نظرات مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
با سلام.
من وقتی از Pjax در یک View که هیچ Layout یی ندارد استفاده می‌کنم به خوبی جواب می‌دهد و صفحه رفرش نمی‌شود .(قسمت پیج بندی یک لیست از اطلاعات)
اما وقتی View  را در یک Layout قرار می‌دهم صفحه رفرش می‌شود. جای اسکریپت‌ها را در view  و Layout تغییر دادم هیچ تاثیری نداشت . مشکل کار من کجاست ؟
نظرات مطالب
بررسی ساختار ویجت‌های وب Kendo UI
امکان تبدیل تاریخ (از میلادی به شمسی) در ویجت‌های وب مثل dataPicker , Calendar  , Scheduler وجود دارد؟ من میخواستم از Scheduler  استفاده کنم ولی با تاریخ و فرمت (ماه و روزهای هفته) فارسی، به نظر شما امکانش هست بدون دردسر (و به شکل استاندارد) این تقویم رو شمسی کرد؟
مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز جمعه 1390/07/01
مطالب دوره‌ها
ایجاد یک اسمبلی جدید توسط Reflection.Emit
مطابق استاندارد ECMA-335 قسمت دوم آن، یک اسمبلی از یک یا چند ماژول تشکیل می‌شود. هر ماژول از تعدادی نوع، enum و delegate تشکیل خواهد شد و هر نوع دارای تعدادی متد، فیلد، خاصیت و غیره می‌باشد. به همین جهت در حین کار با Reflection.Emit نیز این مراحل رعایت می‌شوند. ابتدا یک اسمبلی (AppDomain.DefineDynamicAssembly) ایجاد خواهد شد (یا از اسمبلی موجود استفاده می‌شود). سپس یک ماژول (AssemblyBuilder.DefineDynamicModule) را باید به آن اضافه کنیم (یا از ماژول اسمبلی جاری استفاده نمائیم). در ادامه یک Type باید به این ماژول اضافه شود (ModuleBuilder.DefineType) و اکنون می‌توان به این نوع جدید، سازنده (TypeBuilder.DefineConstructor)، متد (TypeBuilder.DefineMethod)، فیلد (TypeBuilder.DefineField)، خاصیت (TypeBuilder.DefineProperty) و رخداد (TypeBuilder.DefineEvent) اضافه کرد.


using System;
using System.Reflection;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var name = "HelloWorld.exe";
            var assemblyName = new AssemblyName(name);
            // ایجاد یک اسمبلی جدید با قابلیت ذخیره سازی آن
            var assemblyBuilder = AppDomain.CurrentDomain.DefineDynamicAssembly(
                                            name: assemblyName,
                                            access: AssemblyBuilderAccess.RunAndSave);
            // افزودن یک ماژول به اسمبلی
            var moduleBuilder = assemblyBuilder.DefineDynamicModule(name);
            // تعریف یک کلاس در این ماژول
            var programmClass = moduleBuilder.DefineType("Program", TypeAttributes.Public);
            // افزودن یک متد به این کلاس
            // این متد خروجی ندارد اما ورودی آن شبیه به متد اصلی یک برنامه کنسول است
            var mainMethod = programmClass.DefineMethod(name: "Main",
                                            attributes: MethodAttributes.Public | MethodAttributes.Static,
                                            returnType: null,
                                            parameterTypes: new Type[] { typeof(string[]) });
            // تعیین بدنه متد اصلی برنامه
            var il = mainMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Ldstr, "Hello World!");
            il.Emit(OpCodes.Call, (typeof(Console)).GetMethod("WriteLine", new Type[] { typeof(string) }));
            il.Emit(OpCodes.Call, (typeof(Console)).GetMethod("ReadKey", new Type[0]));
            il.Emit(OpCodes.Pop);
            il.Emit(OpCodes.Ret);

            // تکمیل کار ایجاد نوع جدید
            programmClass.CreateType();

            // تعیین نقطه شروع فایل اجرایی برنامه کنسول تهیه شده
            assemblyBuilder.SetEntryPoint(((Type)programmClass).GetMethod("Main"));

            // ذخیره سازی این اسمبلی بر روی دیسک سخت
            assemblyBuilder.Save(name);
        }
    }
}
مراحلی را که توضیح داده شد، در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. انتخاب حالت دسترسی AssemblyBuilderAccess.RunAndSave سبب می‌شود تا بتوان نتیجه حاصل را ذخیره کرد. فایل Exe نهایی را اگر در برنامه ILSpy باز کنیم چنین شکلی دارد:
using System;
public class Program
{
    public static void Main(string[] array)
    {
       Console.WriteLine("Hello World!");
       Console.ReadKey();
    }
}
نظرات مطالب
Senior Developer به چه کسی گفته می شود؟
زمانی که شخص رزومه خود را برای استخدام در یک شرکت ارسال می‌کند اگر هم صادقانه نباشد به طور قطع در مراحل بعدی استخدام نظیر مصاحبه حضوری مشخص خواهد شد که فرد دارای چه رتبه ای است
البته این مطلب را عنوان کنم که فقط حدود 20 تا 30 درصد مصاحبه‌های حضوری برای استخدام در شرکت‌ها دارای استاندارد لازم هستند و در خیلی مواقع فرد مصاحبه کننده  صلاحیت لازم برای این امر را ندارد. خود من حدود یک سال پیش برای استخدام به عنوان برنامه نویس ارشد در یک شرکت حضور پیدا کردم که در نهایت با 60 سوال کتبی (معادل 6 صفحه پشت و رو) مواجه شدم. فقط سه سوال اول رو مطالعه کردم که مربوط به تعاریف Interface و Property و Method بود که به نوعی تداعی خاطره آزمون دروس برنامه نویسی در دانشگاه بوده است. در ضمن هنگام تهیه و مطالعه رزومه باید به عناوین تسلط و آشنایی و آگاهی دقت لازم را داشته باشیم. چون معنی و مفهوم هر سه کلمه کاملا با هم متفاوت است.
نظرات مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت دوم
سلام
- ضمن تشکر از لطف شما، بنده استاد نیستم. یک سری مطلب رو از این طرف اون طرف پیدا می‌کنم و با هم تقسیم می‌کنیم. فقط همین و لطفا این لفظ رو دیگر بکار نبرید.
- خیر. می‌شد برای آزمایش یک برنامه کنسول هم نوشت. اما دیگر مرسوم نیست. بجای استفاده از یک برنامه کنسول، آزمایش واحد بنویسید. هم روشی است استاندارد، هم به عنوان مستندات نحوه استفاده از متدهای پروژه می‌تونه مورد استفاده قرار بگیره، هم سبب میشه کد بهتری بنویسید چون مجبور خواهید شد در هم تنیدگی کدهای خودتون رو برای متد تست نوشتن کمتر کنید و هم .... در مقالات مربوطه (تگ unit test سمت راست صفحه) مابقی مزایا، نحوه تولید استفاده و غیره را لطفا مطالعه کنید.
نظرات مطالب
انتشار VS2010
خلاصه‌ی ساده‌ی مطالب این صفحه:
1- بدون داشتن سریال اصلی و غیر trial مطالب خوانده شده در حد اطلاعات عمومی است.
2- یک روش ورود این سریال اصلی وارد کردن آن به فایل setup.sdb است (پیش از شروع به نصب).
3- یک روش دیگر وارد کردن این سریال اصلی مراجعه به کنترل پنل ویندوز (پس از نصب نسخه مدت دار موجود)، add/remove programs و سپس کلیک بر روی دکمه change/remove برنامه VS2010 است. در اینجا در صفحه‌ی maintenance می‌تونید سریال برنامه رو در هر زمانی عوض کنید.
مطالب
آموزش نصب مک بر روی Virtual Box
پیرو مطالب آموزشی وب سایت در رابطه با توسعه برنامه‌های Cross Platform توسط Xamarin  که میتوانید در این قسمت آن‌ها را ببینید، نیاز به نصب سیستم عامل مک برای توسعه  اپلیکیشن‌های مخصوص iDevice‌ها داریم. از آنجا که سخت افزار‌های اپل فوق العاده گران می‌باشند، تهیه آن برای یادگیری این پلتفرم مقرون به صرفه نیست. لذا سعی کردم آموزش کاملی از نصب این سیستم عامل را بر روی مجازی ساز‌ها و کامپیوتر واقعی تهیه کنم و در اختیار دوستان قرار دهم تا بتوانند نیاز خود برای دسترسی به این سیستم عامل را مرتفع کنند.
روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارند:
  • استفاده از شبیه ساز‌ها مانند Virtual Box یا VMWare
  • استفاده از نسخه دستکاری شده که بتوانید بر روی سیستم سخت افزاری خود نصب کنید

مرحله اول : Virtual Box چیست؟

VirtualBox، نرم افزاری برای شبیه سازی ماشین‌های سخت افزاری است که می‌توانید بر روی آن سیستم عامل‌های مختلفی را نصب کنید که توسط سیستم عامل فعلی شما کنترل می‌شوند. ما از واژه‌ی سیستم عامل «میهمان» برای سیستم عامل مجازی و از سیستم عامل «میزبان» برای سیستم جاری خود استفاده خواهیم کرد. در اینجا امکان کنترل منابع سیستم عامل میهمان به راحتی وجود خواهد داشت.
برای نصب این نرم افزار، آن را از این لینک از سایت سازنده، دریافت کنید.

مرحله دوم : ایمیج سیستم عامل مک

ما برای نصب سیستم عامل بر روی ماشین مجازی چند گزینه خواهیم داشت.  برای یافتن آخرین نسخه سیستم عامل مک این لینک می تواند راهنمای خوبی باشد.
  • استفاده از فایل ISO همانند ویندوز
  • استفاده از فایل VMDK آماده
  • ایجاد ایمیج از روی فایل DMG

فایل ISO سیستم عامل
استفاده از فایل ISO در واقع همانند نصب سایر سیستم عامل‌ها می‌باشد. نیاز است تا فایل ISO مربوط به سیستم عامل را دانلود کرده و از آن به عنوان نصاب استفاده کنید. دقت داشته باشید که فایل ISO به تنهایی و با تبدیل فایل DMG به ISO قابل استفاده نخواهد بود. زیرا بوت لودر این سیستم عامل با سیستم عامل‌های مرسوم مانند لینوکس و ویندوز متفاوت می‌باشد. برای پیدا کردن فایل ISO آخرین نسخه سیستم عامل میتوانید عبارتی مشابه با "Mac OS  iso download" را در گوگل جستجو کنید و یا سایتی مانند این میتواند گزینه خوبی برای دریافت این فایل باشد.

فایل VMDK 
این فایل در واقع فایل هارد دیسک مربوط به مجازی ساز می‌باشد. نکته جالب این نوع فایل‌ها این است به صورت استاندارد میتوانند بین مجازی ساز‌های مختلف مانند VMWare Workstation نیز قابل اشتراک گذاری باشند.
برای سهولت در یافتن این فایل، من آخرین نسخه سیستم عامل مک را که در زمان نگارش این مطلب 10.14 با نام Mojave می‌باشد، بر روی اکانت گوگل درایو خودم آپلود کردم که میتوانید آن را در اینجا پیدا کنید:
فایل VMDK در واقع یک هارد دیسک شامل نسخه نصب شده و آماده استفاده سیستم عامل می‌باشد. در واقع راحت‌ترین و ساده‌ترین روش استفاده از این نوع فایل‌ها است که ما هم در این مقاله از آن استفاده خواهیم کرد.
ایجاد ایمیج از روی فایل DMG 
در این روش نیاز به یک سیستم عامل مک دارید که توسط آن بتوانید ایمیج مربوطه را بسازید. از آن جایی که احتمالا  خوانندگان این مطلب دسترسی به سیستم عامل مک را ندارند، در حال حاضر از توضیحات اضافی پرهیز میکنیم.
در آینده پیرو این مطالب سایر روش‌ها را نیز به صورت کامل توضیح خواهم داد. 
مرحله سوم: ایجاد ماشین مجازی

پس از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج میکنیم.
نرم افزار VirtualBox را که قبلا دانلود کرده‌ایم باز میکنیم. بالای نرم افزار بر روی گزینه New کلیک کرده، یک ویزارد نمایش داده خواهد شد که به ما کمک میکند یک ماشین مجازی جدید را بسازیم.

در مراحل مختلف، سوالات متعددی برای آماده سازی ماشین مجازی از شما پرسیده خواهد شد. نام آن را Mac قرار دهید. از کادر انتخابی Type، گزینه Mac OS را انتخاب کرده و نسخه 10.13 High Sierra را انتخاب کنید.

در صفحه بعدی شما میزان RAM ای را که به سیستم عامل میهمان اختصاص میدهید، باید مشخص کنید. حداقل 4 گیگابایت رم به سیستم عامل میهمان اختصاص دهید. دقت داشته باشید که میزان آن 50 الی 65 درصد از کل رم سیستم تان باشد.

در مرحله بعدی شما باید تنظیمات مربوط به هارد دیسک را انجام دهید. گزینه “use an existing virtual hard disk file”  را انتخاب کنید. سپس فایلی را که در مرحله قبلی با پسوند VMDK دانلود کرده‌اید، انتخاب کنید.

نهایتا بر روی Finish کلیک کنید تا ماشین میهمان ساخته شود.


مرحله چهارم: ویرایش تنظیمات مربوط به ماشین مجازی


ماشین مجازی را که در مرحله قبلی ایجاد کرده‌اید، باز کنید و بر روی دکمه‌ی Setting کلیک کنید. در دسته بندی System بر روی تب Motherboard  کلیک کنید. گزینه انتخابی Enable EFI را فعال کنید و Chipset را به IHC9 و یا PIIX3 تغییر دهید.


در تب Processor  گزینه Enable PAE/NX را فعال کرده و Core‌ها را به نصف Core‌های سیستم فعلی خود ارتقاء دهید.


در دسته Display، گزینه Video Memory را به 128 مگابایت ارتقا دهید.

شما میتوانید سایر گزینه‌ها را نیز بسته به نیاز خود تغییر دهید.


بر روی تب Storage کلیک کرده و گزینه Use Host I/O Cache را فعال کنید.



مرحله پنجم: استفاده از خط فرمان برای اضافه کردن دستورات خاص

خط فرمان (CMD) را به عنوان Administrator باز کنید.

دستورات زیر را وارد کنید. دقت داشته باشید که بجای Your VM Name؛ نام ماشین مجازی خود را وارد کنید؛ در مثال ما Mac

cd "C:\Program Files\Oracle\VirtualBox\"
VBoxManage.exe modifyvm "Your VM Name" --cpuidset 00000001 000106e5 00100800 0098e3fd bfebfbff
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/efi/0/Config/DmiSystemProduct" "iMac11,3"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/efi/0/Config/DmiSystemVersion" "1.0"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/efi/0/Config/DmiBoardProduct" "Iloveapple"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/smc/0/Config/DeviceKey" "ourhardworkbythesewordsguardedpleasedontsteal(c)AppleComputerInc"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/smc/0/Config/GetKeyFromRealSMC" 1

VirtualBox را قبل از اجزای این دستورات ببندید و سپس این دستورات را اجرا کنید.


مرحله ششم: اجرای سیستم عامل مک نسخه 10.14 بر روی Virtual Box


ماشین مجازی را که ایجاد کرده اید، باز کنید و بر روی start کلیک کنید:


صفحه فوق را باید مشاهده کنید. در صورت بروز هر گونه مشکلی، سوال خود را ذیل این مطلب مطرح کنید.

تنظیمات اولیه و نام کاربری سیستم عامل را وارد کنید و تمام!


دقت داشته باشید که استفاده از این روش ممکن است با تجربه کاری یک مک بر روی سخت افزار اصلی به کلی متفاوت باشد. ما از این روش برای جبران محدودیت خود برای توسعه استفاده میکنیم.

خوشبختانه برای کار با Xamarin.iOS شما مجبور به کد نویسی بر روی مک نخواهید بود و تنها پروسه بیلد پروژه بر روی آن انجام خواهد شد. لذا مشکلات کارآیی آن بر روی روند کار شما تاثیر چندانی نخواهد داشت. البته برای نصب این سیستم عامل به صورت مجازی توصیه می‌شود از هارد SSD استفاده کنید.



نحوه‌ی رفع مشکلات سخت افزاری و درایوری


در صورتیکه در مراحل نصب و یا پس از نصب سیستم عامل، کیبرد و یا ماوس کار نمیکنند، میتوانید مراحل زیر را انجام دهید:

به سایت VirtualBox.org رفته و آخرین نسخه‌ی Extension Pack را دانلود کنید.

سپس VirtualBox را باز کنید و از منوی فایل، گزینه‌ی Preferences را انتخاب کنید: 

بر روی برگه‌ی Extensions کلیک کرده و گزینه‌ی Add را انتخاب کنید:

در مرورگر فایل باز شده، فایلی را که دانلود کرده‌اید، انتخاب کنید. سپس بر روی Install کلیک کنید. در صفحه‌ی توافقنامه نمایش داده شده، به پایین متن اسکرول کنید و I Agree  را انتخاب کنید.

در صورتی که بعد از اعمال تغییرات فوق، مشکل همچنان باقی بود، می‌توانید در تنظیمات VM خود در تب  USB، گزینه‌ی USB 3.0 (xHCI) Controller.  را انتخاب کنید.


در صورتیکه مشکلات دیگری نظیر شناسایی درایور‌ها و یا سایر موارد را داشتید، می‌توانید زیر همین مطلب، سؤالات خود و یا بازخورد خود در رابطه با این مقاله را مطرح کنید. 

مطالب
رمزنگاری خودکار فیلدها توسط Entity Framework Core
از EF Core 2.1 به بعد، قابلیت جدیدی تحت عنوان «تبدیلگرهای مقدار»، به آن اضافه شده‌است. برای مثال در EF Core، زمانیکه اطلاعات Enums، در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شوند، معادل عددی آن‌ها درج خواهند شد. اگر علاقمند باشید تا بجای این مقادیر عددی دقیقا همان رشته‌ی تعریف کننده‌ی Enum درج شود، می‌توان یک «تبدیلگر مقدار» را برای آن نوشت. برای مثال در موجودیت Rider زیر، خاصیت Mount از نوع یک enum است.
public class Rider
{
    public int Id { get; set; }
    public EquineBeast Mount { get; set; }
}

public enum EquineBeast
{
    Donkey,
    Mule,
    Horse,
    Unicorn
}
برای اینکه در حین درج رکوردهای Rider در بانک اطلاعاتی دقیقا از مقادیر رشته‌ای EquineBeast استفاده شود، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder
        .Entity<Rider>()
        .Property(e => e.Mount)
        .HasConversion(
            v => v.ToString(),
            v => (EquineBeast)Enum.Parse(typeof(EquineBeast), v));
}
در اینجا در حین تعریف جزئیات نگاشت یک مدل می‌توان متد جدید HasConversion را نیز فراخوانی کرد. پارامتر اول آن، روش تبدیل مقدار enum را به یک رشته، جهت درج در بانک اطلاعاتی و پارامتر دوم آن، روش تبدیل مقدار رشته‌ای خوانده شده‌ی از بانک اطلاعاتی را جهت وهله سازی یک Rider داری خاصیت enum، مشخص می‌کند.

نکته 1: مقادیر نال، هیچگاه به تبدیلگرهای مقدار، ارسال نمی‌شوند. اینکار پیاده سازی آن‌ها را ساده‌تر می‌کند و همچنین می‌توان آن‌ها را بین خواص نال‌پذیر و نال‌نپذیر، به اشتراک گذاشت. بنابراین برای مقادیر نال نمی‌توان تبدیلگر نوشت.

نکته 2: کاری که در متد HasConversion فوق انجام شده‌است، در حقیقت وهله سازی ضمنی یک ValueConverter و استفاده از آن است. می‌توان اینکار را به صورت صریح نیز انجام داد:
var converter = new ValueConverter<EquineBeast, string>(
    v => v.ToString(),
    v => (EquineBeast)Enum.Parse(typeof(EquineBeast), v));
modelBuilder
    .Entity<Rider>()
    .Property(e => e.Mount)
    .HasConversion(converter);
مزیت اینکار این است که اگر قرار شد برای چندین خاصیت از تبدیلگر مقدار مشابهی استفاده کنیم، می‌توان از یک converter تعریف شده بجای تکرار کدهای آن استفاده کرد.


تبدیلگرهای مقدار توکار EF Core

برای بسیاری از اعمال متداول، در فضای نام Microsoft.EntityFrameworkCore.Storage.ValueConversion، تعدادی تبدیلگر مقدار تدارک دیده شده‌اند که به این شرح می‌باشند:
BoolToZeroOneConverter: تبدیلگر bool به صفر و یک
BoolToStringConverter: تبدیلگر bool به Y و یا N
BoolToTwoValuesConverter: تبدیلگر bool به دو مقداری دلخواه
BytesToStringConverter: تبدیلگر آرایه‌ای از بایت‌ها به یک رشته‌ی Base64-encoded
CastingConverter: تبدیلگر یک نوع به نوعی دیگر
CharToStringConverter: تبدیلگر char به string
DateTimeOffsetToBinaryConverter: تبدیلگر DateTimeOffset به یک مقدار 64 بیتی باینری
DateTimeOffsetToBytesConverter: تبدیلگر DateTimeOffset به آرایه‌ای از بایت‌ها
DateTimeOffsetToStringConverter: تبدیلگر DateTimeOffset به رشته
DateTimeToBinaryConverter: تبدیلگر DateTime به یک مقدار 64 بیتی با درج DateTimeKind
DateTimeToStringConverter: تبدیلگر DateTime به یک رشته
DateTimeToTicksConverter: تبدیلگر DateTime به ticks آن
EnumToNumberConverter: تبدیلگر Enum به عدد متناظر با آن
EnumToStringConverter: تبدیلگر Enum به رشته
GuidToBytesConverter: تبدیلگر Guid به آرایه‌ای از بایت‌ها
GuidToStringConverter: تبدیلگر Guid به رشته
NumberToBytesConverter: تبدیلگر اعداد به آرایه‌ای از بایت‌ها
NumberToStringConverter: تبدیلگر اعداد به رشته
StringToBytesConverter: تبدیلگر رشته به آرایه‌ای از بایت‌های UTF8 معادل آن
TimeSpanToStringConverter: تبدیلگر TimeSpan به رشته
TimeSpanToTicksConverter: تبدیلگر TimeSpan به ticks آن

برای نمونه در این لیست، EnumToStringConverter نیز وجود دارد. بنابراین نیازی به تعریف دستی آن مانند مثال ابتدای بحث نیست و می‌توان به صورت زیر از آن استفاده کرد:
var converter = new EnumToStringConverter<EquineBeast>();
modelBuilder
    .Entity<Rider>()
    .Property(e => e.Mount)
    .HasConversion(converter);
نکته: تمام تبدیل کننده‌های مقدار توکار EF Core، بدون حالت هستند. بنابراین می‌توان یک تک وهله‌ی از آن‌ها را بین چندین خاصیت به اشتراک گذاشت.


تعیین نوع تبدیلگر مقدار، جهت ساده سازی تعاریف

برای حالاتی که تبدیلگر مقدار توکاری تعریف شده‌است، صرفا تعریف نوع تبدیل، کفایت می‌کند:
modelBuilder
    .Entity<Rider>()
    .Property(e => e.Mount)
    .HasConversion<string>();
برای نمونه در اینجا با ذکر نوع رشته، تبدیل enum به string به صورت خودکار انجام خواهد شد. معادل اینکار، تعریف نوع سمت بانک اطلاعاتی این خاصیت است:
public class Rider
{
    public int Id { get; set; }

    [Column(TypeName = "nvarchar(24)")]
    public EquineBeast Mount { get; set; }
}
در این حالت حتی نیازی به تعریف HasConversion هم نیست.


نوشتن تبدیلگر خودکار مقادیر خواص، به نمونه‌ای رمزنگاری شده

پس از آشنایی با مفهوم «تبدیلگرهای مقدار» در +EF Core 2.1، اکنون می‌توانیم یک نمونه‌ی سفارشی از آن‌را نیز طراحی کنیم:
namespace DbConfig.Web.DataLayer.Context
{
    public class MyAppContext : DbContext
    {
      // …

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            var encryptedConverter = new ValueConverter<string, string>(
               convertToProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()), // encrypt
               convertFromProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()) // decrypt
            );

            // Custom application mappings
            builder.Entity<ConfigurationValue>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired().HasConversion(encryptedConverter);
            });
        }
    }
}
در اینجا معکوس کردن رشته‌ها به عنوان الگوریتم ساده‌ی رمزنگاری اطلاعات انتخاب شده‌است. نحوه‌ی اعمال این ValueConverter جدید را نیز ملاحظه می‌کنید.
می‌توان قسمت HasConversion را به صورت زیر خودکار کرد:
ابتدا یک Attribute جدید را به نام Encrypted به برنامه اضافه می‌کنیم:
using System;

namespace Test
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, Inherited = false, AllowMultiple = false)]
    public sealed class EncryptedAttribute : Attribute
    { }
}
هدف از این Attribute خالی، صرفا نشانه گذاری خاصیت‌هایی است که قرار است به صورت رمزنگاری شده در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند؛ مانند خاصیت Value زیر:
namespace DbConfig.Web.DomainClasses
{
    public class ConfigurationValue
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Key { get; set; }

        [Encrypted]
        public string Value { get; set; }
    }
}
پس از آن، متد OnModelCreating را به صورت زیر اصلاح می‌کنیم تا به کمک Reflection و اطلاعات موجودیت‌های ثبت شده‌ی در سیستم، متد SetValueConverter را بر روی خواصی که دارای EncryptedAttribute هستند، به صورت خودکار فراخوانی کند:
namespace DbConfig.Web.DataLayer.Context
{
    public class MyAppContext : DbContext
    {
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            var encryptedConverter = new ValueConverter<string, string>(
               convertToProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()), // encrypt
               convertFromProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()) // decrypt
            );

            foreach (var entityType in builder.Model.GetEntityTypes())
            {
                foreach (var property in entityType.GetProperties())
                {
                    var attributes = property.PropertyInfo.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedAttribute), false);
                    if (attributes.Any())
                    {
                        property.SetValueConverter(encryptedConverter);
                    }
                }
            }
        }


تاثیر ValueConverter‌ها بر روی اعمال متداول کار با بانک اطلاعاتی

از دیدگاه برنامه، ValueConverterهای تعریف شده، هیچگونه تاثیری را بر روی کوئری نوشتن و یا ثبت و ویرایش اطلاعات ندارند و عملکرد آن‌ها کاملا از دیدگاه سایر قسمت‌های برنامه مخفی است. برای مثال در برنامه، فرمان به روز رسانی خاصیت Value را با مقدار .A new value to test صادر کرده‌ایم (مقدار دهی متداول)، اما همانطور که ملاحظه می‌کنید، نمونه‌ی رمزنگاری شده‌ی آن به صورت خودکار در بانک اطلاعاتی درج شده‌است (پارامتر p0):
 Executed DbCommand (22ms) 
   [Parameters=[@p1='1', 
                @p0='.tset ot eulav wen A' (Nullable = false) (Size = 4000)],
CommandType='Text', CommandTimeout='180']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Configurations] SET [Value] = @p0
WHERE [Id] = @p1;
SELECT @@ROWCOUNT;

و یا کوئری زیر
 db.Set<ConfigurationValue>().Where(x => x.Value.EndsWith("world!"))
به این نحو ترجمه خواهد شد:
SELECT [x].[Id], [x].[Key], [x].[Value]
FROM [Configurations] AS [x]
WHERE RIGHT([x].[Value], LEN(N'world!')) = N'!dlrow'
یعنی نیازی نیست تا مقداری را که در حال جستجوی آن هستیم، خودمان به صورت دستی رمزنگاری کرده و سپس در کوئری قرار دهیم. اینکار به صورت خودکار انجام می‌شود.
نظرات مطالب
ساخت دیتابیس sqlite با EF6 Code First
- مطلبی در مورد «LocalDB FAQ» پیشتر منتشر شده‌است. قسمت «ب) ذکر DataDirectory » آن‌را مطالعه کنید.
- رشته‌ی اتصالی مثال فوق، برای یک برنامه‌ی ویندوزی WPF نوشته شده‌است. این رشته برای یک برنامه‌ی وب (مثال شما) به جایی اشاره می‌کند که پروسه‌ی آن به آن دسترسی نوشتن ندارد.
- نیاز است پوشه‌ی استاندارد app_data را به برنامه‌ی وب خود اضافه کنید. سپس مسیردهی به آن در رشته‌ی اتصالی به صورت زیر خواهد بود که در آن |DataDirectory| به همان پوشه‌ی app_data اشاره می‌کند:
<add 
name="constr" 
connectionString="data source=|DataDirectory|\phonebook.sqlite;foreign keys=true" 
providerName="System.Data.SQLite" />
- کلید constr رشته‌ی اتصالی فوق هم در تعریف Context برنامه، جهت یافتن آن، استفاده شده‌است:
public Context():base("constr")
بنابراین به این موضوع هم دقت داشته باشید.