مطالب دوره‌ها
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
Mini ORM‌ها برخلاف ORMهای کاملی مانند Entity framework یا NHibernate، کوئری‌های LINQ را تبدیل به SQL نمی‌کنند. در اینجا کار با SQL نویسی مستقیم شروع می‌شود و مهم‌ترین کار این کتابخانه‌ها، نگاشت نتیجه‌ی دریافتی از بانک اطلاعاتی به اشیاء دات نتی هستند. خوب ... AutoMapper هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد! بنابراین در ادامه قصد داریم یک Mini ORM را به کمک AutoMapper طراحی کنیم.


کلاس پایه AdoMapper

public abstract class AdoMapper<T> where T : class
{
    private readonly SqlConnection _connection;
 
    protected AdoMapper(string connectionString)
    {
        _connection = new SqlConnection(connectionString);
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        command.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
        _connection.Open();
 
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual T GetRecord(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                reader.Read();
                return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
}
در اینجا کلاس پایه Mini ORM طراحی شده را ملاحظه می‌کنید. برای نمونه قسمت GetRecords آن مانند مباحث استاندارد ADO.NET است. فقط کار خواندن و همچنین نگاشت رکوردهای دریافت شده از بانک اطلاعاتی به شیء‌ایی از نوع T توسط AutoMapper انجام خواهد شد.


نحوه‌ی استفاده از کلاس پایه AdoMapper

در کدهای ذیل نحوه‌ی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService
{
    public UsersService(string connectionString)
        : base(connectionString)
    {
    }
 
    public IEnumerable<User> GetAll()
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users"))
        {
            return GetRecords(command);
        }
    }
 
    public User GetById(int id)
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id"))
        {
            command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
            return GetRecord(command);
        }
    }
}
در این مثال نحوه‌ی تعریف کوئری‌های پارامتری نیز در متد GetById به نحو متداولی مشخص شده‌است. کار نگاشت حاصل این کوئری‌ها به اشیاء دات نتی را AutoMapper انجام خواهد داد. نحوه‌ی کار نیز، نگاشت فیلد f1 به خاصیت f1 است (هم نام‌ها به هم نگاشت می‌شوند).


تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper

ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام می‌دهند. در اینجا همانند روش‌های متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, User>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
و سپس در ابتدای برنامه آن‌را به AutoMapper معرفی نمود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<UsersProfile>();
});


سفارشی سازی نگاشت‌های AutoMapper

فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
 
    public string TitleWithOtherName { get; set; }
}
برای رفع این مشکل می‌توان حین تعریف پروفایل مخصوص Advertisement، آن‌را سفارشی سازی نیز نمود:
public class AdvertisementsProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>()
            .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName,
                       options => options.MapFrom(src =>
                            src.GetString(src.GetOrdinal("Title"))));
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در اینجا پس از تعریف نگاشت مخصوص کار با IDataRecordها، عنوان شده‌است که هر زمانیکه به خاصیت TitleWithOtherName رسیدی، مقدارش را از فیلد Title دریافت و جایگزین کن.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
اهمیت Controller های ساده در ASP.NET MVC
Controller‌ها به نوعی رابط بین View و Model هستند. ساده ترین محل برای قرار دادن کد‌های تصمیم گیری (decision-making code) ، قرار دادن منطق تجاری و یا فراهم ساختن داده برای View مثل ایجاد یک لیست از Select List برای یک DropDownList می‌باشند. اما انجام این کار‌ها به نرم افزار ما پیچیدگی تحمیل می‌کند. Controller‌ها باید در طول زمان توسعه‌ی یک نرم افزار کم حجم و سبک باقی بمانند. در این مطلب  بحث شد که یکی از اهداف استفاده از ASP.NET MVC نوشتن نرم افزار هایی تست پذیر می‌باشد. نوشتن آزمون واحد و نگهداری Controller هایی که مسئولیت زیادی بر عهده دارند سخت می‌باشد. Controller‌ها باید به نحوی توسعه پیدا کنند که نگهداری آن‌ها ساده باشد ، تست پذیر باشند و اصل SRP  را رعایت کرده باشند.
نگهداری آسان
کدی که درک آن سخت باشد ، تغییر دادن آن نیز سخت است ، هنگامی که درک کدی سخت باشد زمینه برای به وجود آمدن خطاها ، دوباره کاری و سردرد فراهم می‌شود. هنگامی که مسئولیت یک Action به صورت شفاف مشخص نباشد و انواع و اقسام کار‌ها به آن سپرده شده باشد تغییر در آن سخت می‌شود ،  ممکن است این تغییر باید چند جای دیگر هم داده شود در نتیجه فاز نگهداری هزینه و زمان اضافی به نرم افزار تحمیل می‌کند.
تست پذیری
 بهترین راه برای اطمینان از این که درک و تست پذیری سورس کد ما ساده هست انجام و تمرین توسعه‌ی تست محور (TDD) می‌باشد. هنگامی که از روش TDD استفاده می‌کنیم با سورسی کدی کار می‌کنیم که هنوز وجود ندارد. در این مرحله از به وجود آمدن کلاس هایی که تست آن‌ها دشوار یا غیر ممکن است (به دلیل داشتن مسئولیت‌های اضافی) از جمله Controller‌ها جلوگیری می‌شود. نوشتن آزمون‌های واحد برای Controller‌های کم حجم ساده می‌باشد. 
تمرکز بر روی یک مسئولیت
 بهترین راه برای ساده سازی Controller‌ها گرفتن مسئولیت‌های اضافی از آن می‌باشد  به Action زیر توجه کنید :
  
public RedirectToRouteResult Ship(int orderId)
{
   User user = _userSession.GetCurrentUser();
   Order order = _repository.GetById(orderId);
   if (order.IsAuthorized)                                
   {
      ShippingStatus status = _shippingService.Ship(order);
      if (!string.IsNullOrEmpty(user.EmailAddress))      
      {
         Message message = _messageBuilder
            .BuildShippedMessage(order, user);
         _emailSender.Send(message);
      }
      if (status.Successful)
      {
         return RedirectToAction("Shipped", "Order", new {orderId});
      }
   }
   return RedirectToAction("NotShipped", "Order", new {orderId});
}
 این Action کار زیادی انجام می‌دهد ، تقریبا می‌توان تعداد مسئولیت‌های این Action را با شمارش تعداد If‌ها پیدا کرد . مسئولیت تصمیم گیری درباره این که آیا Order مورد نظر آماده برای تحویل است یا خیر به این Action سپرده شده ، همچنین تصمیم گیری درباره اینکه آیا کاربر دارای آدرس ایمیل جهت ارسال ایمیل می‌باشد یا خیر به این Action سپرده شده است. منطق‌های domain logic و business logic نباید در کلاس‌های presentation همانند Controller‌ها قرار داده شود. تست و نگهداری کدی مثل کد بالا دشوار خواهد بود. Refactoring که باید در این Code اعمال شود Refactor Architecture by Tiers  نام دارد. این Refactoring به توسعه دهنده می‌گوید که منطقی که در لایه‌ی نمایش (Presentation) پیاده کرده را به لایه‌ی Business انتقال دهد. پس از انتقال منطق کد بالا به OrderShippingService ، کد Action ما ساده‌تر می‌شود : 
public RedirectToRouteResult Ship(int orderId)
{
   var status = _orderShippingService.Ship(orderId);
   if (status.Successful)
   {
      return RedirectToAction("Shipped", "Order", new {orderId});
   }
   return RedirectToAction("NotShipped", "Order", new {orderId});
}
پس از انتقال منطق تجاری به محل مناسب خودش تنها مسئولیتی که برای برای Controller باقی مانده این است که کاربر را به کجا Redirect کند. پس از این Refactoring علاوه برا اینکه مسئولیت‌ها در جای مناسب خود قرار گرفتند ، اکنون می‌توان به سادگی منطق کار را بدون تحت تاثیر قرار گرفتن کد‌های لایه‌ی نمایش تغییر داد. 
در آینده به تکنیک‌های ساده سازی Controller‌‌ها خواهیم پرداخت.
نظرات مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
برای عمومی‌تر کردن پیاده سازی ICommand یک چنین کلاسی را می‌توان تدارک دید:
using System;
using System.Windows.Input;

namespace Common.Mvvm
{
    public class DelegateCommand<T> : ICommand
    {
        readonly Func<T, bool> _canExecute;
        readonly Action<T> _executeAction;

        public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
        {
            if (executeAction == null)
                throw new ArgumentNullException("executeAction");

            _executeAction = executeAction;
            _canExecute = canExecute;
        }

        public event EventHandler CanExecuteChanged
        {
            add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
            remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
        }

        public bool CanExecute(object parameter)
        {
            return _canExecute == null || _canExecute((T)parameter);
        }

        public void Execute(object parameter)
        {
            _executeAction((T)parameter);
        }
    }
}
و بعد برای استفاده‌ی از آن، به صورت یک خاصیت عمومی در سطح ViewModel تعریف می‌شود:
public DelegateCommand<object> DoCopyAllLines { set; get; }
سپس وهله سازی آن در سازنده‌ی کلاس:
DoCopyAllLines = new DelegateCommand<object>(CopyAllLines, info => true);
و بعد برای پیاده سازی متد execute آن:
private void CopyAllLines(object data)
{
   // ...
}
مطالب
Long Polling در WCF
به صورت پیش فرض سرویس‌های WCF به صورت Sync اجرا خواهند شد، یعنی هر گاه درخواستی از سمت کلاینت به سرور ارسال شود سرور بعد از پردازش درخواست پاسخ مورد نظر را به کلاینت باز می‌گرداند. اما حالتی را در نظر بگیرید که بعد از دریافت Request از کلاینت بنا به دلایلی امکان پاسخ گویی سمت سرور در آن لحظه وجود ندارد. خوب چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در این حالت thread جاری سمت کلاینت نیز در حالت wait است و برنامه سمت کلاینت از کار می‌افتد تا زمانی که پاسخ از سرور دریافت نماید. اما در WCF به صورت پیش فرض هر درخواست ارسالی باید در طی یک دقیقه در اختیار سرور قرار گیرد و سرور نیز باید در طی یک دقیقه پاسخ مورد نظر را برگرداند(مقادیر خواص SendTimeout و ReceiveTimeout برای مدیریت این موارد به کار می‌روند). افزایش مقادیر این خواص کمک خاصی به این حالت نمی‌کند زیرا هم چنان کلاینت در حالت wait است و سرور نیز پاسخ خاصی ارسال نمی‌کند. حتی اگر کل عملیات را به صورت Async پیاده سازی نماییم باز ممکن است بعد از منقضی شدن زمان پردازش با یک TimeoutException برنامه از کار بیفتد. برای حل اینگونه موارد پیاده سازی سرویس‌ها به صورت Long Polling به ما کمک خوبی خواهد کرد.
حال سناریو زیر را در نظر بگیرید:
سمت سرور:
»یک درخواست دریافت می‌شود؛
»سرور در حالت wait (البته توسط یک thread دیگر) منتظر تامین منابع برای پاسخ به کلاینت است؛
»در نهایت پاسخ مورد نظر ارسال خواهد شد.
سمت کلاینت:
»درخواست مورد نظر به سرور ارسال می‌شود؛
»کلاینت منتظر پاسخ از سمت سرور است(البته توسط یک Thread دیگر)؛
»اگر در حین انتظار برای پاسخ از سمت سرور، با یک TimeoutException روبرو شدیم به جای توقف برنامه و نمایش پیغام خطای  Server is not available، باید عملیات به صورت خودکار restart شود.
»در نهایت پاسخ مورد نظر دریافت خواهد شد.
پیاده سازی این سناریو در WCF کار پیچیده ای نیست. بدین منظور می‌توانید از کلاس زیر استفاده کنید( لینک دانلود ). سورس آن به صورت زیر است:
    public abstract class LongPollingAsyncResult<TResult> : IAsyncResult where TResult : class
    {
        #region - Fields -

        private AsyncCallback _callback;
        private TimeSpan _timoutSpan;
        private TimeSpan _intervalWaitSpan;

        #endregion

        #region - Properties -
        public Exception Exception { get; private set; }
    
        public TResult Result { get; private set; }
     
        public object SyncRoot { get; private set; }

        #endregion

        #region - Ctor -
      
        public LongPollingAsyncResult(AsyncCallback callback, object asyncState, int timeoutSeconds = 300, int intervalWaitMilliseconds = 500)
        {
            SyncRoot = new object();
            _callback = callback;
            AsyncState = asyncState;
            AsyncWaitHandle = new ManualResetEvent(IsCompleted);
            _timoutSpan = TimeSpan.FromSeconds(timeoutSeconds);
            _intervalWaitSpan = TimeSpan.FromMilliseconds(intervalWaitMilliseconds);

            ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(LoopWithIntervalAndTimeout));
        }

        #endregion

        #region - Private Helper Methods -

        private void LoopWithIntervalAndTimeout(object input)
        {
            try
            {
                Stopwatch stopwatch = new Stopwatch();
                stopwatch.Start();
                while (!IsCompleted)
                {
                    if (stopwatch.Elapsed > _timoutSpan)
                        throw new TimeoutException();
                    
                    DoWork();

                    if (!IsCompleted)
                        Thread.Sleep(_intervalWaitSpan);
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                Complete(null, e);
            }
        }

        #endregion

        #region - Protected/Abstract Methods -
        protected void Complete(TResult result, Exception e = null, bool completedSynchronously = false)
        {
            lock (SyncRoot)
            {
                CompletedSynchronously = completedSynchronously;
                Result = result;
                Exception = e;
                IsCompleted = true;

                if (_callback != null)
                    _callback(this);
            }
        }
       
        protected abstract void DoWork();

        #endregion

        #region - Public Methods -
        
        public TResult WaitForResult()
        {
            if (!IsCompleted)
                AsyncWaitHandle.WaitOne();

            if (Exception != null)
            {
                if (Exception is TimeoutException && WebOperationContext.Current != null)
                    WebOperationContext.Current.OutgoingResponse.StatusCode = HttpStatusCode.RequestTimeout;

                throw Exception;
            }

            return Result;
        }

        #endregion

        #region - IAsyncResult Implementation -

        public object AsyncState { get; private set; }
        
        public WaitHandle AsyncWaitHandle { get; private set; }

        public bool CompletedSynchronously { get; private set; }
       
        public bool IsCompleted { get; private set; }

        #endregion
    }
در این حالت شما می‌توانید حداکثر زمان مورد نیاز برای درخواست را به عنوان پارامتر از طریق سازنده کلاس بالا تعیین نمایید. اگر این زمان بیش از زمان تعیین شده در خواص SendTimeout و ReceiveTimeout بود بعد از منقضی شدن زمان پردازش درخواست، به جای دریافت TimeoutException عملیات پردازش به کار خود ادامه خواهد داد.
برای استفاده از کلاس تهیه شده ابتدا باید عملیات خود را به صورت Async پیاده سازی نمایید که در این مقاله به صورت کامل شرح داده شده است.
یک مثال
قصد داریم Operation زیر را به صورت Long Polling پیاده سازی نماییم:
[OperationContract]
public string GetNotification();
ابتدا متد زیر باید به صورت Async تبدیل شود:
[OperationContract(AsyncPattern = true)]
public IAsyncResult BeginWaitNotification(AsyncCallback callback, object state);
 
public string EndWaitNotification(IAsyncResult result);
حال نوع بازگشتی سرویس مورد نظر را با استفاده از کلاس LongPollingAsyncResult به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class MyNotificationResult : LongPollingAsyncResult<string>
{
   protected override DoWork()
    {
        کد‌های مورد نظر را اینجا قرار دهید
        base.Complete(...)
    }
}
در نهایت پیاده سازی متد‌های Begin و End همانند ذیل خواهد بود:
public IAsyncResult BeginWaitNotification(AsyncCallback callback, object state)
{
    return new MyNotificationResult(callback, state);
}
 
public string EndWaitNotification(IAsyncResult result)
{
    MyNotificationResult myResult = result as MyNotificationResult;
    if(myResult == null)
        throw new ArgumentException("result was of the wrong type!");
 
    myResult.WaitForResult();
    return myResult.Result;
}
در این حالت کلاینت می‌تواند یک درخواست به صورت LongPolling به سرور ارسال نماید و البته مدیریت این درخواست در یک thread دیگر انجام می‌گیرد که نتیجه آن از عدم تداخل پردازش این درخواست با سایر قسمت‌های برنامه است.

مطالب دوره‌ها
تغییر ترتیب آیتم‌های یک لیست به کمک افزونه jquery.sortable در ASP.NET MVC
در این مطلب قصد داریم ترتیب عناصر نمایش داده شده توسط یک لیست را به کمک افزونه بسیار سبک وزن jquery.sortable تغییر داده و نتایج را در سمت سرور مدیریت کنیم. این افزونه بر اساس امکانات کشیدن و رها ساختن HTML5 کار می‌کند و با مرورگرهای IE8 به بعد سازگار است.

مدل‌های برنامه

using System.Collections.Generic;

namespace jQueryMvcSample05.Models
{
    public class Survey
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }

        public virtual ICollection<SurveyItem> SurveyItems { set; get; }
    }
}

namespace jQueryMvcSample05.Models
{
    public class SurveyItem
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public int Order { set; get; }

        //[ForeignKey("SurveyId")]
        public virtual Survey Survey { set; get; }
        public int SurveyId { set; get; }
    }
}
به کمک این ساختار قصد داریم اطلاعات یک سیستم نظر سنجی را نمایش دهیم.
تعدادی نظر سنجی به همراه گزینه‌های آن‌ها تعریف خواهند شد (یک رابطه one-to-many است). سپس توسط افزونه sortable می‌خواهیم ترتیب قرارگیری گزینه‌های آن‌را مشخص کنیم یا تغییر دهیم.


منبع داده فرضی برنامه


using System.Collections.Generic;
using jQueryMvcSample05.Models;

namespace jQueryMvcSample05.DataSource
{
    /// <summary>
    /// یک منبع داده فرضی جهت دموی ساده‌تر برنامه
    /// </summary>
    public static class SurveysDataSource
    {
        private static IList<Survey> _surveysCache;
        static SurveysDataSource()
        {
            _surveysCache = createSurveys();
        }

        public static IList<Survey> SystemSurveys
        {
            get { return _surveysCache; }
        }

        private static IList<Survey> createSurveys()
        {
            var results = new List<Survey>();
            for (int i = 1; i < 6; i++)
            {
                results.Add(new Survey
                {
                    Id = i,
                    Title = "نظر سنجی " + i,
                    SurveyItems = new List<SurveyItem>
                    {
                       new SurveyItem{ Id = 1, SurveyId = i, Title = "گزینه 1", Order = 1 },
                       new SurveyItem{ Id = 2, SurveyId = i, Title = "گزینه 2", Order = 2 },
                       new SurveyItem{ Id = 3, SurveyId = i, Title = "گزینه 3", Order = 3 },
                       new SurveyItem{ Id = 4, SurveyId = i, Title = "گزینه 4", Order = 4 }
                    }
                });
            }
            return results;
        }
    }
}
در اینجا نیز از یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه جهت سهولت دموی برنامه استفاده خواهد شد.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample05.DataSource;
using jQueryMvcSample05.Security;

namespace jQueryMvcSample05.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var surveysList = SurveysDataSource.SystemSurveys;
            return View(surveysList);
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)
        {
            if (items == null || items.Length == 0 || surveyId == null)
                return Content("nok");

            updateSurvey(surveyId, items);

            return Content("ok");
        }

        /// <summary>
        /// این متد جهت آشنایی با پروسه به روز رسانی ترتیب گزینه‌ها در اینجا قرار گرفته است
        /// بدیهی است محل قرارگیری آن باید در لایه سرویس برنامه اصلی باشد
        /// </summary>
        private static void updateSurvey(int? surveyId, string[] items)
        {
            var itemIds = new List<int>();
            foreach (var item in items)
            {
                itemIds.Add(int.Parse(item.Replace("item-row-", string.Empty)));
            }

            var survey = SurveysDataSource.SystemSurveys.FirstOrDefault(x => x.Id == surveyId.Value);
            if (survey == null)
                return;

            int order = 0;
            foreach (var itemId in itemIds)
            {
                order++;
                var surveyItem = survey.SurveyItems.FirstOrDefault(x => x.Id == itemId);
                if (surveyItem == null) continue;
                surveyItem.Order = order;
            }

            //todo: call save changes ....
        }
    }
}

و کدهای View متناظر

@model IList<jQueryMvcSample05.Models.Survey>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var sortUrl = Url.Action(actionName: "SortItems", controllerName: "Home");
}
<h2>
    نظر سنجی‌ها</h2>
@foreach (var survey in Model)
{
    <fieldset>
        <legend>@survey.Title</legend>
        <div id="sortable-@survey.Id">
            @foreach (var surveyItem in survey.SurveyItems.OrderBy(x => x.Order))
            {            
                <div id="item-row-@surveyItem.Id">
                    <span class="handles">::</span>
                    @surveyItem.Title
                </div>
            }
        </div>
    </fieldset>
}
<div>
    لطفا برای تغییر ترتیب آیتم‌های تعریف شده، از امکان کشیدن و رها کردن تعریف شده بر
    روی آیکون‌های :: در کنار هر آیتم استفاده نمائید.
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $('div[id^="sortable"]').sortable({ handle: 'span' }).bind('sortupdate', function (e, ui) {
                var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id');
                var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', '');
                var items = [];
                $('#' + sortableItemId + ' div').each(function () {
                    items.push($(this).attr('id'));
                });
                //alert(items.join('&'));                
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: "@sortUrl",
                    data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        } else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                            alert('خطایی رخ داده است');
                        }
                        else {
                            alert('انجام شد');
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
توضیحات

در اینجا نیاز بود تا ابتدا کدهای کنترلر و View ارائه شوند، تا بتوان در مورد ارتباطات بین آن‌ها بهتر بحث کرد.
در ابتدای نمایش صفحه Home، رکوردهای نظرسنجی‌ها از منبع داده دریافت شده و به View ارسال می‌شوند. در View برنامه یک حلقه تشکیل گردیده و این موارد رندر خواهند شد.
هر نظر سنجی با یک div بیرونی که با id مساوی sortable شروع می‌شود، آغاز گردیده و گزینه‌های آن نظر سنجی نیز توسط divهایی با id مساوی item-row شروع خواهند گردید. هر کدام از این idها حاوی id رکوردهای متناظر هستند. از این id‌ها در کدهای برنامه جهت یافتن یک نظر سنجی یا یک ردیف مشخص برای به روز رسانی ترتیب آن‌ها استفاده خواهیم کرد.
ادامه کار، به تنظیمات و اعمال افزونه sortable مرتبط می‌شود. توسط تنظیم ذیل به jQuery اعلام خواهیم کرد، هرجایی یک div با id شروع شده با sortable یافتی، افزونه sortable را به آن متصل کن:
 $('div[id^="sortable"]').sortable
در ادامه در ناحیه و  div ایی که عمل کشیدن و رها شدن رخ داده، id این div را بدست آورده و سپس کلیه row-itemهای آن را در آرایه‌ای به نام items قرار می‌دهیم:
 var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id');
var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', '');
var items = [];
$('#' + sortableItemId + ' div').each(function () {
  items.push($(this).attr('id'));
});
اکنون که به id یک نظر سنجی و همچنین idهای ردیف‌های مرتب شده حاصل دسترسی داریم، آن‌ها را توسط jQuery Ajax به کنترلر برنامه ارسال می‌کنیم:
 data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId })
امضای اکشن متد SortItems نیز دقیقا بر همین مبنا تنظیم شده است:
 public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)

اطلاعاتی که در اینجا دریافت می‌شوند در متد updateSurvey مورد استفاده قرار خواهند گرفت. بر اساس surveyId دریافتی، نظرسنجی مرتبط را یافته و سپس به گزینه‌های آن دست خواهیم یافت. اکنون نوبت به پردازش آرایه items دریافت شده است. این آرایه بر اساس انتخاب کاربر مرتب شده است.


دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample05.zip
 
اشتراک‌ها
مایکروسافت به توافقی 7.5 میلیارد دلاری با گیت هاب دست یافتند

REDMOND, Wash. —June 4, 2018—Microsoft Corp. on Monday announced it has reached an agreement to acquire GitHub, the world’s leading softwareh development platform where more than 28 million developers learn, share and collaborate to create the future. Together, the two companies will empower developers to achieve more at every stage of the development lifecycle, accelerate enterprise use of GitHub, and bring Microsoft’s developer tools and services to new audiences. 

مایکروسافت به توافقی 7.5 میلیارد دلاری با گیت هاب دست یافتند
مطالب
آموزش زمانبندی کارها با HangFire در Asp.Net Core

تسک‌های پس زمینه (Background Job) چیست؟

بطور کلی تسک‌های پس زمینه، کارهایی هستند که برنامه باید بصورت خودکار در زمان‌های مشخصی آن‌ها را انجام دهد؛ برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که متدی را با حجم زیادی از محاسبات پیچیده دارید که وقتی کاربر درخواست خود را ارسال میکند، شروع به محاسبه میشود و کاربر چاره‌ای جز انتظار نخواهد داشت؛ اما اگر اینکار در زمانی دیگر، قبل از درخواست کاربر محاسبه میشد و صرفا نتیجه‌اش به کاربر نمایش داده میشد، قطعا تصمیم گیری بهتری نسبت به محاسبه‌ی آنی آن متد، در زمان درخواست کاربر بوده.
در سناریوی دیگری تصور کنید میخواهید هر شب در ساعتی مشخص، خلاصه‌ای از مطالب وب‌سایتتان را برای کاربران وبسایت ایمیل کنید. در این حالت برنامه باید هر شب در ساعتی خاص اینکار را برای ما انجام دهد و تماما باید این اتفاق بدون دخالت هیچ اراده‌ی انسانی و بصورت خودکار توسط برنامه انجام گیرد.
همچنین شرایطی از این قبیل، ارسال ایمیل تایید هویت، یک ساعت بعد از ثبت نام، گرفتن بک آپ از اطلاعات برنامه بصورت هفتگی و دیگر این موارد، همه در دسته‌ی تسک‌های پس زمینه (Background Job) از یک برنامه قرار دارند.


سؤال : HangFire چیست؟

همانطور که دانستید، تسک‌های پس زمینه نیاز به یک سیستم مدیریت زمان دارند که کارها را در زمان‌های مشخص شده‌ای به انجام برساند. HangFire یک پکیج متن باز، برای ایجاد سیستم زمانبندی شده‌ی کارها است و اینکار را به ساده‌ترین روش، انجام خواهد داد. همچنین HangFire در کنار Quartz که سیستم دیگری جهت پیاده سازی زمانبندی است، از معروف‌ترین پکیج‌ها برای زمانبندی تسک‌های پس زمینه بشمار میروند که در ادامه بیشتر به مزایا و معایب این دو می‌پردازیم. 

مقایسه HangFire و Quartz 

میتوان گفت این دو پکیج تا حد زیادی شبیه به هم هستند و تفاوت اصلی آن‌ها، در لایه‌های زیرین و نوع محاسبات زمانی هریک، نهفته است که الگوریتم مختص به خود را برای این محاسبات دارند؛ اما در نهایت یک کار را انجام میدهند.

دیتابیس :

تفاوتی که میتوان از آن نام برد، وجود قابلیت Redis Store در HangFire است که Quratz چنین قابلیتی را از سمت خودش ارائه نداده و برای استفاده از Redis در Quartz باید شخصا این دو را باهم کانفیگ کنید. دیتابیس Redis بخاطر ساختار دیتابیسی که دارد، سرعت و پرفرمنس بالاتری را ارائه میدهد که استفاده از این قابلیت، در پروژه‌هایی با تعداد تسک‌ها و رکورد‌های زیاد، کاملا مشهود است. البته این ویژگی در HangFire رایگان نیست و برای داشتن آن از سمت HangFire، لازم است هزینه‌ی آن را نیز پرداخت کنید؛ اما اگر هم نمیخواهید پولی بابتش بپردازید و همچنان از آن استفاده کنید، یک پکیج سورس باز برای آن نیز طراحی شده که از این لینک میتوانید آن‌را مشاهده کنید. 

ساختار :

پکیج HangFire از ابتدا با دات نت و معماری‌های دات نتی توسعه داده شده، اما Quartz ابتدا برای زبان جاوا نوشته شده بود و به نوعی از این زبان، ریلیزی برای دات نت تهیه شد و این موضوع طبعا تاثیرات خودش را داشته و برخی از معماری‌ها و تفکرات جاوایی در آن مشهود است که البته مشکلی را ایجاد نمیکند و محدودیتی نسبت به HangFire از لحاظ کارکرد، دارا نیست. شاید تنها چیزی که میتوان در این باب گفت، DotNet Friendly‌تر بودن HangFire است که کار با متد‌های آن، آسان‌تر و به اصطلاح، خوش دست‌تر است.

داشبورد :

هردو پکیج از داشبورد، پشتیبانی میکنند که میتوانید در این داشبورد و ui اختصاصی که برای نمایش تسک‌ها طراحی شده، تسک‌های ایجاد شده را مدیریت کنید. داشبورد HangFire بصورت پیشفرض همراه با آن قرار دارد که بعد از نصب HangFire میتوانید براحتی داشبورد سوار بر آن را نیز مشاهده کنید. اما در Quartz ، داشبورد باید بصورت یک Extension، در پکیجی جدا به آن اضافه شود و مورد استفاده قرار گیرد. در لینک‌های 1 و 2، دوتا از بهترین داشبورد‌ها برای Quartz را مشاهده میکنید که در صورت نیاز میتوانید از آن‌ها استفاده کنید. 

استفاده از HangFire

1. نصب :

  • برای نصب HangFire در یک پروژه‌ی Asp.Net Core لازم است ابتدا پکیج‌های مورد نیاز آن را نصب کنید؛ که شامل موارد زیر است:
Install-Package Hangfire.Core 
Install-Package Hangfire.SqlServer
Install-Package Hangfire.AspNetCore
  • پس از نصب پکیج‌ها باید تنظیمات مورد نیاز برای پیاده سازی HangFire را در برنامه، اعمال کنیم. این تنظیمات شامل افزودن سرویس‌ها و اینترفیس‌های HangFire به برنامه است که اینکار را با افزودن HangFire به متد ConfigureService کلاس Startup انجام خواهیم داد: 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // Add Hangfire services.
    services.AddHangfire(configuration => configuration
        .SetDataCompatibilityLevel(CompatibilityLevel.Version_170)
        .UseSimpleAssemblyNameTypeSerializer()
        .UseRecommendedSerializerSettings()
        .UseSqlServerStorage(Configuration.GetConnectionString("HangfireConnection"), new SqlServerStorageOptions
        {
            CommandBatchMaxTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5),
            SlidingInvisibilityTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5),
            QueuePollInterval = TimeSpan.Zero,
            UseRecommendedIsolationLevel = true,
            DisableGlobalLocks = true
        }));

    // Add the processing server as IHostedService
    services.AddHangfireServer();

    // Add framework services.
    services.AddMvc();
}
  • پکیج HangFire برای مدیریت کار و زمان ، Table هایی دارد که پس از نصب، بر روی دیتابیس برنامه‌ی شما قرار میگیرد. فقط باید دقت داشته باشید ConnectionString دیتابیس خود را در متد AddHangFire مقدار دهی کنید، تا از این طریق دیتابیس برنامه را شناخته و Table‌های مورد نظر را در Schema جدیدی با نام HangFire به آن اضافه کند. 

پ ن : HangFire بصورت پیش‌فرض با دیتابیس SqlServer ارتباط برقرار میکند.

  • این پکیج یک داشبورد اختصاصی دارد که در آن لیستی از انواع تسک‌های در صف انجام و گزارشی از انجام شده‌ها را در اختیار ما قرار میدهد. برای تنظیم این داشبورد باید Middleware مربوط به آن و endpoint جدیدی را برای شناسایی مسیر داشبورد HangFire در برنامه، در متد Configure کلاس Startup اضافه کنید : 
public void Configure(IApplicationBuilder app, IBackgroundJobClient backgroundJobs, IHostingEnvironment env)
{
    // HangFire Dashboard
    app.UseHangfireDashboard();

     app.UseEndpoints(endpoints =>
     {
         endpoints.MapControllers();
         
         // HangFire Dashboard endpoint
         endpoints.MapHangfireDashboard();
     });
}

برای اینکه به داشبورد HangFire دسترسی داشته باشید، کافیست پس از نصب و انجام تنظیمات مذکور، برنامه را اجرا کنید و در انتهای Url برنامه، کلمه‌ی "hangfire" را وارد کنید. سپس وارد پنل داشبورد آن خواهید شد. 
http://localhost:50255/hangfire
البته میتوانید آدرس داشبورد HangFire را در برنامه، از کلمه‌ی "hangfire" به هر چیزی که میخواهید شخصی سازی کنید. برای اینکار کافیست درون Middleware تعریف شده بصورت ورودی string، آدرس جدیدی را برای HangFire تعریف کنید. 
app.UseHangfireDashboard("/mydashboard");
و به طبع در Url : 
http://localhost:50255/mydashboard

2. داشبورد :

داشبورد HangFire شامل چندین بخش و تب مختلف است که به اختصار هر یک را بررسی خواهیم کرد. 



تب Job :
همه‌ی تسک‌های تعریف شده، شامل Enqueued, Succeeded, Processing, Failed و... در این تب نشان داده میشوند. 


تب Retries :
این تب مربوط به تسک‌هایی است که در روال زمانبندی و اجرا، به دلایل مختلفی مثل Stop شدن برنامه توسط iis یا Down شدن سرور و یا هر عامل خارجی دیگری، شکست خوردند و در زمانبندی مشخص شده، اجرا نشدند. همچنین قابلیت دوباره‌ی به جریان انداختن job مورد نظر را در اختیار ما قرار میدهد که از این طریق میتوان تسک‌های از دست رفته را مدیریت کرد و دوباره انجام داد. 


تب Recurring Jobs :
وقتی شما یک تسک را مانند گرفتن بکاپ از دیتابیس، بصورت ماهانه تعریف میکنید و قرار است در هر ماه، این اتفاق رخ دهد، این مورد یک تسک تکراری تلقی شده و این تب مسئول نشان دادن اینگونه از تسک‌ها میباشد. 


تب Servers :
این بخش، سرویس‌هایی را که HangFire برای محاسبه‌ی زمانبندی از آن‌ها استفاده میکند، نشان میدهد. وقتی متد services.AddHangfireServer را به متد ConfigureService کلاس Startup اضافه میکنید، سرویس‌های HangFire جهت محاسبه‌ی زمانبندی‌ها فعال میشوند. 


3. امنیت داشبورد :

همانطور که دانستید، داشبورد، اطلاعات کاملی از نوع کارها و زمان اجرای آن‌ها و نام متدها را در اختیار ما قرار میدهد و همچنین اجازه‌ی تغییراتی را مثل حذف یک تسک، یا دوباره به اجرا در آوردن تسک‌ها و یا اجرای سریع تسک‌های به موعد نرسیده را به کاربر میدهد. گاهی ممکن است این اطلاعات، شامل محتوایی امنیتی و غیر عمومی باشد که هرکسی در برنامه حق دسترسی به آن‌ها را ندارد. برای مدیریت کردن این امر، میتوانید مراحل زیر را طی کنید :
مرحله اول : یک کلاس را ایجاد میکنیم (مثلا با نام MyAuthorizationFilter) که این کلاس از اینترفیسی با نام IDashboardAuthorizationFilter ارث بری خواهد کرد. 
public class MyAuthorizationFilter : IDashboardAuthorizationFilter
{
    public bool Authorize(DashboardContext context)
    {
        var httpContext = context.GetHttpContext();

        // Allow all authenticated users to see the Dashboard (potentially dangerous).
        return httpContext.User.Identity.IsAuthenticated;
    }
}
درون این کلاس، متدی با نام Authorize از اینترفیس مربوطه، پیاده سازی میشود که شروط احراز هویت و صدور یا عدم صدور دسترسی را کنترل میکند. این متد، یک خروجی Boolean دارد که اگر هر یک از شروط احراز هویت شما تایید نشد، خروجی false را بر میگرداند. در این مثال، ما برای دسترسی، محدودیت Login بودن را اعمال کرده‌ایم که این را از HttpContext میگیریم.

مرحله دوم : در این مرحله کلاسی را که بعنوان فیلتر احراز هویت برای کاربران ساخته‌ایم، در option‌های middleware پکیج HangFire اضافه میکنیم. 
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions
{
    Authorization = new [] { new MyAuthorizationFilter() }
});
یکی دیگر از option‌های این middleware که میتوان برای کنترل دسترسی در HangFire استفاده کرد، گزینه‌ی Read-only view نام دارد. 
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions
{
    IsReadOnlyFunc = (DashboardContext context) => true
});
این گزینه اجازه‌ی هرگونه تغییری را در روند تسک‌ها، از طریق صفحه‌ی داشبورد، از هر کاربری سلب میکند و داشبورد را صرفا به جهت نمایش کار‌ها استفاده میکند نه چیز دیگر.



انواع تسک‌ها در HangFire :

1. تسک‌های Fire-And-Forget :

تسک‌های Fire-And-Forget زمانبندی خاصی ندارند و بلافاصله بعد از فراخوانی، اجرا میشوند. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که میخواهید پس از ثبت نام هر کاربر در وب‌سایت، یک ایمیل خوش آمد گویی ارسال کنید. این عمل یک تسک پس زمینه تلقی میشود، اما زمانبندی خاصی را نیز نمیخواهید برایش در نظر بگیرید. در چنین شرایطی میتوانید از متد Enqueue استفاده کنید و یک تسک Fire-And-Forget را ایجاد کنید تا این تسک صرفا در تسک‌های پس زمینه‌تان نام برده شود و قابل مشاهده باشد. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = backgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName)
         {
             var jobId = _backgroundJobClient.Enqueue(() => SendWelcomeMail(userName));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
همانطور که میبینید در مثال بالا ابتدا برای استفاده از تسک‌های Fire-and-Forget در HangFire باید اینترفیس IBackgroundJobClient را تزریق کنیم و با استفاده از متد Enqueue در این اینترفیس، یک تسک پس زمینه را ایجاد میکنیم که کار آن، فراخوانی متد SendWelcomeMail خواهد بود.

2. تسک‌های Delayed :

همانطور که از اسم آن پیداست، تسک‌های Delayed، تسک‌هایی هستند که با یک تاخیر در زمان، اجرا خواهند شد. بطور کلی زمانبندی این تسک‌ها به دو دسته تقسیم میشود :

  • دسته اول : اجرا پس از تاخیر در زمانی مشخص.
همان شرایط ارسال ایمیل را به کاربرانی که در وبسایتتان ثبت نام میکنند، در نظر بگیرید؛ اما اینبار میخواهید نه بلافاصله، بلکه 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر، ایمیل خوش آمد گویی را ارسال کنید. در این نوع شما یک تاخیر 10 دقیقه‌ای میخواهید که Delayed Job‌ها اینکار را برای ما انجام میدهند. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = backgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName)
         {
             var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),TimeSpan.FromMinutes(10));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
در این مثال با استفاده از متد Schedule در اینترفیس IBackgroundJobClient توانستیم متد SendWelcomeMail را صدا بزنیم و با ورودی TimeSpan یک تاخیر 10 دقیقه‌ای را در متد HangFire اعمال کنیم.
همچنین میتوانید از ورودی‌های دیگر نوع TimeSpan شامل TimeSpan.FromMilliseconds و TimeSpan.FromSecondsو TimeSpan.FromMinutes و TimeSpan.FromDays برای تنظیم تاخیر در تسک‌های خود استفاده کنید.

  • دسته دوم : اجرا در زمانی مشخص.
نوع دیگر استفاده از متد Schedule، تنظیم یک تاریخ و زمان مشخصی برای اجرا شدن تسک‌های در آن تاریخ و زمان واحد میباشد. برای مثال سناریویی را در نظر بگیرید که دستور اجرا و زمانبندی آن، در اختیار کاربر باشد و کاربر بخواهد یک Reminder، در تاریخ مشخصی برایش ارسال شود که در اینصوررت میتوانید با استفاده از instance دیگری از متد Schedule که ورودی ای از جنس DateTimeOffset را دریافت میکند، تاریخ مشخصی را برای آن اجرا، انتخاب کنید. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = IBackgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName , DateTime dateAndTime)
         {
             var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),DateTimeOffset(dateAndTime));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
در این مثال، تاریخ مشخصی را برای اجرای تسک‌های خود، از کاربر، در ورودی اکشن متد دریافت کرده‌ایم و به متد Schedule، در غالب DateTimeOffset تعریف شده، پاس میدهیم.

3. تسک‌های Recurring :

تسک‌های Recurring به تسک‌هایی گفته میشود که باید در یک بازه‌ی گردشی از زمان اجرا شوند. در یک مثال، بیشتر با آن آشنا خواهیم شد. فرض کنید میخواهید هر هفته، برنامه از اطلاعات دیتابیس موجود بکاپ بگیرد. در اینجا تسکی را دارید که قرار است هر هفته و هربار به تکرر اجرا شود. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IRecurringJobManager _recurringJobManager;
        public HomeController(IRecurringJobManager recurringJobManager)
        {
            _recurringJobManager = recurringJobManager;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("BackUp")]
         public IActionResult BackUp(string userName)
         {
             _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => BackUpDataBase(), Cron.Weekly);
             return Ok();
         }

         public void BackUpDataBase()
         {
            // ...
         }    
    }
برای تنظیم یک Recurring Job باید اینترفیس دیگری را بنام IRecurringJobManager، تزریق کرده و متد AddOrUpdate را استفاده کنید. در ورودی این متد، یک نوع تعریف شده در HangFire بنام Cron دریافت میشود که بازه‌ی گردش در زمان را دریافت میکند که در اینجا بصورت هفتگی است.

انواع دیگر Cron شامل :

  • هر دقیقه (Cron.Minutely) :
این Cron هر دقیقه یکبار اجرا خواهد شد. 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , Cron.Minutely);
  • هر ساعت (Cron.Hourly) :
این Cron هر یک ساعت یکبار و بصورت پیش‌فرض در دقیقه اول هر ساعت اجرا میشود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly);
اما میتوانید یک ورودی دقیقه به آن بدهید که در اینصورت در N اُمین دقیقه از هر ساعت اجرا شود. 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly(10));
  • هر روز (Cron.Daily) :
این Cron بصورت روزانه و در حالت پیشفرض، در اولین ساعت و اولین دقیقه‌ی هر روز اجرا خواهد شد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily);
در حالتی دیگر میتوانید ورودی ساعت و دقیقه را به آن بدهید تا در ساعت و دقیقه‌ای مشخص، در هر روز اجرا شود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily(3,10));
  • هر هفته (Cron.Weekly) :
این Cron هفتگی است. بصورت پیشفرض هر هفته، شنبه در اولین ساعت و در اولین دقیقه، اجرا میشود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Weekly);
در حالتی دیگر چندمین روز هفته و ساعت و دقیقه مشخصی را در ورودی میگیرد و حول آن میچرخد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job,Cron.Weekly(DayOfWeek.Monday,3,10));
  • هر ماه (Cron.Monthly) :
این Cron بصورت ماهانه اولین روز ماه در اولین ساعت روز و در اولین دقیقه ساعت، زمانبندی خود را اعمال میکند. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly);
و در صورت دادن ورودی میتوانید زمانبندی آن در چندمین روز ماه، در چه ساعت و دقیقه‌ای را نیز تنظیم کنید. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly(10,3,10));
  • هر سال (Cron.Yearly) :
و در نهایت این Cron بصورت سالانه و در اولین ماه، روز، ساعت و دقیقه هر سال، وظیفه خود را انجام خواهد داد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly);
که این‌هم مانند بقیه، ورودی‌هایی دریافت میکند که به ترتیب شامل ماه، روز، ساعت و دقیقه است. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly(2,4,3,10));
در نهایت با استفاده از این Cron‌ها میتوانید انواع مختلفی از Recurring Job‌ها را بسازید.

4. تسک‌های Continuations :

این نوع از تسک‌ها، وابسته به تسک‌های دیگری هستند و بطور کلی وقتی استفاده میشوند که ما میخواهیم تسکی را پس از تسک دیگری، با یک زمانبندی، به نسبت زمان اجرای تسک اول، اجرا کنیم. برای مثال میخواهیم 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر، برای او ایمیل احراز هویت ارسال شود که شبیه اینکار را در تسک‌های Delayed انجام داده بودیم. اما همچنین قصد داریم 5 دقیقه بعد از ارسال ایمیل احراز هویت، لینک فرستاده شده را منسوخ کنیم. در این سناریو ما دو زمانبندی داریم؛ اول 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر و دوم 5 دقیقه بعد از اجرای متد اول. 
var stepOne = _backgroundJobClient.Schedule(() => SendAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromMinute(10));
_backgroundJobClient.ContinueJobWith(stepOne, () => _backgroundJobClient.Schedule(() => ExpireAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromHours(5)));
برای ایجاد یک Continuations Job باید از متد ContinueJobWith در اینترفیس IBackgroundJobClient استفاده کنیم و در ورودی اول این متد، آیدی تسک ایجاد شده قبلی را پاس دهیم.

برخی از نکات و ترفند‌های HangFire

1. استفاده از Cron Expression در Recurring Job‌ها :

بطور کلی، Cron‌، ساختاری تعریف شده برای تعیین بازه‌های زمانی است. Cron اختصار یافته‌ی کلمات Command Run On میباشد که به اجرا شدن یک دستور، در زمان مشخصی اشاره دارد. برای استفاده از آن، ابتدا به تعریف این ساختار میپردازیم : 
* * * * * command to be executed
- - - - -
| | | | |
| | | | ----- Day of week (0 - 7) (Sunday=0 or 7)
| | | ------- Month (1 - 12)
| | --------- Day of month (1 - 31)
| ----------- Hour (0 - 23)
------------- Minute (0 - 59)
این ساختار را از پایین به بالا در زیر برایتان تشریح میکنیم : 
* * * * *
  • فیلد اول (Minute) : در این فیلد باید دقیقه‌ای مشخص از یک ساعت را وارد کنید؛ مانند دقیقه 10 (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد دوم (Hour) : در این فیلد باید زمان معلومی را با فرمت ساعت وارد کنید؛ مانند ساعت 7 (میتوانید محدوده‌ای  را هم تعیین کنید، مانند ساعات 12-7)
  • فیلد سوم (Day of Month) : در این فیلد باید یک روز از ماه را وارد کنید؛ مانند روز 15 ام از ماه (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد چهارم (Month) : در این فیلد باید یک ماه از سال را وارد کنید؛ مثلا ماه 4 ام(آوریل) (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد پنجم (Day of Week) : در این فیلد باید روزی از روز‌های هفته یا محدوده‌ای از آن روز‌ها را تعیین کنید. مانند صفرم هفته که در کشور‌های اروپایی و آمریکایی معادل روز یکشنبه است.
همانطور که میبینید، Cron‌ها دسترسی بهتری از تعیین بازه‌های زمانی مختلف را ارائه میدهند که میتوانید از آن در Recurring متد‌ها بجای ورودی‌های Yearly - Monthly - Weekly - Daily - Hourly - Minutely استفاده کنید. در واقع خود این ورودی‌ها نیز متدی تعریف شده در کلاس Cron هستند که با فراخوانی آن، خروجی Cron Expression را میسازند و در درون ورودی متد Recurring قرار میگیرند.

در ادامه مثالی را خواهیم زد تا نیازمندی به Cron Expression‌ها را بیشتر درک کنید. فرض کنید میخواهید یک زمانبندی داشته باشید که "هر ماه بین بازه 10 ام تا 15 ام، بطور روزانه در ساعت 4:00" اجرا شود. اعمال این زمانبندی با متد‌های معمول در کلاس Cron امکان پذیر نیست؛ اما میتوانید با Cron Expression آن‌را اعمال کنید که به این شکل خواهد بود: 
0 4 10-15 * *
برای ساخت Cron Expression‌ها وبسایت هایی وجود دارند که کمک میکنند انواع Cron Expression‌های پیچیده‌ای را طراحی کنیم و با استفاده از آن، زمانبندی‌های دقیق‌تر و جزئی‌تری را بسازیم. یکی از بهترین وبسایت‌ها برای اینکار crontab.guru است.

پ. ن. برای استفاده از Cron Expression در متد‌های Recurring کافی است بجای ورودی‌های Yearly - Monthly - Weekly - Daily - Hourly - Minutely ، خود Cron Expression را درون ورودی متد تعریف کنیم : 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , "0 4 10-15 * *" );


2. متد Trigger :

متد Trigger یک متد برای اجرای آنی تسک‌های Recurring است که به کمک آن میتوانید این نوع از تسک‌ها را بدون در نظر گرفتن زمانبندی آن‌ها، در لحظه اجرا کنید و البته تاثیری در دفعات بعدی تکرار نداشته باشد. 
RecurringJob.Trigger("some-id");


3. تعیین تاریخ انقضاء برای Recurring Job‌ها :

گاهی ممکن است در تسک‌های Recurring شرایطی پیش آید که برفرض میخواهید کاری را هر ماه انجام دهید، اما این تکرار در پایان همان سال تمام میشود. در اینصورت باید یک Expire Time برای متد Recurring خود تنظیم کنیم تا بعد از 12 ماه تکرار، در تاریخ 140X/12/30 به پایان برسد. HangFire برای متد‌های Recurring ورودی با عنوان ExpireTime تعریف نکرده، اما میتوان از طریق ایجاد یک زمانبندی، تاریخ مشخصی را برای حذف کردن متد Recurring تعریف کرد که همانند یک ExpireTime عمل میکند. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Console.WriteLine("Recurring Job"), Cron.Monthly);
_backgroundJobClient.Schedule(() => _recurringJobManager.RemoveIfExists("test"), DateTimeOffset(dateAndTime));
با اجرای این متد، اول کاری برای تکرار در زمانبندی ماهیانه ایجاد میشود و در متد دوم، زمانی برای حذف متد اول مشخص میکند.

در آخر امیدوارم این مقاله برایتان مفید واقع شده باشد. میتوانید فیدبکتان را در قالب کامنت یا یک قهوه برایم ارسال کنید.

مطالب
آشنایی با OWIN و بررسی نقش آن در ASP.NET Core
در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به قسمت‌های کلیدی OWIN و همچنین پروژه‌ی Katana بیندازیم و در نهایت نیز نقش OWIN را در ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.



OWIN چیست؟

همانطور که می‌دانید OWIN یک specification است که استانداری را بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن‌ها تعریف کرده است. در واقع OWIN یکسری لایه‌ی انتزاعی را جهت ایجاد اپلیکیشن‌هایی که نحوه‌ی میزبانی آنها اهمیتی ندارد، تعریف خواهد کرد. به صورت خلاصه توسط این لایه‌ی انتزاعی می‌توانیم وابستگی بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن را حذف کنیم. در این specification منظور از وب‌سرور یک delegate و همچنین یک دیکشنری است. در واقع هدف این است که وقتی درخواستی به این وب‌سرور ارسال شد، درخواست به قسمت‌های کوچکی تقسیم‌بندی شده و درون این دیکشنری قرار خواهند گرفت (این دیکشنری حاوی کلیدهای از پیش‌تعریف شده‌ای است که توسط OWIN تعریف شده‌اند). سپس این دیکشنری از طریق یک application function به درون pipeline ارسال خواهد شد و از یکسری middleware عبور خواهد کرد. در اینحالت می‌توانیم کنترلی را بر روی درخواست‌های وارده و صادره داشته باشیم. ایده‌ی middleware خیلی شبیه به HTTP moduleها در IIS است؛ اما تفاوت آن این است که middlewareها وابستگی‌ایی به IIS ندارند و همچنین مبتنی بر رویداد نیستند. هر middleware بعد از انجام تغییرات بر روی درخواست، تا زمان رسیدن دیکشنری به آخرین middleware، آن را به middleware بعدی ارسال خواهد کرد. در این حین می‌توانیم به response streams اطلاعاتی را append کنیم. وقتی دیکشنری از تمامی middlewareها عبور کرد، سرور مطلع خواهد شد و نتیجه را به کلاینت ارسال می‌کند.


استاندارد OWIN تعدادی کلید را درون یک دیکشنری تعریف کرده است که بعد از ورود به هر middleware مقداردهی خواهند شد. این کلیدها را می‌توانیم در دو دسته‌ی Request و Response بررسی کنیم.

کلیدهای مربوط به Request

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.RequestBody"

یک Stream همراه با request body. اگر body برای request وجود نداشته باشد، Stream.Null به عنوان placeholder قابل استفاده است.

بله

"owin.RequestHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای درخواست.

بله

"owin.RequestMethod"

رشته‌ایی حاوی نوع فعل متد HTTP مربوط به درخواست (مانند GET and POST )

بله

"owin.RequestPath"

path درخواست شده به صورت string

بله

"owin.RequestPathBase"

قسمتی از path درخواست به صورت string

بله

"owin.RequestProtocol"

نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )

بله

"owin.RequestQueryString"

رشته‌ای حاوی query string ؛ بدون علامت ? (مانند foo=bar&baz=quux )

بله

"owin.RequestScheme"

رشته‌ایی حاوی URL scheme استفاده شده در درخواست (مانند HTTP or HTTPS )



کلیدهای مربوط به Response

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.ResponseBody"

یک Stream جهت نوشتن response body در خروجی

بله

"owin.ResponseHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای response

خیر

"owin.ResponseStatusCode"

یک عدد صحیح حاوی کد وضعیت HTTP response ؛ حالت پیش‌فرض 200 است.

خیر

"owin.ResponseReasonPhrase"

یک رشته حاوی reason phrase مربوط به status code ؛ اگر خالی باشد در نتیجه سرور بهتر است آن را مقداردهی کند.

خیر

"owin.ResponseProtocol"

یک رشته حاوی نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )؛ اگر خالی باشد؛ “owin.RequestProtocol” به عنوان مقدار پیش‌فرض در نظر گرفته خواهد شد.


Katana
پروژه‌ی Katana یک پیاده‌سازی از استاندارد OWIN است که توسط مایکروسافت ایجاد شده است. مایکروسافت علاوه بر پیاده‌سازی OWIN، یکسری قابلیت دیگر را نیز به آن اضافه کرده است. برای شروع کار با Katana یک پروژه خالی از نوع ASP.NET Web Application را ایجاد کنید. در ادامه لازم است پکیج Microsoft.Owin.Host.SystemWeb را نیز نصب کنیم. همراه با نصب این پکیج، دو وابستگی دیگر نیز نصب خواهند شد؛ زیرا پیاده‌سازی OWIN درون پکیج Microsoft.Owin قرار دارد:
<package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net461" />
در ادامه نیاز به یک نقطه‌ی شروع برای اپلیکیشن‌مان داریم. طبق convention باید یک فایل را با نام Startup.cs با محتویات زیر ایجاد کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {

        } 
    }
}
توسط IAppBuilder می‌توانیم middlewareها را به pipeline اضافه کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.Use(async (ctx, next) =>
            {
                await ctx.Response.WriteAsync("Hello");
            });
        } 
    }
توسط متد Use، یک middleware را به صورت inline تعریف کرده‌ایم. متد Use یک delegate را از ورودی دریافت خواهد کرد و امضای آن به اینصورت است:
Func<IOwinContext, Func<Task>, Task> handler

IOwinContext در واقع یک wrapper برای environment dictionaryایی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم. در مثال قبل، از پراپرتی Response، جهت ارسال خروجی به کلاینت استفاده شده است. این پراپرتی در واقع معادل کلید owin.ResponseBody درون دیکشنری است. اما در اینجا به صورت strongly-typed و ساده به آن دسترسی داریم؛ هر چند که امکان کار با دیکشنری خام نیز وجود دارد. به عنوان مثال معادل مثال قبل بدون استفاده از پراپرتی Response، اینچنین خواهد بود:
app.Use(async (ctx, next) =>
{
   var response = ctx.Environment["owin.ResponseBody"] as Stream;
   using (var writer = new StreamWriter(response))
   {
      await writer.WriteAsync("Hello");
   }
});
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، با وارد کردن هر آدرسی، پیام Hello درون مرورگر برایتان نمایش داده خواهد شد:


به هر تعداد middleware که خواستید می‌توانید به pipeline اضافه کنید؛ اما باید دقت داشته باشید که ترتیب قرار دادن آنها اهمیت دارد.

Self-hosting OWIN
در مثال قبلی، اپلیکیشن توسط IIS Express اجرا می‌شد. برای میزبانی درون یک کنسول اپلیکیشن، ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ایجاد کرده و پکیج Microsoft.Owin.SelfHost را نصب کنید. سپس کلاس Startup موردنظرتان را ایجاد کرده و در نهایت درون متد Main، کار راه‌اندازی سرور را انجام خواهیم داد:
using System;
using Microsoft.Owin.Hosting;

namespace SimpleOwinConsoleApp
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApp.Start<Startup>("http://localhost:12345"))
            {
                Console.WriteLine("Listening to port 12345");
                Console.WriteLine("Press Enter to end...");
                Console.ReadLine();
            }
        }
    }
}

OWIN در ASP.NET Core
ASP.NET Core دارای مفهومی با عنوان pipeline است. این pipeline خیلی شبیه به OWIN است اما OWIN نیست؛ بلکه عملکرد آن شبیه به OWIN است. به عنوان مثال اینبار به جای دیکشنری، شیء HttpContext را داریم. در ادامه یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web Application از نوع Empty را شروع خواهیم کرد. اگر دقت کنید اینبار برای کلاس Startup باید دو متد را پیاده‌سازی کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace SimpleOwinCoreApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}

متد Configure: همانطور که در ابتدای مطلب مشاهده کردید این متد قبلاً در پروژه‌های مبتنی بر کاتانا Configuration نام داشت؛ همچنین به جای IAppBuilder اینبار IApplicationBuilder را داریم. مزیت ASP.NET Core این است که در هر جایی از اپلیکیشن می‌توانیم از سیستم DI توکار آن استفاده کنیم؛ در نتیجه علاوه بر IApplicationBuilder وابستگی‌های دیگری مانند IHostingEnvironment و ILoggerFactory را نیز می‌توانیم تزریق کنیم.
متد ConfigureServices: در اینجا می‌توانیم سرویس‌های موردنیاز درون اپلیکیشن را برای IoC ریجستر کنیم.
در کد فوق استفاده از متد Use به معنای آخرین نقطه در pipeline است. یعنی جایی که response برگردانده خواهد شد و چیزی بعد از آن اجرا نخواهد شد؛ در واقع ارجاعی به middleware بعدی وجود ندارد.

ایجاد یک Middleware جدید
تا اینجا تمامی کدها را به صورت inline نوشتیم. اما اگر بخواهیم middlewareمان قابلیت استفاده‌ی مجدد داشته باشد می‌توانیم تعاریف آن را به یک کلاس با ساختار زیر منتقل نمائیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinCoreApp.Middlewares
{
    public class SimpleMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public SimpleMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext ctx)
        {
            // قبل از فراخوانی میان‌افزار بعدی

            await ctx.Response.WriteAsync("Hello DNT!");

            await _next(ctx);

            // بعد از فراخوانی میان‌افزار بعدی
        }
    }
}

درون متد Invoke بعد از پردازش درخواست باید متد middleware بعدی را همراه با context جاری فراخوانی کنیم. در نتیجه قبل و بعد از فراخوانی middleware بعدی فرصت این را خواهیم داشت تا درخواست را پردازش کنیم. در نهایت برای استفاده از middleware فوق می‌توانیم از متد الحاقی UseMiddleware استفاده کنیم:
app.UseMiddleware<SimpleMiddleware>();

استفاده از middlewareهای مبتنی بر Katana در ASP.NET Core
middlewareهایی را که برای Katana نوشته‌اید، درون یک اپلیکیشن ASP.NET Core نیز قابل استفاده هستند. برای اینکار با مراجعه به فایل project.json می‌توانید پکیج زیر را نصب کنید:
"Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0"
سپس درون متد Configure می‌توانید Owin را به pipeline اضافه کرده و middleware خود را ریجستر کنید:
app.UseOwin(pipeline =>
{
pipeline(next => new MyKatanaBasedMiddleware(next).Invoke)
});

مثال تکمیلی:
در ادامه می‌خواهیم ماژول مطرح شده در این مطلب  را به صورت یک middleware با قابلیت پذیرفتن تنظیمات، نوشته و سپس درون pipeline استفاده کنیم. برای شروع یک کلاس با نام IpBlockerMiddleware با محتویات زیر ایجاد خواهیم کرد:
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        private readonly IpBlockerOptions _options;

        public IpBlockerMiddleware(RequestDelegate next, IpBlockerOptions options)
        {
            _next = next;
            _options = options;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext context)
        {
            var ipAddress = context.Request.Host.Host;
            if (IsBlockedIpAddress(ipAddress))
            {
                context.Response.StatusCode = 403;
                await context.Response.WriteAsync("Forbidden : The server understood the request, but It is refusing to fulfill it.");
                return;
            }
            await _next.Invoke(context);
        }

        private bool IsBlockedIpAddress(string ipAddress)
        {
            return _options.Ips.Any(ip => ip == ipAddress);
        }
    }
}
در کدهای فوق لیست Ipها از پراپرتی Ips درون کلاس IpBlockerOptions دریافت خواهد شد:
using System.Collections.Generic;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerOptions
    {
        public IpBlockerOptions()
        {
            Ips = new[] { "192.168.1.1" };
        }
        public IList<string> Ips { get; set; }
    }
}
همچنین برای استفاده راحت‌تر از middleware، یک متد الحاقی را برای آن ایجاد کرده‌ایم و سپس پراپرتی Ips را توسط اینترفیس IConfigurationRoot دریافت کرده‌ایم:
using System.Linq;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public static class IpBlockerExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseIpBlocker(this IApplicationBuilder builder, IConfigurationRoot configuration, IpBlockerOptions options = null)
        {
            return builder.UseMiddleware<IpBlockerMiddleware>(options ?? new IpBlockerOptions
            {
                Ips = configuration.GetSection("block_list").GetChildren().Select(p => p.Value).ToArray()
            });
        }
    }
}
قبلاً در رابطه با فایل‌های کانفیگ مطلبی را مطالعه کرده‌اید؛ در نتیجه نیازی به توضیح اضافه‌تری ندارد. تنها کاری که در اینجا انجام شده است، دریافت محتویات کلید block_list از فایل کانفیگ است. 
محتویات فایل blockedIps.json:
{
  "block_list": [
    "192.168.1.1",
    "localhost",
    "127.0.0.1",
    "172.16.132.151"
  ]
}

برای خواندن فایل فوق در برنامه نیز خواهیم داشت:
public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

public Startup(IHostingEnvironment env)
{
var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("blockedIps.json");
Configuration = builder.Build();
}
در نهایت برای استفاده از middleware فوق خواهیم داشت:
app.UseIpBlocker(Configuration);
اکنون هر درخواستی که با آدرس‌های تعیین شده درون فایل blockedIps.json وارد pipeline شود، امکان استفاده‌ی از سایت را نخواهد داشت.

کدهای این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
نظرات مطالب
ارسال انواع بی نام (Anonymous) بازگشتی توسط Entity framework به توابع خارجی
خواهش میکنم قابل نداشت . دوست عزیز این مطلب واقعا پیچیده و تخصصی هستش من یک نمونه واستون نوشتم که کد رو براتون میزارم ولی برای فهم کاملش نیاز به اشنایی عمقی با ساختار دات نت و کار با رفلکشن داره که توضیحش در چند خط نمیگنجه بحثه یک کتاب کامله. این نمونه کد که نوشتم دقیقا همون چیزی هست که درخواست توضیحش رو دادید .
        public static List<T> CreateGenericListFromAnonymous<T>(object obj, T example)
        {
            var newquery = new List<T>();
            var constructor = typeof(T).GetConstructors(
            System.Reflection.BindingFlags.Public | System.Reflection.BindingFlags.NonPublic | System.Reflection.BindingFlags.Instance
            ).OrderBy(c => c.GetParameters().Length).First();
            foreach (var item in ((IEnumerable<object>)obj))
            {
                var mapobj = new object[example.GetType().GetProperties().Count()];
                int counter = 0;
                foreach (var itemmap in example.GetType().GetProperties())
                {

                    object value = item.GetType().GetProperty(itemmap.Name).GetValue(item, null);
                    Type t = itemmap.PropertyType;
                    mapobj[counter] = Convert.ChangeType(value, t);
                    counter++;
                }
                newquery.Add((T)constructor.Invoke(mapobj));
            }

            return newquery;
        }


var context = new Models.EntitiesConnection();
var query = context.Posts.Select(pst => new
                              { 
                                   id = pst.id, 
                                   Title = pst.Title,
                                    Likes = pst.Likes,
                                    Unlikes = pst.Unlikes
                             }).OrderByDescending(c => c.id);

object test_custom_casting = CreateGenericListFromAnonymous(query.ToList(), new { id = 0, Title = string.Empty });
 همینطور که میبینید نتیجه‌ی بازگشتی از یک query مرجع یک list شامل فقط و فقط فیلدهایی هست که به صورت inline توسط انواع بی نام مشخص شده ! امیدوارم مفید واقع شده باشه . یا حق
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و چهارم
آغاز فصل چهارم: بنیان و اساس نوع‌ها (Type Fundamentals)
در این فصل قرار است به بررسی اساس نوع داده‌ها بپردازیم؛ اینکه رفتارهایی که باید از هر نوع Type انتظار داشته باشیم، چه چیزهایی هستند. معانی فضای نام، اسمبلی‌ها، امن بودن نوع‌ها (Safety) و تبدیلات (Casts) را بهتر درک کنیم.
اولین نکته‌ای که باید بدانید این است که هر نوع داده‌ای که شما در دات نت دارید و تعریف می‌کنید، از والدی به نام System.Object مشتق می‌شود. برای مثال وقتی شما کلاسی را تعریف می‌کنید، چه ضمنی و چه صریح، کلاس شما از System.Object ارث بری خواهد کرد.
یعنی کد:
class DotnetTips
{
....
}
با کد زیر:
class DotnetTips:System.Object
{
...
}
برابر است.
برای همین، همه‌ی کلاس‌ها و انواع داده‌ها، شامل یک سری متدها و خصوصیات مشترک هستند. در لیست زیر تعدادی از متدهایی را که دسترسی public و Protected دارند، در جداول جداگانه‌ای بررسی می‌کنیم:
Public Methods
Equals
اگر هر دو شیء مقادیر یکسانی داشته باشند، True باز می‌گرداند. در فصل پنجم با این مورد بیشتر آشنا می‌شویم.
GetHashCode
 بر اساس مقادیر این شیء، یک کد هش شده می‌سازد. اگر شیء قرار است مقدار هش آن در جداول هش، مثل Dictionary یا HashSet به عنوان کلید به کار رود بهتر است این متد رونویسی شود. متاسفانه این متد در شیء Object تعریف شده است و از آنجا که بیشتر نوع‌ها هیچ وقت به عنوان یک کلید استفاده نمی‌شوند؛ بهتر بود در این رابطه به یک اینترفیس منتقل می‌شد. در فصل 5 بیشتر در این مورد بحث خواهد شد (مطالب مرتبط در اینباره +  + + ).
ToString
پیاده سازی پیش‌فرض آن اینست که این متد با اجرای کد
this.GetType().FullName
نام نوع را برمی‌گرداند. ولی برای بعضی نوع‌ها چون Boolean,int32 این متد، رونویسی شده و مقدار مربوطه را به طور رشته‌ای باز می‌گرداند. در بعضی موارد هم این متد برای استفاده‌هایی چون دیباگ برنامه هم رونویسی می‌شود. توجه داشته باشید که که نسبت به CultureInfo ترد مربوطه، واکنش نشان می‌دهد که در فصل 14 آن را بررسی می‌کنیم.
GetType
 یک نمونه از شیء مورد نظر را برمی‌گرداند که با استفاده از ریفلکشن می‌توان به اطلاعات متادیتای آن شیء دسترسی پیدا کرد. در مورد ریفلکشن در فصل 23 صحبت خواهد شد.


Protected Methods

MemberwiseClone
 این متد از شیء جاری یک Shallow copy (+ )گرفته و فیلدهای غیر ایستای آن را همانند شیء جاری پر می‌کند. اگر فیلدهای غیر ایستا از نوع Value باشند که کپی بیت به بیت صورت خواهد گرفت. ولی اگر فیلدی از نوع Reference باشد، از همان نوع Ref می‌باشند؛ ولی خود شیء اصلی، یک شیء جدید به حساب می‌آید و به شیء سازنده‌اش ارتباطی ندارد.
 Finalize یک متد Virtual است و زمانی صدا زده می‌شود که GC قصد نابودسازی آن شیء را داشته باشد. این متد برای زمانی نیاز است که شما قصد دارید قبل از نابودسازی، کاری را انجام دهید. در فصل 21 در این مورد بیشتر صحبت می‌کنیم.


همانطور که می‌دانید، همه‌ی اشیا نیاز دارند تا با استفاده از کلمه‌ی new، در حافظه تعریف شوند:

DotnetTips dotnettips=new DotnetTips("i am constructor");

اتفاقاتی که با استفاده از عملگر new رخ می‌دهد به شرح زیر است:

  1. اولین کاری که CLR انجام می‌دهد، محاسبه‌ی مقدار حافظه یا تعداد بایت‌های فیلدهای شیء مربوطه است و همچنین اشیایی که از آن‌ها مشتق شده است؛ مثل System.Object که همیشه وجود دارد. هر شیء‌ایی که بر روی حافظه‌ی Heap قرار می‌گیرد، به یک سری اعضای اضافه هم نیاز دارد که Type Object Pointer و Sync Block Index نامیده می‌شوند و CLR از آن‌ها برای مدیریت حافظه استفاده می‌کند. تعداد بایت‌های این اعضای اضافه هم با تعداد بایت‌های شیء مدنظر جمع می‌شوند.
  2. طبق تعداد بایت‌های به دست آمده، یک مقدار از حافظه‌ی Heap دریافت می‌شود.
  3. دو عضو اضافه که در بند شماره یک به آن اشاره کردیم، آماده سازی می‌شوند.
  4. سازنده‌ی شیء صدا زده می‌شود. سازنده بر اساس نوع ورودی شما انتخاب می‌شود و در صورت ارجاع به سازنده‌های والد، ابتدا سازنده‌های والد صدا زده می‌شوند و بعد از اینکه همه‌ی سازنده‌ها صدا زده شدند، سازنده‌ی System.Object صدا زده می‌شود که هیچ کدی ندارد؛ ولی به هر حال عمل Return آن انجام می‌شود.

بعد از انجام همه‌ی موارد بالا، یک اشاره گر به متغیر شما (در اینجا dotnettips) برگشت داده می‌شود.