مطالب
استفاده از فیلدهای XML در NHibernate

در مورد طراحی یک برنامه "فرم ساز" در مطلب قبلی بحث شد ... حدودا سه سال قبل اینکار را برای شرکتی انجام دادم. یک برنامه درخواست خدمات نوشته شده با ASP.NET که مدیران برنامه می‌توانستند برای آن فرم طراحی کنند؛ فرم درخواست پرینت، درخواست نصب نرم افزار، درخواست وام، درخواست پیک، درخواست آژانس و ... فرم‌هایی که تمامی نداشتند! آن زمان برای حل این مساله از فیلدهای XML استفاده کردم.
فیلدهای XML قابلیت نه چندان جدیدی هستند که از SQL Server 2005 به بعد اضافه شده‌اند. مهم‌ترین مزیت آن‌ها‌ هم امکان ذخیره سازی اطلاعات هر نوع شیء‌ایی به عنوان یک فیلد XML است. یعنی همان زیرساختی که برای ایجاد یک برنامه فرم ساز نیاز است. ذخیره سازی آن هم آداب خاصی را طلب نمی‌کند. به ازای هر فیلد مورد نظر کاربر، یک نود جدید به صورت رشته معمولی باید اضافه شود و نهایتا رشته تولیدی باید ذخیره گردد. از دید ما یک رشته‌ است، از دید SQL Server یک نوع XML واقعی؛ به همراه این مزیت مهم که به سادگی می‌توان با T-SQL/XQuery/XPath از جزئیات اطلاعات این نوع فیلدها کوئری گرفت و سرعت کار هم واقعا بالا است؛ به علاوه بر خلاف مطلب قبلی در مورد dynamic components ، اینبار نیازی نیست تا به ازای هر یک فیلد درخواستی کاربر، واقعا یک فیلد جدید را به جدول خاصی اضافه کرد. داخل این فیلد XML هر نوع ساختار دلخواهی را می‌توان ذخیره کرد. به عبارتی به کمک فیلدهایی از نوع XML می‌توان داخل یک سیستم بانک اطلاعاتی رابطه‌ای، schema-less کار کرد (un-typed XML) و همچنین از این اطلاعات ویژه، کوئری‌های پیچیده هم گرفت.
تا جایی که اطلاع دارم، چند شرکت دیگر هم در ایران دقیقا از همین ایده فیلدهای XML برای ساخت برنامه فرم ساز استفاده کرده‌اند ...؛ البته مطلب جدیدی هم نیست؛ برنامه‌های فرم ساز اوراکل و IBM هم سال‌ها است که از XML برای همین منظور استفاده می‌کنند. مایکروسافت هم به همین دلیل (شاید بتوان گفت مهم‌ترین دلیل وجودی فیلدهای XML در SQL Server)، پشتیبانی توکاری از XML به عمل آورده‌ است.
یا روش دیگری را که برای طراحی سیستم‌های فرم ساز پیشنهاد می‌کنند استفاده از بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر key-value‌ مانند Redis یا RavenDb است؛ یا استفاده از بانک‌های اطلاعاتی schema-less واقعی مانند CouchDb.


خوب ... اکنون سؤال این است که NHibernate برای کار با فیلدهای XML چه تمهیداتی را درنظر گرفته است؟
برای این منظور خاصیتی را که قرار است به یک فیلد از نوع XML نگاشت شود، با نوع XDocument مشخص خواهیم ساخت:
using System.Xml.Linq;

namespace TestModel
{
public class DynamicTable
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual XDocument Document { get; set; }
}
}

سپس باید جهت معرفی این نوع ویژه، به صورت صریح از XDocType استفاده کرد؛ یعنی نکته‌ی اصلی، استفاده از CustomType مرتبط است:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;
using NHibernate.Type;

namespace TestModel
{
public class DynamicTableMapping : IAutoMappingOverride<DynamicTable>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicTable> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.Map(x => x.Document).CustomType<XDocType>();
}
}
}

البته لازم به ذکر است که دو نوع NHibernate.Type.XDocType و NHibernate.Type.XmlDocType برای کار با فیلد‌های XML در NHibernate وجود دارند. XDocType برای کار با نوع System.Xml.Linq.XDocument طراحی شده است و XmlDocType مخصوص نگاشت نوع System.Xml.XmlDocument است.

اکنون اگر به کمک کلاس SchemaExport ، اسکریپت تولید جدول متناظر با اطلاعات فوق را ایجاد کنیم به حاصل زیر خواهیم رسید:
   if exists (select * from dbo.sysobjects
where id = object_id(N'[DynamicTable]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1)
drop table [DynamicTable]

create table [DynamicTable] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Document XML null,
primary key (Id)
)

یک سری اعمال متداول ذخیره سازی اطلاعات و تهیه کوئری نیز در ادامه ذکر شده‌اند:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicTable
{
Document = System.Xml.Linq.XDocument.Parse(
@"<Doc><Node1>Text1</Node1><Node2>Text2</Node2></Doc>"
)
};
savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

//simple query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicTable>(savedId);
if (entity != null)
{
Console.WriteLine(entity.Document.Root.ToString());
}

tx.Commit();
}
}

//advanced query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var list = session.CreateSQLQuery("select [Document].value('(//Doc/Node1)[1]','nvarchar(255)') from [DynamicTable] where id=:p0")
.SetParameter("p0", savedId)
.List();

if (list != null)
{
Console.WriteLine(list[0]);
}

tx.Commit();
}
}

و در پایان بدیهی است که جهت کار با امکانات پیشرفته‌تر موجود در SQL Server در مورد فیلد‌های XML ( برای نمونه: + و +) باید مثلا رویه ذخیره شده تهیه کرد (یا مستقیما از متد CreateSQLQuery همانند مثال فوق کمک گرفت) و آن‌را در NHibernate مورد استفاده قرار داد. البته به این صورت کار شما محدود به SQL Server خواهد شد و باید در نظر داشت که در کل تعداد کمی بانک اطلاعاتی وجود دارند که نوع‌های XML را به صورت توکار پشتیبانی می‌کنند.

مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت چهارم - پیش واکشی اطلاعات
اگر مثال قسمت قبل را اجرا کرده باشید، حتما شاهد این تجربه‌ی ناخوشایند کاربری بوده‌اید:
با کلیک بر روی لینک منوی نمایش لیست محصولات، ابتدا قاب خالی لیست محصولات نمایش داده می‌شود:


سپس بعد از یک ثانیه، شاهد بارگذاری اطلاعات جدول لیست محصولات خواهید بود. این یک ثانیه تاخیر را نیز به عمد توسط منبع داده درون حافظه‌ای برنامه ایجاد کردیم، تا بتوان شرایط دنیای واقعی را شبیه سازی کرد:
 InMemoryWebApiModule.forRoot(ProductData, { delay: 1000 }),
برای مدیریت یک چنین حالتی، در سیستم مسیریابی Angular، امکان پیش بارگذاری اطلاعات مسیری خاص، پیش از نمایش قالب آن درنظر گرفته شده‌است.


ارسال اطلاعات ثابت به مسیرهای مختلف برنامه

روش‌های متعددی برای ارسال اطلاعات به مسیرهای مختلف برنامه وجود دارند که تعدادی از آن‌ها را مانند پارامترهای اختیاری، پارامترهای اجباری و پارامترهای کوئری، در قسمت قبل بررسی کردیم. روش دیگری را که در اینجا می‌توان بکار برد، استفاده از خاصیت data تعاریف مسیریابی برنامه است:
 { path: 'products', component: ProductListComponent, data: { pageTitle: 'Product List'} },
خاصیت data، برای تعریف اطلاعات ثابتی که در طول عمر برنامه تغییر نمی‌کنند (static data) مفید است و به صورت مجموعه‌ای از key/valueهای دلخواه، قابل تعریف است.
برای خواندن این اطلاعات ثابت می‌توان از شیء route.snapshot سرویس ActivatedRoute استفاده کرد:
 this.pageTitle = this.route.snapshot.data['pageTitle'];
باید درنظر داشت که چون این اطلاعات ثابت است، در اینجا استفاده‌ی از this.route.params که یک Observable است، غیرضروری می‌باشد.


پیش بارگذاری اطلاعات پویای مسیرهای مختلف برنامه

زمانیکه به صفحه‌ی جزئیات یک محصول مراجعه می‌کنیم، ابتدا این کامپوننت آغاز شده و قالب آن نمایش داده می‌شود. سپس در متد ngOnInit آن کار درخواست اطلاعات از سرور و نمایش آن صورت خواهد گرفت. در این بین، چون زمانی بین درخواست اطلاعات از سرور و دریافت آن صرف می‌شود، کاربر ابتدا شاهد قالب خالی کامپوننت، به همراه برچسب‌های مختلف آن خواهد بود که فاقد اطلاعات هستند و پس از مدتی این اطلاعات نمایش داده می‌شوند.
برای حل این مشکل از سرویسی به نام Route Resolver استفاده می‌شود. در این حالت زمانیکه کاربر صفحه‌ی جزئیات یک محصول را درخواست می‌کند، ابتدا مسیریابی آن فعال شده و سپس سرویس Route Resolver اجرا می‌شود که کار آن درخواست اطلاعات از وب سرور است. در این حالت پس از دریافت اطلاعات از سرور، کار فعالسازی کامپوننت صورت می‌گیرد. به این ترتیب قالب کاملا آماده‌ی کامپوننت، به همراه اطلاعات مرتبط با آن، به کاربر نمایش داده خواهد شد.
بدون استفاده‌ی از Route Resolver، کامپوننت کلاس، پس از آغاز آن، اطلاعات را دریافت می‌کند. اما با بکارگیری Route Resolver، این سرویس ویژه‌است که پیش از هر مرحله‌ی دیگری اطلاعات را دریافت می‌کند.

پیاده سازی یک Route Resolver شامل سه مرحله‌است:
الف) ایجاد و ثبت سرویس Route Resolver
ب) معرفی Route Resolver به تنظیمات مسیریابی
ج) خواندن اطلاعات دریافتی توسط Route Resolver به کمک سرویس ActivatedRoute


ایجاد سرویس Route Resolver

یک Route Resolver به صورت یک سرویس جدید ایجاد می‌شود:
> ng g s product/ProductResolver -m product/product.module
installing service
  create src\app\product\product-resolver.service.spec.ts
  create src\app\product\product-resolver.service.ts
  update src\app\product\product.module.ts
پس از ایجاد قالب خالی این سرویس و به روز رسانی خودکار ماژول مرتبط، جهت تکمیل قسمت providers آن (سطر آخر فوق):
 providers: [ProductService, ProductResolverService]

 فایل src\app\product\product-resolver.service.ts را به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Resolve, ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, Router } from '@angular/router';

import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/operator/catch';
import 'rxjs/add/observable/of';
import 'rxjs/add/operator/map';

import { ProductService } from './product.service';
import { IProduct } from './iproduct';

@Injectable()
export class ProductResolverService implements Resolve<IProduct>  {

  constructor(private productService: ProductService,
    private router: Router) { }

  resolve(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): Observable<IProduct> {
    let id = route.params['id'];
    if (isNaN(id)) {
      console.log(`Product id was not a number: ${id}`);
      this.router.navigate(['/products']);
      return Observable.of(null);
    }

    return this.productService.getProduct(+id)
      .map(product => {
        if (product) {
          return product;
        }
        console.log(`Product was not found: ${id}`);
        this.router.navigate(['/products']);
        return null;
      })
      .catch(error => {
        console.log(`Retrieval error: ${error}`);
        this.router.navigate(['/products']);
        return Observable.of(null);
      });
  }
}
توضیحات:
مرحله‌ی اول تعریف یک سرویس Route Resolver، پیاده سازی اینترفیس جنریک Resolve است:
 export class ProductResolverService implements Resolve<IProduct>  {
پارامتر جنریک Resolve، نوع اطلاعاتی را که دریافت می‌کند، مشخص خواهد کرد.
این اینترفیس پیاده سازی متد resolve را با امضایی که مشاهده می‌کنید، درخواست می‌کند:
resolve(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): Observable<IProduct> {
در اینجا ActivatedRouteSnapshot حاوی اطلاعاتی است از مسیریابی فعال شده. برای مثال اطلاعاتی مانند پارامترهای مسیریابی را می‌توان از آن دریافت کرد.
RouterStateSnapshot وضعیت مسیریاب را در این لحظه در اختیار این سرویس قرار می‌دهد.
خروجی این متد یک Observable است؛ از نوع اطلاعاتی که دریافت می‌کند. زمانیکه مسیریابی فعال می‌شود، متد resolve را فراخوانی کرده و منتظر پایان کار Observable آن می‌شود. پس از آن است که کامپوننت این مسیریابی را فعالسازی خواهد کرد.

در پیاده سازی متد resolve، تعدادی اعتبارسنجی اطلاعات را نیز مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر id وارد شده، عددی نباشد، در اینجا فرصت خواهیم داشت پیش از فعالسازی کامپوننت نمایش جزئیات یک محصول، کاربر را به صفحه‌ای دیگر هدایت کنیم.

پس از آن نیاز به دریافت اطلاعات محصول درخواست شده، از REST Web API برنامه است. به همین جهت سرویس ProductService را که در قسمت قبل معرفی کردیم، به سازنده‌ی کلاس تزریق کرده‌ایم تا از طریق متد getProduct آن، کار دریافت اطلاعات یک محصول را انجام دهیم.
در اینجا متد getProduct(+id) به همراه عملگر + است تا id دریافتی را به عدد تبدیل کند. سپس بر روی این متد، عملگر map فراخوانی شده‌است. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات دریافتی از سرور، پیش از بازگشت آن به فراخوان متد resolve، دسترسی یافت. به این ترتیب در اینجا نیز می‌توان یک سری اعتبارسنجی را انجام داد. برای مثال آیا id دریافتی، متناظر با محصولی در سمت سرور است یا خیر؟
map operator خروجی را به صورت یک observable بازگشت می‌دهد. به همین جهت در اینجا نیازی به ذکر return Observable.of نیست.


معرفی Route Resolver به تنظیمات مسیریابی

بعد از پیاده سازی سرویس Route Resolver، نیاز است آن‌را به تنظیمات مسیریابی برنامه اضافه کنیم. به همین جهت فایل src\app\product\product-routing.module.ts را گشوده و تنظیمات آن‌را به شکل زیر تغییر دهید:
import { ProductResolverService } from './product-resolver.service';

const routes: Routes = [
  { path: 'products', component: ProductListComponent },
  {
    path: 'products/:id', component: ProductDetailComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  },
  {
    path: 'products/:id/edit', component: ProductEditComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  }
];
در اینجا با استفاده از خاصیت resolve تنظیمات مسیریابی، می‌توان لیستی از Route Resolverها را به صورت key/valueها معرفی کرد. در اینجا key، یک نام دلخواه است و value، ارجاعی را به سرویس Route Resolver تعریف شده دارد.
در اینجا هر تعداد Route Resolver مورد نیاز را می‌توان تعریف کرد. برای مثال اگر مسیریابی خاصی، اطلاعات دیگری را نیز از سرویس خاصی دریافت می‌کند، می‌توان یک جفت کلید/مقدار دیگر را نیز برای آن تعریف کرد. فقط باید دقت داشت که keyها باید منحصربفرد باشند.
به این ترتیب اطمینان حاصل خوهیم کرد که اطلاعات مورد نیاز این مسیریابی‌ها، پیش از فعالسازی کامپوننت آن‌ها، از REST Web API برنامه دریافت می‌شوند.

 
خواندن اطلاعات دریافتی توسط Route Resolver به کمک سرویس ActivatedRoute

پس از تعریف سرویس Route Resolver سفارشی خود و معرفی آن به تنظیمات مسیریابی برنامه، قسمت نهایی این عملیات، خواندن این اطلاعات پیش واکشی شده‌است. به همین جهت فایل src\app\product\product-detail\product-detail.component.ts را گشوده و محتوای آن‌را به نحو ذیل اصلاح کنید:
  constructor(private route: ActivatedRoute) { }

  ngOnInit(): void {
    this.product = this.route.snapshot.data['product'];
  }
- اگر قرار نیست Route Resolver، اطلاعات مدنظر را «مجددا» واکشی کند، می‌توان از شیء route.snapshot برای خواندن اطلاعات Resolver متناظر با این مسیریابی استفاده کرد. در اینجا خاصیت data‌، به کلید خاصیت resolve تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی برنامه اشاره می‌کند که همان product است.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، دیگر در این کامپوننت نیازی به تزریق سرویس ProductService نبوده و قسمت دریافت اطلاعات آن از طریق این سرویس، حذف شده‌است.

برای آزمایش آن، لیست محصولات را مشاهده کرده و سپس بر روی لینک مشاهده‌ی جزئیات یک محصول کلیک کنید. البته در اینجا چون هنوز Route Resolver ایی را برای پیش دریافت لیست محصولات ایجاد نکرده‌ایم، ابتدا قاب خالی لیست محصولات نمایش داده می‌شود و سپس لیست محصولات. اما دیگر صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، این چنین نیست. ابتدا یک وقفه‌ی یک ثانیه‌ای را حس خواهید کرد و سپس صفحه‌ی کامل جزئیات یک محصول نمایان می‌شود.

یک نکته: اگر یک سرویس Route Resolver، در دو کامپوننت مختلف استفاده شود، اطلاعات آن، بین این دو کامپوننت به اشتراک گذاشته خواهد شد.

مرحله‌ی بعد، ویرایش فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.ts است تا کامپوننت ویرایش جزئیات اطلاعات نیز بتواند از قابلیت پیش واکشی اطلاعات استفاده کند. در اینجا هنوز نیاز به سرویس ProductService است تا بتوان اطلاعات را ذخیره و یا حذف کرد. تنها قسمتی که باید تغییر کند، حذف متد getProduct و تغییر متد ngOnInit است:
ngOnInit(): void {
        this.route.data.subscribe(data => {
            this.onProductRetrieved(data['product']);
        });
    }
در اینجا نیز همانند قسمت قبل، نباید از خاصیت route.snapshot.data استفاده کرد؛ زیرا در حالت مشاهده‌ی جزئیات یک محصول و سپس بر روی لینک افزودن یک محصول جدید، چون root URL Segment تغییر نمی‌کند (یا همان قسمت /products/ در URL جاری)، سبب فراخوانی مجدد متد ngOnInit نخواهد شد. به همین جهت به یک Observable برای گوش فرادادن به تغییرات مسیریابی نیاز است و در اینجا route.data نیز یک Observable است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-03.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت هفتم- امن سازی Web API
تا اینجا بجای قرار دادن مستقیم قسمت مدیریت هویت کاربران، داخل یک یا چند برنامه‌ی مختلف، این دغدغه‌ی مشترک (common concern) بین برنامه‌ها را به یک برنامه‌ی کاملا مجزای دیگری به نام Identity provider و یا به اختصار IDP منتقل و همچنین دسترسی به کلاینت MVC برنامه‌ی گالری تصاویر را نیز توسط آن امن سازی کردیم. اما هنوز یک قسمت باقی مانده‌است: برنامه‌ی کلاینت MVC، منابع خودش را از یک برنامه‌ی Web API دیگر دریافت می‌کند و هرچند دسترسی به برنامه‌ی MVC امن شده‌است، اما دسترسی به منابع برنامه‌ی Web API آن کاملا آزاد و بدون محدودیت است. بنابراین امن سازی Web API را توسط IDP، در این قسمت پیگیری می‌کنیم. پیش از مطالعه‌ی این قسمت نیاز است مطلب «آشنایی با JSON Web Token» را مطالعه کرده و با ساختار ابتدایی یک JWT آشنا باشید.


بررسی Hybrid Flow جهت امن سازی Web API

این Flow را پیشتر نیز مرور کرده بودیم. تفاوت آن با قسمت‌های قبل، در استفاده از توکن دومی است به نام access token که به همراه identity token از طرف IDP صادر می‌شود و تا این قسمت از آن بجز در قسمت «دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران از طریق UserInfo Endpoint» استفاده نکرده بودیم.


در اینجا، ابتدا برنامه‌ی وب، یک درخواست اعتبارسنجی را به سمت IDP ارسال می‌کند که response type آن از نوع code id_token است (یا همان مشخصه‌ی Hybrid Flow) و همچنین تعدادی scope نیز جهت دریافت claims متناظر با آن‌ها در این درخواست ذکر شده‌اند. در سمت IDP، کاربر با ارائه‌ی مشخصات خود، اعتبارسنجی شده و پس از آن IDP صفحه‌ی اجازه‌ی دسترسی به اطلاعات کاربر (صفحه‌ی consent) را ارائه می‌دهد. پس از آن IDP اطلاعات code و id_token را به سمت برنامه‌ی وب ارسال می‌کند. در ادامه کلاینت وب، توکن هویت رسیده را اعتبارسنجی می‌کند. پس از موفقیت آمیز بودن این عملیات، اکنون کلاینت درخواست دریافت یک access token را از IDP ارائه می‌دهد. اینکار در پشت صحنه و بدون دخالت کاربر صورت می‌گیرد که به آن استفاده‌ی از back channel هم گفته می‌شود. یک چنین درخواستی به token endpoint، شامل اطلاعات code و مشخصات دقیق کلاینت جاری است. به عبارتی نوعی اعتبارسنجی هویت برنامه‌ی کلاینت نیز می‌باشد. در پاسخ، دو توکن جدید را دریافت می‌کنیم: identity token و access token. در اینجا access token توسط خاصیت at_hash موجود در id_token به آن لینک می‌شود. سپس هر دو توکن اعتبارسنجی می‌شوند. در این مرحله، میان‌افزار اعتبارسنجی، هویت کاربر را از identity token استخراج می‌کند. به این ترتیب امکان وارد شدن به برنامه‌ی کلاینت میسر می‌شود. در اینجا همچنین access token ای نیز صادر شده‌است.
اکنون علاقمند به کار با Web API برنامه‌ی کلاینت MVC خود هستیم. برای این منظور access token که اکنون در برنامه‌ی MVC Client در دسترس است، به صورت یک Bearer token به هدر ویژه‌ای با کلید Authorization اضافه می‌شود و به همراه هر درخواست، به سمت API ارسال خواهد شد. در سمت Web API این access token رسیده، اعتبارسنجی می‌شود و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، دسترسی به منابع Web API صادر خواهد شد.


امن سازی دسترسی به Web API

تنظیمات برنامه‌ی IDP
برای امن سازی دسترسی به Web API از کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs در سطح IDP شروع می‌کنیم. در اینجا باید یک scope جدید مخصوص دسترسی به منابع Web API را تعریف کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
            };
        }
هدف آن داشتن access token ای است که در قسمت Audience آن، نام این ApiResource، درج شده باشد؛ پیش از اینکه دسترسی به API را پیدا کند. برای تعریف آن، متد جدید GetApiResources را به صورت فوق به کلاس Config اضافه می‌کنیم.
پس از آن در قسمت تعریف کلاینت، مجوز درخواست این scope جدید imagegalleryapi را نیز صادر می‌کنیم:
AllowedScopes =
{
  IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
  IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile,
  IdentityServerConstants.StandardScopes.Address,
  "roles",
  "imagegalleryapi"
},
اکنون باید متد جدید GetApiResources را به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Startup.cs معرفی کنیم که توسط متد AddInMemoryApiResources به صورت زیر قابل انجام است:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.AddIdentityServer()
             .AddDeveloperSigningCredential()
             .AddTestUsers(Config.GetUsers())
             .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
             .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
             .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
        }

تنظیمات برنامه‌ی MVC Client
اکنون نوبت انجام تنظیمات برنامه‌ی MVC Client در فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs است. در اینجا در متد AddOpenIdConnect، درخواست scope جدید imagegalleryapi را صادر می‌کنیم:
options.Scope.Add("imagegalleryapi");

تنظیمات برنامه‌ی Web API
اکنون می‌خواهیم مطمئن شویم که Web API، به access token ای که قسمت Audience آن درست مقدار دهی شده‌است، دسترسی خواهد داشت.
برای این منظور به پوشه‌ی پروژه‌ی Web API در مسیر src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و دستور زیر را صادر کنید تا بسته‌ی نیوگت AccessTokenValidation نصب شود:
dotnet add package IdentityServer4.AccessTokenValidation
اکنون کلاس startup در سطح Web API را در فایل src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp\Startup.cs به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
using IdentityServer4.AccessTokenValidation;

namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: IdentityServerAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
               .AddIdentityServerAuthentication(options =>
               {
                   options.Authority = Configuration["IDPBaseAddress"];
                   options.ApiName = "imagegalleryapi";
               });
متد AddAuthentication یک defaultScheme را تعریف می‌کند که در بسته‌ی IdentityServer4.AccessTokenValidation قرار دارد و این scheme در اصل دارای مقدار Bearer است.
سپس متد AddIdentityServerAuthentication فراخوانی شده‌است که به آدرس IDP اشاره می‌کند که مقدار آن‌را در فایل appsettings.json قرار داده‌ایم. از این آدرس برای بارگذاری متادیتای IDP استفاده می‌شود. کار دیگر این میان‌افزار، اعتبارسنجی access token رسیده‌ی به آن است. مقدار خاصیت ApiName آن، به نام API resource تعریف شده‌ی در سمت IDP اشاره می‌کند. هدف این است که بررسی شود آیا خاصیت aud موجود در access token رسیده به مقدار imagegalleryapi تنظیم شده‌است یا خیر؟

پس از تنظیم این میان‌افزار، اکنون نوبت به افزودن آن به ASP.NET Core request pipeline است:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            app.UseAuthentication();
محل فراخوانی UseAuthentication باید پیش از فراخوانی app.UseMvc باشد تا پس از اعتبارسنجی درخواست، به میان‌افزار MVC منتقل شود.

اکنون می‌توانیم اجبار به Authorization را در تمام اکشن متدهای این Web API در فایل ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs فعالسازی کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {


ارسال Access Token به همراه هر درخواست به سمت Web API

تا اینجا اگر مراحل اجرای برنامه‌ها را طی کنید، مشاهده خواهید کرد که برنامه‌ی MVC Client دیگر کار نمی‌کند و نمی‌تواند از فیلتر Authorize فوق رد شود. علت اینجا است که در حال حاضر، تمامی درخواست‌های رسیده‌ی به Web API، فاقد Access token هستند. بنابراین اعتبارسنجی آن‌ها با شکست مواجه می‌شود.
برای رفع این مشکل، سرویس ImageGalleryHttpClient را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم تا در صورت وجود Access token، آن‌را به صورت خودکار به هدرهای ارسالی توسط HttpClient اضافه کند:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.Configuration;
using Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect;

namespace ImageGallery.MvcClient.Services
{
    public interface IImageGalleryHttpClient
    {
        Task<HttpClient> GetHttpClientAsync();
    }

    /// <summary>
    /// A typed HttpClient.
    /// </summary>
    public class ImageGalleryHttpClient : IImageGalleryHttpClient
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public ImageGalleryHttpClient(
            HttpClient httpClient,
            IConfiguration configuration,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _httpClient = httpClient;
            _configuration = configuration;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }

        public async Task<HttpClient> GetHttpClientAsync()
        {
            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
            var accessToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                _httpClient.SetBearerToken(accessToken);
            }

            _httpClient.BaseAddress = new Uri(_configuration["WebApiBaseAddress"]);
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

            return _httpClient;
        }
    }
}
اسمبلی این سرویس برای اینکه به درستی کامپایل شود، نیاز به این وابستگی‌ها نیز دارد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Http" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Authentication.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect" Version="5.2.0.0" />
    <PackageReference Include="IdentityModel" Version="3.9.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا با استفاده از سرویس IHttpContextAccessor، به HttpContext جاری درخواست دسترسی یافته و سپس توسط متد GetTokenAsync، توکن دسترسی آن‌را استخراج می‌کنیم. سپس این توکن را در صورت وجود، توسط متد SetBearerToken به عنوان هدر Authorization از نوع Bearer، به سمت Web API ارسال خواهیم کرد.
البته پس از این تغییرات نیاز است به کنترلر گالری مراجعه و از متد جدید GetHttpClientAsync بجای خاصیت HttpClient قبلی استفاده کرد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از لاگین، دسترسی به Web API امن شده، برقرار شده و برنامه بدون مشکل کار می‌کند.


بررسی محتوای Access Token

اگر بر روی سطر if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken)) در سرویس ImageGalleryHttpClient یک break-point را قرار دهیم و محتویات Access Token را در حافظه ذخیره کنیم، می‌توانیم با مراجعه‌ی به سایت jwt.io، محتویات آن‌را بررسی نمائیم:


که در حقیقت این محتوا را به همراه دارد:
{
  "nbf": 1536394771,
  "exp": 1536398371,
  "iss": "https://localhost:6001",
  "aud": [
    "https://localhost:6001/resources",
    "imagegalleryapi"
  ],
  "client_id": "imagegalleryclient",
  "sub": "d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7",
  "auth_time": 1536394763,
  "idp": "local",  
  "role": "PayingUser",
  "scope": [
    "openid",
    "profile",
    "address",
    "roles",
    "imagegalleryapi"
  ],
  "amr": [
    "pwd"
  ]
}
در اینجا در لیست scope، مقدار imagegalleryapi وجود دارد. همچنین در قسمت audience و یا aud نیز ذکر شده‌است. بنابراین یک چنین توکنی قابلیت دسترسی به Web API تنظیم شده‌ی ما را دارد.
همچنین اگر دقت کنید، Id کاربر جاری در خاصیت sub آن قرار دارد.


مدیریت صفحه‌ی عدم دسترسی به Web API

با اضافه شدن scope جدید دسترسی به API در سمت IDP، این مورد در صفحه‌ی دریافت رضایت کاربر نیز ظاهر می‌شود:


در این حالت اگر کاربر این گزینه را انتخاب نکند، پس از هدایت به برنامه‌ی کلاینت، در سطر response.EnsureSuccessStatusCode استثنای زیر ظاهر خواهد شد:
An unhandled exception occurred while processing the request.
HttpRequestException: Response status code does not indicate success: 401 (Unauthorized).
 System.Net.Http.HttpResponseMessage.EnsureSuccessStatusCode()
برای اینکه این صفحه‌ی نمایش استثناء را با صفحه‌ی عدم دسترسی جایگزین کنیم، می‌توان پس از دریافت response از سمت Web API، به StatusCode مساوی Unauthorized = 401 به صورت زیر عکس‌العمل نشان داد:
        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            var httpClient = await _imageGalleryHttpClient.GetHttpClientAsync();
            var response = await httpClient.GetAsync("api/images");

            if (response.StatusCode == System.Net.HttpStatusCode.Unauthorized ||
                response.StatusCode == System.Net.HttpStatusCode.Forbidden)
            {
                return RedirectToAction("AccessDenied", "Authorization");
            }
            response.EnsureSuccessStatusCode();


فیلتر کردن تصاویر نمایش داده شده بر اساس هویت کاربر وارد شده‌ی به سیستم

تا اینجا هرچند دسترسی به API امن شده‌است، اما هنوز کاربر وارد شده‌ی به سیستم می‌تواند تصاویر سایر کاربران را نیز مشاهده کند. بنابراین قدم بعدی امن سازی API، عکس العمل نشان دادن به هویت کاربر جاری سیستم است.
برای این منظور به کنترلر ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs سمت API مراجعه کرده و Id کاربر جاری را از لیست Claims او استخراج می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet()]
        public async Task<IActionResult> GetImages()
        {
            var ownerId = this.User.Claims.FirstOrDefault(claim => claim.Type == "sub").Value;
اگر به قسمت «بررسی محتوای Access Token» مطلب جاری دقت کنید، مقدار Id کاربر در خاصیت sub این Access token قرار گرفته‌است که روش دسترسی به آن‌را در ابتدای اکشن متد GetImages فوق ملاحظه می‌کنید.
مرحله‌ی بعد، مراجعه به ImageGallery.WebApi.Services\ImagesService.cs و تغییر متد GetImagesAsync است تا صرفا بر اساس ownerId دریافت شده کار کند:
namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class ImagesService : IImagesService
    {
        public Task<List<Image>> GetImagesAsync(string ownerId)
        {
            return _images.Where(image => image.OwnerId == ownerId).OrderBy(image => image.Title).ToListAsync();
        }
پس از این تغییرات، اکشن متد GetImages سمت API چنین پیاده سازی را پیدا می‌کند که در آن بر اساس Id شخص وارد شده‌ی به سیستم، صرفا لیست تصاویر مرتبط با او بازگشت داده خواهد شد و نه لیست تصاویر تمام کاربران سیستم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet()]
        public async Task<IActionResult> GetImages()
        {
            var ownerId = this.User.Claims.FirstOrDefault(claim => claim.Type == "sub").Value;
            var imagesFromRepo = await _imagesService.GetImagesAsync(ownerId);
            var imagesToReturn = _mapper.Map<IEnumerable<ImageModel>>(imagesFromRepo);
            return Ok(imagesToReturn);
        }
اکنون اگر از برنامه‌ی کلاینت خارج شده و مجددا به آن وارد شویم، تنها لیست تصاویر مرتبط با کاربر وارد شده، نمایش داده می‌شوند.

هنوز یک مشکل دیگر باقی است: سایر اکشن متدهای این کنترلر Web API همچنان محدود به کاربر جاری نشده‌اند. یک روش آن تغییر دستی تمام کدهای آن است. در این حالت متد IsImageOwnerAsync زیر، جهت بررسی اینکه آیا رکورد درخواستی متعلق به کاربر جاری است یا خیر، به سرویس تصاویر اضافه می‌شود:
namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class ImagesService : IImagesService
    {
        public Task<bool> IsImageOwnerAsync(Guid id, string ownerId)
        {
            return _images.AnyAsync(i => i.Id == id && i.OwnerId == ownerId);
        }
و سپس در تمام اکشن متدهای دیگر، در ابتدای آن‌ها باید این بررسی را انجام دهیم و در صورت شکست آن return Unauthorized را بازگشت دهیم.
اما روش بهتر انجام این عملیات را که در قسمت بعدی بررسی می‌کنیم، بر اساس بستن دسترسی ورود به اکشن متدها بر اساس Authorization policy است. در این حالت اگر کاربری مجوز انجام عملیاتی را نداشت، اصلا وارد کدهای یک اکشن متد نخواهد شد.


ارسال سایر User Claims مانند نقش‌ها به همراه یک Access Token

برای تکمیل قسمت ارسال تصاویر می‌خواهیم تنها کاربران نقش خاصی قادر به انجام اینکار باشند. اما اگر به محتوای access token ارسالی به سمت Web API دقت کرده باشید، حاوی Identity claims نیست. البته می‌توان مستقیما در برنامه‌ی Web API با UserInfo Endpoint، برای دریافت اطلاعات بیشتر، کار کرد که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید، اما مشکل آن زیاد شدن تعداد رفت و برگشت‌های به سمت IDP است. همچنین باید درنظر داشت که فراخوانی مستقیم UserInfo Endpoint جهت برنامه‌ی MVC client که درخواست دریافت access token را از IDP می‌دهد، متداول است و نه برنامه‌ی Web API.
برای رفع این مشکل باید در حین تعریف ApiResource، لیست claim مورد نیاز را هم ذکر کرد:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
            };
        }
در اینجا ذکر claimTypes است که سبب خواهد شد نقش کاربر جاری به توکن دسترسی اضافه شود.

سپس کار با اکشن متد CreateImage در سمت API را به نقش PayingUser محدود می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public async Task<IActionResult> CreateImage([FromBody] ImageForCreationModel imageForCreation)
        {
همچنین در این اکشن متد، پیش از فراخوانی متد AddImageAsync نیاز است مشخص کنیم OwnerId این تصویر کیست تا رکورد بانک اطلاعاتی تصویر آپلود شده، دقیقا به اکانت متناظری در سمت IDP مرتبط شود:
var ownerId = User.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == "sub").Value;
imageEntity.OwnerId = ownerId;
// add and save.
await _imagesService.AddImageAsync(imageEntity);

نکته‌ی مهم: در اینجا نباید این OwnerId را از سمت برنامه‌ی کلاینت MVC به سمت برنامه‌ی Web API ارسال کرد. برنامه‌ی Web API باید این اطلاعات را از access token اعتبارسنجی شده‌ی رسیده استخراج و استفاده کند؛ از این جهت که دستکاری اطلاعات اعتبارسنجی نشده‌ی ارسالی به سمت Web API ساده‌است؛ اما access tokenها دارای امضای دیجیتال هستند.

در سمت کلاینت نیز در فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Views\Shared\_Layout.cshtml نمایش لینک افزودن تصویر را نیز محدود به PayingUser می‌کنیم:
@if(User.IsInRole("PayingUser"))
{
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
علاوه بر آن، در کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs نیاز است فیلتر Authorize زیر نیز به اکشن متد نمایش صفحه‌ی AddImage اضافه شود تا فراخوانی مستقیم آدرس آن در مرورگر، توسط سایر کاربران میسر نباشد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public IActionResult AddImage()
        {
            return View();
        }
این مورد را باید به متد AddImage در حالت دریافت اطلاعات از کاربر نیز افزود تا اگر شخصی مستقیما با این قسمت کار کرد، حتما سطح دسترسی او بررسی شود:
[HttpPost]
[Authorize(Roles = "PayingUser")]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> AddImage(AddImageViewModel addImageViewModel)

برای آزمایش این قسمت یکبار از برنامه خارج شده و سپس با اکانت User 1 که PayingUser است به سیستم وارد شوید. در ادامه از منوی بالای سایت، گزینه‌ی Add an image را انتخاب کرده و تصویری را آپلود کنید. پس از آن، این تصویر آپلود شده را در لیست تصاویر صفحه‌ی اول سایت، مشاهده خواهید کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
نظرات مطالب
EF Code First #15
روش استفاده از MariaDb به همراه EF Code First در Blazor Server
برای این منظور می‌توان از پروایدر  Pomelo.EntityFrameworkCore.MySql  استفاده نمود (لایسنس Open source MIT ). ابتدا توسط دستور زیر پکیج آن را نصب می‌نماییم:
Install-Package Pomelo.EntityFrameworkCore.MySql
سپس یک رشته اتصال مانند زیر در فایل appsettings.json ایجاد می‌نماییم:
"ConnectionStrings": {
    "MariaDbConnectionString": "server=localhost;user id=root;password=root;database=aspnetcore.mariadb"
  }
حال در تنظیمات سرویس‌های برنامه در Program.cs به شکل زیر عمل می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContextPool<ApplicationDbContext>(options => options
        .UseMySql(
            Configuration.GetConnectionString("MariaDbConnectionString"),MariaDbServerVersion.AutoDetect(Configuration.GetConnectionString("MariaDbConnectionString"))
        )
    );
}
به راحتی بانک را در سرور ایجاد نموده و جداول را نیز می‌سازد. البته بنابر تنظیمات خاص یک سرور لینوکس ممکن است نیاز باشد تا ابتدا بانک به صورت دستی در سرور ایجاد شود و مابقی قضایا (ساخت جداول و ...) می‌تواند به پروایدر واگذار شود.
جهت اطلاعات بیشتر می‌توانید به *  و *  مراجعه نمایید.
مطالب
React 16x - قسمت 31 - React Hooks - بخش 2 - مقایسه حالت‌های مختلف مدیریت حالت با useState Hook
در قسمت قبل، با useState Hook آشنا شدیم. همچنین چندین مثال را در مورد نحوه‌ی تعریف تکی و یا چندتایی آن در یک کامپوننت تابعی، با انواع و اقسام داده‌های مختلف، بررسی کردیم؛ اما بهتر است از کدام حالت استفاده شود؟ آیا بهتر است به ازای هر خاصیت state، یکبار useState Hook جدیدی را تعریف کنیم و یا بهتر است همانند کامپوننت‌های کلاسی، یک شیء کامل را به همراه چندین خاصیت، به یک تک useState Hook معرفی کنیم؟


پیاده سازی یک فرم لاگین با استفاده از چندین useState Hook

در ابتدا، یک مثال کاربردی‌تر را به کمک useState Hook‌ها پیاده سازی می‌کنیم. در اینجا هر المان فرم را به یک useState Hook مجزا، متصل کرده‌ایم. کدهای کامل این کامپوننت را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { useState } from "react";

export default function Login() {
  const [username, setUsername] = useState("");
  const [password, setPassword] = useState("");
  const [user, setUser] = useState(null);

  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    const userData = {
      username,
      password
    };
    setUser(userData);

    setUsername("");
    setPassword("");
  };

  return (
    <>
      <h2 className="mt-3">Login</h2>
      <form onSubmit={handleSubmit}>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input
            type="text"
            name="username"
            id="username"
            onChange={event => setUsername(event.target.value)}
            value={username}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input
            type="password"
            name="password"
            id="password"
            onChange={event => setPassword(event.target.value)}
            value={password}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <button type="submit">Submit</button>
      </form>

      {user && JSON.stringify(user, null, 2)}
    </>
  );
}
توضیحات:
- اگر دقت کرده باشید، اینبار این کامپوننت تابعی را به صورت متداول ()function Login تعریف کرده‌ایم. مزیت یک چنین تعریفی، امکان export در محل آن می‌باشد:
export default function Login() {
و دیگر برخلاف حالت استفاده‌ی از arrow function‌ها برای تعریف کامپوننت‌های تابعی، نیازی نیست تا این export را جداگانه در این ماژول درج کرد.
به علاوه وجود واژه‌ی default در اینجا سبب می‌شود که برای import آن، بتوان از هر نام دلخواهی استفاده کرد و در اینجا اجباری به استفاده‌ی از نام Login وجود ندارد که نمونه‌ی استفاده‌ی از آن در فایل index.js، می‌تواند به صورت زیر باشد:
import App from "./components/part02/Login";
- همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، useState Hook‌ها را با هر نوع داده‌ی دلخواهی می‌توان مقدار دهی اولیه کرد؛ برای مثال با یک int و یا یک object. همچنین الزامی هم به تعریف فقط یک useState Hook وجود ندارد و هر قسمتی از state را می‌توان توسط یک useState Hook مجزا، تعریف و مدیریت کرد.
- فرم لاگین تعریف شده، از یک فیلد نام کاربری و یک فیلد کلمه‌ی عبور تشکیل شده‌است.
- اکنون می‌خواهیم اطلاعات دریافت شده‌ی از کاربر را در state کامپوننت جاری منعکس کنیم. به همین جهت، کار با import متد useState شروع می‌شود. سپس به ازای هر فیلد در فرم، یک state مجزا را تعریف می‌کنیم:
const [username, setUsername] = useState("");
const [password, setPassword] = useState("");
- اکنون برای به روز رسانی مقادیر درج شده‌ی در state‌های تعریف شده بر اساس اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر، از رویداد onChange استفاده می‌کنیم؛ برای مثال:
<input type="text" name="username" id="username"
       onChange={event => setUsername(event.target.value)}
       value={username}
        className="form-control"
/>
در اینجا تابع مدیریت کننده‌ی رویداد onChange، به صورت inline تعریف شده‌است. پیشتر اگر با کامپوننت‌های کلاسی می‌خواستیم اینکار را انجام دهیم، نیاز به clone شیء state، دسترسی به خاصیت متناظر با نام فیلد تعریف شده‌ی در آن به صورت پویا، به روز رسانی آن و در آخر به روز رسانی state با مقدار جدید شیء state می‌بود. اما در اینجا نیازی به دانستن نام المان و یا نام خاصیتی نیست.
- پس از به روز رسانی state، می‌خواهیم در حین submit فرم، این اطلاعات را برای مثال به صورت یک شیء، به سمت سرور ارسال کنیم. به همین جهت نیاز است رویداد onSubmit فرم را  مدیریت کرد. در این متد ابتدا از post back معمول آن به سمت سرور جلوگیری می‌شود و سپس بر اساس متغیرهای تعریف شده‌ی در state، یک شیء را ایجاد کرده‌ایم:
  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    const userData = {
      username,
      password
    };
    setUser(userData);

    setUsername("");
    setPassword("");
  };
همچنین چون در پایین فرم نیز می‌خواهیم این اطلاعات را به صورت JSON نمایش دهیم:
{user && JSON.stringify(user, null, 2)}
 یک state مجزا را هم برای این شیء تعریف:
const [user, setUser] = useState(null);
 و در handleSubmit، به روز رسانی کرده‌ایم.

- دو سطر بعدی را که در انتهای handleSubmit مشاهده می‌کنید، روشی است برای خالی کردن المان‌های فرم، پس از ارسال اطلاعات فرم، برای مثال به backend server. البته این حالت فقط برای حالتی نیاز است که فرم قرار نباشد به آدرس دیگری Redirect شود. برای خالی کردن المان‌های فرم، المان‌های آن‌را باید تبدیل به controlled elements کرد که اینکار با مقدار دهی value آن‌ها توسط value={username} صورت گرفته‌است. به این ترتیب محتوای این المان‌ها با اطلاعاتی که در state داریم، قابل کنترل می‌شوند.


پیاده سازی فرم ثبت نام با استفاده از تنها یک useState Hook

مثال دوم این مطلب نیز در مورد مدیریت المان‌های یک فرم توسط useState Hook است؛ با این تفاوت که در اینجا تنها یک شیء، کل state را تشکیل می‌دهد. کدهای کامل این مثال را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { useState } from "react";

const initialFormState = {
  username: "",
  email: "",
  password: ""
};

export default function Register() {
  const [form, setForm] = useState(initialFormState);
  const [user, setUser] = useState(null);

  const handleChange = event => {
    setForm({
      ...form,
      [event.target.name]: event.target.value
    });
  };

  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    setUser(form);
    setForm(initialFormState);
  };

  return (
    <>
      <h2 className="mt-3">Register</h2>
      <form onSubmit={handleSubmit}>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input
            type="text"
            name="username"
            id="username"
            onChange={handleChange}
            value={form.username}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="email">Email</label>
          <input
            type="email"
            name="email"
            id="email"
            onChange={handleChange}
            value={form.email}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input
            type="password"
            name="password"
            id="password"
            onChange={handleChange}
            value={form.password}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <button type="submit" className="btn btn-primary">
          Submit
        </button>
      </form>

      {user && JSON.stringify(user, null, 2)}
    </>
  );
}
توضیحات:
- فرم ثبت نام فوق از سه فیلد نام کاربری، ایمیل و کلمه‌ی عبور تشکیل شده‌است.
- اینبار نحوه‌ی تشکیل state مرتبط با این سه فیلد را بسیار شبیه به حالت مدیریت state در کامپوننت‌های کلاسی، تعریف کرده‌ایم؛ که تنها با یک تک شیء، انجام می‌شود و نام آن‌را form در نظر گرفته‌ایم:
const [form, setForm] = useState({ username: "",  email: "", password: ""});
- اکنون باید راهی را بیابیم تا این خواص شیء form را بر اساس ورودی‌های کاربر، به روز رسانی کنیم. به همین جهت رویداد onChange این ورودی را به متغیر handleChange که متد منتسب به آن، این تغییرات را ردیابی می‌کند، متصل می‌کنیم:
<input type="text" name="username" id="username"
       onChange={handleChange} value={form.username}
       className="form-control" />
متد رویدادگردان منتسب به handleChange نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const handleChange = event => {
    setForm({
      ...form,
      [event.target.name]: event.target.value
    });
  };
این متد بر اساس name المان‌های ورودی عمل می‌کند (در مثال اول این قسمت، نیازی به دانستن نام المان‌ها نبود). زمانیکه یک شیء را به صورت [event.target.name]: event.target.value تعریف می‌کنیم، یعنی قرار است نام خاصیت این شیء را به صورت پویا تعریف کنیم و مقدار آن نیز از target.value شیء رویداد رسیده، تامین می‌شود. سپس این شیء جدید، با فراخوانی متد setForm، سبب به روز رسانی شیء form موجود در state می‌شود.
- علت وجود spread operator تعریف شده‌ی در اینجا یعنی form...، این است که در حالت استفاده‌ی از useState، برخلاف حالت کار با کامپوننت‌های کلاسی، خواص اضافه شده‌ی به state، به شیء نهایی به صورت خودکار اضافه نمی‌شوند و باید کار یکی سازی را توسط spread operator انجام داد. برای مثال فرض کنید که کاربر، فیلد نام کاربری را ابتدا ثبت می‌کند. بنابراین در این لحظه، شیء ارسالی به setForm، فقط دارای خاصیت username خواهد شد. اکنون اگر در ادامه، کاربر فیلد ایمیل را تکمیل کند، اینبار فقط خاصیت ایمیل در این شیء قرار خواهد گرفت (یا مقدار قبلی را به روز رسانی می‌کند) و از سایر خواص صرفنظر می‌شود؛ مگر اینکه توسط spread operator، سایر خواص پیشین موجود در شیء form را نیز در اینجا لحاظ کنیم، تا اطلاعاتی را از دست نداده باشیم.
بنابراین به صورت خلاصه در روش سنتی کار با کامپوننت‌های کلاسی، فراخوانی متد this.setState کار merge خواص را انجام می‌دهد؛ اما در اینجا فقط کار replace صورت می‌گیرد و باید کار merge خواص یک شیء را به صورت دستی و توسط یک spread operator انجام دهیم. البته در قسمت قبل چون تمام خواص شیء تعریف شده‌ی در state را با هم به روز رسانی می‌کردیم:
    setMousePosition({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
نیازی به تعریف spread operator نبود؛ اما در مثال جاری، هربار فقط یک خاصیت به روز رسانی می‌شود.

- سایر فیلدهای فرم نیز به همین روش onChange={handleChange}، به متد رویدادگردان فوق متصل می‌شوند.
- در پایان برای مدیریت رخ‌داد ارسال فرم، handleSubmit را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    setUser(form);
    setForm(initialFormState);
  };
در اینجا برخلاف مثال اول، دیگر نیازی به تشکیل دستی یک شیء جدید برای ارسال به سرور وجود ندارد و هم اکنون اطلاعات کل شیء form، در اختیار برنامه است.
- همچنین چون در پایین فرم نیز می‌خواهیم این اطلاعات را به صورت JSON نمایش دهیم:
{user && JSON.stringify(user, null, 2)}
 یک state مجزا را هم برای این شیء تعریف:
const [user, setUser] = useState(null);
 و در handleSubmit، آن‌را با فراخوانی متد setUser، به روز رسانی کرده‌ایم.
- برای پاک کردن المان‌های فرم، پس از submit آن، ابتدا نیاز است این المان‌ها را تبدیل به controlled elements کرد که اینکار با مقدار دهی value آن‌ها توسط برای مثال  value={form.username} صورت گرفته‌است. به این ترتیب محتوای این المان‌ها با اطلاعاتی که در state داریم، قابل کنترل می‌شوند. اکنون اگر setForm را با یک شیء خالی مقدار دهی کنیم، به صورت خودکار المان‌های فرم را پاک می‌کند. برای اینکار بجای تعریف شیء موجود در state به صورت inline:
const [form, setForm] = useState({ username: "",  email: "", password: ""});
می‌توان آن‌را خارج از تابع کامپوننت قرار داد:
const initialFormState = {
  username: "",
  email: "",
  password: ""
};

export default function Register() {
  const [form, setForm] = useState(initialFormState);
و سپس آن‌را به عنوان مقدار اولیه، به صورت setForm(initialFormState)، فراخوانی کرد؛ تا سبب پاک شدن المان‌های فرم شود.


مقایسه‌ی روش‌های مختلف مدیریت state توسط useState Hook

همانطور که مشاهده کردید، با useState Hook، به انعطاف پذیری بیشتری برای مدیریت حالت، نسبت به روش سنتی کامپوننت‌های کلاسی رسیده‌ایم. در حالت تعریف یک useState به ازای هر فیلد، روش تعریف رویدادگردان‌ها و همچنین تبدیل المان‌ها به المان‌های کنترل شده، نسبت به روش تعریف تنها یک useState به ازای کل فرم، ساده‌تر و قابل درک‌تر است. اما زمانیکه نیاز به پاک کردن المان‌های فرم باشد، روش کار کردن با یک تک شیء، ساده‌تر است. درکل بهتر است برای خواص غیرمرتبط state، به ازای هر کدام، یک useState را تعریف کرد و برای یک فرم، همان روش قرار دادن اطلاعات تمام المان‌ها در یک شیء، برای کار با فرم‌های طولانی‌تر، سریع‌تر و قابلیت مدیریت ساده‌تری را به همراه دارد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-02.zip
مطالب
Serialization #1
در این نوشتار به Serialization و Deserialization  یعنی مکانیزمی که توسط آن اشیاء می‌توانند به صورت متنی مسطح و یا به شکل باینری درآیند، پرداخته می‌شود.

مفهوم Serialization
سریالی کردن، عملیاتی است که یک شیء و یا مجموعه اشیائی که به یکدیگر ارجاع می‌دهند را به شکل گروهی از بایت‎ها یا فرمت XML درآورده که می‌توان آن‎ها را ذخیره کرد و یا انتقال داد. 
Deserialization  معکوس عملیات بالاست که گروهی از داده‌ها را دریافت کرده و بصورت یک شیء  و یا مجموعه‌ای از اشیائی که به یکدیگر ارجاع می‌دهند، تبدیل می‌کند.
Serialization و Deserialization  نوعاً برای موارد زیر بکار می‌روند:
  1. انتقال اشیاء از طریق یک شبکه یا مرز یک نرم افزار .
  2. ذخیره اشیاء در یک فایل یا بانک اطلاعاتی.
موتورهای سریالی‌کننده
چهار شیوه برای سریالی کردن در دات نت فریم ورک وجود دارد:
  1. سریالی‌کننده قرارداد داده (Data Contract Serializer)
  2. سریالی‌کننده باینری
  3. سریالی‌کننده XML مبتنی بر صفت
  4. سریالی‌کننده اینترفیس IXmlSerializer
سه مورد اول، موتورهای سریالی‌کننده‌ای هستند که بیشترین یا تقریباً همه کارهای سریالی‌کردن را انجام می‌دهند.  مورد آخر برای انجام مواردی است که خودتان قصد سریالی‌سازی دارید که این موتور با استفاده از XmlReader  و XmlWriter این کار را انجام می‌دهد. IXmlSerializer می‌تواند به همراه سریالی‌کننده قرارداد داده و یا سریالی‌کننده XML در موارد پیچیده سریالی‌کردن استفاده شود.
سریالی‌کننده Data Contract 
برای انجام این کار دو نوع سریالی‌کننده وجود دارد :
  1. DataContractSerializer، که اصطلاحاً loosely Coupled شده است به نوع سریالی‌کننده  Data Contract.
  2. NetDataContractSerializer که اصطلاحاً tightly Coupled شده است به نوع سریالی‌کننده  Data Contract.
مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class News
    {
        public int Id;
        public string Body;
        public DateTime NewsDate;
    }
برای سریالی‌کردن نوع News به شیوه  Data Contract، باید:
  1. فضای نام System.Runtime.Serialization را به کد برنامه اضافه کنیم.
  2. صفت [DataContract] را به نوعی که تعریف کرده‌ایم، اضافه کنیم.
  3. صفت [DataMember] را به اعضایی که می‌خواهیم در سریالی شدن شرکت‌کنند، اضافه کنیم.
و به این ترتیب کلاس News به شکل زیر درمی‌آید:
using System.Runtime.Serialization;
using System.Xml;
using System;
using System.IO;
namespace ConsoleApplication1
{  
    [DataContract]
    public class News
    {
        [DataMember] public int Id;
        [DataMember] public string Body;
        [DataMember] public DateTime NewsDate;
    }
}
سپس به شکل زیر از مدل خود نمونه‌ای ساخته و با ایجاد یک فایل، نتیجه سریالی شده مدل را در آن ذخیره میکنیم .
var news = new News
                           {
                               Id = 1,
                               Body = "NewsBody",
                               NewsDate = new DateTime(2012, 10, 4)
                           };
 var ds = new DataContractSerializer(typeof (News));
 using (Stream s=File.Create("News.Xml"))
 {
        ds.WriteObject(s, news);//سریالی‌کردن
 }
که محتویات فایل News.Xml به صورت زیر است:
<News xmlns="http://schemas.datacontract.org/2004/07/ConsoleApplication7" xmlns:i="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance"><Body>NewsBody</Body><Id>1</Id><NewsDate>2012-10-04T00:00:00</NewsDate></News>
و برای Deserialize  کردن این فایل داریم:
News deserializednews;
using (Stream s = File.OpenRead("News.Xml"))
{
       deserializednews = (News)ds.ReadObject(s);//Deserializing
}
Console.WriteLine(deserializednews.Body);
همان‌طور که ملاحظه می‌کنید فایل ایجاد شده از خوانایی خوبی برخوردار نیست که برای دستیابی به فایلی با خوانایی بالاتر از XmlWriter استفاده میکنیم:
XmlWriterSettings settings = new XmlWriterSettings {Indent = true}; 
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create("News.Xml", settings))
{
          ds.WriteObject(writer, news);
}
System.Diagnostics.Process.Start("News.Xml");
به این ترتیب موفق به ایجاد فایلی با خوانایی بالاتر می‌شویم:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<News xmlns:i="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns="http://schemas.datacontract.org/2004/07/ConsoleApplication7">
  <Body>NewsBody</Body>
  <Id>1</Id>
  <NewsDate>2012-10-04T00:00:00</NewsDate>
</News> 
مطالب
بررسی چند کتابخانه آپلود با پشتیبانی از DragDrop
برای یکی از پروژه‌ها نیاز به یک آپلودر داشتم که قابلیت  Drag&Drop را نیز داشته باشد و در ضمن پیاده سازی آسانی هم داشته باشد. در این بین به تعدادی از کتابخانه‌های جی کوئری می‌پردازیم.
FileDrop
اولین کتابخانه‌ای که با آن آشنا شدم و از آن استفاده کردم، کتابخانه‌ی FileDrop است که بسیار ساده و در عین حال قابلیت‌های خوبی را می‌دهد و از فناوری Filereader  (+) در Html5 برای اینکار استفاده می‌کند. مرورگرهای کروم، فایرفاکس 3.6 به بعد، IE10 به بعد و Opera 12 به بعد از آن پشتیبانی می‌کنند.
فایل‌های مورد نیاز را از اینجا دانلود کنید . فایل اسکریت آن را ابتدا صدا بزنید:
 <script src="~/scripts/jquery.filedrop.js" type="text/javascript"></script>
سپس المان‌های زیر را به کد HTML خود اضافه کنید:
 <div id="dropZone">فایل برنامه را به داخل این کادر بکشانید</div>
        <br>
        فایل یا فایل‌های آپلود شده:
        <ul id="uploadResult"></ul>
تگ اول، محلی است که فایل‌ها به سمت آن درگ و روی آن دراپ می‌شوند که از این به بعد به آن محل آپلود می‌گوییم. المان بعدی جهت گزارش فایل‌هایی است که آپلود شده‌اند. با آپلود شدن هر تعداد فایل، اسم آن به لیست اضافه می‌گردد.
کدهای css زیر را هم به صفحه اضافه کنید تا محل آپلود زیباتر شود:
        .files {
            min-height: 42px;
            background: #CCC none repeat scroll 0% 0%;
            border-top: 1px solid #FFF;
            margin: 11px 0px;
            padding: 11px 13px;
            border-radius: 6px;
        }

        #dropZone.mouse-over {
            background-color: #1d4257;
        }

کد جی کوئری زیر را به صفحه اضافه کنید:
      $('#dropZone').filedrop({
                url: uploadAddress,
                paramname: 'files',
                maxFiles: 1,
                dragOver: function() {
                    $('#dropZone').addClass('mouse-over');
                },
                dragLeave: function() {
                    $('#dropZone').removeClass('mouse-over');
                },
                drop: function() {
                    $('#dropZone').removeClass('mouse-over');
                },
                afterAll: function() {
                    $('#dropZone').html('آپلود با موفقیت انجام شد');
                },
                uploadFinished: function(i, file, response, time) {
                    $('#uploadResult').append('<li>' + file.name + '</li>');
                }
            });
ابتدا پلاگین جی کوئری را روی تگ مربوطه اعمال می‌کنیم و سپس پارامترها را با مشخصات زیر اعمال می‌کنیم:
Url  آدرسی که قرار است فایل‌ها به آن سمت ارسال شوند. 
 Paramname  در سمت سرور باید فایل‌ها را با استفاده از این نام پارامتر دریافت  کنید.
 maxFiles  تعداد فایلهایی که میتوان با درگ و دراپ کردن روی آن به دست آورد. در بالا به یک فایل محدود شده است.
 dragOver  این رویداد زمانی اجرا خواهد شد که اشاره گر با حالت درگ کرده فایل‌ها را به محل آپلود آورده است.
 dragLeave  موقعی که ماوس از محل آپلود خارج می‌شود
 drop  موقعی که شما فایل‌ها را روی محل  آپلود رها می‌کنید.
 afterAll  بعد از اینکه همه کارها تمام شد اجرا می‌شود.(آخرین رویداد)
 uploadFinished  کار آپلود به پایان رسیده است. در مثال بالا پس از پایان آپلود، نام فایل آپلود شده را به کاربر نشان داده‌ایم.

نحوه‌ی دریافت آن در سمت سرور, در یک اکشن متد به صورت زیر است:

[HttpPost]
        public virtual ActionResult UpdateApp(IEnumerable<HttpPostedFileBase>files)
        {
            foreach (HttpPostedFileBase file in files)
            {
                string filePath = Path.Combine(TempPath, file.FileName);
                file.SaveAs(filePath);
            }

            return Json(new {state = "success", message = "با موفقیت عملیات ارسال فایل انجام شد"}, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

در اکشن متد بالا ما فایل‌ها را از طریق نام پارامتر files که مشخص کرده بودیم، به عنوان یک لیست شمارشی دریافت می‌کنیم.  کدها بالا برای ساده‌ترین راه اندازی ممکن کفایت می‌کنند.

این موارد از اصلی‌ترین‌ها هستند که به کار می‌آیند. به غیر این‌ها یک سری خصوصیات اضافه‌تری هم برای آن وجود دارد.


fallback_id 
 اگر دوست دارید این آپلودر را نیر به یک آپلودر معمولی اتصال دهید از این شناسه استفاده کنید.
 withCredentials   با استفاده از کوکی‌ها یک درخواست cross-origin ایجاد می‌کند.
 data  اگر دوست دارید به همراه فایل‌ها اطلاعات دیگری هم به همراه آن ارسال و پست شوند از این طریق اقدام نمایید. می‌تواند در قالب یک متغیر باشد یا خروجی یک تابع.
data: {
        param1: 'value1',           
        param2: function(){
            return calculated_data; 
        }
 headers برای ارسال مقدار اضافه‌تر در هدر درخواست به کار میرود و صدا زدن آن همانند کد data می‌باشد. 
 error   در صورتیکه در فرایند آپلود خطایی رخ دهد، اجرا می‌گردد. نحوه‌ی کدنویسی آن و بررسی خطاهای آن به شرح زیر است:
error: function(err, file) {
        switch(err) {
            case 'BrowserNotSupported':
                alert('مرورگر از این فناوری پشتیبانی نمی‌کند')
                break;
            case 'TooManyFiles':
                // قصد آپلود همزمان فایل‌های بیشتری از حد مجاز تعیین شده دارید
                break;
            case 'FileTooLarge':
                //حداقل حجم یکی از فایل‌ها از حجم مجاز تعیین شده بیشتر است
                //برای دسترسی به نام آن فایل از کد زیر استفاده کنید
              //file.name
                break;
            case 'FileTypeNotAllowed':
                // نوع حداقل یکی از فایل‌ها با نوع‌ها مشخص شده ما یکی نیست
                break;
            case 'FileExtensionNotAllowed':
                // پسوند حداقل یکی از فایل‌ها مورد تایید نیست
                break;
            default:
                break;
        }
    }
 allowedfiletypes   نوع فایل‌های مجاز را تعیین می‌کند:
allowedfiletypes: 
['image/jpeg','image/png','image/gif']
 allowedfileextensions   پسوند فایل هایی که برای آپلود مجاز هستند را معرفی می‌کند.
allowedfileextensions:
 ['.apk','.jar']
 maxfilesize   حداکثر حجم مجاز برای هر فایل که به مگابایت بیان می‌شود.
 docOver   این رویداد زمانی اجرا می‌شود که فایل‌های درگ شده شما وارد محیط یا پنجره مرورگر می‌شود.
 uploadStarted 
 این رویداد زمانی اجرا میگردد که فرایند آپلود هر فایل به طور جداگانه در حال آغاز شدن است:
متغیر i در کد زیر شامل اندیس فایلی است که آپلودش آغاز شده است و این اندیس از صفر آغاز می‌شود.
متغیر file دسترسی شما را به اطلاعات یک فایل باز میکند مانند نام فایل.
متغیر len تعداد فایل هایی را که کاربر در محل آپلود رها کرده است، باز میگرداند.
function(i, file, len){

    },
uploadFinished 
با اتمام آپلود هر فایل، این رویداد فراخوانی می‌گردد. دو پارامتر اول آن، همانند سابق هستند. پارامتر response خروجی json ایی را که در سمت سرور برگرداندیم، به ما باز می‌گرداند. پارامتر بعدی، زمانی را که برای آپلود طول کشیده است، بر می‌گرداند.
 function(i, file, response, time) {
    }
progressUpdated 
این رویداد برای نمایش پیشرفت یک آپلود مناسب است که آخرین پارامتر آن یک عدد صحیح از پیشرفت فایل را بر می‌گرداند.
function(i, file, progress) {
    },
globalProgressUpdated 
این رویداد میزان پیشرفت کلیه فایل‌ها را به درصد باز می‌گرداند:
function(progress) {
        $('#progress div')
.width(progress+"%"); }
speedUpdated 
سرعت آپلود هر فایل را با کیلوبیت بر ثانیه مشخص می‌کند.
function(i, file, speed) {
    }
rename
در صورتی که قصد تغییر نام فایل ارسالی را دارید می‌توانید از این رویداد استفاده کنید. پارامتر name، نام اصلی فایل را بر می‌گرداند که می‌توانید آن را دستکاری کنید و نام جدیدی را به عنوان خروجی برگردانید. نمونه کاربردی از این رویداد
 rename: function(name) {
    }

beforeEach 
این رویداد قبل از آپلود هر فایل آغاز می‌گردد و برگرداندن مقدار false در آن باعث جلوگیری و کنسل شدن آپلود آن فایل می‌گردد.
function(file) {
    }

beforeSend 
پارامترهای اولی تکراری هستند ولی آخرین پارامتر یک تابع done را می‌توان به آن پاس کرد که قبل از اجرای کل عملیات آپلود صدا زده می‌شود.
 function(file, i, done) {
    }
رویدادی به اسم queuefiles هم هست تعداد فایل‌هایی را که میتوانند به طور موازی و همزمان آپلود گردند، مشخص می‌کند. ولی دراین حالت maxfiles مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. جهت بررسی یک مثال عملی و همچنین کدهای سمت سرور در PHP میتوانید از این آموزش استفاده کنید.
با تستی که به صورت لوکال رو آن انجام دادم به نظر نمی‌رسد برای فایل‌های با حجم متوسط به بالا مناسب باشد و برای فایل‌های با حجم کم مناسب می‌باشد. یک فایل 8 مگابایتی در حالت لوکال 9 ثانیه آپلود آن زمان برد و برای فایل‌های بزرگتر، فایرفاکس دیالوگ Stop Script را نشان داد.

PlUpload
این کتابخانه متن باز هم بسیار کارآمد و ساده و قابل انعطاف است و مثالهای آماده زیادی دارد. سایت سابسن هم در بخش آپلود زیرنویس‌ها از این کتابخانه استفاده می‌کند. از آنجا که آموزش این کتابخانه در سایت جاری آمده است از ذکر نکات بیشتر در مورد آن خودداری می‌نماییم.

Bootstrap FileStyle
اگر از قالب بوت استراپ استفاده می‌کنید و دوست دارید روی المان input file  قدیمی، ولی به شکلی مدرن کار کنید این کتابخانه هم فراموش نشود.

DropZoneJS
این کتابخانه به نسبت DropFile امکانات بیشتری را دارد و در سایت اختصاصی آن مثال‌ها و مستندات خوبی قرار گرفته است. در ساده‌ترین حالت آن ابتدا فایل کتابخانه  را صدا زده و سپس تگ فرم را به آن نسبت دهید:
<script src="https://rawgit.com/enyo/dropzone/master/dist/dropzone.js"></script>

<form action="/upload-target" class="dropzone"></form>
ولی اگر بخواهید آن را به سمت سرور ارسال کنید و  از آنجا آن را کنترل کنید، کد فرم را به شکل زیر تغییر دهید:
ابتدا بسته‌ی نیوگت آن را صدا بزنید:
Install-Package dropzone

با نصب این کتابخانه یک سری فایل CSS هم به سیستم اضافه می‌شود که می‌توانید برای استایل دهی هر چه بیشتر از آن بهره ببرید. کد فرم را به شکل زیر تغییر دهید:
    <form action="~/Home/SaveUploadedFile" method="post" enctype="multipart/form-data" class="dropzone" id="dropzoneForm" style="width: 50px; background: none; border: none;">
        <div class="fallback">
            <input name="file" type="file" multiple />
            <input type="submit" value="Upload" />
        </div>
    </form>
تگی که با کلاس fallback مزین شده است موقعی به کار می‌آید که مرورگر از این کتابخانه پشتیبانی نکرده و مجبور به نمایش یک آپلود معمولی می‌شویم.
با استفاده از کدنویسی هم می‌توان یک المان را به یک آپلودر تبدیل کرد:
var myDropzone = new Dropzone("div#myId", { url: "/file/post"});

//============ OR ====================
$("div#myId").dropzone({ url: "/file/post" });
همانطور که می‌بینید الزامی برای اینکه از یک تگ فرم استفاده کنید ندارد.
برای کانفیگ آپلودرهایی که از طریف المانهای Html ایجاد می‌شوند، می‌توان از کد زیر استفاده کرد و یک تنظیم عمومی برای تمامی آپلودرهای html آن صفحه ایجاد کرد.
Dropzone.options.myId= {
  paramName: "file", //نام پارامتری که فایل از طریق آن انتقال می‌بابد
  maxFilesize: 2, // MB
  accept: function(file, done) {
    if (file.name == "justinbieber.jpg") {
      done("Naha, you don't.");
    }
    else { done(); }
  }
};
تابع بالا یک آرگومان از نوع file را برگردانده و اگر این تابع، تابع done را با پارامتری رشته‌ای صدا بزند، عملیات آپلود آن فایل کنسل شده و پیام خطایی را نمایش می‌دهد و در صورتیکه بدون پارامتر صدا زده شود، عمل آپلود بدون مشکل انجام می‌شود.
ازآنجا که این کتابخانه از تنظیمات وسیعی استفاده می‌کند و از حوصله‌ی این مقاله خارج است، بهتر هست که صفحه‌ی مستندات آن را که کامل هم هست، مطالعه بفرمایید. از سری قابلیت‌هایی که پشتیبانی می‌کند: موارد پوشش داده شده در FileDrop، ساخت layout، ایجاد صف، متد حذف و اضافه و از این قبیل، ایجاد تصویر تمبر مانند و ...

یک نکته تکمیلی در مورد آپلود: در ASP.net به طور پیش فرض نهایت حجم فایل آپلودی 4 مگابایتی تعیین شده است که میتوانید آن را از طریق web.config تغییر دهید:
<configuration>
    <system.web>
        <httpRuntime maxRequestLength="1048576" />
    </system.web>
</configuration>
برای IIS 7 به بعد هم از تکه کد زیر استفاده کنید:
<system.webServer>
   <security>
      <requestFiltering>
         <requestLimits maxAllowedContentLength="1073741824" />
      </requestFiltering>
   </security>
 </system.webServer>
در هر دو کد بالا نهایت حجم بر روی یک گیگابایت تعیین شده است که maxRequestLength به صورت کیلوبایت و maxAllowContentLength به صورت بایت تعیین شده است. توصیه می‌شود هر دو شکل آن را وارد کنید. به خصوص که IIS Express از کد ابتدایی استفاده می‌کند و بخواهید نتیجه‌ی آن را در تست‌ها ببینید.

مطالب
گرفتن خروجی JSON از جداول در SQL Server 2012
در مطلب قبلی با استفاده از دستور For XML خروجی xml تولید کردیم اما با همین دستور می‌توان تا حدودی خروجی Json نیر تولید نمود. البته به صورت native هنور در sql server این امکان وجود ندارد که با رای دادن به این لینک از تیم ماکروسافت بخواهید که این امکان را در نسخه بعدی اضافه کند. 
برای این کار یک جدول موقت ایجاد کرده و چند رکورد در آن درج می‌کنیم:
declare @t table(id int, name nvarchar(max), active bit)
insert @t values (1, 'Group 1', 1), (2, 'Group 2', 0)
 حال با استفاده از همان for xml  و پارامتر type که نوع خروجی xml را خودمان می‌توانیم تعیین نماییم و پارمتر Path این کار را بصورت زیر انجام می‌دهیم:
select '[' + STUFF((
        select 
            ',{"id":' + cast(id as varchar(max))
            + ',"name":"' + name + '"'
            + ',"active":' + cast(active as varchar(max))
            +'}'

        from @t t1
        for xml path(''), type
    ).value('.', 'varchar(max)'), 1, 1, '') + ']'
توجه کنید در این جا از پارامتر path بدون نام استفاده شده است و از تابع STUFF  برای در یک رشته در رشته دیگر استفاده شده است. خروجی در زیر آورده شده است:
[{"id":1,"name":"Group 1","active":1},{"id":2,"name":"Group 2","active":0}]
حالت پیشرفته‌تر آن است که بتوانیم یک join را بصورت فرزندان آن در json نمایش دهیم قطعه کد زیر را مشاهده فرمایید:
declare @group table(id int, name nvarchar(max), active bit)
insert @group values (1, 'Group 1', 1), (2, 'Group 2', 0)

declare @member table(id int, groupid int,name nvarchar(max))
insert @member values (1, 1,'Ali'), (2, 1,'Mojtaba'),(3,2,'Hamid')

select '[' + STUFF((
        select 
            ',{"id":' + cast(g.id as varchar(max))
            + ',"name":"' + g.name + '"'
+ ',"members": { "children": [' + 
(select + STUFF((
select 
 ',{"id":' + cast(m.id as varchar(max))
+ ',"name":"' + m.name + '"}'
from @member m
where m.groupid = g.id
for xml path(''), type
 ).value('.', 'varchar(max)'), 1, 1, '')

 + ']}'
            + ',"active":' + cast(g.active as varchar(max))
            +'}')

        from @group g 
        for xml path(''), type
    ).value('.', 'varchar(max)'), 1, 1, '') + ']'
خروجی json بصورت زیر است: 
[{"id":1,"name":"Group 1","members": 
     { "children": [{"id":1,"name":"Ali"},{"id":2,"name":"Mojtaba"}]}
,"active":1},
{"id":2,"name":"Group 2","members": 
      { "children": [{"id":3,"name":"Hamid"}]}
,"active":0}]
حالت‌های خاص و پیشرفته‌تر را با امکانات t-sql خودتان می‌توانید به همین شکل تولید نمایید.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #9
برای این مورد باید route نوشت. route پیش فرض در فایل global.asax.cs به این صورت است:
{controller}/{action}/{id}
شما نیاز به یک route به این شکل دارید:
routes.MapRoute(
       "route_2",
       "{controller}/{action}/{id}/{name}",
        new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional, name = UrlParameter.Optional } 
);


مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر