوی برنامه‌هایی است که از این فریمورک استفاده می‌کنند. جدول زیر مقایسه‌ای است بین این کتابخانه و OrmLight که نشان میدهد 4.5 برابر سریعتر از OrmLight عمل می‌کند.

غیر از این‌ها در زمینه‌ی حجم هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. حجم این کتابخانه کمتر از 100 کیلوبایت است که در اندازه‌ی APK اثر چندانی نخواهد داشت.

آموزش راه اندازی  آن در اندروید استادیو، سورس آن در گیت هاب و مستندات رسمی آن.


Active Android
این کتابخانه از دو طریق فایل JAR و به شیوه maven قابل استفاده است که می‌توانید روش استفاده‌ی از آن را در این لینک ببینید و سورس اصلی آن هم در این آدرس قرار دارد. بعد از اینکه کتابخانه را به پروژه اضافه کردید، دو متادیتای زیر را که به ترتیب نام دیتابیس و ورژن آن هستند، به manifest اضافه کنید:
<meta-data android:name="AA_DB_NAME" android:value="my_database.db" />
<meta-data android:name="AA_DB_VERSION" android:value="1" />
بعد از آن  عبارت ;()ActiveAndroid.Initialize را در اکتیویتی‌های مدنظر اعمال کنید:
public class MyActivity extends Activity {
    @Override
    public void onCreate(Bundle savedInstanceState) {
        super.onCreate(savedInstanceState);
        ActiveAndroid.initialize(this);
 
        //ادامه برنامه
    }
}
برای معرفی کلاس‌ها به جدول هم از دو اعلان Table و Column مانند کد زیر به ترتیب برای معرفی جدول و فیلد استفاده می‌کنیم.
@Table(name = "User")
public class User extends Model {
    @Column(name = "username")
    public String username;
 
    @Column(name = "password")
    public String password;
 
    public User() {
        super();
    }
 
    public User(String username,String password) {
        super();
        this.username = username;
        this.password = password;
    }
}
جهت اطلاعات بیشتر در مورد این کتابخانه به مستندات آن رجوع کنید.


ORMDroid
 از آن دست کتابخانه‌هایی است که سادگی و کم حجم بودن شعار آنان است و سعی دارند تا حد ممکن همه چیز را خودکار کرده و کمترین کانفیگ را نیاز داشته باشد. حجم فعلی آن حدود 20 کیلوبایت بوده و نمی‌خواهند از 30 کیلوبایت تجاوز کند.

برای استفاده‌ی از آن ابتدا دو خط زیر را جهت معرفی تنظیمات به manifest اضافه کنید:
<meta-data
  android:name="ormdroid.database.name"
  android:value="your_database_name" />

<meta-data
  android:name="ormdroid.database.visibility"
  android:value="PRIVATE||WORLD_READABLE||WORLD_WRITEABLE" />
برای آغاز کار این کتابخانه، عبارت زیر را در هرجایی که مایل هستید مانند کلاس ارث بری شده از Application یا در ابتدای هر اکتیویتی که مایل هستید بنویسید. طبق مستندات آن صدا زدن چندباره این متد هیچ اشکالی ندارد.
ORMDroidApplication.initialize(someContext);
معرفی مدل جدول بانک اطلاعاتی هم از طریق ارث بری از کلاس Entity می‌باشد .
public class Person extends Entity {
  public int id;
  public String name;
  public String telephone;
}

//====================

Person p = Entity.query(Person.class).where("id=1").execute();
p.telephone = "555-1234";
p.save();

// یا

Person person = Entity.query(Person.class).where(eql("id", id)).execute();
p.telephone = "555-1234";
p.save();
کد بالا دقیقا یادآوری به EF هست ولی حیف که از Linq پشتیبانی نمی‌شود.
سورس آن در گیت هاب

در اینجا سعی کردیم تعدادی از کتابخانه‌های محبوب را معرفی کنیم ولی تعداد آن به همین جا ختم نمی‌شود. ORM‌های دیگری نظیر AndRom و سایر ORM هایی که در این لیست معرفی شده اند وجود دارند.


نکته نهایی اینکه خوب می‌شود دوستانی که از این ORM‌های مختص اندروید استفاده کرده اند؛ نظراتشان را در مورد آن‌ها بیان کنند و مزایا و معایب آن‌ها را بیان کنند.
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت دهم - پیاده سازی الگوی Decorator
الگوی decorator، امکان محصور کردن یک شیء مفروض را با لایه‌ای بر فراز آن میسر می‌کند. برای مثال بجای اینکه در تمام متدهای سرویسی از try/catch استفاده کنیم، می‌توانیم این متدها را با یک ExceptionHandlingDecorator مزین کنیم و یا از این دست اعمال تکراری می‌توان به لاگ کردن ورودی و خروجی‌های یک متد و یا کش کردن اطلاعات آن‌ها نیز اشاره کرد. حتی عملیاتی مانند تشخیص خواص تغییر یافته‌ی یک شیء در Entity framework نیز به کمک همین مزین کننده‌ها که شیء اصلی در حال استفاده را با ایجاد لایه‌ای بر روی آن‌ها محصور می‌کنند، انجام می‌شود. به این عملیات Aspect oriented programming و یا AOP نیز می‌گویند؛ در اینجا واژه‌ی Aspect به اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه اشاره می‌کند. در این مطلب قصد داریم نمونه‌ای از این تزئین کننده‌ها را به کمک سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. پیاده سازی کنیم.


پیاده سازی الگوی Decorator به کمک سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core.

مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن یک سرویس تعریف شده‌است و در این بین استثنائی رخ داده‌است.
    public interface ITaskService
    {
        void Run();
    }

    public class MyTaskService : ITaskService
    {
        public void Run()
        {
            throw new InvalidOperationException("An exception from the MyTaskService!");
        }
    }
می‌خواهیم بدون تغییری در کدهای این کلاس، به متدهای آن در حین اجرای نهایی، یک try/catch را به همراه logging، اضافه کنیم. به همین جهت نیاز خواهیم داشت تا یک محصور کننده (تزئین کننده یا decorator در اینجا) را برای آن طراحی کنیم:
using System;
using Microsoft.Extensions.Logging;
namespace CoreIocServices
{
    public class MyTaskServiceDecorator : ITaskService
    {
        private readonly ILogger<MyTaskServiceDecorator> _logger;
        private readonly ITaskService _decorated;

        public MyTaskServiceDecorator(
            ILogger<MyTaskServiceDecorator> logger,
            ITaskService decorated)
        {
            _logger = logger;
            _decorated = decorated;
        }

        public void Run()
        {
            try
            {
                _decorated.Run();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
    }
}
این محصور کننده نیز دقیقا همان ITaskService را پیاده سازی می‌کند؛ اما در سازنده‌ی آن یک ITaskService را نیز دریافت می‌کند. علت اینجا است که توسط آن بتوان متدهای ITaskService تزریقی را اجرا کرد و بر روی آن اعمالی مانند کش کردن، لاگ کردن و مدیریت استثناءها و غیره را انجام داد. برای مثال در متد Run آن مشاهده می‌کنید که متد Run همان وهله‌ی تزریقی اجرا شده‌است؛ اما درون یک try/catch به همراه لاگ کردن جزئیات استثنای رخ داده.
مزیت این‌کار، پیاده سازی اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از یک تزئین کننده (محصور کننده)، کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است. همچنین در این حالت اصل open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد شد. از این جهت که کدهای تکراری برنامه به یک لایه‌ی دیگر منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های اصلی برنامه را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر).

پس از طراحی این تزئین کننده، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. است:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<MyTaskService>();
            services.AddTransient<ITaskService>(serviceProvider =>
                new MyTaskServiceDecorator(
                     serviceProvider.GetService<ILogger<MyTaskServiceDecorator>>(),
                     serviceProvider.GetService<MyTaskService>())
            );
روش انجام اینکار را نیز در «قسمت ششم - دخالت در مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container» بیشتر بررسی کرده‌ایم.
در اینجا هم می‌توان در صورت نیاز اصل کلاس MyTaskService را بدون هیچ نوع تزئین کننده‌ای از سیستم تزریق وابستگی‌ها دریافت کرد و یا اگر وهله‌ای از سرویس ITaskService را از آن درخواست کردیم، ابتدا شیء MyTaskServiceDecorator وهله سازی شده و سپس توسط آن یک نمونه‌ی محصور شده و تزئین شده‌ی MyTaskService به فراخوان بازگشت داده خواهد شد.


ساده سازی معرفی تزئین کننده‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. به کمک Scrutor

در «قسمت هشتم - ساده سازی معرفی سرویس‌ها توسط Scrutor» با کتابخانه‌ی Scrutor آشنا شدیم. یکی دیگر از قابلیت‌های آن، امکان ساده سازی تعریف تزئین کنند‌ها است:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<ITaskService, MyTaskService>();
            services.Decorate<ITaskService, MyTaskServiceDecorator>();
در اینجا معادل کدهایی را که با روش factory خود NET Core. نوشتیم، ملاحظه می‌کنید. ابتدا نیاز است خود سرویس اصلی غیر تزئین شده، به نحو متداولی به سیستم معرفی شود. سپس متد الحاقی جدید <,>Decorate را با همان اینترفیس و اینبار با Decorator مدنظر معرفی می‌کنیم. کاری که Scrutor در اینجا انجام می‌دهد، یافتن سرویس ITaskService معرفی شده‌ی پیشین و تعویض آن با MyTaskServiceDecorator می‌باشد. بنابراین نیاز است تعریف services.AddTransient پیش از تعریف services.Decorate انجام شده باشد. این روش تمیزتر از روش قبلی به نظر می‌رسد و شامل وهله سازی مستقیم MyTaskServiceDecorator به همراه فراهم آوردن تمام پارامترهای سازنده‌ی آن توسط ما نیست.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت پنجم - اعمال تجمعی - بخش دوم
کوئری‌های تجمعی این قسمت، کمی پیچیده‌تر هستند و برای حل آن‌ها باید از window functions استفاده کرد و چون این مفهوم توسط EF-Core پشتیبانی نمی‌شود (منظور توسط LINQ to Entities آن است و نه SQL نویسی مستقیم)، در بعضی از موارد مجبور خواهیم شد اطلاعات مورد نیاز گزارش را از بانک اطلاعاتی دریافت کرده و سپس در سمت کلاینت توسط LINQ to Objects شکل دهی کنیم.


مثال 12: محاسبه کنید در سال 2012 و به ازای هر ماه مجزای آن، چه تعداد slots رزرو شده‌اند؛ قسمت دوم.

این مثال را در قسمت قبل (مثال 6 آن) نیز بررسی کردیم. در اینجا می‌خواهیم در گزارش نهایی تولید شده، پس از اتمام ردیف‌های یک ماه به ازای یک امکان خاص، جمع کل آن نیز درج شود و همچنین در پایان تمام ردیف‌ها، جمع کل نهایی ذکر شود؛ چیزی شبیه به تصویر زیر که در آن 910، جمع کل slots ماه 8 است و 9191، جمع کل سال.


روش پیشنهادی حل این مساله استفاده از مفهومی به نام «GROUP BY ROLLUP» است:
SELECT   facid,
         DATEPART(month, [StartTime]) AS month,
         sum(slots) AS slots
FROM     bookings
WHERE    starttime >= '2012-01-01'
         AND starttime < '2013-01-01'
GROUP BY ROLLUP(facid, DATEPART(month, [StartTime]))
ORDER BY facid, month;
یک چنین گروه بندی توسط LINQ to Entities پشتیبانی نمی‌شود. اما خلاصه‌ی این گزارش به این صورت است:
ابتدا جمع slots را گروه بندی شده بر اساس هر ماه سال محاسبه می‌کنیم. این قسمت توسط LINQ to Entities قابل انجام است؛ همان مثال 6 قسمت قبل است.
سپس این اطلاعات که اکنون در سمت کلاینت (یعنی برنامه‌ی ما) در حافظه موجود هستند، نیاز دارند به ازای هر گروه، یک جمع کل (sub total) و به ازای کل سال نیز یک جمع کل (grand total یا total) پیدا کنند.

ROLLUP(facid, month) اطلاعات تجمعی سلسه مراتبی پارامترهای ارسالی به آن را تولید می‌کند. یعنی (facid, month), (facid) و (). پیاده سازی LINQ to Objects این تابع را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید: Utils\GroupingExtensions.cs

بنابراین راه حل این مساله به صورت زیر خواهد بود:
var date1 = new DateTime(2012, 01, 01);
var date2 = new DateTime(2013, 01, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime.Month })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.FacId,
                                        group.Key.Month,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                        .ThenBy(result => result.Month)
                                    .ToList()
                            //This is new
                            .GroupByWithRollup(
                                item => item.FacId,
                                item => item.Month,
                                (primaryGrouping, secondaryGrouping) => new
                                {
                                    FacId = primaryGrouping.Key,
                                    Month = secondaryGrouping.Key,
                                    TotalSlots = secondaryGrouping.Sum(item => item.TotalSlots)
                                },
                                item => new
                                {
                                    FacId = item.Key,
                                    Month = -1,
                                    TotalSlots = item.SubTotal(subItem => subItem.TotalSlots)
                                },
                                items => new
                                {
                                    FacId = -1,
                                    Month = -1,
                                    TotalSlots = items.GrandTotal(subItem => subItem.TotalSlots)
                                });
تا جائیکه متد ToList فراخوانی شده، همان مثال 6 قسمت قبل است. پس از آن چون این لیست را درون حافظه داریم، اکنون متد الحاقی جدید GroupByWithRollup را به آن اعمال می‌کنیم تا اطلاعات گروه بندی اصلی، اطلاعات subTotal (همان ردیف اضافه‌ی تولید شده‌ی حاصل جمع هر گروه) و total (یا همان ردیف جمع کل گزارش) را تولید کند.
در اینجا سلول‌هایی که اطلاعاتی ندارند، با منهای یک مشخص شده‌اند؛ در گزارش اصلی با null مقدار دهی شده بودند.


مثال 13: به ازای نام هر کدام از امکانات موجود، جمع کل تعداد ساعات رزرو شده‌ی آن‌ها را محاسبه کنید.

هر slot تنها نیم ساعت است و گزارش نهایی باید به همراه ستون‌های facid, name, Total Hours باشد؛ مرتب شده بر اساس facid.
var items = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => new { booking.FacId, booking.Facility.Name })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.FacId,
                                        group.Key.Name,
                                        TotalHours = group.Sum(booking => booking.Slots) / 2M
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در اینجا روش گروه بندی بر اساس FacId که از جدول Bookings تامین می‌شود و Facility.Name را که از جدول دیگری به نامFacilities  تامین می‌شود، ملاحظه می‌کنید که به صورت خودکار جوین لازم آن در کوئری نهایی تولید خواهد شد:



مثال 14: گزارشی را از اولین رزرو کاربران پس از September 1st 2012، تهیه کنید.

این گزارش باید به همراه ستون‌های surname, firstname, memid, starttime باشد؛ مرتب شده بر اساس memid.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 01);
var items = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1)
                                    .GroupBy(booking => new
                                    {
                                        booking.Member.Surname,
                                        booking.Member.FirstName,
                                        booking.Member.MemId
                                    })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.Surname,
                                        group.Key.FirstName,
                                        group.Key.MemId,
                                        StartTime = group.Min(booking => booking.StartTime)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.MemId)
                                    .ToList();
هدف از این مثال محاسبه‌ی حداقل StartTime‌ها به ازای اطلاعات گروه بندی شده‌ی بر اساس هر کاربر است که روش آن‌را با استفاده از متد group.Min مشاهده می‌کنید.



مثال 15: گزارشی را از کاربران تهیه کنید که هر ردیف آن، به همراه تعداد کل کاربران باشد.

این گزارش باید به همراه ستون‌های count, firstname, surname باشد؛ مرتب شده بر اساس joindate.
var members = context.Members
                        .OrderBy(member => member.JoinDate)
                        .Select(member => new
                        {
                            Count = context.Members.Count(),
                            member.FirstName,
                            member.Surname
                        })
                        .ToList();
EF-Core این گزارش به همراه یک sub-query را تبدیل به دو کوئری می‌کند؛ ابتدا مقدار ثابت تعداد اعضاء را محاسبه می‌کند و سپس این تعداد ثابت را در کوئری دوم بکار می‌گیرد:
SELECT COUNT(*)
FROM   [Members] AS [m];

SELECT   [m].[FirstName],
         [m].[Surname],
         @__Count_0 AS [Count]
FROM     [Members] AS [m]
ORDER BY [m].[JoinDate];


مثال 16:  گزارشی را از کاربران تهیه کنید که به همراه ستون شماره ردیف آن‌ها نیز باشد.

باید بخاطر داشت که ID کاربران پشت سرهم نیست و همچنین این گزارش باید به همراه ستون‌های row_number, firstname, surname باشد؛ مرتب شده بر اساس joindate.

هدف اصلی از این مثال، کار با مفهوم window function‌ها و تابع row_number است:
SELECT   row_number() OVER (ORDER BY joindate) AS row_number,
         firstname,
         surname
FROM     members
ORDER BY joindate;
اما چون چنین قابلیتی با LINQ to Entities قابل پیاده سازی نیست، در اینجا نیز ابتدا ردیف‌های گزارش را تولید می‌کنیم و سپس شماره ردیف را در سمت کلاینت (در سمت برنامه و توسط LINQ to Objects)، اضافه خواهیم کرد:
var members = context.Members
                        .OrderBy(member => member.JoinDate)
                        .Select(member => new
                        {
                            member.FirstName,
                            member.Surname
                        })
                        .ToList()
                        /*
                            SELECT [m].[FirstName], [m].[Surname]
                                FROM [Members] AS [m]
                                ORDER BY [m].[JoinDate]
                        */
                        // Now using LINQ to Objects
                        .Select((member, index) => new
                        {
                            RowNumber = index + 1,
                            member.FirstName,
                            member.Surname
                        })
                        .ToList();
تا قسمت ToList، یک کوئری LINQ to Entities استاندارد مشاهده می‌شود. پس از آن چون این اطلاعات درون حافظه هستند، می‌توان با استفاده از LINQ to Objects و قابلیت index ذاتی موجود در متد Select، شماره ردیف‌ها را که همان index + 1 هستند، تولید کرد.


مثال 17: کدامیک از امکانات موجود، بیشترین slots رزرو شده را دارد؟ قسمت دوم.

این مورد همان مثال 11 قسمت قبل است که پاسخ آن‌را یافتیم (و از تکرار مجدد آن صرفنظر می‌کنیم) و هدف اصلی آن رسیدن به کوئری window function دار زیر است که تنها از طریق اجرای یک raw sql در EF-Core قابل اجرا است:
SELECT facid,
       total
FROM   (SELECT   facid,
                 sum(slots) AS total,
                 rank() OVER (ORDER BY sum(slots) DESC) AS rank
        FROM     bookings
        GROUP BY facid) AS ranked
WHERE  rank = 1;


مثال 18: به کاربران بر اساس تعداد ساعات رزرو آن‌ها، امتیاز دهی (رتبه بندی) کنید.

این گزارش باید به همراه ستون‌های firstname, surname, hours, rank باشد؛ مرتب شده بر اساس rank, surname.

هدف اصلی از این مثال، رسیدن به کوئری rank دار زیر است:
SELECT   mems.firstname,
         mems.surname,
         ((sum(bks.slots) + 10) / 20) * 10 AS hours,
         rank() OVER (ORDER BY ((sum(bks.slots) + 10) / 20) * 10 DESC) AS rank
FROM     bookings AS bks
         INNER JOIN
         members AS mems
         ON bks.memid = mems.memid
GROUP BY mems.firstname,
         mems.surname
ORDER BY rank, mems.surname, mems.firstname;
هرچند نمی‌توان از window functions به همراه LINQ to Entities استفاده کرد، اما می‌توان نتیجه‌ای را که خواسته (تولید rank بر اساس تعداد ساعات استفاده شده) به صورت زیر نیز تولید کرد که شامل استفاده‌ی از LINQ to Objects هم نمی‌شود؛ یعنی برای تولید Rank، الزاما نیازی به Window Functions نیست:
var itemsQuery = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => new
                                    {
                                        booking.Member.FirstName,
                                        booking.Member.Surname
                                    })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.FirstName,
                                        group.Key.Surname,
                                        Hours = (group.Sum(booking => booking.Slots) + 10) / 20 * 10
                                    })
                                    .OrderByDescending(result => result.Hours)
                                        .ThenBy(result => result.Surname)
                                        .ThenBy(result => result.FirstName);
                var rankedItems = itemsQuery.Select(thisItem => new
                {
                    thisItem.FirstName,
                    thisItem.Surname,
                    thisItem.Hours,
                    Rank = itemsQuery.Count(mainItem => mainItem.Hours > thisItem.Hours) + 1
                })
                .ToList();
در ابتدا یک کوئری متداول گروه بندی شده‌ی بر اساس کاربران را مشاهده می‌کنید که به ازای هر کاربر، جمع تعداد ساعات رزور شده‌ی او محاسبه شده‌است. البته itemsQuery یک IQueryable مرتب سازی شده‌است؛ یعنی چون هنوز ToList بر روی آن فراخوانی نشده، بر روی بانک اطلاعاتی اجرا نشده‌است و فقط یک LINQ Expression است. سپس این LINQ Expression را به صورت زنجیروار در یک کوئری دیگر استفاده کرده‌ایم که در آن sub-query دارای itemsQuery.Count، مقدار rank را تشکیل داده‌است. این ساب کوئری به این معنا است: چه تعداد ساعت حاصل از کوئری گروه بندی و مرتب شده، از مقدار ساعت ردیف جاری بیشتر است + 1 که رتبه‌ی هر ردیف را نسبت به ردیف‌های دیگر محاسبه می‌کند.

با این خروجی SQL نهایی:



مثال 19: سه امکانی را لیست کنید که بالاترین میزان فروش را داشته‌اند.

این گزارش باید به همراه ستون‌های name, rank باشد؛ مرتب شده بر اساس rank.

روش محاسبه‌ی این گزارش با مثال قبلی یکی است (البته اینبار رتبه بندی بر اساس TotalRevenue است) و فقط در انتهای آن یک Where(result => result.Rank <= 3) را بیشتر دارد:
var facilitiesQuery =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue);

                var rankedFacilities = facilitiesQuery.Select(thisItem => new
                {
                    thisItem.Name,
                    thisItem.TotalRevenue,
                    Rank = facilitiesQuery.Count(mainItem => mainItem.TotalRevenue > thisItem.TotalRevenue) + 1
                })
                .Where(result => result.Rank <= 3)
                .OrderBy(result => result.Rank)
                .ToList();
ابتدا به نحو متداولی گروه بندی بر اساس نام صورت گرفته و محاسبه‌ی میزان فروش هر گروه انجام شده‌است. سپس در کوئری زنجیروار دوم، ستون Rank، به نتیجه‌ی حاصل اضافه شده‌است و اگر این Rank کمتر از 3 باشد، پاسخ مساله‌است.



مثال 20: امکانات موجود را بر اساس میزان فروشی که دارند به گروه‌هایی با تعداد مساوی high, average, low تقسیم بندی کنید.

این گزارش باید به همراه ستون‌های name, revenue باشد؛ مرتب شده بر اساس revenue, name.

هدف اصلی از این گزارش کار با تابع ntile است که اطلاعات را بر اساس پارامتر ارسالی به آن تاجای ممکن به گروه‌های مساوی تقسیم می‌کند:
SELECT   name,
         CASE WHEN class = 1 THEN 'high' WHEN class = 2 THEN 'average' ELSE 'low' END AS revenue
FROM     (SELECT   facs.name AS name,
                   ntile(3) OVER (ORDER BY sum(CASE WHEN memid = 0 THEN slots * facs.guestcost ELSE slots * membercost END) DESC) AS class
          FROM     bookings AS bks
                   INNER JOIN
                   facilities AS facs
                   ON bks.facid = facs.facid
          GROUP BY facs.name) AS subq
ORDER BY class, name;
Ntile نیز در LINQ to Entities معادلی ندارد. بنابراین ابتدا رزروهای انجام شده را بر اساس نوع امکانات رزرو شده، گروه بندی کرده و میزان فروش هر گروه را پیدا می‌کنیم:
var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .OrderByDescending(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
که یک چنین SQL ای را تولید می‌کند:
SELECT   [f].[Name],
         SUM(CASE WHEN [b].[MemId] = 0 THEN CAST ([b].[Slots] AS DECIMAL (18, 6)) * [f].[GuestCost] ELSE CAST ([b].[Slots] AS DECIMAL (18, 6)) * [f].[MemberCost] END) AS [TotalRevenue]
FROM     [Bookings] AS [b]
         INNER JOIN
         [Facilities] AS [f]
         ON [b].[FacId] = [f].[FacId]
GROUP BY [f].[Name]
ORDER BY SUM(CASE WHEN [b].[MemId] = 0 THEN CAST ([b].[Slots] AS DECIMAL (18, 6)) * [f].[GuestCost] ELSE CAST ([b].[Slots] AS DECIMAL (18, 6)) * [f].[MemberCost] END) DESC;
سپس با استفاده از LINQ to Objects، تابع ntile را شبیه سازی می‌کنیم:
var n = 3;
var tiledFacilities = facilities.Select((item, index) =>
                                        new
                                        {
                                            Item = item,
                                            Index = (index / n) + 1
                                        })
                                        .GroupBy(x => x.Index)
                                        .Select(g =>
                                            g.Select(z =>
                                                new
                                                {
                                                    z.Item.Name,
                                                    z.Item.TotalRevenue,
                                                    Tile = g.Key,
                                                    GroupName = g.Key == 1 ? "High" : (g.Key == 2 ? "Average" : "Low")
                                                })
                                                .OrderBy(x => x.GroupName)
                                                    .ThenBy(x => x.Name)
                                        )
                                        .ToList();

var flatTiledFacilities = tiledFacilities.SelectMany(group => group)
                                        .Select(tile => new { tile.Name, Revenue = tile.GroupName })
                                        .ToList();
هدف از این گزارش این است که در نتیجه‌ی مرتب سازی شده‌ی بر اساس TotalRevenue، به سه تای اول، برچسب High را بدهیم، به سه تای دوم برچسب average و به مابقی برچسب low. به همین جهت ردیف‌های حاصل را بر اساس ستون جدیدی به نام Index که بیانگر شماره ردیف گروه‌های سه تایی است، گروه بندی می‌کنیم و به هر گروه برچسبی را انتساب می‌دهیم. حاصل آن، گروه‌های تو در تویی است که با SelectMany، نسبت به مسطح سازی آن‌ها اقدام شده‌است.


مثال 21: چندماه طول می‌کشد تا هر کدام از امکانات موجود بر اساس فروشی که دارند، هزینه‌ی مالکیت ابتدایی خود را کسب کنند.

این گزارش باید به همراه ستون‌های name, months باشد؛ مرتب شده بر اساس name.
var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    booking.Facility.InitialOutlay,
                                    booking.Facility.MonthlyMaintenance,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => new
                                {
                                    b.Name,
                                    b.InitialOutlay,
                                    b.MonthlyMaintenance
                                })
                                .Select(group => new
                                {
                                    group.Key.Name,
                                    RepayTime =
                                        group.Key.InitialOutlay /
                                                ((group.Sum(b => b.Revenue) / 3) - group.Key.MonthlyMaintenance)
                                })
                                .OrderBy(result => result.Name)
                                .ToList();
ابتدا رزروهای انجام شده را بر اساس نوع امکانات رزرو شده گروه بندی کرده و میزان فروش هر گروه را پیدا می‌کنیم. سپس بر روی این حاصل، محاسبات خاص RepayTime را انجام داده و نتیجه را بازگشت می‌دهیم:



مثال 22: گزارش میانگین متحرک فروش کل هر کدام از روزهای August 2012 را برای یک بازه‌ی 15 روزه‌ی قبل، محاسبه کنید.

این گزارش باید به همراه ستون‌های date, revenue باشد؛ مرتب شده بر اساس date. در این گزارش روزهای ماه 8 میلادی ردیف شده و به ازای هر ردیف، میانگین فروش 15 روز قبل از آن تاریخ، نمایش داده می‌شود. به همین جهت به آن میانگین متحرک نیز می‌گویند.

هدف اصلی از این گزارش، استفاده از توابع avg(revdata.rev) over است. اما چون نمی‌توان از آن‌ها در LINQ to Entities استفاده کرد، از روش دیگری که شامل جوین یک جدول با خودش است، استفاده می‌کنیم:
var startDate = new DateTime(2012, 08, 1);
var endDate = new DateTime(2012, 08, 31);
var period = 14;

var dailyRevenueQuery =
                        context.Bookings
                                .Select(booking =>
                                new
                                {
                                    StartDate = booking.StartTime.Date, // How to group by date (or TruncateTime) in EF-Core
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                                           booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                                           : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.StartDate)
                                .Select(group =>
                                new
                                {
                                    Date = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                });
ابتدا میزان کل فروش‌ها را بر حسب تاریخ هر روز ماه 8 میلادی، محاسبه می‌کنیم. برای این گروه بندی خاص نیاز خواهیم داشت تا از زمان یک تاریخ صرفنظر کنیم (چون StartTime به همراه تاریخ و ساعت است). برای اینکار فقط کافی است بجای  booking.StartTime از booking.StartTime.Date استفاده شود تا نتیجه‌ی حاصل به CONVERT(date, [b0].[StartTime]) ترجمه شده و قسمت زمان تاریخ از کوئری نهایی حذف شود.
اکنون که میزان کل فروش روزها را داریم، می‌خواهیم میانگین فروش 15 روز قبل شروع شده‌ی از از ابتدای ماه 8، تا انتهای آن‌را محاسبه کنیم. برای اینکار نیاز است کوئری فوق را یکبار دیگر با خودش جوین کنیم تا از یک سر آن تاریخ هر روز و از طرف دیگر، میانگین 15 روز قبل، تولید شود:
var movingAvgs =
                        dailyRevenueQuery
                                .Select(dr1 =>
                                new
                                {
                                    dr1.Date,
                                    MovingAvg = dailyRevenueQuery
                                        .Where(dr2 => dr2.Date <= dr1.Date && dr2.Date >= dr1.Date.AddDays(-period))
                                        .Average(dr2 => dr2.TotalRevenue)
                                })
                                .Where(result => result.Date >= startDate && result.Date <= endDate)
                                .OrderBy(result => result.Date)
                                .ToList();



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
نظرات اشتراک‌ها
زبان برنامه نویسی Erlang
NodeJS یک فریم ورک سمت سرور بر پایه زبان جاوا اسکرپیت می‌باشد. قبلا جاوا اسکریپت فقط توسط مفسرهای مرورگرهای وب تفسیر می‌شد (یعنی فقط می‌تونستیم باهاش کدهای سمت کاربر بنویسیم)، اما حالا با NodeJs می‌تونید کدنویسی سمت سرور کنید. از طرفی چون با جاوا اسکریپت کدنویسی می‌کنید قابلیت استقلال از پلتفرم رو براتون به ارمغان میاره. ارتباط بین سرور و کلاینت موقعی که از NodeJs در طرف سرور استفاده می‌کنید دو طرفه هست، بدین معنی که علاوه بر اینکه کلاینت می‌تونه به سرور درخواست بده بعد سرور به درخواست اون پاسخ بده، سرور هم می‌تونه بدون داده شدن یک درخواست توسط کلاینت داده ای رو به طرف کلاینت ارسال کنه.

زبان Erlang در سال 1986 توسط شرکت Ericson سوئد به منظور استفاده در سرور‌های switching تلفن ساخته شد. این زبان توسط تیمی به سرپرستی  Joe Armstrong معرفی شد تا بتواند از برنامه‌های توزیع‌شده، مقاوم در برابر خطا، بلادرنگ و بی‌وقفه پشتیبانی کند. بعدها این زبان به شکل متن‌باز در اختیار عموم قرار گرفت. یکی از روش‌های برنامه نویسی که توسط این برنامه میشه ازش استفاده کرد، روش تابعی (Functional Programming) هست. این روش قبلا وجود داشت و مدتی هم از مد افتاد، ولی با اومدن پردازنده‌های چند هسته ای استفاده از زبان‌های برنامه نویسی که میشه با اونها تابعی نوشت از سر گرفته شد و حتی مایکروسافت در سال 2010 زبان برنامه نویسی #F رو معرفی کرد. یکی از قابلیتهای زبانهای تابعی سرعت اجرا شدن کدهای اونها هست که اونها رو از زبانهای امری مثل #C و Java جدا می‌کنه.

Scala هم یک زبان برنامه نویسی همه منظوره هست که ویژگی هایی رو از زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا داره و همچنین توسط اون میشه برنامه نویسی تابعی انجام داد. از اون به عنوان جانشینی برای جاوا یاد می‌کنند چون قابلتهای اضافه بر جاوا رو داره.