مطالب
معرفی افزونه CAT.NET

اخیرا مایکروسافت افزونه‌ رایگانی را برای آنالیز امنیتی کدهای برنامه‌های نوشته شده با VS.Net ارائه داده است به نام CAT.Net.
دریافت افزونه 32 بیتی، 64 بیتی

این افزونه قابلیت بررسی کدهای شما را جهت یافتن خطرات جدی SQL Injection ، XSS و XPath Injection دارد.
نحوه استفاده:
VS.Net خود را ببندید. در ادامه، پس از نصب، به منوی Tools و گزینه‌ی جدید CAT.NET Code Analysis مراجعه نمائید.
صفحه‌ای ظاهر خواهد شد که پس از کلیک بر روی دکمه آغاز آنالیز آن، کار بررسی امنیتی پروژه را آغاز می‌کند (شکل زیر)




این افزونه همانند FxCop ، اسمبلی برنامه را آنالیز می‌کند. پس از پایان آنالیز،‌ با کلیک بر روی هر سطری که گزارش داده، آن سطر را می‌توان در پروژه یافت و تغییرات لازم را اعمال نمود.



همچنین پس از پایان کار بررسی، یک فایل xml هم در مسیر فایل‌های پروژه ایجاد می‌کند که در آینده در صورت نیاز، توسط همین افزونه قابل گشودن است.

بعلاوه پس از نصب، یک فایل chm هم در دایرکتوری آن جهت آشنایی بیشتر با اجزای مختلف این افزونه قرار خواهد گرفت.

البته، برنامه هنوز در مراحل آزمایشی به سر می‌برد. برای مثال پس از نصب در مسیر دیگری غیر از مسیر پیش فرض نصب، پیغام می‌داد که فایل‌ها را نمی‌تواند پیدا کند. اگر این مورد برای شما هم رخ داد، مسیری را که گزارش می‌دهد به صورت دستی درست کنید و فایل‌های کانفیگ آن‌را از جایی که نصب کرده‌اید به آنجایی که برنامه به شما گزارش می‌دهد کپی کنید تا کار کند!

یا می‌توان این افزونه را از طریق خط فرمان هم اجرا کرد (مسیر پروژه، اسمبلی آن و مسیر نصب cat.net‌ را لازم دارد). به صورت زیر:

CATNETCmd /file:"I:\prog\bin\prog.dll" /search:"I:\prog" /report:"I:\prog\report.xsl" /rule:"J:\microsoft\cat.net\Rules"

که نتیجه حاصل را در فایل xsl نهایی ثبت خواهد نمود.

اگر علاقمند به مطالعه تاریخچه‌ی این برنامه هستید به وبلاگ زیر مراجعه نمائید:
مشاهده وبلاگ

مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 1

کارهای سورس باز قابل توجهی از برنامه نویس‌های ایرانی یافت نمی‌شوند؛ عموما کارهای ارائه شده در حد یک سری مثال یا کتابخانه‌های کوچک است و در همین حد. یا گاهی هم انگشت شمار پروژه‌هایی کامل. مثل یک وب سایت یا یک برنامه نصفه نیمه دبیرخانه و امثال آن. این‌ها هم خوب است از دیدگاه به اشتراک گذاری اطلاعات، ایده‌ها و هم ... یک مزیت دیگر را هم دارد و آن این است که بتوان کیفیت عمومی کد نویسی را حدس زد.
اگر کیفیت کدها رو بررسی ‌کنید به یک نتیجه‌ی کلی خواهید رسید: "عموم برنامه نویس‌های ایرانی (حداقل این‌هایی که چند عدد کار سورس باز به اشتراک گذاشته‌اند) با مفهومی به نام Refactoring هیچگونه آشنایی ندارند". مثلا یک برنامه‌ی WinForm تهیه کرده‌اند و کل سورس برنامه همان چند عدد فرم برنامه است و هر فرم بالای 3000 سطر کد دارد. دوستان عزیز! به این می‌گویند «فاجعه‌ای به نام کدنویسی!» صاحب اول و آخر این نوع کدها خودتان هستید! شاید به همین جهت باشد که عمده‌ی پروژه‌های سورس باز پس از اینکه برنامه نویس اصلی از توسعه‌ی آن دست می‌کشد، «می‌میرند». چون کسی جرات نمی‌کند به این کدها دست بزند. مشخص نیست الان این قسمت را که تغییر دادم، کجای برنامه به هم ریخت. تستی ندارند. ساختاری را نمی‌توان از آن‌ها دریافت. منطق قسمت‌های مختلف برنامه از هم جدا نشده است. برنامه یک فرم است با چند هزار سطر کد در یک فایل! کار شما شبیه به کد اسمبلی چند هزار سطری حاصل از decompile یک برنامه که نباید باشد!
به همین جهت قصد دارم یک سری «ساده» Refactoring را در این سایت ارائه دهم. روی سادگی هم تاکید کردم، چون اگر عموم برنامه نویس‌ها با همین موارد به ظاهر ساده آشنایی داشتند، کیفیت کد نویسی بهتری را می‌شد در نتایج عمومی شده، شاهد بود.
این مورد در راستای نظر سنجی انجام شده هم هست؛ درخواست مقالات خالص سی شارپ در صدر آمار فعلی قرار دارد.



Refactoring چیست؟

Refactoring به معنای بهبود پیوسته کیفیت کدهای نوشته شده در طی زمان است؛ بدون ایجاد تغییری در عملکرد اصلی برنامه. به این ترتیب به کدهایی دست خواهیم یافت که قابلیت آزمون پذیری بهتری داشته، در مقابل تغییرات مقاوم و شکننده نیستند و همچنین امکان به اشتراک گذاری قسمت‌هایی از آن‌ها در پروژه‌های دیگر نیز میسر می‌شود.


قسمت اول - مجموعه‌ها را کپسوله کنید

برای مثال کلاس‌های ساده زیر را در نظر بگیرید:

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class OrderItem
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public int Amount { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class Orders
{
public List<OrderItem> OrderItems { set; get; }
}
}

نکته اول: هر کلاس باید در داخل یک فایل جدا قرار گیرد. «لطفا» یک فایل درست نکنید با 50 کلاس داخل آن. البته اگر باز هم یک فایل باشد که بتوان 50 کلاس را داخل آن مشاهده کرد که چقدر هم عالی! نه اینکه یک فایل باشد تا بعدا 50 کلاس را با Refactoring از داخل آن بیرون کشید!

قطعه کد فوق، یکی از روش‌های مرسوم کد نویسی است. مجموعه‌ای به صورت یک List عمومی در اختیار مصرف کننده قرار گرفته است. حال اجازه دهید تا با استفاده از برنامه FxCop برنامه فوق را آنالیز کنیم. یکی از خطاهایی را که نمایش خواهد داد عبارت زیر است:

Error, Certainty 95, for Do Not Expose Generic Lists

بله. لیست‌های جنریک را نباید به همین شکل در اختیار مصرف کننده قرار داد؛ چون به این صورت هر کاری را می‌توانند با آن انجام دهند، مثلا کل آن را تعویض کنند، بدون اینکه کلاس تعریف کننده آن از این تغییرات مطلع شود.
پیشنهاد FxCop این است که بجای List از Collection یا IList و موارد مشابه استفاده شود. اگر اینکار را انجام دهیم اینبار به خطای زیر خواهیم رسید:

Warning, Certainty 75, for Collection Properties Should Be ReadOnly

FxCop پیشنهاد می‌دهد که مجموعه تعریف شده باید فقط خواندنی باشد.

چکار باید کرد؟
بجای استفاده از List جهت ارائه مجموعه‌ها، از IEnumerable استفاده کنید و اینبار متدهای Add و Remove اشیاء به آن‌را به صورت دستی تعریف نمائید تا بتوان از تغییرات انجام شده بر روی مجموعه ارائه شده، در کلاس اصلی آن مطلع شد و امکان تعویض کلی آن‌را از مصرف کننده گرفت. برای مثال:

using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class Orders
{
private int _orderTotal;
private List<OrderItem> _orderItems;

public IEnumerable<OrderItem> OrderItems
{
get { return _orderItems; }
}

public void AddOrderItem(OrderItem orderItem)
{
_orderTotal += orderItem.Amount;
_orderItems.Add(orderItem);
}

public void RemoveOrderItem(OrderItem orderItem)
{
var order = _orderItems.Find(o => o == orderItem);
if (order == null) return;

_orderTotal -= orderItem.Amount;
_orderItems.Remove(orderItem);
}
}
}


اکنون اگر برنامه را مجددا با fxCop آنالیز کنیم، دو خطای ذکر شده دیگر وجود نخواهند داشت. اگر این تغییرات صورت نمی‌گرفت، امکان داشتن فیلد _orderTotal غیر معتبری در کلاس Orders به شدت بالا می‌رفت. زیرا مصرف کننده مجموعه OrderItems می‌توانست به سادگی آیتمی را به آن اضافه یا از آن حذف کند، بدون اینکه کلاس Orders از آن مطلع شود یا اینکه بتواند عکس العمل خاصی را بروز دهد.


نظرات مطالب
تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET MVC به برنامه
یک نکته‌ی تکمیلی: وهله سازی با تاخیر IIdentity 
public class CurrentUser : ICurrentUser
{
        private readonly IIdentity _identity;
        public CurrentUser(IIdentity identity)
        {
اگر در سازنده‌ی کلاس کنترلر خود یک چنین تنظیمی را دارید (و یا سرویسی که به سازنده‌ی یک کنترلر تزریق می‌شود )، سبب خواهد شد تا HttpContext.Current.User دریافتی از آن همیشه نال باشد. علت اینجا است که وهله سازی کلاس‌های کنترلرها (و تمام وابستگی‌های آن‌ها)، پیش از شروع کامل چرخه‌ی درخواست جاری صورت می‌گیرد و در این حالت، کار به تنظیم اطلاعات شیء User نمی‌رسد. برای رفع این مشکل تنها کافی است تعریف آن‌را lazy load کرد:
public class CurrentUser : ICurrentUser
{
        private readonly Lazy<Func<IIdentity>> _identity;
        public CurrentUser(Lazy<Func<IIdentity>> identity)
        {
           _identity = identity;  
        }

        public int GetCurrentUserId()
        {
            return _identity.Value().GetUserId<int>();
        }
در این حالت در زمان وهله سازی این کلاس کنترلر، پارامتر سازنده‌ی آن وهله سازی نخواهد شد و دسترسی به آن موکول می‌شود به زمانیکه در کنترلر جاری ارجاعی به آن وجود داشته باشد. در این زمان، چون چرخه‌ی طول عمر درخواست آغاز شده‌است، شیء HttpContext.Current.User دیگر نال نخواهد بود.
اگر از StructureMap استفاده می‌کنید، استفاده از پارامترهای <<>Lazy<Func نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارند و به صورت توکار پشتیبانی می‌شوند.
نظرات مطالب
EF Code First #12
- ابتدای کار یک روش غلط رو شروع کرده، بعد اواسط کار اون رو نقد کرده و رد.
- چون از لایه سرویس استفاده نکرده کل منطق کار رو برده داخل کنترلرها.
- از تزریق وابستگی‌ها استفاده نکرده، بنابراین برخلاف شکلی که در ابتدای کار گذاشته، کنترلرهاش رو نمی‌تونه مستقل از یک سری کلاس کاملا مشخص، تست کنه.
- الگوی مخزنی که ارائه داده در این مثال ساده کار می‌کنه اما اگر قرار باشه با چند موجودیت کار کرد و نتیجه رو ترکیب، کارآیی خوبی نداره چون خیلی از قابلیت‌های ذاتی EF مثل کوئری‌های به تاخیر افتاده (deferred LINQ queries) در اینجا قابل پیاده سازی نیست. اگر هم بخوان این رو اضافه کنن باید به لایه مخزن خروجی IQueryable اضافه کنن که به یک طراحی نشتی دار خواهند رسید چون انتهای کار با خروجی IQueryable کاملا باز باقی می‌ماند (نمونه‌اش متد Get ایی است که طراحی کرده).
یا یکی دیگر از اهداف ظاهری لایه مخزن، امکان تعویض آن در صورت نیاز است و مثلا کوچ به یک ORM دیگر. دنیای واقعی: include ایی که اینجا تعریف شده فقط در EF وجود خارجی دارد یا یک سری از نکات دیگر بکار گرفته شده در این الگوی مخزن. (در قسمت 11 سری EF سایت بحث شده)
- در مثالی که زده باگ امنیتی وجود دارد. متد Updateاش به دلیل عدم استفاده از ViewModel آسیب پذیر هست. (در این مورد در سری MVC بحث شده)
نظرات مطالب
اصول برنامه نویسی موازی درNET. نسخه 4 بخش اول - 2
نوشتن متد Start به این معنا نیست که همین الان باید Start صورت گیرد. بعد Start دوم و بعد مورد سوم و الی آخر. پردازش موازی به همین معنا است و قرار است این موارد به موازات هم اجرا شوند و نه ترتیبی و پشت سر هم .
در یک برنامه کنسول، متد Main یعنی کدهایی که در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شوند. زمان اجرای تمام taskهای تعریف شده، با زمان اجرای ترد اصلی برنامه بسیار بسیار نزدیک است اما ممکن است یک تاخیر چند میلی ثانیه‌ای اینجا وجود داشته باشد و آن هم وهله سازی و در صف قرار دادن taskها و اجرای آن‌ها است.
Task در دات نت 4 از thread pool مخصوص CLR استفاده می‌کند که همان thread pool ایی است که توسط متد ThreadPool.QueueUserWorkItem موجود در نگارش‌های قبلی دات نت، مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ با این تفاوت که جهت کارکرد با Tasks بهینه سازی شده است (جهت استفاده بهتر از CPUهای چند هسته‌ای).
همچنین باید توجه داشت که استفاده از یک استخر تردها به معنای درصف قرار دادن کارها نیز هست. بنابراین یک زمان بسیار کوتاه جهت در صف قرار دادن کارها و سپس ایجاد تردهای جدید برای اجرای آن‌ها در اینجا باید درنظر گرفت.

یک منبع بسیار عالی برای مباحث پردازش موازی به همراه توضیحات لازم:
http://www.albahari.com/threading/part5.aspx#_Task_Parallelism
 
نظرات مطالب
نحوه‌ی مشاهده‌ی خروجی SQL تولید شده توسط WCF RIA Services
این مورد از چند دیدگاه قابل بررسی است:
- بحث lazy loading و eager loading : بارگذاری کردن یا نکردن اطلاعات وابسته به یک شیء تا زمانیکه به آن‌ها نیاز است یا اینکه هر آنچه نیاز است به یکباره load شود. با eager loading می‌شود تعداد رفت و برگشت‌ها به دیتابیس را در شرایطی که به آن نیاز است، به حداقل رساند.
- بحث دیگر Deferred Execution است (که با lazy loading متفاوت است) و اساس LINQ را تشکیل می‌دهد، فارغ از اینکه LINQ to SQL است یا LINQ to Entities یا ... . زمانیکه شما یک کوئری LINQ را می‌نویسید این کوئری بر روی دیتابیس اجرا نمی‌شود. این اجرا تا زمانیکه شما به اطلاعات آن نیازی نداشته باشید به تاخیر خواهد افتاد. به عبارتی اگر شما 20 عبارت LINQ را پشت سر هم تشکیل دهید حتی یک رفت و برگشت هم به دیتابیس نخواهید داشت. فقط expression tree آن تشکیل می‌شود. همینجا است که مفهوم وجودی SubmitChanges بهتر مشخص می‌شود. شما 10 عبارت تعریف رکوردهای جدید را با LINQ تشکیل دهید. هیچ اتفاقی بر روی دیتابیس رخ نخواهد داد (Deferred Execution). زمانیکه SubmitChanges فراخوانی می‌شود این expression tree نهایی به کدهای SQL متناظر ترجمه خواهد شد.
اطلاعات بیشتر : +
مطالب
نحوه استفاده صحیح از لوسین در ASP.NET
بر مبنای پیاده سازی متداولی که در n هزار سایت اینترنتی می‌توان یافت، نحوه کار با جستجوگر لوسین حدودا به این شکل است:
var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
using (var searcher = new IndexSearcher(directory, readOnly: true))
{
      //do something ...

       searcher.Close();
       directory.Close();
}
و ... اینکار به این شکل غلط است!
مطابق مستندات رسمی لوسین، این کتابخانه thread-safe است. به این معنا که در آن واحد چندین و چند کاربر می‌توانند از یک وهله از شیء‌های Reader و Searcher استفاده کنند و نباید به ازای هر جستجو، یکبار این اشیاء را ایجاد و تخریب کرد. البته در اینجا تنها یک Writer در آن واحد می‌تواند مشغول به کار باشد.
مشکلاتی که به همراه باز و بسته کردن بیش از حد IndexSearcher وجود دارد، مصرف بالای حافظه است (به ازای هر کاربر مراجعه کننده، یکبار باید ایندکس‌ها در حافظه بارگذاری شوند) و همچنین تاخیر اولیه این بارگذاری و کندی آن‌‌را نیز باید مدنظر داشت.

نتیجه گیری:
برای کار با جستجوگر لوسین نیاز است از الگوی Singleton استفاده شود و تنها یک وهله از این اشیاء بین تردهای مختلف به اشتراک گذاشته شود.
 
مطالب
ایجاد و نگهداری Stored Procedure و View با استفاده از Migration
اگر از Entity Framework به روش Code-First استفاده میکنید و بر حسب نیاز، لازم است Stored procedure, View و یا Function ی ایجاد و استفاده نمایید، بهتر است برای ایجاد و نگهداری آنها از Migration‌ها استفاده نمایید. مزیت این روش این است که بر روی سورس کنترل قرار دارد و افراد تیم با گرفتن پروژه و اجرا کردن دستور Update-Database آخرین تغییرات را خواهند داشت.

فرض کنید میخواهید یک Procedure را بر روی دیتابیس ایجاد نمایید که وظیفه‌ی درج یک نویسنده را در جدول Authors، برعهده دارد. برای این منظور SP زیر لازم است نوشته شود:
CREATE PROCEDURE CreateNewAuthor
@name nvarchar(50)
AS
BEGIN
INSERT INTO Authors values(@name)
END
GO

برای ایجاد خودکار این SP میخواهیم از Migration استفاده نماییم. برای این کار ابتدا یک Migration جدید را با دستور زیر ایجاد میکنیم:
Add-Migration StoredProcedureForCreateNewAuthor
اگر مشکلی در بیلد پروژه وجود نداشته باشد، خروجی زیر حاصل می‌شود که یک فایل خالی می‌باشد:
 public partial class StoredProcedureForCreateNewAuthor : Migration
    {
        protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)
        {

        }

        protected override void Down(MigrationBuilder migrationBuilder)
        {

        }
    }
در اینجا کاری که باید انجام شود این است که در متد Up که در زمان به روزرسانی دیتابیس اجرا می‌گردد، SP (View یا Function) را ایجاد نماییم. برای اینکار از متد Sql بر روی migrationBuilder، همانند کدهای زیر استفاده می‌کنیم:
protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)
        {
            migrationBuilder.Sql(@"CREATE PROCEDURE CreateNewAuthor
                                    @name nvarchar(50)
                                    AS
                                    BEGIN
                                        INSERT INTO Authors values(@name)
                                    END
                                    GO");
        }
با اجرای دستور Update-Database پروسیجر فوق در دیتابیس ایجاد می‌شود.
لازم به ذکر است، اگر با طرز کار Migration‌ها آشنایی داشته باشید، متد down، عکس عملکرد متد Up می‌باشد و وظیفه‌ی حذف تمامی تغییرات مربوط به Migration فعلی را دارد. با این اوصاف، نیاز هست متد Down را به صورت زیر تغییر دهیم:
 protected override void Down(MigrationBuilder migrationBuilder)
        {
            migrationBuilder.Sql("DROP PROCEDURE CreateNewAuthor");
        }

- در این مقاله فقط در مورد Stored Procedure‌ها صحبت شد؛ همین کار را میتوانید برای View‌ها هم انجام دهید.
مسیرراه‌ها
Entity framework code-first
شروع به کار با EF Code first

برای تکمیل بحث نیاز است تغییرات انجام شده از نگارش 4 به 6 را نیز مد نظر داشته باشید:


آشنایی با مباحث Migrations



آشنایی با تنظیمات نگاشت‌ها به دو روش استفاده از ویژگی‌ها و Fluent API



اعتبارسنجی و بررسی استثناءها



ردیابی تغییرات



استفاده از SQL خام و بانک‌های اطلاعاتی متفاوت

      نکات مهم کوئری نویسی در EF



      استفاده از EF در WPF


      لایه بندی پروژه‌های EF Code first



      پروژ‌ه‌های انجام شده با EF Code first

       
      مطالب
      شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 13 - بررسی سیستم ردیابی تغییرات
      هر Context در EF Core، دارای خاصیتی است به نام ChangeTracker که وظیفه‌ی آن ردیابی تغییراتی است که نیاز است به بانک اطلاعاتی منعکس شوند. برای مثال زمانیکه توسط یک کوئری، شیءایی را باز می‌گردانید و سپس مقدار یکی از خواص آن‌را تغییر داده و متد SaveChanges را فراخوانی می‌کنید، این ChangeTracker است که به EF اعلام می‌کند، کوئری Update ایی را که قرار است تولید کنی، فقط نیاز است یک خاصیت را به روز رسانی کند؛ آن هم تنها با این مقدار تغییر یافته.

      روش‌های مختلف اطلاع رسانی به سیستم ردیابی تغییرات

      متد DbSet.Add کار اطلاع رسانی تبدیل وهله‌‌های ثبت شده را به کوئری‌های Insert رکوردهای جدید، انجام می‌دهد:
      using (var db = new BloggingContext())
      {
         var blog = new Blog { Url = "http://sample.com" };
         db.Blogs.Add(blog);
         db.SaveChanges();
      }

      سیستم ردیابی اطلاعات، اگر تغییراتی را در خواص اشیاء تحت نظر خود مشاهده کند، سبب تولید کوئری‌های Update می‌گردد. یک چنین اشیایی تحت نظر Context هستند:
      الف) اشیایی که در طول عمر Context از دیتابیس کوئری گرفته شده‌اند.
      ب) اشیایی که در طول عمر Context به آن اضافه شده‌اند (حالت قبل).
      using (var db = new BloggingContext())
      {
        var blog = db.Blogs.First();
        blog.Url = "http://sample.com/blog";
        db.SaveChanges();
      }

      و متد DbSet.Remove کار اطلاع رسانی تبدیل وهله‌های حذف شده را به کوئری‌های Delete معادل، انجام می‌دهد:
      using (var db = new BloggingContext())
      {
        var blog = db.Blogs.First();
        db.Blogs.Remove(blog);
        db.SaveChanges();
      }
      اگر شیء حذف شده پیشتر توسط متد DbSet.Add اضافه شده باشد، تنها این شیء از Context حذف می‌شود و کوئری در مورد آن تولید نخواهد شد.

      به علاوه امکان ترکیب متدهای Add، Remove و همچنین به روز رسانی اشیاء در طی یک Context و با فراخوانی یک SaveChanges در انتهای کار نیز وجود دارد. از این جهت که یک Context، الگوی واحد کار را پیاده سازی می‌کند و بیانگر یک تراکنش است. در این حالت ترکیبی، یا کل تراکنش با موفقیت به پایان می‌رسد و یا در صورت بروز مشکلی، هیچکدام از تغییرات درخواستی، اعمال نخواهند شد.


      عملیات ردیابی، بر روی هر نوع Projections صورت نمی‌گیرد

      اگر توسط LINQ Projections، نتیجه‌ی نهایی کوئری را تغییر دادید، فقط در زمانی سیستم ردیابی بر روی آن فعال خواهد بود که projection نهایی حاوی اصل موجودیت مدنظر باشد. برای مثال در کوئری ذیل چون در Projection صورت گرفته‌ی در متد Select، هنوز در خاصیت Blog، به اصل موجودیت Blog اشاره می‌شود، نتیجه‌ی این کوئری نیز تحت نظر سیستم ردیابی خواهد بود:
      using (var context = new BloggingContext())
      {
         var blog = context.Blogs
            .Select(b =>
                  new
                  {
                     Blog = b,
                     Posts = b.Posts.Count()
                  });
       }
      اما در کوئری ذیل، خیر:
      using (var context = new BloggingContext())
      {
         var blog = context.Blogs
                  .Select(b =>
                       new
                       {
                         Id = b.BlogId,
                         Url = b.Url
                       });
       }
      در اینجا در Projection انجام شده، نتیجه‌ی نهایی، به هیچکدام از موجودیت‌های ممکن اشاره نمی‌کند. بنابراین نتیجه‌ی آن تحت نظر سیستم ردیابی قرار نمی‌گیرد.


      لغو سیستم ردیابی تغییرات، در زمانیکه به آن نیازی نیست

      سیستم ردیابی تغییرات بر اساس مفاهیم AOP و تولید پروکسی‌های آن کار می‌کند. این پروکسی‌ها، اشیایی شفاف هستند که اشیاء شما را احاطه می‌کنند و هر تغییری را که اعمال می‌کنید، ابتدا از این غشاء رد شده و در سیستم ردیابی EF ثبت می‌شوند. سپس به وهله‌ی اصلی شیء موجود اعمال خواهند شد.
      بدیهی است تولید این پروکسی‌ها، دارای سربار است و اگر هدف شما صرفا کوئری گرفتن از اطلاعات، جهت نمایش آن‌ها است، نیازی به تولید خودکار این پروکسی‌ها را ندارید و این مساله سبب کاهش مصرف حافظه‌ی برنامه و بالا رفتن سرعت آن می‌شود.
      در قسمت قبل عنوان شد که «یک چنین اشیایی تحت نظر Context هستند: الف) اشیایی که در طول عمر Context از دیتابیس کوئری گرفته شده‌اند.»
      اگر می‌خواهید این حالت پیش فرض را لغو کنید، از متد AsNoTracking استفاده نمائید:
      using (var context = new BloggingContext())
      {
        var blogs = context.Blogs.AsNoTracking().ToList();
      }
      یک چنین کوئری‌هایی برای سناریوهای فقط خواندنی (گزارشگیری‌ها) مناسب هستند و بدیهی است هرگونه تغییری در لیست blogs حاصل، توسط context جاری ردیابی نشده و در نهایت به بانک اطلاعاتی (در صورت فراخوانی SaveChanges) اعمال نمی‌گردد.

      اگر می‌خواهید متد AsNoTracking را به صورت خودکار به تمام کوئری‌های یک context خاص اعمال کنید، روش کار و تنظیم آن به صورت زیر است:
      using (var context = new BloggingContext())
      {
          context.ChangeTracker.QueryTrackingBehavior = QueryTrackingBehavior.NoTracking;


      نکات به روز رسانی ارجاعات موجودیت‌ها

      دو حالت زیر را درنظر بگیرید که در اولی، blog از بانک اطلاعاتی واکشی شده‌است و post به صورت مستقیم وهله سازی شده‌است:
      using (var context = new BloggingContext())
      {
        var blog = context.Blogs.First();
        var post = new Post { Title = "Intro to EF Core" };
      
        blog.Posts.Add(post);
        context.SaveChanges();
      }
      و در دومی blog به صورت مستقیم وهله سازی گردیده‌است و post از بانک اطلاعاتی واکشی شده‌است:
      using (var context = new BloggingContext())
      {
        var blog = new Blog { Url = "http://blogs.msdn.com/visualstudio" };
        var post = context.Posts.First();
      
        blog.Posts.Add(post);
        context.SaveChanges();
      }
      در حالت اول، Post، ابتدا به بانک اطلاعاتی اضافه شده و سپس این مطلب جدید به لیست ارجاعات blog اضافه می‌شود (Post جدیدی اضافه شده و اولین Blog، جهت درج آن به روز رسانی می‌شود).
      در حالت دوم، ابتدا blog در بانک اطلاعاتی ثبت می‌شود (چون برخلاف حالت اول، تحت نظر context نیست) و سپس این post (که تحت نظر context است) به مجموعه مطالب آن اضافه می‌شود (بلاگ جدیدی اضافه شده و ارجاع مطلب موجودی به آن اضافه می‌شود).


      وارد کردن یک موجودیت به سیستم ردیابی اطلاعات

      در مثال قبل مشاهده کردیم که اگر موجودیتی تحت نظر context نباشد (برای مثال توسط یک کوئری به context وارد نشده باشد)، در حین ذخیره سازی ارجاعات، با آن به صورت یک وهله‌ی جدید رفتار شده و حتما در بانک اطلاعاتی به صورت یک رکورد جدید ذخیره می‌شود؛ حتی اگر Id آن‌را دستی تنظیم کرده باشید که ندید گرفته خواهد شد.
      اگر Id و سایر اطلاعات شیءایی را دارید، نیازی نیست تا حتما توسط یک کوئری ابتدا آن‌را از بانک اطلاعاتی دریافت و سپس به صورت خودکار وارد سیستم ردیابی کنید؛ متد Attach نیز یک چنین کاری را انجام می‌دهد:
       var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
       context.Blog.Attach(blog);
       context.SaveChanges();
      در اینجا هرچند شیء Blog از بانک اطلاعاتی واکشی نشده‌است، اما چون توسط متد Attach به DbSet اضافه شده‌است، اکنون جزئی از اشیاء تحت نظر به حساب می‌آید؛ اما با یک شرط. حالت اولیه‌ی این شیء به EntityState.Unchanged تنظیم شده‌است. یعنی زمانیکه SaveChanges فراخوانی می‌شود، عملیات خاصی صورت نخواهد گرفت و هیچ اطلاعاتی در بانک اطلاعاتی درج نمی‌گردد.
      علاوه بر متد Attach، متد AttachRange نیز برای افزودن لیستی از موجودیت‌ها در حالت EntityState.Unchanged، پیش بینی شده‌است.

      روش دیگر انجام اینکار به صورت ذیل است:
      در اینجا ابتدا یک وهله‌ی جدید از Blog ایجاد شده‌است و سپس توسط متد Entry به Context وارد شده و همچنین حالت آن به صورت صریح، به تغییر یافته، مشخص گردیده‌است:
       var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
       context.Entry(blog).State = EntityState.Modified ;
       context.SaveChanges();
      و یا می‌توان این عملیات را به صورت زیر ساده کرد:
       var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
       context.Update(blog);
       context.SaveChanges();
      در اینجا متد جدید Update، همان کار Attach و سپس تنظیم حالت را به EntityState.Modified انجام می‌دهد.
      به علاوه متد UpdateRange نیز برای افزودن لیستی از موجودیت‌ها در حالت EntityState.Modified، پیش بینی شده‌است.

      یک نکته: متدهای Attach و Update، هم بر روی یک DbSet و هم بر روی Context، قابل اجرا هستند. اگر بر روی Context اجرا شدند، نوع موجودیت دریافتی به نوع DbSet متناظر به صورت خودکار نگاشت شده و استفاده می‌شود (context.Set<T>().Attach(entity)). یعنی در حقیقت بین این دو حالت تفاوتی نیست و امکان فراخوانی این متدها بر روی Context، صرفا جهت سهولت کار درنظر گرفته شده‌است.


      تفاوت رفتار context.Entry در EF Core با EF 6.x

      متد  context.Entry در EF 6.x هم وجود دارد. اما در EF core سبب تغییر وضعیت گراف متصل به یک شیء نمی‌شود و ضعیت روابط آن‌را به روز رسانی نمی‌کند (برخلاف EF 6.x). اگر در EF Core نیاز به یک چنین به روز رسانی گراف مانندی را داشتید، باید از متد جدید context.ChangeTracker.TrackGraph به نحو ذیل استفاده نمائید:
       context.ChangeTracker.TrackGraph(blog, e => e.Entry.State = EntityState.Added);


      کوئری گرفتن از سیستم ردیابی اطلاعات

      این سناریوها را درنظر بگیرید:
       - می‌خواهم سیستمی شبیه به تریگرهای اس کیوال سرور را با EF داشته باشم.
       - می‌خواهم اطلاعات تمام رکوردهای ثبت شده، حذف شده و به روز رسانی شده را لاگ کنم.
       - می‌خواهم پس از ثبت رکوردی در هر جای برنامه، شبیه به مباحث SQL Server Service Broker و SqlDependency بلافاصله مطلع شده و توسط SignalR اطلاع رسانی کنم.

      و در حالت کلی می‌خواهم پیش و یا پس از ثبت اطلاعات، بتوانم به تغییرات صورت گرفته دسترسی داشته باشم و عملیاتی را بر روی آن‌ها انجام دهم. تمام این موارد و سناریوها را با کوئری گرفتن از سیستم ردیابی اطلاعات EF می‌توان پیاده سازی کرد.
      برای نمونه در مطلب قبل و قسمت «طراحی یک کلاس پایه، بدون تنظیمات ارث بری روابط»، یک کلاس پایه را که مقادیر پیش فرض خود را از SQL Server دریافت می‌کند، طراحی کردیم. در اینجا می‌خواهیم با استفاده از سیستم ردیابی EF، طراحی این کلاس پایه را عمومی کرده و سازگار با تمام بانک‌های اطلاعاتی موجود کنیم.
      جهت یادآوری، کلاس پایه موجودیت‌ها، یک چنین شکلی را داشته:
      public class BaseEntity
      {
         public int Id { set; get; }
         public DateTime? DateAdded { set; get; }
         public DateTime? DateUpdated { set; get; }
      }
      و پس از آن، هر موجودیت برنامه به این شکل خلاصه شده و نشانه گذاری می‌شود:
      public class Person : BaseEntity
      {
         public string FirstName { get; set; }
         public string LastName { get; set; }
      }
      اکنون به کلاس Context برنامه مراجعه کرده و متد SaveChanges آن‌را بازنویسی می‌کنیم:
          public class ApplicationDbContext : DbContext
          {
              // same as before 
      
              public override int SaveChanges()
              {
                  this.ChangeTracker.DetectChanges();
      
                  var modifiedEntries = this.ChangeTracker
                                            .Entries<BaseEntity>()
                                            .Where(x => x.State == EntityState.Modified);
                  foreach (var modifiedEntry in modifiedEntries)
                  {
                      modifiedEntry.Entity.DateUpdated = DateTime.UtcNow;
                  }
       
                  var addedEntries = this.ChangeTracker
                                            .Entries<BaseEntity>()
                                            .Where(x => x.State == EntityState.Added);
                  foreach (var addedEntry in addedEntries)
                  {
                      addedEntry.Entity.DateAdded = DateTime.UtcNow;
                  }
       
                  return base.SaveChanges();
              }
          }
      این متد SaveChanges، نقطه‌ی مشترک تمام تغییرات برنامه است. به همین دلیل است که اینجا را می‌توان جهت اعمالی، پیش و پس از فراخوانی متد اصلی base.SaveChanges که کار نهایی درج تغییرات را به بانک اطلاعاتی انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار داد.
      در اینجا کار با کوئری گرفتن از خاصیت ChangeTracker شروع می‌شود. سپس باید مشخص کنیم چه نوع موجودیت‌هایی را مدنظر داریم. چون تمام موجودیت‌های ما از کلاس پایه‌ی BaseEntity مشتق می‌شوند، بنابراین کوئری گرفتن بر روی این نوع، به معنای دسترسی به تمام موجودیت‌های برنامه نیز هست. سپس در اینجا اگر حالتی EntityState.Modified بود، فقط مقدار خاصیت DateUpdated را به صورت خودکار مقدار دهی می‌کنیم و اگر حالتی EntityState.Added بود، تنها مقدار خاصیت DateAdded را به روز رسانی خواهیم کرد.
      در یک چنین حالتی دیگر نیازی نیست تا مقادیر این خواص را در حین ثبت اطلاعات برنامه به صورت دستی مشخص کنیم.

      یک نکته: اگر به ابتدای متد بازنویسی شده دقت کنید، فراخوانی متد this.ChangeTracker.DetectChanges در آن انجام شده‌است. علت اینجا است که این فراخوانی به صورت خودکار توسط متد base.SaveChanges انجام می‌شود، اما چون این مرحله را تا انتهای متد بازنویسی شده، به تاخیر انداخته‌ایم، نیاز است خودمان به صورت دستی سبب محاسبه‌ی مجدد تغییرات صورت گرفته شویم.

      نکته‌ای در مورد بهبود کیفیت کدهای متد SaveChanges: استفاده‌ی Change Tracker به این صورت با بازنویسی متد SaveChanges بسیار مرسوم است. اما پس از مدتی به متد SaveChanges ایی خواهید رسید که کنترل آن از دست خارج می‌شود. به همین جهت برای EF 6.x پروژه‌هایی مانند EFHooks طراحی شده‌اند تا کپسوله سازی بهتری را بتوان ارائه داد. انتقال کدهای آن به EF Core کار مشکلی نیست و اصل آن، بازنویسی HookedDbContext آن است که نحوه‌ی مدیریت شکیل‌تر کوئری گرفتن از ChangeTracker را بیان می‌کند.


      خواص سایه‌ای یا Shadow properties

      EF Core به همراه مفهوم کاملا جدیدی است به نام خواص سایه‌ای. این نوع خواص در سمت کدهای ما و در کلاس‌های موجودیت‌های برنامه وجود خارجی نداشته، اما در سمت جداول بانک اطلاعاتی وجود دارند و اکنون امکان کوئری گرفتن و کار کردن با آن‌ها در EF Core میسر شده‌است.
      برای تعریف آن‌ها، بجای افزودن خاصیتی به کلاس‌های برنامه، کار از متد OnModelCreating به نحو ذیل شروع می‌شود:
      protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
      {
        modelBuilder.Entity<Blog>().Property<DateTime>("DateAdded");
      در اینجا یک خاصیت جدید به نام DateAdded، از نوع DateTime که در کلاس Blog وجود خارجی ندارد، تعریف شده‌است. به این خاصیت، shadow property می‌گویند (سایه‌ای است از ستونی از جدول بلاگ).
      سپس برای کار کردن و کوئری گرفتن از آن می‌توان از متد جدید EF.Property، به نحو ذیل استفاده کرد:
       var blogs = context.Blogs.OrderBy(b => EF.Property<DateTime>(b, "DateAdded"));
      همچنین برای مقدار دهی آن تنها می‌توان توسط سیستم Change Tracker اقدام نمود:
       context.Entry(myBlog).Property("DateAdded").CurrentValue = DateTime.Now;
      و یا در همان قطعه کد بازنویسی متد SaveChanges فوق، نحوه‌ی دسترسی به اینگونه خواص، به صورت زیر می‌باشد:
      foreach (var addedEntry in addedEntries)
      {
        addedEntry.Property("DateAdded").CurrentValue = DateTime.UtcNow;
      }
      مهم‌ترین دلیل وجودی این خواص، پیاده سازی روابطی مانند many-to-many، در نگارش‌های بعدی EF Core هستند. در حقیقت جدول واسطی که در اینجا به صورت خودکار تشکیل می‌شود، به همراه خواصی است که تاکنون امکان دسترسی به آن‌ها در کدهای EF وجود نداشت؛ اما Shadow properties این امر را میسر می‌کنند (فیلدهایی که در سمت بانک اطلاعاتی وجود دارند، اما در کدهای کلاس‌های ما، خیر).