مطالب
ایجاد حالت‌های مختلف سایه با استفاده از CSS3
در CSS3 امکان ایجاد سایه توسط خصوصیت box-shadow ایجاد شده‌است که یکی از خصوصیت‌های محبوب در بین برنامه نویسان وب می‌باشد. در ادامه طریقه ایجاد چند نمونه از آن را توضیح خواهیم داد.
box-shadow به شما امکان تعریف چندین سایه را بر روی یک عنصر، با تعیین مقادیر رنگ، اندازه، میزان تیرگی (بلور) و میزان جابجایی (افست) آن، می‌دهد.
box-shadow: inset horizontal vertical blur spread color;
برای مثال:
box-shadow: 10px 10px;
box-shadow: 10px 10px 5px #888;
box-shadow: inset 2px 2px 2px 2px black;
box-shadow: 10px 10px #888, -10px -10px #f4f4f4, 0px 0px 5px 5px #cc6600;

Browser Support

می‌توان گفت تمام مرورگرها، خصوصیت box-shadow را پشتیبانی می‌کنند.
  • Internet Explorer 9.0 و بالاتر
  • Firefox 3.5 و بالاتر
  • Chrome 1.0 و بالاتر
  • Safari 3 و بالاتر
  • Opera 10.5 و بالاتر

برای استفاده از box-shadow در مرورگرهای نسخه پایین‌تر (بدون تغییر در نحوه تعریف)، باید از پیشوندهای هر مرورگر استفاده کنید. برای Firefox از moz-، برای Chrome و Safari از webkit- و Opera نیاز به پیشوند ندارد.

CSS مشترک برای افکت‌های زیر

.box {
     width:70%;
     height:200px;
     background:#FFF;
     margin:40px auto;
}

.box h3{
     text-align:center;
     position:relative;
     top:80px;
}

Effect 1

با انتساب افکت سایه استاندارد به این المنت، ظاهری شبیه به یک جعبه برجسته را پیدا می‌کند.

کد HTML

<div class="box effect1">
<h3>Effect 1</h3>
</div>

کد CSS

.effect1{
     box-shadow: 0 10px 6px -6px #777;
}

Effect 2

این افکت بر روی گوشه‌های المنت اثر خواهد گذاشت و ظاهر بلند کردن گوشه‌های جعبه را نمایش می‌دهد. با استفاده از دو خصوصیت before: و after: این افکت پیاده سازی می‌شود.

کد HTML

<div class="box effect2">
<h3>Effect 2</h3>
</div>

کد CSS

.effect2
{
  position: relative;
}
.effect2:before, .effect2:after
{
  z-index: -1;
  position: absolute;
  content: "";
  bottom: 15px;
  left: 10px;
  width: 50%;
  top: 80%;
  max-width:300px;
  background: #777;
  box-shadow: 0 15px 10px #777;
  transform: rotate(-3deg);
}
.effect2:after
{
  transform: rotate(3deg);
  right: 10px;
  left: auto;
}
توجه: برای افزایش میزان زاویه سایه با جعبه، مقدار transform را افزایش دهید. 
transform: rotate(8deg);

Effect 3

این افکت بر روی گوشه‌ی پایین چپ المنت اثر خواهد گذاشت و ظاهر بلند کردن گوشه جعبه را نمایش می‌دهد. با استفاده از خصوصیت before: این افکت پیاده سازی می‌شود.

کد HTML

<div class="box effect3">
<h3>Effect 3</h3>
</div>

کد CSS

.effect3
{
  position: relative;
}
.effect3:before
{
  z-index: -1;
  position: absolute;
  content: "";
  bottom: 15px;
  left: 10px;
  width: 50%;
  top: 80%;
  max-width:300px;
  background: #777;
  box-shadow: 0 15px 10px #777;
  transform: rotate(-3deg);
}

Effect 4

این افکت بر روی گوشه‌ی پایین راست المنت اثر خواهد گذاشت و ظاهر بلند کردن گوشه جعبه را نمایش می‌دهد. با استفاده از خصوصیت before: این افکت پیاده سازی می‌شود.

کد HTML

<div class="box effect4">
<h3>Effect 4</h3>
</div>

کد CSS

.effect4
{
  position: relative;
}
.effect4:after
{
  z-index: -1;
  position: absolute;
  content: "";
  bottom: 15px;
  right: 10px;
  left: auto;
  width: 50%;
  top: 80%;
  max-width:300px;
  background: #777;
  box-shadow: 0 15px 10px #777;
  transform: rotate(3deg);
}

Effect 5

این افکت یک سایه منحنی شکل را ایجاد می‌کند.

کد HTML

<div class="box effect5">
<h3>Effect 5</h3>
</div>

کد CSS

.effect5
{
    position:relative;       
    box-shadow:0 1px 4px rgba(0, 0, 0, 0.3), 0 0 40px rgba(0, 0, 0, 0.1) inset;
}
.effect5:before, .effect5:after
{
    content:"";
    position:absolute; 
    z-index:-1;
    box-shadow:0 0 20px rgba(0,0,0,0.8);
    top:50%;
    bottom:0;
    left:10px;
    right:10px;
    border-radius:100px / 10px;
}
توجه: برای اضافه کردن سایه به بالای جعبه، می‌توان تغییرات زیر را در افکت بالا ایجاد کرد.
.effect5:before, .effect5:after
{
    top:0;
} 
.effect5:after
{
    right:10px; 
    left:auto; 
    transform:skew(8deg) rotate(3deg);
}

Effect 6

این افکت سایه را در دو طرف جعبه ایجاد می‌کند.

کد HTML

<div class="box effect6">
<h3>Effect 6</h3>
</div>

کد CSS

.effect6
{
    position:relative;
    box-shadow:0 1px 4px rgba(0, 0, 0, 0.3), 0 0 40px rgba(0, 0, 0, 0.1) inset;
}
.effect6:before, .effect6:after
{
    content:"";
    position:absolute; 
    z-index:-1;
    box-shadow:0 0 20px rgba(0,0,0,0.8);
    top:10px;
    bottom:10px;
    left:0;
    right:0;
    border-radius:100px / 10px;
} 
.effect6:after
{
    right:10px; 
    left:auto; 
    transform:skew(8deg) rotate(3deg);
}

نظرات مطالب
پشتیبانی از کشیدن و رها کردن در Angular 7
نکته تکمیلی 
در صورتی که قصد ایجاد کردن محدودیت در زمان جابجایی یک عنصر قابل جابجایی را داشته باشیم مانند حالت زیر : 

هدف این است که گلوله سبز رنگ، امکان جابجایی را فقط در باکس قرمز رنگ داشته باشد.  
جهت انجام اینکار، در ابتدا یک کلاس را مثلا با نام body-boundary به باکس قرمز اختصاص می‌دهیم و بعد برای عنصری که قرار است قابل جابجایی باشد، خصوصیت cdkDragBoundary را اضافه می‌کنیم و مقدار آن را برابر با body-boundary قرار می‌دهیم.  
<div class="body-boundary cnt-drag">
    <div class="dragable-item" cdkDrag cdkDragBoundary=".body-boundary"></div>
</div>

<style>
  .cnt-drag {
    float: none;
    border: 1px solid red;
    height: 200px;
    width: 200px;
    margin: 50px auto;
  }
  .dragable-item {
    width: 20px;
    height: 20px;
    background-color: green;
    border-radius: 50%
   }
</style>

مطالب
آموزش LINQ بخش ششم - عملگرهای پرس و جو قسمت اول
عملگرهای استاندارد پرس و جو

در یک طبقه بندی کلی، عملگرهای پرس و جو بر اساس ورودی و خروجی آنها به سه دسته تقسیم می‌شوند:
1- نتیجه‌ی توالی ورودی، بصورت یک توالی، به خروجی ارسال می‌شود.
2- نتیجه‌ی توالی ورودی، بصورت یک عنصر یکتا و واحد به خروجی ارسال می‌شود.
3- اثری از ورودی در توالی خروجی وجود ندارد (این عملگرها عناصر خودشان را تولید می‌کنند).

دسته‌ی آخر شاید کمی عجیب به نطر برسد. این عملگرها هیچ توالی ورودی را دریافت نمی‌کنند. مثلا می‌توان از طریق این عملگر‌ها، یک توالی از اعداد صحیح را تولید کرد.
تقسیم بندی عملگرهای پرس و جو بر اساس عملکرد به صورت زیر می‌باشد : 
  • محدود کننده (Restriction)
where
  • بازتابی (Projection)
Select,SelectMany 
  • جداکننده (Partitioning)
Take,Skip,TakeWhile,SkipWhile 
  • مرتب سازی (Ordering)
OrderBy,OrderByDescending,ThenBy,ThenByDescending,Reverse 
  • گروه بندی (Grouping)
GroupBy 
  • مجموعه (Set)
Concat,Union,Intersect,Except 
  • تبدیل (Conversion)
ToArray,ToList,ToDictionary,ToLookup,OfType,Cast 
  • عنصر(Element)
First,FirstOrDefault,Last,LastOrDefalt,Single,SingleOrDefault 
  • عنصر در (ElementAt)
ElementAtOrDefault,DefaultIfEmpty 
  • تولید (Generation)
Empty,Range,Report 
  • کمی (Quantifier)
Any,All,Contains,SequenceEqual 
  • مجموعه (Aggregate)
Count,LongCount,Sum,Min,Max,Average,Aggregate 
  • اتصال (Join)
Join,GroupJoin,Zip 

در این مطلب عملگرهای محدود کننده، بازتابی و جداکننده، بررسی خواهند شد. بعد از معرفی هر عملگر، معادل عبارت‌های پرس و جوی آنها نیز معرفی خواهند شد.

عملگرهای محدود کننده (Restriction Operators)
این عملگرها یک توالی ورودی را دریافت و یک توالی محدود شده یا به بیان دیگر فیلتر شده را تولید می‌کنند. عناصر توالی خروجی، عناصری هستند که با فیلتر اعمال شده مطابقت دارند.
Where
این عملگر، عناصری را به خروجی ارسال می‌کند که با گزاره‌ی (Predicate) تعریف شده مطابقت داشته باشند.
نکته : گزاره (Predicate) تابعی است که اگر شرط آن تامین شود، مقدار true و در غیر اینصورت مقدار false را باز می‌گرداند.
مثال : 
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=150},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=200},
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.Where(x => x.Calories >= 200);
foreach (var ingredient in query)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
در کد فوق از عملگر where استفاده شده است. گزاره‌ی (x=>x.Calories>=200) به ازای هر غذایی که کالری آن مساوی یا بزرگتر از 200 باشد، مقدار true را باز می‌گرداند.
خروجی کد بالا:
 Sugar
Butter
عملگر where امضای دیگری دارد که اندیس عنصر ورودی توالی را نیز می‌پذیرد. در مثال قبل، اندیس Sugar برابر 0 و اندیس Butter برابر 4 است. پرس و جوی زیر خروجی مشابه مثال قبل را تولید می‌کند.
 IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.Where((ingredient, index) => ingredient.Name == "Sugar" || index == 4);
گزاره نوشته شده در این پرس و جو  از نوع <Func<Ingredient,int,bool خواهد بود و پارامتر int، اندیس عنصر در توالی ورودی می‌باشد.

پیاده سازی توسط عبارت‌های پرس و جو
 در روش عبارت‌های پرس و جو، کلمه‌ی کلیدی where به‌همراه یک عبارت منطقی در پرس و جو ظاهر می‌شود:
 IEnumerable<Ingredient> gueryExpression =
from i in ingredients
where i.Calories >= 200
select i;


عملگرهای بازتاب (Projection Operators)

عملگرهای پرس و جوی بازتابی، یک توالی ورودی را دریافت و با تبدیل عناصر آنها، یک توالی خروجی را تولید می‌کنند.

Select
عملگر پرس و جوی select هر عنصر توالی ورودی را به یک عنصر در توالی خروجی تبدیل می‌کند. تعداد عناصر ورودی و خروجی در این حالت یکسان می‌باشند.
پرس و جوی زیر عناصر توالی ورودی Ingredient را به عناصر رشته‌ای در توالی خروجی بازتاب می‌کند. عبارت Lambda تعریف شده، نحوه‌ی بازتاب عناصر را مشخص می‌کند (هر عنصر ingredient به یک عنصر رشته‌ای بازتاب می‌شود):
 IEnumerable<string> query = ingredients.Select(x => x.Name);
  می‌توان توالی خروجی با عناصر صحیح را نیز تولید کرد:  
 IEnumerable<int> query = ingredients.Select(x => x.Name.Length);

در عملیات بازتاب می‌توان یک شیء جدید را در توالی خروجی ایجاد کرد. در کد زیر عناصر Ingredient به یک عنصر جدید از نوع IngredientNameAndLenght بازتاب شده است.
class IngredientNameAndLength
{
    public string Name { get; set; }
    public int Length { get; set; }
    public override string ToString()
    {
      return Name + " " + Length;
    }
}

IEnumerable<IngredientNameAndLength> query = ingredients.Select(x =>
new IngredientNameAndLength
{
   Name = x.Name,
   Length = x.Name.Length
});
پرس و جوی بالا را می‌توان به شکل نوع‌های بی نام نیز بازنویسی کرد. باید دقت شود که نوع بازگشتی این پرس و جو باید از نوع var باشد.
var query = ingredients.Select(x =>
new
{
   Name = x.Name,
   Length = x.Name.Length
});
خروجی کد بالا به شکل زیر است :
{ Name = Sugar, Length = 5 }
{ Name = Egg, Length = 3 }
{ Name = Milk, Length = 4 }
{ Name = Flour, Length = 5 }
{ Name = Butter, Length = 6 }

پیاده سازی توسط عبارت‌های پرس و جو

کلمه‌ی کلیدی select در عبارت‌های پرس و جو، به شکل زیر استفاده می‌شود:
var query = from i in ingredients
select new
{
    Name=i.Name,
    Length=i.Name.Length
};

SelectMany 
برعکس دستور select که به ازای هر عنصر در توالی ورودی، یک عنصر را در توالی خروجی بازتاب می‌کرد، دستور SelectMany ممکن است تعداد عناصر کمتر و یا بیشتری را در توالی خروجی بازتاب کند (انتخاب مقادیر یک مجموعه از مجموعه‌ی دیگر).
عبارت Lambda نوشته شده در عملگر Select، یک مقدار را باز می‌گرداند. اما عبارت Lambda نوشته شده در عملگر SelectMany، یک توالی فرزند (Child Sequence) را ایجاد می‌کند. توالی فرزند ممکن است حاوی تعداد مختلفی از عناصر به ازای هر عنصر در توالی ورودی باشد.
در مثال زیر عبارت Lambda یک توالی فرزند از کاراکتر‌ها ایجاد می‌کند (یک کاراکتر به ازای هر حرف از هر عنصر توالی ورودی). به‌طور مثال عنصر ورودی Sugar، پس از پردازش توسط  عبارت Lambda، یک توالی فرزند با 5 عنصر 's','u','g','e','r' فراهم می‌کند. هر رشته‌ی در توالی Ingredient می‌تواند تعداد حروف متفاوتی داشته باشد. در نتیجه عبارت Lambda، توالی‌های فرزندی با طول‌های مختلف ایجاد می‌کند.
مثال:
string[] ingredients = {"Sugar","Egg","Milk","Flour","Butter"};
IEnumerable<char> query = ingredients.SelectMany(x => x.ToCharArray());
foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
خروجی مثال بالا :
 S
u
g
a
r
E
g
g
M
i
l
k
F
l
o
u
r
B
u
t
t
e
r

پیاده سازی توسط عبارت‌های پرس و جو

در روش عبارت‌های پرس و جو یک عبارت (clause) اضافی from برای تولید یک توالی فرزند به کار برده می‌شود. خروجی کد زیر مشابه کد قبلی است:
 string[] ingredients = {"Sugar","Egg","Milk","Flour","Butter"};
IEnumerable<char> query2 = from i in ingredients
from c in i.ToCharArray()
select c;

foreach (var item in query2)
{
   Console.WriteLine(item);
}

عملگرهای جداکننده (Partitioning Operators)
عملگر‌های جداکننده، یک توالی ورودی را دریافت و آنها را از هم جدا می‌کنند.

Take
عملگر Takeیک توالی ورودی را دریافت کرده و تعداد مشخصی از توالی را باز می‌گرداند.
مثال: عملگر Take، سه عضو اول توالی Ingredient را باز می‌گرداند:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=150},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=200},
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.Take(3);
foreach (var ingredient in query)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
خروجی کد بالا :
 Sugar
Egg
Milk
همچون سایر عملگر‌های پرس و جو، عملگر Take هم می‌تواند بصورت زنجیروار استفاده شود. در مثال زیر ابتدا عملگر Where برای محدود کردن عناصر با شرطی خاص و سپس عملگر Take برای جدا کردن عناصر حاصل از نتیجه‌ی مرحله قبل مورد استفاده قرار گرفته است:
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=150},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=200},
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.Where(x=>x.Calories>100).Take(2);
foreach (var ingredient in query)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
خروجی کد بالا :
Sugar
Milk

پیاده سازی توسط عبارت‌های پرس و جو

کلمه‌ی کلیدی (Key word) جایگزینی برای عملگر Take وجود ندارد، ولی می‌توان با ترکیب دو روش نوشتن پرس و جو، خروجی مورد نظر را تولید کرد:
 IEnumerable<Ingredient> query =
(from i in ingredients
  where i.Calories > 100
  select i).Take(2);
TakeWhile
عملگر TakeWhile بر عکس عملگر Take تعداد مشخصی را باز می‌گرداند . این عملگر تا زمانی که گزاره با عناصر مطابقت داشته باشد، اجرا می‌شود و در غیر اینصورت خاتمه پیدا می‌کند.
کد زیر تا زمانی که خصوصیت Calorie توالی ورودی بزرگتر و مساوی 100 باشد، عناصر را جدا می‌کند.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=150},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=200},
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.TakeWhile(x => x.Calories >= 100);
foreach (var ingredient in query)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
خروجی کد بالا :
 Sugar
Egg
Milk
همانطور که مشاهده می‌کنید، وقتی عملگر TakeWhile به عنصری می‌رسد که گزاره‌ی آن را نقض می‌کند، متوقف می‌شود (در اینجا Flour). در حالی که ممکن است عناصری بعد از Flour وجود داشته باشند که با گزاره‌ی TakeWhile تطابق داشته باشند.

پیاده سازی توسط عبارت‌های پرس و جو
برای این عملگر هم کلمه‌ی کلیدی (Key word) جایگزینی وجود ندارد و با ترکیب دو روش نوشتن پرس و جو نتیجه‌ی دلخواه حاصل می‌شود.
 
Skip
این عملگر تعداد مشخصی از عناصر را از ابتدای توالی نادیده گرفته و باقی عناصر را باز می‌گرداند.
کد زیر سه عضو اول توالی را نادیده گرفته و مابقی را باز می‌گرداند:
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=150},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=200},
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.Skip(3);
foreach (var ingredient in query)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
خروجی کد بالا :
 Flour
Butter

پیاده سازی توسط عبارت‌های پرس و جو

برای این عملگر هم کلمه‌ی کلیدی (Key word) جایگزینی وجود ندارد و با ترکیب دو روش نوشتن پرس و جو، نتیجه‌ی دلخواه حاصل می‌شود.
با ترکیب عملگر Take و Skip می‌توان اطلاعات را به‌صورت صفحه بندی به کاربر ارائه کرد. مثال زیر این حالت را نشان می‌دهد.
IEnumerable<Ingredient> firstPage = ingredients.Take(2);
IEnumerable<Ingredient> secondPage = ingredients.Skip(2).Take(2);
IEnumerable<Ingredient> thirdPage = ingredients.Skip(4).Take(2);

Console.WriteLine("First Page : ");
foreach (var ingredient in firstPage)
{
   Console.WriteLine(" - " + ingredient.Name);
}

Console.WriteLine("Second Page : ");
foreach (var ingredient in secondPage)
{
   Console.WriteLine(" - " + ingredient.Name);
}

Console.WriteLine("Third Page : ");
foreach (var ingredient in thirdPage)
{
   Console.WriteLine(" - " + ingredient.Name);
}
خروجی کد بالا :
 First Page :
 - Sugar
 - Egg
Second Page :
 - Milk
 - Flour
Third Page :
 - Butter
SkipWhile
عملگر SkipWhile، مثل عملگر TakeWhile، از یک گزاره برای ارزیابی عناصر توالی استفاده می‌کند. این عملگر تا زمانیکه عناصر توالی، گزاره را نقض نکنند، عناصر را نادیده می‌گیرد.

مثال:
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=150},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=200},
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.SkipWhile(x => x.Name != "Milk");
foreach (var ingredient in query)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
خروجی کد بالا:
 Milk
Flour
Butter
نظرات مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
 سلام
 در مثال بالا چون نظرات با یک پست مرتبط هستند قاعدتا براساس یک پست خاص کامنت‌ها رو محدود می‌کنیم. ولی اگه بخواهیم یک کامنت خاص رو با زیر مجموعه هاش دریافت کنیم شرط جستجو رو چطور باید بنویسیم؟
راهکار زیر در sql  هست که دیتابیس رو به sql server  محدود می‌کنه و معادل لینک هم فکر نکنم داشته باشه.
DECLARE @Table TABLE(
    ID INT,
    ParentID INT,
    NAME VARCHAR(20)
)

INSERT INTO @Table (ID,ParentID,[NAME]) SELECT 1, NULL, 'A'
INSERT INTO @Table (ID,ParentID,[NAME]) SELECT 2, 1, 'B-1'
INSERT INTO @Table (ID,ParentID,[NAME]) SELECT 3, 1, 'B-2'
INSERT INTO @Table (ID,ParentID,[NAME]) SELECT 4, 2, 'C-1'
INSERT INTO @Table (ID,ParentID,[NAME]) SELECT 5, 2, 'C-2'


DECLARE @ID INT

SELECT @ID = 2

;WITH ret AS(
    SELECT*
    FROM@Table
    WHEREID = @ID
    UNION ALL
    SELECTt.*
    FROM@Table t INNER JOIN
    ret r ON t.ParentID = r.ID
)

SELECT  *
FROM    ret

مطالب
کار با نوع داده‌ی HierarchyID توسط Entity framework
نوع داده‌ی HierarchyID به همراه SQL Server 2008 برای کار با داده‌هایی با ساختار درختی ارائه شد. در حال حاضر هیچکدام از ORMهای موجود، پشتیبانی رسمی را از این نوع داده به عمل نمی‌آورند؛ اما با توجه به سورس باز بودن Entity framework، یک Fork مستقل از آن تهیه شده‌است و این نوع داده‌ی جدید به همراه متدهای مرتبط با آن، به این Fork اضافه شده‌اند.
- اصل Fork در اینجا
- تاریخچه‌ی این Fork غیر رسمی در اینجا
- بسته‌ی نیوگت آن در اینجا

چون تیم EF در نگارش فعلی این کتابخانه حاضر به افزودن این نوع جدید نشده‌است، بنابراین بجای بسته‌ی اصلی Entity framework نیاز است بسته‌ی EntityFrameworkWithHierarchyId را نصب کنید.
 PM> install-package EntityFrameworkWithHierarchyId

یک تذکر مهم:
چون امضای دیجیتال این بسته، با امضای دیجیتال بسته‌ی اصلی EF یکی نیست، اگر پروژه‌ی شما صرفا از EF استفاده می‌کند، مشکلی نخواهید داشت. اما اگر برای مثال از ASP.NET Identity کامپایل شده‌ی برای کار با EF اصلی استفاده کنید، پیام یافت نشدن DLL مرتبط را دریافت خواهید کرد.


تعریفی مدلی با خاصیتی از نوع جدید HierarchyId

public class Employee
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required, MaxLength(100)]
    public string Name { get; set; }
 
    [Required]
    public HierarchyId Node { get; set; } // نوع داده جدید
}
در اینجا مدلی را ملاحظه می‌کنید که از نوع داده‌ی جدید HierarchyId استفاده می‌کند. همانطور که عنوان شد این نوع در بسته‌ی EntityFrameworkWithHierarchyId موجود است.


تعریف Context و مقدار دهی اولیه‌ی آن

در این حالت Context برنامه به همراه تنظیمات اولیه‌ی Migrations آن یک چنین شکلی را پیدا خواهد کرد:
public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Employee> Employees { get; set; }
 
    public MyContext()
        : base("Connection1")
    {
        this.Database.Log = log => Console.WriteLine(log);
    }
}
 
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
{
    public Configuration()
    {
        AutomaticMigrationsEnabled = true;
        AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
    }
 
    protected override void Seed(MyContext context)
    {
        if (context.Employees.Any())
            return;
 
        context.Database.ExecuteSqlCommand(
            "ALTER TABLE [dbo].[Employees] ADD NodePath as Node.ToString() persisted");
        context.Database.ExecuteSqlCommand(
            "ALTER TABLE [dbo].[Employees] ADD Level AS Node.GetLevel() persisted");
        context.Database.ExecuteSqlCommand(
            "ALTER TABLE [dbo].[Employees] ADD ManagerNode as Node.GetAncestor(1) persisted");
        context.Database.ExecuteSqlCommand(
            "ALTER TABLE [dbo].[Employees] ADD ManagerNodePath as Node.GetAncestor(1).ToString() persisted");
 
        context.Database.ExecuteSqlCommand(
            "ALTER TABLE [dbo].[Employees] ADD CONSTRAINT [UK_EmployeeNode] UNIQUE NONCLUSTERED (Node)");
        context.Database.ExecuteSqlCommand(
            "ALTER TABLE [dbo].[Employees]  WITH CHECK ADD CONSTRAINT [EmployeeManagerNodeNodeFK] " +
            "FOREIGN KEY([ManagerNode]) REFERENCES [dbo].[Employees] ([Node])");
 
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Root", Node = new HierarchyId("/") });
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Emp1", Node = new HierarchyId("/1/") });
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Emp2", Node = new HierarchyId("/2/") });
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Emp3", Node = new HierarchyId("/1/1/") });
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Emp4", Node = new HierarchyId("/1/1/1/") });
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Emp5", Node = new HierarchyId("/2/1/") });
        context.Employees.Add(new Employee { Name = "Emp6", Node = new HierarchyId("/1/2/") });
 
        base.Seed(context);
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف رکوردهای جدید مبتنی بر HierarchyId را مشاهده می‌کنید که توسط آن‌ها تعدادی کارمند، در یک سازمان فرضی ثبت شده‌اند.
همچنین چند فیلد محاسباتی نیز بر اساس امکانات توکار SQL Server اضافه شده‌اند. متدهایی مانند ToString، GetLevel، GetAncestor و امثال آن جزئی از پیاده سازی توکار SQL Server هستند. همچنین این متدها توسط کتابخانه‌ی EntityFrameworkWithHierarchyId نیز ارائه شده‌اند.


کوئری نویسی

مرتب سازی رکوردها بر اساس HierarchyId آن‌ها

using (var context = new MyContext())
{
    Console.WriteLine("\ngetItems OrderByDescending(employee => employee.Node)");
 
    var employees = context.Employees.OrderByDescending(employee => employee.Node).ToList();
    foreach (var employee in employees)
    {
        Console.WriteLine("{0} {1}", employee.Id, employee.Node);
    }
 }
با این خروجی
SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[Name] AS [Name],
    [Extent1].[Node] AS [Node]
    FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
    ORDER BY [Extent1].[Node] DESC


6 /2/1/
3 /2/
7 /1/2/
5 /1/1/1/
4 /1/1/
2 /1/
1 /


یافتن یک HierarchyId خاص و سپس یافتن کلیه‌ی فرزندان آن در یک سطح پایین‌تر

using (var context = new MyContext())
{
    Console.WriteLine("\nGetAncestor(1) of /1/");
 
    var firstItem = context.Employees.Single(employee => employee.Node == new HierarchyId("/1/"));
    foreach (var item in context.Employees.Where(employee => firstItem.Node == employee.Node.GetAncestor(1)))
    {
        Console.WriteLine("{0} {1}", item.Id, item.Name);
    }
}
این کوئری را به این شکل نیز می‌توان عنوان کرد: یافتن یک HierarchyId و سپس یافتن کلیه نودهایی که والدشان (GetAncestor) این HierarchyId است. عدد یک در اینجا مشخص کننده‌ی Level یا سطح است.
با این خروجی:
SELECT TOP (2)
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[Name] AS [Name],
    [Extent1].[Node] AS [Node]
    FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
    WHERE cast('/1/' as hierarchyid) = [Extent1].[Node]

SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[Name] AS [Name],
    [Extent1].[Node] AS [Node]
    FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
    WHERE (@p__linq__0 = ([Extent1].[Node].GetAncestor(1))) OR ((@p__linq__0 IS
NULL) AND ([Extent1].[Node].GetAncestor(1) IS NULL))
-- p__linq__0: '/1/' (Type = Object)

4 Emp3
7 Emp6

کوئری‌های فوق را می‌توان بجای استفاده از متد GetAncestor، با استفاده از متد IsDescendantOf به شکل زیر نیز نوشت:
var list = context.Employees.Where(
          employee => employee.Node.IsDescendantOf(new HierarchyId("/1/")) &&
                              employee.Node.GetLevel() == 2).ToList();
با این خروجی SQL (یک کوئری بجای دو کوئری):
SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[Name] AS [Name],
    [Extent1].[Node] AS [Node]
    FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
    WHERE (([Extent1].[Node].IsDescendantOf(cast('/1/' as hierarchyid))) = 1) 
    AND (2 = ([Extent1].[Node].GetLevel()))


جابجا کردن نودها توسط متد GetReparentedValue

در کوئری ذیل، تمامی فرزندان ریشه‌ی /1/ یافت شده و سپس والد آن‌ها به صورت پویا تغییر داده می‌شود:
var items = context.Employees.Where(employee => employee.Node.IsDescendantOf(new HierarchyId("/1/")))
    .Select(employee => new
    {
        Id = employee.Id,
        OrigPath = employee.Node,
        ReparentedValue = employee.Node.GetReparentedValue(new HierarchyId("/1/"), HierarchyId.GetRoot()),
        Level = employee.Node.GetLevel()
    }).ToList();
 
foreach (var item in items)
{
    Console.WriteLine("Id:{0}; OrigPath:{1}; ReparentedValue:{2}; Level:{3}", item.Id, item.OrigPath, item.ReparentedValue, item.Level);
}
با این خروجی
SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[Node] AS [Node],
    [Extent1].[Node].GetReparentedValue(cast('/1/' as hierarchyid), hierarchyid::GetRoot()) AS [C1],
    [Extent1].[Node].GetLevel() AS [C2]
    FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
    WHERE ([Extent1].[Node].IsDescendantOf(cast('/1/' as hierarchyid))) = 1


Id:2; OrigPath:/1/; ReparentedValue:/; Level:1
Id:4; OrigPath:/1/1/; ReparentedValue:/1/; Level:2
Id:5; OrigPath:/1/1/1/; ReparentedValue:/1/1/; Level:3
Id:7; OrigPath:/1/2/; ReparentedValue:/2/; Level:2

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
HierarcyIdTests.zip
مطالب
نحوه ایجاد فیلدهای محاسباتی در PdfReport
در گزارشات، گاهی از اوقات نیاز خواهد شد تا تعدادی ستون جدید را بر اساس مقادیر فیلدهای موجود در منبع داده گزارش، به صورت پویا محاسبه و تولید کنیم (ایجاد ستون‌هایی که در منبع داده وجود خارجی ندارند). در ادامه با نحوه انجام اینکار در PdfReport آشنا خواهیم شد.
در ابتدا کدهای کامل گزارش این قسمت را در ادامه ملاحظه خواهید کرد (در این کلاس از دو کلاس User و AppPath قسمت قبل نیز استفاده شده است):
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.CalculatedFields
{
    public class CalculatedFieldsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.RainyDayTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (int i = 0; i < 220; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                 summary.PageSummarySettings("جمع صفحه");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(5);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel(footer: "Footer text", header: "&24&U&\"Arial,Regular Bold\" New rpt.", pageLayoutView: true);
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptCalculatedFieldsSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
- در این مثال از یک قلم سفارشی به نام Iranian Sans استفاده شده که در پوشه bin\fonts سورس به روز شده پروژه، قابل دریافت است.
- برخلاف قسمت قبل، از متد table.NumberOfDataRowsPerPage استفاده نشده است. به این ترتیب تعداد ردیف‌ها به صورت خودکار بر اساس اندازه صفحه محاسبه می‌شود.
- منبع داده تعریف شده توسط  dataSource.StronglyTypedList، بسیار مناسب است جهت کار با انواع و اقسام ORMها. تفاوتی نمی‌کند از چه ORM ایی استفاده می‌کنید؛ همینقدر که خروجی کار شما یک List باشد، در اینجا قابل استفاده خواهد بود. حتی نیازی هم به بانک اطلاعاتی نیست و در این مثال از یک منبع داده درون حافظه‌ای استفاده شده است.
- توضیحاتی در مورد ColumnsWidthsType :
برای تعیین عرض ستون‌ها، چهار حالت بر اساس مقادیر enum ایی به نام TableColumnWidthType میسر است:
الف) Relative : عرض نسبی. به این معنا که اگر سه ستون با عرض‌های 2, 1, 1 تعریف کنید، کل عرض صفحه به 4 قسمت تقسیم می‌شود. از این 4 قسمت، 2 قسمت به ستون اول و یک قسمت به ستون دوم و همچنین یک قسمت به ستون سوم اختصاص خواهد یافت.
ب) Absolute : در این حالت باید عرض ستون‌ها را دقیقا بر اساس user space units مشخص کنید.
ج) FitToContent : سعی خواهد کرد بر اساس طول محتوای یک سلول، عرض بهینه‌ای را محاسبه کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
د) EquallySized : به صورت خودکار عرض تمام ستون‌ها را یکسان محاسبه می‌کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
- اولین فیلد محاسباتی که در PdfReport به صورت توکار و خودکار در اختیار شما است، فیلد شماره ردیف می‌باشد که به صورت زیر مشخص می‌شود:
 column.IsRowNumber(true);
بنابراین نیازی نیست تا منبع داده شما شامل یک ستون اضافی به نام ردیف باشد. PdfReport این مورد را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.
- سپس دو فیلد و ستون محاسباتی در گزارش فوق قابل مشاهده هستند:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
برای اینکه یک فیلد پویا را به مجموعه فیلدهای مهیا شده توسط منبع داده اضافه کنیم، از متد CalculatedField با پارامتر اول مساوی true استفاده خواهیم کرد. سپس نیاز است نحوه محاسبه این فیلد را مشخص کنیم. امضای متد CalculatedField به صورت زیر است:
 public void CalculatedField(bool isCalculatedField, Func<IList<CellData>, object> calculatedFieldFormula)
به این معنا که توسط آرگومان دوم آن، لیست کلیه مقادیر ردیف جاری در اختیار شما قرار خواهد گرفت. در این بین فرصت خواهیم داشت بر این اساس، فیلد و مقدار جدیدی را تولید کرده و بازگشت دهیم؛ که نمونه‌ای از اینکار را در فیلد محاسبانی CF1 فوق مشاهده می‌کنید.
باید دقت داشت که نام خواص (column.PropertyName) باید منحصربفرد باشند و گرنه برنامه با یک استثناء متوقف خواهد شد. اگر ستون معرفی شده متناظر است با یک فیلد یا خاصیت منبع داده، باید PropertyName با رعایت کوچکی و بزرگی حروف، معادل فیلد متناظر باشد. اگر ستون تعریف شده یک فیلد محاسباتی است، تنها کافی است یک نام دلخواه غیرتکراری را ذکر کرد.
همچنین جهت سهولت کار، در فضای نام PdfRpt.Core.Helper، تعدادی متد برای کار با لیستی از CellDataها تدارک دیده شده‌اند؛ که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با استفاده از متدهای GetSafeStringValueOf ملاحظه می‌کنید.

- فیلد محاسباتی دیگری نیز در این گزارش قابل مشاهده است:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
در اینجا در متد  column.CalculatedField، مقدار فیلد موجودی (Balance) ردیف جاری دریافت شده و سپس مقدار دلخواه جدیدی تولید و بازگشت داده شده است.
همچنین توسط متد column.AggregateFunction، مشخص کرده‌ایم که این ستون جدید نیاز به جمع پایین صفحه هم دارد. به علاوه توسط متد column.ColumnItemsTemplate، با مشخص سازی DisplayFormatFormula، پیش از نمایش اطلاعات فیلد جاری، مقدار آن‌را دریافت و فرمت کرده‌ایم؛ که در اینجا سه رقم جداکننده اعداد اضافه شده است.
ذکر متد template.TextBlock اختیاری است و حالت پیش فرض می‌باشد. قالب‌های دیگری نیز در اینجا تعریف شده‌اند که در مثال‌های قسمت‌های بعدی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد (امکان نمایش تصویر، لینک، بارکد و غیره).

 
مطالب
قابلیت های جدید VisualStudio.NET 2012 - قسمت سوم
اگر شما در زمینه طراحی وب سایت و برنامه‌های کاربردی تحت وب فعالیت دارید حتماً با ابزارهایی مانند Firebug آشنا هستید. معمولاً فرآیند بررسی مشکلات رابط کاربری و موضوعات مشابه آن بصورت زیر بوده است:
 
 

توجه داشته باشید که یک صفحه وب که در مرورگر به نمایش در می‌آید، برآیند فایل‌های جاوا اسکریپت، شیوه نامه ها، User control ها، صفحات ASPX و Master Page‌ها و ... است. افزون بر این آنچه در مرورگر نمایش داده می‌شود با چیزی که ما در محیط طراحی (Visual Studio.NET (Design View  می‌بینیم متفاوت است.
تمام مشکلات و سختی‌های بالا دست به دست هم دادند تا در نسخه جدید نرم افزار Visual Studio.NET شاهد ابزار جادویی با عنوان Page Inspector باشیم.
این ابزار بصورت Real-time امکان نگاشت (mapping) عناصر موجود در نتیجه نهایی برنامه وب را با سورس کد مهیا می‌کند. بدین معنا توسط Page Inspector با حرکت ماوس روی عناصر صفحه در مرورگر، Visual Studio.NET بخشی را که آن عنصر را تولید کرده است (User Control, Master Page, View, و ...) نمایش می‌دهد و شما می‌توانید بلافاصله پس از اعمال تغییرات جدید بر روی سورس کد، نتیجه را روی مرورگر ببنید. البته عکس این موضوع نیز صادق است و شما می‌توانید با حرکت در سورس کد، نتیجه بصری و عناصر HTML ی که در نتیجه تولید می‌شوند را مشاهده کنید. (عناصر متناظر به حالت Select در می‌آیند.)
 

 
از دیگر قابلیت‌های این ابزار نمایش CSS‌های متناظر هر عنصر است. شما می‌توانید هر یک از قوانینی که در Style هر عنصر تعریف کرده اید را فعال و یا غیر فعال کنید. همچنین امکان ویرایش آن‌ها وحود دارد.
همچنین از طریق گزینه File می‌توان لیست تمام فایل‌های سورس صفحه را مشاهده کرد.
 

 
با وجود چنین ابزاری یقیناً داشتن دو مانیتور برای برنامه نویسان و توسعه دهندگان وب کاملاً حیاتی است. چراکه Visual Studio.NET به شما این امکان را می‌دهد تا Page Inspector را در یک مانیتور و نمای سورس را در مانیتور دیگر به نمایش در آورید.
 
نکته:
جهت استفاده از تمام امکانات این ابزار باید دستور زیر را در تگ appsettings فایل web.config اضافه کنید:
 <add key="VisualStudioDesignTime:Enabled" value="true" />
پیشنهاد می‌کنم برای درک بهتر این ابزار و آشنایی با آن ویدئو مربوطه در کانال 9  را از دست ندهید.
 
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت چهارم - بررسی تعامل بین سیستم در حال آزمایش و وابستگی‌های آن
علاوه بر امکان تنظیم مقدار خروجی متدها، مقدار خواص و ردیابی خواص تغییر کرده، یکی دیگر از قابلیت‌های کتابخانه‌ی Moq، بررسی مورد استفاده قرار گرفتن خواص و متدهای اشیاء Mock شده‌است، که عموما به آن Behavior based testing هم می‌گویند.


Behavior Based Testing چیست؟

آزمون‌هایی را که تاکنون بررسی کردیم از نوع state based testing بودند. در این حالت ابتدا یک Mock object را ایجاد و سپس وهله‌ای از سرویس مدنظر را توسط آن تهیه می‌کنیم. در ادامه تعدادی از متدهای این سرویس را مانند متد Process کلاس LoanApplicationProcessor، فراخوانی می‌کنیم. اینکار سبب اجرای فعالیتی در این سیستم شده و به همراه آن تعاملی با اشیاء Mock شده نیز صورت می‌گیرد. در نهایت، حالت و یا نتیجه‌ای را دریافت می‌کنیم و آن‌را با حالت یا نتیجه‌ای که انتظار داریم، مقایسه خواهیم کرد. بنابراین در این روش پس از پایان اجرای سیستم در حال اجرا، حالت و نتیجه‌ی نهایی حاصل از عملکرد آن، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
در Behavior based testing نیز در ابتدا Mock objects مورد نیاز تهیه می‌شوند و سپس وهله‌ای از سرویس مدنظر را توسط آن‌ها تهیه می‌کنیم. همانند قبل، سیستم در حال بررسی را اجرا می‌کنیم (برای مثال با فراخوانی متدی در یک سرویس) تا سیستم، با اشیاء Mock شده کار کند. در این حالت دسترسی به متدی و یا خاصیتی بر روی Mock object صورت می‌گیرد. اکنون همانند روش state based testing که نتیجه‌ی عملیات را مورد بررسی قرار می‌دهد، در اینجا بررسی می‌کنیم که آیا خاصیت یا متد خاصی در Mock objectهای تنظیم شده، استفاده شده‌اند یا خیر؟ بنابراین هدف از این نوع آزمایش، بررسی تعامل بین یک سیستم و وابستگی‌های آن است.
برای مثال فرض کنید که می‌خواهیم کلاس ProductCache را بررسی و آزمایش کنیم. این کلاس از یک DB Provider واقعی برای دسترسی به اطلاعات استفاده می‌کند. برای مثال اگر محصول شماره‌ی 42 را از آن درخواست دهیم، اگر این محصول در کش موجود نباشد، ابتدا یک کوئری را به بانک اطلاعاتی صادر کرده و مقدار متناظری را دریافت می‌کند. سپس نتیجه را کش کرده و به فراخوان بازگشت می‌دهد. در اینجا می‌توان بررسی کرد که آیا محصول صحیحی از کش دریافت شده‌است یا خیر؟ (یا همان state based testing). اما اگر بخواهیم منطق کش کردن را بررسی کنیم، چطور می‌توان متوجه شد که برای مثال محصول دریافت شده مستقیما از کش دریافت شده و یا خیر از همان ابتدا از بانک اطلاعاتی واکشی شده، کش شده و سپس بازگشت داده شده‌است؟ برای این منظور می‌توان توسط کتابخانه‌ی Moq، یک نمونه‌ی mock شده‌ی DB Provider را تهیه و سپس از آن به عنوان وابستگی شیء Product Cache استفاده کرد. اکنون زمانیکه اطلاعاتی از Product Cache درخواست می‌شود، می‌توان Mock object تهیه شده را طوری تنظیم کرد تا اطلاعات مدنظر ما را بازگشت دهد. در این بین مزیت کار کردن با یک Mock object، امکان بررسی این است که آیا متدی بر روی آن فراخوانی شده‌است یا خیر؟ به این ترتیب می‌توان تعامل و رفتار Product Cache را با وابستگی آن، تحت نظر قرار داد (Behavior based testing).


بررسی فراخوانی شدن یک متد بدون پارامتر بر روی یک Mock object

در مثال این سری و در کلاس LoanApplicationProcessor و متد Process آن، فراخوانی سطر زیر را مشاهده می‌کنید:
_identityVerifier.Initialize();
اکنون می‌خواهیم آزمایشی را بنویسیم تا نشان دهد متد Initialize فوق، در صورت فراخوانی متد Process کلاس LoanApplicationProcessor، حتما فراخوانی شده‌است:
namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void InitializeIdentityVerifier()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Validate(applicant.Name, applicant.Age, applicant.Address))
                .Returns(true);

            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();
            mockCreditScorer.Setup(x => x.ScoreResult.ScoreValue.Score).Returns(110_000);

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            mockIdentityVerifier.Verify(x => x.Initialize());
        }
    }
}
تنظیم mockIdentityVerifier.Setup را در قسمت دوم این سری «تنظیم مقادیر بازگشتی متدها» بررسی کردیم.
تنظیم mockCreditScorer.Setup را نیز در قسمت سوم این سری «تنظیم مقادیر خواص اشیاء» بررسی کردیم.

در ادامه، متد Process کلاس LoanApplicationProcessor فراخوانی شده‌است. اکنون با استفاده از متد Verify کتابخانه‌ی Moq، می‌توان بررسی کرد که آیا در سیستم در حال آزمایش، متدی که توسط آن به صورت strongly typed مشخص می‌شود، فراخوانی شده‌است یا خیر؟

پس از این تنظیمات اگر متد آزمایش واحد InitializeIdentityVerifier را بررسی کنیم با موفقیت به پایان خواهد رسید. برای نمونه یکبار هم سطر فراخوانی متد Initialize را کامنت کنید و سپس این آزمایش را اجرا نمائید تا بتوان شکست آن‌را نیز مشاهده کرد.


بررسی فراخوانی شدن یک متد پارامتر دار بر روی یک Mock object

همان متد آزمون واحد InitializeIdentityVerifier را درنظر بگیرید، در انتهای آن یک سطر زیر را نیز اضافه می‌کنیم:
mockCreditScorer.Verify(x => x.CalculateScore(applicant.Name, applicant.Address));
به این ترتیب می‌توان دقیقا بررسی کرد که آیا در حین پردازش LoanApplicationProcessor، متد CalculateScore وابستگی creditScorer آن، با پارامترهایی که در آزمون فوق مشخص شده، فراخوانی شده‌است یا خیر؟
بدیهی است اگر در این بین، متد CalculateScore با هر مقدار دیگری در کلاس LoanApplicationProcessor فراخوانی شود، آزمون فوق با شکست مواجه خواهد شد. اگر در اینجا مقدار پارامترها اهمیتی نداشتند، همانند قسمت دوم می‌توان از ()<It.IsAny<string استفاده کرد.


بررسی تعداد بار فراخوانی یک متد بر روی یک Mock object

برای بررسی تعداد بار فراخوانی یک متد بر روی یک شیء Mock شده، می‌توان از پارامتر دوم متد Verify استفاده کرد:
mockCreditScorer.Verify(x => 
        x.CalculateScore(It.IsAny<string>(), applicant.Address), 
        Times.Once);
ساختار Times، دارای متدهایی مانند AtLeast ،AtMost ،Exactly و امثال آن است که انعطاف پذیری بیشتری را به آن می‌دهند.


بررسی فراخوانی Getter و Setter خواص یک شیء Mock شده

علاوه بر امکان دریافتن وقوع فراخوانی یک متد، می‌توان از خوانده شدن و یا تغییر مقدار یک خاصیت نیز توسط کتابخانه‌ی Moq مطلع شد. برای مثال در قسمتی از کدهای متد Process داریم:
if (_creditScorer.ScoreResult.ScoreValue.Score < MinimumCreditScore)
اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا Getter خاصیت Score فراخوانی شده‌است یا خیر؟
mockCreditScorer.VerifyGet(x => x.ScoreResult.ScoreValue.Score, Times.Once);
در اینجا بجای استفاده از متد Verify از متد VerifyGet برای بررسی وقوع خوانده شدن مقدار یک خاصیت می‌توان استفاده کرد.
جهت بررسی تغییر مقدار یک متغیر بر روی یک شیء Mock شده، می‌توان از متد VerifySet کمک گرفت:
mockCreditScorer.VerifySet(x => x.Count = It.IsAny<int>(), Times.Once);
به این ترتیب می‌توان دقیقا مقداری را که انتظار داریم مشخص کنیم و یا می‌توان هر مقداری را نیز توسط کلاس It، پذیرفت. البته در این مورد روش زیر برای بررسی تغییر مقدار یک خاصیت که در قسمت قبل بررسی شد، شاید روش بهتر و متداول‌تری باشد:
mockCreditScorer.SetupProperty(x => x.Count, 10);
Assert.AreEqual(11, mockCreditScorer.Object.Count);


روش بررسی فراخوانی تمام متدها و تمام خواص یک شیء Mock شده

با استفاده از متد زیر می‌توان از «نوشتن شده بودن» آزمایش مورد استفاده قرار گرفتن تمام متدها و خواص یک شیء Mock شده، مطمئن شد:
mockIdentityVerifier.VerifyNoOtherCalls();
اگر برای مثال این سطر را به انتهای متد InitializeIdentityVerifier اضافه کنیم، با شکست مواجه می‌شود و در پیام استثنای آن دقیقا عنوان می‌کند که چه مواردی هنوز فاقد آزمون واحد هستند و باید اضافه شوند:
 mockIdentityVerifier.Verify(x => x.Validate(It.IsAny<string>(),
                                                        It.IsAny<int>(),
                                                        It.IsAny<string>()));

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-4.zip
مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد. 

مطالب
ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه در SQL Server 2014
پس از نگاهی به مفاهیم مقدماتی OLTP درون حافظه‌ای در SQL Server 2014، در ادامه به نحوه‌ی انجام تنظیمات خاص جداول بهینه سازی شده برای حافظه خواهیم پرداخت.


ایجاد یک بانک اطلاعاتی با پشتیبانی از جداول بهینه سازی شده برای حافظه

برای ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه، ابتدا نیاز است تا تنظیمات خاصی را به بانک اطلاعاتی آن اعمال کنیم. برای اینکار می‌توان یک بانک اطلاعاتی جدید را به همراه یک filestream filegroup ایجاد کرد که جهت جداول بهینه سازی شده برای حافظه، ضروری است؛ یا اینکه با تغییر یک بانک اطلاعاتی موجود و افزودن filegroup یاد شده نیز می‌توان به این مقصود رسید.
در اینگونه جداول خاص، اطلاعات در حافظه‌ی سیستم ذخیره می‌شوند و برخلاف جداول مبتنی بر دیسک سخت، صفحات اطلاعات وجود نداشته و نیازی نیست تا به کش بافر وارد شوند. برای مقاصد ذخیره سازی نهایی اطلاعات جداول بهینه سازی شده برای حافظه، موتور OLTP درون حافظه‌ای آن، فایل‌های خاصی را به نام checkpoint در یک filestream filegroup ایجاد می‌کند که از آن‌ها جهت ردیابی اطلاعات استفاده خواهد کرد و نحوی ذخیره سازی اطلاعات در آن‌ها از شیوه‌ی با کارآیی بالایی به نام append only mode پیروی می‌کند.
با توجه به متفاوت بودن نحوه‌ی ذخیره سازی نهایی اطلاعات اینگونه جداول و دسترسی به آن‌ها از طریق استریم‌ها، توصیه شده‌است که filestream filegroup‌های تهیه شده را در یک SSD یا Solid State Drive قرار دهید.

پس از اینکه بانک اطلاعاتی خود را به روش‌های معمول ایجاد کردید، به برگه‌ی خواص آن در management studio مراجعه کنید. سپس صفحه‌ی file groups را در آن انتخاب کرده و در پایین برگه‌ی آن، در قسمت جدید memory optimized data، بر روی دکمه‌ی Add کلیک کنید. سپس نام دلخواهی را وارد نمائید.


پس از ایجاد یک گروه فایل جدید، به صفحه‌ی files خواص بانک اطلاعاتی مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Add کلیک کنید. سپس File type این ردیف اضافه شده را از نوع file stream data و file group آن‌را همان گروه فایلی که پیشتر ایجاد کردیم، تنظیم کنید. در ادامه logical name دلخواهی را وارد کرده و در آخر بر روی دکمه‌ی Ok کلیک کنید تا تنظیمات مورد نیاز جهت تعاریف جدول بهینه سازی شده برای حافظه به پایان برسد.


این مراحل را توسط دو دستور T-SQL ذیل نیز می‌توان سریعتر انجام داد:
USE [master]
GO
ALTER DATABASE [testdb2] 
      ADD FILEGROUP [InMemory_InMemory] CONTAINS MEMORY_OPTIMIZED_DATA 
GO
ALTER DATABASE [testdb2] 
      ADD FILE ( NAME = N'InMemory_InMemory', FILENAME = N'D:\SQL_Data\MSSQL11.MSSQLSERVER\MSSQL\DATA\InMemory_InMemory' ) 
      TO FILEGROUP [InMemory_InMemory]
GO

ساختار گروه فایل بهینه سازی شده برای حافظه

گروه فایل بهینه سازی شده برای حافظه، دارای چندین دربرگیرنده است که هر کدام چندین فایل را در خود جای خواهند داد:
- Root File که در برگیرنده‌ی متادیتای اطلاعات است.
- Data File که شامل ردیف‌های اطلاعات ثبت شده در جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه هستند. این ردیف‌ها همواره به انتهای data file اضافه می‌شوند و دسترسی به آن‌ها ترتیبی است. کارآیی IO این روش نسبت به روش دسترسی اتفاقی به مراتب بالاتر است. حداکثر اندازه این فایل 128 مگابایت است و پس از آن یک فایل جدید ساخته می‌شود.
- Delta File شامل ردیف‌هایی است که حذف شده‌اند. به ازای هر ردیف، حداقل اطلاعاتی از آن را در خود ذخیره خواهد کرد؛ شامل ID ردیف حذف شده و شماره تراکنش آن. همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، این موتور جدید درون حافظه‌ای، برای یافتن راه چاره‌ای جهت به حداقل رسانی قفل گذاری بر روی اطلاعات، چندین نگارش از ردیف‌ها را به همراه timestamp آن‌ها در خود ذخیره می‌کند. به این ترتیب، هر به روز رسانی به همراه یک حذف و سپس ثبت جدید است. به این ترتیب دیگر بانک اطلاعاتی نیازی نخواهد داشت تا به دنبال رکورد موجود برگردد و سپس اطلاعات آن‌را به روز نماید. این موتور جدید فقط اطلاعات به روز شده را در انتهای رکوردهای موجود با فرمت خود ثبت می‌کند.


ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه

پس از آماده سازی بانک اطلاعاتی خود و افزودن گروه فایل استریم جدیدی به آن برای ذخیره سازی اطلاعات جداول بهینه سازی شده برای حافظه، اکنون می‌توانیم اینگونه جداول خاص را در کنار سایر جداول متداول موجود، تعریف و استفاده نمائیم:
-- It is not a Memory Optimized
CREATE TABLE tblNormal
(
   [CustomerID] int NOT NULL PRIMARY KEY NONCLUSTERED, 
   [Name] nvarchar(250) NOT NULL,
   CustomerSince DATETIME not NULL
      INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
)

--  DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA
CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
(
    [CustomerID] INT NOT NULL 
PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 1000000),
    [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL,
    [CustomerSince] DATETIME NOT NULL
INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA)


-- DURABILITY = SCHEMA_ONLY
CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_Only
(
    [CustomerID] INT NOT NULL 
PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 1000000),
    [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL,
    [CustomerSince] DATETIME NOT NULL
INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_ONLY)
در اینجا سه جدول را مشاهده می‌کنید که در بانک اطلاعاتی آماده شده در مرحله‌ی قبل، ایجاد خواهند شد. مورد اول یک جدول معمولی است که از آن برای مقایسه سرعت ثبت اطلاعات با سایر جداول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
همانطور که مشخص است، دو جدول بهینه سازی شده برای حافظه، همان سه ستون جدول معمولی مبتنی بر دیسک سخت را دارا هستند؛ اما با این تفاوت‌ها:
- دارای ویژگی MEMORY_OPTIMIZED = ON می‌باشند. به این ترتیب اینگونه جداول نسبت به جداول متداول مبتنی به دیسک سخت متمایز خواهند شد.
- دارای ویژگی DURABILITY بوده و توسط مقدار SCHEMA_AND_DATA آن مشخص می‌کنیم که آیا قرار است اطلاعات و ساختار جدول، ذخیره شوند یا تنها قرار است ساختار جدول ذخیره گردد (حالت SCHEMA_ONLY).
- بر روی ستون Id آن‌ها یک hash index ایجاد شده‌است که وجود آن ضروری است و در کل بیش از 8 ایندکس را نمی‌توان تعریف کرد.
برخلاف ایندکس‌های B-tree جداول مبتنی بر سخت دیسک، ایندکس‌های جداول بهینه سازی شده برای حافظه، اطلاعات را تکرار نمی‌کنند. این‌ها صرفا اشاره‌گرهایی هستند به ردیف‌های اصلی اطلاعات. به این معنا که این ایندکس‌ها لاگ نشده و همچنین بر روی سخت دیسک ذخیره نمی‌شوند. کار بازسازی مجدد آن‌ها در اولین بار بازیابی بانک اطلاعاتی و آغاز آن به صورت خودکار انجام می‌شود. به همین جهت مباحثی مانند index fragmentation و نگهداری ایندکس‌ها دیگر در اینجا معنا پیدا نمی‌کنند.
دو نوع ایندکس را در اینجا می‌توان تعریف کرد. اولین آن‌ها hash index است و دومین آن‌ها range index. هش ایندکس‌ها برای حالاتی که در کوئری‌ها از عملگر تساوی استفاده می‌شود بسیار مناسب هستند. برای عملگرهای مقایسه‌ای از ایندکس‌های بازه‌ای استفاده می‌شود.
همچنین باید دقت داشت که پس از ایجاد ایندکس‌ها، دیگر امکان تغییر آن‌ها و یا تغییر ساختار جدول ایجاد شده نیست.
همچنین ایندکس‌های تعریف شده در جداول بهینه سازی شده برای حافظه، تنها بر روی ستون‌هایی غیرنال پذیر از نوع BIN2 collation مانند int و datetime قابل تعریف هستند. برای مثال اگر سعی کنیم بر روی ستون Name ایندکسی را تعریف کنیم، به این خطا خواهیم رسید:
 Indexes on character columns that do not use a *_BIN2 collation are not supported with indexes on memory optimized tables.
- در حین تعریف هش ایندکس‌ها، مقدار BUCKET_COUNT نیز باید تنظیم شود. هر bucket توسط مقداری که حاصل هش کردن یک ستون است مشخص می‌شود. کلیدهای منحصربفرد دارای هش‌های یکسان در bucketهای یکسانی ذخیره می‌شوند. به همین جهت توصیه شده‌است که حداقل مقدار bucket تعیین شده در اینجا مساوی یا بیشتر از مقدار تعداد کلیدهای منحصربفرد یک جدول باشد؛ مقدار پیش فرض 2 برابر توسط مایکروسافت توصیه شده‌است.
- نوع‌های قابل تعریف ستون‌ها نیز در اینجا به موارد ذیل محدود هستند و جمع طول آن‌ها از 8060 نباید بیشتر شود:
 bit, tinyint, smallint, int, bigint, money, smallmoney, float, real, datetime, smalldatetime, datetime2,
date, time, numberic, decimal, char(n),  varchar(n) ,nchar(n),  nvarchar(n), sysname, binary(n),
varbinary(n), and Uniqueidentifier


همچنین در management studio، گزینه‌ی جدید new -> memory optimized table نیز اضافه شده‌است و انتخاب آن سبب می‌شود تا قالب T-SQL ایی برای تهیه این نوع جداول، به صورت خودکار تولید گردد.


البته این گزینه تنها برای بانک‌های اطلاعاتی که دارای گروه فایل استریم مخصوص جداول بهینه سازی شده برای حافظه هستند، فعال می‌باشد.


ثبت اطلاعات در جداول معمولی و بهینه سازی شده برای حافظه و مقایسه کارآیی آن‌ها

در مثال زیر، 100 هزار رکورد را در سه جدولی که پیشتر ایجاد کردیم، ثبت کرده و سپس مدت زمان اجرای هر کدام از مجموعه عملیات را بر حسب میلی ثانیه بررسی می‌کنیم:
set statistics time off
SET STATISTICS IO Off
set nocount on
go
-----------------------------

Print 'insert into tblNormal'

DECLARE @start datetime = getdate()
declare @insertCount int = 100000
declare @startId int = 1
declare @customerID int = @startId

while @customerID < @startId + @insertCount
begin
    insert into tblNormal values (@customerID, 'Test', '2013-01-01T00:00:00')
    set @customerID +=1
end

Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());
go
-----------------------------

Print 'insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data'

DECLARE @start datetime = getdate()
declare @insertCount int = 100000
declare @startId int = 1
declare @customerID int = @startId

while @customerID < @startId + @insertCount
begin
    insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data values (@customerID, 'Test', '2013-01-01T00:00:00')
    set @customerID +=1
end
Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());
Go
-----------------------------

Print 'insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only'

DECLARE @start datetime = getdate()
declare @insertCount int = 100000
declare @startId int = 1
declare @customerID int = @startId

while @customerID < @startId + @insertCount
begin
    insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only values (@customerID, 'Test', '2013-01-01T00:00:00')
    set @customerID +=1
end
Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());

Go
با این خروجی تقریبی که بر اساس توانمندی‌های سخت افزاری سیستم می‌تواند متفاوت باشد:
 insert into tblNormal
36423

insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
30516

insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only
3176
و برای حالت select خواهیم داشت:
 set nocount on
print 'tblNormal'
set statistics time on
select count(CustomerID) from tblNormal
set statistics time off
go
print 'tblMemoryOptimized_Schema_And_Data'
set statistics time on
select count(CustomerID) from tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
set statistics time off
go
print 'tblMemoryOptimized_Schema_Only'
set statistics time on
select count(CustomerID) from tblMemoryOptimized_Schema_Only
set statistics time off
go
با این خروجی
 tblNormal
 SQL Server Execution Times:
CPU time = 46 ms,  elapsed time = 52 ms.

tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
 SQL Server Execution Times:
CPU time = 32 ms,  elapsed time = 33 ms.

tblMemoryOptimized_Schema_Only
 SQL Server Execution Times:
CPU time = 31 ms,  elapsed time = 30 ms.
تاثیر جداول بهینه سازی شده برای حافظه را در 350K inserts بهتر می‌توان با نمونه‌های متداول مبتنی بر دیسک مقایسه کرد.


برای مطالعه بیشتر

Getting started with SQL Server 2014 In-Memory OLTP
Introduction to SQL Server 2014 CTP1 Memory-Optimized Tables
Overcoming storage speed limitations with Memory-Optimized Tables for SQL Server
Memory-optimized Table – Day 1 Test
Memory-Optimized Tables – Insert Test
Memory Optimized Table – Insert Test …Again