دوراهی انتخاب NHibernate و Entityframework
- توهم پشتیبانی از بانکهای اطلاعاتی مختلف توسط NH . به شخصه با حداقل یک مورد نیم بند آن سروکار داشتم: SQL-CE. تقریبا بیشتر از نیمی از تواناییهای این بانک اطلاعاتی در NH لحاظ نشده و حتی یک کوئری ساده از تاریخ تا تاریخ را توسط آن نمیتوانید تهیه کنید. این مورد برعکس EF Code first است. کامل و بینقص کار میکند. کلا تمام محصولات مایکروسافت به همین نحو هستند. اگر عنوان میکنند این محصول دو قابلیت دارد، واقعا این دو قابلیت، درست کار میکنند. نه اینکه عنوان کنند 100 قابلیت را ارائه میدهیم و فقط 10 تای آن کامل پیاده سازی شده باشند.
- تیم مدیریتی به شدت مغرور و ناراحت NH. باز هم برای این تیم ناراحت، جهت تکمیل نقایص کار با SQL-CE بیشتر از یکسال قبل وصلهای رو ارسال کردم. تا به امروز حتی یک پاسخ که آیا خوبه، بده ... ارسال نشده. با اکثر همکاریها هم به همین نحو رفتار میکنند.
خلاصه حال و هوای یک پروژه سالم سورس باز را ندارد.
- پس از ارائه EF Code first این پروژه تقریبا غیرفعال شده: (^)
- نیم بند بودن پشتیبانی از LINQ. باز هم اگر تصور میکنید که راحت میتونید مثل EF از کوئریهای LINQ در اینجا استفاده کنید، سخت در اشتباه هستید.
- دیر به روز شدن کتابخانههای جانبی آن. این مساله هم به مدیریت بد پروژه NH بر میگردد. شاید بیشتر از 10 مورد افزونه برای NH هست، مانند کش و اعتبار سنجی و غیره. اما ... صاحبان آن مشخص نیستند! امروز NH3 ارائه میشود، سه ماه بعد کتابخانه اعتبارسنجی متناظر با آن. تیم NH هم حاضر نشده تمام اینها رو کنار هم قرار بده و یک کار یکپارچه رو ارائه کنه. NH اعتبار خودش رو از این افزونههای موجود در NH Contrib کسب میکنه، اما حاضر نیستند مدیریت و نگهداری یکپارچه آنها را قبول کنند.
- ناسازگاری با اکوسیستم دات نت. اگر از NH استفاده کنید مدام در حال جنگ با دات نت هستید. مثلا سیستم اعتبار سنجی EF با سیستم اعتبار سنجی سمت کلاینت و سرور MVC یکپارچه است. با NH اینطور نیست و از این نوع مثالها زیاد است. همین مساله حجم کاری شما را چندبرابر میکند.
- طراحی زمخت NH در مقابل طراحی روان EF. برای مثال در EF Code first شما به ندرت نیاز خواهید داشت که نگاشتها را تعریف یا حتی سفارشی سازی کنید. یک سری پیش فرض بسیار عالی در آن به صورت توکار (و نه به شکل افزونه) وجود دارد که حجم کاری شما را به شدت کاهش میدهند. در NH کتابخانه fluent nh سعی کرده که اینکار را انجام دهد اما جالب اینجا است که این کتابخانه از طرف تیم اصلی NH اصلا تحویل گرفته نشده و ... دست آخر هم یک روش دیگر را برای نوشتن نگاشتها با کد تهیه کردند.
- مستندات NH کامل نیست. برای مثال شاید یک سری بلاگهای متفرقه را پیدا کنید که در مورد روش تهیه نگاشتها با کد مطلب نوشته باشند ... نه توسط کسانی که این کتابخانه را تهیه کردهاند! این روند رو مقایسه کنید با وبلاگ EF مثلا : (^) این بلاگ تا این حد کامل است که مرجع بسیاری از مطالب آموزشی و کتابهای مرتبط با EF میباشد.
- سیستم migration موجود در EF Code first نسبت به نمونه NH بسیار کاملتر است؛ با قابلیت سفارشی سازی، مقایسه هش مدلها با جداول جهت جلوگیری از تداخلات و اشتباهات، تولید اسکریپت آپدیت بانک اطلاعاتی و غیره.
یک زمانی بود دات نت ORM قابل ملاحظهای نداشت. زمان دات نت2. در آن موقع NH حرف برای گفتن داشت اما ... نه الان.
- آدرسهای مجازی به صورت پیوسته و پشت سر هم هستند و آدرس دهی بسیار راحت است ولی دادهها بر روی یک حافظه به صورت متصل به هم یا پیوسته ذخیره یا خوانده نمیشوند و کار آدرس دهی مشکل است. پس یکی از مزایای داشتن آدرس دهی مجازی پشت سر هم قرار گرفتن آدرس هاست.
- برنامه از آدرسهای مجازی برای دسترسی به بافر حافظه استفاده میکند که بزرگتر از حافظه فیزیکی موجود هست. موقعی که نیاز به حافظه بیشتر باشد و حافظه سیستم کوچکتر یا کمتر از تقاضا باشد، مدیر حافظه، صفحات حافظه فیزیکی را به صورت یک فایل (عموما 4 کیلیویی) بر روی دیسک سخت ذخیره میکند و صفحات دادهها در موقع نیاز بین حافظه فیزیکی و دیسک سخت جابجا میشود.
- هر پردازشی که بر روی آدرسهای مجازی کار میکند ایزوله شده است. یعنی یک پروسه هیچ گاه نمیتواند به آدرسهای یک پروسه دیگر دسترسی داشته باشد و باعث تخریب دادههای آن شود.
در شکل بالا دو پروسه 64 بیتی به نامهای notepad.exe و myapp.exe قرار دارند که هر کدام فضای آدرسهای مجازی خودشان را دارند و از آدرس 0x000'0000000 شروع و تا آدرس 0x7FF'FFFFFFFF ادامه میابند. هر قسمت شامل یک صفحه 4 کیلویی از حافظه مجازی یا فیزیکی است. به برنامه نوتپد دقت کنید که از سه صفحه پشت سر هم یا پیوسته تشکیل شده که آدرس شروع آن 0x7F7'93950000 می باشد ولی در حافظه فیزیکی خبری از پیوسته بودن دیده نمیشود و حتما این نکته را متوجه شدید که هر دو پروسه از یک آدرس شروع استفاده کردهاند، ولی به آدرسی متفاوت از حافظه فیزیکی نگاشت شده اند.
فضای کاربری و فضای سیستمی User space and system space
گفتیم بسیاری از پروسهها در حالت user mode و پروسههای هسته سیستم عامل و درایورها در حالت kernel mode اجرا میشوند. هر پروسه مد کاربر از فضای آدرس دهی مجازی خودش استفاده میکند ولی در حالت کرنل همه از یک فضای آدرس دهی استفاده میکنند که به آن فضای سیستمی میگویند و برای مد کاربری میگویند فضای کاربری.
در سیستمهای 32 بیتی نهایتا تا 4 گیگ حافظه میتوان به اینها تخصیص داد؛ 2 گیگ ابتدایی به user space و دو گیگ بعدی به system space :
در ویندوزهای 32 بیتی شما امکان تغییر این مقدار حافظه را در میان بوت دارید و میتوانید حافظه کاربری را تا 3 گیگ مشخص کنید و یک گیگ را برای فضای سیستمی. برای اینکار میتوانید از برنامه bcedit استفاده کنید.
در سیستمهای 64 بیتی میزان حافظههای مجازی به صورت تئوری تا 16 اگزابایت مشخص شده است؛ ولی در عمل تنها بخش کوچکی از آن یعنی 8 ترابایت استفاده میشود.
- برنامه جهت اجرا در مد کاربر یک درخواست را برای خواندن دادههای یک device را آماده میکند. سپس برنامه آدرس شروع یک بافر را برای دریافت داده، مشخص میکند.
- وظیفه این درایور یک قطعه در مد کرنل این است که عملیات خواندن را شروع کرده و کنترل را به درخواست کننده ارسال میکند.
- بعد device یک وقفه را به هر تردی thread که در حال اجراست ارسال میکند تا بگوید، عملیات خواندن پایان یافته است. این وقفه توسط ترد درایور مربوطه دریافت میشود.
- حالا دیگر درایور نباید دادهها را در همان جایی که گام اول برنامه مشخص کرده است ذخیره کند. چون این آدرس که برنامه در مد کاربری مشخص کرده است، با نمونهای که این فرآیند محاسبه میکند متفاوت است.
معرفی Lex.Db
- به صورت توکار با استفاده از قفل گذاری توسط کلاس ReaderWriterLockSlim آن، خواندنها و نوشتنهای همزمان توسط چندین ترد را مدیریت میکند. یعنی نیازی نیست کار اضافهتری از این لحاظ توسط استفاده کننده انجام شود. (SQLite برای این مساله نیاز به پیاده سازی اضافی دارد و نمیشود با آن در حالت معمول از طریق چندین ترد همزمان کار کرد)
- از الگوریتم RedBlackTree برای ایندکس گذاری و جستجو استفاده میکند.
ارسال پارامترهای اختیاری به دستور Sql و مشکل با دستور is null
- بنابراین این مورد بستگی دارد به تواناییهای موتور و همچنین درایور بانک اطلاعاتی مورد استفاده (به نظر SQL-CE است) و یک مسالهی عمومی نیست.
- برای حل این مشکل در SQL-CE از روش زیر استفاده کنید:
... WHERE f.Bar = @bar OR cast(@bar AS varchar(4000)) IS NULL
نسخهی بتای شیرپوینت 2010 که با نام رمز Fourteen تهیه شده، مدتی است که در دسترس عموم میباشد. همانطور که مطلع هستید، از نام این محصول کلمه آفیس حذف و تبدیل به Microsoft SharePoint Server شده است (البته در نگارش نهایی آن).
پس از دریافت این محصول که فقط به صورت 64 بیتی ارائه خواهد شد، بر روی ویندوز سرور 2003 نگارش 64 بیتی نصب نشد.
برای نصب آن نیاز به پیش نیازهای زیر است:
- ویندوز سرور 2008 نگارش 64 بیتی (معمولی یا R2)
- نسخههای 64 بیتی اس کیوال سرور 2008 یا 2005
- IIS7 و دات نت فریم ورک 3 و نیم
سایر موارد مورد نیاز را به صورت خودکار از اینترنت دریافت کرده و نصب میکند. کلا پروسه نصب مشابهی با شیرپوینت 2007 دارد.
و به صورت خلاصه اگر قصد استفاده از اکثر محصولات جدید مایکروسافت را دارید، باید سخت افزار و سیستم عامل 64 بیتی را تهیه نمائید.
EF Code First #2
در قسمت قبل با تنظیمات و قراردادهای ابتدایی EF Code first آشنا شدیم، هرچند این تنظیمات حجم کدنویسی ابتدایی راه اندازی سیستم را به شدت کاهش میدهند، اما کافی نیستند. در این قسمت نگاهی سطحی و مقدماتی خواهیم داشت بر امکانات مهیا جهت تنظیم ویژگیهای مدلهای برنامه در EF Code first.
تنظیمات EF Code first توسط اعمال متادیتای خواص
اغلب متادیتای مورد نیاز جهت اعمال تنظیمات EF Code first در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند. بنابراین اگر مدلهای خود را در اسمبلی و پروژه class library جداگانهای تعریف و نگهداری میکنید (مثلا به نام DomainClasses)، نیاز است ابتدا ارجاعی را به این اسمبلی به پروژه جاری اضافه نمائیم. همچنین تعدادی دیگر از متادیتای قابل استفاده در خود اسمبلی EntityFramework.dll قرار دارند. بنابراین در صورت نیاز باید ارجاعی را به این اسمبلی نیز اضافه نمود.
همان مثال قبل را در اینجا ادامه میدهیم. دو کلاس Blog و Post در آن تعریف شده (به این نوع کلاسها POCO – the Plain Old CLR Objects نیز گفته میشود)، به همراه کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است. ابتدا دیتابیس قبلی را دستی drop کنید. سپس در کلاس Blog، خاصیت public int Id را مثلا به public int MyTableKey تغییر دهید و پروژه را اجرا کنید. برنامه بلافاصله با خطای زیر متوقف میشود:
One or more validation errors were detected during model generation:
\tSystem.Data.Entity.Edm.EdmEntityType: : EntityType 'Blog' has no key defined.
زیرا EF Code first در این کلاس خاصیتی به نام Id یا BlogId را نیافتهاست و امکان تشکیل Primary key جدول را ندارد. برای رفع این مشکل تنها کافی است ویژگی Key را به این خاصیت اعمال کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }
همچنین تعدادی ویژگی دیگر مانند MaxLength و Required را نیز میتوان بر روی خواص کلاس اعمال کرد:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }
[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }
[Required]
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}
این ویژگیها دو مقصود مهم را برآورده میسازند:
الف) بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده تاثیر دارند:
CREATE TABLE [dbo].[Blogs](
[MyTableKey] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Title] [nvarchar](100) NULL,
[AuthorName] [nvarchar](max) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_Blogs] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[MyTableKey] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا طول فیلد Title به 100 تنظیم شده است و همچنین فیلد AuthorName اینبار NOT NULL است. به علاوه primary key نیز بر اساس ویژگی Key اعمالی تعیین شده است.
البته برای اجرای کدهای تغییر کرده مدل، فعلا بانک اطلاعاتی قبلی را دستی میتوان حذف کرد تا بتوان به ساختار جدید رسید. در مورد جزئیات مبحث DB Migration در قسمتهای بعدی مفصلا بحث خواهد شد.
ب) اعتبار سنجی اطلاعات پیش از ارسال کوئری به بانک اطلاعاتی
برای مثال اگر در حین تعریف وهلهای از کلاس Blog، خاصیت AuthorName مقدار دهی نگردد، پیش از اینکه رفت و برگشتی به بانک اطلاعاتی صورت گیرد، یک validation error را دریافت خواهیم کرد. یا برای مثال اگر طول اطلاعات خاصیت Title بیش از 100 حرف باشد نیز مجددا در حین ثبت اطلاعات، یک استثنای اعتبار سنجی را مشاهده خواهیم کرد. البته امکان تعریف پیغامهای خطای سفارشی نیز وجود دارد. برای این حالت تنها کافی است پارامتر ErrorMessage این ویژگیها را مقدار دهی کرد. برای مثال:
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }
نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد، وجود یک اکوسیستم هماهنگ و سازگار است. این نوع اعتبار سنجی هم با EF Code first هماهنگ است و هم برای مثال در ASP.NET MVC به صورت خودکار جهت اعتبار سنجی سمت سرور و کلاینت یک مدل میتواند مورد استفاده قرار گیرد و مفاهیم و روشهای مورد استفاده در آن نیز یکی است.
تنظیمات EF Code first به کمک Fluent API
اگر علاقمند به استفاده از متادیتا، جهت تعریف قیود و ویژگیهای خواص کلاسهای مدل خود نیستید، روش دیگری نیز در EF Code first به نام Fluent API تدارک دیده شده است. در اینجا امکان تعریف همان ویژگیها توسط کدنویسی نیز وجود دارد، به علاوه اعمال قیود دیگری که توسط متادیتای مهیا قابل تعریف نیستند.
محل تعریف این قیود، کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است، میباشد و در اینجا، کار با تحریف متد OnModelCreating شروع میشود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Entity<Blog>().HasKey(x => x.MyTableKey);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Title).HasMaxLength(100);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.AuthorName).IsRequired();
base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}
به کمک پارامتر modelBuilder، امکان دسترسی به متدهای تنظیم کننده ویژگیهای خواص یک مدل یا موجودیت وجود دارد. در اینجا چون میتوان متدها را به صورت یک زنجیره به هم متصل کرد و همچنین حاصل نهایی شبیه به جمله بندی انگلیسی است، به آن Fluent API یا API روان نیز گفته میشود.
البته در این حالت امکان تعریف ErrorMessage وجود ندارد و برای این منظور باید از همان data annotations استفاده کرد.
نحوه مدیریت صحیح تعاریف نگاشتها به کمک Fluent API
OnModelCreating محل مناسبی جهت تعریف حجم انبوهی از تنظیمات کلاسهای مختلف مدلهای برنامه نیست. در حد سه چهار سطر مشکلی ندارد اما اگر بیشتر شد بهتر است از روش زیر استفاده شود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
namespace EF_Sample01
{
public class BlogConfig : EntityTypeConfiguration<Blog>
{
public BlogConfig()
{
this.Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
this.Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
}
}
با ارث بری از کلاس EntityTypeConfiguration، میتوان به ازای هر کلاس مدل، تنظیمات را جداگانه انجام داد. به این ترتیب اصل SRP یا Single responsibility principle نقض نخواهد شد. سپس برای استفاده از این کلاسهای Config تک مسئولیتی به نحو زیر میتوان اقدام کرد:
protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new BlogConfig());
نحوه تنظیمات ابتدایی نگاشت کلاسها به بانک اطلاعاتی در EF Code first
الزامی ندارد که EF Code first حتما با یک بانک اطلاعاتی از نو تهیه شده بر اساس پیش فرضهای آن کار کند. در اینجا میتوان از بانکهای اطلاعاتی موجود نیز استفاده کرد. اما در این حالت نیاز خواهد بود تا مثلا نام جدولی خاص با کلاسی مفروض در برنامه، یا نام فیلدی خاص که مطابق استانداردهای نامگذاری خواص در سی شارپ تعریف نشده، با خاصیتی در یک کلاس تطابق داده شوند. برای مثال اینبار تعاریف کلاس Blog را به نحو زیر تغییر دهید:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
[Table("tblBlogs")]
public class Blog
{
[Column("MyTableKey")]
public int Id { set; get; }
[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
}
}
در اینجا فرض بر این است که نام جدول متناظر با کلاس Blog در بانک اطلاعاتی مثلا tblBlogs است و نام خاصیت Id در بانک اطلاعاتی مساوی فیلدی است به نام MyTableKey. چون نام خاصیت را مجددا به Id تغییر دادهایم، دیگر ضرورتی به ذکر ویژگی Key وجود نداشته است. برای تعریف این دو از ویژگیهای Table و Column جهت سفارشی سازی نامهای خواص و کلاس استفاده شده است.
یا اگر در کلاس خود خاصیتی محاسبه شده بر اساس سایر خواص، تعریف شده است و قصد نداریم آنرا به فیلدی در بانک اطلاعاتی نگاشت کنیم، میتوان از ویژگی NotMapped برای مزین سازی و تعریف آن کمک گرفت.
به علاوه اگر از نام پیش فرض کلید خارجی تشکیل شده خرسند نیستید میتوان به کمک ویژگی ForeignKey، نسبت به تعریف مقداری جدید مطابق تعاریف یک بانک اطلاعاتی موجود، اقدام کرد.
همچنین خاصیت دیگری به نام RowVersion در اینجا اضافه شده که با ویژگی TimeStamp مزین گردیده است. از این خاصیت ویژه برای بررسی مسایل همزمانی ثبت اطلاعات در EF استفاده میشود. به علاوه بانک اطلاعاتی میتواند به صورت خودکار آنرا در حین ثبت مقدار دهی کند.
تمام این تغییرات را به کمک Fluent API نیز میتوان انجام داد:
modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
تبدیل پروژههای قدیمی EF به کلاسهای EF Code first به صورت خودکار
روش متداول کار با EF از روز اول آن، مهندسی معکوس خودکار اطلاعات یک بانک اطلاعاتی و تبدیل آن به یک فایل EDMX بوده است. هنوز هم میتوان از این روش در اینجا نیز بهره جست. برای مثال اگر قصد دارید یک پروژه قدیمی را تبدیل به نمونه جدید Code first کنید، یا یک بانک اطلاعاتی موجود را مهندسی معکوس کنید، بر روی پروژه در Solution explorer کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس از صفحه ظاهر شده، ADO.NET Entity data model را انتخاب کرده و در ادامه گزینه «Generate from database» را انتخاب کنید. این روال مرسوم کار با EF Database first است.
پس از اتمام کار به entity data model designer مراجعه کرده و بر روی صفحه کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده گزینه «Add code generation item» را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده از لیست قالبهای موجود، گزینه «ADO.NET DbContext Generator» را انتخاب نمائید. این گزینه به صورت خودکار اطلاعات فایل EDMX قدیمی یا موجود شما را تبدیل به کلاسهای مدل Code first معادل به همراه کلاس DbContext معرف آنها خواهد کرد.
روش دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. نیاز است افزونهی به نام Entity Framework Power Tools را دریافت کنید. پس از نصب، از منوی Entity Framework آن گزینهی «Reverse Engineer Code First» را انتخاب نمائید. در اینجا میتوان مشخصات اتصال به بانک اطلاعاتی را تعریف و سپس نسبت به تولید خودکار کدهای مدلها و DbContext مرتبط اقدام کرد.
استراتژیهای مقدماتی تشکیل بانک اطلاعاتی در EF Code first
اگر مثال این سری را دنبال کرده باشید، مشاهده کردهاید که با اولین بار اجرای برنامه، یک بانک اطلاعاتی پیش فرض نیز تولید خواهد شد. یا اگر تعاریف ویژگیهای یک فیلد را تغییر دادیم، نیاز است تا بانک اطلاعاتی را دستی drop کرده و اجازه دهیم تا بانک اطلاعاتی جدیدی بر اساس تعاریف جدید مدلها تشکیل شود که ... هیچکدام از اینها بهینه نیستند.
در اینجا دو استراتژی مقدماتی را در حین آغاز یک برنامه میتوان تعریف کرد:
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>());
// or
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<Context>());
میتوان بانک اطلاعاتی را در صورت تغییر اطلاعات یک مدل به صورت خودکار drop کرده و نسبت به ایجاد نمونهای جدید اقدام کرد (DropCreateDatabaseIfModelChanges)؛ یا در حین آزمایش برنامه همیشه (DropCreateDatabaseAlways) با شروع برنامه، ابتدا باید بانک اطلاعاتی drop شده و سپس نمونه جدیدی تولید گردد.
محل فراخوانی این دستور هم باید در نقطه آغازین برنامه، پیش از وهله سازی اولین DbContext باشد. مثلا در برنامههای وب در متد Application_Start فایل global.asax.cs یا در برنامههای WPF در متد سازنده کلاس App میتوان بانک اطلاعاتی را آغاز نمود.
البته الزامی به استفاده از کلاسهای DropCreateDatabaseIfModelChanges یا DropCreateDatabaseAlways وجود ندارد. میتوان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer از نوع کلاس Context تعریف شده در برنامه، همان عملیات را شبیه سازی کرد یا سفارشی نمود:
public class MyInitializer : IDatabaseInitializer<Context>
{
public void InitializeDatabase(Context context)
{
if (context.Database.Exists() ||
context.Database.CompatibleWithModel(throwIfNoMetadata: false))
context.Database.Delete();
context.Database.Create();
}
}
سپس برای استفاده از این کلاس در ابتدای برنامه، خواهیم داشت:
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new MyInitializer());
نکته:
اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود استفاده میکنید (محیط کاری) و نیازی به پیش فرضهای EF Code first ندارید و همچنین این بانک اطلاعاتی نیز نباید drop شود یا تغییر کند، میتوانید تمام این پیش فرضها را با دستور زیر غیرفعال کنید:
Database.SetInitializer<Context>(null);
بدیهی است این دستور نیز باید پیش از ایجاد اولین وهله از شیء DbContext فراخوانی شود.
همچنین باید درنظر داشت که در آخرین نگارشهای پایدار EF Code first، این موارد بهبود یافتهاند و مبحثی تحت عنوان DB Migration ایجاد شده است تا نیازی نباشد هربار بانک اطلاعاتی drop شود و تمام اطلاعات از دست برود. میتوان صرفا تغییرات کلاسها را به بانک اطلاعاتی اعمال کرد که به صورت جداگانه، در قسمتی مجزا بررسی خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به drop بانک اطلاعاتی نخواهد بود. به صورت پیش فرض در صورت از دست رفتن اطلاعات یک استثناء را سبب خواهد شد (که توسط برنامه نویس قابل تنظیم است) و در حالت خودکار یا دستی با تنظیمات ویژه قابل اعمال است.
تنظیم استراتژیهای آغاز بانک اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه
الزامی ندارد که حتما متد Database.SetInitializer را دستی فراخوانی کنیم. با اندکی تنظیم فایلهای app.config و یا web.config نیز میتوان نوع استراتژی مورد استفاده را تعیین کرد:
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="MyNamespace.MyInitializerClass, MyAssembly" />
</appSettings>
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="Disabled" />
</appSettings>
یکی از دو حالت فوق باید در قسمت appSettings فایل کانفیگ برنامه تنظیم شود. حالت دوم برای غیرفعال کردن پروسه آغاز بانک اطلاعاتی و اعمال تغییرات به آن، بکار میرود.
برای نمونه در مثال جاری، جهت استفاده از کلاس MyInitializer فوق، میتوان از تنظیم زیر نیز استفاده کرد:
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType EF_Sample01.Context, EF_Sample01"
value="EF_Sample01.MyInitializer, EF_Sample01" />
</appSettings>
اجرای کدهای ویژه در حین تشکیل یک بانک اطلاعاتی جدید
امکان سفارشی سازی این آغاز کنندههای پیش فرض نیز وجود دارد. برای مثال:
public class MyCustomInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>
{
protected override void Seed(Context context)
{
context.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE INDEX IX_title ON tblBlogs (title)");
base.Seed(context);
}
}
در اینجا با ارث بری از کلاس DropCreateDatabaseIfModelChanges یک آغاز کننده سفارشی را تعریف کردهایم. سپس با تحریف متد Seed آن میتوان در حین آغاز یک بانک اطلاعاتی، تعدادی رکورد پیش فرض را به آن افزود. کار ذخیره سازی نهایی در متد base.Seed انجام میشود.
برای استفاده از آن اینبار در حین فراخوانی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer، از کلاس MyCustomInitializer استفاده خواهیم کرد.
و یا توسط متد context.Database.ExecuteSqlCommand میتوان دستورات SQL را مستقیما در اینجا اجرا کرد. عموما دستوراتی در اینجا مدنظر هستند که توسط ORMها پشتیبانی نمیشوند. برای مثال تغییر collation یک ستون یا افزودن یک ایندکس و مواردی از این دست.
سطح دسترسی مورد نیاز جهت فراخوانی متد Database.SetInitializer
استفاده از متدهای آغاز کننده بانک اطلاعاتی نیاز به سطح دسترسی بر روی بانک اطلاعاتی master را در SQL Server دارند (زیرا با انجام کوئری بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص میشود، آیا بانک اطلاعاتی مورد نظر پیشتر تعریف شده است یا خیر). البته این مورد حین کار با SQL Server CE شاید اهمیتی نداشته باشد. بنابراین اگر کاربری که با آن به بانک اطلاعاتی متصل میشویم سطح دسترسی پایینی دارد نیاز است Persist Security Info=True را به رشته اتصالی اضافه کرد. البته این مورد را پس از انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی جهت امنیت بیشتر حذف کنید (یا به عبارتی در محیط کاری Persist Security Info=False باید باشد).
Server=(local);Database=yourDatabase;User ID=yourDBUser;Password=yourDBPassword;Trusted_Connection=False;Persist Security Info=True
تعیین Schema و کاربر فراخوان دستورات SQL
در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاستهای اشتراکی بسیار مرسوم است، دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود. اینبار نام جداول ما بجای dbo.tableName مثلا someUser.tableName میباشند و عدم دقت به این نکته، اجرای برنامه را غیرممکن میسازد.
برای تغییر و تعیین صریح کاربر متصل شده به بانک اطلاعاتی اگر از متادیتا استفاده میکنید، روش زیر باید بکارگرفته شود:
[Table("tblBlogs", Schema="someUser")]
public class Blog
و یا در حالت بکارگیری Fluent API به نحو زیر قابل تنظیم است:
modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs", schemaName:"someUser");
مشخص سازی رشتههای متفاوت اتصالی
فرض کنید برنامهی جاری شما قرار است از دو بانک اطلاعاتی مشخص استفاده کند که تعاریف رشتههای اتصالی آنها در وب کانفیگ به صورت ذیل مشخص شدهاند:
<connectionStrings> <clear /> <add name="Sample07Context" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIoC;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" /> <add name="Database2012" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" /> </connectionStrings>
تغییر Context برنامه جهت پذیرش رشتههای اتصالی پویای قابل تغییر در زمان اجرا
اکنون که قرار است کاربران در حین ورود به برنامه، بانک اطلاعاتی مدنظر خود را انتخاب کنند و یا سیستم قرار است به ازای کاربری خاص، رشتهی اتصالی خاص او را به Context ارسال کند، نیاز است Context برنامه را به صورت ذیل تغییر دهیم:
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using System.Linq; using EF_Sample07.DomainClasses; namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork { public DbSet<Category> Categories { set; get; } public DbSet<Product> Products { set; get; } /// <summary> /// It looks for a connection string named Sample07Context in the web.config file. /// </summary> public Sample07Context() : base("Sample07Context") { } /// <summary> /// To change the connection string at runtime. See the SmObjectFactory class for more info. /// </summary> public Sample07Context(string connectionString) : base(connectionString) { //Note: defaultConnectionFactory in the web.config file should be set. } public void SetConnectionString(string connectionString) { this.Database.Connection.ConnectionString = connectionString; } } }
یک متد دیگر هم در اینجا در انتهای کلاس به نام SetConnectionString تعریف شدهاست. از این متد در حین ورود کاربر به سایت میتوان استفاده کرد. برای مثال حداقل دو نوع طراحی را میتوان درنظر گرفت:
الف) کاربر با برنامهای کار میکند که به ازای سالهای مختلف، بانکهای اطلاعاتی مختلفی دارد و در ابتدای ورود، یک drop down انتخاب سال کاری برای او درنظر گرفته شدهاست (علاوه بر سایر ورودیهای استانداردی مانند نام کاربری و کلمهی عبور). در این حالت بهتر است متد SetConnectionString نام رشتهی اتصالی را بر اساس سال انتخابی، در حین لاگین دریافت کند که اطلاعات آن در فایل کانفیگ سایت پیشتر مشخص شدهاست.
ب) کاربر یا مشتری پس از ورود به سایت، نیاز است صرفا از بانک اطلاعاتی خاص خودش استفاده کند. بنابراین اطلاعات تعریف کاربران و مشتریها در یک بانک اطلاعاتی مجزا قرار دارند و پس از لاگین، نیاز است رشتهی اتصالی او به صورت پویا از بانک اطلاعاتی خوانده شده و سپس توسط متد SetConnectionString تنظیم گردد.
مدیریت سشنهای رشتهی اتصالی جاری
پس از اینکه کاربر، در حین ورود مشخص کرد که از چه بانک اطلاعاتی قرار است استفاده کند و یا اینکه برنامه بر اساس اطلاعات ثبت شدهی او تصمیمگیری کرد که باید از کدام رشتهی اتصالی استفاده کند، نگهداری این رشتهی اتصالی نیاز به سشن دارد تا به ازای هر کاربر متصل به سایت منحصربفرد باشد. در مورد مدیریت سشنها در برنامههای وب، از نکات مطرح شدهی در مطلب «مدیریت سشنها در برنامههای وب به کمک تزریق وابستگیها» استفاده خواهیم کرد:
using System; using System.Threading; using System.Web; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap; using StructureMap.Web; using StructureMap.Web.Pipeline; namespace EF_Sample07.IoCConfig { public static class SmObjectFactory { private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder = new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication); public static IContainer Container { get { return _containerBuilder.Value; } } public static void HttpContextDisposeAndClearAll() { HttpContextLifecycle.DisposeAndClearAll(); } private static Container defaultContainer() { return new Container(ioc => { // session manager setup ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>(); ioc.For<HttpSessionStateBase>() .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session)); ioc.For<IUnitOfWork>() .HybridHttpOrThreadLocalScoped() .Use<Sample07Context>() // Remove these 2 lines if you want to use a connection string named Sample07Context, defined in the web.config file. .Ctor<string>("connectionString") .Is(ctx => getCurrentConnectionString(ctx)); ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>(); ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>(); ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>(); ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>(); ioc.Policies.SetAllProperties(properties => { properties.OfType<IUnitOfWork>(); properties.OfType<ICategoryService>(); properties.OfType<IProductService>(); properties.OfType<ISessionProvider>(); }); }); } private static string getCurrentConnectionString(IContext ctx) { if (HttpContext.Current != null) { // this is a web application var sessionProvider = ctx.GetInstance<ISessionProvider>(); var connectionString = sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString"); if (string.IsNullOrWhiteSpace(connectionString)) { // It's a default connectionString. connectionString = "Database2012"; // this session value should be set during the login phase sessionProvider.Store("CurrentConnectionStringName", connectionString); } return connectionString; } else { // this is a desktop application, so you can store this value in a global static variable. return "Database2012"; } } } }
نکتهی مهم این تنظیمات، قسمت مقدار دهی سازندهی کلاس Context برنامه به صورت پویا توسط IoC Container جاری است. در اینجا هر زمانیکه قرار است وهلهای از Sample07Context ساخته شود، از سازندهی دوم آن که دارای پارامتری به نام connectionString است، استفاده خواهد شد. همچنین مقدار آن به صورت پویا از متد getCurrentConnectionString که در انتهای کلاس تعریف شدهاست، دریافت میگردد.
در این متد ابتدا مقدار HttpContext.Current بررسی شدهاست. این مقدار اگر نال باشد، یعنی برنامهی جاری یک برنامهی دسکتاپ است و مدیریت رشتهی اتصالی جاری آنرا توسط یک خاصیت Static یا Singleton تعریف شدهی در برنامه نیز میتوان تامین کرد. از این جهت که در هر زمان، تنها یک کاربر در App Domain جاری برنامهی دسکتاپ میتواند وجود داشته باشد و Singleton یا Static تعریف شدن اطلاعات رشتهی اتصالی، مشکلی را ایجاد نمیکند. اما در برنامههای وب، چندین کاربر در یک App Domain به سیستم وارد میشوند. به همین جهت است که مشاهده میکنید در اینجا از تامین کنندهی سشن، برای نگهداری اطلاعات رشتهی اتصالی جاری کمک گرفته شدهاست.
کلید این سشن نیز در این مثال مساوی CurrentConnectionStringName تعریف شدهاست. بنابراین در حین لاگین موفقیت آمیز کاربر، دو مرحلهی زیر باید طی شوند:
sessionProvider.Store("CurrentConnectionString", "Sample07Context"); uow.SetConnectionString(WebConfigurationManager.ConnectionStrings[_sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString")].ConnectionString);
سپس از متد SetConnectionString برای خواندن مقدار نام مشخص شده در سشن CurrentConnectionStringName کمک گرفتهایم. هرچند سازندهی کلاس Context برنامه، هر دو حالت استفاده از نام رشتهی اتصالی و یا مقدار کامل رشتهی اتصالی را پشتیبانی میکند، اما خاصیت this.Database.Connection.ConnectionString تنها رشتهی کامل اتصالی را میپذیرد (بکار رفته در متد SetConnectionString).
تا اینجا کار پویا سازی انتخاب و استفاده از رشتهی اتصالی برنامه به پایان میرسد. هر زمانیکه قرار است Context برنامه توسط IoC Container نمونه سازی شود، به متد getCurrentConnectionString رجوع کرده و مقدار رشتهی اتصالی را از سشن تنظیم شدهای به نام CurrentConnectionStringName دریافت میکند. سپس از مقدار آن جهت مقدار دهی سازندهی دوم کلاس Context استفاده خواهد کرد.
مدیریت migrations خودکار برنامه در حالت استفاده از چندین بانک اطلاعاتی
یکی از مشکلات کار با برنامههای چند دیتابیسی، به روز رسانی ساختار تمام بانکهای اطلاعاتی مورد استفاده، پس از تغییری در ساختار مدلهای برنامه است. از این جهت که اگر تمام بانکهای اطلاعاتی به روز نشوند، کوئریهای جدید برنامه که از خواص و فیلدهای جدید استفاده میکنند، دیگر کار نخواهند کرد. پویا سازی اعمال این تغییرات را میتوان به صورت ذیل انجام داد:
using System; using System.Data.Entity; using System.Web; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.IoCConfig; namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class Global : HttpApplication { void Application_Start(object sender, EventArgs e) { initDatabases(); } private static void initDatabases() { // defined in web.config string[] connectionStringNames = { "Sample07Context", "Database2012" }; foreach (var connectionStringName in connectionStringNames) { Database.SetInitializer( new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>(connectionStringName)); using (var ctx = new Sample07Context(connectionStringName)) { ctx.Database.Initialize(force: true); } } } void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { SmObjectFactory.HttpContextDisposeAndClearAll(); } } }
در این مثال خاص، متد initDatabases در حین آغاز برنامه فراخوانی شدهاست. منظور این است که اینکار در طول عمر برنامه تنها کافی است یکبار انجام شود و پس از آن است که EF Code first میتواند از رشتههای اتصالی متفاوتی که به آن ارسال میشود، بدون مشکل استفاده کند. زیرا اطلاعات نگاشت کلاسهای مدل برنامه به جداول بانک اطلاعاتی به این ترتیب است که کش میشوند و یا بر اساس کلاس Configuration به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال میگردند.
کدهای کامل این مثال را که در حقیقت نمونهی بهبود یافتهی مطلب «EF Code First #12» است، از اینجا میتوانید دریافت کنید:
UoW-Sample
EF Code First #5
- EF Code first زمانیکه مشاهده کنه دیتابیس تعریف شده در رشته اتصالی وجود خارجی ندارد، سعی در ایجاد آن خواهد کرد. شما در هاستها عموما دسترسی dbo ندارید. یعنی دسترسی ساخت دیتابیس ندارید. به عبارتی باید یک دیتابیس خالی از پیش تعیین شده داشته باشید. اگر پنل خاصی دارید از آن استفاده کنید برای ساخت دیتابیس. اگر ندارید باید تماس بگیرید تا دیتابیس برای شما ایجاد شود.
- زمانیکه خطای یافت نشدن بانک اطلاعاتی DataLayer.Context.MedicallexiconContex را دریافت میکنید یعنی پیش فرضهای EF Code first رو رعایت نکردید. در اینجا name ایی که در رشته اتصالی تعریف میکنید مهم است. به صورت پیش فرض این name باید همان نام کلاس Context شما باشد (صرفنظر از اینکه رشته اتصالی شما به چه بانک اطلاعاتی اشاره میکند).