نظرات مطالب
مدیریت کلیدهای کیبرد در جاوا اسکریپت
سوال خوبی است. قبل از پاسخ به سوال شما باید کمی درباره رویدادها در عناصر DOM توضیح داده بشه. 
در صفحات html به صورت پیش فرض، هر رویدادی که در عناصر زیردست یا فرزند رخ میدهد به ترتیب در تمام عناصر والدش انتشار می‌یابد. به این فرایند event propagation یا event bubble up میگویند.
در حالت عادی برای تغییر رفتار پیش فرض مدیریت رویدادهای عناصر DOM در مرورگرها، با استفاده از زبان جاوا اسکریپت چند روش وجود دارد.
مثلا آرگومان رویداد (همان متغیر معروف e) در مرورگرهای مدرن دو متد برای اینکار دارد:
e.preventDefault()
e.stopPropagation()
متد preventDefault همانطور که از نامش هم پیداست از اجرای رفتار پیش فرض رویداد جاری جلوگیری میکند. مثلا با قرار دادن این متد در رویداد مربوط به کلیک یک لینک، رفتار پیش فرض کلیک روی لینک (همان انتقال به آدرس تنظیم شده در پراپرتی src لینک) اجرا نمیشود.
متد stopPropagation هم همانطور که از نامش پیداست از انتشار رویداد جاری به عناصر والدش جلوگیری میکند.
راه حل دیگری که برای تغییر این رفتارهای پیش فرض وجود دارد استفاده از return flase در انتهای رویداد است. این کار تاثیری همانند استفاده از متد preventDefault دارد. تفاوت این دو روش آن است که برگشت مقدار false تنها میتواند در انتهای یک متد استفاده شود بنابراین اگر خطایی در متد مربوطه رخ دهد احتمال اجرا نشدن این خط و درنتیجه اجرای ادامه فرایند با اجرای رفتار پیش فرض رویداد مربوطه وجود دارد. اما متد preventDefault را میتوان در ابتدای متد رویداد استفاده کرد و خیال خود را راحت کرد!
نکته: دو متد اشاره شده در نسخه‌های قدیمی مرورگرها (مثلا IE 8 و قبلتر) وجود ندارد!
برای آزمایش تمامی این موارد میتوان از کد زیر که برای اینکار آماده کردم استفاده کرد:
<html>
<body>
<div onclick="document.body.appendChild(outter)" style='border:solid 1px'>
    Outer Div
    <a id="inner" href="index2.htm">index2</a>
</div>
<script>
var outter = document.createElement('div');
outter.innerText = 'outter';
var inner = document.createElement('div');
inner.innerText = 'inner';

document.getElementById('inner').onclick = function(e) {
    e = e || window.event;
    document.body.appendChild(inner);
    //e.preventDefault();
    //e.stopPropagation();
    //e.returnValue = false;
    return false;
};
</script>
</body>
</html>
البته درصورت استفاده از jQuery به دلیل اینکه این کتابخانه از نمونه ای سفارشی برای آرگومان رویدادها استفاده میکند فرایندهای موجود کمی تفاوت دارد.
اطلاعات بیشتر: ^ و ^
مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
EF Code first هربار در حین آغاز اجرای برنامه و اولین کوئری که به بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند، کار تشخیص روابط بین کلاس‌ها و همچنین نگاشت آن‌ها را به بانک اطلاعاتی، انجام می‌دهد. این مورد شاید با تعداد کم کلاس‌ها آنچنان به نظر نرسد، اما اگر تعداد کلاس‌های شما به بالای 200 عدد رسید، زمان آغاز برنامه آزار دهنده خواهد شد. راه حلی برای این مساله وجود دارد به نام ایجاد Viewهای متناظر با نگاشت‌ها و سپس کامپایل آن به عنوان جزئی از برنامه، که در ادامه نحوه انجام این‌کار را مرور خواهیم کرد.

بررسی ساختار pre-generated views

برای کامپایل نگاشت‌های EF در خود برنامه (بجای تولید پویای هربار آن‌ها)، ابتدا باید فایل edmx متناظر با مدل‌ها و روابط بین آن‌ها تشکیل شود:
    var ms = new MemoryStream();
    using (var writer = XmlWriter.Create(ms))
    {
        EdmxWriter.WriteEdmx(new Context(), writer);
    }
پس از اینکه edmx تشکیل شد، باید از ساختار فشرده آن سه جزء زیر را استخراج کرد:
الف) ssdl : storageModels
ب) csdl : conceptualModels
ج) msl : mappings

اینکار را به صورت زیر می‌توان انجام داد:
    var xDoc = XDocument.Load(ms);

    var ssdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
    var csdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
    var msl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
پس از آن باید محتوای این سه جزء را توسط متد Save هر کدام، در فایل‌های xml ایی ذخیره کرد و توسط ابزاری به نام EdmGen.exe که جزئی از  ویژوال استودیو است، فایل Context.Views.cs را تولید، به برنامه اضافه و سپس کامپایل کرد:
 EdmGen.exe /mode:ViewGeneration /incsdl:Context.csdl  /inmsl:Context.msl /inssdl:Context.ssdl /outviews:Context.Views.cs
بهتر است این پروسه هر بار که قرار است ارائه نهایی برنامه صورت گیرد، انجام شود.

علاوه بر این‌ها اگر علاقمند باشید که کار فایل EdmGen را شبیه سازی کنید، کلاس زیر این‌کار را انجام داده و قادر است خروجی vb یا cs متناظری را نیز تولید کند:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Design;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Mapping;
using System.Data.Metadata.Edm;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;

namespace EfUtils
{
    public static class PreGeneratedViewsWriter
    {
        public static void CreatePreGeneratedViewsFile(
                this DbContext contextInstance,
                LanguageOption language = LanguageOption.GenerateCSharpCode,
                string viewsFile = "Context.Views.cs",
                string edmxFile = "context.edmx",
                string ssdlFile = "context.ssdl.xml",
                string csdlFile = "context.csdl.xml",
                string mslFile = "context.msl.xml")
        {
            using (var contextViewsMemoryStream = new MemoryStream())
            {
                using (var edmxMemoryStream = new MemoryStream())
                {
                    var edmx = createEdmx(contextInstance, edmxFile, edmxMemoryStream);
                    var mappingItemCollection = createMappingItemCollection(ssdlFile, csdlFile, mslFile, edmx);
                    generateViews(language, viewsFile, contextViewsMemoryStream, mappingItemCollection);
                }
            }
        }

        private static void generateViews(LanguageOption language, string viewsFile, MemoryStream contextViewsMemoryStream, StorageMappingItemCollection mappingItemCollection)
        {
            var viewGenerator = new EntityViewGenerator // It's defined in System.Data.Entity.Design.dll
            {
                LanguageOption = language
            };
            using (var streamWriter = new StreamWriter(contextViewsMemoryStream))
            {
                var errors = viewGenerator.GenerateViews(mappingItemCollection, streamWriter).ToList();

                if (errors.Any())
                    throw new InvalidOperationException(errors.First().Message);

                contextViewsMemoryStream.Position = 0;
                using (var reader = new StreamReader(contextViewsMemoryStream))
                {
                    var codeData = reader.ReadToEnd();
                    File.WriteAllText(viewsFile, codeData);
                }
            }
        }

        private static StorageMappingItemCollection createMappingItemCollection(string ssdlFile, string csdlFile, string mslFile, XDocument edmx)
        {
            var ssdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
            ssdl.Save(ssdlFile);
            var storeItemCollection = new StoreItemCollection(new[] { ssdl.CreateReader() });

            var csdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
            csdl.Save(csdlFile);
            var edmItemCollection = new EdmItemCollection(new[] { csdl.CreateReader() });

            var msl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
            msl.Save(mslFile);

            var mappingItemCollection = new StorageMappingItemCollection(edmItemCollection, storeItemCollection, new[] { msl.CreateReader() });
            return mappingItemCollection;
        }

        private static XDocument createEdmx(DbContext contextInstance, string edmxFile, MemoryStream edmxMemoryStream)
        {
            var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
            using (var writer = XmlWriter.Create(edmxMemoryStream, settings))
            {
                EdmxWriter.WriteEdmx(contextInstance, writer);
            }
            File.WriteAllBytes(edmxFile, edmxMemoryStream.ToArray());

            edmxMemoryStream.Position = 0;
            var edmx = XDocument.Load(edmxMemoryStream);
            return edmx;
        }
    }
}
در اینجا همان مراحلی که عنوان شد، تکرار می‌شود. فایل edmx متناظر با وهله‌ای از DbContext برنامه، تولید شده و سه جزء آن استخراج می‌شوند. سپس این موارد به EntityViewGenerator موجود در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll ارسال شده و کد نهایی متناظر قابل کامپایل در برنامه تولید می‌گردد.
پس از تولید فایل Context.Views.cs یا Context.Views.vb، آن‌را به پروژه اضافه کنید.
اینبار نحوه استفاده از آن باید به صورت زیر باشد:
 Database.SetInitializer<MyContext>(null);
 از این جهت که تمام اطلاعات لازم جهت آغاز کار، در فایل تولیدی Context.Views وجود دارد و اکنون جزئی از فایل اجرایی برنامه است و نیازی به تکرار ساخت مجدد پویای آن نیست.

مرجع:
Entity Framework Code First View Generation Templates On Visual Studio Code Gallery

نظرات اشتراک‌ها
دایرکتوری فونت‌های فارسی
اکثر مرورگرهای جدید ttf و otf را (که از سایت فوق قابل دریافت است) پشتیبانی می‌کنند:
@font-face {
font-family: name;
src: url("path-to-the-font-file/name.otf") format("opentype");
}

@font-face {
font-family: name;
font-weight: bold;
src: url("path-to-the-font-file/name.otf") format("opentype");
}

@font-face {
  font-family: 'name';
  font-style: normal;
  font-weight: normal;
  src: url('http://example.com/name.ttf') format('truetype');
}
برای حالت‌های دیگر می‌شود از تبدیلگر استفاده کرد.
مطالب
نکاتی در مورد استفاده از توابع تجمعی در Entity framework
استفاده از Aggregate functions یا توابع تجمعی چه در زمان SQL نویسی مستقیم و یا در حالت استفاده از LINQ to Entities نیاز به ملاحظات خاصی دارد که عدم رعایت آن‌ها سبب کرش برنامه در زمان موعد خواهد شد. در ادامه تعدادی از این موارد را مرور خواهیم کرد.

ابتدا مدل‌های برنامه را در نظر بگیرید که از یک صورتحساب، به همراه ریز قیمت‌های آیتم‌های مرتبط با آن تشکیل شده است:
    public class Bill
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<Transaction> Transactions { set; get; }
    }

    public class Transaction
    {
        public int Id { set; get; }
        public DateTime AddDate { set; get; }
        public int Amount { set; get; }

        [ForeignKey("BillId")]
        public virtual Bill Bill { set; get; }
        public int BillId { set; get; }
    }
در ادامه این کلاس‌ها را در معرض دید EF Code first قرار می‌دهیم:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Bill> Bills { get; set; }
        public DbSet<Transaction> Transactions { get; set; }
    }
همچنین تعدادی رکورد اولیه را نیز جهت انجام آزمایشات به بانک اطلاعاتی متناظر، اضافه خواهیم کرد:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var bill1 = new Bill { Name = "bill-1" };
            context.Bills.Add(bill1);

            for (int i = 0; i < 11; i++)
            {
                context.Transactions.Add(new Transaction
                {
                    AddDate = DateTime.Now.AddDays(-i),
                    Amount = 1000000000 + i,
                    Bill = bill1
                });
            }
            base.Seed(context);
        }
    }
در اینجا به عمد از ارقام بزرگ استفاده شده است تا نمایانگر عملکرد یک سیستم واقعی در طول زمان باشد.


اولین مثال: یک جمع ساده

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var context = new MyContext())
            {
                var sum = context.Transactions.Sum(x => x.Amount);
                Console.WriteLine(sum);
            }
        }
    }
ساده‌ترین نیازی را که در اینجا می‌توان مدنظر داشت، جمع کل تراکنش‌‌های سیستم است. به نظر شما خروجی کوئری فوق چیست؟
خروجی SQL کوئری فوق به نحو زیر است:
SELECT 
         [GroupBy1].[A1] AS [C1]
         FROM ( SELECT 
                    SUM([Extent1].[Amount]) AS [A1]
                    FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
                    )  AS [GroupBy1]
و خروجی واقعی آن استثنای زیر می‌باشد:
 Arithmetic overflow error converting expression to data type int.
بله. محاسبه ممکن نیست؛ چون جمع حاصل از بازه اعداد صحیح خارج شده است.

راه حل:
نیاز است جمع را بر روی Int64 بجای Int32 انجام دهیم:
var sum2 = context.Transactions.Sum(x => (Int64)x.Amount);

SELECT 
      [GroupBy1].[A1] AS [C1]
         FROM ( SELECT 
                    SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1]
                    FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
               )  AS [GroupBy1]                  


مثال دوم: سیستم باید بتواند با نبود رکوردها نیز صحیح کار کند
برای نمونه کوئری زیر را بر روی بازه‌ا‌ی که سیستم عملکرد نداشته است، در نظر بگیرید:
var date = DateTime.Now.AddDays(10);
var sum3 = context.Transactions
                  .Where(x => x.AddDate > date)  
                  .Sum(x => (Int64)x.Amount);               
یک چنین خروجی SQL ایی دارد:
SELECT 
     [GroupBy1].[A1] AS [C1]
        FROM ( SELECT 
                    SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1]
                    FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
                    WHERE [Extent1].[AddDate] > @p__linq__0
              )  AS [GroupBy1]
اما در سمت کدهای ما با خطای زیر متوقف می‌شود:
The cast to value type 'Int64' failed because the materialized value is null.
Either the result type's generic parameter or the query must use a nullable type.
راه حل: استفاده از نوع‌های nullable در اینجا ضروری است:
var date = DateTime.Now.AddDays(10);
var sum3 = context.Transactions
                  .Where(x => x.AddDate > date)
                  .Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
به این ترتیب، خروجی صفر را بدون مشکل، دریافت خواهیم کرد.

مثال سوم: حالت‌های خاص استفاده از خواص راهبری
کوئری زیر را در نظر بگیرید:
 var sum4 = context.Bills.First().Transactions.Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
در اینجا قصد داریم جمع تراکنش‌های صورتحساب اول را بدست بیاوریم که از طریق استفاده از خاصیت راهبری Transactions کلاس Bill، به نحو فوق میسر شده است. به نظر شما خروجی SQL آن به چه صورتی است؟
SELECT 
     [Extent1].[Id] AS [Id], 
     [Extent1].[AddDate] AS [AddDate], 
     [Extent1].[Amount] AS [Amount], 
     [Extent1].[BillId] AS [BillId]
   FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
   WHERE [Extent1].[BillId] = @EntityKeyValue1
بله! در اینجا خبری از Sum نیست. ابتدا کل اطلاعات دریافت شده و سپس جمع و منهای نهایی در سمت کلاینت بر روی آن‌ها انجام می‌شود؛ که بسیار ناکارآمد است. (قرار است این مورد ویژه، در نگارش‌های بعدی بهبود یابد)
راه حل کنونی:
var entry = context.Bills.First();
var sum5 = context.Entry(entry).Collection(x => x.Transactions).Query().Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
در اینجا باید از روش خاصی که مشاهده می‌کنید جهت کار با خواص راهبری استفاده کرد و نکته اصلی آن استفاده از متد Query است. حاصل کوئری LINQ فوق اینبار SQL مطلوب زیر است که سمت سرور عملیات جمع را انجام می‌دهد و نه سمت کلاینت:
SELECT 
    [GroupBy1].[A1] AS [C1]
     FROM ( SELECT 
               SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1]
                   FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
                    WHERE [Extent1].[BillId] = @EntityKeyValue1
            )  AS [GroupBy1]                  


نکاتی که در اینجا ذکر شدند در مورد تمام توابع تجمعی مانند Sum، Count، Max و Min و غیره صادق هستند و باید به آن‌ها نیز دقت داشت.
مطالب
AngularJS #2
بهتر است قبل از این که به ادامه‌ی آموزش بپردازم، دو نکته را متذکر شوم:
1) روند آموزشی این فریمورک از کل به جز است؛ به این معنا که ابتدا تمامی قابلیت‌های اصلی فریمورک را به صورت کلی و بدون وارد شدن به جزئیات بیان می‌کنم و پس از آن، جزئیات را در قالب مثال‌هایی واقعی بیان خواهم کرد.
2) IDE مورد استفاده بنده Visual Studio 2012 است. همچنین از ابتدا پروژه را با ASP.NET MVC شروع می‌کنم. شاید بگویید که می‌شود Angular را بدون درگیر شدن با مباحث ASP.NET MVC بیان کرد؛ اما پاسخ من این است که این مثال‌ها باید قابل پیاده‌سازی در نرم‌افزارهای واقعی باشند و یکی از بسترهای مورد علاقه‌ی من ASP.NET MVC است. اگرچه باز هم تاکید می‌کنم که کلیه‌ی مباحث ذکرشده، برای کلیه‌ی زبان‌های سمت سرور دیگر هم قابل استفاده است و هدف من در اینجا بیان یک سری چالش‌ها در ASP.NET MVC است.

نحوه‌ی دریافت AngularJS
1) NuGet Package Manager
2) دریافت از وب‌سایت angularjs.org

دریافت از طریق Nuget Package Manager
روش ارجح افزودن کتابخانه‌های جانبی در یک پروژه‌ی واقعی، استفاده از NuGet Package Manager است. دلیل آن هم بارها بیان‌شده است از جمله: باخبر شدن از آخرین به‌روزرسانی کتابخانه‌ها، دریافت وابستگی‌های کتاب‌خانه‌ی مورد نظر و نبودن محدودیت تحریم برای دریافت فایل‌ها است.
روش کار هم بسیار ساده است، کافی است که بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب کنید و با جست جو angularjs نسبت به نصب آن اقدام نمایید.
اگر هم با ابزارهای گرافیکی رابطه‌ی خوبی ندارید، می‌توانید از Package Manager Console فراهم‌شده توسط NuGet استفاده کنید. کافی است در کنسول پاورشل آن عبارت زیر را تایپ کنید:
Install-Package angularjs

پس از نصب angularjs، شاهد تغییراتی در پوشه‌ی Scripts پروژه‌ی خودخواهید بود. تعداد زیادی فایل جاوا اسکریپت که با عبارت angular شروع‌شده‌اند، به این پوشه اضافه شده است. در حال حاضر ما تنها به فایل angular.js نیاز داریم و احتیاجی به فایل‌های دیگر نیست.
همچنین یک پوشه به نام i18n نیز اضافه شده است که برای مباحث Globalization و Internationalization به کار گرفته می‌شود. 
 
دریافت از سایت angularjs.org
برای دریافت Angular از وب سایت رسمی‌اش، به angularjs.org مراجعه کنید؛ اما گویا به دلیل تحریم‌ها این سایت برای IP ایران مسدود شده است (البته افرادی نیز بدون مشکل به آن دسترسی دارند). دکمه‌ی Download را فشار داده و در نهایت کلید دریافت را بزنید. اگر نسخه‌ی کامل آن را دریافت کنید، لیستی از مستندات AngularJS را نیز در فایل دریافتی، خواهید داشت. در هر صورت این روش برای استفاده از angular دریک پروژه‌ی واقعی توصیه نمی‌شود.
پس به عنوان یک best practice، همیشه کتاب‌خانه‌های جانبی را با NuGet دریافت و نصب کنید. رفع موانع تحریم‌ها، یکی از مزایای مهم آن است.
   
پس از دریافت angular،  نوشتن برنامه‌ی معروف Hello, World به وسیله‌ی آن ، می‌تواند بهترین شروع باشد؛ اما اگر اجازه بدهید، نوشتن این برنامه را در قالب توضیح قالب‌های سمت کلاینت انجام دهیم.
   
قالب‌های سمت کلاینت (Client Side Templates)
در برنامه‌های وب چند صفحه‌ای و یا اکثر وب سایت‌های معمول، داده‌ها و کدهای HTML، در سمت سرور اصطلاحا سرهم و مونتاژ شده و خروجی نهایی که HTML خام است به مرورگر کاربر ارسال می‌شود. با یک مثال بیشتر توضیح می‌دهم: در ASP.NET MVC معمولا از لحظه‌ای که کاربر صفحه‌ای را درخواست می‌کند تا زمانی که پاسخ خود را در قالب HTML می‌بیند، این فرآیند طی می‌شود: ابتدا درخواست به Controller هدایت می‌شود و سپس اطلاعات مورد نیاز از پایگاه داده خوانده‌شده و در قالب یک Model به View که یک فایل HTML ساده است، منتقل می‌شود. سپس به کمک موتور نمایشی Razor، داده‌ها در جای مناسب خود قرار می‌گیرند و در نهایت، خروجی که HTML خام است به مرورگر کلاینت درخواست‌کننده ارسال می‌شود تا در مرورگر خود نتیجه را مشاهده نماید. روال کار نیز در اکثر SPA‌های معمول و یا اصطلاحا برنامه‌های AJAX، باکمی تغییر به همین شکل است.
 اما در Angular داستان به شکل دیگری اتفاق می‌افتد؛ Angular قالب HTML و داده‌ها را به صورت جداگانه از سرور دریافت می‌کند و در مرورگر کاربر آن‌ها را سرهم و مونتاژ می‌کند. بدیهی است که در اینجا قالب، یک فایل HTML ساده و داده‌ها می‌تواند به فرم JSON باشد. در نتیجه کار سرور دیگر فراهم کردن قالب و داده‌ها برای کلاینت است و بقیه‌ی ماجرا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.
خیلی خوب، مزیت این کار نسبت به روش‌های معمول چیست؟ اگر اجازه بدهید این را با یک مثال شرح دهم:
در بسیاری از سایت ها، ویژگی ای به نام اسکرول نامحدود وجود دارد. در همین سایت نیز دکمه ای با عنوان بیشتر در انتهای لیستی از مطالب، برای مشاهده‌ی ادامه‌ی لیست قرار گرفته است. سعی کنید پس از فشردن دکمه‌ی بیشتر، داده‌های دریافتی از سرور را مشاهده کنید. پس از انجام این کار مشاهده خواهید کرد که پاسخ سرور HTML خام است. اگر تعداد 10 پست از سرور درخواست شود، 10 بار محتوای HTML تکراری نیز دریافت خواهد شد؛ در صورتی که ساختار HTML یک پست هم کفایت می‌کرد و تنها داده‌ها در آن 10 پست متفاوتند؛ چرا که قالب کار مشخص است و فقط به ازای هر پست باید آن داده‌ها در جای مناسب خود قرار داد.
دیدگاه‌های یک پست هم به خوبی با Angular قابل پیاده سازی است. قالب HTML یک دیدگاه را برای angular تعریف کرده و داده‌های مناسب که احتمالا JSON خام است از سرور دریافت شود. نتیجه‌ی این کار هم صرفه جوی در پهنای باند مصرفی و افزایش فوق العاده‌ی سرعت است، همچنین در صورت نیاز می‌توان داده‌ها و قالب‌ها راکش کرد تا مراجعه به سرور به حداقل برسد.
 چگونگی انجام این کار در AngularJs به صورت خلاصه به این صورت است که در angular یک directive به نام ng-repeat تعریف شده است که مانند یک حلقه‌ی foreach برای HTML عمل می‌کند. شما در داخل حلقه، قالب را مشخص می‌کنید و به ازای تعداد داده‌ها، آن حلقه تکرار می‌شود و بر روی داده‌ها پیمایش صورت می‌گیرد.
البته این مثال‌ها فقط دو نمونه از کاربرد این ویژگی در دنیای واقعی بود و مطمئن باشید که در مقالات آینده مثال‌های زیادی از این موضوع را پیاده‌سازی خواهیم کرد.
بهتر است که دیگر خیلی وارد جزئیات نشویم و اولین برنامه‌ی خود را به کمک angularjs بنویسیم. این برنامه، همان برنامه‌ی معروف Hello ,World است؛ اما در این برنامه به جای نوشتن یک Hello, World ساده در صفحه، آن را با ساختار angularjs پیاده‌سازی می‌کنیم.
در داخل ویژوال استادیو یک فایل HTML ساده ایجاد کنید و کد‌های زیر را داخل آن بنویسید.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample 1</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>

    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        function GreetingController($scope) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };
        }
    </script>
</body>
</html>
سپس فایل فوق را در مرورگر اجرا کنید. بله؛ عبارت Hello, World را مشاهده خواهید کرد. یک بار دیگر خاصیت text  را در scope.greeting$ به hi تغییر بدهید و باز هم نتیجه را مشاهده کنید.
این مثال در نگاه اول خیلی ساده است، اما دنیایی از مفاهیم angular را در بر دارد. شما خواص جدیدی را برای عناصر HTML مشاهده می‌کنید: ng-app، ng-controller، آکلود‌ها و عبارت درون آن و متغیر scope$ به عنوان پارامتر.
حال بیایید ویژگی‌ها و مفاهیم جالب کدهای نوشته شده را بررسی کنیم؛ چرا که فرصت برای بررسی ng-app و بقیه‌ی موارد نا آشنا زیاد است:

- هیچ id و یا class برای عناصر html در نظر گرفته نشده تا با استفاده از آنها، رویدادی را برای عناصر مورد نظر مشخص کنیم.

- وقتی در GreetingController مقدار greeting.text را مشخص کرده ایم، باز هم هیچ رویدادی را صدا نزده و یا مشخص نکرده ایم.

- GreetingController یک کلاس ساده‌ی جاوا اسکریپت (POJO) است و از هیچ چیزی که توسط angular فراهم شده باشد، ارث بری نکرده است.

- اگر به متد سازنده‌ی کلاس GreetingController دقت کنید، متغیر scope$ به عنوان پارامتر تعریف شده است. نکته‌ی جالب این است که ما هیچ گاه به صورت دستی سازنده‌ی کلاس GreetingController را صدا نزده ایم و حتی درون سازنده هم scope$ را ایجاد نکرده ایم؛ پس چگونه توانسته ایم خاصیتی را به آن نسبت داده و برنامه به خوبی کار کند. بهتر است برای پاسخ به این سوال خودتان دست به کار شوید؛ ابتدا نام متغیر scope$ را به نام دلخواه دیگری تغییر دهید و سپس برنامه را اجرا کنید. بله برنامه دیگر کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ همان طور که گفتم Angular دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است و در اینجا نیز scope$ به عنوان وابستگی در سازنده‌ی  این کلاس مشخص شده است تا نمونه‌ی مناسب آن توسط angular به کلاس GreetingController ما تزریق شود؛ اما چرا به نام آن یعنی scope$ حساس است؟ به این دلیل که زبان جاوا اسکریپت یک زبان پویا است و نوع در آن مطرح نیست؛ angular مجبور است که از نام پارامترها برای تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در مقالات آینده چگونگی عملکرد سیستم تزریق وابستگی angular را به تشریح بیان می‌کنم.

- همچنین همان طور که در مورد قبلی نیز به آن اشاره کردم، ما هیچ گاه خود دستی سازنده‌ی GreetingController را صدا نزدیم و جایی نیز نحوه‌ی صدا زدن آن را مشخص نکرده ایم.

 تا همین جا فکر کنم کاملا برای شما مشخص شده است که ساختار فریمورک Angular با تمامی کتاب خانه‌های مشابه متفاوت است و با ساختاری کاملا اصولی و حساب شده طرف هستیم. همچنین در مقالات آینده توجه شما را به قابلیت‌هایی بسیار قدرتمند‌تر جلب خواهم کرد.
   
MVC ،MVP ، MVVM و یا MVW
 در بخش اول این مقاله، الگوی طراحی پیشنهادی فریمورک Angular را MVC بیان کرده‌ام؛ اما همان طور که گفته بودم AngularJS از انقیاد داده دوطرفه (Two Way Data Binding) نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند و به همین دلیل عده ای آن را یک MVVM Framework تلقی می‌کنند. حتی داستان به همین جا ختم نمی‌شود و عده ای آن را به چشم MVP  Framework  نیز نگاه می‌کنند. در ابتدا سایت رسمی AngularJS الگوی طراحی مورد استفاده را MVC بیان می‌نمود ولی در این چند وقت اخیر عنوانش را به MVW Framework تغییر داده است.
MVW مخفف عبارت Model View Whatever هست و کاملا مفهومش مشخص است. Model و View بخش‌های مشترک تمام الگو‌ها بودند و تنها بخش سوم مورد اختلاف توسعه دهندگان بود؛ در نتیجه انتخاب آن را بر عهده‌ی استفاده کننده قرار داده اند و تمام امکانات لازم برای پیاده‌سازی این الگو‌های طراحی را فراهم کرده اند. در طی این مقالات صرف نظر از تمام الگوهای طراحی فوق، من بیشتر بر روی MVC تمرکز خواهم کرد.
الگوی طراحی MVC در سال 1970 به عنوان بخشی از زبان برنامه نویسی Smalltalk معرفی شد و از همان ابتدا به سرعت محبوبیت زیادی در بین محیط‌های توسعه‌ی دسکتاپی از قبیل ++C و Java  که رابط کاربری گرافیکی به نوعی در آن‌ها دخیل است، پیدا کرد.
تفکر MVC این را بیان می‌کند که باید جداسازی واضح و روشنی بین مدیریت داده‌ها (Model)، منطق برنامه (Controller) و نمایش داده‌ها به کاربر (View) وجود داشته باشد و در اصل هدفش جداسازی اجزای رابط کاربری به بخش هایی مجزا است.
     
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید چنین الگویی را در برنامه‌ها پیاده کرد؟
احتمالا تا کنون از بین برنامه هایی که نوشته اید، رابط کاربری بیشتر از آن‌ها را نیز خودتان مجبور شده اید طراحی کنید؛ به این دلیل که برنامه‌ی شما بدون رابط کاربری قابل اجرا شدن نبوده است. اجرای برنامه‌ی شما منوط به وجود تعدادی دکمه و textbox و ... بوده است و به قولی منطق برنامه به رابط گرافیکی گره خورده بوده است. پس می‌توان گفت که پیاده‌سازی الگوی طراحی وقتی ضرورت پیدا می‌کند که رابط گرافیکی، قسمتی از برنامه‌ی شما را تشکیل دهد.
آیا با وجود زبان‌های طراحی ساده ای مثل HTML و XAML و ... احتیاجی است که برنامه نویس وقت خود را صرف طراحی رابط کاربری کند؟ مسلما خیر، چون دیگر با این امکانات یک طراح هم از پس این کار به خوبی و یا حتی بهتر بر می‌آید. دیگر وظیفه‌ی برنامه نویس نوشتن کد‌های مربوط به منطق برنامه است. کدهایی که بدون UI هم قابل تست شدن باشد و به راحتی بتوان برای آن‌ها آزمون‌های واحد نوشت. برنامه نویس باید این را در نظر بگیرد که UI وجود ندارد و حتی ممکن است هیچ گاه هم ایجاد نشود و  این کد‌ها تبدیل به یک کتابخانه شود و مورد استفاده قرار بگیرد تا در یک برنامه با رابط کاربری گرافیکی.
در MVC، روال عمومی کار به این شکل است که View داده‌ها را از Model دریافت می‌کند و به کاربر نمایش می‌دهد. وقتی که کاربر با کلیک کردن و تایپ کردن با برنامه ارتباط برقرار می‌نماید، Controller به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد و داده‌های موجود در Model را به روز رسانی می‌کند. در نهایت هم Model  تغییرات خود را به View منعکس می‌کند تا View آن چه را که پیش از آن نمایش می‌داده است، تغییر دهد و View را از تغییرات رخ داده آگاه نماید.
اما در برنامه‌های Angular قضیه از چه قرار است؟ در Angular، قالب HTML  یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم (Document Object Model(DOM معادل View است؛ کلاس‌های جاوا اسکریپتی نقش Controller را دارند؛ و خواص اشیای جاوا اسکریپتی و یا حتی خود اشیا نقش Model را بر عهده دارند.

ساختار بخشیدن به برنامه با استفاده MVC یک مزیت مهم دیگر نیز دارد: ساختار کار کاملا مشخص است و هر کسی نمی‌تواند به صورت سلیقه ای آن را پیاده سازی کند. با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کنم: اگر کسی پروژه‌ی بنده را که با ASP.NET MVC نوشتم، بررسی کند، اصلا احساس غریبی نمی‌کند و به راحتی می‌تواند آن را توسعه دهد. دلیل این موضوع این است که ASP.NET MVC یک ساختار مشخص را به توسعه دهندگان اجبار کرده است و هر کسی این ساختار را رعایت کند و با آن آشنا باشد، به راحتی می‌تواند با آن کار کند. توسعه دهنده می‌داندکه من Model را کجا تعریف کرده ام، Controller مربوط به هر View کجاست و در کدام قسمت با پایگاه داده ارتباط برقرار کرده‌ام؛ اما در مورد کد‌های JavaScript و سمت کلاینت چه طور؟ توسعه دهنده ای که می‌خواهد کار من را ادامه بدهد دچار وحشت می‌شود! الگوی مشخصی وجود ندارد؛ معلوم نیست که کجا DOM را دستکاری کرده‌ام، در کدام قسمت با سرور ارتباط برقرار شده و... به قول معروف با یک اسپاگتی کد تمام عیار طرف می‌شود. AngularJS این مشکل را حل نموده و ساختار خاصی را سعی کرده به شما دیکته کند و تا حد ممکن دست شما را نیز باز گذاشته است. جدا از همه‌ی اینها، برنامه‌های مبتنی بر Angular به راحتی نگه داری  و تست می‌شوند و بدون هیچ دغدغه ای آن‌ها را می‌توان توسعه داد.
   
در حاشیه
شاید در هنگام دریافت فایل angularjs و افزودن آن به پروژه‌ی خود شروع به اعتراض کرده اید که نسخه‌ی فشرده شده‌ی آن 87 کیلو بایت حجم دارد در صورتی که این حجم در کتابخانه‌های مشابه ممکن است حتی به 10 کیلوبایت هم نرسد. اگر دقت کرده باشید من در بیان AngularJS از واژه‌ی کتاب خانه استفاده نکردم و فقط از واژه‌ی فریمورک استفاده کردم. بله نمی‌شود angular را با کتاب خانه هایی مقایسه کرد که مهمترین ویژگی خود را Data Binding می‌دانند. AngularJS یک بستر کاری قدرتمند است که تمام راه حل‌های موجود را در خود جمع کرده است. تیم توسعه دهنده‌ی آن هم هیچ ادعایی ندارد و می‌گویند که ما هیچ چیزی را خودمان اختراع نکرده ایم، بلکه راه حل‌های عالی را برگزیدیم، تفکرهای خوب را ارتقا بخشیده و در فریمورک خود استفاده کردیم و حتی از ایده‌های خوب دیگر کتاب خانه‌ها هم استفاده کرده ایم. بنابر این نباید به حجم آن در مقابل توانایی هایی که دارد اعتراض کرد.
   
همچنین به نظر می‌آید که AngularJS یک فریمورک پیچیده است. ولی من همیشه بین پیچیده و پیچیده شده تفاوت قائل می‌شوم. به نظر شخصی خودم Angular به دلیل مشکلات خاص و پیچیده ای که حل می‌کند پیچیده است و پیچیده شده نیست. اگر آن را پیچیده شده حس می‌کنید، تنها دلیلش، نحوه‌ی آموزش دادن بنده است، تمام سعی خود را می‌کنم که مفاهیم را تا حد ممکن ساده بیان کنم و امیدوارم در آینده که با مثال‌های بیشتری روبرو می‌شوید، این مفاهیم به کارتان بیاید.
     
در مقاله‌ی بعدی به مفاهیم انقیاد داده، تزریق وابستگی، هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها در AngularJS می‌پردازم.
  
مطالب
آموزش LINQ بخش سوم
در ادامه سری آموزشی LINQ  به بررسی متغیرهای Range می‌پردازیم:
4 عنصر یک عبارت پرس و جو عبارتند از:
• علملگرهای LINQ
• کلمات کلیدی Keyword
• متغیر‌های Range

Range Variable : متغیر تعریف شده‌ی در یک محدوده خاص.

  عبارت پرس و جوی زیر را در نظر بگیرد:
var query = from word in list
where word.StartsWith("a")
select word;
در این پرس و جو (from,in,where,select) کلمات کلیدی محسوب می‌شوند. البته where و select می‌توانند به عنوان عملگر محسوب شوند.
شناسه‌ی list یک متغیر محلی است و تنها موردی که باقی می‌ماند شناسه‌ی word است که به آن متغیر Range می‌گوییم. متغیر‌های Range همانند متغیر‌های مرسوم مورد استفاده‌ی در برنامه‌ها هستند که بصورت فقط خواندنی مهیا شده اند. با این اوصاف متغیر‌های Range در ابتدا کمی عجیب به نظر می‌رسند. به این علت که در وسط عبارت پرس و جو معرفی می‌شوند و نیازی به تعریف شدن به روش مرسوم به شکل زیر را ندارند:
 String word;
در این حالت معرفی Word از طریق عبارت from انجام می‌شود. کامپایلر نوع داده‌ی متغیر را از طریق فرآیندی به نام Type Inference مشخص می‌کند. در مثال بالا کامپایلر تشخیص می‌دهد که Word از نوع string  است؛ به این علت که جدا شده از <list<string  می‌باشد.

متغیر word  در دو حالت ممکن است قابل دسترس نباشد :
  • پایان پرس و جو
  • مواجه شدن با کلمه کلیدی into . این کلمه‌ی کلیدی برای اتصال دو Query استفاده می‌شود.

نکته
:در بعضی مواقع باید وضعیت متغیر Range را صریحا مشخص کنیم؛ بطور مثال کد زیر با خطا مواجه خواهد شد:
object[] ints = new object[] { 1, 2, 3 };
           var query = from num in ints
                        where num < 3
                        select num;
در زمان پردازش دستور Where، کامپایلر نمی‌تواند عملگر مقایسه‌ای را برای یک نوع int و یک نوع object اجرا کند. برای حل این مشکل بصورت صریح (Explicit) نوع متغیر Range را مشخص می‌کنیم:
var query = from int num in ints
where num < 3
select num;
همانطور که می‌بینید در این حالت به کامپایلر اعلام می‌کنیم که num از نوع int می‌باشد و cast کردن با موفقیت انجام می‌شود و خروجی همان چیزی است که ما انتظار داریم.

تذکر : بهتر است از تعریف صریح متغیر Range پرهیز کنیم؛ مگر در شرایطی مثل کد بالا .

قطعه کد زیر به‌راحتی کامپایل می‌شود و نیازی به اعلان صریح نوع متغیر range نیست. زیر از طریق مکانیزیم Type Inference نوع متغیر مشخص شده است.
List<string> list = new List<string> {"LINQ","Query","adventure"};
var query = from string word in list
where word.Contains("r")
orderby word ascending
select word;
اعلان صریح متغیر Range باعث می‌شود که پشت پرده، عملیات <Cast<T اتفاق بیافتد و در مواقع غیر ضروری مثل کد فوق ممکن است کارآیی را کاهش دهد. یکی از نقاطی که در صورت پایین بودن کارآیی دستورات LINQ باید بررسی شود همین مورد CAST است. البته تنها استثنایی که در این مورد وجود دارد، توالی‌های غیر جنریک هستند (non generic Enumerable). در این حالت باید از Cast استفاده کرد.
متغیر Range در محدوده‌ی مورد استفاده باید از یک شناسه‌ی یکتا برخوردار باشد.
 string word="test";
List<string> list = new List<string> {"LINQ","Query","adventure"};
var query = from string word in list
where word.Contains("r")
orderby word ascending
select word;
همانطور که مشاهده می‌کنید کامپایلر خطای تعریف دو شناسه‌ی یکتا را در یک محدوده، اعلام می‌کند.

تا اینجا از طریق کلمه‌ی کلیدی from، متغیری را تعریف کردیم. با استفاده از کلمات کلیدی let ،into و join  نیز می‌توان متغیر‌های Range تعریف کرد.

عبارت let

کلمه‌ی کلیدی let این امکان را فراهم می‌کند تا یک متغیر Range جدید را ایجاد کرده و در عبارت‌های بعدی از آن استفاده کنیم. در کد زیر از طریق کلمه‌ی کلیدی let، یک متغیر Range جدید را بنام IsDairy تعریف می‌کنیم که از نوع bool  می‌باشد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<Ingredient> highCalDairyQuery =
from i in ingredients
let isDairy = i.Name == "Milk" || i.Name == "Butter"
where i.Calories >= 150 && isDairy
select i;

foreach (var ingredient in highCalDairyQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
  متغیر isDairy در عبارت (clause) بعدی که where باشد، مورد استفاده قرار گرفته است. توجه داشته باشید که متغیر i  تعریف شده‌ی در ابتدای پرس و جو، در بخش Select قابل دسترسی است. دستور let باعث از دسترس خارج شدن متغیر در بخش بعدی نمی‌شود.

در کد زیر قصد داریم عملیات‌های زیر را بر روی توالی ورودی اعمال کنیم:
1- جدا کردن عناصر توالی ورودی بر اساس جدا کننده‌ی "  ," 
2- تبدیل همه‌ی حروف عناصر توالی ایجاد شده به حروف بزرگ
3- جدا کردن عناصر توالی حاصل از مرحله‌ی 2، به شرط برابر بودن با MILK,BUTTER,CHEESE
4- نمایش توالی ایجاد شده
string[] csvRecipes = { "milk,sugar,eggs", "flour,BUTTER,eggs", "vanilla,ChEEsE,oats" };
var dairyQuery = from csvRecipe in csvRecipes
let ingredients = csvRecipe.Split(',')
from ingredient in ingredients
let uppercaseIngredient = ingredient.ToUpper()
where
  uppercaseIngredient == "MILK" ||
  uppercaseIngredient == "BUTTER" ||
  uppercaseIngredient == "CHEESE"
select uppercaseIngredient;

foreach (var dairyIngredient in dairyQuery)
{
   Console.WriteLine($"{dairyIngredient} is dairy");
}
همانطور که مشاهده می‌کنید متغیر ایجاد شده‌ی توسط let می‌تواند یک مقدار عددی (مثال قبل) و یا یک مجموعه را در خود ذخیره کند (مثال فوق).

 عبارت Into 
متغیر جدیدی که توسط این دستور ایجاد می‌شود، می‌تواند نتیجه‌ی حاصل از دستور Select را در خود ذخیره کند. در کد زیر یک نوع بی‌نام ایجاد کرده و در ادامه‌ی پرس و جو از آن استفاده می‌کنیم:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<Ingredient> highCalDairyQuery =
from i in ingredients
select new //نوع بی نام
{
  OriginalIngredient = i,
  IsDairy = i.Name == "Milk" || i.Name == "Butter",
  IsHighCalorie = i.Calories >= 150
}
into temp
where temp.IsDairy && temp.IsHighCalorie
select temp.OriginalIngredient;

foreach (var ingredient in highCalDairyQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
نکته‌ای که در ابتدای این بحث اشاره شد، در این مثال خود را نشان می‌دهد و آن هم عدم دسترسی به متغیر i در بخش پایانی پرس و جو (select  نهایی) می‌باشد.

در ادامه‌ی این سری آموزشی، به بررسی عبارت join  می‌پردازیم. 
مطالب
Cookie - قسمت دوم

کوکی در جاوا اسکریپت 

همانطور که در قسمت قبل اشاره کوتاهی شد، مدیریت کوکی‌های در دسترس در وضعیت جاری، در جاوا اسکریپت ازطریق پراپرتی cookie از شی document امکان‌پذیر است. این پراپرتی کاری همانند هدرهای Set-Cookie و Cookie (که در قسمت قبل درباره آن‌ها بحث شد) انجام می‌دهد. این پراپرتی یک مورد کاملا استثنایی و نسبتا عجیب در زبان جاوا اسکریپت است. در نگاه اول ظاهرا document.cookie از نوع رشته است، اما قضیه کاملا فرق می‌کند. برای روشن شدن مطلب به ادامه بحث توجه کنید.

افزودن کوکی
- برای افزودن یا ویرایش یک کوکی باید از ساختاری مانند ساختار هدر Set-Cookie که چیزی شبیه به عبارت زیر است، پیروی کرد:
document.cookie = "name=value; expires=date; domain=theDomain; path=thePath; secure";
 
نکته: با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل ارائه شد، بدیهی است که امکان ثبت یک کوکی با فلگ HttpOnly در جاوا اسکریپت وجود ندارد!
 
اجرای دستوری شبیه با ساختار نشان داده شده در بالا، موجب حذف کوکی‌های قبلی نمی‌شود. از این دستور برای ایجاد یک کوکی و یا ویرایش یک کوکی موجود استفاده می‌شود. کوکی‌های ایجادشده با این روش تفاوتی با کوکی‌های ایجادشده توسط هدر Set-Cookie ندارند و همانند آنها در درخواست‌های بعدی با توجه به خواص تنظیم شده، به سمت سرور ارسال خواهند شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید خاصیت‌های کوکی به صورت جفت‌های نام-مقدار درون یک رشته به document.cookie نسبت داده می‌شوند. این خاصیت‌ها توسط یک کاراکتر ; از یکدیگر جدا می‌شوند. شرح ساختار فوق در  زیر آورده شده است:
1. همیشه اولین جفتِ نام-مقدار همانند مثال بالا باید «عنوان و مقدار» کوکی را مشخص سازد. این قسمت تنها عضو اجباری ساختار فوق است.
2. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
3. تاریخ انقضا (expires) یا حداکثر طول عمر کوکی (max-age)
4. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
5. دمین و یا مسیر مربوط به کوکی
6. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
7. سایر خواص چون Secure
نکته: این ساختار عجیب معرفی شده را عینا رعایت کنید. بقیه کار توسط مرورگر انجام خواهد شد.
نکته: قسمت‌های مختلف این ساختار case-sensitive نیست، البته به‌جز نام کوکی که کاملا case-sensitive است.
مثلا برای ثبت یک کوکی با عنوان myCookie و مقدار myValue و دمین d.com و مسیر test و طول عمر 5 روزه باید از دستور زیر استفاده کرد:
document.cookie = 'myCookie=myValue; max-age=432000; domain=d.com; path=/test';
 
خواندن کوکی
- برای خواندن کوکی‌ها تنها کافی است مقدار پراپرتی document.cookie بررسی شود. با اینکه از دستور نشان داده شده در بالا اینگونه برمی آید که پراپرتی document.cookie به رشته معرفی شده مقداردهی شده است، اما به محض خواندن این پراپرتی چیزی شبیه به عبارت زیر برگردانده میشود:
myCookie=myValue 
از بقیه خواص اثری نیست! این رفتار به دلیل حفط امنیت کوکی‌ها در تمام مرورگرها رعایت می‌شود.
- برای ثبت کوکی دیگری در وضعیت جاری کافی است یکبار دیگر دستور بالا را برای کوکی جدید به کار ببریم. مثلا به صورت زیر:
document.cookie = 'mySecondCookie=mySecondValue; path=/'
اینار یک کوکی سشنی بدون دمین و با مقدار / برای مسیر کوکی ثبت می‌شود! در این حالت کوکی قبلی دوباره نویسی و یا حذف نمی‌شود و تنها یک کوکی جدید به لیست کوکیهای مرورگر اضافه می‌شود! این رفتار عجیب از ویژگی‌های جالب document.cookie است.
- اگر مقدار document.cookie در این حالت خوانده شود مقدار زیر برگشت داده می‌شود:
myCookie=myValue; mySecondCookie=mySecondValue
باز هم خبری از سایر خاصیت‌ها نیست. ولی همانطور که می‌بینید کوکی دوم به لیست کوکی‌های مرورگر اضافه شده است.

نکته: عبارت برگشت داده شده از پراپرتی document.cookie همانند مقداری است که در هدر Cookie هر درخواست توسط مرورگر گنجانده می‌شود، یعنی جفت نام-مقدار کوکی‌ها به همراه یک ; و یک فاصله بین مقادیر هر کوکی. بنابراین برای بدست آوردن مقدار یک کوکی یکسری عملیات جهت Parse کردن داده‌های آن نیاز است!

متدها
امروزه کتابخانه‌های متعددی با استفاده از زبان جاوا اسکریپت برای برنامه نویسی سمت کلاینت وجود دارد که بیشتر آنها قابلیت‌هایی برای کار با کوکی‌ها نیز دارند. ازجمله می‌توان به jQuery و YUI اشاره کرد. پلاگین مخصوص کوکی‌ها در jquery در اینجا بحث شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره قابلیت‌های کار با کوکی در YUI نیز به اینجا مراجعه کنید. مطالب زیر صرفا برای روشن شدن بحث ارائه می‌شوند. بدیهی است که برای کارهای عملی بهتر است از کتابخانه‌های موجود استفاده شود.
با توجه به اطلاعات بالا از متدهای زیر می‌توان برای خواندن، افزودن و حذف کوکی‌ها استفاده کرد.

نکته: متدهای زیر از ترکیب چندین ریفرنس مختلف بدست آمده است. هرچند برای موارد خاص‌تر می‌توانند بیشتر سفارشی شوند.

افزودن و یا ویرایش کوکی
function setCookie(data, value) {
  if (typeof data === "string") {
    data = { name: data, value: value };
  };
  if (!data.name) throw "Cookie's name can not be null.";

  var cookie = escape(data.name) + "=" + escape(data.value);

  var expDate = null;
  if (data.expDays) {
    expDate = new Date();
    expDate.setDate(expDate.getDate() + data.expDays);
  }
  else if (data.expYear && data.expMonth && data.expDay) {
    expDate = new Date(data.expYear, data.expMonth, data.expDay);
  }
  else if (data.expires) {
    expDate = data.expires;
  }
  else if (data.maxAge) {
    expDate = new Date();
    expDate.setSeconds(expDate.getSeconds() + data.maxAge);
  }
  if (expDate != null) cookie += "; expires=" + expDate.toGMTString();

  if (data.domain)
    cookie += "; domain=" + escape(data.domain);

  if (data.path)
    cookie += "; path=" + escape(data.path);

  if (data.secure)
    cookie += "; secure";

  document.cookie = cookie;
  return document.cookie;
}
در کد فوق برای انکد کردن رشته‌های مورد استفاده از متد escape استفاده شده است. برای آشنایی با این متد به اینجا مراجعه کنید.
هم‌چنین کار کردن با نوع داده تاریخ در جاوا اسکریپت کمی متفاوت است. بنابراین برای آشنایی بیشتر با این نوع داده به اینجا رجوع کنید.
 
نکته: در متد بالا بدلیل عدم پشتیبانی از خاصیت max-age در نسخه‌های قدیمی اینترنت اکسپلورر (نسخه 8 و قبل از آن) تنها از خاصیت expires استفاده شده است.
 
نحوه استفاده از متد بالا به صورت زیر است:
setCookie('cookie1', 'Value1');
setCookie({name:'cookie1', value:'Value1'});
setCookie({name:'cookie2', value:'Value2', expDays:10});
setCookie({name:'cookie3', value:'Value3', expires:new Date()});
setCookie({name:'cookie4', value:'Value4', expYear:2013, expMonth:0, expDay:13});
setCookie({name:'cookie3', value:'Value3', maxAge:365*24*60*60});
setCookie({name:'cookie5', value:'Value5', domain:'d.net', path:'/'});
setCookie({name:'cookie6', value:'Value6', secure:true});
setCookie({name:'cookie7', value:'Value7', expDays:100, domain:'dd.com', path:'/employee', secure:true});
 
حذف کوکی
همانطور که در قسمت قبل هم اشاره شد، برای حذف یک کوکی، کافی است تا تاریخ انقضای آن به تاریخی در گذشته مقداردهی شود. بنابراین برای اینکار می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
function delCookie(data) {
  if (typeof data === "string") {
    data = { name: data };
  };
  data.expDays = -1;
  return setCookie(data);
}
در متد فوق از متد setCookie که در بالا معرفی شد، استفاده شده است. نحوه استفاده از این متد هم به صورت زیر است:
delCookie('myCookie');
delCookie({ name: 'myCookie', domain: 'd.com', path: '/test' });
 
خواندن کوکی
برای خواندن مقدار یک کوکی می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
function getCookie(name) {
  var cookies = document.cookie.split(";");
  for (var i = 0; i < cookies.length; i++) {
    var cookie = cookies[i].split("=");
    if (cookie[0].trim() == escape(name)) {
      return unescape(cookie[1].trim());
    }
  }
  return null;
}
برای آشنایی با متد unescape که در بالا از آن استفاده شده است به اینجا مراجعه کنید. در متد فوق از متد trim زیر استفاده شده است:
String.prototype.trim = function () {
  return this.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
};
String.prototype.trimStart = function () {
  return this.replace(/^\s+/, "");
};
String.prototype.trimEnd = function () {
  return this.replace(/\s+$/, "");
};
این متدها از اینجا گرفته شده است.
روش استفاده شده برای خواندن مقادیر کوکی‌ها در متد بالا بسیار ساده و ابتدایی است و صرفا برای آشنایی با نحوه Parse کردن رشته برگشت داده شده توسط document.cookie ارائه شده است. روش‌های مناسب‌تر و مطمئن‌تر با یک جستجوی ساده در دسترس هستند. البته همانطور که قبلا هم اشاره شد، استفاه از کتابخانه‌های موجود راه‌حل بهتری است.
هم‌چنین ازآنجاکه مقدار یک کوکی می‌تواند شامل کاراکتر = نیز باشد، بنابراین قسمت return متد فوق را می‌توان به صورت زیر تغییر داد:
cookie.shift(1);
return unescape(cookie.join('=').trim());
 
نکته: با توجه به مطالب ارائه شده در قسمت قبل  بدست آوردن مقادیر کوکی‌ها کمی پیچیده‌تر از دیگر عملیات‌هاست. ازآنجاکه راه مستقیمی با استفاده از جاوا اسکریپت برای یافتن سایر خواص کوکی وجود ندارد، بنابراین بدست آوردن مقدار دقیق کوکی موردنظر ممکن است غیرممکن باشد! (با توجه به اینکه کوکی‌های متفاوت می‌توانند نام‌های یکسانی داشته باشند).
 
با توجه به نکته بالا، حال اگر با یک نام بخصوص، چندین کوکی ثبت شده باشد (با خواص متفاوت)، یکی از راه‌حل‌ها این است که آرایه‌ای از مقادیر این کوکی‌های همنام برگشت داده شود. بنابراین متد فوق را می‌توان به صورت زیر تکمیل کرد:
function getCookie(name) {
  var foundCookies = [];
  var cookies = document.cookie.split(";");
  for (var i = 0; i < cookies.length; i++) {
    var cookie = cookies[i].split("=");
    if (cookie[0].trim() == escape(name) && cookie.length >= 2) {
      cookie.shift(1);
      foundCookies.push(unescape(cookie.join('=').trim()));
    }
  }
  return foundCookies.length > 1 
            ? foundCookies
            : foundCookies.length == 1
                ? foundCookies[0]
                : null;
}

خلاصه‌ای از نحوه استفاده از متدهای بالا در IE8 (برای نمایش اجرای درست در مرورگری قدیمی!) در تصویر زیر  نشان داده شده است:

 
نکته: کار توسعه این متدها را میتوان برای پشتیبانی از SubCookieها نیز ادامه داد، اما به دلیل دورشدن از مبحث اصلی، این موضوع در این مطلب ارائه نمیشود (درباره این نوع از کوکی‌ها در قسمت قبل شرح کوتاهی داده شده است). اگر علاقه‌مند و نیازمند به این نوع کوکی‌ها هستید، کتابخانه YUI پشتیبانی کاملی از آنها ارائه میکند.
 
در قسمت بعدی به نکات کار با کوکی در ASP.NET میپردازیم.

منابع:
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت دوم - بررسی توابع Redux
همانطور که در مقدمه‌ی قسمت قبل نیز عنوان شد، در این سری ابتدا کتابخانه‌ی Redux را به صورت مجزایی از React بررسی می‌کنیم؛ چون در اصل، یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت عمومی است و وابستگی خاصی را به React ندارد و در بسیاری از برنامه و فریم‌ورک‌های دیگر نیز قابل استفاده‌است.


ایجاد یک برنامه‌ی خالی React برای آزمایش توابع Redux

در اینجا برای بررسی توابع Redux، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> npm i -g create-react-app
> create-react-app state-management-redux-mobx
> cd state-management-redux-mobx
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ی Redux را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save redux
البته برای کار با Redux، الزاما نیازی به طی مراحل فوق نیست؛ ولی چون این قالب، یک محیط آماده‌ی کار با ES6 را فراهم می‌کند، به سادگی می‌توان فایل index.js آن‌را خالی کرد و سپس شروع به کدنویسی و آزمایش Redux نمود.


معرفی سریع توابع Redux

Redux، کتابخانه‌ی کوچکی است و تنها از 5 تابع تشکیل شده‌است:
applyMiddleware: function()
bindActionCreators: function()
combineReducers: function()
compose: function()
createStore: function()
و سه مورد از آن‌ها بیشتر کمکی هستند. برای مثال تابع compose مانند متد flow و یا pipe در کتابخانه‌ی lodash است و اصلا به Redux مرتبط نیست. تابع combineReducers، اشیاء موجود در state را با هم ترکیب می‌کند. bindActionCreators نیز یک تابع کمکی است جهت ایجاد ساده‌تر ActionCreators. بنابراین کتابخانه‌ی Redux، آنچنان گسترده نیست.


بررسی تابع compose با یک مثال

پس از ایجاد پروژه‌ی React و افزودن کتابخانه‌ی Redux به آن، به فایل src\index.js این پروژه مراجعه کرده و محتویات آن‌را با قطعه کد ذیل، تعویض می‌کنیم:
import { compose } from "redux";

const makeLouder = text => text.toUpperCase();
const repeatThreeTimes = text => text.repeat(3);
const embolden = text => text.bold();

const makeLouderAndRepeatThreeTimesAndEmbolden = compose(
  embolden,
  repeatThreeTimes,
  makeLouder
);
console.log(makeLouderAndRepeatThreeTimesAndEmbolden("Hello"));
- در ابتدای این ماژول، تابع compose را از کتابخانه‌ی redux دریافت کرده‌ایم.
- سپس سه تابع ساده را برای ضخیم کردن، تکرار و با حروف بزرگ نمایش دادن یک متن ورودی، تعریف کرده‌ایم.
- اکنون با استفاده از متد compose کتابخانه‌ی redux، این سه متد را به صورت ترکیبی، بر روی متن ورودی Hello، اعمال کرده‌ایم.
- در آخر اگر برای مشاهده‌ی نتیجه‌ی اجرای console.log بر روی آن، به کنسول توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
 <b>HELLOHELLOHELLO</b>
همانطور که مشاهده می‌کنید، متن Hello را سه بار با حروف بزرگ تکرار نموده و در نهایت آن‌را با تک b محصور کرده‌است.


بررسی تابع createStore با یک مثال

Store در Redux، جائی است که در آن state برنامه ذخیره می‌شود. تابع createStore که کار ایجاد store را انجام می‌دهد، یک پارامتر را دریافت می‌کند و آن‌هم تابع reducer است که در قسمت قبل معرفی شد و در ساده‌ترین حالت آن، به نحو زیر با یک متد خالی، قابل فراخوانی است:
import { createStore } from "redux";

createStore(() => {});
تابع reducer دو پارامتر را دریافت می‌کند: وضعیت فعلی برنامه (state در اینجا) و رخ‌دادی که واقع شده‌است (action در اینجا). خروجی آن نیز یک state جدید بر این اساس است:
import { createStore } from "redux";

const reducer = (state, action) => {
  return state;
};
const store = createStore(reducer);
console.log(store);
در این مثال، تابع reducer را طوری تعریف کرده‌ایم که بر اساس هر نوع رخ‌دادی که به آن برسد، همان وضعیت قبلی را بازگشت دهد. سپس بر اساس آن یک store را ایجاد کرده‌ایم. اگر به خروجی console.log بررسی محتوای این شیء دقت کنیم، به صورت زیر خواهد بود:


در شیء store، چهار متد dispatch, subscribe, getState, replaceReducer مشخص هستند:
- کارکرد متد replaceReducer مشخص است؛ یک reducer جدید را به آن می‌دهیم و reducer قبلی را جایگزین می‌کند.
- متد dispatch آن مرتبط است به مبحث dispatch actions که در قسمت قبل به آن پرداختیم. هدف آن تغییر state، بر اساس یک action رسیده‌است.
- متد getState، وضعیت فعلی state را باز می‌گرداند.
- متد subscribe با هر تغییری در state، سبب بروز رخ‌دادی می‌شود. یکی از کاربردهای آن می‌تواند به روز رسانی UI، بر اساس تغییرات state باشد. برای مثال کتابخانه‌ی دیگری به نام react redux، دقیقا همین کار را به کمک متد subscribe، انجام می‌دهد. در این قسمت، هدف ما بررسی پشت صحنه‌ی کتابخانه‌هایی مانند react redux است که چه متدهایی را محصور کرده‌اند و دقیقا چگونه کار می‌کنند.

در مثال زیر، مقدار ابتدایی پارامتر state متد reducer را به یک شیء که دارای خاصیت value و مقدار 1 است، تنظیم کرده‌ایم:
import { createStore } from "redux";

const reducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  return state;
};
const store = createStore(reducer);
console.log(store.getState());
سپس بر این اساس، store را ایجاد کرده و متد getState آن‌را فراخوانی کرده‌ایم. خروجی آن به صورت زیر است، که معادل وضعیت فعلی state در store می‌باشد:


در کامپوننت‌های React، این نوع خواص به صورت props ارسال می‌شوند. کل state در Redux ذخیره شده و سپس قابل دسترسی و خواندن خواهد شد.


بررسی متد dispatch یک store با مثال

در اینجا مثالی را از کاربرد متد dispatch ملاحظه می‌کنید که یک شیء را می‌پذیرد:
import { compose, createStore } from "redux";

const reducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  console.log("Something happened!", action);
  return state;
};
const store = createStore(reducer);
console.log(store.getState());
store.dispatch({ type: "ADD" });
متد reducer با یک state ابتدایی تنظیم شده‌ی به شیء { value: 1 } تعریف شده و سپس با ارسال آن به createStore و ایجاد store، اکنون می‌توانیم رخ‌دادهایی را به آن dispatch کنیم.
فرمت شیءای که به متد dispatch ارسال می‌شود، حتما باید به همراه خاصیت type باشد؛ در غیر اینصورت با صدور استثنائی، این نکته را گوشزد می‌کند. مقدار آن نیز یک رشته‌است که بیانگر وقوع رخدادی در برنامه می‌باشد؛ برای مثال کاربر درخواست دریافت اطلاعاتی را کرده‌است و یا کاربر از سیستم خارج شده‌است و امثال آن.

خروجی قطعه کد فوق، به صورت زیر است:


با اجرای برنامه، یک رخ‌داد درونی از نوع redux/INITo.2.g.b.y.i@@ صادر شده‌است که هدف آن آغاز و مقدار دهی اولیه‌ی store است. پس از آن زمانیکه متد store.dispatch فراخوانی شده‌است، مجددا console.log داخل متد reducer فراخوانی شده‌است که اینبار به همراه type ای است که ما مشخص کرده‌ایم.

در حالت کلی، اینکه شیء ارسالی توسط dispatch را چگونه طراحی می‌کنید، اختیاری است؛ اما الگوی پیشنهادی در این زمینه، redux standard actions نام دارد و به صورت زیر است که هدف از آن، یک‌دست شدن طراحی و پیاده سازی برنامه است:
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
- نوع action باید همواره قید شود و عموما رشته‌ای است.
- سپس به خاصیت payload، تمام داده‌های مرتبط با آن اکشن، مانند نتیجه‌ی بازگشتی از یک API، به صورت یک شیء، انتساب داده می‌شود.
- خاصیت meta، مرتبط با متادیتا و اطلاعات اضافی است که عموما استفاده نمی‌شود.

اکنون که طراحی شیء ارسالی به پارامتر action متد reducer مشخص شد، می‌توان بر اساس خاصیت type آن، یک switch را طراحی کرد و نسبت به نوع‌های مختلف رسیده، واکنش نشان داد:
import { createStore } from "redux";

const reducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  console.log("Something happened!", action);

  if (action.type === "ADD") {
    const value = state.value;
    const amount = action.payload.amount;
    state.value = value + amount;
  }

  return state;
};
const store = createStore(reducer);
const firstState = store.getState();
console.log(firstState);
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
const secondState = store.getState();
console.log(secondState);
console.log("secondState === firstState", secondState === firstState);
در اینجا اکشن از نوع ADD، با یک payload با محتوای شیءای که دارای خاصیت amount با مقدار 2 است، به متد reducer مربوط به store، ارسال می‌شود. سپس در متد reducer، بر اساس مقدار action.type، تصمیم‌گیری خواهد شد. اگر این مقدار مساوی اکشن خاص ADD بود، آنگاه مقدار value شیء state را با مقدار amount جمع زده و به state.value انتساب می‌دهیم. اکنون پس از فراخوانی متد store.dispatch، اگر خروجی متد ()store.getState را بررسی کنیم، به صورت {value: 3} در آمده‌است ... و این کاری است که نباید انجام شود! نباید مقدار شیء state را به صورت مستقیم تغییر داد. چون در آخرین بررسی صورت گرفته که کار مقایسه‌ی بین state پیش و پس از فراخوانی store.dispatch است (secondState === firstState)، حاصل true است. یعنی اگر با این روش با React کار کنیم، نمی‌تواند محاسبه کند که چه چیزی در state تغییر کرده‌است، تا بر اساس آن UI را به روز رسانی کند.

یک روش حل این مشکل، حذف سطر state.value = value + amount و جایگزینی آن با یک return است که شیء state جدیدی را بازگشت می‌دهد:
return {
  value: value + amount
};
اکنون نتیجه‌ی مقایسه‌ی secondState === firstState دیگر true نخواهد بود.


بررسی متد subscribe یک store با مثال

در ادامه به store همان مثال فوق، متد subscribe را نیز اضافه می‌کنیم و سپس دوبار، کار store.dispatch را انجام خواهیم داد:
const store = createStore(reducer);

const unsubscribe = store.subscribe(() => console.log(store.getState()));

store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });

unsubscribe();
- هر بار که متد store.dispatch فراخوانی می‌شود، یکبار callback function ارسالی به متد store.subscribe، فراخوانی خواهد شد که در اینجا کار نمایش مقدار شیء state را به عهده دارد. در یک چنین حالتی مشترکین به store، متوجه خواهند شد که احتمالا state جدیدی توسط متد reducer بازگشت داده شده‌است و سپس بر اساس آن برای مثال تصمیم خواهند گرفت تا UI را به روز رسانی کنند.
- خروجی مستقیم متد store.subscribe نیز یک متد است که unsubscribe نام دارد و می‌توان در پایان کار، برای جلوگیری از نشتی‌های حافظه، آن‌را فراخوانی کرد.

خروجی حاصل از console.log منتسب به متد store.subscribe، با دوبار فراخوانی متد store.dispatch پس از آن، به صورت زیر است:
{value: 3}
{value: 5}


بررسی تابع combineReducers با یک مثال

اگر قرار باشد در متد reducer، صدها if action.type را تعریف کرد ... پس از مدتی از کنترل خارج می‌شود و غیرقابل نگهداری خواهد شد. تابع combineReducers به همین جهت طراحی شده‌است تا چندین متد مجزای reducer را با هم ترکیب کند. بنابراین می‌توان در برنامه صدها متد کوچک reducer را که قابلیت توسعه و نگهداری بالایی را دارند، پیاده سازی کرد و سپس با استفاده از تابع combineReducers، آن‌ها را یکی کرده و به متد createStore ارسال کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که هرچند اینبار می‌توان تعداد زیادی reducer را طراحی کرد، اما توسط تابع combineReducers، مقدار action ارسالی، از تمام این reducerها عبور داده خواهد شد. به این ترتیب اگر نیاز بود می‌توان به یک action، در چندین متد مختلف reducer گوش فرا داد و بر اساس آن تصمیم گیری کرد. بنابراین بهتر است هر reducer تعریف شده در صورتیکه action.type آن با action رسیده تطابق نداشته باشد، همان state قبلی را بازگشت دهد تا بتوان زنجیره‌ی reducerها را تشکیل داد و بهتر مدیریت کرد.
برای نمونه اگر متد reducer فعلی را به calculatorReducer تغییر نام دهیم، روش معرفی آن توسط متد combineReducers به متد createStore به صورت زیر است:
import { combineReducers, createStore } from "redux";
  // ...

const calculatorReducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  // ...
};
const store = createStore(
  combineReducers({
    calculator: calculatorReducer
  })
);
به شیء ارسالی به متد combineReducers، هر reducer موجود به صورت یک خاصیت جدید اضافه می‌شود.


بررسی تابع bindActionCreators با یک مثال

فرض کنید می‌خواهیم متد dispatch را چندین بار فراخوانی کنیم:
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
بجای اینکه شیء ارسالی به آن‌را به این صورت ایجاد کنیم، می‌توان یک تابع را برای آن ایجاد کرد تا مقدار amount را گرفته و شیء action مدنظر را بازگشت دهد:
const createAddAction = amount => {
  return {
    type: "ADD",
    payload: {
      amount // = amount: amount
    },
    meta: {}
  };
};
و سپس می‌توان آن‌را به صورت زیر مورد استفاده قرار داد:
store.dispatch(createAddAction(2));
store.dispatch(createAddAction(2));
و یا توسط تابع bindActionCreators، می‌توان فراخوانی فوق را به صورت زیر نیز انجام داد و نتیجه یکی است:
import { bindActionCreators, combineReducers, compose, createStore } from "redux";

// ...
const dispatchAdd = bindActionCreators(createAddAction, store.dispatch);
dispatchAdd(2);
dispatchAdd(2);
همانطور که ملاحظه می‌کنید، bindActionCreators فقط یک تابع کمکی است تا کار dispatch action را ساده کند.


میان‌افزارها (Middlewares) در Redux

پس از اینکه یک اکشن، به سمت reducer ارسال شد و پیش از رسیدن آن به reducer، می‌توان کدهای دیگری را نیز اجرا کرد. برای مثال چون این توابع خالص هستند، نمی‌توان اعمالی را داخل آن‌ها اجرا کرد که به همراه اثرات جانبی مانند کار با یک API خارجی باشند. با استفاده از میان‌افزارها در این بین می‌توان کدهایی را که با دنیای خارج تعامل دارند نیز اجرا کرد.
یک میان‌افزار در Redux، همانند سایر قسمت‌های آن، تنها یک تابع ساده‌ی جاوا اسکریپتی است:
const logger = ({ getState }) => {
  return next => action => {
    console.log(
      'MIDDLEWARE',
      getState(),
      action
    );
    const value = next(action);
    console.log({value});
    return value;
  }
}
این تابع میان‌افزار، امکان دریافت وضعیت فعلی store را دارد و در نهایت یک تابع دیگر را باز می‌گرداند. داخل این تابع بازگشت داده شده می‌توان اعمال دارای اثرات جانبی را نیز اجرا کرد؛ مانند فراخوانی console.log و یا صدور یک درخواست Ajax ای. یکی دیگر از کاربردهای میان‌افزارها، انجام کارهای آماری بر روی اکشن‌های ارسالی است. بجای اینکه کدهای متناظر را داخل  reducerها قرار داد، می‌توان به رسیدن اکشن‌های خاصی در این بین گوش فرا داد و برای مثال آن‌ها را لاگ کرد و یا آماری را از آن‌ها تهیه نمود.
در پایان کار میان‌افزار باید متد next آن‌را فراخوانی کرد تا بتوان میان‌افزارهای متعددی را زنجیروار اجرا کرد.
در آخر برای معرفی آن به یک store می‌توان از تابع applyMiddleware استفاده کرد:
import { applyMiddleware, bindActionCreators, combineReducers, compose, createStore } from "redux";

// ...

const store = createStore(
  combineReducers({
    calculator: calculatorReducer
  }),
  applyMiddleware(logger)
);

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part02.zip
مطالب دوره‌ها
حلقه های تکرار
در #F سه نوع حلقه تکرار وجود دارد. مفهوم حلقه‌های تکرار در #F مانند سایر زبان‌های برنامه نویسی است. در این جا فقط به syntax و نوع کد نویسی اشاره خواهیم داشت.
انواع حلقه‌های تکرار
  • حلقه تکرار for in
  • حلقه تکرار for to
  • حلقه تکرار while do

در ادامه به بررسی و پیاده سازی مثال برای هر سه حلقه می‌پردازیم 

#1 حلقه for ساده
let list1 = [ 1; 5; 100; 450; 788 ]
for i in list1 do
   printfn "%d" i
خروجی:
1
5
100
450
788
#2حلقه for با تعداد پرش دو( 1 تا 10 با تعداد پرش 2 )
  for i in 1 .. 2 .. 10 do
     printf "%d " i
خروجی
1 3 5 7 9
 #3 حلقه for با استفاده از محدوده کاراکتر ها
  for c in 'a' .. 'z' do
    printf "%c " c
خروجی
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z
#4 حلقه for به صورت شمارش معکوس
   for i in 10 .. -1 .. 1 do
        printf "%d " i
خروجی :
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1
  #5حلقه for که شروع و اتمام محدوده آن به صورت عبارت است.

let beginning x y = x - 2*y
let ending x y = x + 2*y

  for i in (beginning x y) .. (ending x y) do
     printf "%d " i
خروجی مثال بالا با ورودی‌های 10 و 4 به صورت زیر خواهد بود
2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
#6 حلقه for to
for i = 1 to 10 do
    printf "%d " i
خروجی
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
#7 حلقه for to به صورت شمارش معکوس
for i = 10 downto 1 do
    printf "%d " i
خروجی
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1
#8 حلقه for to  با استفاده از محدوده شروع و اتمام به صورت عبارت
 for i = (beginning x y) to (ending x y) do
     printf "%d " i
خروجی مثال بالا برای ورودی‌های 10 و 4 به صورت زیر است
2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18

#9 حلقه while do
ساختار کلی آن به صورت زیر است.
while test-expression do
   body-expression
#10مثال کامل از حلقه while do
open System
 
let main() =
    let password = "monkey"//شناسه برای مقدار رمز عبور
    let mutable guess = String.Empty// شناسه برای حدس رمز عبور
    let mutable attempts = 0//تعداد دفعات تست
 
    while password <> guess && attempts < 3 do// تا زمانی که رمز عبور با حدس آن برابر نیست و تعداد دفعات تکرار کمتر از سه است
        Console.Write("What's the password? ")//چاپ پیغام در خروجی
        attempts <- attempts + 1//مقدار دفعات یکی افزایش می‌یابد
        guess <- Console.ReadLine()// حدس رمز عبور از ورودی دریافت می‌شود
 
    if password = guess then// اگر رمز عبور با حدس آن یکی بود
        Console.WriteLine("You got the password right!")// پیغام موفقیت
    else
        Console.WriteLine("You didn't guess the password")//پیغام عدم موفقیت
 
    Console.ReadKey(true) |> ignore//منتظر ورودی برای خروج از برنامه
تنها نکته قابل ذکر در مثال بالا استفاده از mutable keyword برای تعریف شناسه attempts است. (طبق توضیحات فصل قبل) به دلیل اینکه تعداد دفعات تکرار برای ما مهم است و نمی‌خواهیم در هر محدوده این مقدار به حالت قبلی خود بازگردد از mutable استفاده کردیم.
مطالب
بررسی جزئیات برنامه نویسی افزونه تاریخ فارسی برای outlook 2007 - قسمت دوم

اضافه کردن یک ستون در آوت لوک کار ساده‌ای است. برای مثال زمانیکه inbox باز است ، بر روی قسمت نمایش ایمیل‌ها کلیک راست کرده و مسیر زیر را طی کنید:
در اینجا فرض بر این است که از منوی اصلی view->reading pane->bottom انتخاب شده است.
Customize current view -> fields -> new field

به این صورت می‌شود یک UserDefinedProperties را تعریف و سپس ‌آن‌را به ViewFields موجود اضافه کرد. نحوه انجام اینکار را در تابع addNewCol می‌توانید مشاهده نمائید.

اما مقدار دهی ردیف‌های این ستون ایجاد شده کار ساده‌ای نیست و نیاز است تا با نکته زیر آشنا بود:
<view type="table">
<viewname>Messages</viewname>
<column>
<heading>تاریخ دریافت</heading>
<prop>http://schemas.microsoft.com/mapi/string/{00020329-0000-0000-C000-000000000046}/تاریخ%20دریافت</prop>
<type>string</type>
<width>150</width>
<style>padding-left:3px;;text-align:left</style>
<editable>1</editable>
</column>
</view>

Outlook ساختار ستون‌های موجود را با فرمت xml نگهداری می‌کند و اگر نیاز داشتید تا ردیف ستونی را مقدار دهی کنید باید ابتدا مقدار تگ prop مربوط به آن ستون را دریافت کرده و سپس بر اساس آن، کار مقدار دهی را انجام دهید. نحوه انجام این‌کار را در تابع getColumnProp می‌توانید ملاحظه نمائید و نهایتا نحوه استفاده از این خاصیت دریافت شده جهت مقدار دهی یک ردیف در تابع expSelectionChange ارائه شده است.
اگر علاقمند بودید که مقدار کامل این ساختار را مشاهده نمائید در تابع addNewCol ، پس از تعریف curView سطر زیر را اضافه کنید:

MessageBox.Show(curView.XML);