مطالب
نوع‌های نال نپذیر در TypeScript
تا پیش از ارائه‌ی کامپایلر TypeScript 2.0، مقادیر null و undefined، به هر نوعی قابل انتساب بودند و امکان تفکیک آن‌ها وجود نداشت که این مورد می‌تواند منشاء بروز بسیاری از خطاهای در زمان اجرا شود.
let name: string;
name = "Vahid"; // OK
name = null; // OK
name = undefined;  // OK
let age: number;
age = 24; // OK
age = null; // OK
age = undefined;  // OK
برای نمونه در اینجا یک متغیر رشته‌ای و همچنین عددی تعریف شده‌اند که انتساب null و یا undefined نیز به آن‌ها مجاز است. این مورد جهت نوع‌های ورودی و خروجی متدها، اشیاء و آرایه‌ها نیز میسر است.


نوع null در TypeScript

همانند JavaScript، نوع null تنها یک مقدار معتبر نال را می‌تواند داشته باشد و نمی‌توان برای مثال یک رشته را به آن انتساب داد. اما انتساب این مقدار به هر نوع متغیر دیگری، سبب پاک شدن مقدار آن خواهد شد. با فعالسازی strictNullChecks، این نوع را تنها به نوع‌های نال‌پذیر می‌توان انتساب داد.


نوع undefined در TypeScript

هر متغیری که مقداری به آن انتساب داده نشده باشد، با undefined مقدار دهی می‌شود. این مورد حتی جهت خروجی متدها نیز صادق است و اگر return ایی در آن‌ها فراموش شود، این خروجی نیز به undefined تفسیر می‌شود.
در اینجا نیز اگر نوع متغیری به undefined تنظیم شد، این متغیر تنها مقدار undefined را می‌تواند بپذیرد. تنها با خاموش کردن پرچم strictNullChecks می‌توان آن‌را به اعداد، رشته‌ها و غیره نیز انتساب داد.


فعالسازی نوع‌های نال نپذیر در TypeScript

برای فعالسازی این قابلیت، نیاز است پرچم strictNullChecks را در فایل تنظیمات کامپایلر به true تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "strictNullChecks": true
    }
}
از این پس دیگر نمی‌توان null و undefined را به هر نوعی انتساب داد و این‌ها تنها به خودشان و یا نوع any، قابل انتساب هستند. برای مثال اکنون نوع number فقط یک عدد است و دیگر قابلیت پذیرش null و یا undefined را ندارد. البته در اینجا یک استثناء هم وجود دارد: undefined را می‌توان به نوع void نیز انتساب داد.
برای مثال اگر متدی، رشته‌ای را به عنوان پارامتر قبول کند، تا پیش از TypeScript 2.0 و فعالسازی strictNullChecks آن، مشخص نبود که رشته‌ی دریافتی از آن واقعا یک رشته‌است و یا شاید null. اما اکنون یک رشته، فقط یک رشته‌است و دیگر نال پذیر نیست.
 let foo: string = null; // Error! Type 'null' is not assignable to type 'string'.
به این ترتیب دیگر به خطاهای زمان اجرایی مانند خطاهای ذیل نخواهیم رسید:
Uncaught ReferenceError: foo is not defined
Uncaught TypeError: window.foo is not a function

این مورد برای آرایه‌ها نیز صادق است:
// With strictNullChecks set to false
let d: Array<number> = [null, undefined, 10, 15]; //OK
let e: Array<string> = ["pie", null, ""];  //OK
 
 
// With strictNullChecks set to true
let d: Array<number> = [null, undefined, 10, 15]; // Error
let e: Array<string> = ["pie", null, ""]; // Error
اگر strictNullChecks فعال شود، دیگر نمی‌توان به اعضای یک آرایه مقادیر null و یا undefined را نسبت داد.


ساده سازی تعریف بررسی‌های با پرچم strict، در TypeScript 2.3

تعداد گزینه‌های قابل تنظیم در فایل tsconfig روز به روز بیشتر می‌شوند. به همین جهت برای ساده سازی فعالسازی آن‌ها، از TypeScript 2.3 به بعد، پرچم strict نیز به این تنظیمات اضافه شده‌است. کار آن فعالسازی یکجای تمام بررسی‌های strict است؛ مانند noImplicitAny، strictNullChecks و غیره.
{ 
    "compilerOptions": { 
        "strict": true  /* Enable all strict type-checking options. */ 
    } 
}
در این حالت اگر نیاز به لغو یکی از گزینه‌ها بود، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
{ 
    "compilerOptions": { 
        "strict": true, 
        "noImplicitThis": false 
    } 
}
گزینه‌ی strict تمام بررسی‌های متداول را فعال می‌کند؛ اما ذکر و تنظیم صریح noImplicitThis به false، تنها این یک مورد را لغو خواهد کرد.

یک نکته: اجرای دستور tsc --init ، سبب تولید یک فایل tsconfig.json از پیش تنظیم شده، بر اساس آخرین قابلیت‌های کامپایلر TypeScript می‌شود.


اما ... اکنون چگونه یک نوع را نال‌پذیر کنیم؟

TypeScript به همراه دو نوع ویژه‌ی null و undefined نیز شده‌است که تنها دارای مقادیر null و undefined می‌توانند باشند. به این معنا که در حین تعریف نوع یک متغیر، می‌توان این دو را نیز ذکر کرد و دیگر تنها به عنوان دو مقدار مطرح نیستند. به این ترتیب می‌توان از آن‌ها یک union type را ایجاد کرد:
 let foo: string | null = null; // Okay!
اکنون تنها در این حالت است که متغیر foo می‌تواند یک رشته و یا یک null را دریافت کند و یا اگر مثال ابتدای بحث را بخواهیم اصلاح کنیم، به نمونه‌ی ذیل خواهیم رسید:
let name: string | null;
name = "Vahid"; // OK
name = null; // OK
name = undefined;  // Error
یکی دیگر از مزایای این روش، وضوح بیشتر تعریف نوع متغیرها و به نوعی «خود مستند سازی» بهتر آن‌ها است. در این حالت یا به صورت صریح مشخص می‌کنیم که متدی فقط یک رشته را می‌پذیرد و یا با ذکر string | null، به استفاده کننده اعلام می‌کنیم که ارسال null نیز به آن پیش بینی شده‌است و به نتیجه‌ی نامشخصی منتهی نخواهد شد.

یک نکته:
تا پیش از این اگر متغیری را به این صورت تعریف می‌کردیم:
let z = null;
نوع آن any درنظر گرفته می‌شد. اما اکنون، نوع آن تنها null است و تنها مقداری را هم که می‌تواند بپذیرد نال خواهد بود.


بررسی انتساب، پیش از استفاده

با فعالسازی strictNullChecks، اکنون کامپایلر برای تمام نوع‌هایی که undefined نیستند، یک مقدار اولیه را پیش از استفاده‌ی از آن‌ها درخواست می‌کند:
testAssignedBeforeUseChecking() {
    let x: number;
    console.log(x);
}
در اینجا چون x از نوع عددی است، به علت عدم مقدار دهی اولیه، قابلیت استفاده‌ی از آن وجود ندارد و کامپایلر خطای ذیل را اعلام می‌کند:
 [ts] Variable 'x' is used before being assigned.

اما در حالت ذیل، عدد z می‌تواند عدد و یا undefined باشد؛ به همین جهت کامپایلر با استفاده‌ی از آن مشکلی نخواهد داشت:
let z: number | undefined;
console.log(z);

یک نکته: خواص و پارامترهای اختیاری، به صورت خودکار دارای نوع undefined نیز هستند. برای مثال امضای متد ذیل:
method1(x?: number) {
}
با متد زیر یکی است:
method1(x?: number | undefined) {
}


اجبار به بررسی نال نبودن مقادیر، پیش از استفاده‌ی از آن‌ها در متدهای نال نپذیر

اگر پارامتر متدی یا خاصیت شیءایی نال پذیر نباشند، با ارسال مقدار نوعی به آن‌ها که می‌تواند null و یا undefined را بپذیرد، یک خطای زمان کامپایل صادر خواهد شد. در اینجا محافظ‌های نوع‌ها توسعه یافته‌اند تا اگر بررسی نال یا undefined بودن مقداری انجام شد، مشکلی در جهت استفاده‌ی از آن‌ها نباشد:
  f(x: number): string {
    return x.toString();
  }

  testTypeGuards() {
    let x: number | null | undefined;
    if (x) {
      this.f(x);  // Ok, type of x is number here
    } else {
      this.f(x);  // Error, type of x is number? here
    }
  }
در این مثال، متد f فقط یک عدد را می‌پذیرد (و نه نال و یا undefined). اما در حین کاربرد آن در متد testTypeGuards، مقدار متغیر x می‌تواند یک عدد، نال و یا undefined باشد. چون پیش از اولین استفاده‌ی از متد f در اینجا، بررسی دارای مقدار بودن این متغیر صورت گرفته‌است، فراخوانی صورت گرفته، مجاز است. اما در قسمت else این شرط، کامپایلر خطای ذیل را صادر می‌کند:
 Argument of type 'number | null | undefined' is not assignable to parameter of type 'number'.
Type 'undefined' is not assignable to type 'number'.

امکان این بررسی در مورد عبارات شرطی نیز صادق است:
getLength(s: string | null) {
   return s ? s.length : 0;
}


توسعه‌ی محافظ‌های نوع‌ها جهت کار با نوع‌های نال نپذیر

در مثال ذیل، خروجی متد isNumber دارای امضایی به همراه is است:
isNumber(n: any): n is number { // type guard
   return typeof n === "number";
}
به یک چنین متدهایی type guard گفته می‌شود که امکان بررسی یک نوع را میسر می‌کنند. از این امکان می‌توان جهت بررسی بهتر پارامترها و یا خواص اختیاری استفاده کرد:
  usedMb(usedBytes?: number): number | undefined {
    return this.isNumber(usedBytes) ? (usedBytes / (1024 * 1024)) : undefined;
  }
یک چنین بررسی، بهتر است از بررسی ذیل:
  usedMb2(usedBytes?: number): number | undefined {
    return usedBytes ? (usedBytes / (1024 * 1024)) : undefined;
  }
از این جهت که عبارت شرطی بررسی شده، مقدار صفر را نیز به صورت undefined بازگشت خواهد داد (if(0) به false تعبیر می‌شود و قسمت else این شرط فراخوانی خواهد شد).
همچنین امضای متد نیز به number | undefined تغییر یافته‌است. در غیر اینصورت، خطای زمان کامپایل Type undefined is not assignable to type number صادر خواهد شد.
در حین استفاده‌ی از یک چنین متدی، دیگر نمی‌توان به خروجی آن به صورت ذیل دسترسی یافت:
  formatUsedMb(): string {
    //ERROR: TS2531: Object is possibly undefined
    return this.usedMb(123).toFixed(0).toString();
  }
چون مقدار usedMb می‌تواند undefined باشد، باید ابتدا آن‌را بررسی کرد:
  formatUsed(): string {
    const usedMb = this.usedMb(123);
    return usedMb ? usedMb.toFixed(0).toString() : "";
  }


لغو بررسی strictNullChecks به صورت موقت

با استفاده از اپراتور ! می‌توان به کامپایلر اطمینان داد که این متغیر یا خاصیت، دارای مقدار نال نیست و نخواهد بود:
export interface User {
  name: string;
  age?: number;
}
در این اینترفیس، خاصیت age به صورت اختیاری تعریف شده‌است. برای نمایش مقدار age با فعال بودن strictNullChecks، یا باید ابتدا null نبودن آن‌را به صورت صریحی بررسی کرد:
  printUserInfo(user: User) {
    if (user.age != null) {
      console.log(`${user.name}, ${user.age.toString()}`);
    }
  }
در غیراینصورت قطعه کد ذیل با خطای 'Object is possibly 'undefined کامپایل نخواهد شد:
  printUserInfo(user: User) {
    console.log(`${user.name}, ${user.age.toString()}`);
  }

و یا می‌توان توسط اپراتور ! این بررسی را به صورت موقت خاموش کرد:
  printUserInfo(user: User) {
    console.log(`${user.name}, ${user.age!.toString()}`);
  }
البته استفاده‌ی از این اپراتور توسط tslint توصیه نمی‌شود:
 [tslint] Forbidden non null assertion (no-non-null-assertion)
چون بهتر است به کامپایلر عنوان نکنیم «قسم می‌خورم که این مقدار نال نیست»!



یک نکته‌ی تکمیلی
پس از آزمایش موفقیت آمیز نوع‌های نال نپذیر در TypeScript، مایکروسافت قصد دارد این ویژگی را به C# 8.0 نیز در مورد نوع‌های ارجاعی که می‌توانند نال پذیر باشند، اضافه کند (امکان داشتن نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر).
مطالب
اشیاء تغییر ناپذیر (Immutable Object)
کلمه‌ی mutable به معنای تغییر پذیر و کلمه‌ی immutable به معنای تغیر ناپذیر در زبان انگلیسی تعریف شده‌اند. در دنیای IT این دو واژه نیز همین معنا را دارند. بطور مثال: یک رشته‌ی mutable، یعنی رشته‌ای که بتوان آن را تغییر داد و یک رشته‌ی immutable یعنی رشته‌ای که غیر قابل تغییر است.



در حین مطالعه‌ی منابع مختلف درباره‌ی موضوع این مطلب، جمله‌ای را با این مضمون دیدم: برای ساخت کوزه، گل را تا مرطوب هست باید شکل داد. زمانیکه گل خشک شود، دیگر نمی‌توان کوزه را تغییر شکل داد. اشیاء تغییر ناپذیر هم به همین شکل هستند. بعد از ایجاد این اشیاء، دیگر نمی‌توان به هیچ وجه آنها را تغییر داد.

تعریف اشیاء تغییر ناپذیر (Immutable Objects) :
این اشیاء، اشیائی هستند که بعد از بارگزاری در حافظه، به هیچ وجه نمی‌توانند اصلاح و یا تغییر کنند. نه از طریق خارجی (کاربران External) و نه از طریق داخلی (اعضای کلاس Internal).

چه زمانی از این اشیاء استفاده می‌کنیم؟
اشیاء تغییر ناپذیر برای داده‌های استاتیک استفاده می‌شوند و نمونه‌هایی از آن در بخش زیر لیست شده‌اند:

 • داده‌های اصلی (Master Data): یکی از بیشترین کاربرد‌های اشیاء تغییر ناپذیر، برای بارگذاری داده‌های اصلی است (کشور‌ها، واحد‌های پولی، استان ها) و داده‌هایی که به ندرت تغییر می‌کنند. این داده‌های اصلی بعد از بارگزاری در حافظه، دیگر تغییر نخواهند کرد.

 • اطلاعات پیکره‌بندی (Configuration Data): همه‌ی برنامه‌ها نیاز به اطلاعات پیکره‌بندی دارند. در دنیای برنامه‌های مایکروسافت، عموما این اطلاعات پیکره بندی را در فایل‌های web.config و App.config ذخیره می‌کنیم. این نوع اطلاعات بصورت یک شیء در حافظه بارگذاری می‌شوند و بعدا تغییر نخواهند کرد.

 • اشیاء Singleton: اشیاء singleton اشیائی هستند که تنها یک نمونه از آنها را می‌توان ایجاد کرد. در برنامه‌ها از این اشیاء برای اشتراک گذاشتن اطلاعات استاتیک استفاده می‌کنند. اگر این اطلاعات تغییر نکنند، یکی از گزینه‌ها، استفاده از اشیاء تغییر ناپذیر هستند.

چگونه می‌توان در سی شارپ اشیاء تغییر ناپذیر را ایجاد کنیم؟

اشیاء تغییر ناپذیر (immutable objects) تنها توسط کلاس‌های تغییر ناپذیر (immutable classes) می‌توانند ایجاد شوند.
برای ایجاد کلاسی تغییر ناپذیر، سه مرحله باید طی شود:
 1- حذف بلاک Set: همانطور که گفته شد، بخش Set از property ‌ها باید حذف شود. با حذف این بخش بعد از بارگزاری شیء در حافظه، دیگر نمی‌توان آن را تغییر داد:
public class Currency
{
  private string _currencyName;
  private string _countryName;

  public string CurrencyName
  {
     get { return _currencyName; }
  }

  public string CountryName
  {
     get { return _countryName; }
  }
}

 2- مهیا کردن پارامتر‌ها از طریق سازنده‌ی کلاس: با حذف بلاک set، راهی برای بارگزاری اطلاعات، در کلاس وجود ندارد. از این رو می‌توان از طریق پارامتر‌های سازنده‌ی کلاس، اطلاعات را به شیء ارسال کرد.
  private string _currencyName;
  private string _countryName;
  public Currency(string paramCurrencyName,string paramCountryName)
  {
     _currencyName= paramCurrencyName;
     _countryName = paramCountryName;
  }

 3- تعریف متغیر‌های کلاس به صورت فقط خواندنی READONLY
در تعریف اولیه گفته شد که اشیاء immutable نه از طریق خارجی (کاربر) و «کمی فراتر» نه از طریق داخلی (اعضای کلاس) قابل تغییر نیستند. اما کلاس ایجاد شده را می‌توان بعد از ایجاد نمونه‌ای از آن، مجددا تغییر داد. کافی است یک متد به شکل زیر در آن تعریف کنیم و به‌راحتی وضعیت شیء را از طریق آن تغییر دهیم.
  public void DoSomthing()
  {
     _countryName = "somthing else";
  }

راه حل ارائه شده‌ی برای حل این موضوع، معرفی متغیر‌ها به صورت readonly می‌باشد. متغیرهایی که بصورت فقط خواندنی تعریف می‌شوند، تنها از طریق سازنده‌ی شیء می‌توانند مقداردهی اولیه شوند.
باز طراحی نهایی کلاس Currency  به صورت زیر است:
 public class Currency
{
  private readonly string _currencyName;
  private readonly string _countryName;
  public string CurrencyName
  {
    get { return _currencyName; }
  }

  public string CountryName
  {
    get { return _countryName; }
  }
  public Currency(string paramCurrencyName,string paramCountryName)
  {
     _currencyName= paramCurrencyName;
     _countryName = paramCountryName;
  }
}
مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت سوم
در این مقاله می‌خواهیم یک لیست ساده را ایجاد کرده و داخل یک کنترل (View)، از نوع ListView قرار دهیم. همچنین با برخی از کنترل‌های پرکاربرد، برای چیدمان کنترل‌ها در اندروید آشنا می‌شویم.

قبل از شروع به طراحی UI باید کمی با واحدهای اندازه گیری در اندروید آشنا شویم. بدانید و آگاه باشید که استفاده از واحد Pixel برای تعیین اندازه در اندروید کار بسیار اشتباهی است. طراح همیشه باید Density یا تراکم صفحه‌ی نمایش را در نظر بگیرد. تراکم صفحه‌ی نمایش به معنای تعداد پیکسل موجود در یک اینچ می‌باشد. اندازه‌ی 100 پیکسل در دستگاه‌های مختلف با (dpi(Dot Per Inchهای متفاوت به یک اندازه نیست.

واحد dpi: اندروید واحد dpi را برای طراحی و چیدمان Layoutها معرفی کرده است. dpi مخفف Device Independent Pixel هست و معمولا بصورت dp نوشته می‌شود که یک واحد پیکسلی مجازی است و بر پایه‌ی یک صفحه نمایش با رزولوشن 160dpi طراحی شده‌است. به عبارت دیگر یک dp، یک پیکسل در یک صفحه‌ی نمایش با رزولوشن 160dpi می‌باشد. این واحد این اطمینان را به شما می‌دهد که یک View، در صفحه نمایش‌های با رزولوشن متفاوت، بطور مناسبی بزرگ یا کوچک می‌شود.

واحد sp: مخفف Scale Independent Pixel است و شبیه dp عمل می‌کند؛ با این تفاوت که تنظیمات کاربر را (مثلا شخصی که بخاطر ضعف چشم اندازه‌ی قلم گوشی خود را بزرگ نموده) در محاسبات خود در نظر می‌گیرد. به دلیل آنکه از لحاظ زیبایی شناسی و همچنین چیدمان عناصر داخل UI زمانیکه از واحد اندازه گیری sp استفاده می‌کنیم ممکن است با مشکل مواجه شویم، بیشتر از dp استفاده می‌کنیم، مگر در بعضی مواقع آن هم برای مقداردهی به اندازه‌ی قلم!

خوب! به سراغ فولدر Layout رفته و Main.axml را باز نمایید. به قسمت Source بروید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="fill_parent"
    android:layout_height="fill_parent">
    <Button
        android:id="@+id/MyButton"
        android:layout_width="fill_parent"
        android:layout_height="wrap_content"
        android:text="@string/Hello" />
</LinearLayout>
در این سند axml یک LinearLayout مشاهده می‌نمایید. وقتی شما View را به LinearLayout اضافه می‌کنید، با توجه به اینکه orientation آن را vertical یا horizontal انتخاب کرده باشید، به صورت افقی و یا عمودی طرح بندی را انجام می‌دهد.

layout_width و layout_height (مقداردهی آن‌ها الزامی است) ابعاد layout ما را مشخص می‌کنند. مقدار fill_parent دیگر منسوخ شده و به جای آن match_parent استفاده می‌شود و به معنای آن است که تمام فضای موجود در کنترل را اشغال کند. مقدار دیگری که می‌توان به آن نسبت داد (و در layout_height مربوط به Button مشاهده می‌نمایید)، wrap_content می‌باشد که اعلام می‌کند فقط به میزان مورد نیاز برای محتویات، کنترل والد را اشغال کند. البته با تغییر میزان محتویات، اندازه‌ی کنترل متغییر است. شما می‌توانید مقادیر عددی را هم با واحد dp یا حتی pixel (که اصلا توصیه نمی‌شد) جایگزین نمایید.

در ادامه، کنترل (که در اندروید به آن View گفته می‌شود) Button را حذف نمایید و به جای آن یک ListView را قرار دهید و نامی را به آن نسبت دهید. ListView از کاربردی‌ترین و مهم‌ترین کنترل‌های اندروید می‌باشد. ListView شامل قسمت‌های زیر است:
Rows: قسمت نمایش دهنده‌ی داده‌ها.
Adapter: یک کلاس که وظیفه‌ی انقیاد منبع داده را به ListView، بر عهده دارد.
Fast Scrolling: یک دسته(handle) که به کاربر اجازه می‌دهد تا در طول ListView حرکت کند.
Section Index: یک view می‌باشد و جایگاه لیت را هنگام اسکرول مشخص میکند و معمولا در Contacts گوشی بصورت ابتدای حروف نام مخاطبین خود مشاهده کرده‌اید.
Layout زیر را در نظر بگیرید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="match_parent">
    <ListView
        android:background="#fff"
        android:id="@+id/NameListView"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent" />
</LinearLayout>  
به MainActivity.cs بروید و کدهای مربوط به Button قبلی را که با ListView جایگزین کرده‌ایم، حذف نمایید. متد OnCreate به این صورت می‌باشد:
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<string> namesList = new List<string>
            {
                "Mohammad","Fatemeh","Ali","Hasan","Husein","Mohsen","Mahdi",
            };
            var namesAdapter = new ArrayAdapter<string>
                (this, Android.Resource.Layout.SimpleListItem1, namesList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = namesAdapter;
        }
همانطور که گفته شد SetContentView مشخص کننده‌ی layout مورد نظر ما برای نمایش می‌باشد. می‌توان بدون هیچ layout خاصی با کدهای سی شارپ، کنترل‌های مورد نظر را ایجاد کرد که کار زمانبری است؛ ولی بعضی مواقع مجبور به این کار هستیم.
namesList یک لیست ساده از نوع string با مقدار دهی اولیه است.
ArrayAdapter یک کلاس Adapter توکار می‌باشد که یک آرایه (یا لیست) را از نوع string، برای نمایش به ListView متصل می‌کند (bind). نوع جنریک آن یعنی <ArrayAdapter<T برای نوع‌های دیگر هم استفاده می‌شود. در واقع Adapter با دریافت یک لیست برای نمایش و یک Layout برای تعیین نوع نمایش، به ازای هر سطر از اطلاعات یک View را با اطلاعات آن سطر به سمت ListView ارسال می‌کند. در اینجا ما در سازنده‌ی ArrayAdapter با استفاده از Resourceهای توکار اندروید که از طریق Android.Resource به آن‌ها دسترسی داریم، یک layout ساده را شامل یک TextView(مانند label و یا textBlock)، به همراه namesList، برای Adapter ارسال کردیم.
متد FindViewById با توجه به Layout معرفی شده‌ی به Activity، به دنبال View با Id مورد نظر می‌پردازد. مهم نیست که در Layoutهای جداگانه نام‌های یکسانی استفاده کنید. این متد در کلاس View قرار دارد و تمام کنترل(View)ها، فرزند آن می‌باشند. در اینجا از نوع جنریک آن استفاده شده که عمل تبدیل View به ListView را خود متد بر عهده بگیرد.
در انتها Adapter مورد نظر به ویژگی Adpater کنترل ListView اضافه می‌شود.

ListView کنترل بسیار منعطفی می‌باشد. برخی ویژگی‌ها آن را در زیر می‌توانید مشاهده بفرمایید:
  • android:dividerHeight                    // ارتفاع جداکننده‌ی سطرها
  • android:divider                            // رنگ جداکننده‌ی سطرها
  • android:layoutAnimation               // انیمیشن برای layoutها 
  • android:background                    // رنگ ضمینه را مشخص میکند. البته میتوانید یک style را به ان نسبت دهید

خوب؛ حالا بیایید یک ListView را با ظاهر و Adapter سفارشی بسازیم.
ابتدا باید یک Layout را طراحی کنیم تا به ازای هر سطر برای ListView ارسال شود. با استفاده از Add->New item یک Layout را به فولدر layout اضافه کنید.
کد زیر را درون فایل axml مربوطه کپی کنید. 
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="horizontal"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="wrap_content"
    android:padding="14dp">
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="wrap_content"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/idTextView" />
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/nameTextView"
        android:layout_marginLeft="14dp" />
</LinearLayout>
کلاس زیر (یا هر کلاس دلخواه دیگری) را به عنوان مدل برنامه اضافه کنید.
namespace DotSystem.ir.App1.Model
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string PersonName { get; set; }

    }
حالا باید Adapter خود را بسازیم. ابتدا کلاسی را با نام PersonAdapter به برنامه اضافه نمایید. این کلاس باید از کلاس BaseAdapter (نوع جنریک آن هم موجود می‌باشد) و یا فرزندان آن ArrayAdapter، CursorAdapter و ... ارث بری نماید. اگر مستقیما از BaseAdapter استفاده کنیم، به دلیل Abstract بودن تعدادی از متدها و Propertyها مجبور به override کردن آن‌ها می‌شویم. ما در اینجا از BaseAdapter استفاده می‌کنیم. کد زیر را در نظر بگیرید:
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Model.Person>
    {
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
BaseAdapter شامل یک Indexer برای دسترسی آسان به Itemهای لیست، یک ویژگی برای برگرداندن تعداد آیتم‌ها، متدی برای برگرداندن Id هر آیتم و مهمترین بخش آن یعنی متد GetView که برای نمایش هر آیتمی یک بار اجرا می‌شود و Layout مورد نظر ما را با اطلاعات پر کرده و به سمت ListView می‌فرستد.

در اینجا ما به چند فیلد داخل کلاس احتیاج داریم.
  • لیست اطلاعات مورد نظر.
  • Activity جاری که Adapter را استفاده می‌کند.
بنابراین دو فیلد را به همراه متد سازنده، برای مقدار دهی آن‌ها اضافه کرده و کلاس بالا را نیز تکمیل می‌کنیم.
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Person>
    {
        protected Activity _activity = null;
        protected List<Person> _list = null;
        public PersonAdapter(Activity activity, List<Person> list)
        {
            _activity = activity;
            _list = list;
        }
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                return _list[position];
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                return _list.Count;
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            return _list[position].Id;
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در این مرحله باید متد GetView را پیاده سازی کنیم. به پیاده سازی زیر دقت کنید:
public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            if (convertView == null)
                convertView = _activity.LayoutInflater
                    .Inflate(Resource.Layout.PersonListViewItemLayout, parent, false);

            var idTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.idTextView);
            var nameTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.NameListView);

            var persion = _list[position];

            idTextView.Text = persion.Id.ToString();
            nameTextView.Text = persion.PersonName;

            return convertView;
        }
در مرحله‌ی اول بررسی می‌کنیم که اگر convertView برابر با null بود، آن را مقدار دهی کند. این نکته بسیار مهم است، چرا که ListView برای کارآیی بهتر فقط آن آیتم هایی را که در دید کاربر باشد، با متد GetView لود میکند و دوباره با اسکرول لیست، عمل فراخوانی متد انجام می‌شود؛ البته اینبار بدون مقدار null برای convertView. بنابراین اگر دیدید که هنگام اسکرول لیست، آیتم‌ها جابجا شدند، این بخش از متد را دوباره بررسی نمایید.
Inflate متدی است که Layout و نگه دارنده‌ی  layout را گرفته و آن را برای نمایش در Activity آماده می‌کند. سپس دو View را که در Layout ما وجود دارند، گرفته مقدار دهی می‌کنیم و در آخر هم convertView را برای نمایش به سمت ListView می‌فرستیم.
حال متد OnCreate را به صورت زیر بازنویسی نموده و برنامه را اجرا می‌کنیم.
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<Model.Person> personList = new List<Model.Person>
            {
                new Model.Person() {Id = 1, PersonName = "Mohammad", },
                new Model.Person() {Id = 2, PersonName = "Ali", },
                new Model.Person() {Id = 3, PersonName = "Fatemeh", },
                new Model.Person() {Id = 4, PersonName = "hasan", },
                new Model.Person() {Id = 5, PersonName = "Husein", },
                new Model.Person() {Id = 6, PersonName = "Mohsen", },
                new Model.Person() {Id = 14, PersonName = "Mahdi", },
            };
            var personAdapter = new Adapters.PersonAdapter(this, personList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = personAdapter;
        }
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
- خروجی اکشن متد Details یک شیء User هست در اینجا. اما شما در View خودتان بجای شیء User، یک IEnumerable از آن‌را به عنوان نوع مدل تعریف کرده‌اید.
+ دریافت تمام مثال‌های MVC این سری: MVC_Samples  
مطالب
ASP.NET MVC #6

آشنایی با انواع ActionResult

در قسمت چهارم، اولین متد یا اکشنی که به صورت خودکار توسط VS.NET به برنامه اضافه شد، اینچنین بود:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
//
// GET: /Home/
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

توضیحات تکمیلی مرتبط با خروجی از نوع ActionResult ایی را که مشاهده می‌کنید، در این قسمت ارائه خواهد شد.
رفتار یک کنترلر توسط متدهایی که در آن کلاس تعریف می‌شوند، مشخص می‌گردد. هر متد هم از طریق یک URL مجزا قابل دسترسی و فراخوانی خواهد بود. این متدها که به آن‌ها اکشن نیز گفته می‌شود باید عمومی بوده، استاتیک یا متد الحاقی (extension method) نباشند و همچنین دارای پارامترهایی از نوع ref و out نیز نباشند.
هر درخواست رسیده، به یک کنترلر و متدی عمومی در آن توسط سیستم مسیریابی، نگاشت خواهد شد. اگر علاقمند باشید که در یک کلاس کنترلر، متدی عمومی را از این سیستم خارج کنید، تنها کافی است آن‌را با ویژگی (attribute) به نام NonAction مزین کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication2.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[NonAction]
public string ShowData()
{
return "Text";
}

public ActionResult Index()
{
ViewBag.Message = string.Format("{0}/{1}/{2}",
RouteData.Values["controller"],
RouteData.Values["action"],
RouteData.Values["id"]);
return View();
}

public ActionResult Search(string data = "*")
{
// do something ...
return View();
}
}
}

چند نکته در این مثال قابل ذکر است:
الف) در اینجا اگر شخصی آدرس http://localhost/home/showdata را درخواست نماید، با توجه به استفاده از ویژگی NonAction، با پیغام یافت نشد یا 404 مواجه می‌گردد.
ب) صرفنظر از پارامترهای یک متد و ساختار کلاس جاری، اطلاعات مسیریابی از طریق شیء RouteData.Values نیز در دسترس هستند که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا بر اساس مقادیر پیش فرض تعاریف مسیریابی یک پروژه ASP.NET MVC ملاحظه می‌نمائید.
ج) در متد Search، از قابلیت امکان تعریف مقداری پیش فرض جهت آرگومان‌ها در سی شارپ 4 استفاده شده است. به این ترتیب اگر شخصی آدرس http://localhost/home/search را وارد کند، چون پارامتری را ذکر نکرده است، به صورت خودکار از مقدار پیش فرض آرگومان data استفاده می‌گردد.


انواع Action Results در ASP.NET MVC

در ASP.NET MVC بجای استفاده مستقیم از شیء Response، از شیء ActionResult جهت ارائه خروجی یک متد استفاده می‌شود و مهم‌ترین دلیل آن هم مشکل بودن نوشتن آزمون‌های واحد برای شیء Response است که وهله سازی آن مساوی است با به کار اندازی موتور ASP.NET و Http Runtime آن توسط یک وب سرور (بنابراین در ASP.NET MVC سعی کنید شیء Response را فراموش کنید).
سلسه مراتب ActionResult‌های قابل استفاده در ASP.NET در تصویر زیر مشخص شده‌اند:


و در مثال زیر تقریبا انواع و اقسام ActionResult‌های مهم و کاربردی ASP.NET MVC را می‌توانید مشاهده کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication2.Controllers
{
public class ActionResultsController : Controller
{
//http://localhost/actionresults/welcome
public string Welcome()
{
return "Hello, World";
}

//http://localhost/actionresults/index
public ActionResult Index() // or ContentResult
{
return Content("Hello, World");
}

//http://localhost/actionresults/SendMail
public void SendMail()
{
}

public ActionResult SendMailCompleted() // or EmptyResult
{
// do whatever
return new EmptyResult();
}

public ActionResult GetFile() // or FilePathResult
{
return File(Server.MapPath("~/content/site.css"), "text/css", "mySite.css");
}

public ActionResult UnauthorizedStatus() // or HttpStatusCodeResult/HttpUnauthorizedResult
{
return new HttpUnauthorizedResult("You need to login first.");
}

public ActionResult Status() // or HttpStatusCodeResult
{
return new HttpStatusCodeResult(501, "Server Error");
}

public ActionResult GetJavaScript() // or JavaScriptResult
{
return JavaScript("...JavaScript...");
}

public ActionResult GetJson() // or JsonResult
{
var obj = new { prop1 = 1, prop2 = "data" };
return Json(obj, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}

public ActionResult RedirectTo() // or RedirectResult
{
return RedirectPermanent("http://www.site.com");
//return RedirectToAction("Home", "Index");
}

public ActionResult ShowView() // or ViewResult
{
return View();
}
}
}

چند نکته در این مثال وجود دارد:
1) مثلا متد GetJavaScript را درنظر بگیرید. در این متد خاص، چه بنویسید public ActionResult GetJavaScript یا بنویسید public JavaScriptResult GetJavaScript تفاوتی نمی‌کند. در سایر موارد هم به همین ترتیب است. علت را در تصویر سلسله مراتبی ActionResult‌ها می‌توان جستجو کرد. تمام این کلاس‌ها نوعی ActionResult هستند و از یک کلاس پایه به ارث رسیده‌اند.
2) مثلا ContentResult شبیه به همان Response.Write سابق ASP.NET عمل می‌کند. علت وجودی آن هم عدم وابستگی مستقیم به شیء Response و ساده‌تر سازی نوشتن آزمون‌های واحد برای این نوع اکشن متدها است.
3) منهای متد آخری که نمایش داده شده (ShowView)، هیچکدام از متدهای دیگر نیازی به View متناظر ندارند. یعنی نیازی نیست تا روی متد کلیک راست کرده و Add view را انتخاب کنیم. چون در همین متد کنترلر، کار Response به پایان می‌رسد و مرحله بعدی ندارد. مثلا در حالت return File، یک فایل به درون مرورگر کاربر Flush خواهد شد و تمام.
4) متد Welcome و متد Index در اینجا به یک صورت تفسیر می‌شوند. به این معنا که اگر خروجی متد تعریف شده در یک کنترلر از نوع ActionResult نباشد، به صورت پیش فرض درون یک ContentResult محصور خواهد شد.
5) اگر خروجی متدی در اینجا از نوع void باشد، با ActionResult ایی به نام EmptyResult یکسان خواهد بود. بنابراین با متدهای SendMail و SendMailCompleted به یک نحو رفتار می‌گردد.
6) return Json یاد شده که خروجی‌اش از نوع JsonResultاست در پیاده سازی‌های Ajax ایی کاربرد دارد.
7) جهت بازگرداندن حالت وضعیت 403 یا غیرمجاز می‌توان از return new HttpUnauthorizedResult استفاده کرد.
8) یا جهت اعلام مشکلی در سمت سرور به کمک return new HttpStatusCodeResultکد ویژه‌ای را می‌توان به کاربر نمایش داد.
9) به کمک return RedirectToAction می‌توان به یک کنترلر و متدی خاص در آن، کاربر را هدایت کرد.

و خلاصه اینکه تمام کارهایی را که پیشتر در ASP.NET Web forms ، مستقیما به کمک شیء Response انجام می‌دادید (Response.Write، Response.End، Response.Redirect و غیره)، اینبار به کمک یکی از ActionResult‌های یاد شده انجام دهید تا بتوان بدون نیاز به راه اندازی یک وب سرور، برای متدهای کنترلرها آزمون واحد نوشت. برای مثال:

[TestMethod]
public void TestMethod1()
{
    // Arrange
    var controller = new ActionResultsController();

    // Act
    var result = controller.Index() as ContentResult;

    // Assert
    Assert.NotNull(result);
    Assert.AreEqual( "Hello, World", result.Content);
}