نظرات مطالب
EF Code First #12
- نیازی نیست. کرش بسیار پدیده‌ی نیکویی است و مشخصه‌ی وجود مشکل در سیستم. ELMAH را به پروژه اضافه کنید برای ثبت خودکار جزئیات استثناهای رخ داده و همچنین صفحه‌ی عمومی نمایش خطایی رخ داده‌است (کاربر به دلایل امنیتی نباید هیچ صفحه‌ی دیگری را در این حالت مشاهده کند). همین کافی است. پس از یک مدت کار کردن با ELMAH به ارزش آن در بالا بردن کیفیت برنامه پی‌خواهید برد.
- من راه حل آما‌ده‌ای برای سایر حالات EF ندارم. این سری فقط code first بوده.
مطالب
آشنایی با WebDav و نحوه استفاده از آن

WebDAV  استانداردی است بر روی پروتکل HTTP که Request‌ها و Responseهای مدیریت یک فایل را بر روی سرویس دهنده وب، تشریح می‌کند.

برای درک چرایی وجود این استاندارد بهتر است ذهن خود را معطوف به نحوه‌ی عملکرد سیستم فایل در OS کنیم که شامل API‌های خاص برای دسترسی نرم افزارهای گوناگون به فایل‌های روی یک سیستم است.
حال فکر کنید یک سرور Cloud راه اندازی نموده‌اید که قرار است مدیریت فایل‌ها و پرونده‌های Office را بر عهده داشته باشد و چون امکان ویرایش اسناد Office بر روی وب را ندارید، نیاز است تا اجازه دهید نرم افزار‌های Office مستقیما فایل‌ها را از روی سرور شما باز کنند و بعد از تغییرات، به جای ذخیره در سیستم local، محتوا را به فایل روی سرور ارسال کنند.
در مفهوم web عملا این کار غیر استاندارد و نادرست است. همه درخواست‌ها و جواب‌ها باید بر روی پروتکل Http باشند. خوب حال تصور کنید نرم افزارهای Office قابلیت آن را داشته باشند که به جای تحویل محتوا به سیستم عامل برای ذخیره‌ی آن بر روی سیستم local، محتوا را به یک آدرس ارسال نمایند و پشت آن آدرس، متدی باشد که بتواند به درخواست رسیده، به درستی پاسخ دهد.
این یعنی باید سمت سرور متدی با قابلیت ارسال پاسخ‌های درست و در سمت کلاینت نرم افزاری با قابلیت ارسال درخواست‌های مناسب وجود داشته باشد.
WebDAV استاندارد تشریح محتوای درخواست‌ها و پاسخ‌های مربوط به مدیریت فایل‌ها است.
خوشبختانه نرم افزارهای Office و بسیاری از نرم افزار‌های دیگر، استاندارد WebDAV را پشتیبانی می‌کنند و فقط لازم است برای سرورتان متدی با قابلیت پشتیبانی از درخواست‌های WebDAV پیاده سازی نمایید و البته متاسفانه کتابخانه‌های سورس باز چندانی برای WebDAV در سرور دات نت وجود ندارد. من ماژولی را برای کار با WebDAV نوشتم و سورسش را در Git  قرار دادم. برای این مثال هم از همین کتابخانه  استفاده می‌کنم.
ابتدا یک پروژه‌ی وب MVC ایجاد نمایید و پکیج xDav را از nugget نصب کنید.

PM> Install-Package xDav

اگر به web.config نگاهی بیاندازیم می‌بینیم یک module به نام xDav به وب سرور اضافه شده که بررسی درخواست‌های WebDAV  را به عهده دارد.

<system.webServer>
        <modules>
            <add name="XDav" type="XDav.XDavModule, XDav" />
        </modules>
  </system.webServer>

همچنین یک Section جدید هم به config برای پیکربندی xDav اضافه شده است. 

  <XDavConfig Name="xdav">
    <FileLocation URL="xdav" PathType="Local"></FileLocation>
  </XDavConfig>

خاصیت Name برای xDav نشانگر درخواست‌هایی است که باید توسط این ماژول اجرا شوند. در اینجا یعنی درخواست‌هایی که آدرس آن‌ها شامل "/xdav/" باشد، توسط این ماژول Handle می‌شوند. عبارت بعد از مقدار Name در URL هم طبیعتا نام فایل مورد نظر شماست.

FileLocation آدرس پوشه ای است که فایل‌ها در آن ذخیره و یا بازخوانی می‌شوند. اگر FileType با مقدار Local تنظیم شود، یعنی باید یک پوشه به نام خاصیت URL که در اینجا  xdav است در پوشه‌ی اصلی وب شما وجود داشته باشد و اگر با Server مقدار دهی شود URL باید یک آدرس فیزیکی بر روی سرور داشته باشد . مثل "c:\webdav"URL=

ما در این مثال مقادیر را به صورت پیش‌فرض نگه می‌داریم. یعنی باید در پوشه‌ی وب، یک Folder با نام xdav ایجاد کنیم.

در ادامه چند فایل word را برای تست در این پوشه کپی می‌کنم.

می خواهیم در صفحه Index، لیستی از فایل‌های درون این پوشه را نمایش دهیم طوری که در صورت کلیک بر روی هر کدام از آن‌ها، آدرس WebDav فایل مورد نظر را به Word ارسال کنیم.

بعد از نصب Office، در registry چند نوع Url تعریف می‌شود که معرف اپلیکیشنی است که آدرس به آن فرستاده شود. این دقیقا همان چیزیست که ما به آن نیاز داریم. کافیست آدرس WebDav فایل را بعد از عبارت " ms-word:ofe|u| " در یک لینک قرار دهیم تا آدرس به نرم افزار Word ارسال شود. یعنی آدرس URL باید این شکلی باشد:

  ms-word:ofe|u|http://Webaddress/xdav/filename

Webaddress آدرس وبسایت و filename نام فایل مورد نظرمان است. عبارت /xdav/ هم که نشان می‌دهد درخواست هایی که این آدرس را دارند باید توسط ماژول xDav پردازش شوند.

کلاسی با نام DavFile در پوشه‌ی Model ایجاد می‌کنم: 

public class DavFile
    {
        public string Name { get; set; }
        
        public string Href(string webAddress)
        {
            return string.Format("ms-word:ofe|u|http://{0}/xdav/{1}", webAddress, Name);
        }
    }

اکشن متد Index را در Home Controller، مانند زیر تغییر دهید:

var dir = new DirectoryInfo(XDav.Config.ConfigManager.DavPath);
            var model = dir.GetFiles().ToList()
                                      .Select(f => 
                                          new DavFile() { 
                                            Name = f.Name
                                        });
            return View(model);

یک لیست از فایل هایی که در پوشه‌ی webDav قرار دارند تهیه می‌کنیم و به View ارسال می‌کنیم. View را هم مثل زیر بازنویسی می‌کنیم. 

@model IEnumerable<WebDavServer.Models.DavFile>
<h1>
    File List
</h1>

<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li> <a href="@Html.Raw(item.Href(ViewContext.HttpContext.Request.Url.Authority))">  @Html.Raw(item.Name) </a></li>
    }
</ul>

قرار است به ازای هر فایل، لینکی نمایش داده شود که با کلیک بر روی آن، آدرس فایل به word ارسال می‌شود. بعد از ثبت تغییرات، word محتوا را به همان آدرس ارسال می‌کند و ماژول xDav محتوا را در فایل فیزیکی سرور ذخیره خواهد کرد.

برنامه را اجرا کنید و بر روی فایل‌ها کلیک نمایید. اگر نرم افزار Office روی کامپیوترتان باز باشد با کلیک بر روی هر کدام از فایل‌ها، فایل word باز شده و می‌توایند محتوا را تغییر داده و ذخیره نمایید.

نرم افزار کلاینت (word) درخواست هایی با verb‌های مشخص که در استاندارد WebDav ذکر شده به آدرس مورد نظر می‌فرستد.  سرور WebDav درخواست را بر اساس Verb آن Request پردازش کرده و Response استاندارد را ایجاد میکند.

نرم افزار word پس از دریافت یک URL، به جای فرمت فیزیکی فایل، درخواست هایی را با تایپ‌های Option, Head, lock, get, post و unlock ارسال می‌کند. محتوای درخواست و پاسخ هر کدام از تایپ‌ها در استاندارد webDav تعریف شده و ماژول xDav آن را پیاده سازی نموده است.

  دریافت پروژه مثال

مطالب
بررسی بهبودهای ProblemDetails در ASP.NET Core 7x
در زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1، ویژگی جدیدی به نام [ApiController] ارائه شد که با استفاده از آن، یکسری اعمال توکار جهت سهولت کار با Web API توسط خود فریم‌ورک انجام می‌شوند؛ برای مثال عدم نیاز به بررسی وضعیت ModelState و بررسی خودکار آن با علامتگذاری یک کنترلر به صورت ApiController. یکی دیگر از این ویژگی‌های توکار، تبدیل خروجی تمام status codeهای بزرگتر و یا مساوی 400 یا همان Bad Request، به شیء جدید و استاندارد ProblemDetails است:
{
    "type": "https://example.com/probs/out-of-credit",
    "title": "You do not have enough credit.",
    "detail": "Your current balance is 30, but that costs 50.",
    "instance": "/account/12345/msgs/abc",
    "status": 403,
}
 بازگشت یک چنین خروجی یک‌دست و استانداردی، استفاده‌ی از آن‌را توسط کلاینت‌ها، ساده و قابل پیش‌بینی می‌کند. البته باید درنظر داشت که اگر در این‌حالت، برنامه یک استثنای معمولی را سبب شود، ProblemDetails ای بازگشت داده نمی‌شود. اگر برنامه در حالت توسعه اجرا شود، با استفاده از میان‌افزار app.UseDeveloperExceptionPage، یک صفحه‌ی نمایش جزئیات خطا ظاهر می‌شود و اگر برنامه در حالت تولید و ارائه‌ی نهایی اجرا شود، یک صفحه‌ی خالی (بدون داشتن response body) با status code مساوی 500 بازگشت داده می‌شود. این کمبود ویژه و امکانات سفارشی سازی بیشتر آن، به صورت توکار به ASP.NET Core 7x اضافه شده‌اند و دیگر نیازی به استفاده از کتابخانه‌های ثالث دیگری برای انجام آن نیست.


ProblemDetails بر اساس RFC7807 طراحی شده‌است

RFC7807، قالب استانداردی را برای ارائه‌ی خطاهای HTTP APIها تعریف می‌کند تا نیازی به وجود تعاریف متعددی در این زمینه نباشد و خروجی آن قابل پیش‌بینی و قابل بررسی توسط تمام کلاینت‌های یک API باشد. کلاس ProblemDetails در ASP.NET Core نیز بر همین اساس طراحی شده‌است.
این RFC دو فرمت خروجی را بر اساس مقدار مشخص شده‌ی در هدر Content-Type بازگشت داده شده، مجاز می‌داند:
  • JSON: “application/problem+json” media type
  • XML: “application/problem+xml” media type

که با توجه به این هدر ارسالی، اگر از یک کلاینت از نوع HttpClient استفاده کنیم، می‌توان بر اساس مقدار ویژه‌ی «application/problem+json» تشخیص داد که خروجی API دریافتی، به همراه خطا است و نحوه‌ی پردازش آن به صورت زیر خواهد بود:
var mediaType = response.Content.Headers.ContentType?.MediaType;
if (mediaType != null && mediaType.Equals("application/problem+json", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
{
   var problemDetails = await response.Content.ReadFromJsonAsync<ProblemDetails>(null, ct) ?? new ProblemDetails();
   // ...
}
در اینجا بدنه‌ی اصلی شیء ProblemDetails بازگشت داده شده، می‌تواند به همراه اعضای زیر باشد:
- type: یک رشته‌است که به آدرس مستندات HTML ای مرتبط با خطای بازگشت داده شده، اشاره می‌کند.
- title: رشته‌ای است که خلاصه‌ی خطای رخ‌داده را بیان می‌کند.
- detail: رشته‌ای است که توضیحات بیشتری را در مورد خطای رخ‌داده، بیان می‌کند.
- instance: رشته‌ای است که به آدرس محل بروز خطا اشاره می‌کند.
- status: عددی است که بیانگر HTTP status code بازگشتی از سمت سرور است.


البته اگر ویژگی ApiController بر روی کنترلرهای خود استفاده نمی‌کنید، می‌توانید این خروجی را به صورت زیر هم با استفاده از return Problem، تولید کنید:
[HttpPost("/sales/products/{sku}/availableForSale")]
public async Task<IActionResult> AvailableForSale([FromRoute] string sku)
{
   return Problem(
            "Product is already Available For Sale.",
            "/sales/products/1/availableForSale",
            400,
            "Cannot set product as available.",
            "http://example.com/problems/already-available");
}


امکان افزودن اعضای سفارشی به شیء ProblemDetails

امکان بسط این خروجی، با افزودن اعضای سفارشی نیز پیش‌بینی شده‌است. یک نمونه‌ی متداول و پرکاربرد آن، بازگشت خطاهای مرتبط با اعتبارسنجی اطلاعات رسیده‌است:
HTTP/1.1 400 Bad Request
Content-Type: application/problem+json
Content-Language: en
{
    "type": "https://tools.ietf.org/html/rfc7231#section-6.5.1",
    "title": "One or more validation errors occurred.",
    "status": 400,
    "errors": {
        "User": [
            "The user name is not verified."
        ]
    }
}
در اینجا عضو جدید errors را بنابر نیاز این مساله‌ی خاص، مشاهده می‌کنید که در صورت استفاده از ویژگی ApiController بر روی کنترلرهای Web API، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core تولید می‌شود و نیازی به تنظیم خاصی و یا کدنویسی اضافه‌تری ندارد. کلاس مخصوص آن نیز ValidationProblemDetails‌ است.


جهت افزودن اعضای سفارشی دیگری به شیء ProblemDetails می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace WebApplication.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class DemoController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        public ActionResult Post()
        {
            var problemDetails = new ProblemDetails
            {
                Detail = "The request parameters failed to validate.",
                Instance = null,
                Status = 400,
                Title = "Validation Error",
                Type = "https://example.net/validation-error",
            };

            problemDetails.Extensions.Add("invalidParams", new List<ValidationProblemDetailsParam>()
            {
                new("name", "Cannot be blank."),
                new("age", "Must be great or equals to 18.")
            });

            return new ObjectResult(problemDetails)
            {
                StatusCode = 400
            };
        }
    }

    public class ValidationProblemDetailsParam
    {
        public ValidationProblemDetailsParam(string name, string reason)
        {
            Name = name;
            Reason = reason;
        }

        public string Name { get; set; }
        public string Reason { get; set; }
    }
}
شیء ProblemDetails، به همراه خاصیت Extensions است که می‌توان به آن یک <Dictionary<string, object را انتساب داد و نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. این مثال سبب می‌شود تا عضو جدیدی با کلید دلخواه invalidParams، به همراه لیستی از name و reasonها به خروجی نهایی اضافه شود. مقدار این کلید، از نوع object است؛ یعنی هر شیء دلخواهی را در اینجا می‌توان تعریف و استفاده کرد.


معرفی سرویس جدید ProblemDetails در دات نت 7

در دات نت 7 می‌توان سرویس‌های جدید ProblemDetails را به نحو زیر به برنامه اضافه کرد:
services.AddProblemDetails();
پس از آن به 3 روش مختلف می‌توان از امکانات این سرویس‌ها استفاده کرد:
الف) با اضافه کردن میان‌افزار مدیریت خطاها
app.UseExceptionHandler();
پس از آن، هر استثنای مدیریت نشده‌ای نیز به صورت یک ProblemDetails ظاهر می‌شود و دیگر همانند قبل، سبب نمایش یک صفحه‌ی خالی نخواهد شد.

ب) با افزودن میان‌افزار StatusCodePages
app.UseStatusCodePages();
در این حالت مواردی که استثناء شمرده نمی‌شوند مانند 404، در صورت بروز رسیدن به یک مسیریابی یافت نشده و یا 405، در صورت درخواست یک HTTP method غیرمعتبر نیز توسط یک ProblemDetails استاندارد مدیریت می‌شوند.

ج) با افزودن میان‌افزار صفحه‌ی استثناءهای توسعه دهنده‌ها
app.UseDeveloperExceptionPage();
به این ترتیب در خروجی ProblemDetails، اطلاعات بیشتری از استثناء رخ‌داده، مانند استک‌تریس آن ظاهر خواهد شد.


امکان بازگشت ساده‌تر یک ProblemDetails سفارشی در دات نت 7

برای سفارشی سازی خروجی ProblemDetails، علاوه بر راه‌حلی که پیشتر در این مطلب مطرح شد، می‌توان در دات نت 7 از روش تکمیلی ذیل نیز استفاده کرد:
builder.Services.AddProblemDetails(options =>
    options.CustomizeProblemDetails = ctx =>
            ctx.ProblemDetails.Extensions.Add("MachineName", Environment.MachineName));
به این ترتیب در صورت لزوم می‌توان یک عضو سفارشی سراسری را به تمام اشیاء ProblemDetails برنامه به صورت خودکار اضافه کرد و یا اگر می‌خواهیم این مورد را کمی اختصاصی‌تر کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

الف) تعریف یک ErrorFeature سفارشی
public class MyErrorFeature
{
    public ErrorType Error  { get; set; }
}
​
public enum ErrorType
{
    ArgumentException
}
در ASP.NET Core می‌توان به شیء HttpContext.Features قابل تنظیم در هر اکشن متدی، اشیاء دلخواهی را مانند شیء سفارشی فوق، اضافه کرد و سپس در قسمت options.CustomizeProblemDetails تنظیماتی که ذکر شد، به دریافت و تنظیم آن، واکنش نشان داد.

ب) تنظیم مقدار ErrorFeature سفارشی در اکشن متدها
    [HttpGet("{value}")]
    public IActionResult MyErrorTest(int value)
    {
        if (value <= 0)
        {
            var errorType = new MyErrorFeature
            {
                Error = ErrorType.ArgumentException
            };
            HttpContext.Features.Set(errorType);
            return BadRequest();
        }
​
        return Ok(value);
    }
پس از تعریف شیءایی که قرار است به HttpContext.Features اضافه شود، اکنون روش تنظیم و مقدار دهی آن‌را در یک اکشن متد، در مثال فوق مشاهده می‌کنید.

ج) واکنش نشان دادن به دریافت ErrorFeature سفارشی
services.AddProblemDetails(options =>
    options.CustomizeProblemDetails = ctx =>
    {
        var MyErrorFeature = ctx.HttpContext.Features.Get<MyErrorFeature>();
​
        if (MyErrorFeature is not null)
        {
            (string Title, string Detail, string Type) details = MyErrorFeature.Error switch
            {
                ErrorType.ArgumentException =>
                (
                    nameof(ArgumentException),
                    "This is an argument-exception.",
                    "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.5.1"
                ),
                _ =>
                (
                    nameof(Exception),
                    "default-exception",
                    "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.6.1"
                )
            };
​
            ctx.ProblemDetails.Title = details.Title;
            ctx.ProblemDetails.Detail = details.Detail;
            ctx.ProblemDetails.Type = details.Type;
        }
    }
);
پس از تنظیم HttpContext.Features در اکشن متدی، می‌توان در options.CustomizeProblemDetails فوق، توسط متد ctx.HttpContext.Features.Get به آن شیء خاص تنظیم شده، در صورت وجود دسترسی یافت و سپس جزئیات بیشتری را از آن استخراج و مقادیر ctx.ProblemDetails جاری را که قرار است به کاربر بازگشت داده شوند، بازنویسی کرد و یا تغییر داد.
 

امکان تبدیل ساده‌تر اطلاعات استثناءهای سفارشی به یک ProblemDetails سفارشی در دات نت 7

بجای استفاده از تنظیمات services.AddProblemDetails جهت بازنویسی مقدار شیء ProblemDetails بازگشتی، می‌توان جزئیات میان‌افزار app.UseExceptionHandler را نیز سفارشی سازی کرد و به بروز استثناءهای خاصی واکنش نشان داد. برای مثال فرض کنید یک استثنای سفارشی را به صورت زیر طراحی کرده‌اید:
public class MyCustomException : Exception
{
    public MyCustomException(
        string message,
        HttpStatusCode statusCode = HttpStatusCode.BadRequest
    ) : base(message)
    {
        StatusCode = statusCode;
    }
​
    public HttpStatusCode StatusCode { get; }
}
و سپس در اکشن متدی، سبب بروز آن شده‌اید:
    [HttpGet("{value}")]
    public IActionResult MyErrorTest(int value)
    {
        if (value <= 0)
        {
            throw new MyCustomException("The value should be positive!");
        }
​
        return Ok(value);
    }
اکنون می‌توان در میان‌افزار مدیریت استثناءهای برنامه، نسبت به مدیریت این استثناء خاص، واکشن نشان داد و ProblemDetails متناظری را تولید و بازگشت داد:
app.UseExceptionHandler(exceptionHandlerApp =>
{
    exceptionHandlerApp.Run(async context =>
    {
        context.Response.ContentType = "application/problem+json";
​
        if (context.RequestServices.GetService<IProblemDetailsService>() is { } problemDetailsService)
        {
            var exceptionHandlerFeature = context.Features.Get<IExceptionHandlerFeature>();
            var exceptionType = exceptionHandlerFeature?.Error;
​
            if (exceptionType is not null)
            {
                (string Title, string Detail, string Type, int StatusCode) details = exceptionType switch
                {
                    MyCustomException MyCustomException =>
                    (
                        exceptionType.GetType().Name,
                        exceptionType.Message,
                        "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.5.1",
                        context.Response.StatusCode = (int)MyCustomException.StatusCode
                    ),
                    _ =>
                    (
                        exceptionType.GetType().Name,
                        exceptionType.Message,
                        "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.6.1",
                        context.Response.StatusCode = StatusCodes.Status500InternalServerError
                    )
                };
​
                await problemDetailsService.WriteAsync(new ProblemDetailsContext
                {
                    HttpContext = context,
                    ProblemDetails =
                    {
                        Title = details.Title,
                        Detail = details.Detail,
                        Type = details.Type,
                        Status = details.StatusCode
                    }
                });
            }
        }
    });
});
​
در اینجا نحوه‌ی کار با سرویس توکار IProblemDetailsService و سپس دسترسی به IExceptionHandlerFeature و استثنای صادر شده را مشاهده می‌کنید. پس از آن بر اساس نوع و اطلاعات این استثناء، می‌توان یک ProblemDetails مخصوص را تولید و در خروجی ثبت کرد.
مطالب
بررسی angular.bootstrap
در پست‌های قبلی با مفهوم ng-app آشنا شدید. دایرکتیو ng-app برای استفاده از راه انداز خودکار فریم ورک Angular (معروف به auto-bootstrap) استفاده می‌شود. در حالت پیش فرض، به ازای هر سند Html فقط می‌توان یک ماژول در Angular تعریف کرد. در سند مربوطه اولین المانی که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان عنصر ریشه در نظر گرفته می‌شود و تمام عناصر تعریف شده در محدوده این دایرکتیو قایل استفاده برای ماژول مورد نظر خواهد بود. سایر عناصر حتی اگر ng-app یکسان داشته باشند نادیده گرفته می‌شوند.
ابتدا یک مثال زیر را به روش auto-bootstrap بررسی  می‌کنیم:
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
       <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
در کنترلر مورد نظر نیز تعاریف به صورت زیر خواهد بود:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});
در مثال بالا دو تگ div وجود دارد که به صورت مشترک با استفاده از دایرکتیو ng-app به یک ماژول اشاره می‌کنند. طبق گفته‌ها بالا در روش auto-bootstrap اولین عنصری که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان محدوده ماژول مورد استفاده قرار خواهد گرفت در نتیجه سایر المان‌ها (در اینجا منظور تگ div دوم است)نادیده گرفته خواهند شد.  پس خروجی به صورت زیر می‌شود:

اما اگر قصد داشته باشیم که در یک سند html دو نقطه شروع تعریف کنیم در حالی که هر کدام از یک منبع داده استفاده نمایند باید bootstrap برنامه را به صورت دستی تعیین کرد. برای این کار کافیست از دستور angular.bootstrap به صورت زیر استفاده نماییم:
پیاده سازی مثال بالا
<div id="myAppContainer1">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div id="myAppContainer2">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
اولین تغییر مورد نظر این است که، دایرکتیو ng-app  حذف شد و به جای آن id برای تگ div تعیین کردیم. در فایل کنترلر مورد نظر نیز تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer1"), ["myApp"]);

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer2"), ["myApp"]);
با استفاده از دستور angular.bootstrap می‌توان بر اساس id تعیین شده تگ مورد نظر در سند را به دست آورد و ماژول مورد نظر را به آن نسبت داد.

خروجی مثال بالا:


برخلاف حالت قبل هر دو نقطه شروع به یک منبع داده اشاره می‌کنند و محدودیت حالت قبل برطرف می‌شود.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
بررسی خروجی متد Find
سلام؛
به نظر خودم، هیچگاه نیاز به بررسی نال بودن با نال نبودن در برنامه‌های وب نیست. تنها در یک حالت امکان نال بودن وجود دارد که رابط گرافیکی برنامه توسط کاربر دور زده شود و قطعا قصد کاربر، خراب کاری در سایت بوده است؛ساده‌ترین مثالش این هست که کاربر اطلاعات queryString  را دستکاری کند.
به نظرم بهترین سیاست این هست که نال بازگشت داده شود و برنامه با یک exception روبرو شود و ما این استثنا را با نمایش رخ دادن یک خطای عمومی مدیریت می‌کنیم و مهمتر از آن،آن استثنا را لاگ می‌کنیم(مثلا توسط elmah)، و بعدها علت وجود آمدن آن استثنا را بررسی می‌کنیم.
نظرات مطالب
هدایت خودکار کاربر به صفحه لاگین در حین اعمال Ajax ایی
من توی خطا‌های لاگ شده توسط elmah توی سایتم خطای Server cannot set status after HTTP headers have been sent.  را در اجرای همین قسمت دریافت می‌کنم.
کار به درستی انجام میشه ولی لاگ سایت پر شده از این خطا. اشکال کار از کجای فیلتر فوق است؟
مطالب
کمی درباره httpmodule
قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
public void Init(HttpApplication app)
{
   app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
}

public void Dispose(){ }
همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
 BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

کد زیر را در نظر بگیرید:
کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
 public class UrlPath : IHttpModule
    {
        public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
            app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
        }

        public void Dispose()
        {

        }

         void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             
             HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
             app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;

             if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
             {
                 app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
             }

         }
         void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
             string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
             Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
             
         } 
    }
حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
  <httpModules>
     <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
   </httpModules>
اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
<system.webServer>
  
    <modules>
      <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
    </modules>
</system.webServer>
حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

Global.asax و HttpModule
اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.
نظرات مطالب
نکاتی در مورد ELMAH
برای استفاده از Elmah در یک پروژه MVC باید پکیج Elmah.MVC رو دریافت کنیم یا همون Elmah?
مطالب دوره‌ها
مدیریت استثناهای رخ داده در Application_Start یک برنامه‌ی ASP.NET
اگر در برنامه‌ی وب خود از ELMAH استفاده می‌کنید و استثنایی در روال رخدادگردان Application_Start واقع در فایل global.asax.cs رخ دهد، این استثناء در لاگ‌های ELMAH  ظاهر نمی‌شود و صرفا در لاگ‌های خود ویندوز قابل مطالعه خواهد بود؛ از این جهت که HttpContext.Current در این روال هنوز ایجاد نشده‌است. همچنین اگر از IoC Containers استفاده می‌کنید یا آغاز بانک اطلاعاتی ORM خود را در روال Application_Start قرار داده‌اید، تمام این‌ها نیز آغاز نشده باقی خواهند ماند و عملا تا ری استارت بعدی برنامه یا IIS در سرور به صورت دستی، برنامه و سایت قابل استفاده نخواهد بود.

سؤال: آیا می‌توان از ری‌استارت دستی IIS، به ری‌استارت خودکار رسید؟

پاسخ: بلی. فراخوانی متد HttpRuntime.UnloadAppDomain در یک برنامه‌ی ASP.NET سبب ری استارت آن خواهد شد. بنابراین می‌توان این متد را در Application_Start برنامه، جهت ری‌استارت خودکار آن در صورت شکست اولیه Application_Start قرار داد:
void Application_Start(object sender, EventArgs e)
{
   try
   {
      // startup stuff
   }
   catch
   {
     HttpRuntime.UnloadAppDomain(); // سبب ری استارت برنامه و آغاز مجدد آن با درخواست بعدی می‌شود
     throw;
   }
}
اهمیت این مساله از آنجا ناشی می‌شود که ممکن است در آن لحظه‌ی خاص، بار سرور زیاد بوده باشد یا حتی میزان حافظه مهیای جهت آغاز برنامه کافی نبوده باشد؛ و نه الزاما مشکل منطقی در کدهای برنامه. فراخوانی HttpRuntime.UnloadAppDomain سبب خواهد شد تا برنامه شانس مجدد اجرای دیگری را بدون نیازی به ری استارت دستی IIS بیابد.