پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
استفاده از pdfreport برای اولین بار
سورس پروژه را دریافت کنید؛ از اینجا
داخل آن یک پوشه‌ی Samples هست که از برنامه‌های وب تا EF و دسکتاپ و غیره را پوشش می‌دهد.
مستندات آن در گروه PdfReport سایت ارائه شده و همچنین در راهنمای آن در سایت.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خروجی تصویر (jpg یا png)
در مثال‌های این کتابخانه، یک مثال تبدیل PDF به تصویر هست. در اینجا + مستندات آن
روش‌های دیگری هم برای تبدیل PDF به تصویر موجودند. برای مثال به سورس پروژه «برنامه IRIS PDF Editor» مراجعه کنید. 
بازخوردهای پروژه‌ها
تکمیل مستندات
با سلام؛ برای تکمیل مستندات پروژه با توجه به اینکه خیلی از کلاس‌های اون در سایت مطرح شدن، شاید ذکر لینک مطلبی که نکته کلاس یا اسکریپت مورد استفاده‌ای رو بیان می‌کنه بالای کلاس یا بالای اسکریپت، برای علاقمندان مفید باشد.
مطالب
بیلد سیستم گریدل Gradle Build System
امروزه در بسیاری از محیط‌های برنامه نویسی جاوا و اندروید، استفاده از این سیستم رایج است. ولی هنوز دیده می‌شود عده‌ای نسبت به آن دید روشنی ندارند و برای آن‌ها ناشناخته است و در حد یک سیستم کانفیگ آن را می‌شناسند. در این مقاله قصد داریم که مفهوم روشن‌تری از این سیستم را داشته باشم و بدانیم هدف آن چیست و چگونه کار می‌کند تا از این به بعد دیگر آن را به چشم یک کانفیگ کننده‌ی ساده نگاه نکنیم.  قبل از هر چیزی بهتر است که با تعدادی از اصطلاحات آن آشنا شویم تا در متن مقاله به مشکل برنخوریم:

DSL یا Domain Specific languages به معنی زبان‌هایی با دامنه محدود است که برای اهداف خاصی نوشته می‌شوند و تنها بر روی یک جنبه از هدف تمرکز دارند. این زبان‌ها به شما اجازه نمی‌دهند که یک برنامه را به طور کامل با آن بنویسید. بلکه به شما اجازه می‌دهند به هدفی که برای آن نوشته شده‌اند، برسید. یکی از این زبان‌ها همان  css هست که با آن کار میکنید. این زبان به صورت محدود تنها بر روی یک جنبه و آن، تزئین سازی المان‌های وب، تمرکز دارد. در وقع مثل زبان سی شارپ همه منظوره نیست و محدوده‌ای مشخص برای خود دارد. به این نوع از زبان‌های DSL، نوع اکسترنال هم می‌گویند. چون زبانی مستقل برای خود است و به زبان دیگری وابستگی ندارد. ولی در یک زبان اینترنال، وابستگی به زبان دیگری وجود دارد. مثل Fluent Interface‌ها که به ما شیوه آسانی از دسترسی به جنبه‌های یک شیء را می‌دهد. برای آشنایی هر چه بیشتر با این زبان‌ها و ساختار آن، کتاب Domain Specific languages نوشته آقای مارتین فاولر توصیه می‌شود.

Groovy یک زبان شیء گرای DSL هست که برای پلتفرم جاوا ساخته شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد این زبان، صفحه ویکی ، میتواند مفید واقع شود.

از دیرباز سیستم‌های Ant و Maven وجود داشتند و کار آن‌ها اتوماسیون بعضی اعمال بود. ولی بعد از مدتی سیستم Gradle یا جمع کردن نقاط قوت آن‌ها و افزودن ویژگی‌های قدرتمندتری به خود، پا به میدان گذاشت تا راحتی بیشتری را برای برنامه نویس فراهم کند. از ویژگی‌های گریدل می‌توان داشتن زبان گرووی اشاره کرده که قدرت بیشتری را نسبت به سایر سیستم‌ها داشت و مزیت مهم دیگر این بود که انعطاف بالایی را جهت افزودن پلاگین‌ها داشت و گوگل با استفاده از این قابلیت،  پشتیبانی از گریدل را در اندروید استادیو نیز گنجاند تا راحتی بیشتری را در اتوماسیون وظایف سیستمی ایجاد کند. در واقع آنچه شما در سیستم گریدل کار میکنید و اطلاعات خود را با آن کانفیگ میکنید، پلاگینی است که از سمت گوگل در اختیار شما قرار گرفته است و در مواقع خاص این وظایف توسط پلاگین‌ها اجرا می‌شوند.
گریدل به راحتی از سایت رسمی آن قابل دریافت است و می‌توان آن را در پروژه‌های جاوایی که مدنظر شماست، دریافت کنید و با استفاده از خط فرمان، با آن تعامل کنید. هر چند امروزه اکثر ویراستارهای جاوا از آن پشتیبانی می‌کنند.

گریدل یک ماهیت توصیفی دارد که شما تنها لازم است اعمالی را برای آن توصیف کنید تا بقیه کارها را انجام دهد. گریدل در پشت صحنه از یک "گراف جهت دار بدون دور" Directed Acycllic Graph یا به اختصار DAG  استفاده می‌کند و طبق آن ترتیب وظایف یا task‌ها را دانسته و آن‌ها را اجرا می‌کند. گریدل با این DAG، سه فاز آماده سازی، پیکربندی و اجرا را انجام می‌دهد.
  • در مرحله آماده سازی ما به گریدل می‌گوییم چه پروژه یا پروژه‌هایی نیاز به بیلد شدن دارند. در اندروید استادیو،  این مرحله در فایل settings.gradle انجام می‌شود؛ شما در این فایل مشخص می‌کنید چه پروژه‌های نیاز به بیلد شدن توسط گریدل دارند. ساختار این فایل به این شکل است:
include ':ActiveAndroid-master', ':app', ':dbutilities'
در این فایل سه پروژه برای گریدل مشخص شده‌اند. البته از نگاه Intellij سه ماژول معرفی شده‌اند و این فایل برای یک پروژه اختیاری است. گریدل برای پیدا کردن این فایل، از الگوریتم‌های متفاوتی استفاده می‌کند.
  1. در اولین مرحله انتظار دارد که فایل settings در دایرکتوری جاری باشد و اگر آن را پیدا کرد آن را مورد استفاده قرار می‌دهد؛ در غیر اینصورت مرحله بعدی را آغاز می‌کند.
  2. در مرحله دوم،  در این دایرکتوری به دنبال دایرکتوری به نام master میگردد و اگر در آن هم یافت نکرد مرحله سوم را آغاز می‌کند.
  3. در مرحله سوم، جست و جو در دایرکتوری والد انجام می‌شود
  4. چنانچه این فایل را در هیچ یک از احتمالات بالا نیابد، همین پروژه جاری را تشخیص خواهد داد.
اسامی پروژه‌های بالا با این تفکر هستند که در دایرکتوری یا فضای کاری جاری قرار گرفته‌اند که به آن IncludeFlat می‌گویند. ولی چنانچه آدرس پروژه‌ای در وضعیت خاص قرار بگیرد، می‌توان اینگونه مسیر آن را تغییر داد:
include ':ActiveAndroid-master', ':app', ':dbutilities'
project('dbutilities').projectDir=new File(settingsDir,'../dir1/dir2');
الان پروژه dbutiilities در سطح بالاتری از دایرکتوری جاری قرار گرفته است.

  • در مرحله پیکربندی، وظایف یا task‌ها را معرفی می‌کنیم. این عمل پیکربندی توسط فایل build.gradle که برای پروژه اصلی و هر زیر پروژه‌ای که مشخص شده‌اند، صورت می‌گیرد. در این فایل شما می‌توانید خواص و متدهایی را تعریف و و ظایفی را مشخص کنید.
    در پروژه اصلی، فایل BuildGradle شامل خطوط زیر است:
buildscript {
    repositories {
        jcenter()
    }
    dependencies {
        classpath 'com.android.tools.build:gradle:1.5.0'
    }
}

allprojects {
    repositories {
        jcenter()

    }
}
در کلوژر buildscript مخازنی را که کتابخانه‌های نامبرده (وابستگی ها) در این کلوژ قرار میگیرند، معرفی میکنیم. در کلوژر بعدی تنظمیاتی را که برای همه پروژه‌ها اعمال می‌شوند، انجام می‌دهیم که در آن به معرفی مخزن jcenter پرداختیم. کتابخانه‌ای که در کلوژر buildscript صدا زدیم،  همان پلاگینی است که گوگل برای گریدل منتشر کرده که ما به آن ابزار بیلد می‌گوییم. حال به سراغ دیگر فایل‌های منحصر به فرد هر پروژه بروید. در این فایل‌ها،  شما تنظیمات پیش‌فرضی را می‌بینید که یکی از آن‌ها نسخه بندی پروژه است. پروژه‌های وابسته‌ای را که از مخازن باید دریافت شوند، شامل می‌شود و بسیاری از گزینه‌های دیگری که برای شما مهیا شده است تا در فاز پیکربندی، وظایف را بسازید.

در مرحله اجرا هم این وظایف را اجرا میکنیم.  تمامی این سه عملیات توسط فایل و دستوری به نام gradlew که برگرفته از gradleWrapper می‌باشد انجام می‌شود. اگر در ترمینال اندروید استادیو این عبارت را تایپ کنید، می‌توانید در ادامه دستور پیام‌های مربوط به این عملیات را ببینید و ترتیب اجرای فازها را مشاهده کنید.
بیایید یک task را تعریف کنیم
task mytask <<{
    println ".net tips task in config phase"
}
در ابتدا عبارت task را به عنوان معرفی task می‌آوریم و سپس نام آن را وارد می‌کنیم. بعد از آن ما از عبارت‌های شیفت چپ>> استفاده کردیم. این عبارت شیفت چپ به این معناست که تسک مربوطه را آخر از همه وظایف اجرا کن که این عمل از طریق اجرای متدی به نام doLast صورت میگیرد. اگر در ترمینال اندروید عبارت زیر را تایپ کنید، متن مورد نظر باید نمایش یابد:
gradlew mytask
برای نمایش اطلاعات بیشتر می‌توانید از فلگ info هم استفاده کنید:
gradlew --info mytask
حال شاید بگویید من در بعضی از سایت‌ها یا مستندات و یا پروژه‌های دیگر دیده‌ام که عبارت >> را قرار نمی‌دهند. در این مورد باید گفت که آن‌ها در واقع تسک‌های اجرایی نیستند و برای پیکربندی به کار می‌روند و در فاز پیکربندی هم اجرا می‌شوند که در ادامه نمونه آن را خواهیم دید.
اگر بخواهید خودتان دستی یک تسک پیکربندی را به یک تسک اجرایی تبدیل کنید، می‌توانید متد doLast را صدا بزنید. کد زیر را توسط gradlew اجرا کنید؛ به همراه اطلاعات verbose تا ببینید که هر کدام از پیام‌ها در کدام بخش چاپ می‌شوند. پیام اول در فاز پیکربندی و پیام دوم در فاز اجرایی چاپ می‌شوند.
task mytask {
    println ".net tips task in config phase"

    doLast{
        println ".net tips task in exe phase"
    }
}

یکی از کارهایی که در یک تسک میتوانید انجام دهید این است که آن را به یک تسک دیگر وابسته کنید. به عنوان مثال ما قصد داریم بعد از تسک mytask1،  تسک my task2 اجرا شود و زمان پایان تسک mytask1 را در خروجی نمایش دهیم. برای اینکار باید بین تسک‌ها  یک وابستگی ایجاد شود و سپس با متد doLast کد خودمان را اجرایی نماییم. البته توجه داشته باشید که این وابستگی‌ها تنها به تسک‌های داخل فایل گریدل انجام می‌شود و نه تسک‌های پلاگین‌ها یا وابستگی هایی که تعریف می‌کنیم.
task mytask1 << {
    println ".net tips is the best"
}

task mytask2() {
    dependsOn mytask1

    doLast{
        Date time=Calendar.getInstance().getTime();
        SimpleDateFormat formatter=new SimpleDateFormat("HH:mm:ss , YYYY/MM/dd");
        println "mytask1 is done at " + formatter.format(time);

    }
}
سپس تسک شماره دو را صدا می‌زنیم. در اینجا جون تسک شماره دو به تسک شماره یک وابسته است، ابتدا تسک شماره یک اجرا شده و سپس نوبت تسک شماره دو می‌شود.
gradlew --info mytask2
خروجی کار:
Executing task ':app:mytask1' (up-to-date check took 0.003 secs) due to:
  Task has not declared any outputs.
خروجی تسک شماره یک
.net tips is the best       
:app:mytask1 (Thread[main,5,main]) completed. Took 0.046 secs.
:app:mytask2 (Thread[main,5,main]) started.
:app:mytask2                 
Executing task ':app:mytask2' (up-to-date check took 0.0 secs) due to:
  Task has not declared any outputs.
خروجی تسک شماره دو
mytask1 is done at 04:03:09 , 2016/07/07
:app:mytask2 (Thread[main,5,main]) completed. Took 0.075 secs.
               
BUILD SUCCESSFUL

در گریدل مخالف doLast یعنی doFirst را نیز داریم ولی عملگر جایگزینی برای آن وجود ندارد و مستقیما باید آن را پیاده سازی کنید. خود گریدل به طور پیش فرض نیز تسک‌های آماده ای نیز دارد که می‌توانید در مستندات آن بیابید. به عنوان مثال یکی از تسک‌های مفید و کاربردی آن تسک کپی کردن هست که از طریق آن می‌توانید فایلی یا فایل‌هایی را از یک مسیر به مسیر دیگر کپی کنید. برای استفاده از چنین تسکهایی، باید تسک‌های خود را به شکل زیر به شیوه اکشن بنویسید:
task mytask(type:Copy) {
    dependsOn mytask1

    doLast{
        from('build/apk')
                {
                    include '**/*.apk'
                }
        into '.'
    }

}
در تسک بالا بعد از اجرای تسک شماره یک، آخرین کاری که انجام می‌شود این است که فایل‌های apk موجود در زیر دایرکتوری‌های مسیر from به ریشه اصلی کپی خواهند شد. پس همانطور که می‌بینید گریدل به راحتی عملیات اتوماسیون را انجام می‌دهد.
برای نمایش تسک‌های موجود می‌توانید از گریدل درخواست کنید که لیست تمامی تسک‌های موجود را به شما نشان دهد. برای اینکار می‌توانید دستور زیر را صدا کنید:
gradlew --info tasks
بعد از مدتی تمامی تسک‌های موجود به صورت گروه بندی نمایش داده شده و تسک‌هایی که شما جدیدا اضافه کردید را با عنوان  other tasks نمایش خواهد داد:
Other tasks           
-----------           
clean                 
jarDebugClasses       
jarReleaseClasses     
mytask                
mytask2               
transformResourcesWithMergeJavaResForDebugUnitTest
transformResourcesWithMergeJavaResForReleaseUnitTest
اگر به تسک‌های خود گریدل نگاه کنید برای هر کدام توضیحی هم وجود دارد؛ اگر شما هم قصد دارید توضیحی اضافه کنید از خصوصیت description استفاده کنید:
task mytask(type:Copy) {

    description "copy apk files to root directory"

    dependsOn mytask1

    doLast{
        from('build/apk')
                {
                    include '**/*.apk'
                }
        into '.'
    }

}
یکبار دیگر دستور نمایش تسک‌ها را صدا بزنید تا اینبار توضیح اضافه شده نمایش داده شود.
یکی دیگر از نکات جالب در مورد گریدل این است که می‌تواند برای شما callback ارسال کند. بدین صورت که اگر اتفاقی خاصی افتاد، تسک خاصی را اجرا کند. به عنوان مثال ما در کد پایین تسکی را ایجاد کرده‌ایم که به ما این اجازه را می‌دهد، هر موقع تسکی در مرحله پیکربندی به بیلد اضافه می‌شود، تسک ما هم اجرا شود و نام تسک اضافه شده به بیلد را چاپ می‌کند.
tasks.whenTaskAdded{
    task-> println "task is added $task.name"
}

گریدل امکانات دیگری چون بررسی استثناءها و ایجاد استثناءها را هم پوشش می‌دهد که می‌توانید در این صفحه آن را پیگیری کنید.

Gradle Wrapper
گریدل در حال حاضر مرتبا در حال تغییر و به روز رسانی است و اگر بخواهیم مستقیما با گریدل کار کنیم ممکن است که به مشکلاتی که در نسخه بندی است برخورد کنیم. از آنجا که هر پروژه‌ای که روی سیستم شما قرار بگیرد از نسخه‌ای متفاوتی از گریدل استفاده کند، باعث می‌شود که نتوانید نسخه مناسبی از گریدل را برای سیستم خود دانلود کنید. بدین جهت wrapper ایجاد شد تا دیگر نیازی به نصب گریدل پیدا نکنید. wrapper در هر پروژه میداند که که به چه نسخه‌ای از گریدل نیاز است. پس موقعی که شما دستور gradlew را صدا می‌زنید در ویندوز فایل gradlew.bat صدا زده شده و یا در لینوکس و مک فایل شِل اسکریپت gradlew صدا زده می‌شود و wrapper به خوبی میداند که به چه نسخه‌ای از گریدل برای اجرا نیاز دارد و آن را از طریق دانلود فراهم می‌کند. اگر همینک دایرکتوری والد پروژه اندرویدی خود را نگاه کنید می‌توانید این دو فایل را ببینید.

از آنجا که خود اندروید استادیو به ساخت wrapper اقدام میکند، شما راحت هستید. ولی اگر دوست دارید خودتان برای پروژه‌ای wrapper تولید کنید، مراحل زیر را دنبال کنید:
برای ایجاد wrapper توسط خودتان باید گریدل را دانلود و روی سیستم نصب کنید و سپس دستور زیر را صادر کنید:
gradle wrapper --gradle-version 2.4
دستور بالا یک wrapper برای نسخه 2.4 ایجاد می‌کند.
اگر میخواهید ببینید wrapper که اندروید استادیو شما دارد چه نسخه از گردیل را صدا میزند مسیر را از دایرکتوری پروژه دنبال کنید و فایل زیر را بگشایید:
\gradle\wrapper\gradle-wrapper.properties
هنگامی که گوگل قصد آپدیت نسخه گریدل شما را بکند این فایل را باز کرده و نسخه داخل آن را ویرایش میکند.

این‌ها فقط مختصراتی از آشنایی با نحوه عملکر گریدل برای داشتن دیدی روشن‌تر نسبت به آن بود. برای آشنایی بیشتر با گریدل، باید مستندات رسمی آن را دنبال کنید.
اشتراک‌ها
لیستی از منابع برای آموزش Blazor

این مجموعه شامل آموزش، پروژه‌های مختلف، لینک‌های ویدیوهای آموزشی، کتاب، کتابخانه‌ها و افزونه‌های نوشته شده برای Blazor به علاوه کلی مطالب دیگر است که در یک جا جمع آوری شده است.

لیستی از منابع برای آموزش Blazor
اشتراک‌ها
ساخت Custom Element در Angular 6

یکی از امکانات نسخه 6 امکان ساخت Custom Elementهایی هست که قابلیت استفاده در سایر کتابخانه‌ها یا ابزارها مثل React یا VUE را دارد.

ساخت Custom Element در Angular 6
نظرات مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
نحوه توسعه اکثر برنامه‌ها و کتابخانه‌ها در طول زمان، بر اساس تقاضا و پیگیری مصرف کننده است. اگر بعد از بیش از 10 سال، چنین فرهنگی اضافه نشده یعنی درخواستی نداشته. مراجعه کنید به محل پیگیری این نوع مسایل.
مطالب
ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax
یکی از سوالات رایجی که زیاد پرسیده می‌شود این است که چطور باید یک تصویر را به همراه فیلدهای دیگر به سمت سرور ارسال کرد. اکثر مثال‌های آپلود عکس بدین صورت هستند که از یک کتابخانه پویا استفاده می‌کنند که همان لحظه عکس را به سمت سرور ارسال میکنند. ولی یک مثال و کاربرد بسیار ساده این است که من میخواهم اطلاعات فرم و عکس Input File را به همراه یکدیگر همزمان ارسال نمایم که اتفاقا این مسئله به شدت هم اتفاق می‌افتد. برای مثال شما اطلاعات یک دانش آموز را وارد سیستم میکنید که به صورت ایجکسی به سمت سرور ارسال می‌شوند و حالا نیاز است که تصویر دانش آموز هم وارد سیستم شود که ارسال این تصویر نیز از طریق یک input File رخ می‌دهد. نحوه کار با یک input File در سمت سرور در سایت جاری پرداخته شده است که برای پرهیز از تکرار از آن خودداری میکنم.

XMLHttpRequest رابطی است که به شما امکان نقل و انتقالات را از سمت کاربر، به سمت سرور و سپس دریافت پاسخ آن را می‌دهد. این رابط طوری طراحی شده‌است که دیگر برای این جابجایی نیازی به بارگزاری مجدد کل صفحه نباشد و قسمتی از اطلاعات صفحات به روز شوند، مزاحمتی برای کاربر ایجاد نشود. به همین دلیل از این رابط، در پشت صحنه‌های عملیات ایجکسی استفاده زیادی می‌شود. در این مقاله با استفاده از خصوصیتی به نام request.IsAjax بررسی می‌شود که آیا درخواست رسیده به سرور از نوع ایجکسی است یا خیر. اگر به سورس نوشته شده این متد نگاه دقیق‌تری بیندازیم، متوجه می‌شویم کاری که این متد انجام می‌دهد، در واقع در یک خط خلاصه می‌شود و آن بررسی هدری برای وجود درخواست از نوع XMLHttpRequest است:
return request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest";
برای اطلاعات بیشتر در مورد این رابط، خصوصیت‌ها، متدهایش و پشتیبانی سایر مرورگرها از این خواص، بهتر است به صفحه مستندات موزیلا نگاهی بیندازید.

یکی از متدهای این رابط، متد ارسال آن (send) می‌باشد که میتواند رابطی به نام formData را انتقال دهد و این رابط از نوع مجموعه‌ای از کلید و مقدارهاست. این رابط زمانی به کار گرفته می‌شود که انکدینگ فرم خود را بر روی multipart/form-data قرار داده باشید. این ساختار می‌تواند توسط دستور for of بررسی گردد. برای آشنایی بیشتر با متدهای آن این صفحه را مطالعه فرمایید.
هنگام ارسال فایل در حالت postback، ما فرم را بر روی multipart قرار می‌دهیم تا امکان ارسال آن توسط formData مهیا شود. ولی از آنجاکه ما از ایجکس استفاده می‌کنیم، بهتر است که خودمان مستقیما از این ساختار استفاده کنیم.

بخشی از فرم Html
<div>
  <label>تصویر</label>
  <div>
    <input id="picture" type="file" data-buttonText="انتخاب تصویر">
  </div>
</div>

<div>
  <label>کد ملی</label>
  <div>
    <input id="txtNationalCode" required="" maxlength="10" type="text">
  </div>
</div>

<div>
  <label>نام</label>
  <div>
    <input id="txtName" type="text" maxlength="50" required="">
  </div>
</div>

<div class="form-group">
  <div class="col-sm-4 col-sm-offset-2">
    <button class="btn btn-primary" id="btnSubmit" type="submit">ذخیره</button>
    <button class="btn btn-white" id="btnClear" type="submit">لغو</button>
  </div>
</div>
برای زیباسازی  کار، برای المان input File در بالا، از کتابخانه Bootstrap FileStyle استفاده شده‌است.
سپس کد جی کوئری زیر را می‌نویسیم:
 var formData = new FormData();
        formData.append('FirstName', $("#txtName").val());
        formData.append('NationalCode', $("#txtNationalCode").val());

        jQuery.each($('#picture')[0].files, function (i, file) {
            formData.append('picture-'+i, file);
        });

 $.ajax({
            type: "POST",
            dataType: "json",
            url: address,
            data: formData,
            success:
                function (data) {
                //.....

                },
            error:
                function (data) {
                  //......
                }
        });
در کد بالا ابتدا یک شیء FormData ایجاد می‌شود و سپس کلیدو مقدارهایی نیز به آن انتساب داده می‌شوند. در صورتیکه Input File شما، امکان آپلود چندین فایل همزمان را می‌دهد، می‌توانید با استفاده از حلقه‌ی مورد نظر، یکی یکی آن‌ها را به این شیء اضافه کنید و به ترتیب اسامی pictue-0 ,picture-1 و ... به آن‌ها انتساب داده می‌شود. در نهایت تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که روال همیشگی را طی کنید و این شیء را به عنوان data، در اختیار متد ajax قرار دهید تا ارسال شود.

توجه به این نکته ضروری است و با توجه کدهایی که در نت دیدم و بسیاری از آن حتی به عنوان پاسخ صحیح در نظر گرفته شده بودند این است که شیء FormData شامل هیچ سازنده‌ای نیست و باید با استفاده از متد append آن‌ها را اضافه کنید.
مطالب
C# 8.0 - پیشنیاز و روش راه اندازی
پیشنیاز کار با C# 8.0

هرچند بسیاری از قابلیت‌های C# 8.0 در خود کامپایلر #C پیاده سازی شده‌اند، اما برای مثال قابلیتی مانند «پیاده سازی پیش‌فرض اینترفیس‌ها» نیاز به یک runtime جدید دارد که به همراه NET Core 3.0. ارائه می‌شود. بنابراین NET Full 4x. شاهد پیاده سازی C# 8.0 نخواهد بود. همچنین یک سری از قابلیت‌های C# 8.0 وابسته‌ی به NET Standard 2.1. و  netcoreapp3.0  هستند؛ مانند نوع‌های جدید System.IAsyncDisposable و یا System.Range. به همین جهت است که برای کار با C# 8.0، حتما نیاز به نصب NET Core 3.0. نیز می‌باشد و به روز رسانی کامپایلر #C کافی نیست.


چه نگارش‌هایی از Visual Studio از NET Core 3.0. پشتیبانی می‌کنند؟

مطابق مستندات رسمی موجود، یک چنین جدولی در مورد نگارش‌های مختلف NET Core. و نگارش‌های ویژوال استودیوهایی از که از آن‌ها پشتیبانی می‌کنند، وجود دارد:

.NET Core SDK .NET Core Runtime Compatible Visual Studio MSBuild Notes
2.1.5nn 2.1 2017 15 Installed as part of VS 2017 version 15.9
2.1.6nn 2.1 2019 16 Installed as part of VS 2019
2.2.1nn 2.2 2017 15 Installed manually
2.2.2nn 2.2 2019 16 Installed as part of VS 2019
3.0.1nn 3.0 (Preview) 2019 16 Installed manually

بنابراین فقط VS 2019 است که قابلیت پشتیبانی از NET Core 3.0. را دارد. به همین جهت اگر قصد دارید با ویژوال استودیو کار کنید، نصب VS 2019 برای کار با C# 8.0 الزامی است.


فعالسازی C# 8.0 در ویژوال استودیو 2019

در زمان نگارش این مطلب، NET Core 3.0. در حالت پیش‌نمایش، ارائه شده‌است. به همین جهت جزء یکپارچه‌ی VS 2019 محسوب نشده و باید جداگانه نصب شود:


- برای این منظور ابتدا نیاز است آخرین نگارش NET Core 3.0 SDK. را دریافت و نصب کنید.
- سپس از منوی Tools | Options، گزینه‌ی Projects and Solutions را انتخاب و در ادامه گزینه‌ی Use previews of the .NET Core SDK را انتخاب کنید.
- پس از آن، این SDK جدید NET Core. به صورت زیر قابل انتخاب خواهد بود:


البته انتخاب شماره SDK صحیح به تنهایی برای کار با C# 8.0 کافی نیست؛ بلکه باید شماره‌ی زبان مورد استفاده را نیز صریحا انتخاب کرد:


برای اینکار بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Properties آن‌را انتخاب کنید. سپس در اینجا در برگه‌ی Build، بر روی دکمه‌ی Advanced کلیک کنید تا بتوان شماره نگارش زبان را مطابق تصویر فوق انتخاب کرد. در اینجا بجای C# 8.0 (beta)، گزینه‌ی unsupported preview را نیز می‌توانید انتخاب کنید.

یک نکته: خلاصه‌ی تمام این مراحل، منوها و تصاویر، همان تنظیمات فایل csproj است که در ادامه بررسی می‌کنیم.


فعالسازی C# 8.0 در VSCode

مدت‌ها است که برای کار با NET Core. نیازی به استفاده‌ی از نگارش کامل ویژوال استودیو نیست. همینقدر که VSCode را به همراه افزونه‌ی #C آن نصب کرده باشید، می‌توانید برنامه‌های مبتنی بر NET Core. را بر روی سیستم عامل‌های مختلفی که NET Core SDK. بر روی آن‌ها نصب شده‌است، توسعه دهید.
پشتیبانی ابتدایی از C# 8.0، با نگارش v1.18.0 افزونه‌ی #C مخصوص VSCode ارائه شد. بنابراین هم اکنون اگر آخرین نگارش آن‌را نصب کرده باشید، امکان کار با پروژه‌های NET Core 3.0 و C# 8.0 را نیز دارید.
بنابراین در اینجا به صورت خلاصه:
- ابتدا باید NET Core 3.0 SDK. را به صورت جداگانه‌ای دریافت و نصب کنید.
- سپس آخرین نگارش افزونه‌ی #C مخصوص VSCode را نیز نصب کنید.
- در آخر، یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و در خط فرمان دستور dotnet new console را صادر کنید. این دستور بر اساس آخرین شماره نگارش SDK نصب شده، یک پروژه‌ی جدید کنسول را ایجاد می‌کند که ساختار فایل csproj آن به صورت زیر است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
همانطور که مشاهده می‌کنید، TargetFramework را به آخرین SDK نصب شده، تنظیم کرده‌است (معادل دومین تصویر این مطلب). مرحله‌ی بعد، تنظیم شماره نگارش زبان آن است. برای این منظور یکی از دو حالت زیر را می‌توان انتخاب کرد:
- یا معادل همان گزینه‌ی unsupported preview در تصویر سوم این مطلب:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> 
   <PropertyGroup> 
      <OutputType>Exe</OutputType> 
      <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> 
      <LangVersion>preview</LangVersion> 
   </PropertyGroup>
 </Project>
- و یا تعیین صریح شماره نگارش C# 8.0 (beta) به صورت زیر:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> 
   <PropertyGroup> 
      <OutputType>Exe</OutputType> 
      <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> 
      <LangVersion>8.0</LangVersion> 
   </PropertyGroup>
</Project>

یک نکته: در اینجا نمی‌توان LangVersion را به latest تنظیم کرد؛ چون C# 8.0 هنوز در مرحله‌ی بتا است. زمانیکه از مرحله‌ی بتا خارج شد، مقدار پیش‌فرض آن دقیقا latest خواهد بود و ذکر صریح آن غیر ضروری است. انتخاب latest در اینجا به latest minor version یا همان نگارش C# 7.3 فعلی (آخرین نگارش پایدار زبان #C در زمان نگارش این مطلب) اشاره می‌کند.



Rider و پشتیبانی از C# 8.0

Rider 2019.1 نیز به همراه پشتیبانی از C# 8.0 ارائه شده‌است و می‌تواند گزینه‌ی مطلوب دیگری برای توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر NET Core. باشد.


نصب NET Core 3.0 SDK. و عدم اجرای برنامه‌های پیشین

یکی از مزایای کار با NET Core.، امکان نصب چندین نوع مختلف SDK آن، به موازت هم است؛ بدون اینکه بر روی یکدیگر تاثیری بگذارند. البته این نکته را باید درنظر داشت که برنامه‌های NET Core. بدون وجود فایل مخصوص global.json در پوشه‌ی ریشه‌ی آن‌ها، همواره از آخرین نگارش SDK نصب شده، برای اجرا استفاده خواهند کرد. اگر این مورد بر روی کار شما تاثیرگذار است، می‌توانید شماره SDK مورد استفاده‌ی برنامه‌ی خود را قفل کنید، تا SDKهای جدید نصب شده، به عنوان SDK پیش‌فرض برنامه‌های پیشین، انتخاب نشوند. بنابراین ابتدا لیست SDKهای نصب شده را با دستور زیر پیدا کنید:
> dotnet --list-sdks
سپس برای پروژه‌های قدیمی خود که فعلا قصد به روز رسانی آن‌ها را ندارید، یک فایل global.json را به صورت زیر‌، در ریشه‌ی پروژه تولید کنید:
> dotnet new globaljson --sdk-version 2.2.300
> type global.json
در اینجا 2.2.300 یکی از شماره‌هایی است که توسط دستور dotnet --list-sdks یافته‌اید و پروژه‌ی قبلی شما بر اساس آن کار می‌کند.
مطالب دوره‌ها
مدیریت استثناهای رخ داده در Application_Start یک برنامه‌ی ASP.NET
اگر در برنامه‌ی وب خود از ELMAH استفاده می‌کنید و استثنایی در روال رخدادگردان Application_Start واقع در فایل global.asax.cs رخ دهد، این استثناء در لاگ‌های ELMAH  ظاهر نمی‌شود و صرفا در لاگ‌های خود ویندوز قابل مطالعه خواهد بود؛ از این جهت که HttpContext.Current در این روال هنوز ایجاد نشده‌است. همچنین اگر از IoC Containers استفاده می‌کنید یا آغاز بانک اطلاعاتی ORM خود را در روال Application_Start قرار داده‌اید، تمام این‌ها نیز آغاز نشده باقی خواهند ماند و عملا تا ری استارت بعدی برنامه یا IIS در سرور به صورت دستی، برنامه و سایت قابل استفاده نخواهد بود.

سؤال: آیا می‌توان از ری‌استارت دستی IIS، به ری‌استارت خودکار رسید؟

پاسخ: بلی. فراخوانی متد HttpRuntime.UnloadAppDomain در یک برنامه‌ی ASP.NET سبب ری استارت آن خواهد شد. بنابراین می‌توان این متد را در Application_Start برنامه، جهت ری‌استارت خودکار آن در صورت شکست اولیه Application_Start قرار داد:
void Application_Start(object sender, EventArgs e)
{
   try
   {
      // startup stuff
   }
   catch
   {
     HttpRuntime.UnloadAppDomain(); // سبب ری استارت برنامه و آغاز مجدد آن با درخواست بعدی می‌شود
     throw;
   }
}
اهمیت این مساله از آنجا ناشی می‌شود که ممکن است در آن لحظه‌ی خاص، بار سرور زیاد بوده باشد یا حتی میزان حافظه مهیای جهت آغاز برنامه کافی نبوده باشد؛ و نه الزاما مشکل منطقی در کدهای برنامه. فراخوانی HttpRuntime.UnloadAppDomain سبب خواهد شد تا برنامه شانس مجدد اجرای دیگری را بدون نیازی به ری استارت دستی IIS بیابد.