مطالب
مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی توسط Entity framework Core
قابلیت مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی (data seeding) توسط اجرای کدهای Migrations و متد DbMigration­Configuration.Seed آن، در حین انتقال از EF 6x به EF Core ناپدید شده بود که مجددا با ارائه‌ی EF Core 2.1 به نحو کاملا متفاوتی توسط یک Fluent API، در متد OnModelCreating قابل تعریف و استفاده‌است.


کلاس‌های موجودیت‌های مثال جاری

برای توضیح قابلیت جدید مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی در +EF Core 2.1، از کلاس‌های موجودیت‌های ذیل استفاده خواهیم کرد:
public class Magazine
{
  public int MagazineId { get; set; }
  public string Name { get; set; }
  public string Publisher { get; set; }

  public List<Article> Articles { get; set; }
}

public class Article
{
  public int ArticleId { get; set; }
  public string Title { get; set; }
  public DateTime PublishDate { get;  set; }

  public int MagazineId { get; set; }

  public Author Author { get; set; }
  public int? AuthorId { get; set; }
}

public class Author
{
  public int AuthorId { get; set; }
  public string Name { get; set; }

  public List<Article> Articles { get; set; }
}


روش مقدار دهی اولیه‌ی تک موجودیت‌ها

اکنون فرض کنید قصد داریم جدول مجلات را مقدار دهی اولیه کنیم. برای اینکار خواهیم داشت:
protected override void OnModelCreating (ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine { MagazineId = 1, Name = "DNT Magazine" });
}
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
- ذکر صریح مقدار Id یک رکورد (هرچند نوع Id آن auto-increment است).
- عدم ذکر مقدار Publisher.

اکنون اگر توسط دستورات Migrations مانند dotnet ef migrations add init، کار تولید کدهای متناظر به روز رسانی بانک اطلاعاتی را بر اساس این کدها تولید کنیم، در قسمتی از آن، یک چنین خروجی را دریافت خواهیم کرد:
migrationBuilder.InsertData(
  table: "Magazines",
  columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher" },
  values: new object[] { 1, "DNT Magazine", null });
در ادامه اگر از روی این کلاس‌های مهاجرت‌ها، اسکریپت معادل نهایی اعمالی به بانک اطلاعاتی را توسط دستور dotnet ef migrations script تولید کنیم، یک چنین خروجی حاصل می‌شود:
set IDENTITY_INSERT ON
INSERT INTO "Magazines" ("MagazineId", "Name", "Publisher") VALUES (1, 'DNT Magazine', NULL);
همانطور که مشاهده می‌کنید، اگر نوع بانک اطلاعاتی ما SQL Server باشد، ابتدا ثبت دستی فیلدهای IDENTITY تنظیم می‌شود و سپس Id رکورد جدید را بر اساس مقداری که مشخص کرده‌ایم، درج می‌کند.

توسط متد HasData امکان درج چندین رکورد با هم نیز وجود دارد:
modelBuilder.Entity<Magazine>()
           .HasData(new Magazine{ MagazineId=2, Name="This Mag" },
                    new Magazine{ MagazineId=3, Name="That Mag" }
           );

البته باید دقت داشت که متد HasData، برای کار با یک تک موجودیت، طراحی شده‌است و توسط آن نمی‌توان در چندین جدول بانک اطلاعاتی، مقادیری را درج کرد.

در مورد داده‌های نال‌نپذیر چطور؟
در مثال فوق اگر تنظیمات خاصیت Publisherای را که نال وارد کردیم، نال‌نپذیر تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Magazine>().Property(m=>m.Publisher).IsRequired();
و مجددا دستورات تولید کلاس‌های Migrations را صادر کنیم، اینبار خطای واضح زیر حاصل خواهد شد:
 "The seed entity for entity type 'Magazine' cannot be added because there was no value provided for the required property 'Publisher'."
همین پیام خطا با عدم ذکر صریح مقدار Id نیز تولید می‌شود. هرچند Id، یک فیلد auto-increment است، اما چون شرط IsRequired در مورد آن برقرار است، شامل بررسی فیلدهای نال‌نپذیر نیز می‌شود. به همین جهت ذکر آن در متد HasData اجباری است.


امکان استفاده‌ی از Anonymous Types در متد HasData

فرض کنید برای کلاس موجودیت خود یک سازنده را نیز تعریف کرده‌اید:
public Magazine(string name, string publisher)
{
  Name=name;
  Publisher=publisher;
}
چون در متد HasData ذکر Id موجودیت، اجباری است، دیگر نمی‌توان یک چنین تعاریفی را ارائه داد:
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine("DNT Magazine", "1105 Media"));
برای رفع یک چنین مشکلاتی، امکان استفاده‌ی از anonymous types نیز در متد HasData پیش‌بینی شده‌است. در این حالت می‌توان بجای وهله سازی مستقیم شیء Magazine، یک anonymous type را وهله سازی کرد و در آن MagazineId را نیز ذکر کرد؛ بدون اینکه نگران این باشیم آیا این خاصیت عمومی است، خصوصی است و یا ... حتی تعریف شده‌است یا خیر!
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new {MagazineId=1, Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"});
که حاصل آن تولید یک چنین کد مهاجرتی است:
migrationBuilder.InsertData(
                table: "Magazines",
                columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher" },
                values: new object[] { 1, "DNT Mag", "1105 Media" });
و سبب درج صحیح مقادیر فیلدهای یک رکورد جدول Magazines می‌شود.

حالت دیگر استفاده‌ی از این قابلیت، کار با خواصی هستند که private set می‌باشند. فرض کنید کلاس موجودیت Magazine را به صورت زیر تغییر داده‌اید:
public class Magazine
{
  public Magazine(string name, string publisher)
  {
    Name=name;
    Publisher=publisher;
    MagazineId=Guid.NewGuid();
  }

  public Guid MagazineId { get; private set; }
  public string Name { get; private set; }
  public string Publisher { get; private set; }
  public List<Article> Articles { get; set; }
}
که در آن Id اینبار از نوع Guid است و در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی می‌شود و همچنین خواص این موجودیت به صورت private set تعریف شده‌اند. در این حالت اگر متد HasData این موجودیت را به صورت زیر تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine("DNT Mag", "1105 Media");
هر بار که دستورات Migrations اجرا می‌شوند، یک Guid جدید به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که سبب می‌شود، مقدار آغازین پیشین، از بانک اطلاعاتی حذف و مقدار جدید آن با یک Guid جدید، درج شود. به همین جهت نیاز است Guid را حتما به صورت دستی و مشخص، در متد HasData وارد کرد که چنین کاری با توجه به تعریف کلاس موجودیت فوق، مسیر نیست. بنابراین در اینجا نیز می‌توان از یک anonymous type استفاده کرد:
var mag1=new {MagazineId= new Guid("0483b59c-f7f8-4b21-b1df-5149fb57984e"),  Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"};
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(mag1);


مقدار دهی اولیه‌ی اطلاعات به هم مرتبط

همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، متد HasData تنها با یک تک موجودیت کار می‌کند و روش کار آن همانند کار با DbSetها نیست. به همین جهت نمی‌توان اشیاء به هم مرتبط را توسط آن در بانک اطلاعاتی درج کرد. بنابراین برای درج اطلاعات یک مجله و مقالات مرتبط با آن، ابتدا باید مجله را ثبت کرد و سپس بر اساس Id آن مجله، کلید خارجی مقالات را به صورت جداگانه‌ای مقدار دهی نمود:
modelBuilder.Entity<Article>().HasData(new Article { ArticleId = 1, MagazineId = 1, Title = "EF Core 2.1 Query Types"});
پیشتر یک Magazine را با Id مساوی 1 ثبت کرده بودیم. اکنون این Id را در اینجا به صورت یک کلید خارجی، جهت درج یک مقاله‌ی جدیدی استفاده می‌کنیم. حاصل آن یک چنین مهاجرتی است:
var mag1=new {MagazineId= new Guid("0483b59c-f7f8-4b21-b1df-5149fb57984e"),  Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"};
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(mag1);
در اینجا چون PublishDate را ذکر نکرده‌ایم (و DateTime نیز یک value type است)، کمترین مقدار ممکن را برای آن تنظیم کرده‌است.


مقدار دهی اولیه‌ی Owned Entities

complex types در EF 6x با مفهوم دیگری به نام owned types در EF Core جایگزین شده‌اند:
public class Publisher
{
  public string Name { get; set; }
  public int YearFounded { get; set; }
}

public class Magazine
{ 
  public int MagazineId { get;  set; }
  public string Name { get;  set; }
  public Publisher Publisher { get;  set; }
  public List<Article> Articles { get; set; }
}
در اینجا اطلاعات مربوط به Publisher‌، در طی یک عملیات Refactoring، تبدیل به یک کلاس مستقل شده‌اند و سپس در تعریف کلاس موجودیت مجله، مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این کلاس جدید، دارای Id نیست.
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData (new Magazine { MagazineId = 1, Name = "DNT Magazine" });
modelBuilder.Entity<Magazine>().OwnsOne (m => m.Publisher)
   .HasData (new { Name = "1105 Media", YearFounded = 2006, MagazineId=1 });
متد HasData تنها اجازه‌ی کار با یک نوع کلاس را می‌دهد. به همین جهت یکبار باید Magazine را بدون Publisher ثبت کرد. سپس در طی ثبتی دیگر می‌توان نوع Publisher را توسط یک anonymous type متصل به Id مجله‌ی ثبت شده، درج کرد (متد OwnsOne کار ارتباط را برقرار می‌کند). علت استفاده‌ی از anonymous type نیز درج Id ای است که در کلاس Publisher وجود خارجی ندارد.
این دو دستور، خروجی Migrations زیر را تولید می‌کنند:
migrationBuilder.InsertData(
  table: "Magazines",
  columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher_Name", "Publisher_YearFounded" },
  values: new object[] { 1, "DNT Magazine", "1105 Media", 2006 });


محل صحیح اجرای Migrations در برنامه‌های ASP.NET Core 2x

زمانیکه متد ()context.Database.Migrate را اجرا می‌کنید، تمام مهاجرت‌های اعمال نشده را به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند که این مورد شامل اجرای دستورات HasData نیز هست. روش فراخوانی این متد در ASP.NET Core 1x به صورت زیر در متد Configure کلاس Startup بود (و البته هنوز هم کار می‌کند):
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            applyPendingMigrations(app);
// ...
        }

        private static void applyPendingMigrations(IApplicationBuilder app)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
}
متد applyPendingMigrations، کار وهله سازی IUnitOfWork را انجام می‌دهد. سپس متد Migrate آن‌را اجرا می‌کند، تا تمام Migartions تولید شده، اما اعمال نشده‌ی به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار به آن اعمال شوند. متد Migrate نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
    // ... 

        public void Migrate()
        {
            this.Database.Migrate();
        }
    }
}
روش بهتر اینکار در ASP.NET Core 2x، انتقال متد applyPendingMigrations به بالاترین سطح ممکن در برنامه، در فایل program.cs و پیش از اجرای متد Configure کلاس Startup است. به این ترتیب در برنامه، قسمت‌هایی که پیش از متد Configure شروع به کار می‌کنند و نیاز به دسترسی به بانک اطلاعاتی را دارند، با صدور پیام خطایی، سبب خاتمه‌ی برنامه نخواهند شد:
public static void Main(string[] args)
{
   var host = BuildWebHost(args);
   using (var scope = host.Services.CreateScope())
   {
       var context = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<yourDBContext>();
       context.Database.Migrate();
   }
   host.Run();
}
مطالب
مروری بر قابلیت‌های جدید ES10
از زمان ارائه‌ی نگارش 72 مرورگر chrome، قابلیت‌های استفاده از ES10، میسر شده‌است. برای اینکه از شماره نگارش مرورگر خود مطلع شوید، کافیست به منوی Help و سپس بر روی گزینه‌ی About Google Chrome کلیک کنید تا شماره‌ی نسخه‌ی نصبی بر روی سیستم شما مشخص شود:


تابع ()flat : امکان یکی شدن همه آرایه‌های زیرمجموعه (sub-array) مجموعه را در یک آرایه جدید فراهم میکند و با استفاده از depth، سطح ادغام آرایه را مشخص میکنیم (عملکرد این تابع بصورت بازگشتی میباشد) و سینتکس استفاده از این تابع بشکل زیر است:
var newArray=Array.flat([depth])
بطور مثال:
var arr1 = [1, 2, [3, 4]];
arr1.flat(); 
// [1, 2, 3, 4]

var arr2 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr2.flat();
// [1, 2, 3, 4, [5, 6]]

var arr3 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr3.flat(2);
// [1, 2, 3, 4, 5, 6]


Array.flatMap  : سبب نگاشت المنت‌ها با تابع تعریف شده‌ی برای این متد میشود. سپس نتیجه در آرایه‌ای جدید برگشت داده میشود. این تابع عملکردی شبیه به انجام تابع map و سپس اجرای تابع  ()flat با عمق 1 را دارد:
// Let's say we want to remove all the negative numbers and split the odd numbers into an even number and a 1
let a = [5, 4, -3, 20, 17, -33, -4, 18]
//       |\  \  x   |  | \   x   x   |
//      [4,1, 4,   20, 16, 1,       18]

a.flatMap( (n) =>
  (n < 0) ?      [] :
  (n % 2 == 0) ? [n] :
                 [n-1, 1]
)

// expected output: [4, 1, 4, 20, 16, 1, 18]

()Object.fromEntries : یک لیست را که بصورت  key-value تعریف شده باشد، به یک آبجکت تبدیل میکند. شیء دریافتی این تابع باید از نوع Array و یا map باشد:
const entries = new Map([
  ['foo', 'bar'],
  ['baz', 42]
]);

const obj = Object.fromEntries(entries);

console.log(obj);
// expected output: Object { foo: "bar", baz: 42 }

()String.trimStart : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت چپ یک رشته می‌باشد. نام مستعار دیگر این تابع () trimStart است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimStart());
// expected output: "Hello world!   ";

()String.trimEnd : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت راست یک رشته می‌باشد و نام مستعار دیگر این تابع () trimRight است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimEnd());
// expected output: "   Hello world!";

Optional Catch Binding : توسط آن توانایی تعریف بلاک try/catch را بدون نیاز به قرار دادن پارامتری برای catch داریم (گاهی نیاز به استفاده‌ی از متغیری که برای خطای رخ داده شده، ارائه می‌شود نیست؛ چرا باید آن را تعریف کنیم ؟!)
try {
  throw new Error('Error');
} catch (error) {
  // do stuff
}
تبدیل می‌شود به:
try {
    throw new Error('Error');
} catch { // removed parameter to catch block
    console.log('Got an error!');
}

Symbol.prototype.description: بوسیله ساختن یک متغیر از نوع  Symbol میتوانیم توضیحاتی را برای استفاده‌ی خطایابی آینده کد استفاده کنیم:
const symbol = Symbol('My Symbol!'); 

console.log(symbol.toString()); // Symbol(My Symbol!)
console.log(symbol.description); // My Symbol!

Function.prototype.toString() Revision : پیاده سازی جدیدی از تابع ()toString می‌باشد. در صورتیکه توسط یک تابع فراخوانی شود کد آن را برگشت میدهد:

// User-defined function object
// This prints "function () { console.log('My Function!'); }"
console.log(function () { console.log('My Function!'); }.toString());

// Build-in function object
// This prints "function parseInt() { [native code] }"
console.log(Number.parseInt.toString());

// Bound function object
// This prints "function () { [native code] }"
console.log(function () { }.bind(0).toString());

// Built-in callable function object
// This prints "function Symbol() { [native code] }"
console.log(Symbol.toString());

// Dynamically generated function object #1
// This prints "function anonymous() {}" (using V8 engine)
console.log(Function().toString());

// Dynamically generated function object #2
// This prints the followng (using V8 engine):
// function () { return __generator(this, function (_a) {
//     return [2 /*return*/];
// }); }
console.log(function* () { }.toString());

// This throws a TypeError: "Function.prototype.toString requires that 'this' be a Function"
Function.prototype.toString.call({});

()Array.sort : مرتب کردن عناصر یک آرایه را انجام میدهد. پیش‌تر برای مرتب سازی یک آرایه، کدی را مانند زیر داشتیم:
var numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort(function(a, b) {
  return a - b;
});
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]

 ES2015یا در

let numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort((a, b) => a - b);
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]
و اکنون میتوانیم با فراخوانی این تابع بدون نیاز به تابعی برای compare نمودن، مرتب سازی المنتها را انجام دهیم:
var months = ['March', 'Jan', 'Feb', 'Dec'];
months.sort();
console.log(months);
// expected output: Array ["Dec", "Feb", "Jan", "March"]

var array1 = [1, 30, 4, 21, 100000];
array1.sort();
console.log(array1);
// expected output: Array [1, 100000, 21, 30, 4]
مطالب
Navigation در AJAX - لینک دائمی برای محتوای AJAX
استفاده از AJAX به ما امکان می‌دهد قسمتی از صفحه را بدون رفتن به صفحه‌ی جدید بروز کنیم. 
فرض کنید لیستی از اسامی و قیمت کالاها را در اختیار داریم ، کاربر روی دکمه‌ی جزییات کالا کلیک می‌کند ، جزییات کالا را با یک درخواست AJAX بارگزاری می‌کنیم و در یک Dialog به کاربر نمایش می‌دهیم .
آیا لینک دائمی برای این محتوای لود شده وجود دارد ؟ منظور این است آیا کاربر می‌تواند بدون تکرار مراحل قبلی و با استفاده از یک لینک جزییات آن کالا را مشاهده کند ؟ 
برای فراهم ساختن یک لینک دائمی برای محتوای AJAX راه حل استفاده از windows.location.hash  هست.
در این http://example.com/blah#456 مقدار HashTag ما برابر با 456 می‌باشد. 
مقدار HashTag به سرور ارسال نمی‌شود و فقط سمت کلاینت قابل استفاده هستند.
<span class='button goodDetail' id='123' >جزییات کالا</span>
به Span بالا یک Attribute سفارشی افزوده شده که حاوی کلید اصلی کالا می‌باشد. هنگامی که روی این دکمه کلیک می‌شود با یک درخواست AJAX اطلاعات جزییات این کالا واکشی می‌شود و قسمتی از صفحه بروزسانی می‌شود : 
$('.goodDetail').click(function(){
//add to hash data that you need to make the AJAX request later
$(window).location.hash = $(this).attr('id');
$.ajax({
 type: "POST",
 url: 'some url',
 dataType: "html",
 data:'GoodId='+$(this).attr('id'),
 success: function(html) {
                 //do something
 } })  })
در خط سوم کد بالا Location hash را به کلید اصلی کالایی که روی آن کلیک شده است مقدار داده ایم. بعد از کلیک روی آن دکمه URL ما اینگونه خواهد بود : www.mysite.com/goods.aspx#123
123 همان کلید اصلی کالا است که در Attribute سفارشی در دکمه‌ی جزییات کالا نگهداری می‌شده ، پس انتظار می‌رود اگر کاربر www.mysite.com/goods.aspx#123 را وارد کرد همان درخواست AJAX اجرا شود و جزییات کالای 123 به کاربر نشان داده شود. 
در Document Ready صفحه‌ی جزییات کالا چک می‌کنیم آیا Hash tag وجود دارد یا خیر ، اگر وجود داشت مقدار آن را به دست می‌آوریم ، درخواست AJAX را صادر می‌کنیم و اطلاعات کالای 123 را به کاربر نشان می‌دهیم : 
$(document).ready(function(){
if ($(window).location.hash.length))
{
//we will use $(window).location.hash.replace('#','') in the "data" section of the AJAX request
$.ajax({
 type: "POST",
 url: current_url,
 dataType: "html",
 data:'GoodId='+$(window).location.hash.replace('#',''),
 success: function(html) {
                 //do something
 }  })  
}
});
همانطور که مشاهده می‌کنید برای به دست آوردن مقدار Hashtag از کد پراپرتی hash شیء location استفاده شده ، این پراپرتی علامت # را هم بر می‌گرداند ، پس قبل یا بعد از ارسال مقدار این پراپرتی به سرور باید این علامت را حذف کرد.
این مثال Online را مشاهده کنید. 
پرسش‌ها
ساخت یک دیتابیس ترکیبی از SQL و فایل های XML

سلام. یک نرم افزار رو در نظر بگیرید که هر روز، به صورت خودکار، قیمت 1000 کالا را از 100 وبسایت مختلف دریافت و در دیتابیس ذخیره می کند. پرسش من اینه که کدوم روش زیر برای طراحی دیتابیس این نرم افزار و همچنین منطق کاری اون اصولی تر و بهینه تره:

روش اول: در این روش، دیتابیس نرم افزار، شامل چهار جدول (جدول سایت ها – جدول کالاها – جدول تاریخ ها و جدول ثبت اطلاعات روزانه قیمت کالا) است که جدول ثبت تاریخ و جدول اطلاعات روزانه، ارتباط یک به چند دارند (جدول اطلاعات روزانه، شامل یک کلید خارجی از جدول کالاها، یک کلید خارجی از جدول سایت ها و یک کلید خارجی از جدول تاریخ ها است) و نرمالسازی جداول هم انجام شده.

در این روش، هر روز، به صورت خودکار، نرم افزار، ابتدا تاریخ جاری را در جدول تاریخ ها ثبت می کند و سپس، به ازای هر سایت و به ازای هر کالا، یک رکورد (شامل شناسه تاریخ جاری، شناسه سایت و شناسه کالا) را به همراه قیمت روز آن کالا که از وبسایت مربوطه دریافت کرده است، در جدول اطلاعات روزانه ثبت می کند.

بنابراین، حدود 100 هزار رکورد در هر روز باید در این جدول ثبت گردد که هم زمانبر است و هم ممکن است هنگام ثبت این داده ها در دیتابیس، خطایی رخ دهد (فرض کنیم که صحت داده ها اهمیت زیادی داشته باشد). پس لازم است پس از ثبت این رکوردها، همه آن ها مجددا چک شود که عملیات ثبت ناقص انجام نشده باشد و این هم مدتی زمان لازم دارد. ضمن آنکه حجم دیتابیس نیز روز به روز افزایش خواهد یافت.

مشکل دیگر این روش آن است که اگر در آینده، تعداد سایت ها یا تعداد کالاها افزایش یابد، اجرای این روش دشوارتر و احتمال خطای آن بیشتر می شود. مثلا اگر تعداد سایت ها 1000 و تعداد کالاها 1000 شود، هر روز باید یک میلیون رکورد در جدول اطلاعات روزانه ثبت و کنترل گردد.

روش دوم: در این روش، دیتابیس شامل همان چهار جدول قبلی است. با این تفاوت که در جدول اطلاعات روزانه، یک فیلد از نوع XML و یا یک فیلد از نوع رشته ای برای ثبت تمامی اطلاعات لازم کالا در یک روز (شامل شناسه تاریخ، شناسه کالا، شناسه سایتی که اطلاعات از آن دریافت می شود و سایر مشخصات لازم) در نظر گرفته شده است. بنابراین، در این روش، در ابتدای شروع کار نرم افزار، ابتدا به ازای هر کالا، یک رکورد در جدول اطلاعات روزانه ثبت می شود. بنابراین، کلا 1000 رکورد در این جدول وجود خواهد داشت. سپس، هر روز، عملیات دریافت اطلاعات هر کالا از سایت های مربوطه انجام شده و فایل XML یا رشته مربوط به رکورد متناظر با آن کالا ویرایش می شود. بنابراین، در این روش، همیشه کلا 1000 رکورد وجود دارد که باید به صورت روزانه، بروزرسانی شوند و این موضوع، سرعت کار را افزایش و میزان خطا و همچنین حجم دیتابیس را نیز کاهش می دهد. البته به نظرم این روش غیر اصولی است و اصول نرمال سازی و ... در مورد اون رعایت نشده و خیلی ایراد داره.

حالا پرسش من اینه که اگر محدودیت زمان برای دریافت و ثبت داده های روزانه وجود داشته باشد (مثلا کلیه اطلاعات باید در 5 دقیقه دریافت و ثبت شود) و در آینده نیز تعداد رکوردهایی که باید به صورت روزانه ثبت شود افزایش پیدا کند، کدامیک از این دو روش، از نظر طراحی و هم از نظر کاربری نرم افزار، بهینه تر و اصولی تر است؟ آیا برای رسیدن به سرعت و کارایی بالاتر، مجاز هستیم از روش دوم که غیر اصولی به نظر میرسه استفاده کنیم؟ آیا ساخت یک دیتابیس ترکیبی از SQL و فایل های XML به این شکل کار درستی است؟ در غیر اینصورت، روش اصولی برای نرم افزارهایی که باید در هر عملیات، تعداد زیادی داده را ثبت و مدیریت کنند چیست؟ با تشکر.

مطالب
دستوراتی برای بهبود عملکرد چرخه های کاری در شیرپوینت
در هنگام کار با WorkFlow ها ممکن است به مواردی بر بخورید که حاکی از کند شدن انجام آنها می باشد... زمانبر بودن اجرای انها ،مشاهده پیغام های خطا مبنی بر داخل صف شدن workflow و مانند آنها .
 
از مواردی که روی اجرای Workflow ها تاثیر می گذارد ، تعداد گردش های همزمان ، تعداد آیتم های در انتظار پردازش توسط سرویس Timer و Workflow Timeout است.
در اینجا به این سه ویژگی مهم ، مقادیر پیش فرض آنها و تغییر آن برای بهینه شدن انجام چرخه های کاری اشاره می کنم . برای انجام این کارها از STSADM - Sahrepoint PowerShell کمک میگیریم :
 
 
مورد اول : مقدار پیش فرض گردش های کاری همزمان :
برای مشاهده این مقدار دستور زیر را وارد می کنیم :
 
stsadm -o getproperty -pn workflow-eventdelivery-throttle
 
مقدار پیش فرض آن معمولا 15 است . که در اینجا این مقدار را به 25 افزایش می دهیم . به روش زیر :
 
stsadm -o setproperty -pn workflow-eventdelivery-throttle –pv "25"
 
مورد دوم : تعداد Work Item های در حال انتظار پردازش :
برای مشاهده این مقدار از دستور زیر استفاده می کنیم :
 
stsadm -o getproperty -pn workitem-eventdelivery-batchsize
مقدار پیش فرض آن معمولا 100 است به کمک دستور زیر این مقدار را به 125 تغییر می دهیم :
 
stsadm -o setproperty -pn workitem-eventdelivery-batchsize -pv "125"
 
مورد سوم : Workflow Timeout
و اما برای مشاهده این مورد نیز دستور زیر را وارد کرده :
 
stsadm -o getproperty -pn workflow-eventdelivery-timeout
 
که این مورد، مقدار پیش فرض 5 را بر میگرداند (به دقیقه) و به کمک دستوز زیر آن را به روز میکنیم (به 10 دقیقه):
 
stsadm -o setproperty -pn workflow-eventdelivery-timeout -pv "10"
 
 
لازم به ذکر است موارد تغییر یافته فوق وابسته به نیاز شما می باشد و دلیلی ندارد حتما مانند این مثالها رفتار شود . همچنین بعد از انجام هر بروز رسانی باید پیغام زیر را مشاهده کنید :
Operation Completed Successfully 

مطالب دوره‌ها
خطا ها و مدیریت خطا (Exception Handling)
مدیریت خطا در #F شبیه به الگوی try catch finally در #C است. برای تعریف خطا از کلمه کلیدی exception استفاده می‌کنیم و یک نام رو به اون اختصاص می‌دهیم و می‌تونیم به صورت اختیاری یک نوع داده رو هم برای این خطا با استفاده از کلمه کلیدی of تعیین کنیم.
exception myError of int
با استفاده از دستور raise می‌تونیم یک exception رو پرتاب کنیم.(به دلیل اینکه در دات نت از دستور throw به معنی پرتاب کردن استفاده می‌کنیم این جا نیز از همین لغت استفاده کردم کما اینکه در #F دستور raise جایگزین throw شده است). البته در جاهایی که قصد ما از پرتاب exception فقط متوقف کردن عملیات و نمایش یک خطا است می‌تونیم از دستور failwith به همراه یک پیغام نیز استفاده کنیم.(یک نمونه از آن را در فصل‌های قبلی مشاهده کردید)
ساختار کلی  try catch finally در #F به صورت زیر است.(تنها تفاوت در کلمه with به جای catch است)
try
// try code here
with
//catch statement here
یا به صورت
try
// try code here
finally
//finally statement here
*نکته مهم: در #F شما اجازه استفاده از finally رو به همراه with ندارید.به همین دلیل من این ساختارو به دو صورت بالا نوشتم.

یک مثال از try with:
exception WrongSecond of int//یک exception تعریف می‌کنیم

let primes =
[ 2; 3; 5; 7; 11; 13; 17; 19; 23; 29; 31; 37; 41; 43; 47; 53; 59 ]

// یک تابع برای تست اینکه آیا ثانیه الان در لیست prime وجود دارد یا نه
let testSecond() =
try
let currentSecond = System.DateTime.Now.Second in

// شرط برای اینکه مشخص شود که ثانیه در لیست است یا خیر
if List.exists (fun x -> x = currentSecond) primes then

// اگر بود یک خطا تولید می‌شود
failwith "A prime second"

else

// اگر نیود یک استثنا از نوع wrongSecond پرتاب میشود
raise (WrongSecond currentSecond)

with
// catch کردن استثناها

WrongSecond x ->
printf "The current was %i, which is not prime" x

در کد با در هر خط توضیحات لازم داده شده است. نکته قابل ذکر این است که در #C زمانی که قصد داشته باشیم یک استثنا جدید ایجاد کنیم باید کلاسی جدیدی که از کلاس System.Exception ارث برده باشد(یا هر کلاس دیگری که خود از این System.Exception ارث برده است) ایجاد کنیم و کد‌های مورد نظر رو در اون قرار بدیم. ولی در اینجا (در قسمتی که رنگ آن متفاوت است) به راحتی توانستیم یک استثنا جدید بر اساس نیاز بسازیم.

یک مثال از try finally :
// تابعی برای نوشتن فایل
let writeToFile() =
//ابتدا فایل به صورت متنی ساخته می‌شود
let file = System.IO.File.CreateText("test.txt")
try
// متن مورد نظر در فایل نوشته می‌شود
file.WriteLine("Hello F# users")
finally
//فایل مورد نظر بسته می‌شود.این دستور حتی اگر در هنگام نوشتن فایل استثنا هم رخ بدهد اجرا خواهد شد
file.Dispose()
عملکرد finally در #F دقیقا مشابه با عملکرد finally در #C است. یعنی دستورات بلوک finally همواره (چه استثنا رخ بدهد و چه رخ ندهد) اجرا خواهد شد.

*توجه :
برنامه نویسانی که قبلا با OCaml کدنویسی کرده اند هنگام برنامه نویسی #F از raise کردن‌های زیاد و بی مورد استثناها خودداری کنند. به دلیل نوع معماری CLR پرتاب کردن استثنا و مدیریت آن کمی هزینه بر است (بیشتر از زبان Ocaml). البته این مسئله در زبان‌های تحت دات نت نیز مطرح است کما اینکه در #C نیز مدیریت استثناها رو در بالاترین لایه انجام می‌دهیم و از catch کردن بی مورد استثنائات در لایه‌های زیرین خودداری می‌کنیم.

یک مثال از الگوی Matching در try with

let getNumber msg =
    printf msg;
    try
        int32(System.Console.ReadLine())
    with
        | :? System.FormatException -> -1
        | :? System.OverflowException -> System.Int32.MinValue
        | :? System.ArgumentNullException -> 0

مطالب دوره‌ها
نگاهی به SignalR Clients
در قسمت قبل موفق به ایجاد اولین Hub خود شدیم. در ادامه، برای تکمیل برنامه نیاز است تا کلاینتی را نیز برای آن تهیه کنیم.
مصرف کنندگان یک Hub می‌توانند انواع و اقسام برنامه‌های کلاینت مانند jQuery Clients و یا حتی یک برنامه کنسول ساده باشند و همچنین Hubهای دیگر نیز قابلیت استفاده از این امکانات Hubهای موجود را دارند. تیم SignalR امکان استفاده از Hubهای آن‌را در برنامه‌های دات نت 4 به بعد، برنامه‌های WinRT، ویندوز فون 8، سیلورلایت 5، jQuery و همچنین برنامه‌های CPP نیز مهیا کرده‌اند. به علاوه گروه‌های مختلف نیز با توجه به سورس باز بودن این مجموعه، کلاینت‌های iOS Native، iOS via Mono و Android via Mono را نیز به این لیست اضافه کرده‌اند.


بررسی کلاینت‌های jQuery

با توجه به پروتکل مبتنی بر JSON سیگنال‌آر، استفاده از آن در کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی همانند jQuery نیز به سادگی مهیا است. برای نصب آن نیاز است در کنسول پاور شل نوگت، دستور زیر را صادر کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.JS
برای نمونه به solution پروژه قبل، یک برنامه وب خالی دیگر را اضافه کرده و سپس دستور فوق را بر روی آن اجرا نمائید. در این حالت فقط باید دقت داشت که فرامین بر روی کدام پروژه اجرا می‌شوند:


با استفاده از افزونه SignalR jQuery، به دو طریق می‌توان به یک Hub اتصال برقرار کرد:
الف) استفاده از فایل proxy تولید شده آن (این فایل، در زمان اجرای برنامه تولید می‌شود و یا امکان استفاده از آن به کمک ابزارهای کمکی نیز وجود دارد)
نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل ملاحظه کردید؛ همان فایل تولید شده در مسیر /signalr/hubs برنامه. به نوعی به آن Service contract نیز گفته می‌شود (ارائه متادیتا و قراردادهای کار با یک سرویس Hub). این فایل همانطور که عنوان شد به صورت پویا در زمان اجرای برنامه ایجاد می‌شود.
امکان تولید آن توسط برنامه کمکی signalr.exe نیز وجود دارد؛ برای دریافت آن می‌توان از طریق NuGet اقدام کرد (بسته Microsoft.AspNet.SignalR.Utils) که نهایتا در پوشه packages قرار خواهد گرفت. نحوه استفاده از آن نیز به صورت زیر است:
 Signalr.exe ghp http://localhost/
در این دستور ghp مخفف generate hub proxy است و نهایتا فایلی را به نام server.js تولید می‌کند.

ب) بدون استفاده از فایل proxy و به کمک روش late binding (انقیاد دیر هنگام)

برای کار با یک Hub از طریق jQuery مراحل ذیل باید طی شوند:
1) ارجاعی به Hub باید مشخص شود.
2) روال‌های رخدادگردان تنظیم گردند.
3) اتصال به Hub برقرار گردد.
4) متدی فراخوانی شود.

در اینجا باید دقت داشت که امکانات Hub به صورت خواص
 $.connection
در سمت کلاینت جی‌کوئری، در دسترس خواهند بود. برای مثال:
 $.connection.chatHub
و نام‌های بکارگرفته شده در اینجا مطابق روش‌های متداول نام گذاری در جاوا اسکریپت، camel case هستند.

خوب، تا اینجا فرض بر این است که یک پروژه خالی ASP.NET را آغاز و سپس فرمان نصب Microsoft.AspNet.SignalR.JS را نیز همانطور که عنوان شد، صادر کرده‌اید. در ادامه یک فایل ساده html را به نام chat.htm، به این پروژه جدید اضافه کنید (برای استفاده از کتابخانه جاوا اسکریپتی SignalR الزامی به استفاده از صفحات کامل پروژه‌های وب نیست).
<!DOCTYPE>
<html>
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.0.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="http://localhost:1072/signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <div>
        <input id="txtMsg" type="text" /><input id="send" type="button" value="send msg" />
        <ul id="messages">
        </ul>
    </div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var chat;
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند
            chat = $.connection.chat; //این نام مستعار پیشتر توسط ویژگی نام هاب تنظیم شده است
            chat.client.hello = function (message) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#messages").append("<li>" + message + "</li>");
            };
            $.connection.hub.start(/*{ transport: 'longPolling' }*/); // فاز اولیه ارتباط را آغاز می‌کند

            $("#send").click(function () {
                // Hub's `SendMessage` should be camel case here
                chat.server.sendMessage($("#txtMsg").val());
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
کدهای آن‌را به نحو فوق تغییر دهید.
توضیحات:
همانطور که ملاحظه می‌کنید ابتدا ارجاعاتی به jquery و jquery.signalR-1.0.1.min.js اضافه شده‌اند. سپس نیاز است مسیر دقیق فایل پروکسی هاب خود را نیز مشخص کنیم. اینکار با تعریف مسیر signalr/hubs انجام شده است.
<script src="http://localhost:1072/signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
در ادامه توسط تنظیم connection.hub.logging سبب خواهیم شد تا اطلاعات بیشتری در javascript console مرورگر لاگ شود.
سپس ارجاعی به هاب تعریف شده، تعریف گردیده است. اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، توسط ویژگی HubName، نام chat را برگزیدیم. بنابراین connection.chat ذکر شده دقیقا به این هاب اشاره می‌کند.
سپس سطر chat.client.hello مقدار دهی شده است. متد hello، متدی dynamic و تعریف شده در سمت هاب برنامه است. به این ترتیب می‌توان به پیام‌های رسیده از طرف سرور گوش فرا داد. در اینجا، این پیام‌ها، به li ایی با id مساوی messages اضافه می‌شوند.
سپس توسط فراخوانی متد connection.hub.start، فاز negotiation شروع می‌شود. در اینجا حتی می‌توان نوع transport را نیز صریحا انتخاب کرد که نمونه‌ای از آن را به صورت کامنت شده جهت آشنایی با نحوه تعریف آن مشاهده می‌کنید. مقادیر قابل استفاده در آن به شرح زیر هستند:
 - webSockets
- forverFrame
- serverSentEvents
- longPolling
سپس به رویدادهای کلیک دکمه send گوش فرا داده و در این حین، اطلاعات TextBox ایی با id مساوی txtMsg را به متد SendMessage هاب خود ارسال می‌کنیم. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در سمت کلاینت، تعریف متد SendMessage باید camel case باشد.

اکنون به صورت جداگانه یکبار برنامه hub را در مرورگر باز کنید. سپس بر روی فایل chat.htm کلیک راست کرده و گزینه مشاهده آن را در مرورگر نیز انتخاب نمائید (گزینه View in browser منوی کلیک راست).

خوب! پروژه کار نمی‌کند! برای اینکه مشکلات را بهتر بتوانید مشاهده کنید نیاز است به JavaScript Console مرورگر خود مراجعه نمائید. برای مثال در مرورگر کروم دکمه F12 را فشرده و برگه Console آن‌را باز کنید. در اینجا اعلام می‌کند که فاز negotiation قابل انجام نیست؛ چون مسیر پیش فرضی را که انتخاب کرده است، همین مسیر پروژه دومی است که اضافه کرده‌ایم (کلاینت ما در پروژه دوم قرار دارد و نه در همان پروژه اول هاب).
برای اینکه مسیر دقیق hub را در این حالت مشخص کنیم، سطر زیر را به ابتدای کدهای جاوا اسکریپتی فوق اضافه نمائید:
 $.connection.hub.url = 'http://localhost:1072/signalr'; //چون در یک پروژه دیگر قرار داریم
اکنون اگر مجدا سعی کنید، باز هم برنامه کار نمی‌کند و پیام می‌دهد که امکان دسترسی به این سرویس از خارج از دومین آن میسر نیست. برای اینکه این مجوز را صادر کنیم نیاز است تنظیمات مسیریابی پروژه هاب را به نحو ذیل ویرایش نمائیم:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Routing;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR02
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs(new HubConfiguration
            {
                EnableCrossDomain = true
            });
        }
    }
}
با تنظیم EnableCrossDomain به true اینبار فاز‌های آغاز ارتباط با سرور برقرار می‌شوند:
 SignalR: Auto detected cross domain url. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: Negotiating with 'http://localhost:1072/signalr/negotiate'. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: SignalR: Initializing long polling connection with server. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: Attempting to connect to 'http://localhost:1072/signalr/connect?transport=longPolling&connectionToken…NRh72omzsPkKqhKw2&connectionData=%5B%7B%22name%22%3A%22chat%22%7D%5D&tid=3' using longPolling. jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
SignalR: Longpolling connected jquery.signalR-1.0.1.min.js:10
مطابق این لاگ‌ها ابتدا فاز negotiation انجام می‌شود. سپس حالت long polling را به صورت خودکار انتخاب می‌کند.

در برگه شبکه، مطابق شکل فوق، امکان آنالیز اطلاعات رد و بدل شده مهیا است. برای مثال در حالتیکه سرور پیام دریافتی را به کلیه کلاینت‌ها ارسال می‌کند، نام متد و نام هاب و سایر پارامترها در اطلاعات به فرمت JSON آن به خوبی قابل مشاهده هستند.

یک نکته:
اگر از ویندوز 8 (یعنی IIS8) و VS 2012 استفاده می‌کنید، برای استفاده از حالت Web socket، ابتدا فایل وب کانفیگ برنامه را باز کرده و در قسمت httpRunTime، مقدار ویژگی targetFramework را بر روی 4.5 تنظیم کنید. اینبار اگر مراحل negotiation را بررسی کنید در همان مرحله اول برقراری اتصال، از روش Web socket استفاده گردیده است.


تمرین 1
به پروژه ساده و ابتدایی فوق یک تکست باکس دیگر به نام Room را اضافه کنید؛ به همراه دکمه join. سپس نکات قسمت قبل را در مورد الحاق به یک گروه و سپس ارسال پیام به اعضای گروه را پیاده سازی نمائید. (تمام نکات آن با مطلب فوق پوشش داده شده است و در اینجا باید صرفا فراخوانی متدهای عمومی دیگری در سمت هاب، صورت گیرد)

تمرین 2
در انتهای قسمت دوم به نحوه ارسال پیام از یک هاب به هابی دیگر اشاره شد. این MonitorHub را ایجاد کرده و همچنین یک کلاینت جاوا اسکریپتی را نیز برای آن تهیه کنید تا بتوان اتصال و قطع اتصال کلیه کاربران سیستم را مانیتور و مشاهده کرد.


پیاده سازی کلاینت jQuery بدون استفاده از کلاس Proxy

در مثال قبل، از پروکسی پویای مهیای در آدرس signalr/hubs استفاده کردیم. در اینجا قصد داریم، بدون استفاده از آن نیز کار برپایی کلاینت را بررسی کنیم.
بنابراین یک فایل جدید html را مثلا به نام chat_np.html به پروژه دوم برنامه اضافه کنید. سپس محتویات آن‌را به نحو زیر تغییر دهید:
<!DOCTYPE>
<html>
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.0.1.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <div>
        <input id="txtMsg" type="text" /><input id="send" type="button" value="send msg" />
        <ul id="messages">
        </ul>
    </div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {                        
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند

            var connection = $.hubConnection();
            connection.url = 'http://localhost:1072/signalr'; //چون در یک پروژه دیگر قرار داریم
            var proxy = connection.createHubProxy('chat');

            proxy.on('hello', function (message) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#messages").append("<li>" + message + "</li>");
            });

            $("#send").click(function () {
                // Hub's `SendMessage` should be camel case here
                proxy.invoke('sendMessage', $("#txtMsg").val());
            });

            connection.start();
        });
    </script>
</body>
</html>
در اینجا سطر مرتبط با تعریف مسیر اسکریپت‌های پویای signalr/hubs را دیگر در ابتدای فایل مشاهده نمی‌کنید. کار تشکیل proxy اینبار از طریق کدنویسی صورت گرفته است. پس از ایجاد پروکسی، برای گوش فرا دادن به متدهای فراخوانی شده از طرف سرور از متد proxy.on و نام متد فراخوانی شده سمت سرور استفاده می‌کنیم و یا برای ارسال اطلاعات به سرور از متد proxy.invoke به همراه نام متد سمت سرور استفاده خواهد شد.


کلاینت‌های دات نتی SignalR
تا کنون Solution ما حاوی یک پروژه Hub و یک پروژه وب کلاینت جی‌کوئری است. به همین Solution، یک پروژه کلاینت کنسول ویندوزی را نیز اضافه کنید.
سپس در خط فرمان پاور شل نوگت دستور زیر را صادر نمائید تا فایل‌های مورد نیاز به پروژه کنسول اضافه شوند:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Client
در اینجا نیز باید دقت داشت تا دستور بر روی default project صحیحی اجرا شود (حالت پیش فرض، اولین پروژه موجود در solution است).
پس از نصب آن اگر به پوشه packages مراجعه کنید، نگارش‌های مختلف آن‌را مخصوص سیلورلایت، دات نت‌های 4 و 4.5، WinRT و ویندوز فون8 نیز می‌توانید در پوشه Microsoft.AspNet.SignalR.Client ملاحظه نمائید. البته در ابتدای نصب، انتخاب نگارش مناسب، بر اساس نوع پروژه جاری به صورت خودکار صورت می‌گیرد.
مدل برنامه نویسی آن نیز بسیار شبیه است به حالت عدم استفاده از پروکسی در حین استفاده از jQuery که در قسمت قبل بررسی گردید و شامل این مراحل است:
1) یک وهله از شیء HubConnection را ایجاد کنید.
2) پروکسی مورد نیاز را جهت اتصال به Hub از طریق متد CreateProxy تهیه کنید.
3) رویدادگردان‌ها را همانند نمونه کدهای جاوا اسکریپتی قسمت قبل، توسط متد On تعریف کنید.
4) به کمک متد Start، اتصال را آغاز نمائید.
5) متدها را به کمک متد Invoke فراخوانی نمائید.

using System;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Client.Hubs;

namespace SignalR02.WinClient
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var hubConnection = new HubConnection(url: "http://localhost:1072/signalr");
            var chat = hubConnection.CreateHubProxy(hubName: "chat");

            chat.On<string>("hello", msg => {
                Console.WriteLine(msg);
            });

            hubConnection.Start().Wait();

            chat.Invoke<string>("sendMessage", "Hello!");

            Console.WriteLine("Press a key to terminate the client...");
            Console.Read();
        }
    }
}
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید که از لحاظ طراحی آنچنان تفاوتی با نمونه ذهنی جاوا اسکریپتی ندارد.

نکته مهم
کلیه فراخوانی‌هایی که در اینجا ملاحظه می‌کنید غیرهمزمان هستند.
به همین جهت پس از متد Start، متد Wait ذکر شده‌است تا در این برنامه ساده، پس از برقراری کامل اتصال، کار invoke صورت گیرد و یا زمانیکه callback تعریف شده توسط متد chat.On فراخوانی می‌شود نیز این فراخوانی غیرهمزمان است و خصوصا اگر نیاز است رابط کاربری برنامه را در این بین به روز کنید باید به نکات به روز رسانی رابط کاربری از طریق یک ترد دیگر دقت داشت.
مطالب
بررسی وجود اتصال اینترنتی در اندروید
یکی از اصلی‌ترین کارهایی که در اپلیکیشن‌هایی که قصد اتصال به اینترنت را دارند انجام می‌دهیم این است که قبل از هر کاری وضعیت اتصال اینترنتی را مشخص کنیم تا در هنگام اجرای فرآیندها به مشکل یا خطایی برخورد نکنیم تا برنامه منجر به خطای Force Close شود. با یک جست و جوی ساده در گوگل به تکه کد زیر می‌رسیم:
 public boolean isNetworkAvailable(Context context) {
        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
برای اجرای تکه کد بالا شما نیاز به مجوز زیر دارید:
    <uses-permission android:name="android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE"/>
تا به اینجای کار بسیار راحت بود. ولی اگر با دقت مجوز بالا را بخوانید نوشته است که شما به وضعیت شبکه دسترسی دارید. یعنی اینکه ممکن است گوشی شما از طریق هر آداپتور یا قطعه‌ای به یک شبکه متصل باشد. ولی الزامی نیست که شبکه مورد نظر اینترنت باشد. این تکه کد فقط وضعیت شبکه‌های فعالی را که عموما از طریق wifi و mobile data متصل می‌باشد را برای شما باز می‌گرداند.

البته توصیه ما نیز استفاده از این کد هست و توصیه می‌شود که استثناءها یا وضعیت خروجی‌ها را کنترل نمایید. روش‌های زیر تنها تحلیل کوچکی برای بررسی وضعیت اینترنت است یا اینکه واقعا به این بررسی‌های نیاز داشته باشید. در غیر این صورت برای بسیاری از برنامه‌ها همین کد کفایت می‌کند. راه حل‌های پایین مواردی است که از تجربه خود به دست آورده‌ام تا شاید راهنمایی برای افرادی باشد که میخواهند این کار را آغاز کنند تا در وقتشان صرفه جویی شود.

مثال‌های زیر وضعیت‌هایی را نشان میدهند که شبکه موجود است ولی اینترنتی در دسترس نیست:
  • مودم وای فای را فعال کرده است، ولی اینترنت را در اختیار ندارد که این علل میتواند عدم ثابت شدن چراغ DSL یا راه اندازی مجدد مودم باشد که وای فای زودتر از DSL فعال می‌شود و یا اینکه اشتراک شما تمام شده است یا در شبکه به مشکل برخورد کرده‌اید.
  • شما از طریق mobile data قصد اتصال دارید. در این حالت یا اعتبار شما پایان یافته است یا شبکه آنان دچار اختلال است.
  • شما در یک محیط اداری هستید که به عنوان مثال سیستمشان توسط روترهای میکروتیک هدایت می‌شود. در این حالت شما میتوانید وارد شبکه بدون کلمه عبور آنان شوید. ولی نیاز دارید که حتما صفحه لاگین را رد نمایید تا اینترنت در اختیار شما قرار بگیرد.

در همه مثال‌های بالا اینترنتی وجود ندارد، ولی تکه کد بالا true را برخواهد گرداند.
برای اینکار می‌توان از دو راهکار استفاده کرد. یکی از روش‌ها پینگ زدن به سرورهای اینترنتی است که اگر وضعیت پینگ پاسخ داده شود، شما مطمئن می‌شوید که به شبکه جهانی متصلید. تکه کد زیر می‌تواند اینکار را انجام دهد.
 public boolean IsInternetConnected()
    {
        try {
            Process ipProcess = Runtime.getRuntime().exec("/system/bin/ping -c 1 4.2.2.4");
            int     exitValue = ipProcess.waitFor();
            return (exitValue == 0);
        } catch (IOException e)          { e.printStackTrace(); }
        catch (InterruptedException e) { e.printStackTrace(); }
        return false;
    }
در خط اول از متد exec استفاده کردیم که معادل آن در دات نت استفاده از
System.Diagnostics.Process.Start("processName");
می‌باشد. عبارتی که به عنوان نام پروسس نوشتیم در واقع نحوه اجرای یک ICMP ساده در سیستم‌های مبتنی بر یونیکس است و از آنجا که اندروید از لینوکس وام گرفته شده است پس می‌توان پروسه بالا را صدا زد.
فرمان یا دستور بالا به شرح زیر است:
در سیستم عامل لینکوس تمام برنامه‌های سیستمی مورد نیاز، در شاخه bin قرار می‌گیرند و پینگ، یکی از آن هاست. سوییچ c هم که مخفف count است، به معنی تعداد درخواست‌های یک اکو است که در این دستور گفته‌ایم تنها یک درخواست اکو echo ارسال کن. (ااطلاعات بیشتر در مورد دستور پینگ ).
در خط بعدی از آنجا که این دستور، یک دستور زمان بر است، باید مدتی در این کد توقف شود تا مقدار مورد نظر دریافت شود. در صورتی که مقدار 0 بازگردانده شود، اکو پاسخ داده شده است و یعنی اینکه شما به اینترنت متصلید. (مشاهده کدهای وضعیتی ICMP )
 وجود catch‌های بالا الزامی است از آنجا که متد‌های استفاده شده توسط استثناءهای زیر throw شده‌اند، جاوا شما را ملزم به استفاده از catch‌های این استثناها خواهد کرد.
 public Process exec(String prog) throws java.io.IOException {
        return exec(prog, null, null);
    }

  public abstract int waitFor() throws InterruptedException;

برای اجرا این تکه کد شما نیاز به مجوز اتصال به اینترنت دارید:
 <uses-permission android:name="android.permission.INTERNET"/>

نکته مهم اینکه نگران اجرای این دستور در گوشی کاربر نباشید. این دستور نیاز به مجوز روت ندارد.

با اجرای این تکه کد تمام مسائل بالا حل می‌شود، به جز سرعت کند آن جهت پینگ زدن و دیگری مورد آخر که سیستم شما توسط یک روتر با وضعیت گفته شده کنترل شود. در این سیستم‌ها حتی اگر به اینترنت هم متصل باشید، پینگ شما پاسخی داده نمی‌شود. به همین علت یک روش ساده‌تر نیز وجود دارد و آن درخواست یک صفحه اینترنتی مطمئن و با دوام چون گوگل است که در بسیاری از سایت‌ها این روش نیز پیشنهاد شده است.
تکه کد زیر صفحه گوگل را درخواست می‌کند و در نهایت وضعیت کد http آن را دریافت می‌کنیم و اگر این کد وضعیت برابر 200 بود به این معنی است که اینترنت متصل می‌باشد. ولی در یک سیستم میکروتیک که هنوز وارد سیستم آن نشده باشید، به صفحه لاگین هدایت می‌شوید و وضعیت دیگری را دریافت خواهید مانند آدرس درخواستی شما redirect شده است یا اینکه باز هم کد 200 را دریافت می‌کنید که در بیشتر حالات هم به همین شکل است. برای رفع این مسئله بهتر است url فعلی را با url درخواستی مطابقت دهیم. برای این قضیه گوگل در بخش Handling Network Sign-On این صفحه چنین کدی را پیشنهاد داده است:
 HttpURLConnection urlConnection = (HttpURLConnection) url.openConnection();
   try {
     InputStream in = new BufferedInputStream(urlConnection.getInputStream());
     if (!url.getHost().equals(urlConnection.getURL().getHost())) {
       // we were redirected! Kick the user out to the browser to sign on?
     
     ...
   } finally {
     urlConnection.disconnect();
   }
 }

ولی با توجه به تحقیقات و مشاهداتی که کرده‌ام، در بعضی از گوشی‌ها این کد کارکرد مناسبی ندارد و برای خودم هم پاسخی دریافت نکردم. اگر واقعا باز هم مصر هستید که این وضعیت را بررسی کنید، می‌تواند بررسی یک url با محتوای خاص باشد و بعد از دریافت این صفحه محتوای آن را بررسی کنید.
ولی با این همه بسیاری از برنامه‌ها از همان تکه کد بالا استفاده می‌کنند و با مدیریت استثناءها سعی در جلوگیری از خطا دارند. در غیر این صورت شما باید مدام در حال بررسی وضعیت اینترنت به شکل بالا باشید که بسیار زمان بر خواهد شد.
در صورتی که شما روش بهتری را برای بررسی وضعیت اینترنت دارید یا راه حل خاصی به نظرتان می‌رسد بسیار عالی خواهد بود که آن را با ما به اشتراک بگذارید.
بازخوردهای دوره
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
استفاده از متغیرهای استاتیک و حافظه‌ی سرور برای کش کردن (مانند مثال جاری)، مقیاس پذیر نیست. در این موارد روش توصیه شده، استفاده از بانک اطلاعاتی Key/Value فوق سریع Redis هست که اتفاقا با SignalR هم زیاد استفاده می‌شود.