مطالب
تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.
در NET Core. به ظاهر دیگر خبری از کلاس‌هایی مانند RNGCryptoServiceProvider برای تولید اعداد تصادفی و یا SHA256Managed (و تمام کلاس‌های Managed_) برای هش کردن اطلاعات نیست. در ادامه این موارد را بررسی کرده و با معادل‌های آن‌ها در NET Core. آشنا خواهیم شد.


تغییرات الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات

با حذف و تغییرنام کلاس‌هایی مانند SHA256Managed (و تمام کلاس‌های Managed_) در NET Core.، معادل کدهایی مانند:
using (var sha256 = new SHA256Managed()) 
{ 
   // Crypto code here... 
}
به صورت ذیل درآمده‌است:
public static string GetHash(string text)
{
  using (var sha256 = SHA256.Create())
  {
   var hashedBytes = sha256.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(text));
   return BitConverter.ToString(hashedBytes).Replace("-", "").ToLower();
  }
}
البته اگر از یک برنامه‌ی ASP.NET Core استفاده می‌کنید، اسمبلی‌های مرتبط آن به صورت پیش فرض به پروژه الحاق شده‌اند. اما اگر می‌خواهید یک کتابخانه‌ی جدید را ایجاد کنید، نیاز است وابستگی ذیل را نیز به فایل project.json آن اضافه نمائید:
 "dependencies": {
  "System.Security.Cryptography.Algorithms": "4.2.0"
},

به علاوه اگر نیاز به محاسبه‌ی هش حاصل از جمع چندین byte array را دارید، در اینجا می‌توان از الگوریتم‌های IncrementalHash به صورت ذیل استفاده کرد:
using (var md5 = IncrementalHash.CreateHash(HashAlgorithmName.MD5))
{
  md5.AppendData(byteArray1, 0, byteArray1.Length);
  md5.AppendData(byteArray2, 0, byteArray2.Length); 
  var hash = md5.GetHashAndReset();
}
این الگوریتم‌ها شامل MD5، SHA1، SHA256، SHA384 و SHA512 می‌شوند.


تولید اعداد تصادفی Thread safe در NET Core.

روش‌های زیادی برای تولید اعداد تصادفی در برنامه‌های دات نت وجود دارند؛ اما مشکل اکثر آن‌ها این است که thread safe نیستند و نباید از آن‌ها در برنامه‌های چند ریسمانی (مانند برنامه‌های وب)، به نحو متداولی استفاده کرد. در این بین تنها کلاسی که thread safe است، کلاس RNGCryptoServiceProvider می‌باشد؛ آن هم با یک شرط:
   private static readonly RNGCryptoServiceProvider Rand = new RNGCryptoServiceProvider();
از کلاس آن باید تنها یک وهله‌ی static readonly در کل برنامه وجود داشته باشد (مطابق مستندات MSDN).
بنابراین اگر در کدهای خود چنین تعریفی را دارید:
 var rand = new RNGCryptoServiceProvider();
اشتباه است و باید اصلاح شود.
در NET Core. این کلاس به طور کامل حذف شده‌است و معادل جدید آن کلاس RandomNumberGenerator است که به صورت ذیل قابل استفاده است (و در عمل تفاوتی بین کدهای آن با کدهای RNGCryptoServiceProvider نیست):
    public interface IRandomNumberProvider
    {
        int Next();
        int Next(int max);
        int Next(int min, int max);
    }

    public class RandomNumberProvider : IRandomNumberProvider
    {
        private readonly RandomNumberGenerator _rand = RandomNumberGenerator.Create();

        public int Next()
        {
            var randb = new byte[4];
            _rand.GetBytes(randb);
            var value = BitConverter.ToInt32(randb, 0);
            if (value < 0) value = -value;
            return value;
        }

        public int Next(int max)
        {
            var randb = new byte[4];
            _rand.GetBytes(randb);
            var value = BitConverter.ToInt32(randb, 0);
            value = value % (max + 1); // % calculates remainder
            if (value < 0) value = -value;
            return value;
        }

        public int Next(int min, int max)
        {
            var value = Next(max - min) + min;
            return value;
        }
    }
در اینجا نیز یک وهله از کلاس RandomNumberGenerator را ایجاد کرده‌ایم، اما استاتیک نیست. علت اینجا است که چون برنامه‌های ASP.NET Core به همراه یک IoC Container توکار هستند، می‌توان این کلاس را با طول عمر singleton معرفی کرد که همان کار را انجام می‌دهد:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IRandomNumberProvider, RandomNumberProvider>();
و پس از این تنظیم، می‌توان سرویس IRandomNumberProvider را در تمام قسمت‌های برنامه، با کمک تزریق وابستگی‌های آن در سازنده‌ی کلاس‌ها، استفاده کرد و نکته‌ی مهم آن thread safe بودن آن جهت کاربردهای چند ریسمانی است. بنابراین دیگر در برنامه‌های وب خود از new Random استفاده نکنید.


نیاز به الگوریتم‌های رمزنگاری متقارن قوی و معادل بهتر آن‌ها در ASP.NET Core

ASP.NET Core به همراه یکسری API جدید است به نام data protection APIs که روش‌هایی را برای پیاده سازی بهتر الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات و رمزنگاری اطلاعات، ارائه می‌دهند و برای مثال ASP.NET Core Identity و یا حتی Anti forgery token آن، در پشت صحنه دقیقا از همین API برای انجام کارهای رمزنگاری اطلاعات استفاده می‌کنند.
برای مثال اگر بخواهید کتابخانه‌ای را طراحی کرده و در آن از الگوریتم AES استفاده نمائید، نیاز است تنظیم اضافه‌تری را جهت دریافت کلید عملیات نیز اضافه کنید. اما با استفاده از data protection APIs نیازی به اینکار نیست و مدیریت ایجاد، نگهداری و انقضای این کلید به صورت خودکار توسط سیستم data protection انجام می‌شود. کلیدهای این سیستم موقتی هستند و طول عمری محدود دارند. بنابراین باتوجه به این موضوع، روش مناسبی هستند برای تولید توکن‌های Anti forgery و یا تولید محتوای رمزنگاری شده‌ی کوکی‌ها. بنابراین نباید از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات ماندگار در بانک‌های اطلاعاتی استفاده کرد.
فعال سازی این سیستم نیازی به تنظیمات اضافه‌تری در ASP.NET Core ندارد و جزو پیش فرض‌های آن است. در کدهای ذیل، نمونه‌ای از استفاده‌ی از این سیستم را ملاحظه می‌کنید:
    public interface IProtectionProvider
    {
        string Decrypt(string inputText);
        string Encrypt(string inputText);
    }

namespace Providers
{
    public class ProtectionProvider : IProtectionProvider
    {
        private readonly IDataProtector _dataProtector;

        public ProtectionProvider(IDataProtectionProvider dataProtectionProvider)
        {
            _dataProtector = dataProtectionProvider.CreateProtector(typeof(ProtectionProvider).FullName);
        }

        public string Decrypt(string inputText)
        {
                var inputBytes = Convert.FromBase64String(inputText);
                var bytes = _dataProtector.Unprotect(inputBytes);
                return Encoding.UTF8.GetString(bytes);
        }

        public string Encrypt(string inputText)
        {
            var inputBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(inputText);
            var bytes = _dataProtector.Protect(inputBytes);
            return Convert.ToBase64String(bytes);
        }
    }
}
کار با تزریق IDataProtectionProvider در سازنده‌ی کلاس شروع می‌شود. سرویس آن به صورت پیش فرض توسط ASP.NET Core در اختیار برنامه قرار می‌گیرد و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. پس از آن باید یک محافظت کننده‌ی جدید را با فراخوانی متد CreateProtector آن ایجاد کرد و در آخر کار با آن به سادگی فراخوانی متدهای Unprotect و Protect است که ملاحظه می‌کنید.
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IProtectionProvider, ProtectionProvider>();
پس از طراحی این سرویس جدید نیز می‌توان وابستگی‌های آن‌را به نحو فوق به سیستم معرفی کرد و از سرویس IProtectionProvider آن در تمام قسمت‌های برنامه (جهت کارهای کوتاه مدت رمزنگاری اطلاعات) استفاده نمود.

مستندات مفصل این API را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.


معادل الگوریتم Rijndael در NET Core.

همانطور که عنوان شد، طول عمر کلیدهای data protection API محدود است و به همین جهت برای کارهایی چون تولید توکن‌ها، رمزنگاری کوئری استرینگ‌ها و یا کوکی‌های کوتاه مدت، بسیار مناسب است. اما اگر نیاز به ذخیره سازی طولانی مدت اطلاعات رمزنگاری شده وجود داشته باشد، یکی از الگوریتم‌های مناسب اینکار، الگوریتم AES است.
الگوریتم Rijndael نگارش کامل دات نت، اینبار نام اصلی آن یا AES را در NET Core. پیدا کرده‌است و نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده‌ی از آن، جهت رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات، به صورت ذیل است:
public string Decrypt(string inputText, string key, string salt)
{
    var inputBytes = Convert.FromBase64String(inputText);
    var pdb = new Rfc2898DeriveBytes(key, Encoding.UTF8.GetBytes(salt));
 
    using (var ms = new MemoryStream())
    {
        var alg = Aes.Create();
 
        alg.Key = pdb.GetBytes(32);
        alg.IV = pdb.GetBytes(16);
 
        using (var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateDecryptor(), CryptoStreamMode.Write))
        {
            cs.Write(inputBytes, 0, inputBytes.Length);
        }
        return Encoding.UTF8.GetString(ms.ToArray());
    }
}
 
public string Encrypt(string inputText, string key, string salt)
{
 
    var inputBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(inputText);
    var pdb = new Rfc2898DeriveBytes(key, Encoding.UTF8.GetBytes(salt));
    using (var ms = new MemoryStream())
    {
        var alg = Aes.Create();
 
        alg.Key = pdb.GetBytes(32);
        alg.IV = pdb.GetBytes(16);
 
        using (var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateEncryptor(), CryptoStreamMode.Write))
        {
            cs.Write(inputBytes, 0, inputBytes.Length);
        }
        return Convert.ToBase64String(ms.ToArray());
    }
}
همانطور که در کدهای فوق نیز مشخص است، این روش نیاز به قید صریح key و salt را دارد. اما روش استفاده‌ی از data protection APIs مدیریت key و salt را خودکار کرده‌است؛ آن هم با طول عمر کوتاه. در این حالت دیگر نیازی نیست تا جفت کلیدی را که احتمالا هیچگاه در طول عمر برنامه تغییری نمی‌کنند، از مصرف کننده‌ی کتابخانه‌ی خود دریافت کنید و یا حتی نام خودتان را به عنوان کلید در کدها به صورت hard coded قرار دهید!
مطالب
ایجاد یک DbContext مشترک بین entityهای پروژه‌های متفاوت
فر ض کنید پروژه بزرگی دارید که هر قسمت را به یک برنامه نویس می‌سپارید تا آن قسمت را در پروژه مجزایی طراحی و برنامه نویسی کند. هر برنامه نویس Entity‌های خاص خود را در لایه‌های مربوط به پروژه خود تعریف می‌کند و از آنها استفاده می‌کند. حال یکی از برنامه نویس‌ها می‌خواهد از Entity های پروژه دیگر استفاده کند. در این صورت اگر از دو Context شیء‌ایی را بسازد و آنها را با یکدیگر Join  بزند، خطایی مربوط به تعلق داشتن دو  Entity به دو Context متفاوت را می‌گیرد.

در پروژه‌های کوچک، کل تیم بر روی ماژول‌های مختلف یک پروژه کار می‌کنند و یک DbContext مشترک دارند. اما راه حل این مشکل در پروژه‌های بزرگ چیست؟ 
یکی از راه‌های پیشنهادی، استفاده از یک کلاس DbContextBase است که همه پروژه‌ها بایستی Context خود را از این کلاس به ارث ببرند که در این صورت باز هم مشکل ساخت چند DbContext وجود خواهد داشت که فقط می‌توان از Entity‌های موجود در DbContextBase و DbContext پروژه جاری استفاده کرد. اما در شرکت‌های بزرگ که پروژه‌هایی مانندERP دارند، روش دیگری استفاده می‌شود که در ادامه خواهیم دید.
روش مورد استفاده به این صورت است که در زمان اجرا یک DbContext برای همه Entity‌های پروژه‌های مختلف ساخته می‌شود. اجازه بدهید همراه با مثال، این پروژه را پیش برویم. فرض کنید دو تیم برنامه نویسی داریم که هر کدام بر روی پروژه‌های مجزای SampleProject1 و SampleProject2 کار میکنند که Entity‌های هر کدام در لایه‌های Common قرار گرفته‌اند.

در SampleProject1 مدل Product را داریم:

public partial class Product : Entity
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public Nullable<byte> ProductTypeId { get; set; }
    }
و در SampleProject2، مدل ProductType را داریم که هر دو Entity از کلاس Entity ارث بری می‌کند: 
 public partial class ProductType : Entity
    {
        public byte Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
همه پروژه‌ها را در پروژه‌ی SampleProject1.Console، به عنوان رفرنس اضافه می‌کنیم؛ بجز SampleProject2.Console و Output path همه پروژه‌ها را به یک پوشه مشترک هدایت می‌کنیم. در ادامه برای بدست آوردن Entity‌ها از کد زیر استفاده می‌کنیم:
            List<Assembly> allAssemblies = new List<Assembly>();
            string path = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location);

            foreach (string dll in Directory.GetFiles(path, "*.Common.dll"))
                allAssemblies.Add(Assembly.LoadFile(dll));

            var type = typeof(Entity);
      
            List<Type> types = allAssemblies
             .SelectMany(s => s.GetTypes())
             .Where(p => type.IsAssignableFrom(p)).ToList();

            List<string> entities = new List<string>();
            foreach (var item in types)
            {
                entities.Add(item.Name);
            }

            types.Add(typeof(Entity));
و سپس برای Generate کردن کلاس DbContext از کلاس زیر استفاده می‌کنیم:
public class ContextGenerator
    {
        public void Generate(List<string> entities, params Type[] types)
        {
            StringBuilder code = new StringBuilder();

            code.AppendLine(@"
           using System.Data.Entity;
           using System.Data.Entity.Core.EntityClient;
           using SampleProject1.Common.Models;
           using SampleProject1.Common.Models.Mapping;
           using SampleProject2.Common.Models;
           using SampleProject2.Common.Models.Mapping;

           namespace DbContextGenerator
           {
                public partial class TestContext : DbContext
                {
                    static TestContext()
                    {
                        Database.SetInitializer<TestContext>(null);
                    }

                    public TestContext()
                        : base(""Data Source=.;Initial Catalog=Test;Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True"")
                    {
                        }
                ");

            var pluralizeHelper = new PluralizeHelper();

            foreach (var entity in entities)
            {
                code.AppendLine($@"public DbSet<{entity}> {pluralizeHelper.Pluralize(entity)} {{ get; set; }}");
            }

            code.AppendLine(@"protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)");
            code.AppendLine(@"{");

            foreach (var entity in entities)
            {
                code.AppendLine($@"modelBuilder.Configurations.Add(new {entity}Map());");
            }
            code.AppendLine(@"}");
            code.AppendLine(@"}");
            code.AppendLine(@"}");
           
            CSharpCodeProvider provider = new CSharpCodeProvider();
            CompilerParameters parameters = new CompilerParameters();

            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Drawing.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Data.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Data.Entity.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.ComponentModel.dll");

            foreach (var type in types)
            {
                parameters.ReferencedAssemblies.Add(type.Assembly.Location);
            }

            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbSet).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbContext).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(IQueryable).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(IQueryable<>).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(System.ComponentModel.IListSource).Assembly.Location);

            parameters.GenerateExecutable = false;
            parameters.GenerateInMemory = false;
            parameters.OutputAssembly = "ProjectContext.dll";

            CompilerResults results = provider.CompileAssemblyFromSource(parameters, code.ToString());

            if (results.Errors.HasErrors)
            {
                StringBuilder sb = new StringBuilder();

                foreach (CompilerError error in results.Errors)
                {
                    sb.AppendLine(String.Format("Error ({0}): {1}", error.ErrorNumber, error.ErrorText));
                }

                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }
        }

    }
و نحوه فراخوانی آن:
 new ContextGenerator().Generate(entities, types.ToArray()); // generate dbContext
همانطور که مشاهده می‌کنید، برای تولید کد، از کلاس CSharpCodeProvider استفاده میکنیم که نتیجه اجرای کد بالا، ساخت DLLی به نام ProjectContext.dll است. با مشاهده DLL ساخته شده توسط نرم افزار ILSpy، کد جنریت شده به صورت زیر خواهد بود: 

حال برای استفاده از Context تولید شده، به صورت زیر شیءایی را ساخته:

 static DbContext _dbContext=null;
        public static DbContext GetDbContextInstance()
        {
            if (_dbContext == null)
            {
                string path = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetEntryAssembly().Location);
                var dllversionAssm = Assembly.LoadFile(path + "\\ProjectContext.dll");
                Type type = dllversionAssm.GetType("DbContextGenerator.TestContext");
                _dbContext = (DbContext)Activator.CreateInstance(type);
            }
            return _dbContext;
        }

و سپس برای ساخت DbSet از هر Entity به کد زیر نیاز خواهیم داشت:

public static System.Data.Entity.DbSet<T> Get<T>() where T : class
        {
            var set = GetDbContextInstance().Set<T>();
            return set;
        }

هم اکنون می‌توان رکوردهای Entity‌ها را واکشی کرده و یا آن‌ها را با یکدیگر Join بزنیم:

            var products = Get<Product>().ToList();

            var productTypes = Get<ProductType>().ToList();


            var query = from p in Get<Product>()
                        join pt in Get<ProductType>() on p.ProductTypeId equals pt.Id
                        select new
                        {
                            Id = p.Id,
                            Name = p.Name,
                            ProductType = pt.Name

                        };

            var JoinResult = query.ToList();

و نتیجه واکشی ها 


کد کامل این پروژه  

مطالب
Routing Service در WCF
به صورت معمول در سیستم‌های مبتنی بر WCF ارتباط بین سرور و کلاینت در قالب EndpointConfiguration تعریف می‌شوند. یعنی کلاینت برای برقراری ارتباط با سرور نیاز به آدرسی که سرور مورد نظر در آن هاست شده است دارد. این روش هنگامی که فقط یک مقصد وجود داشته باشد روش موثری است. اما اگر سرویس‌های مورد نظر در چند سرور هاست شده باشند نیاز به سیستم مسیر یابی خواهیم داشت. خوشبختانه در WCF 4.0 این امکان به خوبی تدارک دیده شده است.
WCF Routing Service چیست؟
Routing Service به عنوان سرویس مسیریابی WCF در دات نت 4 معرفی شد. به وسیله Routing Service می‌توان Endpoint Configuration  مقصد‌های مختلف را با هم تجمیع کرد و در نتیجه تعداد تنظیمات برای Endpoint در سمت کلاینت کاهش پیدا می‌کند به طوری که کلاینت فقط با یک مقصد در ارتباط است. مقصد کلاینت همان Routing Service می‌باشد که در این سرور درخواست‌های رسیده از کلاینت‌ها با توجه به فیلتر انجام شده به مقصد اصلی ارسال خواهند شد.
با استفاده از Routing Service معماری سیستم به صورت تغییر پیدا می‌کند:

اهداف:

موارد زیر اهداف و مزایای استفاده از Routing Service است:

»Service versioning

»Content-based routing scenario 

»Service partitioning 

»Protocol bridging 

هر کدام از موارد بالا در طی پست‌های جداگانه شرح داده خواهند شد.

بررسی یک مثال:

دو Contract به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

 [ServiceContract]
    public interface ICalculatorV1
    {
        [OperationContract]
        int Add(int a, int b);
    }

[ServiceContract]
    public interface ICalculatorV2
    {
        [OperationContract]
        int Sub(int a, int b);
    }
پیاده سازی Contract‌های بالا در فالب سرویس به صورت زیر خواهد بود:
public class CalculatorV1 : ICalculatorV1
    {
        public int Add(int a, int b)
        {
            return a + b;
        }
    }

public class CalculatorV2 : ICalculatorV2
    {
        public int Sub(int a, int b)
        {
            return a - b;
        }
    }
تنظیمات Binding سرویس ها:
system.serviceModel>
    <services>
      <service name="WCFRoutingSample.CalculatorV1">
        <host>
          <baseAddresses>
            <add baseAddress = "http://localhost:8732/CalculatorServiceV1/" />
          </baseAddresses>
        </host>

        <endpoint address ="" binding="basicHttpBinding" contract="WCFRoutingSample.ICalculatorV1">

          <identity>
            <dns value="localhost"/>
          </identity>
        </endpoint>

        <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding" contract="IMetadataExchange"/>
      </service>
      <service name="WCFRoutingSample.CalculatorV2">
        <host>
          <baseAddresses>
            <add baseAddress = "http://localhost:8733/CalculatorServiceV2/" />
          </baseAddresses>
        </host>
 
        <endpoint address ="" binding="basicHttpBinding" contract="WCFRoutingSample.ICalculatorV2">
 
          <identity>
            <dns value="localhost"/>
          </identity>
        </endpoint>
 
        <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding" contract="IMetadataExchange"/>
      </service>
    </services>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior>
          <serviceMetadata httpGetEnabled="True"/>
          <serviceDebug includeExceptionDetailInFaults="False" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
  </system.serviceModel>

حال باید RoutingService را به صورت زیر هاست نماییم:
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var host = new ServiceHost(typeof(RoutingService));
            host.Open();
            Console.WriteLine("Server is running.");
            Console.ReadLine();
            host.Close();
        }
    }

مهم‌ترین بخش تنظیمات مربوط به Routing Service  است:
<system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="routingBehv">
          <routing routeOnHeadersOnly="false" filterTableName="filters"/>
          <serviceDebug includeExceptionDetailInFaults="true"/>
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true"/>
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <routing>
      <filters>
        <filter name="CalV1ServiceFilter" filterType="EndpointName" filterData="Calv1Service"/>
        <filter name="CalV2ServiceFilter" filterType="EndpointName" filterData="Calv2Service"/>
      </filters>
      <filterTables>
        <filterTable name="filters">
          <add filterName="CalV1ServiceFilter" endpointName="Calv1Service" />
          <add filterName="CalV2ServiceFilter" endpointName="Calv2Service"/>
        </filterTable>
      </filterTables>
    </routing>
    <services>
      <!-- Routing service with endpoint definition -->
      <service name="System.ServiceModel.Routing.RoutingService"
               behaviorConfiguration="routingBehv">
        <endpoint
          address="/Calv1"
          binding="basicHttpBinding"
          contract="System.ServiceModel.Routing.IRequestReplyRouter"
          name="Calv1Service"/>
        <endpoint
         address="/Calv2"
         binding="basicHttpBinding"
         contract="System.ServiceModel.Routing.IRequestReplyRouter"
         name="Calv2Service"/>

        <host>
          <baseAddresses>
            <add baseAddress="http://localhost:9000/CalculatorService"/>
          </baseAddresses>
        </host>
      </service>
    </services>
    <client>
      <endpoint address="http://localhost:8732/CalculatorServiceV1"
                binding="basicHttpBinding"
                contract="*"
                name="Calv1Service"/>
      <endpoint address="http://localhost:8733/CalculatorServiceV2"
                binding="basicHttpBinding"
                contract="*"
                name="Calv2Service"/>
    </client>

  </system.serviceModel>
همان طور که مشاهده می‌کنید ابتدا اطلاعات Binding دو سرویس نوشته در بالا را به عنوان Endpoint‌های مختلف تعریف کردیم و سپس با استفاده از FilterTable نوع درخواست را به Endpoint مورد نظر وصل کردیم(در این مثال فیلتر بر اساس نوع Endpoint است). به وسیله این تعاریف Routing Service می‌داند که هر درخواست را به کدام سرویس ارسال نماید و پاسخ به کجا بازگشت داده شود.
مطالب
بررسی angular.bootstrap
در پست‌های قبلی با مفهوم ng-app آشنا شدید. دایرکتیو ng-app برای استفاده از راه انداز خودکار فریم ورک Angular (معروف به auto-bootstrap) استفاده می‌شود. در حالت پیش فرض، به ازای هر سند Html فقط می‌توان یک ماژول در Angular تعریف کرد. در سند مربوطه اولین المانی که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان عنصر ریشه در نظر گرفته می‌شود و تمام عناصر تعریف شده در محدوده این دایرکتیو قایل استفاده برای ماژول مورد نظر خواهد بود. سایر عناصر حتی اگر ng-app یکسان داشته باشند نادیده گرفته می‌شوند.
ابتدا یک مثال زیر را به روش auto-bootstrap بررسی  می‌کنیم:
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
       <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
در کنترلر مورد نظر نیز تعاریف به صورت زیر خواهد بود:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});
در مثال بالا دو تگ div وجود دارد که به صورت مشترک با استفاده از دایرکتیو ng-app به یک ماژول اشاره می‌کنند. طبق گفته‌ها بالا در روش auto-bootstrap اولین عنصری که دارای دایرکتیو ng-app باشد به عنوان محدوده ماژول مورد استفاده قرار خواهد گرفت در نتیجه سایر المان‌ها (در اینجا منظور تگ div دوم است)نادیده گرفته خواهند شد.  پس خروجی به صورت زیر می‌شود:

اما اگر قصد داشته باشیم که در یک سند html دو نقطه شروع تعریف کنیم در حالی که هر کدام از یک منبع داده استفاده نمایند باید bootstrap برنامه را به صورت دستی تعیین کرد. برای این کار کافیست از دستور angular.bootstrap به صورت زیر استفاده نماییم:
پیاده سازی مثال بالا
<div id="myAppContainer1">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #1</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

<div id="myAppContainer2">
    <div ng-controller="myController as ctrl">
        <span>ng-app #2</span> {{ctrl.firstName}} {{ctrl.lastName}}
    </div>
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module8.js"></script>
}
اولین تغییر مورد نظر این است که، دایرکتیو ng-app  حذف شد و به جای آن id برای تگ div تعیین کردیم. در فایل کنترلر مورد نظر نیز تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ()
{
    this.firstName = "Masoud";
    this.lastName = "Pakdel";
});

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer1"), ["myApp"]);

angular.bootstrap(document.getElementById("myAppContainer2"), ["myApp"]);
با استفاده از دستور angular.bootstrap می‌توان بر اساس id تعیین شده تگ مورد نظر در سند را به دست آورد و ماژول مورد نظر را به آن نسبت داد.

خروجی مثال بالا:


برخلاف حالت قبل هر دو نقطه شروع به یک منبع داده اشاره می‌کنند و محدودیت حالت قبل برطرف می‌شود.
نظرات مطالب
مفاهیم برنامه نویسی ـ آشنایی با سازنده‌ها
ضمن تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردند و پوزش به دلیل اینکه چند هفته ای در سفر هستم و تهیه مطالب با تأخیر انجام خواهد شد.
برای پاسخ به پرسش دوست گرامی آقای نجف زاده ابتدا بخشی از این مطلب را یادآوری می‌کنم.
"... مساحت را این بار به جای متد به صورت یک پروپرتی پیاده سازی می‌کنیم. اگرچه در آینده بیشتر راجع به چگونگی انتخاب برای پیاده سازی یک عضو کلاس به صورت پروپرتی یا متد بحث خواهیم کرد اما به عنوان یک قانون کلی در نظر داشته باشید عضوی که به صورت منطقی به عنوان داده مطرح است را به صورت پروپرتی پیاده سازی کنید. مانند نام دانشجو. از طرفی اعضایی که دلالت بر انجام عملی دارند را به صورت متد پیاده سازی می‌کنیم. مانند متد تبدیل به نوع داده دیگر. (مثلاً ()Object.ToString) ..."

بنابراین به نکات زیر توجه فرمایید.
۱. در این مطالب سعی شده است امکان پیاده سازی یک مفهوم به دو صورت متد و پروپرتی نشان داده شود تا در ذهن خواننده زمینه ای برای بررسی بیشتر مفهوم متد و پروپرتی و تفاوت آن‌ها فراهم گردد. این زمینه برای کنجکاوی بیشتر معمولاً با انجام یک جستجوی ساده سبب توسعه و تثبیت علم شخص می‌گردد.
۲. در متن بالاً به صورت کلی اشاره شده است هر یک از دو مفهوم متد و پروپرتی در کجا باید استفاده شوند و نیز خاطرنشان شده است در مطالب بعدی در مورد این موضوع بیشتر صحبت خواهد شد.
۳. نکته مهم در طراحی کلاس، پایگاه داده و ... خرد جهان واقع یا محیط عملیاتی مورد نظر طراح است. به عبارت دیگر گسی نمی‌تواند به یک طراح بگوید به طور مثال مساحت باید متد باشد یا باید پروپرتی باشد. طراح با توجه به مفهوم و کارکردی که برای هر مورد در ذهن دارد بر اساس اصول و قواعد، متد یا پروپرتی را بر می‌گزیند. مثلاً در خرد جهان واقع موجود در ذهن یک طراح مساحت به عنوان یک عمل یا اکشنی که شیء انجام می‌دهد است و بنابراین متد را انتخاب می‌کند. طراح دیگری در خرد جهان واقع دیگری در حال طراحی است و مثلاً متراژ یک شیء خانه را به عنوان یک ویژگی ذاتی و داده ای می‌نگرد و گمان می‌کند خانه نیازی به انجام عملی برای بدست آوردن مساحت خود ندارد بلکه یکی از ویژگی‌های خود را می‌تواند به اطلاع استفاده کننده برساند. پس شما به طراح دیگر نگویید اکشن تلقی میشه پس باید متد استفاده شود. اگر خود در پروژه ای چیزی را اکشن تلقی نمودید بله باید متد به کار ببرید. تلقی‌ها بر اساس خرد جهان واقع معنا دارند.
۴. پروپرتی و متد از نظر شیوه استفاده و ... با هم تفاوت دارند. اما یک تفاوت مهم بین آنها بیان نوع مفاهیم موجود در ذهن طراح به کد مشتری است. فراموش نکنید خود پروپرتی دارای اکسسور است که چیزی مانند متد است. در خیلی از موارد صحیح‌تر بودن پیاده سازی با متد یا با پروپرتی معنا ندارد. انتخاب ما بین متد یا پروپرتی بر اساس نحوه استفاده مطلوب در کد مشتری و نیز اطلاع به مشتری که مثلاً فلان مفهوم از دید ما یک اکشن است و فلان چیز داده صورت می‌گیرد.

اشتراک‌ها
قسمت چهارم از سری مجموعه Concurrency و Asynchrony

قسمت 4- تو این ویدیو کامل مباحثی مثل Lock وMonitor وMutex وSemaphore رو بررسی کردیم و 2 نمونه از همزمانی و ددلاک رو هم توی کد دیدیم.

1:00 Why do we call the worker thread
2:47 Deadlock
09:29 Monitor and lock the object
12:36 lock(){} is Monitor
13:15 Mutex/ Semaphore/ SemaphoreSlim

لطفا در چنل یوتیوب ما عضو شوید، عضو شدن شما میتونه انرژی خوبی برای ما باشه برای تولید محتوهای بعدی، ممنونم .


مدت ویدیو : 22 دقیقه 

قسمت چهارم از سری مجموعه Concurrency و Asynchrony
مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
پیش‌تر در سایت مطالبی در رابطه با فریم‌ورک Vue.js منتشر شده‌است. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی بر مفهوم کامپوننت‌ها در Vue بیندازیم و نحوه‌ی استفاده از آنها را بررسی کنیم.

قبل از معرفی کامپوننت‌ها اجازه دهید سیستم template در ویو را بررسی کنیم. سیستم template ویو براساس سینتکس HTML است:
new Vue({
  el: '#app',
  template: '<div>Hello DNT</div>'
});
البته استفاده از template کاملاً اختیاری است. بجای آن می‌توانیم از تابع رندر (همانند React) نیز استفاده کنیم:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            blogTitle: 'DNT'
        }
    },
    render: function (createElement) {
        return createElement('h1', this.blogTitle)
    }
});

ایجاد یک کامپوننت ساده:
Vue.component('child', {
    template: '<div>Hello DNT users</div>'
});
در اینجا برای ایجاد یک کامپوننت، از تابع component استفاده کرده‌ایم؛ پارامتر اول این تابع، نام کامپوننت است و پارامتر دوم نیز یک شیء است. درون این شیء می‌توانیم قالب کامپوننت را تعیین کنیم. برای کامپوننت نیز می‌توانیم یک پارامتر ورودی را تعیین کنیم. اینکار را توسط مفهومی به نام Props می‌توانیم انجام دهیم:
Vue.component('child', {
    props: ['text'],
    template: `<div> {{ text }} </div>`
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            message: 'Hello DNT!'
        }
    }
});
اکنون می‌توانیم پارامتر موردنظر را به text، به عنوان ورودی کامپوننت ارسال کنیم (در واقع دیتای موجود در parent را به کامپوننت child ارسال کرده‌ایم):
<child :text="message"></child>

اعتبارسنجی پراپرتی‌ها
برای props می‌توانیم اعتبارسنجی را نیز انجام دهیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});
در اینجا نوع خاصیت post باید شیء باشد و همچنین آن را به صورت required تعریف کرده‌ایم. در این حالت اگر مقداری به غیر از شیء را به آن ارسال کنیم، خطای زیر را در کنسول دریافت خواهیم کرد:
[Vue warn]: Invalid prop: type check failed for prop "post". Expected Object, got String.

found in

---> <BlogPost>
       <Root>

همچنین می‌توانیم نوع اعتبارسنجی را به صورت سفارشی نیز تعیین کنیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

تعیین مقدار پیش‌فرض برای پراپرتی
برای یک prop می‌توانیم مقدار پیش‌فرضی را نیز تعیین کنیم. یعنی در صورت عدم ارسال شیء می‌توانیم تعیین کنیم که چه شیء‌ایی در حالت پیش‌فرض نمایش داده شود:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            },
            default: function() {
                return {
                    title: 'Vue is fun!',
                    body: 'Vue is fun..................'
                }
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

استفاده از دیتا درون کامپوننت
درون یک کامپوننت نیز می‌توانیم یکسری دیتا را تعریف کنیم. اما باید در نظر داشته باشید که هر وهله از کامپوننت، scope مجزای خودش را دارد. در نتیجه پیشنهاد میشود دیتا حتماً به صورت یک تابع تعریف شود و همچنین داده‌های درون آن نیز در scope کامپوننت تعریف شوند:
data: function () {
    return {
        stars: 5,
        hover: 5
    }
},
زیرا در صورت تعریف داده‌ها در خارج از scope کامپوننت، محتویات دیتا برای دیگر وهله‌های کامپوننت‌ها نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید درون کامپوننت بلاگ‌پست، یک سیستم امتیاز دهی قرار داده‌ایم:
var dt = {
    stars: 5,
    hover: 5
};
Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return dt;
    },
    props:  // as before...,

    template: `<div class="blog-post">
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
                    <div class="star-wrap">
                        <span v-for="n in 5"
                            class="star"
                            :class="{ full: hover >= n+1 }"
                            @click="stars = n+1"
                            @mouseover="hover = n+1"
                            @mouseout="hover = stars"
                        ></span>
                    </div>
               </div>`
});
در این حالت خروجی زیر را خواهیم داشت:



برای رفع این مشکل کافی است به اینصورت دیتا را تعریف کنیم:

Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return {
             stars: 5,
             hover: 5
        }
    },
    props:  // as before...,
    template: // as before
});


تغییر دیتا درون کامپوننت‌ها

تا اینجا توانستیم از کامپوننت والد داده‌هایی را به کامپوننت‌های فرزند ارسال کنیم. اکنون می‌خواهیم قابلیت تغییر دیتای تعریف شده‌ی درون کامپوننت والد را درون کامپوننت‌ها نیز داشته باشیم:

Vue.component('child', {
    props: ['message'],
    methods: {
        changeName() {
            this.message = "New Name!..."
        }
    },
    template: '#child-template'
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'DNT!'
        }
    }
});

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت x-template درون DOM تعریف شده است:

<script type="text/x-template" id="child-template">
    <div>
        <p>{{ message }}</p>
        <button @click="changeName">Change Name</button>
    </div>
</script>


فراخوانی کامپوننت نیز به اینصورت می‌باشد:

<div id="app">
    <child :message="name"></child>
</div>

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتای name را از طریق ویژگی message توانسته‌ایم به کامپوننت child ارسال کنیم. درون تمپلیت آن نیز یک دکمه را برای تغییر مقدار این ویژگی تعریف کرده‌ایم. تغییر این ویژگی نیز یک assignment ساده است. اما اگر بر روی دکمه‌ی Change Name کلیک کنید، هشدار زیر را درون کنسول مشاهده خواهید کرد:

[Vue warn]: Avoid mutating a prop directly since the value will be overwritten whenever the parent component re-renders. Instead, use a data or computed property based on the prop's value. Prop being mutated: "message"

found in

---> <Child>
       <Root>

دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا با تغییر این ویژگی، کامپوننت والد از وجود تغییرات مطلع نشده‌است و فقط این تغییرات، درون کامپوننت child صورت گرفته‌است. برای اطلاع‌رسانی کامپوننت والد می‌توانیم از یک ایونت ویژه استفاده کنیم و کامپوننت والد را از وجود تغییرات مطلع کنیم:

changeName() {
    this.message = "New Name!...",
    this.$emit("change-name", this.message);
}

برای تگ child نیز این ایونت را اضافه خواهیم کرد:

<child :message="name" @change-name="name = $event"></child>

در اینحالت با تغییر ویژگی message، مقدار دیتای name نیز بلافاصله تغییر پیدا خواهد کرد.


Slots

Slot یک روش عالی برای جایگزینی محتوای درون یک کامپوننت است. فرض کنید می‌خواهیم کامپوننت‌مان به صورت زیر باشد:

<modal>
    Hello
</modal>

در اینحالت باید درون تمپلیت مکان قرارگیری Hello را تعیین کنیم. اینکار را می‌توانیم با قرار دادن تگ slot انجام دهیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
            ...
            <div class="modal-body">
                <slot></slot>
            </div>
            ...
    `
});

اکنون هر محتوایی که درون تگ modal قرار گیرد، در قسمت slot نمایش داده خواهد شد. این نوع slot به صورت پیش‌فرض می‌باشد. در واقع می‌توانیم slotها را نیز نامگذاری کنیم. به عنوان مثال یک slot برای عنوان modal، یک slot برای بدنه modal و یک slot دیگر برای فوتر modal تعریف کنیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
    <div class="modal fade" id="detailsModal" tabindex="-1" role="dialog" aria-labelledby="detailsModalLabel" aria-hidden="false">
        <div class="modal-dialog" role="document">
            <div class="modal-content">
                <div class="modal-header">
                    <h5 class="modal-title" id="detailsModalLabel">
                        <slot name="title"></slot>
                    </h5>
                    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-label="Close">
                    <span aria-hidden="true">&times;</span>
                    </button>
                </div>
                <div class="modal-body">
                    <slot name="body"></slot>
                </div>
                <div class="modal-footer">
                    <slot name="footer"></slot>
                </div>
            </div>
        </div>
        </div>
    `
});

اکنون می‌توانیم محتوای مورد نظر را برای قرارگیری درون slotها تعیین کنیم:

<modal>
    <template slot="title">Title</template>
    <template slot="body">Lorem ipsum dolor sit amet.</template>
    <template slot="footer">
        <button type="button" class="btn btn-secondary" data-dismiss="modal">Close</button>
        <button type="button" class="btn btn-primary">Save changes</button>
    </template>
</modal>


نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
ممنون بابت ارائه مستندات Identity Server
مستندات شما به همراه مستندات رسمی مطالعه کردم فقط یک نکته برام ابهام مونده ممنون میشم راهنماییم کنید
براساس دسترسی‌های داینامیک:
1-  کاربر 1 به پروژه1 دسترسی و به این کنترلرها و اکشن ها
2- کاربر 2 به پروژه 2 دسترسی و به این کنترلرها و اکشن ها
آیا باید جاییکه کلاینت تعریف می‌شود 2 نمونه از کلاینت ساخته شود؟ و اینکه در هر پروژه چگونه باید از این کلاینت‌ها استفاده کرد؟