بازخوردهای پروژه‌ها
نمایش برعکس ستون‌های عددی
در ستون‌های عددی که برای نمایش ابعاد از * بین آن‌ها استفاده می‌شود مقدار آن به صورت راست به چپ نمایش داده می‌شود، در صورتی که نمایش صحیح مورد انتظار به صورت چپ به راست است.
Correct: 366*183
Incorrect: 183*366
نحوه نمایش ستون به LTR هم تغییر داده شده ولی در نتیجه نهایی تاثیری نداشت.
این مورد به چه صورت قابل حل است؟
مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش اول
یکی از مهمترین قسمت‌های برنامه، کار با داده‌های بانک اطلاعاتی (یا در کل منابع اطلاعاتی) است. اینکه چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و آن‌ها را در یک قالب کاربر پسند به کاربران برنامه نشان دهیم. افزودن شیء DataContext و مفاهیمی چون DataBinding باعث ارتباط سریع‌تر و راحت‌تری با منبع داده‌ها شده است. همچنین این قابلیت وجود دارد که هر گونه به روز آوری در اطلاعات دریافت شده، شما را با خبر سازد تا بتوانید طبق آن چه که می‌خواهید اطلاعات نمایشی را به روز کنید. در این مقاله به نحوه‌ی ارتباط بین منبع داده با DataContext و سپس کنترل‌هایی را چون Grid و ListBox و ... در رابطه با این منابع داده بررسی می‌کنیم.

در مورد بررسی ارتباط با داده‌ها در WPF باید سه مورد را بشناسیم:

  • DataContext: این شیء اتصالش را به منبع داده‌ها برقرار کرده و هر موقع داده‌ای را نیاز داریم، از طریق این شیء تامین می‌شود.
  • DataBinding: یک واسطه بین DataContext و هر آن چیزی است که قرار است از داده‌ها تغذیه کند. در تعریفی رسمی‌تر می‌گوییم: روشی ساده و قدرتمند بوده و واسطی است بین مدل تجاری و رابط کاربری. هر زمانی که داده‌ای تغییر کند، ما را آگاه می‌سازد که می‌تواند یک ارتباط یک طرفه یا دو طرفه باشد.
  • DataTemplate: نحوه‌ی فرمت بندی و نمایش داده‌ها را تعیین می‌کند.
ابتدا کار را با یک مثال ساده آغاز می‌کنیم. قصد داریم فرمی را که در قسمت قبلی ساختیم، با استفاده از یک منبع داده پر کنیم:
ابتدا قبل از هر چیزی کلاس فرم قبلی را پیاده سازی می‌کنیم. در این پیاده سازی از یک enum برای انتخاب زمینه‌های کاری هم کمک گرفته ایم و هچنین با یک متد ایستا، منبع داده‌ی تک رکوردی را جهت تست برنامه آماده کرده‌ایم:
   public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person
    {
        public string Name { get; set; }

        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }
        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                Date = DateTime.Now
            };
        }
    }

حالا لازم است که این منبع داده را در اختیار DataContext بگذاریم. وارد بخش کد نویسی شده و در سازنده‌ی پنجره کد زیر را می‌نویسیم:
 DataContext = Person.GetPerson();
public partial class MainWindow : Window
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            DataContext = Person.GetPerson();
        }  
    }
با این کار، ارتباط شما با منبع داده آغاز می‌شود و طبق درخواست‌هایی که از DataBinding به آن می‌رسد، اطلاعات را تحویل DataBinding می‌دهد. برای نمایش داده‌ها در کنترل‌ها و استفاده از DataBinding، به سراغ خصوصیات وابسته می‌رویم. در حال حاضر فعلا برنامه را با دو کنترل عکس و نام که رشته‌ای هستند آغاز می‌کنیم؛ چون بقیه‌ی کنترل‌ها کمی متفاوت هستند.
همانطور که می‌دانید متن کنترل TextBox توسط خصوصیت Text پر می‌شود و برای همین در این خصوصیت می‌نویسیم:
Text="{Binding Name}"
علامت {} را باز کرده و در ابتدا نام Binding را می‌آوریم. سپس بعد از یک فاصله، نام پراپرتی کلاسی را که حاوی اطلاعات مدنظر است، می‌نویسیم و بدین صورت اتصال برقرار می‌شود. برای کنترل عکس هم وضعیت به همین صورت است:
Source="{Binding ImageName}"
حال برنامه را اجرا کرده و دو کنترل textbox و Image را بررسی می‌کنیم:


کلمه‌ی Leo داخل کادر متنی قرار گرفته و عکس اینبار به صورت ایستا خوانده نشده، بلکه نام عکس از طریق یک منبع داده برای آن فراهم شده است.

اطلاع از به روزرسانی در منبع داده‌ها:
حال این نکته پیش می‌آید که اگر همین اطلاعات دریافت شده در مدل منبع داده تغییر کند، چگونه می‌توانیم از این موضوع مطلع شده و همین اطلاعات به روز شده را که نمایش داده‌ایم، تغییر دهیم. بنابراین جهت اطلاع از این مورد، کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

کار را از یک کلاس آغاز می‌کنیم. از اینترفیس INotifyPropertyChanged ارث بری کرده و در آن یک رویداد و یک متد را تعریف می‌کنیم و کمی در هم در تعریف Property‌ها دست می‌بریم. فعلا اینکار را فقط برای پراپرتی Name انجام می‌دهیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string property)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }
در کد بالا یک رویداد از نوع PropertyChangedEventHandler تعریف می‌کنیم که وظیفه‌ی به روزآوری را به عهده دارد؛ ولی صدا زدن این رویداد بر عهده‌ی ماست و خود به خود صدا زده نمی‌شود. پس نیاز است متدی را فراهم کرده تا بدانیم که چه خصوصیتی تغییر یافته‌است و از آن طریق رویداد را فراخوانی کنیم و به رویداد بگوییم که کدام پراپرتی تغییر کرده است. این متد را OnpropertyChanged می‌نامیم که آرگومان ورودی آن نام خصوصیتی است که تغییر یافته است و پس از ارزیابی از صحت آن، رویداد را Invoke می‌کنیم.
در بخش Setter آن خصوصیت هم باید این متد را صدا زده و نام خصوصیت را به آن پاس بدهیم تا موقعی که مدل تغییر پیدا کرد، بگوید که خصوصیت Name بوده است که تغییر کرده است.
برای اینکه بدانیم کد واقعا کار می‌کند و تستی بر آن زده باشیم، فعلا دکمه‌ی Save را به Change تغییر می‌دهیم و کد داخل پنجره را بدین صورت تغییر می‌دهیم:
  public partial class MainWindow : Window
    {
        private Person person;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

        }

        private void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            person.Name = "Leonardo Decaperio";
        }  
    }

متغیر کلاسی را از حالت محلی Local به عمومی Global تغییر دادم که از طریق دکمه‌ی منبع داده در دسترس باشد. حال در رویداد دکمه نام بازیگر را تغییر می‌دهم. برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه کلیک کنید. باید بعد از یک لحظه‌ی کوتاه، نام بازیگر از Leo به Leonardo Decaperio تغییر کند.
این کد واقعا کدی مفید جهت به روزرسانی است ولی مشکلی دارد که نام پراپرتی باید به صورت String به آن پاس شود که در یک برنامه بزرگ این مورد یک مشکل خواهد شد و اگر نام خصوصیت تغییر کند باید نام داخل آن هم تغییر کند؛ پس کد را به شکل دیگری بازنویسی می‌کنیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        } 

  private void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string property="")
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }

در متد OnPropertyChanged در کنار پارامتر اول، ویژگی attribute به نام CallerMemberName را که در فضای نام system.runtime.compilerservice قرار دارد استفاده می‌کنیم (دات نت 4.5). این ویژگی، نام پراپرتی یا متدی که متد OnpropertyChnaged را صدا زده است، به دست می‌آورد. پارامتر اول را هم اختیاری می‌کنیم که سیستم بر ورود پارامتر اجباری نداشته باشد و نهایتا در هر پراپرتی تنها لازم است همانند بالا، خط زیر ذکر شود:
OnPropertyChanged();
اگر الان یک تست از آن بگیرید، می‌بینید که بدون مشکل کار می‌کند. حالا همین متد را در setter تمام پراپرتی‌هایی که دوست دارید از تغییر آن‌ها آگاه شوید قرار دهید.
کد این قسمت
در قسمت‌های آینده به بررسی تبدیل مقادیر و framework element و کنترل‌ها می‌پردازیم.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت ششم : DataContext بخش سوم
در قسمت قبلی با مبدل‌ها آشنا شدیم و با استفاده از این ویژگی، دو کنترل Radio Button و CheckBox را بایند کردیم. الان تنها دو کنترل مانده تا آن‌ها را متصل کنیم؛ کنترل ListBox و تقویم، که در این قسمت لیست را بررسی می‌کنیم.

ListBox
در مورد لیست، ما قبلا نام کشورها را با استفاده از تگ ListBoxItem به طور دستی اضافه می‌کردیم و هر گونه ویرایش و اضافه کردن عکس و دیگر اشیاء را داخل این تگ برای هر آیتم جداگانه انجام می‌دادیم؛ مثل تصویر زیر که هر آیتم شامل یک تگ تصویر و دو تگ TextBlock است که یکی از آن‌ها رنگی شده است. کد هر آیتم به طور جداگانه و دستی اضافه شده است.


 ولی در روش بایندینگ چنین چیزی ممکن نیست و تنها با استفاده از یک Template موارد بالا را ایجاد می‌کنیم. پس محتویات سابق ListBox را حذف کرده و تگهای زیر را جهت افزودن یک قالب داده Data Template به شیء لیست اضافه می‌کنیم. حال اگر داده‌های لیست شده خود را روانه  DataContext کنید باید این اطلاعات نمایش داده شوند.
 <ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80" >
               <ListBox.ItemTemplate>
                    <DataTemplate>
                        <WrapPanel>
                            <Image Width="24" Height="24" Source="{Binding Flag}"></Image>
                            <TextBlock Padding="5 5 0 0" Text="{Binding Name}"></TextBlock>
                        </WrapPanel>
                    </DataTemplate>
               </ListBox.ItemTemplate>
            </ListBox>
در برنامه ما مشکلی که هست، کد بالا جهت اتصال به DataContext ای است که قبلا پر شده است (DataContext کل View اصلی یا والد تمامی اشیاء مشتق از آن). حتما به یاد دارید که ما این شیء را با مدل یک رکورد ذخیره شده (مدل Person) در منبع داده‌ها پر کرده بودیم. پس استفاده از این روش در حال حاضر منتفی است. ممکن است شما در طول ساخت یک پنجره چندین و چند جا نیاز به منابع داده مختلفی داشته باشید ولی عموما DataContext با یک مدل جهت نمایش یا ذخیره یک رکورد بایند شده است. پس چکار کنیم؟

ارائه این نکته ضروری است که همه اشیاء خصوصیت DataContext را دارند و ما در مثال قبلی DataContext ریشه یا والد اشیاء را پر کردیم. اگر مقاله "ساختار سلسله مراتبی " را به یاد بیاورید، گفتیم که هر شیء در صورتیکه خصوصیت وابسته‌ای برایش تعریف نشده باشد، به سمت اشیاء والد حرکت می‌کند، به این جهت بود که همه‌ی کنترل‌ها به منبع داده‌ها دسترسی داشتند. پس ما اگر DataContext لیست را پر کنیم، لیست دلیلی برای دسترسی به DataContext اشیاء والد ندارد و خصوصیت پر شده‌ی خودش را در نظر می‌گیرد. پس بیایید این مورد را امتحان کنیم:
من کلاس زیر را جهت ارسال لیستی از کشورها به همراه آدرس پرچمشان، بر می‌گردانم:
دلیل استفاده از کلاس ObservableCollection در کد زیر به جای استفاده از اشیایی چون Ilist و ... این بود که این کلاس به اینترفیس هایی چون INotifyPropertyChanged مزین گشته و هر گونه تغییری در این مجموعه، از قبیل حذف و اضافه را اطلاع رسانی کرده و مدل تغییر یافته را به سمت ویو هدایت می‌کند.
using System.Collections.ObjectModel;

namespace test
{
    public class Country
    {
        public string Flag {
            get { return "Images/flags/" + Name + ".png"; }
        }
        public string Name { get; set; }

        public int Id { get; set; }

        public ObservableCollection<Country> GetCountries()
        {
            var countries = new ObservableCollection<Country>();
            countries.Add(new Country(){Id =1,Name = "Afghanistan"});
            countries.Add(new Country() { Id = 2, Name = "Albania" });
            countries.Add(new Country() { Id = 3, Name = "Angola" });

            countries.Add(new Country() { Id = 4, Name = "Bahrain" });
            countries.Add(new Country() { Id = 5, Name = "Bermuda" });
            countries.Add(new Country() { Id =6, Name = "Iran" });

            return countries;
        }
    }
}
برنامه را اجرا کرده و انتظار داریم که بتوانیم لیست پر شده‌ای از داده‌ها را ببینیم؛ ولی در کمال تعجب لیست خالی است. خطایی هم برگردانده نمی‌شود.

دلیل این مشکل این است که DataContext برای نمایش یک Object تهیه شده است و در مورد داده‌های لیستی باید از خصوصیتی به نام ItemsSource استفاده کرد که برای داده‌های لیستی IEnumerables، بهینه شده است.
پس به این ترتیب می‌نویسیم :
   public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

            //خط جدید
            MyListBox.ItemsSource = new Country().GetCountries();
        }
حال برنامه را اجرا کرده تا نتیجه را مشاهده کنید.

شکل‌های زیر یک نمودار از ارتباط با Object برای واکشی داده هاست:

شکل زیر همان نمودار بالا را ترسیم میکند ولی دیگر از مبدل پیش فرض WPF خبری نیست و مبدل اختصاصی به اسم ColorBrush جایگزین آن شده است:

نمودار زیر هم دسترسی به مجموعه ای از داده‌های لیستی است که از طریق ItemsSource خوانده می‌شوند:

کد زیر همچنین برای اتصال به کار می‌رود:
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

            //خط جدید
            MyListBox.DataContext = new Country().GetCountries();
            MyListBox.SetBinding(ItemsControl.ItemsSourceProperty, new Binding());
        }
روش بالا اتصال را برقرار می‌کند ولی من توصیه چندانی در استفاده از آن نمی‌کنم. آزاد گذاشتن DataContext یک لیست، یک مزیت هم دارد و آن این است که خارج از تگ Item‌ها یعنی همان تگ لیست، موقعی که  از بایندینگ استفاده می‌کنید، در واقع از DataContext کمک گرفته می‌شود؛ چون خود ListBox یک آیتم نیست که بخواهد با آیتمی در یک لیست سر و کله بزند. بلکه می‌تواند به راحتی به یک شیء، خود را بایند کند؛ مثال زیر نمونه‌ای از آن است.

پی نوشت : روش‌های دیگر بایند کردن همچون استفاده از منابع یا ریسورس‌ها یا استفاده از ViewModel‌ها هم هستند که در آینده در مورد آن‌ها بیشتر صحبت خواهیم کرد.

حال که توانستیم لیست را پر کنیم باید کشوری را که در رکورد واکشی شده آمده است، در لیست انتخاب کنیم.
توجه داشته باشید که باید لیست را از طریق خصوصیت ItemsSource پر کرده باشید و DataContext را دستکاری نکرده باشید.
خصوصیت Country در کلاس Person می‌تواند به دو صورت زیر باشد:
 public int Country { get; set; }
 public Country Country { get; set; }

که در هر دو حال از خصوصیت SelectedValue شی ListBox استفاده می‌شود. هر دو خط زیر به ترتیب برای استفاده از مقادیر بالا به کار می‌روند:
<ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80" SelectedValuePath="Id" SelectedValue="{Binding Country}"  >               
<ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80" SelectedValuePath="Id" SelectedValue="{Binding Country.Id}"  >
خصوصیت SelectedValuePath برای مشخص کردن اینکه کدام فیلد را باید در آیتم‌های لیست، جست و جو کند به کار می‌رود که ما در اینجا فیلد Id را که در کلاس Country قرار دارد، معرفی کرده‌ایم.
خصوصیت‌های دیگر یک شیء لیستی چون ListBox و ComboBox و ... SelectedIndex است که اندیس یک آیتم انتخابی را بازگردانده یا جهت انتخاب یک آیتم، اندیس آن را دریافت می‌کند. SelectedItem و SelectedItems هم شیء یا شیء‌هایی از مدل را (در اینجا Country) که در لیست انتخاب شده‌اند، بر می‌گرداند (فقط خواندنی).
 نتیجه اینکه اگر روش بالا با دستکاری DataContext انجام می‌گرفت دیگر استفاده از فیلد Country در مدل Peron ممکن نبود.
پروژه‌ها
فروشگاه اینترنتی (الکترونیک) با معماری سه لایه
دانلود پروژه فروشگاه اینترنتی با معماری سه لایه

این پروژه به کمک امکانات شیرین C#‎.NET, ASP.NET,jQuery در محیط Visual Studio 2010 طراحی و پیاده سازی شده است.
ممکن است در این برنامه به اشکالاتی برخورد کنید چون یک پروژه کاری بوده که در طی یک کلاس درس تکمیل شده و هم اکنون در اختیار شما قرار می‌گیرد لطفا در صورت بروز مشکل از طریق بازخورد مطرح فرمایید و از ارسال پیام خصوصی خودداری نمایید.
پروژه با معماری سه لایه طراحی و پیاده سازی شده است
 که شامل لایه DAL برای ارتباط با بانک
 BLL برای اعمال قوانین تجاری
و لایه نمایش آن که ASP.NET استفاده شده است
 بانک اطلاعاتی برنامه با SQL SERVER 2008 می‌باشد که می‌توانید آن را تغییر داده و از بانک اطلاعاتی دلخواه خود استفاده کنید.
فایل اسکریپت نیز در کنار پروژه برای نسخه‌های دیگر SQL قرار گرفته است.
 لازم به ذکر است که برنامه ProviderBase نیز می‌باشد.
یعنی شما میتوانید بانک دلخواه خود را استفاده نموده و بدون کوچکترین تغییری در برنامه سایت از آن استفاده نمایید فقط کافی است که در فایل web.config مشخصات آن Provider را ثبت نموده و کدهای مربوط به Provider خود را بنویسید.
برای استفاده ابتدا دیتابیس را در SQL خود Attach کرده و در فایل web.config در قسمت تنظیمات ConnectionString تنظیمات سرور و نام دیتابیس را وارد نمایید.

این پروژه دارای امکانات
  • فروشگاه اینترنتی با قابلیت گروه بندی محصولات
  • ذخیره تصاویر در دیتابیس و بازیابی با یک Handler
  • سرویس اعلانات سایت
  • درج کلمات کلیدی هر صفحه به صورت اتوماتیک و با توجه به محتوای صفحه
  • استفاده از قابلیت Profile برای کاربران
  • کارت خرید و ذخیره آن در پروفایل کاربر
  • ثبت سوابق خرید کاربر
  • ثبت فیش‌های پرداختی کاربر
  • ثبت نام کاربران جدید در سایت
  • ثبت، نمایش و مدیریت سخنان قصار در نرم افزار
  • امکان Cache کردن اطلاعات دریافتی از بانک و مدیریت Cache 
  • پیاده سازی تمامی کویری‌های بان با Store Procedure در SQL Server
  • استفاده از سرویس Membership
  • خواندن تنظیمات برنامه از فایل Web.Config و معادل‌سازی آن با کلاس‌های مربوطه
  • و ...
البته شاید کامل نباشد اما به عنوان یک منبع آموزشی در زمینه برنامه نویسی سه لایه و بعضی ایده‌های خاص ممکن است برای دوستان مبتدی و متوسطه در زمینه طراحی سایت مفید واقع شود.
در صورت لزوم می‌توانید به لینک اصلی این پروژه در آدرس سایت ما مراجعه نمایید.
نام کاربری و کلمه عبور مدیریت سایت:
UserName: Admin
Password: 1234567@
----------
UserName: Saber_Fatholahi
Password: 1234567@

مطالب
فایل آپلود در AngularJs
در این بخش قصد داریم تا به چگونگی آپلود فایل در AngularJs بپردازیم. پلاگین‌های فراوانی جهت آپلود فایل وجود دارند، از جمله ng-file-Upload ، angular-file-upload و jquery-file-upload. البته نمونه‌ی ذکر شده‌ی آخر، یکی از پلاگین‌های معروف JQuery است که با AngularJs هم سازگار شده است.
ما قصد داریم تا در این مجموعه از ng-file-upload که توسط Danial Farid  توسعه داده شده است، استفاده نماییم. این پلاگین شامل یک دایرکتیو کم حجم برای مدیریت آپلود فایل سمت کلاینت است و با تمامی تکنولوژی‌های سمت سرور سازگار می‌باشد. صفحه‌ی دمو پلاگین، شامل برخی از امکانات ذکر شده می‌باشد که قرار است به توسعه و بحث پیرامون آن بپردازیم. این مجموعه دارای اسناد معتبری است که می‌توانید از آن برای توسعه‌ی هر گونه آپلود فایل استفاده نمایید. نسخه‌ی فعلی، نسخه‌ی منتشر شده‌ی 3.0 است. نسخه‌های قبلی این پلاگین نیز در سایت GitHub موجود است.

ویژگی ها

در بخش زیر ویژگی‌های این افزونه که در اسناد آن نیز موجود است، شرح داده شده است:
  • امکان ایجاد progress bar و همچنین قابلیت لغو آپلود.
  • Drag & Drop
  • امکان paste کردن از Clipboard و قابلیت drag & drop از browser
  • امکان resize کردن تصویر قبل از آپلود شدن
  • امکان تغییر دادن orientation تصویر پیش از ارسال
  • قابلیت resume و pause/play در آپلود
  • امکان فیلتر کردن type، size و طول و عرض تصاویر
  • قابلیت تبدیل به Flash shim در صورت عدم پشتیبانی html5 توسط مرورگر

نصب و پیاده سازی

برای استفاده‌ی از پلاگین file upload لازم است که دو مجموعه‌ی زیر را توسط Nuget یا Bower دریافت نمایید. پلاگین اول مربوط به مرورگرهایی است که از html5 پشتیبانی نمی‌کنند.
bower install ng-file-upload-shim --save
bower install ng-file-upload --save
پس از اینکه دو کامپوننت فوق را نصب نمودید، دو فایل اسکریپت دریافت شده را به فایل main html اضافه نمایید. پس آن شروع به نوشتن یک مثال ساده می‌کنیم.
این مثال در JSFIDDLE قرار داده شده است، به این صورت که در این مثال یک فایل آپلود ساده در قالب یک فرم به سرور ارسال می‌گردد. امکانات خیلی ساده نظیر نمایش فایل، پیش از آپلود نیز در این قسمت قرار داده شده است.
به عنوان اولین گام به کد زیر توجه کنید:
<input type="file" ngf-select ng-model="picFile" name="file" accept="image/*" ngf-max-size="2MB" required>
تکه کد فوق مربوط به تگ آپلود فایل است که به توضیح آن خواهیم پرداخت. ngf-select Attribute دایرکتیوی برای تبدیل فایل آپلود، به ng-file-upload است. شما به طور کلی به دو صورت قادر هستید که این کار را انجام دهید. مورد اول ngf-select بود و مورد بعدی ngf-drop است. ngf-drop به گونه‌ای دیگر نوشته می‌شود و کد زیر یک مورد استفاده‌ی از ngf-drop می‌باشد.
<div ngf-drop ng-model="picFile" ngf-pattern="image/*">
     ...
</div>
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این نوع فراخوانی، یک تگ div به یک file select مبدل شده که در مورد آن صحبت خواهیم نمود. همانطور که مشاهده می‌کنید، شما قادرید تا با استفاده از Attribute ایی با نام accept، فایل‌های ارسالی را از لحاظ محتوایی فیلتر کنید. در کد فوق image/* این مفهوم را می‌رساند که شما قادرید فایل‌های تصویری و با هر فرمتی را به سرور ارسال نمایید. اما اگر آن را به صورت image/jpg بنویسیم این عملیات تنها به تصاویر با فرمت jpeg منتهی می‌شود. مورد بعدی محدودیت حجمی تصویر است. شما با ngf-max-size و مقداری که درون آن قرار می‌دهید، قادرید تا محدودیت حجمی را بر روی فایل‌های ارسالی به سرور اعمال نمایید. اگر با نوشتار form validationها در Angular آشنا باشید، به سادگی قادرید تا خطاهایی را که کاربر ممکن است در حین آپلود انجام دهد، به او گوشزد کنید. به کد زیر توجه کنید:
<i ng-show="myForm.file.$error.required">*required</i><br>
<i ng-show="myForm.file.$error.maxSize">
File too large: max is 2M
</i>
همانطور که مشاهده می‌کنید syntax نمایش خطاها دقیقا مانند نمایش خطاها در validation فرم‌های انگیولاری است.
و اما اینکه چه کارهایی نیاز است تا در سمت Controller انجام دهیم. اول اینکه لازم است شما dependency ngFileUpload زیر را به app.module اضافه نمایید. حال اینکه پس از inject کردن این وابستگی، تنها کافیست که وابستگی Upload را به کنترلر تزریق نمایید. این وابستگی وظیفه‌ی ارسال فایل به سرور را بر عهده دارد. به مثال زیر توجه نمایید:
app.controller('MyCtrl', ['$scope', 'Upload', '$timeout', function ($scope, Upload, $timeout) {
    // the method uploadPic called from Angular View
$scope.uploadPic = function(file) {
    file.upload = Upload.upload({
      url: 'https://angular-file-upload-cors-srv.appspot.com/upload',
      data: {file: file, otherData: $scope.otherData},
    });

    file.upload.then(function (response) {
// waiting for response
        $timeout(function () {
file.result = response.data;
        });
    }, function (response) {
//error
        if (response.status > 0)
$scope.errorMsg = response.status + ': ' + response.data;
    }, function (evt) {
//progress
        file.progress = Math.min(100, parseInt(100.0 * evt.loaded / evt.total));
console.log(file.progress);
    });
    }
}]);
تمام عملیات در قالب یک فراخواننده‌ی ng-click از سوی view آغاز شده‌است. با این رخداد، متد uploadPic که همراه آن فایل attach شده نیز به عنوان پارامتر ارسال می‌گردد، فرخوانی می‌شود و کلیه‌ی کارها طی عملیات post، توسط وابستگی Upload برای سرور ارسال می‌گردد. همانند http$ درون بلاک then سه متد Success ، Error و progress پیاده‌سازی شده است. البته اگر به فرایند مقداردهی Url و data توجه کنید می‌بینید که فایل‌ها نیز درون data قرار گرفته‌اند. شما برای ارسال فایل‌ها می‌توانید از وابستگی upload$ نیز استفاده کنید که مثالی هم در این زمینه در mono-software.com پیاده‌سازی شده است که از ng-file-upload و در سمت سرور، از ASP.NET Web API استفاده می‌کند. در این مثال چندین فایل به صورت غیر همزمان برای سرور ارسال می‌گردند.
توحه داشته باشید که شما برای uploadهای ساده، قادر هستید تا دایرکتیو خاص خود را نوشته و از آن استفاده نمایید. در msdn نمونه‌ای از این کار، یعنی نوشتن دایرکتیو فایل آپلود، به طور کامل پیاده‌سازی شده است. اما مزیت ng-file-upload این است که این پلاگین، با بسیاری از پلاگین‌های 3rd party دیگر مانند ng-image-crop به خوبی همگام شده‌است. مثالی از آن را می‌توانید در اینجا مشاهده نمایید.
در این مقاله، هدف کلی، چگونگی فایل آپلود در AngularJs و پس از آن معرفی و بررسی ویژگی‌ها و همچنین تشریح عملکرد ng-file-upload بود. این افزونه قابلیت‌های فراوان دیگری نیز دارد که بنابر نیاز می‌توانید در کد‌های خود از آن‌ها استفاده نمایید.
مطالب
نحوه‌ی شناسایی مرورگر Edge در برنامه‌های ASP.NET
 قطعه کد زیر در برنامه‌های ASP.NET، نام مرورگر کاربر و همچنین شماره نگارش آن‌را باز می‌گرداند:
 var browser = Request.Browser.Browser + " " + Request.Browser.Version;

برای مثال با فایرفاکس، چنین خروجی را دارد:


اما ... با مرورگر جدید Edge مایکروسافت، خروجی کروم را مشاهده خواهیم کرد:


از این جهت که user agent این مرورگر، چنین شکلی را دارد و ختم به edge است:
Mozilla/5.0 (Windows NT 10.0; Win64; x64) AppleWebKit/537.36 (KHTML, like Gecko) Chrome/42.0.2311.135 Safari/537.36 Edge/12.10240

برای رفع این مشکل، نیاز است فایل جدیدی را به مجموعه‌ی «browser definition files» دات نت اضافه کنیم. این فایل‌ها عموما در مسیر زیر یافت می‌شوند:
 <windir>\Microsoft.NET\Framework\<ver>\CONFIG\Browsers
برای نمونه مسیر ذیل را برای مشاهده‌ی فایل‌های مرورگرهای موجود، بررسی کنید:
 C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\Config\Browsers
در این بین اثری از تعریف مرورگر edge نیست. برای حل این مشکل، الزاما نیازی نیست تا فایل مرورگر جدیدی را به پوشه‌ی فوق اضافه کنیم. می‌توان تعریف این فایل را در پوشه‌ی استانداردی به نام App_Browsers نیز در ریشه‌ی پروژه، قرار داد:


با این محتویات:
<browsers>
  <browser id="Edge" parentID="Chrome">
    <identification>
      <userAgent match="Edge/(?'version'(?'major'\d+)(?'minor'\.\d+))" />
    </identification>
    <capabilities>
      <capability name="browser" value="Edge" />
      <capability name="version" value="${version}" />
      <capability name="majorversion" value="${major}" />
      <capability name="minorversion" value="${minor}" />
    </capabilities>
  </browser>
</browsers>
در اینجا user agent مرورگر کاربر دریافت شده و اگر ختم به Edge بود، نام و شماره نگارش صحیح آن، دریافت خواهد شد.
اکنون پس از این تنظیمات، برنامه (تفاوتی نمی‌کند که وب فرم باشد یا MVC) اطلاعات صحیحی را نمایش می‌دهد:

مطالب
مشکل امنیتی FreeTextBox‌ و روش رفع آن

FreeTextBox یکی از ادیتورهای متنی بسیار خوب تحت وب ASP.Net‌ است که از نگارش 1 تا 3 و نیم ASP.Net را پشتیبانی می‌کند. به همراه آن یک image gallery هم جهت آپلود تصاویر ارائه می‌شود که بسیار ارزشمند است. اما مشکلی که دارد عدم بررسی پسوند فایل آپلود شده است. به عبارتی خاصیت AcceptedFileTypes آن هنگام آپلود تصاویر بررسی نمی‌شود و می‌تواند مشکلات امنیتی حادی را به وجود آورد (برای مثال شخص بجای تصویر می‌تواند فایل aspx را نیز آپلود کند). راه حلی هم برای آن وجود ندارد. سورس این کامپوننت فقط به خریداران ارائه می‌شود و نگارش مجانی آن بدون سورس است.

اما با استفاده از توانایی‌های موجود در فایل استاندارد global.asax می‌توان روی آپلود تمامی فایل‌ها در برنامه نظارت داشت (نه فقط این یک مورد بلکه سراسر برنامه تحت کنترل قرار می‌گیرد). روش کار به صورت زیر است:
protected void Application_BeginRequest(Object sender, EventArgs e)
{
List<string> toFilter = new List<string> { ".aspx", ".asax", ".asp", ".ashx", ".asmx", ".axd", ".master", ".svc" };
if (HttpContext.Current != null && HttpContext.Current.Request != null && HttpContext.Current.Request.Files != null)
for (int i = 0; i < HttpContext.Current.Request.Files.Count; i++)
{
string fileNamePath = HttpContext.Current.Request.Files[i].FileName.ToLower();
string name = Path.GetFileName(fileNamePath);
string ext = Path.GetExtension(fileNamePath);
if (toFilter.Contains(ext) || name == "web.config")
{
HttpContext.Current.Response.StatusCode = 403; //Forbidden
HttpContext.Current.Response.End();
}
}
}
در این‌جا تمامی فایل‌های آپلودی بررسی شده و اگر پسوند خطرناکی داشتند، یک صفحه forbidden به شخص نمایش داده می‌شود و تمام!

این کد را به صورت Http module هم می‌توان درآورد.

مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت سیزدهم - امکان تعریف Sections
اگر پیشتر با فناوری‌های مرتبط با خانواده‌ی ASP.NET کار کرده باشید، با مفاهیمی مانند ContentPlaceHolder در وب‌فرم‌ها و یا RenderSection در ASP.NET MVC، برخورد داشته‌اید. دقیقا یک چنین قابلیتی نیز به Blazor 8x تحت عنوان Sections اضافه شده‌است تا توسط آن بتوان محتوای قسمتی از قالب کلی صفحه را از طریق زیر کامپوننت‌های آن تغییر داد و کنترل کرد.


کامپوننت‌های جدید SectionOutlet و SectionContent در Blazor 8x

پیاده سازی Sections در Blazor 8x به کمک دو کامپوننت جدید SectionOutlet و SectionContent میسر شده‌است و برای دسترسی به آن‌ها نیاز است ابتدا به فایل Imports.razor_ پروژه، مراجعه کرد و using زیر را به آن اضافه نمود تا این اشیاء، در کامپوننت‌های برنامه قابل شناسایی و استفاده شوند:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Sections

SectionOutlet کامپوننتی است که محتوای ارائه شده‌ی توسط کامپوننت SectionContent را رندر می‌کند (این محتوا در اصل یک RenderFragment است). ارتباط بین این دو هم توسط خواص SectionName و یا SectionId‌های متناظر، برقرار می‌شود. اگر چندین SectionContent دارای نام و یا Id یکسانی باشند، محتوای آخرین آن‌ها در SectionOutlet متناظر، رندر می‌شود.

برای مثال در فایل MainLayout.razor، تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row"/>
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>
که در آن یک SectionOutlet، با نام before-top-row اضافه شده‌است و سبب درج محتوایی پیش از لینک About می‌شود. پس از این تعریف، اکنون در هر کامپوننتی از برنامه می‌توان محتوای این قسمت را به نحو زیر تامین کرد:
<SectionContent SectionName="before-top-row">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
همانطور که مشخص است، این محتوا بر اساس نام ذکر شده‌ی متناظر با نام SectionOutlet، با آن ارتباط برقرار می‌کند.


روش تعریف یک محتوای پیش‌فرض

این محتوا، فقط زمانی تامین خواهد شد که کامپوننت در حال نمایش SectionContent، قابل مشاهده و فعال شده باشد. یعنی اگر از کامپوننت نمایش دهنده‌ی آن به صفحه‌ی دیگری رجوع کنیم، محتوای SectionOutlet مجددا خالی خواهد شد، تا زمانیکه به آدرس نمایش دهنده‌ی کامپوننت دربرگیرنده‌ی SectionContent متناظر با آن رجوع کنیم. به همین جهت اگر علاقمند به نمایش یک «محتوای پیش‌فرض» هستید، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row" />
    <SectionContent SectionName="before-top-row">
        <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
    </SectionContent>
</div>
به این ترتیب حتی اگر در لحظه‌ی نمایش کامپوننت جاری، هیچ SectionContent متناظری یافت نشد، از همان SectionContent ذیل این SectionOutlet، برای تامین محتوای آن استفاده می‌شود و اگر کامپوننتی محتوای جدیدی را تعریف کرد، چون همیشه آخرین SectionContent رندر شده، محتوای نهایی را تامین می‌کند، این محتوای جدید، جایگزین نمونه‌ی پیش‌فرض خواهد شد.


تفاوت SectionId با SectionName

کامپوننت SectionOutlet، هم می‌تواند یک SectionName را دریافت کند و هم یک SectionId را. SectionNameها، رشته‌ای هستند و تغییرات آتی آن‌ها تحت نظارت کامپایلر نیست. به همین جهت اگر نیاز به Refactoring آن‌ها است، شاید بهتر باشد از خاصیت SectionId که یک Id از نوع strongly typed را مشخص می‌کند، استفاده کنیم.
برای نمونه می‌توان مثال قبلی را به صورت زیر با استفاده از یک SectionId، بازنویسی کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionId="BeforeTopRow" />
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>

@code{

    public static SectionOutlet BeforeTopRow = new(); 
}
که در اینجا SectionId، یک فیلد استاتیک از نوع SectionOutlet است.
سپس هر کامپوننت دیگری که بخواهد از این Id استاتیک استفاده کند، روش کار آن به صورت زیر است:
<SectionContent SectionId="MainLayout.BeforeTopRow">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
نظرات مطالب
تبدیل html به pdf با کیفیت بالا
یک نکته‌ی تکمیلی:
پروژه‌ی wkhtmltopdf خاتمه یافته و دیگر نگهداری نمی‌شود. اگر به دنبال یک جایگزین با کیفیت برای آن هستید، مرورگر کروم، قابلیت تبدیل توکار HTML به PDF را دارد که بر این اساس کتابخانه‌ی ChromiumHtmlToPdf به‌وجود آمده و در پشت صحنه از همان موتور کروم برای تبدیل HTML به PDF با کیفیت بسیار بالا استفاده می‌کند. این کتابخانه همچنین قابلیت تهیه‌ی screenshot از صفحه‌ی وب را هم دارد.

یک نمونه مثال: تبدیل یک فایل HTML به PDF
using (var converter = new Converter())
{
   converter.ConvertToPdf(new ConvertUri(SourcePath),
                               "output.pdf",
                               new PageSettings(PaperFormat.A4)
                               {
                                   DisplayHeaderFooter = true,
                                   HeaderTemplate = header,
                                   FooterTemplate = footer,
                                   PrintBackground = true,
                               });
   converter.ConvertToImage(new ConvertUri(tempSourcePath),
                                 "output.png",
                                 new PageSettings(PaperFormat.A6));
}
در اینجا SourcePath به مسیر کامل فایل HTML اشاره می‌کند. مزیت این روش، خواندن خودکار فایل‌های css، js و تصاویر محلی ذکر شده‌ی در فایل HTML است. می‌شود بجای SourcePath، از خود محتوای رشته‌ای فایل HTML هم استفاده کرد. در این حالت باید css و js و غیره را Inline کنید و داخل فایل قرار دهید.
یک نمونه مثال از header و footer قابل استفاده‌ی در اینجا را هم مشاهده می‌کنید:
    var header = """
<div class="text center" style="color: lightgray;border-bottom: solid lightgray 0.1px; width: 100%; font-family: 'Samim'; font-size:7px;">
<span class="title"></span>
</div>
""";
    var footer = """
<div class="text center" style="color: lightgray; font-family: 'Samim'; font-size:7px;">
<span class="pageNumber"></span>/<span class="totalPages"></span>
</div>
""";
برای مثال ذکر 1/10 در پایین تمام صفحات (تعداد کل صفحات/شماره صفحه جاری) به صورت فوق است (در آدرس داده شده، برای مثال totalPages را جستجو کنید تا با روش تعریف این ثوابت ویژه آشنا شوید). متاسفانه مرورگر کروم در این دو قسمت header و footer، محدودیت‌های زیادی را اعمال می‌کند و فونت‌های سفارشی را فقط در صورت نصب در سیستم عامل می‌خواند و پردازش می‌کند و اگر می‌خواهید تصویری را در اینجا نمایش دهید، باید آن‌را base64 کرده و inline کنید.

روش استفاده‌ی از آن در برنامه‌های وب ASP.NET Core
می‌توانید ورودی HTML خود را به صورت زیر به آن داده و byte array نهایی را بدون نیاز به ذخیره سازی به صورت فایل، از یک اکشن متد، بازگشت دهید:
 var HTML = "<HTML code>";
 using (Converter converter = new Converter())
 using (MemoryStream stream = new MemoryStream())
 {
     // This is necessary when running on Docker
     converter.AddChromeArgument("--no-sandbox");

     // Create PDF out of HTML string
     converter.ConvertToPdf(html, stream, new ChromeHtmlToPdfLib.Settings.PageSettings());

     // Return file to user
     return File(stream.ToArray(), MediaTypeNames.Application.Pdf, "Report.pdf");
 }
نظرات مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت اول - نصب و راه اندازی
یک نکته‌ی تکمیلی: چگونه VSCode را برای NET Core 3.0. و C# 8.0 آماده کنیم؟


مرحله‌ی اول: نصب SDK مربوطه
در این تاریخ، این SDK در مرحله‌ی پیش‌نمایش است و نگارش نهایی آن قرار است صرفا با VS 2019 سازگار و هماهنگ باشد (و با VS 2017 کار نمی‌کند)؛ اما هم اکنون در VSCode قابل استفاده‌است. برای این منظور SDK آن‌را از آدرس https://dotnet.microsoft.com/download/dotnet-core/3.0 دریافت و نصب کنید. پس از نصب، یک چنین خروجی را در خط فرمان مشاهده خواهید کرد:
> dotnet --version
3.0.100-preview-010184


مشکل: پس از نصب نگارش 3، ممکن است برنامه‌هایی که از SDK نگارش 2 استفاده می‌کنند، به مشکل بر بخورند.
راه حل: برنامه‌های مبتنی بر NET Core.، شماره نگارش SDK خود را از فایل ویژه‌ای به نام global.json دریافت می‌کنند. اگر این فایل در ریشه‌ی پروژه‌ی شما وجود نداشته باشد، یعنی همواره از آخرین شماره‌ی SDK نصب شده استفاده شود. بنابراین ابتدا لیست SDKهای نصب شده را با دستور زیر پیدا کنید:
> dotnet --list-sdks
سپس برای پروژه‌های قدیمی خود که فعلا قصد به روز رسانی آن‌ها را ندارید، یک فایل global.json را به صورت زیر‌، در ریشه‌ی پروژه تولید کنید:
> dotnet new globaljson --sdk-version 2.2.100
> type global.json
در اینجا 2.2.100 یکی از شماره‌هایی است که توسط دستور dotnet --list-sdks یافته‌اید و پروژه‌ی قبلی شما بر اساس آن کار می‌کند.


مرحله‌ی دوم: نصب افزونه‌ی پیش‌نمایش VSCode مخصوص C# 8.0
در این تاریخ هنوز این افزونه در نگارش بتای آن قرار دارد. بنابراین در لیست دریافت‌های خودکار VSCode قرار نمی‌گیرد و باید دستی نصب شود. برای این منظور به آدرس https://github.com/OmniSharp/omnisharp-vscode/releases مراجعه کرده و آخرین نگارش بتای آن‌را دریافت کنید.
در VSCode، قسمتی‌که افزونه‌ها را نمایش می‌دهد، یک دکمه‌ی ... مانند وجود دارد. بر روی آن که کلیک کنید. در منوی باز شده، گزینه‌ی install from vsix نیز موجود است که دقیقا برای نصب دستی یک چنین افزونه‌هایی پیش‌بینی شده‌است. پس از نصب فایل vsix دریافت شده‌ی از GitHub، شماره نگارش 1.18.0-beta7 در قسمت افزونه‌های VSCode قابل مشاهده خواهد بود.


مرحله‌ی آخر: ایجاد یک پروژه‌ی جدید مخصوص NET Core 3x. با پشتیبانی از C# 8.0
اکنون یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و در خط فرمان دستور dotnet new console را صادر کنید. سپس فایل csproj آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا از NET Core 3x. و C# 8.0 و قابلیت جدید Nullable Reference Types آن پشتیبانی کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> 
 
  <PropertyGroup> 
    <OutputType>Exe</OutputType> 
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> 
    <LangVersion>8.0</LangVersion> 
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions> 
  </PropertyGroup> 
 
</Project>
اکنون یک چنین پروژه‌ای قابلیت کار و دیباگ در VSCode را پیدا می‌کند.
 
یک نکته: اگر دستور dotnet new classlib را صادر کنید، هنوز TargetFramework آن‌را netstandard2.0 تنظیم می‌کند. فایل csproj آن نیز باید دقیقا مانند مثال فوق تنظیم شود، با این تفاوت که سطر OutputType را ندارد.