نظرات مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
- runAt را طوری تنظیم کنید که در طی یک بازه زمانی کار کند.
- و یا سرویس IOptions<ScheduledTasksStorage> storage را به قسمتی از برنامه‌ی خودتان تزریق کرده و از متد RemoveScheduledTask آن استفاده کنید.
نظرات مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
زمانی که وظیفه ای میخواهد اجرا شود همزمان با آن کنترلر Home هم فراخوانی می‌شود
این درخواست هایی هست که لاگ VS قسمت Output ثبت می‌شود

Application Insights Telemetry (unconfigured): {"name":"Microsoft.ApplicationInsights.Dev.Metric","time":"2019-01-08T11:23:01.0000000Z","tags":{"ai.cloud.roleInstance":"BAHARI-PC","ai.internal.sdkVersion":"m-agg2:2.8.1-22898"},"data":{"baseType":"MetricData","baseData":{"ver":2,"metrics":[{"name":"Dependency duration","kind":"Aggregation","value":4143.777,"count":1,"min":4143.777,"max":4143.777,"stdDev":0}],"properties":{"_MS.MetricId":"dependencies/duration","_MS.IsAutocollected":"True","_MS.AggregationIntervalMs":"60000","Dependency.Type":"Http","DeveloperMode":"true","Dependency.Success":"True"}}}}
Application Insights Telemetry (unconfigured): {"name":"Microsoft.ApplicationInsights.Dev.Metric","time":"2019-01-08T11:23:01.0000000Z","tags":{"ai.cloud.roleInstance":"BAHARI-PC","ai.internal.sdkVersion":"m-agg2:2.8.1-22898"},"data":{"baseType":"MetricData","baseData":{"ver":2,"metrics":[{"name":"Server response time","kind":"Aggregation","value":4136.7653,"count":1,"min":4136.7653,"max":4136.7653,"stdDev":0}],"properties":{"_MS.MetricId":"requests/duration","_MS.IsAutocollected":"True","_MS.AggregationIntervalMs":"60000","DeveloperMode":"true","Request.Success":"True"}}}}
Application Insights Telemetry (unconfigured): {"name":"Microsoft.ApplicationInsights.Dev.Metric","time":"2019-01-08T11:23:01.0000000Z","tags":{"ai.cloud.roleInstance":"BAHARI-PC","ai.internal.sdkVersion":"m-agg2:2.8.1-22898"},"data":{"baseType":"MetricData","baseData":{"ver":2,"metrics":[{"name":"Dependency duration","kind":"Aggregation","value":3972.6929,"count":3,"min":12.8297,"max":2687.0447,"stdDev":1092.34881420812}],"properties":{"_MS.MetricId":"dependencies/duration","_MS.IsAutocollected":"True","_MS.AggregationIntervalMs":"60000","Dependency.Type":"SQL","DeveloperMode":"true","Dependency.Success":"True"}}}}
این هم نمونه ای از وظیفه:
#region Using

using Autofac;
using CHK.ServiceLayer.Interfaces;
using DNTScheduler;
using System;

#endregion

namespace CHK.Web.Scheduler
{
    public class InventoryTask : ScheduledTaskTemplate
    {
        #region Properties

        public override int Order => 1;
        public override string Name => "Inventory-DiscountCoupon-GiftCard";
        public IContainer Container { get; set; }

        #endregion

        #region Methods

        public override bool RunAt(DateTime utcNow)
        {
            if (IsShuttingDown || Pause) return false;
            var currentDateTime = utcNow.AddHours(3.5);
            return (currentDateTime.Minute % 15 == 0 && currentDateTime.Second > 5 && currentDateTime.Second < 15);
        }

        public override void Run()
        {
            if (IsShuttingDown || Pause) return;
            Pause = true;
            using (var scope = Container.BeginLifetimeScope())
            {
                var schedulerService = scope.Resolve<ISchedulerService>();
                schedulerService.UpdateInventory();
            }
            Pause = false;
        }

        #endregion
    }
}

مطالب دوره‌ها
صفحات مودال در بوت استرپ 3
در مورد صفحات مودال بوت استرپ 2، مطالب ذیل، در سایت جاری پیشتر مطرح شده‌اند:
- استفاده از modal dialogs مجموعه Twitter Bootstrap برای گرفتن تائید از کاربر
- نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
این کدها نیاز به اندکی تغییر دارند تا با سیستم بوت استرپ 3 سازگار شوند.

ارتقاء کدهای صفحات مودال بوت استرپ 2 به 3

- اگر پیشتر به کلاس modal، کلاس hide را نیز اضافه می‌کردید، اکنون دیگر نیازی نیست؛ زیرا hide بودن به صورت پیش فرض اعمال می‌شود (بودن آن هم سبب می‌شود تا یک صفحه خاکستری نمایش داده شود؛ اما از صفحه مودال خبری نباشد).
- کلاس‌های modal-header، modal-body و modal-footer بوت استرپ 2، باید داخل یک div با کلاس modal-content محصور شوند.
- کلاس modal-content باید داخل کلاس modal-dialog محصور شود.

یک مثال:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            فرم‌های مودال بوت استرپ 3</h4>
        <div class="row">
            <a data-toggle="modal" href="#myModal" class="btn btn-primary">نمایش صفحه مودال</a>
            <div class="modal" id="myModal">
                <div class="modal-dialog">
                    <div class="modal-content">
                        <div class="modal-header">
                            <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-hidden="true">
                                ×</button>
                            <h4 class="modal-title">
                                عنوان</h4>
                        </div>
                        <div class="modal-body">
                            محتوای صفحه در اینجا
                        </div>
                        <div class="modal-footer">
                            <a href="#" data-dismiss="modal" class="btn">بستن</a> <a href="#" class="btn btn-primary">
                                ذخیره سازی تغییرات</a>
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->


در این مثال، سلسله مراتب کلاس‌های modal ایی که باید تعریف شوند را ملاحظه می‌کنید. همچنین لینکی با ویژگی data-toggle مساوی modal سبب نمایش این قسمت مخفی از صفحه، به صورت مودال خواهد شد.
در مثال‌هایی که با بوت استرپ 2 مشاهده کردید (در مقدمه بحث جاری)، این محتوای مخفی به صورت پویا با جاوا اسکریپت به body صفحه اضافه می‌شود.


بارگذاری یک صفحه مودال Ajax ایی
در بوت استرپ سه  می‌توان با استفاده از خاصیت remote تنظیمات نمایش یک صفحه مودال، به صورت خودکار اینگونه صفحات را بارگذاری کرد:
$('#myModal').modal({
   show: true,
   remote: '/myNestedContent'
});
و یا حتی اینکار بدون نیاز به کدنویسی جاوا اسکریپتی و با تنظیم ویژگی‌های data- مانند مثال ذیل نیز قابل انجام است:
<a data-toggle="modal" class="btn btn-primary" href="@renderModalPartialViewUrl" data-target="#myModal">Click me</a>
 <div class="modal fade" id="myModal" tabindex="-1" role="dialog"></div>
البته بدیهی است در این حالت اطلاعات از طریق HttpGet به صورت خودکار دریافت می‌شوند. ضمنا مباحث اعتبارسنجی و غیره هم در این حالت به درستی کار نخواهند کرد. بنابراین بهتر است از افزونه مثال انتهای بحث در حالت‌های پیشرفته‌تر استفاده شود. صرفا برای کاربردهای معمولی نمایش اطلاعات خواندنی، قابلیت ریموت توکار جالب است.

نکته مهم: در حالت ریموت، طراحی محتوایی که باید نمایش داده شود، نباید شامل سطر ذیل باشد. در غیراینصورت اطلاعاتی نمایش داده نخواهد شد:
<div class="modal" id="myModal">
از این جهت که این سطر با آی دی myModal پیشتر به صفحه اضافه شده‌است و تکرار آن سبب محو محتوای جدید می‌شود.


به روز رسانی مثال‌های ASP.NET MVC جهت سازگاری با بوت استرپ 3

مثال فوق را به همراه کدهای اصلاح شده دو مثال ابتدای بحث (jquery.bootstrap-modal-ajax-form.js و jquery.bootstrap-modal-confirm.js)، از لینک ذیل می‌توانید دریافت کنید. این مثال به همراه قالب t4 افزودن Viewهای مودال بوت استرپ (CreateBootstrap3ModalForm.tt) نیز هست.
bs3-sample06.zip
 
مطالب
ایجاد HTTP API توسط Feather HTTP
Feather HTTP یک فریم‌ورک HTTP سبک، برای ایجاد APIهای NET Core. است، در واقع یک wrapper بر روی APIهای موجود ASP.NET Core می‌باشد که به ما امکان ایجاد HTTP API را در کمترین زمان میدهد. در این مطلب نحوه ایجاد یک API را توسط این فریم‌ورک بررسی خواهیم کرد.

معرفی قالب FeatherHttp.Templates به سیستم dotnet
برای شروع می‌توانیم قالب پروژه Feather HTTP را به لیست قالب‌های از پیش نصب شده‌ی dotnet اضافه کنیم. برای اینکار کافی است در خط فرمان دستور زیر را وارد کنیم:
dotnet new -i FeatherHttp.Templates::0.1.67-alpha.g69b43bed72 --nuget-source https://f.feedz.io/featherhttp/framework/nuget/index.json
پس از نصب قالب می‌توانید Feather HTTP را در لیست قالب‌ها توسط دستور dotnet new --list مشاهده کنید:
Templates                                         Short Name               Language          Tags
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
FeatherHttp                                       feather                  [C#]              Web/ASP.NET/FeatherHttp

نحوه‌ی ایجاد یک پروژه‌ی جدید بر اساس قالب جدید
برای ایجاد یک پروژه‌ی جدید کافی است از دستور dotnet new feather استفاده کنید، در ادامه یک پروژه جدید تحت عنوان todoAPI ایجاد خواهیم کرد:
dotnet new feather --name todoAPI
خروجی دستور فوق یک پروژه با ساختار ذیل است:

همانطور که مشاهده می‌کنید پروژه‌ی فوق تنها شامل دو فایل .csproj و Program.cs است. درون Program.cs و متد Main کار initialize کردن سرور HTTP صورت گرفته است. WebApplication.Create دقیقا همانند Host.CreateDefaultBuilder پروژه‌های ASP.NET Core عمل می‌کند؛ یعنی پیکربندی pipeline از قبیل اضافه کردن متغیرهای محیطی، خواندن از فایل JSON و ... را انجام میدهد اما با کد boilerplate کمتر. بنابراین خروجی WebApplication.Create یک ASP.NET Core Pipeline با قابلیت اضافه کردن تنظیمات دلخواه است. در ادامه جهت بررسی بیشتر Feather HTTP، یک مدل را به همراه یک سری دیتای In-memory به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System.Collections.Generic;
using System.Text.Json.Serialization;
using System.Linq;

namespace todoAPI.Models
{
    public class Todo
    {
        [JsonPropertyName("id")]
        public int Id { get; set; }
        [JsonPropertyName("title")]
        public string Title { get; set; }
        [JsonPropertyName("completed")]
        public bool Completed { get; set; }
    }

    public class TodoData
    {
        private readonly IList<Todo> _db = new List<Todo>
        {
            new Todo { Id = 1, Title = "Read book" },
            new Todo { Id = 2, Title = "Watch an episode of Dark" },
            new Todo { Id = 3, Title = "Publish a post on dotnettips" },
            new Todo { Id = 4, Title = "Skype with my friend" },
        };
        public IList<Todo> GetAllToDoItmes()
        {
            return _db;
        }
        public void AddTodo(Todo item)
        {
            _db.Add(item);
        }
        public void ToggleTodo(int id)
        {
            var todo = _db.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            todo.Completed = !todo.Completed;
        }

        public void DeleteTodo(int id)
        {
            var todo = _db.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            _db.Remove(todo);
        }
    }
}

در مثال فوق برای نگاشت نام خواص، از System.Text.Json توکار NET Core 3.0. استفاده شده‌است. در ادامه نیز از یک کلاس برای شبیه‌سازی CRUD یک Todo استفاده شده‌است. سپس برای داشتن اندپوینت‌های موردنظر به ازای هر کدام از متدهای فوق درون متد Main، از app.Map... استفاده کرده‌ایم:

using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using todoAPI.Models;

namespace todoAPI
{
    class Program
    {
        private static readonly TodoData db = new TodoData();
        static async Task Main(string[] args)
        {
            var app = WebApplication.Create(args);

            app.MapGet("/", GetTodos);
            app.MapPost("/api/todos", CreateTodo);
            app.MapPost("/api/todos/{id}", ToggleTodo);
            app.MapDelete("/api/todos/{id}", DeleteTodo);

            await app.RunAsync();
        }

        static async Task GetTodos(HttpContext http)
        {
            var todos = db.GetAllToDoItmes();
            await http.Response.WriteJsonAsync(todos);
        }

        static async Task CreateTodo(HttpContext http)
        {
            var todo = await http.Request.ReadJsonAsync<Todo>();
            db.AddTodo(todo);
            http.Response.StatusCode = 204;
        }

        static async Task ToggleTodo(HttpContext http)
        {
            if (!http.Request.RouteValues.TryGet("id", out int id))
            {
                http.Response.StatusCode = 400;
                return;
            }
            db.ToggleTodo(id);
            http.Response.StatusCode = 204;
        }

        static async Task DeleteTodo(HttpContext http)
        {
            if (!http.Request.RouteValues.TryGet("id", out int id))
            {
                http.Response.StatusCode = 400;
                return;
            }
            db.DeleteTodo(id);
            http.Response.StatusCode = 204;
        }
    }
}


هر کدام از اندپوینت‌های فوق، یک ورودی HttpContext دریافت خواهند کرد. توسط این شیء می‌توانیم به درخواست جاری و همچنین به پاسخ درخواست، دسترسی داشته باشیم. 


استفاده از سیستم DI توکار NET Core.

همانطور که در ابتدای مطلب نیز عنوان شد، Feather HTTP یک wrapper بر روی APIهای موجود ASP.NET Core است، بنابراین می‌توانیم از همان سرویس DI که درون پروژه‌های ASP.NET Core در اختیار داریم در اینجا نیز استفاده کنیم. در ادامه یک پوشه‌ی جدید را به مثال قبل، با نام Controllers اضافه خواهیم کرد و درون آن یک فایل TodoController را با محتویات زیر ایجاد خواهیم کرد:

using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using todoAPI.Models;
using todoAPI.Services;

namespace todoAPI.Controllers
{
    public class TodoController
    {
        private readonly ITodoService _todoService;

        public TodoController(ITodoService todoService)
        {
            _todoService = todoService;
        }

        public async Task GetTodos(HttpContext http)
        {
            var todos = _todoService.GetAllToDoItmes();
            await http.Response.WriteJsonAsync(todos);
        }

        public async Task CreateTodo(HttpContext http)
        {
            var todo = await http.Request.ReadJsonAsync<Todo>();
            _todoService.AddTodo(todo);
            http.Response.StatusCode = 204;
        }

        public async Task ToggleTodo(HttpContext http)
        {
            if (!http.Request.RouteValues.TryGet("id", out int id))
            {
                http.Response.StatusCode = 400;
                return;
            }
            _todoService.ToggleTodo(id);
            http.Response.StatusCode = 204;
        }

        public async Task DeleteTodo(HttpContext http)
        {
            if (!http.Request.RouteValues.TryGet("id", out int id))
            {
                http.Response.StatusCode = 400;
                return;
            }
            _todoService.DeleteTodo(id);
            http.Response.StatusCode = 204;
        }
    }
}


کاری که انجام شده است، انتقال تمامی متدهای static به کلاس فوق و سپس جایگزین کردن کلمه‌ی کلیدی static با public است. همچنین یه ارجاع به اینترفیس جدید با عنوان ITodoService اضافه شده است؛ درون پیاده‌سازی این اینترفیس همان متدهای کلاس TodoData را اضافه کرده‌ایم:

using System.Collections.Generic;
using todoAPI.Models;
using System.Linq;

namespace todoAPI.Services
{
    public interface ITodoService
    {
        void AddTodo(Todo item);
        void DeleteTodo(int id);
        IList<Todo> GetAllToDoItmes();
        void ToggleTodo(int id);
    }

    public class TodoService : ITodoService
    {
        private readonly IList<Todo> _db = new List<Todo>
        {
            new Todo { Id = 1, Title = "Read book" },
            new Todo { Id = 2, Title = "Watch an episode of Dark" },
            new Todo { Id = 3, Title = "Publish a post on dotnettips" },
            new Todo { Id = 4, Title = "Skype with my friend" },
        };
        public IList<Todo> GetAllToDoItmes()
        {
            return _db;
        }
        public void AddTodo(Todo item)
        {
            _db.Add(item);
        }
        public void ToggleTodo(int id)
        {
            var todo = _db.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            todo.Completed = !todo.Completed;
        }

        public void DeleteTodo(int id)
        {
            var todo = _db.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            _db.Remove(todo);
        }
    }
}


نکته: برای ایجاد اینترفیس از روی یک کلاس درون VS Code می‌توانیم اینگونه عمل کنیم:



تغییرات فایل Program.cs

ابتدا باید using مربوط به DI را در ابتدای فایل اضافه کنیم:

using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;


سپس توسط ServiceProvider یک وهله از کلاس موردنظر را ایجاد کرده‌ایم و همچنین سرویس‌های موردنظر را درون DI Container اضافه کرده‌ایم:

using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using todoAPI.Controllers;
using todoAPI.Services;

namespace todoAPI
{
    class Program
    {
        static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
            builder.Services.AddTransient<TodoController>();
            builder.Services.AddTransient<ITodoService, TodoService>();

            var serviceProvider = builder.Services.BuildServiceProvider();
            var todoController = serviceProvider.GetService<TodoController>();

            var app = WebApplication.Create(args);

            app.MapGet("/", todoController.GetTodos);
            app.MapPost("/api/todos", todoController.CreateTodo);
            app.MapPost("/api/todos/{id}", todoController.ToggleTodo);
            app.MapDelete("/api/todos/{id}", todoController.DeleteTodo);

            await app.RunAsync();
        }
    }
}



Convention Over Configuration

در کد قبلی به صورت دستی TodoController را توسط Service Location از DI درخواست کرده‌ایم. اینکار را در ادامه می‌توانیم به Feather HTTP سپرده تا کار وهله‌سازی را براساس قواعد توکار برایمان انجام دهد:

using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using todoAPI.Services;

namespace todoAPI
{
    class Program
    {
        static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

            builder.Services.AddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();

            builder.Services.AddControllers();

            builder.Services.AddSingleton<ITodoService, TodoService>();

            var serviceProvider = builder.Services.BuildServiceProvider();

            var app = builder.Build();

            app.MapControllers();

            await app.RunAsync();
        }
    }
}


سپس در ادامه برای دسترسی به HTTP Context درون TodoController از IHttpContextAccessor استفاده کرده‌ایم:

using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using todoAPI.Models;
using todoAPI.Services;

namespace todoAPI.Controllers
{
    public class TodoController
    {
        private readonly ITodoService _todoService;
        private readonly IHttpContextAccessor _accessor;
        public TodoController(ITodoService todoService, IHttpContextAccessor accessor)
        {
            _todoService = todoService;
            _accessor = accessor;
        }

        [HttpGet("/todos")]
        public async Task GetTodos()
        {
            var todos = _todoService.GetAllToDoItmes();
            await _accessor.HttpContext.Response.WriteJsonAsync(todos);
        }

        [HttpPost("/todos")]
        public async Task CreateTodo()
        {
            var todo = await _accessor.HttpContext.Request.ReadJsonAsync<Todo>();
            _todoService.AddTodo(todo);
            _accessor.HttpContext.Response.StatusCode = 204;
        }

        [HttpPost("/todos/{id}")]
        public async Task ToggleTodo(int id)
        {
            _todoService.ToggleTodo(id);
            _accessor.HttpContext.Response.StatusCode = 204;
        }

        [HttpDelete("/todos/{id}")]
        public async Task DeleteTodo(int id)
        {
            _todoService.DeleteTodo(id);
            _accessor.HttpContext.Response.StatusCode = 204;
        }
    }
}


کدهای کامل مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.

مطالب
React 16x - قسمت 4 - کامپوننت‌ها - بخش 1 - کار با عبارات JSX
برپایی پروژه‌ی ایجاد اولین کامپوننت React

در اینجا برای بررسی مقدماتی کامپوننت‌ها، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-04
> cd sample-04
> npm start
اکنون در ادامه اولین کاری را که انجام می‌دهیم، نصب توئیتر بوت استرپ 4 است تا بتوانیم توسط امکانات آن، ظاهر بهتری را برای برنامه‌ی تهیه شده تدارک ببینیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های `+ctrl را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
این دستور علاوه بر نصب بوت استرپ 4.3.1 (آخرین نگارش موجود در زمان نگارش این مطلب)، به دلیل ذکر سوئیچ save، مدخل آن‌را نیز به فایل package.json برنامه اضافه می‌کند.
پس از اجرای این دستور، ممکن است پیام‌های اخطاری مانند «requires a peer of jquery@1.9.1 - 3 but none is installed» را نیز مشاهده کنید که مهم نیستند. چون در اینجا صرفا از امکانات CSS ای بوت استرپ استفاده خواهیم کرد و کاری با jQuery نداریم. محل نصب آن نیز پوشه‌ی node_modules\bootstrap برنامه است.

سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ایجاد اولین کامپوننت React

در پوشه‌ی src برنامه، پوشه‌ی جدیدی را به نام components ایجاد می‌کنیم و تمام کامپوننت‌های خود را در آن قرار خواهیم داد. سپس داخل این پوشه، یک فایل جدید و خالی را به نام counter.jsx ایجاد می‌کنیم. پسوند این فایل jsx است و نام فایل‌های کامپوننت‌ها را نیز camel case وارد می‌کنیم؛ یعنی اولین حرف اولین واژه‌ی وارد شده، با حروف کوچک و تمام واژه‌های پس از آن با حروف بزرگ شروع خواهند شد مانند coolApp. مزیت استفاده‌ی از پسوند jsx نسبت به js، فراهم شدن امکانات مخصوص React در VSCode است.
در ابتدای فایل counter.jsx، نیاز است وابستگی‌های React را import کنیم. اگر از قسمت اول بخاطر داشته باشید، «simple react snippets» را نیز در VSCode نصب کردیم. به کمک آن می‌تواند این نوع importها را ساده‌تر وارد کرد. برای این منظور imrc را تایپ کرده و سپس دکمه‌ی tab را فشار دهید.  به این ترتیب یک سطر زیر به صورت خودکار تولید می‌شود:
import React, { Component } from 'react';
پس از این سطر، cc را تایپ کرده و سپس دکمه‌ی tab را فشار دهید تا ساختار کلاس یک کامپوننت React تولید شود. همان لحظه‌ای که این ساختار تولید می‌شود، اگر دقت کنید دو کرسر در صفحه ظاهر شده‌اند که با تایپ نام کامپوننت، نام کلاس و نام export آن‌را تکمیل می‌کنند. نام این کامپوننت را Counter که با حروف بزرگ شروع می‌شود، وارد می‌کنیم. اکنون کدهای آن را به نحو زیر ویرایش می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    return <h1>Hello world!</h1>;
  }
}

export default Counter;
مفهوم ساختار یک چنین کلاس و export ای را در قسمت قبل با معرفی کلاس‌ها، ارث بری، ماژول‌ها و همچنین exportهای آن‌ها بررسی کردیم. البته در قسمت قبل، export default class را مشاهده کردید و در اینجا بجای آن، سطر آخر این ماژول به export default ختم شده‌است که روش دیگری برای تعریف این export است.
خروجی متد render در اینجا، یک رشته‌ی معمولی نیست؛ بلکه یک عبارت jsx است که در قسمت اول معرفی شد. این عبارت در نهایت توسط کامپایلر Babel به معادل React.createElement ترجمه می‌شود. به همین جهت نیاز است تا import React را در ابتدای این ماژول درج کرد؛ هرچند به ظاهر به صورت مستقیم از آن استفاده نمی‌کنیم.

تا اینجا این کامپوننت در UI برنامه نمایش داده نمی‌شود. به همین جهت به فایل index.js مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
- ابتدا نیاز است تا شیء Counter را در اینجا import کنیم و چون خروجی پیش‌فرض است، نیازی به ذکر {} برای معرفی آن نیست:
import Counter from "./components/counter";
- سپس در سطر ReactDOM.render، بجای رندر کامپوننت App، کامپوننت Counter را ذکر می‌کنیم:
 ReactDOM.render(<Counter />, document.getElementById("root"));
اکنون برنامه هر زمانیکه به المان جدید Counter برسد، بجای آن به متد render کامپوننت متناظر مراجعه کرده و خروجی آن‌را رندر می‌کند. پس از این تغییر اگر به مرورگر مراجعه کنید، خروجی hello world را مشاهده خواهید کرد.


درج چند عنصر در عبارات JSX

می‌خواهیم در کامپوننت Counter، یک دکمه را نیز نمایش دهیم. برای انجام اینکار، به نحو زیر عمل می‌کنیم:
  render() {
    return <h1>Hello world!</h1><button>Increment</button>;
  }
در این حالت هم در VSCode و هم در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، خطای «JSX expressions must have one parent element» ظاهر می‌شود.
عبارات JSX در نهایت باید تبدیل به متد React.createElement شوند. اولین پارامتر این متد، نوع المانی است که قرار است ایجاد شود که در اینجا h1 است. اما در اینجا دو المان را داریم. در این حالت Babel نمی‌داند که چگونه باید یک چنین عبارتی را به React.createElement ترجمه کند. یک راه حل این است که کل این عبارت را داخل یک div قرار داد:
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Hello world!</h1>
        <button>Increment</button>
      </div>
    );
در اینجا فرمت چند سطری return، توسط افزونه‌ی Prettier که در قسمت اول معرفی شد، پس از ذخیره‌ی فایل، به صورت خودکار اعمال شده‌است. همچنین اگر دقت کنید یک () جدید را نیز مشاهده می‌کنید. علت آن مقابله با automatic semicolon insertion است (درج ; خودکار). در جاوا اسکریپت اگر یک return را داشته باشید و پس از آن در همان سطر، چیزی درج نشده باشد، یک سمی‌کالن را به صورت خودکار درج/تفسیر می‌کند. به این ترتیب عبارت JSX چند سطری درج شده‌ی در سطرهای بعد از return، دیده نخواهد شد؛ یعنی چیزی شبیه به عبارات زیر تفسیر می‌شود:
return ;
  <div></div>
برای رفع این مشکل باید دقیقا جلوی واژه‌ی کلیدی return، یک پرانتز را باز کرد و آن‌را پس از خاتمه‌ی عبارت JSX، بست (که البته افزونه‌ی Prettier اینکار را به صورت خودکار برای شما انجام می‌دهد):
return (
  <div></div>
);
نکته 1: بدیهی است زمانیکه المان‌های درج شده را درون یک div محصور کردیم، به همین نحو نیز در DOM اصلی ظاهر خواهند شد. اگر علاقمند نیستید که این div در خروجی نهایی رندر شود، می‌توان بجای آن از React.Fragment استفاده کرد که هیچ نوع المان اضافه‌تری را در DOM بجای آن درج نمی‌کند:
    return (
      <React.Fragment>
        <h1>Hello world!</h1>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );

نکته 2: در VSCode برای ویرایش همزمان ابتدا و انتهای یک تگ (برای مثال ویرایش همزمان عبارت div در اینجا و تبدیل آن به React.Fragment در دو قسمت)، عبارت آن تگ را انتخاب کرده و سپس دکمه‌های ctrl+d را فشار دهید تا بتوانید همزمان هر دو عبارت انتخاب شده را با هم ویرایش کنید. به اینکار multi-cursor editing می‌گویند.


نمایش پویای اطلاعات در عبارات JSX

در ادامه بجای نمایش عبارت ثابت «Hello world»، می‌خواهیم آن‌را به صورت پویا تنظیم کنیم. برای این منظور یک خاصیت جدید را در کلاس جاری، به نام state تعریف کرده و آن‌را با یک شیء، مقدار دهی می‌کنیم. state، یک خاصیت ویژه در کامپوننت‌های React است و بیانگر داده‌هایی است که آن کامپوننت نیاز دارد. این داده‌ها می‌توانند یک key/value ساده باشند و یا حتی value تعریف شده نیز می‌تواند یک شیء پیچیده باشد.
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <span>{this.state.count}</span>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default Counter;
در اینجا خاصیت state را با شیءای که حاوی key/value مساوی count با مقدار صفر است، مقدار دهی کرده‌ایم. سپس برای نمایش این اطلاعات در عبارت JSX، از یک {} استفاده می‌شود. داخل {}‌ها می‌توان هر نوع عبارت مجاز جاوا اسکریپتی را درج کرد. برای مثال با this شروع می‌کنیم که بیانگر اشاره‌گری به وهله‌ای از شیء جاری است. سپس می‌توان توسط آن به خاصیت state و سپس کلید count شیء منتسب به آن دسترسی یافت. به این ترتیب عدد صفر، در کنار دکمه‌ای با برچسب Increment، در مرورگر ظاهر خواهد شد.

همانطور که عنوان شد در بین {}‌ها می‌توان هر نوع عبارت مجاز جاوا اسکریپتی را ذکر کرد و عبارت چیزی است که مقداری را بازگشت می‌دهد. بنابراین عبارتی مانند {2+2} را نیز می‌توان در اینجا بکار برد و یا حتی در اینجا می‌توان متدی را فراخوانی کرد که مقداری را بازگشت می‌دهد:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <span>{this.formatCount()}</span>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
  }

  formatCount() {
    const { count } = this.state; // Object Destructuring
    return count === 0 ? "Zero" : count;
  }
}

export default Counter;
در این مثال می‌خواهیم اگر مقدار count مساوی صفر بود، بجای عدد صفر، واژه‌ی Zero را نمایش دهد. به همین جهت این منطق را به یک متد مانند formatCount منتقل کرده و سپس آن‌را به صورت {()this.formatCount}، فراخوانی کرده و نمایش می‌دهیم.
در متد formatCount حتی می‌توان عبارات JSX را نیز بجای یک رشته‌ی ساده، بازگشت داد:
  formatCount() {
    const { count } = this.state; // Object Destructuring
    return count === 0 ? <h1>Zero</h1> : count;
  }


مقدار دهی ویژگی‌های عناصر در عبارات JSX

فرض کنید یک المان img را به عبارت JSX کلاس Counter اضافه کرده‌ایم. اکنون می‌خواهیم ویژگی src آن‌را مقدار دهی کنیم. در اینجا هر چیزی که بین "" قرار گیرد، به صورت یک رشته‌ی ثابت پردازش می‌شود. برای تنظیم آن به یک متغیر، ابتدا خاصیت state را به صورت زیر جهت درج imageUrl، ویرایش می‌کنیم:
  state = {
    count: 0,
    imageUrl: "/logo192.png"
  };
پس از آن عبارت مقدار خاصیت this.state.imageUrl را توسط یک {}، به ویژگی src تصویر نسبت می‌دهیم:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span>{this.formatCount()}</span>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
  }

مقدار دهی class و style المان‌ها، نسبت به مقدار دهی attributes که مشاهده کردید، اندکی متفاوت است؛ از این جهت که در نهایت یک عبارت JSX توسط کامپایلر Babel به معادل جاوا اسکریپتی آن ترجمه می‌شود و اگر در اینجا به عنوان مثال از ویژگی class استفاده شود، چون نام class، یک نام و واژه‌ی کلیدی از پیش معین شده‌ی جاوا اسکریپتی است، امکان استفاده‌ی از آن در اینجا وجود ندارد. به همین جهت در React برای تنظیم ویژگی class عناصر، از className استفاده می‌شود:
    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span className="badge badge-primary m-2">{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
در اینجا اعمال یک سری از کلاس‌های بوت استرپ را که در ابتدای مطلب به پروژه اضافه کردیم، به ویژگی‌های className المان‌های span و button مشاهده می‌کنید.
تا اینجا اگر فایل کامپوننت Counter را ذخیره کنید، خروجی ذیل در مرورگر ظاهر خواهد شد:


روش مقدار دهی ویژگی style نیز متفاوت است. در اینجا React انتظار دارد تا شیءای را که به صورت زیر تشکیل می‌شود:
  styles = {
    fontSize: 50,
    fontWeight: "bold"
  };
به صورت {this.styles} به ویژگی style انتساب دهیم:
    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span style={this.styles} className="badge badge-primary m-2">
          {this.formatCount()}
        </span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
نحوه‌ی تشکیل خاصیت styles، بر اساس ذکر خواص CSS، به صورت خواصی camel-case است؛ مانند fontSize. در اینجا عدد 50 توسط react به صورت خودکار به 50px تبدیل می‌شود.
اعمال این styles نمونه، یک چنین خروجی را به همراه خواهد داشت:


مزیت تعریف شیء styles به صورت یک خاصیت در کلاس، امکان استفاده‌ی مجدد از آن در سایر المان‌ها است. اگر چنین چیزی مدنظر شما نیست، می‌توان این شیء را به صورت inline هم تعریف کرد:
<button style={{ fontSize: 30 }} className="btn btn-secondary btn-sm">
در اینجا، ابتدا یک {} درج می‌شود تا بیانگر نمایش دریافت یک عبارت معتبر جاوا اسکریپتی باشد. سپس داخل آن یک {} دیگر نیز قرار گرفته‌است که بیانگر تعریف یک شیء جاوا اسکریپتی است و در این حالت باید با نحوه‌ی تشکیل عناصر شیء style مورد نظر React که به صورت caml-case هستند، تطابق داشته باشد.


مقدار دهی پویای ویژگی className عناصر در عبارات JSX

در ادامه می‌خواهیم اگر مقدار count مساوی صفر بود، span ای که هم اکنون با یک badge آبی (با کلاس badge-primary) نمایش داده می‌شود، زرد رنگ (با کلاس badge-warning) شود و در غیراینصورت آبی رنگ. بنابراین می‌خواهیم بر اساس مقدر count، مقدار کلاس‌های انتسابی به className را به صورت پویا تغییر دهیم و این الگویی است که در برنامه‌های واقعی بسیار استفاده می‌شود:
  render() {
    let classes = "badge m-2 badge-";
    classes += this.state.count === 0 ? "warning" : "primary";

    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span style={this.styles} className={classes}>
          {this.formatCount()}
        </span>
        <button style={{ fontSize: 30 }} className="btn btn-secondary btn-sm">
          Increment
        </button>
      </React.Fragment>
    );
برای این منظور متغیر classes را تعریف کرده‌ایم که در ابتدا با مقادیری که ثابت هستند، مقدار دهی شده‌اند. سپس بر اساس مقدار this.state.count، مقدار مشخص warning و یا primary به این رشته افزوده می‌شود. در آخر هم از این متغیر به صورت className={classes} استفاده شده‌است؛ با این خروجی:


البته باید دقت داشت که می‌توان منطق تشکیل متغیر classes را به یک متد، جهت خلوت سازی متد render نیز منتقل کرد. برای این کار، دو سطر مرتبط با متغیر classes را در VSCode انتخاب کنید. سپس یک آیکن لامپ مانند ظاهر می‌شود که با کلیک بر روی آن، منوی extract to method نیز قابل انتخاب است:
  render() {
    let classes = this.getBadgeClasses();
    // ...
  }

  getBadgeClasses() {
    let classes = "badge m-2 badge-";
    classes += this.state.count === 0 ? "warning" : "primary";
    return classes;
  }
البته در اینجا می‌توان متغیر classes را نیز حذف کرد و مستقیما متد getBadgeClasses را مورد استفاده قرار داد:
<span style={this.styles} className={this.getBadgeClasses()}>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part01.zip
مطالب
آشنایی با OWIN و بررسی نقش آن در ASP.NET Core
در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به قسمت‌های کلیدی OWIN و همچنین پروژه‌ی Katana بیندازیم و در نهایت نیز نقش OWIN را در ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.



OWIN چیست؟

همانطور که می‌دانید OWIN یک specification است که استانداری را بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن‌ها تعریف کرده است. در واقع OWIN یکسری لایه‌ی انتزاعی را جهت ایجاد اپلیکیشن‌هایی که نحوه‌ی میزبانی آنها اهمیتی ندارد، تعریف خواهد کرد. به صورت خلاصه توسط این لایه‌ی انتزاعی می‌توانیم وابستگی بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن را حذف کنیم. در این specification منظور از وب‌سرور یک delegate و همچنین یک دیکشنری است. در واقع هدف این است که وقتی درخواستی به این وب‌سرور ارسال شد، درخواست به قسمت‌های کوچکی تقسیم‌بندی شده و درون این دیکشنری قرار خواهند گرفت (این دیکشنری حاوی کلیدهای از پیش‌تعریف شده‌ای است که توسط OWIN تعریف شده‌اند). سپس این دیکشنری از طریق یک application function به درون pipeline ارسال خواهد شد و از یکسری middleware عبور خواهد کرد. در اینحالت می‌توانیم کنترلی را بر روی درخواست‌های وارده و صادره داشته باشیم. ایده‌ی middleware خیلی شبیه به HTTP moduleها در IIS است؛ اما تفاوت آن این است که middlewareها وابستگی‌ایی به IIS ندارند و همچنین مبتنی بر رویداد نیستند. هر middleware بعد از انجام تغییرات بر روی درخواست، تا زمان رسیدن دیکشنری به آخرین middleware، آن را به middleware بعدی ارسال خواهد کرد. در این حین می‌توانیم به response streams اطلاعاتی را append کنیم. وقتی دیکشنری از تمامی middlewareها عبور کرد، سرور مطلع خواهد شد و نتیجه را به کلاینت ارسال می‌کند.


استاندارد OWIN تعدادی کلید را درون یک دیکشنری تعریف کرده است که بعد از ورود به هر middleware مقداردهی خواهند شد. این کلیدها را می‌توانیم در دو دسته‌ی Request و Response بررسی کنیم.

کلیدهای مربوط به Request

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.RequestBody"

یک Stream همراه با request body. اگر body برای request وجود نداشته باشد، Stream.Null به عنوان placeholder قابل استفاده است.

بله

"owin.RequestHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای درخواست.

بله

"owin.RequestMethod"

رشته‌ایی حاوی نوع فعل متد HTTP مربوط به درخواست (مانند GET and POST )

بله

"owin.RequestPath"

path درخواست شده به صورت string

بله

"owin.RequestPathBase"

قسمتی از path درخواست به صورت string

بله

"owin.RequestProtocol"

نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )

بله

"owin.RequestQueryString"

رشته‌ای حاوی query string ؛ بدون علامت ? (مانند foo=bar&baz=quux )

بله

"owin.RequestScheme"

رشته‌ایی حاوی URL scheme استفاده شده در درخواست (مانند HTTP or HTTPS )



کلیدهای مربوط به Response

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.ResponseBody"

یک Stream جهت نوشتن response body در خروجی

بله

"owin.ResponseHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای response

خیر

"owin.ResponseStatusCode"

یک عدد صحیح حاوی کد وضعیت HTTP response ؛ حالت پیش‌فرض 200 است.

خیر

"owin.ResponseReasonPhrase"

یک رشته حاوی reason phrase مربوط به status code ؛ اگر خالی باشد در نتیجه سرور بهتر است آن را مقداردهی کند.

خیر

"owin.ResponseProtocol"

یک رشته حاوی نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )؛ اگر خالی باشد؛ “owin.RequestProtocol” به عنوان مقدار پیش‌فرض در نظر گرفته خواهد شد.


Katana
پروژه‌ی Katana یک پیاده‌سازی از استاندارد OWIN است که توسط مایکروسافت ایجاد شده است. مایکروسافت علاوه بر پیاده‌سازی OWIN، یکسری قابلیت دیگر را نیز به آن اضافه کرده است. برای شروع کار با Katana یک پروژه خالی از نوع ASP.NET Web Application را ایجاد کنید. در ادامه لازم است پکیج Microsoft.Owin.Host.SystemWeb را نیز نصب کنیم. همراه با نصب این پکیج، دو وابستگی دیگر نیز نصب خواهند شد؛ زیرا پیاده‌سازی OWIN درون پکیج Microsoft.Owin قرار دارد:
<package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net461" />
در ادامه نیاز به یک نقطه‌ی شروع برای اپلیکیشن‌مان داریم. طبق convention باید یک فایل را با نام Startup.cs با محتویات زیر ایجاد کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {

        } 
    }
}
توسط IAppBuilder می‌توانیم middlewareها را به pipeline اضافه کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.Use(async (ctx, next) =>
            {
                await ctx.Response.WriteAsync("Hello");
            });
        } 
    }
توسط متد Use، یک middleware را به صورت inline تعریف کرده‌ایم. متد Use یک delegate را از ورودی دریافت خواهد کرد و امضای آن به اینصورت است:
Func<IOwinContext, Func<Task>, Task> handler

IOwinContext در واقع یک wrapper برای environment dictionaryایی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم. در مثال قبل، از پراپرتی Response، جهت ارسال خروجی به کلاینت استفاده شده است. این پراپرتی در واقع معادل کلید owin.ResponseBody درون دیکشنری است. اما در اینجا به صورت strongly-typed و ساده به آن دسترسی داریم؛ هر چند که امکان کار با دیکشنری خام نیز وجود دارد. به عنوان مثال معادل مثال قبل بدون استفاده از پراپرتی Response، اینچنین خواهد بود:
app.Use(async (ctx, next) =>
{
   var response = ctx.Environment["owin.ResponseBody"] as Stream;
   using (var writer = new StreamWriter(response))
   {
      await writer.WriteAsync("Hello");
   }
});
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، با وارد کردن هر آدرسی، پیام Hello درون مرورگر برایتان نمایش داده خواهد شد:


به هر تعداد middleware که خواستید می‌توانید به pipeline اضافه کنید؛ اما باید دقت داشته باشید که ترتیب قرار دادن آنها اهمیت دارد.

Self-hosting OWIN
در مثال قبلی، اپلیکیشن توسط IIS Express اجرا می‌شد. برای میزبانی درون یک کنسول اپلیکیشن، ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ایجاد کرده و پکیج Microsoft.Owin.SelfHost را نصب کنید. سپس کلاس Startup موردنظرتان را ایجاد کرده و در نهایت درون متد Main، کار راه‌اندازی سرور را انجام خواهیم داد:
using System;
using Microsoft.Owin.Hosting;

namespace SimpleOwinConsoleApp
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApp.Start<Startup>("http://localhost:12345"))
            {
                Console.WriteLine("Listening to port 12345");
                Console.WriteLine("Press Enter to end...");
                Console.ReadLine();
            }
        }
    }
}

OWIN در ASP.NET Core
ASP.NET Core دارای مفهومی با عنوان pipeline است. این pipeline خیلی شبیه به OWIN است اما OWIN نیست؛ بلکه عملکرد آن شبیه به OWIN است. به عنوان مثال اینبار به جای دیکشنری، شیء HttpContext را داریم. در ادامه یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web Application از نوع Empty را شروع خواهیم کرد. اگر دقت کنید اینبار برای کلاس Startup باید دو متد را پیاده‌سازی کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace SimpleOwinCoreApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}

متد Configure: همانطور که در ابتدای مطلب مشاهده کردید این متد قبلاً در پروژه‌های مبتنی بر کاتانا Configuration نام داشت؛ همچنین به جای IAppBuilder اینبار IApplicationBuilder را داریم. مزیت ASP.NET Core این است که در هر جایی از اپلیکیشن می‌توانیم از سیستم DI توکار آن استفاده کنیم؛ در نتیجه علاوه بر IApplicationBuilder وابستگی‌های دیگری مانند IHostingEnvironment و ILoggerFactory را نیز می‌توانیم تزریق کنیم.
متد ConfigureServices: در اینجا می‌توانیم سرویس‌های موردنیاز درون اپلیکیشن را برای IoC ریجستر کنیم.
در کد فوق استفاده از متد Use به معنای آخرین نقطه در pipeline است. یعنی جایی که response برگردانده خواهد شد و چیزی بعد از آن اجرا نخواهد شد؛ در واقع ارجاعی به middleware بعدی وجود ندارد.

ایجاد یک Middleware جدید
تا اینجا تمامی کدها را به صورت inline نوشتیم. اما اگر بخواهیم middlewareمان قابلیت استفاده‌ی مجدد داشته باشد می‌توانیم تعاریف آن را به یک کلاس با ساختار زیر منتقل نمائیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinCoreApp.Middlewares
{
    public class SimpleMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public SimpleMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext ctx)
        {
            // قبل از فراخوانی میان‌افزار بعدی

            await ctx.Response.WriteAsync("Hello DNT!");

            await _next(ctx);

            // بعد از فراخوانی میان‌افزار بعدی
        }
    }
}

درون متد Invoke بعد از پردازش درخواست باید متد middleware بعدی را همراه با context جاری فراخوانی کنیم. در نتیجه قبل و بعد از فراخوانی middleware بعدی فرصت این را خواهیم داشت تا درخواست را پردازش کنیم. در نهایت برای استفاده از middleware فوق می‌توانیم از متد الحاقی UseMiddleware استفاده کنیم:
app.UseMiddleware<SimpleMiddleware>();

استفاده از middlewareهای مبتنی بر Katana در ASP.NET Core
middlewareهایی را که برای Katana نوشته‌اید، درون یک اپلیکیشن ASP.NET Core نیز قابل استفاده هستند. برای اینکار با مراجعه به فایل project.json می‌توانید پکیج زیر را نصب کنید:
"Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0"
سپس درون متد Configure می‌توانید Owin را به pipeline اضافه کرده و middleware خود را ریجستر کنید:
app.UseOwin(pipeline =>
{
pipeline(next => new MyKatanaBasedMiddleware(next).Invoke)
});

مثال تکمیلی:
در ادامه می‌خواهیم ماژول مطرح شده در این مطلب  را به صورت یک middleware با قابلیت پذیرفتن تنظیمات، نوشته و سپس درون pipeline استفاده کنیم. برای شروع یک کلاس با نام IpBlockerMiddleware با محتویات زیر ایجاد خواهیم کرد:
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        private readonly IpBlockerOptions _options;

        public IpBlockerMiddleware(RequestDelegate next, IpBlockerOptions options)
        {
            _next = next;
            _options = options;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext context)
        {
            var ipAddress = context.Request.Host.Host;
            if (IsBlockedIpAddress(ipAddress))
            {
                context.Response.StatusCode = 403;
                await context.Response.WriteAsync("Forbidden : The server understood the request, but It is refusing to fulfill it.");
                return;
            }
            await _next.Invoke(context);
        }

        private bool IsBlockedIpAddress(string ipAddress)
        {
            return _options.Ips.Any(ip => ip == ipAddress);
        }
    }
}
در کدهای فوق لیست Ipها از پراپرتی Ips درون کلاس IpBlockerOptions دریافت خواهد شد:
using System.Collections.Generic;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerOptions
    {
        public IpBlockerOptions()
        {
            Ips = new[] { "192.168.1.1" };
        }
        public IList<string> Ips { get; set; }
    }
}
همچنین برای استفاده راحت‌تر از middleware، یک متد الحاقی را برای آن ایجاد کرده‌ایم و سپس پراپرتی Ips را توسط اینترفیس IConfigurationRoot دریافت کرده‌ایم:
using System.Linq;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public static class IpBlockerExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseIpBlocker(this IApplicationBuilder builder, IConfigurationRoot configuration, IpBlockerOptions options = null)
        {
            return builder.UseMiddleware<IpBlockerMiddleware>(options ?? new IpBlockerOptions
            {
                Ips = configuration.GetSection("block_list").GetChildren().Select(p => p.Value).ToArray()
            });
        }
    }
}
قبلاً در رابطه با فایل‌های کانفیگ مطلبی را مطالعه کرده‌اید؛ در نتیجه نیازی به توضیح اضافه‌تری ندارد. تنها کاری که در اینجا انجام شده است، دریافت محتویات کلید block_list از فایل کانفیگ است. 
محتویات فایل blockedIps.json:
{
  "block_list": [
    "192.168.1.1",
    "localhost",
    "127.0.0.1",
    "172.16.132.151"
  ]
}

برای خواندن فایل فوق در برنامه نیز خواهیم داشت:
public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

public Startup(IHostingEnvironment env)
{
var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("blockedIps.json");
Configuration = builder.Build();
}
در نهایت برای استفاده از middleware فوق خواهیم داشت:
app.UseIpBlocker(Configuration);
اکنون هر درخواستی که با آدرس‌های تعیین شده درون فایل blockedIps.json وارد pipeline شود، امکان استفاده‌ی از سایت را نخواهد داشت.

کدهای این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
چند نکته‌ی تکمیلی در مورد استفاده از TypeScript در پروژه‌های Blazor

- اگر مانند مثال زیر، در یک فایل ts. نیاز به استفاده‌ی از یک کتابخانه‌ی خارجی، مانند اسکریپت‌های خود Blazor بود:
Blazor.addEventListener('enhancedload', () => {
            // ...
});
می‌توان با افزودن یک سطر زیر، به دقیقا یک سطر قبل از تعاریف فوق، از خطای کامپایل TypeScript صرفنظر کرد و خروجی js. گرفت:
// @ts-ignore

- اگر چندین فایل ts. را دارید و می‌خواهید همه‌ی آن‌ها را با هم یکی کنید و یک خروجی js. را از تمام آن‌ها بگیرید، می‌توان از فایل tsconfig.json زیر استفاده کرد:
{
  "compilerOptions": {
    "strict": true,
    "removeComments": true,
    "sourceMap": false,
    "noEmitOnError": true,
    "forceConsistentCasingInFileNames": true,
    "skipLibCheck": true,
    "target": "ES2020",
    "outFile": "wwwroot/scripts/app.js"
  },
  "include": [
    "Scripts/**/*.ts"
  ],
  "exclude": [
    "node_modules"
  ]
}
در این حالت، تمام فایل‌های ts. در پوشه‌ی Scripts قرار گرفته‌اند و خروجی نهایی و یکی شده، در فایل wwwroot/scripts/app.js درج می‌شود. با توجه به این تنظیمات، تمام فایل‌های ts. باید دارای فضای نام باشند (مانند مثال قبل) تا کار کامپایل آن‌ها میسر شود.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
با سلام؛ حالا قصد دارم بومی سازی را در بخش فایل‌های js انجام دهم . یعنی پیغام‌های موجود در فایل .js خودم رو هم بومی سازی کنم چون تمامی پیغام‌ها عملا یکسان هستند. آیا راهی هست تا بشود از این شیوه در فایل‌ها js استفاده کرد؟؟
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 16 - مسیریابی - بخش 2 - پارامترهای مسیریابی
به head فایل index.html، این تگ را اضافه کنید:
<base href="/" /> <!-- for local host -->

و یا اگر فایل‌ها را به صورت زیر به فایل index.html معرفی کرده‌اید: 
<head>
    <link rel="stylesheet" href="./style.css" ></link>
</head>
باید به این شکل اصلاح شوند:
<head>
    <link rel="stylesheet" href="/style.css" ></link>
</head>
اطلاعات بیشتر
مطالب
نکات استفاده از افزونه‌ی Web Essentials جهت کار با تصاویر
در این مطلب نکات کار با تصاویر را توسط افزونه‌ی Web Esstentials بررسی می‌کنیم. این افزونه قابلیت‌های زیر را در کار با تصاویر در اختیار شما قرار می‌دهد:
بهینه‌سازی تصاویر
یکی از موارد مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد، استفاده از تصاویر کم حجم در وب‌سایت می‌باشد. روش‌های مختلفی جهت بهینه‌سازی تصاویر مورد استفاده در سایت وجود دارند، به طور مثال جهت بهینه‌سازی تصاویر PNG می‌توانید از ابزار PNGGauntlet استفاده کنید. همچنین اینجا نیز یک ابزار آنلاین موجود می‌باشد. افزونه‌ی Web Essentails این قابلیت را به آسانی در اختیار شما قرار می‌دهد؛ اینکار را می‌توانید توسط این افزونه به روش‌های زیر انجام دهید:
  • کلیک راست بر روی تصویر
برای اینکار بر روی فایلی که می‌خواهید optimize کنید، کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده گزینه Web Essentials و سپس Optimize Image را انتخاب کنید:

در قسمت status bar نیز می‌توانید نتیجه را مشاهده کنید:

  • انتخاب چندین تصویر
روال قبلی را می‌توانید برای چندین فایل انتخاب شده و یا یک پوشه تکرار کنید:

  • بهینه‌سازی تصاویر موجود در فایل‌های CSS
همچنین امکان بهینه‌سازی تصاویر داخل فایل‌های CSS نیز توسط این افزونه امکان پذیر است:

  • بهینه سازی تصاویر Base64 Encode
توسط این افزونه می‌توانیم تصاویر  Data Uri  را نیز بهینه سازی کنیم:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید می‌توانیم تصاویری که به صورت Data Uri درون کد پیوست شده اند را با کلیک بر روی Save to file به صورت یک فایل ذخیره کنیم.

ایجاد تصاویر Sprite
یکی دیگر ار قابلیت‌های افزونه Web Essentials امکان تهیه تصاویر به صورت Sprite می باشد. برای اینکار کافی است به این صورت عمل کنید:

بعد از کلیک بر روی Create image sprite باید یک نام برای آن تعیین کنید و سپس بر روی کلید Save کلیک کنید. با اینکار یک فایل از نوع XML با پسوند sprite برای شما ساخته خواهد شد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<sprite xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xsi:noNamespaceSchemaLocation="http://vswebessentials.com/schemas/v1/sprite.xsd">
  <settings>
    <!--Determines if the sprite image should be automatically optimized after creation/update.-->
    <optimize>true</optimize>
    <!--Determines the orientation of images to form this sprite. The value must be vertical or horizontal.-->
    <orientation>vertical</orientation>
    <!--File extension of sprite image.-->
    <outputType>png</outputType>
    <!--Determin whether to generate/re-generate this sprite on building the solution.-->
    <runOnBuild>false</runOnBuild>
    <!--Use full path to generate unique class or mixin name in CSS, LESS and SASS files. Consider disabling this if you want class names to be filename only.-->
    <fullPathForIdentifierName>true</fullPathForIdentifierName>
    <!--Use absolute path in the generated CSS-like files. By default, the URLs are relative to sprite image file (and the location of CSS, LESS and SCSS).-->
    <useAbsoluteUrl>false</useAbsoluteUrl>
    <!--Specifies a custom subfolder to save CSS files to. By default, compiled output will be placed in the same folder and nested under the original file.-->
    <outputDirectoryForCss />
    <!--Specifies a custom subfolder to save LESS files to. By default, compiled output will be placed in the same folder and nested under the original file.-->
    <outputDirectoryForLess />
    <!--Specifies a custom subfolder to save SCSS files to. By default, compiled output will be placed in the same folder and nested under the original file.-->
    <outputDirectoryForScss />
  </settings>
  <!--The order of the <file> elements determines the order of the images in the sprite.-->
  <files>
    <file>/Content/Images/01.png</file>
    <file>/Content/Images/02.png</file>
    <file>/Content/Images/03.png</file>
    <file>/Content/Images/04.png</file>
  </files>
</sprite>
یکی از زیر مجموعه‌های این فایل، تصویر نهایی می‌باشد، همچنین فایل‌های css, less, map و scss آن نیز تولید می‌شود:

به عنوان مثال فایل CSS تصویر فوق به صورت زیر می‌باشد:
/*
This is an example of how to use the image sprite in your own CSS files
*/
.Content-Images-01 {
/* You may have to set 'display: block' */
width: 32px;
height: 32px;
background: url('icons.png') 0 0;
}
.Content-Images-02 {
/* You may have to set 'display: block' */
width: 32px;
height: 32px;
background: url('icons.png') 0 -32px;
}
.Content-Images-03 {
/* You may have to set 'display: block' */
width: 32px;
height: 32px;
background: url('icons.png') 0 -64px;
}
.Content-Images-04 {
/* You may have to set 'display: block' */
width: 32px;
height: 32px;
background: url('icons.png') 0 -96px;
}
هر کدام از کلاس‌های فوق به یک تصویر در فایل مربوطه توسط image position اشاره می‌کند. شما می‌توانید با انتساب هر کدام از کلاس‌های فوق به یک المنت از آن تصویر استفاده نمائید:
<div class="Content-Images-01"></div>
<div class="Content-Images-02"></div>
<div class="Content-Images-03"></div>
<div class="Content-Images-04"></div>

استفاده از تصاویر Data URIs
یکی دیگر از روش‌های کاهش درخواست‌های HTTP در یک سایت استفاده از Data URIs  می باشد، توسط این روش می‌توانید فایل هایتان را درون HTML و یا CSS قرار دهید یا به اصطلاح embed کنید. به طور مثال جهت استفاده از یک تصویر می‌توانید به راحتی با آدرس دهی تصویر درون تگ img، تصویر را درون صفحه نمایش دهید:
<img src="https://www.dntips.ir/images/logo.png" />

همین کار را می‌توانیم توسط Data URIs انجام دهیم:
<img src="data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAAAQAAAADCAIAAAA7ljmRAAAAGElEQVQIW2P4DwcMDAxAfBvMAhEQMYgcACEHG8ELxtbPAAAAAElFTkSuQmCC" />
در کد فوق تصویر موردنظر را درون HTML به صورت embed شده قرار داده ایم، در این حالت دیگری نیازی به رفت و برگشت به سرور جهت نمایش تصویر نیست.
سینتکس Data URIs
به طور مثال تگ زیر را در نظر داشته باشید:
<img src="data:image/png;base64,iVBOR..." />
مقدار ویژگی src شامل موارد زیر است:
data: نام schema
image/png: نوع محتوا(content type)
base64: نوع encoding استفاده شده برای encode کردن اطلاعات
iVBOR...: اطلاعات encode شده.
توسط افزونه Web Essentials به راحتی می‌توانید تصویر موردنظرتان را به صورت Data URI تهیه کنید: