اشتراک‌ها
ساده ترین روش برای اضافه کردن Dark-Mode به هر وبسایتی با استفاده از DarkReader
گوگل کروم افزونه بسیار خوبی برای طرفداران dark-mode دارد که میتوانید با استفاده از آن حدودا بدون مشکل در ۹۵ درصد از وبسایت هایی که این حالت را پشتیبانی نمیکنند استفاده نمایید. با کمی بررسی نحوه کار آن متوجه شدم که اسکریپتی توسط تیم توسعه دهنده آن تولید شده برای افزودن این  قابلیت به وبسایت خودتان,  پس از تست و اضافه کردن آن به چند  وبسایت مختلف که درحال توسعه آن بودیم نتیجه بسیار خوبی داشت. این شد گفتم این مطلب را با دوستان به اشتراک بگذارم شاید به سایت .NetTips  هم اضافه بشه که نیازی به داشتن افزونه کروم در این سایت هم نداشته باشیم. برای نصب این پکیج میتوانید از npm  استفاده نمایید‌:
npm install darkreader
پس از دریافت این پکیج و افزودن آن به صفحه html خودتان میتوانید به این صورت از آن استفاده نمایید‌:
// فعال کردن
DarkReader.enable({
    brightness: 100,
    contrast: 90,
    sepia: 10
});
// غیر فعال کردن 
DarkReader.disable();
و یا اگر از فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی استفاده میکنید به این روش ابتدا دو متد فعال و غیر فعال کردن آن را import کرده و از آن استفاده نمایید. 
import {
    enable as enableDarkMode,
    disable as disableDarkMode,
} from 'darkreader';
// فعال کردن
enableDarkMode({
    brightness: 100,
    contrast: 90,
    sepia: 10,
});
// غیر فعال کردن
disableDarkMode();
متد enable در این پکیج تنظیمات زیر را دریافت میکند‌:
var defaultTheme = {
        mode: 1,  // (0 1) for enabling or disabling dark mode
        brightness: 100,
        contrast: 100,
        grayscale: 0,
        sepia: 0,
        useFont: false,
        fontFamily: '', // add custom font
        textStroke: 0,
        engine: ThemeEngines.dynamicTheme,
        stylesheet: '',  // add custom css styles
    };
اگر افزونه کروم را نصب کرده باشید این تنظیمات برای شما مفهوم‌تر خواهد بود که دقیقا هر کدام برای چه کاری هستند چرا که در این افزونه این موارد قابل تنظیم است. در آخر تنها کاری که باید انجام دهید اضافه کردن یک button به صفحه خود برای فعال و غیر فعال کردن darkmode و ذخیره حالت مورد نظر کاربر در یک کوکی یا local-Storage مرورگر میباشد تا در مراجعه بعدی بتوانید حالت مورد نظر را برای کاربر فعال کنید. چندین اسکریپت و پکیج مشابه هم وجود دارد مانند darkmodejs که با آنها نسبت به darkreader به مراتب به مشکلات زیادی در css‌های خود مواجه خواهید شد. و نیاز دارند که  حدودا ۵۰ درصد از css‌های خود را برای داشتن darkmode بازنویسی نمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد darkreader میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.
ساده ترین روش برای اضافه کردن Dark-Mode به هر وبسایتی با استفاده از DarkReader
مطالب
پیاده سازی عملیات CRUD با استفاده از پروتکل OData
OData  یکی از بهترین روش‌های پیاده سازی RESTful Apis میباشد. Open Data Protocol یا به اصطلاح OData یک data access protocol برای وب میباشد که اجازه‌ی تغییر دادن و نوشتن کوئری درون CRUD مربوطه را میدهد (create - read - update - delete). Asp.Net WebApi از ورژن 3 و 4 این پروتکل بطور کامل پشتیبانی می‌نماید.
در این آموزش ما از WebApi 2.2 , OData V4, Ef 6 استفاده کرده‌ایم.
با استفاده از ویژوال استودیو یک پروژه‌ی Asp.Net را از نوع Empty به نام ProductService میسازیم.

هم چنین در قسمت Add folders and core references تیک گزینه‌ی Web Api را نیز فعال مینماییم.


حال احتیاج به نصب پکیج OData با استفاده از nuget package manager داریم. کافیست دستور زیر را در package manager console وارد نماییم.

Install-Package Microsoft.AspNet.Odata

این دستور آخرین ورژن Odata package را از nuget دانلود مینماید.

بعد از نصب شدن OData نیاز به اضافه کردن یک Model داریم. کلاسی را به نام Product در پوشه‌ی Models میسازیم.

کلاس Product.cs حاوی فیلد‌های زیر است.

namespace ProductService.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { get; set; }
    }
}

پراپرتی Id، کلید این entity است و کلاینت میتواند کوئری را بر روی entity، به وسیله‌ی key بزند. برای مثال برای گرفتن Product با Id برابر 2، باید این url را ارسال نمود "(2)Products/"

پرواضح است که Id در Database به عنوان Primary key در نظر گرفته شده است.

حال احتیاج به نصب Entity Framework داریم که با ارسال دستور زیر از طریق nuget نصب خواهد شد

Install-Package EntityFramework

بعد از نصب کردن ef نیاز به اضافه کردن connection string در web config داریم.

<connectionStrings>
    <add name="ProductsContext" connectionString="Data Source=.; 
        Initial Catalog=ProductsContext; Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True;"
      providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>

الان میتوانیم کلاس ProductsContext را درون پوشه‌ی Models ایجاد نماییم. محتویات آن را به صورت زیر وارد مینماییم

using System.Data.Entity;
namespace ProductService.Models
{
    public class ProductsContext : DbContext
    {
        public ProductsContext() 
                : base("name=ProductsContext")
        {
        }
        public DbSet<Product> Products { get; set; }
    }
}

درون Constructor کلاس ProductsContext، داریم name=ProductsContext که باید برابر name درون connection string باشد.

حال نیاز به کانفیگ OData داریم. درون پوشه‌ی App_Start و کلاس WebApiConfig.cs محتویات زیر را جایگزین متد register نمایید:

public static class WebApiConfig
{
    public static void Register(HttpConfiguration config)
    {
        ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
        builder.EntitySet<Product>("Products");
        config.MapODataServiceRoute(
            routeName: "ODataRoute",
            routePrefix: null,
            model: builder.GetEdmModel());
    }
}

این کد دو فرآیند زیر را انجام میدهد

1) ساخت Entity Data Model (EDM)

2) اضافه کردن route

EDM یک مدل انتزاعی از data است. EDM برای تولید سند metadata استفاده میشود. کلاس ODataModelBuilder برای ساخت EDM با استفاده از default naming convention میباشد که باعث کاهش کد‌ها میشود. ضمنا کلاس MapODataServiceRoute برای ساخت OData v4 route میباشد. همانگونه که اطلاع دارید، تعریف route برای مدیریت کردن WebApi و چگونگی مسیریابی درخواست‌های http میباشد.

اگر application شما احتیاج به چند OData endpoint داشته باشد، میتوانید برای هر کدام route‌های جدا و همچنین نام یکتایی را برای routeName و routePrefix آن در نظر بگیرید.


اضافه کردن OData Controller

یک Controller، کلاسی برای مدیریت کردن درخواست‌های http میباشد. شما باید Controllerهای مجزایی را برای هر entity set در OData service خود بسازید. در این مقاله Controller مربوط به موجودیت Product را میسازیم.

در Solution Explorer با کلیک راست بر روی پوشه‌ی Controller، کلاسی به نام ProducsController را میسازیم. دقت کنید نام آن حتما باید به Controller ختم شود.

در OData V3 میتوانیم Controller را با استفاده از Scaffolding بسازیم؛ ولی در V4 این ویژگی وجود ندارد!

محتویات زیر را در این کنترلر اضافه مینماییم:

using ProductService.Models;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Http;
using System.Web.OData;
namespace ProductService.Controllers
{
    public class ProductsController : ODataController
    {
        ProductsContext db = new ProductsContext();
        private bool ProductExists(int key)
        {
            return db.Products.Any(p => p.Id == key);
        } 
        protected override void Dispose(bool disposing)
        {
            db.Dispose();
            base.Dispose(disposing);
        }
    }
}

این مرحله‌ی ابتدایی از پیاده سازی کنترلر میباشد و در قسمت بعد به پیاده سازی CRUD مربوط به آن میپردازیم.


Querying The Entity Set

این 2 متد را به کنترلر خود اضافه مینماییم

[EnableQuery]
public IQueryable<Product> Get()
{
    return db.Products;
}
[EnableQuery]
public SingleResult<Product> Get([FromODataUri] int key)
{
    IQueryable<Product> result = db.Products.Where(p => p.Id == key);
    return SingleResult.Create(result);
}

ویژگی EnableQuery به معنای امکان Query زدن از سمت کلاینت به آن میباشد. FromODataUri نیز برای امکان پاس دادن پارامتر از طریق Uri است.

متد Get بدون پارامتر، قادر به برگرداندن تمامی Product‌ها میباشد و متد Get با پارامتر، قادر به برگرداندن آن Product خاص با استفاده از unique Id است.

در صورت داشتن EnableQuery با استفاده از Query Option هایی مثل filter$ و sort$ و غیره از سمت کلاینت قادر به تغییر دادن کوئری‌های خود هستیم.


Adding and Entity to Entity Set

برای اجازه دادن به کلاینت، جهت اضافه کردن یک Product به دیتابیس، متد Post زیر را اضافه مینماییم

public async Task<IHttpActionResult> Post(Product product)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        return BadRequest(ModelState);
    }
    db.Products.Add(product);
    await db.SaveChangesAsync();
    return Created(product);
}


Updation an Entity

OData از دو روش متفاوت برای Update کردن یک موجودیت استفاده مینماید.

1) Patch : امکان partial update برای موجودیت مربوطه را فراهم میسازد.

2) Put : موجودیت جدید را به صورت کامل جایگزین مینماید.

مشکل روش Put این است که کلاینت مجبور به ارسال تمامی فیلد‌های مربوطه میباشد. حتی آن هایی که اساسا تغییری نکرده‌اند. بنابراین روش Patch ترجیح داده میشود.

در هر صورت ما به پیاده سازی هر دو روش می‌پردازیم:

public async Task<IHttpActionResult> Patch([FromODataUri] int key, Delta<Product> product)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        return BadRequest(ModelState);
    }
    var entity = await db.Products.FindAsync(key);
    if (entity == null)
    {
        return NotFound();
    }
    product.Patch(entity);
    try
    {
        await db.SaveChangesAsync();
    }
    catch (DbUpdateConcurrencyException)
    {
        if (!ProductExists(key))
        {
            return NotFound();
        }
        else
        {
            throw;
        }
    }
    return Updated(entity);
}
public async Task<IHttpActionResult> Put([FromODataUri] int key, Product update)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        return BadRequest(ModelState);
    }
    if (key != update.Id)
    {
        return BadRequest();
    }
    db.Entry(update).State = EntityState.Modified;
    try
    {
        await db.SaveChangesAsync();
    }
    catch (DbUpdateConcurrencyException)
    {
        if (!ProductExists(key))
        {
            return NotFound();
        }
        else
        {
            throw;
        }
    }
    return Updated(update);
}

در قسمت Patch کنترلر از <Delta<T استفاده میکند که typeی است برای track کردن تغییرات در مدل مربوطه.


Deleting an Entity

برای حذف هر موجودیت نیز کافیست متد زیر را به کنترلر خود اضافه نمایید:

public async Task<IHttpActionResult> Delete([FromODataUri] int key)
{
    var product = await db.Products.FindAsync(key);
    if (product == null)
    {
        return NotFound();
    }
    db.Products.Remove(product);
    await db.SaveChangesAsync();
    return StatusCode(HttpStatusCode.NoContent);
}

من چند رکورد تستی را به صورت زیر وارد کرده‌ام:

حال پروژه‌ی خود را run نموده و آدرس زیر را وارد نمایید:

http://localhost:YourPort/Products

پاسخ، مجموعه‌ای از entity‌های زیر خواهد بود:

{
  "@odata.context":"http://localhost:4516/$metadata#Products","value":[
    {
      "Id":1,"Name":"Ali","Price":2.00,"Category":"aaa"
    },{
      "Id":2,"Name":"Reza","Price":1.00,"Category":"bbb"
    },{
      "Id":3,"Name":"Ahmad","Price":0.00,"Category":"ccc"
    }
  ]
}

شما میتوانید از هر کدام از فیلتر‌های زیر برای کوئری زدن از کلاینت به سمت سرور استفاده نمایید. بطور مثال هر کدام از اینها پاسخ متفاوت و مربوط به خود را برگشت میدهد:

/Products(2)

Productی با آی دی 2 را بر میگرداند.

/Products?$filter=Id gt 1

محصولی را با آی دی بزرگتر از 1، بر میگرداند.

Products?$select=Name

روی محصولات select زده و فقط فیلد Name آن‌ها را بر میگرداند.

Products?$select=Name,Price

آرایه‌ای از objectهایی با پراپرتی Name و Price را بر میگرداند.

/Products?$top=3

فقط 3 رکورد اول را بر میگرداند.


همانطور که ملاحظه میفرمایید، استفاده از OData باعث کمتر شدن کد‌های سمت سرور و همچنین امکان کوئری زدن از سمت کلاینت به سمت سرور را مهیا می‌کند.

بعد از خواندن این مقاله ممکن است به این مساله فکر کنید که این کار باعث کاهش امنیت میشود. باید عرض کنم که امکانات زیادی برای محدود کردن کوئری‌ها، فراهم شده است و هیچ نگرانی از این بابت وجود ندارد. بطور مثال میتوانید تعیین کنید که از entity مربوطه فقط حداکثر 3 پراپرتی قابلیت کوئری زدن را دارند؛ یا اینکه حداکثر در هر کوئری، 10 رکورد قابلیت پاسخ دادن خواهد داشت.

پس بدین صورت میباشد که شما حداکثر امکانات ممکن را به سمت کلاینت میدهید و اختیار بدان واگذار شده که آیا از این امکانات حداکثری، استفاده نماید یا خیر.

امکانات این پروتکل منحصر به فرد است و در مقاله‌های بعدی به جزئیات بیشتر و دقیق‌تری خواهیم پرداخت.

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification
الان دو روش برای کار با BundlerMinifier وجود دارد:
- روش اول: همان روشی است که در این مطلب بحث شده و هنوز هم کار می‌کند:
<DotNetCliToolReference Include="BundlerMinifier.Core" Version="2.6.362" />
این روش امکان اجرای دستور dotnet bundle را که توسط PrecompileScript فوق ذکر شد، میسر می‌کند:
  <Target Name="PrecompileScript" BeforeTargets="BeforeBuild">
    <Exec Command="dotnet bundle" />
  </Target>
- روش دوم: نصب بسته‌ی BuildBundlerMinifier است:
dotnet add package BuildBundlerMinifier
با نصب آن، دستور استاندارد dotnet build توسعه یافته و دیگر نیازی به تنظیم PrecompileScript فوق را ندارد.
در کل هر دو مرتبط به یک مخزن کد بوده و اساسا یکی هستند.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 2 - به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی
من در یک پروژه دستور ایجاد migration را وارد میکنم ولی متاسفانه با خطای Build Failed روبرو میشود . در صورتی که خود پروژه به راحتی بیلد میشود. پروژه اصلی شامل پوشه بندی برای لایه دیتا و سرویس و .. میباشد و رفرنسی به پروژه دیگر برای این موضوع به آن وجود ندارد.
نظرات مطالب
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
درود
وقت بخیر
من چندتا سوال داشتم
من از CacheManager.Core , CacheManager.StackExchange.Redis استفاده کردم
1- توی redis-cli دستور get keyName رو که میزنم عبارت nill رو میاره که یعنی خالیه ، چجوری میتونم تو cli مقدار کلید رو ببینم
2- ظاهرا هز cli تا 16 تا دیتابیس رو قبول میکنه ، این 16 تا دیتابیس رو فقط تو یه پروژه میشه استفاده کرد، نمیشه با یک cli چندتا پروژه رو دیتابیس‌های مختلف پیاده کرد (مثلا db0 برای یک پروژه ، db1 برای یک پروژه و ... ) ؟
3-من الان دوتا پروژه دارم که تو جفتش سطح دوم کش رو پیاده کردم و جفتش رو یه سرور هست،پروژه ای که اول run میشه مشکل نداره ولی پروژه بعدی که run میکنم خطای زیر رو میده، حتی رو یک port دیگه هم redis رو run کردم و تو پروژه تنظیم کردم ولی بازم همین خطا رو میده
Only one usage of each socket address (protocol/network address/port) is normally permitted.  
4-ظاهرا شما چندتا کتابخانه توسعه دادید برای سطح دوم کش، کدومش اخرین ورژنه
من از https://github.com/VahidN/EFCoreSecondLevelCacheInterceptor استفاده کردم

ببخشید سوالاتم زیاد شد
ممنونم
نظرات مطالب
استفاده از GitHub Actions برای Build و توزیع خودکار پروژه‌های NET Core.
چند نکته‌ی تکمیلی:
- بجای دستور dotnet pack در گردش کاری‌های فوق، می‌توان تنظیم زیر را به فایل csproj. برنامه اضافه کرد:
<GeneratePackageOnBuild>true</GeneratePackageOnBuild>

- اگر قصد build یک پروژه‌ی library مخصوص دات نت 4x و دات نت جدید را با هم و توسط دستور dotnet build دارید، یعنی این پروژه multi-target است:
<TargetFrameworks>netstandard2.0;net462;</TargetFrameworks>
فقط کافی است قسمت تنظیم سیستم عامل را به صورت زیر تغییر دهید؛ چون ویندوز 2019 به همراه SDK مخصوص build دات نت 4x هم هست:
runs-on: windows-2019
نظرات مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت دوم - نصب Docker
سلام، 
من Docker ورژن 2.4 را روی Windows 10 Enterprise LTSC ورژن 1809 نصب کردم، متاسفانه پیش فرض روی Container Linux قرار می‌گیره، هر وقت بخوام Switch کنم روی Container Windows با خطا مواجه می‌شم، خطایی که در Event Viewer ویندوز می‌بینم، به شرح زیر :
failed to start daemon: Error initializing network controller: Error creating default network: failed during hnsCallRawResponse: hnsCall failed in Win32: There are no more endpoints available from the endpoint mapper. (0x6d9) 
مشخصات کامپیوتر من، 
Ram: 32 G
CPU: 7i-8565U
مشخصات داکر:
Client: Docker Engine - Community
 Cloud integration  0.1.18
 Version:           19.03.13
 API version:       1.40
 Go version:        go1.13.15
 Git commit:        4484c46d9d
 Built:             Wed Sep 16 17:00:27 2020
 OS/Arch:           windows/amd64
 Experimental:      true

Server: Docker Engine - Community
 Engine:
  Version:          19.03.13
  API version:      1.40 (minimum version 1.12)
  Go version:       go1.13.15
  Git commit:       4484c46d9d
  Built:            Wed Sep 16 17:07:04 2020
  OS/Arch:          linux/amd64
  Experimental:     false
 containerd:
  Version:          v1.3.7
  GitCommit:        8fba4e9a7d01810a393d5d25a3621dc101981175
 runc:
  Version:          1.0.0-rc10
  GitCommit:        dc9208a3303feef5b3839f4323d9beb36df0a9dd
 docker-init:
  Version:          0.18.0
  GitCommit:        fec3683 
مطالب
فعال‌سازی HSTS در ASP.NET Core
برای فعال‌سازی SSL در ASP.NET Core می‌توانیم از ویژگی RequireHttps برای کنترلرها و همچنین اکشن‌متدها استفاده کنیم:
[RequireHttps]
public class AccountController : Controller
{
    public IActionResult Login()
    {
        return Content("Login Page");
    }
}
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، خروجی به صورت زیر خواهد بود و اگر به آدرس Account/Login مراجعه کنید، چیزی در خروجی نمایش داده نخواهد شد:

علت آن نیز این است که اگر درخواست HTTPS نباشد، یک Permanent Redirect به همان URL خواهیم داشت؛ زیرا بر روی پورتی که پروژه توسط آن اجرا شده‌است، هیچ certificateی نصب نشده‌است. در ادامه می‌خواهیم یک self-signed certificate تستی را برای اجرای پروژه ایجاد کنیم. 
توسط دستورات زیر می‌توانید یک certificate را برای localhost ایجاد کنید:
$ openssl genrsa -out key.pem 2048
$ openssl req -new -sha256 -key key.pem -out csr.csr
$ openssl req -x509 -sha256 -days 365 -key key.pem -in csr.csr -out certificate.pem
openssl pkcs12 -export -out localhost.pfx -inkey key.pem -in certificate.pem
با اجرای دستورات فوق، باید یک فایل جدید با نام localhost.pfx و تعدادی فایل دیگر، درون پروژه ایجاد شده باشند:

اکنون باید Kestrel را از وجود این certificate مطلع کنیم. برای انجام اینکار ابتدا باید پکیج زیر را نصب کنیم:
$ dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel.Https
سپس فایل Program.cs را به صورت زیر تغییر دهیم:
namespace testingSSL
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            BuildWebHost(args).Run();
        }

        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseKestrel(options =>
                {
                    options.Listen(IPAddress.Any, 8080);
                    options.Listen(IPAddress.Any, 443,
                        listenOptions => listenOptions.UseHttps("localhost.pfx", "qwe123456"));
                })
                .UseStartup<Startup>()
                .Build();
    }
}
در این حالت با مراجعه به کنترلری که با ویژگی RequireHttps مزین شده‌است، به صورت خودکار، درخواست به نسخه HTTPS هدایت خواهد شد:

البته تا اینجا، هدف بررسی ویژگی RequireHttps بود؛ طبیعتاً به SSL در حین Development نیازی نخواهید داشت. در نتیجه می‌توانیم به صورت Global تمامی کنترلرها را در زمان Production به ویژگی گفته شده مزین کنیم:

private readonly IHostingEnvironment _env;
public Startup(IConfiguration configuration,
IHostingEnvironment env)
{
    Configuration = configuration;
    _env = env;
}

public IConfiguration Configuration { get; }

// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

    if (!_env.IsDevelopment())
        services.Configure<MvcOptions>(o => o.Filters.Add(new RequireHttpsAttribute()));
}


(Http Strict Transport Security (HSTS

هدایت کردن خودکار درخواست از حالت HTTP به HTTPS، توسط خیلی از سایت‌ها انجام می‌شود:

البته این روش بهتر از استفاده نکردن از SSL است؛ اما در نظر داشته باشید که همیشه اولین درخواست به صورت رمزنگاری نشده ارسال خواهد شد. فرض کنید در یک محیط پابلیک از طریق WiFi به اینترنت متصل شده‌ایم. شخصی (هکر) که بر روی مودم کنترل دارد، طوری WiFi را پیکربندی کرده‌است که به جای آدرس اصلی که در تصویر مشاهده می‌کنید، یک نسخه جعلی از سایت باز شود؛ به طوریکه URL همانند URL اصلی باشد. در این‌حالت کاربر به جای اینکه نام‌کاربری و کلمه‌عبور را وارد سایت اصلی کند، آن را درون سایت جعلی وارد خواهد کرد. برای حل این مشکل می‌توانیم وب‌سایت‌مان را طوری تنظیم کنیم که هدر Strict-Transport-Security را به هدر اولین responseی که توسط مرورگر دریافت می‌شود اضافه کند:

Strict-Transport-Security: max-age=31536000

بنابراین مرورگر وب‌سایت را درون یک لیست internal به مدت یکسال (مقدار max-age) نگهداری خواهد کرد؛ در طول این زمان به هیچ درخواست ناامنی اجازه داده نخواهد شد. به این قابلیت HSTS گفته می‌شود. البته ASP.NET Core به صورت توکار روشی را جهت اضافه کردن این هدر ارائه نداده است؛ اما می‌توانیم خودمان یک Middleware سفارشی را به pipeline اضافه کنیم تا اینکار را برایمان انجام دهد:

namespace testingSSL.Middleware
{
    public class HstsMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        public HstsMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public Task Invoke(HttpContext context)
        {
            if (!context.Request.IsHttps)
                return _next(context);

            if (IsLocalhost(context))
                return _next(context);

            context.Response.Headers.Add("Strict-Transport-Security", "max-age=31536000");

            return _next(context);
        }
        private bool IsLocalhost(HttpContext context)
        {
            return string.Equals(context.Request.Host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        }
    }
}


یا اینکه می‌توانیم از کتابخانه NWebSec استفاده کنیم:

$ dotnet add package NWebsec.AspNetCore.Middleware

برای استفاده از آن نیز خواهیم داشت:

app.UseHsts(h => h.MaxAge(days: 365));


اما هنوز یک مشکل وجود دارد؛ هنوز مشکل اولین درخواست را برطرف نکرده‌ایم. زیرا مرورگر برای دریافت این هدر نیاز به مراجعه به سایت دارد. برای حل این مشکل می‌توانید آدرس وب‌سایت خود را در سایت hstspreload ثبت کنید، سپس متد PreLoad را به کد فوق اضافه کنید:

app.UseHsts(h => h.MaxAge(days: 365).Preload());

در اینحالت حتی اگر کسی به وب‌سایت شما مراجعه نکند، مرورگر می‌داند که باید از HTTPS استفاده کند. زیرا این لیست به صورت توکار درون مرورگر تعبیه شده‌است. بنابراین در این‌حالت مطمئن خواهیم شد که تمامی connectionها به سایت‌مان امن می‌باشند.


دریافت کدهای مطلب جاری (+)