مطالب
معماری میکروسرویس‌ها
برنامه‌های بزرگ سمت سرور که با تعداد بسیار زیادی کاربر و داده سر و کار دارند، نباید فقط درگیر پاسخگویی سریع و فراهم کردن وب سرویس‌ها برای پلت‌فرم‌های مختلف باشند. این برنامه‌ها باید بتوانند به سادگی رشد کرده، ارتقاء پیدا کنند و به روز شوند. برای ساخت و توسعه این نوع برنامه‌ها، دو مدل معماری وجود دارد: یکی  معماری Monolithic و دیگری معماری Microservices. برای شناخت معماری Microservices، ابتدا بایستی با معماری Monolithic آشنا شد.


 معماری Monolithic چیست؟ 

در معماری Monolithic بخش‌های مختلف برنامه سمت سرور از جمله پردازش پرداخت آنلاین، مدیریت حساب‌ها، اعلان‌ها و سایر بخش‌ها همگی در یک واحد منفرد جمع شده‌اند. به عبارتی اگر برنامه تحت وب که در سرور قرار دارد به صورت یک جا با تمام متعلقات خود برای پاسخ به درخواست‌های سمت کلاینت، کار با پایگاه داده و انجام سایر الگوریتم‌ها اجرا شود، این برنامه از معماری Monolithic استفاده میکند.


مشکلات معماری Monolithic

  •  در معماری Monolithic زمانیکه ترافیک برنامه در سمت سرور افزایش پیدا میکند، باید برای پاسخگویی، اندازه را افزایش داد. یعنی باید برنامه تحت وب خود را بر روی سرورهای مختلف مجددا اجرا نمود. بخشی به نام Load Balancer، وظیفه توزیع درخواست‌ها را به سرورهای مختلف که بر روی هر یک، یک نسخه از برنامه در حال اجرا است، به عهده دارد. بر اساس توضیحی که از این معماری ارایه شد، در هر یک از این اجرا‌ها، کل برنامه با تمام متعلقاتی که دارد، فارغ از اینکه به همه آنها نیاز است یا نه، از منابع سرور استفاده میکند.

  • در معماری Monolithic برنامه‌ها بر اساس یک زبان برنامه‌نویسی مشخص، برای یک فریم ورک مشخص نوشته می‌شوند. این برنامه‌ها اصطلاحا چند سکویی نیستند و کامپوننت‌های نوشته شده برای آنها فقط در فریم ورک جاری قابل استفاده مجدد هستند.
  • ممکن است برای هر تغییر ریز و درشت در برنامه‌های این معماری، نیاز به Build و Deploy مجدد کل برنامه باشد که احتمال از دسترس خارج شدن برنامه هم وجود دارد.
  • اگر بخشی از برنامه از کار بیافتد، ممکن است باعث از کار افتادن کل برنامه یا بخشهایی از آن شود. 


معماری Microservices

معماری Microservices راه نجات از مشکلات معماری Monolithic است. در معماری Microservices، برنامه سمت سرور به سرویس‌های مختلفی تقسیم میشود. هر سرویس یک فرآیند پردازشی مستقل است که به عنوان یکی از قابلیت‌های خاص برنامه سمت سرور به حساب می‌آید. به عنوان مثال یک سرویس وظیفه پرداخت‌ها را به عهده دارد و دیگری بطور مستقل برای مدیریت حساب‌ها استفاده می‌شود. برنامه‌های نوشته شده با این معماری اجباری برای اجرا شدن در سرورهای جداگانه را ندارند، مگر اینکه یک سرویس، شرایط خاصی از جمله مصرف بالای RAM یا نیاز به پردازش ویژه و زیاد در CPU را داشته باشد. در اینصورت بهتر است که سرویس از یک سرور مجزا اجرا شود. لازم است که سرویس‌ها در بستر شبکه با یکدیگر در ارتباط باشند. 

 در دیاگرام بالا میشود اینطور تصور کرد که Service1، یک وب سرور است که با مرورگر برای دریافت درخواست‌ها در ارتباط است و باقی سرویس‌ها حکم API  برای عملیات‌های مختلف را دارند. 


 ارزش معماری Microservices

  • از آنجایی که سرویس‌ها از طریق زبان مشترک شبکه با یکدیگر در ارتباط هستند، میشود آنها را با زبانهای برنامه‌نویسی مختلف و بر روی فریم‌فرک‌های متفاوت نوشت. 
  • بدیهی است که با این معماری، هر سرویس را میشود به صورت جداگانه ایجاد کرد و تغییر داد که باعث سرعت در به روزرسانی و فرآیند گسترش برنامه میشود.
  • مانیتور کردن سرویس‌ها ساده‌تر خواهد بود. از آنجایی که هر سرویس به صورت یک پردازش جداگانه اجرا خواهد شد، تعیین اینکه هر سرویس از چه منابعی و به چه اندازه‌ای استفاده میکند، آسان‌تر خواهد بود.
  • از آنجایی که این سرویس‌ها از طریق شبکه در تبادل هستند، میشود از آنها در سایر برنامه‌ها مجدداً استفاده کرد. 


افزایش یک سرویس خاص

 یکی از با ارزش‌ترین قابلیت‌های معماری Microservices، افزایش یک سرویس، که به عنوان مثال فقط یک وهله از آن در حال اجراست، به دو یا سه وهله جداگانه است؛ بدون آنکه نیاز باشد سرویس‌های در ارتباط با آنها نیز وهله سازیهای اضافه‌ای داشته باشند. این حالت در دیاگرام زیر قابل مشاهده است. 

 در دیاگرام بالا از سرویس یک، دو وهله، در دو سرور جداگانه ایجاد شده است که Load Balancer ترافیک ورودی را بین آنها تقسیم میکند. باقی سرویس‌ها به همان تعداد که بودند باقی می‌مانند.


مشکلات معماری Microservices

  • از آنجایی که برنامه‌های سمت سرور نوشته شده با این معماری به سرویس‌های مختلفی تقسیم میشوند، گسترش و تنظیمات آنها می‌تواند کاری وقت گیر و طاقت فرسایی باشد.
  • از آنجایی که ارتباط بین سرویس‌ها در بستر شبکه انجام می‌شود، انتظار کندی عملکرد سرویس‌ها دور از ذهن نیست.
  • به دلیل ارتباطات شبکه‌ای، احتمال آسیب پذیری‌های امنیتی در این نوع برنامه‌ها بیشتر است.
  • نوشتن سرویس‌هایی که در بستر شبکه با سایر سرویس‌ها در ارتباط هستند سختی و مشکلات خود را دارد. برنامه‌نویس در این شرایط، درگیر برقراری ارتباط، رمزگذاری داده‌ها در صورت نیاز و تبدیل آنها می‌شود.
  • به دلیل مجزا بودن بخش‌های مختلف برنامه، مانیتور کردن و ردیابی عملکرد سرویس‌ها، یکی از کارهای اصلی توسعه دهنده یا استفاده کننده از برنامه است. 
  • در مجموع سرعت برنامه‌های نوشته شده با معماری Microservices کندتر از برنامه‌های نوشته شده با معماری Monolithic است. دلیل آن محیط اجرایی برنامه‌ها است. برنامه‌هایی با معماری Monolithic بر روی حافظه سرور پردازش می‌شوند.


چه زمانی از معماری Microservices استفاده کنیم؟

در واقع قاعده مشخصی برای انتخاب بین این دو معماری وجود ندارد. شاید بهترین دلیل برای استفاده از این معماری زمانی است که تیم توسعه دهنده به این نتیجه برسد که خصوصیات معماری Monolithic برای آنها مشکل به حساب می‌آید.
اگر تیم توسعه دهنده تصمیم بگیرد که از معماری Monolithic به نوع Microservices تغییر مسیر دهد، نیازی به نوشتن کل برنامه از ابتدا نیست. در این شرایط می‌توان فقط کامپوننت‌هایی را که دردسر ساز شده‌اند، به نوع سرویسی آن تبدیل کرد. به این نوع برنامه‌های سمت سروری که بخش اصلی برنامه به صورت Monolithic ولی برخی از عملکردهای خاص آن به صورت سرویسی نوشته شده باشد، اصطلاحا معماری Microservices با هسته Monolithic گفته می‌شود.

 

 مدیریت داده‌ها: 

در معماری Microservices، هر سرویس می‌تواند پایگاه داده خود را برای ذخیره داده‌ها داشته باشد و یا اینکه از یک پایگاه داده مرکزی بهره ببرد. استفاده از پایگاه داده‌ی مجزای برای هر سرویس، مشکلات خود را دارد. باید بین سرویس‌های مختلف، همگام سازی صورت بگیرد که در این صورت، اگر یکی از سرویس‌ها از کار بیافتد، سرویس‌های وابسته به آن که داده‌ها بین آنها در تبادل هستند، دچار مشکل می‌شود و مسئله می‌تواند به سایر سرویس‌ها که به صورت زنجیر وار به داده‌های در حال تبادل یکدیگر وابسته هستند، سرایت کند. همچنین در این روش داده‌های تکراری وجود خواهند داشت و در نهایت کدنویسی برای این سیستم مشکل خواهد بود. 
در نتیجه بهتر این است که سرویس‌ها با یک پایگاه داده مرکزی سر و کار داشته باشند و اگر سرویس خاصی نیاز داشته باشد که داده‌های بخصوص خود را تولید کند و نمی‌خواهد آن را با سایر سرویس‌ها به اشتراک بگذارد، می‌تواند پایگاه داده مخصوص به خود را داشته باشد. نکته مهم دیگر این است که سرویس‌ها نباید به صورت مستقیم با پایگاه داده مرکزی در ارتباط باشند؛ بلکه به سرویسی مجزا، به نام "سرویس پایگاه داده" که وظیفه فراهم کردن API‌های مخصوص کار با پایگاه داده مرکزی را به عهده دارد، نیاز است.


پیاده‌سازی معماری Microservices‌ها توسط فریم‌فرک Seneca

Seneca یک فریم ورک Node.js است که برای ساخت برنامه‌های سمت سروری با معماری Microservices و هسته Monolithic استفاده می‌شود. در مطلب بعدی به این فریم‌ورک نگاهی گذرا خواهیم داشت.
مطالب
استفاده از فیلدهای XML در NHibernate

در مورد طراحی یک برنامه "فرم ساز" در مطلب قبلی بحث شد ... حدودا سه سال قبل اینکار را برای شرکتی انجام دادم. یک برنامه درخواست خدمات نوشته شده با ASP.NET که مدیران برنامه می‌توانستند برای آن فرم طراحی کنند؛ فرم درخواست پرینت، درخواست نصب نرم افزار، درخواست وام، درخواست پیک، درخواست آژانس و ... فرم‌هایی که تمامی نداشتند! آن زمان برای حل این مساله از فیلدهای XML استفاده کردم.
فیلدهای XML قابلیت نه چندان جدیدی هستند که از SQL Server 2005 به بعد اضافه شده‌اند. مهم‌ترین مزیت آن‌ها‌ هم امکان ذخیره سازی اطلاعات هر نوع شیء‌ایی به عنوان یک فیلد XML است. یعنی همان زیرساختی که برای ایجاد یک برنامه فرم ساز نیاز است. ذخیره سازی آن هم آداب خاصی را طلب نمی‌کند. به ازای هر فیلد مورد نظر کاربر، یک نود جدید به صورت رشته معمولی باید اضافه شود و نهایتا رشته تولیدی باید ذخیره گردد. از دید ما یک رشته‌ است، از دید SQL Server یک نوع XML واقعی؛ به همراه این مزیت مهم که به سادگی می‌توان با T-SQL/XQuery/XPath از جزئیات اطلاعات این نوع فیلدها کوئری گرفت و سرعت کار هم واقعا بالا است؛ به علاوه بر خلاف مطلب قبلی در مورد dynamic components ، اینبار نیازی نیست تا به ازای هر یک فیلد درخواستی کاربر، واقعا یک فیلد جدید را به جدول خاصی اضافه کرد. داخل این فیلد XML هر نوع ساختار دلخواهی را می‌توان ذخیره کرد. به عبارتی به کمک فیلدهایی از نوع XML می‌توان داخل یک سیستم بانک اطلاعاتی رابطه‌ای، schema-less کار کرد (un-typed XML) و همچنین از این اطلاعات ویژه، کوئری‌های پیچیده هم گرفت.
تا جایی که اطلاع دارم، چند شرکت دیگر هم در ایران دقیقا از همین ایده فیلدهای XML برای ساخت برنامه فرم ساز استفاده کرده‌اند ...؛ البته مطلب جدیدی هم نیست؛ برنامه‌های فرم ساز اوراکل و IBM هم سال‌ها است که از XML برای همین منظور استفاده می‌کنند. مایکروسافت هم به همین دلیل (شاید بتوان گفت مهم‌ترین دلیل وجودی فیلدهای XML در SQL Server)، پشتیبانی توکاری از XML به عمل آورده‌ است.
یا روش دیگری را که برای طراحی سیستم‌های فرم ساز پیشنهاد می‌کنند استفاده از بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر key-value‌ مانند Redis یا RavenDb است؛ یا استفاده از بانک‌های اطلاعاتی schema-less واقعی مانند CouchDb.


خوب ... اکنون سؤال این است که NHibernate برای کار با فیلدهای XML چه تمهیداتی را درنظر گرفته است؟
برای این منظور خاصیتی را که قرار است به یک فیلد از نوع XML نگاشت شود، با نوع XDocument مشخص خواهیم ساخت:
using System.Xml.Linq;

namespace TestModel
{
public class DynamicTable
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual XDocument Document { get; set; }
}
}

سپس باید جهت معرفی این نوع ویژه، به صورت صریح از XDocType استفاده کرد؛ یعنی نکته‌ی اصلی، استفاده از CustomType مرتبط است:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;
using NHibernate.Type;

namespace TestModel
{
public class DynamicTableMapping : IAutoMappingOverride<DynamicTable>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicTable> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.Map(x => x.Document).CustomType<XDocType>();
}
}
}

البته لازم به ذکر است که دو نوع NHibernate.Type.XDocType و NHibernate.Type.XmlDocType برای کار با فیلد‌های XML در NHibernate وجود دارند. XDocType برای کار با نوع System.Xml.Linq.XDocument طراحی شده است و XmlDocType مخصوص نگاشت نوع System.Xml.XmlDocument است.

اکنون اگر به کمک کلاس SchemaExport ، اسکریپت تولید جدول متناظر با اطلاعات فوق را ایجاد کنیم به حاصل زیر خواهیم رسید:
   if exists (select * from dbo.sysobjects
where id = object_id(N'[DynamicTable]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1)
drop table [DynamicTable]

create table [DynamicTable] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Document XML null,
primary key (Id)
)

یک سری اعمال متداول ذخیره سازی اطلاعات و تهیه کوئری نیز در ادامه ذکر شده‌اند:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicTable
{
Document = System.Xml.Linq.XDocument.Parse(
@"<Doc><Node1>Text1</Node1><Node2>Text2</Node2></Doc>"
)
};
savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

//simple query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicTable>(savedId);
if (entity != null)
{
Console.WriteLine(entity.Document.Root.ToString());
}

tx.Commit();
}
}

//advanced query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var list = session.CreateSQLQuery("select [Document].value('(//Doc/Node1)[1]','nvarchar(255)') from [DynamicTable] where id=:p0")
.SetParameter("p0", savedId)
.List();

if (list != null)
{
Console.WriteLine(list[0]);
}

tx.Commit();
}
}

و در پایان بدیهی است که جهت کار با امکانات پیشرفته‌تر موجود در SQL Server در مورد فیلد‌های XML ( برای نمونه: + و +) باید مثلا رویه ذخیره شده تهیه کرد (یا مستقیما از متد CreateSQLQuery همانند مثال فوق کمک گرفت) و آن‌را در NHibernate مورد استفاده قرار داد. البته به این صورت کار شما محدود به SQL Server خواهد شد و باید در نظر داشت که در کل تعداد کمی بانک اطلاعاتی وجود دارند که نوع‌های XML را به صورت توکار پشتیبانی می‌کنند.

مطالب
(Domain Driven Design) به زبان ساده
DDD چیست؟ روشی است ساده، زیبا، در وهله اول برای تفکر، و در وهله دوم برای توسعه نرم افزار، که می‌توان بر مبنای آن نیازمندیهای پویا و پیچیده‌ی حوزه دامین را تحلیل، مدل و نهایتا پیاده سازی کرد.
در این روش توسعه نرم افزار تاکید ویژه ای بر الزامات زیر وجود دارد:
  • تمرکز اصلی پروژه، باید صرف فائق آمدن بر مشکلات و پیچیدگیهای موجود در دامین شود.
  • پیچیدگیهای موجود در دامین پس از شناسایی به یک مدل تبدیل شوند.
  • برقراری یک رابطه‌ی خلاق بین متخصصان دامین و افراد تیم توسعه برای بهبود مستمر مدل ارائه شده که نهایتا راه حل مشکلات دامین است بسیار مهم می‌باشد.
مبدع این روش کیست؟
بخوانید:
Eric Evans is a specialist in domain modeling and design in large business systems. Since the early 1990s, he has worked on many projects developing large business systems with objects and has been deeply involved in applying Agile processes on real projects. Eric is the author of "Domain-Driven Design" (Addison-Wesley, 2003) and he leads the consulting group Domain Language, Inc. 
ویدیویی سخنرانی اریک اوانس با عنوان: DDD: putting the model to work
شرایط موفقیت اجرای یک پروژه مبتنی بر DDD چیست؟
  • دامین ساده و سر راست نباشد.
  • افراد تیم توسعه با طراحی / برنامه نویسی شی گرا آشنا باشند.
  • دسترسی به افراد متخصص در مسائل مرتبط با دامین آسان باشد.
  • فرآیند تولید نرم افزار، یک فرآیند چابک باشد.
در این باره چه چیزی بخوانم؟
برای شروع توصیه می‌کنم بخوانید: Domain-Driven Design: Tackling Complexity in the Heart of Software 
نویسنده: Eric Evans


در ادامه می‌پردازم به اینکه ابزار DDD برای شکستن پیچیدگیهای دامین و تبدیل آنها به مدل کدامند؟
پاسخ خلاصه در زیر آمده است. دعوت می‌کنم تا شرح هر یک از این موارد را در پستهای بعدی پیگیر باشید.
  • Entity
  • Value Object
  • Aggregate
  • Service
  • Repository
  • Factory

 قبلا توضیح داده بودم که طراحی متاثر از حوزه‌ی کاری (Domain Driven Design) منجر به کاهش، درک و نهایتا قابل مدیریت کردن پیچیدگیهای موجود در حوزه عملیاتی نرم افزار (Domain) می‌شود. توجه کنیم که تحلیل و مدلسازی، فعالیتهای رایج در حوزه هایی مانند حمل و نقل، اکتشافات، هوا فضا، شبکه‌های اجتماعی و ... می‌تواند بسیار دشوار باشد.

برای مثال فرض کنید که می‌خواهید به مدلسازی نرم افزاری بپردازید که هدف تولید آن پیش بینی وضع آب و هوا است. این حوزه کاری (پیش بینی وضع آب و هوا) بویژه همواره یکی از حوزه (Domain)‌های  پیچیده برای طراحان مدل محسوب می‌شود. DDD روشی است که با بکار گیری آن می‌توانید این پیچیدگیها را بسیار کاهش دهید. توسعه سیستمهای پیچیده بدون رعایت قواعدی همه فهم، نهایتا نرم افزار را به مجموعه ای از کدهای غیر خوانا و دیرفهم تبدیل می‌کند که احتمالا نسل بعدی توسعه دهندگانش را تشویق به بازنویسی آن خواهد کرد.

DDD در واقع روشی است برای دقیق‌تر فکر کردن در مورد نحوه ارتباط و تعامل اجزای مدل با یکدیگر. این سبک طراحی (DDD) به تولید مدلی از اشیاء می‌انجامد که نهایتا تصویری قابل درک (Model) از مسائل مطرح در حوزه‌ی کاری ارائه می‌دهند. این مدل ارزشمند است وقتی که:

1- نمایی آشکار و در عین حال در نهایت سادگی و وضوح از همه‌ی مفاهیمی باشد که در حوزه عملیاتی نرم افزار(Domain) وجود دارد.
2- به تناسب درک کاملتری که از حوزه کاری کسب می‌شود بتوان این مدل را بهبود و توسعه داد(Refactoring).

در DDD کوشش می‌شود که با برقراری ارتباطی منطقی بین اشیاء، و رعایت سطوحی از انتزاع یک مشکل بزرگتر را به مشکلات کوچکتر شکست و سپس به حل این مشکلات کوچکتر پرداخت.

توجه کنیم که DDD به چگونگی سازماندهی اشیاء توجه ویژه ای دارد ولی DDD چیزی درباره برنامه نویسی شی گرا نیست. DDD متدولوژیی است که با بهره گیری از مفاهیم شی گرایی و مجموعه ای از تجارب ممتاز توسعه نرم افزار (Best Practice) پیچیدگیها را و قابلیت توسعه و نگهداری نرم افزار را بهبود می‌دهد.

ایده مستتر در DDD ساده است. اگر در حوزه کاری مفهوم (Concept) ارزشمندی وجود دارد باید بتوان آن را به وضوح در مدل مشاهده کرد. برای مثال صحیح نیست که یک شرط ارزشمند حوزه کسب و کار را با مجموعه‌ی سخت فهمی از If / Else ها، در مدل نشان داد. این شرط مهم را می‌توان با Specification pattern پیاده سازی کرد تا تصویری خوانا‌تر از Domain در مدل بوجود بیاید.

مدلی که دستیبابی به آن در DDD دنبال می‌شود مدلی است سر راست و گویا با در نظر گرفتن همه جوانب و قواعد حوزه‌ی عمل نرم افزار. در این مدل مطلوب و ایده آل به مسائل ذخیره سازی (persistence) پرداخته نمی‌شود. (رعایت اصل PI). این مدل نگران چگونگی نمایش داده‌ها در واسط کاربری نیست. این مدل نگران داستانهای Ajax نیست. این مدل یک مدل Pureاست که دوست داریم حتی المقدور POCO باشد. این مدلی است برای بیان قواعد و منطق موجود در حوزه عمل نرم افزار. این قواعد همیشه تغییر می‌کنند و مدلی که از آموزه‌های DDDالهام گرفته باشد، راحت‌تر پذیرای این تغییرات خواهد بود. به همین دلیل DDD با روشهای توسعه به سبک اجایل نیز قرابت بیشتری دارد.  
مطالب
معماری وب گرا (سبکی از سرویس گرایی)
در ابتدای مقاله، پیش از آن که وارد بحث معماری وب گرا بشوم، یک سوال را مطرح میکنم که شاید برای شما هم جالب باشد. آن سوال اینست : آیا SOA پاسخی برای همه چیز در 
حوزه معماری است؟ شاید اینطور نباشد. به ترکیب زیر دقت کنید :
WOA  / SOA + WWW + REST
ترکیب فوق ما را چند قدم جلوتر برده و کاستی‌های سرویس گرایی را پر می‌کند و ما را یاری می‌کند تا اپلیکیشن‌های کامل end-to-end بسازیم.

اگر چه مفهوم WOA شاید چندان فراگیر نباشد، ولی بسیاری از آنچه تاکنون در سطح اینترنت می‌بینیم شالوده همین تفکر وب گرایی است.

معماری وب گرا یا Web-Oriented Architecture در 2006 توسط  Nick Gall از گروه Gartner ابداع شده است. 
معماری وب گرا یک سبک معماری نرم افزاری است که معماری سرویس گرا (Service-Oriented Architecture) را در راستای اپلیکیشن‌های تحت وب گسترش می‌دهد. 
معماری وب گرا در اصل توسط بسیاری از شبکه‌های اجتماعی و وب سایت‌های شخصی ساخته شده است.

تعریف رسمی Gartner از معماری وب گرا چنین است :
 “معماری وب گرا یا Web-Oriented Architecture سبکی معمارگونه از معماری سرویس گرا یا همان Service-Oriented Architecture می‌باشد که به یکپارچگی سیستم‌ها و کاربران از طریق ابررسانه‌های مرتبط با هم در سطح جهانی بر اساس معماری وب می‌پردازد.
 این نوع معماری بر تمامی اینترفیس‌ها (رابط کاربری و  رابط کاربردی برنامه نویسی) به منظور دستیابی به تاثیرات شبکه‌ی جهانی از طریق پنج عنصر رابط اساسی ذیل تاکید دارد :
  • شناسایی منابع
  • بکارگیری منابع از طریق نمایش آنها (منابع وب)
  • پیام‌های خودتوصیفی
  • ابررسانه بعنوان قلب تپنده موقعیت برنامه
  • درگیر نکردن برنامه “
Nick Gall همچنین فرمولی را برای تعریف معماری وب گرا (WOA) ارائه داده است که بدین شکل است:
WOA = SOA + WWW + REST

Dion Hinchcliffe مدعی است که معماری وب گرا چنین است: 

“مجموعه‌ای از هسته پروتکل‌های وب مانند HTTP, XML است و اینکه تنها تفاوت معماری سرویس گرای سنتی و مفاهیم معماری وب گرا اینست که WOA از REST حمایت می‌کند. REST متدی به طور فزاینده محبوب ، قدرتمند و ساده به منظور اعمال نفوذ پروتکل انتقال ابر متن HTTP بعنوان یک وب سرویس در چارچوب حقوق خودش است.“

پشته‌ی معماری وب گرا WOA شامل چنین مواردی است :
  • توزیع (HTTP , Feeds)
  • ترکیب (Hypermedia , Mashups)
  • امنیت (Open ID, SSL)
  • قابلیت انتقال داده (XML,RDF)
  • قابلیت نمایش داده (ATOM, JSON)
  • متدهای انتقال (REST, HTTP, Bit Torrent)

بطور کل باید گفت WOA هر چیزی است که در اینترنت وجود دارد و هر چیزی که بر مبنای REST می‌باشد والبته سرویس گراست. در کلامی گویا باید گفت امروزه معماری وب گرا پراستفاده‌ترین نوع معماری در جهان تا به امروز بوده است. طبق پیش بینی Gartner در 2014 سبک معماری وب گرای (مبتنی بر REST) در 80% سازمان هایی که سرویس گرایی را دنبال می‌کنند فراگیر خواهد شد. واقعا صحت یا عدم صحت تحقق این پیش بینی Gartner شاید مهم نباشد ؛ چرا که هر کسی می‌بایست WOA را بشناسد.
اما REST چیست ؟ Representational State Transfer سبکی از معماری نرم افزار برای سیستم‌های ابررسانه توزیع شده مانند شبکه جهانی وب است (منبع : ویکی پدیا). با هم اصول REST را مرور کنیم:
  • هر چیزی یک منبع است.
  • هر منبعی یک تمثیل دارد.
  • هر منبعی یک نام بخصوص دارد.
  • انتقال موقعیت نیازمند کشف و شهود (Discovery) است.
  • پروتکل شبکه پایه WOA می‌باشد

بطور خلاصه WOA را بررسی می‌کنیم :
  • اطلاعات در قالب منابع (Resources) نمایش می‌یابند.
  • منابع توسط URI‌ها شناخته می‌شوند.
  • منابع از طریق HTTP اداره می‌شوند.
  • معاهدات به صورت ضمنی در نمایش منابع می‌باشند.
  • رابط‌ها بطور کلی عام هستند.

معماری وب گرای سازمانی
معماری وب گرای سازمانی یا Enterprise Web Oriented Architecture (EWOA) یکی از زیر سبک‌های SOA می‌باشد. EWOA مجموعه ای از عناصر، اصول و فرآیندهای معماری مبتنی بر وب می‌باشد. وب سایت‌ها و برنامه‌های کاربردی جدید مانند Google AdSense, Wikipedia و دیگر سرویس‌های RESTful از WOA استفاده می‌کنند.
مثال حال حاضر WOA را می‌توان Google’s Open Social  یا MindTouch دانست. در حال حاضر Mobile API بنایی اساسی بر تمرکز در استفاده از تکنولوژی WOA را دارند. ساخت چنین سرویس هایی با استفاده از پروتکل‌های ساده شده وب نظیر Rest , JSON بیش از پیش آسان شده است. این پروتکل‌ها برای توسعه دهندگان وب بسیار راحت‌تر است چرا که CPU و پهنای باند کمتری را طلب می‌کنند. این پروتکل‌ها بیشتر بخاطر شبکه‌های اجتماعی بزرگ نظیر فیس بوک ، آمازون ، توییتر و … شناخته شده‌اند.
MindTouch هم یک شرکت اوپن سورس و یک سکوی مستندسازی استراتژیک و نوعی جدید از ECM می‌باشد. از جمله پروژه‌هایی که ارایه کرده‌است می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد :
DReAM
SGML Reader
MindTouch Core/2010
در ادامه، بکارگیری REST را در قالب شبکه جهانی وب (W3) در قالب جدول زیر با دیدگاه مقایسه‌ای با تلفیق در وب بررسی می‌کنیم:
{بنده می‌گویم} REST بدون WWW بی معناست. REST با Web است که تکمیل می‌شود و معنا پیدا می‌کند.

بررسی مزایای WOA
  • ساده سازی توسعه پذیری، مقیاس پذیری
  • کاهش زمان توسعه ویژگی‌های جدید
  • کاهش زمان مهندسی مورد نیاز برای یکپارچه سازی
  • سازنده فرصت‌هایی جدید برای mash-ups و دیگر داستان‌های غیرقابل پیش بینی کاربری
  • اما وضعیت ارتباطی کلاینت‌ها و سرورها در WOA چگونه است ؟
  • سرویس‌ها وابسته به دیگر سرویس‌ها هستند.
  • ارتباطات از طریق HTTP صورت می‌گیرد.
  • کلاینت‌ها حکم منبع و سرویس دهی به دیگر کلاینت‌ها را دارند.
  • مقیاس پذیری ، توسعه پذیری == اتصالات داخی 


بعنوان مثال می‌توان با ترکیب تصاویر و آدرس‌های مختلف دانشگاه‌های تهران، یک map Mashup درست کرد.


برای Photo Mashup ابزار Color Picker هم هست که امکان جستجوی تصاویر را بر اساس رنگ فراهم می‌کند و از سرویس اشتراک گذاری عکس Flickr استفاده می‌کند که در این آدرس قابل استفاده است.


معماری Mashup هم مثل معماری MVC (البته با تفاوت‌های فاحش) سه لایه‌ای است :


لایه نمایش / تعامل کاربر (همان رابط کاربری است)

تکنولوژی‌ها : HTML/XHTML, CSS, Javascript, Asynchronous JS and Xml (Ajax).

وب سرویس‌ها : عملکرد محصول از طریق سرویس‌های API هم قابل دسترسی است

تکنولوژی‌ها : XMLHTTPRequest, XML-RPC, JSON-RPC, SOAP, REST

داده : فراهم آوردن امکان ارسال ، مرتب سازی و دریافت داده

تکنولوژی‌ها : XML , JSON , KML

از نظر معماری  Mashup  دارای 2 سبک است : الف) مبتنی بر وب – ب) مبتنی بر سرور


 در ادامه با هم نمونه ای از استقرار معماری وب گرا WOA را در سازمان، بصورت شماتیک می‌بینیم. با هم مشاهده می‌کنیم با این پیاده سازی، موانع سر راه ما کاهش پیدا می‌کنند و سرعت یکپارچگی افزایش پیدا می‌کند. بدین صورت که می‌توان از قدرت شبکه جهانی وب در جهت انتقال محتوای مورد نیازمان به هر جا و در هر زمانی بهره جست.


شاید برای شما سوال پیش بیاید که ما در معماری وب گرا بحث می‌کردیم، اصلا چرا وارد مفهوم Mashup شدیم؟


به‌عبارت فنی‌تر چرا معماری وب گرا (WOA) برای Mashups اهمیت دارد ؟

 پاسخ یک کلمه است : REST . همانطور که بالاتر نیز اشاره کردم، Mashup از REST بهره می‌برد. به منظور افزایش اطلاعات در رابطه با REST باید گفت Roy Fielding آنرا بنیان نهاده‌است. میخواهید او را بهتر معرفی کنم؟ وی یکی از خالقان HTTP است و مگر می‌توان وب را بدون HTTP فرض کرد که مهمترین پروتکل انتقال ابر متن در جهان و پروتکل زیربنایی وب است؟! 

REST به خوبی با معماری اینترنت عجین شده است! بپرسید چرا؟ چون پروتکل اصلی اینترنت HTTP است و هر دوی این‌ها از یک ذهن نشات گرفته و او کسی نیست جز Roy Fielding. اما باید بگویم REST یک استاندارد نیست؛ با وجود سادگی بسیار زیاد، تنها یک سبک استفاده از HTTP است.


REST همچنین از متدهای اختصاصی HTTP نظیر GET, PUT , POST , DELETE در بالای یک URL استفاده می‌کند تا نشان دهد چه رویدادی رخ می‌دهد.


در پایان گفته‌ها در رابطه با REST باید بگویم ATOM همان REST است. منظورم از ATOM ویرایشگر معروف متنی نیست که برای نوشتن کدهای برنامه نویسی استفاده قرار می‌گیرد؛ آنرا غالبا به شکل Atom می‌نویسند چرا که مخفف چند کلمه نیست و یک کلمه خاص است  اما ATOM یک استاندارد وب به زبان XML است که برای خوراک وب بعنوان جایگزینی برای RSS استفاده می‌شود. ATOM را با AtomPub یا APP اشتباه نگیرید؛ چرا که APP پروتکل انتشاری است مبتنی بر پروتکل انتقال ابرمتن (HTTP) و برای به روزرسانی محتوی وب مورد استفاده قرار می‌گیرد.


در ادامه مباحث دررابطه با معماری وب گرا باید گفت WOA امروزه بعنوان مدل حاکم برنامه‌های تحت شبکه مطرح است. اما متاسفانه فروشندگان بزرگی در پشت آن حضور ندارند به همین دلیل آنچنان که باید عمومیت نیافته است. WOA همچنان می‌تواند بیشترین سود حاصل را از طریق شبکه فراهم کند. شاید بتوان گفت کوتاه‌ترین مسیر برای رسیدن به چنین نتیجه‌ای همین معماری وب گرا است. 

فرمول جالبی هم برای تعریف وب ارائه شده‌است که با هم می‌بینیم :


HTTP + URIs = Web


ظرافت فرمول بالا به اهمیت پروتکل زیربنایی وب یعنی HTTP اشاره دارد. URI هم مجموعه‌ای از رشته‌هاست که برای شناسایی یک منبع خاص تحت وب به کار می‌روند. در شکل زیر رابطه بین URI , URN , URL را بررسی می‌کنیم. URI تشکیل شده‌است از URL و URN .URL متد دسترسی به منبع را مشخص می‌کند، در حالیکه URN تنها مشخص کننده نام منبع می‌باشد و هیچگونه روشی را برای دسترسی به ما ارائه نمی‌دهد. بعنوان مثال یک شماره ISBN کتاب، یک نوع URN است. 





مطالب
JSLint.VS

JSLint.VS افزونه‌ای است رایگان برای VS.Net2005/2008 جهت بررسی ساده‌تر مشکلات دستوری در فایل‌های JavaScript یک پروژه.


اکنون بجای اینکه در مرورگر به دنبال خطاهای گزارش شده بگردیم، می‌توان پیش از بررسی نهایی آن‌ها، در VS.Net‌ مشکلات ممکن را یافته و برطرف ساخت.
JSLint.VS به منوی کلیک راست بر روی یک فایل js اضافه می‌شود و یا در حالت انتخاب قطعه‌ای کد و سپس کلیک راست و بررسی مشکلات موجود و یا در حالت یکپارچه با امکانات build پروژه قابل استفاده است (برای یکپارچه سازی با Build باید به منوی Tools قسمت JSLint.VS options مراجعه کرد و سپس گزینه build را درصفحه ظاهر شده تیک زد).



پس از دریافت آن، محتویات پوشه bin آن‌را در مسیر زیر کپی نمائید:
%My Documents%/Visual Studio 2008/Addins
Or
%My Documents%/Visual Studio 2005/Addins

اشتراک‌ها
معماری های رایج برنامه های وب

Most traditional .NET applications are deployed as single units corresponding to an executable or a single web application running within a single IIS appdomain. This approach is the simplest deployment model and serves many internal and smaller public applications very well. However, even given this single unit of deployment, most non-trivial business applications benefit from some logical separation into several layers. 

معماری های رایج برنامه های وب
مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت پنجم
مقدمات ساخت بلاگ مبتنی بر ember.js در قسمت قبل به پایان رسید. در این قسمت صرفا قصد داریم بجای استفاده از HTML 5 local storage از یک REST web service مانند یک ASP.NET Web API Controller و یا یک ASP.NET MVC Controller استفاده کنیم و اطلاعات نهایی را به سرور ارسال و یا از آن دریافت کنیم.


تنظیم Ember data برای کار با سرور

Ember data به صورت پیش فرض و در پشت صحنه با استفاده از Ajax برای کار با یک REST Web Service طراحی شده‌است و کلیه تبادلات آن نیز با فرمت JSON انجام می‌شود. بنابراین تمام کدهای سمت کاربر قسمت قبل نیز در این حالت کار خواهند کرد. تنها کاری که باید انجام شود، حذف تنظیمات ابتدایی آن برای کار با HTML 5 local storage است.
برای این منظور ابتدا فایل index.html را گشوده و سپس مدخل localstorage_adapter.js را از آن حذف کنید:
 <!--<script src="Scripts/Libs/localstorage_adapter.js" type="text/javascript"></script>-->
همچنین دیگر نیازی به store.js نیز نمی‌باشد:
 <!--<script src="Scripts/App/store.js" type="text/javascript"></script>-->

اکنون برنامه را اجرا کنید، چنین پیام خطایی را مشاهده خواهید کرد:

همانطور که عنوان شد، ember data به صورت پیش فرض با سرور کار می‌کند و در اینجا به صورت خودکار، یک درخواست Get را به آدرس http://localhost:25918/posts جهت دریافت آخرین مطالب ثبت شده، ارسال کرده‌است و چون هنوز وب سرویسی در برنامه تعریف نشده، با خطای 404 و یا یافت نشد، مواجه شده‌است.
این درخواست نیز بر اساس تعاریف موجود در فایل Scripts\Routes\posts.js، به سرور ارسال شده‌است:
Blogger.PostsRoute = Ember.Route.extend({
    model: function () {
        return this.store.find('post');
    }
});
Ember data شبیه به یک ORM عمل می‌کند. تنظیمات ابتدایی آن‌را تغییر دهید، بدون نیازی به تغییر در کدهای اصلی برنامه، می‌تواند با یک منبع داده جدید کار کند.


تغییر تنظیمات پیش فرض آغازین Ember data

آدرس درخواستی http://localhost:25918/posts به این معنا است که کلیه درخواست‌ها، به همان آدرس و پورت ریشه‌ی اصلی سایت ارسال می‌شوند. اما اگر یک ASP.NET Web API Controller را تعریف کنیم، نیاز است این درخواست‌ها، برای مثال به آدرس api/posts ارسال شوند؛ بجای /posts.
برای این منظور پوشه‌ی جدید Scripts\Adapters را ایجاد کرده و فایل web_api_adapter.js را با این محتوا به آن اضافه کنید:
 DS.RESTAdapter.reopen({
      namespace: 'api'
});
سپس تعریف مدخل آن‌را نیز به فایل index.html اضافه نمائید:
 <script src="Scripts/Adapters/web_api_adapter.js" type="text/javascript"></script>
تعریف فضای نام در اینجا سبب خواهد شد تا درخواست‌های جدید به آدرس api/posts ارسال شوند.


تغییر تنظیمات پیش فرض ASP.NET Web API

در سمت سرور، بنابر اصول نامگذاری خواص، نام‌ها با حروف بزرگ شروع می‌شوند:
namespace EmberJS03.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}
اما در سمت کاربر و کدهای اسکریپتی، عکس آن صادق است. به همین جهت نیاز است که CamelCasePropertyNamesContractResolver را در JSON.NET تنظیم کرد تا به صورت خودکار اطلاعات ارسالی به کلاینت‌ها را به صورت camel case تولید کند:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;
using Newtonsoft.Json.Serialization;
 
namespace EmberJS03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
 
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
               name: "DefaultApi",
               routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
               defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
               );
 
            var settings = GlobalConfiguration.Configuration.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings;
            settings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        }
    }
}


نحوه‌ی صحیح بازگشت اطلاعات از یک ASP.NET Web API جهت استفاده در Ember data

با تنظیمات فوق، اگر کنترلر جدیدی را به صورت ذیل جهت بازگشت لیست مطالب تهیه کنیم:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Post> Get()
        {
            return DataSource.PostsList;
        } 
    }
}
با یک چنین خطایی در سمت کاربر مواجه خواهیم شد:
  WARNING: Encountered "0" in payload, but no model was found for model name "0" (resolved model name using DS.RESTSerializer.typeForRoot("0"))
این خطا از آنجا ناشی می‌شود که Ember data، اطلاعات دریافتی از سرور را بر اساس قرارداد JSON API دریافت می‌کند. برای حل این مشکل راه‌حل‌های زیادی مطرح شده‌اند که تعدادی از آن‌ها را در لینک‌های زیر می‌توانید مطالعه کنید:
http://jsonapi.codeplex.com
https://github.com/xqiu/MVCSPAWithEmberjs
https://github.com/rmichela/EmberDataAdapter
https://github.com/MilkyWayJoe/Ember-WebAPI-Adapter
http://blog.yodersolutions.com/using-ember-data-with-asp-net-web-api
http://emadibrahim.com/2014/04/09/emberjs-and-asp-net-web-api-and-json-serialization

و خلاصه‌ی آن‌ها به این صورت است:
خروجی JSON تولیدی توسط ASP.NET Web API چنین شکلی را دارد:
[
  {
    Id: 1,
    Title: 'First Post'
  }, {
    Id: 2,
    Title: 'Second Post'
  }
]
اما Ember data نیاز به یک چنین خروجی دارد:
{
  posts: [{
    id: 1,
    title: 'First Post'
  }, {
    id: 2,
    title: 'Second Post'
  }]
}
به عبارتی آرایه‌ی مطالب را از ریشه‌ی posts باید دریافت کند (مطابق فرمت JSON API). برای انجام اینکار یا از لینک‌های معرفی شده استفاده کنید و یا راه حل ساده‌ی ذیل هم پاسخگو است:
using System.Web.Http;
using EmberJS03.Models;
 
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        public object Get()
        {
            return new { posts = DataSource.PostsList };
        }
    }
}
در اینجا ریشه‌ی posts را توسط یک anonymous object ایجاد کرده‌ایم.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، در صفحه‌ی اول آن، لیست عناوین مطالب را مشاهده خواهید کرد.


تاثیر قرارداد JSON API در حین ارسال اطلاعات به سرور توسط Ember data

در تکمیل کنترلرهای Web API مورد نیاز (کنترلرهای مطالب و نظرات)، نیاز به متدهای Post، Update و Delete هم خواهد بود. دقیقا فرامین ارسالی توسط Ember data توسط همین HTTP Verbs به سمت سرور ارسال می‌شوند. در این حالت اگر متد Post کنترلر نظرات را به این شکل طراحی کنیم:
 public HttpResponseMessage Post(Comment comment)
کار نخواهد کرد؛ چون مطابق فرمت JSON API ارسالی توسط Ember data، یک چنین شیء JSON ایی را دریافت خواهیم کرد:
{"comment":{"text":"data...","post":"3"}}
بنابراین Ember data چه در حین دریافت اطلاعات از سرور و چه در زمان ارسال اطلاعات به آن، اشیاء جاوا اسکریپتی را در یک ریشه‌ی هم نام آن شیء قرار می‌دهد.
برای پردازش آن، یا باید از راه حل‌های ثالث مطرح شده در ابتدای بحث استفاده کنید و یا می‌توان مطابق کدهای ذیل، کل اطلاعات JSON ارسالی را توسط کتابخانه‌ی JSON.NET نیز پردازش کرد:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class CommentsController : ApiController
    {
        public HttpResponseMessage Post(HttpRequestMessage requestMessage)
        {
            var jsonContent = requestMessage.Content.ReadAsStringAsync().Result;
            // {"comment":{"text":"data...","post":"3"}}
            var jObj = JObject.Parse(jsonContent);
            var comment = jObj.SelectToken("comment", false).ToObject<Comment>();


            var id = 1;
            var lastItem = DataSource.CommentsList.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }
            comment.Id = id;
            DataSource.CommentsList.Add(comment);

            // ارسال آی دی با فرمت خاص مهم است
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, new { comment = comment });
        }
    }
}
در اینجا توسط requestMessage به محتوای ارسال شده‌ی به سرور که همان شیء JSON ارسالی است، دسترسی خواهیم داشت. سپس متد JObject.Parse، آن‌را به صورت عمومی تبدیل به یک شیء JSON می‌کند و نهایتا با استفاده از متد SelectToken آن می‌توان ریشه‌ی comment و یا در کنترلر مطالب، ریشه‌ی post را انتخاب و سپس تبدیل به شیء Comment و یا Post کرد.
همچنین فرمت return نهایی هم مهم است. در این حالت خروجی ارسالی به سمت کاربر، باید مجددا با فرمت JSON API باشد؛ یعنی باید comment اصلاح شده را به همراه ریشه‌ی comment ارسال کرد. در اینجا نیز anonymous object تهیه شده، چنین کاری را انجام می‌دهد.


Lazy loading در Ember data

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، لیست مطالب صفحه‌ی اول را مشاهده خواهید کرد، اما لیست نظرات آن‌ها را خیر؛ از این جهت که ضرورتی نداشت تا در بار اول ارسال لیست مطالب به سمت کاربر، تمام نظرات متناظر با آن‌ها را هم ارسال کرد. بهتر است زمانیکه کاربر یک مطلب خاص را مشاهده می‌کند، نظرات خاص آن‌را به سمت کاربر ارسال کنیم.
در تعاریف سمت کاربر Ember data، پارامتر دوم رابطه‌ی hasMany که با async:true مشخص شده‌است، دقیقا معنای lazy loading را دارد.
Blogger.Post = DS.Model.extend({
   title: DS.attr(),
   body: DS.attr(),
   comments: DS.hasMany('comment', { async: true } /* lazy loading */)
});
در سمت سرور، دو راه برای فعال سازی این lazy loading تعریف شده در سمت کاربر وجود دارد:
الف) Idهای نظرات هر مطلب را به صورت یک آرایه، در بار اول ارسال لیست نظرات به سمت کاربر، تهیه و ارسال کنیم:
namespace EmberJS03.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
 
        // lazy loading via an array of IDs
        public int[] Comments { set; get; } 
    }
}
در اینجا خاصیت Comments، تنها کافی است لیستی از Idهای نظرات مرتبط با مطلب جاری باشد. در این حالت در سمت کاربر اگر مطلب خاصی جهت مشاهده‌ی جزئیات آن انتخاب شود، به ازای هر Id ذکر شده، یکبار دستور Get صادر خواهد شد.
ب) این روش به علت تعداد رفت و برگشت بیش از حد به سرور، کارآیی آنچنانی ندارد. بهتر است جهت مشاهده‌ی جزئیات یک مطلب، تنها یکبار درخواست Get کلیه نظرات آن صادر شود.
برای اینکار باید مدل برنامه را به شکل زیر تغییر دهیم:
namespace EmberJS03.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
 
        // load related models via URLs instead of an array of IDs
        // ref. https://github.com/emberjs/data/pull/1371
        public object Links { set; get; }
 
        public Post()
        {
            Links = new { comments = "comments" }; // api/posts/id/comments
        }
    }
}
در اینجا یک خاصیت جدید به نام Links ارائه شده‌است. نام Links در Ember data استاندارد است و از آن برای دریافت کلیه اطلاعات لینک شده‌ی به یک مطلب استفاده می‌شود. با تعریف این خاصیت به نحوی که ملاحظه می‌کنید، اینبار Ember data تنها یکبار درخواست ویژه‌ای را با فرمت api/posts/id/comments، به سمت سرور ارسال می‌کند. برای مدیریت آن، قالب مسیریابی پیش فرض {api/{controller}/{id را می‌توان به صورت {api/{controller}/{id}/{name اصلاح کرد:
namespace EmberJS03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
 
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
               name: "DefaultApi",
               routeTemplate: "api/{controller}/{id}/{name}",
               defaults: new { id = RouteParameter.Optional, name = RouteParameter.Optional }
               );
 
            var settings = GlobalConfiguration.Configuration.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings;
            settings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        }
    }
}
اکنون دیگر درخواست جدید api/posts/3/comments با پیام 404 یا یافت نشد مواجه نمی‌شود.
در این حالت در طی یک درخواست می‌توان کلیه نظرات را به سمت کاربر ارسال کرد. در اینجا نیز ذکر ریشه‌ی comments همانند ریشه posts، الزامی است:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        //GET api/posts/id
        public object Get(int id)
        {
            return
                new
                {
                    posts = DataSource.PostsList.FirstOrDefault(post => post.Id == id),
                    comments = DataSource.CommentsList.Where(comment => comment.Post == id).ToList()
                };
        }
    }
}


پردازش‌های async و متد transitionToRoute در Ember.js

اگر متد حذف مطالب را نیز به کنترلر Posts اضافه کنیم:
namespace EmberJS03.Controllers
{
    public class PostsController : ApiController
    {
        public HttpResponseMessage Delete(int id)
        {
            var item = DataSource.PostsList.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            if (item == null)
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.NotFound);

            DataSource.PostsList.Remove(item);

            //حذف کامنت‌های مرتبط
            var relatedComments = DataSource.CommentsList.Where(comment => comment.Post == id).ToList();
            relatedComments.ForEach(comment => DataSource.CommentsList.Remove(comment));

            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, new { post = item });
        }
    }
}
قسمت سمت سرور کار تکمیل شده‌است. اما در سمت کاربر، چنین خطایی را دریافت خواهیم کرد:
 Attempted to handle event `pushedData` on  while in state root.deleted.inFlight.
منظور از حالت inFlight در اینجا این است که هنوز کار حذف سمت سرور تمام نشده‌است که متد transitionToRoute را صادر کرده‌اید. برای اصلاح آن، فایل Scripts\Controllers\post.js را باز کرده و پس از متد destroyRecord، متد then را قرار دهید:
Blogger.PostController = Ember.ObjectController.extend({
    isEditing: false,
    actions: {
        edit: function () {
            this.set('isEditing', true);
        },
        save: function () {
            var post = this.get('model');
            post.save();
 
            this.set('isEditing', false);
        },
        delete: function () {
            if (confirm('Do you want to delete this post?')) {
                var thisController = this;
                var post = this.get('model');
                post.destroyRecord().then(function () {
                    thisController.transitionToRoute('posts');
                });
            }
        }
    }
});
به این ترتیب پس از پایان عملیات حذف سمت سرور، قسمت then اجرا خواهد شد. همچنین باید دقت داشت که this اشاره کننده به کنترلر جاری را باید پیش از فراخوانی then ذخیره و استفاده کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_05.zip
اشتراک‌ها
ابزار Deobfuscator برای DLL های دات نت

de4dot is an open source (GPLv3) .NET deobfuscator and unpacker written in C#. It will try its best to restore a packed and obfuscated assembly to almost the original assembly. Most of the obfuscation can be completely restored (eg. string encryption), but symbol renaming is impossible to restore since the original names aren't (usually) part of the obfuscated assembly. 

Supported obfuscators/packers

  • Agile.NET (aka CliSecure)
  • Babel.NET
  • CodeFort
  • CodeVeil
  • CodeWall
  • CryptoObfuscator
  • DeepSea Obfuscator
  • Dotfuscator
  • .NET Reactor
  • Eazfuscator.NET
  • Goliath.NET
  • ILProtector
  • MaxtoCode
  • MPRESS
  • Rummage
  • Skater.NET
  • SmartAssembly
  • Spices.Net
  • Xenocode 
ابزار Deobfuscator برای DLL های دات نت
مطالب
Angular CLI - قسمت دوم - ایجاد یک برنامه‌ی جدید
اولین کاری را که می‌توان پس از نصب Angular CLI انجام داد، ایجاد یک برنامه‌ی جدید است و نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل بررسی کردیم. در ادامه می‌خواهیم به پارامترهای بیشتر مرتبط با آن و همچنین نحوه‌ی سفارشی سازی ایجاد برنامه‌های جدید بپردازیم.


ایجاد برنامه‌های جدید توسط Angular CLI

دستور خط فرمان ابتدایی ایجاد یک برنامه‌ی جدید توسط Angular CLI به صورت ذیل است
> ng new my-app
در اینجا ng همان Angular CLI است. new عملی است که قرار است رخ دهد و my-app یک نام دلخواه می‌باشد.
پس از اجرای این دستور، برنامه‌ی جدید ایجاد شده، در پوشه‌ی جدید my-app قرار می‌گیرد.

گزینه‌ی دیگر این دستور، استفاده از پرچم dry-run است:
> ng new my-app --dry-run
کار این پرچم صرفا گزارش دادن جزئیات عملیات ng new است؛ بدون اینکه فایلی را تولید کند. به این ترتیب می‌توان برآوردی را از فایل‌های تولید شده‌ی توسط فرامین ng، پیش از تولید واقعی آن‌ها، مشاهده کرد. برای مثال:
>ng new my-app --dry-run
installing ng
You specified the dry-run flag, so no changes will be written.
  create .editorconfig
  create README.md
  create src\app\app.component.css
  create src\app\app.component.html
.
.
.
Project 'my-app' successfully created.
همانطور که مشاهده می‌کنید، در ابتدای کار پیامی را مبنی بر عدم نوشته شدن این فایل‌ها بر روی فایل سیستم، ارائه داده‌است.

گزینه‌ی دیگر دستور ng new را که در قسمت قبل ملاحظه کردید:
> ng new my-app --skip-install
کار پرچم skip-install عدم فراخوانی خودکار دستور npm install است که سبب خواهد شد، برنامه بدون نصب وابستگی‌های npm آن، با سرعت هرچه بیشتر، ایجاد شود. از این گزینه می‌توان جهت مشاهده‌ی ساختار فایل‌های تولیدی استفاده کرد و در نهایت در این حالت باید دستور npm install را به صورت دستی فراخوانی کرد. پرچم dry-run نیز skip-install را به صورت ضمنی به همراه دارد.

برای مشاهده‌ی سایر پرچم‌های مرتبط با دستور ng new می‌توان از پرچم help استفاده کرد:
> ng new --help


بررسی فایل angular-cli.json.

فایل angular-cli.json‌. حاوی تنظیمات Angular CLI است.
در ابتدای این فایل، نام برنامه‌ی جدید را مشاهده می‌کنید. این نام، همانی است که توسط دستور ng new my-app تعیین گردید.
"project": {
      "name": "my-app"
  },
سپس محل پوشه‌ی source برنامه و همچنین خروجی نهایی آن، مشخص می‌شوند:
"apps": [
{
   "root": "src",
   "outDir": "dist",

یکی از تنظیمات مهم این فایل، مقدار prefix است:
"prefix": "app",
از این مقدار برای تنظیم مقدار prefix تمام کامپوننت‌ها و دایرکتیوهای تولیدی توسط Angular CLI استفاده می‌شود. برای مثال اگر به فایل src\app\app.component.ts دقت کنید:
@Component({
  selector: 'app-root',
نام selector آن با app- شروع شده‌است که این app، از مقدار prefix فایل angular-cli.json‌. دریافت شده‌است.
تغییر این مقدار صرفا بر روی کامپوننت‌های جدید تولید شده‌ی توسط Angular CLI تاثیرگذار خواهند بود. اگر می‌خواهید در ابتدای کار تولید یک برنامه، این مقدار را مشخص کنید، می‌توان از پرچم prefix استفاده کرد و در صورت عدم ذکر آن، مقدار پیش فرض app برای آن درنظر گرفته می‌شود:
> ng new my-project --skip-install --prefix myCompany


عدم ایجاد مخزن Git به همراه ng new

با صدور فرمان ng new، کار ایجاد یک مخزن Git نیز به صورت خودکار انجام خواهد شد. برای نمونه اگر خواستید برنامه‌ای را بدون نصب وابستگی‌ها، بدون ایجاد تست‌ها و بدون ایجاد مخزن git آن تولید کنید، می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
> ng new my-project --skip-install --skip-git --skip-tests --skip-commit


استفاده‌ی از sass بجای css توسط Angular CLI

سیستم Build همراه با Angular CLI مبتنی بر webpack است و به خوبی قابلیت پردازش فایل‌های sass را نیز دارا است. اگر خواستید حالت پیش فرض تولید فایل‌های css این ابزار را که در فایل angular-cli.json‌. نمونه‌ای از آن ذکر شده‌است، به همراه فایل‌هایی مانند app.component.css، به sass تغییر دهید:
"styles": [
     "styles.css"
],

"defaults": {
   "styleExt": "css",
   "component": {}
  }
تنها کافی است پرچم style را با sass مقدار دهی کرد که حالت پیش فرض آن css است:
> ng new my-project --skip-install --style sass
با ذکر این پرچم، تغییرات فایل angular-cli.json‌  به صورت ذیل خواهند بود:
"styles": [
    "styles.sass"
],
"defaults": {
   "styleExt": "sass",
   "component": {}
}
و حتی کامپوننت src\app\app.component.ts نیز به همراه شیوه‌نامه‌ای از نوع sass که در حین ارائه نهایی توسط webpack به صورت خودکار پردازش می‌شود (بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری)، مقدار دهی شده‌است:
@Component({
    selector: 'app-root',
    templateUrl: './app.component.html',
    styleUrls: ['./app.component.sass']
})
و یا حتی اگر علاقمند به استفاده‌ی از less باشید نیز می‌توان پرچم style less-- را استفاده نمود.


انجام تنظیمات مسیریابی پیش فرض پروژه جدید توسط Angular CLI

حالت پیش فرض تولید برنامه‌های جدید Angular CLI به همراه تنظیمات مسیریابی آن نیست. اگر علاقمند هستید تا مبحث مسیریابی را خلاصه کرده و به سرعت تنظیمات ابتدایی مسیریابی را توسط این ابزار تولید کنید، می‌توان پرچم routing را نیز در اینجا ذکر کرد:
> ng new my-project --skip-install --routing
در این حالت اگر به پوشه‌ی src\app مراجعه کنید، فایل جدید app-routing.module.ts را نیز مشاهده خواهید کرد که AppRoutingModule پیش فرضی در آن تنظیم شده‌است و آماده‌ی استفاده می‌باشد.
const routes: Routes = [
  {
     path: '',
     children: []
  }
];
همچنین فایل app.module.ts را نیز اندکی تغییر داده و این AppRoutingModule جدید را نیز به آن معرفی کرده‌است.
imports: [
   BrowserModule,
   FormsModule,
   HttpModule,
   AppRoutingModule
],
به این ترتیب ارتباطات ابتدایی مورد نیاز سیستم مسیریابی برقرار شده و قابل استفاده‌است. بنابراین ذکر پرچم routing می‌تواند یکی از پرچم‌های اصلی ایجاد برنامه‌های جدید مبتنی بر Angular CLI باشد.


اجرای ابتدایی یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI

پس از انتخاب پرچم‌های مناسب جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI و همچنین نصب وابستگی‌های آن‌ها و یا عدم ذکر پرچم skip-install، اکنون نوبت به اجرای این پروژه‌است. به همین جهت از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پوشه‌ی برنامه‌ی جدید ایجاد شده، وارد شوید. سپس دستور ذیل را صادر کنید:
>ng serve -o
در اینجا o- به معنای open است؛ یا گشودن آن در یک مرورگر. به این ترتیب کار کامپایل برنامه صورت گرفته و توسط مرورگر پیش‌فرض سیستم به صورت خودکار باز خواهد شد. آدرس پیش فرض آن نیز به صورت ذیل است:
 http://localhost:4200/


نکته‌ی جالب این وب سرور در این است که تغییرات شما را به صورت خودکار دنبال کرده و بلافاصله ارائه می‌دهد. برای مثال فایل src\app\app.component.html را گشوده و به صورت ذیل تغییر دهید:
 <h1>
Test
  {{title}}
</h1>
پس از ذخیره‌ی آن، بلافاصله خروجی نهایی را در مرورگر خواهید دید.


تغییر پیش فرض‌های عمومی Angular CLI

تا اینجا مشاهده کردیم که اگر بخواهیم مقدار prefix پیش فرض را که به app تنظیم شده‌است به myCompany تغییر دهیم، یا می‌توان از پرچم prefix در ابتدای کار فراخوانی دستور ng new استفاده کرد و یا می‌توان فایل angular-cli.json. را نیز دستی ویرایش نمود. برای تغییر عمومی و سراسری مقدار پیش فرض app می‌توان از دستور ng set استفاده کرد:
>ng set apps.prefix myCompany
>ng set apps.prefix myCompany -g
دستور اول فایل angular-cli.json. پروژه‌ی جاری را ویرایش می‌کند و دستور دوم، فایل angular-cli.json سراسری Angular CLI را مقدار دهی خواهد کرد (با توجه به سوئیچ g- آن). البته بدیهی است ویرایشگرهای امروزی به خوبی قابلیت ویرایش فایل‌های json را ارائه می‌دهند و شاید نیازی به استفاده‌ی از این دستورات،‌حداقل برای اعمال تغییرات محلی نباشد.
و یا اگر بخواهید نوع شیوه‌نامه‌ی مورد استفاده را ویرایش کنید، می‌توان از یکی از دو دستور ذیل استفاده کرد (اولی محلی است و دومی عمومی):
>ng set defaults.styleExt sass
>ng set defaults.styleExt sass -g


اجرای امکانات Linting پروژه‌های مبتنی بر Angular CLI

برای بررسی کیفیت کدهای نوشته شده، می‌توان از امکانات Linting استفاده کرد. برای این منظور تنها کافی است دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه اجرا نمود:
> ng lint
برای مشاهده‌ی تمام گزینه‌های آن دستور زیر را صادر کنید:
> ng lint --help
اگر علاقمند هستید تا خروجی این ابزار، با رنگ‌های بهتری نمایش داده شوند، می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
> ng lint --format stylish
به علاوه این ابزار قابلیت رفع مشکلات را با اعمال تغییراتی در کدهای موجود نیز به همراه دارد:
>ng lint --fix
برای این منظور می‌توان از پرچم fix آن استفاده کرد.

یک مثال: فایل src\app\app.component.ts‌  را باز کنید و به عمد تعدادی مشکل را در آن ایجاد نمائید. برای نمونه دو سطر ابتدایی آن‌را به صورت ذیل تغییر دهید:
import { Component } from '@angular/core'
let number = 10;
اکنون اگر ng lint را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
>ng lint --format stylish

/src/app/app.component.ts[3, 5]: Identifier 'number' is never reassigned; use 'const' instead of 'let'.
/src/app/app.component.ts[1, 42]: Missing semicolon

Lint errors found in the listed files.
عنوان می‌کند که بهتر است number به صورت یک const تعریف شود و همچنین یک سمی‌کالن در سطر اول فراموش شده‌است.
اکنون اگر دستور ng lint --fix را فراخوانی کنیم، تغییرات ذیل به فایل src\app\app.component.ts اعمال خواهند شد:
import { Component } from '@angular/core';
const number = 10;
به صورت خودکار، به سطر اول، یک سمی‌کالن را اضافه کرده و همچنین سطر دوم را نیز به const تبدیل کرده‌است.