مطالب
React 16x - قسمت 10 - ترکیب کامپوننت‌ها - بخش 4 - یک تمرین
در قسمت 6، تمرینی را جهت پیاده سازی نمایش لیست یک سری فیلم، انجام دادیم. در اینجا قصد داریم این تمرین را جهت دریافت امتیاز و Like از کاربر، به ازای هر ردیف نمایش داده شده، تکمیل کنیم.


بررسی ساختار کامپوننت Like

در پوشه‌ی components، ابتدا پوشه‌ی جدید common را ایجاد می‌کنید. در اینجا تمام کامپوننت‌های عمومی برنامه را که منحصر به دومین آن برنامه نیستند، قرار می‌دهیم. کامپوننت‌هایی را که اگر آن‌ها را به برنامه‌های دیگری نیز کپی کردیم، بدون هیچ مشکلی قابلیت استفاده‌ی مجدد را داشته باشند و متصل به سرویس‌ها و زیرساخت برنامه‌ی جاری نباشند. سپس در پوشه‌ی common، فایل جدید src\components\common\like.jsx را ایجاد می‌کنیم و داخل آن توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت Like را ایجاد می‌کنیم.
ساختار کلی این کامپوننت به صورت زیر است:
- ورودی این کامپوننت به این صورت است که در آن مشخص شده آیا یک فیلم، مورد علاقه واقع شده یا خیر؛ مانند خاصیت liked که یک boolean است. اگر true باشد، یک آیکن قلب توپر را نمایش می‌دهد و برعکس.
- خروجی این کامپوننت نیز به صورت یک رخ‌داد است. هر زمانیکه بر روی آیکن قلب آن کلیک می‌شود، این کامپوننت یک ر‌خ‌داد onClick را سبب خواهد شد. اکنون هر کامپوننت دیگری که در حال استفاده‌ی از آن است، مطلع شده و خاصیت liked شیء مرتبط را تغییر می‌دهد.

بنابراین این کامپوننت اطلاعی از ساختار یک شیء movie ندارد. تنها یک DOM کامپوننت ساده است که کارش نمایش یک آیکن قلب توپر یا خالی می‌باشد و اگر بر روی این آیکن قلب کلیک شد، به والد خود اطلاع رسانی می‌کند.

فعلا ساختار ابتدایی آن‌را به رندر یک قلب خالی که توسط قلم آیکن‌های font-awesome تامین می‌شود، تنظیم می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";


class Like extends Component {
  render() {
    return <i className="fa fa-heart-o" aria-hidden="true"></i>;
  }
}

export default Like;


نمایش ابتدایی کامپوننت Like در جدول لیست فیلم‌ها

فعلا مهم نیست که این کامپوننت کار خاصی را انجام نمی‌دهد. فقط قصد داریم آن‌را در UI برنامه نمایش دهیم. به همین جهت ابتدا یک ستون جدید را مخصوص آن، در جدول فعلی نمایش لیست فیلم‌ها، ایجاد کرده و المان آن‌را درج می‌کنیم. برای این منظور به فایل movies.jsx مراجعه کرده و ابتدا این کامپوننت را import می‌کنیم:
import Like from "./common/like";

سپس در سرستون‌های جدول، یک th جدید را تعریف می‌کنیم تا ستونی برای درج آن ایجاد شود. همچنین در قسمت بدنه‌ی جدول، پیش از دکمه‌ی حذف، یک td مخصوص درج المان </Like> را اضافه می‌کنیم:


تا اینجا ستون جدید Like را مشاهده می‌کنید که کار رندر کامپوننت‌های Like در آن انجام شده‌است.


واکنش نشان دادن به ورودی‌ها، در کامپوننت Like

در ادامه باید این کامپوننت بر اساس مقدار Boolean ای که از والد خود دریافت می‌کند، یک آیکن قلب توپر و یا خالی را نمایش دهد. برای این منظور فعلا در کامپوننت movies، جائیکه المان کامپوننت Like درج شده‌است، ویژگی جدید liked را به مقدار ثابت true تنظیم می‌کنیم </Like liked={true}> تا بتوان قسمت props این کامپوننت را تکمیل کرد.
در کامپوننت Like، تفاوت بین آیکن قلب توپر و خالی در یک o- در انتهای کلاس‌های font-awesome است:
import React, { Component } from "react";

class Like extends Component {
  render() {
    let classes = "fa fa-heart";
    if (!this.props.liked) {
      classes += "-o";
    }
    return <i className={classes} aria-hidden="true"></i>;
  }
}

export default Like;
در اینجا اگر بر اساس مقدار ورودی this.props.liked، یک مقدار false را دریافت کردیم، به classes یک o- را اضافه می‌کنیم تا یک آیکن قلب خالی را رندر کند. سپس این classes را به خاصیت className انتساب داده‌ایم.
پس از این تغییرات اگر برنامه را ذخیره کرده و مجددا در مرورگر بارگذاری کنیم، با توجه به تنظیم liked={true} در کامپوننت movies، ستون like آن با آیکن‌های قلب توپر نمایش داده می‌شود که بیانگر واکنش نشان دادن صحیح به ورودی‌ها در کامپوننت Like است:



پویا سازی مقدار پیش‌فرض ویژگی liked در کامپوننت movies

برای پویاسازی نمایش مقدار liked در کامپوننت movies، از آنجائیکه هر ردیف بیانگر یک شیء movie است، می‌توان به این صورت عمل کرد:
<Like liked={movie.liked} />
البته اگر به فایل fakeMovieService.js مراجعه کنید، خاصیت liked در ساختار اشیاء فیلم‌ها وجود ندارد که فعلا آن‌را برای اولین شیء تعریف شده، اضافه می‌کنیم:
const movies = [
  {
    _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471815",
    title: "Terminator",
    genre: { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
    numberInStock: 6,
    dailyRentalRate: 2.5,
    publishDate: "2018-01-03T19:04:28.809Z",
    liked: true
  },
پس از این تغییرات، اکنون خروجی برنامه در مرورگر به صورت زیر تغییر کرده که اولین آیتم آن بر اساس مقدار تنظیم شده‌ی فوق، با آیکن قلب توپر نمایش داده شده‌است:



افزودن رخ‌داد کلیک به کامپوننت Like

برای اینکه کامپوننت Like، رویداد کلیک بر روی آیکن قلب را به والد خود گزارش دهد، ابتدا ویژگی جدید onClick را بر روی تعریف المان آن در کامپوننت movies اضافه می‌کنیم:
 <Like liked={movie.liked} onClick={() => this.handleLike(movie)} />
که به متد handleLike در همان کامپوننت متصل خواهد شد:
handleLike = movie => {
    console.log("handleLike", movie);
  };
سپس در کامپوننت Like، این ویژگی onClick را از طریق خاصیت props دریافت کرده و به رویداد onClick المان نمایش آیکن، متصل می‌کنیم:
    return (
      <i
        className={classes}
        onClick={this.props.onClick}
        aria-hidden="true"
        style={{ cursor: "pointer" }}
      ></i>
);
اینبار اگر بر روی المان نمایش آیکن کلیک شود، سبب فراخوانی متد handleLike والد متصل به آن خواهد شد.
در اینجا همچنین style این المان نیز جهت نمایش cursor با آیکن pointer، توسط یک شیء از نوع inline style تنظیم شده‌است.

یک نکته: کامپوننت Like تا اینجا یک controlled component است؛ دارای state نیست و همچنین تمام اطلاعات خودش را از طریق props تامین می‌کند و تنها دارای یک متد render است. بنابراین اگر علاقمند بودید می‌توان این کامپوننت را به یک «Stateless Functional Component» که در قسمت 8 معرفی شد نیز تبدیل کرد.


تغییر حالت کامپوننت Like جهت نمایش تغییرات

تا اینجا کامپوننت Like ما می‌تواند ورودی true/false را به آیکن‌های متناظری تبدیل کند. همچنین اگر بر روی این آیکن کلیک شود، آن‌را توسط رخ‌دادی به والد خود اطلاع رسانی می‌کند. اکنون می‌خواهیم با تکمیل متد handleLike، خاصیت like اشیاء انتخابی (آیکن‌هایی که بر روی آن‌ها کلیک شده‌اند) را از true به false و برعکس تبدیل کرده و سپس UI را نیز به روز رسانی کنیم:
  handleLike = movie => {
    console.log("handleLike", movie);
    const movies = [...this.state.movies]; // cloning an array
    const index = movies.indexOf(movie);
    movies[index] = { ...movies[index] }; // cloning an object
    movies[index].liked = !movies[index].liked;
    this.setState({ movies });
  };
با یک چنین مثالی که در آن cloning اشیاء و آرایه‌ها صورت می‌گیرد، پیشتر آشنا شده‌اید. هدف از cloning، قطع ارتباط شیء، یا آرایه‌ی ایجاد شده، از شیء، یا آرایه‌ی اصلی است تا با اعمال تغییرات بر روی شیء clone شده، تغییری در شیء اصلی صورت نگیرد؛ چون در React مجاز به تغییر مستقیم اشیاء state نیستیم.
پس از این تغییرات اگر برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی هر آیکن، عکس آن آیکن نمایش داده می‌شود؛ برای مثال آیکن قلب توپر، تبدیل به آیکن قلب توخالی خواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-10.zip
نظرات مطالب
کمی درباره httpmodule
از رویداد AcquireRequestState  استفاده کنید ، همانطور که گفتیم این رویداد برای مدیریت stateهاست ، عموما در رویدادهای ابتدایی session‌ها هنوز ایجاد نشدند
کد زیر نمونه ای از دسترسی به session هاست :
public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.AcquireRequestState+=new EventHandler(_AUTH);
        }

    private void _AUTH(object sender, EventArgs e)
        {
            HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
            HttpContext context = app.Context;
            HttpSessionState session = context.Session;

                if(session!=null)
            {
                string text = "session is not exist";
                if (session["userid"] != null)
                {
                    text = "session is exist";
                }
                    context.Response.Write(text);
               
            } 

        }
توجه داشته باشید که خط (if(session!=null بسیار مهم هست و در صورت نبودن خط شرطی بعدی دچار خطایی که شما گرفتید می‌شود
مطالب
Postable

ارسال سورس کد برنامه‌ها در بلاگر داستان خودش را دارد که پیشتر در مورد آن بحث شد.
اما این‌کار (تبدیل کاراکترهای غیرمجاز به نمونه‌های مجاز یا به اصطلاح escape آن‌ها) پس از یک مدت تبدیل به دردسر خواهد شد. به همین جهت برنامه‌ی کوچک زیر را برای ساده‌تر کردن این وضع تهیه کرده‌ام، که از آدرس زیر قابل دریافت است:



دریافت برنامه (برای اجرا نیاز به دات نت فریم ورک 2 دارد)

این برنامه‌ی کمکی، انجام چند کار زیر را در بلاگر برای شما ساده‌تر خواهد کرد:
الف) escape خودکار کاراکترهای غیرمجاز xml هنگام ارسال سورس کدهای خود و همچنین قرار دادن آن‌ها داخل تگ‌های div و pre مناسب.

روش برنامه نویسی آن:

public static string EscapeXml(string s)
{
var xml = s;
if (!string.IsNullOrEmpty(xml))
{
// replace literal values with entities
xml = xml.Replace("&", "&amp;");
xml = xml.Replace("<", "&lt;");
xml = xml.Replace(">", "&gt;");
xml = xml.Replace("\"", "&quot;");
xml = xml.Replace("'", "&apos;");
}
return xml;
}
ب) حذف خطوط بین تگ‌های html . این مورد هنگام ارسال یک table استاندارد html در بلاگر لازم است. برای مثال در بلاگر ارسال کد زیر
<table>
<tr>
<td>data
</td>
</tr>
سبب ایجاد فواصل عجیبی در حین نمایش ردیف‌های جدول در سایت خواهد شد، زیرا بلاگر به ازای هر خط جدید یک br را به صورت خودکار نمایش خواهد داد. برای رفع این مشکل از دکمه remove html new lines استفاده کنید. به این صورت اطلاعات فوق به صورت خودکار به شکل زیر تبدیل می‌شوند:

<table> <tr> <td>data</td> </tr>

روش برنامه نویسی آن :

private static readonly Regex REGEX_BETWEEN_TAGS = new Regex(@">\s+<", RegexOptions.Compiled);
private static readonly Regex REGEX_LINE_BREAKS = new Regex(@"\n\s+", RegexOptions.Compiled);
public static string RemoveSpaces(string html)
{
html = REGEX_BETWEEN_TAGS.Replace(html, "> <");
return REGEX_LINE_BREAKS.Replace(html, string.Empty);

}

ج) حذف کاراکتر 0xA0 . البته این مورد ارتباطی به بلاگر پیدا نمی‌کند ولی اگر با CPP کار کرده باشید، حتما به مورد کپی سورس از اینترنت به داخل ادیتور و عدم کامپایل آن، برخورده‌اید. در سورس کدهای CPP مجاز به استفاده از کاراکتر No-Break Space نیستید (0xA0) و باید حذف شود. حال فرض کنید با بیش از 200 سطر سر و کار دارید. بنابراین نیاز به یک تمیز کننده سریع وجود خواهد داشت. (این مورد در ادیتور برنامه management studio اس کیوال سرور هم صادق است)

txtMod.Text = txtOrig.Text.Replace((char)160, ' ');
ساده است ولی انجام دستی آن مشکل خواهد بود.

مطالب
React 16x - قسمت 13 - طراحی یک گرید - بخش 3 - مرتب سازی اطلاعات
تا اینجا صفحه بندی و فیلتر کردن اطلاعات را پیاده سازی کردیم. در این قسمت شروع به refactoring کامپوننت movies کرده، جدول آن‌را تبدیل به یک کامپوننت مجزا می‌کنیم و سپس مرتب سازی اطلاعات را نیز به آن اضافه خواهیم کرد.


استخراج جدول فیلم‌ها

در طراحی فعلی کامپوننت movies، مشکل کوچکی وجود دارد: این کامپوننت تا اینجا، ترکیبی شده‌است از دو کامپوننت صفحه بندی و نمایش لیست گروه‌ها، به همراه جزئیات کامل یک جدول بسیار طولانی. به این مشکل، mixed levels of abstractions می‌گویند. در اینجا دو کامپوننت سطح بالا را داریم، به همراه یک جدول سطح پایین که تمام مشخصات آن در معرض دید هستند و با هم مخلوط شده‌اند. یک چنین کدی، یکدست به نظر نمی‌رسد. به همین جهت اولین کاری را که در ادامه انجام خواهیم داد، تعریف یک کامپوننت جدید و انتقال تمام جزئیات جدول نمایش ردیف‌های فیلم‌ها، به آن است. برای این منظور فایل جدید src\components\moviesTable.jsx را ایجاد کرده و توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت MoviesTable را تولید می‌کنیم. این کامپوننت را در پوشه‌ی common قرار ندادیم؛ از این جهت که قابلیت استفاده‌ی مجدد در سایر برنامه‌ها را ندارد. کار آن تنها مرتبط و مختص به اشیاء فیلمی است که در سرویس‌های برنامه داریم. البته در ادامه، این جدول را نیز به چندین کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد، خواهیم شکست؛ اما فعلا در اینجا با اصل کدهای سطح پایین جدول نمایش داده شده‌ی در کامپوننت movies، شروع می‌کنیم، آن‌ها را cut کرده و به متد رندر کامپوننت جدید MoviesTable منتقل می‌کنیم.

پس از انتقال کامل تگ table از کامپوننت movies به داخل متد رندر کامپوننت MoviesTable، در ابتدای آن توسط Object Destructuring، یک آرایه و دو رخ‌د‌‌ادی را که برای مقدار دهی قسمت‌های مختلف آن نیاز داریم، از props فرضی، استخراج می‌کنیم. اینکار کمک می‌کند تا بتوان اینترفیس این کامپوننت را به خوبی مشخص و طراحی کرد:
class MoviesTable extends Component {
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike } = this.props;

پس از تعریف متغیرهای مورد نیاز، ابتدا برای اینکه بتوانیم در اینجا نیز مجددا از کامپوننت Like استفاده کنیم، کلاس آن‌را از ماژول مرتبط import می‌کنیم:
import Like from "./common/like";
سپس از onLike تعریف شده، بجای this.handleLike قبلی استفاده می‌کنیم:
// ...
<Like liked={movie.liked} onClick={() => onLike(movie)} />

همچنین در جائیکه onClick دکمه‌ی حذف به this.handleDelete کامپوننت movies متصل بود، از onDelete تعریف شده‌ی در ابتدای متد رندر فوق استفاده خواهیم کرد:
<button
  onClick={() => onDelete(movie)}
  className="btn btn-danger btn-sm"
>
  Delete
</button>

همین اندازه تغییر، این کامپوننت جدید را مجددا قابل استفاده می‌کند. بنابراین به کامپوننت movies بازگشته و ابتدا کلاس آن‌را import می‌کنیم:
import MoviesTable from "./moviesTable";
و سپس المان آن‌را در محل قبلی جدول درج شده، تعریف می‌کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
/>
همانطور که مشاهده می‌کنید، ویژگی‌های تعریف شده‌ی در اینجا همان‌هایی هستند که با استفاده از Object Destructuring در ابتدای متد رندر کامپوننت MoviesTable، تعریف کردیم.
پس از این تغییرات، متد رندر کامپوننت movies چنین شکلی را پیدا کرده‌است که در آن سه کامپوننت سطح بالا درج شده‌اند و در یک سطح از abstraction قرار دارند و دیگر مخلوطی از المان‌های سطح بالا و سطح پایین را نداریم:
    return (
      <div className="row">
        <div className="col-3">
          <ListGroup
            items={this.state.genres}
            onItemSelect={this.handleGenreSelect}
            selectedItem={this.state.selectedGenre}
          />
        </div>
        <div className="col">
          <p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
          <MoviesTable
            movies={movies}
            onDelete={this.handleDelete}
            onLike={this.handleLike}
          />
          <Pagination
            itemsCount={totalCount}
            pageSize={this.state.pageSize}
            onPageChange={this.handlePageChange}
            currentPage={this.state.currentPage}
          />
        </div>
      </div>
    );


صدور رخ‌داد مرتب سازی اطلاعات

اکنون نوبت فعالسازی کلیک بر روی سرستون‌های جدول نمایش داده شده و مرتب سازی اطلاعات جدول بر اساس ستون انتخابی است. به همین جهت در کامپوننت MoviesTable، رویداد onSort را هم به لیستی از خواصی که از props انتظار داریم، اضافه می‌کنیم که در نهایت در کامپوننت movies، به یک متد رویدادگردان متصل می‌شود:
class MoviesTable extends Component {
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike, onSort } = this.props;

سپس رویداد کلیک بر روی هر سر ستون را توسط onSort و نام خاصیتی که به آن ارسال می‌شود، به استفاده کننده‌ی از کامپوننت MoviesTable منتقل می‌کنیم تا بر اساس نام این خاصیت، کار مرتب سازی اطلاعات را انجام دهد:
    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("title")}>Title</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("genre.name")}>Genre</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("numberInStock")}>Stock</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("dailyRentalRate")}>Rate</th>
            <th />
            <th />
          </tr>
        </thead>

در ادامه به کامپوننت movies مراجعه کرده و رویداد onSort را مدیریت می‌کنیم. برای این منظور ویژگی جدید onSort را به المان MoviesTable اضافه کرده و آن‌را به متد handleSort متصل می‌کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
  onSort={this.handleSort}
/>
متد handleSort هم به صورت زیر تعریف می‌شود:
  handleSort = column => {
    console.log("handleSort", column);
  };


پیاده سازی مرتب سازی اطلاعات

تا اینجا اگر دقت کرده باشید، هر زمانیکه شماره صفحه‌ای تغییر می‌کند یا گروه فیلم خاصی انتخاب می‌شود، ابتدا state را به روز رسانی می‌کنیم که در نتیجه‌ی آن، کار رندر مجدد کامپوننت در DOM مجازی React صورت می‌گیرد. سپس در متد رندر، کار تغییر اطلاعات آرایه‌ی فیلم‌ها را جهت نمایش به کاربر، انجام می‌دهیم.
بنابراین ابتدا در متد رویدادگران handleSort، با فراخوانی متد setState، مقدار path دریافتی حاصل از کلیک بر روی یک سرستون را به همراه صعودی و یا نزولی بودن مرتب سازی، در state کامپوننت جاری تغییر می‌دهیم:
  handleSort = path => {
    console.log("handleSort", path);
    this.setState({ sortColumn: { path, order: "asc" } });
  };
البته بهتر است این sortColumn تعریف شده‌ی در اینجا را به تعریف خاصیت state نیز به صورت مستقیم اضافه کنیم تا در اولین بار نمایش صفحه، تعریف شده و قابل دسترسی باشد:
class Movies extends Component {
  state = {
    // ...
    sortColumn: { path:"title", order: "asc" }
  };

سپس متد getPagedData را که در قسمت قبل اضافه و تکمیل کردیم، جهت اعمال این خواص به روز رسانی می‌کنیم:
  getPagedData() {
    const {
      pageSize,
      currentPage,
      selectedGenre,
      movies: allMovies,
      sortColumn
    } = this.state;

    let filteredMovies =
      selectedGenre && selectedGenre._id
        ? allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id)
        : allMovies;

    filteredMovies = filteredMovies.sort((movie1, movie2) =>
      movie1[sortColumn.path] > movie2[sortColumn.path]
        ? sortColumn.order === "asc"
          ? 1
          : -1
        : movie2[sortColumn.path] > movie1[sortColumn.path]
        ? sortColumn.order === "asc"
          ? -1
          : 1
        : 0
    );

    const first = (currentPage - 1) * pageSize;
    const last = first + pageSize;
    const pagedMovies = filteredMovies.slice(first, last);

    return { totalCount: filteredMovies.length, data: pagedMovies };
  }
در اینجا کار sort بر اساس sortColumn.path و sortColumn.order پس از فیلتر شدن اطلاعات و پیش از صفحه بندی، انجام می‌شود. در مورد متد sort و filter و امثال آن می‌توانید به مطلب «بررسی معادل‌های LINQ در TypeScript» برای مطالعه‌ی بیشتر مراجعه کنید.

همچنین می‌خواهیم اگر با کلیک بر روی ستونی، روش و جهت مرتب سازی آن صعودی بود، نزولی شود و یا برعکس که یک روش پیاده سازی آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید:
  handleSort = path => {
    console.log("handleSort", path);
    const sortColumn = { ...this.state.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.setState({ sortColumn });
  };
چون می‌خواهیم خواص this.state.sortColumn را تغییر دهیم و تغییر مستقیم state در React مجاز نیست، ابتدا یک clone از آن‌را ایجاد کرده و سپس بر روی این clone کار می‌کنیم. در نهایت این شیء جدید را بجای شیء قبلی در state به روز رسانی خواهیم کرد.


بهبود کیفیت کدهای مرتب سازی اطلاعات

اگر قرار باشد کامپوننت MoviesTable را در جای دیگری مورد استفاده‌ی مجدد قرار دهیم، زمانیکه این جدول سبب صدور رخ‌دادی می‌شود، باید منطقی را که در متد handleSort فوق مشاهده می‌کنید، مجددا به همین شکل تکرار کنیم. بنابراین این منطق متعلق به کامپوننت MoviesTable است و زمانیکه onSort را فراخوانی می‌کند، بهتر است بجای ارسال path یا همان نام فیلدی که قرار است مرتب سازی بر اساس آن انجام شود، شیء sortColumn را به عنوان خروجی بازگشت دهد. به همین جهت، این منطق را به کلاس MoviesTable منتقل می‌کنیم:
class MoviesTable extends Component {
  raiseSort = path => {
    console.log("raiseSort", path);
    const sortColumn = { ...this.props.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.props.onSort(sortColumn);
  };
در این متد جدید بجای this.state.sortColumn قبلی، اینبار sortColumn را از props دریافت می‌کنیم. بنابراین نیاز خواهد بود تا ویژگی جدید sortColumn را به تعریف المان MoviesTable در کامپوننت movies، اضافه کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
  onSort={this.handleSort}
  sortColumn={this.state.sortColumn}
/>

 همچنین در کامپوننت MoviesTable، کار فراخوانی onSort را جهت بازگشت sortColumn محاسبه شده در همین متد raiseSort انجام می‌دهیم. بنابراین تمام onSortهای هدر جدول به this.raiseSort تغییر می‌کنند:
    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("title")}>Title</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("genre.name")}>Genre</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("numberInStock")}>Stock</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("dailyRentalRate")}>Rate</th>
            <th />
            <th />
          </tr>
        </thead>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-13.zip
مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت سوم
در این قسمت اطلاعات را به صورت ajax از یک فایل متنی می‌خوانیم و آنها را در جدول قرار می‌دهیم. سپس به سفارشی کردن بعضی از قسمت‌های DataTables خواهیم پرداخت.

دریافت اطلاعات به صورت ajax از یک فایل متنی

فرض کنید که اطلاعات در یک فایل txt به صورت اشیاء جاوا اسکریپتی ذخیره شده اند، و این فایل بر روی سرور قرار دارد. می‌خواهیم از این فایل به عنوان منبع داده استفاده کرده و اطلاعات درون آن را به صورت ajax دریافت کرده و در یک جدول html تزریق کنیم. خوشبختانه با استفاده از امکاناتی که این پلاگین تهیه کرده است این کار به سادگی امکان پذیر است.

همان طور که در اینجا بیان شده است ، فرض کنید که جدولی داشته باشیم و بخواهیم اطلاعات راجع به مرورگرهای مختلف را در آن نمایش دهیم. قصد داریم این جدول شامل قسمتهای header و footer و نیز body باشد، بدین صورت:
<table id="browsers-grid">
    <thead>
       <tr>
          <th width="20%">موتور رندرگیری</th>
          <th width="25%">مرورگر</th>
          <th width="25%">پلتفرم (ها)</th>
          <th width="15%">نسخه موتور</th>
          <th width="15%">نمره css</th>
       </tr>
    </thead>

    <tbody>

    </tbody> 

    <tfoot>
       <tr>
          <th>موتور رندرگیری</th>
          <th>مرورگر</th>
           <th>پلتفرم (ها)</th>
          <th>نسخه موتور</th>
          <th>نمره css</th>
       </tr>
    </tfoot>
</table>
برای هر ستون از این جدول عرضی در نظر گرفته شده است. اگر این کار انجام نشود به صورت خودکار به تمام ستونها عرض داده می‌شود.

داده هایی که باید در بدنه جدول قرار بگیرند، در یک فایل متنی روی سرور قرار دارند. محتویات این فایل چیزی شبیه زیر است:
{
   "aaData": [
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 4.0", "platform":"Win95+", "version":"4", "grade":"X"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.0", "platform":"Win95+", "version":"5", "grade":"C"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.5", "platform":"Win95+", "version":"5.5", "grade":"A"}
   ]
}
همان طور که مشاهده می‌کنید فرمت ذخیره داده‌ها در این فایل به صورت json یا اشیاء جاوا اسکریپتی است. این اشیاء باید به خصوصیت aaData نسبت داده شوند که در قسمت قبل راجع به آن توضیح دادیم. تعداد این اشیاء 57 تا بود که برای سادگی بیشتر 3 تا از آنها را اینجا ذکر کردیم.

اسکریپتی که داده‌ها را از فایل متنی خوانده و آنها را در جدول قرار می‌دهد هم بدین صورت خواهد بود:
$(document).ready(function () {
        $('#browsers-grid').dataTable({
            "sAjaxSource": "datasource/objects.txt",
            "bProcessing": true,
            "aoColumns": [
                { "mDataProp": "engine" },
                { "mDataProp": "browser" },
                { "mDataProp": "platform" },
                { "mDataProp": "version" },
                { "mDataProp": "grade" }
            ]
    });
});
شرح کد:
sAjaxSource : رشته
نوع داده ای که قبول می‌کند رشته ای و بیان کننده آدرسی است که داده‌ها باید از آنجا دریافت شوند. در اینجا داده‌ها در فایل متنی objects.txt در پوشه datasource قرار دارند.

bProcessing : بولین
نوع داده‌های قابل قبول این خصوصیت true یا false هست و بیان کننده این است که یک پیغام loading تا زمانی که داده‌ها دریافت شوند و در جدول قرار بگیرند نمایش داده شوند یا خیر.


تنظیم کردن گزینه‌های اضافی دیگر

sAjaxDataProp : رشته
همان طور که گفتیم در فایل متنی که حاوی اشیاء json بود ، این اشیاء را به متغیری به اسم aaData منتسب کردیم. این نام را می‌توان تغییر داد مثلا فرض کنید در فایل متنی داده‌ها به متغیری به اسم data منتسب شده اند:
{
   "data": [
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 4.0", "platform":"Win95+", "version":"4", "grade":"X"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.0", "platform":"Win95+", "version":"5", "grade":"C"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.5", "platform":"Win95+", "version":"5.5", "grade":"A"}
   ]
}
در این صورت باید خصوصیت sAjaxDataProp را به همان نامی که در فایل متنی مشخص کرده اید مقداردهی کنید، در غیر این صورت داده‌های جدول هیچ گاه بارگذاری نخواهند شد. بدین صورت:
"sAjaxDataProp": "data"
یا اگر داده‌ها را بدین صورت در فایل متنی ذخیره کرده اید:
{ "data": { "inner": [...] } }
آنگاه خصوصیت sAjaxDataProp بدین صورت مقداردهی خواهد شد:
"sAjaxDataProp": "data.inner"

sPaginationType: رشته
نحوه صفحه بندی و حرکت بین صفحات مختلف را بیان می‌کند. اگر با two_buttonمقدار دهی شود (مقدار پیش فرض) حرکت بین صفحات مختلف به وسیله دکمه‌های Next و Previous امکان پذیر خواهد بود. اگر با full_numbersمقدار دهی شود حرکت بین صفحات با دکمه‌های Next و Previous ، و همچنین دکمه‌های First و Last و نیز شماره صفحه فعلی و دو صفحه بعدی و دو صفحه قبلی قابل انجام است.

شکل الف) صفحه بندی به صورت full_numbers

bLengthChange: بولین
بیان می‌کند کاربر بتواند اندازه صفحه را تغییر دهید یا نه. به صورت پیش فرض این گزینه true است. اگر آن به false مقدار دهی شود لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه مخفی خواهد شد.

aLengthMenu  :  آرایه یک بعدی یا دو بعدی
به صورت پیش فرض در لیست باز شونده مربوط به تعداد رکوردهای قابل نمایش در هر صفحه اعداد 10 ، 25 ، 50 ، و 100 قرار دارند.

شکل ب ) لیست بازشونده شامل اندازه‌های صفحه

در صورتی که بخواهیم این گزینه‌ها را تغییر دهیم باید خصوصیت aLengthMenu را مقدار دهی کنیم. اگر مقداری که به این خصوصیت می‌دهیم یک آرایه یک بعدی باشد، مثلا

"aLengthMenu": [25, 50, 100, -1],
نتیجه یک لیست باز شوند است که دارای چهار عنصر است که value و text آنها یکی است. (نکته: چهارمین عنصر از لیست بالا دارای مقدار 1- خواهد بود که با انتخاب این گزینه تمام رکوردها نمایش می‌یابند). اما اگر می‌خواهیم که text و value این عناصر با هم فرق کند از یک آرایه دو بعدی استفاده خواهیم کرد، مثلا:

"aLengthMenu": [[25, 50, 100, -1], ["همه", "صد", "پنجاه", "بیست و پنج"]],

iDisplayLength
: عدد صحیح
تعداد رکوردهای قابل نمایش در هر صفحه هنگامی که داده‌ها در جدول ریخته می‌شوند را معین می‌کند. می‌توانید این را مقداری بدهید که در خصوصیت aLengthMenu ذکر نشده است، مثلا 28 تا.


sDom : رشته
پلاگین DataTables به صورت پیش فرض لیست بازشونده اندازه صفحه و کادر متن مربوط به جستجو را در بالای جدول داده‌ها اضافه می‌کند، و نیز اطلاعات دیگر و همچنین امکانات مربوط به صفحه بندی را به قسمت پایین جدول اضافه می‌کند. شما می‌توانید موقعیت این عناصر را با استفاده از پارامتر sDom تغییر دهید.

نحو (syntax) مقداری که پارامتر sDom قبول می‌کند مقداری عجیب و غریب است، مثلا:

'<"top"iflp<"clear">>rt<"bottom"iflp<"clear">>'

این خط بیان می‌کند که در قسمت بالای جدول یک تگ div با کلاس top قرار بگیرد. در این تگ قسمت اطلاعات (یعنی Showing x to xx from xxx entries) (با حرف i) ، کادر جستجو (با حرف f) ، لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه (با حرف l) ، و نیز قسمت صفحه بندی (با حرف p)قرار خواهند گرفت. در انتهای تگ div با کلاس top، یک تگ div با کلاس clear قرار خواهد گرفت. بعد قسمت مربوط به پیغام loading (با حرف r) و بعد با حرف t جدول حاوی داده‌ها قرار می‌گیرد. در نهایت یک تگ div با کلاس bottom قرار می‌گیرد و با حرفهای i ، و f ، و l و p درون آن قسمتهای اطلاعات ، کادرجستجو، لیست بازشونده اندازه صفحه و نیز قسمت صفحه بندی قرار خواهد گرفت و در نهایت یک تگ div با کلاس clear قرار خواهد گرفت.

حرفهایی که در sDom معنی خاصی می‌دهند :
  • l سر حرف Length Changing برای لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه
  • f سر حرف Filtering input برای قسمت کادر جستجو
  • t سرحرف table برای جدول حاوی داده ها
  • i سر حرف information برای قسمت Showing x to xx from xxx entries
  • p سر حرف pagination برای قسمت صفحه بندی
  • r حرف دوم pRocessing برای قسمت پیغام قبل از بار کردن داده‌های جدول (قسمت loading)
  • H و F که مربوط به theme‌های jQuery UI می‌شوند که بعدا درباره آنها توضیح داده می‌شود.

همچنین بین علامت‌های کوچکتر (>) و بزرگتر (<) یعنی اگر چیزی بیاید در یک تگ div قرار خواهد گرفت. اگر بخواهیم div ی بسازیم و به آن کلاس بدهیم از نحو زیر استفاده خواهیم کرد:

'<"class" and '>'
و اگر بخواهیم یک تگ div با یک id مشخص بسازیم از نحو زیر استفاده خواهیم کرد:
'<"#id" and '>'
در نهایت جدولی مثل جدول زیر تولید خواهد شد:

شکل ج) جدول نهایی تولید شده توسط DataTables

کدهای نهایی این مثال را از DataTables-DoteNetTips-Tutorial-03.zip دریافت کنید.
مطالب دوره‌ها
حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن توسط jQuery در ASP.NET MVC
فرض کنید تعدادی ردیف در گزارشی نمایش داده شده‌اند. قصد داریم برای هر ردیف یک دکمه حذف را قرار دهیم. این حذف باید Ajax ایی باشد؛ به علاوه در حین حذف ردیف، پویانمایی محو آن ردیف را نیز سبب شود.


مدل و منبع داده برنامه

namespace jQueryMvcSample06.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}

using System.Collections.Generic;
using jQueryMvcSample06.Models;

namespace jQueryMvcSample06.DataSource
{
    /// <summary>
    /// منبع داده فرضی جهت سهولت دموی برنامه
    /// </summary>
    public static class BlogPostDataSource
    {
        private static IList<BlogPost> _cachedItems;
        static BlogPostDataSource()
        {
            _cachedItems = createBlogPostsInMemoryDataSource();
        }

        /// <summary>
        /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
        /// </summary>        
        private static IList<BlogPost> createBlogPostsInMemoryDataSource()
        {
            var results = new List<BlogPost>();
            for (int i = 1; i < 30; i++)
            {
                results.Add(new BlogPost { Id = i, Title = "عنوان " + i, Body = "متن ... متن ... متن " + i});
            }
            return results;
        }

        public static IList<BlogPost> LatestBlogPosts
        {
            get { return _cachedItems; }
        }
    }
}
در اینجا مدل برنامه که ساختار نمایش یک سری مطلب را تهیه می‌کند، ملاحظه می‌کنید؛ به علاوه یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه جهت سهولت دموی برنامه.


کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample06.DataSource;
using jQueryMvcSample06.Security;

namespace jQueryMvcSample06.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var postsList = BlogPostDataSource.LatestBlogPosts;
            return View(postsList);
        }

        [AjaxOnly]
        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult DeleteRow(int? postId)
        {
            if (postId == null)
                return Content(null);

            //todo: delete post from db

            return Content("ok");
        }
    }
}
کنترلر برنامه بسیار ساده بوده و نکته خاصی ندارد. در حین اولین بار نمایش صفحه، لیست مطالب را به View مرتبط ارسال می‌کند. همچنین یک اکشن متد حذف ردیف‌های نمایش داده شده را نیز در اینجا تدارک دیده‌ایم. این اکشن متد از طریق ارسال اطلاعات به صورت Ajax، شماره مطلب را در اختیار برنامه قرار می‌دهد که توسط آن در ادامه برای مثال می‌توان این رکورد را از بانک اطلاعاتی حذف کرد. امضای متد DeleteRow بر اساس پارامترهای ارسالی توسط jQuery Ajax مشخص و تنظیم شده‌اند:
 data: JSON.stringify({ postId: postId }),

View برنامه

@model IEnumerable<jQueryMvcSample06.Models.BlogPost>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var postUrl = Url.Action(actionName: "DeleteRow", controllerName: "Home");
}
<h2>
    حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن</h2>
<table>
    <tr>
        <th>
            عملیات
        </th>
        <th>
            عنوان
        </th>
    </tr>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <tr>
            <td>
                <span id="row-@item.Id">حذف</span>
            </td>
            <td>
                @item.Title
            </td>
        </tr>
    }
</table>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('span[id^="row"]').click(function () {
                var span = $(this);
                var postId = span.attr('id').replace('row-', '');
                var tableRow = span.parent().parent();
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: '@postUrl',
                    data: JSON.stringify({ postId: postId }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        }
                        else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                            alert('خطایی رخ داده است');
                        }
                        else {
                            $(tableRow).fadeTo(600, 0, function () {
                                $(tableRow).remove();
                            });
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
کدهای View برنامه را در ادامه ملاحظه می‌کنید. اطلاعات مطالب دریافتی به صورت یک جدول در صفحه نمایش داده شده‌اند. در هر ردیف توسط یک span که با css تزئین گردیده است، یک دکمه حذف را تدارک دیده‌ایم. برای اینکه در حین کار با jQuery بتوانیم id هر ردیف را بدست بیاوریم، این id را در قسمتی از id این span اضافه شده قرار داده‌ایم.
در کدهای اسکریپتی صفحه، ابتدا کلیک بر روی کلیه spanهایی که id آن‌ها با row شروع می‌شود را مونیتور خواهیم کرد:
 $('span[id^="row"]').click(function () {
سپس هر زمان که بر روی یکی از این spanها کلیک شد، می‌توان بر اساس span جاری، id و همچنین tableRow مرتبط را استخراج کرد:
 var span = $(this);
var postId = span.attr('id').replace('row-', '');
var tableRow = span.parent().parent();
اکنون که به این اطلاعات دسترسی پیدا کرده‌ایم، تنها کافی است آن‌ها را توسط متد ajax به کنترلر برنامه برای پردازش نهایی ارسال نمائیم. همچنین در پایان کار عملیات، توسط متدهای fadeTo و remove ایی که ملاحظه می‌کنید، سبب حذف نمایشی یک ردیف به همراه پویانمایی محو آن خواهیم شد.


دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample06.zip 
مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش اول
یکی از مهمترین قسمت‌های برنامه، کار با داده‌های بانک اطلاعاتی (یا در کل منابع اطلاعاتی) است. اینکه چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و آن‌ها را در یک قالب کاربر پسند به کاربران برنامه نشان دهیم. افزودن شیء DataContext و مفاهیمی چون DataBinding باعث ارتباط سریع‌تر و راحت‌تری با منبع داده‌ها شده است. همچنین این قابلیت وجود دارد که هر گونه به روز آوری در اطلاعات دریافت شده، شما را با خبر سازد تا بتوانید طبق آن چه که می‌خواهید اطلاعات نمایشی را به روز کنید. در این مقاله به نحوه‌ی ارتباط بین منبع داده با DataContext و سپس کنترل‌هایی را چون Grid و ListBox و ... در رابطه با این منابع داده بررسی می‌کنیم.

در مورد بررسی ارتباط با داده‌ها در WPF باید سه مورد را بشناسیم:

  • DataContext: این شیء اتصالش را به منبع داده‌ها برقرار کرده و هر موقع داده‌ای را نیاز داریم، از طریق این شیء تامین می‌شود.
  • DataBinding: یک واسطه بین DataContext و هر آن چیزی است که قرار است از داده‌ها تغذیه کند. در تعریفی رسمی‌تر می‌گوییم: روشی ساده و قدرتمند بوده و واسطی است بین مدل تجاری و رابط کاربری. هر زمانی که داده‌ای تغییر کند، ما را آگاه می‌سازد که می‌تواند یک ارتباط یک طرفه یا دو طرفه باشد.
  • DataTemplate: نحوه‌ی فرمت بندی و نمایش داده‌ها را تعیین می‌کند.
ابتدا کار را با یک مثال ساده آغاز می‌کنیم. قصد داریم فرمی را که در قسمت قبلی ساختیم، با استفاده از یک منبع داده پر کنیم:
ابتدا قبل از هر چیزی کلاس فرم قبلی را پیاده سازی می‌کنیم. در این پیاده سازی از یک enum برای انتخاب زمینه‌های کاری هم کمک گرفته ایم و هچنین با یک متد ایستا، منبع داده‌ی تک رکوردی را جهت تست برنامه آماده کرده‌ایم:
   public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person
    {
        public string Name { get; set; }

        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }
        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                Date = DateTime.Now
            };
        }
    }

حالا لازم است که این منبع داده را در اختیار DataContext بگذاریم. وارد بخش کد نویسی شده و در سازنده‌ی پنجره کد زیر را می‌نویسیم:
 DataContext = Person.GetPerson();
public partial class MainWindow : Window
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            DataContext = Person.GetPerson();
        }  
    }
با این کار، ارتباط شما با منبع داده آغاز می‌شود و طبق درخواست‌هایی که از DataBinding به آن می‌رسد، اطلاعات را تحویل DataBinding می‌دهد. برای نمایش داده‌ها در کنترل‌ها و استفاده از DataBinding، به سراغ خصوصیات وابسته می‌رویم. در حال حاضر فعلا برنامه را با دو کنترل عکس و نام که رشته‌ای هستند آغاز می‌کنیم؛ چون بقیه‌ی کنترل‌ها کمی متفاوت هستند.
همانطور که می‌دانید متن کنترل TextBox توسط خصوصیت Text پر می‌شود و برای همین در این خصوصیت می‌نویسیم:
Text="{Binding Name}"
علامت {} را باز کرده و در ابتدا نام Binding را می‌آوریم. سپس بعد از یک فاصله، نام پراپرتی کلاسی را که حاوی اطلاعات مدنظر است، می‌نویسیم و بدین صورت اتصال برقرار می‌شود. برای کنترل عکس هم وضعیت به همین صورت است:
Source="{Binding ImageName}"
حال برنامه را اجرا کرده و دو کنترل textbox و Image را بررسی می‌کنیم:


کلمه‌ی Leo داخل کادر متنی قرار گرفته و عکس اینبار به صورت ایستا خوانده نشده، بلکه نام عکس از طریق یک منبع داده برای آن فراهم شده است.

اطلاع از به روزرسانی در منبع داده‌ها:
حال این نکته پیش می‌آید که اگر همین اطلاعات دریافت شده در مدل منبع داده تغییر کند، چگونه می‌توانیم از این موضوع مطلع شده و همین اطلاعات به روز شده را که نمایش داده‌ایم، تغییر دهیم. بنابراین جهت اطلاع از این مورد، کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

کار را از یک کلاس آغاز می‌کنیم. از اینترفیس INotifyPropertyChanged ارث بری کرده و در آن یک رویداد و یک متد را تعریف می‌کنیم و کمی در هم در تعریف Property‌ها دست می‌بریم. فعلا اینکار را فقط برای پراپرتی Name انجام می‌دهیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string property)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }
در کد بالا یک رویداد از نوع PropertyChangedEventHandler تعریف می‌کنیم که وظیفه‌ی به روزآوری را به عهده دارد؛ ولی صدا زدن این رویداد بر عهده‌ی ماست و خود به خود صدا زده نمی‌شود. پس نیاز است متدی را فراهم کرده تا بدانیم که چه خصوصیتی تغییر یافته‌است و از آن طریق رویداد را فراخوانی کنیم و به رویداد بگوییم که کدام پراپرتی تغییر کرده است. این متد را OnpropertyChanged می‌نامیم که آرگومان ورودی آن نام خصوصیتی است که تغییر یافته است و پس از ارزیابی از صحت آن، رویداد را Invoke می‌کنیم.
در بخش Setter آن خصوصیت هم باید این متد را صدا زده و نام خصوصیت را به آن پاس بدهیم تا موقعی که مدل تغییر پیدا کرد، بگوید که خصوصیت Name بوده است که تغییر کرده است.
برای اینکه بدانیم کد واقعا کار می‌کند و تستی بر آن زده باشیم، فعلا دکمه‌ی Save را به Change تغییر می‌دهیم و کد داخل پنجره را بدین صورت تغییر می‌دهیم:
  public partial class MainWindow : Window
    {
        private Person person;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

        }

        private void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            person.Name = "Leonardo Decaperio";
        }  
    }

متغیر کلاسی را از حالت محلی Local به عمومی Global تغییر دادم که از طریق دکمه‌ی منبع داده در دسترس باشد. حال در رویداد دکمه نام بازیگر را تغییر می‌دهم. برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه کلیک کنید. باید بعد از یک لحظه‌ی کوتاه، نام بازیگر از Leo به Leonardo Decaperio تغییر کند.
این کد واقعا کدی مفید جهت به روزرسانی است ولی مشکلی دارد که نام پراپرتی باید به صورت String به آن پاس شود که در یک برنامه بزرگ این مورد یک مشکل خواهد شد و اگر نام خصوصیت تغییر کند باید نام داخل آن هم تغییر کند؛ پس کد را به شکل دیگری بازنویسی می‌کنیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        } 

  private void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string property="")
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }

در متد OnPropertyChanged در کنار پارامتر اول، ویژگی attribute به نام CallerMemberName را که در فضای نام system.runtime.compilerservice قرار دارد استفاده می‌کنیم (دات نت 4.5). این ویژگی، نام پراپرتی یا متدی که متد OnpropertyChnaged را صدا زده است، به دست می‌آورد. پارامتر اول را هم اختیاری می‌کنیم که سیستم بر ورود پارامتر اجباری نداشته باشد و نهایتا در هر پراپرتی تنها لازم است همانند بالا، خط زیر ذکر شود:
OnPropertyChanged();
اگر الان یک تست از آن بگیرید، می‌بینید که بدون مشکل کار می‌کند. حالا همین متد را در setter تمام پراپرتی‌هایی که دوست دارید از تغییر آن‌ها آگاه شوید قرار دهید.
کد این قسمت
در قسمت‌های آینده به بررسی تبدیل مقادیر و framework element و کنترل‌ها می‌پردازیم.
اشتراک‌ها
کتابخانه KeyboradJS

کتابخانه ای ساده و مفید برای مدیریت رویدادهای صفحه کلید

کتابخانه KeyboradJS
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت چهارم
پردازش درخواست‌های HTTP در IIS
بگذارید در این قسمت خلاصه‌ای از درخواست‌های نوع HTTP را که تا به الان گفته‌ایم، به همراه شکل بیان کنیم:
  1. موقعی که کلاینت درخواست خود را مبنی بر یکی از منابع سرور ارسال می‌کند، Http.sys این درخواست را می‌گیرد.
  2. http.sys با WAS تماس گرفته و درخواست می‌کند تا اطلاعات پیکربندی یا تنظیمات IIS را برای نحوه‌ی برخورد با درخواست، برایش بفرستد.
  3. WAS هم اطلاعات پیکربندی شده را از محل ذخیره داده‌ها که applicationHost.config هست، می‌خواند.
  4. WWW Service که یک آداپتور برای Http.sys هست، اطلاعات را از WAS دریافت می‌کند. این اطلاعات شامل پیکربندی application pool و سایت می‌باشد.
  5. WWW Service اطلاعات را برای Http.sys میفرستد.
  6. WAS یک پروسه کارگر را در application pool ایجاد می‌کند تا درخواست رسیده مورد پردازش قرار بگیرد.
  7. پروسه‌های کارگر درخواست را پردازش کرده و خروجی یا response مورد نظر را تولید می‌کنند.
  8. Http.sys نتیجه را دریافت و برای کلاینت می‌فرستد.


حال بیایید ببینیم موقعی که درخواست وارد پروسه‌ی کارگر میشود چه اتفاقی می‌افتد؟

در پروسه‌های کارگر، یک درخواست از مراحل لیست شده ای به ترتیب عبور می‌کند. در هسته وب سرور، رویدادهایی را فراخوانی می‌کند که در هر رویداد چندین ماژول native برای کارهایی چون authentication یا events logs دارد و در صورتیکه درخواستی نیاز به یک ماژول مدیریت شده CLR داشته باشد، از ماژول native managedEngine  کمک گرفته و یک app domain را ایجاد می‌کند تا ماژول‌های مدیریت شده، عملیات لازم خودشان را انجام دهند. مثل authentication form و ...

موقعی هم که درخواست، از تمامی این رویدادها عبور کند، response برای http.sys ارسال می‌شود تا به کلاینت بازگشت داده شود. شکل زیر نحوه ورود یک درخواست به پروسه کارگر را نشان می‌دهد.


از نسخه 7 به بعد، IIS از یک معماری ماژولار استفاده می‌کند و این ویژگی، سه فایده دارد:
  • Componentization یا کامپوننت سازی
  • Extensibility یا توسعه پذیری یا قابل گشترش
  • ASP.NET Integration 

Componentization 

همه خصوصیات و ویژگی‌های این وب سرور، توسط کامپوننت‌ها مدیریت می‌شوند که باعث می‌شود شما به راحتی بتوانید کامپوننتی را اضافه، حذف یا جایگزین کنید و این باعث می‌شود که چندین امتیاز از IIS قبلی جلوتر باشد:
  • باعث کاهش attack surface  می‌شود که در نتیجه امنیت سیستم را بالا میبرد. با ویژگی حذف کامپوننت‌ها شما می‌توانید ویژگی‌های غیرقابل استفاده IIS را حذف کنید تا وروردی‌های سیستم کاهش یابد. پس با کاهش ویژگی‌هایی که از آن هرگز استفاده نخواهید کرد، مدخل ورود هکر را از بین برده تا امنیت سرور بالاتر برود.
  • افزایش کارآیی و کاهش مصرف حافظه. با حذف ویژگی‌هایی که هرگز استفاده نمی‌کنید، در مصرف حافظه و بهینه استفاده شدن منابع سرور صرفه جویی کنید.
  • با وجود ویژگی افزودن و جایگزینی کامپوننت‌ها، ناخودآگاه ذهن ما به سمت کاستوم سازی یا خصوصی سازی کشیده می‌شود. با این کار شما به راحتی یک custom server ایجاد می‌کنید که این سرور بر اساس علایق شما کارش را انجام می‌دهد و به راحتی امکاناتی چون افزودن third party‌ها را به توسعه دهنده می‌دهد.

Extensibility

با توجه به موارد بالا، خصوصی سازی باعث گسترش امکانات IIS می‌شود که می‌تواند به دلایل زیر اتفاق بیفتد:
  • قدرت بخشی به برنامه‌های وب. امکانات و قدرتی که می‌تواند در این حالت به برنامه‌های در حال اجرا داد به مراتب بیشتر از استفاده از لایه‌های داخلی خود برنامه هست. برای اینکار شما می‌توانید کدهای خود را با ASP.Net نوشته یا از کدهای native چون ++C استفاده کنید.
  • تجربه‌ای از توسعه پذیری ساده‌تر و راحت تر
  • استفاده از قدرت و تمامی امکانات را به شما می‌دهد و  می‌توانید تمام دستورات را برای همه منابع حتی فایل‌های ایستا، CGI ، ASP و دیگر منابع اجرا کنید.

ASP.NET Integration

تمامی موارد گفته شده بالا در این گزینه خلاصه می‌شود : محیط ASP.Net Integration به شما امکان استفاده از تمامی امکانات و منابع را به طور کامل می‌دهد.
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.