مطالب
کمی شوخی با IE6

اخیرا عده‌ای از همکاران عنوان می‌کنند که "لطفا" از IE6 استفاده نکنید، یا یک پیغام "لطیف" را به کاربران IE6 نمایش می‌دهند و امثال آن. نظر شما در مورد استفاده از روش‌های زیر چیست؟ :-)

مثال زیر را در نظر بگیرید:

<html>
<head>
<title>crash-1</title>
<style type="text/css">
* {position: relative;}
</style>
</head>
<body>

<table><input></table>

</body>

</html>

IE6 کاربر، پس از باز کردن این صفحه، بلافاصله محو خواهد شد. به صورت خلاصه همین یک سطر زیر برای کرش IE6 کافی است:

<style>*{position:relative}</style><table><input></table>

مثال 2:
<html>
<head>
<title>crash-2</title>
<script type="text/javascript">for (x in document.write) { document.write(x);}</script>
</head>
<body>
Test-2
</body>

</html>

این یک سطر اسکریپت نیز سبب کرش IE6 خواهد شد.

مثال 3:
این مورد کمی خطرناک است و سبب هنگ کل سیستم عامل خواهد شد و همچنین مصرف شدید حافظه تا حد ممکن.
<html>
<head>
<title>crash-3</title>
<style type="text/css">
:link:hover {
color: #f00;
}
:link .images {
width: 300px;
display: none;
}
:link:hover .images {
position: absolute;
top: 10px;
left: 230px;
display: block;
}
</style>
</head>

<body>

<a href="#">Line 1
<div class="images">
Line 2: HOVERING OVER THIS LINE MAY CRASH THE BROWSER! <br>Line 3: What is happening
here?</div>
</a>

</body>

</html>

مثال 4:
این مورد نیز سبب هنگ سیستم عامل می‌شود:

<!DOCTYPE html
PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN"
"http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml" xml:lang="en-US" lang="en-US">
<head>
<style type="text/css">
a {
padding:2px;
white-space:nowrap;
position:relative;
}
</style>
</head>
<body>

<div>
<a href="#">Option 1</a>
<a href="#">Option 2</a>
</div>

</body>
</html>

و اما روش‌های محترمانه!
مطالب
دریافت و نمایش فایل‌های PDF در برنامه‌های Blazor WASM
زمانیکه قرار است با فایل‌های باینری واقع در سمت سرور کار کنیم، اگر اکشن متدهای ارائه دهنده‌ی آن‌ها محافظت شده نباشند، برای نمایش و یا دریافت آن‌ها تنها کافی است از آدرس مستقیم این منابع استفاده کرد و در این حالت نیازی به رعایت هیچ نکته‌ی خاصی نیست. اما اگر اکشن متدی در سمت سرور توسط فیلتر Authorize محافظت شده باشد و روش محافظت نیز مبتنی بر کوکی‌ها نباشد، یعنی این کوکی‌ها در طی درخواست‌های مختلف، به صورت خودکار توسط مرورگر به سمت سرور ارسال نشوند، آنگاه نیاز است با استفاده از HttpClient برنامه‌های Blazor WASM، درخواست دسترسی به منبعی را به همراه برای مثال JSON Web Tokens کاربر به سمت سرور ارسال کرد و سپس فایل باینری نهایی را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت نمود. در این حالت با توجه به ماهیت Ajax ای این این عملیات، برای نمایش و یا دریافت این فایل‌های محافظت شده در مرورگر، نیاز به دانستن نکات ویژه‌ای است که در این مطلب به آن‌ها خواهیم پرداخت.



کدهای سمت سرور دریافت فایل PDF

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، نکته‌ی خاصی را به همراه نداشته و صرفا یک فایل PDF ساده (محتوای باینری) را بازگشت می‌دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class ReportsController : ControllerBase
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetPdfReport()
        {
            //TODO: create the `sample.pdf` report file on the server

            return File(virtualPath: "~/app_data/sample.pdf",
                        contentType: "application/pdf",
                        fileDownloadName: "sample.pdf");
        }
    }
}
که در نهایت با آدرس api/Reports/GetPdfReport در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته: استفاده مستقیم از کتابخانه‌های تولید PDF در برنامه‌های سمت کاربر Blazor منطقی نیست؛ چون به ازای هر کاربر، گاهی از اوقات مجبور به ارسال بیش از 8 مگابایت اضافی مختص به فایل‌های dll. آن کتابخانه‌ی تولید PDF خواهیم شد. بنابراین بهتر است تولید PDF را در سمت سرور و در اکشن متدهای Web API انجام داد و سپس فایل نهایی تولیدی را در برنامه‌ی سمت کلاینت، دریافت و یا نمایش داد. به همین جهت در این مثال خروجی نهایی یک چنین عملیات فرضی را توسط یک اکشن متد Web API ارائه داده‌ایم که در بسیاری از موارد حتی می‌تواند توسط فیلتر Authorize نیز محافظت شده باشد.


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند. حاصل آن، یک URL ویژه‌است مانند blob:https://localhost:5001/03edcadf-89fd-48b9-8a4a-e9acf09afd67 که گشودن آن در مرورگر، یا سبب نمایش آن تصویر و یا دریافت مستقیم فایل خواهد شد.
در برنامه‌های Blazor نیاز است اینکار را توسط JS Interop آن انجام داد؛ از این جهت که API تولید یک Blob URL، صرفا توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل دسترسی است. به همین جهت فایل جدید Client\wwwroot\site.js را با محتوای زیر ایجاد کرده و همچنین مدخل آن‌را در به انتهای فایل Client\wwwroot\index.html، پیش از بسته شدن تگ body، اضافه می‌کنیم:
window.JsBinaryFilesUtils = {
  createBlobUrl: function (byteArray, contentType) {
    // The byte array in .NET is encoded to base64 string when it passes to JavaScript.
    const numArray = atob(byteArray)
      .split("")
      .map((c) => c.charCodeAt(0));
    const uint8Array = new Uint8Array(numArray);
    const blob = new Blob([uint8Array], { type: contentType });
    return URL.createObjectURL(blob);
  },
  downloadFromUrl: function (fileName, url) {
    const anchor = document.createElement("a");
    anchor.style.display = "none";
    anchor.href = url;
    anchor.download = fileName;
    document.body.appendChild(anchor);
    anchor.click();
    document.body.removeChild(anchor);
  },
  downloadBlazorByteArray: function (fileName, byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.downloadFromUrl(fileName, blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  printFromUrl: function (url) {
    const iframe = document.createElement("iframe");
    iframe.style.display = "none";
    iframe.src = url;
    document.body.appendChild(iframe);
    if (iframe.contentWindow) {
      iframe.contentWindow.print();
    }
  },
  printBlazorByteArray: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.printFromUrl(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  showUrlInNewTab: function (url) {
    window.open(url);
  },
  showBlazorByteArrayInNewTab: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.showUrlInNewTab(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
};
توضیحات:
- زمانیکه در برنامه‌های Blazor با استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync آرایه‌ای از بایت‌های یک فایل باینری را دریافت می‌کنیم، ارسال آن به کدهای جاوااسکریپتی به صورت یک رشته‌ی base64 شده صورت می‌گیرد (JS Interop اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد). به همین جهت در متد createBlobUrl روش تبدیل این رشته‌ی base64 دریافتی را به آرایه‌ای از بایت‌ها، سپس به یک Blob و در آخر به یک Blob URL، مشاهده می‌کنید.  این Blob Url اکنون آدرس موقتی دسترسی به آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی توسط مرورگر است. به همین جهت می‌توان از آن به عنوان src بسیاری از اشیاء HTML استفاده کرد.
- متد downloadFromUrl، کار دریافت یک Url و سپس دانلود خودکار آن‌را انجام می‌دهد. اگر به یک anchor استاندارد HTML، ویژگی download را نیز اضافه کنیم، با کلیک بر روی آن، بجای گشوده شدن این Url، مرورگر آن‌را دریافت خواهد کرد. متد downloadFromUrl کار ساخت لینک و تنظیم ویژگی‌های آن و سپس کلیک بر روی آن‌را به صورت خودکار انجام می‌دهد. از متد downloadFromUrl زمانی استفاده کنید که منبع مدنظر، محافظت شده نباشد و Url آن به سادگی در مرورگر قابل گشودن باشد.
- متد downloadBlazorByteArray همان کار متد downloadFromUrl را انجام می‌دهد؛ با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد downloadFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.
- متد printFromUrl که جهت دسترسی به منابع محافظت نشده طراحی شده‌است، Url یک منبع را دریافت کرده، آن‌را به یک iframe اضافه می‌کند و سپس متد print را بر روی این iframe به صورت خودکار فراخوانی خواهد کرد تا سبب ظاهر شدن صفحه‌ی پیش‌نمایش چاپ شود.
- printBlazorByteArray همان کار متد printFromUrl را انجام می‌دهد؛  با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد printFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.


تهیه‌ی متدهایی الحاقی جهت کار ساده‌تر با JsBinaryFilesUtils

پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils فوق، می‌توان با استفاده از کلاس زیر که به همراه متدهایی الحاقی جهت دسترسی به امکانات آن است، کار با متدهای دریافت، نمایش و چاپ فایل‌های باینری را ساده‌تر کرد و از تکرار کدها جلوگیری نمود:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils
{
    public static class JsBinaryFilesUtils
    {
        public static ValueTask<string> CreateBlobUrlAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeAsync<string>("JsBinaryFilesUtils.createBlobUrl", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask DownloadFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string fileName, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadFromUrl", fileName, url);
        }

        public static ValueTask DownloadBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            string fileName, byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadBlazorByteArray",
                    fileName, byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask PrintFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printFromUrl", url);
        }

        public static ValueTask PrintBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printBlazorByteArray", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask ShowUrlInNewTabAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showUrlInNewTab", url);
        }

        public static ValueTask ShowBlazorByteArrayInNewTabAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showBlazorByteArrayInNewTab", byteArray, contentType);
        }
    }
}


اصلاح Content Security Policy سمت سرور جهت ارائه‌ی محتوای blob

پس از دریافت فایل PDF به صورت یک blob، با استفاده از متد URL.createObjectURL می‌توان آدرس موقت محلی را برای دسترسی به آن تولید کرد و یک چنین آدرس‌هایی به صورت blob:http تولید می‌شوند. در این حالت در Content Security Policy سمت سرور، نیاز است امکان دسترسی به تصاویر و همچنین اشیاء از نوع blob را نیز آزاد معرفی کنید:
img-src 'self' data: blob:
default-src 'self' blob:
object-src 'self' blob:
در غیراینصورت مرورگر، نمایش یک چنین تصاویر و یا اشیایی را سد خواهد کرد.


نمایش فایل PDF دریافتی از سرور، به همراه دکمه‌های دریافت، چاپ و نمایش آن در صفحه‌ی جاری

در ادامه کدهای کامل مرتبط با تصویری را که در ابتدای بحث مشاهده کردید، ملاحظه می‌کنید:
@page "/"

@using BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils

@inject IJSRuntime JSRuntime
@inject HttpClient HttpClient

<h1>Display PDF Files</h1>
<button class="btn btn-info" @onclick="handlePrintPdf">Print PDF</button>
<button class="btn btn-primary ml-2" @onclick="handleShowPdf">Show PDF</button>
<button class="btn btn-success ml-2" @onclick="handleDownloadPdf">Download PDF</button>

@if(!string.IsNullOrWhiteSpace(PdfBlobUrl))
{
    <section class="card mb-5 mt-3">
        <div class="card-header">
            <h4>using iframe</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <iframe title="PDF Report" width="100%" height="600" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType"></iframe>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using object</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <object data="@PdfBlobUrl" aria-label="PDF Report" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%"></object>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using embed</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <embed aria-label="PDF Report" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%">
        </div>
    </section>
}

@code
{
    private const string ReportUrl = "/api/Reports/GetPdfReport";
    private const string PdfContentType = "application/pdf";

    private string PdfBlobUrl;

    private async Task handlePrintPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `PrintFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.PrintBlazorByteArrayAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleDownloadPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `DownloadFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.DownloadBlazorByteArrayAsync("report.pdf", byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleShowPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `ReportUrl` as the `src` of the `iframe` directly.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        PdfBlobUrl = await JSRuntime.CreateBlobUrlAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    // Tips:
    // 1- How do I enable/disable the built-in pdf viewer of FireFox
    // https://support.mozilla.org/en-US/kb/disable-built-pdf-viewer-and-use-another-viewer
    // 2- How to configure browsers to use the Adobe PDF plug-in to open PDF files
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/kb/pdf-browser-plugin-configuration.html
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/using/display-pdf-in-browser.html
    // 3- Microsoft Edge is gaining new PDF reader features within the Windows 10 Fall Creator’s Update (version 1709).
}
توضیحات:
- پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils و متدهای الحاقی متناظر با آن، اکنون تنها کافی است با  استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync، فایل PDF ارائه شده‌ی توسط یک اکشن متد را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت و سپس به متدهای چاپ (PrintBlazorByteArrayAsync) و دریافت (DownloadBlazorByteArrayAsync) آن ارسال کنیم.
- در مورد نمایش آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی، وضعیت کمی متفاوت است. ابتدا باید توسط متد CreateBlobUrlAsync، آدرس موقتی این آرایه را در مرورگر تولید کرد و سپس این آدرس را برای مثال به src یک iframe انتساب دهیم تا PDF را با استفاده از امکانات توکار مرورگر، نمایش دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmShowBinaryFiles.zip
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران
یک نکته‌ی تکمیلی: جایگزینی bower با npm

bower یک فناوری منسوخ شده‌است و اگر بخواهیم bower.json ذکر شده‌ی در این مطلب را با package.json مربوط به npm جایگزین کنیم، به یک چنین محتوایی خواهیم رسید:
{
  "name": "testwebapp",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "scripts": {},
  "author": "",
  "license": "ISC",
  "dependencies": {
    "bootstrap": "^3.3.7",
    "jquery": "^2.2.4",
    "jquery-ajax-unobtrusive": "^3.2.4",
    "jquery-validation": "^1.17.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "^3.2.8"
  }
}
پس از ایجاد فایل package.json فوق، کافی است دستور npm install را در ریشه‌ی پروژه وارد کنید تا این بسته‌ها دریافت و نصب شوند.
سپس بر اساس مسیرهای پوشه‌ی node_modules جدید، فایل bundleconfig.json چنین محتوایی را پیدا می‌کند:
[
  {
    "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
    "inputFiles": [
      "node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
      "wwwroot/css/site.css"
    ]
  },
  {
    "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
    "inputFiles": [
      "node_modules/jquery/dist/jquery.min.js",
      "node_modules/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
      "node_modules/jquery-validation-unobtrusive/dist/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
      "node_modules/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
      "node_modules/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js",
      "wwwroot/js/site.js"
    ],
    "minify": {
      "enabled": true,
      "renameLocals": true
    },
    "sourceMap": false
  }
]
و در آخر فایل Layout.cshtml_ برنامه به این صورت ساده خواهد شد (فقط خروجی‌های نهایی css و js حاصل از BundlerMinifier در اینجا قید می‌شوند؛ که حاصل یکی کردن و فشرده سازی تمام آن‌ها است):
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>@ViewData["Title"] - DNTCommon.Web.Core.TestWebApp</title>
    <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" asp-append-version="true" />
</head>

<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script> 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
البته با این شرط که تنظیمات ذیل در فایل csproj برنامه موجود باشند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <Target Name="PrecompileScript" BeforeTargets="BeforeBuild">
    <Exec Command="dotnet bundle" />
  </Target>
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="BundlerMinifier.Core" Version="2.6.362" />
  </ItemGroup>
</Project>
مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #4
در قسمت قبل یک مثال ساده را کار کردیم. در این قسمت با jQuery Mobile آشنا شده و در پروژه‌ی خود استفاده خواهیم کرد.

توضیح تکمیلی در مورد ساختار فایل‌های پروژه
همان طور که در قسمتها قبل گفته شد، تگ اسکریپت زیر 
<script src="cordova.js"></script>
از استاندارد‌های Cordova است؛ وجود خارجی ندارد و بخشی از فرآیند ساخت برنامه است.
اگر توجه کنید فایلی با نام platformOverrides.js در فولدر scripts موجود در ریشه، خالی است اما در فولدر merges موجود در ریشه‌ی پروژه مربوط به هر پلتفرم و همنام آن پلتفرم قرار دارد. برای مثال برای android، یک چنین دایرکتوری merges/android/scripts وجود دارد که درون آن فایلی به‌نام  platformOverrides.js دیده می‌شود و اگر دقت کنید، همنام فایل موجود در فولدر scripts موجود در ریشه پروژه است که درون خود فایلی بنام  android2.3-jscompat.js را فراخوانی می‌کند. (برای کمک به سازگاری کتابخانه‌های ثالث)
در زمان build ، تمام فایل‌های موجود در "merges/"platformname ، در فولدر‌های هم نامی در شاخه‌ی ریشه‌ی پروژه کپی شده و جایگزین فایل‌های قبلی خواهند شد.

 مثال برای اندروید 
در زمان ساخت (build) فایل scripts/platformOverrides.js با فایل merges/windows/scripts/platformoverrides.js جایگزین خواهد شد. این امکان برای فلدر‌های css, images و بقیه‌ی آنها نیز امکان پذیر است.
توجه داشته باشید این ادغام در سطح فایل‌ها و نه در سطح محتوای فایل‌ها انجام می‌شود.

نکته 
برای محتوای موجود در فولدر res، قضیه فرق می‌کند. زیرا محتوای این resource‌ها برای اپلیکیشن پکیچ ضروریست؛ پیش از آن که کد‌های ما درون WebView یا host رندر شوند. باید توجه کرد که این فولدر به جهت اینکه منابع اصلی را (با توجه به پلتفرم باید از فایل‌های مشخص آن برای تشخیص ساختار فولدر‌های اپلیکیشن پکیچ استفاده کند) در بر دارد و این منابع باید در زمان ساخت پروژه تشخیص داده شوند.


رویداد‌های بومی
در زیر تعدادی از رخدادهایی که در Cordova گنجانده شده‌اند تا اپلیکیشن ما از رخداد‌های دستگاه با خبر شوند، نشان داده شده است. برای تست آنها به راحتی بعد از اجرای برنامه توسط شبیه ساز Ripple می‌توانید از قسمت Events، رخداد مورد نظر را شبیه سازی کنید:
(function () {
    "use strict";

    document.addEventListener( 'deviceready', onDeviceReady.bind( this ), false );

    function onDeviceReady() {
        // Handle the Cordova pause and resume events
        document.addEventListener( 'pause', onPause.bind( this ), false );
        document.addEventListener('resume', onResume.bind(this), false);
        document.addEventListener('menubutton', onMenuButton.bind(this), false);
        document.addEventListener('backbutton', onBackButton.bind(this), false);
        //document.addEventListener('searchbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('endcallbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('offline', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('online', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('startcallbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('volumedownbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('volumeupbutton', onResume.bind(this), false);
        
        // TODO: Cordova has been loaded. Perform any initialization that requires Cordova here.
    };

    function onPause() {
        // TODO: This application has been suspended. Save application state here.
        alert("paused");
    };

    function onResume() {
        alert("resume");
    };
    function onMenuButton() {
        alert("menu");
    };

    function onBackButton() {
        alert("back button");
    };
   

} )();

.در مقالات آینده از افزونه‌های موجود، برای مدیریت رخداد‌های باتری سیستم استفاده خواهیم کرد



jQuery Mobile
جی کوئری موبایل، یک فریمورک (UI Framework) جدید با قابلیت استفاده‌ی آسان برای ساخت اپلیکیشن‌های چند سکویی موبایل است. با استفاده از این فریمورک شما قادر خواهید بود اپلیکیشن‌های موبایل بهینه شده برای اجرا بر روی تمام تلفن‌ها، دسکتاپ و تبلت‌ها را بسازید. علاوه بر این، جی کوئری موبایل می‌تواند یک فریمورک ایده آل برای توسعه دهند گان و طراحان وب که قصد ساخت اپلیکیشن‌های غنی وب برای موبایل را دارند، باشد.

 Supported Devices

  Phones/Tablets 
  Android 1.6+ 
  BlackBerry 5+ 
  iOS 3+ 
  Windows Phone 7 
  WebOS 1.4+ 
  Symbian (Nokia S60) 
  Firefox Mobile Opera Mobile 11+ 
  Opera Mini 5+ 
  Desktop browsers 
  Chrome 11+ 
  Firefox 3.6+ 
  Internet Explorer 7+ 
  Safari   


برای نصب jQuery Mobile کافی است دستورات  زیر را در package manager console ویژوال استودیو استفاده کنید:

PM>install-package jquery

PM>install-package jquery.mobile.rtl

بعد از دانلود فایل‌های مورد نظر خود، فولدری بنام jquery.mobile.rtl در ریشه پروژه ایجاد خواهد شد. به ترتیب فایل های rtl.jquery.mobile-1.4.0.css و rtl.jquery.mobile-1.4.0.js موجود در زیر شاخه‌های فلدر مذکور را به head و آخر body فایل index.html اضافه کنید.

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>CordovaApp01</title>

    <!-- CordovaApp01 references -->
    <link href="css/index.css" rel="stylesheet" />
    <link href="jquery.mobile.rtl/css/themes/default/rtl.jquery.mobile-1.4.0.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div data-role="page" id="page1">
        <div data-role="header">
            <h1>اولین برنامه</h1>
        </div>
        <div data-role="content">
            <p>سلام من محتوای اولین برنامه هستم</p>
        </div>
        <div data-role="footer">
            <h1>من فوتر هستم</h1>
        </div>
    </div>
<!-- Cordova reference, this is added to your app when it's built. -->
<script src="scripts/jquery-2.1.3.min.js"></script>
    <script src="cordova.js"></script>
    <script src="scripts/platformOverrides.js"></script>
    <script src="scripts/index.js"></script>

    <script src="jquery.mobile.rtl/js/rtl.jquery.mobile-1.4.0.js"></script>
</body>
</html>
در تکه کد بالا ما یکی از ویجت‌های jQuery Mobile را استفاده کردیم و با استفاده از ویژگی data-role که برای div اصلی با page مقدار دهی شده است، یک  کانتینر (page container) برای ویجت page جی کوئری موبایل تعریف شده‌است.

نتیجه‌ی نهایی به شکل زیر خواهد بود:

در مقاله‌ی بعد به استفاده از plugin‌ها خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت سوم
در این مقاله می‌خواهیم یک لیست ساده را ایجاد کرده و داخل یک کنترل (View)، از نوع ListView قرار دهیم. همچنین با برخی از کنترل‌های پرکاربرد، برای چیدمان کنترل‌ها در اندروید آشنا می‌شویم.

قبل از شروع به طراحی UI باید کمی با واحدهای اندازه گیری در اندروید آشنا شویم. بدانید و آگاه باشید که استفاده از واحد Pixel برای تعیین اندازه در اندروید کار بسیار اشتباهی است. طراح همیشه باید Density یا تراکم صفحه‌ی نمایش را در نظر بگیرد. تراکم صفحه‌ی نمایش به معنای تعداد پیکسل موجود در یک اینچ می‌باشد. اندازه‌ی 100 پیکسل در دستگاه‌های مختلف با (dpi(Dot Per Inchهای متفاوت به یک اندازه نیست.

واحد dpi: اندروید واحد dpi را برای طراحی و چیدمان Layoutها معرفی کرده است. dpi مخفف Device Independent Pixel هست و معمولا بصورت dp نوشته می‌شود که یک واحد پیکسلی مجازی است و بر پایه‌ی یک صفحه نمایش با رزولوشن 160dpi طراحی شده‌است. به عبارت دیگر یک dp، یک پیکسل در یک صفحه‌ی نمایش با رزولوشن 160dpi می‌باشد. این واحد این اطمینان را به شما می‌دهد که یک View، در صفحه نمایش‌های با رزولوشن متفاوت، بطور مناسبی بزرگ یا کوچک می‌شود.

واحد sp: مخفف Scale Independent Pixel است و شبیه dp عمل می‌کند؛ با این تفاوت که تنظیمات کاربر را (مثلا شخصی که بخاطر ضعف چشم اندازه‌ی قلم گوشی خود را بزرگ نموده) در محاسبات خود در نظر می‌گیرد. به دلیل آنکه از لحاظ زیبایی شناسی و همچنین چیدمان عناصر داخل UI زمانیکه از واحد اندازه گیری sp استفاده می‌کنیم ممکن است با مشکل مواجه شویم، بیشتر از dp استفاده می‌کنیم، مگر در بعضی مواقع آن هم برای مقداردهی به اندازه‌ی قلم!

خوب! به سراغ فولدر Layout رفته و Main.axml را باز نمایید. به قسمت Source بروید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="fill_parent"
    android:layout_height="fill_parent">
    <Button
        android:id="@+id/MyButton"
        android:layout_width="fill_parent"
        android:layout_height="wrap_content"
        android:text="@string/Hello" />
</LinearLayout>
در این سند axml یک LinearLayout مشاهده می‌نمایید. وقتی شما View را به LinearLayout اضافه می‌کنید، با توجه به اینکه orientation آن را vertical یا horizontal انتخاب کرده باشید، به صورت افقی و یا عمودی طرح بندی را انجام می‌دهد.

layout_width و layout_height (مقداردهی آن‌ها الزامی است) ابعاد layout ما را مشخص می‌کنند. مقدار fill_parent دیگر منسوخ شده و به جای آن match_parent استفاده می‌شود و به معنای آن است که تمام فضای موجود در کنترل را اشغال کند. مقدار دیگری که می‌توان به آن نسبت داد (و در layout_height مربوط به Button مشاهده می‌نمایید)، wrap_content می‌باشد که اعلام می‌کند فقط به میزان مورد نیاز برای محتویات، کنترل والد را اشغال کند. البته با تغییر میزان محتویات، اندازه‌ی کنترل متغییر است. شما می‌توانید مقادیر عددی را هم با واحد dp یا حتی pixel (که اصلا توصیه نمی‌شد) جایگزین نمایید.

در ادامه، کنترل (که در اندروید به آن View گفته می‌شود) Button را حذف نمایید و به جای آن یک ListView را قرار دهید و نامی را به آن نسبت دهید. ListView از کاربردی‌ترین و مهم‌ترین کنترل‌های اندروید می‌باشد. ListView شامل قسمت‌های زیر است:
Rows: قسمت نمایش دهنده‌ی داده‌ها.
Adapter: یک کلاس که وظیفه‌ی انقیاد منبع داده را به ListView، بر عهده دارد.
Fast Scrolling: یک دسته(handle) که به کاربر اجازه می‌دهد تا در طول ListView حرکت کند.
Section Index: یک view می‌باشد و جایگاه لیت را هنگام اسکرول مشخص میکند و معمولا در Contacts گوشی بصورت ابتدای حروف نام مخاطبین خود مشاهده کرده‌اید.
Layout زیر را در نظر بگیرید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="match_parent">
    <ListView
        android:background="#fff"
        android:id="@+id/NameListView"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent" />
</LinearLayout>  
به MainActivity.cs بروید و کدهای مربوط به Button قبلی را که با ListView جایگزین کرده‌ایم، حذف نمایید. متد OnCreate به این صورت می‌باشد:
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<string> namesList = new List<string>
            {
                "Mohammad","Fatemeh","Ali","Hasan","Husein","Mohsen","Mahdi",
            };
            var namesAdapter = new ArrayAdapter<string>
                (this, Android.Resource.Layout.SimpleListItem1, namesList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = namesAdapter;
        }
همانطور که گفته شد SetContentView مشخص کننده‌ی layout مورد نظر ما برای نمایش می‌باشد. می‌توان بدون هیچ layout خاصی با کدهای سی شارپ، کنترل‌های مورد نظر را ایجاد کرد که کار زمانبری است؛ ولی بعضی مواقع مجبور به این کار هستیم.
namesList یک لیست ساده از نوع string با مقدار دهی اولیه است.
ArrayAdapter یک کلاس Adapter توکار می‌باشد که یک آرایه (یا لیست) را از نوع string، برای نمایش به ListView متصل می‌کند (bind). نوع جنریک آن یعنی <ArrayAdapter<T برای نوع‌های دیگر هم استفاده می‌شود. در واقع Adapter با دریافت یک لیست برای نمایش و یک Layout برای تعیین نوع نمایش، به ازای هر سطر از اطلاعات یک View را با اطلاعات آن سطر به سمت ListView ارسال می‌کند. در اینجا ما در سازنده‌ی ArrayAdapter با استفاده از Resourceهای توکار اندروید که از طریق Android.Resource به آن‌ها دسترسی داریم، یک layout ساده را شامل یک TextView(مانند label و یا textBlock)، به همراه namesList، برای Adapter ارسال کردیم.
متد FindViewById با توجه به Layout معرفی شده‌ی به Activity، به دنبال View با Id مورد نظر می‌پردازد. مهم نیست که در Layoutهای جداگانه نام‌های یکسانی استفاده کنید. این متد در کلاس View قرار دارد و تمام کنترل(View)ها، فرزند آن می‌باشند. در اینجا از نوع جنریک آن استفاده شده که عمل تبدیل View به ListView را خود متد بر عهده بگیرد.
در انتها Adapter مورد نظر به ویژگی Adpater کنترل ListView اضافه می‌شود.

ListView کنترل بسیار منعطفی می‌باشد. برخی ویژگی‌ها آن را در زیر می‌توانید مشاهده بفرمایید:
  • android:dividerHeight                    // ارتفاع جداکننده‌ی سطرها
  • android:divider                            // رنگ جداکننده‌ی سطرها
  • android:layoutAnimation               // انیمیشن برای layoutها 
  • android:background                    // رنگ ضمینه را مشخص میکند. البته میتوانید یک style را به ان نسبت دهید

خوب؛ حالا بیایید یک ListView را با ظاهر و Adapter سفارشی بسازیم.
ابتدا باید یک Layout را طراحی کنیم تا به ازای هر سطر برای ListView ارسال شود. با استفاده از Add->New item یک Layout را به فولدر layout اضافه کنید.
کد زیر را درون فایل axml مربوطه کپی کنید. 
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="horizontal"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="wrap_content"
    android:padding="14dp">
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="wrap_content"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/idTextView" />
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/nameTextView"
        android:layout_marginLeft="14dp" />
</LinearLayout>
کلاس زیر (یا هر کلاس دلخواه دیگری) را به عنوان مدل برنامه اضافه کنید.
namespace DotSystem.ir.App1.Model
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string PersonName { get; set; }

    }
حالا باید Adapter خود را بسازیم. ابتدا کلاسی را با نام PersonAdapter به برنامه اضافه نمایید. این کلاس باید از کلاس BaseAdapter (نوع جنریک آن هم موجود می‌باشد) و یا فرزندان آن ArrayAdapter، CursorAdapter و ... ارث بری نماید. اگر مستقیما از BaseAdapter استفاده کنیم، به دلیل Abstract بودن تعدادی از متدها و Propertyها مجبور به override کردن آن‌ها می‌شویم. ما در اینجا از BaseAdapter استفاده می‌کنیم. کد زیر را در نظر بگیرید:
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Model.Person>
    {
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
BaseAdapter شامل یک Indexer برای دسترسی آسان به Itemهای لیست، یک ویژگی برای برگرداندن تعداد آیتم‌ها، متدی برای برگرداندن Id هر آیتم و مهمترین بخش آن یعنی متد GetView که برای نمایش هر آیتمی یک بار اجرا می‌شود و Layout مورد نظر ما را با اطلاعات پر کرده و به سمت ListView می‌فرستد.

در اینجا ما به چند فیلد داخل کلاس احتیاج داریم.
  • لیست اطلاعات مورد نظر.
  • Activity جاری که Adapter را استفاده می‌کند.
بنابراین دو فیلد را به همراه متد سازنده، برای مقدار دهی آن‌ها اضافه کرده و کلاس بالا را نیز تکمیل می‌کنیم.
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Person>
    {
        protected Activity _activity = null;
        protected List<Person> _list = null;
        public PersonAdapter(Activity activity, List<Person> list)
        {
            _activity = activity;
            _list = list;
        }
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                return _list[position];
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                return _list.Count;
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            return _list[position].Id;
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در این مرحله باید متد GetView را پیاده سازی کنیم. به پیاده سازی زیر دقت کنید:
public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            if (convertView == null)
                convertView = _activity.LayoutInflater
                    .Inflate(Resource.Layout.PersonListViewItemLayout, parent, false);

            var idTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.idTextView);
            var nameTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.NameListView);

            var persion = _list[position];

            idTextView.Text = persion.Id.ToString();
            nameTextView.Text = persion.PersonName;

            return convertView;
        }
در مرحله‌ی اول بررسی می‌کنیم که اگر convertView برابر با null بود، آن را مقدار دهی کند. این نکته بسیار مهم است، چرا که ListView برای کارآیی بهتر فقط آن آیتم هایی را که در دید کاربر باشد، با متد GetView لود میکند و دوباره با اسکرول لیست، عمل فراخوانی متد انجام می‌شود؛ البته اینبار بدون مقدار null برای convertView. بنابراین اگر دیدید که هنگام اسکرول لیست، آیتم‌ها جابجا شدند، این بخش از متد را دوباره بررسی نمایید.
Inflate متدی است که Layout و نگه دارنده‌ی  layout را گرفته و آن را برای نمایش در Activity آماده می‌کند. سپس دو View را که در Layout ما وجود دارند، گرفته مقدار دهی می‌کنیم و در آخر هم convertView را برای نمایش به سمت ListView می‌فرستیم.
حال متد OnCreate را به صورت زیر بازنویسی نموده و برنامه را اجرا می‌کنیم.
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<Model.Person> personList = new List<Model.Person>
            {
                new Model.Person() {Id = 1, PersonName = "Mohammad", },
                new Model.Person() {Id = 2, PersonName = "Ali", },
                new Model.Person() {Id = 3, PersonName = "Fatemeh", },
                new Model.Person() {Id = 4, PersonName = "hasan", },
                new Model.Person() {Id = 5, PersonName = "Husein", },
                new Model.Person() {Id = 6, PersonName = "Mohsen", },
                new Model.Person() {Id = 14, PersonName = "Mahdi", },
            };
            var personAdapter = new Adapters.PersonAdapter(this, personList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = personAdapter;
        }
مطالب
Blazor 5x - قسمت 24 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 1 - ایجاد تنظیمات ابتدایی
تا اینجا با اصول توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor Server آشنا شدیم. در ادامه‌ی این سری، روش توسعه برنامه‌های مبتنی بر Blazor WASM را بررسی خواهیم کرد و پیش از شروع آن، باید بتوان امکانات سمت سرور مورد نیاز این نوع برنامه‌های سمت کلاینت را از طریق یک Web API تامین کرد که شامل دریافت و ارائه‌ی اطلاعات و همچنین اعتبارسنجی و احراز هویت مبتنی بر JWT یکپارچه‌ی با ASP.NET Core Identity است.


ایجاد پروژه‌ی ASP.NET Core Web API

برای تامین اطلاعات برنامه‌ی سمت کلاینت Blazor WASM و همچنین فراهم آوردن زیرساخت اعتبارسنجی کاربران آن، نیاز به یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API داریم که آن‌را با اجرای دستور dotnet new webapi در یک پوشه‌ی خالی، برای مثال به نام BlazorWasm.WebApi ایجاد می‌کنیم.
البته این پروژه، از زیرساختی که در برنامه‌ی Blazor Server بررسی شده‌ی تا این قسمت، ایجاد کردیم نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، هدف از قسمت Blazor Server مثال این سری، آشنایی با مدل برنامه نویسی خاص آن بود؛ وگرنه می‌توان کل این پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Web API + Blazor WASM نیز پیاده سازی کرد. در این مثال، قسمت‌های مدیریتی برنامه‌ی مدیریت هتل را توسط Blazor Server (مانند قسمت‌های تعریف اتاق‌ها و امکانات رفاهی هتل) و قسمت مخصوص کاربران آن‌را مانند رزرو کردن اتاق‌ها، توسط Blazor WASM پیاده سازی می‌کنیم. به همین جهت قسمت‌هایی از این دو پروژه، مانند سرویس‌های استفاده شده‌ی در پروژه‌ی Blazor server، در پروژه‌ی Web API مکمل Blazor WASM، قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارند.


افزودن سرویس‌های آغازین مورد نیاز، به پروژه‌ی Web API

در فایل آغازین BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\Startup.cs، برای شروع به تکمیل Web API، نیاز به این سرویس‌ها را داریم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        //...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(typeof(MappingProfile).Assembly);

            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();
            services.AddScoped<IAmenityService, AmenityService>();
            services.AddScoped<IHotelRoomImageService, HotelRoomImageService>();

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            services.AddIdentity<IdentityUser, IdentityRole>()
                .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
                .AddDefaultTokenProviders();

            //...
در اینجا سرویس‌های AutoMapper، تنظیمات ابتدایی DbContext برنامه، به همراه سرویس‌های Identity (بدون UI آن) و افزودن سرویس‌های اتاق‌ها و امکانات رفاهی هتل را نیاز داریم. به همین جهت ارجاعات و وابستگی‌های زیر را به فایل csproj جاری اضافه می‌کنیم تا پروژه‌های DataAccess ،Services و Mappings قابل دسترسی و استفاده شوند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore" Version="5.6.3" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Services\BlazorServer.Services.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Models.Mappings\BlazorServer.Models.Mappings.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
همچنین در این پروژه نیز از همان بانک اطلاعاتی پروژه‌ی Blazor Server که تاکنون تکمیل کردیم، استفاده می‌کنیم. بنابراین محتوای فایل BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\appsettings.json آن نیز مشابه‌است:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}


تعریف کنترلر HotelRoom

در ادامه کدهای اولین کنترلر Web API را مشاهده می‌کنید که مرتبط است با بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌های ثبت شده و یا بازگشت اطلاعات یک اتاق ثبت شده:
using BlazorServer.Models;
using BlazorServer.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;

namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        private readonly IHotelRoomService _hotelRoomService;

        public HotelRoomController(IHotelRoomService hotelRoomService)
        {
            _hotelRoomService = hotelRoomService;
        }

        [HttpGet]
        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetHotelRooms()
        {
            return _hotelRoomService.GetAllHotelRoomsAsync();
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId)
        {
            if (roomId == null)
            {
                return BadRequest(new ErrorModel
                {
                    Title = "",
                    ErrorMessage = "Invalid Room Id",
                    StatusCode = StatusCodes.Status400BadRequest
                });
            }

            var roomDetails = await _hotelRoomService.GetHotelRoomAsync(roomId.Value);
            if (roomDetails == null)
            {
                return BadRequest(new ErrorModel
                {
                    Title = "",
                    ErrorMessage = "Invalid Room Id",
                    StatusCode = StatusCodes.Status404NotFound
                });
            }

            return Ok(roomDetails);
        }
    }
}
- این کنترلر، از سرویس IHotelRoomService که در قسمت‌های قبل تکمیل کردیم، استفاده می‌کند.
- ErrorModel آن‌را در همان پروژه‌ی قبلی مدل‌ها، در فایل BlazorServer\BlazorServer.Models\ErrorModel.cs به صورت زیر ایجاد کرده‌ایم:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class ErrorModel
    {
        public string Title { get; set; }

        public int StatusCode { get; set; }

        public string ErrorMessage { get; set; }
    }
}
در این حالت اگر برنامه‌ی Web API را اجرا کنیم، به خروجی Swagger زیر می‌رسیم که جزئیات این فناوری را در سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» پیشتر بررسی کردیم:


یکی از مزایای آن، امکان آزمایش API تهیه شده، بدون نیاز به تهیه‌ی هیچ نوع کلاینت خاصی است. برای مثال اگر بر روی api​/hotelroom آن کلیک کنیم، گزینه‌ی «try it out» آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن، اینبار دکمه‌ی execute ظاهر می‌شود. در ادامه با کلیک بر روی دکمه‌ی اجرای آن، اکشن متد GetHotelRooms اجرا شده و خروجی زیر ظاهر می‌شود:


و یا اگر بخواهیم متد GetHotelRoom را توسط آن آزمایش کنیم، بر اساس پارامترهای آن، رابط کاربری زیر را تشکیل می‌دهد که امکان دریافت شماره‌ی اتاق را دارد:



انجام تنظیمات ابتدایی CORS و خروجی JSON برنامه

قرار است این API را از طریق پروژه‌ی Blazor سمت کلاینت خود استفاده کنیم که آدرس آن، با آدرس API یکی نیست. به همین جهت نیاز است تنظیمات CORS را به صورت زیر اضافه کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
         // ... 

            services.AddCors(o => o.AddPolicy("HotelManagement", builder =>
            {
                builder.AllowAnyOrigin().AllowAnyMethod().AllowAnyHeader();
            }));

            services.AddControllers()
                    .AddJsonOptions(options =>
                    {
                        options.JsonSerializerOptions.PropertyNamingPolicy = null;
                        // To avoid `JsonSerializationException: Self referencing loop detected error`
                        options.JsonSerializerOptions.ReferenceHandler = ReferenceHandler.Preserve;
                    });
         // ... 
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            // ... 

            app.UseCors("HotelManagement");
            app.UseRouting();

            app.UseAuthentication();
            // ...
        }
    }
}
در اینجا علاوه بر تنظیمات CORS، تنظیمات JsonSerializer را هم تغییر داده‌ایم تا خطاهای Self referencing loop را در حین ارائه‌ی خروجی‌های Web API، مشاهده نکنیم (همان نکته‌ی «تهیه خروجی JSON از مدل‌های مرتبط، بدون Stack overflow»).


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-24.zip
مطالب
تهیه XML امضاء شده جهت تولید مجوز استفاده از برنامه
اگر به فایل مجوز استفاده از برنامه‌‌ای مانند EF Profiler دقت کنید، یک فایل XML به ظاهر ساده بیشتر نیست:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<license id="17d46246-a6cb-4196-98a0-ff6fc08cb67f" expiration="2012-06-12T00:00:00.0000000" type="Trial" prof="EFProf">
  <name>MyName</name>
  <Signature xmlns="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#">
    <SignedInfo>
      <CanonicalizationMethod Algorithm="http://www.w3.org/TR/2001/REC-xml-c14n-20010315" />
      <SignatureMethod Algorithm="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#rsa-sha1" />
      <Reference URI="">
        <Transforms>
          <Transform Algorithm="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#enveloped-signature" />
        </Transforms>
        <DigestMethod Algorithm="http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#sha1" />
        <DigestValue>b8N0bDE4gTakfdGKtzDflmmyyXI=</DigestValue>
      </Reference>
    </SignedInfo>
    <SignatureValue>IPELgc9BbkD8smXSe0sGqp5vS57CtZo9ME2ZfXSq/thVu...=</SignatureValue>
  </Signature>
</license>
در این فایل ساده متنی، نوع مجوز استفاده از برنامه، Trial ذکر شده است. شاید عنوان کنید که خوب ... نوع مجوز را به Standard تغییر می‌دهیم و فایل را ذخیره کرده و نهایتا استفاده می‌کنیم. اما ... نتیجه حاصل کار نخواهد کرد! حتی اگر یک نقطه به اطلاعات این فایل اضافه شود، دیگر قابل استفاده نخواهد بود. علت آن هم به قسمت Signature فایل XML فوق بر می‌گردد.
در ادامه به نحوه تولید و استفاده از یک چنین مجوزهای امضاء شده‌ای در برنامه‌های دات نتی خواهیم پرداخت.


تولید کلیدهای RSA

برای تهیه امضای دیجیتال یک فایل XML نیاز است از الگوریتم RSA استفاده شود.
برای تولید فایل XML امضاء شده، از کلید خصوصی استفاده خواهد شد. برای خواندن اطلاعات مجوز (فایل XML امضاء شده)، از کلیدهای عمومی که در برنامه قرار می‌گیرند کمک خواهیم گرفت (برای نمونه برنامه EF Prof این کلیدها را در قسمت Resourceهای خود قرار داده است).
استفاده کننده تنها زمانی می‌تواند مجوز معتبری را تولید کند که دسترسی به کلیدهای خصوصی تولید شده را داشته باشد.
        public static string CreateRSAKeyPair(int dwKeySize = 1024)
        {
            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider(dwKeySize))
            {
                return provider.ToXmlString(includePrivateParameters: true);
            }
        }
امکان تولید کلیدهای اتفاقی مورد استفاده در الگوریتم RSA، در دات نت پیش بینی شده است. خروجی متد فوق یک فایل XML است که به همین نحو در صورت نیاز توسط متد provider.FromXmlString مورد استفاده قرار خواهد گرفت.


تهیه ساختار مجوز

در ادامه یک enum که بیانگر انواع مجوزهای برنامه ما است را مشاهده می‌کنید:
namespace SignedXmlSample
{
    public enum LicenseType
    {
        None,
        Trial,
        Standard,
        Personal
    }
}
به همراه کلاسی که اطلاعات مجوز تولیدی را دربر خواهد گرفت:
using System;
using System.Xml.Serialization;

namespace SignedXmlSample
{
    public class License
    {
        [XmlAttribute]
        public Guid Id { set; get; }
        
        public string Domain { set; get; }

        [XmlAttribute]
        public string IssuedTo { set; get; }

        [XmlAttribute]
        public DateTime Expiration { set; get; }

        [XmlAttribute]
        public LicenseType Type { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس یا عناصر enum یاد شده کاملا دلخواه هستند و نقشی را در ادامه بحث نخواهند داشت؛ از این جهت که از مباحث XmlSerializer برای تبدیل وهله‌ای از شیء مجوز به معادل XML آن استفاده می‌شود. بنابراین المان‌های آن‌را مطابق نیاز خود می‌توانید تغییر دهید. همچنین ذکر ویژگی XmlAttribute نیز اختیاری است. در اینجا صرفا جهت شبیه سازی معادل مثالی که در ابتدای بحث مطرح شد، از آن استفاده شده است. این ویژگی راهنمایی است برای کلاس XmlSerializer تا خواص مزین شده با آن‌را به شکل یک Attribute در فایل نهایی ثبت کند.


تولید و خواندن مجوز دارای امضای دیجیتال

کدهای کامل کلاس تولید و خواندن یک مجوز دارای امضای دیجیتال را در اینجا مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.IO;
using System.Security.Cryptography; // needs a ref. to `System.Security.dll` asm.
using System.Security.Cryptography.Xml;
using System.Text;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace SignedXmlSample
{
    public static class LicenseGenerator
    {
        public static string CreateLicense(string licensePrivateKey, License licenseData)
        {
            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider())
            {
                provider.FromXmlString(licensePrivateKey);
                var xmlDocument = createXmlDocument(licenseData);
                var xmlDigitalSignature = getXmlDigitalSignature(xmlDocument, provider);
                appendDigitalSignature(xmlDocument, xmlDigitalSignature);
                return xmlDocumentToString(xmlDocument);
            }
        }

        public static string CreateRSAKeyPair(int dwKeySize = 1024)
        {
            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider(dwKeySize))
            {
                return provider.ToXmlString(includePrivateParameters: true);
            }
        }

        public static License ReadLicense(string licensePublicKey, string xmlFileContent)
        {
            var doc = new XmlDocument();
            doc.LoadXml(xmlFileContent);

            using (var provider = new RSACryptoServiceProvider())
            {
                provider.FromXmlString(licensePublicKey);

                var nsmgr = new XmlNamespaceManager(doc.NameTable);
                nsmgr.AddNamespace("sig", "http://www.w3.org/2000/09/xmldsig#");

                var xml = new SignedXml(doc);
                var signatureNode = (XmlElement)doc.SelectSingleNode("//sig:Signature", nsmgr);
                if (signatureNode == null)
                    throw new InvalidOperationException("This license file is not signed.");

                xml.LoadXml(signatureNode);
                if (!xml.CheckSignature(provider))
                    throw new InvalidOperationException("This license file is not valid.");

                var ourXml = xml.GetXml();
                if (ourXml.OwnerDocument == null || ourXml.OwnerDocument.DocumentElement == null)
                    throw new InvalidOperationException("This license file is coruppted.");

                using (var reader = new XmlNodeReader(ourXml.OwnerDocument.DocumentElement))
                {
                    var xmlSerializer = new XmlSerializer(typeof(License));
                    return (License)xmlSerializer.Deserialize(reader);
                }
            }
        }

        private static void appendDigitalSignature(XmlDocument xmlDocument, XmlNode xmlDigitalSignature)
        {
            xmlDocument.DocumentElement.AppendChild(xmlDocument.ImportNode(xmlDigitalSignature, true));
        }

        private static XmlDocument createXmlDocument(License licenseData)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(licenseData.GetType());
            var sb = new StringBuilder();
            using (var writer = new StringWriter(sb))
            {
                var ns = new XmlSerializerNamespaces(); ns.Add("", "");
                serializer.Serialize(writer, licenseData, ns);
                var doc = new XmlDocument();
                doc.LoadXml(sb.ToString());
                return doc;
            }
        }

        private static XmlElement getXmlDigitalSignature(XmlDocument xmlDocument, AsymmetricAlgorithm key)
        {
            var xml = new SignedXml(xmlDocument) { SigningKey = key };
            var reference = new Reference { Uri = "" };
            reference.AddTransform(new XmlDsigEnvelopedSignatureTransform());
            xml.AddReference(reference);
            xml.ComputeSignature();
            return xml.GetXml();
        }

        private static string xmlDocumentToString(XmlDocument xmlDocument)
        {
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true, Encoding = Encoding.UTF8 };
                var xmlWriter = XmlWriter.Create(ms, settings);
                xmlDocument.Save(xmlWriter);
                ms.Position = 0;
                return new StreamReader(ms).ReadToEnd();
            }
        }
    }
}
توضیحات:
در حین کار با متد CreateLicense، پارامتر licensePrivateKey همان اطلاعاتی است که به کمک متد CreateRSAKeyPair قابل تولید است. توسط پارامتر licenseData، اطلاعات مجوز در حال تولید اخذ می‌شود. در این متد به کمک provider.FromXmlString، اطلاعات کلیدهای RSA دریافت خواهند شد. سپس توسط متد createXmlDocument، محتوای licenseData دریافتی به یک فایل XML نگاشت می‌گردد (بنابراین اهمیتی ندارد که حتما از ساختار کلاس مجوز یاد شده استفاده کنید). در ادامه متد getXmlDigitalSignature با در اختیار داشتن معادل XML شیء مجوز و کلیدهای لازم، امضای دیجیتال متناظری را تولید می‌کند. با استفاده از متد appendDigitalSignature، این امضاء را به فایل XML اولیه اضافه می‌کنیم. از این امضاء جهت بررسی اعتبار مجوز برنامه در متد ReadLicense استفاده خواهد شد.
برای خواندن یک فایل مجوز امضاء شده در برنامه خود می‌توان از متد ReadLicense استفاده کرد. توسط آرگومان licensePublicKey، اطلاعات کلید عمومی دریافت می‌شود. این کلید دربرنامه، ذخیره و توزیع می‌گردد. پارامتر xmlFileContent معادل محتوای فایل XML مجوزی است که قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد.


مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس تولید مجوز

در ادامه نحوه استفاده از متدهای CreateLicense و  ReadLicense را ملاحظه می‌کنید؛ به همراه آشنایی با نمونه کلیدهایی که باید به همراه برنامه منتشر شوند:
using System;
using System.IO;

namespace SignedXmlSample
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            //Console.WriteLine(LicenseGenerator.CreateRSAKeyPair());
            writeLicense();            
            readLicense();

            Console.WriteLine("Press a key...");
            Console.ReadKey();
        }

        private static void readLicense()
        {
            var xml = File.ReadAllText("License.xml");
            const string publicKey = @"<RSAKeyValue>
                                    <Modulus>
                                        mBNKFIc/LkMfaXvLlB/+6EujPkx3vBOvLu8jdESDSQLisT8K96RaDMD1ORmdw2XNdMw/6ZBuJjLhoY13qCU9t7biuL3SIxr858oJ1RLM4PKhA/wVDcYnJXmAUuOyxP/vfvb798o6zAC1R2QWuzG+yJQR7bFmbKH0tXF/NOcSgbc=
                                    </Modulus>
                                    <Exponent>
                                        AQAB
                                    </Exponent>
                                 </RSAKeyValue>";

            var result = LicenseGenerator.ReadLicense(publicKey, xml);

            Console.WriteLine(result.Domain);
            Console.WriteLine(result.IssuedTo);
        }

        private static void writeLicense()
        {
            const string rsaData = @"<RSAKeyValue>
                    <Modulus>
                        mBNKFIc/LkMfaXvLlB/+6EujPkx3vBOvLu8jdESDSQLisT8K96RaDMD1ORmdw2XNdMw/6ZBuJjLhoY13qCU9t7biuL3SIxr858oJ1RLM4PKhA/wVDcYnJXmAUuOyxP/vfvb798o6zAC1R2QWuzG+yJQR7bFmbKH0tXF/NOcSgbc=
                    </Modulus>
                    <Exponent>
                        AQAB
                    </Exponent>
                    <P>
                        xwPKN77EcolMTD2O2Csv6k9Y4aen8UBVYjeQ4PtrNGz0Zx6I1MxLEFzRpiKC/Ney3xKg0Icwj0ebAQ04d5+HAQ==
                    </P>
                    <Q>
                        w568t0Xe6OBUfCyAuo7tTv4eLgczHntVLpjjcxdUksdVw7NJtlnOLApJVJ+U6/85Z7Ji+eVhuN91yn04pQkAtw==
                    </Q>
                    <DP>
                        svkEjRdA4WP5uoKNiHdmMshCvUQh8wKRBq/D2aAgq9fj/yxlj0FdrAxc+ZQFyk5MbPH6ry00jVWu3sY95s4PAQ==
                    </DP>
                    <DQ>
                        WcRsIUYk5oSbAGiDohiYeZlPTBvtr101V669IUFhhAGJL8cEWnOXksodoIGimzGBrD5GARrr3yRcL1GLPuCEvQ==
                    </DQ>
                    <InverseQ>
                        wIbuKBZSCioG6MHdT1jxlv6U1+Y3TX9sHED9PqGzWWpVGA+xFJmQUxoFf/SvHzwbBlXnG0DLqUvxEv+BkEid2w==
                    </InverseQ>
                    <D>                        Yk21yWdT1BfXqlw30NyN7qNWNuM/Uvh2eaRkCrhvFTckSucxs7st6qig2/RPIwwfr6yIc/bE/TRO3huQicTpC2W3aXsBI9822OOX4BdWCec2txXpSkbZW24moXu+OSHfAdYoOEN6ocR7tAGykIqENshRO7HvONJsOE5+1kF2GAE=
                    </D>
                  </RSAKeyValue>";

            string data = LicenseGenerator.CreateLicense(
                                                rsaData,
                                                new License
                                                {
                                                     Id = Guid.NewGuid(),
                                                     Domain = "dotnettips.info",
                                                     Expiration = DateTime.Now.AddYears(2),
                                                     IssuedTo = "VahidN",
                                                     Type = LicenseType.Standard
                                                });
            File.WriteAllText("License.xml", data);
        }
    }
}
ابتدا توسط متد CreateRSAKeyPair کلیدهای لازم را تهیه و ذخیره کنید. این کار یکبار باید صورت گیرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید، اطلاعات کامل یک نمونه از آن، در متد writeLicense مورد نیاز است. اما در متد readLicense تنها به قسمت عمومی آن یعنی Modulus و Exponent نیاز خواهد بود (موارد قابل انتشار به همراه برنامه).

سؤال: امنیت این روش تا چه اندازه است؟
پاسخ: تا زمانیکه کاربر نهایی به کلیدهای خصوصی شما دسترسی پیدا نکند، امکان تولید معادل آن‌ها تقریبا در حد صفر است و به طول عمر او قد نخواهد داد!
اما ... مهاجم می‌تواند کلیدهای عمومی و خصوصی خودش را تولید کند. مجوز دلخواهی را بر این اساس تهیه کرده و سپس کلید عمومی جدید را در برنامه، بجای کلیدهای عمومی شما درج (patch) کند! بنابراین روش بررسی اینکه آیا برنامه جاری patch شده است یا خیر را فراموش نکنید. یا عموما مطابق معمول قسمتی از برنامه که در آن مقایسه‌ای بین اطلاعات دریافتی و اطلاعات مورد انتظار وجود دارد، وصله می‌شوند؛ این مورد عمومی است و منحصر به روش جاری نمی‌باشد.

دریافت نسخه جنریک این مثال:
SignedXmlSample.zip
مطالب
تقسیم جدول در Entity Framework Code First
سناریو هایی هستند که در آن ها، تعداد ستون‌های یک جدول، بیش از اندازه زیاد می‌شوند و یا آن جدول حاوی فیلدهایی هست که منابع زیادی مصرف می‌کنند، به مانند فیلدهای متنی طولانی یا عکس. معمولا متوجه می‌شویم که در اکثر مواقع، به هنگام واکشی اطلاعات آن جدول، احتیاجی به داده‌های آن فیلد‌ها نداریم و با واکشی بی مورد آن ها، سربار اضافه ای به سیستم تحمیل می‌کنیم، چرا که این داده‌ها ، منابع حافظه ای ما را به هدر می‌دهند.
برای مثال، جدول Post مدل بلاگ را در نظر بگیرید که در آن دو فیلد Body و Image تعریف شده اند.فیلد Body از نوع nvarchar max و فیلد Image از نوع varbinary max است و بدیهی است که این دو داده، به هنگام واکشی حافظه‌ی زیادی مصرف می‌کنند.موارد بسیاری وجود دارند که ما به اطلاعات این دو فیلد احتیاجی نداریم از جمله: نمایش پست‌های پر بازدید، پسته هایی که اخیرا ارسال شده اند و اصولا ما فقط به چند فیلد جدول Post احتیاج داریم  و نه همه‌ی آن ها.
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual string  Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
    }
}

دلیل اینکه در مدل فوق، تمامی خواص به صورت virtual تعریف شده اند، فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر است. اگر دستور زیر را برای واکشی اطلاعات post با id=1 انجام دهیم: 

            using (var context = new MyDbContext())
            {
                var post = context.Posts.Find(1);
            }
خروجی زیر را در SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1

همان طور که مشاهده می‌کنید، با اجرای دستور فوق تمامی فیلد‌های جدول Posts که id آن‌ها برابر 1 بود واکشی شدند، ولی من تنها به فیلدهای Id و Title آن احتیاج داشتم. خب شاید بگویید که من به سادگی با projection، این مشکل را حل می‌کنم و تنها از فیلد هایی که به آن‌ها احتیاج دارم، کوئری می‌گیرم. همه‌ی این‌ها درست، اما projection هم مشکلات خود را دارد،به صورت پیش فرض، نوع بدون نام بر می‌گرداند و اگر بخواهیم این گونه نباشد، باید مقادیر آن را به یک کلاس(مثلا viewmodel) نگاشت کنیم و کلی مشکل دیگر.
راه حل دیگری که برای حل این مشکل ارائه می‌شود و برای نرمال سازی جداول نیز کاربرد دارد این است که، جدول Posts را به دو جدول مجزا که با یکدیگر رابطه‌ی یک به یک دارند تقسیم کنیم، فیلد‌های پر مصرف را در یک جدول و فیلدهای حجیم و کم مصرف را در جدول دیگری تعریف کنیم و سپس یک رابطه‌ی یک به یک بین آن دو برقرار می‌کنیم.
به  طور مثال این کار را بر روی جدول Posts ، به شکل زیر انجام شده است:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual PostMetaData PostMetaData { get; set; }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaData
    {
        public virtual int PostId { get; set; }
        public virtual string Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
        public virtual Post Post { get; set; }
    }
}
همان طور که می‌بینید، خواص حجیم به جدول دیگری به نام PostMetaData منتقل شده و با تعریف خواص راهبری ارجاعی در هر دو کلاس،رابطه‌ی یک به یک بین آن‌ها برقرار شده است.جز الزامات تعریف روابط یک به یک این است که، با استفاده از Fluent API یا Data Annotations ، طرف‌های Depenedent و Principal، صریحا به EF معرفی شوند.

namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
اولین نکته ای که باید به آن توجه شود، این است که در کلاس PostMetaData، قوانین پیش فرض EF برای تعیین کلید اصلی نقض شده است و به همین دلیل، صراحتا با استفاده از متد HasKey ، کلید اصلی به EF معرفی شده است. نکته‌ی مهم دیگری که به آن باید توجه شود این است که هر دو سر رابطه به صورت Required تعریف شده است. دلیل این موضوع هم با توجه به مطلبی که قرار است گفته شود،کمی جلوتر خواهید فهمید. حال اگر تعاریف DbSet‌ها را نیز اصلاح کنیم و دستور زیر را اجرا کنیم:

var post = context.Posts.Find(1);
خروجی sql زیر را مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
خیلی خوب! دیگر خبری از  فیلدهای اضافی Body و Image نیست. دلیل اینکه در اینجا join  بین دو جدول مشاهده نمی‌شود، قابلیت lazy loading است، که با virtual تعریف کردن خواص راهبری حاصل شده است. پس lazy loading در اینجا واقعا مفید است.
اما راه حل ذکر شده نیز کاملا بدون ایراد نیست. مشکل اساسی آن تعدد تعداد جداول آن است. آیا جدول Post ، واقعا احتیاج به چنین سطح نرمال سازی و تبدیل آن به دو جدول مجزا را داشت؟ مطمئنا خیر. آیا واقعا راه حلی وجود دارد که ما در سمت کد‌های خود با دو موجودیت مجزا کار کنیم، در صورتی که در دیتابیس این دو موجودیت، ساختار یک جدول را تشکیل دهند. در اینجا روشی مطرح می‌شود به نام تقسیم جدول (Table Splitting).
برای انجام این کار فقط چند تنظیم ساده لازم است:
1) فیلد‌های موجودیت مورد نظر را به موجودیت‌های کوچکتر، نگاشت می‌کنیم.
2) بین موجودیت‌های کوچک تر، رابطه‌ی یک به یک که هر دو سر رابطه Required هستند، رابطه برقرار می‌کنم.
3) با استفاده از Fluent API یا DataAnnotations، تمامی موجودیت‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت می‌کنیم.
برای مثال، تنظیمات Fluent برای کلاس Post و PostMetaData که رابطه‌ی بین آن‌ها یک به یک است را مشاهده می‌کنید:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostConfig : EntityTypeConfiguration<Post>
    {
        public PostConfig()
        {
            ToTable("Posts");
        }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            ToTable("Posts");
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
نکته مهم این است که در هر دو کلاس(حتی کلاس Post) باید با استفاده از متد ToTable، کلاس‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت کنیم. در نتیجه با استفاده از متد ToTable در هر دو موجودیت، آنها در دیتابیس به جدولی به نام  Posts نگاشت خواهند شد. تصویر زیر پس از اجرای برنامه، بیان گر این موضوع خواهد بود.

اگر دستورات زیر را اجرا کنید:


var post = context.Posts.Find(1);
Console.WriteLine(post.PostMetaData.Body);
خروجی زیر را در  SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:
برای متد Find خروجی زیر:
 
exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
و برای post.PostMetaData.Body دستور sql زیر را مشاهده می‌کنید:

exec sp_executesql N'SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @EntityKeyValue1',N'@EntityKeyValue1 int',@EntityKeyValue1=1
دلیل این که در اینجا ،دو دستور sql به دیتابیس ارسال شده است، فعال بودن ویژگی lazy loading ،به دلیل virtual  تعریف کردن خواص راهبری موجودیت‌ها است.
حال اگر بخواهیم با یک رفت و آمد به دیتابیس کلیه اطلاعات را واکشی کنیم، می‌توانیم از Eager Loading استفاده کنیم:
 
var post = context.Posts.Include(x => x.PostMetaData).SingleOrDefault(x => x.Id == 1);
که خروجی sql آن نیز به شکل زیر است:

SELECT 
[Limit1].[Id] AS [Id], 
[Limit1].[Title] AS [Title], 
[Limit1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent2].[Id] AS [Id1], 
[Extent2].[Body] AS [Body], 
[Extent2].[Image] AS [Image]
FROM   (SELECT TOP (2) [Extent1].[Id] AS [Id], [Extent1].[Title] AS [Title], [Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE 1 = [Extent1].[Id] ) AS [Limit1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Posts] AS [Extent2] ON [Limit1].[Id] = [Extent2].[Id]
در نتیجه با کمک این تکنیک توانستیم، با چند موجودیت، در قالب یک جدول رفتار کنیم و از مزیت‌های آن همچون lazy loading، نیز بهره مند شویم.

دریافت کد‌های این بخش: SplittingTable-Sample.rar 
نظرات مطالب
روش‌هایی برای بهبود قابلیت دیباگ بسته‌های NuGet
- کتابخانه‌ای که ذکر کردید، از روش symbol server نیوگت استفاده می‌کند (که در بحث جاری مطرح شده) و نه قرار دادن فایل‌های pdb در بسته‌ی نیوگت. به همین جهت ارتباطی به issue ای که ارسال کردید و در مورد pdbهای embedded هست، ندارد و فایل‌های pdb دریافتی از symbol server، در پوشه‌ی bin کپی نمی‌شوند و در صورت دریافت، سراسری هستند (ذخیره در کش عمومی سیستم و بارگذاری مجدد از همان کش).
- هدف از source link این هست که بتوان قطعه کد کتابخانه‌ی ثالثی را در حین دیباگ مشاهده کرد. هدف از pdb دریافتی از nuget هم این است که اگر در حین کار با کتابخانه‌ای به استثنائی رسیدید، اطلاعات دیباگ بیشتری مانند شماره سطر کدهای مرتبط با آن کتابخانه را نمایش دهد و هر دو مورد هم بدون هیچ تنظیم اضافه‌تری در فایل csproj، با VSCode کار می‌کنند.

یک مثال با VSCode:
فایل launch.json پروژه به این صورت تغییر کرد (بر اساس توضیحات انتهای مطلب):
{
    // Use IntelliSense to find out which attributes exist for C# debugging
    // Use hover for the description of the existing attributes
    // For further information visit https://github.com/OmniSharp/omnisharp-vscode/blob/master/debugger-launchjson.md
    "version": "0.2.0",
    "configurations": [
        {
            "name": ".NET Core Launch (console)",
            "type": "coreclr",
            "request": "launch",
            "preLaunchTask": "build",
            // If you have changed target frameworks, make sure to update the program path.
            "program": "${workspaceFolder}/bin/Debug/netcoreapp3.1/EFCoreDbFunctionsSample.dll",
            "args": [],
            "cwd": "${workspaceFolder}",
            // For more information about the 'console' field, see https://aka.ms/VSCode-CS-LaunchJson-Console
            "console": "internalConsole",
            "stopAtEntry": false,
            "justMyCode": false,
            "symbolOptions": {
                "searchMicrosoftSymbolServer": true
            },
            "suppressJITOptimizations": true,
            "env": {
                "COMPlus_ZapDisable": "1"
            }
        },
        {
            "name": ".NET Core Attach",
            "type": "coreclr",
            "request": "attach",
            "processId": "${command:pickProcess}"
        }
    ]
}
در این زمان با فشردن دکمه‌ی F5 در VSCode، کار دریافت symbols از symbols server شروع می‌شود (و کمی طول می‌کشد و در لاگ پروژه، مراحل آن کاملا مشخص هست). در این حالت فایل‌های pdb را هم داخل پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp3.1 کپی نمی‌کند و در کش سراسری nuget در سیستم قرار می‌دهد تا به ازای هر پروژه، این اطلاعات تکراری حجیم (به ازای هر dll مرتبط با پروژه، یک فایل pdb حجیم از symbol server دریافت خواهد شد)، دریافت نشوند:
Loaded 'C:\Program Files\dotnet\shared\Microsoft.NETCore.App\3.1.8\System.Private.CoreLib.dll'. Symbols loaded.
Loaded 'D:\Prog\1399\EFCoreDbFunctionsSample\bin\Debug\netcoreapp3.1\EFCoreDbFunctionsSample.dll'. Symbols loaded.
.
.
.
Loaded 'D:\Prog\1399\EFCoreDbFunctionsSample\bin\Debug\netcoreapp3.1\EFCoreSecondLevelCacheInterceptor.dll'. Symbols loaded.
.
.
.
همانطور که مشاهده می‌کنید، Symbols مربوط به کتابخانه‌ی ثالث استفاده شده هم بارگذاری شده‌اند.

در مورد سورس لینک:
قرار دادن یک break-point روی یک سطر:


و سپس زمانیکه در حالت دیباگ (همان فشردن دکمه‌ی F5 در VSCode)، به این سطر رسیدیم، فشردن دکمه‌ی F11، تا سورس متناظر بارگذاری شود:

مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
در این مطلب مثالی را در مورد نحوه‌ی تنظیمات یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core، جهت استفاده‌ی از یک پروژه‌ی Angular CLI قرار گرفته‌ی در پوشه‌ی آن‌را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیازها

 - مطالعه‌ی سری کار با Angular CLI خصوصا قسمت نصب و قسمت ساخت برنامه‌های آن، پیش از مطالعه‌ی این مطلب ضروری است.
 - همچنین فرض بر این است که سری ASP.NET Core را نیز یکبار مرور کرده‌اید و با نحوه‌ی برپایی یک برنامه‌ی MVC آن و ارائه‌ی فایل‌های استاتیک توسط یک پروژه‌ی ASP.NET Core آشنایی دارید.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017

در ابتدا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core را در VS 2017 ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور:
 - ابتدا از طریق منوی File -> New -> Project (Ctrl+Shift+N) گزینه‌ی ایجاد یک ASP.NET Core Web application را انتخاب کنید.
 - در صفحه‌ی بعدی آن هم گزینه‌ی «empty template» را انتخاب نمائید.


تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI

برای اجرای یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI، نیاز است بر روی فایل csproj برنامه‌ی ASP.NET Core کلیک راست کرده و گزینه‌ی Edit آن‌را انتخاب کنید.
سپس محتوای این فایل را به نحو ذیل تکمیل نمائید:

الف) درخواست عدم کامپایل فایل‌های TypeScript
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp1.1</TargetFramework>
    <TypeScriptCompileBlocked>true</TypeScriptCompileBlocked>
  </PropertyGroup>
چون نحوه‌ی کامپایل پروژه‌های Angular CLI صرفا مبتنی بر کامپایل مستقیم فایل‌های TypeScript آن نیست و در اینجا از یک گردش کاری توکار مبتنی بر webpack، به صورت خودکار استفاده می‌کند، کامپایل فایل‌های TypeScript توسط ویژوال استودیو، مفید نبوده و صرفا سبب دریافت گزارش‌های خطای بیشماری به همراه کند کردن پروسه‌ی Build آن خواهد شد. بنابراین با افزودن تنظیم TypeScriptCompileBlocked به true، از VS 2017 خواهیم خواست تا در این زمینه دخالت نکند.

ب) مشخص کردن پوشه‌هایی که باید الحاق و یا حذف شوند
  <ItemGroup>
    <Folder Include="Controllers\" />
    <Folder Include="wwwroot\" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="node_modules\**" />
    <Content Remove="node_modules\**" />
    <EmbeddedResource Remove="node_modules\**" />
    <None Remove="node_modules\**" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="src\**" />
    <Content Remove="src\**" />
    <EmbeddedResource Remove="src\**" />    
  </ItemGroup>
در اینجا پوشه‌های کنترلرها و wwwroot به پروژه الحاق شده‌اند. پوشه‌ی wwwroot جایی است که فایل‌هایی خروجی را Angular CLI ارائه خواهد کرد.
سپس دو پوشه‌ی node_modules و src واقع در ریشه‌ی پروژه را نیز به طور کامل از سیستم ساخت و توزیع VS 2017 حذف کرده‌ایم. پوشه‌ی node_modules وابستگی‌های Angular را به همراه دارد و src همان پوشه‌ی برنامه‌ی Angular ما خواهد بود.

ج) افزودن وابستگی‌های سمت سرور مورد نیاز
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore" Version="1.1.1" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc" Version="1.1.2" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.StaticFiles" Version="1.1.1" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <!-- extends watching group to include *.js files -->
    <Watch Include="**\*.js" Exclude="node_modules\**\*;**\*.js.map;obj\**\*;bin\**\*" />
  </ItemGroup>
برای اجرای یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب Angular، صرفا به وابستگی MVC و StaticFiles آن نیاز است.
در اینجا Watcher.Tools هم به همراه تنظیمات آن اضافه شده‌اند که در ادامه‌ی بحث به آن اشاره خواهد شد.


افزودن یک کنترلر Web API جدید

با توجه به اینکه دیگر در اینجا قرار نیست با فایل‌های cshtml و razor کار کنیم، کنترلرهای ما نیز از نوع Web API خواهند بود. البته در ASP.NET Core، کنترلرهای معمولی آن، توانایی ارائه‌ی Web API و همچنین فایل‌های Razor را دارند و از این لحاظ تفاوتی بین این دو نیست و یکپارچگی کاملی صورت گرفته‌است.
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.Controllers
{
  [Route("api/[controller]")]
  public class ValuesController : Controller
  {
    // GET: api/values
    [HttpGet]
    [ResponseCache(NoStore = true, Location = ResponseCacheLocation.None)]
    public IEnumerable<string> Get()
    {
      return new string[] { "Hello", "DNT" };
    }
  }
}
در اینجا کدهای یک کنترلر نمونه را جهت بازگشت یک خروجی JSON ساده مشاهده می‌کنید که در ادامه، در برنامه‌ی Angular CLI تهیه شده از آن استفاده خواهیم کرد.


تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular

در ادامه به فایل Startup.cs برنامه‌ی خالی جاری، مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();
 
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
 
            app.Use(async (context, next) => {
                await next();
                if (context.Response.StatusCode == 404 &&
                    !Path.HasExtension(context.Request.Path.Value) &&
                    !context.Request.Path.Value.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    context.Request.Path = "/index.html";
                    await next();
                }
            });
 
            app.UseMvcWithDefaultRoute();
            app.UseDefaultFiles();
            app.UseStaticFiles();
        }
    }
}
در اینجا برای ارائه‌ی کنترلر Web API، نیاز به ثبت سرویس‌های MVC است. همچنین ارائه‌ی فایل‌های پیش فرض و فایل‌های استاتیک (همان پوشه‌ی wwwroot برنامه) نیز فعال شده‌اند.
در قسمت app.Use آن، تنظیمات URL Rewriting مورد نیاز جهت کار با مسیریابی برنامه‌های Angular را مشاهده می‌کنید. برای نمونه اگر کاربری در ابتدای کار آدرس /products را درخواست کند، این درخواست به سمت سرور ارسال می‌شود و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، خطای 404 بازگشت داده می‌شود و کار به پردازش برنامه‌ی Angular نخواهد رسید. اینجا است که تنظیم میان‌افزار فوق، کار مدیریت خروجی‌های 404 را بر عهده گرفته و کاربر را به فایل index.html برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، هدایت می‌کند. به علاوه در اینجا اگر درخواست وارد شده، دارای پسوند باشد (یک فایل باشد) و یا با api/ شروع شود (اشاره کننده‌ی به کنترلرهای Web API برنامه)، از این پردازش و هدایت به صفحه‌ی index.html معاف خواهد شد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری

اکنون از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core‌، جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد، وارد شده و دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng new ClientApp --routing --skip-install --skip-git --skip-commit
به این ترتیب پوشه‌ی جدید ClientApp، در داخل پوشه‌ی برنامه اضافه خواهد شد که در آن تنظیمات اولیه‌ی مسیریابی Angular نیز انجام شده‌است؛ از دریافت وابستگی‌های npm آن صرفنظر شده و همچنین کار تنظیمات git آن نیز صورت نگرفته‌است (تا از تنظیمات git پروژه‌ی اصلی استفاده شود).
پس از تولید ساختار برنامه‌ی Angular CLI، به پوشه‌ی آن وارد شده و تمام فایل‌های آن را Cut کنید. سپس به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core جاری، وارد شده و این فایل‌ها را در آنجا paste نمائید. به این ترتیب به حداکثر سازگاری ساختار پروژه‌های Angular CLI و VS 2017 خواهیم رسید. زیرا اکثر فایل‌های تنظیمات آن‌را می‌شناسد و قابلیت پردازش آن‌ها را دارد.
پس از این cut/paste، پوشه‌ی خالی ClientApp را نیز حذف کنید.


تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot

برای اینکه سیستم Build پروژه‌ی Angular CLI جاری، خروجی خود را در پوشه‌ی wwwroot قرار دهد، تنها کافی است فایل .angular-cli.json را گشوده و outDir آن‌را به wwwroot تنظیم کنیم:
"apps": [
    {
      "root": "src",
      "outDir": "wwwroot",
به این ترتیب پس از هر بار build آن، فایل‌های index.html و تمام فایل‌های js نهایی، در پوشه‌ی wwwroot که در فایل Startup.cs‌، کار عمومی کردن آن انجام شد، تولید می‌شوند.


فراخوانی کنترلر Web API برنامه در برنامه‌ی Angular CLI

در ادامه صرفا جهت آزمایش برنامه، فایل src\app\app.component.ts را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http'; 
 
@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent implements OnInit {
  constructor(private _httpService: Http) { }
 
  apiValues: string[] = [];
 
  ngOnInit() {
    this._httpService.get('/api/values').subscribe(values => {
      this.apiValues = values.json() as string[];
    });
  }
}
در اینجا خروجی JSON کنترلر Web API برنامه دریافت شده و به آرایه‌ی apiValues انتساب داده می‌شود.

سپس این آرایه را در فایل قالب این کامپوننت (src\app\app.component.html) استفاده خواهیم کرد:
<h1>Application says:</h1>
<ul *ngFor="let value of apiValues">
  <li>{{value}}</li>
</ul>
<router-outlet></router-outlet>
در اینجا یک حلقه ایجاد شده و عناصر آرایه‌ی apiValues به صورت یک لیست نمایش داده می‌شوند.


نصب وابستگی‌های برنامه‌ی Angular CLI

در ابتدای ایجاد پوشه‌ی ClientApp، از پرچم skip-install استفاده شد، تا صرفا ساختار پروژه، جهت cut/paste آن با سرعت هر چه تمام‌تر، ایجاد شود. اکنون برای نصب وابستگی‌های آن یا می‌توان در solution explorer به گره dependencies مراجعه کرده و npm را انتخاب کرد. در ادامه با کلیک راست بر روی آن، گزینه‌ی restore packages ظاهر می‌شود. و یا می‌توان به روش متداول این نوع پروژه‌ها، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شد و دستور npm install را صادر کرد. بهتر است اینکار را از طریق خط فرمان انجام دهید تا مطمئن شوید که از آخرین نگارش‌های این ابزار که بر روی سیستم نصب شده‌است، استفاده می‌کنید.


روش اول اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

تا اینجا اگر برنامه را از طریق VS 2017 اجرا کنید، خروجی را مشاهده نخواهید کرد. چون هنوز فایل index.html آن تولید نشده‌است.
بنابراین روش اول اجرای این نوع برنامه‌ها، شامل مراحل ذیل است:
الف) ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch
 > ng build --watch
برای اجرای آن از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور فوق را وارد کنید. به این ترتیب کار build پروژه انجام شده و همچنین فایل‌های نهایی آن در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرند. به علاوه چون از پرچم watch استفاده شده‌است، با هر تغییری در پوشه‌ی src برنامه، این فایل‌ها به صورت خودکار به روز رسانی می‌شوند. بنابراین این پنجره‌ی خط فرمان را باید باز نگه داشت تا watcher آن بتواند کارش را به صورت مداوم انجام دهد.

ب) اجرای برنامه از طریق ویژوال استودیو
اکنون که کار ایجاد محتوای پوشه‌ی wwwroot برنامه انجام شده‌است، می‌توان برنامه را از طریق VS 2017 به روش متداولی اجرا کرد:


یک نکته: می‌توان قسمت الف را تبدیل به یک Post Build Event هم کرد. برای این منظور باید فایل csproj را به نحو ذیل تکمیل کرد:
<Target Name="AngularBuild" AfterTargets="Build">
    <Exec Command="ng build" />
</Target>
به این ترتیب با هربار Build پروژه در VS 2017، کار تولید مجدد محتوای پوشه‌ی wwwroot نیز انجام خواهد شد.
تنها مشکل روش Post Build Event، کند بودن آن است. زمانیکه از روش ng build --watch به صورت مستقل استفاده می‌شود، برای بار اول اجرا، اندکی زمان خواهد برد؛ اما اعمال تغییرات بعدی به آن بسیار سریع هستند. چون صرفا نیاز دارد این تغییرات اندک و تدریجی را کامپایل کند و نه کامپایل کل پروژه را از ابتدا.


روش دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

روش دومی که در اینجا بررسی خواهد شد، مستقل است از قسمت «ب» روش اول که توضیح داده شد. برنامه‌های NET Core. نیز به همراه CLI خاص خودشان هستند و نیازی نیست تا حتما از VS 2017 برای اجرای آن‌ها استفاده کرد. به همین جهت وابستگی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز در ابتدای کار به وابستگی‌های برنامه اضافه کردیم.

الف) در ادامه، VS 2017 را به طور کامل ببندید؛ چون نیازی به آن نیست. سپس دستور ذیل را در خط فرمان، در ریشه‌ی پروژه‌، صادر کنید:
> dotnet watch run
این دستور پروژه‌ی ASP.NET Core را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد:
>dotnet watch run
[90mwatch : [39mStarted
Hosting environment: Production
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
به علاوه پارامتر watch آن سبب خواهد شد تا هر تغییری که در کدهای پروژه‌ی ASP.NET Core صورت گیرند، بلافاصله کامپایل شده و قابل استفاده شوند.

ب) در اینجا چون برنامه بر روی پورت 5000 ارائه شده‌است، بهتر است دستور ng serve -o را صادر کرد تا بتوان به نحو ساده‌تری از سرور وب ASP.NET Core استفاده نمود. در این حالت برنامه‌ی Angular CLI بر روی پورت 4200 ارائه شده و بلافاصله در مرورگر نیز نمایش داده می‌شود.
مشکل! سرور وب ما بر روی پورت 5000 است و سرور آزمایشی Angular CLI بر روی پورت 4200. اکنون برنامه‌ی Angular ما، یک چنین درخواست‌هایی را به سمت سرور، جهت دریافت اطلاعات ارسال می‌کند: localhost:4200/api
برای رفع این مشکل می‌توان فایلی را به نام proxy.config.json با محتویات ذیل ایجاد کرد:
{
  "/api": {
    "target": "http://localhost:5000",
    "secure": false
  }
}
سپس دستور ng server صادر شده، اندکی متفاوت خواهد شد:
 >ng serve --proxy-config proxy.config.json -o
در اینجا به ng serve اعلام کرده‌ایم که تمامی درخواست‌های ارسالی به مسیر api/  (و یا همان localhost:4200/api جاری) را به سرور وب ASP.NET Core، بر روی پورت 5000 ارسال کن و نتیجه را در همینجا بازگشت بده. به این ترتیب مشکل عدم دسترسی به سرور وب، جهت تامین اطلاعات برطرف خواهد شد.
مزیت این روش، به روز رسانی خودکار مرورگر با انجام هر تغییری در کدهای قسمت Angular برنامه است.

نکته 1: بدیهی است می‌توان قسمت «ب» روش دوم را با قسمت «الف» روش اول نیز جایگزین کرد (ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch). اینبار گشودن مرورگر بر روی پورت 5000 (و یا آدرس http://localhost:5000) را باید به صورت دستی انجام دهید. همچنین هربار تغییر در کدهای Angular، سبب refresh خودکار مرورگر نیز نمی‌شود که آن‌را نیز باید خودتان به صورت دستی انجام دهید (کلیک بر روی دکمه‌ی refresh پس از هر بار پایان کار ng build).
نکته 2: می‌توان قسمت «الف» روش دوم را حذف کرد (حذف dotnet run در حالت watch). یعنی می‌خواهیم هنوز هم ویژوال استودیو کار آغاز IIS Express را انجام دهد. به علاوه می‌خواهیم برنامه را توسط ng serve مشاهده کنیم (با همان پارامترهای قسمت «ب» روش دوم). در این حالت تنها موردی را که باید تغییر دهید، پورتی است که برای IIS Express تنظیم شده‌است. عدد این پورت را می‌توان در فایل Properties\launchSettings.json مشاهده کرد و سپس به تنظیمات فایل proxy.config.json اعمال نمود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.zip
به همراه این کدها تعدادی فایل bat نیز وجود دارند که جهت ساده سازی عملیات یاد شده‌ی در این مطلب، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد:
 - فایل restore.bat کار بازیابی و نصب وابستگی‌های پروژه‌ی دات نتی و همچنین Angular CLI را انجام می‌دهد.
 - دو فایل ng-build-dev.bat و ng-build-prod.bat بیانگر قسمت «الف» روش اول هستند. فایل dev مخصوص حالت توسعه است و فایل prod مخصوص ارائه‌ی نهایی.
 - دو فایل dotnet_run.bat و ng-serve-proxy.bat خلاصه کننده‌ی قسمت‌های «الف» و «ب» روش دوم هستند.