مطالب
مرجع سریع VSTT

مرجع سریع Visual Studio Team Test 2008 (یکی از ویژگی‌های Visual Studio Team System 2008 ) را در طی 83 صفحه می‌توانید از آدرس زیر دریافت نمائید. بسیاری از سؤالات شما در مورد آزمایشات واحد و امثال آن در این راهنمای سریع توضیح داده شده‌اند.

این مجموعه موارد زیر را شامل می‌شود:
SETUP CONSIDERATIONS
WEB TEST CONSIDERATIONS
WEB SERVICE TEST CONSIDERATIONS
UNIT TEST CONSIDERATIONS
LOAD TEST CONSIDERATIONS
LOAD TEST RIG CONSIDERATION
PERFORMANCE DATA COLLECTION AND USAGE
LOAD TEST RESULTS STORE INFORMATION
TEST CUSTOMIZATION
ITEMS CHANGED OR FIXED IN VSTS 2008 SP1
GENERAL COMMANDS AND TRICKS



مطالب
ایجاد رنگ و روی سفارشی برای ادیتور Visual Studio

برنامه‌ی آنلاینی جهت تولید یک theme سفارشی جدید برای ویژوال استودیو ایجاد شده است که در آدرس زیر قابل استفاده است:


ابتدا تنظیمات رنگ خود را انتخاب کنید، سپس بر روی دکمه refresh کلیک نمائید تا نمونه‌ای از نتیجه‌ی کار را بتوان مشاهده کرد و سپس بر روی دکمه create کلیک کنید.


و برای استفاده از فایل تولید شده از طریق منوی tools گزینه‌ی Import and Export Settings اقدام کنید.


مطالب
اشتباهات متداول برنامه‌نویس‌های دات نت

اشتباه 1:
استفاده از

throw ex;
بجای استفاده از
throw;
در حالت اول، تمام stack trace موجود تا نقطه‌ی فراخوانی دستور ذکر شده پاک خواهند شد، اما در حالت دوم stack trace‌ حفظ شده و دیباگ کردن کد را ساده می‌کند.

اشتباه 2:
درک اشتباه عملکرد متد replace :
string s = "Take this out";
s.Replace("this", "that"); //wrong
بجای استفاده از :
s = s.Replace("this", "that");  //correct

اگر از fxCop استفاده کنید، اینگونه خطاها را (عدم استفاده از مقدار بازگشتی) گوشزد می‌کند.

اشتباه 3:
استفاده‌ی بی دقت از متغیرهای استاتیک در یک برنامه وب. دو مثال زیر را در نظر بگیرید:
public static string GetCookieName(Cookie c)
{
return c.Name;
}

static List<string> cookieList = new List<string>();
public static void AddToCookieList(Cookie c)
{
cookieList.Add(c.Name);

}

برنامه‌های وب ذاتا چند ریسمانی هستند و زمانیکه یک متغیر را از نوع استاتیک تعریف می‌کنید، این متغیر، هنگام مراجعه‌ی کاربران بین آن‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود و امکان تخریب یا استفاده‌ی ناصحیح از مقادیر آن‌ها وجود خواهد داشت. در حالت اول نیازی به مباحث همزمانی و قفل کردن منابع نیست زیرا متغیری که در متد استفاده می‌شود، thread safe است اما cookieList در مثال دوم خیر و حتما هنگام استفاده از آن باید مباحث قفل کردن منابع را درنظر داشت. (حتی اگر برنامه‌ی شما از نوع وبی هم نیست اما چند ریسمانی است این مطلب باز هم صادق می‌باشد)


اشتباه 4:
مقابله با خطاها به شکلی نادرست: (اصطلاحا خفه کردن خطاها!)
 try
{
//something
File.Delete(blah);
}
catch{}
در این حالت اگر خطایی رخ دهد کاربر متوجه نخواهد شد دقیقا مشکلی وجود داشته یا خیر و علت آن چیست.
هرچند گاهی از اوقات اگر خطای حاصل برای ما اهمیتی نداشت می‌توان از آن استفاده نمود، در غیراینصورت باید حتما از این روش پرهیز کرد.

اشتباه 5:
ارائه‌ی برنامه‌های ASP.Net با گزینه‌ی پیش فرض Debug=true در web.config که پیشتر در مورد آن در این سایت بحث شده است.


اشتباه 6:
عدم استفاده از امکانات ویژه‌ی دات نت فریم ورک هنگام کار با رشته‌ها:
string s = "This ";
s += "is ";
s += "not ";
s += "the ";
s += "best ";
s += "way.";

StringBuilder sb = new StringBuilder();
sb.Append("This ");
sb.Append("is ");
sb.Append("much ");
sb.Append("better. ");

زمانیکه نیاز به کنار هم قرار دادن رشته‌های مختلف وجود داشت و تعداد ‌آن‌ها نیز زیاد بود، مثال دوم توصیه می‌شود.
البته در مثال فوق که تعداد کمی رشته قرار است با هم جمع شوند، کامپایلر به اندازه‌ی کافی هوشمند خواهد بود که تمام ‌آن‌ها را کنار هم قرار دهد و تفاوتی در کارآیی احساس نشود، حتی روش اول سریع‌تر از روش دوم خواهد بود، اما زمان استفاده از هزاران رشته، این تفاوت محسوس است.

اشتباه 7:
عدم استفاده از عبارت using هنگام استفاده از اشیایی از نوع Idisposable . مثالی در این مورد.

using (StreamReader reader=new StreamReader(file))
{
//your code here

}

اشتباه 8:
فراموش کردن بررسی نال بودن یک شیء هنگام استفاده از آن.
string val = Session["xyz"].ToString();

این نوع کد نویسی یکی از اشتباهات متداول تمامی تازه واردان به ASP.Net است. حتما باید پیش از استفاده از متد ToString بررسی شود که آیا این سشن نال است یا نه. در غیراینصورت حاصل کار فقط یک exception خواهد بود. (استفاده از افزونه‌ی ری شارپر در این موارد کمک بزرگی است، زیرا به محض قرار گرفتن مکان نما روی شیءایی که احتمال نال بودن آن میسر است، یک راهنما را به شما ارائه خواهد کرد)

اشتباه 9:
بازگشت دادن یک property عمومی از نوع لیست‌های جنریک.
با توجه به اینکه این نوع لیست‌ها فقط خواندنی نیستند و امکان دستکاری اطلاعات آن توسط فراخوان وجود دارد، توصیه می‌شود از نوع جنریک IEnumerable استفاده شود. همچنین توصیه شده است هنگام انتخاب نوع پارامترهای ورودی یک متد نیز به این مورد دقت شود.

مطالب
غلط یاب فارسی در دات نت با استفاده از امکانات open office

مدتی است که محصور کننده‌ای سورس باز برای امکانات غلط‌ یاب مجموعه‌ی open office در سایت code project ارائه شده است:
NHunspell - Hunspell for the .NET platform
دریافت آخرین نسخه‌ی آن از source forge

خوشبختانه کتابخانه‌ی واژه‌های فارسی هم برای اپن آفیس مهیا است.
دریافت

پس از دریافت کتابخانه‌ی فوق و همچنین فایل‌های مربوط به زبان فارسی، فقط کافی است ارجاعی به اسمبلی NHunspell.dll در برنامه اضافه شود و سپس یک مثال ساده در مورد استفاده از آن به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Windows.Forms;
using NHunspell;

namespace testWinForms87
{
class CSpellCheck
{
public static void Test()
{
using (Hunspell hunspell = new Hunspell(@"fa_ir.aff", @"fa_ir.dic"))
{
bool correct = hunspell.Spell("دباق");
if (correct)
MessageBox.Show("مشکلی نیست!");
else
{
List<string> suggestions = hunspell.Suggest("دباق");
string result = string.Empty;
foreach (string suggestion in suggestions)
{
result += suggestion + Environment.NewLine;
}

if (result != string.Empty)
MessageBox.Show(result,"لیست پیشنهادها");
}
}
}
}
}




مطالب
زیباتر کد بنویسیم

داشتن آگاهی در مورد ساختارهای داده‌‌ها، الگوریتم‌ها و یا عملگرهای بیتی بسیار عالی است و یا تسلط بر نحوه‌ی کارکرد ابزارهایی مانند SharePoint و امثال آن این روزها ضروری است. اما باید در نظر داشت، کدی که امروز تهیه می‌شود شاید فردا یا ماه دیگر یا چند سال بعد نیاز به تغییر داشته باشد، بنابراین دانش زیبا نوشتن یک قطعه کد که خواندن آن‌را ساده‌تر می‌کند و در آینده افرادی که از آن نگهداری خواهند کرد زیاد "زجر" نخواهند کشید، نیز ضروری می‌باشد. (اگر کامنت‌های سایت را خوانده باشید یکی از دوستان پیغام گذاشته بود، اگر به من بگویند یک میلیون بگیرید و برنامه فعلی را توسعه دهید یا رفع اشکال کنید، حاضرم 10 هزارتومان بگیرم و آن‌را از صفر بنویسم! متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که ناشی از عدم خوانا بودن کدهای نوشته شده می‌باشد.)
در ادامه یک سری از اصول زیبا نویسی کدها را بررسی خواهیم کرد.


1- سعی کنید میزان تو در تو بودن کدهای خود را محدود کنید.
لطفا به مثال زیر دقت نمائید:

void SetA()
{
if(a == b)
{
foreach(C c in cs)
{
if(c == d)
{
a = c;
}
}
}
}

توصیه شده است فقط یک سطح تو در تو بودن را در یک تابع لحاظ کنید. تابع فوق 4 سطح تو رفتگی را نمایش می‌دهد (برای رسیدن به a=c باید چهار بار از tab استفاده کنید). برای کاهش این تعداد سطح می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

void SetA()
{
if(a != b)
return;

foreach(C c in cs)
a = GetValueOfA(c);
}

TypeOfA GetValueOfA(C c)
{
if(c == d)
return c;

return a;
}

خواناتر نشد؟!

افزونه‌های CodeRush و refactor pro مجموعه‌ی DevExpress از لحاظ مباحث refactoring در ویژوال استودیو حرف اول را می‌زنند. فقط کافی است برای مثال قطعه کد if داخلی را انتخاب کنید، بلافاصله سه نقطه زیر آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن امکان استخراج یک تابع از آن‌را برای شما به سرعت فراهم خواهد کرد.



مثالی دیگر:

if (foo) {
if (bar) {
// do something
}
}

به صورت زیر هم قابل نوشتن است (جهت کاهش میزان nesting):

if (foo && bar) {
// do something
}

افزونه‌ی Resharper امکان merge خودکار این نوع if ها را به همراه دارد.



و یا یک مثال دیگر:
میزان تو در تو بودن این تابع جاوا اسکریپتی را ملاحظه نمائید:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(!findShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!findInShape(flags, point, attribute)) {
if(!findFromGuide(flags,point) {
if(list.count() > 0 && flags == 1) {
doSomething();
}
}
}
}
}
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت با همان کارآیی اما بسیار خواناتر:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(findShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findInShape(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findFromGuide(flags,point) {
return;
}

if (!(list.count() > 0 && flags == 1)) {
return;
}

doSomething();
}

2- نام‌های با معنایی را برای متغیرها وتوابع خود انتخاب کنید.
با وجود پیشرفت‌های زیادی که در طراحی و پیاده سازی IDE ها صورت گرفته و با بودن ابزارهای تکمیل سازی خودکار متن تایپ شده در آن‌ها، این روزها استفاده از نام‌های بلند برای توابع یا متغیرها مشکل ساز نیست و وقت زیادی را تلف نخواهد کرد. برای مثال به نظر شما اگر پس از یک سال به کدهای زیر نگاه کنید کدامیک خود توضیح دهنده‌تر خواهند بود (بدون مراجعه به مستندات موجود)؟

void UpdateBankAccountTransactionListWithYesterdaysTransactions()
//or?
void UpdateTransactions()

3- تنها زمانی از کامنت‌ها استفاده کنید که لازم هستند.
اگر مورد 2 را رعایت کرده باشید، کمتر به نوشتن کامنت نیاز خواهد بود. از توضیح موارد بدیهی خودداری کنید، زیرا آن‌ها بیشتر سبب اتلاف وقت خواهند شد تا کمک به افراد دیگر یا حتی خود شما. همچنین هیچگاه قطعه کدی را که به آن نیاز ندارید به صورت کامنت شده به مخزن کد در یک سیستم کنترل نگارش ارسال نکنید.

//function thisReallyHandyFunction() {
// someMagic();
// someMoreMagic();
// magicNumber = evenMoreMagic();
// return magicNumber;
//}

زمانیکه از ورژن کنترل استفاده می‌کنید نیازی به کامنت کردن قسمتی از کد که شاید در آینده قرار است مجددا به آن بازگشت نمود، نیست. این نوع سطرها باید از کد شما حذف شوند. تمام سیستم‌های ورژن کنترل امکان revert و بازگشت به قبل را دارند و اساسا این یکی از دلایلی است که از آن‌ها استفاده می‌شود!
به صورت خلاصه جهت نگهداری سوابق کدهای قدیمی باید از سورس کنترل استفاده کرد و نه به صورت کامنت قرار دادن آن‌ها.

از کامنت‌های نوع زیر پرهیز کنید که بیشتر سبب رژه رفتن روی اعصاب خواننده می‌شود تا کمک به او! (خواننده را بی‌سواد فرض نکنید)

// Get the student's id
thisId = student.getId();

کامنت زیر بی معنی است!

// TODO: This is too bad. FIX IT!

اگر شخص دیگری به آن مراجعه کند نمی‌داند که منظور چیست و دقیقا مشکل کجاست. شبیه به افرادی که به فوروم‌ها مراجعه می‌کنند و می‌گویند برنامه کار نمی کند و همین! طرف مقابل علم غیب ندارد که مشکل شما را حدس بزند! به توضیحات بیشتری نیاز است.


4- عدم استفاده از عبارات شرطی بی‌مورد هنگام بازگشت دادن یک مقدار bool:
مثال زیر را درنظر بگیرید:

if (foo>bar) {
return true;
} else {
return false;
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت:

return foo>bar;

5- استفاده از متغیرهای بی مورد:
برای مثال:

Something something = new Something(foo);
return something;

که می‌شود آ‌ن را به صورت زیر هم نوشت:

return new Something(foo);

البته یکی از خاصیت‌های استفاده از افزونه‌ی Resharper ویژوال استودیو، گوشزد کردن و اصلاح خودکار موارد 4 و 5 است.



6- در نگارش‌های جدید دات نت فریم ورک استفاده از ArrayList منسوخ شده است. بجای آن بهتر است از لیست‌های جنریک استفاده شود. کدی که در آن از ArrayList استفاده می‌شود طعم دات نت فریم ورک 1 را می‌دهد!

7- لطفا بین خطوط فاصله ایجاد کنید. ایجاد فواصل مجانی است!

دو تابع جاوا اسکریپتی زیر را (که در حقیقت یک تابع هستند) در نظر بگیرید:

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));
firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);
radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);
baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);
p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);
pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code
}

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));

firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);

radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);

baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);

p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);

pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code

}

کدامیک خواناتر است؟
استفاده از فاصله بین خطوط در تابع دوم باعث بالا رفتن خوانایی آن شده است و این طور به نظر می‌رسد که سطرهایی با عملکرد مشابه در یک گروه کنار هم قرار گرفته‌اند.

8- توابع خود را کوتاه کنید.
یک تابع نباید بیشتر از 50 سطر باشد (البته در این مورد بین علما اختلاف هست!). اگر بیشتر شد بدون شک نیاز به refactoring داشته و باید به چند قسمت تقسیم شود تا خوانایی کد افزایش یابد.
به صورت خلاصه یک تابع فقط باید یک کار را انجام دهد و باید بتوان عملکرد آن‌را در طی یک جمله توضیح داد.

9- از اعداد جادویی در کدهای خود استفاده نکنید!
کد زیر هیچ معنایی ندارد!

if(mode == 3){ ... }
else if(mode == 4) { ... }

بجای این اعداد بی مفهوم باید از enum استفاده کرد:

if(mode == MyEnum.ShowAllUsers) { ... }
else if(mode == MyEnum.ShowOnlyActiveUsers) { ... }

10- توابع شما نباید تعداد پارامتر زیادی داشته باشند
اگر نیاز به تعداد زیادی پارامتر ورودی وجود داشت (بیش از 6 مورد) از struct و یا کلاس جهت معرفی آن‌ها استفاده کنید.

مطالب
آیا برنامه نویس‌های دات نت باید نگران دنیای 64 بیتی باشند؟

جواب ساده و کوتاه: خیر!
کدمدیریت شده‌ی شما در هر دو پلتفرم 32 بیتی - x86 و x64 بدون نیاز به هیچگونه تغییری و بدون نگرانی اجرا خواهد شد.
گزیده‌ای از MSDN :
اگر کد شما 100 درصد مدیریت شده است (managed code ایی که به صورت خالص از دات نت فریم ورک استفاده می‌کند و هیچگونه وابستگی خارجی دیگری به کتابخانه‌های دیگر ندارد)، تنها با کپی شدن در یک محیط x64 دارای CLR ایی 64 بیتی (دات نت فریم ورک 64 بیتی)، بدون هیچگونه مشکلی اجرا خواهد شد.

سؤال: چرا و چگونه؟!
کامپایلرهای دات نتی (تفاوتی نمی‌کند که چه زبانی مورد استفاده باشد)، کد شما را به IL‌ ترجمه می‌کنند و IL اساسا درکی از پروسسور ندارد. JIT است که در آخرین لحظه در این مورد تصمیم گیری می‌کند.

این نگرانی از کجا حاصل شده است؟
نگارش R2 ویندوز 2008 سرور، فقط 64 بیتی خواهد بود و ویندوز سرور 2008 فعلی، آخرین سروری از مایکروسافت است که هر دو نسخه‌ی 32 بیتی و 64 بیتی را دارد. بنابراین دیر یا زود تمام برنامه نویس‌های ویندوزی "مجبور" خواهند شد دنیای 64 بیتی را تجربه کنند. (البته اگر تاکنون آن‌را تجربه نکرده‌اند)
و البته هنوز یک سری از محیط‌های توسعه، کامپایلر مخصوص 64 بیتی ندارند (مانند دلفی که قرار است در طول سال جاری اولین تجربه‌ی 64 بیتی خود را ارائه دهد)

نکته:
در صفحه‌ی build ویژوال استودیو، شما می‌توانید نوع پلتفرم مورد نظر را نیز تعیین کنید:



پیش فرض آن بر روی Any CPU‌ است و در این حالت کد کامپایل شده‌ی شما بدون مشکل بر روی پلتفرم‌هایی که مشاهده می‌کنید اجرا خواهد شد و تنها پیشنیاز اجرای آن، نصب نسخه‌ی دات نت فریم ورک مخصوص آن پلتفرم است، بدون اینکه نیاز باشد برنامه نویس نگران جزئیات خاصی در مورد خصوصیات ویژه‌ی آن پلتفرم‌ ویژه باشد.


سؤال: اگر کد ما خالص نبود چطور؟ (منظور اینکه 100 درصد دات نتی نبود)

حالت الف) اگر از کامپوننت‌های خارجی استفاده می‌کنید (حتی اگر 100 درصد دات نتی هم باشند) حتما اطمینان حاصل کنید که برای پلتفرم خاصی کامپایل نشده‌اند (همان Any CPU‌‌ مورد استفاده بوده)، زیرا کد شما که برای تمام CPU ها کامپایل شده، در محیط 64 بیتی، تنها توانایی بارگذاری اسمبلی‌های 64 بیتی را خواهد داشت (64 بیتی رفتار می‌کند) و با مواجه شدن با اسمبلی‌هایی که برای یک پروسسور خاص دیگر کامپایل شده‌اند، با خطای BadImageFormatException خاتمه می‌یابد.

حالت ب) استفاده از API ویندوز یا DLL های غیر دات نتی
باید با هماهنگی با تولید کننده‌ی مربوطه حتما از نگارش 64 بیتی استفاده شود و همچنین برنامه‌ی شما باید توانایی استفاده از اشاره‌گرهای 64 بیتی را داشته باشد. اندازه‌ی نوع داده‌ای IntPtr در یک محیط 32 بیتی 4 است و در یک محیط 64 بیتی 8 خواهد بود (IntPtr.Size). اگر در حین اجرای ترجمه‌ی API یک کتابخانه به اشتباه بجای استفاده از IntPtr از int‌ استفاده شده باشد، ممکن است کد شما در یک محیط 32 بیتی سال‌ها بدون مشکل اجرا شود، اما در اولین اجرای خود در یک محیط 64 بیتی، کرش خواهد کرد. (بدلیل overflow حاصل)
IntPtr به اندازه‌ی کافی هوشمند است تا سایز خودش را مطابق پلتفرم تنظیم کند و مشکل ساز نشود.

مثال:

[DllImport("kernel32.dll")]
public static extern void GetSystemInfo([MarshalAs(UnmanagedType.Struct)] ref SYSTEM_INFO lpSystemInfo);

[StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
public struct SYSTEM_INFO
{
internal _PROCESSOR_INFO_UNION uProcessorInfo;
public uint dwPageSize;
public IntPtr lpMinimumApplicationAddress;
public int lpMaximumApplicationAddress;
public IntPtr dwActiveProcessorMask;
public uint dwNumberOfProcessors;
public uint dwProcessorType;
public uint dwAllocationGranularity;
public ushort dwProcessorLevel;
public ushort dwProcessorRevision;
}

[StructLayout(LayoutKind.Explicit)]
public struct _PROCESSOR_INFO_UNION
{
[FieldOffset(0)]
internal uint dwOemId;
[FieldOffset(0)]
internal ushort wProcessorArchitecture;
[FieldOffset(2)]
internal ushort wReserved;
}

در این مثال که از API‌ ویندوز استفاده می‌شود، به اشتباه نوع lpMaximumApplicationAddress‌ به صورت int تعریف شده است (بجای IntPtr). این کد بدون مشکل در یک برنامه‌ی 32 بیتی کار می‌کند اما همین برنامه در یک محیط 64 بیتی یا کرش خواهد کرد یا مقدار lpMaximumApplicationAddress منفی گزارش می‌شود.
مطالب
توصیه‌هایی در مورد overloading متدها

مطلب زیر چکیده‌ای است از کتاب Framework Design Guidelines در مورد سربارگذاری توابع

الف) از یک نوع خروجی استفاده کنید

مثال زیر را در نظر بگیرید:

public User[] GetGroupMembers(int groupId)
public List<User> GetGroupMembers(string groupName)

هر دوی این متدها گروهی از کاربران را بازگشت می‌دهند. خروجی متد اول از نوع آرایه است و خروجی متد دوم از نوع یک لیست جنریک می‌باشد.
مشکل اینجا است که هنگام فراخوانی هر کدام، نحوه‌ی استفاده متفاوت خواهد بود. بنابراین باید از این نوع سربارگذاری پرهیز کرد.

ب) نام‌های آرگومان‌های توابع سربارگذاری شده شما باید یکسان باشند

در مثال زیر، از اولین آرگومان جهت دریافت شناسه‌ی یک گروه استفاده می‌شود:

public List<User> GetGroupMembers(int groupId)
public List<User> GetGroupMembers(int id, int pageIndex, int pageSize)

اما همانطور که ملاحظه می‌کنید در یکی از groupId استفاده شده و در دیگری از نام id . این روش مزموم است! از آن پرهیز کنید! (هر دو یا باید groupId باشند و یا id . این هماهنگی و یکسان بودن باید در توابع سربارگذاری شده‌ی شما حفظ شود)

ج) ترتیب آرگومان‌ها را در توابع سربارگذاری شده حفظ و رعایت نمائید

لطفا به مثال زیر دقت کنید:

public List<User> GetGroupMembers(int groupId)
public List<User> GetGroupMembers(int pageIndex, int pageSize, int groupId)

در اینجا شناسه‌ی گروه یکبار به عنوان آرگومان اول معرفی شده و بار دیگر به عنوان آرگومان سوم. این کار نیز مزموم است، زیرا برنامه نویس‌ها از روی عادت به اولین آرگومان توابع سربارگذاری شده‌ی شما، همان شناسه‌ی گروه را ارسال خواهند کرد و این مورد سبب بروز باگ‌هایی خواهد شد که ردیابی آن مشکل است. بنابراین اگر شناسه‌ی گروه به عنوان اولین آرگومان معرفی شده، در تمامی overload های این تابع نیز اولین آرگومان باید همان شناسه‌ی گروه باشد.

د) از call forwarding استفاده کنید

جهت توضیح بهتر call forwarding به مثال زیر دقت نمائید:
public List<User> GetGroupMembers(int groupId)
{
return GetGroupMembers(groupId, 0, 10);
}

public List<User> GetGroupMembers(int groupId, int pageIndex, int pageSize)
{
return GetGroupMembers(groupId, pageIndex, pageSize, SortOrder.Ascending);
}

public List<User> GetGroupMembers(int groupId, int pageIndex, int pageSize, SortOrder sortOrder)
{
var query = new GroupQuery();
query.GroupID = groupId;
query.PageIndex = pageIndex;
query.PageSize = pageSize;
query.SortOrder = sortOrder;

return GetGroupMembers(query);
}

public List<User> GetGroupMembers(GroupQuery groupQuery)
{
// Actual implementation to get group members goes here
}

معنای call forwarding این است که هنگام پیاده سازی توابعی از این دست، کوچکترین تابع سربارگذاری شونده باید تابع بزرگتر بعدی خود را صدا بزند و همین‌طور الی آخر که در مثال فوق به خوبی آشکار است. در این مثال چهارمین تابع سربارگذاری شده، بیشترین حوضه‌ی تمرکز را در خود دارد و توابع دیگر می‌توانند از آن بهره جویند بدون اینکه پیاده سازی خاصی را ارائه دهند.

ه) زیاده‌ روی نکنید!

آخرین موردی که توصیه شده این است که در تهیه توابع سربارگذاری شده زیاده روی نکنید. در این نوع موارد باید قانون 80/20 را در نظر گرفت. 2 تا 3 تابع سربارگذاری شده ارائه دهید که 80 درصد کار را انجام می‌دهند و سپس یک تابع سربارگذاری شده‌ی دیگر ارائه دهید که 20 درصد باقیمانده را پوشش دهد.


پ.ن.
در سی شارپ 4 ، با معرفی optional parameters ، شاید کمتر به سربارگذاری نیاز باشد.

مطالب
استفاده از Google Analytics در ASP.Net

قبل از استفاده از بلاگر، در سایت wordpress وبلاگ داشتم، که به‌دلایلی کنسل شد. تفاوت محسوسی را که اینجا مشاهده می‌کنم، نبود قسمت آمار سایت است. در سایت wordpress آمار مبسوطی را از بازدید کنندگان سایت می‌توانید در کنترل پنل مدیریتی وبلاگ مشاهده کنید، اما در اینجا خیر.
به همین جهت اولین کاری را که انجام دادم استفاده از سرویس رایگان persianstat بود که انصافا هم با کیفیت است و قابل مقایسه با آماری که wordpress ارائه می‌دهد، می‌باشد.
جالب اینجا است که هر چند هاست اینجا، گوگل است اما استفاده‌ی خودکار از ابزار Google analytics در آن مهیا نیست. احتمالا علت آن آماده نبودن API آن است که قرار است به زودی ارائه شود، بنابراین ارزش وقت گذاشتن را دارد.



برای استفاده از Google analytics ، پس از ثبت نام و ورود به آن، سایت مورد نظر را معرفی کرده (در قسمت Add Website Profile) و نهایتا یک کد جاوا اسکریپتی به شما خواهد داد که می‌توانید آنرا به صفحات مورد نظر خود در سایت اضافه نمائید تا تحت کنترل آماری قرار گیرد. محدودیتی هم در مورد تعداد سایت وجود ندارد و با یک اکانت می‌توانید چندین سایت را معرفی کرده و تحت کنترل قرار دهید.
اگر از ASP.Net استفاده می‌کنید، تنها کافی است به master page سایت مراجعه کنید و پیش از بسته شدن تگ body ، اسکریپت مربوط به Google analytics را اضافه کنید تا تمام سایت را تحت کنترل قرار دهید.
یا اگر علاقمند بودید که اینکار را به صورت "شیک‌تری" انجام دهید، می‌توان از این http module استفاده کرد. به این صورت ابتدا تگ بسته شدن body به صورت خودکار پیدا شده و سپس اسکریپت به پیش از آن اضافه می‌شود.
این روش بار بزرگ تهیه آمار سایت را حذف خواهد کرد. عموما دیتابیس جمع آوری آمار سایت خیلی زود (برای مثال پس از گذشت 6 ماه) حجیم می‌شود و تاثیر مشهودی را بر روی کارآیی سایت خواهد گذاشت. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا گوگل اینکار را برای ما انجام ندهد؟! هزینه بانک اس کیوال سرور بر روی هاست‌های اینترنتی بالا بوده و حجمی را هم که در اختیار قرار می‌دهند محدود است. در صورت نیاز به حجم‌های بالاتر باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد. بنابراین هم از لحاظ قیمت و هچنین کارآیی سایت، استفاده از این سرویس واقعا مقرون به صرفه است. بعلاوه از تنوع آماری که ارائه می‌دهد نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد. برای مثال کاربران چه واژه‌های کلیدی را در موتورهای جستجو وارد کرده‌اند تا به سایت شما رسیده‌اند؟ چند درصد کاربر وفادار دارید؟! (کاربرهای وفادار، منظور افرادی هستند که به صورت منظم به سایت سر می‌زنند) و امثال این. انصافا تهیه چنین ماژولی برای یک سایت از لحاظ برنامه نویسی شاید با برنامه نویسی کل یک سایت برابری کند.
اگر هم نیاز به یک برنامه سورس باز داشتید که هر روز به اکانت Google analytics شما سر بزند و اطلاعات آنرا استخراج کرده و در یک بانک SQL server ذخیره کند، می‌توانید به پروژه سی شارپ زیر مراجعه نمائید:
Google Analytics Data Extractor

البته باید دقت داشت که پس از ارائه API کامل Google analytics ، دیگر نیازی به این نوع روش‌های ابتکاری وجود نداشته و استخراج داده از آن بسیار ساده‌تر خواهد شد.

مطالب
اهمیت ارائه‌ی برنامه‌های دات نت به صورت release

یکی از مواردی که بعضی از همکاران هنگام ارائه برنامه‌های خود رعایت نمی‌کنند، تفاوت قائل نشدن بین حالت release و debug در زمان کامپایل پروژه، برای ارائه نهایی است.
هنگام استفاده از حالت release ، گزینه‌های بهینه سازی کامپایلر فعال شده و همچنین debug symbols از اسمبلی نهایی تولید شده حذف می‌گردد (بنابراین حجم اسمبلی نهایی نیز کمتر خواهد شد). لازم به ذکر است در حالت release ، میزان مصرف حافظه برنامه تولید شده نیز کمتر از حالت debug خواهد بود. گاهی از اوقات سرعت اجرای این دو حالت تا چندین برابر در بعضی از الگوریتم‌ها می‌توانند متفاوت باشند.
مطابق مستندات موجود، وجود debug symbols هیچگونه تاثیری بر روی کارآیی یک برنامه دات نت ندارند.
لازم به ذکر است که عمده بهینه‌سازی‌ها در دات نت توسط JIT compiler صورت می‌گیرد (تا 99 درصد) و نه توسط کامپایلر زبان مورد استفاده (به همین جهت است که عده‌ای اعتقاد دارند در نهایت و هنگام اجرا تفاوتی مابین زبان‌های مختلف دات نت وجود نخواهد داشت). بر روی JIT compiler نیز می‌توان تاثیر گذاشت و نحوه عملکرد آنرا تغییر داد (حتی بر روی یک اسمبلی کامپایل شده). برای مثال یک فایل ini کنار اسمبلی پروژه خود ایجاد کنید (xyz.ini که در اینجا xyz.exe نام فایل اجرایی برنامه است). محتویات این فایل می‌تواند به صورت زیر باشد:

[.NET Framework Debugging Control]
GenerateTrackingInfo=1
AllowOptimize=0

در اینجا می‌توان بهینه سازی را فعال و غیر فعال کرد و یا مطابق تنظیمات فوق برنامه را جهت دیباگ آماده نمود. (این روش با اسمبلی‌های ASP.Net کار نمی‌کند)
در دات نت فریم ورک 2 ، TrackingInfo مربوط به JIT compiler همواره تولید خواهد شد اما می‌توان بر روی بهینه سازی نهایی به صورت فوق نیز تاثیرگذار بود.

نکته:
اگر می‌خواهید هنگام مشاهده گزارش خطا، شماره سطر مورد نظر نیز در کدهای شما گوشزد ‌شود فایلهای pdb - program database تولید شده را هم ارائه دهید. حال شاید بخواهید هم برنامه را در حالت release ارائه دهید و هم pdb آن تولید شود، در این حالت باید خط فرمان کامپایل برنامه، با سوئیچ debug:pdbonly/ اجرا شود.
این مورد را در قسمت خواص پروژه، گزینه build و با کلیک بر روی دکمه advanced نیز می‌توان تنظیم نمود. (حالت پیش فرض release در VS.Net است)

خلاصه‌ی کلام: لطفا هنگام ارائه نهایی، گزینه release را از بالای صفحه در VS.Net انتخاب کنید. با تشکر!