مطالب
استفاده از SQL Loader در Oracle
فرض کنید شما یک فایل txt دارید، که درون آن مشخصات نام و نام خانوادگی یک یا چندین میلیون نفر وجود دارد،و از شما خواسته شده، که این اطلاعات را درون جداول مربوطه، در یک دیتابیس Oracle درج نمایید. برای انجام چنین کاری می‌توانید از SQL * Loader در Oracle استفاده نمایید. که بسیار ابزار قدرتمندی میباشد.
موارد ذیل را به ترتیب انجام می‌دهیم:
1- در ابتدا یک فایل متنی به نام  LoaderTable با پسوند txt ایجاد نمایید و مشخصات زیر را درون آن کپی کنید.
1,Ahmad,Mohammadi
2,Farhad,Farahmandkhah
3,Amin,Esapor
4,Reza,shayesteh
5,Maryam,Ebrahimi
6,Farnaz,Akrami    
در اینجا، چون هدف یادگیری می‌باشد،بنابراین تعداد رکوردهای زیادی در نظر گرفته نشده است،اما شما برای تست می‌توانید،هر تعداد رکورد را درون فایل خود قرار دهید.
 2-سپس جدولی با عنوان Testloader ایجاد می‌کنیم،که شامل سه فیلد میباشد1- شناسه 2-نام 3- نام خانوادگی، همانند Script زیر:
Create Table Testloader
(ID int,
FirstName varchar(255),
LastName Varchar(255))
3-در این مرحله فایلی به نام loader با پسوند ctl ایجاد می‌کنیم.درون فایل فوق،اطلاعات زیر را کپی و فایل خود را ذخیره نمایید:
LOAD DATA
INFILE 'c:\LoaderTable.txt'
Insert INTO TABLE Testloader
FIELDS TERMINATED BY ','
optionally enclosed by '"'
TRAILING NULLCOLS
(
ID,
FirstName,
LastName
)
خط  'INFILE 'c:\LoaderTable.txt بیانگر مسیر فایلی میباشد،که می‌خواهیم درون جدول درج نماییم.
خط ',' FIELDS TERMINATED BY بیانگر این مطلب می‌باشد که، بین مقادیر ستونها با کاما (,) جدا شده است. به عبارت دیگر، انتهای مقدار هر ستون به کاما ختم شده است.
خط '"' optionally enclosed by ، این دستور در این مثال کاربردی ندارد،اما مفهومش این است که، محتویاتی را که بین  یک کوتیشن محصور شده اند، به عنوان یک مقدار در نظر بگیرد.
برای درک دستورTRAILING NULLCOLS، مثالی می‌زنم، در جدول فرضی سه ستون داریم، که شامل شناسه،نام و نام خانوادگی است، حال فرض کنید، چنانچه مقادیر هریک از ستونها در فایل تهی یا خالی باشد، Oracle در زمان درج در جدول، آن رکورد را به عنوان Bad Data در فایلی به نام Bad فایل قرار می‌دهد و درون جدول درج نمی‌نماید، برای آنکه چنین مشکلی پیش نیاید، و در صورتی که، خالی بودن مقدار هریک از فیلد‌ها برای شما اهمیتی ندارد، با قرار دادن TRAILING NULLCOLS ، به Oracle می‌فهمانید، چنانچه رکوردی در فایل وجود داشته باشد، و یکی از مقادیر ستونهایش Null  یا خالی باشد، Oracle عملیات درج آن رکورد را ،در جدول انجام دهد.
4- در این مرحله برای درج محتویات، فایل LoaderTable به جدول Testloader خط فرمان زیر را دریک CMD ویندوز کپی نمایید و آن را اجرا کنید.
D:\>sqlldr userid=Username/Password@Servicename data='c:\LoaderTable.txt' control='c:\loader.ctl' log='c:\log.txt' bad='c:\logbad.bad'
به جای Username ، یوزر دیتابیس خود را درج نمایید، به جای Password ، کلمه عبور و به جای ServiceName، نام Servicename ارتباطی با دیتابیس Oracle را درج نمایید.
در پایان باید بگویم، SQL * Loader یک ابزار بسیار قدرتمند در Oracle محسوب می‌شود، و حالتهای بسیار پیشرفته ای در آن وجود دارد، قصد من در این مقاله فقط ،آشنایی و نحوه استفاده از چنین ابزاری بوده است، برای مطالعه بیشتر می‌توانید به دو سایت زیر مراجعه نمایید:
موفق باشید.
 
مطالب
React 16x - قسمت 27 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 2 - استخراج و نمایش اطلاعات JWT و خروج از سیستم
در قسمت قبل، در هر دو حالت ثبت نام یک کاربر جدید و همچنین ورود به سیستم، یک JSON Web Token را از سرور دریافت کرده و در local storage مرورگر، ذخیره کردیم. اکنون قصد داریم محتوای این توکن را استخراج کرده و از آن جهت نمایش اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، استفاده کنیم. همچنین کار بهبود کیفیت کدهایی را هم که تاکنون پیاده سازی کردیم، انجام خواهیم داد.


نگاهی به محتوای JSON Web Token تولیدی

اگر مطلب قسمت قبل را پیگیری کرده باشید، پس از لاگین، یک چنین خروجی را در کنسول توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد که همان return Ok(new { access_token = jwt }) دریافتی از سمت سرور است:


اکنون این رشته‌ی طولانی را در حافظه کپی کرده و سپس به سایت https://jwt.io/#debugger-io مراجعه و در قسمت دیباگر آن، این رشته‌ی طولانی را paste می‌کنیم تا آن‌را decode کند:


برای نمونه payload آن حاوی یک چنین اطلاعاتی است:
{
  "jti": "b2921057-32a4-fbb2-0c18-5889c1ab8e70",
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1576402824,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid N.",
  "DisplayName": "Vahid N.",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1576402824,
  "exp": 1576402944,
  "aud": "Any"
}
در اینجا یک‌سری از اطلاعات کاربر، مانند id ، name ، DisplayName و یا حتی role او درج شده‌است؛ به همراه تاریخ صدور (iat) و انقضای (exp) این token که به صورت Unix time format بیان می‌شوند. به هر کدام از این خواصی که در اینجا ذکر شده‌اند، یک user claim گفته می‌شود. به عبارتی، این token ادعا می‌کند (claims) که نقش کاربر وارد شده‌ی به سیستم، Admin است. برای بررسی صحت این ادعا نیز یک امضای دیجیتال (مشخص شده‌ی با رنگ آبی) را به همراه این توکن سه قسمتی (قسمت‌های مختلف آن، با 2 نقطه از هم جدا شده‌اند که در تصویر نیز با سه رنگ متمایز، مشخص است)، ارائه کرده‌است. به این معنا که اگر قسمتی از اطلاعات این توکن، در سمت کاربر دستکاری شود، دیگر در سمت سرور تعیین اعتبار مجدد نخواهد شد؛ چون نیاز به یک امضای دیجیتال جدید را دارد که کلیدهای خصوصی تولید آن، تنها در سمت سرور مهیا هستند و به سمت کلاینت ارسال نمی‌شوند.


استخراج اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از JSON Web Token دریافتی

همانطور که در payload توکن دریافتی از سرور نیز مشخص است، اطلاعات ارزشمندی از کاربر، به همراه آن ارائه شده‌اند و مزیت کار با آن، عدم نیاز به کوئری گرفتن مداوم از سرور و بانک اطلاعاتی، جهت دریافت مجدد این اطلاعات است. بنابراین اکنون در برنامه‌ی React خود، قصد داریم مشابه کاری را که سایت jwt.io انجام می‌دهد، پیاده سازی کرده و به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و برای مثال DisplayName را در Navbar نمایش دهیم. برای این منظور فایل app.js را گشوده و تغییرات زیر را به آن اعمال می‌کنیم:
- می‌خواهیم اطلاعات کاربر جاری را در state کامپوننت مرکزی App قرار دهیم. سپس زمانیکه کار رندر کامپوننت NavBar درج شده‌ی در متد رندر آن فرا می‌رسد، می‌توان این اطلاعات کاربر را به صورت props به آن ارسال کرد؛ و یا به هر کامپوننت دیگری در component tree برنامه.
- بنابراین ابتدا کامپوننت تابعی بدون حالت App را تبدیل به یک کلاس کامپوننت استاندارد مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component می‌کنیم. اکنون می‌توان state را نیز به آن اضافه کرد:
class App extends Component {
  state = {};
- سپس متد componentDidMount را به این کامپوننت اضافه می‌کنیم؛ در آن ابتدا token ذخیره شده‌ی در local storage را دریافت کرده و سپس decode می‌کنیم تا payload اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم را استخراج کنیم. در آخر state را توسط این اطلاعات به روز می‌کنیم.
- برای decode کردن توکن، نیاز به نصب کتابخانه‌ی زیر را داریم:
> npm install --save jwt-decode
- پس از نصب آن، ابتدا امکانات آن‌را import کرده و سپس از آن در متد componentDidMount استفاده می‌کنیم:
import jwtDecode from "jwt-decode";
// ...

class App extends Component {
  state = {};

  componentDidMount() {
    try {
      const jwt = localStorage.getItem("token");
      const currentUser = jwtDecode(jwt);
      console.log("currentUser", currentUser);
      this.setState({ currentUser });
    } catch (ex) {
      console.log(ex);
    }
  }
ابتدا آیتمی با کلید token از localStorage استخراج می‌شود. سپس توسط متد jwtDecode، تبدیل به یک شیء حاوی اطلاعات کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم گشته و در آخر در state درج می‌شود. در اینجا درج try/catch ضروری است؛ از این جهت که متد jwtDecode، در صورت برخورد به توکنی غیرمعتبر، یک استثناء را صادر می‌کند و این استثناء نباید بارگذاری برنامه را با اخلال مواجه کند. از این جهت که اگر توکنی غیرمعتبر است (و یا حتی در localStorage وجود خارجی ندارد؛ برای کاربران لاگین نشده)، کاربر باید مجددا برای دریافت نمونه‌ی معتبر آن، لاگین کند.

- اکنون می‌توان شیء currentUser را به صورت props، به کامپوننت NavBar ارسال کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
        <NavBar user={this.state.currentUser} />
        <main className="container">


نمایش اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم در NavBar

پس از ارسال شیء کاربر به صورت props به کامپوننت src\components\navBar.jsx، کدهای این کامپوننت را به صورت زیر جهت نمایش نام کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم تغییر می‌دهیم:
const NavBar = ({ user }) => {
چون این کامپوننت به صورت یک کامپوننت تابعی بدون حالت تعریف شده، برای دریافت props می‌توان یا آن‌را به صورت مستقیم به عنوان پارامتر تعریف کرد و یا خواص مدنظر را با استفاده از Object Destructuring به عنوان پارامتر دریافت نمود.
سپس می‌توان لینک‌های Login و Register را به صورت شرطی رندر کرد و نمایش داد:
{!user && (
  <React.Fragment>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/login">
      Login
    </NavLink>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/register">
      Register
    </NavLink>
  </React.Fragment>
)}
در اینجا اگر شیء user تعریف شده باشد (یعنی کاربر، توکن ذخیره شده‌ای در local storage داشته باشد)، دیگر لینک‌های login و register نمایش داده نمی‌شوند. به علاوه برای اعمال && به چند المان React، نیاز است آن‌ها را داخل یک والد، مانند React.Fragment محصور کرد.

شبیه به همین حالت را برای هنگامیکه کاربر، تعریف شده‌است، جهت نمایش نام او و لینک به Logout، نیاز داریم:
{user && (
  <React.Fragment>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/logout">
      Logout
    </NavLink>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/profile">
      {user.DisplayName}
    </NavLink>
  </React.Fragment>
)}
user.DisplayName درج شده‌ی در اینجا، اطلاعات خودش را از payload توکن decode شده‌ی دریافتی از سرور، تامین می‌کند؛ با این خروجی:


فعلا تا پیش از پیاده سازی Logout، برای آزمایش آن، به کنسول توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کرده و توکن ذخیره شده‌ی در ذیل قسمت application->storage را دستی حذف کنید. سپس صفحه را ریفرش کنید. اینبار لینک‌های به Login و Register نمایان می‌شوند.
یک مشکل! در این حالت (زمانیکه توکن حذف شده‌است)، از طریق قسمت Login به برنامه وارد شوید. هرچند این قسمت‌ها به درستی کار خود را انجام می‌دهند، اما هنوز در منوی بالای سایت، نام کاربری و لینک به Logout ظاهر نشده‌اند. علت اینجا است که در کامپوننت App، کار دریافت توکن در متد componentDidMount انجام می‌شود و این متد نیز تنها یکبار در طول عمر برنامه فراخوانی می‌شود. برای رفع این مشکل به src\components\loginForm.jsx مراجعه کرده و بجای استفاده از history.push برای هدایت کاربر به صفحه‌ی اصلی برنامه، نیاز خواهیم داشت تا کل برنامه را بارگذاری مجدد کنیم. یعنی بجای:
this.props.history.push("/");
باید از سطر زیر استفاده کرد:
window.location = "/";
این سطر سبب full page reload برنامه شده و در نتیجه متد componentDidMount کامپوننت App، یکبار دیگر فراخوانی خواهد شد. شبیه به همین کار را در کامپوننت src\components\registerForm.jsx نیز باید انجام داد.


پیاده سازی Logout کاربر وارد شده‌ی به سیستم

برای logout کاربر تنها کافی است توکن او را از local storage حذف کنیم. به همین جهت مسیریابی جدید logout را که به صورت لینکی به NavBar اضافه کردیم:
<NavLink className="nav-item nav-link" to="/logout">
   Logout
</NavLink>
به فایل src\App.js اضافه می‌کنیم.
import Logout from "./components/logout";
// ...

class App extends Component {
  render() {
    return (
          // ...
          <Switch>
            // ...
            <Route path="/logout" component={Logout} />
البته برای اینکار نیاز است کامپوننت جدید src\components\logout.jsx را با محتوای زیر ایجاد کنیم:
import { Component } from "react";

class Logout extends Component {
  componentDidMount() {
    localStorage.removeItem("token");
    window.location = "/";
  }

  render() {
    return null;
  }
}

export default Logout;
که در متد componentDidMount آن، کار حذف توکن ذخیره شده‌ی در localStorage انجام شده و سپس کاربر را با یک full page reload، به ریشه‌ی سایت هدایت می‌کنیم.


بهبود کیفیت کدهای نوشته شده

اگر به کامپوننت App دقت کنید، کلید token استفاده شده‌ی در آن، در چندین قسمت برنامه مانند login و logout، تکرار و پراکنده شده‌است. بنابراین بهتر است جزئیات پیاده سازی مرتبط با اعتبارسنجی کاربران، به ماژول مختص به آن‌ها (src\services\authService.js) منتقل شود تا سایر قسمت‌های برنامه، به صورت یک‌دستی از آن استفاده کنند و اگر در این بین نیاز به تغییری بود، فقط یک ماژول نیاز به تغییر، داشته باشد.
برای این منظور، ابتدا متد login قبلی را طوری تغییر می‌دهیم که کار ذخیره سازی توکن را نیز در authService.js انجام دهد:
const tokenKey = "token";

export async function login(email, password) {
  const {
    data: { access_token }
  } = await http.post(apiEndpoint + "/login", { email, password });
  console.log("JWT", access_token);
  localStorage.setItem(tokenKey, access_token);
}
سپس متد doSumbit کامپوننت src\components\loginForm.jsx، به صورت زیر ساده می‌شود:
const { data } = this.state;
await auth.login(data.username, data.password);
window.location = "/";

همین‌کار را برای logout نیز در authService انجام داده:
export function logout() {
  localStorage.removeItem(tokenKey);
}
و در ادامه متد componentDidMount کامپوننت Logout را برای استفاده‌ی از آن، اصلاح می‌کنیم:
import * as auth from "../services/authService";

class Logout extends Component {
  componentDidMount() {
    auth.logout();

منطق دریافت اطلاعات کاربر جاری نیز باید به authService منتقل شود؛ چون مسئولیت دریافت توکن و سپس decode آن، نباید به کامپوننت App واگذار شود:
import jwtDecode from "jwt-decode";
//...

export function getCurrentUser() {
  try {
    const jwt = localStorage.getItem(tokenKey);
    const currentUser = jwtDecode(jwt);
    console.log("currentUser", currentUser);
    return currentUser;
  } catch (ex) {
    console.log(ex);
    return null;
  }
}
سپس متد componentDidMount کامپوننت App، به صورت زیر خلاصه خواهد شد:
import * as auth from "./services/authService";

class App extends Component {
  state = {};

  componentDidMount() {
    const currentUser = auth.getCurrentUser();
    this.setState({ currentUser });
  }

جای دیگری که از localStorage استفاده شده، متد doSumbit کامپوننت ثبت نام کاربران است. این قسمت را نیز به صورت زیر به authService اضافه می‌کنیم:
export function loginWithJwt(jwt) {
   localStorage.setItem(tokenKey, jwt);
}
سپس ابتدای متد doSumbit را برای استفاده‌ی از آن به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import * as auth from "../services/authService";
// ...
const response = await userService.register(this.state.data);
auth.loginWithJwt(response.headers["x-auth-token"]);


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-27-backend.zip و sample-27-frontend.zip
مطالب
ASP.NET MVC #23

اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC توسط نگارش‌های متفاوت IIS

تا اینجا برای اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC از وب سرور توکار VS.NET استفاده شد که صرفا جهت آزمایش برنامه‌ها طراحی شده است. تا این تاریخ سه رده از وب سرورهای مایکروسافت ارائه شده‌اند که برای نصب ASP.NET MVC می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند و هر کدام هم نکته‌های خاص خودشان را دارند که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.


اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 5.x ویندوز XP

پس از ایجاد یک دایرکتوری مجازی بر روی پوشه یک برنامه ASP.NET MVC و سعی در اجرای برنامه، بلافاصله پیغام خطای HTTP 403 forbidden مشاهده می‌شود.
اولین کاری که برای رفع این مساله باید صورت گیرد، کلیک راست بر روی نام دایرکتوری مجازی در کنسول IIS، انتخاب گزینه خواص و سپس مراجعه به برگه «ASP.NET» آن است. در اینجا شماره نگارش دات نت فریم ورک مورد استفاده را به 4 تغییر دهید (برای نمونه ASP.NET MVC 3.0 مبتنی بر دات نت فریم ورک 4 است).
بعد از این تغییر، بازهم موفق به اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 5.x نخواهیم شد؛ چون در آن زمان مفاهیم مسیریابی و Routing که اصل و پایه ASP.NET MVC هستند وجود خارجی نداشتند. این نگارش از IIS به صورت پیش فرض تنها قادر به پردازش درخواست‌های رسیده‌ای که به یک فایل فیزیکی بر روی سرور اشاره می‌کند، می‌باشد (یعنی مشکلی با اجرای برنامه‌های ASP.NET Web forms ندارد).
برای رفع این مشکل، مجددا بر روی نام دایرکتوری مجازی برنامه در کنسول IIS کلیک راست کرده و گزینه خواص را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده، در برگه «Virtual directory» آن، بر روی دکمه «Configuration» کلیک نمائید. در صفحه باز شده مجددا بر روی دکمه «Add» کلیک کنید.
در صفحه باز شده، مسیر Executable را C:\WINDOWS\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\aspnet_isapi.dll وارد کرده و Extension را به .* (دات هرچی) تنظیم کنید. همین مقدار تنظیم، برای اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 5.x ویندوز XP کفایت می‌کند.

کاری که در اینجا انجام شده است، نگاشت تمام درخواست‌های رسیده صرفنظر از پسوند فایل‌ها، به موتور ASP.NET می‌باشد. به صورت پیش فرض در IIS 5.x درخواست‌ها تنها بر اساس پسوند فایل‌ها پردازش می‌شوند. مثلا اگر فایل درخواستی aspx است، درخواست رسیده به aspnet_isapi.dll یاد شده هدایت خواهد شد. اگر پسوند فایل php است به isapi مخصوص آن (در صورت نصب) هدایت می‌گردد و به همین ترتیب برای سایر سیستم‌های دیگر. زمانیکه Extension به «دات هرچی» و Executable به aspnet_isapi.dll دات نت 4 تنظیم می‌شود، دایرکتوری مجازی تنظیم شده تنها جهت سرویس دهی به یک برنامه ASP.NET عمل خواهد کرد و تمام درخواست‌های رسیده به آن، به موتور اجرایی ASP.NET هدایت می‌شوند.

بدیهی است تنظیمات فوق تنها به یک دایرکتوری مجازی اعمال شدند. اگر نیاز باشد تا بر روی تمام سایت‌ها تاثیر گذار شود، اینبار در کنسول IIS 5.x بر روی «Default web site» کلیک راست کرده و گزینه خواص را انتخاب کنید. در صفحه باز شده به برگه «Home directory» مراجعه کرده و مراحل ذکر شده را تکرار کنید.

مشکل! این روش بهینه نیست.
روش فوق خوبه، کار می‌کنه، اما بهینه نیست؛ از این جهت که «نگاشت تمام درخواست‌ها به موتور ASP.NET» یعنی پروسه پردازش درخواست یک فایل تصویری، js یا css هم باید از فیلتر موتور ASP.NET عبور کند که ضروری نیست.
برای رفع این مشکل، توصیه شده است که سیستم مسیریابی ASP.NET MVC را در IIS 5.x «پسوند دار» کنید. به این نحو که با مراجعه به فایل Global.asax.cs، تعاریف مسیریابی را به نحو زیر ویرایش کنید:

public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.Add(
new Route("{controller}.aspx/{action}/{id}", new MvcRouteHandler())
{
Defaults = new RouteValueDictionary(new
{
controller = "Home",
action = "Index",
id = UrlParameter.Optional
})
});



اینبار برای مثال مسیر http://localhost/MyMvcApp/home.aspx/index به علت داشتن پسوند aspx وارد موتور پردازشی ASP.NET خواهد شد. البته در این حالت URL های تمیز ASP.NET MVC را از دست خواهیم داد و مدام باید دقت داشت که مسیرهای کنترلرها حتما باید به aspx ختم شوند. ضمنا با این تنظیم، دیگر نیازی به تغییر تعاریف نگاشت‌ها در کنسول مدیریتی IIS، نخواهد بود.


اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 6.x ویندوز سرور 2003

تمام نکات عنوان شده جهت IIS 5.x در IIS 6.x نیز صادق هستند. به علاوه برای اجرای برنامه‌های ASP.NET بر روی IIS 6.x باید به دو نکته مهم دیگر نیز دقت داشت:
الف) ASP.NET 4 به صورت پیش فرض در IIS 6.x غیرفعال است که باید با مراجعه به قسمت Web Services Extensions در کنسول مدیریتی IIS، آن‌را از حالت prohibited خارج کرد.
ب) در هر Application pool تنها از یک نگارش دات نت فریم ورک می‌توان استفاده کرد. برای مثال اگر هم اکنون AppPool1 مشغول سرویس دهی به یک سایت ASP.NET 3.5 است، از آن نمی‌توانید جهت اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC 3 به بعد استفاده کنید. زیرا برای مثال ASP.NET MVC 3 مبتنی بر دات نت فریم ورک 4 است. به همین جهت حتما نیاز است تا یک Application pool مجزا را برای برنامه‌های دات نت 4 در IIS 6 اضافه نمائید و سپس در تنظیمات سایت، از این Application pool جدید استفاده نمائید.
البته روش صحیح و اصولی کار با IIS از نگارش 6 به بعد هم مطابق شرحی است که عنوان شد. برای دستیابی به بهترین کارآیی و امنیت بیشتر، بهتر است به ازای هر سایت، از یک Application pool مجزا استفاده نمائید.

اطلاعات تکمیلی:
نکات نصب برنامه‌های ASP.NET 4.0 بر روی IIS 6
مروری بر تاریخچه محدودیت حافظه مصرفی برنامه‌های ASP.NET در IIS



اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 7.x ویندوز 7 و ویندوز سرور 2008

اگر برنامه ASP.NET MVC در IIS 7.x در حالت یکپارچه (integrated mode) اجرا شود، بدون نیاز به هیچگونه تغییری در تنظیمات سرور یا برنامه، بدون مشکل قابل اجرا خواهد بود. بدیهی است در اینجا نیز بهتر است به ازای هر برنامه، یک Application pool مجزا را ایجاد کرد.
اما در حالت classic (که برای برنامه‌های جدید توصیه نمی‌شود) نیاز است همان مراحل IIS 5,x تکرار شود. البته اینبار مسیر زیر را باید طی کرد تا به صفحه افزودن نگاشت‌ها رسید:
Right-click on a web site -> Properties -> Home Directory tab -> click on the Configuration button -> Mappings tab



نکته‌ای مهم در تمام نگارش‌های IIS

ترتیب نصب دات نت فریم ورک 4 و IIS مهم است. اگر ابتدا IIS نصب شود و سپس دات نت فریم ورک 4، به صورت خودکار، کار نگاشت اطلاعات ASP.NET به IIS صورت خواهد گرفت.
اگر ابتدا دات نت فریم ورک 4 نصب شود و سپس IIS، برای مثال دیگر از برگه ASP.NET در IIS 6.x خبری نخواهد بود. برای رفع این مشکل دستور زیر را در خط فرمان اجرا کنید:

C:\WINDOWS\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\aspnet_regiis.exe /i

به این ترتیب، اطلاعات مرتبط با موتور ASP.NET مجددا به تنظیمات IIS اضافه خواهند شد.


نظرات مطالب
SignalR
اگه برنامه چت داره درست اجرا میشه، مسیر مورد نظر برای دریافت این کد جاوااسکریپت مثلا رو سیستم من اینه:
http://localhost:16869/signalr/hubs
آره در زمان اجرا تولید میشه و بار کوچیکی روی سرور میزاره. برا همین پیشنهاد میشه تو نسخه ریلیز برنامه‌ها این کد تولیدی تو یه فایل ذخیره بشه و به جای اون مسیر ریفرنس داده بشه.
مطالب
استخراج آدرس‌های ایمیل از یک متن

در قسمت اول بررسی نحوه برنامه نویسی افزونه outlook ، در مورد استفاده از regular expressions اندکی توضیح داده شد. امروز مثالی دیگر از همین دست را بررسی خواهیم کرد.

چند روز قبل یک ایمیل تبلیغاتی به دست من رسید که فرد ارسال کننده انبوهی از ایمیل‌ها را در قسمت To قرار داده بود (بجای قسمت BCC (رونوشت مخفی)).
خوب، برای جدا کردن انبوهی از ایمیل‌های مخلوط با سایر متون چه باید کرد؟ چند ساعت وقت گذاشت و تک تک آنها را به صورت دستی جدا کرد؟ (برای ذخیره سازی در یک دیتابیس برای مثال :) )
یا برای مثال برنامه‌های download manager توانایی استخراج لینک‌های موجود در یک متن کپی شده در حافظه را دارند. آنها به چه صورتی عمل می‌کنند؟ چگونه می‌توانند لینک‌ها را با دقتی بالا و بسیار سریع از لابلای متن موجود تشخیص دهند؟

بهینه‌ترین و سریعترین‌ راه برای این نوع جستجوها استفاده از کتابخانه regular expressions (عبارات با قاعده) در دات نت فریم ورک است. اگر نیاز به یک برگه تقلب (!) در این زمینه داشتید می‌توانید به اینجا مراجعه کنید. همچنین در همان سایت، کاربران بسیاری را خواهید یافت که الگوهای ابداعی خود را با دیگران به اشتراگ می‌گذارند.

برای مثال فرض کنید فایلی را که حاوی مخلوطی از متن و ایمیل است را در یک رشته بارگذاری کرده‌اید. نحوه استخراج ایمیل‌های موجود با استفاده از این امکانات به صورت زیر خواهد بود:
using System.IO;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Text;

class CRegEx
{
/// <summary>
/// استخراج ایمیل‌های یک فایل متنی و ذخیره آن در فایلی جدید
/// </summary>
/// <param name="inFilePath">فایل ورودی</param>
/// <param name="outFilePath">فایل خروجی</param>
public static void ExtractEmails(string inFilePath, string outFilePath)
{
string data = File.ReadAllText(inFilePath); //خواندن فایل متنی
//ایجاد شیء عبارت با قاعده بر اساس الگوی تشخیص ایمیل‌ها
Regex emailRegex = new Regex(@"\w+([-+.]\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
RegexOptions.IgnoreCase);
//پیدا کردن گروه تطابق یافته با الگوی ما
MatchCollection emailMatches = emailRegex.Matches(data);
//ایجاد شیء استرینگ بیلدر برای ذخیره سازی سریع اطلاعات دریافتی
StringBuilder sb = new StringBuilder();
//ذخیره ایمیل‌های استخراج شده
foreach (Match emailMatch in emailMatches)
{
sb.AppendLine(emailMatch.Value);
}
//ذخیره کردن اطلاعات استخراج شده در فایلی جدید
File.WriteAllText(outFilePath, sb.ToString());
}
}

راستی، اگر روزی خواستید تعداد بالایی ایمیل ارسال کنید، آنها را به قسمت bcc اضافه کنید (Message.Bcc.Add)، در قالب یک ایمیل، نه چند هزار ایمیل متوالی (در طی یک حلقه برای مثال). به این صورت (استفاده از قسمت BCC) میل سرور تمام آدرس‌ها را در صف قرار خواهد داد و متحمل بار اضافی شدید نخواهد شد. در این حالت اگر میل باکس خود را چک کنید شاید بلافاصله ایمیل مورد نظر را دریافت نکنید. نگران نباشید، انجام عملیات در صف قرار گرفته و در طی دقایق و یا حتی ساعات بعدی پردازش خواهد شد (بسته به بار سرور).
چند نکته را باید در اینجا در نظر داشت. حتما آدرس‌های اضافه شده را با استفاده از عبارات باقاعده یکبار پیش از اضافه شدن بررسی نمائید (Regex.IsMatch). در صورتیکه یکی از ایمیل‌ها فرمت غیراستانداردی داشته باشد کل کار برگشت خواهد خورد.
و همچنین باید دقت داشت که برای این موضوع حد نصاب وجود دارد. بر روی یکی از میل سرورهای یک هاست ایرانی تست کردم، حداکثر 100 رونوشت مخفی را بیشتر قبول نمی‌کرد. بنابراین هر بار می‌شود 100 ایمیل را به صورت یکجا ارسال کرد (که باز هم از روش استفاده از حلقه‌ای که 100 بار ایمیل می‌زند بسیار بهتر است و هاست دار به علت ایجاد بار اضافی شدید بر روی سرور با شما تماس نخواهد گرفت)

بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌ها در حالتی‌که از یک اینترفیس چندین کلاس مشتق شده‌اند
مطالب ذکر شده رو دوباره مطالعه کردم. من در واقع مجبور به استفاده از دو دیتابیس هستم. قرار است سیستم جدید تهیه شود اما تا کامل شدن آن باید اطلاعات در سیستم قبلی برای برخی گزارشات و کارهای دیگر نیز موجود باشد و بین دو سیستم اطلاعات رد وبدل می‌شود. در واقع سیستمی قبلی اصلا Code First نیست و Migration ندارد. حال پیشنهاد شما چیست؟
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC با استفاده از Output Cache، امکان کش کردن خروجی یک اکشن متد، وجود دارد. مکانیزم Output Cache از ASP.NET Core حذف شده‌است؛ اما جایگزین‌های قابل توجهی برای آن تدارک دیده شده‌اند.


معرفی Response Cache

جایگزین ویژگی حذف شده‌ی OutputCache در ASP.NET Core، ویژگی جدیدی است به نام ResponseCache و هدف آن تنظیم هدرهای مرتبط با caching مخصوص HTTP Response ارائه شده‌است. به همین جهت با مکانیزم OutputCache قدیمی ASP.NET MVC که اطلاعات را در حافظه‌ی سرور کش می‌کرد، کاملا متفاوت است.
البته قرار است میان افزار OutputCache را در نگارش‌های آتی ASP.NET Core نیز ارائه کنند.
[ResponseCache(Duration = 60)]
public IActionResult Contact()
{
   ViewData["Message"] = "Your contact page.";
   return View();
}
در اینجا مثالی را از نحوه‌ی تعریف این ویژگی جدید، ملاحظه می‌کنید که در آن مقدار خاصیت مدت زمان کش شدن، برحسب ثانیه است. استفاده‌ی از آن سبب خواهد شد تا هدر HTTP ذیل به خروجی از سرور اضافه شود:
 Cache-Control: public,max-age=60

یک نکته:
این ویژگی را هم می‌توان به کل کنترلر اعمال کرد و هم به یک اکشن متد خاص. اگر این ویژگی هم به کنترلر و هم به اکشن متدی در آن کنترلر اعمال شده باشد، تنظیمات در سطح متدها، تنظیمات در سطح کلاس را بازنویسی می‌کنند.


تعیین مکان کش شدن خروجی یک اکشن متد

در هدر فوق، عبارت public را مشاهده می‌کنید. این public بودن به این معنا است که امکان کش شدن این خروجی، توسط کش سرورهای اشتراکی بین راه هم وجود دارد.
اگر می‌خواهید این امکان را غیرفعال کنید، نیاز است این public به private تنظیم شود:
[ResponseCache(Duration = 60, Location = ResponseCacheLocation.Client)]
تنظیم Location فوق به Client به معنای private شدن هدر تنظیم شده و صرفا کش شدن خروجی، توسط کش مرورگر کاربر می‌باشد.


غیرفعال کردن کش شدن خروجی یک اکشن متد

اگر خواستید از کش شدن خروجی یک اکشن متد تحت هر حالتی جلوگیری کنید، مکان آن‌را به None و NoStore آن‌را به true تنظیم کنید:
[ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
public IActionResult Error()
{
   return View();
}
این تنظیم سبب افزوده شدن یک چنین هدر HTTP ایی به خروجی از سرور می‌شود:
Cache-Control: no-store,no-cache
Pragma: no-cache


امکان تعریف پروفایل‌های کش

بجای اینکه تنظیمات کش کردن تکراری را به انواع و اقسام اکشن متدها اعمال کنیم، می‌توان برای آن‌ها پروفایل ایجاد کرده و از نام این پروفایل، جهت به اشتراک گذاری تنظیمات استفاده کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و جایی که سرویس ASP.NET MVC را فعال سازی کرده‌اید، پروفایل کش جدیدی را تعریف کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.CacheProfiles.Add("PrivateCache",
            new CacheProfile
            {
                Duration = 60,
                Location = ResponseCacheLocation.Client
            }); 
    });
پس از آن برای استفاده‌ی از این تنظیمات اشتراکی، فقط کافی است تا نام پروفایل مرتبطی را ذکر کنیم:
[ResponseCache(CacheProfileName = "PrivateCache")]


معرفی سرویس کش درون حافظه‌ای

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، متدهایی برای کش کردن موقتی اطلاعات در حافظه و سپس بازیابی آن‌ها وجود داشتند. در ASP.NET Core، این متدها توسط سرویس ارائه کننده‌ی IMemoryCache در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. برای فعال سازی این سرویس جدید باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) ابتدا بسته‌ی Microsoft.Extensions.Caching.Memory را به لیست وابستگی‌های پروژه در فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.Extensions.Caching.Memory": "1.0.0"
 },
ب) سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و سرویس آ‌ن‌را معرفی و ثبت کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMemoryCache();
ج) پس از آن سرویس پیاده سازی کننده‌ی IMemoryCache،  در تمام اجزای برنامه در دسترس خواهد بود. برای مثال:
[Route("DNT/[controller]")]
public class AboutController : Controller
{
    private readonly IMemoryCache _memoryCache;
 
    public AboutController(IMemoryCache memoryCache)
    {
        _memoryCache = memoryCache;
    }
 
    [Route("")]
    public ActionResult Hello()
    {
 
        string cacheKey = "my-cache-key";
        string greeting;
 
        if (!_memoryCache.TryGetValue(cacheKey, out greeting))
        {
             greeting = "Hello";
            // store in the cache
            _memoryCache.Set(cacheKey, greeting,
                new MemoryCacheEntryOptions()
                .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromMinutes(1)));
        }
 
        return Content($"{greeting} from DNT!");
    }
در مثال فوق، ابتدا وابستگی سرویس کش درون حافظه‌ای، به سازنده‌ی کنترلر تزریق شده‌است. تامین آن هم توسط سرویسی که در کلاس آغازین برنامه ثبت کردیم، انجام می‌شود. پس از آن در اکشن متد Hello، سعی کرده‌ایم بر اساس کلید کشی که مشخص کرده‌ایم، مقداری را بازیابی کنیم. اگر این مقدار وجود نداشته باشد، آن‌را توسط متد Set تنظیم خواهیم کرد تا برای دفعات آتی فراخوانی این متد، مورد استفاده قرار گیرد.
تنظیمات منقضی شدن کش نیز به حالت absolute تنظیم شده‌است. یعنی پس از یک دقیقه حتما منقضی می‌شود. اگر فراخوانی‌های این متد زیاد است، می‌توان حالت منقضی شدن sliding را تنظیم کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
در این حالت اگر پیش از اتمام 5 دقیقه‌ی تنظیم شده، درخواستی به سرور رسید، این کش برای 5 دقیقه‌ی بعد نیز مجددا تمدید می‌شود.
اگر خواستیم تا این کش سر ساعت منقضی شود، اما در طی این یک ساعت به صورت sliding عمل کند، می‌توان از ترکیب دو حالت مطلق و لغزشی استفاده کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
  .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromHours(1))

یک نکته: اگر فشار حافظه‌ی سرور زیاد شود، مدیر حافظه‌ی این کش، شروع به منقضی کردن آیتم‌هایی با حق تقدم پایین می‌کند. بالاترین حق تقدم را حالت NeverRemove ذیل دارد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetPriority(CacheItemPriority.NeverRemove))


معرفی Tag Helpers مخصوص کش کردن قسمتی از صفحه

در ادامه‌ی مبحث معرفی Tag Helpers، تعدادی از آن‌ها جهت کش کردن محتوای قسمتی از صفحه، طراحی شده‌اند:
<cache expires-after="@TimeSpan.FromMinutes(10)">
    @Html.Partial("_WhatsNew")
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
تگ جدید cache محتوای دربرگیرنده‌ی آن‌را «در حافظه‌ی سرور» کش می‌کند (و در پشت صحنه از همان کش درون حافظه‌ای که پیشتر بحث شد، استفاده می‌کند). تگ cache در خروجی HTML نهایی مشاهده نمی‌شود و صرفا مفهومی سمت سرور است.
برای نمونه در مثال فوق، محتوای پارشال ویوو رندر شده و همچنین تاریخی که پس از آن نمایش داده شده‌است، به مدت 10 دقیقه در حافظه‌ی سرور کش می‌شوند. اگر این زمان تنظیم نشود، تا زمانیکه برنامه در سرور مشغول به کار است، این قسمت منقضی نخواهد شد.
در اینجا اگر expires-after ذکر شده بود، یعنی پس از این مدت زمان، کش منقضی می‌شود.
<cache expires-after="@TimeSpan.FromSeconds(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
 اگر expires-on آن ذکر شود، می‌توان تاریخ و زمان مشخصی را در اینجا ذکر کرد (برای مثال فردا ساعت 10، با فراخوانی DateTime.Today.AddDays).
<cache expires-on="@DateTime.Today.AddDays(1).AddTicks(-1)">
  <!--View Component or something that gets data from the database-->
 *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین می‌توان از expires-sliding نیز استفاده کرد. به این معنا که اگر در طی مدتی خاص این صفحه درخواست نشد، آنگاه این کشی منقضی می‌شود.
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین در اینجا می‌توان کش کردن را به ازای کاربران مختلف، کوئری استرینگ‌های مختلف و امثال آن انجام داد (با ارائه‌ی محتوای متفاوتی به ازای پارامترهای مختلف):
<cache vary-by-user="true">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در این حالت دیگر نیازی نیست تا نگران این باشیم که آیا محتوای قسمت کش شده‌ی از صفحه برای تمام کاربران در دسترس است یا خیر؟ در اینجا هر کاربر لاگین شده‌ی به سیستم، نگارش کش شده‌ی خاص خودش را دریافت می‌کند.

<cache vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای پارامتر آی‌دی مسیریابی، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه تامین می‌شوند. در اینجا می‌توان لیستی از پارامترهای جدا شده‌ی با کاما را مشخص کرد.

<cache vary-by-query="search">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان کش کردن محتوای صفحه به ازای کوئری استرینگ‌های مختلف تنظیم شده نیز وجود دارد.

<cache vary-by-cookie="MyAppCookie">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای محتواهای مختلف کوکی خاصی به نام MyAppCookie، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه ذخیره می‌شوند.

 <cache vary-by-header="User-Agent">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا می‌توان به ازای هدرهای مختلف پروتکل HTTP نگارش‌های کش شده‌ی متفاوتی را ارائه داد.

<cache vary-by="@ViewBag.ProductId">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
اگر خواستید کلید کش را خودتان تعیین کنید از vary-by استفاده کنید.

 <cache vary-by-user="true" vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان ترکیب این موارد با هم نیز وجود دارد.

به علاوه چون زیر ساخت این Tag Helper همان Microsoft.Extensions.Caching.Memory است، امکان تنظیم حق تقدم حذف شدن آیتم‌های کش شده نیز وجود دارد:
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(10)"
priority="@Microsoft.Extensions.Caching.Memory.CacheItemPriority.NeverRemove">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>


مبحث تکمیلی

امکان ذخیره سازی آیتم‌های کش شده در بانک اطلاعاتی (بجای حافظه‌ی فرار) نیز پیش بینی شده‌است که تحت عنوان «کش توزیع شده» در دسترس است.
Working with a Distributed Cache
نظرات مطالب
چک لیست امنیتی پروژه های نرم افزاری تحت وب
با سلام،
در این روش هکر خودش رو توی مسیر ورود و خروج پکت‌های سرور قرار میده و با کمک ابزارهایی پکت‌های ورودی و خروجی سرور رو شنود می‌کنه و اطلاعات رو ذخیره می‌کنه.
در این موارد اطلاعات حساسی مثل نام کاربری و کلمه عبور کاربران ک هدر صفحات ورود و یا حتی ثبت نام که بصورت Clear Text به سرور ارسال میشن، به راحتی در اختیار هکر قرار می‌گیرن.
بهترین راه حل مقابله با این قضیه استفاده از SSL روی سایت است. بدین صورت وقتی کاربر وارد یکی از صفحات سایت شما میشه، سرور یک پروتوکل امنیتی رو با مرورگر کاربر به اشتراک می‌گذاره و مرورگر کاربر متوجه میشه که باید بر اساس پروتکلی که دریافت کرده داده‌های ارسالیش رو در سمت کلاینت هش کنه و بعد برای سرور ارسال کنه. این روش امنیت بسیار بالایی داره.
نظرات مطالب
دریافت و نمایش تصاویر از سرور در برنامه‌های Angular
- هیچ کاربری نمی‌تواند مسیر \:g را در مرورگر خودش باز کند. این مسیر در مرورگر کاربر یعنی اشاره‌ی به درایو G آن شخص و نه سرور شما. مسیر فایل نهایی ذخیره شده‌ی در سرور را نباید به کاربر بازگشت دهید. این مسیر کامل، فقط کاربرد سمت سرور دارد و جهت ذخیره سازی آن در پوشه‌ای خاص بر روی سرور است. پس از آن باید مسیر نسبی را به کاربر ارائه دهید (نسبی = نسبت به دومین جاری؛ مانند http://mysite/Media/Images/name.jpg).
- الگوی مسیرهای فایل‌های ارائه شده باید چنین چیزی باشند: http://site/api/images/file.png و برای ساخت آن‌ها نیاز به مطالعه‌ی مطلب « تغییرات متدهای بازگشت فایل‌ها به سمت کلاینت در ASP.NET Core » را دارید و یا بازگشت مسیر نسبی تصویر نسبت به دومین سایت.
- مابقی مباحث امنیتی آن یکی است (استفاده از سرویس DomSanitizer)
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش نهم)
سال‌های مدیدی است که به طراحی پایگاه‌های sql پرداخته و تجاربی آموخته‌ایم. کتاب‌ها و مقالات زیادی در اینباره منتشر شده‌اند. از این‌رو در نحوه طراحی دیتابیس‌های رابطه‌ای اطلاعات زیادی کسب و مسائل زیادی را از این راه حل نموده‌ایم؛ ولی با ورود دیتابیس‌های NoSql و تنوع زیاد آن‌ها و روش‌های متنوعی که هر کدام از آن‌ها به طور جداگانه دارند باعث شد تجربه سال‌ها فعالیت و مدل ذهنی که داشتیم به یکباره تغییر کند و گاها بیشتر باعث گیج شدن می‌گردد. از این‌رو در این مقاله سعی داریم تکنیک‌ها مدل سازی اسناد را در دیتابیس مونگو، بررسی کنیم و مزایا و معایب هر یک را برشماریم.
در دیتابیس‌های قدیم، تمرکز بر روی نوشتن بود تا با کمترین افزونگی و تکرار و رعایت اصول ACID، اطلاعات را ذخیره نماییم. ولی در حال حاضر به دلیل دسترسی به فضاهای ذخیره سازی بزرگتر و همچنین افزایش ترافیک شبکه در واکشی دیتاها، قضیه عکس شده و تمرکز دیتابیس‌های NoSql بر روی خواندن میباشد. پس باید فاکتورهای مدل سازی طوری باشد تا خواندن در سریعترین حد امکان قرار بگیرد. البته مواردی چون حذف و به روزرسانی هم باید در این مورد بررسی شوند.
ارتباط اسناد با یکدیگر:
ارتباط اسناد از دو طریق امکان پذیر است:
  • حالت ارجاع  : شماره سند یا Object Id را شامل شده و در صورتیکه به اطلاعاتی نیاز داشتید، باید اطلاعات آن را در یک درخواست جداگانه واکشی نمایید. چون مونگو شامل جوین نبوده و جوین‌ها باید در سطح اپلیکیشن مدیریت شوند.
{
fname:'ali',
lname:'yeganeh',
accounts:[454354353,3455435]
}

  • حالت جاسازی سند (یا اسناد تو در تو) Embed :  در این حالت سند مورد نظر اطلاعات سند دیگری را در درون خود نگه میدارد. در این حالت به هیچ جوینی نیازی نیست و اطلاعات وابسته، به همراه خود سند اصلی واکشی می‌شوند. این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که مونگو یک دیتابیس غیر اتمیک هست و در صورتیکه اصل دیتا تغییر کند، تغییر یا به روزرسانی در سندهای Embed انجام نخواهد شد و در صورت نیاز باید خودتان به طور دستی آن را کنترل نمایید.
{
fname:'ali',
lname:'yeganeh',
accounts:[
{
  username:"ali",
  password:"123"
},
{
  username:"reza",
  password:"456"
}
]
}

مدل هایی با ارتباط یک به یک : 
در این نوع مدل سازی، دو سند داریم که یکی از آن‌ها Principle و دیگری Dependent محسوب می‌شود. برای ذخیره سازی آن‌ها عموما از حالت Embed استفاده میشود. در این حالت چون ارتباط بین دو سند به صورت یک به یک میباشد، در واقع این امکان وجود دارد تا سند مادری به طور جداگانه وجود نداشته باشد و همان سند به صورت Embed ذخیره میشود. در این حالت مشکلی از لحاظ اتمیک نبودن مونگو پیش نمیاید و  ویرایش راحت‌تری خواهد داشت.
مدل‌هایی با ارتباط یک به چند:
این اسناد را می‌توان به دو حالت بالا بر حسب نیازمندی سیستم ذخیره کرد. فرض کنید مثال زیر را که در سایت مونگو هم عنوان شده‌‌است، داریم:
book
{
     name:'Scarlet Letter",
     Language:"English",
     Pages:124,
...
}

publisher
{
   name : "Orielly",
   ...

}
در این حالت هر کتاب باید ارتباطی با ناشر خود داشته باشد. در صورتیکه به صورت Embed داخل سند قرار بگیرد و هر کتابی شامل اطلاعات ناشر خود باشد، نکات زیر مورد بررسی قرار میگیرند:
book
{
     name:'Scarlet Letter",
     Language:"English",
     Pages:124,
...,
publisher:
{
   name : "Orielly",
   ...

}
}

نکات مثبت:
  1. در این حالت در صورتیکه واکشی هر کتاب به همراه اطلاعات ناشر را نیاز داشته باشیم و یا پرس وجوهای ترکیبی نیاز باشد، در سریعترین زمان ممکن واکشی انجام خواهد شد.
  2. درج و مدیریت آن راحت‌تر خواهد بود.
نکات منفی:
  1. در صورتیکه اطلاعات ناشر نیاز به تغییرات اساسی داشته باشد و باید در تمامی سندها اصلاح گردد، باید تمامی اسناد مربوط به اطلاعات کتاب به روزرسانی شوند که هزینه سنگین‌تری را خواهد داشت.
  2. دیتای تکراری زیادی ذخیره خواهد شد و در نتیجه حافظه بیشتری را میطلبد.
  3. در صورتیکه تنها به اطلاعات ناشر نیاز باشد و اطلاعات ناشر در سند دیگری وجود نداشته باشد و فقط در سند کتاب وجود داشته باشد، واکشی آن هزینه سنگین‌تری را خواهد طلبید. به همین جهت توصیه میشود در صورتیکه دیتای شما می‌تواند به صورت یک موجودیت مستقل هم عمل کند، اطلاعات آن در سند دیگری که من به آن سند اصلی میگویم ذخیره شوند تا نمونه‌ها از روی آخرین ویرایش آن ساخته شوند و موقعی‌که تنها به واکشی آن اطلاعات نیاز است، همان‌ها بیرون کشیده شوند.
در روشی دیگری میتوان ارجاعی از ناشر را به شکل زیر در کتاب نگهداری کرد:
book
{
     name:'Scarlet Letter",
     Language:"English",
     Pages:124,
...,
publisher:1212121
}
نکات مثبت:
  1. عدم وجود تکرار اطلاعات
  2. چون تنها یک سند برای ویرایش وجود دارد، نیازی به اصلاح اسناد توکار نیست و ویرایش، هزینه کمتری خواهد داشت.
نکات منفی:
  1. عدم وجود جوین: در صورتیکه نیاز به جوین بزرگی باشد، این نوع جوین باید در سطح برنامه شما انجام شود و هزینه بر خواهد بود.

نگهداری نام کتاب‌ها در ناشر
انعطاف مونگو برای ایجاد مدل، گزینه‌های زیادی را پیش رو میگذارد و واقعا مدلسازی را بیشتر از قبل، چالش برانگیز میکند. در حالت دیگر میتوان اطلاعات کتاب را به صورت ارجاع، در سند ناشر نگهداری کرد. به عنوان مثال زمانیکه نیاز داریم کتب منتشرشده یک ناشر را ببینیم، شاید این گزینه بهتر باشد. البته در این حالت باید بتوان ارجاعات به کتاب را در تعداد محدودی نگهداری کرد؛ در غیر این صورت با تعداد زیادی ارجاع که شاید هیچگاه نیازی هم به آن‌ها نیست، خواهیم رسید و در این حالت شاید ارجاع به ناشر در سند کتاب بسیار بهتر به نظر برسد. البته میتوان در این حالت ناشر تنها به تعداد معدودی از آخرین کتابهایش دسترسی داشته باشد تا کاربر بتواند آخرین کتاب‌های منتشر شده‌ی ناشر را ببیند. 
حال با اطلاعات بالا چگونه مدلسازی کنیم؟
همانطور که گفتیم ابتدا تمرکز شما باید برای خواندن اطلاعات باشد و سپس معیارهایی چون به روزرسانی نیز بررسی گردند. به عنوان نمونه اطلاعات یک پست در وبلاگ را در نظر بگیرید. این سند شامل سندهای توکاری چون دسته بندی، اطلاعات نویسنده، معیارهایی چون امتیازدهی و بخش نظرات میباشد. در این حالت چون همه عناصر قرار است با یکدیگر بیرون کشیده شوند و در واقع تنها با یک سند سروکار داریم، کار بسیار سریعتر و راحت‌تر است. پس این ساختار گزینه مناسبی برای نمایش است:
Post
{
title:"C#",
body:"About C#",
tags:['C#','.Net','microsoft'],
Categories:[{name:'Programming'}],
votes:[{rate:3,user:42342},{rate:5,user:423445},...],
comments:[
{
text:"my comment1",
time:"10/2/1396",...},
...

]
}

حال این تصور را داشته باشید که ما تنها یک پست را نشان نمیدهیم و بلکه پست‌ها به صورت یک لیست قرار است نمایش داده شوند و با گزینه‌ی مشاهده‌ی مطلب می‌توانیم یک پست را به صورت کامل ببینیم. در این صورت همه اطلاعات همانند قبل هستند، بجز بخش نظرات که دیگر در این حالت کاربردی ندارد و دیتای اضافی است که به ناچار باید خوانده شود. پس در این حالت میگوییم این مدل برای خواندن مناسب نیست، چون باید تمام نظرات اسنادی که در لیست قرار دارند هم خوانده شوند. پس باید بخش نظرات را از سند پست وبلاگ جدا کنیم.
{
POST:45453,
count:35,
comments:[...]
}
سپس میگوییم هر سند نهایتا 16 مگابایت اطلاعات را نگهداری میکند و هم اینکه تعداد نظرات ممکن است بسیار زیاد باشند. پس هر سند را به تعدادی نظر محدود میکنیم به این حالت میگویند داریم یک Bucket میسازیم و مثلا هر باکت را به 100 کامنت محدود میکنیم. تا به الان وضعیت طراحی بهتری نسبت به قبل پیدا کردیم:
{
post:345345,
capacity:100,
count:35,
bucket:2,
comments:[...]
}
در این حالت حتی میتوانیم کامنتها را صفحه بندی کرده و در هر صفحه یک باکت را بخوانیم. برای نمایش این دو مورد آخری برای جداسازی دیتا بسیار خوب است. حتی میتوان یک کامنت را به همراه پاسخ‌های آن که به صورت درخت واره قرار گرفته اند نیز در یک سند جداگانه ذخیره کرد.
نکاتی که باید در حین طراحی در نظر بگیرید:
  1. همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نباید بگذارید تعداد آرایه‌های یک سند خیلی بزرگ شوند. در غیر اینصورت کارآیی مونگو به خصوص در حین ویرایش سند پایین خواهد آمد. در حین ویرایش، اگر سندی از اندازه‌ی خود بزرگتر نشود، مشکلی پیش نمیاید ولی اگر فضایی بیش از آنچه که  قبلا داشته به آن اضافه شود، سند نیاز به جابجایی و گسترش فضا خواهد داشت. در این حالت باید مونگو سند را به جای دیگری که فضای کافی برای آن وجود دارد، انتقال بدهد و میزان Disk Fragment به طبع بالا خواهد رفت. همچنین اندیس‌های آرایه‌ای هم با جابجا شدن دیتا نیاز به، به روزرسانی خواهند داشت و زمانی هم صرف به روزرسانی اندیس‌ها خواهد شد.
  2. مدیر محصول مونگو اظهار نظر صریحی در این مورد نکرد‌ه‌است، ولی به نظر می‌رسد نوع فرمت BSON از یک اسکن خطی در حافظه استفاده میکند و زمان بیشتری صرف پیدا کردن المان‌های انتهایی در آرایه خواهد شد؛ پس بیشتر عملیات در این نوع سند، با کندی مواجه خواهند شد. با توجه به کامنت‌هایی که در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی یافت شده‌است، آرایه ای با بیش از صدهزار آیتم ساده میتواند آسیب زا باشد؛ به همین دلیل توصیه میشود که اگر بیش از صدهزار آیتم نیاز است، از همان حالت Bucket استفاده شود.
  3. استفاده از اندیس‌ها هم سابقه‌ی دیرینه‌ای داشته و سعی کنید کوئری هایی بزنید که بر اساس اندیس‌های تعریف شده باشند تا واکشی دیتا سریعتر شود. پس نحوه کوئری نویسی و انتخاب فیلدی که اندیس میشود بسیار مهم است.
  4. استفاده از Projection تاثیری بر خواندن اسناد ندارد و هر سند به طور کامل واکشی می‌شود. projection تنها در بار‌ه‌ی ترافیک یا انتقال حجم کمتری از اطلاعات به سمت کلاینت تاثیرگذار میباشد. پس استفاده از projection بجای جدا سازی اسناد را دنبال نکنید.