مطالب
کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core
API کار با کوکی‌ها نیز در ASP.NET Core نسبت به نگارش‌های دیگر تغییریافته‌است که در ادامه این موارد را بررسی خواهیم کرد. همچنین با کمک مطلب «تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.» یک تامین کنند‌ه‌ی سفارشی کوکی‌های رمزنگاری شده را نیز ایجاد می‌کنیم.


خلاصه‌ای از روش‌های کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core

ایجاد یک کوکی جدید
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestCookiesController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            this.Response.Cookies.Append("key", "value", new CookieOptions
            {
                HttpOnly = true,
                Path = this.Request.PathBase.HasValue ? this.Request.PathBase.ToString() : "/",
                Secure = this.Request.IsHttps
            });
 
            return Content("OK!");
        }
    }
}
کوکی جدید را می‌توان توسط متد Append مجموعه‌ی کوکی‌ها، به Response اضافه کرد:


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، طول عمر این کوکی، به سشن تنظیم شده‌است و با پایان سشن جاری مرورگر (بسته شدن کل مرورگر)، این کوکی نیز غیرمعتبر شده و به صورت خودکار حذف خواهد شد. برای تعیین عمر دقیق یک کوکی می‌توان از خاصیت Expires شیء CookieOptions که در مثال فوق مقدار دهی نشده‌است، استفاده کرد؛ مانند:
 Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddDays(2)

خواندن محتویات کوکی ذخیره شده

پس از ثبت کوکی در Response، خواندن آن در Request بعدی به شکل زیر است:
 var value = this.Request.Cookies["key"];
در این حالت اگر کلید درخواستی در مجموعه‌ی کوکی‌ها یافت نشد، نال بازگشت داده می‌شود.
شیء this.Request.Cookies از نوع IRequestCookieCollection است:
    public interface IRequestCookieCollection : IEnumerable<KeyValuePair<string, string>>, IEnumerable
    {
        string this[string key] { get; }
        ICollection<string> Keys { get; }
        bool ContainsKey(string key);
        bool TryGetValue(string key, out string value);
    }
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای دریافت مقدار یک کوکی یا می‌توان از indexer آن مانند مثال فوق و یا از متد TryGetValue استفاده کرد.
در مستندات آن عنوان شده‌است که در حالت استفاده‌ی از indexer، درصورت یافت نشدن کلید، string.Empty بازگشت داده می‌شود (که آزمایشات null را نمایش می‌دهند). اما در حالت استفاده‌ی از TryGetValue بر اساس خروجی bool آن دقیقا می‌توان مشخص کرد که آیا این کوکی وجود داشته‌است یا خیر.
در اینجا همچنین متد ContainsKey نیز جهت بررسی وجود یک کلید، در مجموعه‌ی کلیدها نیز پیش بینی شد‌ه‌است.
بنابراین بهتر است جهت یافتن مقادیر کوکی‌ها از روش ذیل استفاده کرد:
string cookieValue;
if (this.Request.Cookies.TryGetValue(key, out cookieValue))
{
   // TODO: use the cookieValue
}
else
{
  // this cookie doesn't exist.
}

حذف کوکی‌های موجود

در اینجا متد Delete نیز پیش بینی شده‌است که باید بر روی کوکی‌های Response فراخوانی شود:
 this.Response.Cookies.Delete("key");
کار آن افزودن یک کوکی دیگر با همین کلید، اما منقضی شده‌است؛ تا مرورگر را مجبور به حذف آن کند. در اینجا در صورت نیاز می‌توان به عنوان پارامتر دوم، CookieOptions این کوکی جدید را نیز تنظیم کرد.


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، در صورت عدم تنظیم CookieOptions، این کوکی جدید اضافه شده، دارای تاریخ انقضای 1970 است که سبب خواهد شد تا توسط مرورگر، غیرمعتبر درنظر گرفته شده و حذف شود.


طراحی یک تامین کننده‌ی کوکی‌های امن

پس از آشنایی با مقدمات کوکی‌ها و همچنین «بررسی تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.»، اکنون می‌توان یک تامین کننده‌ی کوکی‌های رمزنگاری شده را برای ASP.NET Core به نحو ذیل طراحی کرد:
public interface ISecureCookiesProvider
{
    void Add(HttpContext context, string token, string value);
    bool Contains(HttpContext context, string token);
    string GetValue(HttpContext context, string token);
    void Remove(HttpContext context, string token);
}
 
public class SecureCookiesProvider : ISecureCookiesProvider
{
    private readonly IProtectionProvider _protectionProvider;
 
    public SecureCookiesProvider(IProtectionProvider protectionProvider)
    {
 
        _protectionProvider = protectionProvider;
    }
 
    public void Add(HttpContext context, string token, string value)
    {
        value = _protectionProvider.Encrypt(value);
        context.Response.Cookies.Append(token, value, getCookieOptions(context));
    }
 
    public bool Contains(HttpContext context, string token)
    {
        return context.Request.Cookies.ContainsKey(token);
    }
 
    public string GetValue(HttpContext context, string token)
    {
        string cookieValue;
        if (!context.Request.Cookies.TryGetValue(token, out cookieValue))
        {
            return null;
        }
        return _protectionProvider.Decrypt(cookieValue);
    }
 
    public void Remove(HttpContext context, string token)
    {
        if (context.Request.Cookies.ContainsKey(token))
        {
            context.Response.Cookies.Delete(token);
        }
    }
 
    /// <summary>
    /// Expires at the end of the browser's session.
    /// </summary>
    private CookieOptions getCookieOptions(HttpContext context)
    {
        return new CookieOptions
        {
            HttpOnly = true,
            Path = context.Request.PathBase.HasValue ? context.Request.PathBase.ToString() : "/",
            Secure = context.Request.IsHttps
        };
    }
}
- نکاتی را که در ابتدای مطلب در مورد ثبت و خواندن و حذف کوکی‌ها مطالعه کردید، به این کلاس اضافه شده‌اند. با این تغییر که پیش از ذخیر‌ه‌ی مقدار کوکی، این مقدار رمزنگاری می‌شود و همچنین پس از خواندن آن، رمزگشایی خواهد شد.
- در این تامین کننده‌ی کوکی‌های امن، IProtectionProvider تزریقی به سازنده‌ی کلاس را در مطلب «تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.» پیشتر ملاحظه کرده‌اید.
- در اینجا برای ثبت سرویس جدید، تنظیمات ابتدایی برنامه چنین شکلی را پیدا می‌کنند و پس از آن می‌توان سرویس ISecureCookiesProvider را به کنترلرهای برنامه تزریق و استفاده کرد:
public class Startup
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.TryAddSingleton<IProtectionProvider, ProtectionProvider>();
        services.TryAddSingleton<ISecureCookiesProvider, SecureCookiesProvider>();
- چون در کلاس SecureCookiesProvider، خاصیت Expires تنظیم نشده‌است، طول عمر این کوکی‌ها محدود است به مدت زمان باز بودن مرورگر. بنابراین در صورت نیاز این مورد را تغییر دهید.
مطالب
کار با وب سرویس جاوایی تشخیص ایمیل‌های موقتی در دات نت
یکی از وب سرویس‌های سایت name api، امکان تشخیص موقتی بودن ایمیل مورد استفاده‌ی جهت ثبت نام در یک سایت را فراهم می‌کند. آدرس WSDL آن نیز در اینجا قرار دارد. اگر مطابق معمول استفاده از سرویس‌های وب در دات نت، بر روی ارجاعات پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add service refrence را انتخاب کنیم و سپس آدرس WSDL یاد شده را به آن معرفی کنیم، بدون مشکل ساختار این وب سرویس دریافت و برای استفاده‌ی از آن به یک چنین کدی خواهیم رسید:
var client = new SoapDisposableEmailAddressDetectorClient();
 
var context = new soapContext
{
    //todo: get your API key here: http://www.nameapi.org/en/register/
    apiKey = "test"
};
var result = client.isDisposable(context, "DaDiDoo@mailinator.com"); 
 
if (result.disposable.ToString() == "YES")
{
    Console.WriteLine("YES! It's Disposable!");
}
متد isDisposable ارائه شده‌ی توسط این وب سرویس، دو پارامتر context که در آن باید API Key خود را مشخص کرد و همچنین آدرس ایمیل مورد بررسی را دریافت می‌کند. اگر به همین ترتیب این پروژه را اجرا کنید، با خطای Bad request از طرف سرور متوقف خواهید شد:
 Additional information: The remote server returned an unexpected response: (400) Bad Request.
اگر به خروجی این وب سرویس در فیدلر مراجعه کنیم، چنین شکلی را خواهد داشت:
 <html><head><title>Bad Request</title></head><body><h1>Bad Request</h1><p>No api-key provided!</p></body></html>
عنوان کرده‌است که api-key را، در درخواست وب خود ذکر نکرده‌ایم.
اگر همین وب سرویس را توسط امکانات سایت http://wsdlbrowser.com بررسی کنید، بدون مشکل کار می‌کند. اما تفاوت در کجاست؟
خروجی ارسالی به سرور، توسط سایت http://wsdlbrowser.com به این شکل است:
<SOAP-ENV:Envelope xmlns:SOAP-ENV="http://schemas.xmlsoap.org/soap/envelope/" xmlns:ns1="http://disposableemailaddressdetector.email.services.v4_0.soap.server.nameapi.org/">
  <SOAP-ENV:Body>
    <ns1:isDisposable>
      <context>
        <apiKey>test</apiKey>       
      </context>
      <emailAddress>sdsdg@site.com</emailAddress>
    </ns1:isDisposable>
  </SOAP-ENV:Body>
</SOAP-ENV:Envelope>
و نمونه‌ی تولید شده‌ی توسط WCF (امکان Add service reference در حقیقت یک WCF Client را ایجاد می‌کند) به صورت زیر می‌باشد:
<s:Envelope xmlns:s="http://schemas.xmlsoap.org/soap/envelope/">
  <s:Body xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema">
     <isDisposable xmlns="http://disposableemailaddressdetector.email.services.v4_0.soap.server.nameapi.org/">
          <context xmlns=""><apiKey>test</apiKey></context>
          <emailAddress xmlns="">DaDiDoo@mailinator.com</emailAddress>
      </isDisposable>
  </s:Body>
</s:Envelope>
از لحاظ اصول XML، خروجی تولیدی توسط WCF هیچ ایرادی ندارد. از این جهت که نام فضای نام مرتبط با http://schemas.xmlsoap.org/soap/envelope/ را به s تنظیم کرده‌است و سپس با استفاده از این نام، Envelope را تشکیل داده‌است. اما ... این وب سرور جاوایی دقیقا با نام SOAP-ENV کار می‌کند و فضای نام ns1 بعدی آن. کاری هم به اصول XML ندارد که باید بر اساس نام xmlns ذکر شده، کار Parse ورودی دریافتی صورت گیرد و نه بر اساس یک رشته‌ی ثابت از پیش تعیین شده. بنابراین باید راهی را پیدا کنیم تا بتوان این s را تبدیل به SOAP-ENV کرد.

برای این منظور به سه کلاس ذیل خواهیم رسید:
public class EndpointBehavior : IEndpointBehavior
{
    public void AddBindingParameters(ServiceEndpoint endpoint, BindingParameterCollection bindingParameters)
    { }
 
    public void ApplyDispatchBehavior(ServiceEndpoint endpoint, EndpointDispatcher endpointDispatcher)
    { }
 
    public void Validate(ServiceEndpoint endpoint)
    { }
 
    public void ApplyClientBehavior(ServiceEndpoint endpoint, ClientRuntime clientRuntime)
    {
        clientRuntime.MessageInspectors.Add(new ClientMessageInspector());
    }
}
 
public class ClientMessageInspector : IClientMessageInspector
{
    public void AfterReceiveReply(ref Message reply, object correlationState)
    { }
 
    public object BeforeSendRequest(ref Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel)
    {
        request = new MyCustomMessage(request);
        return request;
    }
}
 
/// <summary>
/// To customize WCF envelope and namespace prefix
/// </summary>
public class MyCustomMessage : Message
{
    private readonly Message _message;
 
    public MyCustomMessage(Message message)
    {
        _message = message;
    }
 
    public override MessageHeaders Headers
    {
        get { return _message.Headers; }
    }
 
    public override MessageProperties Properties
    {
        get { return _message.Properties; }
    }
 
    public override MessageVersion Version
    {
        get { return _message.Version; }
    }
 
    protected override void OnWriteStartBody(XmlDictionaryWriter writer)
    {
        writer.WriteStartElement("Body", "http://schemas.xmlsoap.org/soap/envelope/");
    }
 
    protected override void OnWriteBodyContents(XmlDictionaryWriter writer)
    {
        _message.WriteBodyContents(writer);
    }
 
    protected override void OnWriteStartEnvelope(XmlDictionaryWriter writer)
    {
        writer.WriteStartElement("SOAP-ENV", "Envelope", "http://schemas.xmlsoap.org/soap/envelope/");
        writer.WriteAttributeString("xmlns", "ns1", null, value: "http://disposableemailaddressdetector.email.services.v4_0.soap.server.nameapi.org/");
    }
}
که پس از تعریف client به نحو ذیل معرفی می‌شوند:
 var client = new SoapDisposableEmailAddressDetectorClient();
client.Endpoint.Behaviors.Add(new EndpointBehavior());
توسط EndpointBehavior سفارشی، می‌توان به متد OnWriteStartEnvelope دسترسی یافت و سپس s آن‌را با SOAP-ENV درخواستی این وب سرویس جایگزین کرد. اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، بدون مشکل کار خواهد کرد و دیگر پیام یافت نشدن API-Key را صادر نمی‌کند.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
استفاده از Kendo UI templates
در مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» در انتهای بحث، ستون IsAvailable به صورت زیر تعریف شد:
columns: [
               {
                   field: "IsAvailable", title: "موجود است",
                   template: '<input type="checkbox" #= IsAvailable ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                }
]
Templates، جزو یکی از پایه‌های Kendo UI Framework هستند و توسط آن‌ها می‌توان قطعات با استفاده‌ی مجدد HTML ایی را طراحی کرد که قابلیت یکی شدن با اطلاعات جاوا اسکریپتی را دارند.
همانطور که در این مثال نیز مشاهده می‌کنید، قالب‌های Kendo UI از Hash (#) syntax استفاده می‌کنند. در اینجا قسمت‌هایی از قالب که با علامت # محصور می‌شوند، در حین اجرا، با اطلاعات فراهم شده جایگزین خواهند شد.
برای رندر مقادیر ساده می‌توان از # =# استفاده کرد. از # :# برای رندر اطلاعات HTML-encoded کمک گرفته می‌شود و #  # برای رندر کدهای جاوا اسکریپتی کاربرد دارد. از حالت HTML-encoded برای نمایش امن اطلاعات دریافتی از کاربران و جلوگیری از حملات XSS استفاده می‌شود.
اگر در این بین نیاز است # به صورت معمولی رندر شود، در حالت کدهای جاوا اسکریپتی به صورت #\\ و در HTML ساده به صورت #\ باید مشخص گردد.


مثالی از نحوه‌ی تعریف یک قالب Kendo UI

    <!--دریافت اطلاعات از منبع محلی-->
    <script id="javascriptTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <ul>
            # for (var i = 0; i < data.length; i++) { #
            <li>#= data[i] #</li>
            # } #
        </ul>
    </script>

    <div id="container1"></div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var data = ['User 1', 'User 2', 'User 3'];
            var template = kendo.template($("#javascriptTemplate").html());
            var result = template(data); //Execute the template
            $("#container1").html(result); //Append the result
        });
    </script>
این قالب ابتدا در تگ script محصور می‌شود و سپس نوع آن مساوی text/x-kendo-template قرار می‌گیرد. در ادامه توسط یک حلقه‌ی جاوا اسکریپتی، عناصر آرایه‌ی فرضی data خوانده شده و با کمک Hash syntax در محل‌های مشخص شده قرار می‌گیرند.
در ادامه باید این قالب را رندر کرد. برای این منظور یک div با id مساوی container1 را جهت تعیین محل رندر نهایی اطلاعات مشخص می‌کنیم. سپس متد kendo.template بر اساس id قالب اسکریپتی تعریف شده، یک شیء قالب را تهیه کرده و سپس با ارسال آرایه‌ای به آن، سبب اجرای آن می‌شود. خروجی نهایی، یک قطعه کد HTML است که در محل container1 درج خواهد شد.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد kendo.template، نهایتا یک رشته را دریافت می‌کند. بنابراین همینجا و به صورت inline نیز می‌توان یک قالب را تعریف کرد.


کار با منابع داده راه دور

فرض کنید مدل برنامه به صورت ذیل تعریف شده‌است:
namespace KendoUI04.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}
و لیستی از آن توسط یک ASP.NET Web API کنترلر، به سمت کاربر ارسال می‌شود:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Http;
using KendoUI04.Models;

namespace KendoUI04.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Product> Get()
        {
            return ProductDataSource.LatestProducts.Take(10);
        }
    }
}
در سمت کاربر و در View برنامه خواهیم داشت:
    <!--دریافت اطلاعات از سرور-->
    <div>
        <div id="container2"><ul></ul></div>
    </div>

    <script id="template1" type="text/x-kendo-template">
        <li> #=Id# - #:Name# - #=kendo.toString(Price, "c")#</li>
    </script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var producatsTemplate1 = kendo.template($("#template1").html());

            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown);
                },
                change: function () {
                    $("#container2 > ul").html(kendo.render(producatsTemplate1, this.view()));
                }
            });
            productsDataSource.read();
        });
    </script>
ابتدا یک div با id مساوی container2 جهت تعیین محل نهایی رندر قالب template1 در صفحه تعریف می‌شود.
هرچند خروجی دریافتی از سرور نهایتا یک آرایه از اشیاء Product است، اما در template1 اثری از حلقه‌ی جاوا اسکریپتی مشاهده نمی‌شود. در اینجا چون از متد kendo.render استفاده می‌شود، نیازی به ذکر حلقه نیست و به صورت خودکار، به تعداد عناصر آرایه دریافتی از سرور، قطعه HTML قالب را تکرار می‌کند.
در ادامه برای کار با سرور از یک Kendo UI DataSource استفاده شده‌است. قسمت transport/read آن، کار تعریف محل دریافت اطلاعات را از سرور مشخص می‌کند. رویدادگران change آن اطلاعات نهایی دریافتی را توسط متد view در اختیار متد kendo.render قرار می‌دهد. در نهایت، قطعه‌ی HTML رندر شده‌ی نهایی حاصل از اجرای قالب، در بین تگ‌های ul مربوط به container2 درج خواهد شد.
رویدادگران change زمانیکه data source، از اطلاعات راه دور و یا یک آرایه‌ی جاوا اسکریپتی پر می‌شود، فراخوانی خواهد شد. همچنین مباحث مرتب سازی اطلاعات، صفحه بندی و تغییر صفحه، افزودن، ویرایش و یا حذف اطلاعات نیز سبب فراخوانی آن می‌گردند. متد view ایی که در این مثال فراخوانی شد، صرفا در روال رویدادگردان change دارای اعتبار است و آخرین تغییرات اطلاعات و آیتم‌های موجود در data source را باز می‌گرداند.


یک نکته‌ی تکمیلی: فعال سازی intellisense کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI

اگر به پوشه‌ی اصلی مجموعه‌ی Kendo UI مراجعه کنید، یکی از آن‌ها vsdoc نام دارد که داخل آن فایل‌های min.intellisense.js و vsdoc.js مشهود هستند.
اگر از ویژوال استودیوهای قبل از 2012 استفاده می‌کنید، نیاز است فایل‌های vsdoc.js متناظری را به پروژه اضافه نمائید؛ دقیقا در کنار فایل‌های اصلی js موجود. اگر از ویژوال استودیوی 2012 و یا بالاتر استفاده می‌کنید باید از فایل‌های intellisense.js متناظر استفاده کنید. برای مثال اگر از kendo.all.min.js کمک می‌گیرید، فایل متناظر با آن kendo.all.min.intellisense.js خواهد بود.
بعد از اینکار نیاز است فایلی به نام references.js_ را به پوشه‌ی اسکریپت‌های خود با این محتوا اضافه کنید (برای VS 2012 به بعد):
/// <reference path="jquery.min.js" />
/// <reference path="kendo.all.min.js" />
نکته‌ی مهم اینجا است که این فایل به صورت پیش فرض از مسیر Scripts/_references.js/~ خوانده می‌شود. برای اضافه کردن مسیر دیگری مانند js/_references.js/~ باید آن‌را به تنظیمات ذیل اضافه کنید:
 Tools menu –> Options -> Text Editor –> JavaScript –> Intellisense –> References
گزینه‌ی Reference Group را به (Implicit (Web تغییر داده و سپس مسیر جدیدی را اضافه نمائید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI04.zip
مطالب
Functional Programming - قسمت پنجم - وسواس استفاده از نوع های اولیه
در ادامه سری مقالات مرتبط با برنامه نویسی تابعی ، قصد دارم به استفاده کردن یا نکردن از نوع‌های داده اولیه (Primitive Types) را بررسی کنیم. پیشنهاد میکنم در صورتی که قسمت‌های قبلی را مطالعه نکرده اید ابتدا قسمت‌های قبل را بخوانید.

در طراحی مدل دامین، بیشتر مواقع از نوع‌های اولیه مانند int , string,… استفاده میکنیم و به عبارتی میتوانیم بگوییم در استفاده از این نوع داده وسواس داریم. قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
public class UserFactory
{
    public User CreateUser(string email) {
        return new User(email);
    }
}
کلاس UserFactory، یک متد به نام CreateUser دارد که یک رشته را به عنوان ورودی میگیرد و یک شیء از کلاس User را بر می‌گرداند. خوب مشکل این متد کجاست؟
اگر به خاطر داشته باشید، در قسمت‌های قبلی در مورد مفهومی به نام Honesty صحبت کردیم. به طور ساده باید بتوانیم از روی امضای تابع، کاری را که تابع انجام میدهد و خروجی آن را ببینیم. این تابع Honest نیست؛ شرایطی که string می‌تواند درست نباشد، خالی باشد، طول غیر مجاز داشته باشد و ... را نمیتوانیم از امضای تابع حدس بزنیم.

برای روشن‌تر شدن بحث، مثال بالا را همیشه در ذهن خود داشته باشید. در این مثال، در تابع Divide که عمل تقسیم را انجام می‌دهد، پارامتر y که یک عدد از نوع int است، میتواند مقدار صفر را داشته باشد و باعث یک exception شود.و از آنجائیکه نوع خروجی این متد هم int است، انتظار دریافت یک exception را نداریم. در مورد exception‌ها به طول مفصل در قسمت قبلی صحبت کردیم. در مثال بالا تصور کنید که بجای یک ایمیل، از چند ایمیل به عنوان ورودی می‌خواهید استفاده کنید. آیا منطق Validation را به ازای هر پارامتر ورودی باید تکرار کنید؟

به طور کلی استفاده‌ی نابجا و بیش از حد از نوع‌های داده‌ی اولیه، باعث می‌شود تا Honesty متد‌ها را از دست بدهیم و قاعده‌ی DRY را نقض کنیم.

صحبت در مورد استفاده کردن یا نکردن، جنبه‌های زیادی دارد و یکی از مواردی است که در معماری DDD تحت عنوان Value Object به آن پرداخته شده. هدف ما در این قسمت از مقاله، صرفا پرداختن به گوشه‌ای از این مورد هست. ولی شما میتوانید برای مطالعه بیشتر و اطلاعات تکمیلی کتاب Domain-Driven Design: Tackling Complexity in the Heart of Software نوشته Eric Evans را مطالعه کنید.


به جای نوع‌های اولیه از چی استفاده کنیم؟

جواب خیلی ساده‌است؛ شما نیاز دارید تا یک Type اختصاصی را ایجاد کنید. برای مثال بجای استفاده از نوع string برای یک ایمیل، می‌توانید یک کلاس را به عنوان Email ایجاد کنید که مشخصه‌ای به نام Value دارد. این کار به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ اما پیشنهاد من استفاده از این روش هست:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;

namespace ValueOf
{
    public class ValueOf<TValue, TThis> where TThis : ValueOf<TValue, TThis>, new()
    {
        private static readonly Func<TThis> Factory;

        /// <summary>
        /// WARNING - THIS FEATURE IS EXPERIMENTAL. I may change it to do
        /// validation in a different way.
        /// Right now, override this method, and throw any exceptions you need to.
        /// Access this.Value to check the value
        /// </summary>
        protected virtual void Validate()
        {
        }

        static ValueOf()
        {
            ConstructorInfo ctor = typeof(TThis)
                .GetTypeInfo()
                .DeclaredConstructors
                .First();

            var argsExp = new Expression[0];
            NewExpression newExp = Expression.New(ctor, argsExp);
            LambdaExpression lambda = Expression.Lambda(typeof(Func<TThis>), newExp);

            Factory = (Func<TThis>)lambda.Compile();
        }

        public TValue Value { get; protected set; }

        public static TThis From(TValue item)
        {
            TThis x = Factory();
            x.Value = item;
            x.Validate();

            return x;
        }

        protected virtual bool Equals(ValueOf<TValue, TThis> other)
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.Equals(Value, other.Value);
        }

        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is null)
                return false;

            if (ReferenceEquals(this, obj))
                return true;

            return obj.GetType() == GetType() && Equals((ValueOf<TValue, TThis>)obj);
        }

        public override int GetHashCode()
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.GetHashCode(Value);
        }

        public static bool operator ==(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            if (a is null && b is null)
                return true;

            if (a is null || b is null)
                return false;

            return a.Equals(b);
        }

        public static bool operator !=(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            return !(a == b);
        }

        public override string ToString()
        {
            return Value.ToString();
        }
    }
}
در این روش، یک کلاس را به عنوان Value Object ایجاد کرده‌ایم. این کلاس، نوع اولیه‌ای را که با آن سر و کار داریم، در بر خواهد گرفت و منطق مربوط به مقایسه، همچنین عملگرهای == و != را هم از طریق Equals و GetHashCode، پیاده سازی کرده. برای مثال جهت کلاس ایمیل می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:
public class EmailAddress : ValueOf<string, EmailAddress> { }
همچنین برای مقدار دهی این کلاس میتوانید به صورت زیر عمل کنید:
EmailAddress emailAddress = EmailAddress.From("foo@bar.com");
برای مثال‌های پیچیده‌تر مانند آدرس، که شامل آدرس، کد پستی و … می‌باشد، میتوانید با استفاده از امکان Tuple‌ها که از سی شارپ 7 به بعد معرفی شده، مانند مثال زیر عمل کنید:
public class Address : ValueOf<(string firstLine, string secondLine, Postcode postcode), Address> { }
و در نهایت برای نوشتن منطق مربوط به validation می‌توانید متد Validate را Override کنید و قاعده‌ی DRY را هم نقض نکنید.

روش معرفی شده‌ی در این مقاله، صرفا جهت آشنایی بیشتر شما و داشتن کدی تمیز‌تر از طریق مفاهیم برنامه نویسی تابعی خواهد بود. در دنیای واقعی، احتمالا مسائلی را برای ذخیره سازی این آبجکت‌ها و یا کار با کتابخانه‌هایی مانند Entity Framework خواهید داشت که به سادگی قابل حل است.

در صورتیکه مشکلی در پیاده سازی داشتید، می‌توانید مشکل خود را زیر همین مطلب و یا بر روی gist آن کامنت کنید.
مطالب
چک لیست ارتقاء به HTTPS مخصوص یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5x
پس از فعالسازی HTTPS بر روی سایت خود، در جهت بهبود امنیت برنامه‌های ASP.NET MVC 5.x، می‌توان درخواست کوکی‌های صرفا ارسال شده‌ی از طریق اتصال‌های HTTPS، اجبار به استفاده‌ی از آدرس‌های HTTPS و هدایت خودکار به آدرس‌های HTTPS را نیز فعالسازی کرد.


کوکی‌هایی که باید HTTPS only شوند

کوکی‌های پیش‌فرض برنامه‌های ASP.NET به صورت HTTP Only به سمت کلاینت ارسال می‌شوند. این کوکی‌ها توسط اسکریپت‌ها قابل خوانده شدن نیستند و به همین جهت یکی از راه‌های مقاومت بیشتر در برابر حملات XSS به شمار می‌روند. پس از ارتقاء به HTTPS، این کوکی‌ها را هم می‌توان HTTPs Only کرد تا فقط به کلاینت‌هایی که از طریق آدرس HTTPS سایت به آن وارد شده‌اند، ارائه شود:
1) کوکی آنتی‌فورجری توکن
 AntiForgeryConfig.RequireSsl = true;
محل تنظیم در متد Application_Start
2) کوکی‌های حالت Forms Authentication
<configuration>
  <system.web>
    <authentication mode="Forms">
      <forms requireSSL="true" cookieless="UseCookies"/>
    </authentication>
  </system.web>
</configuration>

3) تمام httpCookies
<configuration>
  <system.web>
    <httpCookies httpOnlyCookies="true" requireSSL="true" />
  </system.web>
</configuration>

4) کوکی‌های Role manager
<configuration>
  <system.web>
    <roleManager cookieRequireSSL="true" />
  </system.web>
</configuration>
محل تنظیم این سه مورد در فایل web.config است.

5) کوکی‌های OWIN Authentication و ASP.NET Identity 2.x
var options = new CookieAuthenticationOptions()
{
    CookieHttpOnly = true,
    CookieSecure = CookieSecureOption.Always,
    ExpireTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(10)
};


فعالسازی اجبار به استفاده‌ی از HTTPS

با استفاده از فیلتر RequireHttps، دسترسی به تمام اکشن متدهای برنامه تنها به صورت HTTPS میسر خواهد شد:
 filters.Add(new RequireHttpsAttribute(permanent: true));
محل تنظیم در متد RegisterGlobalFilters فایل Global.asax.cs، و یا در کلاس FilterConfig به صورت زیر:
using System.Web.Mvc;
namespace MyWebsite
{
    internal static class FilterConfig
    {
        internal static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
        {
            filters.Add(new RequireHttpsAttribute(permanent: true));
        }
    }
}
پارامتر permanent آن در چند به روز رسانی آخر MVC 5 به آن اضافه شده‌است (از نگارش 5.2.4 به بعد) و مخصوص موتورهای جستجو است؛ در جهت تصحیح خودکار آدرس‌های قدیمی سایت به آدرس‌های جدید.

همچنین در متد Application_BeginRequest نیز می‌توان بررسی کرد که آیا درخواست ارسالی یک درخواست HTTPS است یا خیر؟ اگر خیر، می‌توان کاربر را به صورت خودکار به نگارش HTTPS آن هدایت دائم کرد:
        protected void Application_BeginRequest(Object sender, EventArgs e)
        {
            if (!HttpContext.Current.Request.IsSecureConnection)
            {
                var builder = new UriBuilder
                {
                    Scheme = "https",
                    Host = Request.Url.Host,
                    // use the RawUrl since it works with URL Rewriting
                    Path = Request.RawUrl
                };
                Response.Status = "301 Moved Permanently";
                Response.AddHeader("Location", builder.ToString());
            }
        }
جهت محکم کاری این قسمت می‌توان دو تنظیم تکمیلی ذیل را نیز به فایل web.config اضافه کرد:
فعالسازی HSTS جهت اطلاع به مرورگر که این سایت تنها از طریق HTTPS قابل دسترسی است و تمام درخواست‌های HTTP را به صورت خودکار از طریق HTTPS انجام بده:
<httpProtocol>
      <customHeaders>
        <add name="Strict-Transport-Security" value="max-age=16070400; includeSubDomains" />
و همچنین اگر ماژول URL Rewite بر روی سرور نصب است، کار هدایت خودکار به آدرس‌های HTTPS را نیز می‌توان توسط آن مدیریت کرد:
<rewrite>
    <rules>        
        <rule name="Redirect to HTTPS" stopProcessing="true">
          <match url="(.*)" />
          <conditions>
            <add input="{HTTPS}" pattern="off" ignoreCase="true" />
            <add input="{HTTP_HOST}" negate="true" pattern="localhost" />
          </conditions>
          <action type="Redirect" url="https://{HTTP_HOST}/{R:1}" redirectType="Permanent" />
        </rule>


اصلاح تمام آدرس‌های مطلقی که توسط برنامه تولید می‌شوند

اگر در برنامه‌ی خود از Url.Action برای تولید آدرس‌ها استفاده می‌کنید، با ذکر پارامتر protocol آن، آدرس تولیدی آن بجای یک مسیر نسبی، یک مسیر مطلق خواهد بود. اگر پیشتر این پروتکل را به صورت دستی به http تنظیم کرده‌اید، روش صحیح آن به صورت زیر است که با آدرس جدید HTTPS سایت هم سازگار است:
 var fullBaseUrl = Url.Action(result: MVC.Home.Index(), protocol: this.Request.Url.Scheme);


اصلاح تمام آدرس‌هایی که پیشتر توسط برنامه تولید شده‌اند

یک نمونه آن در مطلب «به روز رسانی تمام فیلدهای رشته‌ای تمام جداول بانک اطلاعاتی توسط Entity framework 6.x» بحث شده‌است.


اصلاح فایل robots.txt و درج آدرس HTTPS جدید

اگر در فایل robots.txt سایت، آدرس مطلق Sitemap را به صورت HTTP درج کرده بودید، آن‌را به HTTPS تغییر دهید:
User-agent: *
Sitemap: https://www.dntips.ir/Sitemap
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
مشکل با نوشتن تابع تجمعی سفارشی(از طریق پیاده سازی IAggregateFunction)
پیشنهاد من این است که ستون مانده را با عدد واقعی آن که یا منفی است یا مثبت کار کنید. موقع نمایش در template.DisplayFormatFormula از Math.Abs استفاده کنید (تا به ظاهر مثبت نمایش داده شود). علامت واقعی آن در events.CellCreated برای تنظیم ستون تشخیص کافی است و نیازی به دو ستون دیگر ندارد.
مطالب
چند نکته کاربردی درباره Entity Framework
1) رفتار متصل و غیر متصل در EF  چیست؟
اولین نکته ای که به ذهنم می‌رسه اینه که برای استفاده از EF حتما باید درک صحیحی از رفتارها و قابلیت‌های اون داشته باشیم.  نحوه استفاده ازٍEF  رو به دو رفتار متصل و غیر متصل  تقسیم می‌کنیم.
حالت پیش فرضEF  بر مبنای رفتار متصل می‌باشد. در این حالت شما یک موجودیت رو از دیتابیس فرا می‌خونید EF  این موجودیت رو ردگیری می‌کنه اگه تغییری در اون مشاهده کنه بر روی اون برچسب "تغییر داده شد" می‌زنه و حتی اونقدر هوشمند هست که وقتی تغییرات رو ذخیره می‌کنید کوئری آپدیت رو فقط براساس فیلدهای تغییر یافته اجرا کنه. یا مثلا در صورتی که شما بخواهید به یک خاصیت رابطه ای دسترسی پیدا کنید اگر قبلا لود نشده باشه در همون لحظه از دیتابیس فراخوانی میشه،  البته این رفتارها هزینه بر خواهد بود و در تعداد زیاد موجودیت‌ها میتونه کارایی رو به شدت پایین بیاره.
رفتار متصل شاید در ویندوز اپلیکیشن کاربرد داشته باشه ولی در حالت وب اپلیکیشن کاربردی نداره چون با هر در خواستی به سرور همه چیز از نو ساخته میشه و پس از پاسخ به درخواست همه چی از بین میره.  پس DbContext  همیشه از بین می‌ره و ما برحسب نیاز، در درخواست‌های جدید به سرور ، دوباره  DbContext   رو می‌سازیم. پس از ساخته شدن DbContext  باید موجودیت مورد استفاده رو به اون معرفی کنیم و وضعیت اون موجودیت رو هم مشخص کنیم.( جدید ، تغییر یافته، حذف ، بدون تغییر ) در این حالت سیستم ردگیری تغییرات بی استفاده است و ما فقط در حال هدر دادن منابع سیستم هستیم.
در حالت متصل ما باید همیشه از یک DbContext  استفاده کنیم و همه موجودیت‌ها در آخر باید تحت نظر این DbContext باشند در یک برنامه واقعی کار خیلی سخت و پیچیده ای است. مثلا بعضی وقت‌ها مجبور هستیم از  موجودیت هایی که قبلا در حافظه برنامه بوده اند استفاده کنیم اگر این موجودیت در حافظه DbContext  جاری وجود نداشته باشه با معرفی کردن اون از طریق متد attach کار ادامه پیدا می‌کنه ولی اگر قبلا موجودیتی  در  سیستم ردگیری DbContext با همین شناسه وجود داشته باشد با خطای زیر مواجه می‌شویم.
An object with the same key already exists in the ObjectStateManager. The ObjectStateManager cannot track multiple objects with the same key
 این خطا مفهوم ساده و مشخصی داره ، دو شی با یک شناسه نمی‌توانند در یک DbContext وجود داشته باشند. معمولا در این حالت ما بااین اشیا تکراری کاری نداریم و فقط به شناسه اون شی برای نشان دادن روابط نیاز داریم و از دیگر خاصیت‌های اون جهت نمایش به کاربر استفاده می‌کنیم ولی متاسفانه DbContext   نمی‌دونه چی تو سر ما می‌گذره و فقط حرف خودشو می‌زنه! البته اگه خواستید با DbContext  بر سر این موضوع گفتگو کنید از کدهای زیر استفاده کنید:
T attachedEntity = set.Find(entity.Id);
var attachedEntry = dbContext.Entry(attachedEntity);
attachedEntry.CurrentValues.SetValues(entity);
خوب با توجه به صحبت‌های بالا اگر بخواهیم از رفتار غیر متصل استفاده کنیم باید تنظیمات زیر رو به متد  سازنده DbContext   اضافه کنیم. از اینجا به بعد همه چیز رو خودمون در اختیار می‌گیریم و ما مشخص می‌کنیم که کدوم موجودیت باید چه وضعیتی داشته باشه (افزودن ، بروز رسانی، حذف )و اینکه چه موقع روابط خودش را با دیگر موجودیتها فراخوانی کنه.
public DbContext()
        {
            this.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            this.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
         }
2) تعیین وضعیت یک موجودیت و راوبط آن در  EF چگونه است؟
با کد زیر می‌تونیم وضعیت یک موجدیت رو مشخص کنیم ، با اجرای هر یک از دستورات زیر موجودیت تحت نظر DbContext قرار می‌گیره یعنی عمل attach نیز صورت گرفته است :
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Unchanged ;
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Added ; //or  Dbset.Add(entity)
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Modified ;
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Deleted ; // or  Dbset.Remove(entity)

با اجرای این کد موجودیت  از سیستم ردگیری DbContext خارج می‌شه.
 dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Detached;
در موجودیت‌های ساده با دستورات بالا نحوه ذخیره سازی را مشخص می‌کنیم در وضعیتی که با موجودیت‌های رابطه ای سروکار داریم باید به نکات زیر توجه کنیم.
در نظر بگیرید یک گروه از قبل وجود دارد و ما مشتری جدیدی می‌سازیم در این حالت انتظار داریم که فقط یک مشتری جدید ذخیره شده باشد:
// group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
customer.Group = group;
customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
var groupstate = dbContext.Entry(group);// groupstate=EntityState.Added

 اگه از روش بالا استفاده کنید می‌بینید گروه General   جدیدی به همراه مشتری در  دیتابیس ساخته می‌شود.نکته مهمی که اینجا وجود داره اینه که DbContext  به id  موجودیت گروه توجهی نداره ، برای جلو گیری از این مشکل باید قبل از معرفی موجودیت‌های جدید رابطه هایی که از قبل وجود دارند را به صورت بدون تغییر attach  کنیم و بعد وضعیت جدید موجودیت رو اعمال کنیم.
// group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
customer.Group = group;
 customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(group).State = EntityState.Unchanged;
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
 var groupstate = dbContext.Entry(group);// groupstate=EntityState.Unchanged

در مجموع بهتره که موجودیت ریشه رو attach کنیم و بعد با توجه به نیاز تغییرات رو اعمال کنیم.
  // group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
 customer.Group = group;
customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Unchanged;
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
var groupstate = dbContext.Entry(group);//// groupstate=EntityState.Unchanged

3) AsNoTracking   و Include  دو ابزار مهم در رفتار غیر متصل:
درصورتیکه ما تغییراتی روی داده‌ها نداشته باشیم و یا از روش‌های غیر متصل از موجودیت‌ها استفاده کنیم با استفاده از متد AsNoTracking() در زمان و حافظه سیستم صرف جویی می‌کنیم در این حالت موجودیت‌های فراخوانی شده از دیتابیس در سیستم ردگیری DbContext قرار نمی‌گیرند و  اگر  وضعیت آنها را بررسی کنیم در وضعیت Detached قرار دارند.
var customer  = dbContext.Customers.FirstOrDefault();
 var customerAsNoTracking  = dbContext.Customers.AsNoTracking().FirstOrDefault();
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Unchanged
var customerstateAsNoTracking  = dbContext.Entry(customerAsNoTracking).State;// customerstate=EntityState.Detached

نحوه بررسی کردن موجودیت‌های موجود در سیستم ردگیری DbContext :
var Entries = dbContext.ChangeTracker.Entries();    
var AddedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Added);
var ModifiedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Modified);
var UnchangedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Unchanged);
var DeletedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Deleted);
var DetachedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Detached);//* not working !
* در نظر داشته باشید وضعیت Detached وجود خارجی ندارد و به حالتی گفته می‌شود که DbContext در سیستم رد گیری خود اطلاعی از موجودیت مورد نظر نداشته باشد.
وقتی که سیستم فراخوانی خودکار رابطه‌ها خاموش باشد باید موقع فراخوانی موجودیت‌ها روابط مورد نیاز را هم با دستور Include  در سیستم فراخوانی کنیم.
 var CustomersWithGroup = dbContext.Customers.AsNoTracking().Include("Group").ToList();
 var CustomerFull = dbContext.Customers.AsNoTracking().Include("Group").Include("Bills").Include("Bills.BillDetails").ToList();
4) از متد AddOrUpdate در در فضای نام  System.Data.Entity.Migrations استفاده نکنیم، چرا؟
 در صورتی که از فیلد RowVersion و کنترل مسایل همزمانی استفاده کرده باشیم هر وقتی متد AddOrUpdate رو فراخوانی کنیم، تغییر اطلاعات توسط دیگر کاربران نادیده گرفته می‌شود.  با توجه به این که  متد AddOrUpdate  برای عملیات Migrations در نظر گرفته شده است، این رفتار کاملا طبیعی است. برای حل این مشکل می‌تونیم این متد رو با بررسی شناسه به سادگی پیاده سازی کنیم:
 public virtual void AddOrUpdate(T entity)
        {
            if (entity.Id == 0)
                Add(entity);
            else
                Update(entity);

        }

5) اگر بخواهیم موجودیت‌های رابطه ای در دیتا گرید ویو (ویندوز فرم) نشون بدیم باید چه کار کنیم؟

گرید ویو در ویندوز فرم قادر به نشون دادن فیلدهای رابطه ای نیست برای حل این مشکل می‌تونیم یک نوع ستون جدید برای گرید ویو تعریف کنیم و برای نشون دادن فیلدهای رابطه ای از این نوع ستون استفاده کنیم:

 public class DataGridViewChildRelationTextBoxCell : DataGridViewTextBoxCell
    {
        protected override object GetValue(int rowIndex)
        {
            try
            {
                var bs = (BindingSource)DataGridView.DataSource;
                var cl = (DataGridViewChildRelationTextBoxColumn)DataGridView.Columns[ColumnIndex];
                return getChildValue(bs.List[rowIndex], cl.DataPropertyName).ToString();
            }
            catch (Exception)
            {
                return "";
            }
        }

        private object getChildValue(object dataSource, string childMember)
        {
            int nextPoint = childMember.IndexOf('.');
            if (nextPoint == -1) return dataSource.GetType().GetProperty(childMember).GetValue(dataSource, null);
            string proName = childMember.Substring(0, nextPoint);
            object newDs = dataSource.GetType().GetProperty(proName).GetValue(dataSource, null);
            return getChildValue(newDs, childMember.Substring(nextPoint + 1));
        }
    }

    public class DataGridViewChildRelationTextBoxColumn : DataGridViewTextBoxColumn
    {
        public string DataMember { get; set; }

        public DataGridViewChildRelationTextBoxColumn()
        {
            CellTemplate = new DataGridViewChildRelationTextBoxCell();
        }
    }

نحوه استفاده را در ادامه می‌بینید. این روش توسط ویزارد گریدویو هم قابل استفاده است. موقع Add کردن Column نوع اون رو روی DataGridViewChildRelationTextBoxColumn   تنظیم کنید.

GroupNameColumn= new DataGridViewChildRelationTextBoxColumn(); //from your class
GroupNameColumn.HeaderText = "گروه مشتری";
GroupNameColumn.DataPropertyName = "Group.Name"; //EF  Property: Customer.Group.Name
GroupNameColumn.Visible = true;
GroupNameColumn.Width = 300;
DataGridView.Columns.Add(GroupNameColumn);
مطالب دوره‌ها
فرآیند داده کاوی در Microsoft SQL Server (بخش یک)

مقدمه

بطور کلی داده کاوی به دو قسمت زیر تقسیم می‌شود:

1- اهداف توصیفی (Descriptive Goal): بدنبال یافتن الگوها و روابط بین داده‌ها هستیم، بدین ترتیب مدلی برای توصیف بهتر داده‌ها بدست خواهد آمد.

2- اهداف پیش بینانه (Predictive Goal): بدنبال انجام پیش بینی با استفاده از الگو‌ها و مدل‌های فوق هستیم.

همچنین مراحل اجرای یک پروژه داده کاوی شامل مراحل زیر است:
1- تحلیل: مهمترین فعالیت در این فاز، فهم عمیق مسئله و شناخت درست مسئله و شناسائی مفاهیم کلیدی (Key Concept) در مسئله است.
2- طراحی: مهمترین فعالیت این فاز، فرموله کردن مسئله با استفاده از مفاهیم کلیدی است.
3- پیاده سازی/ نگهداری و بهبود

مراحل کاری داده‏ کاوی بر اساس استاندارد CRISP-DM

محصول مشترک شرکت‌های SPSS, Teradata, NCR و دایملر- کرایسلر است و یک فرآیند استاندارد Cross-Industry برای داده کاوی است که به طور گسترده ای استفاده می‌شود. مراحل کاری در این مدل به شش فاز اصلی به شرح زیر تقسیم می‌شوند:

1. درک پروژه و فهم حوزه کاربرد (Business Understanding):
به طور صریح و آشکار اهداف و نیازمندی‌ها مشخص می‌شود. ترجمه اهداف و محدودیت آن در قاعده‏ سازی، تعریف مسئله داده‏ کاوی و مهیا کردن استراتژی اولیه برای نائل شدن به اهداف در این مرحله تعریف می‏ شود.

2. انتخاب داده‌ها (Data Understanding):
این مرحله شامل جمع آوری داده‌ها برای استفاده از تحلیل اکتشافی و مشخص کردن اطلاعات اولیه برای ارزیابی داده‏‌های با کیفیت و انتخاب داده‌های مفید و مورد نیاز می‌باشد.

3. آماده سازی داده‏‌ها (Data Preparation):
آماده کردن داده‏‌های اولیه خام به داده‏‌های نهایی، این دادها در کلیه مراحل بعدی استفاده می‌شود و از این نظر این مرحله تحلیل و تلاش بیشتری را می‌طلبد. انتخاب عناصر و شناسه‏‌های تحلیل شده را برای کاوش داده‏‌ها اختصاص می‌دهیم و با تمیز کردن داده‌های خام آن را برای ابزارهای مدل سازی آماده می‏ کنیم.

4. مدل سازی (Modeling):
با انتخاب و به ‏کار بستن تکنیک‌های مدل سازی مناسب و روش داده‏ کاوی معین نتایج مدل سازی را بهینه می‏ کنیم، که در صورت نیاز می‌توانیم با برگشت به عقب تحلیل مدل سازی را بهینه‌تر نماییم.

5. ارزیابی (Evaluation):
مشخص کردن اینکه آیا مدل انتخابی، ما را به اهدافمان که در اولین مرحله تعیین کردیم، می‏ رساند. اتخاذ تصمیم راجع به استفاده از نتایج داده‏ کاوی برای اعتبارسنجی نیز در این مرحله انجام می‏ شود.

6. استقرار (Deployment):
استفاده کردن از مدل ایجاد شده، برای مثال می‌تواند تولید یک گزارش ساده از خروجی‌ها را نام برد، و برای یک مثال پیچیده تکمیل کردن پردازش داده‏ کاوی موازی در سایر حوزه‏‌ها می‌باشد، که این الگو‏ها به یک دانش مفید و قابل استفاده تبدیل می‌شوند و پس از بهبود آنها، الگوهایی که کارا محسوب می‏ شوند در یک سیستم اجرایی به کار گرفته خواهند شد.

مراحل کاری داده کاوی در بستر تکنولوژی Microsoft

داده­ کاوی غالباً به عنوان فرآیند استخراج اطلاعات، الگوها و روندهای موجود در مجموعه­ ی عظیمی از داده­‌ها یاد می­ شود. این الگوها و روندها را می­ توان به عنوان یک مدل کاوشی تعریف نمود. به بیانی دیگر ایجاد یک مدل کاوشی بخشی از فرآیند بزرگتری است که در برگیرنده­ ی همه مراحل؛ از تعریف مسئله که مدل حل خواهد نمود تا اجرای مدل در محیط­‌‌های کاری است. می­ توان این فرآیند را با استفاده از 6 مرحله اساسی زیر تعریف نمود:

باید در نظر داشت که تهیه یک مدل داده کاوی، فرآیندی چرخشی، پویا و تکرار پذیر می­ باشد و ممکن است هر یک از این مراحل آن قدر تکرار شود، تا مدل مناسبی تهیه گردد. 

  • تعریف مسئله (Defining the Problem):

تعریف روشنی از مشکل و مسئله کسب و کار است. این مرحله شامل تجزیه و تحلیل نیازمندی­‌‌های کسب و­کار، تعریف دامنه مشکل، تعریف معیارهایی که با آن مدل­‌ها ارزیابی خواهد شد و تعریف هدف نهایی پروژه­ ی داده­ کاوی است.

  • آماده­ سازی داده­‌ها (Preparing Data):

یکپارچه ­سازی و پالایش داده­ هایی است که در مرحله­ ی تعریف مسئله فرآیند معین شده است. SSIS حاوی تمامی ابزارهای ملزوم برای تکمیل این مرحله می‌­باشد.

  • بررسی داده­‌ها (Exploring Data):

به منظور تصمیم­ گیری­‌های مناسب در هنگام تهیه مدل، می­ بایست داده­‌ها را درک نمود و پس از آن می­ توان تصمیم گیری در مورد وجود داده­‌های مخدوش در مجموعه داده و در نهایت استراتژی مناسب برای رفع این مشکلات اتخاذ نمود. Data Source view Designer موجود در BIDS حاوی ابزارهای جامعی برای بررسی و شناخت داده‌ها شامل محاسبه ارقام حداقل و حداکثر، محاسبه میانگین و انحراف معیار و بررسی توزیع داده­‌ها می­ باشد.

  • تهیه مدل ­ها (Building Models):

پیش از تهیه مدل باید، داده­‌ها را به دو دسته­ ی داده­‌های آموزشی و اعتبارسنجی (آزمایشی) تقسیم نمود. از داده­‌های آموزشی برای تهیه مدل و از داده­‌های اعتبار­سنجی برای آزمایش صحت مدل با ایجاد سوالاتی در مورد صحت پیش­ بینی­‌ها استفاده نمود. پس از تعریف ساختار کاوشی، می­ بایست به پردازش مدل پرداخته شود و ساختارهای خالی با الگوهایی که مدل را توصیف می­ نمایند، پُر شوند. این مرحله با عنوان آموزش مدل شناخته می­ شود.

  • بررسی و ارزیابی مدل­‌ها (Exploring and Validating Models):

این مرحله شامل بررسی مدل­‌های ایجاد شده به منظور آزمودن کارایی آنهاست. می­ توان مدل­‌ها را با ابزار­های موجود در Designer از جمله نمودار صعود و یا ماتریس دسته­ بندی بررسی نمود.

  • اجرا و بروزرسانی مدل­‌ها (Deploying and Updating Models):

این مرحله شامل اجرای مدل­ هایی است که بهترین کارائی را در یک محیط عملیاتی داشته­ اند. پس از استقرار مدل­‌های کاوشی در یک محیط عملیاتی می­ توان از این مدل­ها برای پیش­ بینی­ هایی بهره گرفت.


مراحل سه گانه موجود در ساخت یک مدل کاوش   

  • ایجاد ساختار کاوشی (Mining Structures): تعریف یک ساختار کاوشی شامل، تعیین تعداد ستون­‌های ورودی، تعداد ستون­‌های قابل پیش ­بینی و الگوریتم وابسته به آن می‌­باشد. ساختار کاوشی یک ساختار داده­ ای است که محدوده­ ی داده­ هایی را که از روی آنها مدل­‌های کاوش ساخته می­ شود را تعریف می­ نماید. 
  • آموزش مدل (Model Training): یک مدل کاوشی، الگوریتم­‌های کاوش را به داده­ هایی که ساختار کاوش ارائه می­ نماید، اعمال می­ کند. به بیان دیگر استفاده و کاربرد هر ستون و الگوریتمی که برای ساخت مدل استفاده می­ شود را تعریف می­ کند، پس شامل داده منبع اصلی نیست، بلکه شامل اطلاعاتی است که توسط الگوریتم کشف می­ شود. به آموزش مدل، پردازش مدل نیز گفته می‌شود و زمانی که یک مدل پردازش می­ شود داده­ هایی که توسط ساختار کاوش تعریف شده­ اند، از طریق الگوریتم­‌های داده­ کاوی انتخابی منتقل می­ شوند، الگوریتم؛ الگوها و روندها را جستجو می­ کند و در ادامه این اطلاعات در مدل ذخیره می­ شوند. از این رو پس از یادگیری و آموزش مدل، الگوهای بدست آمده در مدل کاوش ذخیره می­ شوند.

  • پیش بینی مدل (Prediction): غالباً مهمترین مرحله و هدف نهایی در پروژه­‌های داده­ کاوی است. پیش­ بینی به کشف اطلاعات ناشناخته با استفاده از الگوهای یافته شده از سوابق داده­‌ها اشاره دارد. در پیش­ بینی به یک مدل کاوشی آموزش دیده و یک مجموعه داده­ ی جدید نیاز است. و در طول پیش­ بینی موتور داده­ کاوی، قواعد بدست آمده در مرحله یادگیری را در مورد مجموعه داده­ ی جدید بکار می­ برد و نتایج پیش­ بینی را به هر Case ورودی تخصیص می­ دهد.  
مطالب
بررسی ساختار جدول MigrationHistory در Entity Framework 6.x
EF اطلاعات تمام migrations اجرا شده‌ی بر روی بانک اطلاعاتی را در جدولی به نام MigrationHistory__ ذخیره می‌کند:


اگر به تصویر دقت کنید، در ستون Model آن، اطلاعات باینری ذخیره شده‌اند. شاید در وهله‌ی اول اینطور به نظر برسد که این ستون حاوی هش نقل و انتقالات صورت گرفته‌است؛ اما ... خیر. اطلاعات این ستون، GZip شده‌ی یک رشته‌ی XML ایی یا همان EDMX معادل مدل‌ها و نگاشت‌های برنامه است.
در کدهای ذیل، نمونه مثالی را از نحوه‌ی خواندن این اطلاعات، مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.SqlClient;
using System.IO;
using System.IO.Compression;
using System.Xml.Linq;
 
namespace EF_General
{
    public static class InsideMigrations
    {
        public static void PrintFirstMigrationModel()
        {
            const string connectionString = "Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIdentity;Integrated Security = true";
            const string sqlToExecute = "select top 1 model from __MigrationHistory";
 
            using (var connection = new SqlConnection(connectionString))
            {
                connection.Open();
 
                using (var command = new SqlCommand(sqlToExecute, connection))
                {
                    using (var reader = command.ExecuteReader())
                    {
                        if (!reader.HasRows)
                        {
                            throw new KeyNotFoundException("Nothing to display.");
                        }
 
                        while (reader.Read())
                        {
                            var model = (byte[]) reader["model"];
                            var decompressed = decompressMigrationModel(model);
                            Console.WriteLine(decompressed);
                        }
                    }
                }
            }
        }
 
        private static XDocument decompressMigrationModel(byte[] bytes)
        {
            using (var memoryStream = new MemoryStream(bytes))
            {
                using (var gzipStream = new GZipStream(memoryStream, CompressionMode.Decompress))
                {
                    return XDocument.Load(gzipStream);
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا، اولین مدل ثبت شده‌ی در جدول migrations واکشی شده‌است. سپس به متد decompressMigrationModel برای رمزگشایی نهایی ارسال گردیده‌است.
بر اساس این اطلاعات، EF کاری به ساختار فعلی بانک اطلاعاتی شما ندارد. زمانیکه Add-Migration را اجرا می‌کنید، به جدول migrations مراجعه کرده، آخرین رکورد آن‌را یافته و سپس اطلاعات آن‌را از حالت فشرده خارج و XML نهایی آن‌را استخراج می‌کند. در ادامه اطلاعات این فایل XML را با معادل مدل‌های فعلی برنامه مقایسه می‌کند. اگر این دو یکی نبودند، اسکریپت اعمال تغییرات را تولید خواهد کرد.
مورد دیگری که در این جدول حائز اهمیت است، ستون ContextKey آن است: «رفع مشکل Migration با تغییر NameSpace در EF»  
مطالب
روش اجرای پروژه‌های ASP.NET Core توسط Rider و IIS Express
آخرین نگارش Rider، پشتیبانی از اجرای برنامه‌های ASP.NET Core را توسط IIS Express هم اضافه کرده‌است. در این حالت اگر به صورت پیش‌فرض و بدون تنظیم خاصی، سعی در اجرای برنامه‌ی وب خود توسط IIS Express کنید، با خطای زیر مواجه خواهید شد:
HTTP Error 500.21 - Internal Server Error
Handler "aspNetCore" has a bad module "AspNetCoreModule" in its module list
در ادامه قصد داریم روش رفع این مشکل را بررسی کنیم.


پیشنیازهای کار با IIS Express توسط Rider

- نصب IIS Express به صورت جداگانه
- نصب بسته‌ی هاستینگ ASP.NET Core برای IIS
این مورد برای اضافه شدن AspNetCoreModuleV2 به IIS Express خام فوق، الزامی است.

یک نکته: نگارش بسته‌ی هاستینگ، باید با SDK و یا runtime نصب شده، مطابقت داشته باشد (بنابراین نصب SDK و یا Runtime نیز ضروری است).


معرفی بسته‌ی هاستینگ ASP.NET Core به IIS Express

پس از نصب این بسته‌ها، فایل واقع در مسیر زیر را برای یافتن واژه‌ی AspNetCoreModule جستجو کنید (یک چنین فایلی در مسیر 64 بیتی C:\Program Files\IIS Express\config\templates\PersonalWebServer نیز وجود دارد):
%PROGRAMFILES(x86)%\IIS Express\config\templates\PersonalWebServer\applicationhost.config
همچنین مسیر زیر نیز باید موجود باشد:
%PROGRAMFILES(x86)%\IIS Express\Asp.Net Core Module\V2
اما اگر واژه‌ی AspNetCoreModule، در این فایل ذکر نشده بود و یا مسیر پوشه‌ی Asp.Net Core Module فوق وجود نداشت، یعنی بسته‌ی هاستینگ نصب شده، به IIS Express معرفی نشده‌است. برای رفع این مشکلات:
- ابتدا پوشه‌ی C:\Program Files (x86)\IIS\Asp.Net Core Module را به درون پوشه‌ی C:\Program Files (x86)\IIS Express کپی کنید.
- سپس پوشه‌ی C:\Program Files\IIS\Asp.Net Core Module را به درون پوشه‌ی C:\Program Files\IIS Express کپی کنید.

- در آخر نیاز است دو فایل config\templates\PersonalWebServer\applicationhost.config را در پوشه‌های x86 و x64 مربوط به IIS Express به صورت زیر ویرایش کنیم:
- پیش از بسته شدن تگ globalModules در قسمت <system.webServer><globalModules>، دو سطر زیر را اضافه کنید:
در فایل C:\Program Files\IIS Express\config\templates\PersonalWebServer\applicationhost.config
<add name="AspNetCoreModule" image="C:\Program Files\IIS Express\aspnetcore.dll" />
<add name="AspNetCoreModuleV2" image="C:\Program Files\IIS Express\Asp.Net Core Module\V2\aspnetcorev2.dll" />
و همچنین در فایل C:\Program Files (x86)\IIS Express\config\templates\PersonalWebServer\applicationhost.config
<add name="AspNetCoreModule" image="C:\Program Files (x86)\IIS Express\aspnetcore.dll" />
<add name="AspNetCoreModuleV2" image="C:\Program Files (x86)\IIS Express\Asp.Net Core Module\V2\aspnetcorev2.dll" />

- ذیل تگ <sectionGroup name="system.webServer">، سطر زیر را اضافه کنید:
<section name="aspNetCore" overrideModeDefault="Allow" />

- ذیل تگ <system.webServer><modules>، دو سطر زیر را اضافه کنید:
<add name="AspNetCoreModule" lockItem="true" />
<add name="AspNetCoreModuleV2" lockItem="true" />

البته برای ذخیره سازی فایل‌های موجود در Program Files، باید آن‌ها را با دسترسی ادمین باز کنید. برای مثال اگر از ++nodepad استفاده کنید، به صورت خودکار این مساله را تشخیص داده و دسترسی صحیح را درخواست می‌کند.


تنظیم Rider برای یافتن مسیر صحیح AspNetCoreModuleV2 نصب شده

در برنامه‌ی Rider، از منوی File، قسمت settings آن، گزینه‌ی Build, Execution, Deployment | IIS Express را انتخاب و سپس مسیرهای x86 و x64 را به صورت زیر تنظیم کنید:


البته دراپ داون‌های این صفحه، به صورت خودکار این مسیرها را پر می‌کنند. فقط کافی است، مسیر صحیح را از طریق آن‌ها انتخاب کنید.

- اکنون به ریشه‌ی پروژه‌ی خود مراجعه کرده و فایل idea\config\applicationhost.config. را در صورت وجود حذف کنید (البته بهتر است کل پوشه‌ی idea. و همچنین vs. را (در صورت وجود) حذف کنید؛ هر دو را با هم. مهم!). برنامه‌ی Rider، این فایل تنظیمات موقتی IIS Express را بر اساس دو فایل config\templates\PersonalWebServer\applicationhost.config ای که اصلاح کردیم، به صورت خودکار تولید می‌کند و حاوی تمام تغییرات فوق خواهد بود.

- فایل web.config واقع در ریشه‌ی پروژه وب نیز بهتر است یک چنین محتوایی را داشته باشد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModuleV2" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%"                
   stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false"/>
  </system.webServer>
</configuration>
در اینجا ذکر تنظیم "hostingModel="InProcess سبب بروز خطا می‌شود و به نظر Rider هنوز از آن پشتیبانی نمی‌کند.


تنظیمات IIS Express در Rider

تنظیمات پورت IIS Express، در فایل Properties\launchSettings.json پروژه‌های وب، قابل مشاهده و تغییر است. اگر نیاز به کار با HTTPS باشد، برنامه‌ی Rider، پیام کوچکی را که در آن لینک setup certificate قرار دارد، نمایش می‌دهد و با کلیک بر روی آن، یک مجوز موقتی self-signed certificate تولید و نصب خواهد شد.


و یا در Rider، از منوی بالای صفحه که تنظیمات Build را نمایش می‌دهد، می‌توان IIS Express را به عنوان اجرا کننده‌ی پروژه، انتخاب کرد. پس از انتخاب آن، یکبار دیگر از همان dropdown می‌توان گزینه‌ی edit configuration را انتخاب کرد تا تنظیمات مخصوص IIS Express، ظاهر شود.