مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 6 - Implementation Factory

در بعضی از شرایط پیش رفته، ممکن است نمونه سازی از یک Implementation Type، نیاز به دخالت مستقیم ما را داشته باشد. Implementation Factory کنترل بیشتری بر چگونگی استفاده‌ی از Implementation Type‌ها را  به ما ارائه می‌دهد. در هنگام ثبت سرویسی که Implementation Factory را در اختیار ما قرار می‌دهد، ما یک Delegate را برای فراخوانی سرویس استفاده می‌کنیم. این Delegate مسئول ساخت یک نمونه از Service Type است. برای مثال وقتی از الگوهای builder یا factory برای ساخت یک شیء استفاده می‌کنید، شاید نیاز باشد که Implementation Factory را به صورت دستی پیاده سازی کنید. اولین قدم این است که کدتان را در صورت امکان چنان refactor کنید تا DI Container بتواند آن را به صورت خودکار بسازد؛ ولی اینکار همیشه ممکن نیست. برای مثال بعضی از برنامه نویسان ترجیح می‌دهند یک Config را مستقیما از IOptionMonitor   بگیرند و بعد در هر جائیکه خواستند، بجای تزریق IOptionMonitor به سرویس، مستقیما از همان سرویس ثبت شده استفاده کنند:

services.AddSingleton<ILiteDbConfig>(sp =>sp.GetRequiredService<IOptionsMonitor<LiteDbConfig>>().CurrentValue);

پیاده سازیComposite Pattern 

یک کاربرد بالقوه‌ی دیگر برای Implementation Factory ، استفاده از Composite Pattern است. هر چند Microsoft DI Container به صورت پیش فرض از Composite Pattern پشتیبانی نمی‌کند، ولی ما می‌توانیم آن‌را پیاده سازی کنیم. فرض کنید که قبلا به ازای انجام کاری، به کاربر یک ایمیل را می‌فرستادیم؛ ولی حالا مالک محصول می‌آید و می‌گوید که علاوه بر ایمیل، باید پیامک هم بفرستید و ما یا این سرویس پیامک را از قبل داریم و یا باید آن را بسازیم که فرض می‌کنیم از قبل آن را داریم. برای این کار ما یک اینترفیس کلی‌تر به نام INotificationService می‌سازیم که دو سرویس IEmailNotificationService و ISmsNotificaitonService از آن ارث بری می‌کنند:

public interface INotificationService
{
      void SendMessage(string msg, int userId);
}
حالا CompositeNotificationService را به این صورت تعریف می‌کنیم:
    public class CompositeNotificationService : INotificationService
    {
        private readonly IEnumerable<INotificationService> _notificationServices;
        public CompositeNotificationService(IEnumerable<INotificationService> notificationServices)
        {
            _notificationServices = notificationServices;
        }

        public void SendMessage(string msg, int userId)
        {
            foreach (var notificationServicei in _notificationServices) 
            {
                notificationServicei.SendMessage(msg, userId);
            }
        }
    }
و این سرویس‌ها را به این صورت در DI Container ثبت می‌کنیم: 
services.AddScoped<IEmailNotificationService, EmailNotificationService>();
services.AddScoped<ISMSNotificationService, SMSNotificationService>();

services.AddSingleton<INotificationService>(sp => new CompositeNotificationService(
      new INotificationService[] { 
          sp.GetRequiredService<IEmailNotificationService>() , 
          sp.GetRequiredService<ISMSNotificationService>()
      }
));
حالا هر زمانیکه بخواهیم همزمان، هم ایمیل و هم پیامک بفرستیم، کافی است که سرویس INotificationService را در سازنده‌ی کلاس مورد نظر تزریق کرده و از آن در مکان‌ها و شرایط مختلفی استفاده کنیم. اگر هر کدام از سرویس‌های ارسال ایمیل و سرویس‌های پیامک را به صورت جداگانه بخواهیم، می‌توانیم آنها را به صورت تکی ثبت و استفاده کنیم.  


وهله سازی سفارشی

در مثال بعدی نشان می‌دهیم که چطور می‌توانیم از Implementation Factory برای برگرداندن پیاده‌سازی سرویس‌هایی که Service Provider امکان ساخت خودکار آنها را ندارد، استفاده کنیم. فرض کنید یک کلاس Account داریم که از IAccount ارث بری می‌کند و برای ساخت آن باید از متدهای IAccountBuilder که فرآیند ساخت را انجام می‌دهند، استفاده کنیم. بنابراین امکان ساخت مستقیم یک شیء از IAccount وجود ندارد. در این حالت بدین صورت عمل می‌کنیم: 

services.AddTransient<IAccountBuilder, AccountBuilder>();

services.AddScoped<IAccount>(sp => {
    var builder = sp.GetService<IAccountBuilder>();
    builder.WithAccountType(AccountType.Guest);
    return builder.Build();
});


ثبت یک نمونه برای چندین اینترفیس

ممکن است بنا به دلایلی مجبور باشیم یک implementation Type را برای چند سرویس (اینترفیس) به ثبت برسانیم. در این حالت نمونه‌ی شیء ساخته شده‌، توسط هر کدام از اینترفیس‌ها قابل استفاده است. فرض کنید یک سرویس Greeting داریم که پیش از این فقط اینترفیس IHomeGreetingService را پیاده سازی می‌کرد؛ ولی بنا به دلایلی تصمیم گرفتیم که سرویسی جامع‌تر را با نیازمندی‌های دیگری نیز تعریف کنیم و GreetingService آن را پیاده سازی کند: 

public class GreetingService : IHomeGreetingService , IGreetingService
{ // code here }

احتمالا اولین چیزی که به ذهنمان می‌رسد این است: 

services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService, GreetingService>();
services.TryAddSingleton<IGreetingService, GreetingService>();

مشکل روش بالا این است که دو نمونه از GreetingService ساخته می‌شود و درون حافظه باقی می‌ماند و در حقیقت برای هر اینترفیس، یک نوع جداگانه از GreetingService ثبت می‌شود؛ در حالیکه ما می‌خواهیم هر دو اینترفیس فقط از یک نمونه از شیء GreetingService استفاده کنند.  دو راه حل برای این مشکل وجود دارد:

var greetingService = new GreetingService(Environment);
services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService>(greetingService);
services.TryAddSingleton<IGreetingService>(greetingService);

در اینجا سازنده‌ی کلاس GreetingService فقط به  environment نیاز داشت که یکی از سرویس‌های پایه‌ی فریم ورک هست و در این مرحله در دسترس است. به صورت کلی مشکل روش بالا این است که ما مسئول نمونه سازی از سرویس GreetingService هستیم! اگر GreetingService برای ساخته شدن به سرویس‌ها یا ورودی هایی نیاز داشته باشد که فقط در زمان اجرا در دسترس باشند، ما امکان نمونه سازی آن‌ها را نداریم؛ علاوه بر این نمی‌توان از روش‌های بالای برای حالت‌های Scoped یا Transient  استفاده کرد.

روش بعدی همان روش استفاده از Implementation Factory است که در ادامه آن را می‌بینید: 

services.TryAddSingleton<GreetingService>();
services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService>(sp => sp.GetRequiredService<GreetingService>());
services.TryAddSingleton<IGreetingService>(sp => sp.GetRequiredService<GreetingService>());

در این روش خود DI Container مسئول نمونه سازی از GreetingService است. علاوه بر این می‌توان با استفاده از روش فوق از طول حیات‌های Scoped و Transient هم استفاده کرد؛ در حالیکه در روش قبلی این کار امکان پذیر نبود.

 

Open Generics Service

گاهی از اوقات می‌خواهید سرویس‌هایی را ثبت کنید که از اینترفیسی جنریک ارث بری می‌کنند. هر نوع جنریک در زمان اجرا، نوع مخصوص به خود را واکشی می‌کند. ثبت کردن دستی این سرویس‌ها می‌تواند خسته کننده باشد. برای همین مایکروسافت در DI Container خود قابلیت ثبت و واکشی سرویس‌های جنریک را نیز در اختیار ما گذاشته‌است. بیایید نگاهی به سرویس ILogger<T>  بیندازیم. این یک سرویس درونی فریمورک است و می‌تواند به ازای هر نوع، کارهای مربوط به ثبت log را انجام بدهد و در پروژه‌ها معمولا از این اینترفیس برای ثبت لاگ‌ها در سطح کنترلر و سرویس‌ها استفاده می‌شود: 

public interface ILogger<out TCategoryName> : ILogger
{
}

در حالت عادی اگر سرویسی مشابه سرویس فوق را داشته باشیم، برای ثبت کردن هر سرویس با نوع جنریک اختصاصی آن، مجبوریم به صورت دستی آن را درون DI Container ثبت کنیم؛ مثلا باید به این صورت عمل کنیم: 

services.TryAddScoped<ILogger<HomeController>,Logger<HomeController>>();
این کاری طاقت فرساست. به همین جهت مایکروسافت قابلیت Open Generics Service را در اختیار ما گذاشته تا بتوانیم اینگونه سرویس‌ها را فقط و فقط یکبار ثبت کنیم: 
services.TryAddScoped(typeof(ILogger<>) , typeof(Logger<>));
و اینگونه می‌توانیم نمونه‌های مختلف از ILogger<T> را به هر جایی که خواستیم، تزریق کنیم.

 

دسته بندی سرویس‌ها درون متدهای مختلف و پاکسازی  متد ConfigurationService

 تا اینجای کار ما سرویس‌های مختلفی را به روش‌های مختلفی ثبت کرده‌ایم. حتی در همین آموزش ساده، تعداد زیاد سرویس‌های ثبت شده، باعث شلوغی و در هم ریختگی کدهای ما می‌شوند که خوانایی و در ادامه اشکال زدایی و توسعه‌ی کدها را برای ما سخت‌تر می‌کنند.  ساده‌ترین کار برای دسته بندی کدها، استفاده از متدهای private محلی یا استفاده از متدهای توسعه‌ای(الحاقی) است که در اینجا مثالی از استفاده از متدهای توسعه‌ای را آورده‌ام:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Extensions
{
    public static class DICRegisterationExetnsion
    {
        /// <summary>
        /// مثال ثبت برای اپن جنریت
        /// </summary>
        /// <param name="services"></param>
        public static void OpenGenericRegisterationExample(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddScoped<ILogger<HomeController>, Logger<HomeController>>();
            services.TryAddScoped(typeof(ILogger<>), typeof(Logger<>));
        }


        /// <summary>
        /// ثبت تنظیمات به روش‌های مختلف 
        /// </summary>
        public static void RegisterConfiguration(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
        {
            services.AddSingleton(services => new AppConfig
            {
                ApplicationName = configuration["ApplicationName"],
                GreetingMessage = configuration["GreetingMessage"],
                AllowedHosts = configuration["AllowedHosts"]
            });

            services.AddSingleton(services => new AccountTypeBalanceConfig(
                    new List<(AccountType, long)> {
                        (AccountType.Guest , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Guest"]) ) ,
                        (AccountType.Silver , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Silver"]) ) ,
                        (AccountType.Gold , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Gold"]) ) ,
                        (AccountType.Platinum , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Platinum"]) ) ,
                        (AccountType.Titanium , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Titanium"]) ) ,
                    })
            );

            services.AddSingleton(services => new LiteDbConfig
            {
                ConnectionString = configuration["LiteDbConfig:ConnectionString"],
            });

            services.Configure<UserOptionConfig>(configuration.GetSection("UserOptionConfig"));
        }
    }
}

حالا در کلاس ConfigureServices ، درون متدStartup ، به این صورت از این متدهای توسعه‌ای استفاده می‌کنیم:
services.RegisterConfiguration(this.Configuration);
services.OpenGenericRegisterationExample();

می‌توانید کد منبع این آموزش را در اینجا  ببینید.
مطالب
پردازش‌های Async در Entity framework 6
اجرای Async اعمال نسبتا طولانی، در برنامه‌های مبتنی بر داده، عموما این مزایا را به همراه دارد:

الف) مقیاس پذیری سمت سرور

در اعمال سمت سرور متداول، تردهای متعددی جهت پردازش درخواست‌های کلاینت‌ها تدارک دیده می‌شوند. هر زمانیکه یکی از این تردها، یک عملیات blocking را انجام می‌دهد (مانند دسترسی به شبکه یا اعمال I/O)، ترد مرتبط با آن تا پایان کار این عملیات معطل خواهد شد. با بالا رفتن تعداد کاربران یک برنامه و در نتیجه بیشتر شدن تعداد درخواست‌هایی که سرور باید پردازش کند، تعداد تردهای معطل مانده نیز به همین ترتیب بیشتر خواهند شد. مشکل اصلی اینجا است که نمونه سازی تردها بسیار هزینه بر است (با اختصاص 1MB of virtual memory space) و منابع سرور محدود. با زیاد شدن تعداد تردهای معطل اعمال I/O یا شبکه، سرور مجبور خواهد شد بجای استفاده مجدد از تردهای موجود، تردهای جدیدی را ایجاد کند. همین مساله سبب بالا رفتن بیش از حد مصرف منابع و حافظه برنامه می‌گردد. یکی از روش‌های رفع این مشکل بدون نیاز به بهبودهای سخت افزاری، تبدیل اعمال blocking نامبرده شده به نمونه‌های non-blocking است. به این ترتیب ترد پردازش کننده‌ی این اعمال Async بلافاصله آزاد شده و سرور می‌تواند از آن جهت پردازش درخواست دیگری استفاده کند؛ بجای اینکه ترد جدیدی را وهله سازی نماید.

ب) بالا بردن پاسخ دهی کلاینت‌ها

کلاینت‌ها نیز اگر مدام درخواست‌های blocking را به سرور جهت دریافت پاسخی ارسال کنند، به زودی به یک رابط کاربری غیرپاسخگو خواهند رسید. برای رفع این مشکل نیز می‌توان از توانمندی‌های Async دات نت 4.5 جهت آزاد سازی ترد اصلی برنامه یا همان ترد UI استفاده کرد.

و ... تمام این‌ها یک شرط را دارند. نیاز است یک چنین API خاصی که اعمال Async واقعی را پشتیبانی می‌کنند، فراهم شده باشد. بنابراین صرفا وجود متد Task.Run، به معنای اجرای واقعی Async یک متد خاص نیست. برای این منظور ADO.NET 4.5 به همراه متدهای Async ویژه کار با بانک‌های اطلاعاتی است و پس از آن Entity framework 6 از این زیر ساخت استفاده کرده‌است که در ادامه جزئیات آن‌را بررسی خواهیم کرد.


پیشنیازها

برای کار با امکانات جدید Async موجود در EF 6 نیاز است از VS 2012 به بعد که به همراه کامپایلری است که واژه‌های کلیدی async و await را پشتیبانی می‌کند و همچنین دات نت 4.5 استفاده کرد. چون ADO.NET 4.5 اعمال async واقعی را پشتیبانی می‌کند، دات نت 4 در اینجا قابل استفاده نخواهد بود.


متدهای الحاقی جدید Async در EF 6.x

جهت متدهای الحاقی متداول EF مانند ToList، Max، Min و غیره، نمونه‌های Async آن‌ها نیز اضافه شده‌اند:
 QueryableExtensions:
AllAsync
AnyAsync
AverageAsync
ContainsAsync
CountAsync
FirstAsync
FirstOrDefaultAsync
ForEachAsync
LoadAsync
LongCountAsync
MaxAsync
MinAsync
SingleAsync
SingleOrDefaultAsync
SumAsync
ToArrayAsync
ToDictionaryAsync
ToListAsync

DbSet:
FindAsync

DbContext:
SaveChangesAsync

Database:
ExecuteSqlCommandAsync
بنابراین اولین قدم تبدیل کدهای قدیمی به Async، استفاده از متدهای الحاقی فوق است.


چند مثال


فرض کنید، مدل‌های برنامه، رابطه‌ی one-to-many ذیل را بین یک کاربر و مقالات او دارند:
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
    }

    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
همچنین Context برنامه نیز جهت در معرض دید قرار دادن این کلاس‌ها، به نحو ذیل تشکیل شده‌است:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }

        public MyContext()
            : base("Connection1")
        {
            this.Database.Log = sql => Console.Write(sql);
        }
    }
بر این اساس مثالی که دو رکورد را در جداول کاربران و مقالات به صورت async ثبت می‌کند، به نحو ذیل خواهد بود:
        private async Task<User> addUserAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user = context.Users.Add(new User
                {
                    Name = "Vahid"
                });
                context.BlogPosts.Add(new BlogPost
                {
                    Content = "Test",
                    Title = "Test",
                    User = user
                });
                await context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
                return user;
            }
        }

چند نکته جهت یادآوری مباحث Async

- به امضای متد واژه‌ی کلیدی async اضافه شده‌است، زیرا در بدنه‌ی آن از کلمه‌ی کلیدی await استفاده کرده‌ایم (لازم و ملزوم هستند).
- به انتهای نام متد، کلمه‌ی Async اضافه شده‌است. این مورد ضروری نیست؛ اما به یک استاندارد و قرارداد تبدیل شده‌است.
- مدل Async دات نت 4.5 مبتنی بر Taskها است. به همین جهت اینبار خروجی‌های توابع نیاز است از نوع Task باشند و آرگومان جنریک آن‌ها، بیانگر نوع مقداری که باز می‌گردانند.
- تمام متدهای الحاقی جدیدی که نامبرده شدند، دارای پارامتر اختیاری لغو عملیات نیز هستند. این مورد را با مقدار دهی cancellationToken در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
نمونه‌ای از نحوه‌ی مقدار دهی این پارامتر در ASP.NET MVC به صورت زیر می‌تواند باشد:
 [AsyncTimeout(8000)]
public async Task<ActionResult> Index(CancellationToken cancellationToken)
در اینجا به امضای اکشن متد جاری، async اضافه شده‌است و خروجی آن نیز به نوع Task تغییر یافته است. همچنین یک پارامتر cancellationToken نیز تعریف شده‌است. این پارامتر به صورت خودکار توسط ASP.NET MVC پس از زمانیکه توسط ویژگی AsyncTimeout تعیین شده‌است، تنظیم خواهد شد. به این ترتیب، اعمال async در حال اجرا به صورت خودکار لغو می‌شوند.
- برای اجرا و دریافت نتیجه‌ی متدهای Async دار EF، نیاز است از واژه‌ی کلیدی await استفاده گردد.

استفاده کننده نیز می‌تواند متد addUserAsync را به صورت زیر فراخوانی کند:
 var user = await addUserAsync();
Console.WriteLine("user id: {0}", user.Id);

شبیه به همین اعمال را نیز جهت به روز رسانی و یا حذف اطلاعات خواهیم داشت:
        private async Task<User> updateAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = await context.Users.FindAsync(cancellationToken, 1);
                if (user1 != null)
                    user1.Name = "Vahid N.";

                await context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
                return user1;
            }
        }

        private async Task<int> deleteAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = await context.Users.FindAsync(cancellationToken, 1);
                if (user1 != null)
                    context.Users.Remove(user1);

                return await context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
            }
        }

کدهای Async تقلبی!

به قطعه کد ذیل دقت کنید:
         public async Task<List<TEntity>> GetAllAsync()
   {
    return await Task.Run(() => _tEntities.ToList());
   }
این متد از یکی از Generic repositoryهای فله‌ای رها شده در اینترنت انتخاب شده‌است.
به این نوع متدها که از Task.Run برای فراخوانی متدهای همزمان قدیمی مانند ToList جهت Async جلوه دادن آن‌ها استفاده می‌شود، کدهای Async تقلبی می‌گویند! این عملیات هر چند در یک ترد دیگر انجام می‌شود اما هم سربار ایجاد یک ترد جدید را به همراه دارد و هم عملیات ToList آن کاملا blocking است.
معادل صحیح Async واقعی این عملیات را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private async Task<List<User>> getUsersAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                return await context.Users.ToListAsync(cancellationToken);
            }
        }
متد ToListAsync یک متد Async واقعی است و نه شبیه سازی شده توسط Task.Run. متدهای Async واقعی کار با شبکه و اعمال I/O، از ترد استفاده نمی‌کنند و توسط سیستم عامل به نحو بسیار بهینه‌ای اجرا می‌گردند.
برای مثال پشت صحنه‌ی متد الحاقی SaveChangesAsync به یک چنین متدی ختم می‌شود:
 internal override async Task<long> ExecuteAsync(
//...
rowsAffected = await command.ExecuteNonQueryAsync(cancellationToken).ConfigureAwait(continueOnCapturedContext: false);
//...
متد ExecuteNonQueryAsync جزو متدهای ADO.NET 4.5 است و برای اجرا نیاز به هیچ ترد جدیدی ندارد.
و یا برای شبیه سازی ToListAsync با ADO.NET 4.5 و استفاده از متدهای Async واقعی آن، به یک چنین کدهایی نیاز است: 
    var connectionString = "........";
    var sql = @"......"";
    var users = new List<User>();
 
    using (var cnx = new SqlConnection(connectionString))
    {
      using (var cmd = new SqlCommand(sql, cnx))
      {
       await cnx.OpenAsync(); 
       using (var reader = await cmd.ExecuteReaderAsync(CommandBehavior.CloseConnection))
       {
        while (await reader.ReadAsync())
        {
          var user = new User
          {
           Id = reader.GetInt32(0), 
           Name = reader.GetString(1), 
          };
         users.Add(user);
        }
       }
      }
    }


محدودیت پردازش موازی اعمال در EF

در متد ذیل، دو Task غیرهمزمان تعریف شده‌اند و سپس با await Task.WhenAll درخواست اجرای همزمان و موازی آن‌ها را کرده‌ایم:
        // multiple operations
        private static async Task loadAllAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var task1 = context.Users.ToListAsync(cancellationToken);
                var task2 = context.BlogPosts.ToListAsync(cancellationToken);

                await Task.WhenAll(task1, task2);
                // use task1.Result
            }
        }
این متد ممکن است اجرا شود؛ یا در بعضی از مواقع با استثنای ذیل خاتمه یابد:
  An unhandled exception of type 'System.NotSupportedException' occurred in mscorlib.dll
 Additional information: A second operation started on this context before a previous asynchronous operation completed.
Use 'await' to ensure that any asynchronous operations have completed before calling another method on this context.
Any instance members are not guaranteed to be thread safe.
متن استثنای ارائه شده بسیار مفید است و توضیحات کامل را به همراه دارد. در EF در طی یک Context اگر عملیات Async شروع شده‌ای خاتمه نیافته باشد، مجاز به شروع یک عملیات Async دیگر، به موازت آن نخواهیم بود. برای رفع این مشکل یا باید از چندین Context استفاده کرد و یا await Task.WhenAll را حذف کرده و بجای آن واژه‌ی کلیدی await را همانند معمول، جهت صبر کردن برای دریافت نتیجه‌ی یک عملیات غیرهمزمان استفاده کنیم.
مطالب
سفارشی سازی Resourceها بر اساس نوع مشتری در Asp.net Core
فرض کنید یک برنامه‌ی تحت وب را نوشته‌ایم که برای مدارس و همچنین برای هنرستان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. هنگامیکه برنامه را برای مشتری پابلیش می‌کنیم، از کلمات مدرسه و دانش آموز استفاده کرده‌ایم. اما مشتری هنرستان از ما می‌خواهد این عبارت‌ها، به هنرستان و هنرآموز تغییر کنند. خوب یک راه‌حل این هست که ریسورس‌ها را قبل از هر پابلیش تغییر دهیم و همیشه باید حواسمان به این موضوع باشد که الان برنامه را برای مشتری مدرسه پابلیش می‌کنیم، یا مشتری هنرستان. در این مطلب به کمک DI توکار  Asp.net Core، یک راهکار را برای این موضوع ارائه کرده‌ایم.

ابتدا دو کلاس را به نام‌های SchoolResource و ArtSchoolResource و فایلهای ریسورس مربوطه را به نام‌های  SchoorResource.fa.resx و ArtSchoolResource.fa.resx ایجاد می‌کنیم. این دو فایل در حقیقت Shared Resource  هستند:

همچنین یک Interface را نیز به نام IResourceManager تعریف می‌کنیم:

public interface IResourceManager
    {
         IStringLocalizer Localizer { get; }
    }

سپس دو کلاس دیگر را ایجاد کرده و آنها را از این اینترفیس مشتق می‌کنیم. در این اینترفیس، یک خصوصیت Localizer از نوع IStringLocalizer وجود دارد که باید در این کلاس‌ها پیاده سازی شود. این کار را به کمک  IStringLocalizerFactory انجام داده و مشخص می‌کنیم هر کلاس، از کدام ریسورس استفاده کند:

 public class SchoolResourceManager : IResourceManager
    {       
        public SchoolResourceManager (IStringLocalizerFactory factory)
        {
            Localizer = factory.Create(typeof(SchoolResource));
        }
        public IStringLocalizer Localizer { get; }
    }
 public class ArtSchoolResourceManager : IResourceManager
    {       
        public ArtSchoolResourceManager(IStringLocalizerFactory factory)
        {
            Localizer = factory.Create(typeof(ArtSchoolResource));
        }
        public IStringLocalizer Localizer { get; }
    }


سپس در فایل appsetting.json پروژه، یک کلید را تعریف می‌کنیم تا مشخص کند، نوع application، از نوع مدرسه هست یا از نوع هنرستان:

{
  "ConnectionStrings": {
    "str": "..."
  },
  "Type": "ArtSchool" 
}

در متد ConfigureServices در فایل  startup تعیین می‌کنیم هنگام شروع به کار برنامه، با توجه به مقدار درون appsetting، کدام سرویس (manager) تزریق شود:

 public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
            services.AddLocalization();
            services.AddSingleton<SchoolResourceManager>();
            services.AddSingleton<ArtSchoolResourceManager>();
            services.AddSingleton<IResourceManager>(cnf =>
            {
                var type = Configuration.GetSection("Type").Value;
                if (type == "ArtSchool")
                    return cnf.GetServices<ArtSchoolResourceManager>().FirstOrDefault();
                    

                return cnf.GetServices<SchoolResourceManager>().FirstOrDefault();
            });
}

خوب حالا با خیال راحت برنامه را توسعه می‌دهیم و در view‌ها و Controller‌ها از همان کلیدهای School و Student استفاده می‌کنیم:

: View

@inject IResourceManager ResourceManager

<h2>@ResourceManager.Localizer["Student"] : </h2>

 :Controller

 public class TestController : Controller
    {        
        private readonly IResourceManager _resourceManager;
       
        public TestController (IResourceManager resourceManager)
        {
             _resourceManager = resourceManager;
        }
}
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 2 - به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی
پس از برپایی تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core در ASP.NET Core، اکنون نوبت به تبدیل کلاس Person، به جدول معادل آن در بانک اطلاعاتی برنامه است. در EF Core نیز همانند EF Code First 6.x، برای انجام یک چنین اعمالی از مفهومی به نام Migrations استفاده می‌شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیازهای کار با EF Core Migrations

در قسمت قبل در حین بررسی «برپایی تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0»، چهار مدخل جدید را به فایل project.json برنامه اضافه کردیم. مدخل جدید Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools که به قسمت tools آن اضافه شد، پیشنیاز اصلی کار با EF Core Migrations است.


بررسی ابزارهای خط فرمان EF Core و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی بر اساس کلاس‌های برنامه

پس از تکمیل پیشنیازهای کار با EF Core، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی جاری پروژه وارد شده و دستور dotnet ef را صادر کنید.
یک نکته: در ویندوز اگر در پوشه‌ای، کلید shift را نگه دارید و در آن پوشه کلیک راست کنید، در منوی باز شده، گزینه‌ی جدیدی را به نام Open command window here مشاهده خواهید کرد که می‌تواند به سرعت خط فرمان را از پوشه‌ی جاری شروع کند.

خروجی صدور فرمان dotnet ef را در ذیل مشاهده می‌کنید:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef
                     _/\__
               ---==/    \\
         ___  ___   |.    \|\
        | __|| __|  |  )   \\\
        | _| | _|   \_/ |  //|\\
        |___||_|       /   \\\/\\
Entity Framework .NET Core CLI Commands 1.0.0-preview2-21431
Usage: dotnet ef [options] [command]
Options:
  -h|--help                      Show help information
  -v|--verbose                   Enable verbose output
  --version                      Show version information
  --assembly <ASSEMBLY>          The assembly file to load.
  --startup-assembly <ASSEMBLY>  The assembly file containing the startup class.
  --data-dir <DIR>               The folder used as the data directory (defaults to current working directory).
  --project-dir <DIR>            The folder used as the project directory (defaults to current working directory).
  --content-root-path <DIR>      The folder used as the content root path for the application (defaults to application base directory).
  --root-namespace <NAMESPACE>   The root namespace of the target project (defaults to the project assembly name).
Commands:
  database    Commands to manage your database
  dbcontext   Commands to manage your DbContext types
  migrations  Commands to manage your migrations
Use "dotnet ef [command] --help" for more information about a command.
در قسمت Commands آن در انتهای لیست، از فرمان migrations آن استفاده خواهیم کرد. برای این منظور در همین پوشه‌ی جاری، دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add InitialDatabase
دستورات migrations با dotnet ef migrations شروع شده و سپس یک سری پارامتر را دریافت می‌کنند برای مثال در اینجا سوئیچ add، به همراه یک نام دلخواه ذکر شده‌است (نام این مرحله را InitialDatabase گذاشته‌ایم). پس از فراخوانی این دستور، اگر به Solution explorer مراجعه کنید، پوشه‌ی جدید Migrations، قابل مشاهده است:


نام دلخواه InitialDatabase را در انتهای نام فایل 13950526050417_InitialDatabase مشاهده می‌کنید.
اگر قصد حذف این مرحله را داشته باشیم، می‌توان دستور dotnet ef migrations remove را مجددا صادر کرد.

فایل 13950526050417_InitialDatabase به همراه کلاسی است که در آن دو متد Up و Down قابل مشاهده هستند. متد Up نحوه‌ی ایجاد جدول جدیدی را از کلاس Person بیان می‌کند و متد Down نحوه‌ی Drop این جدول را پیاده سازی کرده‌است.
فایل ApplicationDbContextModelSnapshot.cs دارای کلاسی است که خلاصه‌ای از تعاریف موجودیت‌های ذکر شده‌ی در DB Context برنامه را به همراه دارد و تفسیر آن‌ها را از دیدگاه  EF در اینجا می‌توان مشاهده کرد.

پس از مرحله‌ی افزودن migrations، نوبت به اعمال آن به بانک اطلاعاتی است. تا اینجا EF تنها متدهای Up و Down مربوط به ساخت و حذف ساختار جداول را ایجاد کرده‌است. اما هنوز آن‌ها را به بانک اطلاعاتی برنامه اعمال نکرده‌است. برای اینکار در پوشه‌ی جاری دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef database update
Applying migration '13950526050417_InitialDatabase'.
Done.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، دستور dotnet ef database update سبب اعمال اطلاعات فایل 13950526050417_InitialDatabase به بانک اطلاعاتی شده‌است.
اکنون اگر به لیست بانک‌های اطلاعاتی مراجعه کنیم، بانک اطلاعاتی جدید TestDbCore2016 را به همراه جدول متناظر کلاس Person می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا جدول دیگری به نام __EFMigrationsHistory نیز قابل مشاهده‌است که کار آن ذخیره سازی وضعیت فعلی Migrations در بانک اطلاعاتی، جهت مقایسه‌های آتی است. این جدول صرفا توسط ابزارهای EF استفاده می‌شود و نباید به صورت مستقیم تغییری در آن ایجاد کنید.


مقدار دهی اولیه‌ی جداول بانک‌های اطلاعاتی در EF Core

در همین حالت اگر کنترلر TestDB مطرح شده‌ی در انتهای بحث قسمت قبل را اجرا کنیم، به این استثناء خواهیم رسید:


این تصویر بدین معنا است که کار Migrations موفقیت آمیز بوده‌است و اینبار امکان اتصال و کار با بانک اطلاعاتی وجود دارد، اما این جدول حاوی اطلاعات اولیه‌ای برای نمایش نیست.
در نگارش قبلی EF Code First، امکانات Migrations به همراه یک متد Seed نیز بود که توسط آن کار مقدار دهی اولیه‌ی جداول را می‌توان انجام داد (زمانیکه جدولی ایجاد می‌شود، در همان هنگام، چند رکورد خاص نیز به آن اضافه شوند. برای مثال به جدول کاربران، رکورد اولین کاربر یا همان Admin اضافه شود). این متد در EF Core 1.0 وجود ندارد.
برای این منظور کلاس جدیدی را به نام ApplicationDbContextSeedData به همان پوشه‌ی جدید Migrations اضافه کنید؛ با این محتوا:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Core1RtmEmptyTest.Migrations
{
    public static class ApplicationDbContextSeedData
    {
        public static void SeedData(this IServiceScopeFactory scopeFactory)
        {
            using (var serviceScope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetService<ApplicationDbContext>();
                if (!context.Persons.Any())
                {
                    var persons = new List<Person>
                    {
                        new Person
                        {
                            FirstName = "Admin",
                            LastName = "User"
                        }
                    };
                    context.AddRange(persons);
                    context.SaveChanges();
                }
            }
        }
    }
}
و سپس نحوه‌ی فراخوانی آن در متد Configure کلاس آغازین برنامه به صورت زیر است:
public void Configure(IServiceScopeFactory scopeFactory)
{
    scopeFactory.SeedData();
به همراه این تغییر در نحوه‌ی معرفی Db Context برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
توضیحات:
- برای پیاده سازی الگوی واحد کار، اولین قدم، مشخص سازی طول عمر Db Context برنامه است. برای اینکه تنها یک Context در طول یک درخواست وهله سازی شود، نیاز است به نحو صریحی طول عمر آن‌را به حالت Scoped تنظیم کرد. متد AddDbContext دارای پارامتری است که این طول عمر را دریافت می‌کند. بنابراین در اینجا ServiceLifetime.Scoped ذکر شده‌است. همچنین در این مثال از نمونه‌ای که IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس ApplicationDbContext تزریق شده (نکته‌ی انتهای بحث قسمت قبل)، استفاده شده‌است. به همین جهت تنظیمات options آن‌را ملاحظه نمی‌کنید.
- مرحله‌ی بعد نحوه‌ی دسترسی به این سرویس ثبت شده در یک کلاس static دارای متدی الحاقی است. در اینجا دیگر دسترسی مستقیمی به تزریق وابستگی‌ها نداریم و باید کار را با  IServiceScopeFactory شروع کنیم. در اینجا می‌توانیم به صورت دستی یک Scope را ایجاد کرده، سپس توسط ServiceProvider آن، به سرویس ApplicationDbContext دسترسی پیدا کنیم و در ادامه از آن به نحو متداولی استفاده نمائیم. IServiceScopeFactory جزو سرویس‌های توکار ASP.NET Core است و در صورت ذکر آن به عنوان پارامتر جدیدی در متد Configure، به صورت خودکار وهله سازی شده و در اختیار ما قرار می‌گیرد.
- نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار رفته‌است، ایجاد Scope و dispose خودکار آن توسط عبارت using است. باید دقت داشت که ایجاد Scope و تخریب آن به صورت خودکار در ابتدا و انتهای درخواست‌ها توسط ASP.NET Core انجام می‌شود. اما چون شروع کار ما از متد Configure است، در اینجا خارج از Scope قرار داریم و باید مدیریت ایجاد و تخریب آن‌را به صورت دستی انجام دهیم که نمونه‌ای از آن‌را در متد SeedData کلاس ApplicationDbContextSeedData ملاحظه می‌کنید. در اینجا Scope ایی ایجاد شده‌است. سپس داده‌های اولیه‌ی مدنظر به بانک اطلاعاتی اضافه گردیده و در آخر این Scope تخریب شده‌است.
- اگر کار ایجاد و تخریب scope، به نحوی که مشخص شده‌است انجام نگیرد، طول عمر درخواستی خارج از Scope، همواره Singleton خواهد بود. چون خارج از طول عمر درخواست جاری قرار داریم و هنوز کار به سرویس دهی درخواست‌ها نرسیده‌است. بنابراین مدیریت Scopeها هنوز شروع نشده‌است و باید به صورت دستی انجام شود.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این خروجی قابل مشاهده است:


که به معنای کار کردن متد SeedData و ثبت اطلاعات اولیه‌ای در بانک اطلاعاتی است.


اعمال تغییرات به مدل‌های برنامه و به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی

فرض کنید به کلاس Person قسمت قبل، خاصیت Age را هم اضافه کرده‌ایم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class Person
    {
        public int PersonId { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public int Age { get; set; }
    }
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 An unhandled exception occurred while processing the request.
SqlException: Invalid column name 'Age'.
برای رفع این مشکل نیاز است مجددا مراحل Migrations را اجرا کرد:
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations add v2
D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef database update
در اینجا همان دستورات قبل را مجددا اجرا می‌کنیم. با این تفاوت که اینبار نام دلخواه این مرحله را مثلا v2، به معنای نگارش دوم وارد کرده‌ایم.
با اجرا این دستورات، فایل جدید 13950526073248_v2 به پوشه‌ی Migrations اضافه می‌شود. این فایل حاوی نحوه‌ی به روز رسانی بانک اطلاعاتی، بر اساس خاصیت جدید Age است. سپس با اجرای دستور dotnet ef database update، کار به روز رسانی بانک اطلاعاتی بر اساس مرحله‌ی v2 انجام می‌شود.


بنابراین هر بار که تغییری را در مدل‌های خود ایجاد می‌کنید، یکبار باید کلاس مهاجرت آن‌را ایجاد کنید و سپس آن‌را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائید.


تهیه اسکریپت تغییرات بجای اعمال تغییرات توسط ابزارهای EF

شاید علاقمند باشید که پیش از اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی، یک اسکریپت SQL از آن تهیه کنید (جهت مطالعه و یا اعمال دستی آن توسط خودتان). برای اینکار می‌توانید دستور ذیل را در پوشه‌ی جاری پروژه اجرا کنید:
 D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest>dotnet ef migrations script -o v2.sql
در این حالت اسکریپت SQL تغییرات، در فایلی به نام v2.sql، در ریشه‌ی جاری پروژه تولید می‌شود.


تغییرات ساختار جدول __EFMigrationsHistory در EF Core 1.0


در EF 6.x، ساختار اطلاعات جدول نگهداری تاریخچه‌ی تغییرات، بسیار پیچیده بود و شامل رشته‌ای gzip شده‌ی حاوی یک snapshot از کل ساختار دیتابیس در هر مرحله‌ی migration بود. در این نگارش، این snapshot حذف شده‌است و بجای آن فایل ApplicationDbContextModelSnapshot.cs را مشاهده می‌کنید (تنها یک snapshot به ازای کل context برنامه). همچنین در اینجا کاملا مشخص است که چه مراحلی به بانک اطلاعاتی اعمال شده‌اند و دیگر خبری از رشته‌ی gzip شده‌ی قبلی نیست (تصویر فوق).

در شکل زیر ساختار قبلی این جدول را در EF 6.x مشاهده می‌کنید. در EF 6.x حتی فضای نام کلاس‌های موجودیت‌های برنامه هم مهم هستند و در صورت تغییر، مشکل ایجاد می‌شود:



مهاجرت خودکار از EF Core حذف شده‌است

در EF 6.x در کنار کلاس Db Context یک کلاس Configuration هم وجود داشت که برای مثال امکان چنین تعریفی در آن میسر هست:
public Configuration()
{
   AutomaticMigrationsEnabled = true;
}
کار آن مهاجرت خودکار اطلاعات context به بانک اطلاعاتی بود؛ بدون نیازی به استفاده از دستورات خط فرمان مرتبط. تمام این موارد از EF Core حذف شده‌اند و علت آن‌را می‌توانید در توضیحات یکی از اعضای تیم EF Core در اینجا مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این شرح است:
با حذف مهاجرت خودکار:
- دیگر نیازی نیست تا model snapshots در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند (همان ساده شدن ساختار جدول ذخیره سازی تاریخچه‌ی مهاجرت‌های فوق).
- در حالت افزودن یک مرحله‌ی مهاجرت، دیگر نیازی به کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی نخواهد بود (سرعت بیشتر).
- می‌توان چندین مرحله‌ی مهاجرت را افزود بدون اینکه الزاما مجبور به اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی باشیم.
- کاهش کدهای مدیریت ساختار بانک اطلاعاتی.
- تیم‌ها برای یکی کردن تغییرات خود مشکلی نخواهند داشت چون دیگر snapshot مدل‌ها در جدول __EFMigrationsHistory ذخیره نمی‌شود.

بنابراین در EF Core می‌توان مهاجرت v1 را اضافه کرد. سپس تغییراتی را در کدها اعمال کرد. در ادامه مهاجرت v2 را تولید کرد و در آخر کار اعمال یکجای این‌ها را به بانک اطلاعاتی انجام داد.

هرچند در اینجا اگر می‌خواهید مرحله‌ی اجرای دستور dotnet ef database update را حذف کنید، می‌توانید از کدهای ذیل نیز استفاده نمائید:
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace Core1RtmEmptyTest.Migrations
{
    public static class DbInitialization
    {
        public static void Initialize(this IServiceScopeFactory scopeFactory)
        {
            using (var serviceScope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var context = serviceScope.ServiceProvider.GetService<ApplicationDbContext>();
                // Applies any pending migrations for the context to the database.
                // Will create the database if it does not already exist.
                context.Database.Migrate();
            }
        }
    }
}
روش فراخوانی آن نیز همانند روش فراخوانی متد SeedData است که پیشتر بحث شد.
کار متد Migrate، ایجاد بانک اطلاعاتی در صورت عدم وجود و سپس اعمال تمام مراحل migration ایی است که در جدول __EFMigrationsHistory ثبت نشده‌اند (دقیقا همان کار دستور dotnet ef database update را انجام می‌دهد).


تفاوت متد Database.EnsureCreated با متد Database.Migrate

اگر به متدهای context.Database دقت کنید، یکی از آن‌ها EnsureCreated نام دارد. این متد نیز سبب تولید بانک اطلاعاتی بر اساس ساختار Context برنامه می‌شود. اما هدف آن صرفا استفاده‌ی از آن در آزمون‌های واحد سریع است. از این جهت که جدول __EFMigrationsHistory را تولید نمی‌کند (برخلاف متد Migrate). بنابراین بجز آزمون‌های واحد، در جای دیگری از آن استفاده نکنید چون به دلیل عدم تولید جدول __EFMigrationsHistory توسط آن، قابلیت استفاده‌ی از بانک اطلاعاتی تولید شده‌ی توسط آن با امکانات migrations وجود ندارد. در پایان آزمون واحد نیز می‌توان از متد EnsureDeleted برای حذف این بانک اطلاعاتی موقتی استفاده کرد.



در قسمت بعد، مطالب تکمیلی مهاجرت‌ها را بررسی خواهیم کرد. برای مثال چگونه می‌توان کلاس‌های موجودیت‌ها را به اسمبلی‌های دیگری منتقل کرد.
نظرات مطالب
امکان تغییر شکل سراسری URLهای تولیدی توسط برنامه‌های ASP.NET Core 2.2
به نظر شما استفاده از یک TagHelper  سفارشی راه درستی هست برای حل این مورد
public class AnchorTagHelper : TagHelper {
        /// <summary>
        /// The name of the action method.
        /// </summary>
        [HtmlAttributeName ("asp-action")]
        public string Action { get; set; }

        /// <summary>
        /// The name of the controller.
        /// </summary>
        [HtmlAttributeName ("asp-controller")]
        public string Controller { get; set; }

        /// <summary>
        /// The name of the area.
        /// </summary>
        [HtmlAttributeName ("asp-area")]
        public string Area { get; set; }

        [HtmlAttributeName ("asp-route")]
        public string Route { get; set; }

        // Can be async Task
        public override void Process (TagHelperContext context, TagHelperOutput output) {
            output.TagName = "a";

            string result = string.Empty;
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace (Area)) {
                result += "/" + Area;
            }

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace (Controller)) {
                result += "/" + Controller;
            }

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace (Action)) {
                result += "/" + Action;
            }
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace (Route)) {
                Route = ToFriendlyHref (Route);
                result += "/" + Route;
            }

            output.Attributes.SetAttribute ("href", result.ToLowerInvariant ());
            //output.Content.SetContent (currentAttribute.ToString ());
        }

        private string ToFriendlyHref (object value) {
            string text = value.ToString ();
            List<char> illegalChars = new List<char> () { ' ', '.', '#', '%', '&', '*', '{', '}', '\\', ':', '<', '>', '?', ';', '@', '=', '+', '$', ',' };
            illegalChars.ForEach (c => {
                text = text.Replace (c.ToString (), "-");
            });
            return text;
        }
    }

مطالب
یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی ASP.NET MVC با Kendo UI validator
روش پیش فرض اعتبارسنجی برنامه‌های ASP.NET MVC، استفاده از دو افزونه‌ی jquery.validate و jquery.validate.unobtrusive است.
    <script src="~/Scripts/jquery.validate.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js" type="text/javascript"></script>
کار اصلی اعتبارسنجی، توسط افزونه‌ی jquery.validate انجام می‌شود و فایل jquery.validate.unobtrusive صرفا یک وفق دهنده و مترجم ویژگی‌های خاص ASP.NET MVC به jquery.validate است.


عدم سازگاری پیش فرض jquery.validate با بعضی از ویجت‌های Kendo UI

در حالت استفاده از Kendo UI، این سیستم هنوز هم کار می‌کند؛ اما با یک مشکل. اگر برای مثال از kendoComboBox استفاده کنید، اعتبارسنجی‌های تعریف شده در برنامه، توسط jquery.validate دیده نخواهند شد. برای مثال فرض کنید یک چنین مدلی در اختیار View برنامه قرار گرفته است:
    public class OrderDetailViewModel
    {
        [StringLength(15)]
        [Required]
        public string Destination { get; set; }
    }
با این View که در آن به فیلد Destination، یک kendoComboBox متصل شده‌است:
@model Mvc4TestViewModel.Models.OrderDetailViewModel

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home",
                       ajaxOptions:new AjaxOptions(),
                       htmlAttributes: new { id = "Form1", name ="Form1" }, routeValues: new { }
                       ))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary(true)

    <fieldset>
        <legend>OrderDetail</legend>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Destination)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.TextBoxFor(model => model.Destination, new { @class = "k-textbox" })
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Destination)
        </div>

        <p>
            <button class="k-button" type="submit" title="Sumbit">
                Sumbit
            </button>
        </p>
    </fieldset>
}

@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#Destination").kendoComboBox({
                dataSource: [
                    "loc 1",
                    "loc 2"
                ]
            });
    </script>
}
اگر برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه‌ی submit کلیک نمائید، ویژگی Required عمل نخواهد کرد و عملا در سمت کاربر اعتبارسنجی رخ نمی‌دهد.


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، با اتصال kendoComboBox به یک فیلد، این فیلد در حالت مخفی قرار می‌گیرد و ویجت کندو یو آی بجای آن نمایش داده خواهد شد. در این حالت چون در فایل jquery.validate.js چنین تنظیمی وجود دارد:
$.extend( $.validator, {
    defaults: {
     //…
     ignore: ":hidden",
به صورت پیش فرض از اعتبارسنجی فیلدهای مخفی صرفنظر می‌شود.
راه حل آن نیز ساده‌است. تنها باید خاصیت ignore را بازنویسی کرد و تغییر داد:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var form = $('#Form1');
            form.data('validator').settings.ignore = ''; // default is ":hidden".
        });
    </script>
در اینجا صرفا خاصیت ignore فرم یک، جهت درنظر گرفتن فیلدهای مخفی تغییر کرده‌است. اگر می‌خواهید این تنظیم را به تمام فرم‌ها اعمال کنید، می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
<script type="text/javascript">
    $.validator.setDefaults({
        ignore: ""
    });
</script>


یکپارچه کردن سیستم اعتبارسنجی Kendo UI با سیستم اعتبارسنجی ASP.NET MVC

در مطلب «اعتبار سنجی ورودی‌های کاربر در Kendo UI» با زیرساخت اعتبارسنجی Kendo UI آشنا شدید. برای اینکه بتوان این سیستم را با ASP.NET MVC یکپارچه کرد، نیاز است دو کار صورت گیرد:
الف) تعریف فایل kendo.aspnetmvc.js به صفحه اضافه شود:
 <script src="~/Scripts/kendo.aspnetmvc.js" type="text/javascript"></script>
ب) همانند قبل، متد kendoValidator بر روی فرم فراخوانی شود تا سیستم اعتبارسنجی Kendo UI در این ناحیه فعال گردد:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("form").kendoValidator();
        });
    </script>
پس از آن خواهیم داشت:


فایل kendo.aspnetmvc.js که در بسته‌ی مخصوص Kendo UI تهیه شده برای ASP.NET MVC موجود است (در پوشه‌ی js آن)، عملکردی مشابه فایل jquery.validate.unobtrusive مایکروسافت دارد. کار آن وفق دادن و ترجمه‌ی اعتبارسنجی unobtrusive به روش Kendo UI است.

این فایل را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
kendo.mvc.zip


البته باید دقت داشت که در حال حاضر فقط ویژگی‌های ذیل از ASP.NET MVC توسط kendo.aspnetmvc.js پشتیبانی می‌شوند:
 Required
StringLength
Range
RegularExpression
برای تکمیل آن می‌توان از یک پروژه‌ی سورس باز به نام Moon.Validation for KendoUI Validator استفاده کرد. برای مثال remote validation مخصوص Kendo UI را اضافه کرده‌است.
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
مطالب
پیاده سازی کنترلرهای Angular با استفاده از Typescript
پیشتر با ویژگی ها  و نحوه کد نویسی این زبان آشنا شدید. از طرفی دیگر، نحوه تعریف کنترلرها در Angular نیز آموزش داده شد. در این پست قصد دارم طی یک مثال ساده با استفاده از زبان Typescript یک کنترلر Angular را ایجاد  و سپس از آن در یک پروژه Asp.Net MVC استفاده نمایم. از آن جا که به صورت پیش فرض در VS.Net امکانات TypeScript نصب نشده است، برای شروع ابتدا TypeScript را از اینجا دانلود نمایید. بعد از نصب یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد نمایید و سپس با استفاده از nuget فایل‌های مربوط به AngularJs  را نصب نمایید. در این پست به تفصیل این مورد بررسی شده است (عملیات BundleConfig فایل‌های مورد نیاز به عهده خودتان). در پوشه scripts یک فولدر به نام app ساخته، سپس یک فایل TypeScript به نام ProductController.ts ایجاد کنید. (بعد از نصب TypeScript گزینه TypeScript File مشاهده خواهد شد)
 

در فایل ProductController.ts کد‌های زیر را کپی نمایید: 

module Product {
    export interface Scope {
        message: string;
    }

    export class Controller {
        constructor($scope: Scope) {
            $scope.message = "Hello from Masoud";
        }
    }
}
توضیح کد‌ها بالا :

ابتدا یک ماژول به نام Product ایجاد می‌کنیم. سپس یک اینترفیس برای پیاده سازی آبجکت Scope که جهت مقید سازی عناصر DOM به آبجکت‌های کنترلر مورد استفاده قرار می‌گیرد، ایجاد می‌کنیم. در داخل این اینترفیس متغیری به نام message از نوع string داریم. قصد داریم این متغیر را به یک  عنصر مقید کنیم. حال یک کلاس به نام کنترلر ایجاد می‌کنیم که در تابع سازنده آن تزریق وابستگی برای scope$ از نوع اینترفیس Scope تعیین شده است. در نتیجه در بدنه سازنده می‌توانیم به متغیر message مقدار مورد نظر را نسبت دهیم .

کلمه کلیدی export برای تعریف عمومی کلاس استفاده شده است .
یک View ایجاد و کد‌های زیر را در آن کپی کنید :

<script type="text/javascript" src="~/scripts/app/ProductController.js"></script>
<div ng-app>
    <div ng-controller="Product.Controller">
        <p>{{message}}</p>
    </div>
</div>

اولین نکته در تگ script است که فراخوانی فایل TypeScript باید با پسوند   js. انجام گیرد. به دلیل اینکه فایل‌های TypeScript بعد از کامپایل تبدیل به فایل‌های JavaScript خواهند شد؛ در نتیجه پسوند آن نیز js. است. دومین نکته در فراخوانی کنترلر مورد نظر است که  از ترکیب نام ماژول و نام کلاس است. بعد از اجرای پروژه خروجی به صورت زیر خواهد بود :

 

نظرات مطالب
EF Code First #12
- خیر. ASP.NET MVC یک فریم ورک AOP سر خود است. این مسایل رو باید با فیلترها پیاده سازی کنید.
- StructureMap وهله جدیدی را ایجاد می‌کند، اما ... کار استفاده (یا عدم استفاده) از آن به عهده ASP.NET MVC است و StructureMap دخالتی در آن ندارد.
- این مورد (عدم فراخوانی ExecuteCore تحریف شده) تغییری است که در MVC4 اعمال شده
public class MyBaseController : Controller
    {
        /// <summary>
        /// from http://forums.asp.net/t/1776480.aspx/1?ExecuteCore+in+base+class+not+fired+in+MVC+4+beta
        /// </summary>
        protected override bool DisableAsyncSupport
        { 
            get { return true; } 
        }

        protected override void ExecuteCore()
        {
            base.ExecuteCore();
        }
    }
باید DisableAsyncSupport را اضافه کنید.