نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
مرورگرهای جدید با استفاده از ویژگی webkitdirectory، امکان انتخاب یک پوشه و تمام زیر پوشه‌های آن‌را دارند:
<form method="post" asp-action="UploadFiles" asp-controller="Home" enctype="multipart/form-data">
    <input type="file" name="files" webkitdirectory />
    <input type="submit" value="Upload" />
</form>
در این حالت کدهای سمت سرور آن به صورت زیر تغییر می‌کند:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace UploadFolderASPNETCore.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;
        private const int MaxBufferSize = 0x10000;

        public HomeController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> UploadFiles(IList<IFormFile> files)
        {
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            CreateDir(uploadsRootFolder);

            foreach (var file in files)
            {
                var dirPath = Path.GetDirectoryName(file.FileName);
                CreateDir(Path.Combine(uploadsRootFolder, dirPath));

                var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
                using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create,
                                                        FileAccess.Write,
                                                        FileShare.None,
                                                        MaxBufferSize,
                                                        useAsync: true
                                                        ))
                {
                    await file.CopyToAsync(fileStream);
                }
            }

            return RedirectToAction("Index");
        }

        private void CreateDir(string path)
        {
            if (!Directory.Exists(path))
            {
                Directory.CreateDirectory(path);
            }
        }
    }
}
مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت اول - ایجاد و به روز رسانی جدول مجازی FTS
SQLite به صورت توکار از full-text search پشتیبانی می‌کند؛ اما اهمیت آن چیست؟ هدف از full-text search، انجام جستجوهای بسیار سریع، در ستون‌های متنی یک جدول بانک اطلاعاتی است. بدون وجود یک چنین قابلیتی، عموما برای انجام اینکار از دستور LIKE استفاده می‌شود:
SELECT Title FROM Book WHERE Desc LIKE '%cat%';
کار این کوئری، یافتن ردیف‌هایی است که در آن واژه‌ی cat وجود دارند. مشکل این روش، عدم استفاده‌ی از ایندکس‌ها و اصطلاحا انجام یک full table scan است. با استفاده از دستور LIKE، باید تک تک ردیف‌های بانک اطلاعاتی برای یافتن واژه‌ی مدنظر، اسکن و بررسی شوند و انجام اینکار با بالا رفتن تعداد رکوردهای بانک اطلاعاتی، کندتر و کندتر خواهد شد. برای رفع این مشکل، راه حلی به نام full-text search ارائه شده‌است که کار آن ایندکس کردن تمام ستون‌های متنی مدنظر و سپس جستجوی بر روی این ایندکس از پیش آماده شده‌است.
معادل دستور LIKE در کوئری فوق، متد Contains در EF Core است:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.Contains("cat")).ToList();
بنابراین هدف از این سری، جایگزین کردن متدهای الحاقی Contains ، StartsWith و EndsWith، با روشی بسیار سریعتر است.

یک نکته: کوئری فوق توسط EF Core و به همراه پروایدر SQLite آن، به صورت زیر ترجمه می‌شود (که آن نیز یک full table scan است):
SELECT  "c"."Text" FROM "Chapters" AS "c" WHERE ('cat' = '') OR (instr("c"."Text", 'cat') > 0)
اما دقیقا دستور Like را به همراه متدهای الحاقی StartsWith و یا EndsWith می‌توان مشاهده کرد:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.StartsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Text", FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE 'cat%')
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.EndsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Title" FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE '%cat')


معرفی موجودیت‌های مثال این سری

هدف اصلی ما، ایندکس کردن full-text ستون‌های متنی عنوان و متن جدول بانک اطلاعاتی متناظر با Chapter است:
using System.Collections.Generic;

namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Chapter> Chapters { get; set; }
    }

    public class Chapter
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public string Text { get; set; }

        public User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
}


ایجاد جدول مجازی Full-text search

زمانیکه عملیات Migration را در EF Core فعال و اجرا می‌کنیم، دو جدول متناظر با Chapter و User ایجاد می‌شوند. اما برای کار با full-text search، نیاز به ایجاد جداول دیگری است، تا کار نگهداری ایندکس‌های تشکیل شده‌ی از ستون‌های متنی مدنظر ما را انجام دهند. به این نوع جداول در SQLite، جدول مجازی و یا virtual table گفته می‌شود. یک virtual table در اصل تفاوتی با یک جدول معمولی ندارد. تفاوت در اینجا است که منطق دسترسی به این جدول مجازی از موتور FTS5 مربوط به SQLite باید عبور کند. تاکنون نگارش‌های مختلفی از موتور full-text search آن منتشر شده‌اند؛ مانند FTS3 ، FTS4 و غیره که آخرین نگارش آن، FTS5 می‌باشد و به همراه توزیعی که مایکروسافت ارائه می‌دهد، وجود دارد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
در اینجا روش ایجاد یک جدول مجازی جدید Chapters_FTS را مشاهده می‌کنید:
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS"
USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
جدول مجازی، با اجرای دستور CREATE VIRTUAL TABLE  ایجاد می‌شود و USING fts5 آن به معنای استفاده‌ی از موتور full-text search نگارش پنجم آن است. سپس لیست ستون‌هایی را که می‌خواهیم ایندکس کنیم، ذکر می‌شوند؛ مانند Text و Title در اینجا. همانطور که مشاهده می‌کنید، فقط نام این ستون‌ها قابل تعریف هستند و هیچ نوع اطلاعات اضافه‌تری را نمی‌توان ذکر کرد.
ذکر پارامتر "content="Chapters اختیاری بوده و به این معنا است که نیازی نیست تا اصل داده‌های مرتبط با ستون‌های ذکر شده نیز ذخیره شوند و آن‌ها را می‌توان از جدول Chapters، بازیابی کرد. در این حالت برای برقراری ارتباط بین این جدول مجازی و جدول chapters، پارامتر "content_rowid="Id مقدار دهی شده‌است. content_rowid به primary key جدول content اشاره می‌کند. ذکر هر دوی این پارامترها اختیاری بوده و در صورت تنظیم، حجم نهایی بانک اطلاعاتی را کاهش می‌دهند. چون در این حالت دیگری نیازی به ذخیره سازی جداگانه‌ی اصل اطلاعات متناظر با ایندکس‌های FTS نیست.

اکنون که با دستور ایجاد جدول مجازی FTS آشنا شدیم، روش ایجاد آن در برنامه‌های مبتنی بر EF Core نیز دقیقا به همین صورت است:
private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
{
    // For SQLite FTS
    // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
    context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");
}
فقط کافی است در ابتدای اجرای برنامه با استفاده از متد ExecuteSqlRaw، عبارت SQL متناظر با ایجاد جدول مجازی را اجرا کنیم. این یک روش ایجاد این نوع جداول است؛ روش دیگر آن، قرار دادن همین قطعه کد در متد "protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)" مربوط به کلاس‌های ایجاد شده‌ی توسط عملیات Migration است.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS، توسط تریگرها

پس از اجرای دستورCREATE VIRTUAL TABLE  فوق، SQLite پنج جدول را به صورت خودکار ایجاد می‌کند که در تصویر زیر قابل مشاهده هستند:


البته ما مستقیما با این جداول کار نخواهیم کرد و این جداول برای نگهداری اطلاعات ایندکس‌های full-text موتور FTS5، توسط خود SQLite نگهداری و مدیریت می‌شوند.

اما ... نکته‌ی مهم اینجا است که جدول مجازی Chapters_FTS، هرچند به جدول اصلی Chapters توسط پارامتر content آن متصل شده‌است، اما تغییرات آن‌را ردیابی نمی‌کند. یعنی هر نوع insert/update/delete ای که در جدول اصلی Chapters رخ می‌دهد، سبب ایندکس شدن اطلاعات جدید آن در جدول مجازی Chapters_FTS نمی‌شود و برای اینکار باید اطلاعات را مستقیما در جدول Chapters_FTS درج کرد.
روش پیشنهاد شده‌ی در مستندات رسمی آن، استفاده از تریگرهای پس از درج اطلاعات، پس از حذف اطلاعات و پس از به روز رسانی اطلاعات به صورت زیر است:
-- Create a table. And an external content fts5 table to index it.
CREATE TABLE tbl(a INTEGER PRIMARY KEY, b, c);
CREATE VIRTUAL TABLE fts_idx USING fts5(b, c, content='tbl', content_rowid='a');

-- Triggers to keep the FTS index up to date.
CREATE TRIGGER tbl_ai AFTER INSERT ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_ad AFTER DELETE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_au AFTER UPDATE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
در اینجا ابتدا روش ایجاد یک جدول جدید و سپس ایجاد یک جدول مجازی FTS را از روی آن مشاهده می‌کنید.
در ادامه سه تریگر بر روی جدول اصلی که ما به صورت متداولی با آن در برنامه‌های خود کار می‌کنیم، تعریف شده‌اند. این تریگرها کار insert اطلاعات را در جدول مجازی ایجاد شده، به صورت خودکار انجام می‌دهند.
همانطور که مشاهده می‌کنید، یک rowid نیز در اینجا قابل تعریف است؛ rowid، ستون مخفی یک جدول مجازی FTS است و هرچند در حین ایجاد، آن‌را ذکر نمی‌کنیم، اما جزئی از ساختار آن بوده و قابل کوئری گرفتن است.

نکته‌ی مهم: به فرمت دستورات به روز رسانی جدول مجازی FTS دقت کنید. حتی در حالت تریگرهای update و یا delete نیز در اینجا دستور insert، مشاهده می‌شوند. این فرمت دقیقا باید به همین نحو رعایت شود؛ در غیراینصورت اگر از دستورات delete و یا update معمولی بر روی این جدول مجازی استفاده کنید، دفعه‌ی بعدی که برنامه را اجرا می‌کنید، خطای «این بانک اطلاعاتی تخریب شده‌است» را مشاهده کرده (database disk image is malformed) و دیگر نمی‌توانید با فایل بانک اطلاعاتی خود کار کنید.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS توسط EF Core

روش تعریف تریگرهای یاد شده، مستقل از EF Core بوده و راسا توسط خود بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شود. بنابراین فقط کافی است دستور CREATE TRIGGER را به همان نحوی که عنوان شد، توسط متد ExecuteSqlRaw اجرا کنیم تا جزئی از ساختار بانک اطلاعاتی شوند؛ اما ... این روش برای برنامه‌هایی با متن‌های پیچیده کارآیی ندارد. برای مثال فرض کنید اطلاعات اصلی شما با فرمت HTML است. ایندکس ایجاد شده، تگ‌های HTML را حذف نمی‌کند و آن‌ها را نیز ایندکس می‌کند که نه تنها سبب بالا رفتن حجم بانک اطلاعاتی می‌شود، بلکه زمانیکه ما قصد جستجویی را بر روی اطلاعات HTML ای داریم، اساسا کاری به تگ‌های آن نداشته و هدف اصلی ما، متن‌های درج شده‌ی در آن است. نمونه‌ی دیگر آن داشتن اطلاعاتی با «اعراب» است و یا شاید نیاز به یک‌دست سازی ی و ک فارسی وجود داشته باشد. به این نوع عملیات، «نرمال سازی متن» گفته می‌شود و با روش تریگرهای فوق قابل تعریف و مدیریت نیست. به همین جهت می‌توان از روش پیشنهادی زیر استفاده کرد:

الف) یافتن لیست اطلاعات تغییر یافته‌ی حاصل از اعمال insert/update/delete
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class EFChangeTrackerExtensions
    {
        public static List<(EntityState State, TEntity NewEntity, TEntity OldEntity)>
                    GetChangedEntities<TEntity>(this DbContext dbContext) where TEntity : class, new()
        {
            if (!dbContext.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled)
            {
                // ChangeTracker.Entries() only calls `Try`DetectChanges() behind the scene.
                dbContext.ChangeTracker.DetectChanges();
            }

            return dbContext.ChangeTracker.Entries<TEntity>()
                    .Where(IsEntityChanged)
                    .Select(entityEntry => (entityEntry.State,
                                            entityEntry.Entity,
                                            createWithValues<TEntity>(entityEntry.OriginalValues)))
                    .ToList();
        }

        private static bool IsEntityChanged(EntityEntry entry)
        {
            return entry.State == EntityState.Added
                    || entry.State == EntityState.Modified
                    || entry.State == EntityState.Deleted
                    || entry.References.Any(r => r.TargetEntry?.Metadata.IsOwned() == true && IsEntityChanged(r.TargetEntry));
        }

        private static T createWithValues<T>(PropertyValues values) where T : new()
        {
            var entity = new T();
            foreach (var prop in values.Properties)
            {
                var value = values[prop.Name];
                if (value is PropertyValues)
                {
                    throw new NotSupportedException("nested complex object");
                }
                else
                {
                    prop.PropertyInfo.SetValue(entity, value);
                }
            }
            return entity;
        }
    }
}
هدف از متد GetChangedEntities فوق این است که با استفاده از سیستم tracking، نوع عملیات انجام شده و همچنین اصل موجودیت‌ها را پیش و پس از تغییر، بتوان لیست کرد و سپس بر اساس آن‌ها، جدول مجازی FTS را به روز رسانی نمود.
علت نیاز به نمونه‌ی اصل و سپس تغییر کرده‌ی موجودیت‌ها، به نحوه‌ی تعریف تریگرهای مخصوص به به روز رسانی FTS بر می‌گردد. اگر دقت کرده باشید در این تریگرها، new.a و همچنین old.a را داریم که برای شبیه سازی آن‌ها دقیقا باید به اطلاعات یک رکورد، در پیش و پس از به روز رسانی آن، دسترسی یافت.

ب) تعریف تریگرهای SQL توسط سیستم tracking؛ به همراه عملیات نرمال سازی اطلاعات
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Text.RegularExpressions;
using EFCoreSQLiteFTS.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class FtsNormalizer
    {
        private static readonly Regex _htmlRegex = new Regex("<[^>]*>", RegexOptions.Compiled);

        public static string NormalizeText(this string text)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return string.Empty;
            }

            // Remove html tags
            text = _htmlRegex.Replace(text, string.Empty);

            // TODO: add other normalizers here, such as `remove diacritics`, `fix Persian Ye-Ke` and so on ...

            return text;
        }
    }

    public static class UpdateFtsTriggers
    {
        public static void UpdateChapterFTS(
            this DbContext context,
            List<(EntityState State, Chapter NewEntity, Chapter OldEntity)> changedChapters)
        {
            var database = context.Database;

            try
            {
                database.BeginTransaction(IsolationLevel.ReadCommitted);

                foreach (var (State, NewEntity, OldEntity) in changedChapters)
                {
                    var chapterNew = NewEntity;
                    var chapterOld = OldEntity;

                    var normalizedNewText = chapterNew.Text.NormalizeText();
                    var normalizedOldText = chapterOld.Text.NormalizeText();
                    var normalizedNewTitle = chapterNew.Title.NormalizeText();
                    var normalizedOldTitle = chapterOld.Title.NormalizeText();
                    switch (State)
                    {
                        case EntityState.Added:
                            if (shouldSkipAddedChapter(chapterNew))
                            {
                                continue;
                            }
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Modified:
                            if (shouldSkipModifiedChapter(chapterNew, chapterOld))
                            {
                                continue;
                            }
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                                        chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Deleted:
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                    chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            break;
                    }
                }
            }
            finally
            {
                database.CommitTransaction();
            }
        }

        private static bool shouldSkipAddedChapter(Chapter chapterNew)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return false;
        }

        private static bool shouldSkipModifiedChapter(Chapter chapterNew, Chapter chapterOld)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return chapterNew.Text == chapterOld.Text && chapterNew.Title == chapterOld.Title;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف متد UpdateChapterFTS را مشاهده می‌کند که اطلاعات خودش را از متد GetChangedEntities دریافت کرده و سپس یکی یکی آن‌ها را در جدول مجازی FTS، با فرمت مخصوصی که عنوان شد (دقیقا متناظر با فرمت تریگرهای مستندات رسمی FTS)، درج می‌کند.
همچنین در اینجا متد NormalizeText را نیز مشاهده می‌کند که بر روی ستون‌های متنی اعمال شده‌است. کار آن پاکسازی تگ‌های یک متن HTML ای است و نگهداری اطلاعات صرفا متنی آن. در اینجا اگر نیاز بود می‌توان منطق‌های پاکسازی اطلاعات دیگری را نیز اعمال کرد.
اکنون که این اطلاعات به صورت پاکسازی شده در جدول مجازی درج می‌شوند، زمانیکه بر روی آن‌ها جستجویی صورت می‌گیرد، دیگر شامل جستجوی بر روی تگ‌های HTML ای نیست و دقت بسیار بیشتری دارد.

ج) اتصال به سیستم
پس از تعریف متدهای الحاقی GetChangedEntities و UpdateChapterFTS، اکنون روش اتصال آن‌ها به DbContext برنامه، با بازنویسی متد SaveChanges آن است:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Chapter> Chapters { get; set; }
        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            var changedChapters = this.GetChangedEntities<Chapter>();

            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = false; // for performance reasons, to avoid calling DetectChanges() again.
            var result = base.SaveChanges();
            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = true;

            this.UpdateChapterFTS(changedChapters);
            return result;
        }
    }
}
از این پس تمام عملیات insert/update/delete برنامه تحت کنترل قرار گرفته و به صورت خودکار سبب به روز رسانی جدول مجازی FTS نیز می‌شوند.


در قسمت بعدی، روش کوئری گرفتن از این جدول مجازی FTS را بررسی می‌کنیم.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت هفتم: DataContext بخش چهارم
تا قسمت قبلی کنترل لیست را پر نمودیم. در این مقاله قصد داریم آخرین کنترلT یعنی تقویم را بایند کرده و یک نکته از Binding را جهت تکمیل کردن بحث بیان کنیم.

تقویم
در دروس گذشته اطلاعات را از متدی به نام GetPerson دریافت می‌کردیم که اطلاعات آن به شرح زیر است:
  public static Person GetPerson()
        {

            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName = "man.jpg",
                Country = new Country()
                {
                    Id = 3, Name = "Angola" 
                },
                FieldOfWork = new FieldOfWork[] { test.FieldOfWork.Actor, test.FieldOfWork.Producer },
                Date = DateTime.Now.AddMonths(-3)
            };
        }

تاریخ ثبت شده در بالا، به سه ماه قبل از تاریخ فعلی بر می‌گردد و حالا این تاریخ را به خصوصیت DisplayDate تقویم انتساب می‌دهیم:
Calendar DisplayDate="{Binding Date}" Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10">
اگر از برنامه اجرا بگیرد می‌بینید که تقویم روی سه ماه پیش قرار گرفته است؛ ولی تاریخی روی صفحه انتخاب نشده است و دلیل آن هم این است که این خصوصیت، تقویم را به جایی میبرد که آن تاریخ در آن ذکر شده است، ولی تاریخی روی صفحه انتخاب نمی‌کند. به همین علت در اکثر موارد در کنار خاصیت DisplayDate، از خاصیت SelectedDate هم استفاده می‌شود. این خاصیت بر خلاف خاصیت قبلی، تقویم را حرکت نمی‌دهد ولی تاریخ را انتخاب می‌کند. پس در این حالت ما هر دو گزینه را بایند می‌کنیم که هم تقویم به محل تاریخ حرکت کرده و هم تاریخ مد نظر انتخاب شود:
 <Calendar DisplayDate="{Binding Date}" SelectedDate="{Binding Date}" Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10">

ادامه مفاهیم بایندینگ
در قسمت پنجم، دیدیم که چطور می‌توانیم با استفاده از متد OnPropertyName، برنامه را از تغییراتی که در سطح مدل می‌گذرد، آگاه کنیم و این تغییرات جدید را دریافت کرده و اطلاعات نمایش داده شده را به روز کنیم. در اینجا قصد داریم خلاف اینکار را با استفاده از همان متد انجام دهیم. یعنی مدل را از تغییراتی که در سطح UI می‌گذرد، آگاه کنیم.
این مثال را روی خصوصیت Name مدل اجرا می‌کنیم:
در Xaml Editor تگTextBox مربوط به نام شخص را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
  <TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" Text="{Binding Path=Name,Mode=TwoWay}" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>

تغییری که در این حالت رخ داده است، افزودن ویژگی به نام Mode است که روی گزینه TwoWay تنظیم شده است. در قسمت‌های قبلی تمامی بایندینگ‌ها به طور پیش فرض روی حالت یک طرفه OneWay قرار داشتند، ولی در اینجا ما بایندینگ را دو طرفه اعمال کرده‌ایم. حال به همین سادگی هر تغییری که در این TextBox رخ دهد به مدل هم اعمال خواهد شد.
حال برای تست این مورد، عنصر زیر را در کنار نام شخص به صفحه اضافه می‌کنیم. یک برچسب متنی که به خاصیت Name متصل است و از تغییراتی که در سطح مدل داده می‌شود، آگاه است:
 <TextBlock Grid.Column="1" Text="{Binding Path=Name}"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" Margin="210,10,0,13" RenderTransformOrigin="0.555,1.283" ></TextBlock>
اینک برنامه را اجرا می‌کنیم و فیلد متنی نام را ویرایش می‌کنیم. اگر فوکوس را از این کنترل بگیریم، می‌بینید که فیلد متنی هم به مقدار جدید تغییر می‌کند. اتفاق جدیدی که در اینجا افتاد این بود که مدل از تغییراتی که در سطح UI رخ داده بود، آگاه شد و بعد از آن فیلد متنی همانطور که قبلا با آن آشنا شده‌ایم از تغییری که در مدل رخ داده است آگاه شده است.


 
از دیگر مقادیر Mode می‌توان به جدول زیر اشاره کرد:
OneWayToSource
در این حالت، مدل از تغییرات سطح UI آگاه می‌شود ولی بقیه کنترل‌ها یا المان‌ها را از تغییرات خود آگاه نمی‌کند. 
OneTime
 در این حالت تنها یکبار مدل داده‌های خود را کنترل کرده (همان پر کردن اولیه داده‌ها) و دیگر هیچ نوع تغییراتی را رصد نمی‌کند.
 
تا به اینجا یک سری پیش نیازها را یاد گرفتیم. ولی روشی را که تا به اینجا استفاده کرده‌ایم یک روش اشتباه و قدیمی است که در winform هم انجام می‌دادیم. یعنی هنوز وابستگی بین رابط کاربری و منطق برنامه وجود دارد. در قسمت بعدی در مورد M-V-VM صحبت خواهیم کرد و از طریق viewmodel ارتباط بین مدل و ویو را ایجاد خواهیم کرد. در این روش دیگر نیازی نیست که بدانید کنترلی به اسم textbox1 وجود دارد یا خیر یا حتی اصلا اسمی دارد یا خیر و این یعنی جدایی رابط کاربری و منطق برنامه و اصل هدف WPF.
دانلود مثال
نظرات مطالب
EF Code First #12
در صورتی که بخواهیم Context را به ازای هر ویندوز فرم زنده نگه داریم در WinForm، پیاده سازی زیر صحیح است:
static class Program
    {
        /// <summary>
        /// The main entry point for the application.
        /// </summary>
        [STAThread]
        static void Main()
        {
            Database.SetInitializer<LoanContext>(null);

            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IUnitOfWork>().Use<LoanContext>();
                x.For<IEmployeeService>().Use<EmployeeService>();
            });

            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            Application.Run(new frmMain());
        }
    }
و در frmMain به شکل زیر پیاده سازی را انجام دهیم:
 public partial class frmMain : Form
    {
        private IContainer _container;
        private IUnitOfWork _uow;

        public frmMain()
        {
            InitializeComponent();

            _container = ObjectFactory.Container.GetNestedContainer();
            _uow = _container.GetInstance<IUnitOfWork>();
        }

        private void btnHomeLoanRequest_Click(object sender, System.EventArgs e)
        {
            var employeeService = _container.GetInstance<IEmployeeService>();
            .
            .
            .
            _uow.SaveChanges();
        }
        private void btnEditLoan_Click(object sender, System.EventArgs e)
        {
            var categoryService = container.GetInstance<ICategoryService>();
            .
            .
            .
            _uow.SaveChanges();
        }
مطالب
تبدیل تعدادی تصویر به یک فایل PDF

صورت مساله:
تعدادی تصویر داریم، می‌خواهیم این‌ها را تبدیل به فایل PDF کنیم به این شرط که هر تصویر در یک صفحه مجزا قرار داده شود.
در ادامه برای این منظور از کتابخانه‌ی iTextSharp استفاده خواهیم کرد.

iTextSharp چیست؟
iTextSharp کتابخانه‌ی سورس باز و معروفی جهت تولید فایل‌های PDF ، توسط برنامه‌های مبتنی بر دات نت است. آن را از آدرس زیر می‌توان دریافت کرد:


کتابخانه iTextSharp نیز جزو کتابخانه‌هایی است که از جاوا به دات نت تبدیل شده‌اند. نام کتابخانه اصلی iText است و اگر کمی جستجو کنید می‌توانید کتاب 617 صفحه‌ای iText in Action از انتشارات MANNING را در این مورد نیز بیابید. هر چند این کتاب برای برنامه نویس‌های جاوا نوشته شده اما نام کلاس‌ها و متدها در iTextSharp تفاوتی با iText اصلی ندارند و مطالب آن برای برنامه نویس‌‌های دات نت هم قابل استفاده است.

مجوز استفاده از iTextSharp کدام است؟
مجوز این کتابخانه GNU Affero General Public License است. به این معنا که شما موظفید، تغییری در قسمت تهیه کننده خواص فایل PDF تولیدی که به صورت خودکار به نام کتابخانه تنظیم می‌شود، ندهید. اگر می‌خواهید این قسمت را تغییر دهید باید هزینه کنید. همچنین با توجه به اینکه این مجوز، GPL است یعنی زمانیکه از آن استفاده کردید باید کار خود را به صورت سورس باز ارائه دهید؛ درست خوندید! بله! مثل مجوز استفاده از نگارش عمومی و رایگان MySQL و اگر نمی‌خواهید اینکار را انجام دهید، در اینجا تاکید شده که باید کتابخانه را خریداری کنید.

نحوه استفاده از کتابخانه iTextSharp
در ابتدا کد تبدیل تصاویر به فایل PDF را در ذیل مشاهده خواهید کرد. فرض بر این است که ارجاعی را به اسمبلی itextsharp.dll اضافه کرده‌اید:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class ImageToPdf
{
public iTextSharp.text.Rectangle PdfPageSize { set; get; }
public ImageFormat ImageCompressionFormat { set; get; }
public bool FitImagesToPage { set; get; }

public void ExportToPdf(IList<string> imageFilesPath, string outPdfPath)
{
using (var pdfDoc = new Document(PdfPageSize))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream(outPdfPath, FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

foreach (var file in imageFilesPath)
{
var pngImg = iTextSharp.text.Image.GetInstance(file);

if (FitImagesToPage)
{
pngImg.ScaleAbsolute(pdfDoc.PageSize.Width, pdfDoc.PageSize.Height);
}
pngImg.SetAbsolutePosition(0, 0);

//add to page
pdfDoc.Add(pngImg);
//start a new page
pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}
}
توضیحات:
استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp همیشه شامل 5 مرحله است. ابتدا شیء Document ایجاد می‌شود. سپس وهله‌ای از PdfWriter ساخته شده و Document جهت نوشتن در آن گشوده خواهد شد. در طی یک سری مرحله محتویات مورد نظر به Document اضافه شده و نهایتا این شیء بسته خواهد شد. البته در اینجا چون کلاس Document اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده، بهترین روش استفاده از آن بکارگیری واژه کلیدی using جهت مدیریت منابع آن است. به این ترتیب کامپایلر به صورت خودکار قطعه try/finally مرتبط را جهت پاکسازی منابع، تشکیل خواهد داد.
اندازه صفحات توسط سازنده‌ی شیء Document مشخص خواهند شد. این شیء از نوع iTextSharp.text.Rectangle است؛ اما مقدار دهی آن توسط کلاس iTextSharp.text.PageSize صورت می‌گیرد که انواع و اقسام اندازه صفحات استاندارد در آن تعریف شده‌اند.
متد iTextSharp.text.Image.GetInstance که در این مثال جهت دریافت اطلاعات تصاویر مورد استفاده قرار گرفت، 15 overload دارد که از آدرس مستقیم یک فایل تا استریم مربوطه تا Uri یک آدرس وب را نیز می‌پذیرد و از این لحاظ بسیار غنی است.

مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس فوق:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
new ImageToPdf
{
FitImagesToPage = true,
ImageCompressionFormat = ImageFormat.Jpeg,
PdfPageSize = iTextSharp.text.PageSize.A4
}.ExportToPdf(
imageFilesPath: new List<string>
{
@"D:\3.jpg",
@"D:\4.jpg"
},
outPdfPath: @"D:\tst.pdf"
);
}
}
}

نظرات مطالب
آماده سازی زیرساخت تهیه Integration Tests برای ServiceLayer
نکته تکمیلی
در پروژه خود از الگوی Container Per Request استفاده می‌کنید؟ برای نزدیکتر کردن شرایط تست به شرایط محیط عملیاتی می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
کلاسی برای ایجاد و تخریب Nested Container 
    public static class TestDependencyScope
    {
        private static IContainer _currentNestedContainer;

        public static void Begin()
        {
            if (_currentNestedContainer != null)
                throw new Exception("Cannot begin test dependency scope. Another dependency scope is still in effect.");

            _currentNestedContainer = IoC.Container.GetNestedContainer();
        }

        public static IContainer CurrentNestedContainer
        {
            get
            {
                if (_currentNestedContainer == null)
                    throw new Exception($"Cannot access the {nameof(CurrentNestedContainer)}. There is no dependency scope in effect.");

                return _currentNestedContainer;
            }
        }

        public static void End()
        {
            if (_currentNestedContainer == null)
                throw new Exception("Cannot end test dependency scope. There is no dependency scope in effect.");

            _currentNestedContainer.Dispose();
            _currentNestedContainer = null;
        }
    }

سپس به مانند  AutoRollbackAttrbiute مذکور در مطلب جاری، ContainerPerTestCaseAttribute را برای مدیریت این قضیه در نظر می‌گیریم:
 public class ContainerPerTestCaseAttribute : Attribute, ITestAction
    {   
        public void BeforeTest(ITest test)
        {
            TestDependencyScope.Begin();
        }

        public void AfterTest(ITest test)
        {
            TestDependencyScope.End();
        }

        public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
    }
و حال نحوه استفاده از آن:
    [PopulateHttpContext]
    [ContainerPerTestCase]
    [Transactional]
    [TestFixture]
    public class IntegratedTestBase
    {
        [SetUp]
        public void EachTestSetUp()
        {
            BeforeEachTest();
        }
        [TearDown]
        public void EachTestTearDown()
        {
            AfterEachTest();
        }
        protected virtual void BeforeEachTest()
        {
        }
        protected virtual void AfterEachTest()
        {
        }

        protected void UsingUnitOfWork(Action<IUnitOfWork> action)
        {
            IoC.Container.Using((IUnitOfWork uow)=>
            {
                uow.DisableAllFilters();
                action(uow);
            });
        }

        protected T UsingUnitOfWork<T>(Func<IUnitOfWork, T> func)
        {
            var uow = IoC.Resolve<IUnitOfWork>();

            uow.DisableAllFilters();

            using (uow)
            {
                var result = func(uow);

                uow.SaveChanges();

                return result;
            }
        }
        protected async Task<T> UsingUnitOfWorkAsync<T>(Func<IUnitOfWork, Task<T>> func)
        {
            var uow = IoC.Resolve<IUnitOfWork>();

            uow.DisableAllFilters();

            using (uow)
            {
                var result = await func(uow).ConfigureAwait(false);

                await uow.SaveChangesAsync().ConfigureAwait(false);

                return result;
            }

        }
    }
و برای دسترسی به Nested Container جاری می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
namespace ProjectName.ServiceLayer.IntegrationTests
{
    public static class Testing
    {
        private static IContainer Container => TestDependencyScope.CurrentNestedContainer;

        public static T Resolve<T>()
        {
            return Container.GetInstance<T>();
        }

        public static object Resolve(Type type)
        {
            return Container.GetInstance(type);
        }

        public static void Inject<T>(T instance) where T : class
        {
            Container.Inject(instance);
        }
    }
}

//in test classes
using static ProjectName.ServiceLayer.IntegrationTests.Testing;
namespace ProjectName.ServiceLayer.IntegrationTests
{
    public class RoleServiceTests : IntegratedTestBase
    {
        private IRoleService _service;
        protected override void BeforeEachTest()
        {
            _service = Resolve<IRoleService>();
        }
     }
}