نظرات مطالب
معماری میکروسرویس‌ها
من در مورد همه مشکلات میکرو سرویس زیاد با شما موافق نیستم 
  • از آنجایی که ارتباط بین سرویس‌ها در بستر شبکه انجام می‌شود، انتظار کندی عملکرد سرویس‌ها دور از ذهن نیست. (اتفاقا بخاطر توزیع برنامه بر روی چند سیستم در زمانی که بار زیادی بر روی سیستم هست پاسخ گویی به کاربر می‌تونه خیلی بسرعت انجام بپذیره و اتفاقا یکی از مزایای اون هست)
  • به دلیل ارتباطات شبکه‌ای، احتمال آسیب پذیری‌های امنیتی در این نوع برنامه‌ها بیشتر است. (البته بیشتر این توزیع در server farm  انجام می‌شه ،یعنی پشت فایروال و کسی جز سرورها در این شبکه خصوصی وجود ندارد، نمی‌گم نیست ولی خیلی نیست)
  • نوشتن سرویس‌هایی که در بستر شبکه با سایر سرویس‌ها در ارتباط هستند سختی و مشکلات خود را دارد. برنامه‌نویس در این شرایط، درگیر برقراری ارتباط، رمزگذاری داده‌ها در صورت نیاز و تبدیل آنها می‌شود.(همان موارد بالا)
  • به دلیل مجزا بودن بخش‌های مختلف برنامه، مانیتور کردن و ردیابی عملکرد سرویس‌ها، یکی از کارهای اصلی توسعه دهنده یا استفاده کننده از برنامه است. (اینم خودش یک فایده است و طبق اصل SRP  و تفاوت MicroServic با SOA  بیشتر بر همین نکته تاکید داره که یک میکرو سرویس کاملا مستقل می‌باشد و راحت‌تر قابل مانیتور کردن و ردیابی عملکرد سرویس می‌باشد
  • در مجموع سرعت برنامه‌های نوشته شده با معماری Microservices کندتر از برنامه‌های نوشته شده با معماری Monolithic است. دلیل آن محیط اجرایی برنامه‌ها است. برنامه‌هایی با معماری Monolithic بر روی حافظه سرور پردازش می‌شوند. (باز تاکید که اصل استفاده از میکرو سرویس برای سیستم هایی با تراکنش بالا می‌باشد ،هدف توسعه راحتر و بدون تاثیر بر بقیه سرویس‌ها و حتی بدون توقف آنها می‌باشد، همچنین امکان  horizontal Scalability   نرم افزار و بالا بردن تعداد سرور‌های ارائه دهنده سرویس براحتی بوجود خواهد امد ، پس می‌تونه سرعت رو خیلی بالا ببره و مشکل توقف سرویس که در خیلی از سامانه‌های ایرانی می‌بینیم رو از بین میبره )
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت چهارم - نوشتن اولین اسکریپت
دستوراتی که درون کنسول مینویسیم، تک خطی یا one-linear هستند؛ هر چند میتوان با زدن کلیدهای Shift + Enter دستورات چندخطی هم نوشت یا حتی با گذاشتن semicolon بعد از هر دستور میتوانیم دریک خط چندین دستور را پشت‌سر هم بنویسیم. اما برای نوشتن دستورات طولانی‌تر بهتر است دستورات را درون فایل‌های جدایی قرار دهیم و از VSCode یا PowerShell ISE (فقط در ویندوز) نیز برای نوشتن اسکریپت‌ها استفاده کرد. اسکریپت‌های PowerShell با پسوند ps1 و psm1 (برای نوشتن ماژول) هستند؛ هر چند چندین پسوند دیگر نیز برای فایل‌های PowerShell وجود دارند که در اینجا میتوانید لیست آنها را مشاهده کنید. درون یک فایل ps1 امکان نوشتن و ترکیب دستورات مختلف را داریم. همچنین میتوانیم از امکانات زبان سی‌شارپ هم استفاده کنیم؛ زیرا PowerShell در واقع اپلیکیشنی است که توسط NET Core. و با زبان #C نوشته شده‌است. در نتیجه میتوانیم بگوئیم زبان اسکریپتی که در PowerShell استفاده میشود، یک DSL برای زبان #C است. در PowerShell همه چیز یک آبجکت محسوب میشود. برای تست این مورد میتوانید درون کنسول PowerShell دستور زیر را وارد کنید:
PS> "" | Get-Member
دستور فوق یک لیست از تمامی توابع و پراپرتی‌های نوع System.String را نمایش خواهد داد:
   TypeName: System.String

Name                 MemberType            Definition
----                 ----------            ----------
Clone                Method                System.Object Clone(), System.Object ICloneable.Clone()
CompareTo            Method                int CompareTo(System.Object value), int CompareTo(strin…
Contains             Method                bool Contains(string value), bool Contains(string value…
CopyTo               Method                void CopyTo(int sourceIndex, char[] destination, int de…
EndsWith             Method                bool EndsWith(string value), bool EndsWith(string value…
EnumerateRunes       Method                System.Text.StringRuneEnumerator EnumerateRunes()
Equals               Method                bool Equals(System.Object obj), bool Equals(string valu…
GetEnumerator        Method                System.CharEnumerator GetEnumerator(), System.Collectio…
GetHashCode          Method                int GetHashCode(), int GetHashCode(System.StringCompari…
GetPinnableReference Method                System.Char&, System.Private.CoreLib, Version=6.0.0.0, …
GetType              Method                type GetType()
GetTypeCode          Method                System.TypeCode GetTypeCode(), System.TypeCode IConvert…
IndexOf              Method                int IndexOf(char value), int IndexOf(char value, int st…
IndexOfAny           Method                int IndexOfAny(char[] anyOf), int IndexOfAny(char[] any…
Insert               Method                string Insert(int startIndex, string value)
IsNormalized         Method                bool IsNormalized(), bool IsNormalized(System.Text.Norm…
LastIndexOf          Method                int LastIndexOf(string value, int startIndex), int Last…
LastIndexOfAny       Method                int LastIndexOfAny(char[] anyOf), int LastIndexOfAny(ch…
Normalize            Method                string Normalize(), string Normalize(System.Text.Normal…
PadLeft              Method                string PadLeft(int totalWidth), string PadLeft(int tota…
PadRight             Method                string PadRight(int totalWidth), string PadRight(int to…
Remove               Method                string Remove(int startIndex, int count), string Remove…
Replace              Method                string Replace(string oldValue, string newValue, bool i…
ReplaceLineEndings   Method                string ReplaceLineEndings(), string ReplaceLineEndings(…
Split                Method                string[] Split(char separator, System.StringSplitOption…
StartsWith           Method                bool StartsWith(string value), bool StartsWith(string v…
Substring            Method                string Substring(int startIndex), string Substring(int …
ToBoolean            Method                bool IConvertible.ToBoolean(System.IFormatProvider prov…
ToByte               Method                byte IConvertible.ToByte(System.IFormatProvider provide…
ToChar               Method                char IConvertible.ToChar(System.IFormatProvider provide…
ToCharArray          Method                char[] ToCharArray(), char[] ToCharArray(int startIndex…
ToDateTime           Method                datetime IConvertible.ToDateTime(System.IFormatProvider…
ToDecimal            Method                decimal IConvertible.ToDecimal(System.IFormatProvider p…
ToDouble             Method                double IConvertible.ToDouble(System.IFormatProvider pro…
ToInt16              Method                short IConvertible.ToInt16(System.IFormatProvider provi…
ToInt32              Method                int IConvertible.ToInt32(System.IFormatProvider provide…
ToInt64              Method                long IConvertible.ToInt64(System.IFormatProvider provid…
ToLower              Method                string ToLower(), string ToLower(cultureinfo culture)
ToLowerInvariant     Method                string ToLowerInvariant()
ToSByte              Method                sbyte IConvertible.ToSByte(System.IFormatProvider provi…
ToSingle             Method                float IConvertible.ToSingle(System.IFormatProvider prov…
ToString             Method                string ToString(), string ToString(System.IFormatProvid…
ToType               Method                System.Object IConvertible.ToType(type conversionType, …
ToUInt16             Method                ushort IConvertible.ToUInt16(System.IFormatProvider pro…
ToUInt32             Method                uint IConvertible.ToUInt32(System.IFormatProvider provi…
ToUInt64             Method                ulong IConvertible.ToUInt64(System.IFormatProvider prov…
ToUpper              Method                string ToUpper(), string ToUpper(cultureinfo culture)
ToUpperInvariant     Method                string ToUpperInvariant()
Trim                 Method                string Trim(), string Trim(char trimChar), string Trim(…
TrimEnd              Method                string TrimEnd(), string TrimEnd(char trimChar), string…
TrimStart            Method                string TrimStart(), string TrimStart(char trimChar), st…
TryCopyTo            Method                bool TryCopyTo(System.Span[char] destination)
Chars                ParameterizedProperty char Chars(int index) {get;}
Length               Property              int Length {get;}
در واقع میتوانیم بگوئیم هرچیزی در PowerShell یک آبجکت NET. است. در ادامه لیستی را از قابلیت‌های PowerShell به عنوان یک زبان اسکریپتی، بررسی خواهیم کرد.

تعریف متغیر
برای تعریف یک متغیر از علامت $ قبل از نام متغیر استفاده میکنیم. نوع متغیر نیز براساس مقداری که به آن انتساب داده میشود، تعیین خواهد شد: 
$stringVariable = "Hello World"
$letter = 'A'
$isEnabled = $false
$age = 33
$height = 76
$doubleVar = 54321.21
$singleVar = 76549.11
$longVar = 2382.22
$dateVar = "July 24, 1986"
$arrayVar = "A", "B", "C"
$hashtableVar = @{ Name = "Sirwan"; Age = 33; }
همچنین میتوانیم نوع متغیر را نیز به صورت صریح تعیین کنیم: 
[string]$stringVariable = "Hello World"
[char]$letter = 'A'
[bool]$isEnabled = $false
[int]$age = 33
[decimal]$height = 76
[double]$doubleVar = 54321.21
[single]$singleVar = 76549.11
[long]$longVar = 2382.22
[DateTime]$dateVar = "July 24, 1986"
[array]$arrayVar = "A", "B", "C"
[hashtable]$hashtableVar = @{ Name = "Sirwan"; Age = 33; }
لازم به ذکر است scope متغیرها در حالت پیش‌فرض به local تنظیم میشود. به این معنا که در جایی که تعریف میشوند، قابل دسترسی خواهند بود. قاعدتاً اگر متغیرها را در ابتدای اسکریپت تعریف کنید، میدان دید آن به صورت سراسری خواهد بود و در هرجایی از کد در دسترس خواهند بود. اما برای اینکه به صورت صریح یک متغیر را به صورت سراسری تعریف کنیم میتوانیم از کلمه‌کلیدی global بعد از تعیین نوع متغیر و قبل از علامت $ استفاده کنیم: 
$global:stringVariable = "Hello World"

// Or

[string]$global:stringVariable = "Hello World"

عبارات شرطی
همانند دیگر زبان‌های اسکریپتی، در PowerShell نیز قابلیت تعریف ساختارهای شرطی وجود دارد: 
$guess = 20
switch ($guess) {
    {$_ -eq 20} { Write-Host "You guessed right!" }
    {$_ -gt 20} { Write-Host "You guessed too high!" }
    {$_ -lt 20} { Write-Host "You guessed too low!" }
    default { Write-Host "You didn't guess a number!" }
}

$guess = 20
if ($guess -eq 20) { 
    Write-Host "You guessed right!" 
}
elseif ($guess -gt 20) { 
    Write-Host "You guessed too high!" 
}
elseif ($guess -lt 20) { 
    Write-Host "You guessed too low!" 
}
else { 
  Write-Host "You didn't guess a number!"
}
همانطور که مشاهده میکنید از یکسری اپراتور برای بررسی شرط‌ها استفاده شده است. در اینجا میتوانید لیست کامل آنها را مشاهده کنید. لازم به ذکر است که از PowerShell 7.0 به بعد نیز Ternary Operator اضافه شده است: 
$message = (Test-Path $path) ? "Path exists" : "Path not found"

حلقه‌ها
همچنین از حالت‌های مختلف loop نیز پشتیبانی میشود: 
[int]$num = 10
for ($i = 1; $i -le $num; $i++) {
    Write-Host "`n"

    for ($j = 1; $j -le $num; $j++) {
        Write-Host -NoNewline -ForegroundColor Green ($i * $j).ToString().PadLeft(6)
    }
}
Write-Host "`n`n"

[int]$counter = 1
while ($counter -le 10) {
    Write-Host "Hello World"
    $counter++
}

do {
    Write-Host "Hello World"
    $counter++
} while ($counter -le 10)

foreach ($i in 1..10) {
    Write-Host "Hello World"
}

$items = "Hello", "World"
$items | ForEach-Object {
    Write-Host $_
}

لازم به ذکر است برای ForEach-Object از % نیز میتوانید استفاده کنید. اما بطور کلی بهتر است تا حد امکان از aliaseها استفاده نکنید؛ زیرا خوانایی کد را مقداری سخت میکند. این مورد توسط خود VSCode هم هشدار داده میشود: 


آرایه‌ها
در PowerShell به صورت پیش‌فرض آرایه‌ها از نوع []System.Object در نظر گرفته میشوند. در اینجا نیز آرایه‌ها immutable هستند. چندین روش برای ایجاد آرایه وجود دارد. در ادامه یک آرایه خالی را تعریف کرده‌ایم: 
$array = @()
یک روش دیگر تعریف آرایه اینگونه است: 
$myArray = [Object[]]::new(10)
$byteArray = [Byte[]]::new(100)
$ipAddresses = [IPAddress[]]::new(5)

$mylist = [System.Collections.Generic.List[int]]::new()
از PowerShell 5.0 به بعد میتوانیم سینتکس namespaceها را با کمک using خلاصه‌تر بنویسیم:
using namespace System.Collections.Generic
$mylist = [List[int]]::new()
از range operator هم میتوانیم برای مقداردهی یک آرایه استفاده کرد: 
$numbers = 1..10
$alphabet = "a".."z"

foreach ($item in 1..10) {
    Write-Host "Hello World"
}
برای دسترسی به عناصر یک آرایه نیز میتوانیم از range operator استفاده کنیم: 
$numbers = 1..10

$numbers
Write-Output "".PadRight(10, "-")
$numbers[1..2 + 2..4]
همانطور که مشاهده میکنید از اپراتور + برای append کردن یک بازه از اعداد، به آرایه استفاده کرده‌ایم. دقت داشته باشید که با هر بار اضافه/حذف آیتم‌ها، یک آرایه جدید ساخته میشود. این مورد در آرایه‌هایی با سایز بزرگ میتواند مشکل کارآیی ایجاد کند. بنابراین اگر عملیات اضافه کردن و حذف کردن از یک آرایه را زیاد انجام میدهید، بهتر است از ArrayList استفاده کنید. تفاوت آن نیز این است که برخلاف آرایه‌های عادی، سایز ArrayList ثابت نیست. تعریف ArrayList نیز اینگونه است: 
$colours = [System.Collections.ArrayList]@("Red", "Green", "Blue")
$colours.Add("Yellow")
$colours.Remove("Red")
از دیگر کالکشن‌های NET. نیز میتوانید استفاده کنید؛ به عنوان مثال در مثال زیر از List برای اضافه کردن ده هزار آیتم استفاده کرده‌ایم:
using namespace System.Collections.Generic

$mylist = [List[int]]::new()
Measure-Command { 1..100000 | ForEach-Object { $mylist.Add($_) } }
Measure-Command { $mylist.Where({ $_ -gt 10000 }) }
Measure-Command { $mylist.Contains(10000) }
نکته: کد فوق در حالت استفاده از ArrayList مقداری کندتر است. دلیل آن نیز این است که ArrayList امکان اضافه کردن هر آبجکتی را به ما میدهد. در نتیجه موقع جستجو باید یکبار عملیات unboxing را برای تشخیص نوع درخواست شده انجام دهد.

Hashtable
ساختار دیگری که میتوانید استفاده کنید Hash Tableها هستند؛ از این ساختار برای ایجاد custom objects و همچنین پاس دادن پارامترها به یک command استفاده میشود:
$sensors = @{
    tempreture = "Temperature"
    humidity   = "Humidity"
    pressure   = "Pressure"
    light      = "Light"
    noise      = "Noise"
    co2        = "CO2"
    battery    = "Battery"
    min_temp   = "Min Temp"
    max_temp   = "Max Temp"
}
با دستور زیر میتوانید لیستی از Commandهایی که ورودی‌شان از نوع Hash table است را مشاهده کنید:
PS> Get-Command -ParameterType Hashtable


CommandType     Name                                               Version    Source
-----------     ----                                               -------    ------
Function        TabExpansion2                                                 
Cmdlet          Add-Member                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          ConvertTo-Html                                     7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Get-Job                                            7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-Command                                     7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-RestMethod                                  7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-WebRequest                                  7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-Object                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-PSRoleCapabilityFile                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-PSSession                                      7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Remove-Job                                         7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Select-Xml                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Set-PSReadLineOption                               2.1.0      PSReadLine
Cmdlet          Stop-Job                                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Wait-Job                                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…

توابع
برای ایجاد توابع در PowerShell میتوانید از سینتکس زیر استفاده کنید:
function Write-HelloWorld {
    Write-Host "Hello World"
}
برای نامگذاری توابع بهتر است از قالب verb-noun استفاده کنید. برای قسمت verb نیز بهتر است از یکسری افعال تائیدشده (approved verbs) که مستندات مایکروسافت پیشنهاد میدهد استفاده کنید (+) در این زمینه VSCode در صورت انتخاب یک نام نامناسب به شما هشدار خواهد:

تفاوت بین Function و Cmdlet چیست؟
توابع و cmdletها عملاً از لحاظ کاربرد باهم تفاوتی ندارند. تنها تفاوت آنها در نحوه ساخت‌شان است. cmdletها با #C ساخته میشوند. به این معنا که یکسری DLL کامپایل شده هستند که در نهایت از آنها استفاده خواهیم کرد. اما توابع در PowerShell با کمک سینتکسی که اشاره شد ایجاد میشوند. توسط دستور زیر میتوانیم لیستی از توابعی را که درون سشن PowerShellمان بارگذاری شده‌اند، ببینیم: 
PS> Get-Command -CommandType Function

در PowerShell نیز توابع قابلیت دریافت ورودی را نیز دارند. در ساده‌ترین حالت میتوانیم از آرایه args$ استفاده کنیم؛ دقیقاً چیزی مشابه arguments در JavaScript است:
function Write-HelloWorld {
    Write-Host "First Argument: $($args[0])"
    Write-Host "Second Argument: $($args[1])"
    Write-Host "Third Argument: $($args[2])"
    Write-Host "Fourth Argument: $($args[3])"
}
به این حالت Positional Parameters گفته میشود. یک روش دیگر تعریف پارامتر استفاده از Named Parameters است:
function Write-HelloWorld(
    [string]$first,
    [string]$second,
    [string]$third,
    [string]$fourth
) {
    Write-Host "First Argument: $($first)"
    Write-Host "Second Argument: $($second)"
    Write-Host "Third Argument: $($third)"
    Write-Host "Fourth Argument: $($fourth)"
}

در قسمت بعد در مورد Advanced Functionها صحبت خواهیم کرد و اجزای دیگر توابع را بیشتر توضیح خواهیم داد.

یک نکته در مورد خروجی دستورات درون کنسول
در ویندوز میتوانیم خروجی کنسول را به Out-GridView پایپ کنیم که در واقع یک GUI برای نمایش دادن خروجی کنسول است. این کامند فقط در ویندوز قابل استفاده است:

یک نسخه cross-platform آن نیز که مناسب کنسول است تهیه شده که میتوانید از آن استفاده کنید: 
Get-Command -ParameterType Hashtable | Out-ConsoleGridview
با این خروجی:

البته به صورت پیش‌فرض نصب نیست و باید از طریق PowerShell Gallery آن را نصب کنید:

Install-Module -Name Microsoft.PowerShell.ConsoleGuiTools


مطالب
React 16x - قسمت 34 - توزیع برنامه
در قسمت آخر این سری، نگاهی خواهیم داشت به نحوه‌ی توزیع برنامه‌های React و نکات مرتبط با آن.


افزودن متغیرهای محیطی

در برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌هایی که تا قسمت 29 آن‌را بررسی کردیم، از فایل src\config.json برای ذخیره سازی اطلاعات تنظیمات برنامه استفاده شد. هرچند این روش کار می‌کند اما بر اساس محیط‌های مختلف توسعه، متغیر نیست. اغلب برنامه‌ها باید بتوانند حداقل در سه محیط توسعه، آزمایش و تولید، بر اساس متغیرها و تنظیمات خاص هر کدام، کار کنند. برای مثال بر روی سیستمی که کار توسعه در آن انجام می‌شود، می‌خواهیم apiUrl متفاوتی را نسبت به حالتیکه برنامه توزیع می‌شود، داشته باشیم.
برای رفع این مشکل، برنامه‌هایی که توسط create-react-app تولید می‌شوند، دارای پشتیبانی توکاری از متغیرهای محیطی هستند. برای این منظور نیاز است در ریشه‌ی پروژه (جائیکه فایل package.json قرار دارد) فایل جدید env. را ایجاد کرد. در ویندوز برای ایجاد یک چنین فایل‌هایی که فقط از یک پسوند تشکیل می‌شوند، باید نام فایل را به صورت .env. وارد کرد؛ سپس خود ویندوز نقطه‌ی نهایی را حذف می‌کند. البته اگر از ادیتور VSCode برای ایجاد این فایل استفاده می‌کنید، نیازی به درج نقطه‌ی انتهایی نیست. در این فایل environment ایجاد شده می‌توان تمام متغیرهای محیطی مورد نیاز را با مقادیر پیش‌فرض آن‌ها درج کرد. همچنین می‌توان این مقادیر پیش‌فرض را بر اساس محیط‌های مختلف کاری، بازنویسی کرد. برای مثال می‌توان فایل env.development. را اضافه کرد؛ به همراه فایل‌های env.test. و env.production.


متغیرهای محیطی به صورت key=value درج می‌شوند. این کلیدها نیر باید با REACT_APP_ شروع شوند؛ در غیر اینصورت، کار نخواهند کرد. برای مثال در فایل env.، دو متغیر پیش‌فرض زیر را تعریف می‌کنیم:
REACT_APP_NAME=My App
REACT_APP_VERSION=1
اکنون برای خواندن این متغیرها برای مثال در فایل index.js (و یا هر فایل جاوا اسکریپتی دیگری در برنامه)، سطر زیر را درج می‌کنیم:
console.log(process.env);
process به معنای پروسه‌ی جاری برنامه‌است (و مرتبط است به پروسه‌ی node.js ای که برنامه‌ی React را اجرا می‌کند) و خاصیت env، به همراه تمام متغیرهای محیطی برنامه می‌باشد. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، به یک چنین خروجی خواهیم رسید:


در این خروجی، متغیر "NODE_ENV: "development به صورت خودکار با تولید بسته‌های مخصوص ارائه‌ی نهایی، به production تنظیم می‌شود. سایر متغیرهای محیطی تعریف شده را نیز در اینجا ملاحظه می‌کنید. با توجه به خواص شیء env، برای مثال جهت دسترسی به نام برنامه می‌توان از مقدار process.env.REACT_APP_NAME استفاده کرد.


یک نکته: با هر تغییری در مقادیر متغیرهای محیطی، نیاز است یکبار دیگر برنامه را از ابتدا توسط دستور npm start، راه اندازی مجدد کرد؛ چون این فایل‌ها به صورت خودکار ردیابی نمی‌شوند.


نحوه‌ی پردازش متغیرهای محیطی درج شده‌ی در برنامه

اگر همان سطر لاگ کردن خروجی process.env را به صورت زیر تغییر دهیم:
console.log("My App Name", process.env.REACT_APP_NAME);
و برنامه را مجددا اجرا کنیم، با مراجعه‌ی به برگه‌ی Sources و انتخاب مسیر localhost:3000/static/js/main.chunk.js و سپس جستجوی "My App Name" ای که در اینجا اضافه کردیم (با فشردن دکمه‌های Ctrl+F)، به خروجی زیر خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، فراخوانی console.log ما، دیگر به همراه متغیر process.env.REACT_APP_NAME نیست؛ بلکه مقدار اصلی این متغیر در اینجا درج شده‌است. بنابراین اگر در در حین توسعه‌ی برنامه، از متغیرهای محیطی استفاده شود، این متغیرها با مقادیر اصلی آن‌ها در حین پروسه‌ی Build نهایی، جایگزین می‌شوند.


Build برنامه‌های React برای محیط تولید

اجرای دستور npm start، سبب ایجاد یک Build مخصوص محیط توسعه می‌شود که بهینه سازی نشده‌است و به همراه اطلاعات اضافی قابل توجهی جهت دیباگ ساده‌تر برنامه‌است. برای رسیدن به یک خروجی بهینه سازی شده‌ی مخصوص محیط تولید و ارائه‌ی نهایی باید دستور npm run build را در خط فرمان اجرا کرد. خروجی نهایی این دستور، در پوشه‌ی جدید build واقع در ریشه‌ی پروژه، قرار می‌گیرد. اکنون می‌توان کل محتویات این پوشه را جهت ارائه‌ی نهایی در وب سرور خود، مورد استفاده قرار داد.
پس از پایان اجرای دستور npm run build، پیام «امکان ارائه‌ی آن توسط static server زیر نیز وجود دارد» ظاهر می‌شود:
> npm install -g serve
> serve -s build
اگر علاقمند باشید تا خروجی حالت production تولید شده را نیز به صورت محلی آزمایش کنید، ابتدا باید static server یاد شده را توسط دستور npm install فوق نصب کنید. سپس ریشه‌ی پروژه را در خط فرمان باز کرده و دستور serve -s build را صادر کنید (البته اگر با خط فرمان به پوشه‌ی build وارد شدید، دیگر نیازی به ذکر پوشه‌ی build نخواهد بود). اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 در مرورگر خود بررسی نمائید.

البته با توجه به اینکه backend سرور برنامه‌های ما نیز در همین آدرس قرار دارد و در صورت ورود این آدرس، به صورت خودکار به https://localhost:5001/index.html هدایت خواهید شد، می‌توان این پورت پیش‌فرض را با اجرای دستور  serve -s build -l 1234 تغییر داد. اکنون می‌توان آدرس جدید http://localhost:1234 را در مرورگر آزمایش کرد که ... با خطای زیر کار نمی‌کند:
Access to XMLHttpRequest at 'https://localhost:5001/api/genres' from origin 'http://localhost:1234' has been blocked by CORS policy:
Response to preflight request doesn't pass access control check: No 'Access-Control-Allow-Origin' header is present on the requested resource.
روش رفع این مشکل را در قسمت 23 بررسی کردیم و در اینجا جهت بهبود آن می‌توان متد WithOrigins فایل Startup.cs را به صورت زیر تکمیل کرد:
WithOrigins("http://localhost:3000", "http://localhost:1234")

یک نکته: زمانیکه از دستور npm start استفاده می‌شود، متغیرهای محیطی از فایل env.development. خوانده خواهند شد و زمانیکه از دستور npm run build استفاده می‌شود، این متغیرها از فایل env.production. تامین می‌شوند. در این حالت‌ها اگر متغیری در این دو فایل درج نشده بود، از مقدار پیش‌فرض موجود در فایل env. استفاده می‌گردد. از فایل env.test. با اجرای دستور npm test، به صورت خودکار استفاده می‌شود.


آماده سازی برنامه‌ی React، برای توزیع نهایی

تا اینجا برنامه‌ی React تهیه شده، اطلاعات apiUrl خودش را از فایل config.json دریافت می‌کند. اکنون می‌خواهیم بر اساس حالات مختلف توسعه و تولید، از apiUrlهای متفاوتی استفاده شود. به همین جهت به فایل env.production. مراجعه کرده و تنظیمات ذیل را به آن اضافه می‌کنیم:
REACT_APP_API_URL=https://localhost:5001/api
REACT_APP_ADMIN_ROLE_NAME=Admin
البته فعلا همین متغیرها را به فایل env.development. نیز می‌توان اضافه کرد؛ چون backend سرور ما در هر دو حالت، در این مثال، در آدرس فوق قرار دارد.

اکنون به برنامه مراجعه کرده و در هرجائی که ارجاعی به فایل config.json وجود دارد، سطر import آن‌را حذف می‌کنیم. با این تغییر، تمام آدرس‌هایی مانند:
const apiEndpoint = apiUrl + "/users";
را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
const apiEndpoint =  "/users";
در ادامه برای تامین مقدار apiUrl به صورت خودکار، به فایل src\services\httpService.js مراجعه کرده و در ابتدای آن، یک سطر زیر را اضافه می‌کنیم:
 axios.defaults.baseURL = process.env.REACT_APP_API_URL;
به این ترتیب تمام درخواست‌های ارسالی توسط Axios، دارای baseURL ای خواهند شد که از فایل متغیر محیطی جاری تامین می‌شود. همانطور که پیش‌تر نیز عنوان شد، این مقدار در زمان Build، با مقدار ثابتی که از فایل env جاری خوانده می‌شود، جایگزین خواهد شد.
همچنین adminRoleName مورد نیاز در فایل src\services\authService.js را نیز از همان فایل env جاری تامین می‌کنیم:
const adminRoleName =  process.env.REACT_APP_ADMIN_ROLE_NAME;
پس از این تغییرات، نیاز است برای حالت توسعه، یکبار دیگر دستور npm start و یا برای حالت تولید، دستور npm run build را اجرا کرد تا اطلاعات درج شده‌ی در فایل‌های env.، پردازش و جایگزین شوند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-34-frontend.zip و sample-34-backend.zip
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت هفتم

در این قسمت بیشتر یک سری از ماژول‌ها را به شما در قالب جداول گروه بندی شده معرفی خواهیم کرد :

   همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم سرور IIS آماده خصوصی سازی و کار بر اساس علائق شماست؛ ولی توجه داشته باشید حذف تمامی ماژول‌ها ممکن است اثرات جانبی هم داشته باشد. در اینجا ما ماژول هایی را به شما معرفی می‌کنیم که بدانید کار هر ماژول چیست تا مثلا با حذف ماژولی، امنیت وب سایت خود را به خطر نیندازید :

ماژول‌های سودمند یا utility

نام ماژول:

UriCacheModule

توضیح:

این ماژول نوعی کش برای URLها به شمار می‌رود. موقعی که url درخواست می‌شود، اطلاعات در اولین درخواست خوانده شده و کش می‌شود و اگر دوباره همان url درخواست شود، بدون خواندن تنظیمات و بر اساس تنظیمات قبلی، کار url مربوطه را انجام میدهد تا اطلاعات پیکربندی تغییر کند و بر اساس اطلاعات جدید، خود را به روز کند.

تگ قابل پیکربندی:

لازم ندارد

وابستگی:

ندارد

اثرات حذف آن:

کارایی سیستم کاهش می‌یابد و سیستم مجبور است برای هر درخواست فایل پیکربندی را بخواند.

نام ماژول :

FileCacheModule

توضیح :

فایل هندلِ فایل‌هایی که قبلا در سرور باز شده‌اند را کش می‌کند تا در صورت نیاز در دفعات بعدی سریعتر عمل کند.

تگ قابل پیکربندی :

لازم ندارد .

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

کارایی سیستم کاهش می‌یابد. سیستم در هر اجرای دستور مربوط به فایل‌ها باید فایل هندل را به دست آورد.

نام ماژول :

TokenCacheModule

توضیح :

توکن‌های امنیتی ویندوز که پسوردهایی بر اساس authentication schemes هستند را کش می‌کند (anonymous authentication, basic authentication, IIS client certificate authentication )

تگ قابل پیکربندی :

لازم ندارد

وابستگی :

ندارد

اثرات حذف آن :

کارایی سیستم به شدت پایین می‌آید. کاربر باید با هر درخواستی لاگین کند. یکی از اصلی‌ترین ضربه‌ها با حذف این ماژول این است که اگر مثلا یک پسورد از یک فایل html محافظت می‌کند و این صفحه به 50 تصویر ارجاع دارد، 51 بار باید درخواست لاگین اجرا گردد یا شاید هم بدتر

MANAGED ENGINE: ASP.NET INTEGRATION

نام ماژول :

ManagedEngine

توضیح :

مدیریت ماژول‌های native و مدیریت شده

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

ندارد

اثرات حذف آن :

مشخصا غیرفعال شدن asp.net integrated و غیر فعال شدن تمامی ماژول‌ها و هندلر‌های تگ وب کانفیگ یا داخل فایل کانفیگ IIS که در مقالات قبلی به تفصیل بیان کرده‌ایم.

IIS 7 NATIVE MODULES

نام ماژول :

HttpCacheModule

توضیح :

مدیریت کش خروجی در htttp.sys بر اساس پیکربندی مثل تعریف سایز کش و ...

تگ قابل پیکربندی :

System.webServer/caching

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

محتوا دیگر به صورت کرنل مد، کش نمی‌شود و کش پروفایل هم ندید گرفته می‌شود و احتمالا بر کارآیی و استفاده از منابع هم اثر می‌گذارد.

نام ماژول :

DynamicCompressionModule

توضیح :

پیاده سازی in-memory compression در محتوای پویا

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpCompression and system.webServer/urlCompression.

وابستگی :

وابستگی ندارد چرا که به طور پیش فرض غیرفعال است.

نام ماژول :

StaticCompressionModule

توضیح :

پیادسازی فشرده سازی در محتوای ایستا و برای فایل‌های سیستمی از نوع in memory

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpCompression and system.webServer/urlCompression

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

در صورت عدم فشرده سازی بر مصرف ترافیک تاثیر گذار است.

نام ماژول :

DefaultDocumentModule

توضیح :

پیاده سازی یک لیست سند پیش فرض. درخواست‌ها مدام پشت سر هم می‌آیند و این درخواست‌های پشت سرهم، به سند پیش فرض هدایت می‌شوند. همان پنجره ای که شما به ترتیب فایل‌های index.htm,index.asp,default.aspx و... را تعیین می‌کنید.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/defaultDocument

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

درخواست را به ریشه هدایت می‌کند. مثلا برای localhost صفحه 404 باز میگرداند و اگر directoryBrowsing فعال باشد لیستی از دایرکتوری ریشه را باز میگرداند.

نام ماژول :

DirectoryListingModule

توضیح :

پیادی سازی لیستی از محتویات یک دایرکتوری

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/directoryBrowse

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

اگر این ماژول و ماژول قبلی غیرفعال باشند response نهایی خالی است.

نام ماژول :

ProtocolSupportModule

توضیح :

پیاده سازی اختصاصی از response header

پیاده سازی تنظیمات trace و HTTP verbs.

پیاده سازی تنظیمات مربوطه به keep-alive بر اساس پیکربندی

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpProtocol

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

بازگرداندن پیام خطای "405 Method not allowed".

نام ماژول :

HttpRedirectionModule

توضیح :

پیاده سازی عملیات انتقال یا redirect

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpRedirect

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

خطر امنیتی: اگر منابعی با redirect کردن محافظت می‌شوند، از این پس در دسترسند.

نام ماژول :

ServerSideIncludeModule

توضیح :

حمایت از فایل shtm یا shtml و ...

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/serverSideInclude

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

این فایل‌ها به صورت متنی نمایش داده می‌شوند

نام ماژول :

StaticFileModule

توضیح :

فایل‌های ایستا را به همراه پسوند ارسال می‌کند. مثل jpg,html و نوع محتوا را بر اساس staticContent/mimeMap پیکربندی می‌کند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/staticContent

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

فایل‌های ایستا دیگر ارائه نشده و به جای آن خطای 404 بازگشت داده می‌شود.

نام ماژول :

AnonymousAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم شناسایی افراد ناشناس. همانطور که میدانید در یک وب سایت حداقل محتوایی برای افرادی بدون داشتن اکانت هم وجود دارد. برای اینکار یک شیء httpuser ایجاد می‌کند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/anonymousAuthentication

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبودن هیچ سیستم شناسایی وجود نداشته و در نبود شیء httpuser سیستم خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

CertificateMappingAuthenticationModule

توضیح :

مجوز SSL را به Active Directory نگاشت می‌کند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/clientCertificateMappingAuthentication

وابستگی :

برای اینکه این ماژول وظیفه خود را انجام دهد باید تنظیمات SSL انجام شود و همچنین سیستم IIS جزئی از دامنه Active directory باشد

اثرات حذف آن :

درخواست‌ها، نرمال رسیدگی میشوند انگار SSL وجود ندارد.

نام ماژول :

BasicAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی پایه‌ای و روتین شناسایی کاربران بر اساس آن چیزی که در استانداد زیر آمده است

RFC 2617.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/basicAuthentication

وابستگی :

None.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناساسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده‌ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء  httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

WindowsAuthenticationModule

توضیح :

((windows Authentication (NTLM or Negotiate (Kerberos

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/windowsAuthentication

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

DigestAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم شناسایی دیاجست بر اساس

RFC 2617 .

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/digestAuthentication

وابستگی :

IIS باید بخشی از دامنه Active Directory باشد.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

IISCertificateMappingAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی نگاشت مجوزهای IIS، نگهداری و ذخیره اطلاعات همه نگاشت‌ها و مجوزهای کاربری چون SSL client certificates  

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/iisClientCertificateMappingAuthentication

وابستگی :

اطلاعات SSL به همراه دریافت client certificates جهت پیکربندی این ماژول

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

UrlAuthorizationModule

توضیح :

پیاده سازی authorization بر اساس قوانین پیکربندی شده

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authorization

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

محتواهای محافظت شده توسط authorization دیگر محافظت نمی‌شوند.

نام ماژول :

IsapiModule

توضیح :

پیاده سازی ISAPI Extension 

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/isapiCgiRestriction

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

هندلر‌های معرفی شده در بخش IsapiModule و تگ handlers دیگر اجرا نمی‌شوند

نام ماژول :

IsapiFilterModule

توضیح :

پیاده سازی ISAPI filter 

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/isapiFilters

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

اگر برنامه ای از ISAPI filter استفاده می‌کند، در اجرا دچار مشکل خواهد شد.

نام ماژول :

IpRestrictionModule

توضیح :

یک سیستم تشخیص دسترسی  بر اساس آی پی‌های ورژن4

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/ipSecurity

وابستگی :

IPv4 stack باید نصب شود.

اثرات حذف آن :

کلاینت هایی که IP هایشان در IPsecurity لیست شده‌اند ندید گرفته میشوند

نام ماژول :

RequestFilteringModule

توضیح :

پیاده سازی یک مجموعه قدرتمند از قوانین امنیتی که درخواست‌های مشکوک را پس می‌زند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/requestFiltering

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

دیگر قوانین امنیتی اجرا نخواهند شد و سبب وجود مشکلات امنیتی میشود.

نام ماژول :

CustomLoggingModule

توضیح :

پیاده سازی اینترفیس ILogPlugin در سمت IIS، به مشتریان اجازه میدهد تا لاگ‌های خود را توسعه دهند. هر چند این روش توصیه نمی‌شود و توصیه کارشناس مایکروسافت استفاده از یک ماژول دست نویس از نوع RQ_LOG_REQUEST می باشد.

Implements the ILogPlugin interface on top of IIS. ILogPlugin is a previous COM implementation that allowed customers to extend IIS logging. We do not not recommend extending IIS using this interface. Instead, customers should write a module and subscribe to the RQ_LOG_REQUEST notification.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpLogging and system.applicationhost/sites/site/logFile/customLogPluginClsid

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

مسلما پلاگین‌های‌های این اینترفیس از کار می‌‌افتند که سیستم ODBC Logging هم جز آن است.

نام ماژول :

CustomErrorModule

توضیح :

پیاده سازی مدیریت خطاهای ویژه

تگ قابل پیکبرندی :

system.webServer/httpErrors

وابستگی :

None.

اثرات حذف آن :

در صورتی که خطایی از هسته باشد، نتیجه یک صفحه، با توضیح مختصری از خطا خواهد بود. در غیر این صورت اگر خطا از برنامه یا کامپوننتی باشد جزئیات خطا فاش خواهد شد

نام ماژول :

HttpLoggingModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم logging استاندارد http.sys

تگ قابل پیکربندی :

system.applicationHost/log and system.webServer/httpLogging

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

از کار افتادن سیستم لاگ

نام ماژول :

FailedRequestsTracingModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم ردیابی درخواست‌های ناموفق و اجرای قوانین، طبق پیکربندی

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/tracing and system.webServer/httpTracing

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

Tracing http requests will no longer work.

نام ماژول :

RequestMonitorModule

توضیح :

پیاده سازی IIS Run-time State and Control Interface یا به اختصار RSCA . به کاربران اجازه می‌دهد از اطلاعات، حین اجرا، کوئری بگیرند. مثل درخواست درحال اجرای جاری، آغاز به کار یا توقف وب سایت و دامنه‌های اپلیکیشن در حال اجرای جاری

تگ قابل پیکربندی :

ندارد.

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

ابزارهای مرتبط با این موضوع از کار می‌افتند

نام ماژول :

CgiModule

توضیح :

پیاده سازی CGI در سمت IIS

تگ قابل پیکبرندی :

system.webServer/cgi and system.webServer/isapiCgiRestriction

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

برنامه‌های CGI متوقف می‌شوند

نام ماژول :

TracingModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم ردیابی ETW

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpTracing

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

باعث از کار افتادن سیستم مربوطه می‌شود

نام ماژول :

ConfigurationValidationModule

توضیح :

اعتبارسنجی تنظیمات برنامه ASP.Net که به حالت integrate انتقال یافته است

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/Validation

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

عدم اعتبارسنجی و در نتیجه عدم نمایش خطاها

MANAGED MODULES:

نام ماژول :

OutputCache

توضیح :

پیاده سازی output caching

تگ قابل پیکربندی :

system.web/caching/outputCache

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

عدم اجرای output cache

نام ماژول :

Session

توضیح :

مدیریت سشن ها

تگ قابل پیکربندی :

system.web/sessionState

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine . 

اثرات حذف آن :

سشن‌ها از دسترس خارج می‌شوند.

نام ماژول :

WindowsAuthentication

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authentication

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

این حالت قابل اجرا نخواهد بود

نام ماژول :

FormsAuthentication

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authentication

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

این حالت قابل اجرا نیست و کاربران مجوز دار هم نمی‌توانند به منابع محافظت شده دسترسی داشته باشند.

نام ماژول :

DefaultAuthentication

توضیح :

اطمینان از وجود شی Authentication در context مربوطه 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authentication

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .  

اثرات حذف آن :

اگر مد Forms authentication انتخاب شده باشد بر روی بعضی از کاربران ناشناس کار نخواهد کرد و رویداد DefaultAuthentication.OnAuthenticate اجرا نخواهد شد.

نام ماژول :

RoleManager

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

این قابلیت در دسترس نمی‌باشد

نام ماژول :

UrlAuthorization

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authorization.

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .  

اثرات حذف آن :

باعث از کار افتادن asp.net authorization و فاش شدن بعضی اطلاعات و همچنین دیگر تهدیدات امنیتی

نام ماژول :

AnonymousIdentification

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

نیاز به ManagedEngine . 

اثرات حذف آن :

The anonymous identification feature used by the ASP.NET Profile will not work.

نام ماژول :

Profile

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

ManagedEngine module must be installed.

اثرات حذف آن :

ASP.Net Profile از کار خواهد افتاد

نام ماژول :

UrlMappingsModule

توضیح :

 تبدیل یک Url واقعی به یک Url کاربرپسند 

تگ قابل پیکبرندی :


وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

نگاشت Url‌ها صورت نمی‌گیرد

نظرات مطالب
جزئیات برنامه نویسی افزونه فارسی به پارسی
سلام،
تاریخ که احتمالا تاریخ فارسی مد نظر شما است همیشه بین علما در این مورد اختلاف بوده و هست ! :)
یکی تاریخ رو به صورت عددی با فرمت یونیکس ذخیره میکنه (unixepoch). بعد تمام مقایسه‌های لازم هم درست صورت خواهد گرفت (مثلا از تاریخ تا تاریخ) چون با عدد کار می‌کنید.
یکی مثل قبض برق و آب و تلفن از رشته استفاده می‌کنه ولی با این شرط که حتما روز و تاریخ دو رقمی ثبت شوند و اگر یک رقمی بود قبل از آن یک صفر قرار گیرد تا مقایسه از تاریخ تا تاریخ همیشه کار کند (از زمان فاکس پروی مرحوم تا به امروز)
یکی هم زمان رو از نوع datetime‌ استاندارد در نظر می‌گیرد که در sqlite تقریبا اثری ندارد. اما sqlite یک تابع به نام date‌ معرفی کرده که به خوبی بر روی رشته‌های تاریخی کار می‌کند و بسیار توانمند است:
http://www.sqlite.org/cvstrac/wiki?p=DateAndTimeFunctions
مطالب
نوشتن افزونه برای مرورگرها: قسمت اول : کروم
افزونه چیست؟
افزونه‌ها جزء مهمترین قسمت‌های یک مرورگر توسعه پذیر به شمار می‌آیند. افزونه‌ها سعی دارند تا قابلیت هایی را به مرورگر شما اضافه کنند. افزونه‌ها از آخرین فناوری‌های html,CSS و جاوااسکریپت تا به آنجایی که مرورگر آن‌ها را پشتیبانی کند، استفاده می‌کنند.
در این سری سعی خواهیم کرد برای هر مرورگر شناخته شده، یک افزونه ایجاد کنیم و ابتدا از آنجا که خودم از کروم استفاده می‌کنم، اولین افزونه را برای کروم خواهم نوشت.

این افزونه قرار است چه کاری انجام دهد؟
کاری که برای این افزونه تدارک دیده‌ام این است: موقعی‌که سایت dotnettips.info به روز شد مرا آگاه کند. این آگاه سازی را از طریق یک نوتیفیکیشن به اطلاع کاربر میرسانیم. صفحه تنظیمات این افزونه شامل گزینه‌های "آخرین مطالب"،"نظرات آخرین مطالب"،"آخرین اشتراک ها"و"آخرین نظرات اشتراک ها" خواهد بود که به طور پیش فرض تنها گزینه اول فعال خواهد بود و همچنین یک گزینه نیز برای وارد کردن یک عدد صحیح جهت اینکه به افزونه بگوییم هر چند دقیقه یکبار سایت را چک کن. چک کردن سایت هم از طریق فید RSS صورت می‌گیرد.

فایل manifest.json
این فایل برای ذخیره سازی اطلاعاتی در مورد افزونه به کار می‌رود که شامل نام افزونه، توضیح کوتاه در مورد افزونه و ورژن و ... به کار می‌رود که همه این اطلاعات در قالب یا فرمت json نوشته می‌شوند و در بالاترین حد استفاده برای تعریف اهداف افزونه و اعطای مجوز به افزونه از آن استفاده می‌کنیم. این فایل بخش‌های زیر را در یک افزونه تعریف می‌کند که به مرور با آن آشنا می‌شویم.


کد زیر را در فایل manifest.json می‌نویسیم:
{
  "manifest_version": 2,

  "name": "Dotnettips Updater",
  "description": "This extension keeps you updated on current activities on dotnettips.info",
  "version": "1.0",
  "icons": { "16": "icon.png",
           "48": "icon.png",
          "128": "icon.png" },

  "browser_action": {
    "default_icon": "icon.png",
    "default_popup": "popup.html"
  },
  "permissions": [
    "activeTab",
    "https://www.dntips.ir"
  ]
}
اطلاعات اولیه شامل نام و توضیح و ورژن افزونه است. ورژن برنامه برای به روزآوری افزونه بسیار مهم است. موقعی که ورژن جدیدی از افزونه ارائه شود، گوگل وب استور اعلان آپدیت جدیدی را برای افزونه میکند. آیکن قسمت‌های مختلف افزونه هم با icons مشخص می‌شود که در سه اندازه باید ارائه شوند و البته اگه اندازه آن نباشد scale می‌شود. قسمت بعدی تعریف UI برنامه هست که گوگل کروم، به آن Browser Action می‌گوید. در اینجا یک آیکن و همچنین یک صفحه اختصاصی برای تنظیمات افزونه معرفی می‌کنیم. این آیکن کنار نوار آدرس نمایش داده می‌شود و صفحه popup موقعی نشان داده می‌شود که کاربر روی آن کلیک می‌کند. آیکن‌ها برای browser action در دو اندازه 19 و 38 پیکسلی هستند و در صورتی که تنها یک آیکن تعریف شود، به صورت خودکار عمل scale و تغییر اندازه صورت می‌گیرد. برای تعیین عکس برای هر اندازه می‌توانید کد را به صورت زیر بنویسید:
"default_icon": {                    // optional
            "19": "images/icon19.png",           // optional
            "38": "images/icon38.png"            // optional
          }
قسمت popup برای نمایش تنظیمات به کار می‌رود و درست کردن این صفحه همانند صفحه همیشگی html هست و خروجی آن روی پنجره popup افزونه رندر خواهد شد.
گزینه default_title نیز یکی از دیگر خصیصه‌های مهم و پرکاربرد این قسمت هست که متن tooltip می‌باشد و موقعی که که کاربر، اشاره‌گر را روی آیکن ببرد نمایش داده می‌شود و در صورتی که نوشته نشود، کروم نام افزونه را نمایش می‌دهد؛ برای همین ما هم چیزی ننوشتیم.

صفحات پس‌زمینه
اگر بخواهید برای صفحه popup کد جاوااسکریت بنویسید یا از jquery استفاده کنید، مانند هر صفحه‌ی وبی که درست می‌کنید آن را کنار فایل popup قرار داده و در popup آنها را صدا کرده و از آن‌ها استفاده کنید. ولی برای پردازش هایی که نیاز به UI وجود ندارد، می‌توان از صفحات پس زمینه استفاده کرد. در این حالت ما دو نوع صفحه داریم:
  1. صفحات مصر یا Persistent Page
  2. صفحات رویدادگرا یا Events Pages
اولین نوع صفحه، همواره فعال و در حال اجراست و دومی موقعی فعال می‌شود که به استفاده از آن نیاز است. گوگل توصیه می‌کند که  تا جای ممکن از نوع دوم استفاده شود تا  مقدار حافظه مصرفی  حفظ شود  و کارآیی مروگر بهبود بخشیده شود. کد زیر یک صفحه پس زمینه را از نوع رویدادگرا می‌سازد. به وضوح روشن است در صورتی که خاصیت Persistent با true مقداردهی شود، این صفحه مصرانه در تمام وقت باز بودن مرورگر، فعال خواهد بود:
"background": {
    "scripts": ["background.js"],
    "persistent": false
}

Content Script یا اسکریپت محتوا
در صورتی که بخواهید با هر صفحه‌ای که باز یا رفرش می‌شود، به DOM آن دسترسی پیدا کنید، از این خصوصیت استفاده کنید. در کد زیر برای پردازش اطلاعات DOM از فایل جاوااسکریپت بهره برده و در قسمت matches می‌گویید که چه صفحاتی باید از این کد استفاده کنند که در اینجا از پروتکل‌های HTTP استفاده میشود و اگر مثلا نوع FTP یا file صدا زده شود کد مورد نظر اجرا نخواهد شد. در مورد اینکه matches چگونه کار می‌کند و چگونه می‌توان آن را نوشت، از این صفحه استفاده کنید.
"content_scripts": [
    {
        "matches": ["http://*/*", "https://*/*"],
        "js": ["content.js"]
    }
]

آغاز کدنویسی (رابط‌های کاربری)


اجازه دهید بقیه موارد را در حین کدنویسی تجربه کنیم و هر آنچه ماند را بعدا توضیح خواهیم داد. در اینجا من از یک صفحه با کد HTML زیر بهره برده ام که یک فرم دارد به همراه چهار چک باکس و در نهایت یک دکمه جهت ذخیره مقادیر. نام صفحه را popup.htm گذاشته ام و یک فایل popup.js هم دارم که در آن کد jquery نوشتم. قصد من این است که بتوان یک action browser به شکل زیر درست کنم:


کد html آن به شرح زیر است:
<html>
<head>
<meta charset="utf-8"/>

<script src="jquery.min.js"></script> <!-- Including jQuery -->
<script type="text/javascript" src="popup.js"></script>
</head>
<body style="direction:rtl;width:250px;">
<form >
<input type="checkbox" id="chkarticles" value="" checked="true">آخرین مطالب سایت</input><br/>
<input type="checkbox" id="chkarticlescomments" value="" >آخرین نظرات مطالب سایت</input><br/>
<input type="checkbox" id="chkshares" value="" >آخرین اشتراک‌های سایت</input><br/>
<input type="checkbox"  id="chksharescomments" value="" >آخرین نظرات اشتراک‌های سایت</input><br/>
<input id="btnsave" type="button" value="ذخیره تغییرات" />
    <div id="messageboard" style="color:green;"></div>
</form>

</body>
</html>
کد popup.js هم به شرح زیر است:
$(document).ready(function () {
    $("#btnsave").click(function() {
        var articles = $("#chkarticles").is(':checked');
        var articlesComments = $("#chkarticlescomments").is(':checked');
        var shares = $("#chkshares").is(':checked');
        var sharesComments = $("#chksharescomments").is(':checked');

        chrome.storage.local.set({ 'articles': articles, 'articlesComments': articlesComments, 'shares': shares, 'sharesComments': sharesComments }, function() {
            $("#messageboard").text( 'تنظیمات جدید اعمال شد');
        });
    });
});
در کد بالا موقعی که کاربر بر روی دکمه ذخیره، کلیک کند رویداد کلیک jquery فعال شده و مقادیر چک باکس‌ها را در متغیرهای مربوطه نگهداری می‌کند. نهایتا با استفاده از کلمه کلیدی کروم به ناحیه ذخیره سازی داده‌های کروم دست پیدا کرده و درخواست ذخیره مقادیر چک باکس را بر اساس ساختار نام و مقدار، ذخیره می‌کنیم و بعد از اعمال، توسط یک تابع callback به کاربر اعلام می‌کنیم که اطلاعات ذخیره شده است.
اولین مورد جدیدی که در بالا دیدیم، کلمه‌ی کلیدی chrome است. کروم برای توسعه دهندگانی که قصد نوشتن افزونه دارند api هایی را تدارک دیده است که میتوانید با استفاده از آنها به قسمت‌های مختلف مرورگر مثل بوک مارک یا تاریخچه فعالیت‌های مرورگر و ... دست پیدا کنید. البته برای اینکار باید در فایل manifest.json هم مجوز اینکار را درخواست نماییم. این ویژگی باید برای برنامه نویسان اندروید آشنا باشد. برای آشنایی هر چه بیشتر با مجوزها این صفحه را ببینید.
برای دریافت مجوز، کد زیر را به manifest اضافه می‌کنیم:
"permissions": [
    "storage"
  ]
مجوزی که در بالا درخواست کرده‌ایم مجوز دسترسی به ناحیه ذخیره سازی است. بعد از کلمه کلیدی chrome، کلمه‌ی local آمده است و می‌گوید که باید داده‌ها به صورت محلی و لوکال ذخیره شوند ولی اگر میخواهید داده‌ها در گوگل سینک شوند، باید به جای لوکال از کلمه کلیدی sync استفاده کنید یعنی:
chrome.storage.sync.set
فایل manifest نهایی:
{
  "manifest_version": 2,

  "name": "Dotnettips Updater",
  "description": "This extension keeps you updated on current activities on dotnettips.info",
  "version": "1.0",

  "browser_action": {
    "default_icon": "icon.png",
    "default_popup": "popup.html"
  },
  "permissions": [
    "storage"
  ]
}
الان باید 4 فایل داشته باشید: فایل آیکن، popup.htm,popup.js و manifest.json. همه را داخل یک دایرکتوری قرار داده و در مروگر کروم به قسمت extensions بروید و گزینه Developer mode را فعال کنید تا یک تستی از کد نوشته شده بگیریم. گزینه Load Unpacked Extension را بزنید و آدرس دایرکتوری ایجاد شده را به آن بدهید.
chrome://extensions

الان باید مانند تصویر بالا یک آیکن کنار نوار آدرس یا به قول گوگل، Omni box ببینید. گزینه‌ها را تیک بزنید و روی دکمه ذخیره کلیک کنید. باید پیام مقادیر ذخیره شدند، نمایش پیدا کند. الان یک مشکل وجود دارد؛ داده‌ها ذخیره می‌شوند ولی موقعی که دوباره تنظیمات افزونه را باز کنید حالت اولیه نمایش داده میشود. پس باید تنظیمات ذخیره شده را خوانده و به آن‌ها اعمال کنیم. کد زیر را جهت دریافت مقادیر ذخیره شده می‌نویسیم. اینبار به جای استفاده از متد set از متد get استفاده می‌کنیم. به صورت آرایه، رشته نام مقادیر را درخواست می‌کنیم و در تابع callback، مقادیر به صورت آرایه برای ما برگشت داده می‌شوند.
    chrome.storage.local.get(['articles', 'articlesComments', 'shares', 'sharesComments'], function ( items) {
        console.log(items[0]);
        $("#chkarticles").attr("checked", items["articles"]);
        $("#chkarticlescomments").attr("checked", items["articlesComments"]);
        $("#chkshares").attr("checked", items["shares"]);
        $("#chksharescomments").attr("checked", items["sharesComments"]);

    });
حالا برای اینکه افزونه‌ی شما متوجه تغییرات شود، به تب extensions رفته و در لیست افزونه‌ها به دنبال افزونه خود بگردید و گزینه Reload را انتخاب نمایید تا افزونه تغییرات را متوجه شود و صفحه را تست کنید.

Page Action
روش دیگر برای ارائه یک رابط کاربری، page action هست. این روش دقیقا مانند روش قبلی است، ولی جای آیکن عوض می‌شود. قبلا بیرون از نوار آدرس بود، ولی الان داخل نوار آدرس قرار می‌گیرد. جالب‌ترین نکته در این مورد این است که این آیکن در ابتدا مخفی شده است و شما تصمیم می‌گیرید که این آیکن چه موقع نمایش داده شود. مثلا آیکن RSS تنها موقعی نمایش داده می‌شود که وب سایتی که باز شده است، دارای محتوای RSS باشد یا بوک مارک کردن یک آدرس برای همه‌ی سایت‌ها باز باشد و سایر موارد.
کد زیر نحوه‌ی تعریف یک page action را در manifest نشان می‌دهد. ما در این مثال یک page action را به طور موقت اضافه می‌کنیم و موقعی هم آن را نشان میدهیم که سایت dotnettips.info باز باشد. دلیل اینکه موقت اضافه می‌کنیم این است که باید یکی از دو گزینه رابط کاربری که تا به حال گفتیم، استفاده شود. در غیر این صورت کروم در هنگام خواندن فایل manifest در هنگام افزودن افزونه به مرورگر، پیام خطا خواهد داد و این مطلب را به شما گوشزد می‌کند. پس نمی‌توان دو گزینه را همزمان داشت و من میخواهم افزونه را در حالت browser action ارائه کنم. پس در پروژه نهایی، این مطلب page action نخواهد بود. برای داشتن یک page action کد زیر را در manifest بنویسید.
  "page_action": {
    "default_icon": {
        "19": "images/icon19.png",
        "38": "images/icon38.png"
    },
    "default_popup": "popup.html"
گزینه page action تعریف شد حالا باید کاری کنیم تا هر موقع صفحه‌ای باز می‌شود چک کند آیا سایت مورد نظر است یا خیر، اینکار را توسط صفحه‌ی پردازشی انجام می‌دهیم. پس تکه کد زیر را هم به manifest اضافه می‌کنیم:
"background": {
    "scripts": ["page_action_validator.js"]
}

تا اینجا فایل جاوااسکریپت معرفی شد که کد زیر را دارد و در پس زمینه شروع به اجرا می‌کند.
function UrlValidation(tabId, changeInfo, tab) {
if (tab.url.indexOf('dotnettips.info') >-1) {
chrome.pageAction.show(tabId);
}
};
chrome.tabs.onUpdated.addListener(UrlValidation);
چون از api در این کد بهره برده‌ایم و آن هم مدیریت بر روی تب هاست، پس باید مجوز آن هم گرفته شود. کلمه "tabs" را در قسمت permissions اضافه کنید.
یک listener برای tabها ایجاد کرده‌ایم که اگر تب جدید ایجاد شد، یا تب قبلی به آدرس جدیدی تغییر پیدا کرد تابع UrlValidation را اجرا کند و در این تابع چک می‌کنیم که اگر url این تب شامل نام وب سایت می‌شود، page action روی این تب ظاهر شود. پس از انجام تغییرات، مجددا افزونه را بارگذاری می‌کنیم و تغییرات اعمال شده را می‌بینیم. سایت dotnettips را باز کنید یا صفحه را مجددا رفرش کنید تا تغییر اعمال شده را ببینید.

تغییرات موقت را حذف و کدها را به حالت قبلی یعنی browser action بر میگردانم.

OmniBox
omnibox یک کلمه کلیدی است که در نوار آدرس مرورگر وارد می‌شود و در واقع می‌توانیم آن را نوع دیگری از رابط کاربری بنامیم. موقعی که شما کلمه کلیدی رزرو شده را وارد می‌کنید، در نوار آدرس کلماتی نشان داده میشود که کاربر میتواند یکی از آن‌ها را انتخاب کند تا عملی انجام شود. ما هم قرار است این کار را انجام دهیم. به این مثال دقت کنید:
میخواهیم موقعی که کاربرکلمه net. را تایپ می‌کند، 5 عبارت آخرین مطالب و آخرین اشتراک‌ها و آخرین نظرات مطالب و آخرین نظرات اشتراک‌ها و صفحه اصلی سایت نمایش داده شود و با انتخاب هر کدام، کاربر به سمت آن صفحه هدایت شود.
برای افزودن کلمه کلیدی در manifest خطوط زیر را اضافه کنید:
"omnibox": { "keyword" : ".net" }
با نوشتن خط بالا کلمه net. در مرورگر یک کلمه‌ی کلیدی به حساب خواهد آمد و موقعی که کاربر این کلمه را وارد کند، در سمت راست نوشته خواهد شد. در این حالت باید کلید تب را بزند تا به محیط دستوری آن برود.

در این حین می‌توانیم همزمان با تایپ کاربر، دستوراتی را به آن نشان بدهیم. من دوست دارم موقعی که کاربر حرفی را وارد کرد، لیستی از نام صفحات نوشته شود.

 
 برای اینکار باید کدنویسی کنیم ، پس یک فایل پس زمینه را به manifest معرفی کنید:
"background": {
    "scripts": ["omnibox.js"]
در فایل ominbox.js دستوراتی که مرتبط با omnibox است را می‌نویسیم و کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
chrome.omnibox.onInputChanged.addListener(function(text, suggest) {
    suggest([
  {content: ".net tips Home Page", description: "صفحه اصلی"},
      {content: ".net tips Posts", description: "آخرین مطالب"},
      {content: ".net tips News", description: "آخرین نظرات مطالب"},
      {content: ".net tips Post Comments", description: "آخرین اشتراک ها"},
      {content: ".net tips News Comments", description: "آخرین نظرات اشتراک ها"}
    ]);
});
chrome.omnibox شامل 4 رویداد می‌شود:
 onInputStarted   بعد از اینکه کاربر کلمه کلیدی را وارد کرد اجرا می‌شود
onInputChanged 
  بعد از وارد کردن کلمه کلیدی هربار که کاربر تغییری در ورودی نوارد آدرس می‌دهد اجرا می‌شود.
 onInputEntered   کاربر ورودی خود را تایید می‌کند. مثلا بعد از وارد کردن، کلید enter را می‌فشارد
 onInputCancelled  کاربر از وارد کردن ورودی منصرف شده است؛ مثلا کلید ESC را فشرده است. 
با نوشتن chrome.omnibox.onInputChanged.addListener ما یک listener ساخته‌ایم تا هر بار کاربر ورودی را تغییر داد، یک تابع callback که دو آرگومان را دارد، صدا بزند. این آرگومان‌ها یکی متن ورودی‌است و دیگری آرایه‌ی suggest که شما با تغییر آرایه می‌توانید عباراتی که همزمان با تایپ به کاربر پیشنهاد می‌شود را نشان دهید. البته می‌توانید با تغییر کد کاری کنید تا بر اساس حروفی که تا به حال تایپ کرده‌اید، دستورات را نشان دهد؛ ولی من به دلیل اینکه 5 دستور بیشتر نبود و کاربر راحت باشد، چنین کاری نکردم. همچنین وقتی شما برای هر یک description تعریف کنید، به جای نام پیشنهادی، توضیح آن را نمایش می‌دهد.
حالا وقت این است که کد زیر را جهت اینکه اگر کاربر یکی از کلمات پیشنهادی را انتخاب کرد، به صفحه‌ی مورد نظر هدایت شود، اضافه کنیم:
chrome.omnibox.onInputEntered.addListener(function (text) {

var location="";
    switch(text)
{
case ".net tips Posts":
location="https://www.dntips.ir/postsarchive";
break;
case ".net tips News":
location="https://www.dntips.ir/newsarchive";
break;
case ".net tips Post Comments":
location="https://www.dntips.ir/commentsarchive";
break;
case".net tips News Comments":
location="https://www.dntips.ir/newsarchive/comments";
break;
default:
location="https://www.dntips.ir/";
}

    chrome.tabs.getSelected(null, function (tab) {
        chrome.tabs.update(tab.id, { url: location });
    });
});
ابتدا یک listener برای روی رویداد onInputEntered قرار داده تا وقتی کاربر عبارت وارد شده را تایید کرد، اجرا شود. در مرحله بعد چک می‌کنیم که عبارت وارد شده چیست و به ازای هر عبارت مشخص شده، آدرس آن صفحه را در متغیر location قرار می‌دهیم. در نهایت با استفاده از عبارت chrome.tabs.getSelected تب انتخابی را به یک تابع callback بر میگردانیم. اولین آرگومان windowId است، برای زمانی که چند پنجره کروم باز است که می‌توانید وارد نکنید تا پنجره فعلی و تب فعلی محسوب شود. برای همین نال رد کردیم. در تابع برگشتی، شیء tab شامل اطلاعات کاملی از آن تب مانند url و id و title می‌باشد و در نهایت با استفاده از دستور chrome.tabs.update اطلاعات تب را به روز می‌کنیم. آرگومان اول id تب را میدهیم تا بداند کدام تب باید تغییر کند و آرگومان بعدی می‌توانید هر یک از ویژگی‌های تب از قبیل آدرس فعلی یا عنوان آن و ... را تغییر دهید که ما آدرس آن را تغییر داده ایم.

Context Menu
یکی دیگر از رابط‌های کاربری، منوی کانتکست هست که توسط chrome.contextmenus ارائه می‌شود و به مجوز "contextmenus" نیاز دارد. فعال سازی منوی کانتکست در قسمت‌های زیر ممکن است:
all, page, frame, selection, link, editable, image, video, audio 
من گزینه‌ی dotenettips.info را برای باز کردن سایت، به Contextmenus اضافه می‌کنم. کد را در فایلی به اسم contextmenus.js ایجاد می‌کنم و در قسمت background آن را معرفی می‌کنم. برای باز کردن یک تب جدید برای سایت، نیاز به chrome.tabs داریم که البته  نیاز به مجوز tabs هم داریم.
محتوای فایل contextmenus.js
var root = chrome.contextMenus.create({
    title: 'Open .net tips',
    contexts: ['page']
}, function () {
    var Home= chrome.contextMenus.create({
        title: 'Home',
        contexts: ['page'],
        parentId: root,
        onclick: function (evt) {
            chrome.tabs.create({ url: 'https://www.dntips.ir' })
        }
    });
var Posts = chrome.contextMenus.create({
        title: 'Posts',
        contexts: ['page'],
        parentId: root,
        onclick: function (evt) {
            chrome.tabs.create({ url: 'https://www.dntips.ir/postsarchive/' })
        }
    });
});
در کد بالا یک گزینه به context menu اضافه میشود و دو زیر منو هم دارد که یکی صفحه‌ی اصلی سایت را باز میکند و دیگری هم صفحه‌ی مطالب سایت را باز می‌کند.

تا به اینجا ما قسمت ظاهری کار را آماده کرده ایم و به دلیل اینکه مطلب طولانی نشود، این مطلب را در دو قسمت ارائه خواهیم کرد. در قسمت بعدی نحوه خواندن RSS و اطلاع رسانی و دیگر موارد را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
فراخوانی GraphQL API در یک کلاینت ASP.NET Core
در قسمت قبل، ایجاد کردن Mutation‌ها را در GraphQL تمام کردیم. در این قسمت تصمیم بر این است که از GraphQL API در یک برنامه ASP.NET Core استفاده کنیم. برای فراخوانی GraphQL API در یک برنامه ASP.NET Core، از یک کتابخانه ثالث که به ما در این فرآیند کمک می‌کند استفاده خواهیم کرد.

Preparing the ASP.NET Core Client Project 

کار را با ایجاد کردن یک پروژه ASP.NET Core Web API شروع می‌کنیم :
dotnet new api -n DotNetGraphQLClient
 
به محض اینکه پروژه را ایجاد کردیم فایل launchsettings.json را باز می‌کنیم و مقدار خصوصیت launchBrowser را به false  و خصوصیت applicationUrl  را به
https://localhost:5003;http://localhost:5004
تغییر می‌دهیم. در ادامه فایل appsettings.json را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم (اضافه کردن کلید GraphQLURI ):
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Warning"
    }
  },
  "GraphQLURI": "https://localhost:5001/graphql",
  "AllowedHosts": "*"
}

اکنون می‌توانیم کتابخانه مورد نیاز را نصب کنیم. در ترمینال مربوط به VS Code دستور زیر را وارد کنید:
dotnet add package GraphQL.Client
بعد از نصب، برای ثبت آن، کلاس Startup را مطابق زیر ویرایش کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddScoped(x => new GraphQL.Client.GraphQLClient(Configuration["GraphQLURI"]));
   ...
}

در سازنده کلاس GraphQLClient، آدرس endpoint را معرفی می‌کنیم (که در فایل appsettings.json می باشد) .
قدم بعد، ایجاد کردن یک کلاس به نام OwnerConsumer است که عملیات مربوط به فراخوانی API، در این کلاس می‌باشد. 
public class OwnerConsumer
{
    private readonly GraphQL.Client.GraphQLClient _client;
 
    public OwnerConsumer(GraphQL.Client.GraphQLClient client)
    {
        _client = client;
    }
}
سپس کلاس ایجاد شده را در متد ConfigureServices از کلاس Startup  ثبت می‌کنیم: 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddScoped(x => new GraphQL.Client.GraphQLClient(Configuration["GraphQLURI"]));
    services.AddScoped<OwnerConsumer>();
    ...
}


Creating Model Classes 
 
در قسمت اول تعدادی کلاس را در پوشه Models  ایجاد کردیم. همه آن کلاس‌ها را برای این client application نیاز داریم؛ پس آن‌ها را ایجاد می‌کنیم: 
public enum TypeOfAccount
{
    Cash,
    Savings,
    Expense,
    Income
}
public class Account
{
    public Guid Id { get; set; }
    public TypeOfAccount Type { get; set; }
    public string Description { get; set; }
}
public class Owner
{
    public Guid Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
 
    public ICollection<Account> Accounts { get; set; }
}

در قسمت سوم ( GraphQL Mutation ) یک کلاس Input type را برای اکشن‌های Mutation ایجاد کردیم. این کلاس هم مورد نیاز می‌باشد. پس آن را ایجاد می‌کنیم:
public class OwnerInput
{
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
}
اکنون همه چیز آماده است تا Query و Mutation ‌ها را ایجاد کنیم. 

Creating Queries and Mutations to Consume GraphQL API 

کلاس OwnerConsumer را باز می‌کنیم و متد GetAllOwners  را به آن اضافه می‌کنیم:
public async Task<List<Owner>> GetAllOwners()
{
    var query = new GraphQLRequest
    {
        Query = @"
                query ownersQuery{
                  owners {
                    id
                    name
                    address
                    accounts {
                      id
                      type
                      description
                    }
                  }
                }"
    };
 
    var response = await _client.PostAsync(query);
    return response.GetDataFieldAs<List<Owner>>("owners");
}

در ابتدا یک شیء جدید از نوع GraphQLRequest را ایجاد می‌کنیم که شامل خصوصیت Query که برای ارسال queryی که می‌خواهیم به GraphQL API ارسال کنیم، می‌باشد. این query مثل همانی که در ابزار UI.Playground اجرا کردیم، می‌باشد. جهت اجرای این query، متد PostAsync را فراخوانی می‌کنیم که یک پاسخ را برگشت می‌دهد. در نهایت می‌توان نتیجه را تبدیل به نوع مورد نیاز، با استفاده از متد GetDataFieldsAs کرد. 
توجه کنید که آرگومان متد GetDataFieldAs باید با نام query مطابقت داشته باشد .


Implementing a Controller 
یک کنترلر جدید را به نام OwnerController ایجاد می‌کنیم و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
[Route("api/owners")]
public class OwnerController: Controller
{
    private readonly OwnerConsumer _consumer;
 
    public OwnerController(OwnerConsumer consumer)
    {
        _consumer = consumer;
    }
 
    [HttpGet]
    public async Task<IActionResult> Get()
    {
        var owners = await _consumer.GetAllOwners();
        return Ok(owners);
    }
}

مثال ضمیمه شده در پایان قسمت قبل را اجرا کنید که بر روی پورت 5001 می‌باشد و سپس پروژه را اجرا کنید ( بر روی پورت 5003 است ).
اکنون می‌توانیم آن را در Postman تست کنیم.
جهت بازیابی تمامی owner ‌ها، در خواست زیر را در Postman صادر کنید:


جهت ایجاد یک owner جدید، کلاس OwnerConsumer را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم ( اضافه کردن متد  CreateOwner ) :
 public async Task<Owner> CreateOwner(OwnerInput ownerToCreate)
 {
     var query = new GraphQLRequest
     {
         Query = @"
         mutation($owner: ownerInput!){
           createOwner(owner: $owner){
             id,
             name,
             address
           }
         }",
         Variables = new { owner = ownerToCreate }
     };

     var response = await _client.PostAsync(query);
     return response.GetDataFieldAs<Owner>("createOwner");
 }
و سپس ، کلاس OwnerController را باز می‌کنیم و متد PostItem را به آن اضافه می‌کنیم :
[HttpPost]
public async Task<IActionResult> PostItem([FromBody]OwnerInput model)
{
    var result = await _consumer.CreateOwner(model);
    return Json(result);
}

 اکنون، در خواست ایجاد یک owner جدید را در Postman به صورت زیر صادر می‌کنیم: 


همانطور که مشخص است، همه چیز به درستی کار می‌کند. شما می‌توانید مابقی Query و Mutation ‌ها را با استفاده از Postman تست کنید.

نتیجه گیری 
در این قسمت یادگرفتیم که چگونه :
  1. یک کلاینت ASP.NET Core را برای فراخوانی GraphQL API  آماده سازی کنیم. 
  2. چه کتابخانه‌هایی مورد نیاز است که می‌توانند به ما در انجام فرآیند فراخوانی GraphQL API کمک کنند.
  3. ایجاد کردن query‌ها و mutation‌ها در یک کلاینت ASP.NET Core. 

کد‌های کامل این قسمت را از اینجا دریافت کنید: DotNetGraphQLClient_4.zip 
کد‌های کامل قسمت قبل را می‌توانید از اینجا دریافت کنید:  ASPCoreGraphQL_3.rar

مطالب
الگوی نماینده (پروکسی) Proxy Pattern
همه کاربران کامپیوتر در ایران به خوبی با کلمه پروکسی آشنا هستند. پروکسی به معنی نماینده یا واسط است و پروکسی واسطی است بین ما و شیء اصلی. پروکسی در شبکه به این معنی است که سیستم شما به یک سیستم واسط متصل شده است که از طریق پروکسی محدودیت‌های دسترسی برای آن تعریف شود. در اینجا هم پروکسی در واقع به همین منظور استفاده می‌شود. در تعدادی از کامنت‌های سایت خوانده بودم دوستان در مورد اصول SOLID  و Refactoring بحث می‌کردند که آیا انجام عمل اعتبارسنجی در خود اصل متد کار درستی است یا خیر. در واقع خودم هم نمی‌دانم که این حرکت چقدر به این اصول پایبند است یا خیر، ولی می‌دانم که الگوی پروکسی کل سؤالات بالا را حذف می‌کند و با این الگو دیگر این سؤال اهمیتی ندارد. به عنوان مثال فرض کنید که شما یک برنامه ساده کار با فایل را دارید. ولی اگر بخواهید اعتبارسنجی‌هایی را برای آن تعریف کنید، بهتر است اینکار را به یک پروکسی بسپارید تا شیء گرایی بهتری را داشته باشید.

برای شروع ابتدا یک اینترفیس تعریف می‌کنیم:
   public interface IFilesService
    {
        DirectoryInfo GetDirectoryInfo(string directoryPath);
        void DeleteFile(string fileName);
        void WritePersonInFile(string fileName,string name, string lastName, byte age);
    }
این اینترفیس شامل سه متد نام نویسی، حذف فایل و دریافت اطلاعات یک دایرکتوری است. بعد از آن دو عدد کلاس را از آن مشتق می‌کنیم:
کلاس اصلی:
    class FilesServices:IFilesService
    {
        public DirectoryInfo GetDirectoryInfo(string directoryPath)
        {
            return new DirectoryInfo(directoryPath);
        }

        public void DeleteFile(string fileName)
        {
            File.Delete(fileName);
            Console.WriteLine("the file has been deleted");
        }

        public void WritePersonInFile(string fileName, string name, string lastName, byte age)
        {
            var text = $"my name is {name} {lastName} with {age} years old from dotnettips.info";
            File.WriteAllText(fileName,text);
        }    
    }
که تنها وظیفه اجرای فرامین را دارد و دیگری کلاس پروکسی است که وظیف تامین اعتبارسنجی و آماده سازی پیش شرط‌ها را دارد:
    class FilesServicesProxy:IFilesService
    {
        private readonly IFilesService _filesService;

        public FilesServicesProxy()
        {
            _filesService=new FilesServices();
        }

        public DirectoryInfo GetDirectoryInfo(string directoryPath)
        {
            var existing = Directory.Exists(directoryPath);
            if (!existing)
                Directory.CreateDirectory(directoryPath);
            return _filesService.GetDirectoryInfo(directoryPath);
        }

        public void DeleteFile(string fileName)
        {
            if(!File.Exists(fileName))
                Console.WriteLine("Please enter a valid path");
            else
                _filesService.DeleteFile(fileName);
        }

        public void WritePersonInFile(string fileName, string name, string lastName, byte age)
        {
            if (!Directory.Exists(fileName.Remove(fileName.LastIndexOf("\\"))))
            {
                Console.WriteLine("File Path is not valid");
                return;
            }
            if (name.Trim().Length == 0)
            {
                Console.WriteLine("first name must enter");
                return;
            }

            if (lastName.Trim().Length == 0)
            {
                Console.WriteLine("last name must enter");
                return;
            }

            if (age<18)
            {
                Console.WriteLine("your age is illegal");
                return;
            }


            if (name.Trim().Length < 3)
            {
                Console.WriteLine("first name must be more than 2 letters");
                return;
            }

            if (lastName.Trim().Length <5)
            {
                Console.WriteLine("last name must be more than 4 letters");
                return;
            }

            _filesService.WritePersonInFile(fileName,name,lastName,age);
            Console.WriteLine("the file has been written");
        }
    }
کلاس پروکسی، همان کلاسی است که شما باید صدا بزنید. وظیفه کلاس پروکسی هم این است که در زمان معین و صحیح، کلاس اصلی شما را بعد از اعتبارسنجی‌ها و انجام پیش شرط‌ها صدا بزند. همانطور که می‌بیند، ما در سازنده کلاس اصلی را در حافظه قرار می‌دهیم. سپس در هر متد، اعتبارسنجی‌های لازم را انجام می‌دهیم. مثلا در متد GetDirectoryInfo باید اطلاعات دایرکتوری بازگشت داده شود؛ ولی اصل عمل در واقع در کلاس اصلی است و اینجا فقط شرط گذاشته‌ایم اگر مسیر داده شده معتبر نبود، همان مسیر را ایجاد کن و سپس متد اصلی را صدا بزن. یا اگر فایل موجود است جهت حذف آن اقدام کن و ...
در نهایت در بدنه اصلی با تست چندین حالت مختلف، همه متد‌ها را داریم:
static void Main(string[] args)
        {
            IFilesService filesService=new FilesServicesProxy();
            filesService.WritePersonInFile("c:\\myfakepath\\a.txt","ali","yeganeh",26);

            var directory = filesService.GetDirectoryInfo("d:\\myrightpath\\");
            var fileName = Path.Combine(directory.FullName, "dotnettips.txt");

            filesService.WritePersonInFile(fileName, "al", "yeganeh", 26);
            filesService.WritePersonInFile(fileName, "ali", "yeganeh", 12);
            filesService.WritePersonInFile(fileName, "ali", "yeganeh", 26);

            filesService.DeleteFile("c:\\myfakefile.txt");
            filesService.DeleteFile(fileName);
        }
و نتیجه خروجی:
File Path is not valid
first name must be more than 2 letters
your age is illegal
the file has been written
Please enter a valid path
the file has been deleted
مطالب
محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی
در قسمت قبل با مفاهیم، اصطلاحات و الگوریتم‌های مرتبط با میان‌افزار جدید Rate limiting مخصوص ASP.NET Core 7 آشنا شدیم که در پشت صحنه از امکانات موجود در فضای نام System.Threading.RateLimiting استفاده می‌کند. در این قسمت نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را مرور خواهیم کرد.


روش افزودن میان‌افزار RateLimiter به برنامه‌های ASP.NET Core

شبیه به سایر میان‌افزارها، جهت فعالسازی میان‌افزار RateLimiter، ابتدا باید سرویس‌های متناظر با آن‌را به برنامه معرفی کرد و پس از فعالسازی میان‌افزار مسیریابی، آن‌‌را به زنجیره‌ی مدیریت یک درخواست معرفی نمود. برای نمونه در مثال زیر، امکان دسترسی به تمام درخواست‌ها، به 10 درخواست در دقیقه، محدود می‌شود که پارتیشن بندی آن (در مورد پارتیشن بندی در قسمت قبل بیشتر بحث شد)، بر اساس username کاربر اعتبارسنجی شده و یا hostname یک کاربر غیراعتبارسنجی شده‌است:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.GlobalLimiter = PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
        RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(
            partitionKey: httpContext.User.Identity?.Name ?? httpContext.Request.Headers.Host.ToString(),
            factory: partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
            {
                AutoReplenishment = true,
                PermitLimit = 10,
                QueueLimit = 0,
                Window = TimeSpan.FromMinutes(1)
            }));
});

// ...

var app = builder.Build();

// ...

app.UseRouting();
app.UseRateLimiter();

app.MapGet("/", () => "Hello World!");

app.Run();
توضیحات:
- فراخوانی builder.Services.AddRateLimiter، سبب معرفی سرویس‌های میان‌افزار rate limiter به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core می‌شود.
- در اینجا می‌توان برای مثال خاصیت options.GlobalLimiter تنظیمات آن‌را نیز مقدار دهی کرد. GlobalLimiter، سبب تنظیم یک محدود کننده‌ی سراسری نرخ، برای تمام درخواست‌های رسیده‌ی به برنامه می‌شود.
- GlobalLimiter را می‌توان با هر نوع PartitionedRateLimiter مقدار دهی کرد که در اینجا از نوع FixedWindowLimiter انتخاب شده‌است تا بتوان «الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص» را به برنامه اعمال نمود تا برای مثال فقط امکان پردازش 10 درخواست در هر دقیقه برای هر کاربر، وجود داشته باشد.
- در پایان کار، فراخوانی app.UseRateLimiter را نیز مشاهده می‌‌کنید که سبب فعالسازی میان‌افزار، بر اساس تنظیمات صورت گرفته می‌شود.

برای آزمایش برنامه، آن‌را  اجرا کرده و سپس به سرعت شروع به refresh کردن صفحه‌ی اصلی آن کنید. پس از 10 بار ریفرش، پیام  503 Service Unavailable را مشاهده خواهید کرد که به معنای مسدود شدن دسترسی به برنامه توسط میان‌افزار rate limiter است.


بررسی تنظیمات رد درخواست‌ها توسط میان‌افزار rate limiter

اگر پس از محدود شدن دسترسی به برنامه توسط میان افزار rate limiter از status code = 503 دریافتی راضی نیستید، می‌توان آن‌را هم تغییر داد:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.RejectionStatusCode = 429;

    // ...
});
برای مثال بسیاری از سرویس‌ها بجای 503، از status code دیگری مانند 429 Too Many Requests استفاده می‌کنند که نحوه‌ی تنظیم آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید.
علاوه بر آن در اینجا گزینه‌ی OnRejected نیز پیش بینی شده‌است تا بتوان response ارائه شده را در حالت رد درخواست، سفارشی سازی کرد تا بتوان پیام بهتری را به کاربری که هم اکنون دسترسی او محدود شده‌است، ارائه داد:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.OnRejected = async (context, token) =>
    {
        context.HttpContext.Response.StatusCode = 429;
        if (context.Lease.TryGetMetadata(MetadataName.RetryAfter, out var retryAfter))
        {
            await context.HttpContext.Response.WriteAsync(
                $"Too many requests. Please try again after {retryAfter.TotalMinutes} minute(s). " +
                $"Read more about our rate limits at https://example.org/docs/ratelimiting.", cancellationToken: token);
        }
        else
        {
            await context.HttpContext.Response.WriteAsync(
                "Too many requests. Please try again later. " +
                "Read more about our rate limits at https://example.org/docs/ratelimiting.", cancellationToken: token);
        }
    };

    // ...
});
برای نمونه در مثال فوق ابتدا status code، به 429 تنظیم می‌شود و سپس یک response با معنا به سمت کاربر ارسال می‌گردد که دقیقا مشخص می‌کند آن کاربر چه زمانی می‌تواند مجددا سعی کند و همچنین لینکی را به مستندات محدود سازی برنامه جهت توضیحات بیشتر ارائه می‌دهد.

یک نکته: باتوجه به اینکه در اینجا به HttpContext دسترسی داریم، یعنی به context.HttpContext.RequestServices نیز دسترسی خواهیم داشت که توسط آن می‌توان برای مثال سرویس ILogger را از آن درخواست کرد و رخ‌داد واقع شده را برای بررسی بیشتر لاگ نمود؛ برای مثال چه کاربری مشکل پیدا کرده‌است؟
context.HttpContext.RequestServices.GetService<ILoggerFactory>()?
                .CreateLogger("Microsoft.AspNetCore.RateLimitingMiddleware")
                .LogWarning("OnRejected: {RequestPath}", context.HttpContext.Request.Path);
همچنین باید دقت داشت که اگر در اینجا از بانک اطلاعاتی استفاده کرده‌اید، تعداد کوئری‌های آن‌را محدود کنید؛ وگرنه واقعا rate limiter از لحاظ محدود کردن دسترسی به منابع، کمک زیادی را به شما نخواهد کرد.

طراحی فعلی میان‌افزار rate limiter، کمی محدود است. برای مثال «retry after»، تنها metadata مفیدی است که جهت بازگشت ارائه می‌دهد و همچنین مانند GitHub مشخص نمی‌کند که در لحظه‌ی جاری چند درخواست دیگر را می‌توان ارسال کرد و امکان دسترسی به اطلاعات آماری درونی آن وجود ندارد. اگر نیاز به یک چنین اطلاعاتی دارید شاید استفاده از میان‌افزار ثالث دیگری به نام AspNetCoreRateLimit برای شما مفیدتر باشد!


الگوریتم‌های پشتیبانی شده‌ی توسط میان‌افزار rate limiter

در قسمت قبل با چند الگوریتم استاندارد طراحی میان‌افزارهای rate limiter آشنا شدیم که میان‌افزار توکار rate limiter موجود در ASP.NET Core 7x، اکثر آن‌ها را پشتیبانی می‌کند:
- Concurrency limit: ساده‌ترین نوع محدود سازی نرخ درخواست‌ها است و کاری به زمان ندارد و فقط برای آن، تعداد درخواست‌های همزمان مهم است. برای مثال پیاده سازی «مجاز بودن تنها 10 درخواست همزمان».
- Fixed window limit: توسط آن می‌توان محدودیت‌هایی مانند «مجاز بودن تنها 60 درخواست در دقیقه» را اعمال کرد که به معنای امکان ارسال یک درخواست در هر ثانیه در هر دقیقه و یا حتی ارسال یکجای 60 درخواست در یک ثانیه است.
- Sliding window limit: این محدودیت بسیار شبیه به حالت قبل است اما به همراه قطعاتی که کنترل بیشتری را بر روی محدودیت‌ها میسر می‌کند؛ مانند مجاز بودن 60 درخواست در هر دقیقه که فقط در این حالت یک درخواست در هر ثانیه مجاز باشد.
- Token bucket limit: امکان کنترل نرخ سیلان را میسر کرده و همچنین از درخواست‌های انفجاری نیز پشتیبانی می‌کند (این مفاهیم در قسمت قبل بررسی شدند).

علاوه بر این‌ها امکان ترکیب گزینه‌های فوق توسط متد کمکی PartitionedRateLimiter.CreateChained نیز میسر است:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.GlobalLimiter = PartitionedRateLimiter.CreateChained(
        PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
            RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(), partition =>
                new FixedWindowRateLimiterOptions
                {
                    AutoReplenishment = true,
                    PermitLimit = 600,
                    Window = TimeSpan.FromMinutes(1)
                })),
        PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
            RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(), partition =>
                new FixedWindowRateLimiterOptions
                {
                    AutoReplenishment = true,
                    PermitLimit = 6000,
                    Window = TimeSpan.FromHours(1)
                })));

    // ...
});
برای نمونه در مثال فوق به ازای یک آدرس IP مشخص، تنها می‌توان 600 درخواست را در دقیقه ارسال کرد؛ با این محدودیت که جمع آن‌ها در ساعت، بیشتر از 6000 مورد نباشد.
در این مثال فرضی، متد الحاقی ResolveClientIpAddress اهمیتی ندارد. بهتر است برای برنامه‌ی خود از کلید پارتیشن بندی بهتر و معقول‌تری استفاده کنید.


امکان در صف قرار دادن درخواست‌ها بجای رد کردن آن‌ها

در تنظیمات مثال‌های فوق، در کنار PermitLimit، می‌توان QueueLimit را نیز مشخص کرد. به این ترتیب با رسیدن به PermitLimit، به تعداد QueueLimit، درخواست‌ها در صف قرار می‌گیرند، بجای اینکه کاملا رد شوند:
PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
    RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(), partition =>
        new FixedWindowRateLimiterOptions
        {
            AutoReplenishment = true,
            PermitLimit = 10,
            QueueLimit = 6,
            QueueProcessingOrder = QueueProcessingOrder.OldestFirst,
            Window = TimeSpan.FromSeconds(1)
        })));
در این مثال هر کلاینت می‌تواند 10 درخواست در ثانیه را ارسال کند. در صورت رسیدن به این محدودیت، تا 6 عدد از درخواست‌های جدید رسیده، بجای رد شدن، در صف قرار می‌گیرند تا در ثانیه‌ی بعدی که این بازه‌ی مشخص به پایان می‌رسد، پردازش شوند.
این تنظیم، تجربه‌ی کاربری بهتری را برای استفاده کنندگان از برنامه‌ی شما به همراه خواهد داشت؛ بجای رد قاطع درخواست‌های ارسالی توسط آن‌ها.

یک نکته: بهتر است QueueLimitهای بزرگی را انتخاب نکنید؛ خصوصا برای بازه‌های زمانی طولانی. چون یک مصرف کننده نیاز دارد تا سریع، پاسخی را دریافت کند و اگر این‌طور نباشد، دوباره سعی خواهد کرد. تنها چند ثانیه‌ی کوتاه در صف بودن برای کاربران معنا دارد.


امکان ایجاد سیاست‌های محدود سازی سفارشی

اگر الگوریتم‌های توکار میان‌افزار rate limiter برای کار شما مناسب نیستند، می‌توانید با پیاده سازی <IRateLimiterPolicy<TPartitionKey، یک نمونه‌ی سفارشی را ایجاد کنید. پیاده سازی این اینترفیس، نیاز به دو متد را دارد:
الف) متد GetPartition که بر اساس HttpContext جاری، یک rate limiter مخصوص را باز می‌گرداند.
ب) متد OnRejected که امکان سفارشی سازی response رد درخواست‌ها را میسر می‌کند.

در مثال زیر پیاده سازی یک rate limiter سفارشی را مشاهده می‌کنید که نحوه‌ی پارتیشن بندی آن بر اساس user-name کاربر اعتبارسنجی شده و یا host-name کاربر وارد نشده‌ی به سیستم است. در اینجا کاربر وارد شده‌ی به سیستم، محدودیت بیشتری دارد:
public class ExampleRateLimiterPolicy : IRateLimiterPolicy<string>
{
    public RateLimitPartition<string> GetPartition(HttpContext httpContext)
    {
        if (httpContext.User.Identity?.IsAuthenticated == true)
        {
            return RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.User.Identity.Name!,
                partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
                {
                    AutoReplenishment = true,
                    PermitLimit = 1_000,
                    Window = TimeSpan.FromMinutes(1),
                });
        }

        return RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.Request.Headers.Host.ToString(),
            partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
            {
                AutoReplenishment = true,
                PermitLimit = 100,
                Window = TimeSpan.FromMinutes(1),
            });
    }

    public Func<OnRejectedContext, CancellationToken, ValueTask>? OnRejected { get; } =
        (context, _) =>
        {
            context.HttpContext.Response.StatusCode = 418; // I'm a 🫖
            return new ValueTask();
        };
}
و نحوه‌ی معرفی آن به سیستم به صورت زیر است:
options.AddPolicy<string, ExampleRateLimiterPolicy>("myPolicy");


امکان تعریف سیاست‌های محدود سازی نرخ دسترسی به گروهی از endpoints

تا اینجا روش‌های سراسری محدود سازی دسترسی به منابع برنامه را بررسی کردیم؛ اما ممکن است در برنامه‌ای بخواهیم محدودیت‌های متفاوتی را به گروه‌های خاصی از endpoints اعمال کنیم و یا شاید اصلا نخواهیم تعدادی از آن‌ها را محدود کنیم:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.AddFixedWindowLimiter("Api", options =>
    {
        options.AutoReplenishment = true;
        options.PermitLimit = 10;
        options.Window = TimeSpan.FromMinutes(1);
    });

    options.AddFixedWindowLimiter("Web", options =>
    {
        options.AutoReplenishment = true;
        options.PermitLimit = 10;
        options.Window = TimeSpan.FromMinutes(1);
    });

    // ...
});
در این مثال روش تعریف دو سیاست مختلف محدودسازی را مشاهده می‌کنید که اینبار «نامدار» هستند؛ نام یکی Api است و نام دیگری Web.
البته باید درنظر داشت که متدهای الحاقی Add داری را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، محدود سازی را بر اساس نام درنظر گرفته شده انجام می‌دهند. یعنی درحقیقت یک محدودسازی سراسری بر اساس گروهی از endpoints هستند و امکان تعریف پارتیشنی را به ازای یک کاربر یا آدرس IP خاص، ندارند. اگر نیاز به اعمال این نوع پارتیشن بندی را دارید، باید از متدهای AddPolicy استفاده کنید:
options.AddPolicy("Api", httpContext =>
        RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(),
        partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
        {
            AutoReplenishment = true,
            PermitLimit = 10,
            Window = TimeSpan.FromSeconds(1)
        }));
متدهای AddPolicy دار، هم امکان دسترسی به httpContext جاری را میسر می‌کنند و هم نامدار هستند که قابلیت اعمال آن‌ها را به گروهی از endpoints ممکن می‌کند.


محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در ASP.NET Core Minimal API

پس از تعریف نامی برای سیاست‌های دسترسی، اکنون می‌توان از آن‌ها به صورت زیر جهت محدود سازی یک endpoint و یا گروهی از آن‌ها استفاده کرد:
// Endpoint
app.MapGet("/api/hello", () => "Hello World!").RequireRateLimiting("Api");

// Group
app.MapGroup("/api/orders").RequireRateLimiting("Api");
و یا حتی می‌توان بطور کامل محدود سازی نرخ دسترسی را برای یک endpoint و یا گروهی از آن‌ها غیرفعال کرد:
// Endpoint
app.MapGet("/api/hello", () => "Hello World!").DisableRateLimiting();

// Group
app.MapGroup("/api/orders").DisableRateLimiting();


محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در ASP.NET Core MVC

می‌توان سیاست‌های نرخ دسترسی تعریف شده را بر اساس نام آن‌ها به کنترلرها و یا اکشن متدها اعمال نمود:
[EnableRateLimiting("Api")]
public class Orders : Controller
{
    [DisableRateLimiting]
    public IActionResult Index()
    {
        return View();
    }

    [EnableRateLimiting("ApiListing")]
    public IActionResult List()
    {
        return View();
    }
}
در اینجا سیاست نرخ دسترسی با نام Api، به کل کنترلر و اکشن متدهای آن اعمال شده، اما اکشن متد Index آن با بکارگیری ویژگی DisableRateLimiting، از این محدودیت خارج و اکشن متد List، از سیاست نام دار دیگری استفاده کرده‌است.
و یا حتی می‌توان این سیاست‌های محدود سازی نرخ دسترسی را به تمام کنترلرها و صفحات razor نیز به صورت زیر اعمال کرد:
app.UseConfiguredEndpoints(endpoints =>
{
    endpoints.MapRazorPages()
        .DisableRateLimiting();

    endpoints.MapControllers()
        .RequireRateLimiting("UserBasedRateLimiting");
});
نظرات مطالب
بدست آوردن برگهای یک درخت توسط Recursive CTE
من دقیقا متوجه نشدم نتیجه مورد نظر شما چیست.
آیا نتیجه مورد نظر شما به صورت الحاق یافته (concatenated)  هست یا نه؟
در هر صورت باید یکی از دو query زیر نتیجه مورد نظر شما را تولید کند.
declare @t table
(id char(1) primary key,
parent char(1));
 
insert @t values
('A',null),                                   --Level 1
('B', 'A'), ('C', 'A'),                       --Level 2
('D', 'B'), ('E', 'B'),('R','B'), ('F', 'C'), --Level 3
('G', 'D'),                                   --Level 4
('H', 'G'), ('I', 'G');                       --Level 5

;with cte as
(
select id, rnk=0, 
       concats = cast(id as varchar(10))
from @t
where parent is null
 
union all
 
select t.id, rnk+1,
       cast(cte.concats + t.id as varchar(10))
from cte join @t t
on cte.id = t.parent
)
select * from cte
/*
id   rnk         concats
---- ----------- ----------
A    0           A
B    1           AB
C    1           AC
F    2           ACF
D    2           ABD
E    2           ABE
R    2           ABR
G    3           ABDG
H    4           ABDGH
I    4           ABDGI
*/
;with cte as
(
select id, rnk=0, 
       concats = cast(id as varchar(10))
from @t
where parent is null
 
union all
 
select t.id, rnk+1,
       cast(cte.concats + t.id as varchar(10))
from cte join @t t
on cte.id = t.parent
)
select stuff(d.list,1,1,'') as concats
from (select ','+concats
      from cte
  for xml path(''))d(list)
/*
concats
----------------------------------------
A,AB,AC,ACF,ABD,ABE,ABR,ABDG,ABDGH,ABDGI
*/

موفق باشید