مطالب
EF Code First #2

در قسمت قبل با تنظیمات و قراردادهای ابتدایی EF Code first آشنا شدیم، هرچند این تنظیمات حجم کدنویسی ابتدایی راه اندازی سیستم را به شدت کاهش می‌دهند، اما کافی نیستند. در این قسمت نگاهی سطحی و مقدماتی خواهیم داشت بر امکانات مهیا جهت تنظیم ویژگی‌های مدل‌های برنامه در EF Code first.

تنظیمات EF Code first توسط اعمال متادیتای خواص

اغلب متادیتای مورد نیاز جهت اعمال تنظیمات EF Code first در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند. بنابراین اگر مدل‌های خود را در اسمبلی و پروژه class library جداگانه‌ای تعریف و نگهداری می‌کنید (مثلا به نام DomainClasses)، نیاز است ابتدا ارجاعی را به این اسمبلی به پروژه جاری اضافه نمائیم. همچنین تعدادی دیگر از متادیتای قابل استفاده در خود اسمبلی EntityFramework.dll قرار دارند. بنابراین در صورت نیاز باید ارجاعی را به این اسمبلی نیز اضافه نمود.
همان مثال قبل را در اینجا ادامه می‌دهیم. دو کلاس Blog و Post در آن تعریف شده (به این نوع کلاس‌ها POCO – the Plain Old CLR Objects نیز گفته می‌شود)، به همراه کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است. ابتدا دیتابیس قبلی را دستی drop کنید. سپس در کلاس Blog، خاصیت public int Id را مثلا به public int MyTableKey تغییر دهید و پروژه را اجرا کنید. برنامه بلافاصله با خطای زیر متوقف می‌شود:

One or more validation errors were detected during model generation:
\tSystem.Data.Entity.Edm.EdmEntityType: : EntityType 'Blog' has no key defined.

زیرا EF Code first در این کلاس خاصیتی به نام Id یا BlogId را نیافته‌است و امکان تشکیل Primary key جدول را ندارد. برای رفع این مشکل تنها کافی است ویژگی Key را به این خاصیت اعمال کنیم:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }

همچنین تعدادی ویژگی دیگر مانند MaxLength و Required را نیز می‌توان بر روی خواص کلاس اعمال کرد:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }

[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }

[Required]
public string AuthorName { set; get; }

public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}

این ویژگی‌ها دو مقصود مهم را برآورده می‌سازند:
الف) بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده تاثیر دارند:

CREATE TABLE [dbo].[Blogs](
[MyTableKey] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Title] [nvarchar](100) NULL,
[AuthorName] [nvarchar](max) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_Blogs] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[MyTableKey] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا طول فیلد Title به 100 تنظیم شده است و همچنین فیلد AuthorName اینبار NOT NULL است. به علاوه primary key نیز بر اساس ویژگی Key اعمالی تعیین شده است.
البته برای اجرای کدهای تغییر کرده مدل، فعلا بانک اطلاعاتی قبلی را دستی می‌توان حذف کرد تا بتوان به ساختار جدید رسید. در مورد جزئیات مبحث DB Migration در قسمت‌های بعدی مفصلا بحث خواهد شد.

ب) اعتبار سنجی اطلاعات پیش از ارسال کوئری به بانک اطلاعاتی
برای مثال اگر در حین تعریف وهله‌ای از کلاس Blog، خاصیت AuthorName مقدار دهی نگردد، پیش از اینکه رفت و برگشتی به بانک اطلاعاتی صورت گیرد، یک validation error را دریافت خواهیم کرد. یا برای مثال اگر طول اطلاعات خاصیت Title بیش از 100 حرف باشد نیز مجددا در حین ثبت اطلاعات، یک استثنای اعتبار سنجی را مشاهده خواهیم کرد. البته امکان تعریف پیغام‌های خطای سفارشی نیز وجود دارد. برای این حالت تنها کافی است پارامتر ErrorMessage این ویژگی‌ها را مقدار دهی کرد. برای مثال:
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }

نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، وجود یک اکوسیستم هماهنگ و سازگار است. این نوع اعتبار سنجی هم با EF Code first هماهنگ است و هم برای مثال در ASP.NET MVC به صورت خودکار جهت اعتبار سنجی سمت سرور و کلاینت یک مدل می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و مفاهیم و روش‌های مورد استفاده در آن نیز یکی است.


تنظیمات EF Code first به کمک Fluent API

اگر علاقمند به استفاده از متادیتا، جهت تعریف قیود و ویژگی‌های خواص کلاس‌های مدل خود نیستید، روش دیگری نیز در EF Code first به نام Fluent API تدارک دیده شده است. در اینجا امکان تعریف همان ویژگی‌ها توسط کدنویسی نیز وجود دارد، به علاوه اعمال قیود دیگری که توسط متادیتای مهیا قابل تعریف نیستند.
محل تعریف این قیود، کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است، می‌باشد و در اینجا، کار با تحریف متد OnModelCreating شروع می‌شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Entity<Blog>().HasKey(x => x.MyTableKey);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Title).HasMaxLength(100);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.AuthorName).IsRequired();

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}

به کمک پارامتر modelBuilder، امکان دسترسی به متدهای تنظیم کننده ویژگی‌های خواص یک مدل یا موجودیت وجود دارد. در اینجا چون می‌توان متدها را به صورت یک زنجیره به هم متصل کرد و همچنین حاصل نهایی شبیه به جمله بندی انگلیسی است، به آن Fluent API یا API روان نیز گفته می‌شود.
البته در این حالت امکان تعریف ErrorMessage وجود ندارد و برای این منظور باید از همان data annotations استفاده کرد.


نحوه مدیریت صحیح تعاریف نگاشت‌ها به کمک Fluent API

OnModelCreating محل مناسبی جهت تعریف حجم انبوهی از تنظیمات کلاس‌های مختلف مدل‌های برنامه نیست. در حد سه چهار سطر مشکلی ندارد اما اگر بیشتر شد بهتر است از روش زیر استفاده شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;

namespace EF_Sample01
{
public class BlogConfig : EntityTypeConfiguration<Blog>
{
public BlogConfig()
{
this.Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
this.Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
}
}


با ارث بری از کلاس EntityTypeConfiguration،‌ می‌توان به ازای هر کلاس مدل، تنظیمات را جداگانه انجام داد. به این ترتیب اصل SRP یا Single responsibility principle نقض نخواهد شد. سپس برای استفاده از این کلاس‌های Config تک مسئولیتی به نحو زیر می‌توان اقدام کرد:

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new BlogConfig());




نحوه تنظیمات ابتدایی نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی در EF Code first

الزامی ندارد که EF Code first حتما با یک بانک اطلاعاتی از نو تهیه شده بر اساس پیش فرض‌های آن کار کند. در اینجا می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی موجود نیز استفاده کرد. اما در این حالت نیاز خواهد بود تا مثلا نام جدولی خاص با کلاسی مفروض در برنامه، یا نام فیلدی خاص که مطابق استانداردهای نامگذاری خواص در سی شارپ تعریف نشده، با خاصیتی در یک کلاس تطابق داده شوند. برای مثال اینبار تعاریف کلاس Blog را به نحو زیر تغییر دهید:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
[Table("tblBlogs")]
public class Blog
{
[Column("MyTableKey")]
public int Id { set; get; }

[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }

public IList<Post> Posts { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
}
}

در اینجا فرض بر این است که نام جدول متناظر با کلاس Blog در بانک اطلاعاتی مثلا tblBlogs است و نام خاصیت Id در بانک اطلاعاتی مساوی فیلدی است به نام MyTableKey. چون نام خاصیت را مجددا به Id تغییر داده‌ایم، دیگر ضرورتی به ذکر ویژگی Key وجود نداشته است. برای تعریف این دو از ویژگی‌های Table و Column جهت سفارشی سازی نام‌های خواص و کلاس استفاده شده است.
یا اگر در کلاس خود خاصیتی محاسبه شده بر اساس سایر خواص، تعریف شده است و قصد نداریم آن‌را به فیلدی در بانک اطلاعاتی نگاشت کنیم، می‌توان از ویژگی NotMapped برای مزین سازی و تعریف آن کمک گرفت.
به علاوه اگر از نام پیش فرض کلید خارجی تشکیل شده خرسند نیستید می‌توان به کمک ویژگی ForeignKey، نسبت به تعریف مقداری جدید مطابق تعاریف یک بانک اطلاعاتی موجود، اقدام کرد.
همچنین خاصیت دیگری به نام RowVersion در اینجا اضافه شده که با ویژگی TimeStamp مزین گردیده است. از این خاصیت ویژه برای بررسی مسایل همزمانی ثبت اطلاعات در EF استفاده می‌شود. به علاوه بانک اطلاعاتی می‌تواند به صورت خودکار آن‌را در حین ثبت مقدار دهی کند.
تمام این تغییرات را به کمک Fluent API نیز می‌توان انجام داد:

modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");



تبدیل پروژه‌های قدیمی EF به کلاس‌های EF Code first به صورت خودکار

روش متداول کار با EF از روز اول آن، مهندسی معکوس خودکار اطلاعات یک بانک اطلاعاتی و تبدیل آن به یک فایل EDMX بوده است. هنوز هم می‌توان از این روش در اینجا نیز بهره جست. برای مثال اگر قصد دارید یک پروژه قدیمی را تبدیل به نمونه جدید Code first کنید، یا یک بانک اطلاعاتی موجود را مهندسی معکوس کنید، بر روی پروژه در Solution explorer کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس از صفحه ظاهر شده، ADO.NET Entity data model را انتخاب کرده و در ادامه گزینه «Generate from database» را انتخاب کنید. این روال مرسوم کار با EF Database first است.
پس از اتمام کار به entity data model designer مراجعه کرده و بر روی صفحه کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده گزینه «Add code generation item» را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده از لیست قالب‌های موجود، گزینه «ADO.NET DbContext Generator» را انتخاب نمائید. این گزینه به صورت خودکار اطلاعات فایل EDMX قدیمی یا موجود شما را تبدیل به کلاس‌های مدل Code first معادل به همراه کلاس DbContext معرف آن‌ها خواهد کرد.

روش دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. نیاز است افزونه‌ی به نام Entity Framework Power Tools را دریافت کنید. پس از نصب، از منوی Entity Framework آن گزینه‌ی «Reverse Engineer Code First» را انتخاب نمائید. در اینجا می‌توان مشخصات اتصال به بانک اطلاعاتی را تعریف و سپس نسبت به تولید خودکار کدهای مدل‌ها و DbContext مرتبط اقدام کرد.



استراتژی‌های مقدماتی تشکیل بانک اطلاعاتی در EF Code first

اگر مثال این سری را دنبال کرده باشید، مشاهده کرده‌اید که با اولین بار اجرای برنامه، یک بانک اطلاعاتی پیش فرض نیز تولید خواهد شد. یا اگر تعاریف ویژگی‌های یک فیلد را تغییر دادیم، نیاز است تا بانک اطلاعاتی را دستی drop کرده و اجازه دهیم تا بانک اطلاعاتی جدیدی بر اساس تعاریف جدید مدل‌ها تشکیل شود که ... هیچکدام از این‌ها بهینه نیستند.
در اینجا دو استراتژی مقدماتی را در حین آغاز یک برنامه می‌توان تعریف کرد:

System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>());
// or
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<Context>());

می‌توان بانک اطلاعاتی را در صورت تغییر اطلاعات یک مدل به صورت خودکار drop کرده و نسبت به ایجاد نمونه‌ای جدید اقدام کرد (DropCreateDatabaseIfModelChanges)؛ یا در حین آزمایش برنامه همیشه (DropCreateDatabaseAlways) با شروع برنامه، ابتدا باید بانک اطلاعاتی drop شده و سپس نمونه جدیدی تولید گردد.
محل فراخوانی این دستور هم باید در نقطه آغازین برنامه، پیش از وهله سازی اولین DbContext باشد. مثلا در برنامه‌های وب در متد Application_Start فایل global.asax.cs یا در برنامه‌های WPF در متد سازنده کلاس App می‌توان بانک اطلاعاتی را آغاز نمود.
البته الزامی به استفاده از کلاس‌های DropCreateDatabaseIfModelChanges یا DropCreateDatabaseAlways وجود ندارد. می‌توان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer از نوع کلاس Context تعریف شده در برنامه، همان عملیات را شبیه سازی کرد یا سفارشی نمود:

public class MyInitializer : IDatabaseInitializer<Context>
{
public void InitializeDatabase(Context context)
{
if (context.Database.Exists() ||
context.Database.CompatibleWithModel(throwIfNoMetadata: false))
context.Database.Delete();

context.Database.Create();
}
}

سپس برای استفاده از این کلاس در ابتدای برنامه، خواهیم داشت:

System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new MyInitializer());


نکته:
اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود استفاده می‌کنید (محیط کاری) و نیازی به پیش فرض‌های EF Code first ندارید و همچنین این بانک اطلاعاتی نیز نباید drop شود یا تغییر کند، می‌توانید تمام این پیش فرض‌ها را با دستور زیر غیرفعال کنید:

Database.SetInitializer<Context>(null);

بدیهی است این دستور نیز باید پیش از ایجاد اولین وهله از شیء DbContext فراخوانی شود.


همچنین باید درنظر داشت که در آخرین نگارش‌های پایدار EF Code first، این موارد بهبود یافته‌اند و مبحثی تحت عنوان DB Migration ایجاد شده است تا نیازی نباشد هربار بانک اطلاعاتی drop شود و تمام اطلاعات از دست برود. می‌توان صرفا تغییرات کلاس‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال کرد که به صورت جداگانه، در قسمتی مجزا بررسی خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به drop بانک اطلاعاتی نخواهد بود. به صورت پیش فرض در صورت از دست رفتن اطلاعات یک استثناء را سبب خواهد شد (که توسط برنامه نویس قابل تنظیم است) و در حالت خودکار یا دستی با تنظیمات ویژه قابل اعمال است.



تنظیم استراتژی‌های آغاز بانک اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه

الزامی ندارد که حتما متد Database.SetInitializer را دستی فراخوانی کنیم. با اندکی تنظیم فایل‌های app.config و یا web.config نیز می‌توان نوع استراتژی مورد استفاده را تعیین کرد:

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="MyNamespace.MyInitializerClass, MyAssembly" />
</appSettings>

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="Disabled" />
</appSettings>

یکی از دو حالت فوق باید در قسمت appSettings فایل کانفیگ برنامه تنظیم شود. حالت دوم برای غیرفعال کردن پروسه آغاز بانک اطلاعاتی و اعمال تغییرات به آن، بکار می‌رود.
برای نمونه در مثال جاری، جهت استفاده از کلاس MyInitializer فوق، می‌توان از تنظیم زیر نیز استفاده کرد:

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType EF_Sample01.Context, EF_Sample01"
value="EF_Sample01.MyInitializer, EF_Sample01" />
</appSettings>



اجرای کدهای ویژه در حین تشکیل یک بانک اطلاعاتی جدید

امکان سفارشی سازی این آغاز کننده‌های پیش فرض نیز وجود دارد. برای مثال:

public class MyCustomInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>
{
protected override void Seed(Context context)
{
context.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE INDEX IX_title ON tblBlogs (title)");
base.Seed(context);
}
}

در اینجا با ارث بری از کلاس DropCreateDatabaseIfModelChanges یک آغاز کننده سفارشی را تعریف کرده‌ایم. سپس با تحریف متد Seed آن می‌توان در حین آغاز یک بانک اطلاعاتی، تعدادی رکورد پیش فرض را به آن افزود. کار ذخیره سازی نهایی در متد base.Seed انجام می‌شود.
برای استفاده از آن اینبار در حین فراخوانی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer، از کلاس MyCustomInitializer استفاده خواهیم کرد.
و یا توسط متد context.Database.ExecuteSqlCommand می‌توان دستورات SQL را مستقیما در اینجا اجرا کرد. عموما دستوراتی در اینجا مدنظر هستند که توسط ORMها پشتیبانی نمی‌شوند. برای مثال تغییر collation یک ستون یا افزودن یک ایندکس و مواردی از این دست.


سطح دسترسی مورد نیاز جهت فراخوانی متد Database.SetInitializer

استفاده از متدهای آغاز کننده بانک اطلاعاتی نیاز به سطح دسترسی بر روی بانک اطلاعاتی master را در SQL Server دارند (زیرا با انجام کوئری بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص می‌شود، آیا بانک اطلاعاتی مورد نظر پیشتر تعریف شده است یا خیر). البته این مورد حین کار با SQL Server CE شاید اهمیتی نداشته باشد. بنابراین اگر کاربری که با آن به بانک اطلاعاتی متصل می‌شویم سطح دسترسی پایینی دارد نیاز است Persist Security Info=True را به رشته اتصالی اضافه کرد. البته این مورد را پس از انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی جهت امنیت بیشتر حذف کنید (یا به عبارتی در محیط کاری Persist Security Info=False باید باشد).

Server=(local);Database=yourDatabase;User ID=yourDBUser;Password=yourDBPassword;Trusted_Connection=False;Persist Security Info=True


تعیین Schema و کاربر فراخوان دستورات SQL

در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاست‌های اشتراکی بسیار مرسوم است، دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود. اینبار نام جداول ما بجای dbo.tableName مثلا someUser.tableName می‌باشند و عدم دقت به این نکته، اجرای برنامه را غیرممکن می‌سازد.
برای تغییر و تعیین صریح کاربر متصل شده به بانک اطلاعاتی اگر از متادیتا استفاده می‌کنید، روش زیر باید بکارگرفته شود:

[Table("tblBlogs", Schema="someUser")]    
public class Blog

و یا در حالت بکارگیری Fluent API به نحو زیر قابل تنظیم است:

modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs", schemaName:"someUser");






مطالب
ایجاد Drop Down List های آبشاری توسط Kendo UI
پیشتر مطلبی را در مورد ایجاد Drop Down List‌های به هم پیوسته توسط jQuery Ajax در این سایت مطالعه کرده بودید. شبیه به همان مطلب را اینبار قصد داریم توسط Kendo UI پیاده سازی کنیم.


مدل‌های برنامه

در اینجا قصد داریم لیست گروه‌ها را به همراه محصولات مرتبط با آن‌ها، توسط دو drop down list نمایش دهیم:
public class Category
{
    public int CategoryId { set; get; }
    public string CategoryName { set; get; }
 
    [JsonIgnore]
    public IList<Product> Products { set; get; }
}


public class Product
{
    public int ProductId { set; get; }
    public string ProductName { set; get; }
}
از ویژگی JsonIgnore جهت عدم درج لیست محصولات، در خروجی JSON نهایی تولیدی گروه‌ها، استفاده شده‌است.


منبع داده JSON سمت سرور

پس از مشخص شدن مدل‌های برنامه، اکنون توسط دو اکشن متد، لیست گروه‌ها و همچنین لیست محصولات یک گروه خاص را با فرمت JSON بازگشت می‌دهیم:
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using KendoUI12.Models;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace KendoUI12.Controllers
{
 
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); // shows the page.
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetCategories()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(CategoriesDataSource.Items),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetProducts(int categoryId)
        {
 
            var products = CategoriesDataSource.Items
                            .Where(category => category.CategoryId == categoryId)
                            .SelectMany(category => category.Products)
                            .ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(products),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
بار اولی که صفحه بارگذاری می‌شود، توسط یک درخواست Ajax ایی، لیست گروه‌ها دریافت خواهد شد. سپس با انتخاب یک گروه، اکشن متد GetProducts جهت بازگرداندن لیست محصولات آن گروه، فراخوانی می‌گردد.
در اینجا به عمد از JsonConvert.SerializeObject استفاده شده‌است تا ویژگی JsonIgnore کلاس گروه‌ها، توسط کتابخانه‌ی JSON.NET مورد استفاده قرار گیرد (ASP.NET MVC برخلاف ASP.NET Web API به صورت پیش فرض از JSON.NET استفاده نمی‌کند).


کدهای سمت کاربر برنامه

کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI را جهت تعریف دو drop down list به هم مرتبط و آبشاری، در ادامه ملاحظه می‌کنید:
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl k-header demo-section">
    <label for="categories">گروه‌ها: </label><input id="categories" style="width: 270px" />
    <label for="products">محصولات: </label><input id="products" disabled="disabled" style="width: 270px" />
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#categories").kendoDropDownList({
                optionLabel: "انتخاب گروه...",
                dataTextField: "CategoryName",
                dataValueField: "CategoryId",
                dataSource: {
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetCategories", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET'
                        }
                    }
                }
            });
 
            $("#products").kendoDropDownList({
                autoBind: false, // won’t try and read from the DataSource when it first loads
                cascadeFrom: "categories", // the id of the DropDown you want to cascade from
                optionLabel: "انتخاب محصول...",
                dataTextField: "ProductName",
                dataValueField: "ProductId",
                dataSource: {
                    // When the serverFiltering is disabled, then the combobox will not make any additional requests to the server.
                    serverFiltering: true, // the DataSource will send filter values to the server
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetProducts", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            data: function () {
                                return { categoryId: $("#categories").val() };
                            }
                        }
                    }
                }
            });
        });
    </script>
 
    <style scoped>
        .demo-section {
            width: 100%;
            height: 100px;
        }
    </style>
}
دراپ داون اول، به صورت متداولی تعریف شده‌است. ابتدا فیلدهای Text و Value هر ردیف آن مشخص و سپس منبع داده آن به اکشن متد GetCategories تنظیم گردیده‌است. به این ترتیب با اولین بار مشاهده‌ی صفحه، این دراپ داون پر خواهد شد.
سپس دراپ دوم که وابسته‌است به دراپ داون اول، با این نکات طراحی شده‌است:
الف) خاصیت autoBind آن به false تنظیم شده‌است. به این ترتیب این دراپ داون در اولین بار نمایش صفحه، به سرور جهت دریافت اطلاعات مراجعه نخواهد کرد.
ب) خاصیت cascadeFrom آن به id دراپ داون اول تنظیم شده‌است.
ج) در منبع داده‌ی آن دو تغییر مهم وجود دارند:
- خاصیت serverFiltering به true تنظیم شده‌است. این مورد سبب خواهد شد تا آیتم گروه انتخاب شده، به سرور ارسال شود.
- خاصیت data نیز تنظیم شده‌است. این مورد پارامتر categoryId اکشن متد GetProducts را تامین می‌کند و مقدار آن از مقدار انتخاب شده‌ی دراپ داون اول دریافت می‌گردد.

اگر برنامه را اجرا کنیم، برای بار اول لیست گروه‌ها دریافت خواهند شد:


سپس با انتخاب یک گروه، لیست محصولات مرتبط با آن در دراپ داون دوم ظاهر می‌گردند:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
ارسال خطاهای رخ‌داده‌ی در برنامه‌های سمت کلاینت Blazor WASM، به تلگرام
هر زمانیکه در سمت کلاینت، استثناء یا خطایی رخ می‌دهد، کاربر با نوار زرد رنگی در پایین صفحه، از آن مطلع می‌شود؛ اما برنامه نویس چطور؟! به همین جهت در این مطلب قصد داریم تمام خطاهای رخ داده‌ی در برنامه‌ی سمت کلاینت را لاگ کرده و به سرور تلگرام ارسال کنیم. مزیت کار کردن با تلگرام، دسترسی به سروری است که تقریبا همواره در دسترس است و برخلاف بانک اطلاعاتی برنامه که ممکن است در لحظه‌ی بروز خطا، خودش سبب ساز اصلی باشد و قادر به ثبت اطلاعات خطاهای رسیده‌ی از سمت کلاینت نباشد، چنین مشکلی را با تلگرام نداریم (مانند همان جمله‌ی معروف: «بک‌آپ سروری که روی همان سرور گرفته می‌شود، بک آپ نام ندارد!»). همچنین بررسی و حذف گزارش‌های رسیده‌ی به آن نیز بسیار ساده‌است و می‌توان این گزارش‌ها را مستقل از سرور برنامه و از طریق وسایل مختلفی مانند گوشی‌های همراه، تبلت‌ها و غیره نیز بررسی کرد.




نحوه‌ی نمایش خطاها در برنامه‌های Blazor

در حین توسعه‌ی برنامه‌های Blazor، اگر استثنائی رخ دهد، نوار زرد رنگی در پایین صفحه، ظاهر می‌شود که امکان هدایت توسعه دهنده را به کنسول مرورگر، برای مشاهده‌ی جزئیات بیشتر آن خطا را دارد. در حالت توزیع برنامه، این نوار زرد رنگ تنها به ذکر خطایی رخ داده‌است اکتفا کرده و گزینه‌ی راه اندازی مجدد برنامه را با ریفرش کردن مرورگر، پیشنهاد می‌دهد. سفارشی سازی آن هم در فایل wwwroot/index.html در قسمت زیر صورت می‌گیرد:
<div id="blazor-error-ui">
    An unhandled error has occurred.
    <a href="" class="reload">Reload</a>
    <a class="dismiss">🗙</a>
</div>
که شیوه نامه‌های پیش‌فرض آن در فایل wwwroot/css/app.css قرار دارند. در حالت عادی المان blazor-error-ui به همراه یک display: none است که از نمایش آن جلوگیری می‌کند. اما در زمان بروز خطایی، فریم‌ورک آن‌را به صورت display: block نمایش می‌دهد.


نحوه‌ی مدیریت استثناءها در برنامه‌های Blazor

توصیه شده‌است که کار مدیریت استثناءها باید توسط توسعه دهنده صورت گیرد و بهتر است جزئیات آن‌ها و یا stack-trace آن‌ها را به کاربر نمایش نداد؛ تا مبادا اطلاعات حساسی فاش شوند و یا کاربر مهاجم بتواند توسط آن‌ها اطلاعات ارزشمندی را از نحوه‌ی عملکرد برنامه بدست آورد.
برخلاف برنامه‌های ASP.NET Core که دارای یک middleware pipeline هستند و برای مثال توسط آن‌ها می‌توان مدیریت سراسری خطاهای رخ‌داده را انجام داد، چنین ویژگی در برنامه‌های Blazor وجود ندارد؛ چون در اینجا مرورگر است که هاست برنامه بوده و processing pipeline آن‌را تشکیل می‌دهد.
اما ... اگر استثنائی مدیریت نشده در یک برنامه‌ی Blazor رخ‌دهد، این استثناء در ابتدا توسط یک ILogger، لاگ شده و سپس در کنسول مرورگر نمایش داده می‌شود. در اینجا Console Logging Provider، تامین کننده‌ی پیش‌فرض سیستم ثبت وقایع برنامه‌های Blazor است. به همین جهت استثناءهای مدیریت نشده‌ی برنامه را می‌توان در کنسول توسعه دهندگان مرورگر نیز مشاهده کرد. برای مثال اگر سطح لاگ ارائه شده LogLevel.Error باشد، به صورت خودکار به معادل console.error ترجمه می‌شود.
بنابراین اگر در برنامه‌ی Blazor جاری یک ILoggerProvider سفارشی را تهیه و آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم، می‌توان از تمام وقایع سیستم (هر قسمتی از آن که از ILogger استفاده می‌کند)، منجمله تمام خطاهای رخ‌داده (و مدیریت نشده) مطلع شد و برای مثال آن‌ها را به سمت Web API برنامه، جهت ثبت در بانک اطلاعاتی و یا نمایش در برنامه‌ی تلگرام، ارسال کرد و این دقیقا همان کاری است که قصد داریم در ادامه انجام دهیم.


نوشتن یک ILoggerProvider سفارشی جهت ارسال رخ‌دادها برنامه‌ی سمت کلاینت، به یک Web API

برای ارسال تمام وقایع برنامه‌ی کلاینت به سمت سرور، نیاز است یک ILoggerProvider سفارشی را تهیه کنیم که شروع آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Net.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class ClientLoggerProvider : ILoggerProvider
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly WebApiLoggerOptions _options;
        private readonly NavigationManager _navigationManager;

        public ClientLoggerProvider(
                IServiceProvider serviceProvider,
                IOptions<WebApiLoggerOptions> options,
                NavigationManager navigationManager)
        {
            if (serviceProvider is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(serviceProvider));
            }

            if (options is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(options));
            }

            _httpClient = serviceProvider.CreateScope().ServiceProvider.GetRequiredService<HttpClient>();
            _options = options.Value;
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
        }

        public ILogger CreateLogger(string categoryName)
        {
            return new WebApiLogger(_httpClient, _options, _navigationManager);
        }

        public void Dispose()
        {
        }
    }
}
توضیحات:
زمانیکه قرار است یک لاگر سفارشی را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم، روش آن به صورت زیر است:
using System;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public static class ClientLoggerProviderExtensions
    {
        public static ILoggingBuilder AddWebApiLogger(this ILoggingBuilder builder)
        {
            if (builder == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(builder));
            }

            builder.Services.AddSingleton<ILoggerProvider, ClientLoggerProvider>();
            return builder;
        }
    }
}
باید کلاسی را داشته باشیم مانند ClientLoggerProvider که یک ILoggerProvider را پیاده سازی می‌کند و نحوه‌ی ثبت آن نیز باید حتما Singleton باشد. مزیت معرفی ILoggerProvider به این نحو، امکان دسترسی به سرویس‌های برنامه در سازنده‌ی کلاس ClientLoggerProvider است و در این حالت دیگر نیاز به نوشتن new ClientLoggerProvider نبوده و خود سیستم تزریق وابستگی‌ها، سازنده‌های ClientLoggerProvider را تامین می‌کند.
در کلاس ClientLoggerProvider فوق، سه وابستگی تزریق شده را مشاهده می‌کنید:
public ClientLoggerProvider(
                IServiceProvider serviceProvider,
                IOptions<WebApiLoggerOptions> options,
                NavigationManager navigationManager)
با استفاده از IServiceProvider می‌توان به HttpClient برنامه دسترسی یافت. از این جهت که چون HttpClient به صورت پیش‌فرض با طول عمر Scoped به سیستم معرفی شده، امکان تزریق مستقیم آن به سازنده‌ی یک ILoggerProvider از نوع Singleton وجود ندارد. به همین جهت از IServiceProvider برای تامین آن استفاده خواهیم کرد. مابقی موارد مانند IOptions که تنظیمات این لاگر را فراهم می‌کند و یا NavigationManager استاندارد برنامه که امکان دسترسی به Url جاری را میسر می‌کند، به صورت پیش‌فرض دارای طول عمر Singleton هستند و می‌توان آن‌ها را بدون مشکل، به سازنده‌ی لاگر سفارشی، تزریق کرد.
مهم‌ترین قسمت ILoggerProvider سفارشی، متد CreateLogger آن است که یک ILogger را بازگشت می‌دهد:
public ILogger CreateLogger(string categoryName)
{
   return new WebApiLogger(_httpClient, _options, _navigationManager);
}
بنابراین در ادامه نیاز است، یک ILogger سفارشی را نیز پیاده سازی کنیم:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class WebApiLogger : ILogger
    {
        private readonly WebApiLoggerOptions _options;
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly NavigationManager _navigationManager;

        public WebApiLogger(HttpClient httpClient, WebApiLoggerOptions options, NavigationManager navigationManager)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
            _options = options ?? throw new ArgumentNullException(nameof(options));
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
        }

        public IDisposable BeginScope<TState>(TState state) => default;

        public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) => logLevel >= _options.LogLevel;

        public void Log<TState>(
            LogLevel logLevel,
            EventId eventId,
            TState state,
            Exception exception,
            Func<TState, Exception, string> formatter)
        {
            if (!IsEnabled(logLevel))
            {
                return;
            }

            if (formatter is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(formatter));
            }

            try
            {
                ClientLog log = new()
                {
                    LogLevel = logLevel,
                    EventId = eventId,
                    Message = formatter(state, exception),
                    Exception = exception?.Message,
                    StackTrace = exception?.StackTrace,
                    Url = _navigationManager.Uri
                };
                _httpClient.PostAsJsonAsync(_options.LoggerEndpointUrl, log);
            }
            catch
            {
                // don't throw exceptions from the logger
            }
        }
    }
}
نحوه‌ی عملکرد این ILogger سفارشی بسیار ساده‌است:
- متد IsEnabled آن مشخص می‌کند که چه سطحی از رخ‌دادهای سیستم را باید لاگ کند. این سطح را نیز از تنظیمات برنامه دریافت می‌کند:
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class WebApiLoggerOptions
    {
        public string LoggerEndpointUrl { set; get; }

        public LogLevel LogLevel { get; set; } = LogLevel.Information;
    }
}
در این تنظیمات مشخص می‌کنیم که Url مربوط به اکشن متد Web API ما که قرار است اطلاعات به سمت آن ارسال شوند، چیست؟ همچنین حداقل سطح لاگ مدنظر را نیز باید مشخص کنیم. اطلاعات آن توسط فایل Client\wwwroot\appsettings.json با این محتوای فرضی قابل تنظیم است:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    }
  },
  "WebApiLogger": {
    "LogLevel": "Warning",
    "LoggerEndpointUrl": "/api/logs"
  }
}
و همچنین باید کلاس WebApiLoggerOptions را به نحو زیر در کلاس Program برنامه به سیستم تزریق وابستگی‌ها، معرفی کرد تا <IOptions<WebApiLoggerOptions قابلیت تزریق به سازنده‌ی تامین کننده‌ی لاگر را پیدا کند:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.Configure<WebApiLoggerOptions>(options => builder.Configuration.GetSection("WebApiLogger").Bind(options));
            // …
        }
    }
}
- متد لاگ این لاگر سفارشی، پیام نهایی قابل ارسال به سمت Web API را تشکیل داده و توسط متد httpClient.PostAsJsonAsync آن‌را ارسال می‌کند. به همین جهت ساختار لاگ مدنظر را در فایل Shared\ClientLog.cs به صورت زیر تعریف کرده‌ایم که بین برنامه‌ی کلاینت و سرور، مشترک است:
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Shared
{
    public class ClientLog
    {
        public LogLevel LogLevel { get; set; }

        public EventId EventId { get; set; }

        public string Message { get; set; }

        public string Exception { get; set; }

        public string StackTrace { get; set; }

        public string Url { get; set; }
    }
}
این اطلاعاتی است که کلاینت به ازای رخ‌دادی خاص، جمع آوری کرده و به سمت سرور ارسال می‌کند.

در آخر هم کار ثبت متد ()AddWebApiLogger که معرفی ILoggerProvider سفارشی ما را انجام می‌دهد، به صورت زیر خواهد بود:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            builder.Services.Configure<WebApiLoggerOptions>(options => builder.Configuration.GetSection("WebApiLogger").Bind(options));
            builder.Services.AddLogging(configure =>
            {
                configure.AddWebApiLogger();
            });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
تا اینجا اگر هر نوع استثنای مدیریت نشده‌ای در برنامه‌ی Blazor WASM رخ دهد، چون سطح لاگ آن بالاتر از Warning تنظیم شده‌ی در فایل Client\wwwroot\appsettings.json است:
public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) => logLevel >= _options.LogLevel;
به صورت خودکار به سمت کنترلر api/logs ارسال خواهد شد. بنابراین مرحله‌ی بعدی، تکمیل کنترلر یاد شده‌است.


ایجاد سرویسی برای ارسال لاگ‌های برنامه به سمت تلگرام

پیش از اینکه کار تکمیل کنترلر api/logs را در برنامه‌ی Web API انجام دهیم، ابتدا در همان برنامه‌ی Web API، سرویسی را برای ارسال لاگ‌های رسیده به سمت تلگرام، تهیه می‌کنیم. علت اینکه این قسمت را به برنامه‌ی سمت سرور محول کرده‌ایم، شامل موارد زیر است:
- درست است که می‌توان کتابخانه‌های مرتبط با تلگرام را به برنامه‌ی سی‌شارپی Blazor خود اضافه کرد، اما هر وابستگی سمت کلاینتی، سبب حجیم‌تر شدن توزیع نهایی برنامه خواهد شد که مطلوب نیست.
- برای کار با تلگرام نیاز است توکن اتصال به آن‌را در یک محل امن، نگهداری کرد. قرار دادن این نوع اطلاعات حساس، در برنامه‌ی سمت کلاینتی که تمام اجزای آن از مرورگر قابل استخراج و بررسی است، کار اشتباهی است.
- ارسال اطلاعات لاگ برنامه‌ی سمت کلاینت به Web API، مزیت لاگ سمت سرور آن‌را مانند ثبت در یک فایل محلی، ثبت در بانک اطلاعاتی و غیره را نیز میسر می‌کند و صرفا محدود به تلگرام نیست.

برای ارسال اطلاعات به تلگرام، سرویس سمت سرور زیر را تهیه می‌کنیم:
using System;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;
using Telegram.Bot;
using Telegram.Bot.Types.Enums;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server.Services
{
    public class TelegramLoggingBotOptions
    {
        public string AccessToken { get; set; }
        public string ChatId { get; set; }
    }

    public interface ITelegramBotService
    {
        Task SendLogAsync(ClientLog log);
    }

    public class TelegramBotService : ITelegramBotService
    {
        private readonly string _chatId;
        private readonly TelegramBotClient _client;

        public TelegramBotService(IOptions<TelegramLoggingBotOptions> options)
        {
            _chatId = options.Value.ChatId;
            _client = new TelegramBotClient(options.Value.AccessToken);
        }

        public async Task SendLogAsync(ClientLog log)
        {
            var text = formatMessage(log);
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return;
            }

            await _client.SendTextMessageAsync(_chatId, text, ParseMode.Markdown);
        }

        private static string formatMessage(ClientLog log)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(log.Message))
            {
                return string.Empty;
            }

            var sb = new StringBuilder();
            sb.Append(toEmoji(log.LogLevel))
                .Append(" *")
                .AppendFormat("{0:hh:mm:ss}", DateTime.Now)
                .Append("* ")
                .AppendLine(log.Message);

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(log.Exception))
            {
                sb.AppendLine()
                    .Append('`')
                    .AppendLine(log.Exception)
                    .AppendLine(log.StackTrace)
                    .AppendLine("`")
                    .AppendLine();
            }

            sb.Append("*Url:* ").AppendLine(log.Url);
            return sb.ToString();
        }

        private static string toEmoji(LogLevel level) =>
            level switch
            {
                LogLevel.Trace => "⬜️",
                LogLevel.Debug => "🟦",
                LogLevel.Information => "⬛️️️",
                LogLevel.Warning => "🟧",
                LogLevel.Error => "🟥",
                LogLevel.Critical => "❌",
                LogLevel.None => "🔳",
                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(level), level, null)
            };
    }
}
توضیحات:
- برای کار با API تلگرام، از کتابخانه‌ی معروف Telegram.Bot استفاده کرده‌ایم که به صورت زیر، وابستگی آن به برنامه‌ی Web API اضافه می‌شود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Telegram.Bot" Version="15.7.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- این سرویس برای کار کردن، نیاز به تنظیمات زیر را دارد:
    public class TelegramLoggingBotOptions
    {
        public string AccessToken { get; set; }
        public string ChatId { get; set; }
    }
- برای دریافت AccessToken، در برنامه‌ی تلگرام خود، بات مخصوصی را به نام https://t.me/botfather یافته و سپس آن‌را استارت کنید:


پس از شروع این بات، ابتدا دستور newbot/ را صادر کنید. سپس یک نام را از شما می‌پرسد. نام دلخواهی را وارد کنید. در ادامه یک نام منحصربفرد را جهت شناسایی این بات خواهد پرسید. پس از دریافت آن، توکن خود را همانند تصویر فوق، مشاهده می‌کنید.

- مرحله‌ی بعد تنظیم ChatId است. نحوه‌ی کار برنامه به این صورت است که پیام‌ها را به این بات سفارشی خود ارسال کرده و این بات، آن‌ها را به کانال اختصاصی ما هدایت می‌کند. بنابراین یک کانال جدید را ایجاد کنید. ترجیحا بهتر است این کانال خصوصی باشد. سپس کاربر test_2021_logs_bot@ (همان نام منحصربفرد بات که حتما باید با @ شروع شود) را به عنوان عضو جدید کانال خود اضافه کنید. در اینجا عنوان می‌کند که این کاربر چون بات است، باید دسترسی ادمین را داشته باشد که دقیقا این دسترسی را نیز باید برقرار کنید تا بتوان توسط این بات، پیامی را به کانال اختصاصی خود ارسال کرد.
بنابراین تا اینجا یک کانال خصوصی را ایجاد کرده‌ایم که بات جدید test_2021_logs_bot@ عضو با دسترسی ادمین آن است. اکنون باید Id این کانال را بیابیم. برای اینکار بات دیگری را به نام JsonDumpBot@ یافته و استارت کنید. سپس در کانال خود یک پیام آزمایشی جدید را ارسال کنید و در ادامه این پیام را به بات JsonDumpBot@ ارسال کنید (forward کنید). همان لحظه‌ای که کار ارسال پیام به این بات صورت گرفت، Id کانال خود را در پاسخ آن می‌توانید مشاهده کنید:


در این تصویر مقدار forward_from_chat:id همان ChatId تنظیمات برنامه‌ی شما است.

در آخر این اطلاعات را در فایل Server\appsettings.json قرار می‌دهیم:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    }
  },
  "AllowedHosts": "*",
  "TelegramLoggingBot": {
    "AccessToken": "1826…",
    "ChatId": "-1001…" 
  }
}
که نحوه‌ی ثبت و معرفی آن‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی Web API، به صورت زیر است:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<TelegramLoggingBotOptions>(options =>
                            Configuration.GetSection("TelegramLoggingBot").Bind(options));
            services.AddSingleton<ITelegramBotService, TelegramBotService>();

            // ...
        }

        // ...
    }
}
سرویس ITelegramBotService را با طول عمر Singleton معرفی کرده‌ایم. چون new TelegramBotClient ای که در سازنده‌ی آن صورت می‌گیرد:
    public class TelegramBotService : ITelegramBotService
    {
        private readonly string _chatId;
        private readonly TelegramBotClient _client;

        public TelegramBotService(IOptions<TelegramLoggingBotOptions> options)
        {
            _chatId = options.Value.ChatId;
            _client = new TelegramBotClient(options.Value.AccessToken);
        }
باید فقط یکبار در طول عمر برنامه انجام شود و از این پس، هر بار که متد client.SendTextMessageAsync_ آن فراخوانی می‌گردد، پیامی به سمت بات و سپس کانال اختصاصی ما ارسال می‌شود.


ایجاد کنترلر Logs، جهت دریافت لاگ‌های رسیده‌ی از سمت کلاینت

مرحله‌ی آخر کار بسیار ساده‌است. سرویس تکمیل شده‌ی ITelegramBotService را به سازنده‌ی کنترلر Logs تزریق کرده و سپس متد SendLogAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم تا لاگی را که از کلاینت دریافت کرده، به سمت تلگرام هدایت کند:
using System;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorWasmTelegramLogger.Server.Services;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class LogsController : ControllerBase
    {
        private readonly ILogger<LogsController> _logger;
        private readonly ITelegramBotService _telegramBotService;

        public LogsController(ILogger<LogsController> logger, ITelegramBotService telegramBotService)
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _telegramBotService = telegramBotService;
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> PostLog(ClientLog log)
        {
            // TODO: Save the client's `log` in the database

            _logger.Log(log.LogLevel, log.EventId, log.Url + Environment.NewLine + log.Message);

            await _telegramBotService.SendLogAsync(log);

            return Ok();
        }
    }
}


آزمایش برنامه

برای آزمایش برنامه، برای مثال در فایل Client\Pages\Counter.razor یک استثنای عمدی مدیریت نشده را قرار داده‌ایم:
@page "/counter"

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;

        throw new InvalidOperationException("This is an exception message from the client!");
    }
}
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و سپس بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، همان تصویر ابتدای مطلب را که حاصل از ارسال جزئیات این استثنای مدیریت نشده به سمت تلگرام است، مشاهده خواهیم کرد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmTelegramLogger.zip
مطالب
قابلیت چند زبانه و Localization در AngularJs- بخش سوم: Best Practiceهای angular-translate
در این بخش قصد دارم تا در قالب یک پروژه، تمامی قابلیت‌هایی را که در angular-translate و ماژول‌های مرتبط با آن وجود دارند، به شما معرفی کنم. پروژه‌ی نمونه را از لینک زیر دریافت نمایید:
AngularJs-Translate-BestPractices.zip 

این پروژه در 12 بخش گوناگون تقسیم بندی شده‌است که هر کدام در قالب یک فایل HTML می‌باشد و تمامی اسکریپت‌های مورد نیاز به آن افزوده شده‌است. هر بخش به صورت مجزا به شرح یک ویژگی کاربردی در angular-translate می‌پردازد.

ex1_basic_usage 

روند کار مثال اول خیلی ساده است. در ابتدا اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شده‌اند:
    <script src="Scripts/angular.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate.js"></script>
در ابتدا وابستگی pascalprecht.translate به ماژول اضافه شده‌است و پس از آن زبان‌های مختلف به صورت JSON در بخش اسکریپت وارد شده‌اند.
        angular.module('app', ['pascalprecht.translate'])
        .config([
        '$translateProvider', function ($translateProvider) {

            // Adding a translation table for the English language
            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use",
                "HEADER": "You can translate texts by using a filter.",
                "SUBHEADER": "And if you don't like filters, you can use a directive.",
                "HTML_KEYS": "If you don't like an empty elements, you can write a key for the translation as an inner HTML of the directive.",
                "DATA_TO_FILTER": "Your translations might also contain any static ({{staticValue}}) or random ({{randomValue}}) values, which are taken directly from the model.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "And it's no matter if you use filter or directive: static is still {{staticValue}} and random is still {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "In case you want to pass a {{type}} data to the filter, you have only to pass it as a filter parameter.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "This trick also works for {{type}} with a small mods.",
                "SERVICE": "Of course, you can translate your strings directly in the js code by using a $translate service.",
                "SERVICE_PARAMS": "And you are still able to pass params to the texts. Static = {{staticValue}}, random = {{randomValue}}."
            });

            // Adding a translation table for the Russian language
            $translateProvider.translations('ru_RU', {
                "TITLE": "Как пользоваться",
                "HEADER": "Вы можете переводить тексты при помощи фильтра.",
                "SUBHEADER": "А если Вам не нравятся фильтры, Вы можете воспользоваться директивой.",
                "HTML_KEYS": "Если вам не нравятся пустые элементы, Вы можете записать ключ для перевода в как внутренний HTML директивы.",
                "DATA_TO_FILTER": "Ваши переводы также могут содержать любые статичные ({{staticValue}}) или случайные ({{randomValue}}) значения, которые берутся прямо из модели.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "И совершенно не важно используете ли Вы фильтр или директиву: статическое значение по прежнему {{staticValue}} и случайное - {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "Если вы хотите передать \"сырые\" ({{type}}) данные фильтру, Вам всего лишь нужно передать их фильтру в качестве параметров.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "Это также работает и для директив ({{type}}) с небольшими модификациями.",
                "SERVICE": "Конечно, Вы можете переводить ваши строки прямо в js коде при помощи сервиса $translate.",
                "SERVICE_PARAMS": "И вы все еще можете передавать параметры в тексты. Статическое значение = {{staticValue}}, случайное = {{randomValue}}."
            });

            // Tell the module what language to use by default
            $translateProvider.preferredLanguage('en_US');

        }])
در تکه کد فوق مشاهده می‌کنید که دو translate table زبان انگلیسی و روسی به صورت JSON وارد شده‌اند. شما قادرید تا چندین زبان را به همین صورت وارد نمایید. در خط آخر نیز زبان پیش فرض سیستم تعریف شده است.
حال به بررسی کد‌های درون کنترلر می‌پردازیم:
.controller('ctrl', ['$scope', '$translate', function ($scope, $translate) {

        $scope.tlData = {
            staticValue: 42,
            randomValue: Math.floor(Math.random() * 1000)
        };

        $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
        $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);

        $scope.setLang = function (langKey) {
            // You can change the language during runtime
            $translate.use(langKey);

            // A data generated by the script have to be regenerated
            $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
            $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);
        };

    }]);
می‌بینیم که وابستگی translate$ تزریق شده است. پس از آن دو عدد رندم به پارامتر‌های تعریف شده در translate table ارسال می‌گردد. تغییر زبان نیز توسط متد setLang صورت می‌پذیرد.
در بخش نهایی می‌خواهیم روش‌های گوناگون استفاده از translate tables را درون HTML نمایش دهیم. به بخش HTML همین مثال توجه کنید:
    <p>
        <a href="#" ng-click="setLang('en_US')">English</a>
        |
        <a href="#" ng-click="setLang('ru_RU')">Русский</a>
    </p>
    <!-- Translation by a filter -->
    <h1>{{'HEADER' | translate}}</h1>
    <!-- Translation by a directive -->
    <h2 translate="SUBHEADER">Subheader</h2>
    <!-- Using inner HTML as a key for translation -->
    <p translate>HTML_KEYS</p>
    <hr>
    <!-- Passing a data object to the translation by the filter -->
    <p>{{'DATA_TO_FILTER' | translate: tlData}}</p>
    <!-- Passing a data object to the translation by the directive -->
    <p translate="DATA_TO_DIRECTIVE" translate-values="{{tlData}}"></p>
    <hr>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p>{{'RAW_TO_FILTER' | translate:'{ type: "raw" }' }}</p>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p translate="RAW_TO_DIRECTIVE" translate-values="{ type: 'directives' }"></p>
    <hr>
    <!-- Using a $translate service -->
    <p>{{jsTrSimple}}</p>
    <!-- Passing a data to the $translate service -->
    <p>{{jsTrParams}}</p>
نحوه تعریف هر روش به صورت کامنت پیش از هر تگ نوشته شده است. شما به روش‌های مختلف و بر حسب استانداردهایی که خود از آن پیروی می‌کنید می‌توانید از یکی از روش‌های فوق استفاده نمایید. اما رایج‌ترین روش، دو روش اول یعنی استفاده از دایرکتیو و یا فیلتر است و دلیل آن هم سادگی و خوانا بودن این دو روش می‌باشد.

ex2_remember_language_cookies

در این مثال همانگونه که از اسم آن پیداست قصد داریم تا زبان مورد نظری را که کاربر در سیستم انتخاب نموده است، ذخیره کنیم تا پس از بستن و بازکردن مجدد وب سایت با همان زبان پیشین به کاربر نمایش داده شود. این کار بسیار ساده است. کافیست که در ابتدا علاوه بر اسکریپت‌های مثال قبل، اسکریپت‌های زیر را نیز به صفحه اضافه کنید:
    <script src="Scripts/angular-cookies.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate-storage-cookie.js"></script>
با اضافه کردن خط زیر درون بدنه config، یک کوکی جدید برای شما ساخته می‌شود. این کوکی NG_TRANSLATE_LANG_KEY نام دارد که هر بار با id زبان کنونی که در translate table وارد نموده‌اید آپدیت می‌شود.
// Tell the module to store the language in the cookie
$translateProvider.useCookieStorage();
حال اگر صفحه را refresh کنید می‌بینید که زبان پیشینی که انتخاب نموده‌اید، مجددا بارگذاری می‌گردد.

ex3_remember_language_local_storage

این مثال همانند مثال قبل رفتار می‌کند، با این تفاوت که به جای اینکه کلید زبان کنونی را درون کوکی ذخیره کند، آن را درون Local Storage با نام NG_TRANSLATE_LANG_KEY قرار می‌دهد. برای اجرا کافیست اسکریپت‌ها و تکه کد زیر را با موارد مثال قبل جایگزین کنید.

<script src="Scripts/angular-translate-storage-local.js"></script>


// Tell the module to store the language in the local storage
$translateProvider.useLocalStorage();

مثال های ex4_set_a_storage_key  و ex5_set_a_storage_prefix نام کلیدی که برای ذخیره سازی زبان کنونی در کوکی یا Local Storage قرار می‌گیرد را تغییر می‌دهد که به دلیل سادگی از شرح آن می‌گذریم. 

ex6_namespace_support 

translate table در angular-translate قابلیت مفید namespacing را نیز داراست. این قابلیت به ما کمک می‌کند که جهت کپسوله کردن بخش‌های مختلف، ترجمه آنها را با namespace‌های خاص خود نمایش دهیم. به مثال زیر توجه کنید:

            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use namespaces",
                "ns1": {
                    "HEADER": "A translations table supports namespaces.",
                    "SUBHEADER": "So you can to structurize your translation table well."
                },
                "ns2": {
                    "HEADER": "Do you want to have a structured translations table?",
                    "SUBHEADER": "You can to use namespaces now."
                }
            });

همانطور که توجه می‌کنید بخش ns1 خود شامل زیر مجموعه‌هایی است و ns2 نیز به همین صورت. هر کدام دارای کلید HEADER و SUBHEADER می‌باشند. فرض کنید هر کدام از این بخش‌ها می‌خواهند اطلاعات درون یک section را نمایش دهند. حال به نحوه‌ی فراخوانی این translate tableها دقت کنید:

<!-- section 1: Translate Table Called by ns1 namespace -->    
<h1 translate>ns1.HEADER</h1>
<h2 translate>ns1.SUBHEADER</h2>

<!-- section 2: Translate Table Called by ns2 namespace -->
<h1 translate>ns2.HEADER</h1>
<h2 translate>ns2.SUBHEADER</h2>

به همین سادگی می‌توان تمامی بخش‌ها را با namespace‌های مختلف در translate table قرار داد.

در بخش بعدی (پایانی) شش قابلیت دیگر angular translate که شامل فراخوانی translate table از یک فایل JSON، فراخوانی فایل‌های translate table به صورت lazy load و تغییر زبان بخشی از صفحه به صورت پویا هستند، بررسی خواهند شد.

فایل پروژه: AngularJs-Translate-BestPractices.zip  

مطالب
چگونه یک اسکریپت گریس مانکی بنویسیم؟

گریس مانکی یکی از افزونه‌های فایرفاکس است که توسط آن می‌توان اسکریپت‌هایی را بر روی صفحات وب در حال مشاهده، جهت تغییر آن‌ها اجرا کرد. این نوع تغییرات بیشتر در جهت بالا بردن کارآیی یا خوانایی سایت‌ها صورت می‌گیرد. مثلا بررسی وجود لینک‌های ارائه شده در یک صفحه وب (قبل از اینکه به آن‌ها رجوع کنیم، مشخص شود که آیا وجود دارند یا خیر) و هزاران مثال شبیه به این که در سایت اسکریپت‌های آن قابل دریافت هستند.
گریس مانکی به خودی خود کار خاصی را انجام نمی‌دهد و فقط میزبان اجرایی اسکریپت‌هایی است که برای آن تهیه شده اند. به این اسکریپت‌ها user scripts گفته می‌شود و جهت تهیه آن‌ها از زبان جاوا اسکریپت استفاده می‌گردد.
مطابق اصول نامگذاری آن، فایل این اسکریپت‌ها حتما باید به .user.js ختم شود تا توسط افزونه گریس مانکی قابل شناسایی باشد.

اسکریپت سلام دنیای گریس مانکی!
// ==UserScript==
// @name Hello World
// @namespace http://diveintogreasemonkey.org/download/
// @description example script to alert "Hello world!" on every page
// @include *
// @exclude http://diveintogreasemonkey.org/*
// @exclude http://www.diveintogreasemonkey.org/*
// ==/UserScript==
alert('Hello world!');

فرمت کلی و آناتومی یک اسکریپت گریس مانکی مطابق چند سطر فوق است. در ابتدا نامی را که برای اسکریپت مشخص کرده‌اید، ذکر خواهید نمود. سپس فضای نام آن مشخص می‌گردد. این فضای نام یک آدرس وب خواهد بود (مثلا سایت شخصی شما) . به این طریق گریس مانکی می‌تواند اسکریپت‌های هم نام را بر اساس این فضاهای نام مختلف مدیریت کند. سپس توضیحات مربوط به اسکریپت ارائه می‌شود. در قسمت include مشخص خواهید کرد که این اسکریپت بر روی چه سایت‌ها و آدرس‌هایی اجرا شود و در قسمت exclude سایت‌های صرفنظر شونده را تعیین خواهید نمود. در مثال فوق، اسکریپت بر روی تمامی سایت‌ها اجرا خواهد شد، منهای دو سایت و زیر سایت‌هایی که در قسمت exclude مشخص شده‌اند.
در پایان مثلا نام آن‌را hello.user.js خواهیم گذاشت (همانطور که ذکر شد قسمت user.js آن باید رعایت شود). برای نصب آن فقط کافی است این فایل را به درون پنجره فایر فاکس کشیده و رها کنیم (drag & drop).

استفاده از jQuery در اسکریپت‌های گریس مانکی

عمده کاربردهای اسکریپت‌های گریس مانکی در جهت اعمال تغییرات بر روی document object model صفحه (DOM) هستند. کتابخانه jQuery اساسا برای این منظور تهیه و بهینه سازی شده است.

مثال:
فرض کنید قصد داریم به نتایج خروجی جستجوی گوگل، fav icon سایت‌های یافت شده را اضافه کنیم (در کنار هر لینک، آیکون سایت مربوطه را نمایش دهیم). گوگل این‌کار را انجام نداده است. اما ما علاقمند هستیم که این قابلیت را اضافه کنیم!
// ==UserScript==
// @name Google FavIcon
// @namespace http://userscripts.org
// @description Shows favicon for Google searches results
// @include http://*.google.*/search?*

// ==/UserScript==

loadJquery();

$(document).ready(function(){
$("h3.r > a.l").each(function(){
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");
var domain = href.replace(/<\S[^><]*>/g, "").split('/')[2];
var image = '<img src="http://' + domain + '/favicon.ico" style="border:0;padding-right:4px;" />';
//GM_log(">image:> " + image);
$(this).prepend(image);
});

});

نحوه پیاده سازی تابع loadJquery را در سورس مربوطه می‌توانید مشاهده نمائید.
دریافت سورس این مثال

در اینجا ابتدا لینک‌های حاصل از جستجو پیدا می‌شوند. سپس نام دومین مربوطه استخراج می‌گردد (با استفاده از regular expressions) و در ادامه از این نام دومین یک آدرس استاندارد http://domain/favico.ico ساخته شده و از آن یک تگ img درست می‌شود. در آخر این تگ به قبل از لینک‌های گوگل اضافه می‌شود.

شاید سؤال بپرسید از کجا مشخص شد که باید به دنبال h3.r > a.l گشت؟ به تصویر زیر دقت نمائید (نمایی است از یکی از توانایی‌های افزونه fireBug فایرفاکس).



هنگامیکه صفحه بارگذاری شد، بر روی آیکون سوسک موجود در status bar فایرفاکس کلیک کنید تا FireBug ظاهر شود (البته من اینجا سوسک دیدم شاید موجود دیگری باشد :) )
سپس بر روی دکمه inspect در نوار ابزار آن کلیک کنید. در همین حال اشاره‌گر ماوس را به یکی از لینک‌های نتیجه جستجوی گوگل نزدیک کنید. بلافاصله تگ‌ها و کلاس‌های مورد استفاده آن به شکل زیبایی ظاهر خواهند شد. به این صورت صرفه جویی قابل ملاحظه‌ای در وقت صورت خواهد گرفت.

نتیجه اجرای اسکریپت فوق (پس از نصب) به صورت زیر است:



نکته: نحوه دیباگ کردن اسکریپت‌های گریس مانکی

اگر نیاز به مشاهده مقدار متغیرها در لحظه اجرای اسکریپت داشتید، یکی از راه‌حل‌های موجود استفاده از تابع GM_log مربوط به API گریس مانکی است که خروجی آن‌را در قسمت messages مربوط به error console فایرفاکس می‌توان دید.



مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

مطالب
نکات استفاده از افزونه‌ی Web Essentials جهت پردازش LESS
در این مطلب، نحوه‌ی استفاده از افزونه‌ی Web Essentials جهت پردازش فایل‌های LESS را بررسی می‌کنیم. پیش‌تر مطالبی را در رابطه با CSS pre-processorها مطالعه کرده‌اید، LESS نیز یک CSS pre-processor است، یا در واقع بهتر است بگوئیم یک زبان جهت پویا کردن CSS می‌باشد که در سال 2009 توسط Alexis Sellier به صورت سورس باز ایجاد شد. یکی از خصوصیات جالب LESS نسبت به دیگر CSS preprocessorها، قابلیت کامپایل فایل‌های CSS به صورت real-time از طریق مرورگر توسط LESS.js می‌باشد.

روش‌های استفاده از LESS در دات نت
1- استفاده از SimpLESS
SimpLESS تمام تغییرات فایل‌های CSS را مشاهده می‌کند و در نهایت به صورت خودکار آنها را به CSS کامپایل و همچنین miniy می‌کند. این روش مستقل از دات نت است و برای هر فایل LESSی جوابگو خواهد بود.

2- استفاده از {}less.

Dotless یک پیاده سازی از کتابخانه جاوا اسکریپتی LESS برای دات نت می‌باشد. پکیج نیوگت DotLess را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید. بعد از اضافه شدن فایل‌های آن، یک ارجاع به dotless.core به پروژه تان اضافه خواهد شد. همچنین در فایل Web.Config در قسمت HttpHandler خط زیر اضافه خواهد شد:

<add type="dotless.Core.LessCssHttpHandler,dotless.Core" validate="false" path="*.LESS" verb="*" />

خط فوق یعنی به محض مواجه شدن با فایل LESS، پردازشگر فایل‌های LESS وارد عمل می‌شود. همچنین خط زیر نیز جهت پیکربندی به قسمت configSections در فایل Web.Config اضافه می‌شود:

<section name="dotless" type="dotless.Core.configuration.DotlessConfigurationSectionHandler,dotless.Core" />

همچنین اگر مایل بودید می‌توانید تنظیمات مربوط به فشرده سازی و caching را نیز فعال کنید:

<dotless minifyCss="false" cache="true" />

3- استفاده از افزونه‌ی Web Essentials

Web Essentials برای کامپایل فایل‌های LESS از کامپایلر node استفاده می‌کند. کار با این افزونه خیلی ساده است. کافی است پسوند فایل CSS موجود در پروژه تان را درون ویژوال استودیو، به less. تغییر دهید. با دوبار کلیک بر روی فایل، ویرایشگر فایل‌های LESS برای شما نمایش داده می‌شود، همزمان نیز فایل یک فایل CSS و یک نسخه از فایل CSS را به صورت فشرده، برایتان تولید می‌کند. خب، هر بار که فایل LESS را تغییر دهید، Web Essentials به صورت خودکار فایل‌های css. و min.css. را برایتان روز رسانی می‌کند.

خوب با کلیک بر روی فایل less، ویرایشگر فایل‌های less نمایش داده می‌شود که با تغییر فایل css می‌توانید پیش نمایش آنرا در سمت راست مشاهده کنید:

تعریف متغیر

با استفاده از syntax زیر می‌توانید متغیرهای خود را تعریف کنید:

@variable-name: variableValue;

یکی از قابلیت‌های جالب در حین مقداردهی متغیرها به خصوص زمانیکه مقدار یک کد رنگی باشد، نمایش کادر انتخاب رنگ است، این کادر بلافاصله بعد از نوشتن علامت # در ابتدای مقدار متغیر نمایش داده می‌شود:

به طور مثال با تعریف متغیر فوق هر جایی می‌توانیم برای تعیین رنگ از آن استفاده کنیم:

@primary-color: #ff6a00;
body
{
    background-color: @primary-color;
}

استفاده از توابع

LESS شامل تعداد زیادی توابع از پیش نوشته شده است که می‌توانید به راحتی از آنها استفاده کنید، توابعی از جمله کار با رنگ ها، اعمال ریاضی و غیره. استفاده از آنها خیلی ساده است. به طور مثال در کد زیر از تابع percentage جهت تبدیل 0.5 به 50% استفاده کرده ایم:

.myClass
{
    width: percentage(0.5);
}

استخراج یک فایل

یکی دیگر از قابلیت‌های Web Essentials استخراج(Extract) یک فایل می‌باشد به طور مثال فایل LESS شما شامل متغیرهای زیر است:

@primary-color: #7BA857;
@primary-color-light: #B6DE8F;
@primary-color-lighter: #D3EFC3;
@primary-color-lightest: #EFFAE6;
@secondary-color: #AE855C;
@text-color-light: #666666;
@text-color-dark: #0444;

به راحتی می‌توانید تعاریف فوق را درون یک فایل LESS دیگر با نام colors.less قرار دهید:

تغییر تنظیمات پیش فرض Web Essentials

افزونه Web Essentials دارای یک قسمت جهت تغییر تنظیمات پیش فرض برای کار با LESS می‌باشد که با مراجعه به منوی Tools در ویژوال استودیو و سپس Options می‌توانید آنها را تغییر دهید:

Auto-compile dependent files on save: توسط این گزینه می‌توانیم تعیین کنیم که فایل‌های که import کرده ایم تنها در صورتی که تغییر کرده و ذخیره شده باشند، در فایل CSS جاری کامپایل شوند.

Compile files on build: توسط این گزینه می‌توانیم تعیین کنیم که فایل‌های less در زمان Build پروژه کامپایل شوند.

Compile files on save: توسط این گزینه می‌توانیم تعیین کنیم که فایل‌های less در زمان ذخیره کردن پروژه کامپایل شوند. 

Create source map files: اگر این گزینه True باشد فایل map. نیز تولید خواهد شد.

Custom output directory: اگر می‌خواهید خروجی در پوشه‌ی موردنظر شما نمایش داده شود می‌توانید آدرس آن را تعیین کنید.

Don't save raw compilation output: با فعال بودن این گزینه فایل CSS عادی ایجاد نخواهد شد.

Process source maps: توسط این گزینه می‌توانید قابلیت‌های ویرایشگر فایل‌های source map را فعال یا غیرفعال کنید.

Strict Math: با فعال بودن این گزینه LESS تمام اعمال ریاضی درون فایل CSS را پردازش خواهد کرد.

Show preview pane: از این گزینه نیز جهت نمایش یا عدم نمایش preview window استفاده می‌شود.

مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت پنجم - ارسال اطلاعات به سرور
تا اینجا تنظیمات اصلی فرم ثبت اطلاعات کارمندان را انجام دادیم. اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سمت سرور است. پیشنیاز آن نیز تدارک مواردی است که در مطلب «یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017» پیشتر بحث شدند. از این مطلب تنها تنظیمات موارد ذیل را نیاز خواهیم داشت و از تکرار آن‌ها در اینجا صرفنظر می‌شود تا هم مطلب کوتاه‌تر شود و هم بتوان بر روی اصل موضوع جاری، تمرکز کرد:
- ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017
- تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI
- تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular
- ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری: این مورد را تاکنون انجام داده‌ایم و تکمیل کرده‌ایم. بنابراین تنها کاری که نیاز است انجام شود، cut و paste محتوای پوشه‌ی angular-template-driven-forms-lab (پروژه‌ی این سری) به ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core است.
- تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot
- روش اول و یا دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

البته سورس کامل تمام این تنظیمات را از انتهای بحث نیز می‌توانید دریافت کنید.
ضمن اینکه هیچ نیازی هم به استفاده از VS 2017 نیست و هر دوی برنامه‌ی Angular و ASP.NET Core را می‌توان توسط VSCode به خوبی مدیریت و اجرا کرد.


ایجاد ساختار مقدماتی سرویس ارسال اطلاعات به سرور

در برنامه‌های Angular مرسوم است جهت کاهش مسئولیت‌های یک کلاس و امکان استفاده‌ی مجدد از کدها، منطق ارسال اطلاعات به سرور، به درون کلاس یک سرویس منتقل شود و سپس این سرویس به کلاس‌های کامپوننت‌ها، برای مثال یک فرم ثبت اطلاعات، برای ارسال و یا دریافت اطلاعات، تزریق گردد. به همین جهت، ابتدا ساختار ابتدایی این سرویس و تنظیمات مرتبط با آن‌را انجام می‌دهیم.
ابتدا از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه وارد شده (جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد) و سپس دستور ذیل را اجرا می‌کنیم:
 >ng g s employee/FormPoster -m employee.module
با این خروجی
 installing service
  create src\app\employee\form-poster.service.spec.ts
  create src\app\employee\form-poster.service.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
همانطور که در سطر آخر نیز ملاحظه می‌کنید، فایل employee.module.ts را جهت درج کلاس جدید FormPosterService در قسمت providers ماژول آن به روز رسانی می‌کند؛ تا بتوانیم این سرویس را در کامپوننت‌های این ماژول تزریق کرده و استفاده کنیم.
ساختار ابتدایی این سرویس را نیز به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http';

import { Employee } from './employee';

@Injectable()
export class FormPosterService {

    constructor(private http:Http) {
    }

    postEmployeeForm(employee: Employee) {
    }
}
در اینجا سرویس Http انگیولار به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و این نحوه‌ی تعریف سبب می‌شود تا بتوان به پارامتر http، به صورت یک فیلد خصوصی تعریف شده‌ی در سطح کلاس نیز دسترسی پیدا کنیم.
چون این کلاس از ماژول توکار Http استفاده می‌کند، نیاز است این ماژول را نیز به قسمت imports فایل src\app\app.module.ts اضافه کنیم:
import { HttpModule } from "@angular/http";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule
  ]
اکنون می‌توانیم این سرویس جدید FormPosterService را به سازنده‌ی کامپوننت EmployeeRegisterComponent در فایل src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts تزریق کنیم:
import { FormPosterService } from "../form-poster.service";

export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {

  constructor(private formPoster: FormPosterService) {}

}

در ادامه برای آزمایش برنامه، به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی، دستورات:
>npm install
>ng build --watch
و در دومی، دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
دستورات اول کار بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت و سپس ساخت تدریجی برنامه‌ی Angular را دنبال می‌کند. دستورات دوم، وابستگی‌های برنامه‌ی ASP.NET Core را دریافت و نصب کرده و سپس برنامه را در حالت watch ساخته و بر روی پورت 5000 ارائه می‌کند (بدون نیاز به اجرای VS 2017؛ این دستور عمومی است).
به همین جهت برای آزمایش ابتدایی آن، آدرس http://localhost:5000 را در مرورگر باز کنید. برگه‌ی developer tools مرورگر را نیز بررسی کنید تا خطایی در آن ظاهر نشده باشد. برای مثال اگر فراموش کرده باشید تا HttpModule را به app.module اضافه کنید، خطای no provider for HttpModule را مشاهده خواهید کرد.


مدیریت رخداد submit فرم در Angular

تا اینجا کار برپایی تنظیمات اولیه‌ی کار با سرویس Http را انجام دادیم. مرحله‌ی بعد مدیریت رخداد submit فرم است. به همین جهت فایل src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html را گشوده و سپس رخدادگردان submit را به فرم آن اضافه کنید:
<form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
در حین رخدادگردانی submit می‌توان به template reference variable تعریف شده‌ی form# برای دسترسی به وهله‌ای از ngForm نیز کمک گرفت.
export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);
  }
}
امضای متد submitForm را در اینجا مشاهده می‌کنید. form دریافتی آن از نوع NgForm است که در ابتدای فایل import شده‌است.
در همین حال اگر بر روی دکمه‌ی ok کلیک کنیم، چنین خروجی را در کنسول developer مروگر می‌توان مشاهده کرد:


اولین مورد، محتوای this.model است و دومی محتوای form.value را گزارش کرده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار form.value بسیار شبیه است به وهله‌ای از مدلی که در سطح کلاس تعریف کرده‌ایم و این مقدار همواره توسط Angular نگهداری و مدیریت می‌شود. بنابراین حتما الزامی نیست تا مدلی را جهت کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها به صورت جداگانه‌ای تهیه کرد. توسط شیء form نیز می‌توان به تمام اطلاعات فیلدها دسترسی یافت.


تکمیل سرویس ارسال اطلاعات به سرور

در ادامه می‌خواهیم اطلاعات مدل فرم را به سرور ارسال کنیم. برای این منظور سرویس FormPoster را به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Http, Response, Headers, RequestOptions } from "@angular/http";

import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import "rxjs/add/operator/catch";
import "rxjs/add/observable/throw";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/observable/of";

import { Employee } from "./employee";

@Injectable()
export class FormPosterService {
  private baseUrl = "api/employee";

  constructor(private http: Http) {}

  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body.fields || {};
  }

  private handleError(error: Response): Observable<any> {
    console.error("observable error: ", error);
    return Observable.throw(error.statusText);
  }

  postEmployeeForm(employee: Employee): Observable<Employee> {
    const body = JSON.stringify(employee);
    const headers = new Headers({ "Content-Type": "application/json" });
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(this.baseUrl, body, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);
  }
}
برای کار با Observables یا می‌توان نوشت 'import 'rxjs/Rx که تمام بسته‌ی RxJS را import می‌کند، یا همانند این مثال بهتر است تنها اپراتورهایی را که به آن‌ها نیاز پیدا می‌کنیم، import نمائیم. به این ترتیب حجم نهایی ارائه‌ی برنامه نیز کاهش خواهد یافت.
در متد postEmployeeForm، ابتدا توسط JSON.stringify محتوای شیء کارمند encode می‌شود. البته متد post اینکار را به صورت توکار نیز می‌تواند مدیریت کند. سپس ذکر هدر مناسب در اینجا الزامی است تا در سمت سرور بتوانیم اطلاعات دریافتی را به شیء متناظری نگاشت کنیم. در غیراینصورت model binder سمت سرور نمی‌داند که چه نوع فرمتی را دریافت کرده‌است و چه نوع decoding را باید انجام دهد.
در قسمت map، کار بررسی اطلاعات دریافتی از سرور را انجام خواهیم داد و اگر در این بین خطایی وجود داشت، توسط متد handleError در کنسول developer مرورگر نمایش داده می‌شود.
خروجی متد postEmployeeForm یک Observable است. بنابراین تا زمانیکه یک subscriber نداشته باشد، اجرا نخواهد شد. به همین جهت به کلاس EmployeeRegisterComponent مراجعه کرده و متد submitForm را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);

    // validate form
    this.validatePrimaryLanguage(this.model.primaryLanguage);
    if (this.hasPrimaryLanguageError) {
      return;
    }

    this.formPoster
      .postEmployeeForm(this.model)
      .subscribe(
        data => console.log("success: ", data),
        err => console.log("error: ", err)
      );
  }
در اینجا ابتدا اعتبارسنجی سفارشی drop down را که در قسمت قبل بررسی کردیم، قرار داده‌ایم. پس از آن متد postEmployeeForm سرویس formPoster فراخوانی شده‌است و در اینجا کار subscribe به نتیجه‌ی عملیات صورت گرفته‌است که می‌تواند حاوی اطلاعاتی از سمت سرور و یا خطایی در این بین باشد.

یک نکته: اگر علاقمند باشید تا ساختار واقعی شیء NgForm را مشاهده کنید، در ابتدای متد فوق، console.log(form.form) را فراخوانی کنید و سپس شیء حاصل را در کنسول developer مرورگر بررسی نمائید.


تکمیل Web API برنامه‌ی ASP.NET Core جهت دریافت اطلاعات از کلاینت‌ها

در ابتدای سرویس formPoster، یک چنین تعریفی را داریم:
export class FormPosterService {
  private baseUrl = "api/employee";
به همین جهت نیاز است سرویس Web API سمت سرور خود را بر این مبنا تکمیل کنیم.
ابتدا مدل زیر را به پروژه‌ی ASP.NET Core جاری، معادل نمونه‌ی تایپ‌اسکریپتی سمت کلاینت آن اضافه می‌کنیم. البته در اینجا یک Id نیز اضافه شده‌است:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Employee
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public bool IsFullTime { get; set; }
        public string PaymentType { get; set; }
        public string PrimaryLanguage { get; set; }
    }
}

سپس کنترلر جدید EmployeeController را با محتوای ذیل اضافه خواهیم کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using AngularTemplateDrivenFormsLab.Models;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class EmployeeController : Controller
    {
        public IActionResult Post([FromBody] Employee model)
        {
            //todo: save model

            model.Id = 100;
            return Created("", new { fields = model });
        }
    }
}
این کنترلر با شیوه‌ی Web API تعریف شده‌است. مسیریابی آن با api شروع می‌شود تا با مسیر baseUrl سرویس formPoster تطابق پیدا کند.
در اینجا پس از ثبت فرضی مدل، Id آن به همراه اطلاعات مدل، به نحوی که ملاحظه می‌کنید، بازگشت داده شده‌است. این نوع خروجی، یک چنین JSON ایی را تولید می‌کند:
{"fields":{"id":100,"firstName":"Vahid","lastName":"N","isFullTime":true,"paymentType":"FullTime","primaryLanguage":"Persian"}}
به همین جهت است که در متد extractData، دسترسی به body.fields را مشاهده می‌کنید. این fields در اینجا دربرگیرنده‌ی اطلاعات بازگشتی از سرور است (نام آن دلخواه است و درصورت تغییر آن در سمت سرو، باید این نام را در متد extractData نیز اصلاح کنید).
  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body.fields || {};
  }
اکنون اگر برنامه را با دستورات dotnet watch build و ng build --watch اجرا کنیم، بر روی پورت 5000 قابل دسترسی خواهد بود و پس از ارسال فرم به سرور، چنین خروجی را می‌توان در کنسول developer مرورگر مشاهده کرد:


نمایش success به همراه شیءایی که از سمت سرور دریافت شده‌است؛ که حاصل اجرای سطر ذیل در متد submitForm است:
 data => console.log("success: ", data)
همانطور که مشاهده می‌کنید، این شیء به همراه Id نیز هست. بنابراین درصورت نیاز به آن در سمت کلاینت، خاصیت معادل آن‌را به کلاس کارمند اضافه کرده و در همین سطر فوق می‌توان به آن دسترسی یافت.


بارگذاری اطلاعات drop down از سرور

تا اینجا اطلاعات drop down نمایش داده شده از یک آرایه‌ی مشخص سمت کلاینت تامین شدند. در ادامه قصد داریم تا آن‌ها را از سرور دریافت کنیم. به همین جهت اکشن متد ذیل را به کنترلر سمت سرور برنامه اضافه کنید:
[HttpGet("/api/[controller]/[action]")]
public IActionResult Languages()
{
    string[] languages = { "Persian", "English", "Spanish", "Other" };
    return Ok(languages);
}
که برای آزمایش آن می‌توانید مسیر http://localhost:5000/api/employee/languages را جداگانه در مرورگر درخواست کنید.
پس از آن در سمت کلاینت این تغییرات نیاز هستند:
ابتدا به سرویس FormPosterService دو متد ذیل را اضافه می‌کنیم که کار آن‌ها دریافت و پردازش اطلاعات از api/employee/languages سمت سرور هستند:
  private extractLanguages(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body || {};
  }

  getLanguages(): Observable<any> {
    return this.http
      .get(`${this.baseUrl}/languages`)
      .map(this.extractLanguages)
      .catch(this.handleError);
  }
اینبار چون خروجی سمت سرور را مانند قبل (متد extractData) داخل فیلدی مانند fields محصور نکردیم، همان body دریافتی بازگشت داده شده‌است.
پس از آن دو تغییر ذیل را نیاز است به EmployeeRegisterComponent اعمال کنیم:
  languages = [];

  ngOnInit() {
    this.formPoster
      .getLanguages()
      .subscribe(
        data => this.languages = data,
        err => console.log("get error: ", err)
      );
  }
ابتدا آرایه‌ی زبان‌ها با یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی شده‌است و سپس در متد ngOnInit، کار دریافت اطلاعات آن از سرور، صورت گرفته‌است.

مشکل! ممکن است مدت زمانی طول بکشد تا این اطلاعات از سمت سرور دریافت شوند. در این حالت می‌توان به شکل زیر در فایل employee-register.component.html فرم را تا زمان پر شدن دراپ داون آن مخفی کرد:
<h3 *ngIf="languages.length == 0">Loading...</h3>
<div class="container" *ngIf="languages.length > 0">
در این حالت هر زمانیکه آرایه‌ی زبان‌ها پر شد، loading حذف شده و div نمایان می‌گردد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-05.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات:
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
مطالب
ایجاد زیر گریدهای چند سطحی در jqGrid
همانطور که در مطلب ایجاد زیرگریدها در jqGrid مشاهده کردید، هرچند این قابلیت برای نمایش لیست ساده‌ای از عناصر مفید است اما ... امکانات آنچنانی را به همراه ندارد. برای مثال صفحه بندی، جستجو، سفارشی سازی عناصر و غیره را به همراه ندارد. اگر علاقمند باشید که این امکانات را نیز اضافه کنید، می‌توان این زیرگرید را با یک گرید کامل jqGrid نیز جایگزین کرد. همچنین اگر نیاز بود، این گرید جدید چون یک jqGrid کامل است، باز هم می‌توان یک سطح دیگر را به آن افزود و الی آخر.



جایگزین کردن یک Subgrid با یک jqGrid کامل

خلاصه‌ی عملیات جایگزینی یک Subgrid را توسط یک jqGrid کامل، در ذیل مشاهده می‌کنید:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دوازدهم",
                //..........مانند قبل
                subGrid: true,
                subGridRowExpanded: grid1RowExpanded
            });

        function grid1RowExpanded(subGridId, rowId) {
            var subgridTableId = subGridId + "_t";
            var pagerId = "p_" + subgridTableId;
            var container = 'g_' + subGridId;
            $("#" + subGridId).html('<div dir="rtl" id="' + container + '" style="width:100%; height: 100%">' +
                '<table id="' + subgridTableId + '" class="scroll"></table><div id="'
                + pagerId + '" class="scroll"></div>');

            var url = '@Url.Action("GetOrderDetails", "Home", routeValues: new { id = "js-id" })'
                      .replace("js-id", encodeURIComponent(rowId)); // تزریق اطلاعات سمت کاربر به خروجی سمت سرور

            $("#" + subgridTableId).jqGrid({
                caption: "ریز اقلام سفارش " + rowId,
                autoencode: true, //security - anti-XSS
                url: url,
                //..........مانند قبل
            });
        }
همانند نمایش subgridهای معمولی، ابتدا subGrid: true باید اضافه شود تا ستونی با ردیف‌های + دار، ظاهر شود. اینبار توسط روال رویدادگردان subGridRowExpanded، کنترل نمایش subgrid را در دست گرفته و آن‌را با یک jqGrid جایگزین می‌کنیم.
امضای متد grid1RowExpanded، شامل id یک div است که گرید جدید در آن قرار خواهد گرفت، به همراه Id ردیفی که اطلاعات زیرگرید آن نیاز است از سرور واکشی شود.
بر مبنای subGridId، مانند قبل، یک جدول و یک div را برای نمایش jgGrid و pager آن به صفحه به صورت پویا اضافه می‌کنیم.
سپس تعاریف jqGrid آن مانند قبل است و  نکته‌ی خاصی ندارد. بدیهی است گرید جدید نیز می‌تواند در صورت نیاز یک subgrid دیگر داشته باشد.
در اینجا تنها نکته‌ی مهم آن نحوه‌ی ارسال اطلاعات rowId به سرور است. اکشن متدی که قرار است اطلاعات زیر گرید را تامین کند، یک چنین امضایی دارد:
   public ActionResult GetOrderDetails(int id, JqGridRequest request)
بنابراین نیاز است که به نحوی rowId را به آن ارسال کرد. مشکل اینجا است که Url.Action یک کد سمت سرور است و rowId یک متغیر سمت کاربر. نمی‌توان این متغیر را در کدهای Razor مستقیما قرار داد. اما می‌توان یک محل جایگزینی را در کدهای سمت سرور پیش بینی کرد. مثلا js-id. زمانیکه این رشته در صفحه رندر می‌شود، به صورت معمول و به کمک متد replace جاوا اسکریپت، js-id آن‌را با rowId جایگزین می‌کنیم. به این ترتیب امکان تزریق اطلاعات سمت کاربر به خروجی سمت سرور Razor میسر می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid12.zip