مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
اگر به دو مطلب استفاده از Quartz.Net (^ و ^) و خصوصا نظرات آن دقت کرده باشید به این نتیجه خواهید رسید که ... این کتابخانه‌ی در اصل جاوایی گنگ طراحی شده‌است. در سایت جاری برای انجام کارهای زمانبندی شده (مانند ارسال ایمیل‌های روزانه خلاصه مطالب، تهیه خروجی PDF و XML سایت، تبدیل پیش نویس‌ها به مطالب، بازسازی ایندکس‌های جستجو و امثال آن) از یک Thread timer استفاده می‌شود که حجم نهایی کتابخانه‌ی محصور کننده و مدیریت کننده‌ی وظایف آن جمعا 8 کیلوبایت است؛ متشکل از ... سه کلاس. در ادامه کدهای کامل و نحوه‌ی استفاده از آن را بررسی خواهیم کرد.


دریافت کتابخانه DNT Scheduler و مثال آن

DNTScheduler 
در این بسته، کدهای کتابخانه‌ی DNT Scheduler و یک مثال وب فرم را، ملاحظه خواهید کرد. از این جهت که برای ثبت وظایف این کتابخانه، از فایل global.asax.cs استفاده می‌شود، اهمیتی ندارد که پروژه‌ی شما وب فرم است یا MVC. با هر دو حالت کار می‌کند.



نحوه‌ی تعریف یک وظیفه‌ی جدید

کار با تعریف یک کلاس و پیاده سازی ScheduledTaskTemplate شروع می‌شود:
 public class SendEmailsTask : ScheduledTaskTemplate
برای نمونه :
using System;

namespace DNTScheduler.TestWebApplication.WebTasks
{
    public class SendEmailsTask : ScheduledTaskTemplate
    {
        /// <summary>
        /// اگر چند جاب در یک زمان مشخص داشتید، این خاصیت ترتیب اجرای آن‌ها را مشخص خواهد کرد
        /// </summary>
        public override int Order
        {
            get { return 1; }
        }

        public override bool RunAt(DateTime utcNow)
        {
            if (this.IsShuttingDown || this.Pause)
                return false;

            var now = utcNow.AddHours(3.5);
            return now.Minute % 2 == 0 && now.Second == 1;
        }

        public override void Run()
        {
            if (this.IsShuttingDown || this.Pause)
                return;

            System.Diagnostics.Trace.WriteLine("Running Send Emails");
        }

        public override string Name
        {
            get { return "ارسال ایمیل"; }
        }
    }
}
- در اینجا Order، ترتیب اجرای وظیفه‌ی جاری را در مقایسه با سایر وظیفه‌هایی که قرار است در یک زمان مشخص اجرا شوند، مشخص می‌کند.
- متد RunAt ثانیه‌ای یکبار فراخوانی می‌شود (بنابراین بررسی now.Second را فراموش نکنید). زمان ارسالی به آن UTC است و اگر برای نمونه می‌خواهید بر اساس ساعت ایران کار کنید باید 3.5 ساعت به آن اضافه نمائید. این مساله برای سرورهایی که خارج از ایران قرار دارند مهم است. چون زمان محلی آن‌ها برای تصمیم گیری در مورد زمان اجرای کارها مفید نیست.
در متد RunAt فرصت خواهید داشت تا منطق زمان اجرای وظیفه‌ی جاری را مشخص کنید. برای نمونه در مثال فوق، این وظیفه هر دو دقیقه یکبار اجرا می‌شود. یا اگر خواستید اجرای آن فقط در سال 23 و 33 دقیقه هر روز باشد، تعریف آن به نحو ذیل خواهد بود:
        public override bool RunAt(DateTime utcNow)
        {
            if (this.IsShuttingDown || this.Pause)
                return false;

            var now = utcNow.AddHours(3.5);
            return now.Hour == 23 && now.Minute == 33 && now.Second == 1;
        }
- خاصیت IsShuttingDown موجود در کلاس پایه ScheduledTaskTemplate، توسط کتابخانه‌ی DNT Scheduler مقدار دهی می‌شود. این کتابخانه قادر است زمان خاموش شدن پروسه‌ی فعلی IIS را تشخیص داده و خاصیت IsShuttingDown را true کند. بنابراین در حین اجرای وظیفه‌ای مشخص، به مقدار IsShuttingDown دقت داشته باشید. اگر true شد، یعنی فقط 30 ثانیه وقت دارید تا کار را تمام کنید.
خاصیت Pause هر وظیفه را برنامه می‌تواند تغییر دهد. به این ترتیب در مورد توقف یا ادامه‌ی یک وظیفه می‌توان تصمیم گیری کرد. خاصیت ScheduledTasksCoordinator.Current.ScheduledTasks، لیست وظایف تعریف شده را در اختیار شما قرار می‌دهد.
- در متد Run، منطق وظیفه‌ی تعریف شده را باید مشخص کرد. برای مثال ارسال ایمیل یا تهیه‌ی بک آپ.
- Name نیز نام وظیفه‌ی جاری است که می‌تواند در گزارشات مفید باشد.

همین مقدار برای تعریف یک وظیفه کافی است.


نحوه‌ی ثبت و راه اندازی وظایف تعریف شده

پس از اینکه چند وظیفه را تعریف کردیم، برای مدیریت بهتر آن‌ها می‌توان یک کلاس ثبت و معرفی کلی را مثلا به نام ScheduledTasksRegistry ایجاد کرد:
using System;
using System.Net;

namespace DNTScheduler.TestWebApplication.WebTasks
{
    public static class ScheduledTasksRegistry
    {
        public static void Init()
        {
            ScheduledTasksCoordinator.Current.AddScheduledTasks(
                new SendEmailsTask(),
                new DoBackupTask());

            ScheduledTasksCoordinator.Current.OnUnexpectedException = (exception, scheduledTask) =>
            {
                //todo: log the exception.
                System.Diagnostics.Trace.WriteLine(scheduledTask.Name + ":" + exception.Message);
            };

            ScheduledTasksCoordinator.Current.Start();
        }

        public static void End()
        {
            ScheduledTasksCoordinator.Current.Dispose();
        }

        public static void WakeUp(string pageUrl)
        {
            try
            {
                using (var client = new WebClient())
                {
                    client.Credentials = CredentialCache.DefaultNetworkCredentials;
                    client.Headers.Add("User-Agent", "ScheduledTasks 1.0");
                    client.DownloadData(pageUrl);
                }
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //todo: log ex
                System.Diagnostics.Trace.WriteLine(ex.Message);
            }
        }
    }
}
- شیء ScheduledTasksCoordinator.Current، نمایانگر تنها وهله‌ی مدیریت وظایف برنامه است.
- توسط متد ScheduledTasksCoordinator.Current.AddScheduledTasks، تنها کافی است کلاس‌های وظایف مشتق شده از ScheduledTaskTemplate، معرفی شوند.
- به کمک متد ScheduledTasksCoordinator.Current.Start، کار Thread timer برنامه شروع می‌شود.
- اگر در حین اجرای متد Run، استثنایی رخ دهد، آن‌را توسط یک Action delegate به نام ScheduledTasksCoordinator.Current.OnUnexpectedException می‌توانید دریافت کنید. کتابخانه‌ی DNT Scheduler برای اجرای وظایف، از یک ترد با سطح تقدم Below normal استفاده می‌کند تا در حین اجرای وظایف، برنامه‌ی جاری با اخلال و کندی مواجه نشده و بتواند به درخواست‌های رسیده پاسخ دهد. در این بین اگر استثنایی رخ دهد، می‌تواند کل پروسه‌ی IIS را خاموش کند. به همین جهت این کتابخانه کار try/catch استثناهای متد Run را نیز انجام می‌دهد تا از این لحاظ مشکلی نباشد.
- متد ScheduledTasksCoordinator.Current.Dispose کار مدیر وظایف برنامه را خاتمه می‌دهد.
- از متد WakeUp تعریف شده می‌توان برای بیدار کردن مجدد برنامه استفاده کرد.


استفاده از کلاس ScheduledTasksRegistry تعریف شده

پس از اینکه کلاس ScheduledTasksRegistry را تعریف کردیم، نیاز است آن‌را به فایل استاندارد global.asax.cs برنامه به نحو ذیل معرفی کنیم:
using System;
using System.Configuration;
using DNTScheduler.TestWebApplication.WebTasks;

namespace DNTScheduler.TestWebApplication
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            ScheduledTasksRegistry.Init();
        }

        protected void Application_End()
        {
            ScheduledTasksRegistry.End();
            //نکته مهم این روش نیاز به سرویس پینگ سایت برای زنده نگه داشتن آن است
            ScheduledTasksRegistry.WakeUp(ConfigurationManager.AppSettings["SiteRootUrl"]);
        }
    }
}
- متد ScheduledTasksRegistry.Init در حین آغاز برنامه فراخوانی می‌شود.
- متد ScheduledTasksRegistry.End در پایان کار برنامه جهت پاکسازی منابع باید فراخوانی گردد.
همچنین در اینجا با فراخوانی ScheduledTasksRegistry.WakeUp، می‌توانید برنامه را مجددا زنده کنید! IIS مجاز است یک سایت ASP.NET را پس از مثلا 20 دقیقه عدم فعالیت (فعالیت به معنای درخواست‌های رسیده به سایت است و نه کارهای پس زمینه)، از حافظه خارج کند (این عدد در application pool برنامه قابل تنظیم است). در اینجا در فایل web.config برنامه می‌توانید آدرس یکی از صفحات سایت را برای فراخوانی مجدد تعریف کنید:
 <?xml version="1.0"?>
<configuration>
  <appSettings>
      <add key="SiteRootUrl" value="http://localhost:10189/Default.aspx" />
  </appSettings>
</configuration>
همینکه درخواست مجددی به این صفحه برسد، مجددا برنامه توسط IIS بارگذاری شده و اجرا می‌گردد. به این ترتیب وظایف تعریف شده، در طول یک روز بدون مشکل کار خواهند کرد.


گزارشگیری از وظایف تعریف شده

برای دسترسی به کلیه وظایف تعریف شده، از خاصیت ScheduledTasksCoordinator.Current.ScheduledTasks استفاده نمائید:
var jobsList = ScheduledTasksCoordinator.Current.ScheduledTasks.Select(x => new
{
   TaskName = x.Name,
   LastRunTime = x.LastRun,
   LastRunWasSuccessful = x.IsLastRunSuccessful,
   IsPaused = x.Pause,
}).ToList();
لیست حاصل را به سادگی می‌توان در یک Grid نمایش داد.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوازدهم - توزیع برنامه
یکی از مشکلاتی را که حین کار با AngularJS 2.0 به کرات شاهدش خواهید بود، کش شدن تک اسکریپت‌های ماژول‌های آن است. برای مثال فایل ts ایی را تغییر می‌دهید؛ به فایل js معادل آن کامپایل می‌شود. چون برنامه ماژولار است و این ماژول پیشتر توسط مرورگر بارگذاری شده‌است، بار دیگر نسبت به دریافت مجدد آن اقدام نمی‌کند. همچنین با ارائه‌ی نگارش RC، دیگر خبری از فایل‌های bundle این مجموعه نیست و اینبار اگر تبادلات شبکه‌ی بین سرور و برنامه را مرور کنید، به چند صد رفت و برگشت، برای دریافت فایل‌های JS کتابخانه‌های مرتبط خواهید رسید که اصلا بهینه نیست. در این قسمت قصد داریم، یک Gulp Task را ایجاد کنیم تا تمام اسکریپت‌های موجود را با هم یکی کرده و توزیع برنامه را ساده‌تر کند؛ به همراه بالا رفتن سرعت کار با این سیستم، بدون نیازی به توزیع تک تک فایل‌های js نهایی، که شاید صدها فایل باشند.


نصب پیشنیازهای کار با Gulp و TypeScript

فایل package.json در قسمت اول این سری معرفی شد. دراینجا قسمت devDependencies آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
"devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.10",
        "gulp": "^3.9.1",
        "path": "^0.12.7",
        "gulp-clean": "^0.3.2",
        "fs": "^0.0.2",
        "gulp-concat": "^2.6.0",
        "gulp-typescript": "^2.13.1",
        "gulp-tsc": "^1.1.5",
        "del": "^2.2.0",
        "gulp-autoprefixer": "^3.1.0",
        "gulp-cssnano": "^2.0.0",
        "gulp-html-replace": "^1.5.4",
        "gulp-htmlmin": "^1.0.5",
        "gulp-uglify": "^1.5.3",
        "merge-stream": "^1.0.0",
        "systemjs-builder": "^0.15.16",
        "typings": "^0.8.1"
    },
به این ترتیب، پس از ذخیره‌ی فایل و یا کلیک راست بر روی نام فایل و انتخاب گزینه‌ی restore packages، وابستگی‌هایی مانند gulp، gulp-typescript و یک سری فشرده ساز CSS و HTML دریافت خواهند شد.
نکته‌ی مهم آن systemjs-builder است. این کتابخانه کار کامپایل systemjs.config.js را به یک تک اسکریپت انجام می‌دهد. به این ترتیب مشکل صدها بار رفت و برگشت به سرور، برای دریافت وابستگی‌های AngularJS 2.0، به طور کامل برطرف می‌شود.


افزودن فایل gulpfile.js به پروژه

یا یک فایل جدید جاوا اسکریپتی را به نام gulpfile.js به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید و یا از منوی project -> add new item نیز می‌توانید گزینه‌ی gulp configuration file را در VS 2015 انتخاب نمائید. محتوای این فایل را به نحو ذیل تغییر دهید:
var gulp = require("gulp"),
    concat = require("gulp-concat"),
    tsc = require("gulp-typescript"),
    jsMinify = require("gulp-uglify"),
    cssPrefixer = require("gulp-autoprefixer"),
    cssMinify = require("gulp-cssnano"),
    del = require("del"),
    merge = require("merge-stream"),
    minifyHTML = require('gulp-htmlmin'),
    SystemBuilder = require("systemjs-builder");
 
var appFolder = "./app";
var outFolder = "wwwroot";
 
gulp.task("clean", () => {
    return del(outFolder);
});
 
gulp.task("shims", () => {
    return gulp.src([
            "node_modules/es6-shim/es6-shim.js",
            "node_modules/zone.js/dist/zone.js",
            "node_modules/reflect-metadata/Reflect.js"
    ])
    .pipe(concat("shims.js"))
    .pipe(jsMinify())
    .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
});
 
gulp.task("tsc", () => {
    var tsProject = tsc.createProject("./tsconfig.json");
    var tsResult = gulp.src([
         appFolder + "/**/*.ts"
    ])
    .pipe(tsc(tsProject), undefined, tsc.reporter.fullReporter());
 
    return tsResult.js.pipe(gulp.dest("build/"));
});
 
gulp.task("system-build", ["tsc"], () => {
    var builder = new SystemBuilder();
 
    return builder.loadConfig("systemjs.config.js")
        .then(() => builder.buildStatic(appFolder, outFolder + "/js/bundle.js"))
        .then(() => del("build"));
});
 
 
gulp.task("buildAndMinify", ["system-build"], () => {
    var bundle = gulp.src(outFolder + "/js/bundle.js")
        .pipe(jsMinify())
        .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
 
    var css = gulp.src(outFolder + "/css/styles.css")
        .pipe(cssMinify())
        .pipe(gulp.dest(outFolder + "/css/"));
 
    return merge(bundle, css);
}); 
 
gulp.task("favicon", function () {
    return gulp.src("./app/favicon.ico")
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("css", function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.css")
      .pipe(cssPrefixer())
      .pipe(cssMinify())
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("templates", function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.html")
        .pipe(minifyHTML())
        .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("assets", ["templates", "css", "favicon"], function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.png")
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
}); 
 
gulp.task("otherScriptsAndStyles", () => {
    gulp.src([
            "jquery/dist/jquery.*js",
            "bootstrap/dist/js/bootstrap*.js"
    ], {
        cwd: "node_modules/**"
    })
    .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
 
    gulp.src([
        "node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css"
    ]).pipe(cssMinify()).pipe(gulp.dest(outFolder + "/css/"));
 
    gulp.src([
        "node_modules/bootstrap/fonts/*.*"
    ]).pipe(gulp.dest(outFolder + "/fonts/"));
}); 
 
//gulp.task("watch.tsc", ["tsc"], function () {
//    return gulp.watch(appFolder + "/**/*.ts", ["tsc"]);
//});
 
//gulp.task("watch", ["watch.tsc"]); 
 
gulp.task("default", [
    "shims",
    "buildAndMinify",
    "assets",
    "otherScriptsAndStyles"
    //,"watch"
]);
توضیحات

در این فایل فرض شده‌است که خروجی نهایی برنامه قرار است در پوشه‌ای به نام wwwroot کپی شود و پوشه‌ی اصلی برنامه، همان پوشه‌ای به نام app، در ریشه‌ی پروژه است.
 var appFolder = "./app";
var outFolder = "wwwroot";
سپس در اینجا یک سری task کامپایل و کپی کردن فایل‌ها تهیه شده‌اند:
 1) وظیفه‌ی clean، کار تمیز کردن پوشه‌ی نهایی خروجی برنامه را انجام می‌دهد (حذف تمام فایل‌های آن).
 2) وظیفه‌ی shims، کار بسته بندی، یکی کردن و فشرده کردن سه اسکریپت es6-shim.js، zone.js و Reflect.js را انجام می‌دهد. سپس تک فایل حاصل را به نام shims.js، در پوشه‌ی wwwroot/js کپی می‌کند.
 3) وظیفه‌ی tsc، یکبار دیگر کامپایلر TypeScript را اجرا می‌کند تا مطمئن شویم با آخرین نگارش فایل‌های js برنامه کار می‌کنیم.
 4) وظیفه‌ی system-build، کار پردازش خودکار مداخل فایل systemjs.config.js را انجام می‌دهد. در آخرین نگارش ارائه شده‌ی AngularJS 2.0، بجای ذکر مداخل مورد نیاز آن، این  تک فایل systemjs.config.js را به صفحه پیوست می‌کنیم تا اسکریپت‌های لازم را (چند صد عدد)، به صورت خودکار بارگذاری کند. برای یکی کردن این چند صد عدد اسکریپت، از کتابخانه‌ی SystemBuilder  آن کمک گرفته و کار کامپایل نهایی را انجام می‌دهیم. خروجی تمام این فایل‌ها، به همراه کلیه فایل‌های js حاصل از کامپایل فایل‌های TypeScript برنامه، در فایلی به نام bundle.js کپی شده‌ی در پوشه‌ی wwwroot/js نوشته می‌شود. بنابراین دیگر نیازی نیست تا فایل‌های js پوشه‌ی app و همچنین فایل‌های js وابستگی‌های AngularJS 2.0 را توزیع کنیم. تک فایل bundle.js، حاوی تمام این‌ها است.
 5) وظیفه‌ی buildAndMinify کار اجرای وظیفه‌ی system-bulder را به همراه فشرده سازی تک فایل bundle.js، به عهده دارد. به علاوه اگر در پوشه‌ی css آن نیز فایل styles.css موجود باشد، آن را فشرده می‌کند.
 6) در ادامه یک سری وظیفه‌ی کپی کردن منابع برنامه را مشاهده می‌کنید. مانند favicon که کار کپی کردن این آیکن را به پوشه‌ی wwwroot انجام می‌دهد. وظیفه‌ی css، فایل‌های css موجود در پوشه‌های برنامه را به wwwroot و زیر پوشه‌های آن کپی می‌کند. وظیفه‌ی templates، کار کپی کردن فایل‌های html قالب‌های کامپوننت‌ها را بر عهده دارد. وظیفه‌ی assets، کار کپی کردن فایل‌های png را انجام می‌دهد.
 7) وظیفه‌ی otherScriptsAndStyles یک سری css و js ثالث را به پوشه‌ی wwwroot کپی می‌کند؛ مانند فایل‌های بوت استرپ و جی‌کوئری.
 8) وظیفه‌ی default، کار اجرای تمام این وظایف را با هم به عهده دارد.

اکنون اگر بر روی gulpfile.js کلیک راست کنید، گزینه‌ی task runner explorer ظاهر خواهد شد. آن‌را انتخاب کنید:


بر روی وظیفه‌ی default کلیک راست کرده و آن‌را اجرا کنید. پس از مدتی پوشه‌ی جدید wwwroot ساخته شده و فایل‌های نهایی برنامه به آن کپی می‌شوند.
 

اصلاح فایل index.html و یا Views\Shared\_Layout.cshtml

اکنون که تمام فایل‌های مورد نیاز پروژه در پوشه‌ی wwwroot کپی شده‌اند، نیاز است فایل index.html را به نحو ذیل تغییر داد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
 
    <link href="~/wwwroot/css/bootstrap.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/wwwroot/app.component.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
 
    <script src="~/wwwroot/js/shims.js"></script>
</head>
 
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
 
    <script src="~/wwwroot/js/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/wwwroot/js/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"></script>
    <script src="~/wwwroot/js/bundle.js"></script>
 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار دیگر خبری از systemjs.config.js و وابستگی‌های آن نیست.
اسکریپت‌های shims که برای مرورگرهای قدیمی‌تر درنظر گرفته شده‌اند، به تک فایل wwwroot/js/shims.js منتقل شده‌اند.
تمام اسکریپت‌های AngularJS 2.0 و وابستگی‌های آن به همراه تمام اسکریپت‌های برنامه‌ی خودمان، به تک فایل wwwroot/js/bundle.js منتقل شده‌اند.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، سرعت آن با قبل قابل مقایسه نیست! اینبار دیگر نه نیازی به بارگذاری تمام وابستگی‌های AngularJS 2.0 به صورت مجزا توسط systemjs.config.js وجود دارد و نه به ازای مشاهده‌ی هر صفحه‌ای، یکبار قرار است فایل js کامپوننت آن بارگذاری شود. تمام این‌ها داخل فایل wwwroot/js/bundle.js قرار گرفته‌اند و تنها یکبار بارگذاری می‌شوند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part12.zip


خلاصه‌ی بحث

با نوشتن یک Gulp Task جدید می‌توان بر اساس فایل systemjs.config.js، تمام اسکریپت‌های دخیل در اجرای برنامه را به صورت خودکار یافته و به صورت یک تک فایل نهایی، بسته بندی و توزیع کرد.
مطالب
jQuery Ajax و نحوه صحیح ارسال مقادیر به یک وب سرویس

در مورد کار با jQuery Ajax و نحوه فراخوانی یک متد وب سرویس توسط آن، چند مطلب پیشتر ارائه شدند:
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net
و ...

تمام این مقالات یک ایراد مهم دارند که امروز با آن مواجه شدم و خلاصه آن به شرح زیر است:
پارامتر data متد Ajax جی‌کوئری را به صورت زیر در نظر بگیرید:
data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
این روش شاید با بسیاری از ورودی‌ها کار کند اما یک سری از کاراکترها زمانیکه با فرمت JSON ارسال می‌شوند باید اصطلاحا escape شوند که لیست آن‌ها به صورت زیر است:
\b  Backspace (ascii code 08)
\f Form feed (ascii code 0C)
\n New line
\r Carriage return
\t Tab
\v Vertical tab
' Apostrophe or single quote
" Double quote
\ Backslash caracter
برای حل این مشکل می‌توان از اسکریپت استاندارد json2.js که در سایت json.org معرفی شده، استفاده کرد.

ابتدا ارجاعی از این اسکریپت باید به صفحه اضافه شود:
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>
سپس مقدار پارامتر data را باید به شکل زیر اصلاح کرد:
 var jsonText = JSON.stringify({ username: $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() });
...

data: jsonText,
متد stringify تمام ملاحظات لازم را در مورد escape کاراکترهای یاد شده و بسیاری از موارد دیگر به صورت خودکار اعمال می‌کند. همچنین از این لحاظ که یک ساختار داده‌ای جاوا اسکریپتی را نیز می‌تواند به معادل متنی آن تبدیل کند، بسیار جالب توجه است.
به عنوان مثالی دیگر، اگر متد وب سرویس ما دو پارامتر داشت، jsonText به شکل زیر در خواهد آمد:
 var jsonText = JSON.stringify({ param1: val1, param2: val2 });
لازم به ذکر است که پشتیبانی از این متد در نگارش‌های آخر اکثر مرورگرهای امروزی در جهت سازگاری با آخرین استانداردهای مصوب جاوا اسکریپت به صورت بومی وجود دارد (از IE8 به بعد و فایرفاکس 3 و یک به بعد)، اما از آنجائیکه کاربران ممکن است هنوز از نگارش‌های قدیمی آن‌ها استفاده کنند، کمک گرفتن از فایل json2.js ضروری به نظر می‌رسد.

Vote on iDevCenter
اشتراک‌ها
آسیب‌پذیری integer overflow در Git 2.39 و نسخه‌های قبل‌تر از آن

در نسخه 2.39 و نسخه‌های قبل‌تر از آن دو آسیب‌پذیری جدید پیدا شده است که منجر به integer overflow میشوند؛ اولی مربوط به git log --format است که حین استفاده از padding operatorها اگر آفست بزرگی پاس داده شود رخ خواهد داد. دومی هم مربوط به پارزر gitattribute است؛ که حین بارگذاری فایل از ایندکس اگر محتویات نامعتبری در آن باشد رخ خواهد داد. همچنین در Git GUI ویندوز نیز موقع clone کردن یک مخزن گیت یکسری post-processing بر روی branch دیفالتی که checkout میشود انجام خواهد شد به عنوان مثال یکی از این فازها spell-checker است؛ در حین انجام این پردازش‌ها ممکن است یک مخزنی حاوی untrusted codeهایی باشد.

جزئیات هر کدام از این آسیب‌پذیری‌ها را میتوانید در لینک مشاهده کنید؛ برای رفع این مشکل بهتر است ورژن Git خود را بروزرسانی کنید. در غیراینصورت باید حین کار با untrusted repositories از فلاگ --format و همچنین git archive استفاده نکنید. همچنین بهتر است از Git GUI برای کار با untrusted repositories استفاده نکنید.

آسیب‌پذیری integer overflow در Git 2.39 و نسخه‌های قبل‌تر از آن
مطالب
واکشی اطلاعات به صورت chunk chunk (تکه تکه) و نمایش در ListView
یکی از مسائلی که در هنگام کار با کنترلهای داده‌ای نظیر ListView , GridView و .. با آن روبرو هستیم مسئله صفحه بندی می‌باشد و در بسیاری از موارد، کل اطلاعات در هر درخواست، بارگذاری میشود. در حالیکه روش بهینه به این صورت است که با توجه به PageSize و Index رکورد، می‌توان تعداد رکورد مورد نظر در همان صفحه را بارگذاری کرد، نه کل رکوردها را.
در این مثال که از Ef Code First و الگوی Unit Of Work استفاده کرده ام ، قصد نمایش اطلاعات در یک ListView و صفحه بندی آن را بصورت chunk chunk دارم.
برای آشنایی بیشتر با الگوی Unit Of Work  می‌توانید به مقاله UOW در همین سایت مراجعه کنید.
   
ابتدا یک کنترل ListView روی صفحه ایجاد می‌کنیم. برای آشنایی بیشتر با این کنترل و بررسی قابلیتهای آن میتوان از این مقاله معرفی کنترل‌های ListView و DataPager استفاده کنید.

سپس با توجه به الگوی Unit Of Work از یک مدل ساده استفاده می‌کنیم. همچنین برای بارگذاری اطلاعات به صورت صفحه به صفحه، نیاز به داشتن Index رکورد و PageSize، جهت محاسبه تعداد رکورد مورد نیاز داریم.

public class User
    {       
        public Int64 UserId { get; set; }       
        public String UserName { get; set; }
     }        
 public interface IUserService
    {        
        int GetCustomerCount();
        List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize);
    }
public class ImplUserService : IUserService
    {
        IUnitOfWork _uow;
        IDbSet<User> _user;

        public ImplUserService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _user = uow.Set<User>();
        }

        public int GetCustomerCount()
        {
            int totalCount = _user.ToList().Count;             
            return totalCount;
        }

        public List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize)
        {
            return _user.OrderBy(i => i.UserId).Skip(StartIndex).Take(PageSize).ToList();
        }
  }
در کدهای بالا متد GetCustomerCount تعداد کل رکوردهایی که باید واکشی شوند را مشخص می‌کند. همچنین می‌توان این تعداد را در cache یا viewState ذخیره کرد تا در دفعات بعدی در صورت خالی نبودن مقدار Cacheبا viewState ، نیاز به محاسبه مجدد count نداشته باشیم.

متد GetCustomer که کار اصلی را انجام میدهد از دو پارامتر استفاده می‌کند: StartIndex نقطه شروع و PageSize تعداد رکورد مورد نظر. در اینجا از دستورات Linq استفاده شده و دستور Skip مشخص میکند از کدام شماره رکورد به بعد شروع به واکشی نماید و دستور Take مشخص می‌کند که چه تعداد رکورد را واکشی نماید.

حالا به سراغ کدهای HTML می‌رویم. در آنجا علاوه بر ListView نیاز به DataPager جهت صفحه بندی و Object DataSource جهت کنترل بارگذاری اطلاعات به صورت chunk chunk داریم.
<asp:ListView ID="ListView1" runat="server" DataSourceID="ObjectDataSource1">
            <ItemTemplate>
                <tr style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserIdLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserId") %>' />
                    </td>
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserNameLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserName") %>' />
                    </td>
                </tr>
            </ItemTemplate>
            
            
            <LayoutTemplate>
                <table runat="server">
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server">
                            <table id="itemPlaceholderContainer" runat="server" border="1" style="background-color: #FFFFFF;
                                border-collapse: collapse; border-color: #999999; border-style: none; border-width: 1px;">
                                <tr runat="server" style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                                    <th runat="server">
                                        UserId
                                    </th>
                                    <th runat="server">
                                        UserName
                                    </th>
                                </tr>
                                <tr id="itemPlaceholder" runat="server">
                                </tr>
                            </table>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server" style="text-align: center; background-color: #CCCCCC;
                            color: #000000;">
                            <asp:DataPager ID="DataPager1" runat="server" PageSize="2">
                                <Fields>
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowFirstPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                    <asp:NumericPagerField />
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowLastPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                </Fields>
                            </asp:DataPager>
                        </td>
                    </tr>
                </table>
            </LayoutTemplate>                        
        </asp:ListView>
همانظور که مشاهده میکنید در DataPager ، مقدار PageSize مشخص شده است.اما Object DataSource
<asp:ObjectDataSource ID="ObjectDataSource1" runat="server" EnablePaging="True" SelectCountMethod="GetCustomerCount"
            SelectMethod="GetCustomers" TypeName="UserService.ImplUserService" EnableViewState="False"
            MaximumRowsParameterName="PageSize" StartRowIndexParameterName="StartIndex">
که فکر می‌کنم با توجه به متدهای تعریف شده در بالا ، تعریف Object DataSource کاملاٌ گویا میباشد.

نکته مهم:
اگر الان برنامه را اجرا کنید با خطای No parameterless constructor defined for this object ر وبرو خواهید شد که جهت حل این مشکل از کد زیر استفاده میکنیم.
protected void ObjectDataSource1_ObjectCreating(object sender, ObjectDataSourceEventArgs e)
        {            
            e.ObjectInstance = ObjectFactory.GetInstance<IUserService>();            
        }
در واقع نیاز است تا یک وهله از کلاس مورد نظر را به Object DataSource معرفی کنیم.
حال با اجرای برنامه و Trace آن متوجه خواهید شد که با کلیک بر روی شماره صفحه، تنها به تعداد رکوردهای همان صفحه، واکشی خواهیم داشت.

با تشکر از راهنمایی‌های آقای نصیری، امیدوارم این مقاله برای دوستان مفید باشه. منتظر نظرات دوستان هستم و اینکه چه جوری بتونیم اینکار رو با jquery ajax و به صورت سبکتر انجام بدیم.

نظرات مطالب
نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery
حداقل دو علت می‌تونه داشته باشه:
الف) تصاویر رو نمی‌تونه پیدا کنه، یا صفحه کش شده بیش از حد. قسمت «اجرای کدهای jQuery Ajax فوق، چه تغییری را در صفحه سبب می‌شوند؟» را بررسی کنید که چه آدرسی توسط کدهای جی‌کوئری در حال پردازش است.
همچنین کش شدن نتایج قبلی رو هم می‌شود غیرفعال کرد:
$.ajax({
  cache: false /* گاهی از اوقات خصوصا برای آی ایی نیاز است */
});
ب) چند وقت قبل در یکی از بحث‌های سایت دیدم که مورد زیر رعایت نشده بود و کدهای جی‌کوئری کار نمی‌کردند:
<script type="text/javascript">
        $(function () {
            // کدهای جی‌کوئری در اینجا 
        });
</script>
اجرای کدهای جی‌کوئری نیازی به DOM حاضر و آماده دارند که توسط متد document ready آن مانند کدهای فوق باید تدارک دیده شود. نیازی به این کد نخواهد بود اگر اسکریپت‌ها در آخر صفحه و پیش از بسته شدن تگ body اضافه بشن.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #24
سری «پایه» همین مباحث است. شما با این اطلاعات راحت می‌تونید یک پروژه رو جمع کنید.
ASP.NET MVC 4 نسبت به نگارش 3 آن، آنچنان تغییرات اساسی را به همراه ندارد. یک سری افزونه جدید دارد جهت فشرده سازی اسکریپت‌ها و cssها،‌ اندکی بهبود Razor و یک سری مسایل امنیتی که من لابلای همین سری به آن‌ها اشاره داشتم و ... از این نوع مباحث + مبحث Web API رو اضافه کردن که به نوعی ترکیب WCF با ASP.NET MVC است به نحوی شکیل!
البته مجوز نگارش 4 بتای آن که در دسترس هست، Go live است یعنی می‌تونید همین الان در محیط کار ازش استفاده کنید. هر زمان که نگارش نهایی آن آمد من یک سری ارتقاء به MVC4 رو اضافه خواهم کرد.
مابقی مسایل هم بیشتر تکنیک است تا مباحث پایه. مثلا تکنیک‌های استفاده از jQuery UI در ASP.NET MVC یا استفاده از Kendo UI در ASP.NET MVC و موارد مشابه.
نظرات مطالب
میان‌افزار جدید Authorization در ASP.NET Core 3.0
خطای 500، یعنی internal server error، یعنی بروز استثنایی در کدهای شما (و این مورد نیاز به بررسی دقیقی دارد). در مطلب «بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS» دو روش لاگ کردن آن‌ها ذکر شده‌اند. همچنین روش‌های دیگری هم برای لاگ کردن خطاها توسط «فریم ورک Logging» وجود دارد. به علاوه گاهی از اوقات بررسی محتوای response بازگشتی از سرور هم مفید است؛ یک نمونه. نکته‌ی «شبیه سازی customErrors در نگارش‌های دیگر ASP.NET» هم مفید است.
- در کل زمانیکه خطای 500 internal server error را دریافت می‌کنید، اگر برنامه را در حالت dotnet run اجرا کرده باشید، تمام خطاهای مرتبط، در پنجره‌ی کنسولی که باز است، لاگ می‌شوند. اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، همین خروجی، در پنجره‌ی دیباگ آن هم درج می‌شود. مرور این خطاهای سمت سرور، برای رفع مشکل الزامی است. همچنین احتمال دارد خروجی خطاهای سمت سرور، در قسمت مشاهده‌ی محتوای response، در برگه‌ی ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر هم ظاهر شود. آن‌را هم بررسی کنید. 
مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت اول
State machine چیست؟

State machine مدلی است بیانگر نحوه واکنش سیستم به وقایع مختلف. یک ماشین حالت وضعیت جاری قسمتی از سیستم را نگهداری کرده و به ورودی‌های مختلف پاسخ می‌دهد. این ورودی‌ها در نهایت وضعیت سیستم را تغییر خواهند داد.
نحوه پاسخگویی یک ماشین حالت (State machine) را به رویدادی خاص، انتقال (Transition) می‌نامند. در یک انتقال مشخص می‌شود که ماشین حالت بر اساس وضعیت جاری خود، با دریافت یک رویداد، چه عکس العملی را باید بروز دهد. عموما (و نه همیشه) در حین پاسخگویی ماشین حالت به رویدادهای رسیده، وضعیت آن نیز تغییر خواهد کرد. در اینجا گاهی از اوقات پیش از انجام عملیاتی، نیاز است شرطی بررسی شده و سپس انتقالی رخ دهد. به این شرط، guard گفته می‌شود.
بنابراین به صورت خلاصه، یک ماشین حالت، مدلی است از رفتاری خاص، تشکیل شده از حالات، رویدادها، انتقالات، اعمال (actions) و شرط‌ها (Guards). در اینجا:
- یک حالت (State)، شرطی منحصربفرد در طول عمر ماشین حالت است. در هر زمان مشخصی، ماشین حالت در یکی از حالات از پیش تعریف شده خود قرار خواهد داشت.
- یک رویداد (Event)، اتفاقی است که به ماشین حالت اعمال می‌شود؛ یا همان ورودی‌های سیستم.
- یک انتقال (Transition)، بیانگر نحوه رفتار ماشین حالت جهت پاسخگویی به رویداد وارده بر اساس وضعیت جاری خود می‌باشد. در طی یک انتقال، سیستم از یک حالت به حالتی دیگر منتقل خواهد شد.
- برای انجام یک انتقال، نیاز است یک شرط (Guard/Conditional Logic) بررسی شده و در صورت true بودن آن، انتقال صورت گیرد.
- یک عمل (Action)، بیانگر نحوه پاسخگویی ماشین حالت در طول دوره انتقال است.


چگونه می‌توان الگوی ماشین حالت را تشخیص داد؟

اکثر برنامه‌های وب، متشکل از پیاده سازی چندین ماشین حالت می‌باشند؛ مانند ثبت نام در سایت، درخواست یک کتاب از کتابخانه، ارسال درخواست‌ها و پاسخگویی به آن‌ها و یا حتی ارسال یک مطلب در سایت، تائید و انتشار آن.
البته عموما در حین طراحی برنامه‌ها، کمتر به این نوع مسایل به شکل یک ماشین حالت نگاه می‌شود. به همین جهت بهتر است معیارهایی را برای شناخت زود هنگام آن‌ها مدنظر داشته باشیم:
- آیا در جدول بانک اطلاعاتی خود فیلدهایی مانند State (حالت) یا Status (وضعیت)دارید؟ اگر بله، به این معنا است که در حال کار با یک ماشین حالت هستید.
- عموما فیلدهای Bit و Boolean، بیانگر حضور ماشین‌های حالت هستند. مانند IsPublished ، IsPaid و یا حتی داشتن یک فیلد timeStamp که می‌تواند NULL بپذیرد نیز بیانگر استفاده از ماشین حالت است؛ مانند فیلدهای published_at، paid_at و یا confirmed_at.
- داشتن رکوردهایی که تنها در طول یک بازه زمانی خاص، معتبر هستند. برای مثال آبونه شدن در یک سایت در طول یک بازه زمانی مشخص.
- اعمال چند مرحله‌ای؛ مانند ثبت نام در سایت و دریافت ایمیل فعال سازی. سپس فعال سازی اکانت از طریق ایمیل.


مثالی ساده از یک ماشین حالت

یک کلید برق را در نظر بگیرید. این کلید دارای دو حالت (states) روشن و خاموش است. زمانی که خاموش است، با دریافت رخدادی (event)، به وضعیت (state/status) روشن، منتقل خواهد شد (Transition) و برعکس.


در اینجا حالات با مستطیل‌های گوشه گرد نمایش داده شده‌اند. انتقالات توسط فلش‌هایی انحناء دار که حالات را به یکدیگر متصل می‌کنند، مشخص گردیده‌اند. برچسب‌های هر فلش، مشخص کننده نام رویدادی است که سبب انتقال و تغییر حالت می‌گردد. با شروع یک ماشین حالت، این ماشین در یکی از وضعیت‌های از پیش تعیین شده‌اش قرار خواهد گرفت (initial state)؛ که در اینجا حالت خاموش است.
این نوع نمودارها می‌توانند شامل جزئیات بیشتری نیز باشند؛ مانند برچسب‌هایی که نمایانگر اعمال قابل انجام در طی یک انتقال هستند.


رسم ماشین‌های حالت در برنامه‌های وب، به کمک کتابخانه jsPlumb

کتابخانه‌های زیادی برای رسم فلوچارت، گردش‌های کاری، ماشین‌های حالت و امثال آن جهت برنامه‌های وب وجود دارند و یکی از معروف‌ترین‌های آن‌ها کتابخانه jsPlumb است. این کتابخانه به صورت یک افزونه jQuery طراحی شده است؛ اما به عنوان افزونه‌ای برای کتابخانه‌های MooTools و یا YUI3/Yahoo User Interface 3 نیز قابل استفاده می‌باشد. کتابخانه jsPlumb در مرورگرهای جدید از امکانات ترسیم SVG و یا HTML5 Canvas استفاده می‌کند. برای سازگاری با مرورگرهای قدیمی‌تر مانند IE8 به صورت خودکار به VML سوئیچ خواهد کرد. همچنین این کتابخانه امکانات ترسیم تعاملی قطعات به هم متصل شونده را نیز دارا است (شبیه به طراح یک گردش کاری). البته برای اضافه شدن امکاناتی مانند کشیدن و رها کردن در آن نیاز به jQuery-UI نیز خواهد داشت.
برای نمونه اگر بخواهیم مثال فوق را توسط jsPlumb ترسیم کنیم، روش کار به صورت زیر خواهد بود:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <title>State Machine Demonstration</title>
    <style type="text/css">
        #opened
        {
            left: 10em;
            top: 5em;
        }
        
        #off
        {
            left: 12em;
            top: 15em;
        }
        
        #on
        {
            left: 28em;
            top: 15em;
        }
        
        .w
        {
            width: 5em;
            padding: 1em;
            position: absolute;
            border: 1px solid black;
            z-index: 4;
            border-radius: 1em;
            border: 1px solid #346789;
            box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -o-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -webkit-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-border-radius: 0.5em;
            border-radius: 0.5em;
            opacity: 0.8;
            filter: alpha(opacity=80);
            cursor: move;
        }
        
        .ep
        {
            float: right;
            width: 1em;
            height: 1em;
            background-color: #994466;
            cursor: pointer;
        }
        
        .labelClass
        {
            font-size: 20pt;
        }
    </style>
    <script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery-ui.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery.jsPlumb-all-min.js"></script>
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {

            jsPlumb.importDefaults({
                Endpoint: ["Dot", { radius: 5}],
                HoverPaintStyle: { strokeStyle: "blue", lineWidth: 2 },
                ConnectionOverlays: [
["Arrow", { location: 1, id: "arrow", length: 14, foldback: 0.8}]
]
            });

            jsPlumb.makeTarget($(".w"), {
                dropOptions: { hoverClass: "dragHover" },
                anchor: "Continuous"
            });

            $(".ep").each(function (i, e) {
                var p = $(e).parent();
                jsPlumb.makeSource($(e), {
                    parent: p,
                    anchor: "Continuous",
                    connector: ["StateMachine", { curviness: 20}],
                    connectorStyle: { strokeStyle: '#42a62c', lineWidth: 2 },
                    maxConnections: 2,
                    onMaxConnections: function (info, e) {
                        alert("Maximum connections (" + info.maxConnections + ") reached");
                    }
                });
            });

            jsPlumb.bind("connection", function (info) {
            });

            jsPlumb.draggable($(".w"));

            jsPlumb.connect({ source: "opened", target: "off" });
            jsPlumb.connect({ source: "off", target: "on", label: "Turn On" });
            jsPlumb.connect({ source: "on", target: "off", label: "Turn Off" });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div class="w" id="opened">
        Begin
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="off">
        Off
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="on">
        On
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
</body>
</html>
مستندات کامل jsPlumb را در سایت آن می‌توان ملاحظه نمود.
در مثال فوق، ابتدا css و فایل‌های js مورد نیاز ذکر شده‌اند. توسط css، مکان قرارگیری اولیه المان‌های متناظر با حالات، مشخص می‌شوند.
سپس زمانیکه اشیاء صفحه در دسترس هستند، تنظیمات jsPlumb انجام خواهد شد. برای مثال در اینجا نوع نمایشی Endpoint‌ها به نقطه تنظیم شده است. موارد دیگری مانند مستطیل نیز قابل تنظیم است. سپس نیاز است منبع و مقصدها به کتابخانه jsPlumb معرفی شوند. به کمک متد jsPlumb.makeTarget، تمام المان‌های دارای کلاس w به عنوان منبع و با شمارش divهایی با class=ep، مقصدهای قابل اتصال تعیین شده‌اند (jsPlumb.makeSource). متد jsPlumb.bind یک callback function است و هربار که اتصالی برقرار می‌شود، فراخوانی خواهد شد. متد jsPlumb.draggable تمام عناصر دارای کلاس w را قابل کشیدن و رها کردن می‌کند و در آخر توسط متدهای jsPlumb.connect، مقصد و منبع‌های مشخصی را هم متصل خواهیم کرد. نمونه نهایی تهیه شده برای بررسی بیشتر.


برای مطالعه بیشتر
Finite-state machine
UML state machine
UML 2 State Machine Diagrams
مثال‌هایی در این مورد