نظرات مطالب
مدیریت سفارشی سطوح دسترسی کاربران در MVC

سلام؛ من هم مشکل ایشون دارم و رول‌ها کش نمیشه و هر بار متد GetRolesForUser اجرا میشود. اون هم نه یکبار بلکه به تعداد زیاد و بار زیادی به دیتابیس وارد می‌کنه. لینک شما هم پیغام زیر و میدهد:

An update is available for the .NET Framework 4.5 in Windows 7 SP1, Windows Server 2008 R2 SP1, Windows Server 2008 SP2, and Windows Vista SP2: January 2013

اما ویندوز من 8 هست و پیغام سایت برای ویندوزهای 2008و7وvista هستش. با گشتن هم دیدم بعضی‌ها خودشون متد را دستی کش کردن

        public override string[] GetRolesForUser(string username)
        {
            var cacheKey = string.Format("{0}:{1}", username, ApplicationName);
            var cache = HttpContext.Current.Cache;
            var roles = cache[cacheKey] as string[];
            if (null == roles)
            {              
                using (var db = new Uas3Context())
                {
                    var u = new EfStudentService(db);
                    roles=u.GetUserRoles(username);
                    cache.Insert(cacheKey, roles, null, Cache.NoAbsoluteExpiration, Cache.NoSlidingExpiration);                    
                }
            }
            return roles;
        }

اما این متد و من کش کردم باقی متدها چی؟ کل متدها را همین طوری کش کنم؟ این کد هم به نظرم ناقصه . چون با تغییر دیتابیس به روز نمیشه و صرفا درصورت وجود کش اطلاعات می‌خونه. اصلا چرا در دات نت 4.5 این مشکل هست و چرا بر روی ویندوز 8 این پیغام داده میشود؟

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها
اولین Middleware موجود در بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Diagnostics را در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 3 - Middleware چیست؟» با نمایش welcome page آن، بررسی کردیم. در این مطلب سایر صفحات مخصوص توسعه دهنده‌های موجود در این بسته را مرور خواهیم کرد.



مشاهده‌ی جزئیات اطلاعات سرور و بسته‌های نصب شده‌ی بر روی آن

در نگارش‌های قبل از RTM، با فراخوانی app.UseRuntimeInfoPage در متد Configure کلاس Startup، ریز اطلاعاتی از وضعیت سرور و بسته‌های موجود در آن با مراجعه‌ی به آدرس http://site/runtimeinfo نمایش داده می‌شدند. این مورد خاص از نگارش RTM حذف شده‌است (احتمالا به دلایل امنیتی). البته اگر علاقمند به بررسی کدهای آن باشید، هنوز تاریخچه‌ی آن در GitHub موجود است .


مدیریت خطاها در برنامه‌های ASP.NET Core 1.0

به متد Configure کلاس Startup مراجعه کرد و یک سطر استثناء را به ابتدای کدهای Middleware انتهایی آن اضافه کنید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.Run(async context =>
    {
        throw new Exception("Generic Error");
        await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
    });
}
هدف این است که بررسی کنیم اگر استثنایی در یک Middleware رخ داد، برنامه چه خروجی را نمایش می‌دهد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این خروجی را دریافت خواهیم کرد:


و اگر به وضعیت بازگشت داده شده‌ی از طرف سرور دقت کنیم، فقط internal server error است:


در اینجا برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET، دیگر حتی صفحه‌ی زرد رنگ معروف نمایش خطاها (yellow screen of death) نیز فعال نیستند. برای فعال سازی آن نیاز است Middleware مرتبط با آن‌را به نحو ذیل به برنامه معرفی کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseDeveloperExceptionPage();
پس از این فعال سازی، اگر مجددا برنامه را اجرا کنید، این خروجی را می‌توان در مرورگر مشاهده کرد:


به دلایل امنیتی و عدم نشت اطلاعات سمت سرور و خصوصا عدم امکان دیباگ از راه دور برنامه توسط مهاجمین، این Middleware به صورت پیش فرض فعال نیست.
بنابراین این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان این صفحه را تنها در حین توسعه‌ی برنامه نمایش داد؟
پاسخ آن به نحوه‌ی طراحی متد Configure در کلاس Startup بر می‌گردد. این متد امضای ثابتی را ندارد. هر تعداد سرویسی را که نیاز داشتید، می‌توانید به عنوان پارامتر این متد معرفی کنید و کار تزریق وابستگی‌ها و نمونه سازی آن‌ها، توسط امکانات توکار ASP.NET Core به صورت خودکار انجام می‌شود. برای مثال سرویس IApplicationBuilder، یکی از سرویس‌های توکار ASP.NET Core است و برای تنظیم آن نیازی نیست تا کار خاصی را انجام دهیم. به همین جهت است که صرفا معرفی اینترفیس آن در این متد، وهله‌ای را از سازنده‌ی برنامه در اختیار ما قرار می‌دهد. سرویس‌ها را در مطلبی جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد، اما فعلا جهت تکمیل بحث باید درنظر داشت که یکی دیگر از سرویس‌های توکار ASP.NET Core، به نام IHostingEnvironment، اطلاعاتی را در مورد محیطی که برنامه را در آن اجرا می‌کنیم در اختیار ما قرار می‌دهد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
روش معرفی آن نیز همانند روش معرفی سرویس IApplicationBuilder است و تنها کافی است به عنوان یک پارامتر جدید متد Configure معرفی شود. وهله سازی و تنظیمات آن نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core انجام خواهد شد. اکنون پس از تزریق این سرویس، می‌توان صفحه‌ی نمایش جزئیات خطاها را تنها محدود به محیط توسعه کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
در مورد انواع محیط‌های توسعه، در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution» در انتهای بحث به «نقش فایل launchsetting.json» اشاره شد. اگر بر روی پروژه کلیک راست کرده و به صفحه‌ی properties آن مراجعه کنید و یا دوبار کلیک بر روی گره properties، یک چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:


این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development, Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن است که یکی از سه متد ذیل مفهوم پیدا می‌کنند و true یا false را باز می‌گردانند:
if(env.IsDevelopment()){ }
if(env.IsProduction()){ }
if(env.IsStaging()){ }


نمایش و مدیریت خطاها در حالت Production

از app.UseDeveloperExceptionPage صرفا در حالت توسعه استفاده کنید؛ چون اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط آن، بیش از اندازه برای مهاجمین مفید است. اما در حالت توزیع نهایی بر روی سرور چه باید کرد؟
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler(errorHandlingPath: "/MyControllerName/SomeActionMethodName");
    }
در این حالت از Middleware دیگری به نام ExceptionHandler با فراخوانی app.UseExceptionHandler می‌توان کمک گرفت. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ای خاص از برنامه، در صورت بروز استثنایی است. در اینجا شما می‌توانید یک صفحه‌ی عمومی «خطایی رخ داده‌است» را بدون ذکر هیچ نوع جزئیاتی، به کاربر نمایش دهید.
به علاوه در اینجا (در این قسمت خاص برنامه که توسط پارامتر errorHandlingPath مشخص شده‌است) با استفاده از قطعه کد ذیل، دسترسی کاملی را به اطلاعات خطای رخ داده، جهت ثبت و لاگ آن دارید:
 var feature = HttpContext.Features.Get<IExceptionHandlerFeature>();
var error = feature?.Error;


بررسی میان‌افزار StatusCode

این میان افزار برای مدیریت responseهایی که status code آن‌ها بین 400 تا 600 هستند، طراحی شده‌است. بر اساس این شماره‌ها، می‌توان خطای خاصی را بازگشت داده و یا کاربر را به یک صفحه یا کنترلر خاصی در برنامه، هدایت کرد.
در حالت عادی ثبت آن
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseStatusCodePages();
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler(errorHandlingPath: "/MyControllerName/SomeActionMethodName");
    }
}
تنها یک خروجی متنی را نمایش می‌دهد.


برای نمونه در اینجا مسیری درخواست داده شده‌است که توسط برنامه پردازش نمی‌شود و وجود ندارد.
اگر خواستید تا status code واقعی، به کاربر بازگشت داده شود، اما خروجی نمایش داده شده را سفارشی سازی کنید، می‌توانید از متد UseStatusCodePagesWithReExecute استفاده نمائید:
 app.UseStatusCodePagesWithReExecute("/MyControllerName/SomeActionMethodName/{0}");
در اینجا کاربر هنوز status code مساوی 404 را دریافت می‌کند (مناسب برای موتورهای جستجو)، اما اکشن متد خاصی در برنامه، سبب بازگشت یک View سفارشی به کاربر خواهد شد (بجای نمایش یک متن ساده). پارامتر {0} آن نیز همان شماره status code بازگشتی است.
مطالب
ASP.NET MVC #1

چرا ASP.NET MVC ؟

با وجود فریم ورک پخته‌ای به نام ASP.NET web forms، اولین سؤالی که حین سوئیچ به ASP.NET MVC مطرح می‌شود این است: «برای چی؟». بنابراین تا به این سؤال پاسخ داده نشود، هر نوع بحث فنی در این مورد بی فایده است.

مزایای ASP.NET MVC نسبت به ASP.NET web forms

1) سادگی نوشتن آزمون‌های واحد
مهم‌ترین دلیل استفاده از ASP.NET MVC صرفنظر از تمام دلایل دیگر، بحث طراحی ویژه آن جهت ساده سازی تهیه آزمون‌های واحد است. مشکل اصلی نوشتن آزمون‌های واحد برای برنامه‌های ASP.NET web forms، درگیر شدن مستقیم با تمام جزئیات طول عمر یک صفحه است. به علاوه فایل‌های code behind هر چند به ظاهر کدهای منطق یک صفحه را از کدهای HTML مانند آن جدا می‌کنند اما در عمل حاوی ارجاعات مستقیمی به تک تک عناصر بصری موجود در صفحه هستند (حس غلط جدا سازی کدها از اجزای یک فرم). اگر قرار باشد برای این وب فرم‌ها و صفحات، آزمون واحد بنویسیم باید علاوه بر شبیه سازی چرخه طول عمر صفحه و همچنین رخدادهای رسیده، کار وهله سازی تک تک عناصر بصری را نیز عهده دار شویم. اینجا است که ASP.NET web forms گزینه‌ی مطلوبی برای این منظور نخواهد بود و اگر نوشتن آزمون واحد برای آن غیرممکن نباشد، به همین دلایل آنچنان مرسوم هم نیست.
البته شاید بپرسید که این مساله چه اهمیتی دارد؟ امکان نوشتن ساده‌تر آزمون‌های واحد مساوی است با امکان ساده‌تر اعمال تغییرات به یک پروژه بزرگ. تغییرات در پروژه‌های بزرگی که آزمون واحد ندارند واقعا مشکل است. یک قسمت را تغییر می‌دهید، 10 قسمت دیگر به هم می‌ریزند. اینجا است که مدام باید به کارفرما گفت: «نه!»، «نمیشه!» یا به عبارتی «نمی‌تونم پروژه رو جمع کنم!» چون نمی‌تونم سریع برآورد کنم که این تغییرات کدام قسمت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند، کجا به هم ریخت. من باید خودم سریع بتونم مشخص کنم با این تغییر جدید چه قسمت‌هایی به هم ریخته تا اینکه دو روز بعد زنگ بزنند: «باز جایی رو تغییر دادی، یکجای دیگر کار نمی‌کنه!»

2) دستیابی به کنترل بیشتر بر روی اجزای فریم ورک
در طراحی ASP.NET MVC همه‌جا interface ها قابل مشاهد هستند. همین مساله به معنای افزونه پذیری اکثر قطعات تشکیل دهنده ASP.NET MVC است؛ برخلاف ASP.NET web forms. برای مثال تابحال چندین view engine، routing engine و غیره توسط برنامه نویس‌های مستقل برای ASP.NET MVC طراحی شده‌اند که هیچکدام با ASP.NET web forms میسر نیست. برای مثال از view engine پیش فرض آن خوشتان نمی‌آید؟ عوضش کنید! سیستم اعتبار سنجی توکار آن‌را دوست ندارید؟ آن‌را با یک نمونه بهتر تعویض کنید و الی آخر ...
به علاوه طراحی بر اساس interface ها یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد و آن هم ساده سازی mocking (تقلید) آن‌ها است جهت ساده سازی نوشتن آزمون‌های واحد.

3) سرعت بیشتر اجرا
ASP.NET MVC یک سری از قابلیت‌های ذاتی ASP.NET web forms را مانند ViewState حذف کرده است. اگر وب را جستجو کنید، برنامه نویس‌های ASP.NET web forms مدام از این مساله شکایت دارند و راه‌ حل‌های مختلفی را جهت حذف یا فشرده سازی آن ارائه می‌دهند. ViewState در ابتدای امر جهت شبیه سازی محیط دسکتاپ در وب درنظر گرفته شده بود و مهاجرت ساده‌تر برنامه نویس‌های VB6 به وب، اما واقعیت این است که اگر یک برنامه نویس ASP.NET web forms به اندازه آن توجهی نداشته باشد، ممکن است حجم آن در یک صفحه پیچیده تا 500 کیلوبایت یا بیشتر هم برسد. همین مساله بر روی سرعت دریافت و اجرا تاثیر گذار خواهد بود.

4) کنترل‌های ASP.NET web forms آنچنان آش دهن‌سوزی هم نیستند!
خوب، ViewState حذف شده، بنابراین اکثر کنترل‌های ASP.NET web forms هم کاربرد آنچنانی در ASP.NET MVC نخواهند داشت؛ اما واقعیت این است که اکثر اوقات اگر شروع به سفارشی سازی یک کنترل توکار ASP.NET web forms کنید تا مطابق نیازهای کاری شما رفتار کند، پس از مدتی به یک کنترل کاملا از نو بازنویسی شده خواهید رسید! بنابراین در ابتدای امر تا 80 درصد کار اینطور به نظر می‌رسد که به عجب سرعت بالایی در توسعه دست یافته‌ایم، اما هنگامیکه قرار است این 20 درصد پایانی را پر کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که این کنترل‌ها با این وضع ابتدایی که دارند قابل استفاده نیستند و نیاز به دستکاری قابل ملاحظه‌ای دارند تا نیازهای واقعی کاری را برآورده کنند.

5) کنترل کامل بر روی HTML نهایی تولیدی
اگر علاقمند به کار با jQuery باشید، مدام نیاز خواهید تا با ID کنترل‌ها و عناصر صفحه کار کنید. پیشتر ASP.NET web forms این ID را یک طرفه و به صورت مقدار منحصربفردی تولید می‌کرد که جهت کار با فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی عموما مشکل ساز بود. البته ASP.NET web forms در نگارش‌های جدید خود مشکل عدم امکان مقدار دهی ClientId سفارشی را برای کنترل‌های وب خود برطرف کرده است و این مورد را می‌توان دستی هم تنظیم کرد ولی در کل باز هم آنچنان کنترلی رو خروجی HTML نهایی کنترل‌های تولیدی نیست مگر اینکه مانند مورد چهارم یاد شده یک کنترل را از صفر بازنویسی کنید!
همچنین اگر باز هم بیشتر با jQuery و ASP.NET web forms کار کرده باشید می‌دانید که jQuery آنچنان سنخیتی با ViewState و Postback وب فرم‌ها ندارد و همین مساله عموما مشکل‌زا است. علاوه بر آن اخیرا مایکروسافت توسعه ASP.NET Ajax خود را تقریبا در حالت تعلیق و واگذار شده به شرکت‌های ثالث درآورده است و توصیه آن‌ها استفاده از jQuery Ajax است. اینجا است که مدل ASP.NET MVC سازگاری کاملی را با jQuery Ajax دارد هم از لحاظ نبود ViewState و هم از جنبه‌ی کنترل کامل بر روی markup نهایی تولیدی.
یا برای مثال خروجی پیش فرض یک GridView، جدول HTML ایی است که این روزها همه‌جا علیه آن صحبت می‌شود. البته یک سری آداپتور CSS friendly برای اکثر این کنترل‌ها موجود است و ... باز هم دستکاری بیش از حد کنترل‌های پیش فرض جهت رسیدن به خروجی دلخواه. تمام این‌ها را در ASP.NET MVC می‌شود با معادل‌های بسیار باکیفیت افزونه‌های jQuery جایگزین کرد و از همه مهم‌تر چون ViewState و مفاهیمی مانند PostBack حذف شده، استفاده از این افزونه‌ها مشکل ساز نخواهد بود.

6) استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی
طراحی اصلی ASP.NET web forms مربوط است به دوران دات نت یک؛ زمانیکه نه Generics وجود داشت، نه LINQ و نه آنچنان مباحث TDD یا استفاده از ORMs متداول بود. برای مثال شاید ایجاد یک strongly typed web form الان کمی دور از ذهن به نظر برسد، زمانیکه اصل آن بر مبنای بکارگیری گسترده datatable و dataset بوده است (با توجه به امکانات زبان‌های دات نتی در آن دوران). بنابراین اگر علاقمند هستید که این امکانات جدید را بکاربگیرید، ASP.NET MVC برای استفاده از آن‌ها طراحی شده است!

7) از ASP.NET web forms ساده‌تر است
طراحی ASP.NET MVC بر اساس ایده Convention over configuration است. به این معنا که اجزای آن بر اساس یک سری قرار داد در کنار هم مشغول به کار هستند. مشخص است View باید کجا باشد، نام کنترلرها چگونه باید تعیین شوند و قرار داد مرتبط به آن چیست، مدل باید کجا قرار گیرد، قرار داد پردازش آدرس‌های صفحات سایت به چه نحوی است و الی آخر. خلاصه در بدو امر با یک فریم ورک حساب شده که شما را در مورد نحوه استفاده صحیح از آن راهنمایی می‌کند، مواجه هستید.
به همین ترتیب هر پروژه MVC دیگری را هم که مشاهده کنید، سریع می‌توانید تشخیص دهد قراردادهای بکارگرفته شده در آن چیست. بنابراین اگر قرار است ASP.NET را امروز شروع کنید و هیچ سابقه‌ای هم از وب فرم‌ها ندارید، یک راست با ASP.NET MVC شروع کنید.

8) محدود به پیاده سازی مایکروسافت نیست
پیاده سازی‌های مستقلی هم از ASP.NET MVC توسط اشخاص و گروه‌های خارج از مایکروسافت وجود دارد: ^، ^، ^، ^ و ...


و در پایان یکی دیگر از دلایل سوئیچ به ASP.NET MVC ، «یاد گرفتن یک چیز جدید است» یا به عبارتی فرا گرفتن یک روش دیگر برای حل مسایل، هیچگاه ضرری را به همراه نخواهد داشت که هیچ، بلکه باعث بازتر شدن میدان دید نیز خواهد گردید.


یک دیدگاه دیگر
ASP.NET MVC برای شما مناسب نخواهد بود اگر ...
1) با پلی‌مرفیزم مشکل دارید.
ASP.NET MVC پر است از interfaces، abstract classes، virtual methods و امثال آن. بنابراین اگر تازه کار هستید، ابتدا باید مفاهیم شیءگرایی را تکمیل کنید.

2) اگر نمی‌توانید فریم ورک خودتون رو بر پایه ASP.NET MVC بنا کنید!
ASP.NET MVC برخلاف وب فرم‌ها به همراه آنچنان تعداد بالایی کنترل و افزونه از پیش مهیا شده نیست. در بدو امر شما فقط یک سری url helper، html helper و ajax helper ساده را خواهید دید؛ این نقطه ضعف ASP.NET MVC نیست. عمدا به این نحو طراحی شده است. همانطور که عنوان شد اکثر اجزای این فریم ورک قابل تعویض است. بنابراین دست شما را باز گذاشته است تا با پیاده سازی این اینترفیس‌ها، امکانات جدیدی را خلق کنید. البته پس از این چندین و چند سال که از ارائه آن می‌گذرد، به اندازه کافی افزونه برای ASP.NET MVC طراحی شده است که به هیچ عنوان احساس کمبود نکنید یا اینکه نیازی هم نداشته باشید تا آنچنان فریم ورک خاصی را بر پایه ASP.NET MVC تهیه کنید. برای مثال پروژه MvcContrib موجود است یا شرکت telerik یک مجموعه سورس باز کامل مخصوص ASP.NET MVC را ارائه داده است و الی آخر.

3) اگر نمی‌توانید از کتابخانه‌های سورس باز استفاده کنید.
همانطور که عنوان شد ASP.NET MVC به همراه کوهی از کنترل‌ها ارائه نشده است. اکثر افزونه‌های آن سورس باز هستند و کار با آن‌ها هم دنیای خاص خودش را دارد. چگونه باید کتابخانه‌های مناسب را پیدا کرد، کجا سؤال پرسید، کجا باگ گزارش داد، چگونه مشارکت کرد و غیره. خلاصه منتظر یک بسته شکیل حاضر و آماده نباید بود. خود ASP.NET MVC هم تحت مجوز MSPL به صورت سورس باز در دسترس است.


و یک نکته تکمیلی
مایکروسافت مدتی است شروع کرده به پرورش و زمزمه ایده «یک ASP.NET واحد». به عبارتی قصد دارند در یکی دو نگارش بعد، این دو (وب فرم و MVC) را یکی کنند. هم اکنون اگر مطالب وبلاگ‌ها را مطالعه کنید زیرساخت آن به نام ASP.NET Web API آماده شده است و در مرحله بتا است. نکته جالب اینجا است که این Web API امکان تعریف یکپارچه و مستقیم کنترلر‌های MVC را در وب فرم‌ها میسر می‌کند. ولی باز هم نام آن Controller است یعنی جزئی از ASP.NET MVC و کسی می‌تواند از آن استفاده کند که با MVC‌ مشکلی نداشته باشد. بنابراین یادگیری MVC هیچ ضرری نخواهد داشت و جای دوری نخواهد رفت!



اشتراک‌ها
5 آسیب امنیتی در graphQL

GraphQL که توسط facebook توسعه و معرفی شد روز به روز محبوب‌تر می‌شود برای استفاده بایستی موارد امنیتی آن مد نظر داشت که توضیح داده می‌شود

5 آسیب امنیتی در graphQL
نظرات مطالب
پیاده سازی یک متد الحاقی برای تبدیل آدرس فیزیکی به آدرس مجازی (آدرس سرور)
بسیار عالی .می خواستم بدانم در صورت استفاده از این روش وقتی روی عکس inspect  میگیریم مسیر واقعی را نشان نمی‌دهد ومسیرمجازی که ساخته ایم نشان داده میشود؟در این صورت یک روش امنیتی ایجاد شده
نظرات مطالب
شرح یک مشکل امنیتی با فایرفاکس
خب یعنی فایر فاکس مشکل امنیتی دارد؛ و این مشکلی که برای شما به وجود آمده به دلیل ورود به سایتی بوده که حمله XSS صورت داده است؟

مطالب
مقدمه‌ای بر داکر، قسمت سوم
در قسمت قبلی با Volume آشنا شدیم و نحوه‌ی اجرا کردن یک Source Code را درون Container یاد گرفتیم. در این قسمت میخواهیم یک Image شخصی ساخته، آن‌را اجرا و درون Docker hub ارسال نماییم.


Dockerfile چیست؟
Dockerfile عملا چیزی بیشتر از یک دستور العمل از نوع متنی برای build و ساخت یک docker image از آن نمیباشد. ضمن اینکه مراحل build شدن، cache شده و build‌های بعدی با سرعت خیلی بیشتری اجرا خواهند شد. بعد از نوشتن چند dockerfile متوجه خواهیم شد که مراحلش بسیار ساده است.
ساخت اولین Dockerfile
قبل از ساخت dockerfile، مثل جلسه‌ی قبل یک پروژه‌ی ساده‌ی nodejsی را با فایل index.js میسازیم:
const express = require('express')
const app = express()
const PORT = 3000;
app.get('/', (req, res) => {
  res.send('Hello World')
})
app.listen(PORT, () => {
  console.log(`listening on port ${PORT}!`)
})
درون  package.json هم این قسمت را تغییر میدهیم:
"scripts": {
    "start": "node index"
  },
حال فایل Dockerfile را ساخته و دستورالعمل‌های زیر را درون آن مینویسیم:
FROM node
ENV NODE_ENV=production
COPY . /var/www
WORKDIR /var/www
RUN npm i
EXPOSE 3000
ENTRYPOINT npm start
توضیحات دستورات فوق
1) FROM node یک imageی است که برنامه‌ی شما از آن استفاده میکند.
2) از environment variable استفاده کرده و نوع آن را روی production میگذاریم.
3) COPY کردن تمام فایل‌های دایرکتوری جاری پروژه درون فایل سیستم container به آدرس فوق.
4) عوض کردن work directory روی آدرسی که پروژه کپی شده است.
5) اجرا کردن دستور npm i برای نصب شدن Dependencies‌های پروژه.
6) EXPOSE کردن یک port برای ایجاد دسترسی.
7) نقطه‌ی شروع برنامه و دستور npm start که درون package.json قبل تعریف نموده بودیم.
 
بعد از ساخت Dockerfile فوق نوبت به build گرفتن از آن میرسد که با استفاده از دستور زیر میباشد:
docker build -f Dockerfile -t alikhll/testnode1 .
نکته: اگر image node را روی سیستم خود نداشته باشید ابتدا بصورت خودکار آن را pull مینماید.
1) پرچم f- که برای شناساندن فایل Dockefile میباشد، بدلیل این است که نام این فایل قابل تغییر میباشد.
2) پرچم t- برای نام image ساخته شده میباشد. همچنین . نیز به دایرکتوری جاری اشاره میکند.
بعد از ساخته شدن image با استفاده از دستور docker images میتوانید آن را مشاهده نمایید.
برای اجرای image نیز از دستور زیر استفاده میکنیم:
docker run -d -p 8080:3000 alikhll/testnode1
حال با استفاده از port 8080 میتوانید اپلیکیشن را اجرا نمایید.
از آنجایی که اکثر خوانندگان این مجموعه برنامه نویسان دات نت هستند یک Dockerfile دات نتی نیز برای تسلط بیشتر مینویسیم.
ابتدا دستورات زیر را درون ترمینال خود وارد کرده و یک پروژه‌ی وب از نوع Net Core. را میسازیم:
dotnet new web
dotnet restore
dotnet run
حال روی localhost قابلیت اجرا خواهد داشت؛ اما میخواهیم این app را بر روی container اجرا کنیم. بنابراین Dockerfile را اینگونه مینویسیم:
FROM microsoft/dotnet
ENV ASPNETCORE_URLS http://*:3000
COPY . /var/www
WORKDIR /var/www
RUN dotnet restore
EXPOSE 3000
ENTRYPOINT dotnet run
همه چیز خیلی شبیه به داکرفایل قبلی است، با این تفاوت که از ایمیج microsoft/dotnet استفاده کرده‌ایم (از imageهای سبکتری برای محیط production استفاده میکنیم! ضمن اینکه image فوق از Debian استفاده میکند. image جدیدی روی توزیع Alpine ایجاد شده است که حجم خیلی پایینی داشته و برای مطالعه بیشتر به اینجا رجوع کنید).
نکته‌ی مهم ASPNETCORE_URLS میباشد چون میخواهیم بتوانیم از خارج از محیط container با استفاده از IP، به آن دسترسی داشته باشیم (محیط local نیست).
 دستورات زیر را برای build و اجرا وارد مینماییم:
docker build -f Dockerfile -t alikhll/testasp1 .
docker run -d -p 8080:3000 alikhll/testasp1
اکنون app شما باید روی پورت خارجی 8080 قابل اجرا باشد.
نکته: من container قبلی nodejsی را stop کرده بودم وگرنه این پورت قابل استفاده‌ی مجدد نبود!
پابلیش کردن روی Docker Hub
انتشار دادن روی Docker hub ّبسیار ساده است. میتوانید یک اکانت به صورت رایگان ساخته و image‌های خود را بر روی آن انتشار دهید.
نکته: پروژه‌های تستی خود را میتوانید آنجا انتشار داده که البته قابلیت private بودن را ندارند. در صورتیکه برای یک پروژه‌ی واقعی که image‌های عمومی نیستند و فقط درون سازمان باید به آن دسترسی داشته باشند، میتوانید اکانت enterprise تهیه کرده و image‌های خود را درون آن مدیریت نمایید. همچنین از سرویس‌های ابری Azure, Amazon نیز برای انتشار دادن imageهای خصوصی میتوان استفاده نمود.
دستور زیر برای انتشار دادن imageی که ساختیم روی docker hub میباشد. ابتدا login کرده user/password را وارد کرده سپس push مینماییم:
docker login
docker push alikhll/testnode1
نکته: به جای alikhll باید username شخصی خود را وارد نمایید.
اکنون به راحتی با استفاده از دستور زیر روی یک ماشین دیگر که داکر روی آن نصب شده است، میتوانید image را pull کرده و اجرا نمایید:
docker pull alikhll/testnode1