نظرات مطالب
بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first
فرض کنید من لازم دارم در یک برنامه مدیریت آزمایشگاه؛ کاربر بتونه ساختار تستها رو تعریف کنه و بگه اون تست چه پارامترهایی داره و مقادیر مجاز هر پارامتر چی‌ها هست و بعدش بر اساس این ساختار تعریف شده، مقادیر مشاهده شده در آزمایش واقعی رو برای این تست ثبت کنه بنابر این من این کلاسها رو طراحی کرده ام:
تا اینجا ساختار تست که شامل چند پارامتر با مقادیر مجازشون هست رو میشه با این کلاسها تعریف کرد.
حالا فرض کنید برای یک تست تعریف شده با این ساختار میخواهیم مقادیر مشاهده شده واقعی رو ثبت کنیم(ActualTest,ActualParameterValue). وقتی بخوام رنگ خون رو از لیست رنگهای مجاز تعریف شده برای این پارامتر انتخاب کنم، قاعدتا بایستی id مربوط به جدول واسط(TestAcceptableValueInTestParameter) به عنوان id رنگ انتخاب شده در جدول مقدار واقعی پارامتر ثبت بشه. به عبارت دیگه من با id کلاسی کار دارم که اگر با روش many-to-many  ذکر شده برای EF کار کنم، همچین کلاسی جزو مدلهای من نیست. آیا EF راهکاری برای این موارد داره؟
ممنون.
 
مطالب
ساخت یک برنامه ساده‌ی جاوااسکریپتی با استفاده از الگوی MVC

در این مقاله قصد داریم با استفاده از جاوااسکریپت خالص، یک برنامه‌ی ساده را با الگوی MVC انجام دهیم. این برنامه، عملیات CRUD را پیاده سازی میکند و تنها به سه فایل index.html , script.js , style.css  نیاز دارد و از هیچ کتابخانه یا فریم ورک دیگری در آن استفاده نمیکنیم.

در الگوی MVC
  • M مخفف  Model می‌باشد و کار مدیریت داده‌ها را بر عهده دارد.
  • V مخفف View  می‌باشد و وظیفه‌ی نمایش داده‌ها به کاربر را بر عهده دارد.
  • C  مخفف  Controller می‌باشد و پل ارتباطی بین Model و  View می‌باشد و مدیریت درخواست‌ها را بر عهده دارد.
در برنامه‌ی جاری همه چیز با جاوا اسکریپت هندل میشود و فایل  index.html  فقط دارای یک المنت با آیدی مشخصی است. کد زیر ساختار فایل  index.html می‌باشد:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <meta http-equiv="X-UA-Compatible" content="ie=edge">
    <title>الگوی MVC در جاوااسکریپت</title>
    <link rel="stylesheet" href="style.css">
</head>

<body>

    <div id="root"></div>

    <script src="script.js"></script>
</body>

</html>
فایل  style.css  آن نیز دارای دستورات ساده‌ای است و یا میتوان از Normalize.css به همراه استایل دلخواه استفاده کرد و یا از فریم ورکهای مطرح دیگر استفاده نمود. کدهای فایل sytle.css آن نیز به شکل زیر خواهد بود:
*,
*::before,
*::after {
  box-sizing: border-box
}

html {
  color: #444;
}

#root {
  max-width: 450px;
  margin: 2rem auto;
  padding: 0 1rem;
}

form {
  display: flex;
  margin-bottom: 2rem;
}

[type="text"],
button {
  display: inline-block;
  -webkit-appearance: none;
  padding: .5rem 1rem;
  border: 2px solid #ccc;
  border-radius: 4px;
}

button {
  cursor: pointer;
  background: #007bff;
  color: white;
  border: 2px solid #007bff;
  margin: 0 .5rem;
}

[type="text"] {
  width: 100%;
}

[type="text"]:active,
[type="text"]:focus {
  outline: 0;
  border: 2px solid #007bff;
}

[type="checkbox"] {
  margin-right: 1rem;
}

h1 {
  color: #222;
}

ul {
  padding: 0;
}

li {
  display: flex;
  align-items: center;
  padding: 1rem;
  margin-bottom: 1rem;
  background: #f4f4f4;
  border-radius: 4px;
}

li span {
  display: inline-block;
  padding: .5rem;
  width: 250px;
  border-radius: 4px;
  border: 2px solid transparent;
}

li span:hover {
  background: rgba(179, 215, 255, 0.52);
}

li span:focus {
  outline: 0;
  border: 2px solid #007bff;
  background: rgba(179, 207, 255, 0.52)
}


فایلهای HTML و CSS را برای شروع کار آماده نمودیم و از این پس با فایل  script.js، ادامه کار را پیش می‌بریم. برای جداسازی هر قسمت از اجزای MVC، کلاسی خاص را تدارک می‌بینیم. پس سه کلاس خواهیم داشت به‌نام‌های  Model , View , Controller و در سازنده کلاس کنترلر، دو شی از View و  Model را بعنوان ورودی دریافت میکنیم. همانطور که پیش‌تر توضیح داده شد، قسمت Controller، پل ارتباطی بین View و Model می‌باشد. کد فایل  script.js را به شکل زیر تغییر میدهیم:
class Model {
    constructor() {}
}

class View {
    constructor() {}
}

class Controller {
    constructor(model, view) {
        this.model = model
        this.view = view
    }
}


const app = new Controller(new Model(), new View())

در ادامه کار در کلاس Model شروع به کدنویسی میکنیم و متدهای مد نظر را برای عملیات CRUD، در آن اضافه میکنیم. چهار تابع را به کلاس Model به‌نامهای addTodo  ، editTodo  ، deleteTodo ، toggleTodo اضافه میکنیم. در کد زیر، در بالای هر تابع، توضیحی در مورد عملکرد تابع ذکر شده است:
class Model {
    constructor() {
        // یک آرایه از اطلاعات پیش فرض 
        this.todos = [{
                id: 1,
                text: 'Run a marathon',
                complete: false
            },
            {
                id: 2,
                text: 'Plant a garden',
                complete: false
            },
        ]
    }

    // متدی برای افزودن آیتم جدید به آرایه
    addTodo(todoText) {
        const todo = {
            id: this.todos.length > 0 ? this.todos[this.todos.length - 1].id + 1 : 1,
            text: todoText,
            complete: false,
        }

        this.todos.push(todo)
    }

    // متدی برای بروزسانی آیتم مورد نظر
    editTodo(id, updatedText) {
        this.todos = this.todos.map(todo =>
            todo.id === id ? {
                id: todo.id,
                text: updatedText,
                complete: todo.complete
            } : todo
        )
    }

    // انجام میدهد filter با استفاده از متد id  تابعی که عملیات حذف را بوسیله فیلد   
    deleteTodo(id) {
        this.todos = this.todos.filter(todo => todo.id !== id)
    }

    //  متدی که در آن مشخص میکنیم کار مد نظرانجام شده یا خیر 
    toggleTodo(id) {
        this.todos = this.todos.map(todo =>
            todo.id === id ? {
                id: todo.id,
                text: todo.text, 
                complete: !todo.complete
            } : todo
        )
    }
}

میتوانیم برای تست و نحوه عملکرد آن با استفاده از شیء app،  با دستور زیر، آیتمی را به آرایه اضافه کنیم و در کنسول آن را نمایش دهیم:
app.model.addTodo('Take a nap')
console.log(app.model.todos)

در حال حاضر با هر بار reload  شدن صفحه، فقط اطلاعات پیش فرض، درون آرایه todos قرار میگیرد؛ ولی در ادامه آن را در local storage ذخیره میکنیم.

برای ساختن قسمت View، از جاوااسکریپت استفاده میکنیم و DOM را تغییر میدهیم. البته اینکار را بدون استفاده از JSX و یا یک templating language انجام خواهیم داد. قسمت‌های دیگر برنامه مانند Controller و Model نباید درگیر تغییرات DOM یا CSS یا عناصر HTML باشند و تمام این موارد توسط View هندل میشود. کد View به نحو زیر خواهد بود:

class View {
    constructor() {}

    // ایجاد یک المنت با کلاسهای استایل دلخواه
    createElement(tag, className) {
        const element = document.createElement(tag)
        if (className) element.classList.add(className)

        return element
    }

    // DOM انتخاب و گرفتن آیتمی خاص از 
    getElement(selector) {
        const element = document.querySelector(selector)

        return element
    }
}

سپس قسمت سازنده کلاس View را تغییر میدهیم و تمام المنت‌های مورد نیاز را در آن ایجاد میکنیم:

  • ارجاعی به المنتی با آی‌دی root
  • تگ h1 برای عنوان
  • یک form، input  و دکمه‌ای برای افزودن آیتمی جدید به آرایه‌ی todos
  • یک المنت ul برای نمایش آیتم‌های  todos
سپس کلاس  View به شکل زیر خواهد بود:
    constructor() {
        // root ارجاعی به المنتی با آیدی
        this.app = this.getElement('#root')

        // عنوان برنامه
        this.title = this.createElement('h1')
        this.title.textContent = 'Todos'

        // فرم ، اینپوت ورودی و دکمه
        this.form = this.createElement('form')

        this.input = this.createElement('input')
        this.input.type = 'text'
        this.input.placeholder = 'Add todo'
        this.input.name = 'todo'

        this.submitButton = this.createElement('button')
        this.submitButton.textContent = 'Submit'

        // برای نمایش عناط آرایه یا همان لیست کارها
        this.todoList = this.createElement('ul', 'todo-list')

        // افزودن اینپوت ورودی و دکمه به فرم
        this.form.append(this.input, this.submitButton)

        // ایجاد شده است app که اینجا ارجاعی به آن بنام  root اضافه کردن تمام آیتمهای بالا در المنتی با آیدی 
        this.app.append(this.title, this.form, this.todoList)
    }

در قسمت View، دو تابع هم برای getter و setter داریم که از underscore در اول نام آنها استفاده شده که نشان دهنده این است، توابع از خارج از کلاس در دسترس نیستند (شبیه private  در سی شارپ؛ البته این یک قرارداد هست یا convention)
get _todoText() {
  return this.input.value
}

_resetInput() {
  this.input.value = ''
}

در ادامه این کلاس، یک تابع دیگر هم برای نمایش آرایه داریم که هر زمان عناصر آن تغییر کردند، بتواند نمایش به‌روز اطلاعات را نشان دهد:
displayTodos(todos){
 //...
}

متد displayTodos یک المنت ul و li‌هایی را به تعداد عناصر todos ایجاد میکند و آنها را نمایش میدهد. هر زمانکه تغییراتی مانند اضافه شدن، حذف و ویرایش در todos صورت گیرد، این متد دوباره فراخوانی میشود و لیست جدید را نمایش میدهد. محتوای متد dispayTodos به شکل زیر خواهد بود:

  displayTodos(todos) {
    // حذف تمام نودها
    while (this.todoList.firstChild) {
      this.todoList.removeChild(this.todoList.firstChild)
    }

    // اگر هیچ آیتمی در آرایه نبود این پاراگراف با متن پیش فرض نمایش داده میشود
    if (todos.length === 0) {
      const p = this.createElement('p')
      p.textContent = 'Nothing to do! Add a task?'
      this.todoList.append(p)
    } else {
      // وعناصرمربوطه را ایجاد میکند liاگه درون آرایه آیتمی قرار دارد پس به ازای آن یک عنصر 
      todos.forEach(todo => {
        const li = this.createElement('li')
        li.id = todo.id

        const checkbox = this.createElement('input')
        checkbox.type = 'checkbox'
        checkbox.checked = todo.complete

        const span = this.createElement('span')
        span.contentEditable = true
        span.classList.add('editable')

        if (todo.complete) {
          const strike = this.createElement('s')
          strike.textContent = todo.text
          span.append(strike)
        } else {
          span.textContent = todo.text
        }

        const deleteButton = this.createElement('button', 'delete')
        deleteButton.textContent = 'Delete'
        li.append(checkbox, span, deleteButton)

        // نود ایجاد شده به لیست اضافه میکند
        this.todoList.append(li)
      })
    }

    // برای خطایابی و نمایش در کنسول
    console.log(todos)
  }


در نهایت قسمت Controller را که پل ارتباطی بین View و Model می‌باشد، کامل میکنیم. اولین تغییراتی که در کلاس Controller ایجاد میکنیم، استفاده از متد displayTodos در سازنده‌ی این کلاس می‌باشد و با هر بار تغییر این متد، دوباره فراخوانی میشود:

class Controller {
  constructor(model, view) {
    this.model = model
    this.view = view

    // نمایش اطلاعات پیش فرض
    this.onTodoListChanged(this.model.todos)
  }

  onTodoListChanged = todos => {
    this.view.displayTodos(todos)
  }
}


چهار تابعی را که در قسمت Model ایجاد نمودیم و کار ویرایش، حذف، افزودن و اتمام کار را انجام میدادند، در کلاس کنترلر آنها را هندل میکنیم و زمانیکه کاربر دکمه‌ای را برای افزودن یا تیک حذف آیتمی، زد، تابع مربوطه توسط کنترلر در Model فراخوانی شود:

handleAddTodo = todoText => {
  this.model.addTodo(todoText)
}

handleEditTodo = (id, todoText) => {
  this.model.editTodo(id, todoText)
}

handleDeleteTodo = id => {
  this.model.deleteTodo(id)
}

handleToggleTodo = id => {
  this.model.toggleTodo(id)
}

چون کنترلر نمیتواند بصورت مستقیم فراخوانی شود و این توابع باید درون DOM تنظیم شوند تا به ازای رخدادهایی همچون click و change، فراخوانی شوند. پس از این توابع در قسمت View استفاده میکنیم و به کلاس View، موارد زیر را اضافه میکنیم:

bindAddTodo(handler) {
  this.form.addEventListener('submit', event => {
    event.preventDefault()

    if (this._todoText) {
      handler(this._todoText)
      this._resetInput()
    }
  })
}

bindDeleteTodo(handler) {
  this.todoList.addEventListener('click', event => {
    if (event.target.className === 'delete') {
      const id = parseInt(event.target.parentElement.id)

      handler(id)
    }
  })
}

bindToggleTodo(handler) {
  this.todoList.addEventListener('change', event => {
    if (event.target.type === 'checkbox') {
      const id = parseInt(event.target.parentElement.id)

      handler(id)
    }
  })
}


برای bind کردن این متدها در کلاس Controller، کدهای زیر را اضافه میکنیم:

this.view.bindAddTodo(this.handleAddTodo)
this.view.bindDeleteTodo(this.handleDeleteTodo)
this.view.bindToggleTodo(this.handleToggleTodo)


برای ذخیره اطلاعات در local storage، در سازنده کلاس Model، کد زیر را اضافه میکنیم:

 this.todos = JSON.parse(localStorage.getItem('todos')) || []

متد دیگری هم در کلاس Model برای به‌روز رسانی مقادیر local storage قرار میدهیم:

_commit(todos) {
  this.onTodoListChanged(todos)
  localStorage.setItem('todos', JSON.stringify(todos))
}

متدی هم برای تغییراتی که هر زمان بر روی todos  اتفاق می‌افتد، فراخوانی شود:

deleteTodo(id) {
  this.todos = this.todos.filter(todo => todo.id !== id)

  this._commit(this.todos)
}
در پایان میتوانید سورس کد مقاله جاری را از اینجا دانلود نمایید.
این مقاله صرفا جهت آشنایی و نمونه کدی از پیاده سازی الگوی  MVC  در جاوااسکریپت می‌باشد.
مطالب
ساختار پروژه های Angular
با توجه به پست‌ها منتشر شده قبلی درباره AngularJs به احتمال قوی شما نیز به این نتیجه رسیده اید که این فریم ورک برای انواع پروژه‌ها به ویژه پروژه هایی با مقیاس بزرگ بسیار مناسب است. منظور از ساختار پروژه Angular این است که به چه سبکی فایل‌های پروژه را سازمان دهی کنیم طوری که در هنگام توسعه و تغییرات با مشکل مواجه نشویم. عموما کد‌های مربوط به بخش frontend پروژه دارای ساختار قوی نمی‌باشند در نتیجه developer‌ها بیشتر سلیقه ای کد‌های مربوطه را می‌نویسند که با گذر زمان این مورد باعث بروز مشکل در امر توسعه نرم افزار می‌شود (نمونه بارز آن کدهای نوشته شده Jquery در صفحات است). AngularJs نیز همانند سایر کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های جاوااسکریپتی دیگر از این امر مستثنی نیست و فایل‌های آن باید طبق روشی مناسب پیاده سازی و مدیریت شوند. انتخاب ساختار و روش سازمان دهی فایل‌ها وابستگی مستقیم به مقیاس پروژه دارد. ساختار پروژه‌های کوچک می‌تواند کاملا متفاوت با ساختار پروژه‌های بزرگ باشد. در این پست به بررسی چند روش در این زمینه خواهم پرداخت.
پروژه‌های کوچک عموما دارای ساختاری مشابه تصویر ذیل می‌باشند:

این مورد، روش پیشنهادی در Angular Seed است و بدین صورت است که تعاریف ماژول‌ها در فایل app.js انجام می‌گیرد. تعاریف و پیاده سازی تمام کنترلر‌ها در فایل controller.js است. و همچنین دایرکتیوها و فیلترها و سرویس‌ها هر کدام در فایل‌ها جداگانه تعریف و پیاده سازی می‌شوند. این روش راه حلی سریع برای پروژه‌های کوچک با تعداد developer‌های کم است. برای مثال زمانی که یک developer در حال ویرایش فایل controller.js است، از آن جا که فایل مورد نظر checkout خواهد شد در نتیجه سایر developer‌ها امکان تغییر در فایل مورد نظر را نخواهند داشت. سورس فایل‌ها به مرور زیاد خواهد شد و در نتیجه debug آن سخت می‌شود. 

روش دوم

در این حالت تعاریف کنترلر ها، مدل‌ها و سرویس‌ها هرکدام در یک دایرکتوری مجزا قرار خواهد گرفت. برای هر view یک کنترلر و بنا بر نیاز مدل تعریف می‌کنیم. ساختار آن به صورت زیر می‌شود:

دایرکتیو‌ها و فیلتر‌ها عموما در یک فایل قرار داده خواهند شد تا بنابر نیاز در جای مناسب رفرنس داده شوند. این روش ساختار مناسب‌تری نسبه به روش قبلی دارد اما دارای معایبی هم چون موارد زیر است:
»وابستگی بین فایل‌ها مشخص نیست در نتیجه بدون استفاده از کتابخانه هایی نظیر requireJs  با مشکل مواجه خواهید شد.
»refactoring کد‌ها تا حدودی سخت است.

روش سوم
این ساختار مناسب برای پیاده سازی پروژه‌ها به صورت ماژولار است و برای پروژه‌های بزرگ نیز بسیار مناسب است. در این حالت شما فایل‌های مربوط به هر ماژول را در دایرکتوری خاص آن قرار خواهید داد. به صورت زیر:

همان طور که ملاحظه می‌کنید سرویس ها، کنترلر‌ها و حتی مدل‌های مربوط به هر بخش در یک مسیر جداگانه قرار می‌گیرند. علاوه بر آن فایل هایی که قابلیت اشتراکی دارند در مسیری به نام common وجود دارند تا بتوان در جای مناسب برای استفاده از آن‌ها رفرنس داده شود. حتی اگر در پروژه خود فقط یک ماژول دارید باز سعی کنید از این روش برای مدیریت فایل‌های خود استفاده نمایید. اگر با ngStart آشنایی داشته باشید به احتمال زیاد با این روش بیگانه نیستید.
بررسی چند نکته درباره کد‌های مشترک
در اکثر پروژه‌های بزرگ، فایل‌ها و کد هایی وجود خواهد داشت که حالت اشتراکی بین ماژول‌ها دارند. در این روش این فایل‌ها در مسیری به نام common یا shared ذخیره می‌شوند. علاوه بر آن در Angular تکنیک هایی برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات وجود دارد.
»اگر ماژول‌ها وابستگی شدیدی به فایل‌ها و سورس‌های مشترک دارند باید اطمینان حاصل نمایید که این ماژولها فقط به اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارند. این اصل interface segregation principle اصول SOLID است.
»توابعی که کاربرد زیادی دارند و اصطلاحا به عنوان Utility شناخته می‌شوند باید به rootScope$ اضافه شوند تا scope‌های وابسته نیز به آن‌ها دسترسی داشته باشند. این مورد به ویژه باعث کاهش تکرار وابستگی‌های مربوط به هر کنترلر می‌شود.
»برای جداسازی وابستگی‌های بین دو component بهتر از event‌ها استفاده نمایید. AngularJs این امکان را با استفاده از سرویس‌های on$ و emit$ و broadcast$ به راحتی میسر کرده است.
مطالب
تغییرات دسترسی به کدها در دات نت 4

دو پروژه‌ی سورس باز XML RPC و Log4Net برای اجرا شدن در برنامه‌های دات نت 4 نیاز به اندکی تغییر در هر دو برنامه‌ی فراخوان و اسمبلی‌های آن‌ها دارند که در ادامه توضیحات مربوطه ارائه خواهند شد.

اگر یک پروژه‌ی جدید دات نت 4 را آغاز کنید و سپس ارجاعی را به یکی از اسمبلی‌های ذکر شده اضافه نمائید، اولین خطایی را که حین استفاده مشاهده خواهید نمود، مورد زیر است:
Could not resolve assembly "System.Web".
The assembly is not in the currently targeted framework ".NETFramework,Version=v4.0,Profile=Client".
Please remove references to assemblies not in the targeted framework or consider retargeting your project.
علت هم اینجا است که در تنظیمات پروژه‌ها‌ی جدید مبتنی بر دات نت 4، پیش فرض Target framework انتخابی توسط VS.NET 2010 از نوع Client profile است؛ که صرفا جهت کاهش حجم دات نت فریم ورک مورد نیاز این نوع برنامه‌ها طراحی شده است. در این پروفایل ساده شده، اسمبلی System.Web وجود ندارد. بنابراین جهت استفاده از کتابخانه‌های XML RPC و یا Log4Net نیاز است تا در خواص پروژه، Target framework را بر روی دات نت فریم ورک 4 کامل قرار داد تا خطای فوق برطرف شود.

خطای دومی که حین کار با کتابخانه‌های XML RPC و یا Log4Net در یک برنامه‌ی دات نت 4 حتما با آن مواجه خواهید شد در ادامه ذکر گردیده است:
Inheritance security rules violated while overriding member:
GetObjectData(System.Runtime.Serialization.SerializationInfo, System.Runtime.Serialization.StreamingContext),
Security accessibility of the overriding method must match the security accessibility of the method being overriden.
متد ISerializable.GetObjectData با ویژگی SecurityCritical در دات نت فریم ورک مزین شده است. با تغییرات امنیتی صورت گرفته در دات نت 4، متدی که این متد را تحریف می‌کند نیز باید با همان سطح دسترسی متد virtual اصلی معرفی گردد و گرنه برنامه اجرا نخواهد شد. البته این مشکل ما نیست؛ مشکل سازندگان کتابخانه‌های ذکر شده است! ولی خوب تا این لحظه برای مثال کتابخانه XML RPC برای دات نت 4 به روز نشده است ولی سورس کامل آن در دسترس است.
برای رفع این مشکل ابتدا سورس این کتابخانه‌ها را دریافت کرده و سپس در فایل AssemblyInfo.cs آن‌ها یک سطر زیر را حذف نموده و پروژه را مجددا کامپایل کنید:
[assembly: AllowPartiallyTrustedCallers]
علت وجود این ویژگی‌ در کتابخانه‌های ذکر شده این است که بتوان از آن‌ها در محیط‌های اصطلاحا partially trusted (برای مثال هر برنامه‌ای که در internet zone یا intranet zone اجرا می‌شود) استفاده کرد. در دات نت 4 با تغییرات انجام شده معنای AllowPartiallyTrustedCallers به security-transparency تغییر کرده است. بنابراین با قید آن یا باید هر جایی که متد GetObjectData ذکر شده در این کتابخانه‌ها تحریف می‌شود، ویژگی SecurityCritical را صریحا اعمال کرد یا اینکه می‌توان AllowPartiallyTrustedCallers را حذف کرده و وظیفه‌ی انجام آن‌را به CLR محول نمود.


برای مطالعه بیشتر:
Using Libraries from Partially Trusted Code
Security Changes in the .NET Framework 4
TypeLoadException based on Security-Transparent Code, Level 2
Making log4net run on .NET 4.0

مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت اول - معرفی
مسیریابی در +Angular 2 به همراه قابلیت‌های فراوان و ویژه‌ای است که تعدادی از آن‌ها را تابحال در این سایت بررسی کرده‌ایم. مورد مقدماتی اول، نیاز به بازنویسی کامل دارد، مورد دوم جهت آشنایی با ساختار Angular CLI مفید است و مورد سوم یکی از مباحث تکمیلی آن است. به همین جهت در طی یک سری، ویژگی‌های متعدد سیستم مسیریابی +Angular 2 را از ابتدا بررسی خواهیم کرد.


مسیریابی در +Angular 2

عموما از مسیریابی جهت حرکت بین Viewهای مختلف برنامه استفاده می‌شود، اما کارهای بیشتری را نیز می‌توان با آن انجام داد؛ مانند ارسال اطلاعات، به مسیریابی‌ها، پیش بارگذاری اطلاعات، جهت نمایش در Viewها، گروه بندی و محافظت از مسیریابی‌ها، پویانمایی و انیمیشن و همچنین بهبود کارآیی، با بارگذاری async مسیرهای مختلف.
کار سیستم مسیریاب +Angular 2 زمانی شروع می‌شود که تغییری را در آدرس درخواستی از برنامه مشاهده می‌کند؛ یا از طریق درخواست آدرسی توسط مرورگر و یا هدایت به قسمتی خاص، از طریق کدنویسی. سپس مسیریاب به آرایه‌ی تنظیم شده‌ی مسیرهای سیستم مراجعه می‌کند تا بتواند تطابقی را بین آدرس درخواستی و یکی از کلیدهای تنظیم شده‌ی در آن پیدا کند. در این حالت اگر تطابقی یافت نشود، کارمسیریابی خاتمه خواهد یافت. در غیراینصورت کار ادامه یافته و سپس مسیریاب، محافظ‌های مسیر درخواستی را بررسی می‌کند تا مشخص شود که آیا کاربر مجاز به هدایت به این قسمت خاص از برنامه هست یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، مرحله‌ی بعد، پیش بارگذاری اطلاعات درخواستی جهت نمایش View مرتبط است. در ادامه کامپوننت متناظر با مسیریابی فعالسازی می‌شود. سپس قالب این کامپوننت را در قسمتی که توسط router-outlet مشخص می‌گردد، جایگذاری کرده و نمایش می‌دهد.


تعریف مسیر پایه یا Base path

اولین مرحله‌ی کار با سیستم مسیریابی +Angular 2، تعریف یک base path است. مسیرپایه، به زیرپوشه‌ای اشاره می‌کند که برنامه‌ی ما در آن قرار گرفته‌است:
 www.mysite.com/myapp
در این مثال، مسیرپایه برنامه، /myapp/ است.
مسیریاب از این مسیرپایه جهت ساخت آدرس‌های مسیریابی استفاده می‌کند. مقدار آن نیز به صورت ذیل در فایل index.html برنامه، درست پس از تگ head تعیین می‌گردد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
در اینجا با ذکر / ، به عنوان مسیرپایه، به ریشه‌ی سایت اشاره شده‌است. اگر برنامه‌ی شما قرار است در یک زیرپوشه قرار بگیرد، در این حالت نحوه‌ی تعیین این زیر پوشه به صورت ذیل خواهد بود:
<base href="/myapp/">


تعیین مسیرپایه جهت ارائه‌ی نهایی

استفاده از مسیر پایه / برای حالت توسعه و همچنین زمانیکه برنامه‌ی نهایی شما در ریشه‌ی سایت توزیع می‌شود، بسیار مناسب است. اما اگر برای حالت توسعه از مقدار / و برای حالت توزیع از مقدار /myapp/ بخواهید استفاده کنید، مدام نیاز خواهید داشت تا فایل index.html نهایی سایت را ویرایش کنید. برای این منظور Angular CLI دارای پرچمی است به نام base-href:
 > ng build --base-href /myapp/
به این ترتیب در زمان ساخت و توزیع نهایی برنامه توسط Angular CLI، کار تنظیم خودکار مسیرپایه نیز صورت خواهد گرفت.
حالت پیش فرض تولید برنامه‌های Angular توسط Angular CLI، تنظیم مسیرپایه در فایل src\index.html به صورت خودکار به / می‌باشد.


تعریف مسیریاب Angular

مسیریاب Angular در ماژولی به نام RouterModule قرار گرفته‌است و باید در ابتدای کار import شود. این ماژول شامل سرویسی است جهت هدایت کاربران به صفحات دیگر و مدیریت URLها، تنظیماتی برای تعریف جزئیات مسیریابی‌ها و تعدادی دایرکتیو که برای فعالسازی و نمایش مسیرها از آن‌ها استفاده می‌شود. برای مثال دایرکتیو RouterLink آن یک المان قابل کلیک HTML را به مسیر و کامپوننتی خاص در برنامه متصل می‌کند. RouterLinkActive، شیوه‌نامه‌ها را به لینک فعال انتساب می‌دهد و RouterOutlet محل نمایش قالب کامپوننت فعال شده را مشخص می‌کند.

یک مثال: در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-routing-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-routing-lab --routing
به علاوه قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید تا بوت استرپ نیز نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه اگر به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کنید، یک چنین محتوایی را خواهید یافت:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  {
    path: '',
    children: []
  }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا برای شروع به کار با سیستم مسیریابی، RouterModule معرفی شده‌است. ابتدا import آن‌را مشاهده می‌کنید و سپس این ماژول به قسمت imports مربوط به NgModule اضافه شده‌است.
می‌توان این قسمت را خلاصه کرد و فایل app-routing.module.ts را نیز حذف کرد و سپس import لازم و تعریف ماژول آن‌را به ماژول آغازین برنامه یا همان src\app\app.module.ts نیز منتقل کرد. اما پس از مدتی تنظیمات مسیریابی آن، فایل ماژول اصلی برنامه را بیش از اندازه شلوغ خواهند کرد. بنابراین Angular-CLI تصمیم به ایجاد یک ماژول مستقل را برای تعریف تنظیمات مسیریابی برنامه گرفته‌است. سپس تعریف آن را به فایل src\app\app.module.ts به صورت خودکار اضافه می‌کند:
import { AppRoutingModule } from './app-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    AppRoutingModule
  ],

اگر به قسمت import مربوط به NgModule فایل src\app\app-routing.module.ts دقت کنید، این ماژول به همراه متد forRoot معرفی شده‌است.
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
ماژول مسیریابی به همراه دو متد ذیل است:
الف) forRoot
- کار آن تعریف دایرکتیوهای مسیریابی، مدیریت تنظیمات مسیریابی و ثبت سرویس مسیریابی است.
- نکته‌ی مهم اینجا است که متد forRoot تنها یکبار باید در طول عمر یک برنامه تعریف شود.
- این متد آرایه‌ای از تنظیمات مسیریابی‌های تعریف شده را دریافت می‌کند.
ب) forChild
- کار آن تعریف دایرکتیوهای مسیریابی و مدیریت تنظیمات مسیریابی است؛ اما سرویس مسیریابی را مجددا ثبت نمی‌کند.
- از این متد در جهت تعریف مسیریابی‌های ماژول‌های ویژگی‌های مختلف برنامه و نظم بخشیدن به آن‌ها استفاده می‌شود.

بنابراین زمانیکه از forRoot استفاده می‌شود، سرویس مسیریابی تنها یکبار ثبت خواهد شد و تنها یک وهله از آن موجود خواهد بود. در ادامه هر کدام از ماژول‌های دیگر برنامه می‌توانند forChild خاص خودشان را داشته باشند.

اکنون تمام کامپوننت‌های قید شده‌ی در قسمت declaration، امکان دسترسی به دایرکتیوهای مسیریابی را پیدا می‌کنند. همچنین از آنجائیکه AppRoutingModule به همراه متد forRoot است، سرویس مسیریابی نیز در کل برنامه قابل دسترسی است.


تنظیمات اولیه مسیریابی برنامه

آرایه‌ی const routes: Routes فایل src\app\app-routing.module.ts در ابتدای کار خالی است. در اینجا کار تعریف URL segments و سپس اتصال آن‌ها به کامپوننت‌های متناظری جهت فعالسازی و نمایش قالب آن‌ها صورت می‌گیرد. این نمایش نیز در محل router-outlet تعریف شده‌ی در فایل src\app\app.component.html انجام می‌شود:
<h1>
  {{title}}
</h1>
<router-outlet></router-outlet>
به ازای هر router-outlet، تنها یک مسیر را در هر زمان می‌توان نمایش داد. بنابراین با فعال شدن هر کامپوننت، قالب آن، قالب کامپوننت پیشین را در router-outlet جایگزین خواهد کرد. امکان تعریف router-outletهای دیگری نیز وجود دارند که به آن‌ها secondary routes گفته می‌شود.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمد گویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد، به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent },
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا در ابتدا دو کامپوننت جدید تعریف شده، import شده‌اند.

یک نکته: افزونه‌ی auto import، کار تعریف کامپوننت‌ها را در VSCode بسیار ساده می‌کند و امکان تشکیل خودکار قسمت import را با ارائه‌ی یک intellisense به همراه دارد.

سپس کار تکمیل آرایه‌ی Routes انجام شده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، این آرایه متشکل است از اشیایی که به همراه خاصیت path و سایر پارامترهای مورد نیاز هستند.
کار خاصیت path، تعیین URL segment متناظری است که این مسیریابی را فعال می‌کند. برای مثال اولین شیء تعریف شده با آدرس‌هایی مانند www.mysite.com/welcome متناظر است.
 { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
در اغلب حالات به همراه path، خاصیت کامپوننت متناظر با آن مسیر نیز ذکر می‌شود؛ مانندWelcomeComponent ایی که در اینجا مقدار دهی شده‌است. هنگامیکه این مسیریابی فعال می‌شود، قالب این کامپوننت‌است که در router-outlet نمایش داده خواهد شد (فایل src\app\welcome\welcome.component.html).

چند نکته:
- در حین تعریف مقدار خاصیت path، هیچ / آغاز کننده‌ای تعریف نشده‌است.
- مقدار خاصیت path، حساس به کوچکی و بزرگی حروف است.
- WelcomeComponent تعریف شده، یک رشته نیست و ارجاعی را به کامپوننت مرتبط دارد. به همین جهت نیاز به import statement ابتدایی را دارد و وجود آن توسط کامپایلر بررسی می‌شود.


تعیین مسیریابی پیش فرض سایت

اما زمانیکه برنامه برای بار اول بارگذاری می‌شود، چطور؟ در این حالت هیچ URL segment ایی وجود ندارد. بنابراین برای تنظیم مسیرپیش فرض سایت، خاصیت path، به یک رشته‌ی خالی همانند دومین شیء تنظیمات مسیریابی، تنظیم می‌شود:
   { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
در اینجا زمانیکه کاربر، ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد. در این تنظیم خاصیت pathMatch نحوه‌ی تطابق با خاصیت path را مشخص می‌کند. مقدار full نیز به این معنا است که اگر تمام URL segment دریافتی خالی بود، از این تنظیم استفاده کن.


مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت

تنظیم سومی را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید:
 { path: '**', component: PageNotFoundComponent },
** به این معنا است که اگر مسیریاب موفق به تطابق URL segment دریافتی، با هیچکدام از pathهای تعریف شده نبود، از این تنظیم استفاده کند (catch all). برای مثال اگر کاربر آدرس www.mysite.com/someAddr را درخواست کند، چون URL segment آن در آرایه‌ی تنظیمات، تعریف نشده‌است، می‌خواهیم یک صفحه‌ی یافت نشد را نمایش دهیم.

یک نکته: ترتیب مسیریابی‌ها در آرایه‌ی تعریف آن‌ها اهمیت دارد. در اینجا از استراتژی «اولین تطابق یافته‌، برنده خواهد بود» استفاده می‌شود. بنابراین تنظیم ** باید در انتهای لیست ذکر شود؛ در غیراینصورت هیچکدام از مسیریابی‌های تعریف شده‌ی پس از آن پردازش نخواهند شد.


مدیریت تغییرات آدرس‌های برنامه

در طول عمر برنامه ممکن است نیاز به تغییر آدرس‌های برنامه باشد. برای مثال بجای مسیر welcome مسیر home نمایش داده شود:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
در این تنظیمات جدید برنامه، مسیر home به WelcomeComponent اشاره می‌کند. اما جهت هدایت آدرس‌های قدیمی welcome، به این آدرس جدید home می‌توان از redirectTo، مانند دومین شیء مسیریابی اضافه شده‌ی به آرایه‌ی تنظیمات استفاده کرد. به این ترتیب هم تغییرات آرایه‌ی Routes به حداقل می‌رسد و هم آدرس‌های ذخیره شده‌ی توسط کاربران هنوز هم معتبر خواهند بود.

نکته: redirectToها قابلیت تعریف زنجیره‌ای را ندارند. به این معنا که اگر ریشه‌ی سایت درخواست شود، ابتدا به مسیر welcome هدایت خواهیم شد. مسیر welcome هم یک redirectTo دیگر به مسیر home را دارد. اما در اینجا کار به این redirectTo دوم نخواهد رسید و این پردازش، زنجیره‌ای نیست. بنابراین مسیریابی پیش‌فرض را نیز باید ویرایش کرد و به home تغییر داد:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
به این ترتیب دیگر درخواست زنجیره‌وار redirectToها رخ نخواهد داد.

نکته: redirectToها می‌توانند local و یا absolute باشند. تعریف محلی آن‌ها مانند ذکر home و welcome در اینجا است و تنها سبب تغییر یک URL segment می‌شود. اما اگر در ابتدای مقادیر redirectToها یک / قرار دهیم، به معنای تعریف یک مسیر مطلق است و کل URL را جایگزین می‌کند.


تعیین محل نمایش قالب‌های کامپوننت‌ها

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
در اینجا دایرکتیو router-outlet محلی است که قالب کامپوننت فعالسازی شده، نمایش داده می‌شود. برای مثال اگر کاربر بر روی لینک Home کلیک کند، کامپوننت متناظر با آن از طریق تنظیمات مسیریابی یافت شده و فعالسازی می‌شود و سپس قالب آن در محل router-outlet رندر خواهد شد.

یک نکته: چون کامپوننت welcome از طریق مسیریابی نمایش داده می‌شود و دیگر به صورت مستقیم با درج تگ selector آن در صفحه فعالسازی نخواهد شد، می‌توان به تعریف کامپوننت آن مراجعه کرده و selector آن‌را حذف کرد.
 @Component({
//selector: 'app-welcome',
templateUrl: './welcome.component.html',
styleUrls: ['./welcome.component.css']
})

تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:


اگر به آدرس تنظیم شده‌ی در مرورگر دقت کنید، http://localhost:4200/home آدرسی است که در ابتدای نمایش سایت نمایان خواهد شد. علت آن نیز به تنظیم مسیریابی پیش فرض سایت برمی‌گردد.
و اگر یک مسیر غیرموجود را درخواست دهیم، قالب کامپوننت PageNotFound ظاهر می‌شود:



هدایت کاربران به قسمت‌های مختلف برنامه

کاربران را می‌توان به روش‌های مختلفی به قسمت‌های گوناگون برنامه هدایت کرد؛ برای مثال با کلیک بر روی المان‌های قابل کلیک HTML و سپس اتصال آن‌ها به کامپوننت‌های برنامه. استفاده‌ی کاربر از bookmark مرورگر و یا ورود مستقیم و دستی آدرس قسمتی از برنامه و یا کلیک بر روی دکمه‌های forward و back مرورگر. تنها مورد اول است که نیاز به تنظیم دارد و سایر قسمت‌ها به صورت خودکار مدیریت خواهند شد. نمونه‌ی آن‌را نیز با تعریف لینک Home پیشتر مشاهده کردید:
  <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
- در اینجا با استفاده از یک دایرکتیو ویژه به نام routerLink، المان‌های قابل کلیک HTML را به خاصیت‌های path تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی برنامه متصل می‌کنیم. routerLink یک attribute directive است؛ بنابراین می‌توان آن‌را به یک المان قابل کلیک anchor tag، مانند مثال فوق نسبت داد.
- زمانیکه کاربر بر روی این لینک کلیک می‌کند، اولین path متناظر با routerLink یافت شده و فعالسازی خواهد شد.
- علت تعریف مقدار routerLink به صورت [] این است که آرایه‌ی پارامترهای لینک را مشخص می‌کند. بنابراین چون آرایه‌است، نیاز به [] دارد. اولین پارامتر این آرایه مفهوم root URL segment را دارد. در اینجا حتما نیاز است URL segment را با یک / شروع کرد. به علاوه باید دقت داشت که خاصیت path تنظیمات مسیریابی، حساس به حروف کوچک و بزرگ است. بنابراین این مورد را باید در اینجا نیز مدنظر داشت.
- پارامترهای دیگر routerLink می‌توانند مفهوم پارامترهای این segment و یا حتی segments دیگری باشند.

یک نکته: چون در مثال فوق، آرایه‌ی تعریف شده تنها دارای یک عضو است، آن‌را می‌توان به صورت ذیل نیز خلاصه نویسی کرد (one-time binding):
 <a routerLink="/home">Home</a>


تفاوت بین آدرس‌های HTML 5 و Hash-based

زمانیکه مسیریاب Angular کار پردازش آدرس‌های رسیده را انجام می‌دهد، اینکار در سمت کلاینت صورت می‌گیرد و تنها URL segment مدنظر را تغییر داده و این درخواست را به سمت سرور ارسال نمی‌کند. به همین جهت سبب reload صفحه نمی‌شود. دو روش در اینجا جهت مدیریت سمت کلاینت آدرس‌ها قابل استفاده است:
الف) HTML 5 Style
- آدرسی مانند http://localhost:4200/home، یک آدرس به شیوه‌ی HTML 5 است. در اینجا مسیریاب Angular با استفاده از HTML 5 history pushState سبب به روز رسانی History مرورگر شده و آدرس‌ها را بدون ارسال درخواستی به سمت سرور، در همان سمت کلاینت تغییر می‌دهد.
- این روش حالت پیش فرض Angular است و نحوه‌ی نمایش آن بسیار طبیعی به نظر می‌رسد.
- در اینجا URL rewriting سمت سرور نیز جهت هدایت آدرس‌ها، به برنامه‌ی Angular ضروری است. برای مثال زمانیکه کاربری آدرس http://localhost:4200/home را مستقیما در مرورگر وارد می‌کند، این درخواست ابتدا به سمت سرور ارسال خواهد شد و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، پیغام خطای 404 را دریافت می‌کند. اینجا است که URL rewriting سمت سرور به فایل index.html برنامه، جهت مدیریت یک چنین حالت‌هایی ضروری است.
برای نمونه اگر از وب سرور IIS استفاده می‌کنید، تنظیم ذیل را به فایل web.config در قسمت system.webServer اضافه کنید (کار کرد آن هم وابسته‌است به نصب و فعالسازی ماژول URL Rewrite بر روی IIS):
<rewrite>
    <rules>
        <rule name="Angular 2+ pushState routing" stopProcessing="true">
            <match url=".*" />
                <conditions logicalGrouping="MatchAll">
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsFile" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsDirectory" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" pattern=".*\.[\d\w]+$" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_URI}" pattern="^/(api)" negate="true" />
                </conditions>
                <action type="Rewrite" url="/index.html" />
        </rule>
    </rules>
</rewrite>

ب) Hash-based
- آدرسی مانند http://localhost:4200/#/home یک آدرس به شیوه‌ی Hash-based بوده و مخصوص مرورگرهایی است بسیار قدیمی که از HTML 5 پشتیبانی نمی‌کنند. اینبار قطعات قرار گرفته‌ی پس از علامت # دارای نام URL fragments بوده و قابلیت پردازش در سمت کلاینت را دارا می‌باشند.
- اگر علاقمند به استفاده‌ی از این روش هستید، نیاز است خاصیت useHash را به true تنظیم کنید:
@NgModule({
   imports: [RouterModule.forRoot(routes, { useHash: true })],
-  این روش نیازی به URL rewriting سمت سرور ندارد. از آنجائیکه سرور هرچیزی را که پس # باشد ندید خواهد گرفت و سعی در یافتن آن‌، در سمت سرور نخواهد کرد.
مطالب
معرفی Xamarin و مزیت‌های استفاده از آن

چرا برنامه نویسی موبایل؟

با افزایش روزافزون SmartPhone ها و تبلت‌ها، بازار تکنولوژی به این سمت سوق پیدا کرده‌است. از این رو شرکت‌های ارائه دهنده نرم افزاری، از این موقعیت استفاده کرده و هر کدام پلتفرم متفاوتی را برای برنامه نویسی بر روی این اسمارت فون‌ها ارائه داده‌اند. یکی از بزرگترین دغدغه‌های امروزه شرکت‌های برنامه نویسی و توسعه نرم افزار موبایل، انتخاب درست پلتفرم برای توسعه نرم افزار میباشد. در این مقاله قصد دارم یکی از این پلت فرم‌ها را بررسی کرده و معرفی کنم.

شرکت xamarin کار خود را در سال 2011 با ارایه نسخه Cross Platform پلتفرم .Net به نام Mono آغاز کرد. بعد از ارایه این نسخه از .Net، زامارین به کمک Mono توانست پیاده سازی بر روی  Android و IOS را به نام‌های MonoForAndroid  و MonoTouch ارایه دهد. بعد از این نسخه‌ها برنامه نویسان توانستند بر روی سیستم عامل‌های اندروید و آی او اس به صورت Native کد خود را به زبان C# نوشته و آن‌ها را اجرا کنند.


چرا باید از Xamarin استفاده کنم؟

در ادامه مقاله قصد دارم شما را با برخی از ویژگی‌های زامارین آشنا کرده و مزایای استفاده از آن را بیان کنم. 

Xamarin امکانی را فراهم کرده‌است که برنامه نویسان به دو روش متفاوت قادر خواهند بود برنامه‌های خود را بنویسند:


Xamarin Native :1

زامارین به شما این امکان را میدهد که بتوانید به صورت مستقیم برای هر پلتفرم به صورت جداگانه برنامه نویسی کنید. در اندروید اینکار با Xamarin.Droid و در IOS اینکار با Xamarin.Touch امکانپذیر است. مزیت‌های استفاده از این روش عبارتند از:

·   بهره گیری از یک زبان برنامه نویسی

همانطور که میدانید یادگیری یک زبان برنامه نویسی هزینه‌ی زیادی را برای یک سازمان و یا یک شخص به همراه دارد. در زامارین این امکان فراهم شده‌است که با استفاده از تنها یک زبان برنامه نویسی مانند C# ، برنامه نویسان بتوانند برای پلتفرم‌های مختلف برنامه بنویسند. در نظر داشته باشید که UI در هر پلتفرم به صورت جداگانه پیاده سازی میشود. به طور مثال در اندروید به وسیله‌ی Android Xml میتوانید ظاهر برنامه خود را پیاده سازی کنید و منطق‌های خود را با زبان C# برای تمامی پلت فرم‌ها به صورت یکسان بنویسید.

·   تجربه کاربری Native

زامارین به شما این امکان را خواهد داد که با استفاده از کنترل‌های Native هر پلتفرم به تجربه کاربری همان پلت فرم دسترسی پیدا کنید و اپلیکیشنی با ظاهر و UX همان پلتفرم بسازید.

·   استفاده  100% از امکانات هر پلتفرم

زامارین به دلیل Native بودن این امکان را به برنامه نویسان ارائه میدهد که با استفاده از یک زبان و با بکارگیری Cycle  Life مخصوص هر پلتفرم،  به 100% امکانات و API ‌های هر پلتفرم دسترسی پیدا کنند.

·   Performance

به دلیل اینکه برنامه‌های زامارین به صورت Native اجرا میشوند Performance بالایی دارند.

·   دسترسی به API ‌های موجود در .Net

شما قادر خواهید بود با دانش موجود مانند Entity Framework Code و.. به فریم ورک .Net  دسترسی پیدا کرده و از API ‌های درون آن استفاده کنید. زامارین از یکی از پیاده سازی‌های .Net Standard استفاده میکند.

·   استفاده مجدد از کد

در زامارین قادر خواهید بود که از کدهای خود، استفاده مجدد کرده و این امر سبب مدیریت بهتر بر روی کد، کد نویسی کمتر، هزینه نگهداری کد کمتر، توسعه راحت‌تر اپلیکیشن و ... میشود.

·   تست خودکار

در زامارین شما میتوانید برای کدهای خود تست خودکار نوشته و آنها را به صورت خودکار تست کنید.

·   Bind کردن Library ‌های Objective-C و Java

زامارین طوری طراحی شده‌است که دست شما را در هیچگونه شرایطی نخواهد بست. شما میتوانید به صورت مستقیم کدهایی را که به زبان های Java  و Objective-C نوشته شده‌اند، به پروژه اضافه کرده و هیچگونه نگرانی از بابت کدهای از قبل نوشته شده که به زبان‌های Objective-C و Java هستند، نداشته باشید.

·   Designer

در زمارین این امکان وجود دارد که در هر پلتفرم از طریق Designer مخصوص به آن پلتفرم، UI خود را طراحی و پیاده سازی کنید.

·   Async

  در برنامه نویسی غیر همزمان ( Asynchronous Programming ) این امکان وجود دارد که برنامه شما بدون توقف، یک قسمت از کد را اجرا کرده و منتظر اجرای قسمت‌های دیگر کد نشود؛ یا به اصطلاح برنامه از حالت Response خارج نشود. در زبان‌های Java ، Objective-C و Swift اینکار باید با CallBack و به صورت Manual مدیریت شود؛ اما #C این امکان را فراهم آورده است که به راحتی اینکار را انجام داده و برنامه خود را همیشه در حالت پاسخ دهی نگه دارید.  

public async Task<List<FeedItem>> GetFeedItems(DateTime date) {
  var feed = "http://planet.xamarin.com/feed/";
  var response = await httpClient.GetStringAsync(feed);
  var items = await ParseFeedAsync(response);
  return items.Where(item => item.Published.Date == date).ToList();
}


·   Parallel Programming

در برنامه نویسی موازی( Parallel Programming )  برخلاف برنامه نویسی MultiThread که بر روی یک هسته CPU اجرا میشود، بر روی چندین هسته CPU به صورت موازی اجرا میشود. زامارین از این نوع برنامه نویسی پشتیبانی میکند.


Xamarin.Forms: 2

پس از معرفی Xamarin Forms API شما میتوانید علاوه بر مزیت‌هایی که در بالا اشاره شد، کدهای Logic خود را با زبان C# و کدهای UI خود را با زبان XAML پیاده سازی کرده و با یک بار نوشتن کد، در پلتفرم‌های مختلف خروجی خود را مشاهده کنید.  مزیت استفاده از Xamarin Forms عبارتند از:

·   استفاده از کد واحد برای پیاده سازی UI و Logic

یکی از بهترین مزیت‌هایی را که میتوان به آن اشاره نمود این است که شما کافیست یک بار کد خود را بنویسید و Xamarin Forms کد شما را در پلت فرم‌های متفاوت پیاده سازی خواهد کرد.

<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<TabbedPage xmlns="http://xamarin.com/schemas/2014/forms"
            xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2009/xaml"
            x:Class="MyApp.MainPage">
    <TabbedPage.Children>
        <ContentPage Title="Profile" Icon="Profile.png">
            <StackLayout Spacing="20" Padding="20"
                         VerticalOptions="Center">
                <Entry Placeholder="Username"
                       Text="{Binding Username}"/>
                <Entry Placeholder="Password"
                       Text="{Binding Password}"
                       IsPassword="true"/>
                <Button Text="Login" TextColor="White"
                        BackgroundColor="#77D065"
                        Command="{Binding LoginCommand}"/>
            </StackLayout>
        </ContentPage>
        <ContentPage Title="Settings" Icon="Settings.png">
            <!-- Settings -->
        </ContentPage>
    </TabbedPage.Children>
</TabbedPage>


برای پیاده سازی UI در Xamarin Forms باید از XAML استفاده کنید. همچنین مانند روش قبلی میتوانید از زبان C# برای پیاده سازی منطق، استفاده نمایید.

با استفاده از Xamarin Forms شما تجربه نوشتن کد Cross Platform را در کنار Native بودن آن خواهید داشت.

·   استفاده از یک کنترل مخصوص یک پلتفرم در بین کد ( Embedding )

در Xamarin Forms این امکان وجود دارد که اگر شما خواستید یک کنترل مخصوص IOS را در بین کدهای خود استفاده کنید، بتوانید به راحتی اینکار را انجام دهید.( (Embedding

اگر به تصویر بالا دقت کنید متوجه خواهید شد که در یکسری از کنترل‌ها، تصاویر متفاوت هستند. در نسخه اندروید یک Action Button در قسمت پایین صفحه مشاهده میکنید که در نسخه‌ی IOS آن موجود نیست. یعنی به صورت مستقیم کنترل Action Button که مختص به پلت فرم اندروید میباشد، درون Xamarin Forms استفاده شده است.

·   دسترسی به هر پلتفرم به طور مستقیم

شما قادر خواهید بود به طور مستقیم به هر پلت فرم دسترسی پیدا کرده و به طور مثال در هر پلتفرم، UI مخصوص به خود را با Property ‌های مخصوص به خود طراحی کنید.

·   UITest و Test Cloud

در Xamarin Forms  میتوانید برای UI خود تست نوشته و آن‌ها را به وسیله Xamarin Test Cloud بر روی صدها Device متفاوت تست کنید. (این امکان فقط برای Android و IOS وجود دارد.)

·   Life Cycle مشابه در تمامی پلتفرم ها

همانطور که میدانید پلتفرم‌های مختلف، Life Cycle ‌های متفاوتی برای مدیریت اپلیکیشن دارند. یکی از مزیت‌های استفاده از Xamarin Forms این است که شما میتوانید برای تمامی پلتفرم‌ها به‌وسیله‌ی یک Life Cycle یکسان کد بنویسید.

·   Previewer

یکی از بهترین قابلیت‌هایی که در Xamarin Forms اضافه شده‌است این است که شما قادر خواهید بود به صورت Real Time خروجی فایل XAML خود را به وسیله Previewer مشاهده نمایید.

·   Performance Profiler

به وسیله Xamarin Profiler شما میتوانید میزان مصرف حافظه، Performance و ... را در اندروید و IOS اندازه گیری نمایید.

نکات قابل توجه:

Ø   استفاده همزمان از Xamarin Forms و Xamarin Native

شما میتوانید کدهای خود را با حداکثر Reusability نوشته و در صورت لزوم با کدهای Xamarin Native ترکیب کنید.

Ø   Documentation خیلی خوب

زمارین  مستندات جامع و کاملی را در سایت خود گردآوری کرده که میتوانید به راحتی از آن برای فهم تمامی قسمت‌های Xamarin استفاده کنید.

مطالب دوره‌ها
بایدها و نبایدهای استفاده از IoC Containers
طوری با IoC Containers کار کنید که انگار وجود خارجی ندارند

تفاوت پایه‌ای که بین یک فریم ورک IoC و سایر فریم ورک‌ها وجود دارد، در معکوس شدن مسئولیت‌ها است. در اینجا لایه‌های مختلف برنامه شما نیستند که فریم ورک IoC را فراخوانی می‌کنند؛ بلکه این فریم ورک IoC است که از جزئیات ارتباطات و وابستگی‌های سیستم شما آگاه است و نهایتا کار کنترل وهله سازی اشیاء مختلف را عهده دار خواهد شد. طول عمر آن‌ها را تنظیم کرده یا حتی در بعضی از موارد مانند برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، نسبت به تزئین این اشیاء یا دخالت در مراحل مختلف فراخوانی متدهای آن‌ها نیز نقش خواهد داشت. نکته‌ی مهم در اینجا، نا آگاهی برنامه از حضور آن‌ها است.
بنابراین در پروژه شما اگر ماژول‌ها و لایه‌های مختلفی حضور دارند، تنها برنامه اصلی است که باید ارجاعی را به فریم ورک IoC داشته باشد و نه سایر لایه‌های سیستم. علت حضور آن در ریشه سیستم نیز تنها باید به اصطلاحا bootstrapping و اعمال تنظیمات مرتبط با آن خلاصه شود.
به عبارتی استفاده صحیح از یک فریم ورک IoC نباید به شکل الگوی Service Locator باشد؛ حالتی که در تمام قسمت‌های برنامه مدام مشاهده می‌کنید  resolver.Resolve،  resolver.Resolve و الی آخر. باید از این نوع استفاده از فریم ورک‌های IoC تا حد ممکن حذر شود و کدهای برنامه نباید وابستگی مستقیم ثانویه‌ای را به نام خود فریم ورک IoC پیدا کنند.
 var container = BootstrapContainer();

var finder = container.Resolve<IDuplicateFinder>();
var processor = container.Resolve<IArgumentsParser>();

Execute( args, processor, finder );
 
container.Dispose();
نمونه‌ای از نحوه صحیح استفاده از یک IoC Container را مشاهده می‌کنید. تنها در سه نقطه است که یک IoC container باید حضور پیدا کند:
الف) در آغاز برنامه برای اعمال تنظیمات اولیه و bootstrapping
ب) پیش از اجرای عملی جهت وهله سازی وابستگی‌های مورد نیاز
ج) پس از اجرای عمل مورد نظر جهت آزاد سازی منابع

نکته مهم اینجا است که در حین اجرای فرآیند، این فرآیند باید تا حد ممکن از حضور IoC container بی‌خبر باشد و کار تشکیل اشیاء باید خارج از منطق تجاری برنامه انجام شود: IoC container خود را صدا نزنید؛ او شما را صدا خواهد زد.
عنوان شد تا «حد ممکن». این تا حد ممکن به چه معنایی است؟ اگر کار وهله سازی اشیاء را می‌توانید تحت کنترل قرار دهید، مثلا آیا می‌توانید در نحوه وهله سازی کنترلرها در ASP.NET MVC دخل و تصرف کرده و در زمان وهله سازی، اینکار را به یک IoC Container واگذار کنید؟ اگر بلی، دیگر به هیچ عنوانی نباید داخل کلاس‌های فراخوانی شده و تزریق شده به کنترلرهای برنامه اثری از IoC Container شما مشاهده شود. زیرا این فریم ورک‌ها اینقدر توانمند هستند که بتوانند تا چندین لایه از سیستم را واکاوی کرده و وابستگی‌های لازم را وهله سازی کنند.
اگر خیر (نمی‌توانید کار وهله سازی اشیاء را مستقیما تحت کنترل قرار دهید)؛ مانند تهیه یک Role Provider سفارشی در ASP.NET MVC که کار وهله سازی این Role Provider راسا توسط موتور ASP.NET انجام می‌شود و در این بین امکان دخل و تصرفی هم در آن ممکن نیست، آنگاه مجاز است داخل این کلاس ویژه از متدهای container.Resolve استفاده کرد؛ چون چاره‌ی دیگری وجود ندارد و IoC Container نیست که کار وهله سازی ابتدایی آن‌را عهده دار شده است. باید دقت داشت به این حالت خاص دیگر تزریق وابستگی‌ها گفته نمی‌شود؛ بلکه نام الگوی آن Service locator است. در Service locator یک کامپوننت خودش به دنبال وابستگی‌های مورد نیازش می‌گردد. در حالت تزریق وابستگی‌ها، یک کامپوننت وابستگی‌های مورد نیاز را درخواست می‌کند.

یک مثال:
public class ExampleClass
{
    private readonly IService _service;

    public ExampleClass()
    {
        _service = Container.Resolve<IService>();
    }

    public void DoSomething(int id)
    {
        _service.DoSomething(id);
    }
}
کاری که در اینجا انجام شده است نمونه اشتباهی از استفاده از یک IoC Container می‌باشد. به صرف اینکه مشغول به استفاده از یک IoC Container  هستیم به این معنا نیست که واقعا الگوی معکوس سازی وابستگی‌ها را درست درک کرده‌ایم. در اینجا الگوی Service locator مورد استفاده است و نه الگوی تزریق وابستگی‌ها. به عبارتی در مثال فوق، کلاس ExampleClass وابسته است به یک وابستگی جدیدی به نام Container، علاوه بر وابستگی IService ایی که به او قرار است خدماتی را ارائه دهد.
نمونه اصلاح شده کلاس فوق، تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس به نحو زیر است:
public class ExampleClass
{
    private IService _service;

    public ExampleClass(IService service)
    {
        _service = service;
    }

    public void DoSomething(int id)
    {
        _service.DoSomething(id);
    }
}
در اینجا این کلاس است که وابستگی‌های خود را درخواست می‌کند و نه اینکه خودش به دنبال آن‌ها بگردد.

نمونه دیگری از کلاسی که خودش به دنبال یافتن و وهله سازی وابستگی‌های مورد نیازش است مثال زیر می‌باشد:
public class Search
{
   IDinner _dinner;
   public Search(): this(new Dinner()) 
   { }

   public Search(IDinner dinner) 
   {
      _dinner = dinner;
   }
}
به این کار poor man's dependency injection هم گفته می‌شود؛ اولین سازنده از طریق یک default constructor سعی کرده است وابستگی‌های کلاس را، خودش تامین کند. باز هم کلاس می‌داند که به چه وابستگی خاصی نیاز دارد و عملا معکوس سازی وابستگی‌ها رخ نداده است. همچنین استفاده از این حالت زمانیکه کلاس Dinner خودش وابستگی به کلاس‌های دیگر داشته باشد، بسیار به هم ریخته و مشکل خواهد بود. مزیت استفاده از IoC Containers وهله سازی یک large object graph کامل است. به علاوه توسط IoC Containers مدیریت طول عمر اشیاء را نیز می‌توان تحت نظر قرار داد. برای مثال می‌توان به یک IoC Container گفت تنها یک وهله از DbContext را در طول یک درخواست ایجاد و آن‌را در اختیار لایه‌های مختلف برنامه قرار بده؛ چون نیاز داریم کاری که در طی یک درخواست انجام می‌شود، در داخل یک تراکنش انجام شده و همچنین بی‌جهت به ازای هر new DbConetxt جدید، یکبار اتصالی به بانک اطلاعاتی باز و بسته نشود (سرعت بیشتر، سربار کمتر).
مطالب
معرفی و روش استفاده از Dispatcher در WPF
باید این سوال را از خودمان بپرسیم که اصلا چه نیازی به استفاده از Dispatcher در WPF می‌باشد و این که ما چه نیازی داریم با ساختمان Thread آشنا شویم؟

می‌دانید که در پروژه و نرم افزارهایی که توسعه داده می‌شوند بعضی مواقع مشاهده می‌کنیم قسمتی از برنامه نیاز به زمان یا پردازش بیشتری دارد تا عملیات خود را به اتمام برساند و رابط کاربری (User Interface) برنامه در این حین منتظر می‌ماند و یا به اصطلاح (Freeze) می‌شود تا یک پردازش طولانی به اتمام برسد و بعد رابط کاربری به کار خود ادامه می‌دهد و بعضی مواقع پنجره Windows explorer is not responding را مشاهده کرده‌اید که با کلیک بر روی Close the program از آن گذر می‌کنیم. در حالی که برنامه ما باید حالت Responsive  داشته باشد و نباید برنامه با یک‌چنین مواردی روبه رو شود.

ساختمان Thread :
تمامی اشیاء (Objects) در این مدل به دو گروه تقسیم بندی می‌شوند:
Single-Threaded Apartment
Multi-Threaded Apartment
ساختمان  Single-Threaded Apartment (STA) :

STA شامل فقط یک Thread می‌باشد و تمامی اشیاء در این ساختمان فقط می‌توانند متدی را که در این Thread صدا زده می‌شود دریافت کنند؛ یا به عبارتی دیگر هنگامیکه شیء به Thread ای متصل می‌شود دیگر شما قادر نخواهید بود اشیاء UI را به صورت مستقیم و یا از طریق Thread‌های دیگر تغییر دهید. لازم به ذکر است WPF از مدل STA پشتیبانی می‌کند که شامل نکات  زیر می‌باشد:
1. یک Thread در کل برنامه اجرا می‌شود و شامل همه Object‌های WPF می‌باشد.
2. عناصر یا المان‌های  WPF، قابلیت تنظیم Thread Affinity را دارند. منظور این می‌باشدکه Thread‌ها نمی‌توانند با یکدیگر ارتباط  برقرار کنند.
3. اشیاء WPF که قابلیت Thread Affinityرا دارند، از یک Object Dispatcher مشتق می‌شوند.
4. اشیاء WPF متعلق به Thread ای می‌باشند که توسط آن ایجاد شده است و Thread دیگر قادر به دسترسی مستقیم به این اشیاء نمی‌باشد.

ساختمان Multi-Threaded Apartment (MTA) :

MTA  شامل یک یا چندین Thread می‌باشد. تمامی اشیاء در این مدل می‌توانند از هر Thread ای فراخوانی شوند. در حقیقت رجیستر‌های CPU و Ram که در اختیار برنامه قرار داده شده تکه تکه می‌شوند و برنامه ما تعداد Thread‌های مورد نظر را اجرا می‌کند و یکی از راه حل‌های بر طرف کردن اینکه رابط کاربری ما در حالت انتظار باقی نماند استفاده از پردازش کارها بصورت غیر همزمان (Asynchronous) می‌باشد که در اصطلاح Multithreading نامیده می‌شود. 

WPF Dispatcher :

WPF از مدل STA پشتیبانی می‌کند. زمانیکه برنامه WPF  اجرا می‌شود، به طور خودکار یک Dispatcher Object ساخته می‌شود و متد Run صدا زده می‌شود و از آن برای آماده سازی صف پیام‌ها استفاده می‌شود که مدیریت یک صف از کارها بر عهده آن است و کارهای UI را در یک صف FIFO اجرا می‌کند. WPF یک Dispatcher را برای UI Thread ایجاد می‌کند. بنابراین شما نمی‌توانید یک dispatcher دیگر برای آن تعریف کنید. 

نکته : دیاگرام زیر نمایش می‌هد که تمامی اشیاء WPF از DispatcherObject مشتق شده‌اند.

نکته : زمانیکه برنامه WPF  اجرا می‌شود دو Thread ساخته می‌شود:
1.  UI Thread (Main Thread) 
2.  Render Thread
 

UI Thread : مسئولیت تمامی ورودی‌های کاربر، handle events, paints screen و اجرای کدهای برنامه را بر عهده دارد.

Render Thread : در Background اجرا می‌شود و برای Render صفحه نمایش WPF استفاده می‌شود.

نکته: همانطور که آشنا شدیم WPF نمی‌تواند UI Thread را از طریق یک Thread دیگر به روز رسانی کند و یا به عبارتی دیگر یک Thread نمی‌تواند بصورت مستقیم به اشیایی که توسط Thread دیگر ایجاد شده، دسترسی داشته باشد.

Dispatcher برای این کار دو متد را در اختیار ما قرار می‌دهد :

متد Invoke : یک Action یا Delegate را میگیرد و متد آن‌را به صورت همزمان اجرا می‌کند. این مورد به این معنا است که تا زمانی که اجرای متد کامل نگردد، عملیاتی صورت نخواهد گرفت و یا به عبارتی دیگر فراخوان را تا زمانیکه زمانبندی به پایان برسد، در حالت مسدود نگهداری خواهد کرد.

مثال :

public partial class MainWindow : Window
{
    public MainWindow()
    {
        InitializeComponent();
        Task.Factory.StartNew(() =>
            {
                InvokeMethodExample();
            });
    }
 
    private void InvokeMethodExample()
    {
        Thread.Sleep(2000);
        Dispatcher.Invoke(() =>
            {
                btn1.Content = "By Invoke";
            });
    }
}
متد BeginInvoke : یک Delegate را می‌گیرد و متد آن‌را به صورت ناهمزمان اجرا می‌کند. این مورد به این معنا است که قبل از آنکه متد فراخوانی گردد، برگشت داده می‌شود و یا به عبارتی دیگر به ما اجازه می‌دهد تا Thread جاری را با کنترل دوباره به جریان بیندازیم.
مثال :
public MainWindow()
{
    InitializeComponent();
    Task.Factory.StartNew(() =>
        {
            BeginInvokeExample();
        });
}
 
private void BeginInvokeExample()
{
    DispatcherOperation op = Dispatcher.BeginInvoke((Action)(() => {
         btn1.Content = "By BeginInvoke";
        }));
}
BeginInvoke یک شیء DispatcherOperation برگشت می‌دهد. این شیء یا Object برای دانستن اینکه وضعیت عملیات کامل شده است یا خیر می‌تواند استفاده شود و همچین دو رویداد Aborted و Completed را فراهم می‌کند. 

اشتراک‌ها
ویرایش و تغییر سایز عکس با استفاه از کلاس WebImage
حتما در خلال نوشتن یک برنامه نیاز پیدا کردید که سایز یک عکس را تغییر دهید، بچرخانید، واترمارک بزنید و خیلی کارهای دیگر...
خصوصا زمانی که قرار است پروژه، توسط GTmetrix بررسی شود و شما امتیاز بگیرید. حتما متوجه شدید که یکی از ملزومات داشتن یک Seo خوب، داشتن سرعت قابل قبول در بارگذاری تصاویر است و می‌دانیم که کاربران یک سایت، لزوما دیدگاه، دقت و حساسیت یک برنامه نویس را ندارند و بهترین کار این است که بطور قهری سایز تصاویر در پروژه بصورت صحیح تنظیم شود. بعنوان مثلا ممکن است یک کاربر برای داشتن یک آواتار از عکس بسیار بزرگ (PX 400*600) استفاده کند و این درحالی است که چنین اندازه ای برای یک آواتار غیرمنطقی مخرب است و صرفا باعث کاهش زمان بارگذاری سایت خواهد شد.

راه حل :

یکی از راه حل‌های موجود استفاده از کلاس WebImage  است که شما می‌توانید عملیات ویرایش یک عکس را خودتان مدیریت کنید. یادداشت زیر کدهای لازم برای استفاده از این کلاس می‌باشد.
[HttpPost]
    public ActionResult Index(HttpPostedFileBase file)
    {
        WebImage img = new WebImage(file.InputStream);
        if (img.Width > 1000)
            img.Resize(1000, 1000,false);
        img.Save("path");
        return View();
    }
در قطعه کد بالا انتخاب‌ها گوناگونی در ارسال تصویر و ویرایش داریم که شما می‌توانید بسته به نیاز خود آن را تغییر دهید. بعنوان مثال شما می‌توانید بعد از ذخیره عکس در مسیر فیزیکی سرور، آن را به راحتی ویرایش کنید. به مثال زیر توجه کنید
        WebImage img = new WebImage("path");
        if (img.Width > 720)}
            img.Resize(720, 460 ,false);
        img.Save("path");

 برای آگاهی و مطالعه بیشتر در خصوص Constuctors و Properties و Methods مربوط به کلاس WebImage می‌توانید به لینک WebImage Class in MSDN مراجعه فرمایید.
ویرایش و تغییر سایز عکس با استفاه از کلاس WebImage
نظرات مطالب
معرفی Xamarin و مزیت‌های استفاده از آن
با سلام خدمت شما دوست عزیز
بابت نظرتون واقعا تشکر میکنم که این مطلب براتون حائز اهمیت بوده که دربارش نظر دادید.
یک مطلبی که عرض کردید رو با کمال احترام رد میکنم. شما گفتید که 3-4 مگ رو کاربر‌ها قبول ندارند برای برنامه‌های کوچک. بیایید راجع به واقعیت صحبت کنیم. در حال حاضر اگر شما به مارکت‌های داخلی و حتی خارجی نگاه کنید خیلی خیلی کم پیش میاد که بتونید نرم افزاری زیر 3-4 مگ رو پیدا کنید. و در واقعیت میشه گفت تعداد دانلود تمام نرم افزارها بسیار بالاست. پس میتوان نتیجه گرفت که کاربران به دانلود برنامه‌های بیش از 3-4 مگ عادت کرده اند و در حال حاضر اون رو یک عیب قلمداد نمیکنن. 
در رابطه با استفاده از ابزارهای بومی میخواستم چیزی رو خدمتتون عرض کنم. شما فرض رو بر این بگیرید که سازمانی رو در اختیار دارید که بودجه 5-6 میلیونی برای برنامه نویسی در اختیار دارید. این فرض خیلی از شرکت‌ها رو در بر میگیره که میخوان اپلیکیشنی رو طراحی کنن اما مقدار بودجه زیادی رو ندارن. حالا یک سوال از شما میپرسم. آیا حاضرید برای هر کدوم از پلتفرم‌های مختلف کارشناس بگیرید؟ کارشناسی که بتونه یک پلتفرم رو به تنهایی توسعه بده و ببره جلو چقد باید مهارت داشته باشه؟ و آیا هزینه شما در این حالت بیشتر نخواهد شد؟ پس میشه یه نتیجه گیری کرد که Cross-Platform بودن در حال حاضر علاوه بر مدیریت بهتر توسعه راحت‌تر و.... فوق العاده هزینه شما رو پایین میاره.
استفاده از زبان‌های مختلف برنامه نویسی اون هم در حد EnterPrise هزینه زیادی رو برای یه سازمان دربرداره.