مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت دوازدهم
پیکربندی قسمت لاگ‌ها، میتواند برای یک سرور و یا وب سایت خاص از طریق فایل کانفیگ یا از طریق خود IIS انجام گیرد. برای اینکه به بیشتر این قابلیت‌ها در IIS دسترسی داشت، باید یکی از نسخه‌های ویندوز سرور 2012 و ویندوز 8 را نصب کرده باشید. لاگ‌ها به ثبت خطاها و درخواست‌های HTTP می‌پردازند و با تحلیل آن‌ها میتوان عملیات بهینه سازی را بر روی سرو اجرا کرد. تمامی ثبت لاگ‌ها توسط Http.sys انجام می‌گیرد.

نحوه‌ی ذخیره سازی لاگها
در این بخش نحوه‌ی ذخیره سازی و فرمت ذخیره‌ی لاگ‌ها را در دو سطح سایت و سرور به طور جداگانه بررسی می‌کنیم. در IIS ماژول Logging را باز کنید و در لیست One log file per می‌توانید مشخص کنید که لاگ‌ها در چه سطحی اجرا شوند. اگر گزینه‌ی server باشد، تمامی خطاها و درخواست‌های رسیده به سرور در یک فایل لاگ ثبت می‌شوند. ولی اگر سطح سایت باشد، برای هر سایت بر روی IIS لاگ‌ها، جداگانه بررسی می‌شوند. به طور پیش فرض سطح سایت انتخاب شده است.

سطح سایت
موقعی‌که در لیست، سایت را انتخاب کنید، در لیست format می‌توانید تعیین کنید که لاگ‌ها به چه صورتی باید ذخیره شوند. مواردی که در این حالت لیست می‌شوند گزینه‌های W3C,IIS,NCSA,Custom می‌باشند که در زیر یکایک آن‌ها را بررسی می‌کنیم:

فرمت IIS: این فرمت توسط مایکروسافت ارائه شده و در این حالت لاگ‌های همه‌ی وب سایت‌ها ذخیره می‌شوند. به این فرمت  Fixed ASCII Based Text نیز می‌گویند؛ چرا که اجازه‌ی خصوصی سازی ندارد و نمی‌توانید بگویید چه فیلدهایی در لاگ قرار داشته باشند. لاگ فایل‌های این فرمت با ، (کاما) از هم جدا می‌شوند و مقدار زمانی که برای هر فیلد ثبت می‌شود، به صورت محلی local Time می‌باشد.
فیلدهایی که در لاگ این نوع فرمت خواهند آمد، به شرح زیر است:
  • Client IP address 
  • User name 
  • Date 
  • Time 
  • Service and instance 
  • Server name 
  • Server IP address 
  • Time taken 
  • Client bytes sent 
  • Server bytes sent 
  • (Service status code (A value of 200 indicates that the request was fulfilled successfully 
  • (Windows status code (A value of 0 indicates that the request was fulfilled successfully. 
  • Request type 
  • Target of operation 
  • (Parameters (the parameters that are passed to a script 
احتمال این وجود دارد که بعضی از فیلدها در بعضی رکوردها، شامل اطلاعاتی نباشند که به جای مقدار آن علامت -  ثبت می‌گردد و برای کاراکترهایی که قابل نمایش نیستند یا کاراکتر نمایشی ندارند، از علامت + استفاده می‌شود. دلیل اینکار هم این است که ممکن است یک کاربر مهاجم، به ارسال اطلاعات کلیدهای کنترلی چون Carriage return اختصارا CR یا Line Feed به اختصار LF کند، که باعث شکسته شدن خط لاگ فایل می‌شود و در نتیجه از استاندارد خارج خواهد شد و هنگام خواندن آن هم با خطا روبرو می‌شویم؛ در نتیجه با جایگزینی چنین کاراکترهایی با + از این اتفاق جلوگیری می‌شود.
شکل زیر نمونه ای از یک خط لاگ در این فرمت است:
192.168.114.201, -, 03/20/01, 7:55:20, W3SVC2, SERVER, 172.21.13.45, 4502, 163, 3223, 200, 0, GET, /DeptLogo.gif, -,
 نام فیلد نوع حالت مقداردهی  توضیح اتفاقات افتاده
 Client IP address   192.168.114.201   آی پی کلاینت
 User name   -  کاربر ناشناس است
 Date  03/20/01   تاریخ فعالیت
 Time  7:55:20  ساعت فعالیت 
 Service and instance  W3SVC2  لاگی که مربوط به سایت خاصی می‌شود به صورت  #W3SVC  نمایش داده می‌شود که علامت # شماره سایت می‌باشد که در اینجا این لاگ مربوط به سایت شماره 2 است 
 Server name   SERVER   نام سرور
 Server IP   172.21.13.45   آی پی سرور
 Time taken  4502   چقدر انجام عملیات این درخواست به طول انجامیده است که بر حسب میلی ثانیه است.
 Client bytes sent   163   تعداد بایت هایی که از طرف کلاینت به سرور ارسال شده است
 Server bytes sent   3223   تعداد بایت هایی که از طرف سرور به سمت کلاینت ارسال شده است
 Service status code   200   درخواست کاملا موفقیت آمیز بوده است
 Windows status code  0  درخواست کاملا موفقیت آمیز بوده است
 Request type  GET   نوع درخواست کاربر
 Target of operation   /DeptLogo.gif   کاربر قصد دانلود یک فایل تصویری GIF داشته است که نامش Deptlogo است
 Parameters   -  پارامتری ارسال نشده است

فرمت NCSA:
 این فرمت توسط مرکز علمی کاربردهای ابرمحاسباتی National Center for Supercomputing Applications ایجاد شده و دقیقا مانند قبلی نمیتوان در آن نوع فیلدها را مشخص کرد و برای جدا سازی، از فاصله space استفاده می‌کند و ثبت مقدار زمان در آن هم به صورت محلی و هم UTC می‌باشد.
این فیلدها در لاگ آن نمایش داده می‌شوند:
  • Remote host address 
  • (Remote log name (This value is always a hyphen 
  • User name 
  • Date, time, and Greenwich mean time (GMT) offset 
  • Request and protocol version 
  • (Service status code (A value of 200 indicates that the request was fulfilled successfully   
  • Bytes sen 

نمونه ای از یک لاگ ثبت شده:
172.21.13.45 - Microsoft\JohnDoe [08/Apr/2001:17:39:04 -0800] "GET /scripts/iisadmin/ism.dll?http/serv HTTP/1.0" 200 3401
نام فیلد  مقدار ثبت شده  توضیح اتفاق افتاده 
 Remote host address  172.21.13.45  آی پی کلاینت
 Remote log name  - نامی وجود ندارد 
 User name  Microsoft\JohnDoe  نام کاربری
 Date, time, and GMT offset  [08/Apr/2001:17:39:04 -0800]  تاریخ و ساعت فعالیت به صورت محلی که 8 ساعت از مبدا گرینویچ بیشتر است
 Request and protocol version  GET /scripts/iisadmin/ism.dll?http/serv HTTP/1.0  کاربر با متد GET و Http نسخه‌ی یک، درخواست فایل ism.dll را کرده است.
 Service status code  200  عملیات کاملا موفقیت آمیز بود.
 Bytes sent  3401  تعداد بایت‌های ارسال شده به سمت کاربر

امنیت در برابر کاربران مهاجم مانند همان فرمت قبلی صورت گرفته است.


فرمت W3C: توسط W3C توسط کنسرسیوم جهانی وب ارائه شده است و یک فرمت customizable ASCII text-based است. به این معنی که میتوان فیلدهایی که در گزارش نهایی می‌آید را خودتان مشخص کنید، که برای اینکار در کنار لیست، دکمه‌ی Select وجود دارد که میتوانید هر کدام از فیلد‌هایی را که خواستید، انتخاب کنید تا به ترتیب در خط لاگ ظاهر شوند. تاریخ ثبت به صورت UTC است.

نام فیلد   توضیح به طور پیش فرض انتخاب شده است 
 Date  تاریخ رخ دادن فعالیت  بله
 Time  ساعت زخ دادن فعالیت بر اساس UTC  بله
 Client IP Address آی پی کلاینت  بله
 User Name نام کاربری که هویت آن تایید شده و در صورتی که هویت تایید شده نباشد و کاربر ناشناس باشد، جای آن - قرار می‌گیرد   بله
 Service Name and Instance Number  نام و شماره سایتی که درخواست در آن صورت گرفته است  خیر
 Server Name  نام سروری که لاگ روی آن ثبت می‌شود  خیر
 Server IP Address  آی پی سرور که لاگ روی آن ثبت می‌شود  بله
 Server Port  شمره پورتی که سرویس مورد نظر روی آن پورت اعمال می‌شود.  بله
 Method  متد درخواست مثل GET  بله
 URI Stem   هدف درخواست یا Target مثل index.htm  بله
 URI Query  کوئری ارسال شده برای صفحات داینامیک  بله
 HTTP Status  کد وضیعینی HTTP status  بله
 Win32 Status  کد وضعیتی ویندوز  خیر
 Bytes Sent  تعداد بایت‌های ارسال شده به سمت کلاینت  خیر
 Bytes Received  تعداد بایت‌های دریافت شده از سمت کلاینت  خیر
 Time Taken  زمان به طول انجامیدن درخواست بر حسب میلی ثانیه  خیر
 Protocol Version درخواست با چه نسخه‌ای از پروتکل http یا ftp ارسال شده است  خیر
 Host  اگر در هدر درخواست ارسالی این گزینه بوده باشد، نوشته خواهد شد.  خیر
 User Agent  اطلاعات را از هدر درخواست می‌گیرد.  بله
 Cookie اگر کوکی رد و بدل شده باشد، محتویات کوکی ارسالی یا دریافت شده  خیر
 Referrer  کاربر از چه سایتی به سمت سایت ما آمده است.  خیر
 Protocol Substatus 
 در صورت رخ دادن خطا در IIS ، کد خطا بازگردانده میشود. در IIS به منظور امنیت بیشتر و کاهش حملات، محتوای خطاهای رخ داده در IIS به صورت متنی نمایش داده نمی‌شوند و شامل کد خطایی به اسم Substatus Code هستند تا مدیران شبکه با ردیابی لاگ‌ها پی به دلیل خطا و درخواست‌های ناموفق ببرند. برای مثال Error 404.2 به این معنی است که فایل درخواستی به دلیل قوانین محدود کنده، قفل شده و قابل ارائه نیست. ولی هکر تنها با خطای 404 یعنی وجود نداشتن فایل روبرو می‌شود. در حالت substatus code، کد شماره 2 را هم خواهید داشت که در لاگ ثبت می‌شود.
هر شخصی که در سرور توانایی دسترسی به لاگ‌ها را داشته باشد، می‌تواند کد دوم خطا را نیز مشاهده کند. برای مثال مدیر سرور متوجه میشود که یکی از فایل‌های مورد نظر به کاربران، خطای 404 نمایش میدهد و با بررسی لاگ‌ها متوجه می‌شود که کد خطا 404.9 هست. از آنجا که ما همه‌ی کدها را حفظ نیستیم به این صفحه رجوع می‌کنیم و متوجه میشویم تعداد کاربرانی که برای این فایل، اتصال connection ایجاد کرده‌اند بیش از مقدار مجاز است و مدیر میتواند این وضع را کنترل کند. برای مثال تعداد اتصالات مجاز را نامحدود unlimited تعیین کند.
 بله
حروف - و + برای موارد بالا هم صدق می‌کند. در ضمن گزینه‌های زیر در حالتی که درخواست از پروتکل FTP باشد مقداری نخواهند گرفت:
  • uri-query
  • host
  • (User-Agent)
  • Cookie
  • Referrer
  • substatus

گزینه Custom
 : موقعی که شما این گزینه را انتخاب کنید ماژول logging غیرفعال خواهد شد. زیرا این امکان در IIS قابل پیکربندی نیست و نوشتن ماژول آن بر عهده شما خواهد بود؛ با استفاده از اینترفیس های ILogPlugin ، ILogPluginEx و  ILogUIPlugin  آن را پیاده سازی کنید.

ذخیره اطلاعات به انکدینگ UTF-8 و موضوع امنیت
در صورتی که شما از سایتی با زبانی غیر از انگلیسی و لاتین و فراتر از ANSI  استفاده می‌کنید، این گزینه حتما باید انتخاب شده باشد تا درخواست را بهتر لاگ کند. حتی برای وب سایت‌های انگلیسی زبان هم انتخاب این گزینه بسیار خوب است؛ چرا که اگر به سمت سرور کاراکترهای خاصی در URL ارسال شوند، نمی‌تواند با کدپیج موجود آن‌ها را درست تبدیل کند.

ادامه‌ی تنظیمات
موارد بعدی که در تنظیمات لاگ‌ها کاملا مشخص و واضح است، عملیات زمان بندی  است که برای ساخت یک فایل لاگ جدید به کار می‌رود؛ برای مثال هر ساعت یک لاگ فایل جدید بسازد و فعالیت‌های موجود در هر ساعت در یک لاگ ذخیره می‌شوند.
گزینه‌ی بعدی حداکثر حجم هر فایل لاگ است که به صورت بایت مشخص می‌شود. اگر مقداری که تعیین میکنید کمتر از 1048576 بایت باشد، خودش به طور پیش فرض همان 1048576 بایت را در نظر خواهد گرفت.
گزینه بعدی do not create a new logfile بدین معناست که همه‌ی لاگ‌ها در یک فایل ذخیره می‌شوند و فایل جدیدی برای لاگ‌ها ایجاد نمی‌شود.
گزینه آخری به اسم use local time for filenaming and rollover است که اگر انتخاب شود، نامگذاری هر فایل لاگ بر اساس زمان محلی ساخت فایل لاگ خواهد بود. در صورتیکه انتخاب نشود، نامگذاری با زمان  UTC درج خواهد شد.

سطح سرور
لاگ‌ها فقط در سمت سرور انجام می‌گیرد و لاگ هر سایت در یک فایل لاگ ثبت می‌شود. اگر بخواهید لاگ‌ها را در سطح سرور انجام دهید، گزینه‌ی binary هم اضافه خواهد شد.
Binary: در این گزینه دیگر از قالب بندی یا فرمت بندی لاگ‌ها خبری نیست و لاگ هر وب سایت به صورت اختصاصی صورت نمی‌گیرد. عملیات ذخیره سازی و ثبت هر لاگ می‌تواند از منابع یک سرور از قبیل حافظه و CPU و ... استفاده کند و اگر تعداد این وب سایت‌ها بالا باشد، باقی روش‌ها باعث فشار به سرور می‌شوند. برای همین ایجاد یک فایل خام از لاگ‌ها در این مواقع می‌تواند راهگشا باشد. برای همه یک فایل لاگ ایجاد شده  و بدون قالب بندی ذخیره می‌کند. پسوند این نوع لاگ‌ها ibl است که مخفف Internet Binary Log می‌باشد. دلیل این تغییر پسوند این است که اطمینان کسب شود کاربر، با برنامه‌های متنی چون notepad یا امثال آن که به Text Utilities معروفند فایل را باز نمی‌کند. برای خواندن این فایل‌های میتوان از برنامه‌ی Log parser استفاده کرد. پروتکل‌های FTP,NNTP و SMTP در این حالت لاگشان ثبت نمی‌شود.
مطالب
AngularJS #2
بهتر است قبل از این که به ادامه‌ی آموزش بپردازم، دو نکته را متذکر شوم:
1) روند آموزشی این فریمورک از کل به جز است؛ به این معنا که ابتدا تمامی قابلیت‌های اصلی فریمورک را به صورت کلی و بدون وارد شدن به جزئیات بیان می‌کنم و پس از آن، جزئیات را در قالب مثال‌هایی واقعی بیان خواهم کرد.
2) IDE مورد استفاده بنده Visual Studio 2012 است. همچنین از ابتدا پروژه را با ASP.NET MVC شروع می‌کنم. شاید بگویید که می‌شود Angular را بدون درگیر شدن با مباحث ASP.NET MVC بیان کرد؛ اما پاسخ من این است که این مثال‌ها باید قابل پیاده‌سازی در نرم‌افزارهای واقعی باشند و یکی از بسترهای مورد علاقه‌ی من ASP.NET MVC است. اگرچه باز هم تاکید می‌کنم که کلیه‌ی مباحث ذکرشده، برای کلیه‌ی زبان‌های سمت سرور دیگر هم قابل استفاده است و هدف من در اینجا بیان یک سری چالش‌ها در ASP.NET MVC است.

نحوه‌ی دریافت AngularJS
1) NuGet Package Manager
2) دریافت از وب‌سایت angularjs.org

دریافت از طریق Nuget Package Manager
روش ارجح افزودن کتابخانه‌های جانبی در یک پروژه‌ی واقعی، استفاده از NuGet Package Manager است. دلیل آن هم بارها بیان‌شده است از جمله: باخبر شدن از آخرین به‌روزرسانی کتابخانه‌ها، دریافت وابستگی‌های کتاب‌خانه‌ی مورد نظر و نبودن محدودیت تحریم برای دریافت فایل‌ها است.
روش کار هم بسیار ساده است، کافی است که بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب کنید و با جست جو angularjs نسبت به نصب آن اقدام نمایید.
اگر هم با ابزارهای گرافیکی رابطه‌ی خوبی ندارید، می‌توانید از Package Manager Console فراهم‌شده توسط NuGet استفاده کنید. کافی است در کنسول پاورشل آن عبارت زیر را تایپ کنید:
Install-Package angularjs

پس از نصب angularjs، شاهد تغییراتی در پوشه‌ی Scripts پروژه‌ی خودخواهید بود. تعداد زیادی فایل جاوا اسکریپت که با عبارت angular شروع‌شده‌اند، به این پوشه اضافه شده است. در حال حاضر ما تنها به فایل angular.js نیاز داریم و احتیاجی به فایل‌های دیگر نیست.
همچنین یک پوشه به نام i18n نیز اضافه شده است که برای مباحث Globalization و Internationalization به کار گرفته می‌شود. 
 
دریافت از سایت angularjs.org
برای دریافت Angular از وب سایت رسمی‌اش، به angularjs.org مراجعه کنید؛ اما گویا به دلیل تحریم‌ها این سایت برای IP ایران مسدود شده است (البته افرادی نیز بدون مشکل به آن دسترسی دارند). دکمه‌ی Download را فشار داده و در نهایت کلید دریافت را بزنید. اگر نسخه‌ی کامل آن را دریافت کنید، لیستی از مستندات AngularJS را نیز در فایل دریافتی، خواهید داشت. در هر صورت این روش برای استفاده از angular دریک پروژه‌ی واقعی توصیه نمی‌شود.
پس به عنوان یک best practice، همیشه کتاب‌خانه‌های جانبی را با NuGet دریافت و نصب کنید. رفع موانع تحریم‌ها، یکی از مزایای مهم آن است.
   
پس از دریافت angular،  نوشتن برنامه‌ی معروف Hello, World به وسیله‌ی آن ، می‌تواند بهترین شروع باشد؛ اما اگر اجازه بدهید، نوشتن این برنامه را در قالب توضیح قالب‌های سمت کلاینت انجام دهیم.
   
قالب‌های سمت کلاینت (Client Side Templates)
در برنامه‌های وب چند صفحه‌ای و یا اکثر وب سایت‌های معمول، داده‌ها و کدهای HTML، در سمت سرور اصطلاحا سرهم و مونتاژ شده و خروجی نهایی که HTML خام است به مرورگر کاربر ارسال می‌شود. با یک مثال بیشتر توضیح می‌دهم: در ASP.NET MVC معمولا از لحظه‌ای که کاربر صفحه‌ای را درخواست می‌کند تا زمانی که پاسخ خود را در قالب HTML می‌بیند، این فرآیند طی می‌شود: ابتدا درخواست به Controller هدایت می‌شود و سپس اطلاعات مورد نیاز از پایگاه داده خوانده‌شده و در قالب یک Model به View که یک فایل HTML ساده است، منتقل می‌شود. سپس به کمک موتور نمایشی Razor، داده‌ها در جای مناسب خود قرار می‌گیرند و در نهایت، خروجی که HTML خام است به مرورگر کلاینت درخواست‌کننده ارسال می‌شود تا در مرورگر خود نتیجه را مشاهده نماید. روال کار نیز در اکثر SPA‌های معمول و یا اصطلاحا برنامه‌های AJAX، باکمی تغییر به همین شکل است.
 اما در Angular داستان به شکل دیگری اتفاق می‌افتد؛ Angular قالب HTML و داده‌ها را به صورت جداگانه از سرور دریافت می‌کند و در مرورگر کاربر آن‌ها را سرهم و مونتاژ می‌کند. بدیهی است که در اینجا قالب، یک فایل HTML ساده و داده‌ها می‌تواند به فرم JSON باشد. در نتیجه کار سرور دیگر فراهم کردن قالب و داده‌ها برای کلاینت است و بقیه‌ی ماجرا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.
خیلی خوب، مزیت این کار نسبت به روش‌های معمول چیست؟ اگر اجازه بدهید این را با یک مثال شرح دهم:
در بسیاری از سایت ها، ویژگی ای به نام اسکرول نامحدود وجود دارد. در همین سایت نیز دکمه ای با عنوان بیشتر در انتهای لیستی از مطالب، برای مشاهده‌ی ادامه‌ی لیست قرار گرفته است. سعی کنید پس از فشردن دکمه‌ی بیشتر، داده‌های دریافتی از سرور را مشاهده کنید. پس از انجام این کار مشاهده خواهید کرد که پاسخ سرور HTML خام است. اگر تعداد 10 پست از سرور درخواست شود، 10 بار محتوای HTML تکراری نیز دریافت خواهد شد؛ در صورتی که ساختار HTML یک پست هم کفایت می‌کرد و تنها داده‌ها در آن 10 پست متفاوتند؛ چرا که قالب کار مشخص است و فقط به ازای هر پست باید آن داده‌ها در جای مناسب خود قرار داد.
دیدگاه‌های یک پست هم به خوبی با Angular قابل پیاده سازی است. قالب HTML یک دیدگاه را برای angular تعریف کرده و داده‌های مناسب که احتمالا JSON خام است از سرور دریافت شود. نتیجه‌ی این کار هم صرفه جوی در پهنای باند مصرفی و افزایش فوق العاده‌ی سرعت است، همچنین در صورت نیاز می‌توان داده‌ها و قالب‌ها راکش کرد تا مراجعه به سرور به حداقل برسد.
 چگونگی انجام این کار در AngularJs به صورت خلاصه به این صورت است که در angular یک directive به نام ng-repeat تعریف شده است که مانند یک حلقه‌ی foreach برای HTML عمل می‌کند. شما در داخل حلقه، قالب را مشخص می‌کنید و به ازای تعداد داده‌ها، آن حلقه تکرار می‌شود و بر روی داده‌ها پیمایش صورت می‌گیرد.
البته این مثال‌ها فقط دو نمونه از کاربرد این ویژگی در دنیای واقعی بود و مطمئن باشید که در مقالات آینده مثال‌های زیادی از این موضوع را پیاده‌سازی خواهیم کرد.
بهتر است که دیگر خیلی وارد جزئیات نشویم و اولین برنامه‌ی خود را به کمک angularjs بنویسیم. این برنامه، همان برنامه‌ی معروف Hello ,World است؛ اما در این برنامه به جای نوشتن یک Hello, World ساده در صفحه، آن را با ساختار angularjs پیاده‌سازی می‌کنیم.
در داخل ویژوال استادیو یک فایل HTML ساده ایجاد کنید و کد‌های زیر را داخل آن بنویسید.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample 1</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>

    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        function GreetingController($scope) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };
        }
    </script>
</body>
</html>
سپس فایل فوق را در مرورگر اجرا کنید. بله؛ عبارت Hello, World را مشاهده خواهید کرد. یک بار دیگر خاصیت text  را در scope.greeting$ به hi تغییر بدهید و باز هم نتیجه را مشاهده کنید.
این مثال در نگاه اول خیلی ساده است، اما دنیایی از مفاهیم angular را در بر دارد. شما خواص جدیدی را برای عناصر HTML مشاهده می‌کنید: ng-app، ng-controller، آکلود‌ها و عبارت درون آن و متغیر scope$ به عنوان پارامتر.
حال بیایید ویژگی‌ها و مفاهیم جالب کدهای نوشته شده را بررسی کنیم؛ چرا که فرصت برای بررسی ng-app و بقیه‌ی موارد نا آشنا زیاد است:

- هیچ id و یا class برای عناصر html در نظر گرفته نشده تا با استفاده از آنها، رویدادی را برای عناصر مورد نظر مشخص کنیم.

- وقتی در GreetingController مقدار greeting.text را مشخص کرده ایم، باز هم هیچ رویدادی را صدا نزده و یا مشخص نکرده ایم.

- GreetingController یک کلاس ساده‌ی جاوا اسکریپت (POJO) است و از هیچ چیزی که توسط angular فراهم شده باشد، ارث بری نکرده است.

- اگر به متد سازنده‌ی کلاس GreetingController دقت کنید، متغیر scope$ به عنوان پارامتر تعریف شده است. نکته‌ی جالب این است که ما هیچ گاه به صورت دستی سازنده‌ی کلاس GreetingController را صدا نزده ایم و حتی درون سازنده هم scope$ را ایجاد نکرده ایم؛ پس چگونه توانسته ایم خاصیتی را به آن نسبت داده و برنامه به خوبی کار کند. بهتر است برای پاسخ به این سوال خودتان دست به کار شوید؛ ابتدا نام متغیر scope$ را به نام دلخواه دیگری تغییر دهید و سپس برنامه را اجرا کنید. بله برنامه دیگر کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ همان طور که گفتم Angular دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است و در اینجا نیز scope$ به عنوان وابستگی در سازنده‌ی  این کلاس مشخص شده است تا نمونه‌ی مناسب آن توسط angular به کلاس GreetingController ما تزریق شود؛ اما چرا به نام آن یعنی scope$ حساس است؟ به این دلیل که زبان جاوا اسکریپت یک زبان پویا است و نوع در آن مطرح نیست؛ angular مجبور است که از نام پارامترها برای تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در مقالات آینده چگونگی عملکرد سیستم تزریق وابستگی angular را به تشریح بیان می‌کنم.

- همچنین همان طور که در مورد قبلی نیز به آن اشاره کردم، ما هیچ گاه خود دستی سازنده‌ی GreetingController را صدا نزدیم و جایی نیز نحوه‌ی صدا زدن آن را مشخص نکرده ایم.

 تا همین جا فکر کنم کاملا برای شما مشخص شده است که ساختار فریمورک Angular با تمامی کتاب خانه‌های مشابه متفاوت است و با ساختاری کاملا اصولی و حساب شده طرف هستیم. همچنین در مقالات آینده توجه شما را به قابلیت‌هایی بسیار قدرتمند‌تر جلب خواهم کرد.
   
MVC ،MVP ، MVVM و یا MVW
 در بخش اول این مقاله، الگوی طراحی پیشنهادی فریمورک Angular را MVC بیان کرده‌ام؛ اما همان طور که گفته بودم AngularJS از انقیاد داده دوطرفه (Two Way Data Binding) نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند و به همین دلیل عده ای آن را یک MVVM Framework تلقی می‌کنند. حتی داستان به همین جا ختم نمی‌شود و عده ای آن را به چشم MVP  Framework  نیز نگاه می‌کنند. در ابتدا سایت رسمی AngularJS الگوی طراحی مورد استفاده را MVC بیان می‌نمود ولی در این چند وقت اخیر عنوانش را به MVW Framework تغییر داده است.
MVW مخفف عبارت Model View Whatever هست و کاملا مفهومش مشخص است. Model و View بخش‌های مشترک تمام الگو‌ها بودند و تنها بخش سوم مورد اختلاف توسعه دهندگان بود؛ در نتیجه انتخاب آن را بر عهده‌ی استفاده کننده قرار داده اند و تمام امکانات لازم برای پیاده‌سازی این الگو‌های طراحی را فراهم کرده اند. در طی این مقالات صرف نظر از تمام الگوهای طراحی فوق، من بیشتر بر روی MVC تمرکز خواهم کرد.
الگوی طراحی MVC در سال 1970 به عنوان بخشی از زبان برنامه نویسی Smalltalk معرفی شد و از همان ابتدا به سرعت محبوبیت زیادی در بین محیط‌های توسعه‌ی دسکتاپی از قبیل ++C و Java  که رابط کاربری گرافیکی به نوعی در آن‌ها دخیل است، پیدا کرد.
تفکر MVC این را بیان می‌کند که باید جداسازی واضح و روشنی بین مدیریت داده‌ها (Model)، منطق برنامه (Controller) و نمایش داده‌ها به کاربر (View) وجود داشته باشد و در اصل هدفش جداسازی اجزای رابط کاربری به بخش هایی مجزا است.
     
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید چنین الگویی را در برنامه‌ها پیاده کرد؟
احتمالا تا کنون از بین برنامه هایی که نوشته اید، رابط کاربری بیشتر از آن‌ها را نیز خودتان مجبور شده اید طراحی کنید؛ به این دلیل که برنامه‌ی شما بدون رابط کاربری قابل اجرا شدن نبوده است. اجرای برنامه‌ی شما منوط به وجود تعدادی دکمه و textbox و ... بوده است و به قولی منطق برنامه به رابط گرافیکی گره خورده بوده است. پس می‌توان گفت که پیاده‌سازی الگوی طراحی وقتی ضرورت پیدا می‌کند که رابط گرافیکی، قسمتی از برنامه‌ی شما را تشکیل دهد.
آیا با وجود زبان‌های طراحی ساده ای مثل HTML و XAML و ... احتیاجی است که برنامه نویس وقت خود را صرف طراحی رابط کاربری کند؟ مسلما خیر، چون دیگر با این امکانات یک طراح هم از پس این کار به خوبی و یا حتی بهتر بر می‌آید. دیگر وظیفه‌ی برنامه نویس نوشتن کد‌های مربوط به منطق برنامه است. کدهایی که بدون UI هم قابل تست شدن باشد و به راحتی بتوان برای آن‌ها آزمون‌های واحد نوشت. برنامه نویس باید این را در نظر بگیرد که UI وجود ندارد و حتی ممکن است هیچ گاه هم ایجاد نشود و  این کد‌ها تبدیل به یک کتابخانه شود و مورد استفاده قرار بگیرد تا در یک برنامه با رابط کاربری گرافیکی.
در MVC، روال عمومی کار به این شکل است که View داده‌ها را از Model دریافت می‌کند و به کاربر نمایش می‌دهد. وقتی که کاربر با کلیک کردن و تایپ کردن با برنامه ارتباط برقرار می‌نماید، Controller به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد و داده‌های موجود در Model را به روز رسانی می‌کند. در نهایت هم Model  تغییرات خود را به View منعکس می‌کند تا View آن چه را که پیش از آن نمایش می‌داده است، تغییر دهد و View را از تغییرات رخ داده آگاه نماید.
اما در برنامه‌های Angular قضیه از چه قرار است؟ در Angular، قالب HTML  یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم (Document Object Model(DOM معادل View است؛ کلاس‌های جاوا اسکریپتی نقش Controller را دارند؛ و خواص اشیای جاوا اسکریپتی و یا حتی خود اشیا نقش Model را بر عهده دارند.

ساختار بخشیدن به برنامه با استفاده MVC یک مزیت مهم دیگر نیز دارد: ساختار کار کاملا مشخص است و هر کسی نمی‌تواند به صورت سلیقه ای آن را پیاده سازی کند. با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کنم: اگر کسی پروژه‌ی بنده را که با ASP.NET MVC نوشتم، بررسی کند، اصلا احساس غریبی نمی‌کند و به راحتی می‌تواند آن را توسعه دهد. دلیل این موضوع این است که ASP.NET MVC یک ساختار مشخص را به توسعه دهندگان اجبار کرده است و هر کسی این ساختار را رعایت کند و با آن آشنا باشد، به راحتی می‌تواند با آن کار کند. توسعه دهنده می‌داندکه من Model را کجا تعریف کرده ام، Controller مربوط به هر View کجاست و در کدام قسمت با پایگاه داده ارتباط برقرار کرده‌ام؛ اما در مورد کد‌های JavaScript و سمت کلاینت چه طور؟ توسعه دهنده ای که می‌خواهد کار من را ادامه بدهد دچار وحشت می‌شود! الگوی مشخصی وجود ندارد؛ معلوم نیست که کجا DOM را دستکاری کرده‌ام، در کدام قسمت با سرور ارتباط برقرار شده و... به قول معروف با یک اسپاگتی کد تمام عیار طرف می‌شود. AngularJS این مشکل را حل نموده و ساختار خاصی را سعی کرده به شما دیکته کند و تا حد ممکن دست شما را نیز باز گذاشته است. جدا از همه‌ی اینها، برنامه‌های مبتنی بر Angular به راحتی نگه داری  و تست می‌شوند و بدون هیچ دغدغه ای آن‌ها را می‌توان توسعه داد.
   
در حاشیه
شاید در هنگام دریافت فایل angularjs و افزودن آن به پروژه‌ی خود شروع به اعتراض کرده اید که نسخه‌ی فشرده شده‌ی آن 87 کیلو بایت حجم دارد در صورتی که این حجم در کتابخانه‌های مشابه ممکن است حتی به 10 کیلوبایت هم نرسد. اگر دقت کرده باشید من در بیان AngularJS از واژه‌ی کتاب خانه استفاده نکردم و فقط از واژه‌ی فریمورک استفاده کردم. بله نمی‌شود angular را با کتاب خانه هایی مقایسه کرد که مهمترین ویژگی خود را Data Binding می‌دانند. AngularJS یک بستر کاری قدرتمند است که تمام راه حل‌های موجود را در خود جمع کرده است. تیم توسعه دهنده‌ی آن هم هیچ ادعایی ندارد و می‌گویند که ما هیچ چیزی را خودمان اختراع نکرده ایم، بلکه راه حل‌های عالی را برگزیدیم، تفکرهای خوب را ارتقا بخشیده و در فریمورک خود استفاده کردیم و حتی از ایده‌های خوب دیگر کتاب خانه‌ها هم استفاده کرده ایم. بنابر این نباید به حجم آن در مقابل توانایی هایی که دارد اعتراض کرد.
   
همچنین به نظر می‌آید که AngularJS یک فریمورک پیچیده است. ولی من همیشه بین پیچیده و پیچیده شده تفاوت قائل می‌شوم. به نظر شخصی خودم Angular به دلیل مشکلات خاص و پیچیده ای که حل می‌کند پیچیده است و پیچیده شده نیست. اگر آن را پیچیده شده حس می‌کنید، تنها دلیلش، نحوه‌ی آموزش دادن بنده است، تمام سعی خود را می‌کنم که مفاهیم را تا حد ممکن ساده بیان کنم و امیدوارم در آینده که با مثال‌های بیشتری روبرو می‌شوید، این مفاهیم به کارتان بیاید.
     
در مقاله‌ی بعدی به مفاهیم انقیاد داده، تزریق وابستگی، هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها در AngularJS می‌پردازم.
  
مطالب
معرفی یک ابزار گزارشگیری رایگان مخصوص WPF

تا صحبت از گزارشگیری به میان بیاید احتمالا معرفی ابزارهای تجاری مانند Reporting services ، کریستال ریپورت، stimulsoft.com ، fast-report.com و امثال آن درصدر لیست توصیه کنندگان و مشاوران قرار خواهند داشت. اما خوب برای ایجاد یک گزارشگیری ساده حتما نیازی نیست تا به این نوع ابزارهای تجاری مراجعه کرد. ابزار رایگان و سورس باز جالبی هم در این باره جهت پروژه‌های WPF در دسترس است:



در ادامه در طی یک مثال قصد داریم از این کتابخانه استفاده کنیم:

1) تنظیم وابستگی‌ها
پس از دریافت کتابخانه فوق، ارجاعات زیر باید به پروژه شما اضافه شوند:
CodeReason.Reports.dll (از پروژه فوق) و ReachFramework.dll (جزو اسمبلی‌های استاندارد دات نت است)

2) تهیه منبع داده‌ گزارش
کتابخانه‌ی فوق به صورت پیش فرض با DataTable‌ کار می‌کند. بنابراین کوئری‌های شما یا باید خروجی DataTable داشته باشد یا باید از یک سری extension methods برای تبدیل IEnumerable به DataTable استفاده کرد (در پروژه پیوست شده در پایان مطلب، این موارد موجود است).
برای مثال فرض کنید می‌خواهیم رکوردهایی را از نوع کلاس Product زیر در گزارش نمایش دهیم:

namespace WpfRptTests.Model
{
public class Product
{
public string Name { set; get; }
public int Price { set; get; }
}
}
3) تعریف گزارش
الف) اضافه کردن فایل تشکیل دهنده ساختار و ظاهر گزارش
گزارش‌‌های این کتابخانه مبتنی است بر اشیاء FlowDocument استاندارد WPF . بنابراین از منوی پروژه گزینه‌ی Add new item در قسمت WPF آن یک FlowDocument جدید را به پروژه اضافه کنید ( باید دقت داشت که Build action این فایل باید به Content تنظیم گردد). ساختار ابتدایی این FlowDocument به صورت زیر خواهد بود که به آن FlowDirection و FontFamily مناسب جهت گزارشات فارسی اضافه شده است. همچنین فضای نام مربوط به کتابخانه‌ی گزارشگیری CodeReason.Reports نیز باید اضافه گردد.
<FlowDocument xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma"
xmlns:xrd="clr-namespace:CodeReason.Reports.Document;assembly=CodeReason.Reports"
PageHeight="29.7cm" PageWidth="21cm" ColumnWidth="21cm">

</FlowDocument>

مواردی که در ادامه ذکر خواهند شد محتوای این گزارش را تشکیل می‌دهند:
ب) مشخص سازی خواص گزارش

<xrd:ReportProperties>
<xrd:ReportProperties.ReportName>SimpleReport</xrd:ReportProperties.ReportName>
<xrd:ReportProperties.ReportTitle>گزارش از محصولات</xrd:ReportProperties.ReportTitle>
</xrd:ReportProperties>
در اینجا ReportName و ReportTitle باید مقدار دهی شوند (دو dependency property که در کتابخانه‌ی CodeReason.Reports تعریف شده‌اند)

ج) مشخص سازی Page Header و Page Footer
اگر می‌خواهید عباراتی در بالا و پایین تمام صفحات گزارش تکرار شوند می‌توان از SectionReportHeader و SectionReportFooter این کتابخانه به صورت زیر استفاده کرد:
    <xrd:SectionReportHeader PageHeaderHeight="2" Padding="10,10,10,0" FontSize="12">
<Table CellSpacing="0">
<Table.Columns>
<TableColumn Width="*" />
<TableColumn Width="*" />
</Table.Columns>
<TableRowGroup>
<TableRow>
<TableCell>
<Paragraph>
<xrd:InlineContextValue PropertyName="ReportTitle" />
</Paragraph>
</TableCell>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Right">
<xrd:InlineDocumentValue PropertyName="PrintDate" Format="dd.MM.yyyy HH:mm:ss" />
</Paragraph>
</TableCell>
</TableRow>
</TableRowGroup>
</Table>
</xrd:SectionReportHeader>

<xrd:SectionReportFooter PageFooterHeight="2" Padding="10,0,10,10" FontSize="12">
<Table CellSpacing="0">
<Table.Columns>
<TableColumn Width="*" />
<TableColumn Width="*" />
</Table.Columns>
<TableRowGroup>
<TableRow>
<TableCell>
<Paragraph>
نام کاربر:
<xrd:InlineDocumentValue PropertyName="RptBy" Format="dd.MM.yyyy HH:mm:ss" />
</Paragraph>
</TableCell>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Right">
صفحه
<xrd:InlineContextValue PropertyName="PageNumber" FontWeight="Bold" /> از
<xrd:InlineContextValue PropertyName="PageCount" FontWeight="Bold" />
</Paragraph>
</TableCell>
</TableRow>
</TableRowGroup>
</Table>
</xrd:SectionReportFooter>

دو نکته در اینجا حائز اهمیت هستند: xrd:InlineDocumentValue و xrd:InlineContextValue
InlineDocumentValue را می‌توان در کد‌های برنامه به صورت سفارشی اضافه کرد. بنابراین هر جایی که نیاز بود مقدار ثابتی از طریق کد نویسی به گزارش تزریق و اضافه شود می‌توان از InlineDocumentValue استفاده کرد. برای مثال در کدهای ViewModel برنامه که در ادامه ذکر خواهد شد دو مقدار PrintDate و RptBy به صورت زیر تعریف و مقدار دهی شده‌اند:
data.ReportDocumentValues.Add("PrintDate", DateTime.Now);
data.ReportDocumentValues.Add("RptBy", "وحید");
برای مشاهده مقادیر مجاز مربوط به InlineContextValue به فایل ReportContextValueType.cs سورس کتابخانه مراجعه کنید که شامل PageNumber, PageCount, ReportName, ReportTitle است و توسط CodeReason.Reports به صورت پویا تنظیم خواهد شد.

د) مشخص سازی ساختار تولیدی گزارش

<Section Padding="80,10,40,10" FontSize="12">
<Paragraph FontSize="24" TextAlignment="Center" FontWeight="Bold">
<xrd:InlineContextValue PropertyName="ReportTitle" />
</Paragraph>
<Paragraph TextAlignment="Center">
گزارش از لیست محصولات در تاریخ:
<xrd:InlineDocumentValue PropertyName="PrintDate" Format="dd.MM.yyyy HH:mm:ss" />
توسط:
<xrd:InlineDocumentValue PropertyName="RptBy" Format="dd.MM.yyyy HH:mm:ss" />
</Paragraph>
<xrd:SectionDataGroup DataGroupName="ItemList">
<Table CellSpacing="0" BorderBrush="Black" BorderThickness="0.02cm">
<Table.Resources>
<!-- Style for header/footer rows. -->
<Style x:Key="headerFooterRowStyle" TargetType="{x:Type TableRowGroup}">
<Setter Property="FontWeight" Value="DemiBold"/>
<Setter Property="FontSize" Value="16"/>
<Setter Property="Background" Value="LightGray"/>
</Style>

<!-- Style for data rows. -->
<Style x:Key="dataRowStyle" TargetType="{x:Type TableRowGroup}">
<Setter Property="FontSize" Value="12"/>
</Style>

<!-- Style for data cells. -->
<Style TargetType="{x:Type TableCell}">
<Setter Property="Padding" Value="0.1cm"/>
<Setter Property="BorderBrush" Value="Black"/>
<Setter Property="BorderThickness" Value="0.01cm"/>
</Style>
</Table.Resources>

<Table.Columns>
<TableColumn Width="0.8*" />
<TableColumn Width="0.2*" />
</Table.Columns>
<TableRowGroup Style="{StaticResource headerFooterRowStyle}">
<TableRow>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Center">
<Bold>نام محصول</Bold>
</Paragraph>
</TableCell>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Center">
<Bold>قیمت</Bold>
</Paragraph>
</TableCell>
</TableRow>
</TableRowGroup>

<TableRowGroup Style="{StaticResource dataRowStyle}">
<xrd:TableRowForDataTable TableName="Product">
<TableCell>
<Paragraph>
<xrd:InlineTableCellValue PropertyName="Name" />
</Paragraph>
</TableCell>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Center">
<xrd:InlineTableCellValue PropertyName="Price" AggregateGroup="Group1" />
</Paragraph>
</TableCell>
</xrd:TableRowForDataTable>
</TableRowGroup>

<TableRowGroup Style="{StaticResource headerFooterRowStyle}">
<TableRow>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Right">
<Bold>جمع کل</Bold>
</Paragraph>
</TableCell>
<TableCell>
<Paragraph TextAlignment="Center">
<Bold>
<xrd:InlineAggregateValue AggregateGroup="Group1"
AggregateValueType="Sum"
EmptyValue="0"
FontWeight="Bold" />
</Bold>
</Paragraph>
</TableCell>
</TableRow>
</TableRowGroup>

</Table>

<Paragraph TextAlignment="Center" Margin="5">
در این گزارش
<xrd:InlineAggregateValue AggregateGroup="Group1"
AggregateValueType="Count"
EmptyValue="هیچ"
FontWeight="Bold" /> محصول با جمع کل قیمت
<xrd:InlineAggregateValue AggregateGroup="Group1"
AggregateValueType="Sum"
EmptyValue="0"
FontWeight="Bold" /> وجود دارند.
</Paragraph>
</xrd:SectionDataGroup>
</Section>
برای اینکه بتوان این قسمت‌ها را بهتر توضیح داد، نیاز است تا تصاویر مربوط به خروجی این گزارش نیز ارائه شوند:




در ابتدا توسط دو پاراگراف، عنوان گزارش و یک سطر زیر آن نمایش داده شده‌اند. بدیهی است هر نوع شیء و فرمت مجاز در FlowDocument را می‌توان در این قسمت نیز قرار داد.
سپس یک SectionDataGroup جهت نمایش لیست آیتم‌ها اضافه شده و داخل آن یک جدول که بیانگر ساختار جدول نمایش رکوردهای گزارش می‌باشد، ایجاد گردیده است.
سه TableRowGroup در این جدول تعریف شده‌اند.
TableRowGroup های اولی و آخری دو سطر اول و آخر جدول گزارش را مشخص می‌کنند (سطر عناوین ستون‌ها در ابتدا و سطر جمع کل در پایان گزارش)
از TableRowGroup میانی برای نمایش رکوردهای مرتبط با نام جدول مورد گزارشگیری استفاده شده است. توسط TableRowForDataTable آن نام این جدول باید مشخص شود که در اینجا همان نام کلاس مدل برنامه است. به کمک InlineTableCellValue، خاصیت‌هایی از این کلاس را که نیاز است در گزارش حضور داشته باشند، ذکر خواهیم کرد. نکته‌ی مهم آن AggregateGroup ذکر شده است. توسط آن می‌توان اعمال جمع، محاسبه تعداد، حداقل و حداکثر و امثال آن‌را که در فایل InlineAggregateValue.cs سورس کتابخانه ذکر شده‌اند، به فیلدهای مورد نظر اعمال کرد. برای مثال می‌خواهیم جمع کل قیمت را در پایان گزارش نمایش دهیم به همین جهت نیاز بود تا یک AggregateGroup را برای این منظور تعریف کنیم.
از این AggregateGroup در سومین TableRowGroup تعریف شده به کمک xrd:InlineAggregateValue جهت نمایش جمع نهایی استفاده شده است.
همچنین اگر نیاز بود در پایان گزارش اطلاعات بیشتری نیز نمایش داده شود به سادگی می‌توان با تعریف یک پاراگراف جدید، اطلاعات مورد نظر را نمایش داد.

4) نمایش گزارش تهیه شده
نمایش این گزارش بسیار ساده است. View برنامه به صورت زیر خواهد بود:
<Window x:Class="WpfRptTests.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:c="clr-namespace:CodeReason.Reports.Controls;assembly=CodeReason.Reports"
xmlns:vm="clr-namespace:WpfRptTests.ViewModel"
Title="MainWindow" WindowState="Maximized" Height="350" Width="525">
<Window.Resources>
<vm:ProductViewModel x:Key="vmProductViewModel" />
</Window.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmProductViewModel}}">
<c:BusyDecorator IsBusyIndicatorHidden="{Binding RptGuiModel.IsBusyIndicatorHidden}">
<DocumentViewer Document="{Binding RptGuiModel.Document}" />
</c:BusyDecorator>
</Grid>
</Window>

تعریف ابتدایی RptGuiModel به صورت زیر است (جهت مشخص سازی مقادیر IsBusyIndicatorHidden و Document در حین بایندینگ اطلاعات):

using System.ComponentModel;
using System.Windows.Documents;

namespace WpfRptTests.Model
{
public class RptGuiModel
{
public IDocumentPaginatorSource Document { get; set; }
public bool IsBusyIndicatorHidden { get; set; }
}
}
و این View اطلاعات خود را از ViewModel زیر دریافت خواهد نمود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Threading;
using CodeReason.Reports;
using WpfRptTests.Helper;
using WpfRptTests.Model;

namespace WpfRptTests.ViewModel
{
public class ProductViewModel
{
#region Constructors (1)

public ProductViewModel()
{
RptGuiModel = new RptGuiModel();
if (Stat.IsInDesignMode) return;
//انجام عملیات نمایش گزارش در یک ترد دیگر جهت قفل نشدن ترد اصلی برنامه
showReportAsync();
}

#endregion Constructors

#region Properties (1)

public RptGuiModel RptGuiModel { set; get; }

#endregion Properties

#region Methods (3)

// Private Methods (3)

private static List<Product> getProducts()
{
var products = new List<Product>();
for (var i = 0; i < 100; i++)
products.Add(new Product { Name = string.Format("Product{0}", i), Price = i });

return products;
}

private void showReport()
{
try
{
//Show BusyIndicator
RptGuiModel.IsBusyIndicatorHidden = false;

var reportDocument =
new ReportDocument
{
XamlData = File.ReadAllText(@"Report\SimpleReport.xaml"),
XamlImagePath = Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, @"Report\")
};

var data = new ReportData();

// تعریف متغیرهای دلخواه و مقدار دهی آن‌ها
data.ReportDocumentValues.Add("PrintDate", DateTime.Now);
data.ReportDocumentValues.Add("RptBy", "وحید");

// استفاده از یک سری اطلاعات آزمایشی به عنوان منبع داده
data.DataTables.Add(getProducts().ToDataTable());

var xps = reportDocument.CreateXpsDocument(data);
//انقیاد آن به صورت غیر همزمان در ترد اصلی برنامه
DispatcherHelper.DispatchAction(
() => RptGuiModel.Document = xps.GetFixedDocumentSequence()
);
}
catch (Exception ex)
{
//وجود این مورد ضروری است زیرا بروز استثناء در یک ترد به معنای خاتمه آنی برنامه است
//todo: log errors
}
finally
{
//Hide BusyIndicator
RptGuiModel.IsBusyIndicatorHidden = true;
}
}

private void showReportAsync()
{
var thread = new Thread(showReport);
thread.SetApartmentState(ApartmentState.STA); //for DocumentViewer
thread.Start();
}

#endregion Methods
}
}

توضیحات:
برای اینکه حین نمایش گزارش، ترد اصلی برنامه قفل نشود، از ترد استفاده شد و استفاده ترد به همراه DocumentViewer کمی نکته دار است:
- ترد تعریف شده باید از نوع STA باشد که در متد showReportAsync مشخص شده است.
- حین بایندیگ Document تولید شده توسط کتابخانه‌ی گزارشگیری به خاصیت Document کنترل، حتما باید کل عملیات در ترد اصلی برنامه صورت گیرد که سورس کلاس DispatcherHelper را در فایل پیوست خواهید یافت.

کل عملیات این ViewModel در متد showReport رخ می‌دهد، ابتدا فایل گزارش بارگذاری می‌شود، سپس متغیرهای سفارشی مورد نظر تعریف و مقدار دهی خواهند شد. در ادامه یک سری داده آزمایشی تولید و به DataTables گزارش ساز اضافه می‌شوند. در پایان XPS Document متناظر آن تولید شده و به کنترل نمایشی برنامه بایند خواهد شد.

دریافت سورس این مثال

مطالب دوره‌ها
آشنایی با مدل برنامه نویسی TAP
تاریخچه‌ی اعمال غیر همزمان در دات نت فریم ورک

دات نت فریم ورک، از زمان ارائه نگارش یک آن، از اعمال غیرهمزمان و API خاص آن پشتیبانی می‌کرده‌است. همچنین این مورد یکی از ویژگی‌های Win32 نیز می‌باشد. نوشتن کدهای همزمان متداول بسیار ساده است. در این نوع کدها هر عملیات خاص، پس از پایان عملیات قبلی انجام می‌شود.
        public string TestNoneAsync()
        {
            var webClient = new WebClient();
            return webClient.DownloadString("http://www.google.com");
        }
در این مثال متداول، متد DownloadString به صورت همزمان یا synchronous عمل می‌کند. به این معنا که تا پایان عملیات دریافت اطلاعات از وب، منتظر مانده و ترد جاری را قفل می‌کند. مشکل از جایی آغاز می‌شود که مدت زمان دریافت اطلاعات، طولانی باشد. چون این عملیات در ترد UI در حال انجام است، کل رابط کاربری برنامه تا پایان عملیات نیز قفل شده و دیگر پاسخگوی سایر اعمال رسیده نخواهد بود. در این حالت عموما ویندوز در نوار عنوان برنامه، واژه‌های Not responding را نمایش می‌دهد.
این مورد همچنین در برنامه‌های سمت سرور نیز حائز اهمیت است. با قفل شدن تعداد زیادی ترد در حال اجرا، عملا قدرت پاسخ‌دهی سرور نیز کاهش می‌یابد. بنابراین در این نوع موارد، برنامه‌های چند ریسمانی هرچند در سمت کلاینت ممکن است مفید واقع شوند و برای مثال ترد UI را آزاد کنند، اما اثر آنچنانی بر روی برنامه‌های سمت سرور ندارند. زیرا در آن‌ها می‌توان هزاران ترد را ایجاد کرد که همگی دارای کدهای اصطلاحا blocking باشند. برای حل این مساله استفاده از API غیرهمزمان توصیه می‌شود.
برای نمونه کلاس WebClient توکار دات نت، دارای متدی به نام DownloadStringAsync نیز می‌باشد. این متد به محض فراخوانی، ترد جاری را آزاد می‌کند. به این معنا که فراخوانی آن سبب توقف ترد جاری برای دریافت نتیجه‌ی دریافت اطلاعات از وب نمی‌شود. به این نوع API، یک Asynchronous API گفته می‌شود؛ زیرا با سایر کدهای نوشته شده، هماهنگ و همزمان اجرا نمی‌شود.
هر چند این کد جدید مشکل عدم پاسخ دهی برنامه را برطرف می‌کند، اما مشکل دیگری را به همراه دارد؛ چگونه باید حاصل عملیات آن‌را پس از پایان کار دریافت کرد؟ چگونه باید خطاها و مشکلات احتمالی را مدیریت کرد؟
برای مدیریت این مساله، رخدادی به نام DownloadStringCompleted تعریف شده‌است. روال رویدادگردان آن پس از پایان کار دریافت اطلاعات از وب، فراخوانی می‌گردد.
        public void TestAsync()
        {
            var webClient = new WebClient();
            webClient.DownloadStringAsync(new Uri("http://www.google.com"));
            webClient.DownloadStringCompleted += webClientDownloadStringCompleted;
        }

        void webClientDownloadStringCompleted(object sender, DownloadStringCompletedEventArgs e)
        {
            // use e.Result
        }
در اینجا همچنین توسط آرگومان DownloadStringCompletedEventArgs، موفقیت یا شکست عملیات نیز گزارش می‌شود و مقدار e.Result حاصل عملیات است.

مشکل!
ما سادگی یک عملیات همزمان را از دست دادیم. متد TestNoneAsync از لحاظ پیاده سازی و همچنین خواندن و نگهداری آن در طول زمان، بسیار ساده‌تر است از نمونه‌ی TestAsync نوشته شده. در کدهای غیرهمزمان فوق، یک متد ساده، به دو متد مجزا خرد شده‌است و نتیجه‌ی نهایی، درون یک روال رخدادگردان بدست می‌آید.
به این مدل، EAP یا Event based asynchronous pattern نیز گفته می‌شود. EAP در دات نت 2 معرفی شد. روال‌های رخدادگردان در این حالت، در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شوند. اما اگر به حالت اصلی اعمال غیرهمزمان موجود از دات نت یک کوچ کنیم، اینطور نیست. در WinForms و WPF برای به روز رسانی رابط کاربری نیاز است اطلاعات دریافت شده در همان تردی که رابط کاربری ایجاد شده است، تحویل گرفته شده و استفاده شوند. در غیراینصورت استثنایی صادر شده و برنامه خاتمه می‌یابد.


آشنایی با Synchronization Context

ابتدا یک برنامه‌ی WinForms ساده را آغاز کرده و یک دکمه‌ی جدید را به نام btnGetInfo و یک تکست باکس را به نام txtResults، به آن اضافه کنید. سپس کدهای فرم اصلی آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Windows.Forms;

namespace Async02
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void btnGetInfo_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var req = (HttpWebRequest)WebRequest.Create("http://www.google.com");
            req.Method = "HEAD";
            req.BeginGetResponse(
                asyncResult =>
                {
                    var resp = (HttpWebResponse)req.EndGetResponse(asyncResult);
                    var headersText = formatHeaders(resp.Headers);
                    txtResults.Text = headersText;
                }, null);
        }

        private string formatHeaders(WebHeaderCollection headers)
        {
            var headerString = headers.Keys.Cast<string>()
                                      .Select(header => string.Format("{0}:{1}", header, headers[header]));
            return string.Join(Environment.NewLine, headerString.ToArray());
        }
    }
}
در اینجا از روش دیگری برای دریافت اطلاعات از وب استفاده کرده‌ایم. با استفاده از امکانات HttpWebRequest، کوئری‌های پیشرفته‌تری را می‌توان تهیه کرد. برای مثال می‌توان نوع متد را به HEAD تنظیم نمود؛ تا صرفا مقادیر هدر آدرس درخواستی از سرور، دریافت شوند.
همچنین در این مثال از متد غیرهمزمان BeginGetResponse نیز استفاده شده‌است. در این نوع API خاص، کار با BeginGetResponse آغاز شده و سپس در callback نهایی توسط EndGetResponse، نتیجه‌ی عملیات به دست می‌آید.
اگر برنامه را اجرا کنید، با استثنای زیر مواجه خواهید شد:
 An exception of type 'System.InvalidOperationException' occurred in System.Windows.Forms.dll but was not handled in user code
Additional information: Cross-thread operation not valid: Control 'txtResults' accessed from a thread other than the thread it was created on.
علت اینجا است که asyncResult دریافتی، در تردی دیگر نسبت به ترد اصلی برنامه که UI را اداره می‌کند، اجرا می‌شود. یکی از راه حل‌های این مشکل و انتقال اطلاعات به ترد اصلی برنامه، استفاده از Synchronization Context است:
        private void btnGetInfo_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var sync = SynchronizationContext.Current;
            var req = (HttpWebRequest)WebRequest.Create("http://www.google.com");
            req.Method = "HEAD";
            req.BeginGetResponse(
                asyncResult =>
                {
                    var resp = (HttpWebResponse)req.EndGetResponse(asyncResult);
                    var headersText = formatHeaders(resp.Headers);
                    sync.Post(delegate { txtResults.Text = headersText; }, null);
                }, null);
        }
SynchronizationContext.Current در اینجا چون در ابتدای متد دریافت اطلاعات اجرا می‌شود، به ترد UI، یا ترد اصلی برنامه اشاره می‌کند. به همین جهت این زمینه را نباید داخل Async callback دریافت کرد؛ زیرا ترد جاری آن، ترد UI مدنظر ما نیست. سپس همانطور که ملاحظه می‌کنید، توسط متد Post آن می‌توان اطلاعات را در زمینه‌ی تردی که SynchronizationContext به آن اشاره می‌کند اجرا کرد.


برای درک بهتر آن، سه break point را پیش از متد BeginGetResponse، داخل  Async calback و داخل delegate متد Post قرار دهید. پس از اجرای برنامه، از منوی دیباگ در VS.NET گزینه‌ی Windows و سپس Threads را انتخاب کنید.
در اینجا همانطور که مشخص است، کد داخل delegate تعریف شده، در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شود و نه یکی از Worker threadهای ثانویه.
هر چند استفاده از متدهای تو در تو و lambda syntax، نیاز به تعریف چندین متد جداگانه را برطرف کرده‌است، اما باز هم کد ساده‌ای به نظر نمی‌رسد. در سی شارپ 5، برای مدیریت بهتر تمام مشکلات یاد شده، پشتیبانی توکاری از اعمال غیرهمزمان، به هسته‌ی زبان اضافه شده‌است.


Syntax ابتدایی یک متد Async

در ابتدا کلاس و متد Async زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async01
{
    public class AsyncExample
    {
        public async Task DoWorkAsync(int parameter)
        {
            await Task.Delay(parameter);
            Console.WriteLine(parameter);
        }
    }
}
شیوه‌ی نگارش آن بر اساس راهنمای نوشتن برنامه‌های Async یا Task asynchronous programming model یا به اختصار TAP است:
- در مدل برنامه نویسی TAP، متدهای غیرهمزمان باید یک Task را بازگشت دهند؛ یا نمونه‌ی جنریک آن‌را. البته کامپایلر، async void را نیز پشتیبانی می‌کند ولی در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد که چرا استفاده از آن مشکل‌زا است و باید از آن پرهیز شود.
- همچنین مطابق TAP، اینگونه متدها باید به پسوند Async ختم شوند تا استفاده کننده در حین کار با Intellisense، بتواند آ‌ن‌ها را از متدهای معمولی سریعتر تشخیص دهد.
- از واژه‌ی کلیدی async نیز استفاده می‌گردد تا کامپایلر از وجود اعمال غیر همزمان مطلع گردد.
- await به کامپایلر می‌گوید، عبارت پس از من، یک وظیفه‌ی غیرهمزمان است و ادامه‌ی کدهای نوشته شده، تنها زمانی باید اجرا شوند که عملیات غیرهمزمان معرفی شده، تکمیل گردد.

در متد DoWorkAsync، ابتدا به اندازه‌‌ای مشخص توقف حاصل شده و سپس سطر بعدی یعنی Console.WriteLine اجرا می‌شود.


یک اشتباه عمومی! استفاده از واژه‌های کلیدی async و await متد شما را async نمی‌کنند.

برخلاف تصور ابتدایی از بکارگیری واژه‌های کلیدی async و await، این کلمات نحوه‌ی اجرای متد شما را async نمی‌کنند. این کلمات صرفا برای تشکیل متدهایی که هم اکنون غیرهمزمان هستند، مفید می‌باشند. برای توضیح بیشتر آن به مثال ذیل دقت کنید:
        public async Task<double> GetNumberAsync()
        {
            var generator = new Random();
            await Task.Delay(generator.Next(1000));

            return generator.NextDouble();
        }
در این متد با استفاده از Task.Delay، انجام یک عملیات طولانی شبیه سازی شده‌است؛ مثلا دریافت یک عدد یا نتیجه از یک وب سرویس. سپس در نهایت، عددی را بازگشت داده است. برای بازگشت یک خروجی double، در اینجا از نمونه‌ی جنریک Task استفاده شده‌است.
در ادامه برای استفاده از آن خواهیم داشت:
        public async Task<double> GetSumAsync()
        {
            var leftOperand = await GetNumberAsync();
            var rightOperand = await GetNumberAsync();

            return leftOperand + rightOperand;
        }
خروجی این متد تنها زمانی بازگشت داده می‌شود که نتایج leftOperand و rightOperand از وب سرویس فرضی، دریافت شده باشند و در اختیار مصرف کننده قرارگیرند. بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید از واژه‌ی کلیدی await جهت تشکیل یک عملیات غیرهمزمان و مدیریت ساده‌تر کدهای نهایی، شبیه به کدهای معمولی همزمان استفاده شده‌است.
در کدهای همزمان متداول، سطر اول ابتدا انجام می‌شود و بعد سطر دوم و الی آخر. با استفاده از واژه‌ی کلیدی await یک چنین عملکردی را با اعمال غیرهمزمان خواهیم داشت. پیش از این برای مدیریت اینگونه اعمال از یک سری callback و یا رخداد استفاده می‌شد. برای مثال ابتدا عملیات همزمانی شروع شده و سپس نتیجه‌ی آن در یک روال رخ‌داد گردان جایی در کدهای برنامه دریافت می‌شد (مانند مثال ابتدای بحث). اکنون تصور کنید که قصد داشتید جمع نهایی حاصل دو عملیات غیرهمزمان را از دو روال رخدادگردان جدا از هم، جمع آوری کرده و بازگشت دهید. هرچند اینکار غیرممکن نیست، اما حاصل کار به طور قطع آنچنان زیبا نبوده و قابلیت نگهداری پایینی دارد. واژه‌ی کلیدی await، انجام اینگونه امور غیرهمزمان را طبیعی و همزمان جلوه می‌دهد. به این ترتیب بهتر می‌توان بر روی منطق و الگوریتم‌های مورد استفاده تمرکز داشت، تا اینکه مدام درگیر مکانیک اعمال غیرهمزمان بود.

امکان استفاده از واژه‌ی کلیدی await در هر جایی از کدها وجود دارد. برای نمونه در مثال زیر، برای ترکیب دو عملیات غیرهمزمان، از await در حین تشکیل عملیات ضرب نهایی، دقیقا در جایی که مقدار متد باید بازگشت داده شود، استفاده شده‌است:
        public async Task<double> GetProductOfSumAsync()
        {
            var leftOperand = GetSumAsync();
            var rightOperand = GetSumAsync();

            return await leftOperand * await rightOperand;
        }
اگر await را از این مثال حذف کنیم، خطای کامپایل زیر را دریافت خواهیم کرد:
 Operator '*' cannot be applied to operands of type 'System.Threading.Tasks.Task<double>' and 'System.Threading.Tasks.Task<double>'
خروجی متد GetSumAsync صرفا یک Task است و نه یک عدد. پس از استفاده از await، عملیات آن انجام شده و بازگشت داده می‌شود.


اگر متد DownloadString همزمان ابتدای بحث را نیز بخواهیم تبدیل به نمونه‌ی async سی‌شارپ 5 کنیم، می‌توان از متد الحاقی جدید آن به نام DownloadStringTaskAsync کمک گرفت:
        public async Task<string> DownloadAsync()
        {
            var webClient = new WebClient();
            return await webClient.DownloadStringTaskAsync("http://www.google.com");
        }
نکته‌ی مهم این کد علاوه بر ساده سازی اعمال غیر همزمان، برای استفاده از نتیجه‌ی نهایی آن، نیازی به SynchronizationContext معرفی شده در تاریخچه‌ی ابتدای بحث نیست. نتیجه‌ی دریافتی از آن در ترد اصلی برنامه تحویل داده شده و به سادگی قابل استفاده است.


سؤال: آیا استفاده از await نیز ترد جاری را قفل می‌کند؟

اگر به کدها دقت کنید، استفاده از await به معنای صبر کردن تا پایان عملیات async است. پس اینطور به نظر می‌رسد که در اینجا نیز ترد اصلی، همانند قبل قفل شده‌است.
        public void TestDownloadAsync()
        {
            Debug.WriteLine("Before DownloadAsync");
            DownloadAsync();
            Debug.WriteLine("After DownloadAsync");
        }
اگر این متد را اجرا کنید (در آن await بکار نرفته)، بلافاصله خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:
 Before DownloadAsync
After DownloadAsync
به این معنا که در اصل، همانند سایر روش‌های async موجود از دات نت یک، در اینجا نیز فراخوانی متد async ترد اصلی را بلافاصله آزاد می‌کند و ترد آن‌را قفل نخواهد کرد. استفاده از await نیز عملکرد کدها را تغییر نمی‌دهد. تنها کامپایلر در پشت صحنه همان کدهای لازم جهت مدیریت روال‌های رخدادگردان و callbackها را تولید می‌کند، به نحوی که صرفا نحوه‌ی کدنویسی ما همزمان به نظر می‌رسد، اما در پشت صحنه، نحوه‌ی اجرای آن غیرهمزمان است.


برنامه‌های Async و نگارش‌های مختلف دات نت

شاید در ابتدا به نظر برسد که قابلیت‌های جدید async و await صرفا متعلق هستند به دات نت 4.5 به بعد؛ اما خیر. اگر کامپایلری را داشته باشید که از این واژه‌های کلیدی را پشتیبانی کند، امکان استفاده از آن‌ها را با دات نت 4 نیز خواهید داشت. برای این منظور تنها کافی است از VS 2012 به بعد استفاده نمائید. سپس در کنسول پاورشل نیوگت دستور ذیل را اجرا نمائید (فقط برای برنامه‌های دات نت 4 البته):
 PM> Install-Package Microsoft.Bcl.Async
این روال متداول VS.NET بوده است تا به امروز. برای مثال اگر VS 2010 را نصب کنید و سپس یک برنامه‌ی دات نت 3.5 را ایجاد کنید، امکان استفاده‌ی کامل از تمام امکانات سی‌شارپ 4، مانند آرگومان‌های نامدار و یا مقادیر پیش فرض آرگومان‌ها را در یک برنامه‌ی دات نت 3.5 نیز خواهید داشت. همین نکته در مورد async نیز صادق است. VS 2012 (یا نگارش‌های جدیدتر) را نصب کنید و سپس یک پروژه‌ی دات نت 4 را آغاز کنید. امکان استفاده از async و await را خواهید داشت. البته در این حالت دسترسی به متدهای الحاقی جدید را مانند DownloadStringTaskAsync نخواهید داشت. برای رفع این مشکل باید بسته‌ی  Microsoft.Bcl.Async را نیز توسط نیوگت نصب کنید.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت پنجم - اعمال تجمعی - بخش اول
امکان انجام محاسبات تجمعی، یکی از مواردی است که قدرت بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را نمایش می‌دهد. توسط این نوع کوئری‌ها از محدوده‌ی CRUD (ثبت/ویرایش/به روز رسانی) خارج شده و وارد دنیای تصمیم‌گیری‌ها می‌شویم. تعداد مثال‌های اعمال تجمعی این سری قابل توجه‌است. به همین جهت در دو قسمت ارائه می‌شوند.


مثال 1: چه تعداد امکانات، توسط این مجموعه ارائه می‌شود؟
var count = context.Facilities.Count();
برای شمارش ساده‌ی تعداد ردیف‌های یک کوئری، از متد Count استفاده می‌شود که به صورت زیر ترجمه خواهد شد:



مثال 2: چه تعداد امکانات گران قیمتی توسط این مجموعه ارائه می‌شود؟
می‌خواهیم تعداد امکاناتی را بیابیم که guestcost آن‌ها بزرگتر یا مساوی 10 است.
var count = context.Facilities.Count(x => x.GuestCost >= 10);
این گزارش نسبت به مثال قبلی، یک Where را بیشتر دارد که می‌توان این شرط را در همان متد Count نیز ذکر کرد؛ با این خروجی نهایی:



مثال 3: هر کاربر چه تعدادی کاربر دیگری را توصیه کرده‌است؟
خروجی این گزارش بر اساس recommendedby و count باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID افراد.
var members = context.Members
                        .Where(member => member.RecommendedBy != null)
                        .GroupBy(member => member.RecommendedBy)
                        .Select(group => new
                        {
                            RecommendedBy = group.Key,
                            Count = group.Count()
                        })
                        .OrderBy(result => result.RecommendedBy)
                        .ToList();
در دو مثال قبل، تنها یک حاصل عددی را از گزارشات دریافت کردیم. اما در اینجا نیاز است به ازای هر شخص، تعداد توصیه شده‌های او محاسبه شوند. به همین جهت نیاز است اطلاعات را به ازای هر شخص مجزا، گروه بندی کرد و سپس متد Count را بر روی این گروه ویژه اعمال نمود و همینطور برای مابقی گروه‌ها. در اینجا GroupBy بر روی خاصیت RecommendedBy انجام شده‌است. این خاصیت در Select بعدی، همان group.Key استفاده شده‌است.



مثال 4: تعداد slots رزرو شد‌ه‌ی به ازای هر کدام از امکانات موجود را نمایش دهید.
جهت یادآوری از قسمت اول: «هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.»
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID هر امکان موجود.
var facilities = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در این گزارش بجای استفاده از متد Count، از متد Sum استفاده شده‌است. چون می‌خواهیم جمع slots را به ازای هر امکان موجود محاسبه کنیم، ابتدا گروه‌های مجزای این امکانات را تشکیل می‌دهیم و سپس Sum را به هر گروهی، به صورت مجزایی اعمال می‌کنیم. در اینجا group.Key دقیقا همان booking.FacId است و در متد Sum، امکان دسترسی به خواص booking نیز وجود دارد.



مثال 5: تعداد slots رزرو شد‌ه‌ی در ماه September 2012 را به ازای هر کدام از امکانات موجود، نمایش دهید.
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID تعداد slots.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 01);
var date2 = new DateTime(2012, 10, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.TotalSlots)
                                    .ToList();
این گزارش تنها یک قسمت Where را نسبت به گزارش قبلی بیشتر دارد و این Where باید دقیقا پیش‌از گروه بندی اطلاعات اعمال شود. به عبارتی ابتدا باید ردیف‌های اصلی گزارش مشخص باشند تا بتوان آن‌ها را گروه بندی کرد.



مثال 6: محاسبه کنید در سال 2012 و به ازای هر ماه مجزای آن، چه تعداد slots رزرو شده‌اند.
خروجی این گزارش بر اساس facid, month, Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID و شماره‌ی ماه.
var date1 = new DateTime(2012, 01, 01);
var date2 = new DateTime(2013, 01, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime.Month })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.FacId,
                                        group.Key.Month,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                        .ThenBy(result => result.Month)
                                    .ToList();
دو نکته‌ی جدید در این گزارش نسبت به مثال‌های قبلی وجود دارند:
الف) می‌توان گروه بندی را بر روی بیش از یک ستون اعمال کرد. در این حالت در Select بعدی، group.Key به کل شیء گروه بندی شده‌، اشاره می‌کند.
ب) روش انتخاب ماه میلادی از یک خاصیت DateTime و گروه بندی بر اساس آن

که به صورت زیر ترجمه می‌شود:



مثال 7: چه تعداد کاربر مجموعه، حداقل یکبار امکاناتی را رزرو کرده‌اند؟

var count = context.Bookings.Select(booking => booking.MemId).Distinct().Count();
هدف از این گزارش، رسیدن به COUNT DISTINCT است.
- (*)COUNT یعنی بازگشت تعداد ردیف‌های نهایی گزارش.
- COUNT(address) یعنی بازگشت تعداد آدرس‌های غیرنال، در کل ردیف‌های نهایی گزارش.
- COUNT(DISTINCT address) یعنی بازگشت تعداد آدرس‌های غیرمشابه در کل ردیف‌های نهایی گزارش.

  COUNT DISTINCT را EF-Core به صورت ترکیبی از یک sub-query ترجمه می‌کند:



مثال 8: امکاناتی را لیست کنید که بیش از 1000 slots رزرو شده دارند.
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID هر امکان موجود.
var facilities = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .Where(result => result.TotalSlots > 1000)
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در مثال‌های قبل، از Where جهت تشکیل تعداد ردیف‌های اصلی گزارش و سپس گروه بندی آن‌ها استفاده کردیم. در اینجا می‌خواهیم Where را بر روی نتیجه‌ی حاصل از گروه بندی اعمال کنیم. در کوئری LINQ فوق، خواص قابل دسترسی پس از Select نهایی، همان‌هایی هستند که توسط آن ارائه می‌شوند. این نوع Whereها در SQL حاصل به Having ترجمه خواهند شد:



مثال 9: میزان فروش کل هر امکان موجود را محاسبه کنید.
خروجی این گزارش بر اساس name, revenue باشد و مرتب شده‌ی بر اساس میزان فروش. بخاطر داشته باشید که میزان فروش کاربران ثبت نام شده با کاربران مهمان یکی نیست.
 var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
همانند تمام گروه بندی‌ها، ابتدا باید ردیف‌های اصلی گزارش را تشکیل داد و سپس بر روی آن‌ها گروه بندی نهایی را اعمال نمود. به همین جهت در ابتدا خاصیت محاسباتی Revenue را بر اساس کاربران مهمان با ID مساوی صفر و کاربران اصلی مجموعه، تشکیل داده و گروه بندی را به نام هر مجموعه اعمال می‌کنیم. سپس جمع Revenue محاسبه شده را به ازای هر گروه محاسبه کرده و نتیجه را بازگشت می‌دهیم.



مثال 10: کدامیک از امکانات موجود، میزان فروشی کمتر از 1000 داشته‌اند؟
خروجی این گزارش بر اساس name, revenue باشد و مرتب شده‌ی بر اساس میزان فروش. بخاطر داشته باشید که میزان فروش کاربران ثبت نام شده با کاربران مهمان یکی نیست.
var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .Where(result => result.TotalRevenue < 1000)
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
این مورد نیز همانند گزارش 9 است که یک Where به نتیجه‌ی حاصل از آن اعمال شده که در خروجی نهایی به Having ترجمه می‌شود:



مثال 11: کدامیک از امکانات موجود، بیشترین slots رزرو شده را دارد؟

var item = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderByDescending(result => result.TotalSlots)
                                    .FirstOrDefault();
ساده‌ترین روش حل این مساله، گروه بندی اطلاعات بر اساس هر امکان موجود و سپس محاسبه‌ی TotalSlots هرکدام، به صورت مجزایی است. در ادامه ردیف‌های حاصل را بر اساس TotalSlots محاسبه شده، به صورت نزولی مرتب می‌کنیم. اولین ردیفی که در بالای گزارش قرار می‌گیرد همان FacId ای است که بیشترین TotalSlots را دارد.



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
ساخت یک اپلیکیشن ساده ToDo با ASP.NET Identity
یک سناریوی فرضی را در نظر بگیرید. اگر بخواهیم IdentityDbContext و دیگر DbContext‌های اپلیکیشن را ادغام کنیم چه باید کرد؟ مثلا یک سیستم وبلاگ که برخی کاربران می‌توانند پست جدید ثبت کنند، برخی تنها می‌توانند کامنت بگذارند و تمامی کاربران هم اختیارات مشخص دیگری دارند. در چنین سیستمی شناسه کاربران (User ID) در بسیاری از مدل‌ها (موجودیت‌ها و مدل‌های اپلیکیشن) وجود خواهد داشت تا مشخص شود هر رکورد به کدام کاربر متعلق است. در این مقاله چنین سناریو هایی را بررسی می‌کنیم و best practice‌های مربوطه را مرور می‌کنیم.
در این پست یک اپلیکیشن ساده ToDo خواهیم ساخت که امکان تخصیص to-do‌ها به کاربران را نیز فراهم می‌کند. در این مثال خواهیم دید که چگونه می‌توان مدل‌های مختص به سیستم عضویت (IdentityDbContext) را با مدل‌های دیگر اپلیکیشن مخلوط و استفاده کنیم.


تعریف نیازمندی‌های اپلیکیشن

  • تنها کاربران احراز هویت شده قادر خواهند بود تا لیست ToDo‌های خود را ببینند، آیتم‌های جدید ثبت کنند یا داده‌های قبلی را ویرایش و حذف کنند.
  • کاربران نباید آیتم‌های ایجاد شده توسط دیگر کاربران را ببینند.
  • تنها کاربرانی که به نقش Admin تعلق دارند باید بتوانند تمام ToDo‌های ایجاد شده را ببینند.
پس بگذارید ببینیم چگونه می‌شود اپلیکیشنی با ASP.NET Identity ساخت که پاسخگوی این نیازمندی‌ها باشد.
ابتدا یک پروژه ASP.NET MVC جدید با مدل احراز هویت Individual User Accounts بسازید. در این اپلیکیشن کاربران قادر خواهند بود تا بصورت محلی در وب سایت ثبت نام کنند و یا با تامین کنندگان دیگری مانند گوگل و فیسبوک وارد سایت شوند. برای ساده نگاه داشتن این پست ما از حساب‌های کاربری محلی استفاده می‌کنیم.
در مرحله بعد ASP.NET Identity را راه اندازی کنید تا بتوانیم نقش مدیر و یک کاربر جدید بسازیم. می‌توانید با اجرای اپلیکیشن راه اندازی اولیه را انجام دهید. از آنجا که سیستم ASP.NET Identity توسط Entity Framework مدیریت می‌شود می‌توانید از تنظیمات پیکربندی Code First برای راه اندازی دیتابیس خود استفاده کنید.
در قدم بعدی راه انداز دیتابیس را در Global.asax تعریف کنید.
Database.SetInitializer<MyDbContext>(new MyDbInitializer());


ایجاد نقش مدیر و کاربر جدیدی که به این نقش تعلق دارد

اگر به قطعه کد زیر دقت کنید، می‌بینید که در خط شماره 5 متغیری از نوع UserManager ساخته ایم که امکان اجرای عملیات گوناگونی روی کاربران را فراهم می‌کند. مانند ایجاد، ویرایش، حذف و اعتبارسنجی کاربران. این کلاس که متعلق به سیستم ASP.NET Identity است همتای SQLMembershipProvider در ASP.NET 2.0 است.
در خط 6 یک RoleManager می‌سازیم که امکان کار با نقش‌ها را فراهم می‌کند. این کلاس همتای SQLRoleMembershipProvider در ASP.NET 2.0 است.
در این مثال نام کلاس کاربران (موجودیت کاربر در IdentityDbContext) برابر با "MyUser" است، اما نام پیش فرض در قالب‌های پروژه VS 2013 برابر با "ApplicationUser" می‌باشد.
public class MyDbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<MyDbContext>
     {
          protected override void Seed(MyDbContext context)
          {
              var UserManager = new UserManager<MyUser>(new 

                                                UserStore<MyUser>(context)); 

              var RoleManager = new RoleManager<IdentityRole>(new 
                                          RoleStore<IdentityRole>(context));
   
              string name = "Admin";
              string password = "123456";
 
   
              //Create Role Admin if it does not exist
              if (!RoleManager.RoleExists(name))
              {
                  var roleresult = RoleManager.Create(new IdentityRole(name));
              }
   
              //Create User=Admin with password=123456
              var user = new MyUser();
              user.UserName = name;
              var adminresult = UserManager.Create(user, password);
   
              //Add User Admin to Role Admin
              if (adminresult.Succeeded)
              {
                  var result = UserManager.AddToRole(user.Id, name);
              }
              base.Seed(context);
          }
      }


حال فایلی با نام Models/AppModels.cs بسازید و مدل EF Code First اپلیکیشن را تعریف کنید. از آنجا که از EF استفاده می‌کنیم، روابط کلید‌ها بین کاربران و ToDo‌ها بصورت خودکار برقرار می‌شود.
public class MyUser : IdentityUser
      {
          public string HomeTown { get; set; }
          public virtual ICollection<ToDo>
                               ToDoes { get; set; }
      }
   
      public class ToDo
      {
          public int Id { get; set; }
          public string Description { get; set; }
          public bool IsDone { get; set; }
          public virtual MyUser User { get; set; }
      }

در قدم بعدی با استفاده از مکانیزم Scaffolding کنترلر جدیدی بهمراه تمام View‌ها و متدهای لازم برای عملیات CRUD بسازید. برای اطلاعات بیشتر درباره  نحوه استفاده از مکانیزم Scaffolding به این لینک مراجعه کنید.
لطفا دقت کنید که از DbContext فعلی استفاده کنید. این کار مدیریت داده‌های Identity و اپلیکیشن شما را یکپارچه‌تر می‌کند. DbContext شما باید چیزی شبیه به کد زیر باشد.
     public class MyDbContext : IdentityDbContext<MyUser>
      {
          public MyDbContext()
              : base("DefaultConnection")
          {
           }
    
           protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
           {
          public System.Data.Entity.DbSet<AspnetIdentitySample.Models.ToDo> 
                     ToDoes { get; set; }
      }

تنها کاربران احراز هویت شده باید قادر به اجرای عملیات CRUD باشند

برای این مورد از خاصیت Authorize استفاده خواهیم کرد که در MVC 4 هم وجود داشت. برای اطلاعات بیشتر لطفا به این لینک مراجعه کنید.
[Authorize]
public class ToDoController : Controller

کنترلر ایجاد شده را ویرایش کنید تا کاربران را به ToDo‌ها اختصاص دهد. در این مثال تنها اکشن متدهای Create و List را بررسی خواهیم کرد. با دنبال کردن همین روش می‌توانید متدهای Edit و Delete را هم بسادگی تکمیل کنید.
یک متد constructor جدید بنویسید که آبجکتی از نوع UserManager می‌پذیرد. با استفاده از این کلاس می‌توانید کاربران را در ASP.NET Identity مدیریت کنید.
 private MyDbContext db;
          private UserManager<MyUser> manager;
          public ToDoController()
          {
              db = new MyDbContext();
              manager = new UserManager<MyUser>(new UserStore<MyUser>(db));
          }

اکشن متد Create را بروز رسانی کنید

هنگامی که یک ToDo جدید ایجاد می‌کنید، کاربر جاری را در ASP.NET Identity پیدا می‌کنیم و او را به ToDo‌ها اختصاص می‌دهیم.
    public async Task<ActionResult> Create
          ([Bind(Include="Id,Description,IsDone")] ToDo todo)
          {
              var currentUser = await manager.FindByIdAsync
                                                 (User.Identity.GetUserId()); 
              if (ModelState.IsValid)
              {
                  todo.User = currentUser;
                  db.ToDoes.Add(todo);
                  await db.SaveChangesAsync();
                  return RedirectToAction("Index");
              }
   
              return View(todo);
          }

اکشن متد List را بروز رسانی کنید

در این متد تنها ToDo‌های کاربر جاری را باید بگیریم.
          public ActionResult Index()
          {
              var currentUser = manager.FindById(User.Identity.GetUserId());

               return View(db.ToDoes.ToList().Where(
                                   todo => todo.User.Id == currentUser.Id));
          }

تنها مدیران سایت باید بتوانند تمام ToDo‌ها را ببینند

بدین منظور ما یک اکشن متد جدید به کنترل مربوطه اضافه می‌کنیم که تمام ToDo‌ها را لیست می‌کند. اما دسترسی به این متد را تنها برای کاربرانی که در نقش مدیر وجود دارند میسر می‌کنیم.
     [Authorize(Roles="Admin")]
          public async Task<ActionResult> All()
          {
              return View(await db.ToDoes.ToListAsync());
          }

نمایش جزئیات کاربران از جدول ToDo ها

از آنجا که ما کاربران را به ToDo هایشان مرتبط می‌کنیم، دسترسی به داده‌های کاربر ساده است. مثلا در متدی که مدیر سایت تمام آیتم‌ها را لیست می‌کند می‌توانیم به اطلاعات پروفایل تک تک کاربران دسترسی داشته باشیم و آنها را در نمای خود بگنجانیم. در این مثال تنها یک فیلد بنام HomeTown اضافه شده است، که آن را در کنار اطلاعات ToDo نمایش می‌دهیم.
 @model IEnumerable<AspnetIdentitySample.Models.ToDo>
   
  @{
    ViewBag.Title = "Index";
  }
   
  <h2>List of ToDoes for all Users</h2>
  <p>
      Notice that we can see the User info (UserName) and profile info such as HomeTown for the user as well.
      This was possible because we associated the User object with a ToDo object and hence
      we can get this rich behavior.
  12:  </p>
   
  <table class="table">
      <tr>
          <th>
              @Html.DisplayNameFor(model => model.Description)
          </th>
          <th>
              @Html.DisplayNameFor(model => model.IsDone)
          </th>
          <th>@Html.DisplayNameFor(model => model.User.UserName)</th>
          <th>@Html.DisplayNameFor(model => model.User.HomeTown)</th>
      </tr>
  25:   
  26:      @foreach (var item in Model)
  27:      {
  28:          <tr>
  29:              <td>
  30:                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.Description)
  31:              </td>
  32:              <td>
                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.IsDone)
              </td>
              <td>
                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.User.UserName)
              </td>
              <td>
                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.User.HomeTown)
              </td>
          </tr>
      }
   
  </table>

صفحه Layout را بروز رسانی کنید تا به ToDo‌ها لینک شود

<li>@Html.ActionLink("ToDo", "Index", "ToDo")</li>
 <li>@Html.ActionLink("ToDo for User In Role Admin", "All", "ToDo")</li>

حال اپلیکیشن را اجرا کنید. همانطور که مشاهده می‌کنید دو لینک جدید به منوی سایت اضافه شده اند.


ساخت یک ToDo بعنوان کاربر عادی

روی لینک ToDo کلیک کنید، باید به صفحه ورود هدایت شوید چرا که دسترسی تنها برای کاربران احراز هویت شده تعریف وجود دارد. می‌توانید یک حساب کاربری محلی ساخته، با آن وارد سایت شوید و یک ToDo بسازید.

پس از ساختن یک ToDo می‌توانید لیست رکوردهای خود را مشاهده کنید. دقت داشته باشید که رکوردهایی که کاربران دیگر ثبت کرده اند برای شما نمایش داده نخواهند شد.


مشاهده تمام ToDo‌ها بعنوان مدیر سایت

روی لینک ToDoes for User in Role Admin کلیک کنید. در این مرحله باید مجددا به صفحه ورود هدایت شوید چرا که شما در نقش مدیر نیستید و دسترسی کافی برای مشاهده صفحه مورد نظر را ندارید. از سایت خارج شوید و توسط حساب کاربری مدیری که هنگام راه اندازی اولیه دیتابیس ساخته اید وارد سایت شوید.
User = Admin
Password = 123456
پس از ورود به سایت بعنوان یک مدیر، می‌توانید ToDo‌های ثبت شده توسط تمام کاربران را مشاهده کنید.

مطالب
دریافت اطلاعات بیشتر از Social Provider ها در VS 2013
هنگامی که یک پروژه جدید ASP.NET را در VS 2013 می‌سازید و متد احراز هویت آن را Individual User Accounts انتخاب می‌کنید، قالب پروژه، امکانات لازم را برای استفاده از تامین کنندگان ثالث، فراهم می‌کند، مثلا مایکروسافت، گوگل، توییتر و فیسبوک. هنگامی که توسط یکی از این تامین کننده‌ها کاربری را احراز هویت کردید، می‌توانید اطلاعات بیشتری درخواست کنید. مثلا عکس پروفایل کاربر یا لیست دوستان او. سپس اگر کاربر به اپلیکیشن شما سطح دسترسی کافی داده باشد می‌توانید این اطلاعات را دریافت کنید و تجربه کاربری قوی‌تر و بهتری ارائه کنید.

در این پست خواهید دید که چطور می‌شود از تامین کننده Facebook اطلاعات بیشتری درخواست کرد. پیش فرض این پست بر این است که شما با احراز هویت فیسبوک و سیستم کلی تامین کننده‌ها آشنایی دارید. برای اطلاعات بیشتر درباره راه اندازی احراز هویت فیسبوک به  این لینک  مراجعه کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر از فیسبوک مراحل زیر را دنبال کنید.

  • یک اپلیکیشن جدید ASP.NET MVC با تنظیمات Individual User Accounts بسازید.
  • احراز هویت فیسبوک را توسط کلید هایی که از Facebook دریافت کرده اید فعال کنید. برای اطلاعات بیشتر در این باره می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.
  • برای درخواست اطلاعات بیشتر از فیسبوک، فایل Startup.Auth.cs را مطابق لیست زیر ویرایش کنید.
 List<string> scope = newList<string>() { "email", "user_about_me", "user_hometown", "friends_about_me", "friends_photos" };
 var x = newFacebookAuthenticationOptions();
 x.Scope.Add("email");
 x.Scope.Add("friends_about_me");
 x.Scope.Add("friends_photos");
 x.AppId = "636919159681109";
 x.AppSecret = "f3c16511fe95e854cf5885c10f83f26f";
 x.Provider = newFacebookAuthenticationProvider()
{
    OnAuthenticated = async context =>
    {
         //Get the access token from FB and store it in the database and
        //use FacebookC# SDK to get more information about the user
        context.Identity.AddClaim(
        new System.Security.Claims.Claim("FacebookAccessToken",
                                             context.AccessToken));
    }
};
 x.SignInAsAuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie;
 app.UseFacebookAuthentication(x);

در خط 1 مشخص می‌کنیم که چه scope هایی از داده را می‌خواهیم درخواست کنیم.
از خط 10 تا 17 رویداد OnAuthenticated را مدیریت می‌کنیم که از طرف Facebook OWIN authentication اجرا می‌شود. این متد هر بار که کاربری با فیسبوک خودش را احراز هویت می‌کند فراخوانی می‌شود. پس از آنکه کاربر احراز هویت شد و به اپلیکیشن سطح دسترسی لازم را اعطا کرد، تمام داده‌ها در FacebookContext ذخیره می‌شوند. 
خط 14 شناسه FacebookAccessToken را ذخیره می‌کند. ما این آبجکت را از فیسبوک دریافت کرده و از آن برای دریافت لیست دوستان کاربر استفاده می‌کنیم.
نکته: در این مثال تمام داده‌ها بصورت Claims ذخیره می‌شوند، اما اگر بخواهید می‌توانید از ASP.NET Identity برای ذخیره آنها در دیتابیس استفاده کنید.
در قدم بعدی لیست دوستان کاربر را از فیسبوک درخواست می‌کنیم. ابتدا فایل Views/Shared/_LoginPartial.cshtml را باز کنید و لینک زیر را به آن بیافزایید.
 <li>
      @Html.ActionLink("FacebookInfo", "FacebookInfo","Account")
</li>

 هنگامی که کاربری وارد سایت می‌شود و این لینک را کلیک می‌کند، ما لیست دوستان او را از فیسبوک درخواست می‌کنیم و بهمراه عکس‌های پروفایل شان آنها را لیست می‌کنیم.
تمام Claim‌ها را از UserIdentity بگیرید و آنها را در دیتابیس ذخیره کنید. در این قطعه کد ما تمام Claim هایی که توسط OWIN دریافت کرده ایم را می‌خوانیم، و شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس عضویت ASP.NET Identity ذخیره می‌کنیم.
//
        // GET: /Account/LinkLoginCallback
        publicasyncTask<ActionResult> LinkLoginCallback()
        {
            var loginInfo = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync(XsrfKey, User.Identity.GetUserId());
            if (loginInfo == null)
            {
                return RedirectToAction("Manage", new { Message = ManageMessageId.Error });
            }
            var result = await UserManager.AddLoginAsync(User.Identity.GetUserId(), loginInfo.Login);
            if (result.Succeeded)
            {
                var currentUser = await UserManager.FindByIdAsync(User.Identity.GetUserId());
                //Add the Facebook Claim
                await StoreFacebookAuthToken(currentUser);
                return RedirectToAction("Manage");
            }
            return RedirectToAction("Manage", new { Message = ManageMessageId.Error });
        }
خط 14-15 شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس ذخیره می‌کند.
StoreFacebookAuthToken تمام اختیارات (claim)‌های کاربر را از UserIdentity می‌گیرد و Access Token را در قالب یک User Claim در دیتابیس ذخیره می‌کند. اکشن LinkLoginCallback هنگامی فراخوانی می‌شود که کاربر وارد سایت شده و یک تامین کننده دیگر را می‌خواهد تنظیم کند.
اکشن ExternalLoginConfirmation هنگام اولین ورود شما توسط تامین کنندگان اجتماعی مانند فیسبوک فراخوانی می‌شود.
در خط 26 پس از آنکه کاربر ایجاد شد ما یک FacebookAccessToken را بعنوان یک Claim برای کاربر ذخیره می‌کنیم.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> ExternalLoginConfirmation(ExternalLoginConfirmationViewModel model, string returnUrl)
        {
            if (User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return RedirectToAction("Manage");
            }
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                // Get the information about the user from the external login provider
                var info = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync();
                if (info == null)
                {
                    return View("ExternalLoginFailure");
                }
                var user = newApplicationUser() { UserName = model.Email };
                var result = await UserManager.CreateAsync(user);
                if (result.Succeeded)
                {
                    result = await UserManager.AddLoginAsync(user.Id, info.Login);
                    if (result.Succeeded)
                    {
                        await StoreFacebookAuthToken(user);
                        await SignInAsync(user, isPersistent: false);
                        return RedirectToLocal(returnUrl);
                    }
                }
                AddErrors(result);
            }
 
            ViewBag.ReturnUrl = returnUrl;
            return View(model);
        }


اکشن ExternalLoginCallback هنگامی فراخوانی می‌شود که شما برای اولین بار یک کاربر را به یک تامین کننده اجتماعی اختصاص می‌دهید. در خط 17 شناسه دسترسی فیسبوک را بصورت یک claim برای کاربر ذخیره می‌کنیم.
//
        // GET: /Account/ExternalLoginCallback
        [AllowAnonymous]
        publicasyncTask<ActionResult> ExternalLoginCallback(string returnUrl)
        {
            var loginInfo = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync();
            if (loginInfo == null)
            {
                return RedirectToAction("Login");
            }
 
            // Sign in the user with this external login provider if the user already has a login
            var user = await UserManager.FindAsync(loginInfo.Login);
            if (user != null)
            {
                //Save the FacebookToken in the database if not already there
                await StoreFacebookAuthToken(user);
                await SignInAsync(user, isPersistent: false);
                return RedirectToLocal(returnUrl);
            }
            else
            {
                // If the user does not have an account, then prompt the user to create an account
                ViewBag.ReturnUrl = returnUrl;
                ViewBag.LoginProvider = loginInfo.Login.LoginProvider;
                return View("ExternalLoginConfirmation", newExternalLoginConfirmationViewModel { Email = loginInfo.Email });
            }
        }
در آخر شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس ASP.NET Identity ذخیره کنید.
privateasyncTask StoreFacebookAuthToken(ApplicationUser user)
        {
            var claimsIdentity = await AuthenticationManager.GetExternalIdentityAsync(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);
            if (claimsIdentity != null)
            {
                // Retrieve the existing claims for the user and add the FacebookAccessTokenClaim
                var currentClaims = await UserManager.GetClaimsAsync(user.Id);
                var facebookAccessToken = claimsIdentity.FindAll("FacebookAccessToken").First();
                if (currentClaims.Count() <=0 )
                {
                    await UserManager.AddClaimAsync(user.Id, facebookAccessToken);
                }

پکیج Facebook C#SDK را نصب کنید. http://nuget.org/packages/Facebook
فایل AccountViewModel.cs را باز کنید و کد زیر را اضافه کنید.
    public class FacebookViewModel
     {
         [Required]
         [Display(Name = "Friend's name")]
         public string Name { get; set; }
  
        public string ImageURL { get; set; }
    }

کد زیر را به کنترلر Account اضافه کنید تا عکس‌های دوستان تان را دریافت کنید.
//GET: Account/FacebookInfo
[Authorize]
publicasyncTask<ActionResult> FacebookInfo()
{
    var claimsforUser = await UserManager.GetClaimsAsync(User.Identity.GetUserId());
    var access_token = claimsforUser.FirstOrDefault(x => x.Type == "FacebookAccessToken").Value;
    var fb = newFacebookClient(access_token);
    dynamic myInfo = fb.Get("/me/friends");
    var friendsList = newList<FacebookViewModel>();
    foreach (dynamic friend in myInfo.data)
    {
        friendsList.Add(newFacebookViewModel()
           {
               Name = friend.name,
               ImageURL = @"https://graph.facebook.com/" + friend.id + "/picture?type=large"
           });
    }
 
    return View(friendsList);
}

در پوشه Views/Account یک نمای جدید با نام FacebookInfo.cshtml بسازید و کد Markup آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید.
@model IList<WebApplication96.Models.FacebookViewModel>
 @if (Model.Count > 0)
 {
     <h3>List of friends</h3>
     <div class="row">
             @foreach (var friend in Model)
             {
               <div class="col-md-3">
                <a href="#" class="thumbnail">
                  <img src=@friend.ImageURL alt=@friend.Name />
                 </a>
               </div>
              }
     </div>
 }
در این مرحله، شما می‌توانید لیست دوستان خود را بهمراه عکس‌های پروفایل شان دریافت کنید.
پروژه را اجرا کنید و توسط Facebook وارد سایت شوید. باید به سایت فیسبوک هدایت شوید تا احراز هویت کنید و دسترسی لازم را به اپلیکیشن اعطا کنید. پس از آن مجددا به سایت خودتان باید هدایت شوید.
حال هنگامی که روی لینک FacebookInfo کلیک می‌کنید باید صفحه ای مشابه تصویر زیر ببینید.

این یک مثال ساده از کار کردن با تامین کنندگان اجتماعی بود. همانطور که مشاهده می‌کنید، براحتی می‌توانید داده‌های بیشتری برای کاربر جاری درخواست کنید و تجربه کاربری و امکانات بسیار بهتری را در اپلیکیشن خود فراهم کنید.

مطالب
آشنایی با مفاهیم شیء گرایی در جاوا اسکریپت #2
از آنجا که برای کار با جاوا اسکریپت نیاز به درک کاملی درباره‌ی مفهوم حوزه کارکرد متغیرها (Scope) می‌باشد و نحوه فراخوانی توابع نیز نقش اساسی در این مورد بازی می‌کند، در این قسمت با این موارد آشنا خواهیم شد:
جاوا اسکریپت از مفهومی به نام functional scope برای تعیین حوزه متغیرها استفاده می‌کند و به این معنی است که با تعریف توابع، حوزه عملکرد متغیر مشخص می‌شود. در واقع هر متغیری که در یک تابع تعریف می‌شود در کلیه قسمتهای آن تابع، از قبیل If statement – for loops و حتی nested function نیز در دسترس میباشد.
اجازه دهید با مثالی این موضوع را بررسی نماییم.
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
همانگونه که میبینیم با اینکه در داخل بلاک if یک متغیر جدید تعریف شده، ولی در خارج از این بلاک نیز این متغیر قابل دسترسی میباشد. البته در مثال بالا اگر بخواهیم به متغیر myTest در خارج از function دسترسی داشته باشیم، با خطای undefined مواجه خواهیم شد. یعنی برای مثال در کد زیر:
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
alert(myTest); // will throw a reference error, because it doesn't exist outside of the function
 برای حل این مشکل دو راه وجود دارد: 
1 – متغیر myTest را در بیرون بلاک testScope() تعریف کنیم
2 – هنگام تعریف متغیر myTest، کلمه کلیدی var را حذف کنیم که این موضوع باعث میشود این متغیر در کل window قابل دسترس باشد و یا به عبارتی متغیر global میشود.
قبل از پرداختن به ادامه بحث خواندن مقاله مربوط به Closure در جاوااسکریپت توصیه میگردد .
در پایان بحث Scope‌ها با یک مثال نسبتا جامع اکثر این حالات به همراه خروجی را نشان میدهیم :
<script type="text/javascript">
          // a globally-scoped variable
        var a = 1;
        // global scope
        function one()
        {
            alert(a);
        }
        // local scope
        function two(a)
        {
            alert(a);
        }
        // local scope again
        function three()
        {
            var a = 3;
            alert(a);
        }
        // Intermediate: no such thing as block scope in javascript
        function four()
        {
            if (true)
            {
                var a = 4;
            }
            alert(a); // alerts '4', not the global value of '1'
        }
        // Intermediate: object properties
        function Five()
        {
            this.a = 5;
        }
        // Advanced: closure
        var six = function ()
        {
            var foo = 6;
            return function ()
            {
                // javascript "closure" means I have access to foo in here, 
                // because it is defined in the function in which I was defined.
                alert(foo);
            }
        }()
        // Advanced: prototype-based scope resolution
        function Seven()
        {
            this.a = 7;
        }
        // [object].prototype.property loses to [object].property in the lookup chain
        Seven.prototype.a = -1; // won't get reached, because 'a' is set in the constructor above.
        Seven.prototype.b = 8; // Will get reached, even though 'b' is NOT set in the constructor.
        // These will print 1-8
        one();
        two(2);
        three();
        four();
        alert(new Five().a);
        six();
        alert(new Seven().a);
        alert(new Seven().b);
</Script>
برای مطالعه بیشتر به اینجا  مراجعه نمایید.

Function Invocation Patterns In JavaScript :
از آنجا که توابع در جاوااسکریپت به منظور 1 – ساخت اشیاء  و 2 – حوزه دسترسی متغیرها(Scope)  نقش اساسی ایفا می‌کنند بهتر است کمی درباره استفاده و نحوه فراخوانی آنها  (Function Invocation Patterns) در جاوااسکریپت بحث نماییم.
در جاوااسکریپت 4 مدل فراخوانی تابع داریم که به نامهای زیر مطرح هستند:
1. Method Invocation
2. Function Invocation
3. Constructor Invocation
4. Apply And Call Invocation
 در فراخوانی توابع به هر یک از روشهای بالا باید به این نکته توجه داشت که حوزه دسترسی متغیرها در جاوااسکریپت ابتدا و انتهای توابع هستند و اگر به عنوان مثال از توابع تو در تو استفاده کردیم ،حوزه شی this برای توابع داخلی تغییر خواهد کرد .این موضوع را در طی مثالهایی نشان خواهیم داد.
Method Invocation :
وقتی یک تابع قسمتی از یک شی باشد به آن متد میگوییم به عنوان مثال :
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value+=1;
    }
};
obj.increment(); //Method invocation
در اینحالت this به شی (Object) اشاره میکند که متد در آن فراخوانی شده است و در زمان اجرا نیز به عناصر شی Bind میشود ،در مثال بالا حوزه  this شی obj خواهد شد و به همین منظور به متغیر value دسترسی داریم.
Function Invocation:
در اینحالت که از () برای فراخوانی تابع استفاده میگردد ،This به شی سراسری (global object ) اشاره می‌کند؛ منظور اینکه this به اجزای تابعی که فراخوانی آن انجام شده اشاره نمی‌کند. اجازه دهید با مثالی این موضوع را روشن کنیم
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(this.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment(); //Method invocation pattern
<script type="text/javascript">
Result : 500
از آنجا که  () innerFunction به شکل  Function invocation pattern فراخوانی شده است به متغیر value در داخل تابع increment دسترسی نداریم و حوزه دسترسی global میشود و اگر در حوزه global نیز این متغیر تعریف نشده بود به خطای undefined میرسیدیم .
برای حل این گونه مشکلات ساختار کد نویسی ما بایستی به شکل زیر باشد :
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        var that = this;
        that.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(that.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment();
<script type="text/javascript">
Result : 1
در واقع با تعریف یک متغیر با نام مثلا that و انتساب شی  this به آن میتوان در توابع بعدی که به شکل   Function invocation pattern فراخوانی میگردند به این متغیر دسترسی داشت .
Constructor Invocation :
در این روش برای فراخوانی تابع از کلمه new استفاده میکنیم. در این حالت یک شیء مجزا ایجاد شده و به متغیر دلخواه ما اختصاص پیدا می‌کند. به عنوان مثال داریم :
 var Dog = function(name) {   
  //this == brand new object ({});    
    this.name = name;    
    this.age = (Math.random() * 5) + 1;
};
var myDog = new Dog('Spike');
//myDog.name == 'Spike'
//myDog.age == 2
var yourDog = new Dog('Spot');
//yourDog.name == 'Spot'
//yourDog.age == 4
در این مورد با استفاده از New باعث میشویم همه خواص و متدهای تابع function برای هر نمونه از آن که ساخته میشود ( از طریق مفهوم Prototype که قبلا درباره آن بحث شد) بطور مجزا اختصاص یابد. در مثال بالا شی mydog چون حاوی یک نمونه از تابع dog بصورت  Constructor Invocation میباشد، در نتیجه به خواص تابع dog از قبیل name  و age دسترسی داریم. در اینجا اگر کلمه new استفاده نشود به این خواص دسترسی نداریم؛ در واقع با اینکار، this به mydog اختصاص پیدا میکند.
اگر از new استفاده نشود متغیر myDog ،undefined میشود.
یک مثال دیگر :
var createCallBack = function(init) { //First function
    return new function() { //Second function by Constructor Invocation
        var that = this;
        this.message = init;
        return function() { //Third function
            alert(that.message);
        }
    }
}
window.addEventListener('load', createCallBack("First Message"));
window.addEventListener('load', createCallBack("Second Message"));
در مثال بالا از مفهوم closure  نیز در مثالمان استفاده کرده ایم .
Apply And Call Invocation:
تمامی توابع جاوااسکریپت دارای دو متد توکار apply() و call() هستند که توسط این متدها میتوان این توابع را با context دلخواه فراخوانی کرد.
نحوه فراخوانی به شکل مقابل است :
myFunction.apply(thisContext, arrArgs);
myFunction.call(thisContext, arg1, arg2, arg3, ..., argN);
که thisContext به حوزه اجرایی (execution context) تابع اشاره میکند. تفاوت دو متد apply() و call() در نحوه فرستادن آرگومانها به تابع میباشد که در اولی توسط آرایه اینکار انجام میشود و در دومی همه آرگومانها را بطور صریح نوشته و با کاما از هم جدا میکنیم .
مثال :
var contextObject = {
testContext: 10
}
var otherContextObject = {
testContext: "Hello World!"
}
var testContext = 15; // Global variable
function testFunction() {
alert(this.testContext);
}
testFunction(); // This will alert 15
testFunction.call(contextObject); // Will alert 10
testFunction.apply(otherContextObject); // Will alert "Hello World”
در این مثال دو شی متفاوت با خواص همنام تعریف کرده و یک متغیر global نیز تعریف میکنیم. در انتها یک تابع تعریف میکنیم که مقدار this.testContext را نمایش میدهد. در ابتدا حوزه اجرایی تابع (this) کل window جاری میباشد و وقتی testFunction() اجرا شود مقدار متغیر global نمایش داده میشود. در اجرای دوم this به contextObject اشاره کرده و حوزه اجرایی عوض میشود و در نتیجه مقدار testContext مربوطه که در این حالت 10 میباشد نمایش داده میشود و برای فراخوانی سوم نیز به همین شکل .
یک مثال کاملتر :
var o = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a();
    document.write(this.i);
  }
};
o.F();
Result :0
خط o.f() تابع f را به شکل Method invocation اجرا میکند. در داخل تابع f یک تابع دیگر به شکل function invocation اجرا میشود که در اینحال this به global object اشاره میکند و باعث میشود مقدار i در خروجی 0 چاپ شود .
برای حل این مشکل 2 راه وجود دارد  
راه اول :
var p = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a.apply(this);
    document.write(this.i);
  }
};
 p.F();
Result :42
با اینکار this را موقع اجرای تابع درونی برایش فرستاده تا حوزه اجرای تابع عوض شود و به i دسترسی پیدا کنیم .
یا اینکه همانند مثالهای قبلی :
var q = {
  i: 0,
  F: function F() {
    var that = this;
    var a = function () {
      that.i = 42;
    }
    a();
    document.write(this.i);
  }
}
 q.F();

منابع :
Javascript programmer,s refrence
 
مطالب
آشنایی با نسخه بندی و چرخه انتشار نرم افزارها
نسخه بندی و چرخه انتشار یک نرم افزار، اهمیت زیادی در ارائه یک نرم افزار خوب دارد. هر چه نرم افزار شما بزرگ‌تر و از کتابخانه‌های بیشتری در تولید آن استفاده شده باشد، در بروز رسانی و نسخه بندی آن دقت بیشتری باید داشت و کار دشوار‌تری است. اما چگونه به بهترین روش، نسخه بندی نرم افرار خود را مدیریت نمایید.

مقدمه:
حتما نسخه بندی و نگارش‌های مختلف نرم افزار‌هایی را که استفاده می‌کنید، مشاهده نموده‌اید. نسخه‌های آلفا یا بتا یا نسخه بندی سالیانه یا با حروف و اعداد خاص. با این حال همه نرم افزار‌ها علاوه بر عناوین متعارف، یک نسخه بندی داخلی عددی، شمار‌ه‌ای هم دارند. بسته به حجم و اندازه نرم افزار‌ها، ممکن چرخه انتشار نرم افزار‌ها متفاوت باشند. سیاست عرضه نرم افزار در هر شرکت هم متفاوت است. مثلا شرکت مایکروسافت برای عرضه ویندوز ابتدا نسخه بتا یا پیش نمایش آن را عرضه نموده تا با دریافت بازخورد‌هایی از استفاده کنندگان، نسخه نهایی نرم افزار خود را با حداقل ایراد و خطا عرضه نماید. البته این بخاطر بزرگی نرم افزار ویندوز نیز می‌باشد اما شرکت ادوبی اکثرا هر یکی دو سال بدون عرضه نسخه‌های قبل از نهایی یک دفعه نسخه جدیدی را رسما عرضه می‌نماید.

چرخه انتشار نرم افزار:
 چرخه انتشار نرم افزار از زمان شروع کد نویسی تا عرضه نسخه نهایی می‌باشد که شامل چندین مرحله و عرضه نرم افزار می‌باشد.
  1. Pre-alpha
    این مرحله شامل تمام فعالیت‌های انجام شده قبل از مرحله تست می‌باشد. در این دوره آنالیز نیازمندیها، طراحی نرم افزار، توسعه نرم افزار و حتی تست واحد باشد. در نرم افزار‌های سورس باز چندین نسخه قبل از آلفا ممکن است عرضه شوند.
  2. Alpha
    این مرحله شامل همه فعالیت‌ها از زمان شروع تست می‌باشد. البته منظور از تست، تست تیمی و تست خود نرم افزار می‌باشد. نرم افزار‌های آلفا هنوز ممکن است خطا و اشکالاتی داشته باشند و ممکن است اطلاعات شما از بین رود. در این مرحله امکانات جدیدی مرتبا به نرم افزار اضافه می‌گردد.
  3. Beta
    نرم افزار بتا، همه قابلیت‌های آن تکمیل شده و خطا‌های زیادی برای کامل شدن نرم افزار وجود دارد. در این مرحله بیشتر به تست کاهش تاثیرات به کاربران و تست کارایی دقت می‌شود. نسخه بتا، اولین نسخه‌ای خواهد بود که بیرون شرکت و یا سازمان در دسترس قرار می‌گیرد. برخی توسعه دهندگان به این مرحله preview، technical preview یا early access نیز می‌گویند.
  4. Release candidate
    در این مرحله نرم افزار، آماده عرضه به مصرف کنندگان است و نرم افزارهایی مثل سیستم عامل‌های ویندوز در دسترس تولید کنندگان قرار گرفته تا با جدید‌ترین سخت افزار خود یکپارچه شوند.
  5.  General availability (GA)
    در این مرحله، عرضه عمومی نرم افزار و بازاریابی و فروش نرم افزار مد نظر است و علاوه بر این تست امنیتی و در نرم افزار‌های خیلی بزرگ عرضه جهانی صورت می‌گیرد 
مراحلی همچون عرضه در وب و پشتیبانی نیز وجود دارند.

نسخه بندی نرم افزار:
برنامه‌های ویندوزی یا وب در ویژوال استادیو یک فایل AssemblyInfo دارند که در قسمت آخر آن، اطلاعات مربوط به نسخه نرم افزار ذخیره می‌شود. هر نسخه نرم افزار شامل چهار عدد می‌باشد که با نقطه از هم جدا شده است.
  • Major Version
    وقتی افزایش می‌یابد که تغییرات قابل توجهی در نرم افزار ایجاد شود
  • Minor Version
    وقتی افزایش یابد که ویژگی جزئی یا اصلاحات قابل توجهی به نرم افزار ایجاد شود.
  • Build Number
    به ازای هر بار ساخته شدن پروژه افزایش می‌یابد.
  • Revision
    وقتی افزایش می‌یابد که نواقص و باگ‌های کوچکی رفع شوند. 
وقتی که major یا minor افزایش یابد می‌تواند با کلماتی همچون alpha، beta یا release candidate همراه شود.در اکثر برنامه‌های تجاری اولین شمارهٔ انتشار یک محصول از نسحهٔ شمارهٔ یک شروع می‌شود. ترتیب نسخه بندی هم ممکن است تغییر یابد
major.minor[.build[.reversion]]
یا
major.minor[.maintenance[.build]]
نسخه بندی مایکروسافت:
اگر به نسخه برنامه Office توجه کرده باشید مثلا Office 2013 نسخه 15.0.4481.1508 می‌باشد که در این روش از تاریخ شروع پروژه و تعداد ماه‌ها یا روز‌ها و یا ثانیه‌ها با یک الگوریتم خاص برای تولید نسخه نرم افزار استفاده می‌شود.
نسخه بندی معنایی:

به عنوان یک راه حل، مجموعه‌ی ساده‌ای از قوانین و الزامات که چگونگی طراحی شماره‌های نسخه و افزایش آن را مشخص می‌کند، وجود دارد. برای کار کردن با این سیستم، شما ابتدا نیاز به اعلام API عمومی دارید. این خود ممکن است شامل مستندات و یا اجرای کد باشد.

علیرغم آن، مهم است که این API، روشن و دقیق باشد. هنگامیکه API عمومی خود را تعیین کردید، تغییرات برنامه شما بر روی نسخه API عمومی تاثیر خواهد داشت و آنرا افزایش خواهد داد. بر این اساس، این مدل نسخه‌بندی را در نظر بگیرید: X.Y.Z یعنی (Major.Minor.Patch).

رفع حفره‌هایی که بر روی API عمومی تاثیر نمی‌گذارند، مقدار Patch را افزایش می‌دهند، تغییرات جدیدی که سازگار با نسخه قبلی است، مقدار Minor را افزایش می‌دهند و تغییرات جدیدی که کاملا بدیع هستند و به نحوی با تغییرات قبلی سازگار نیستند مقدار Major را افزایش می‌دهند. 

  1. نرم‌افزارهایی که از نسخه بندی معنایی استفاده می‌کنند، باید یک API عمومی داشته باشند. این API می‌تواند در خود کد یا و یا به طور صریح در مستندات باشد که باید دقیق و جامع باشد.
  2. یک شماره نسخه صحیح باید به شکل X.Y.Z باشد که در آن X،Y و Z اعداد صحیح غیر منفی هستند. X نسخه‌ی Major می‌باشد، Y نسخه‌ی Minor و Z نسخه‌ی Patch می‌باشد. هر عنصر باید یک به یک و بصورت عددی افزایش پیدا کند. به عنوان مثال: 1.9.0 -> 1.10.0 -> 1.11.0
  3. هنگامی که به یک نسخه‌ی Major یک واحد اضافه می‌شود، نسخه‌ی Minor و Patch باید به حالت 0 (صفر) تنظیم مجدد گردد. هنگامی که به شماره نسخه‌ی Minor یک واحد اضافه می‌شود، نسخه‌ی Patch باید به حالت 0 (صفر) تنظیم مجدد شود. به عنوان مثال: 1.1.3 -> 2.0.0 و 2.1.7 -> 2.2.0
  4. هنگامیکه یک نسخه از یک کتابخانه منتشر می‌شود، محتوای کتابخانه مورد نظر نباید به هیچ وجه تغییری داشته باشد. هر گونه تغییر جدیدی باید در قالب یک نسخه جدید انتشار پیدا کند.
  5. نسخه‌ی Major صفر (0.Y.Z) برای توسعه‌ی اولیه است. هر چیزی ممکن است در هر زمان تغییر یابد. API عمومی را نباید پایدار در نظر گرفت.
  6. نسخه 1.0.0 در حقیقت API عمومی را تعریف می‌کند. چگونگی تغییر و افزایش هر یک از نسخه‌ها بعد از انتشار این نسخه، وابسته به API عمومی و تغییرات آن می‌باشد.
  7. نسخه Patch یا (x.y.Z | x > 0) فقط در صورتی باید افزایش پیدا کند که تغییرات ایجاد شده در حد برطرف کردن حفره‌های نرم‌افزار باشد. برطرف کردن حفره‌های نرم‌افزار شامل اصلاح رفتارهای اشتباه در نرم‌افزار می‌باشد.
  8. نسخه Minor یا (x.Y.z | x > 0) فقط در صورتی افزایش پیدا خواهد کرد که تغییرات جدید و سازگار با نسخه قبلی ایجاد شود. همچنین این نسخه باید افزایش پیدا کند اگر بخشی از فعالیت‌ها و یا رفتارهای قبلی نرم‌افزار به عنوان فعالیت منقرض شده اعلام شود. همچنین این نسخه می‌تواند افزایش پیدا کند اگر تغییرات مهم و حیاتی از طریق کد خصوصی ایجاد و اعمال گردد. تغییرات این نسخه می‌تواند شامل تغییرات نسخه Patch هم باشد. توجه به این نکته ضروری است که در صورت افزایش نسخه Minor، نسخه Patch باید به 0 (صفر) تغییر پیدا کند.
  9. نسخه Major یا (X.y.z | X > 0) در صورتی افزایش پیدا خواهد کرد که تغییرات جدید و ناهمخوان با نسخه فعلی در نرم‌افزار اعمال شود. تغییرات در این نسخه می‌تواند شامل تغییراتی در سطح نسخه Minor و Patch نیز باشد. باید به این نکته توجه شود که در صورت افزایش نسخه Major، نسخه‌های Minor و Patch باید به 0 (صفر) تغییر پیدا کنند.
  10. یک نسخه قبل از انتشار می‌تواند توسط یک خط تیره (dash)، بعد از نسخه Patch (یعنی در انتهای نسخه) که انواع با نقطه (dot) از هم جدا می‌شوند، نشان داده شود. نشان‌گر نسخه قبل از انتشار باید شامل حروف، اعداد و خط تیره باشد [0-9A-Za-z-]. باید به این نکته دفت داشت که نسخه‌های قبل از انتشار خود به تنهایی یک انتشار به حساب می‌آیند اما اولویت و اهمیت نسخه‌های عادی را ندارد. برای مثال: 1.0.0-alpha ، 1.0.0-alpha.1 ، 1.0.0-0.3.7 ، 1.0.0-x.7.z.92
  11. یک نسخه Build می‌تواند توسط یک علامت مثبت (+)، بعد از نسخه Patch یا نسخه قبل از انتشار (یعنی در انتهای نسخه) که انواع آن با نقطه (dot) از هم جدا می‌شوند، نشان داده شود. نشان‌گر نسخه Build باید شامل حروف، اعداد و خط تیره باشد [0-9A-Za-z-]. باید به این نکته دقت داشت که نسخه‌های Build خود به تنهایی یک انتشار به حساب می‌آیند و اولویت و اهمیت بیشتری نسبت به نسخه‌های عادی دارند. برای مثال: 1.0.0+build.1 ، 1.3.7+build.11.e0f985a
  12. اولویت‌بندی نسخه‌ها باید توسط جداسازی بخش‌های مختلف یک نسخه به اجزای تشکیل دهنده آن یعنی Minor، Major، Patch، نسخه قبل از انتشار و نسخه Build و ترتیب اولویت بندی آن‌ها صورت گیرد. نسخه‌های Minor، Major و Patch باید بصورت عددی مقایسه شوند. مقایسه نسخه‌های قبل از انتشار و نسخه Build باید توسط بخش‌های مختلف که توسط جداکننده‌ها (نقطه‌های جداکننده) تفکیک شده است، به این شکل سنجیده شود:

بخش‌هایی که فقط حاوی عدد هستند، بصورت عددی مقایسه می‌شوند و بخش‌هایی که حاری حروف و یا خط تیره هستند بصورت الفبایی مقایسه خواهند شد.

بخش‌های عددی همواره اولویت پایین‌تری نسبت به بخش‌های غیر عددی دارند. برای مثال:

1.0.0-alpha < 1.0.0-alpha.1 < 1.0.0-beta.2 < 1.0.0-beta.11 < 1.0.0-rc.1 < 1.0.0-rc.1+build.1 < 1.0.0 < 1.0.0+0.3.7 < 1.3.7+build < 1.3.7+build.2.b8f12d7 < 1.3.7+build.11.e0f985a

منبع نسخه بندی معنایی : semver.org

 
مطالب
Cookie - قسمت دوم

کوکی در جاوا اسکریپت 

همانطور که در قسمت قبل اشاره کوتاهی شد، مدیریت کوکی‌های در دسترس در وضعیت جاری، در جاوا اسکریپت ازطریق پراپرتی cookie از شی document امکان‌پذیر است. این پراپرتی کاری همانند هدرهای Set-Cookie و Cookie (که در قسمت قبل درباره آن‌ها بحث شد) انجام می‌دهد. این پراپرتی یک مورد کاملا استثنایی و نسبتا عجیب در زبان جاوا اسکریپت است. در نگاه اول ظاهرا document.cookie از نوع رشته است، اما قضیه کاملا فرق می‌کند. برای روشن شدن مطلب به ادامه بحث توجه کنید.

افزودن کوکی
- برای افزودن یا ویرایش یک کوکی باید از ساختاری مانند ساختار هدر Set-Cookie که چیزی شبیه به عبارت زیر است، پیروی کرد:
document.cookie = "name=value; expires=date; domain=theDomain; path=thePath; secure";
 
نکته: با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل ارائه شد، بدیهی است که امکان ثبت یک کوکی با فلگ HttpOnly در جاوا اسکریپت وجود ندارد!
 
اجرای دستوری شبیه با ساختار نشان داده شده در بالا، موجب حذف کوکی‌های قبلی نمی‌شود. از این دستور برای ایجاد یک کوکی و یا ویرایش یک کوکی موجود استفاده می‌شود. کوکی‌های ایجادشده با این روش تفاوتی با کوکی‌های ایجادشده توسط هدر Set-Cookie ندارند و همانند آنها در درخواست‌های بعدی با توجه به خواص تنظیم شده، به سمت سرور ارسال خواهند شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید خاصیت‌های کوکی به صورت جفت‌های نام-مقدار درون یک رشته به document.cookie نسبت داده می‌شوند. این خاصیت‌ها توسط یک کاراکتر ; از یکدیگر جدا می‌شوند. شرح ساختار فوق در  زیر آورده شده است:
1. همیشه اولین جفتِ نام-مقدار همانند مثال بالا باید «عنوان و مقدار» کوکی را مشخص سازد. این قسمت تنها عضو اجباری ساختار فوق است.
2. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
3. تاریخ انقضا (expires) یا حداکثر طول عمر کوکی (max-age)
4. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
5. دمین و یا مسیر مربوط به کوکی
6. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
7. سایر خواص چون Secure
نکته: این ساختار عجیب معرفی شده را عینا رعایت کنید. بقیه کار توسط مرورگر انجام خواهد شد.
نکته: قسمت‌های مختلف این ساختار case-sensitive نیست، البته به‌جز نام کوکی که کاملا case-sensitive است.
مثلا برای ثبت یک کوکی با عنوان myCookie و مقدار myValue و دمین d.com و مسیر test و طول عمر 5 روزه باید از دستور زیر استفاده کرد:
document.cookie = 'myCookie=myValue; max-age=432000; domain=d.com; path=/test';
 
خواندن کوکی
- برای خواندن کوکی‌ها تنها کافی است مقدار پراپرتی document.cookie بررسی شود. با اینکه از دستور نشان داده شده در بالا اینگونه برمی آید که پراپرتی document.cookie به رشته معرفی شده مقداردهی شده است، اما به محض خواندن این پراپرتی چیزی شبیه به عبارت زیر برگردانده میشود:
myCookie=myValue 
از بقیه خواص اثری نیست! این رفتار به دلیل حفط امنیت کوکی‌ها در تمام مرورگرها رعایت می‌شود.
- برای ثبت کوکی دیگری در وضعیت جاری کافی است یکبار دیگر دستور بالا را برای کوکی جدید به کار ببریم. مثلا به صورت زیر:
document.cookie = 'mySecondCookie=mySecondValue; path=/'
اینار یک کوکی سشنی بدون دمین و با مقدار / برای مسیر کوکی ثبت می‌شود! در این حالت کوکی قبلی دوباره نویسی و یا حذف نمی‌شود و تنها یک کوکی جدید به لیست کوکیهای مرورگر اضافه می‌شود! این رفتار عجیب از ویژگی‌های جالب document.cookie است.
- اگر مقدار document.cookie در این حالت خوانده شود مقدار زیر برگشت داده می‌شود:
myCookie=myValue; mySecondCookie=mySecondValue
باز هم خبری از سایر خاصیت‌ها نیست. ولی همانطور که می‌بینید کوکی دوم به لیست کوکی‌های مرورگر اضافه شده است.

نکته: عبارت برگشت داده شده از پراپرتی document.cookie همانند مقداری است که در هدر Cookie هر درخواست توسط مرورگر گنجانده می‌شود، یعنی جفت نام-مقدار کوکی‌ها به همراه یک ; و یک فاصله بین مقادیر هر کوکی. بنابراین برای بدست آوردن مقدار یک کوکی یکسری عملیات جهت Parse کردن داده‌های آن نیاز است!

متدها
امروزه کتابخانه‌های متعددی با استفاده از زبان جاوا اسکریپت برای برنامه نویسی سمت کلاینت وجود دارد که بیشتر آنها قابلیت‌هایی برای کار با کوکی‌ها نیز دارند. ازجمله می‌توان به jQuery و YUI اشاره کرد. پلاگین مخصوص کوکی‌ها در jquery در اینجا بحث شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره قابلیت‌های کار با کوکی در YUI نیز به اینجا مراجعه کنید. مطالب زیر صرفا برای روشن شدن بحث ارائه می‌شوند. بدیهی است که برای کارهای عملی بهتر است از کتابخانه‌های موجود استفاده شود.
با توجه به اطلاعات بالا از متدهای زیر می‌توان برای خواندن، افزودن و حذف کوکی‌ها استفاده کرد.

نکته: متدهای زیر از ترکیب چندین ریفرنس مختلف بدست آمده است. هرچند برای موارد خاص‌تر می‌توانند بیشتر سفارشی شوند.

افزودن و یا ویرایش کوکی
function setCookie(data, value) {
  if (typeof data === "string") {
    data = { name: data, value: value };
  };
  if (!data.name) throw "Cookie's name can not be null.";

  var cookie = escape(data.name) + "=" + escape(data.value);

  var expDate = null;
  if (data.expDays) {
    expDate = new Date();
    expDate.setDate(expDate.getDate() + data.expDays);
  }
  else if (data.expYear && data.expMonth && data.expDay) {
    expDate = new Date(data.expYear, data.expMonth, data.expDay);
  }
  else if (data.expires) {
    expDate = data.expires;
  }
  else if (data.maxAge) {
    expDate = new Date();
    expDate.setSeconds(expDate.getSeconds() + data.maxAge);
  }
  if (expDate != null) cookie += "; expires=" + expDate.toGMTString();

  if (data.domain)
    cookie += "; domain=" + escape(data.domain);

  if (data.path)
    cookie += "; path=" + escape(data.path);

  if (data.secure)
    cookie += "; secure";

  document.cookie = cookie;
  return document.cookie;
}
در کد فوق برای انکد کردن رشته‌های مورد استفاده از متد escape استفاده شده است. برای آشنایی با این متد به اینجا مراجعه کنید.
هم‌چنین کار کردن با نوع داده تاریخ در جاوا اسکریپت کمی متفاوت است. بنابراین برای آشنایی بیشتر با این نوع داده به اینجا رجوع کنید.
 
نکته: در متد بالا بدلیل عدم پشتیبانی از خاصیت max-age در نسخه‌های قدیمی اینترنت اکسپلورر (نسخه 8 و قبل از آن) تنها از خاصیت expires استفاده شده است.
 
نحوه استفاده از متد بالا به صورت زیر است:
setCookie('cookie1', 'Value1');
setCookie({name:'cookie1', value:'Value1'});
setCookie({name:'cookie2', value:'Value2', expDays:10});
setCookie({name:'cookie3', value:'Value3', expires:new Date()});
setCookie({name:'cookie4', value:'Value4', expYear:2013, expMonth:0, expDay:13});
setCookie({name:'cookie3', value:'Value3', maxAge:365*24*60*60});
setCookie({name:'cookie5', value:'Value5', domain:'d.net', path:'/'});
setCookie({name:'cookie6', value:'Value6', secure:true});
setCookie({name:'cookie7', value:'Value7', expDays:100, domain:'dd.com', path:'/employee', secure:true});
 
حذف کوکی
همانطور که در قسمت قبل هم اشاره شد، برای حذف یک کوکی، کافی است تا تاریخ انقضای آن به تاریخی در گذشته مقداردهی شود. بنابراین برای اینکار می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
function delCookie(data) {
  if (typeof data === "string") {
    data = { name: data };
  };
  data.expDays = -1;
  return setCookie(data);
}
در متد فوق از متد setCookie که در بالا معرفی شد، استفاده شده است. نحوه استفاده از این متد هم به صورت زیر است:
delCookie('myCookie');
delCookie({ name: 'myCookie', domain: 'd.com', path: '/test' });
 
خواندن کوکی
برای خواندن مقدار یک کوکی می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
function getCookie(name) {
  var cookies = document.cookie.split(";");
  for (var i = 0; i < cookies.length; i++) {
    var cookie = cookies[i].split("=");
    if (cookie[0].trim() == escape(name)) {
      return unescape(cookie[1].trim());
    }
  }
  return null;
}
برای آشنایی با متد unescape که در بالا از آن استفاده شده است به اینجا مراجعه کنید. در متد فوق از متد trim زیر استفاده شده است:
String.prototype.trim = function () {
  return this.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
};
String.prototype.trimStart = function () {
  return this.replace(/^\s+/, "");
};
String.prototype.trimEnd = function () {
  return this.replace(/\s+$/, "");
};
این متدها از اینجا گرفته شده است.
روش استفاده شده برای خواندن مقادیر کوکی‌ها در متد بالا بسیار ساده و ابتدایی است و صرفا برای آشنایی با نحوه Parse کردن رشته برگشت داده شده توسط document.cookie ارائه شده است. روش‌های مناسب‌تر و مطمئن‌تر با یک جستجوی ساده در دسترس هستند. البته همانطور که قبلا هم اشاره شد، استفاه از کتابخانه‌های موجود راه‌حل بهتری است.
هم‌چنین ازآنجاکه مقدار یک کوکی می‌تواند شامل کاراکتر = نیز باشد، بنابراین قسمت return متد فوق را می‌توان به صورت زیر تغییر داد:
cookie.shift(1);
return unescape(cookie.join('=').trim());
 
نکته: با توجه به مطالب ارائه شده در قسمت قبل  بدست آوردن مقادیر کوکی‌ها کمی پیچیده‌تر از دیگر عملیات‌هاست. ازآنجاکه راه مستقیمی با استفاده از جاوا اسکریپت برای یافتن سایر خواص کوکی وجود ندارد، بنابراین بدست آوردن مقدار دقیق کوکی موردنظر ممکن است غیرممکن باشد! (با توجه به اینکه کوکی‌های متفاوت می‌توانند نام‌های یکسانی داشته باشند).
 
با توجه به نکته بالا، حال اگر با یک نام بخصوص، چندین کوکی ثبت شده باشد (با خواص متفاوت)، یکی از راه‌حل‌ها این است که آرایه‌ای از مقادیر این کوکی‌های همنام برگشت داده شود. بنابراین متد فوق را می‌توان به صورت زیر تکمیل کرد:
function getCookie(name) {
  var foundCookies = [];
  var cookies = document.cookie.split(";");
  for (var i = 0; i < cookies.length; i++) {
    var cookie = cookies[i].split("=");
    if (cookie[0].trim() == escape(name) && cookie.length >= 2) {
      cookie.shift(1);
      foundCookies.push(unescape(cookie.join('=').trim()));
    }
  }
  return foundCookies.length > 1 
            ? foundCookies
            : foundCookies.length == 1
                ? foundCookies[0]
                : null;
}

خلاصه‌ای از نحوه استفاده از متدهای بالا در IE8 (برای نمایش اجرای درست در مرورگری قدیمی!) در تصویر زیر  نشان داده شده است:

 
نکته: کار توسعه این متدها را میتوان برای پشتیبانی از SubCookieها نیز ادامه داد، اما به دلیل دورشدن از مبحث اصلی، این موضوع در این مطلب ارائه نمیشود (درباره این نوع از کوکی‌ها در قسمت قبل شرح کوتاهی داده شده است). اگر علاقه‌مند و نیازمند به این نوع کوکی‌ها هستید، کتابخانه YUI پشتیبانی کاملی از آنها ارائه میکند.
 
در قسمت بعدی به نکات کار با کوکی در ASP.NET میپردازیم.

منابع: