مطالب
C# 8.0 - پیشنیاز و روش راه اندازی
پیشنیاز کار با C# 8.0

هرچند بسیاری از قابلیت‌های C# 8.0 در خود کامپایلر #C پیاده سازی شده‌اند، اما برای مثال قابلیتی مانند «پیاده سازی پیش‌فرض اینترفیس‌ها» نیاز به یک runtime جدید دارد که به همراه NET Core 3.0. ارائه می‌شود. بنابراین NET Full 4x. شاهد پیاده سازی C# 8.0 نخواهد بود. همچنین یک سری از قابلیت‌های C# 8.0 وابسته‌ی به NET Standard 2.1. و  netcoreapp3.0  هستند؛ مانند نوع‌های جدید System.IAsyncDisposable و یا System.Range. به همین جهت است که برای کار با C# 8.0، حتما نیاز به نصب NET Core 3.0. نیز می‌باشد و به روز رسانی کامپایلر #C کافی نیست.


چه نگارش‌هایی از Visual Studio از NET Core 3.0. پشتیبانی می‌کنند؟

مطابق مستندات رسمی موجود، یک چنین جدولی در مورد نگارش‌های مختلف NET Core. و نگارش‌های ویژوال استودیوهایی از که از آن‌ها پشتیبانی می‌کنند، وجود دارد:

.NET Core SDK .NET Core Runtime Compatible Visual Studio MSBuild Notes
2.1.5nn 2.1 2017 15 Installed as part of VS 2017 version 15.9
2.1.6nn 2.1 2019 16 Installed as part of VS 2019
2.2.1nn 2.2 2017 15 Installed manually
2.2.2nn 2.2 2019 16 Installed as part of VS 2019
3.0.1nn 3.0 (Preview) 2019 16 Installed manually

بنابراین فقط VS 2019 است که قابلیت پشتیبانی از NET Core 3.0. را دارد. به همین جهت اگر قصد دارید با ویژوال استودیو کار کنید، نصب VS 2019 برای کار با C# 8.0 الزامی است.


فعالسازی C# 8.0 در ویژوال استودیو 2019

در زمان نگارش این مطلب، NET Core 3.0. در حالت پیش‌نمایش، ارائه شده‌است. به همین جهت جزء یکپارچه‌ی VS 2019 محسوب نشده و باید جداگانه نصب شود:


- برای این منظور ابتدا نیاز است آخرین نگارش NET Core 3.0 SDK. را دریافت و نصب کنید.
- سپس از منوی Tools | Options، گزینه‌ی Projects and Solutions را انتخاب و در ادامه گزینه‌ی Use previews of the .NET Core SDK را انتخاب کنید.
- پس از آن، این SDK جدید NET Core. به صورت زیر قابل انتخاب خواهد بود:


البته انتخاب شماره SDK صحیح به تنهایی برای کار با C# 8.0 کافی نیست؛ بلکه باید شماره‌ی زبان مورد استفاده را نیز صریحا انتخاب کرد:


برای اینکار بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Properties آن‌را انتخاب کنید. سپس در اینجا در برگه‌ی Build، بر روی دکمه‌ی Advanced کلیک کنید تا بتوان شماره نگارش زبان را مطابق تصویر فوق انتخاب کرد. در اینجا بجای C# 8.0 (beta)، گزینه‌ی unsupported preview را نیز می‌توانید انتخاب کنید.

یک نکته: خلاصه‌ی تمام این مراحل، منوها و تصاویر، همان تنظیمات فایل csproj است که در ادامه بررسی می‌کنیم.


فعالسازی C# 8.0 در VSCode

مدت‌ها است که برای کار با NET Core. نیازی به استفاده‌ی از نگارش کامل ویژوال استودیو نیست. همینقدر که VSCode را به همراه افزونه‌ی #C آن نصب کرده باشید، می‌توانید برنامه‌های مبتنی بر NET Core. را بر روی سیستم عامل‌های مختلفی که NET Core SDK. بر روی آن‌ها نصب شده‌است، توسعه دهید.
پشتیبانی ابتدایی از C# 8.0، با نگارش v1.18.0 افزونه‌ی #C مخصوص VSCode ارائه شد. بنابراین هم اکنون اگر آخرین نگارش آن‌را نصب کرده باشید، امکان کار با پروژه‌های NET Core 3.0 و C# 8.0 را نیز دارید.
بنابراین در اینجا به صورت خلاصه:
- ابتدا باید NET Core 3.0 SDK. را به صورت جداگانه‌ای دریافت و نصب کنید.
- سپس آخرین نگارش افزونه‌ی #C مخصوص VSCode را نیز نصب کنید.
- در آخر، یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و در خط فرمان دستور dotnet new console را صادر کنید. این دستور بر اساس آخرین شماره نگارش SDK نصب شده، یک پروژه‌ی جدید کنسول را ایجاد می‌کند که ساختار فایل csproj آن به صورت زیر است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
همانطور که مشاهده می‌کنید، TargetFramework را به آخرین SDK نصب شده، تنظیم کرده‌است (معادل دومین تصویر این مطلب). مرحله‌ی بعد، تنظیم شماره نگارش زبان آن است. برای این منظور یکی از دو حالت زیر را می‌توان انتخاب کرد:
- یا معادل همان گزینه‌ی unsupported preview در تصویر سوم این مطلب:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> 
   <PropertyGroup> 
      <OutputType>Exe</OutputType> 
      <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> 
      <LangVersion>preview</LangVersion> 
   </PropertyGroup>
 </Project>
- و یا تعیین صریح شماره نگارش C# 8.0 (beta) به صورت زیر:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> 
   <PropertyGroup> 
      <OutputType>Exe</OutputType> 
      <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> 
      <LangVersion>8.0</LangVersion> 
   </PropertyGroup>
</Project>

یک نکته: در اینجا نمی‌توان LangVersion را به latest تنظیم کرد؛ چون C# 8.0 هنوز در مرحله‌ی بتا است. زمانیکه از مرحله‌ی بتا خارج شد، مقدار پیش‌فرض آن دقیقا latest خواهد بود و ذکر صریح آن غیر ضروری است. انتخاب latest در اینجا به latest minor version یا همان نگارش C# 7.3 فعلی (آخرین نگارش پایدار زبان #C در زمان نگارش این مطلب) اشاره می‌کند.



Rider و پشتیبانی از C# 8.0

Rider 2019.1 نیز به همراه پشتیبانی از C# 8.0 ارائه شده‌است و می‌تواند گزینه‌ی مطلوب دیگری برای توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر NET Core. باشد.


نصب NET Core 3.0 SDK. و عدم اجرای برنامه‌های پیشین

یکی از مزایای کار با NET Core.، امکان نصب چندین نوع مختلف SDK آن، به موازت هم است؛ بدون اینکه بر روی یکدیگر تاثیری بگذارند. البته این نکته را باید درنظر داشت که برنامه‌های NET Core. بدون وجود فایل مخصوص global.json در پوشه‌ی ریشه‌ی آن‌ها، همواره از آخرین نگارش SDK نصب شده، برای اجرا استفاده خواهند کرد. اگر این مورد بر روی کار شما تاثیرگذار است، می‌توانید شماره SDK مورد استفاده‌ی برنامه‌ی خود را قفل کنید، تا SDKهای جدید نصب شده، به عنوان SDK پیش‌فرض برنامه‌های پیشین، انتخاب نشوند. بنابراین ابتدا لیست SDKهای نصب شده را با دستور زیر پیدا کنید:
> dotnet --list-sdks
سپس برای پروژه‌های قدیمی خود که فعلا قصد به روز رسانی آن‌ها را ندارید، یک فایل global.json را به صورت زیر‌، در ریشه‌ی پروژه تولید کنید:
> dotnet new globaljson --sdk-version 2.2.300
> type global.json
در اینجا 2.2.300 یکی از شماره‌هایی است که توسط دستور dotnet --list-sdks یافته‌اید و پروژه‌ی قبلی شما بر اساس آن کار می‌کند.
مطالب
راهنمای گام به گام انتقال پروژه از MVC 5 به MVC 6
با اینکه چند ماهی از انتشار نسخه‌های مختلف ASP.NET 5 و MVC 6 می‌گذرد و مطالب زیادی هم در همین سایت در مورد ویژگی‌ها و امکانات جدید آن قرار داده شده، اما شاید افرادی هم باشند که مانند من از تغییرات زیادی که در ساختار پروژه‌ها در MVC 6 به وجود آمده این ترس را داشته باشند که مهاجرت به آن، کار سخت و زمانبری است و ترجیح می‌دهند که پروژه‌های قدیمی خود را به همان حالت حفظ کنند و همین امر باعث شده که از لذت امکانات جدید و فوق العاده‌ی ASP.NET 5 محروم بمانند. خب باید بگویم که من این کار را برای پروژه‌ی خودم انجام دادم و پیچیدگی زیادی ندارد. در ادامه سعی می‌کنم، گام به گام مراحلی را که طی کرده‌ام خدمتتان عرض کنم و تجربیاتی را که در این بین کسب نموده‌ام، در اختیارتان قرار دهم.

شما برای این کار باید چند مرحله را انجام دهید:

مرحله‌ی اول: یک پروژه‌ی جدید بسازید

در ویژوال 2015 یک پروژه‌ی جدید را از نوع ASP.NET Web Application ایجاد نمایید. نام دلخواهی را قرار داده و در قسمت بعد ASP.NET 5 Empty template را انتخاب نمایید. پروژه را اجرا کنید تا از صحت و درستی آن مطمئن شوید.
نکته: برای اینکار می‌توانید پروژه را از نوع ASP.NET 5 Web Application نیز انتخاب نمایید و مراحل کوتاه‌تری را طی نمایید. اما راه اندازی دستی قسمت‌های مختلف پروژه برای یکبار، به درک بهتر ساختار آن کمک زیادی می‌کند. از طرفی کار کردن بر روی یک پروژه‌ی تمیز و خالی، برای انتقال داده‌های مورد نیاز از یک پروژه‌ی دیگر، از بروز خطاهای پیش بینی نشده و تداخل‌های احتمالی نیز جلوگیری می‌کند.

مرحله‌ی دوم: اعمال تنظیمات جهت استفاده‌ی از MVC

همان طور که مشاهده می‌کنید در این پروژه دیگر خبری از web.config نیست. اما نگران نباشید، امکان اعمال تنظیمات، باز هم وجود دارد و فقط به فایل‌های json منتقل شده‌اند که project.json هم یکی از آن‌هاست. برای استفاده‌ی از Microsoft.AspNet.Mvc فقط کافی است فایل project.json را باز کنید و در قسمت "dependencies" پکیج "Microsoft.AspNet.Mvc" را به آن اضافه نمایید تا به صورت خودکار دانلود و به پروژه اضافه گردد.

"dependencies": {
    "Microsoft.AspNet.Server.IIS": "1.0.0-beta5",
    "Microsoft.AspNet.Server.WebListener": "1.0.0-beta5",
    "Microsoft.AspNet.Mvc": "6.0.0-beta5"
  },
همان طور که می‌بینید خبری از فایل Global.asax و همچنین فایل‌های موجود در پوشه‌ی App_Start هم نیست. خب در عوض Routing به فایل startup.cs منتقل شده است. این فایل را باز کنید و دو تغییر زیر را در آن انجام دهید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
      services.AddMvc();
}

public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
     app.UseMvc(routes =>
     {
            routes.MapRoute(
                    name: "default",
                    template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
       });
}
تنها کاری که در این مرحله می‌ماند، ایجاد یک view و controller تستی در پروژه است تا کار را تا همین‌جا تست کنید. سپس دو پوشه‌ی Controllers و Views را اضافه کنید. یک کنترلر جدید را به نام HomeController به پوشه‌ی Controller و سپس متناسب با آن یک پوشه‌ی جدید را به نام Home در پوشه‌ی Views اضافه نمایید. در آخر هم یک View به نام Index در مسیر Views/Home اضافه نمایید و داخل آن را به صورت زیر قرار دهید:
<h1>My First MVC6 Website!</h1>
دقت کنید ساختار پروژه تا به اینجای کار به شکل زیر خواهد شد:


برنامه را اجرا کنید تا خروجی مورد انتظار را مشاهده نمایید.


مرحله‌ی سوم: انتقال فایل‌های پروژه‌ی قبلی به پروژه‌ی جدید

خب زمان انتقال فایل‌ها فرا رسیده است. برای این منظور باید تمام فایل‌های client-side، شامل استایل‌ها و فایل‌های js و نیز فایل‌های موجود در پوشه‌های model و view و controller، به پروژه‌ی جدید منتقل شوند. بهتر است تمام فایل‌ها را با هم انتقال ندهید. با یک فایل سبک شروع کنید. در صورت موفقیت آمیز بودن بقیه را هم منتقل کنید. به عنوان مثال می‌توانید از کنترلر Home شروع کنید که معمولا اکشن‌های Contact و About را دارا هستند. تمام محتویات این کنترلر را انتقال دهید و به این نکته نیز توجه داشته باشید که خروجی تمامی این اکشن‌ها در MVC 5 از نوع ActionResult است؛ ولی در MVC6 به IActionResult تغییر می‌کند. اما چندان هم مهم نیست؛ چرا که با ActionResult هم مشکلی نخواهد داشت.
View‌های مربوط به این controller را نیز به پوشه‌ی Views/Home منتقل نمایید و پروژه را بار دیگر اجرا نمایید. حال باید نمایی از محتوای این فایل‌ها بدون اعمال استایل‌ها را مشاهده نمایید.
همان طور که می‌دانیم MVC 5 برای استایل صفحات خود از bootstrap استفاده می‌کند و فایل‌های مورد نیاز آن در پوشه‌های Content و Script -که در root سایت موجود هستند- قرار دارند و نیز ارجاع به این فایل‌ها در Layout.cshtml_ قرار دارد. اما در MVC 6 قضیه کمی متفاوت و البته بهتر شده است. در MVC 6 تمام فایل‌های client-side شامل css و js در پوشه‌ی wwwroot قرار دارند و ما می‌تواینم فایل‌های bootstrap و غیره را از پروژه‌ی خود، به این مکان کپی نماییم. ولی روش بهتر، استفاده از ابزارهای bower و gulp برای این کار است. همان طور که میدانید bower یک package manager برای نصب، به روزرسانی و مدیریت کتابخانه‌های سمت کلاینت و gulp نیز یک task runner برای انجام کارهای مختلف از قبیل script minification و ... در سمت کلاینت است. gulp و bower به طور تو کار در ویژوال 2015 پشتیبانی می‌شوند و حتی اگر پروژه‌ی خود را از نوع ASP.NET 5 Web Application انتخاب کرده باشید، به صورت پیش فرض از آنها استفاده می‌کند.
در اینجا برای استفاده، ابتدا یک فایل از نوع Bower JSON Configuration را به root پروژه اضافه کرده و آن را bower.json بنامید و در خاصیت "dependencies" آن bootstrap, jquery,  jquery-validation, jquery-validation-unobtrusive را اضافه نمایید.

نکته: من در این قسمت، در restore کردن پکیج‌ها با استفاده از bower، با خطای زیر مواجه شدم:

visual 2015 ECMDERR Failed to execute "git ls-remote --tags --heads git://github.com/jquery/jquery.git", exit code of #-532462766

من از نسخه‌ی Visual Studio 2015 Update 1 CTP استفاده می‌کنم، ولی ظاهرا این مشکل در نسخه‌های دیگر هم وجود دارد و فایل bower.cmd ویژوال به درستی کار نمی‌کند. من برای حل این مشکل، ابتدا git را نصب کردم و در تنظیمات bower، مسیر پیش فرض ویژال رو به مسیر نصب git تغییر دادم. یعنی در پروژه بر روی پوشه‌ی Bower کلیک راست و configure external tools را انتخاب کردم و تیک $(DevEnvDir)\Extensions\Microsoft\Web Tools\External\git را برداشته و در عوض مسیر پیش فرض خودم یعنی C:\Program Files\Git\bin را اضافه کردم. 

اگر راه درست و اصولی‌تری برای حل این مشکل وجود دارد ممنون می‌شوم دوستان راهنمایی بفرمایند.

خب بعد از اضافه کردن خاصیت dependencies و پکیج‌های مورد نیاز، خاصیت exportsOverride را نیز مانند نمونه به فایل bower.json اضافه نمایید.

{
  "name": "ASP.NET",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "3.3.6",
    "jquery": "2.1.4",
    "jquery-validation": "1.14.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.4"
  },
  "exportsOverride": {
    "bootstrap": {
      "js": "dist/js/*.*",
      "css": "dist/css/*.*",
      "fonts": "dist/fonts/*.*"
    },

    "jquery": {
      "": "jquery.{js,min.js,min.map}"
    },
    "jquery-validation": {
      "": "jquery.validate.js"
    },
    "jquery-validation-unobtrusive": {
      "": "jquery.validate.unobtrusive.{js,min.js}"
    }
  }
}
Bower به صورت خودکار پکیج‌ها و وابستگی‌های آن‌ها را دانلود می‌کند، ولی توجه نمایید که هنوز فایل‌ها در پوشه‌ی wwwroot قرار نگرفته‌اند و قابل استفاده نیستند. پس باید از gulp کمک بگیریم تا این فایل‌ها را پردازش و در wwwroot قرار دهد. برای نصب gulp در پروژه، یک فایل NPM configuration به پروژه اضافه می‌کنیم و آن را package.json می‌نامیم. خاصیت "devDependencies" آن را همانند زیر تکمیل می‌کنیم:
"devDependencies": {
    "gulp": "3.9.0",
    "rimraf": "2.4.4",
    "gulp-concat": "2.6.0"
  }
بعد از ذخیره‌ی تغییرات باید پوشه‌ی NPM را در مسیر Dependencies مشاهده نمایید که شامل gulp و بقیه پکیج‌ها باشد.

حال که از نصب بودن gulp در پروژه مطمئن هستید فایل تنظیمات آن یعنی یک فایل Gulp Configuration را به root پروژه اضافه نمایید و آن را Gulpfile.js بنامید. برای استفاده از bower باید تنظیمات gulp را به صورت زیر انجام دهید:
var gulp = require('gulp');
var rimraf = require('rimraf');

var paths = {
    bower: "./bower_components/",
    lib: "./wwwroot/lib/"
};

gulp.task('clean', function (callback) {
    rimraf(paths.lib, callback);
});

gulp.task('default', ['clean'], function () {
    var bower = {
        "bootstrap": "bootstrap/dist/**/*.{js,map,css,ttf,svg,woff,eot}",
        "jquery": "jquery/jquery*.{js,map}",
        "jquery-validation": "jquery-validation/jquery.validate.js",
        "jquery-validation-unobtrusive":
                "jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.js"
    };

    for (var destinationDir in bower) {
        gulp.src(paths.bower + bower[destinationDir])
                .pipe(gulp.dest(paths.lib + destinationDir));
    }
});
تنظیمات مورد نیاز برای استفاده‌ی از bower و gulp تمام شد. حال باید از این ابزارها برای مدیریت فایل‌های client-side خود استفاده نماییم. روی Gulpfile.js کلیک راست کرده و Task Runner Explorer را انتخاب نمایید. از پنجره‌ی سمت چپ روی default دوبار کلیک نمایید تا خروجی زیر نمایان شود.


اگر پردازش فوق با موفقیت و بدون خطا انجام شود، می‌توانید پکیج‌های ایجاد شده را در مسیر wwwroot/lib، مشاهده نمایید.


مرحله‌ی چهارم: ویرایش برخی از view ها

حال که پکیج‌های مورد نیاز پروژه، در پوشه‌ی wwwroot قرار گرفتند، باید view هایی که ارجاعی را به این فایل‌ها دارند، نیز ویرایش نماییم. یکی از این فایل‌ها Layout.cshtml_ است که در مسیر Views/Shared قرار دارد. این فایل را باز کرده و به جای متد ()Styles .Render از عنصر <link> برای لود کردن استایل‌های بوت استرپ و غیره استفاده نمایید.

<link rel="stylesheet" href="~/lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.css" />
<link rel="stylesheet" href="~/css/site.css" />
برای فایل‌های js نیز متد () Scripts.Render را با عنصر <script> جایگزین نمایید.
<script src="~/lib/jquery/dist/jquery.js"></script>
<script src="~/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.js"></script>


مرحله‌ی پنجم(اختیاری): جایگزین کردن متدهای Html helper با ساختار Tag Helper

یکی از ویژگی‌های جالب و مفید MVC 6 ساختار TagHalper ‌ها هستند که در واقع جایگزینی برای متدهای HtmlHelper و عملکردی مشابه به آنها دارند. البته استفاده از این ویژگی اجباری نیست ولی اگر تعداد ویوهای شما زیاد نیست و خواهان استفاده‌ی از این قابلیت در پروژه‌ی خود هستید، تنها کاری که باید انجام دهید، پیدا کردن HtmlHelper‌ها و جایگزینی آنها به صورت زیر می‌باشد: 

@Html.TextBoxFor(model => model.Name, new { style = "width: 100px" })
جایگزین شود با
<input asp-for="Name" style="width: 100px" />


نتیجه گیری
همان طور ملاحظه نمودید انتقال پروژه از ASP.NET MVC 5 به ASP.NET MVC 6 شامل انجام چند مرحله است و دشواری خاصی ندارد. عمده‌ی این تغییرات و پیچیدگی‌ها هم مربوط به انتقال فایل‌های client-side و نحوه‌ی کار با ابزارهای مدیریت پکیج می‌شود و البته تنظیماتی که در این بین باید انجام شوند. البته قسمت‌های دیگری مانند تنظیمات bundling و connection string نیز با MVC 5 تفاوت هایی دارد و کار با آن‌ها نیز بسیار ساده می‌باشد.

نظرات مطالب
بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS
یک نکته‌ی تکمیلی: پس از نصب NET Core Hosting Bundle. پیام «No .NET Core SDKs were detected» مشاهده می‌شود

با نصب NET Core Hosting Bundle.، هر دو بسته‌ی 32 بیتی و 64 بیتی آن بر روی سیستم نصب می‌شوند. در این حالت زمانیکه دستور dotnet --info را اجرا می‌کنیم، به صورت پیش‌فرض از مکان 32 بیتی خوانده و اجرا خواهد شد. به همین جهت نمی‌تواند آمار SDK صحیحی را که 64 بیتی است، ارائه دهد. برای رفع این مشکل این مسیر را طی کنید:
- Control Panel\All Control Panel Items\System (یا همان کلیک راست بر روی آیکن Computer و انتخاب گزینه‌ی Properties آن) و سپس انتخاب گزینه‌ی Advanced system settings.
- در دیالوگ System properties باز شده، در برگه‌ی Advanced آن، بر روی دکمه‌ی Environment variables کلیک کنید.
- در اینجا user variables و system variables را مشاهده می‌کنید. در هر دو قسمت یاد شده، سطر Path را انتخاب کرده و بر روی دکمه‌ی Edit کلیک کنید.
- در صفحه‌ی دیالوگ ویرایش Path، مسیر C:\Program Files\dotnet را به بالاتر از مسیر C:\Program Files (x86)\dotnet با کلیک بر روی دکمه‌ی Move up، انتقال دهید:


به این صورت اینبار دستور dotnet --info شما از مسیر 64 بیتی خوانده شده و دیگر پیام یافت نشدن SDK را مشاهده نخواهید کرد.
مطالب
استفاده از BroadcastChannel در جاوا اسکریپت

یکی از API ‌های کاربردی و جدید در دنیای وب، BroadcastChannel است که امکان ارسال اطلاعات بین window‌ها ، Tab‌ها و iframe‌های مختلف را که در یک دامنه هستند، فراهم می‌کند.  برای مثال اگر شما در مرورگری در پنجره‌های مختلف یک سایت را باز کرده باشید، با تغییر در یکی از این پنجره‌ها، قادر خواهید بود سایر پنجر‌ها را هم مطلع کنید تا در صورت نیاز، مجددا بارگذاری شوند. 


چرا از این API استفاده کنیم؟ 

یکی از وب سایت‌های مورد علاقه‌ی خود را در مرورگر باز کنید. مثلا یوتیوب و لاگین کنید. حالا در پنجره‌ی جدیدی، همین وب سایت را مجددا باز کرده و لاگین کنید. حالا در یکی از پنجره‌ها، از یوتیوب Logout کنید. خب شما حالا در یکی از پنجره‌ها لاگین هستید و در یکی دیگر Logout کرده‌اید. حالا پنجره‌های مرورگر شما دارای دو وضعیت متفاوت هستند. Logged-in در برابر Logged-out و این گاهی باعث دردسر خواهد شد.

این وضعیت حتی میتواند باعث خطرهای امنیتی نیز بشود. تصور کنید که کاربری در یک فضای عمومی مثل یک کافی شاپ وارد سایت شما شده‌است و داشبرد مخصوص به خود را باز کرده‌است. بنا به دلایلی کاربر قصد ترک محل را کرده و طبیعتا از برنامه شما Logout خواهد کرد . در این حالت اگر این کاربر برنامه شما را در صفحات مختلف مرورگر باز کرده باشد و لاگین نیز کرده باشد، هر کسی که بعد از او قصد استفاده از این کامپیوتر را داشته باشد ،  میتواند به اطلاعات کاربر مورد نظر در آن صفحات دسترسی پیدا کند؛ چه این اطلاعات روی صفحه باشد و چه مثلا اطلاعات یک JWT token.  چون کاربر فراموش کرده در صفحات دیگر هم Logout کند.


کد نویسی BroadcastChannel API 

در نگاه اول، استفاده از این API  ممکن است سخت به نظر برسد؛ ولی در واقع خیلی راحت است. برای نمونه قطعه کد زیر را درنظر بگیرید: 

<!DOCTYPE html>
<body>
  <!-- The title will change to greet the user -->
  <h1 id="title">Hey</h1>
  <input id="name-field" placeholder="Enter Your Name"/>
</body>
<script>
var bc = new BroadcastChannel('gator_channel');
(()=>{
  const title = document.getElementById('title');
  const nameField = document.getElementById('name-field');
  const setTitle = (userName) => {
    title.innerHTML = 'Hey ' + userName;
  }
  bc.onmessage = (messageEvent) => {
    // If our broadcast message is 'update_title' then get the new title from localStorage
    if (messageEvent.data === 'update_title') {
      // localStorage is domain specific so when it changes in one window it changes in the other
      setTitle(localStorage.getItem('title'));
    }
  }

  // When the page loads check if the title is in our localStorage
  if (localStorage.getItem('title')) {
    setTitle(localStorage.getItem('title'));
  } else {
    setTitle('please tell us your name');
  }
  nameField.onchange = (e) => {
    const inputValue = e.target.value;
    // In the localStorage we set title to the user's input
    localStorage.setItem('title', inputValue);
    // Update the title on the current page
    setTitle(inputValue);
    // Tell the other pages to update the title
    bc.postMessage('update_title');
  }
})()
</script>

این کد شامل یک Input باکس و یک title است. وقتی کاربر نام خود را در Input باکس وارد می‌کند، برنامه آن را در Localstorage با کلیدی به نام userName ذخیره می‌کند و بعد title صفحه جاری را به سلام + userName تغییر می‌دهد. مثلا اگر کاربر در Input باکس، عبارت بابک را وارد کند، title صفحه به سلام بابک تغییر داده میشود.

بدون BroadcastChannel، چنانچه کاربر در پنجره‌های مختلف مرورگر، برنامه را باز کرده باشد، تغییری در Title آن صفحات داده نخواهد شد؛ مگر اینکه مجددا توسط کاربر بارگذاری شود. 

در کد فوق ما یک وهله از BroadcastChannel را به نام gator_channel ایجاد کرده‌ایم و بعد onmessage را مساوی متدی با یک آرگومان جهت دریافت پیام قرار داده‌ایم. در این متد چک شده که اگر نام پیام، مساوی update_title باشد، متغیر ذخیره شده‌ی در LocalStorage خوانده شود.

هربار که متد postMessage ، از BroadcastChannel را فراخوانی میکنیم، این متد، باعث اجرای متد onmessage در سایر پنجره‌ها می‌شود. پس اگر در پنجره‌ی جاری در Input باکس، کلمه فرهاد را بنویسیم، متد bc.postMessage('update_title') در پنجره جاری اجرا شده و باعث اجرای متد onmessage در سایر پنجره‌هایی که سایتمان در آن باز است میشود.


این API در چه حالت‌هایی کار میکند

برخلاف سایر API‌ها مثل window.postMessage، شما لازم نیست چیزی در مورد اینکه چند تا صفحه از سایتتان بر روی مرورگر جاری باز شده را بدانید. (توجه کنید که روی عبارت «مرورگر جاری» تاکید میکنم. چون اگر برنامه روی دو مرورگر مثلا Chrome و Firefox به صورت همزمان باز باشد، این API فقط روی صفحات باز مرورگر جاری فراخوانی خواهد شد و نه مرورگر دوم؛ توضیحات بیشتر در ادامه داده شده است)

BroadcastChannel فقط روی مرورگر جاری و صفحاتی از یک دامنه، اجرا خواهد شد. این به این معنا است که شما می‌توانید پیام‌هایتان را از دامنه مثلا : https://alligator.io به دامنه https://alligator.io/js/broadcast_channels ارسال کنید. تنها نکته‌ای که لازم است تا رعایت شود این است که آبجکت BroadcastChannel در هر دو صفحه، از یک نام برای channel استفاده کرده باشند:

const bc = new BroadcastChannel('alligator_channel');
bc.onmessage = (eventMessage) => {
  // do something different on each page
}


در حالتهای زیر این API کار نخواهد کرد:

هاست‌های متفاوت:

https://alligator.io 

https://www.aligator.io

پورت‌های متفاوت:

https://alligator.io 

https://alligator.io :8080

پروتکل‌های متفاوت:

https://alligator.io 

http://alligator.io 

و یا برای مثال اگر مثلا در مرورگر Chrome یکی از صفحات به صورت Incognito باز شده باشد.


سازگاری این API با مرورگرهای مختلف

با توجه به اطلاعات سایت caniuse.com، این API در 75.6% مرورگرها پشتیبانی میشود. ولی مرورگرهای Safari و Internet Explorer از این API پشتیبانی نمی‌کنند. همچنین امکان استفاده از این API توسط کتابخانه sysend.js نیز فراهم شده‌است.


چه نوع پیامهایی را می‌توانید به کمک این API ارسال کنید

  • تمامی تایپ‌ها (Boolean,Null, Undefined,Number,BigInt, String) به غیر از symbol
  • آبجکتهای Boolean و String
  • Dates
  • Regular Expressions
  • Blobs
  • Files, File Lists
  • Array Buffer, ArrayBufferViews
  • ImageBitmaps, ImageDates
  • Arrays,Objects,Maps and Sets
در صورت ارسال تایپی از نوع symbol، با خطایی در سمت ارسال کننده مواجه خواهید شد.

قطعه کد زیر، بجای string، یک object را ارسال می‌کند:

bc.onmessage = (messageEvent) => {
  const data = messageEvent.data
  // If our broadcast message is 'update_title' then get the new title from localStorage
  switch (data.type) {
    case 'update_title':
      if (data.title){
        setTitle(data.title);
      }
      else
        setTitle(localStorage.getItem('title'));
      break
    default:
      console.log('we received a message')
  }
};
// ... Skipping Code
bc.postMessage({type: 'update_title', title: inputValue});


چه کارهایی را میتوانید به کمک این API انجام دهید

چیزهای زیادی را میتوان مجسم کرد. محتمل‌ترین گزینه، به اشتراک گذاری state جاری برنامه است. برای مثال اگه از کتابخانه‌های flux یا redux برای مدیریت state برنامه استفاده می‌کنید، به کمک این API می‌توانید state جاری را در تمامی صفحات باز برنامه، بروز رسانی کنید. حتی می‌توانید به چیزی شبیه به machine state فکر کنید.

یا مثلا آخرین وضعیت سبد خرید کالای مشتری و یا موجودی کالاها، در یک سایت خرید آنلاین. همچنین به اشتراک گذاری فایلهای حجیم مثل عکس و غیره جهت جلوگیری از دانلود مجدد آن‌‌ها در سایر صفحات.

به کمک دستور ()bc.close در هر زمانی میتوانید channel باز شده را ببندید و مجددا بسته به وضعیت برنامه، آن را باز کنید.

نظرات اشتراک‌ها
روش کاهش چشمگیر میزان مصرف اینترنت ویندوز 8
بهتر هست و امن‌تر. در کل اگر این سرویس‌ها در حال اجرا نباشند یا دستورات فوق با دسترسی مدیریتی اجرا نشوند، چنین خطایی را دریافت خواهید کرد. این دستور دو کار ذیل را انجام می‌دهد:
- غیرفعال کردن سرویس دانلودهای ویندوز:

- غیرفعال کردن سرویس آپدیت ویندوز:

هر دو مورد را دستی هم می‌توانید غیرفعال کنید. در قسمت run ویندوز بنویسید services.msc و سپس enter. سپس دو سرویس فوق را یافته، آن‌ها را ابتدا stop و بعد disable کنید.
نظرات مطالب
افزونه نویسی برای مرورگرها : فایرفاکس : قسمت اول
همینطور که در بالا گفتیم:
بعد از اینکه به کنسول آن وارد شدید، کلمه cfx را در آن تایپ کنید تا راهنمای دستورات و سوییچ‌های آن‌ها نمایش داده شوند. از این ابزار میتوان برای راه اندازی فایرفاکس و اجرای افزونه بر روی آن، پکیج کردن افزونه، دیدن مستندات و آزمون‌های واحد استفاده کرد.

از دستور زیر در مسیر دایرکتوری افزونه برای اجرا و تست افزونه استفاده می‌کنیم:
cfx run

انتهای مطلب قسمت دوم برای اجرا و بسته بندی افزونه این مورد رو توضیح دادیم.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای واردکردن(Import) فایل کلید
- برای کامپایل کردن سورس، نیازی به فایل pfx ندارید. راحت حذفش کنید و همچنین در قسمت خواص پروژه هم این فایل رو حذف کنید.
- راه دوم:
دستور زیر را  در خط فرمان VS.NET وارد کنید (البته run as admin فراموش نشود و فرمان باید در همان پوشه‌ای که فایل pfx هست اجرا شود):
sn -i key.pfx VS_KEY_2B6952079A0469C6
- راه سوم:
افزونه VSCommands را نصب کنید. دقیقا جایی که خطای فوق ظاهر می‌شود، کلیک راست کرده و گزینه apply fix را انتخاب کنید. همان راه دوم را به صورت خودکار اعمال می‌کند.


مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش هشتم)
در الگوهایی که به عنوان واسط بین اپلیکیشن و دیتابیس تعریف میکنیم نام دو الگوی Repository و Unit of work به چشم میخورد. در این سایت بارها این مباحث به صورت گفتمان و مقالات تکرار شده‌اند و میدانیم که این الگوها کمک شایانی برای بالا بردن کارآیی برنامه، عدم تکرار کد، قابلیت استفاده مجدد و راحتی کار برای آزمون‌های واحد و چهارچوب‌های تقلید میکنند.

Unit of Work یا الگوی کار در واقع یک الگو، جهت جمع آوری عملیات کار با دیتابیس است که همه عملیات را تحت یک تراکنش به سمت دیتابیس ارسال میکند تا مبحث Atomic بودن عملیات، به مرحله اجرا گذاشته شود. در صورتیکه یکی از عملیات با نقص یا خطایی روبرو شود، کل عملیات Roll back یا برگشت میخورد. از آنجا که دیتابیس‌های معدودی چون Ravendb این مراحل را تا حدی پیاده سازی میکنند نباید از مونگو هم چنین انتظاری نداشته باشید. مونگو برخورد تراکنشی یا اتمیک ندارد؛ پس پیاده سازی الگوی واحد کاری تاثیری بر روی روند کاری آن ندارد. هر چند تعدادی مثال بدین شکل پیاده شده‌اند، ولی در عمل حقیقی نیستند و تنها یک حرکت مشابه داشته‌اند.

ولی الگوی repository  برای پرهیز از تکرار کد، قابلیت به روزرسانی کد و همچنین عملیاتی چون آزمون‌های واحد و چهارچوب تقلید به کار میرود. وابستگی بین اشیاء را کاهش داده و باعث ایجاد یک کد با دوام‌تر میگردد.

ابتدا قبل از هر چیزی نیاز است تا اتصالات یا ساخت کانکشن به سرور و همچنین دریافت دیتابیس مورد نظر را در قالب یک کلاس تعریف نماییم. نام آن را MongoDbContext میگذارم:
   public class MongoDbContext : IMongoDbContext
    {
        public const string DatabaseName = "MongoDbTest";

        private static readonly IMongoClient _client;
        private static readonly IMongoDatabase Database;

        static MongoDbContext()
        {
            _client = new MongoClient();
            Database = _client.GetDatabase(DatabaseName);
        }

        public IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return Database.GetCollection<TEntity>(typeof(TEntity).Name.ToLower() + "s");
        }
    }
در حالت بالا شما میتوانید در سازنده کلاس اتصال را برقرار کرده و دیتابیس را دریافت نمایید و از متد GetCollection در سطوح بالاتر، نوع کالکشن درخواستی خود را اعلام کنید. اگر به خط اول کلاس دقت نمایید میبینید که ما از اینترفیسی به نام IMongoDbContext که شامل خطوط زیر میباشد استفاده کردیم و دلیل استفاده این است که اگر قرار باشد از کلاس کانتکست، در کلاس‌های repository استفاده شود، ایجاد وابستگی میکند. چرا که معلوم نیست این کانتکست دقیقا چیست و از کجا آمده است و در آزمون واحد و همچنین تقلید دست ما را می‌بندد و الگوی repository را مردود اعلام میکند. پس از این حیث یک اینترفیس با محتوای زیر تولید کرده‌ایم که از این پس از آن در کدها استفاده میکنیم و پر کردن این اینترفیس‌ها را از طریق تزریق وابستگی‌ها در حالت Constructor Injection که ساده‌ترین نوع آن است انجام میدهیم:
public interface IMongoDbContext
    {    
        IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>();
    }
در صورتیکه دوست دارید محتوای‌های دیگری را چون کانکشن استرینگ و .. نیز در اینجا بگنجانید، به عهده خود شماست. تنها نیاز به تغییراتی کوچک است.
در مرحله بعد یک IMongoDbRepositry ساخته و محتوای آن را به شکل زیر پر میکنیم:
public interface IMongoDbRepository
{
Task<List<TEntity>> GetMany<TEntity>(FilterDefinition<TEntity> filter) where TEntity : class, new();
}
در اینجا کلاس‌ها را از نوع جنریک تعریف میکنیم تا کاربر بتواند هر نوع کلاسی را که نیاز دارد، به سمت این مخزن ارسال کند. در پیاده سازی هم به شکل زیر آن را تعریف میکنیم:
public class MongoRepository : IMongoDbRepository
    {

        private IMongoDbContext _mongoDbContext ;
        public MongoRepository(IMongoDbContext mongoDbContext)
        {
            _mongoDbContext = mongoDbContext;
        }
 public async Task<List<TEntity>> GetMany<TEntity>(FilterDefinition<TEntity> filter) where TEntity : class, new()
        {            
                var collection = GetCollection<TEntity>();
                var entities = await collection.Find(filter).ToListAsync();                
                return entities;
        }

 private IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return _mongoDbContext.GetCollection<TEntity>();
        } 
 }
همانطور که می‌بینید در ابتدا در سازنده از طریق یک کتابخانه‌ی تزریق وابستگی‌ها (که در اینجا من از Structure map استفاده کرده‌ام) شیء ImongoDbContext را مقدار دهی میکنیم. الان اگر در اینجا بجای تعریف اینترفیس، از همان کلاس مستقیما استفاده میکردیم، بین دو لایه repository و context یک وابستگی ایجاد میشد. ولی در اینجا کانتکست میتواند هر چیزی باشد. بعد از آن به تعریف متد مورد نظر پرداخته‌ایم. البته با توجه به اینکه این تنها یک مثال است، بنده تنها یکی از این متدها را به عنوان نمونه نشان داده‌ام و میتوانید فایل‌های کامل آن را در انتهای مقاله دریافت نمایید. همانطور که مشاهده میکنیم، متدها به صورت غیرهمزمان نوشته شده‌اند که باعث مقیاس پذیری برنامه میشوند و در اینجا از متدهای همزمان استفاده نکرده‌ایم؛ چرا که افرادی که از دیتابیس‌های غیر رابطه‌ای استفاده میکنند، نیاز به مقیاس پذیری بالایی دارند. به همین دلیل نیاز چندانی به استفاده از متدهای همزمان دیده نمیشود. ولی خودتان در صورت تمایل میتوانید آن‌ها را به اینترفیس اضافه کنید. در ضمن در کد بالا متد خصوصی را جهت دریافت کالکشن نوشته‌ایم تا دریافت کالکشن را در کدها، تا حدی خلاصه‌تر و شیواتر کنیم.

الگوی بالا در یک کنترلر به شرح زیر استفاده شده است:
 public class HomeController : Controller
    {
        private IMongoDbRepository _mongoDbRepository;

        public HomeController(IMongoDbRepository mongoDbRepository)
        {
            this._mongoDbRepository = mongoDbRepository;
        }
        // GET: Home
        public async Task<ActionResult> Index()
        {
            var filter = Builders<Resturant>.Filter.Gte("Capacity", 400);
            var c =await _mongoDbRepository.GetMany<Resturant>(filter);       
            return View(c);
        }
    }
در کد بالا رستورانهایی را که 400 نفر یا بیشتر ظرفیت پذیرایی دارند، واکشی کرده و در ویوو نشان میدهد. در اینجا الگوی repo، توسط تزریق وابستگی‌ها ساخته شده و کانتکست آن‌ها به همین شکل ساخته خواهد شد و در کل کنترلر، قابلیت استفاده را دارند.

  MongoRepository.zip
اشتراک‌ها
npm 6.10.3 منتشر شد

A new version has been released! This adds better support for GitLab shorthands via an update to hosted-git-info, and better error handling and reporting when users encounter EACCES on their cache folder.

To get it, run:

npm install -g npm 

npm 6.10.3 منتشر شد
اشتراک‌ها
ساخت داکیومنت تعاملی برای #C توسط Try .NET

Try .NET is an interactive documentation generator for .NET Core. 

Use Try .NET to create executable C# snippets for your websites or, interactive markdown files that users can run on their machine. 

Try .NET execute C# code in client side using Blazor and Web Assembly. 

https://github.com/dotnet/try 

ساخت داکیومنت تعاملی برای #C توسط Try .NET