using (var ctx = new MyContext()) { InteractiveViews .SetViewCacheFactory( ctx, new FileViewCacheFactory(@"C:\MyViews.xml")); }
|
SeverityCodeDescriptionProjectFileLineSuppression State ErrorPackage 'Microsoft.Extensions.Caching.SqlConfig.Tools 2.0.2' has a package type 'DotnetCliTool' that is not supported by project 'mvc-dsqlcache'.
dotnet sql-cache create "Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;" "dbo" "AppSqlCache"
dotnet : An error occurred. Cannot open database "sql_cache" requested by the login. The login failed. At line:1 char:1 + dotnet sql-cache create "Data Source=.;Initial Catalog=sql_cache;Inte ... + ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ + CategoryInfo : NotSpecified: (An error occurr...e login failed.:String) [], RemoteException + FullyQualifiedErrorId : NativeCommandError Login failed for user 'MicrosoftAccount\soleymani.meysam@hotmail.com'.
public class Person { public string FullName { get { return FirstName + " " + LastName; } } }
public partial class Person { public string FirstName {get; set;} public string LastName {get; set; } } public partial class Person { public string FullName { get { return FirstName + " " + LastName; } } }
__arglist __reftype __makeref __refvalue کلمات کلیدی
var i = 28; TypedReference tr = __makeref( i ); Type t = __reftype( tr ); Console.WriteLine( t ); int rv = __refvalue( tr, int ); Console.WriteLine( rv ); ArglistTest.DisplayNumbers( __arglist( 1, 2, 3, 5, 6 ) );
public static class ArglistTest { public static void DisplayNumbers( __arglist ) { var ai = new ArgIterator( __arglist ); while ( ai.GetRemainingCount() > 0 ) { var tr = ai.GetNextArg(); Console.WriteLine( TypedReference.ToObject( tr ) ); } } }
Environment.NewLine
Console.WriteLine( "NewLine: {0}first line{0}second line{0}third line", Environment.NewLine );
ExceptionDispatchInfo
ExceptionDispatchInfo possibleException = null; try { int.Parse( "a" ); } catch ( FormatException ex ) { possibleException = ExceptionDispatchInfo.Capture( ex ); } possibleException?.Throw();
Debug.Assert & Debug.WriteIf & Debug.Indent
Debug.Assert(1 == 0, "عدد 1 برابر با 0 نیست");
Debug.WriteIf( 1 == 1, "display message in output window :D" );
Debug.WriteLine("تست تورفتگی"); Debug.Indent(); Debug.WriteLine("یک واحد افزایش داده شد"); Debug.Unindent(); Debug.WriteLine("یک واحد کاهش داده شد"); Debug.WriteLine("پایان تست");
تا اینجا در قسمت سوم، نحوهی قراردادن یک کامپوننت را در کامپوننتی دیگر، توسط مقدار دهی خاصیت directives مزین کنندهی Component بررسی کردیم. همینقدر که یک کامپوننت دارای selector باشد، قابلیت قرارگرفتن در یک کامپوننت دیگر را دارد. اما چگونه باید بین این کامپوننتها ارتباط برقرار کرد؟
تهیه کامپوننت نمایش ستارهای امتیازهای محصولات
مثال نمایش لیست محصولات سری جاری، دارای ستون «5Star Rating» است. در این قسمت میخواهیم بجای نمایش عددی این امتیازها، کامپوننتی را طراحی کنیم که نماش ستارهای آنها را سبب شود. این کامپوننت باید بتواند یک مقدار ورودی، یا همان عدد امتیاز محصول را از کامپوننت دربرگیرندهی آن دریافت کند. همچنین میخواهیم اگر کاربر بر روی این ستارهها کلیک کرد، کامپوننت در برگیرنده را نیز مطلع سازیم.
در این مثال در فایل product-list.component.html چنین سطری تعریف شدهاست:
<td>{{ product.starRating }}</td>
با توجه به اینکه کامپوننت نمایش ستارهای امتیازها، قابلیت استفادهی مجدد را دارد و الزامی ندارد که حتما در لیست محصولات، بکار گرفته شود، بهتر است محل تعریف آنرا به خارج از پوشهی products فعلی منتقل کنیم. برای مثال میتوان پوشهی app\shared را برای آن و تمامی کامپوننتهای با قابلیت استفادهی مجدد ایجاد کرد.
برای شروع، فایل جدید App\shared\star.component.ts را اضافه کنید؛ با کدهای کامل ذیل:
import { Component, OnChanges, Input, Output, EventEmitter } from 'angular2/core'; @Component({ selector: 'ai-star', templateUrl: 'app/shared/star.component.html', styleUrls: ['app/shared/star.component.css'] }) export class StarComponent implements OnChanges { @Input() rating: number; starWidth: number; @Output() ratingClicked: EventEmitter<string> = new EventEmitter<string>(); ngOnChanges(): void { this.starWidth = this.rating * 86 / 5; } onClick() { this.ratingClicked.emit(`The rating ${this.rating} was clicked!`); } }
سپس مسیر template و مسیر فایل css ویژهی آن، در تزئین کنندهی Component مشخص شدهاند. محتوای کامل این دو فایل را در ذیل مشاهده میکنید:
الف) محتوای فایل App\shared\star.component.html
<div class="crop" [style.width.px]="starWidth" [title]="rating" (click)='onClick()'> <div style="width: 86px"> <span class="glyphicon glyphicon-star"></span> <span class="glyphicon glyphicon-star"></span> <span class="glyphicon glyphicon-star"></span> <span class="glyphicon glyphicon-star"></span> <span class="glyphicon glyphicon-star"></span> </div> </div>
.crop { overflow: hidden; } div { cursor: pointer; }
معرفی مقدماتی life cycle hooks در قسمت قبل صورت گرفت. در اینجا چون نیاز است به ازای هر بار رندر شدن این کامپوننت، عرض آن متفاوت باشد، بنابراین نیاز است راهی را پیدا کنیم تا بتوان مقدار خاصیت starWidth را متغیر کرد. به همین منظور از hook مخصوص این تغییرات یا همان OnChanges استفاده میشود. بنابراین باید کلاس این کامپوننت، اینترفیس OnChanges را پیاده سازی کند. پس از آن، importهای لازم جهت تعریف OnChanges به ابتدای فایل اضافه شده و همچنین متد ngOnChanges نیز جهت تکمیل کار پیاده سازی اینترفیس OnChanges، به کلاس جاری اضافه میشود.
کار متد ngOnChanges، تبدیل عدد امتیاز یک محصول، به عرض div نمایش ستارهها است.
مکانیزم کار رخداد ngOnChanges و دریافت اطلاعات از والد
متد ngOnChanges، تنها به خواص ویژهای به نام «input properties» واکنش نشان میدهد. اگر یک کامپوننت تو در توی قرار گرفتهی در یک کامپوننت دیگر، بخواهد اطلاعاتی را از والد خود دریافت کند، باید خاصیتی را در معرض دید آن دربرگیرنده قرار دهد. این کار توسط decorator ویژهای به نام ()Input@ انجام میشود.
به همین جهت است که پیش از خاصیت rating در کلاس StarComponent، شاهد درج مزین کنندهی ویژهی ()Input@ هستیم:
export class StarComponent implements OnChanges { @Input() rating: number;
پس از آن، کامپوننت دربرگیرنده یا والد، این خاصیت ورودی ویژه را از طریق روش property binding متداول، مقدار دهی میکند:
[rating]='product.starRating'
بدیهی است در اینجا چون خاصیت starWidth از نوع ورودی تعریف نشدهاست، قابلیت property binging فوق را در کامپوننت والد، ندارد.
اکنون به ازای هر بار نمایش این کامپوننت فرزند، خاصیت rating ورودی آن مقدار دهی شده و مقدار آن در رخداد ngOnChanges قابل دسترسی و استفاده خواهد بود. اینجا است که میتوان از این مقدار تغییر یافته، جهت ترجمهی آن به عرض div نمایش ستارهها، استفاده کرد.
ارسال دادهها از کامپوننت فرزند به کامپوننت والد
تا اینجا با استفاده از «خواص ورودی» امکان دسترسی به مقادیر ارسالی از طرف والد را در کامپوننت فرزند، پیدا کردیم. عکس آن نیز امکان پذیر است؛ اما توسط رخدادها.
کامپوننت فرزند، با استفاده از decorator ویژهی دیگری به نام ()Output@ امکان ارسال رخدادها را به کامپوننت والد پیدا میکند:
export class StarComponent implements OnChanges { @Input() rating: number; starWidth: number; @Output() ratingClicked: EventEmitter<string> = new EventEmitter<string>();
در مثال جاری اگر کاربر بر روی div ستارههای نمایش داده شده کلیک کند، اتصال به آن از طریق event binging متداول انجام میشود (متد جدید onClick به رخداد click متصل شدهاست):
<div class="crop" [style.width.px]="starWidth" [title]="rating" (click)='onClick()'>
onClick() { this.ratingClicked.emit(`The rating ${this.rating} was clicked!`); }
تا اینجا مرحلهی تنظیمات رخدادها در کامپوننت فرزند صورت گرفت. ابتدا خاصیتی از نوع Output تعریف شد. سپس در کدهای قالب این کامپوننت جدید، متد onClick به رخداد click متصل گردید و سپس در کدهای مدیریت کنندهی این متد، متد ratingClicked.emit جهت ارسال اطلاعات نهایی به والد، فراخوانی گردید.
اکنون در کامپوننت والد، باید این مراحل برای دریافت اطلاعات از کامپوننت فرزند خود، طی شوند:
الف) ابتدا نام خاصیت مزین شدهی با Output، به عنوان مقصد event binding مشخص میشود و سپس متدی در کلاس کامپوننت والد، به آن متصل میگردد:
(ratingClicked)='onRatingClicked($event)'
ب) در ادامه، تعریف این متد جدید متصل شده را به کلاس ProductListComponent اضافه میکنیم:
onRatingClicked(message: string): void { this.pageTitle = 'Product List: ' + message; }
به این ترتیب با کلیک بر روی div هر کامپوننت نمایش ستارهای امتیازها، خاصیت pageTitle درج شدهی در صفحه تغییر میکند.
استفاده از کامپوننت نمایش ستارهای امتیازها
نکات کلی افزودن این کامپوننت جدید، تفاوتی با مطالب عنوان شدهی در قسمت سوم، در حین بررسی مراحل افزودن دایرکتیو نمایش لیست محصولات، به کامپوننت ریشهی سایت ندارد و یکی هستند.
برای افزودن و استفاده از این کامپوننت جدید، ابتدا قالب product-list.component.html را گشوده و سپس سطر نمایش عددی امتیاز یک محصول را به نحو ذیل تغییر میدهیم:
<td> <ai-star [rating]='product.starRating' (ratingClicked)='onRatingClicked($event)'> </ai-star> </td>
سپس باید به کلاس کامپوننت لیست محصولات (کامپوننت در برگیرنده) اعلام کرد که این کامپوننت جدید را باید از کجا پیدا کند. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت directives این کامپوننت را مقدار دهی میکنیم:
import { Component, OnInit } from 'angular2/core'; import { IProduct } from './product'; import { ProductFilterPipe } from './product-filter.pipe'; import { StarComponent } from '../shared/star.component'; @Component({ selector: 'pm-products', templateUrl: 'app/products/product-list.component.html', styleUrls: ['app/products/product-list.component.css'], pipes: [ProductFilterPipe], directives: [StarComponent] })
نمونهای از اجرای برنامه را در تصویر ذیل مشاهده میکنید:
در اینجا ستون امتیازهای محصولات با کامپوننت نمایش ستارهای این امتیازها جایگزین شدهاست و همچنین با کلیک بر روی یکی از آنها، عنوان panel جاری تغییر کردهاست.
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part6.zip
خلاصهی بحث
در اینجا نحوهی طراحی API عمومی یک کامپوننت را بررسی کردیم. تا زمانیکه خواص کلاس یک کامپوننت به نحو متداولی تعریف میشوند، میدان دید آنها محدود است به قالب تعریف شدهی متناظر با آنها. اگر نیاز است خاصیتی خارج از این قالب و به صورت عمومی در کامپوننت دربرگیرندهی دیگری در دسترس قرار گیرد، آنرا با مزین کنندهی ()Input@ مشخص میکنیم و اگر قرار است این کامپوننت فرزند، اطلاعاتی را به کامپوننت والد ارسال کند، اینکار را توسط رخدادها و با تعریف ویژگی ()Output@ و EventEmitter انجام میدهد. نوع آرگومان جنریک EventEmitter، تعیین کنندهی نوع اطلاعاتی است که قرار است به کامپوننت دربرگیرنده ارسال شوند.
پس از تعریف کامپوننت فرزند، برای تعریف آن در کامپوننت والد، از نام selector آن به عنوان یک المان جدید HTML استفاده میشود و سپس با استفاده از property binding، اطلاعات لازم، به خاصیت از نوع ()Input@ کامپوننت فرزند ارسال میگردد. از event binding برای دریافت رخدادها از کامپوننت فرزند استفاده میشود. در اینجا هر رخدادی که توسط مزین کنندهی ()Output@ تعریف شده باشد، میتواند به عنوان مقصد event binding تعریف شود و اگر نیاز است به رخدادهای property binding از والد به فرزند، گوش فرا داد، میتوان اینترفیس OnChanges را در کلاس کامپوننت فرزند پیاده سازی کرد.
ASP.NET Core in .NET 8 is your complete solution for modern web development. It handles all of your web development needs from the frontend to the backend. You can build beautiful, richly interactive web experiences with Blazor, and high-performance backend APIs and services that are reliable and secure. ASP.NET Core in .NET 8 is perfect for building cloud-native apps, and great tooling in Visual Studio and Visual Studio Code supercharges your productivity. With ASP.NET Core in .NET 8, every developer is a full stack developer!
برای ادامه دادن این سری از مقالات آموزش MDX Query نیاز میباشد که پایگاه دادهی Advwnture Work DW را نصب کرده و سپس توسط SSAS عمل Deploy را انجام دهیم تا پایگاه دادهی Multidimensional Database توسط SSAS ساخته شود .
در ابتدا میبایست فایل نصب پایگاه داده ی Advwnture Work را دانلود نمایید برای این منظور به آدرس زیر رفته و فایل AdventureWorks2008R2_SR1.exe را دانلود نمایید .
http://www.general-files.biz/download/gs4ac37d18h17i0/AdventureWorks2008R2_SR1.exe.html
یا به آدرس زیر مراجعه کنید
https://msftdbprodsamples.codeplex.com/releases/view/59211
نیاز میباشد قبل از شروع به نصب نرم افزار SQL Server Management Studio را ببندید.
سپس مراحل زیر را انجام دهید.
1. فایل AdventureWorks2008R2_SR1.exe را اجرا نمایید.
2. کمی صبر کنید تا صفحهی زیر نمایش داده شود. و گزینهی I Accept … را انتخاب نماید و دکمهی Next را بزنید.
3. در صورتی که از ویندوز 8 استفاده نماید احتمال دارد با خطای زیر مواجه شوید در این صورت به قسمت روش نصب در ویندوز 8 در ادامهی این مقاله مراجعه کنید .
4. در صورتی که از ویندوزهای Server 2003, XP , Win7 استفاده کنید صفحهی زیر را خواهید دید. در این صفحه ابتدا Instance مربوط به SQL سرور خود را انتخاب نماید (در صورت داشتن چندین Instance روی سرور پایگاه داده) سپس مسیر نصب فایلهای Sample را مشخص نمایید (بعدا از همین مسیر اقدام به Deploy کردن پایگاه دادهی Multidimensional خواهیم کرد) و پیش فرضها را بپذیرید و دکمهی Install را بزنید.
5. کمی صبر کنید تا نصب انجام گردد. و در انتها کلید Finish را بزنید.
پس از مراحل بالا (به جز ویندوز 8) با باز کردن نرم افزار SQL Server Management Studio و اتصال به سرویس Database Engine در قسمت Database تصویر زیر را خواهید دید (البته امکان دارد شما از قبل دارای پایگاه دادههای شخصی بوده باشید که بنابر این آنها نیز در لیست شما وجود خواهند داشت)
همچنین شما میتوانید از پنجرهی Object Explorer در قسمت Connect اقدام به اتصال به سرویس SSAS نموده .
و در پنجرهی باز شده Server Name را انتخاب نمایید (با توجه به اینکه شما در حال حاضر میخواهید به SSAS موجود در سیستم Local متصل شوید ، بنابر این انتخاب سرور Local با وارد کردن کاراکتر (.) انجام میشود.)
بعد از اتصال شکل زیر را خواهید داشت و در شاخهی Database همچنان هیچ Multidimensional Database ی نخواهید داشت.(بعد از عمل Deploy که در ادامه آموزش داده خواهد شد پایگاه دادهی Multidimensional ساخته میشود.)
تنها روشی که تاکنون برای نصب پایگاه دادهی Adventure Work DW برروی ویندوز 8 یافته ام (البته کمی غیر حرفه ای میباشد.) به صورت زیر میباشد.
فایل بالا را ( AdventureWorks2008R2_SR1.exe ) روی سیستم عاملهای ( Server 2003,XP,Win 7 ) نصب کرده (به عنوان یک سیستم عامل واسط) و سپس سرویس Database Engine را Stop کرده و فایلهای پایگاه داده را به سیستم عامل ویندوز 8 انتقال داده و به صورت دستی Restore کنیم.
مراحل ایجاد پایگاه دادهی Multidimensional در ویندوزهای مختلف ، یکسان میباشد.
بعد از نصب پایگاه دادهی Adventure Work DW باید به شاخهی نصب Sample بروید (همان مسیری که در مراحل نصب وارد کردیم و البته آدرس پیش فرض آن C:\Program Files\Microsoft Sql Server\100\Tools\Sample میباشد.)
(در صورتی که در ویندوز 8 مراحل نصب را دنبال میکنید مسیر زیر را در سیستم خود درست نمایید و فایلها و پوشههای موجود در مسیر فوق در سیستم عامل واسط (همان سیستم عاملی که فایل نصب بر روی آن نصب شده است) را به درون آن انتقال دهید.)
سپس به زیر شاخهی \ AdventureWorks 2008R2 Analysis Services Project\enterprise بروید و فایل Adventure Works.sln را با Visual Studio 2010 باز کنید.
احتمال دارد که نیاز باشد روی کل شاخهی enterprise در قسمت Security کاربر جاری را Add کنید و به آن دسترسی Full Control بدهید تا عملیات Convert این پروژه به درستی انجام شود.
پس از باز کردن پروژه در Visual Studio 2010 صفحه ای مطابق تصویر زیر در پنجرهی Solution Explorer خواهید دید.
به هیچ عنوان نگران ساختار این پروژه نباشید ، زیرا در مقالههای آیند شرح کاملی در این خصوص کار با Business Intelligence Management Studio خواهم داد. فعلا هدف ما ایجاد پایگاه دادهی Multidimensional می باشد.
برای ساخت پایگاه دادهی Multidimensional مراحل زیر را دنبال نمایید.
1. در ابتدا روی پروژه کلیک راست کرده و گزینهی Properties را انتخاب نمایید.
2. در قسمت Configuration Properties منوی Deployment را انتخاب کرده و اطمینان حاصل کنید که سرور شما LocalHost و نام پایگاه داده شما Adventure Works DW 2008R2 باشد.
3. سپس روی Adventure Works.ds کلیک راست کنید تا تنظیمات Connection String به DW را انجام دهیم. مطابق شکل زیر
4. سپس در پنجرهی باز شده دکمهی Edit را بزنید .
5. و در صفحه باز شده تنظیمات زیر را مطابق تصویر زیر انجام دهید. دقت داشته باشید که تغییرات را از بالا به پایین باید انجام دهید و قبل از زدن دکمهی OK حتما Test Connection را بزنید تا از صحت تنظیمات مطمعا شوید.
6. سپس دو بار دکمهی OK را در دوصفحه کلیک کنید. (بعد از این مراحل شما آمادهی Deploy کردن میباشد)
7. در ابتدا پروژه را Build نمایید ( CTRl + Shift + B ) و اطمینان حاصل کنید که Build با موفقیت انجام میشود.
8. در انتها برروی نام پروژه کلیک راست نمایید و گزینهی Deploy را انتخاب نمایید. فرایند Deploy کردن میتواند کمی زمان بر باشد بنابر این شکیبا باشید و در انتها پیام Deployment Completed Successfully را دریافت خواهید کرد.
9. حال به SQL Server Management Studio بروید و به سرویس SSAS کانکت شوید . در قسمت DataBase یک پایگاه داده با نام Adventure Works DW 2008R2 مشاهده خواهید کرد .
به شما تبریک میگویم اینک شما یک پایگاه دادهی Multidimensional را ساخته اید .
در مقالهی بعدی توضیحاتی در خصوص BIMS (Business Intelligence Management Studio) خواهم داد و همچنین اولین MDX Query را خواهیم نوشت.
مقدمه
Profiler یک ابزار گرافیکی برای ردیابی و نظارت بر کارآئی SQL Server است. امکان ردیابی اطلاعاتی در خصوص رویدادهای مختلف و ثبت این دادهها در یک فایل (با پسوند trc) یا جدول برای تحلیلهای آتی نیز وجود دارد. برای اجرای این ابزار مراحل زیر را انجام دهید:1- اصطلاحات
1-1- رویداد (Event):
یک رویداد، کاری است که توسط موتور بانک اطلاعاتی (Database Engine) انجام میشود. برای مثال هر یک از موارد زیر یک رویداد هستند.- متصل شدن کاربران (login connections) قطع شدن ارتباط یک login
- اجرای دستورات T-SQL، شروع و پایان اجرای یک رویه، شروع و پایان یک دستور در طول اجرای یک رویه، اجرای رویههای دور Remote Procedure Call
- باز شدن یک Cursor
- بررسی و کنترل مجوزهای امنیتی
1-2- کلاس رویداد (Event Class):
برای بکارگیری رویدادها در Profiler، از یک Event Class استفاده میکنیم. یک Event Class رویدادی است که قابلیت ردیابی دارد. برای مثال بررسی ورود و اتصال کاربران با استفاده از کلاس Audit Login قابل پیاده سازی است. هر یک از موارد زیر یک Event Class هستند.- SQL:BatchCompleted
- Audit Login
- Audit Logout
- Lock: Acquired
- Lock: Released
1-3- گروه رویداد (Event Category):
یک گروه رویداد شامل رویدادهایی است که به صورت مفهومی دسته بندی شده اند. برای مثال، کلیه رویدادهای مربوط به قفلها از جمله Lock: Acquired (بدست آوردن قفل) و Lock: Released (رها کردن قفل) در گروه رویداد Locks قرار دارند.1-4- ستون داده ای (Data Column):
یک ستون داده ای، خصوصیت و جزئیات یک رویداد را شامل میشود. برای مثال در یک Trace که رویدادهای Lock: Acquired را نظارت میکند، ستون Binary Data شامل شناسه (ID) یک صفحه و یا یک سطر قفل شده است و یا اینکه ستون Duration مدت زمان اجرای یک رویه را نمایش میدهد.1-5- الگو (Template):
یک الگو، مشخص کننده تنظیمات پیش گزیده برای یک Trace است، این تنظیمات شامل رویدادهایی است که نیاز دارید بر آنها نظارت داشته باشید. هنگامیکه یک Trace براساس یک الگو اجرا شود، رویدادهای مشخص شده، نظارت میشوند و نتیجه به صورت یک فایل یا جدول قابل مشاهده خواهد بود.1-6- ردیاب (Trace):
یک Trace دادهها را براساس رویدادهای انتخاب شده، جمع آوری میکند. امکان اجرای بلافاصله یک Trace برای جمع آوری اطلاعات با توجه به رویدادهای انتخاب شده و ذخیره کردن آن برای اجرای آتی وجود دارد.1-7- فیلتر (Filter):
هنگامی که یک Trace یا الگو ایجاد میشود، امکان تعریف شرایطی برای فیلتر کردن دادههای جمع آوری شده نیز وجود دارد. این کار باعث کاهش حجم دادههای گزارش شده میشود. برای مثال اطلاعات مربوط به یک کاربر خاص جمع آوری میشود و یا اینکه رشد یک بانک اطلاعاتی مشخص بررسی میشود.2- انتخاب الگو (Profiler Trace Templates)
از آنجائیکه اصولاً انتخاب Eventهای مناسب، کار سخت و تخصصی میباشد برای راحتی کار تعدادی Templateهای آماده وجود دارد، برای مثال TSQL_Duration تاکیدش روی مدت انجام کار است و یا SP_Counts در مواردی که بخواهیم رویههای ذخیره شده را بهینه کنیم استفاده میشود در جدول زیر به شرح هر یک پرداخته شده است:الگو | هدف |
Blank | ایجاد یک Trace کلی |
SP_Counts | ثبت اجرای هر رویه ذخیره شده برای تشخیص اینکه هر رویه چند بار اجرا شده است |
Standard | ثبت آمارهای کارائی برای هر رویه ذخیره شده و Queryهای عادی SQL که اجرا میشوند و عملیات ورود و خروج هر Login (پیش فرض) |
TSQL | ثبت یک لیست از همه رویههای ذخیره شده و Queryهای عادی SQL که اجرا میشوند ولی آمارهای کارائی را شامل نمیشود |
TSQL_Duration | ثبت مدت زمان اجرای هر رویه ذخیره شده و هر Query عادی SQL |
TSQL_Grouped | ثبت تمام loginها و logoutها در طول اجرای رویههای ذخیره شده و هر Query عادی SQL، شامل اطلاعاتی برای شناسائی برنامه و کاربری که درخواست را اجرا میکند |
TSQL_Locks | ثبت اطلاعات انسداد (blocking) و بن بست (deadlock) از قبیل blocked processes، deadlock chains، deadlock graphs,... . این الگو همچنین درخواستهای تمام رویههای ذخیره شده و تمامی دستورات هر رویه و هر Query عادی SQL را دریافت میکند |
TSQL_Replay | ثبت اجرای رویههای ذخیره شده و Queryهای SQL در یک SQL Instance و مهیا کردن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر |
TSQL_SPs | ثبت کارائی برای Queryهای SQL، رویههای ذخیره شده و تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده و نیز عملیات ورود و خروج هر Login |
Tuning | ثبت اطلاعات کارائی برای Queryهای عادی SQL و رویههای ذخیره شده و یا تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده |
3- انتخاب رویداد (SQL Trace Event Groups)
رویدادها در 21 گروه رویداد دسته بندی میشوند که در جدول زیر لیست شده اند:گروه رویداد | هدف |
Broker | 13 رویداد برای واسطه سرویس (Service Broker) |
CLR | 1 رویداد برای بارگذاری اسمبلیهای CLR (Common Language Runtime) |
Cursors | 7 رویداد برای ایجاد، دستیابی و در اختیار گرفتن Cursor |
Database | 6 رویداد برای رشد/کاهش (grow/shrink) فایل های Data/Log همچنین تغییرات حالت انعکاس (Mirroring) |
Deprecation | 2 رویداد برای آگاه کردن وضعیت نابسامان درون یک SQL Instance |
Errors and Warnings | 16 رویداد برای خطاها، هشدارها و پیغامهای اطلاعاتی که ثبت شده است |
Full Text | 3 رویداد برای پیگیری یک شاخص متنی کامل |
Locks | 9 رویداد برای بدست آوردن، رها کردن قفل و بن بست (Deadlock) |
OLEDB | 5 رویداد برای درخواستهای توزیع شده و RPC (اجرای رویههای دور) |
Objects | 3 رویداد برای وقتی که یک شی ایجاد، تغییر یا حذف میشود |
Performance | 14 رویداد برای ثبت نقشه درخواستها (Query Plan) برای استفاده نقشه راهنما (Plan Guide) به منظور بهینه سازی کارائی درخواست ها، همچنین این گروه رویداد در خواستهای متنی کامل (full text) را ثبت میکند |
Progress Report | 10 رویداد برای ایجاد Online Index |
Query Notifications | 4 رویداد برای سرویس اطلاع رسان (Notification Service) |
Scans | 2 رویداد برای وقتی که یک جدول یا شاخص، پویش میشود |
Security Audit | 44 رویداد برای وقتی که مجوزی استفاده شود، جابجائی هویتی رخ دهد، تنظیمات امنیتی اشیائی تغییر کند،یک SQL Instance شروع و متوقف شود و یک Database جایگزین شود یا از آن پشتیبان گرفته شود |
Server | 3 رویداد برای Mount Tape، تغییر کردن حافظه سرور و بستن یک فایل Trace |
Sessions | 3 رویداد برای وقتی که Connectionها موجود هستند و یک Trace فعال میشود، همچنین یک Trigger و یک تابع دسته بندی(classification functions) مربوط به مدیریت منابع(resource governor) رخ دهد |
Stored Procedures | 12 رویداد برای اجرای یک رویه ذخیره شده و دستورات درون آن ، کامپایل مجدد و استفاده از حافظه نهانی (Cache) |
Transactions | 13 رویداد برای شروع، ذخیره ، تائید و لغو یک تراکنش |
TSQL | 9 رویداد برای اجرای Queryهای SQL و جستجوهای XQUERY (در دادههای XML) |
User Configurable | 10 رویداد که شما میتوانید پیکربندی کنید |
4- انتخاب ستونهای داده ای ( Data Columns)
اگرچه میتوان همهی 64 ستون داده ای ممکن را برای ردیابی انتخاب کرد ولیکن دادههای Trace شما زمانی مفید خواهند بود که اطلاعات ضروری را ثبت کرده باشید. برای مثال شماره ترتیب تراکنشها را، برای یک رویداد RPC:Completed میتوانید برگردانید، اما همه رویههای ذخیره شده مقادیر را تغییر نمیدهند بنابراین شماره ترتیب تراکنشها فضای بیهوده ای را مصرف میکند. بعلاوه همه ستونهای داده ای برای تمامی رویدادهای Trace معتبر نیستند. برای مثال Read ، Write ،CPU و Duration برای رویدادهای RPC:Starting و SQL:BatchStarting معتبر نیستند.ApplicationName، NTUserName، LoginName، ClientProcessID، SPID، HostName، LoginSID، NTDomainName و SessionLoginName ، مشخص میکنند چه کسی و از چه منشاء دستور را اجرا کرده است.
ستون SessionLoginName معمولاً نام Login ای که از آن برای متصل شدن به SQL Instance استفاده شده است را نشان میدهد. در حالیکه ستون LoginName نام کاربری را که دستور را اجرا میکند نشان میدهد (EXECUTE AS). ستون ApplicationName خالی است مگر اینکه در ConnectionString برنامه کاربردیمان این خصوصیت (Property) مقداردهی شده باشد. ستون StartTime و EndTime زمان سرحدی برای هر رویداد را ثبت میکند این ستونها بویژه در هنگامی که به عملیات Correlate نیاز دارید مفید هستند.
5- بررسی چند سناریو نمونه
• یافتن درخواست هائی (Queries) که بدترین کارایی را دارا هستند.
برای ردیابی درخواستهای ناکارا، از رویداد RPC:Completed از دسته Stored Procedure و رویداد SQL:BatchCompleted از دسته TSQL استفاده میشود.• نظارت بر کارایی رویه ها
برای ردیابی کارائی رویه ها، از رویدادهای SP:Starting، SP:Completed، SP:StmtCompleted و SP:StmtStaring از کلاس Stored Procedure و رویدادهای SQL:BatchStarting ، SQL:BatchCompleted از کلاس TSQL استفاده میشود.• نظارت بر اجرای دستورات T-SQL توسط هر کاربر
برای ردیابی دستوراتی که توسط یک کاربر خاص اجرا میشود، نیاز به ایجاد یک Trace برای نظارت بر رویدادهای کلاسهای Sessions، ExistingConnection و TSQL داریم همچنین لازم است نام کاربر در قسمت فیلتر و با استفاده از DBUserName مشخص شود.• اجرا دوباره ردیاب (Trace Replay)
این الگو معمولاً برای debugging استفاده میشود برای این منظور از الگوی Replay استفاده میشود. در ضمن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر با استفاده از این الگو مهیا میشود.• ابزار Tuning Advisor (راهنمای تنظیم کارائی)
این ابزاری برای تحلیل کارائی یک یا چند بانک اطلاعاتی و تاثیر عملکرد آنها بر بار کاری (Workload) سرویس دهنده است. یک بار کاری مجموعه ای از دستورات T-SQL است که روی بانک اطلاعاتی اجرا میشود. بعد از تحلیل تاثیر بارکاری بر بانک اطلاعاتی، Tuning Advisor توصیه هائی برای اضافه کردن، حذف و یا تغییر طراحی فیزیکی ساختار بانک اطلاعاتی ارائه میدهد این تغییرات ساختاری شامل پیشنهاد برای تغییر ساختاری موارد Clustered Indexes، Nonclustered Indexes، Indexed View و Partitioning است.برای ایجاد بارکاری میتوان از یک ردیاب تهیه شده در SQL Profiler استفاده کرد برای این منظور از الگوی Tuning استفاده میشود و یا رویدادهای RPC:Completed، SQL:BatchCompleted و SP:StmtCompleted را ردیابی نمائید.
• ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating Performance and Monitoring Data)
یک Trace برای ثبت اطلاعاتی که در یک SQL Instance رخ میدهد، استفاده میشود. System Monitor برای ثبت شمارندههای کارائی(performance counters) استفاده میشود و همچنین از منابع سخت افزاری و اجزای دیگر که روی سرور اجرا میشوند، تصاویری فراهم میکند. توجه شود که در مورد Correlating یک فایل ردیاب (trace file) و یک Counter Log (ابزار Performance )، ستون داده ای StartTime و EndTime باید انتخاب شود، برای این کار از منوی File گزینه Import Performance Data انتخاب میشود.• جستجوی علت رخ دادن یک بن بست
برای ردیابی علت رخ دادن یک بن بست، از رویدادهای RPC:Starting، SQLBatchStarting از دسته Stored Procedure و رویدادهای Deadlock graph، Lock:Deadlock و Lock:Deadlock Chain از دسته Locks استفاده میشود. ( در صورتی که نیاز به یک ارائه گرافیکی دارید از Deadlock graph استفاده نمائید، خروجی مطابق تصویر زیر میشود).
5-1- ایجاد یک Trace
1- Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه New Trace را انتخاب کنید و به SQL Instance مورد نظرتان متصل شوید.2- مطابق تصویر زیر برای Trace یک نام و الگو و تنظیمات ذخیره سازی فایل را مشخص کنید.
3- بر روی قسمت Events Selection کلیک نمائید.
4- مطابق تصویر زیر رویدادها و کلاس رویدادها را انتخاب کنید، ستونهای TextData، NTUserName، LoginName، CPU،Reads،Writes، Duration، SPID، StartTime، EndTime، BinaryData، DataBaseName، ServerName و ObjectName را انتخاب کنید.
5- روی Column Filters کلیک کنید و مطابق تصویر زیر برای DatabaseName فیلتری تنظیم کنید.
6- روی Run کلیک کنید. تعدادی Query و رویه ذخیره شده مرتبط با پایگاه داده AdventureWorks اجرا کنید .
5-2- ایجاد یک Counter Log
برای ایجاد یک Counter Log مراحل زیر را انجام دهید:1- ابزار Performance را اجرا کنید (برای این کار عبارتPerfMon را در قسمت Run بنویسید).
2- در قسمت Counter Logs یک log ایجاد کنید.
3- روی Add Counters کلیک کرده و مطابق تصویر موارد زیر را انتخاب کنید.
Select counters from list | Performance Object |
Output Queue Length | Network Interface |
% Processor Time | Processor |
Processor Queue Length | System |
Buffer Manager:Page life expectancy | SQLServer |
4- روی Ok کلیک کنید تا Counter Log ذخیره شود سپس روی آن راست کلیک کرده و آنرا Start کنید.
5-3- ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating SQL Trace and System Monitor Data)
1- Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه Open و سپس Trace File را انتخاب کنید فایل trc را که در گام اول ایجاد کردید، باز نمائید.2- از منوی File گزینه Import Performance Data را انتخاب کنید و فایل counter log را که در مرحله قبل ایجاد کردید انتخاب کنید.
نکته: اطلاعات فایل trc را میتوان درون یک جدول وارد کرد، بدین ترتیب میتوان آنالیز بیشتری داشت به عنوان مثال دستورات زیر این عمل را انجام میدهند.
SELECT * INTO dbo.BaselineTrace FROM fn_trace_gettable(' c:\performance baseline.trc ', default);
مدتها از کلاس DelegateCommand معرفی شده در این آدرس استفاده میکردم. این کلاس یک مشکل جزئی دارد و آن هم عدم بررسی مجدد قسمت canExecute به صورت خودکار هست.
خلاصهای برای کسانی که بار اول هست با این مباحث برخورد میکنند؛ یا MVVM به زبان بسیار ساده:
در برنامه نویسی متداول سیستم مایکروسافتی، در هر سیستمی که ایجاد کرده و در هر فناوری که ارائه داده از زمان VB6 تا امروز، شما روی یک دکمه مثلا دوبار کلیک میکنید و در فایل اصطلاحا code behind این فرم و در روال رخدادگردان آن شروع به کد نویسی خواهید کرد. این مورد تقریبا در همه جا صادق است؛ از WinForms تا WPF تا Silverlight تا حتی ASP.NET Webforms . به عمد هم این طراحی صورت گرفته تا برنامه نویسها در این محیطها زیاد احساس غریبی نکنند. اما این روش یک مشکل مهم دارد و آن هم «توهم» جداسازی رابط کاربر از کدهای برنامه است. به ظاهر یک فایل فرم وجود دارد و یک فایل جدای code behind ؛ اما در عمل هر دوی اینها یک partial class یا به عبارتی «یک کلاس» بیشتر نیستند. «فکر میکنیم» که از هم جدا شدند اما واقعا یکی هستند. شما در code behind صفحه به صورت مستقیم با عناصر رابط کاربری سروکار دارید و کدهای شما به این عناصر گره خوردهاند.
شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد؟
مشکل اول: امکان نوشتن آزمونها واحد برای این متدها وجود ندارد یا بسیار سخت است. این متدها فقط با وجود فرم و رابط کاربری متناظر با آنها هست که معنا پیدا میکنند و تک تک عناصر آنها وهله سازی میشوند.
مشکل دوم: کد نوشته فقط برای همین فرم جاری آن قابل استفاده است؛ چون به صورت صریح به عناصر موجود در فرم اشاره میکند. نمیتونید این فایل code behind رو بردارید بدون هیچ تغییری برای فرم دیگری استفاده کنید.
مشکل سوم: نمیتونید طراحی فرم رو بدید به یک نفر، کد نویسی اون رو به شخصی دیگر. چون ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند.
این سیستم کد نویسی دهه 90 است.
چند سالی است که طراحان سعی کردهاند این سیستم رو دور بزنند و روشهایی رو ارائه بدن که در آنها فرمهای برنامه و فایلهای پیاده سازی کنندهی منطق آن هیچگونه ارتباط مستقیمی باهم نداشته باشند؛ به هم گره نخورده باشند؛ ارجاعی به هیچیک از عناصر بصری فرم را در خود نداشته باشند. به همین دلیل ASP.NET MVC به وجود آمده و در همان سالها مثلا MVVM .
سؤال:
الان که رابط کاربری از فایل پیاده سازی کننده منطق آن جدا شده و دیگر Code behind هم نیست (همان partial class های متداول)، این فایلها چطور متوجه میشوند که مثلا روی یک فرم، شیءایی قرار گرفته؟ از کجا متوجه خواهند شد که روی دکمهای کلیک شده؟ اینها که ارجاعی از فرم را در درون خود ندارند.
در الگوی MVVM این سیم کشی توسط امکانات قوی Binding موجود در WPF میسر میشود. در ASP.NET MVC چیزی شبیه به آن به نام Model binder و همان مکانیزمهای استاندارد HTTP این کار رو میکنه. در MVVM شما بجای code behind خواهید داشت ViewModel (اسم جدید آن). در ASP.NET MVC این اسم شده Controller. بنابراین اگر این اسامی رو شنیدید زیاد تعجب نکنید. اینها همان Code behind قدیمی هستند اما ... بدون داشتن ارجاعی از رابط کاربری در خود که ... اطلاعات موجود در فرم به نحوی به آنها Bind و ارسال میشوند.
این سیم کشیها هم نامرئی هستند. یعنی فایل ViewModel یا فایل Controller نمیدونند که دقیقا از چه کنترلی در چه فرمی این اطلاعات دریافت شده.
این ایده هم جدید نیست. شاید بد نباشه به دوران طلایی Win32 برگردیم. همان توابع معروف PostMessage و SendMessage را به خاطر دارید؟ شما در یک ترد میتونید با مثلا PostMessage شیءایی رو به یک فرم که در حال گوش فرا دادن به تغییرات است ارسال کنید (این سیم کشی هم نامرئی است). بنابراین پیاده سازی این الگوها حتی در Win32 و کلیه فریم ورکهای ساخته شده بر پایه آنها مانند VCL ، VB6 ، WinForms و غیره ... «از روز اول» وجود داشته و میتونستند بعد از 10 سال نیان بگن که اون روشهای RAD ایی رو که ما پیشنهاد دادیم، میشد خیلی بهتر از همان ابتدا، طور دیگری پیاده سازی بشه.
ادامه بحث!
این سیم کشی یا اصطلاحا Binding ، در مورد رخدادها هم در WPF وجود داره و اینبار به نام Commands معرفی شدهاست. به این معنا که بجای اینکه بنویسید:
<Button Click="btnClick_Event">Last</Button>
بنویسید:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>
حالا باید مکانیزمی وجود داشته باشه تا این پیغام رو به ViewModel برنامه برساند. اینکار با پیاده سازی اینترفیس ICommand قابل انجام است که معرفی یک کلاس عمومی از پیاده سازی آنرا در ابتدای بحث مشاهده نمودید.
در یک DelegateCommand، توسط متد منتسب به executeAction، مشخص خواهیم کرد که اگر این سیم کشی برقرار شد (که ما دقیقا نمیدانیم و نمیخواهیم که بدانیم از کجا و کدام فرم دقیقا)، لطفا این اعمال را انجام بده و توسط متد منتسب به canExecute به سیستم Binding خواهیم گفت که آیا مجاز هستی این اعمال را انجام دهی یا خیر. اگر این متد false برگرداند، مثلا دکمه یاد شده به صورت خودکار غیرفعال میشود.
اما مشکل کلاس DelegateCommand ذکر شده هم دقیقا همینجا است. این دکمه تا ابد غیرفعال خواهد ماند. در WPF کلاسی وجود دارد به نام CommandManager که حاوی متدی استاتیکی است به نام InvalidateRequerySuggested. اگر این متد به صورت دستی فراخوانی شود، یکبار دیگر کلیه متدهای منتسب به تمام canExecute های تعریف شده، به صورت خودکار اجرا میشوند و اینجا است که میتوان دکمهای را که باید مجددا بر اساس شرایط جاری تغییر وضعیت پیدا کند، فعال کرد. بنابراین فراخوانی متد InvalidateRequerySuggested یک راه حل کلی رفع نقیصهی ذکر شده است.
راه حل دومی هم برای حل این مشکل وجود دارد. میتوان از رخدادگردان CommandManager.RequerySuggested استفاده کرد. روال منتسب به این رخدادگردان هر زمانی که احساس کند تغییری در UI رخ داده، فراخوانی میشود. بنابراین پیاده سازی بهبود یافته کلاس DelegateCommand به صورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Windows.Input;
namespace MvvmHelpers
{
// Ref.
// - http://johnpapa.net/silverlight/5-simple-steps-to-commanding-in-silverlight/
// - http://joshsmithonwpf.wordpress.com/2008/06/17/allowing-commandmanager-to-query-your-icommand-objects/
public class DelegateCommand<T> : ICommand
{
readonly Func<T, bool> _canExecute;
bool _canExecuteCache;
readonly Action<T> _executeAction;
public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
{
if (executeAction == null)
throw new ArgumentNullException("executeAction");
_executeAction = executeAction;
_canExecute = canExecute;
}
public event EventHandler CanExecuteChanged
{
add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
}
public bool CanExecute(object parameter)
{
return _canExecute == null ? true : _canExecute((T)parameter);
}
public void Execute(object parameter)
{
_executeAction((T)parameter);
}
}
}
استفاده از آن هم در ViewModel ساده است. یکبار خاصیتی به این نام تعریف میشود. سپس در سازنده کلاس مقدار دهی شده و متدهای متناظر آن تعریف خواهند شد:
public DelegateCommand<string> GoLast { set; get; }
//in ctor
GoLast = new DelegateCommand<string>(goLast, canGoLast);
private bool canGoLast(string data)
{
//ex.
return ListViewGuiData.CurrentPage != ListViewGuiData.TotalPage - 1;
}
private void goLast(string data)
{
//do something
}
مزیت کلاس DelegateCommand جدید هم این است که مثلا متد canGoLast فوق، به صورت خودکار با به روز رسانی UI ، فراخوانی و تعیین اعتبار مجدد میشود.