مطالب
اصول طراحی شیء گرا: OO Design Principles - قسمت چهارم

همانطور که قول داده بودم، به اصول GRASP می‌پردازیم.

اصول GRASP-General Responsibility Assignment Software Principles

این اصول به بررسی نحوه تقسیم وظایف بین کلاس‌ها و مشارکت اشیاء برای به انجام رساندن یک مسئولیت می‌پردازند. اینکه هر کلاس در ساختار نرم افزار چه وظیفه‌ای دارد و چگونه با کلاس‌های دیگر مشارکت میکند تا یک عملکرد به سیستم اضافه گردد. این اصول به چند بخش تقسیم می­شوند:

  • کنترلر ( Controller )
  • ایجاد کننده ( Creator )
  • انسجام قوی ( High Cohesion )
  • واسطه گری ( Indirection )
  • دانای اطلاعات ( Information Expert )
  • اتصال ضعیف ( Low Coupling )
  • چند ریختی ( Polymorphism )
  • حفاظت از تاثیر تغییرات ( Protected Variations )
  • مصنوع خالص ( Pure Fabrication )

 

Controller

این الگو بیان می‌کند که مسئولیت پاسخ به رویداد‌های (Events ) یک سناریوی محدود مانند یک مورد کاربردی ( Use Case ) باید به عهده یک کلاس غیر UI باشد. کنترلر باید کارهایی را که نیاز است در پاسخ رویداد انجام شود، به دیگران بسپرد و نتایج را طبق درخواست رویداد بازگرداند. در اصل، کنترلر دریافت کننده رویداد، راهنمای مسیر پردازش برای پاسخ به رویداد و در نهایت برگرداننده پاسخ به سمت مبداء رویداد است. در زیر مثالی را می‌بینیم که رویداد اتفاق افتاده توسط واسط گرافیکی به سمت یک handler (که متدی است با ورودیِ فرستنده و آرگمانهای مورد نیاز) در کنترلر فرستاده میشود. این روش event handling، در نمونه‌های وب فرم و ویندوز فرم دیده میشود. به صورتی خود کلاس‌های .Net وظیفه Event Raising از سمت UI با کلیک روی دکمه را انجام میدهد: 

 public class UserController
 {        
        protected void OnClickCreate(object sender, EventArgs e)
        {
           // call validation services
           // call create user services
        }
 }


در مثال بعد عملیات مربوط به User در یک WebApiController پاسخ داده میشود. در اینجا به جای استفاده از Event Raising برای کنترل کردن رویداد، از فراخوانی یک متد در کنترلر توسط درخواست HttpPost انجام میگیرد. در اینجا نیاز است که در سمت کلاینت درخواستی را ارسال کنیم:

    public class UserWebApiController
    {
        [HttpPost]
        public HttpResponseMessage Create(UserViewModel user)
        {
            // call validation services
            // call create user services
        }
    }



Creator :

  این اصل میگوید شیء ای میتواند یک شیء دیگر را بسازد ( instantiate ) که: (اگر کلاس B بخواهد کلاس A را instantiate کند)

  • کلاس B شیء از کلاس A را در خود داشته باشد؛
  • یا اطلاعات کافی برای instantiate کردن از A را داشته باشد؛
  • یا به صورت نزدیک با A در ارتباط باشد؛
  • یا بخواهد شیء A را ذخیره کند.

از آنجایی که این اصل بدیهی به نظر میرسد، با مثال نقض، درک بهتری را نسبت به آن میتوان پیدا کرد:

    // سازنده
    public class B
    {
        public static A CreateA(string name, string lastName, string job)
        {
            return new A() {
                Name =name,
                LastName = lastName,
                Job = job
            };
        }
    }
    // ایجاد شونده
    public class A
    {
        public string Name { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string Job { get; set; }
    }

    public class Context
    {
        public void Main()
        {
            var name = "Rasoul";
            var lastName = "Abbasi";
            var job = "Developer";            
            var obj = B.CreateA(name, lastName, job);
        }
    }


و اما چرا این مثال، اصل Creator را نقض میکند. در مثال میبینید که کلاس B، یک شیء از نوع A را در متد Main کلاس Context ایجاد میکند. کلاس B فقط یک متد برای تولید A دارد و در عملیات تولید A هیچ منطق خاصی را پیاده سازی نمیکند.کلاس B شیء ای را از کلاس A ، در خود ندارد، با آن ارتباط نزدیک ندارد و آنرا ذخیره نمیکند. با اینکه کلاس B اطلاعات کافی را برای تولید A از ورودی میگیرد، ولی این کلاس Context است که اطلاعات کافی را ارسال مینماید. اگر در کلاس B منطقی اضافه بر instance گیریِ ساده وجود داشت (مانند بررسی صحت و اعتبار سنجی)، میتوانستیم بگوییم کلاس B از یک مجموعه عملیات instance گیری با خبر است که کلاس Context  نباید از آن خبر داشته باشد. لذا اکنون هیچ دلیلی وجود ندارد که وظیفه تولید A را در Context انجام ندهیم و این مسئولیت را به کلاس B منتقل کنیم. این مورد ممکن است در ذهن شما با الگوی Factory تناقض داشته باشد. ولی نکته اصلی در الگو Factory انجام عملیات instance گیری با توجه به منطق برنامه است؛ یعنی وظیفه‌ای که کلاس Context نباید از آن خبر داشته باشد را به کلاس Factory منتقل میکنیم. در غیر اینصورت ایجاد کلاس Factory بی معنا خواهد بود (مگر به عنوان افزایش انعطاف پذیری معماری که بتوان به راحتی نوع پیاده سازی یک واسط را تغییر داد).


High Cohesion :

این اصل اشاره به یکی از اصول اساسی طراحی نرم افزار دارد. انسجام واحد‌های نرم افزاری باعث افزایش خوانایی، سهولت اشکال زدایی، قابلیت نگهداری و کاهش تاثیر زنجیره‌ای تغییرات میشود. طبق این اصل، مسئولیتهای هر واحد باید مرتبط باشد. لذا اجزایی کوچک با مسئولیتهای منسجم و متمرکز بهتر از اجزایی بزرگ با مسئولیت‌های پراکنده است. اگر واحد‌های سازنده نرم افزار انسجام ضعیفی داشته باشند، درک همکاری‌ها، استفاده مجدد آنها، نگه داری نرم افزار و پاسخ به تغییرات سخت‌تر خواهد شد.

در مثال زیر نقض این اصل را مشاهده میکنیم:

    class Controller
    {
        public void CreateProduct(string name, int categoryId) { }
        public void EditProduct(int id, string name) { }
        public void DeleteProduct(int id) { }
        public void CreateCategory(string name) { }
        public void EditCategory(int id, string name) { }
        public void DeleteCategory(int id) { }
    }  

همانطور که میبینید، کلاس کنترلر ما، مسئولیت مدیریت Product و Category را بر عهده دارد. بزرگ شدن این کلاس، باعث سخت‌تر شدن خواندن کد و رفع اشکال میگردد. با جداسازی کنترلر مربوط به Product از Category میتوان انسجام را بالا برد.


Indirection :

 این اصل بیان میکند که با تعریف یک واسط بین دو مولفه نرم افزاری میتوان میزان اتصال نرم افزار را کاهش داد. بدین ترتیب وظیفه هماهنگی ارتباط دو مؤلفه، به عهده این واسط خواهد بود و نیازی نیست داده‌های ورودی و خروجی دو مؤلفه، هماهنگ باشند. در اینجا واسط، از وابستگی بین دو مؤلفه با پنهان کردن ضوابط هر مؤلفه از دیگری و ایجاد وابستگی ضعیف خود با دو مؤلفه، باعث کاهش اتصال کلی طراحی میگردد.

الگوهای Adapter و Delegate و همچنین نقش کنترلر در الگوی معماری MVC از این اصل پیروی میکنند. 

    class SenderA
    {
        public Mediator mediator { get; }
        public SenderA() { mediator = new Mediator(); }
        public void Send(string message, string reciever) { mediator.Send(message, reciever); }
    }
    class SenderB
    {
        public Mediator mediator { get; }
        public SenderB() { mediator = new Mediator(); }
        public void Send(string message) { }
    }

    public class RecieverA
    {
        public void DoAction(string message)
        {
            // انجام عملیات بر اساس پیغام دریافت شده
            switch (message)
            {
                case "create":
                    break;
                case "delete":
                    break;
                default:
                    break;
            }
        }
    }
    public class RecieverB
    {
        public void DoAction(string message)
        {
            // انجام عملیات بر اساس پیغام دریافت شده
            switch (message)
            {
                case "edit":
                    break;
                case "rollback":
                    break;
                default:
                    break;
            }
        }
    }
    class Mediator
    {
        internal void Send(string message, string reciever)
        {
            switch (reciever)
            {
                case "A":
                    var recieverObjA = new RecieverA();
                    recieverObjA.DoAction(message);
                    break;
                case "B":
                    var recieverObjB = new RecieverB();
                    recieverObjB.DoAction(message);
                    break;

                default:
                    break;
            }
        }
    }
    class IndirectionContext
    {
        public void Main()
        {
            var senderA = new SenderA();
            senderA.Send("rollback", "B");
            var senderB = new SenderA();
            senderB.Send("create", "A");

        }
    }

در این مثال کلاس Mediator به عنوان واسط ارتباطی بین کلاس‌های Sender و Receiver قرار گرفته و نقش تحویل پیغام را دارد.

در مقاله بعدی، به بررسی سایر اصول GRASP خواهم پرداخت.

دوره‌ها
مبانی Async در C# 5
دات نت فریم ورک، از زمان ارائه نگارش یک آن، از اعمال غیرهمزمان و API خاص آن پشتیبانی می‌کرده‌است. همچنین این مورد یکی از ویژگی‌های Win32 نیز می‌باشد. نوشتن کدهای همزمان متداول بسیار ساده است. در این نوع کدها هر عملیات خاص، پس از پایان عملیات قبلی انجام می‌شود، اما برای انجام اعمال طولانی مانند دریافت اطلاعات از وب، مناسب نبوده و سبب قفل شدن ترد اصلی برنامه می‌شوند. برای حل این مشکل، راه‌حل‌های غیرهمزمانی از نگارش‌های آغازین دات نت وجود داشته‌اند؛ اما کار کردن با آن‌ها ساده نبوده و در روال‌های رخ‌دادگردان و یا تردهای دیگری بجز ترد اصلی و رابط کاربری برنامه صورت می‌گیرند که هر کدام مشکلات خوانایی، نگهداری و توسعه‌ی خاص خود را دارند. برای رفع این مشکلات، پشتیبانی توکاری از اعمال async در سی‌شارپ 5 صورت گرفته است که موضوع بحث دوره‌ی جاری می‌باشد.
نظرات مطالب
معرفی Xamarin و مزیت‌های استفاده از آن
امروزه کمی با  افزایش سرعت و درگیر شدن بیشتر کاربران با اینترنت حجم بالاتر تا حدی پذیرفته شده هست ولی باید نگاهی به تعداد رفرنس‌ها و .. هم نگاه کرد که تا چه حد افزایش حجم خواهد بود.
برنامه‌های حجم بالاتر که عموما توسط کاربران پذیرفته میشن برنامه هایی هستن که عموما در سطح جامعه شناخته شده باشند چون تلگرام و ... ولی برای مابقی تعدادی از کاربرها ممکن است این مورد را نپذیرند و به راحتی از کنار آن بگذرند.

در مورد این که زمانی طول میکشه این تبدیل کدهای sdk توسط تیم زمرین انجام بشه مطمئنا وجود داره ولی با یک نگاه به این مسئله که api‌های سطح جدید در واقعیت دنیای ما مدتی طول میکشه تا جا باز کنه و مطمئنا تا قبل از اون موقع تیم زمرین کار رو تموم کرده. نوشتن برنامه ای با سطح بالای api‌ها در همان لحظه برابر است با نداشتن کاربری که این نسخه از اندروید را روی گوشی اش داشته باشد و بعد از آن هم تعداد اندکی از کاربران خواهند بود که این نسخه را دارند پس با این حساب این مسئله تا مدت‌ها منتفی است.
نظرات مطالب
خلاصه‌ای کوتاه در مورد WinRT
خیر. به WinRT یا Windows run time جدید به چشم Silverlight run time نگاه کنید. لایه‌ای است بالاتر از Win32 API که برفراز آن‌ می‌شود برنامه توسعه داد (WPF فقط یک روش طراحی رابط کاربری جدید است، run time نیست). WinRT شبیه به همان مدل امنیتی بسته سیلورلایت را به ارث برده. همان لایه نمایش XAML را به ارث برده. با این تفاوت که این run time جدید آن علاوه بر XAML ، امکان کار با HTML5 و جاوا اسکریپت را هم می‌دهد و محدود به XAML نیست. برخلاف سیلورلایت، این run time فقط محدود به دات نت هم نیست و با CPP و Native کد هم می‌شود با آن کار کرد. به این نتیجه رسیدند که طراحی خوبی انجام دادن، خوب چرا فقط دات نت استفاده کند؟
ضمنا این محدودیت‌های امنیتی ذکر شده برای آن قطعا برای خیلی از برنامه نویس‌ها خوشایند نخواهد بود. برای دسترسی بیشتر، مجبور خواهند شد به سیستم‌های دسکتاپ سابق رجوع کنند.
بازخوردهای پروژه‌ها
طراحی رابط کاربری - راهنمایی فنی
سلام و عرض تشکر
از دیروز دارم از این پروفایلر استفاده میکنم. عالی و بدون دردسر.
واقعا لذت بردم و چندجا از برنامه م رو بهبود دادم با این ابزار.
- سوالی داشتم در مورد تگ پیش پردازنده ای که توی کانفیگ برنامه اضافه میکنیم. آیا این تگ برای انتشار نهایی باید دستی پاک بشه؟ آیا مشکل کارایی رخ نمیده؟ آیا اساسا در مورد برنامه‌های وبی که روی هاست منتشر میکنیم، لاگ کردن با پروفایلر ارزش افزوده ای داره؟
- در مورد رابط کاربری، برام خیلی گنگ بود. مخصوصا اسکرول‌های تودرتو کار مرور اطلاعات رو واقعا مشکل میکرد. نرم افزار مشابه Entity Framework Profiler 3.0  رو که نگاه میکردم، از لحاظ بصری و پیدا کردن مطلب خیلی راحت‌تر بود. البته نرم افزار شما رایگان هست و این صرفا یک بازخورد در جهت بهبود و نه یک انتظار می‌باشد. با تشکر بسیار
مطالب
ASP.NET MVC #8

معرفی HTML Helpers

یک HTML Helper تنها یک متد است که رشته‌ای را بر می‌گرداند و این رشته می‌تواند حاوی هر نوع محتوای دلخواهی باشد. برای مثال می‌توان از HTML Helpers برای رندر تگ‌های HTML، مانند img و input استفاده کرد. یا به کمک HTML Helpers می‌توان ساختارهای پیچیده‌تری مانند نمایش لیستی از اطلاعات دریافت شده از بانک اطلاعاتی را پیاده سازی کرد. به این ترتیب حجم کدهای تکراری تولید رابط کاربری در Viewهای برنامه‌های ASP.NET MVC به شدت کاهش خواهد یافت، به همراه قابلیت استفاده مجدد از متدهای الحاقی HTML Helpers در برنامه‌های دیگر.
HTML Helpers در ASP.NET MVC معادل کنترل‌های ASP.NET Web forms هستند اما نسبت به آن‌ها بسیار سبک‌تر می‌باشند؛ برای مثال به همراه ViewState و همچنین Event model نیستند.
ASP.NET MVC به همراه تعدادی متد HTML Helper توکار است و برای دسترسی به آن‌ها شیء Html که وهله‌ای از کلاس توکار HtmlHelper می‌باشد، در تمام Viewها قابل استفاده است.


نحوه ایجاد یک HTML Helper سفارشی

از دات نت سه و نیم به بعد امکان توسعه اشیاء توکار فریم ورک، به کمک متدهای الحاقی (extension methods) میسر شده است. برای نوشتن یک HTML Helper نیز باید همین شیوه عمل کرد و کلاس HtmlHelper را توسعه داد. در ادامه قصد داریم یک HTML Helper را جهت رندر تگ label در صفحه ایجاد کنیم. برای این منظور پوشه‌ی جدیدی به نام Helper را به پروژه اضافه نمائید (جهت نظم بیشتر). سپس کلاس زیر را به آن اضافه کنید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static string MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید متد Label به شکل یک متد الحاقی توسعه دهنده کلاس HtmlHelper که تنها یک رشته را بر می‌گرداند، تعریف شده است. اکنون برای استفاده از این متد در View دلخواهی خواهیم داشت:

@using MvcApplication4.Helpers
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.MyLabel("firstName", "First Name:")

ابتدا فضای نام مرتبط با متد الحاقی باید پیوست شود و سپس از طریق شیء Html می‌توان به این متد الحاقی دسترسی پیدا کرد. اگر برنامه را اجرا کنید، این خروجی را مشاهده خواهیم کرد. چرا؟

Index
<label for='firstName'>First Name:</label>

علت این است که Razor، اطلاعات را Html encoded به مرورگر تحویل می‌دهد. برای تغییر این رویه باید اندکی متد الحاقی تعریف شده را تغییر داد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return MvcHtmlString.Create(string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text));
}
}
}

تنها تغییر صورت گرفته، استفاده از MvcHtmlString بجای string معمولی است تا Razor آن‌را encode نکند.

تعریف HTML Helpers سفارشی به صورت عمومی:

می‌توان فضای نام MvcApplication4.Helpers این مثال را عمومی کرد. یعنی بجای اینکه بخواهیم در هر View  آن‌را ابتدا تعریف کنیم، یکبار آن‌را همانند تعاریف اصلی یک برنامه ASP.NET MVC، عمومی معرفی می‌کنیم. برای این منظور فایل web.config موجود در پوشه Views را باز کنید (و نه فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه). سپس فضای نام مورد نظر را در قسمت namespaces صفحات اضافه نمائید:

<pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
<namespaces>
<add namespace="System.Web.Mvc" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Ajax" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Html" />
<add namespace="System.Web.Routing" />
<add namespace="MvcApplication4.Helpers"/>
</namespaces>

به این ترتیب متدهای الحاقی تعریف شده در فضای نام MvcApplication4.Helpers،‌ در تمام Viewهای برنامه در دسترس خواهند بود.

استفاده از کلاس TagBuilder برای تولید HTML Helpers سفارشی:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyNewLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
var labelTag = new TagBuilder("label");
labelTag.MergeAttribute("for", target);
labelTag.InnerHtml = text;
return MvcHtmlString.Create(labelTag.ToString());
}
}
}

در فضای نام System.Web.Mvc، کلاسی وجود دارد به نام TagBuilder که کار تولید تگ‌های HTML، مقدار دهی ویژگی‌ها و خواص آن‌ها را بسیار ساده می‌کند و روش توصیه شده‌ای است برای تولید متدهای HTML Helper. یک نمونه از کاربرد آن‌را برای بازنویسی متد MyLabel ذکر شده در اینجا ملاحظه می‌کنید.
شبیه به همین کلاس، کلاس دیگری به نام HtmlTextWriter در فضای نام System.Web.UI برای انجام اینگونه کارها وجود دارد.


نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor

نوع دیگری از این متدهای کمکی، Declarative HTML Helpers نام دارند. از این جهت هم Declarative نامیده شده‌اند که مستقیما درون فایل‌های cshtml یا vbhtml به کمک امکانات Razor قابل تعریف هستند. تولید این نوع متدهای کمکی به این شکل نسبت به مثلا روش TagBuilder ساده‌تر است،‌ چون توسط Razor به سادگی و به نحو طبیعی‌تری می‌توان تگ‌های HTML و کدهای مورد نظر را با هم ترکیب کرد (این رفتار طبیعی و روان، یکی از اهداف Razor است).
به عنوان مثال، تعاریف همان کلاس‌های Product و Products قسمت قبل (قسمت هفتم) را در نظر بگیرید. با همان کنترلر و View ایی که ذکر شد.
سپس برای تعریف این نوع خاص از HTML Helpers/Razor Helpers باید به این نحو عمل کرد:
الف) در ریشه پروژه یا سایت، پوشه‌ی جدیدی به نام App_Code ایجاد کنید (دقیقا به همین نام. این پوشه، جزو پوشه‌های ویژه ASP.NET است).
ب) بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید.
ج) در صفحه باز شده، MVC 3 Partial Page/Razor را یافته و مثلا نام ProductsList.cshtml را وارد کرده و این فایل را اضافه کنید.
د) محتوای این فایل جدید را به نحو زیر تغییر دهید:

@using MvcApplication4.Models
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@item.Name ($@item.Price)</li>
}
</ul>
}

در اینجا نحوه تعریف یک helper method مخصوص Razor را مشاهده می‌کنید که با کلمه @helper شروع شده است. مابقی آن هم ترکیب آشنای code و markup هستند که به کمک امکانات Razor به این شکل روان میسر شده است.
اکنون اگر Viewایی بخواهد از این اطلاعات استفاده کند تنها کافی است به نحو زیر عمل نماید:

@model List<MvcApplication4.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@ProductsList.GetProductsList(@Model)

ابتدا نام فایل ذکر شده بعد نام متد کمکی تعریف شده در آن. Model هم در اینجا به لیستی از محصولات اشاره می‌کند.
همچنین چون در پوشه app_code قرار گرفته، تمام Viewها به اطلاعات آن دسترسی خواهند داشت. علت هم این است که ASP.NET به صورت خودکار محتوای این پوشه ویژه را همواره کامپایل می‌کند و در اختیار برنامه قرار می‌دهد.
به علاوه در این فایل ProductsList.cshtml، باز هم می‌توان متدهای helper دیگری را اضافه کرد و از این بابت محدودیتی ندارد. همچنین می‌توان این متد helper را مستقیما داخل یک View هم تعریف کرد. بدیهی است در این حالت قابلیت استفاده مجدد از آن‌را به همراه داشتن Viewهایی تمیز و کم حجم، از دست خواهیم داد.

جهت تکمیل بحث
Turn your Razor helpers into reusable libraries


نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
از مطلب «تهیه XML امضاء شده جهت تولید مجوز استفاده از برنامه» ایده بگیرید. یک متد GetLicense به اینترفیس IPlugin اضافه کنید و در آن مجوز ارائه شده توسط افزونه را در برنامه‌ی اصلی بررسی کنید (در کلاس PluginsStart و همچنین فایل PluginsMenu.cshtml_). فقط کسانی می‌توانند «XML امضاء شده» تولید کنند که دسترسی به کلیدهای خصوصی و امن شما را داشته باشند.  
مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت اول بررسی مجوزها و مفهوم Intent در اندروید) :: بخش هفتم
Intent چیست؟
معنای لغوی intent : هدف، قصد، نیت و امثالهم...
intent‌ها حامل انواع پیام‌هایی هستند که بواسطه آنها یک پیام خاص و یکتا، برای کنترل وظایف و یا انتقال داده‌ها یا درخواست جدیدی از سیستم به دیگری می‌فرستد و درخواست ما پذیرفته یا رد می‌شود.
intent‌ها به سه بخش مشخص شدۀ خاص تقسیم می‌شوند: فعالیت‌ها ( activity) ، خدمات یا سرویس‌ها (services) و broadcast receiver که به معنی اینست که اتفاقات را در سطح اندروید به صورت broadcast اعلام می‌کند و در سیستم پخش می‌شود؛ مانند زمانیکه سیستم عامل میخواهد بوت شود. در اینصورت این پیغام توسط یک مجوز خاص و با broadcast در سیستم عامل به کاربر اعلام می‌شود. broadcast receiver در اندروید و درون هسته گنجانده شده و فقط سیستم عامل قادر به اجرای آن است؛ تا در زمان یک اتفاق غیرمنتظره به برنامه یا کاربر اطلاع داده شود و تنها ما از طریق یک مجوز میتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم.
اجازه دهید یک مثال ساده را انتخاب کنیم که در آن درخواست شما به مرورگر اندروید نیاز دارد تا بتواند محتویات یک URL را بارگیری و محتوایی را نمایش دهد. برخی از اجزای اصلی یک شئ شامل intent action و intent data خواهد بود. برای مثال ما می‌خواهیم که کاربر مرورگر خود را ببیند. به همین منظور ما از یک نوع intent استفاده می‌کنیم تا برای کار با برخی داده‌ها لازم باشد که از یک URL استفاده کند. به صورت زیر:
Intent.ACTION_VIEW
شئ intent به صورت زیر ساخته می‌شود:
Intent intent = new Intent(Intent.ACTION_VIEW, Uri.parse(https://github.com);

برای فراخوانی باید کد زیر در برنامه درج شود:
startActivity(intent);

نکته: برای کنترل اینکه کدام برنامه‌ها می‌توانند intent خاصی را دریافت کنند باید یک مجوز (permission) را قبل از فراخوانی به آن ارسال کنیم.

بررسی مجوزها
پلتفرم اندروید سیستم دسترسی به اشیاء intent‌ها را از طریق استفاده از مجوزها کنترل می‌کند که بعضا بسیاری از توسعه دهندگان این مورد را به اشتباه درک می‌کنند و زمان فراخوانی، توجهی به اینکه مجوزها کجا باید ارسال شوند نخواهند داشت.
نگاهی می‌اندازیم به اینکه چگونه یک برنامه می‌تواند کاربرنهایی را با یک مجوز خاص درخواست کند؟ به چه صورت و از کجا؟ به چه میزان این درخواست معتبر است؟
یک مکانیزم اعتبارسنجی کنترل مجوز را در سیستم‌عامل اندروید بررسی و اداره خواهد کرد. هنگامیکه برنامه شما یک API را فراخوانی می‌کند، مکانیم اعتبارسنجی به سرعت وارد کار شده و بررسی خواهد کرد که آیا مجوزهای این درخواست معتبر هستند و اگر معتبر هستند تمامی مجوزهای لازم را دارند یا خیر؟ پس از یک پیش پردازش در کسری از ثانیه اگر درخواست و مجوزها کامل نباشد یک "SecurityException" ارسال خواهد شد.
فراخوانی‌های API در سه مرحله جداگانه انجام می‌شوند. اول، کتابخانه API بکار گرفته می‌شود. دوم، کتابخانه به صورت خصوصی برای خود یک رابط پروکسی که بخشی از همان کتابخانه API می‌باشد را ایجاد می‌کند و در آخر این رابط پروکسی به صورت خصوصی ارتباط و پردازش‌های مورد نظر برای پرس و جو را زمانیکه سرویس در حال اجرا می‌باشد، عملیاتی می‌کند تا فرآیند فراخوانی تکمیل گردد.
این فرآیند در تصویر زیر نمایش داده شده است:


استفاده از Self-Defined Permissions 

اندروید به توسعه دهندگان اجازه می‌دهد تا مجوزهای خود را ساخته و آنها را اجرا کنند. همانند مجوزهای سیستمی که پلتفرم آنها را بررسی می‌کند، شما باید خواص و برچسب‌های مورد نیاز را در فایل AndroidManifest.xml اعلام کنید. اگر برنامه‌ای می‌نویسید که یک نوعِ خاص از قابلیت دسترسی توسط توسعه دهندگان را فراهم می‌کند، شما می‌توانید برای حفاظت از توابع با مجوزهای سفارشی خود، مانع دسترسی‌های غیرمجاز شوید. به کدی که در فایل AndroidMainfest درج شده دقت نمایید:

<manifest xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
package="net.zenconsult.mobile.testapp" >
<permission android:name="net.zenconsult.mobile.testapp.permission.PURGE_DATABASE"
android:label="@string/label_purgeDatabase"
android:description="@string/description_purgeDatabase"
android:protectionLevel="dangerous" />
...
</manifest>
نام مجوز در کد فوق را باید در این قسمت تعیین کنید:
android:name <attribute>
خواص و ویژگی‌های مورد نیاز در این قسمت باید نوشته شوند (الزامیست)
android:label
android:description
تمامی موارد فوق به رشته‌هایی اشاره دارد که در فایل AndroidMainfest درج می‌شوند؛ لذا، ضرورت دارد تا دقت کافی به آنها داشته باشیم.
رشته‌هایی که در طی چند خط می‌نویسید وظیفه دارند تا مجوزهای لازم را شناسایی کرده و برای سیستم عامل توضیح دهند و اجازه می‌دهند تا فهرست مجوزها را بر روی دستگاه به کاربر نهایی نمایش دهد.
می خواهیم این رشته‌ها را به گونه‌ای دیگر تنظیم کنیم:
<string name=" label_purgeDatabase ">purge the application database </string>
<string name="permdesc_callPhone">Allows the application to purge the core database of
the information store. Malicious applications may be able to wipe your entire application
information store.</string>

مشخصه android:protectionLevel که در چند خط قبل در فایل تنظیمات درج شده است، مورد نیاز است و باید فراخوانده شود. همچنین می‌توانید یک مشخصه به نام android:permissionGroup را تعریف کنید تا خواص این مجوز را در برگیرد. اجازه بدهید تا مجوزهای سفارشی شما با مجوزهای سیستمی ارتباط برقرار کنند. لذا این ارتباط باعث بروز افزایش امنیت خواهد شد.
  برای مثال اضافه کردن مجوز purgeDatabase به صورت گروهی برای دسترسی به کارت sd صفاتی را به فایل AndroidMainfest تزریق می‌کند:
android:permissionGroup=" android.permission-group.STORAGE"
یکی از نکاتی که باید توجه داشته باشید این است که برنامه شما قبل از هر برنامه وابسته دیگری باید بر روی دستگاه نصب شود؛ چرا که اگر برنامه شما اول نصب نشود، به مشکل برخورد خواهید کرد و این مورد برای تمامی مجوزها صدق می‌کند.

مطالب
آشنایی با mocking frameworks (چارچوب‌های تقلید) - قسمت اول

این مطلب در ادامه‌ی مطالب آزمو‌ن‌های واحد یا unit testing است.
نوشتن آزمون واحد برای کلاس‌هایی که با یک سری از الگوریتم‌ها ، مسایل ریاضی و امثال آن سر و کار دارند، ساده است. عموما این نوع کلاس‌ها وابستگی خارجی آنچنانی ندارند؛ اما در عمل کلاس‌های ما ممکن است وابستگی‌های خارجی بسیاری پیدا کنند؛ برای مثال کار با دیتابیس، اتصال به یک وب سرویس، دریافت فایل از اینترنت، خواندن اطلاعات از انواع فایل‌ها و غیره.
مطابق اصول آزمایشات واحد، یک آزمون واحد خوب باید ایزوله باشد. نباید به مرزهای سیستم‌های دیگر وارد شده و عملکرد سیستم‌های خارج از کلاس را بررسی کند.
این مثال ساده را در نظر بگیرید:
فرض کنید برنامه شما قرار است از یک وب سرویس لیستی از آدرس‌های IP یک کشور خاص را دریافت کند و در یک دیتابیس محلی آن‌ها را ذخیره نماید. به صورت متداول این کلاس باید اتصالی را به وب سرویس گشوده و اطلاعات را دریافت کند و همچنین آن‌ها را خارج از مرز کلاس در یک دیتابیس ثبت کند. نوشتن آزمون واحد برای این کلاس مطابق اصول مربوطه غیر ممکن است. اگر کلاس آزمون واحد آن‌را تهیه نمائید، این آزمون، integration test نام خواهد گرفت زیرا از مرزهای سیستم باید عبور نماید.

همچنین یک آزمون واحد باید تا حد ممکن سریع باشد تا برنامه نویس از انجام آن بر روی یک پروژه بزرگ منصرف نگردد و ایجاد این اتصالات در خارج از سیستم، بیشتر سبب کندی کار خواهند شد.

برای این ایزوله سازی روش‌های مختلفی وجود دارند که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

روش اول: استفاده از اینترفیس‌ها
با کمک یک اینترفیس می‌توان مشخص کرد که یک قطعه از کد "چه کاری" را قرار است انجام دهد؛ و نه اینکه "چگونه" باید آن‌را به انجام رساند.
یک مثال ساده از خود دات نت فریم ورک، اینترفیس IComparable است:

public static string GetComparisonText(IComparable a, IComparable b)
{
if (a.CompareTo(b) == 1)
return "a is bigger";
if (a.CompareTo(b) == -1)
return "b is bigger";
return "same";
}
در این مثال چون از IComparable استفاده شده، متد ما از هر نوع داده‌ای جهت مقایسه می‌تواند استفاده کند. تنها موردی که برای آن مهم خواهد بود این است که a راهی را برای مقایسه با b ارائه دهد.

اکنون با توجه به این توضیحات، برای ایزوله کردن ارتباط با دیتابیس و وب سرویس در مثال فوق، می‌توان اینترفیس‌های زیر را تدارک دید:
    public interface IEmailSource
{
IEnumerable<string> GetEmailAddresses();
}

public interface IEmailDataStore
{
void SaveEmailAddresses(IEnumerable<string> emailAddresses);

}
در اینجا استفاده و تعریف اینترفیس‌ها چندین خاصیت را به همراه خواهد داشت :
الف) به این صورت تنها مشخص می‌شود که چه کاری را قصد داریم انجام دهیم و کاری به پیاده سازی آن نداریم.
ب) ساخت کلاس بدون وجود یا دسترسی به یک دیتابیس میسر می‌شود. این مورد خصوصا در یک کار تیمی که قسمت‌های مختلف کار به صورت همزمان در حالت پیشرفت و تهیه است حائز اهمیت می‌شود.
ج) با توجه به اینکه در اینجا به پیاده سازی توجهی نداریم، می‌توان از این اینترفیس‌ها جهت تقلید دنیای واقعی استفاده کنیم. (که در اینجا mocking نام گرفته است)

جهت تقلید رفتار و عملکرد این دو اینترفیس، به کلاس‌های تقلید زیر خواهیم رسید:

public class MockEmailSource : IEmailSource
{
public IEnumerable<string> EmailAddressesToReturn { get; set; }
public IEnumerable<string> GetEmailAddresses()
{
return EmailAddressesToReturn;
}
}

public class MockEmailDataStore : IEmailDataStore
{
public IEnumerable<string> SavedEmailAddresses { get; set; }
public void SaveEmailAddresses(IEnumerable<string> emailAddresses)
{
SavedEmailAddresses = emailAddresses;
}

}
تا اینجا اولین قدم در مورد ایزوله سازی کلاس‌هایی که به مرز سیستم‌های دیگر وارد می‌شوند، برداشته شد. اما به مرور زمان مدیریت این اینترفیس‌ها و افزودن رفتارهای جدید به کلاس‌های مشتق شده از آن‌ها مشکل می‌شود. به همین جهت تا حد ممکن از پیاده سازی دستی آن‌ها خودداری شده و روش پیشنهادی استفاده از mocking frameworks است.

ادامه دارد ....

نظرات اشتراک‌ها
بررسی وضعیت فعلی پروژه Roslyn
کدهای IL درکی از پروسسور ندارند. به همین علت انتقال پذیر هستند. کار JIT هست که بسته به معماری سیستم، native machine instructions را تولید کند. به همین جهت است که کدهای IL شما (بسته بندی شده در فایل‌های DLL یا EXE دات نت) به راحتی بر روی سیستم‌های 64 و 32 بیتی اجرا می‌شوند و روی هر کدام از این سیستم‌ها نیز رفتاری 64 یا 32 بیتی خواهند داشت. JIT هست که کدهای ماشین مخصوص پروسسور جاری را تولید می‌کند. JIT کامپایلر فعلی دات نت برای تولید سریع کد و نمایش سریع برنامه‌های دات نت طراحی شده‌است. اما همین سرعت بالای تولید کدها، الزاما به تولید کدهای بهینه‌ای ختم نشده‌است. خصوصا در برنامه‌های سمت سرور اصلا اهمیتی ندارد که زمان start up یک برنامه وب چقدر است. کسی متوجه آن نخواهد شد چون در طول عمر برنامه وب تا ری‌استارت بعدی آن‌، فقط یکبار رخ می‌دهد. ضمنا اکثر سرورهای امروز X64 هستند (در ویندوزهای سرور جدید، تولید نسخه 32 بیتی کلا کنار گذاشته شده‌است) و به این ترتیب می‌شود JIT کامپایلری بهینه سازی شده برای صرفا پروسسورهای 64 بیتی تولید کرد و ... اینکار در حال انجام است. نتیجه نمونه آزمایشی آن تا الان حداقل 30 درصد بهبود سرعت برنامه‌ها بوده‌است.